اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به همه عزیزان سایت. سلام به استاد و خانم شایسته دوست داشتنی
روز دهم سفرنامه 1400/12/4
امروز روز تولد مادرمه. بزرگترین حس مثبت امروزم میتونم بگم تولد مهربان ترین فرد زندگیمه. دوست دارم این سفرنامه راجب مادرم حرف بزنم، چون همیشه پیش دوستام از ویژگی های بد مامانم میگفتم. این فایل منو یاد مامانم و حتی پدرم انداخت.
از روز اولی که سفرنامه رو اغاز کردم تا به الان کوله باری از اگاهی دارم که هر لحظه از عمل به این اگاهی ها زندگیم رو شیرین تر کرده. اروم تر شدم. درکم بیشتر شده و بیشتر فهمیدم که باید عمل کنم. مو به مو به نکاتی که استاد عزیز تو فایلاشون میگن عمل کنم . دقیق و جزئی. هر بار شکست میخورم پاشم و عقب نکشم. و ادامه بدم تا تو مسیر خوشبختی خودم بمونم و از نعمت های این مسیر بهره ببرم. نعمت هایی از قبیل ارامش، عشق، دوست داشتن و داشته شدن. داشتن خواسته ها به راحتی و لذت تمام و…
من همیشه تو جمع دوستان و فامیل، همیشه راجب ویژگی های خانوادم بخصوص پدر و مادرم حرف میزدم. اینکه چون اینا اینجوری بودن اینجوری شده و … از اول سفرنامه تا الان که میتونم بگم فقط 2 هفته برا من طول کشیده، خیلی بیشتر فهمیدم و درک کردم که این کارا مثل زهر و سمه. از وقتی یاد گرفتم به ویژگی های مثبت مامانم و بابام فکر کنم، عشق عمیقی نسبت به اونا پیدا کردم، انگار که از خواب بیدار شده باشم، با اگاه بودنم نسبت به اینکه کسی رو قضاوت نکنم و از طرفی موفقیت ها و رفتار خوب افراد رو تحسین کنم تا خودم به اون رفتار و موفقیت ها برسم. هر روز که بیدار میشم میبینم مادرم ابجوش و چایی میذاره. بابام میره نون میگیره. با وجود اینکه 30 سالمه فکر میکردم که چقد بی منت و عاشقانه اینکار رو میکنن و من با چه اشتها و لذتی میل میکنم. هر چهارشنبه هفته بابام میوه های خوشمزه میاره و مامانم با عشق میشوره میذاره تو یخچال و من با چه لذتی استفاده میکنم. نهار و شام های خوشمزه که دیگه بماند. البته همه اینها در اصل محبت خدا به منه. از دستای پر مهر پدر و مادرم برام اورده. وقتی نکات مثبتشون رو مینویسم، عشق و محبت خاصی جریان پیدا میکنه. قلبم پر از ذوق و شوق میشه.
نمیگم الان کامل راجب نکات مثبت حرف میزنم، ولی تو مسیرشم و دارم کم کم سعی میکنم اگاه تر از قبل عمل کنم، مهر تایید به حرف مسوم بقیه نزنم و اگر در جایی باشم که حرفای بد اره گفته میشه سکوت کنم و تو ذهن خودم عکس اون حرفا رو به خودم بگم تا لطمه ای به باورهای نو پای خودم ندم. من وظیفه دارم تا از باورهام مراقبت کنم. رشدشون بدم و هر لحظه از این باورها استفاده کنم. برای هر خواسته ای باور ایجاد کنمم. دنیا رو اسون بگیرم و عین یه بازی لذت بخش، زیرکانه و جسورانه بازی کنم. سعی کنم تا میتونم به جمعی برم که لبخند به لب دارن و موفقیت ادمها رو جشن میگیرن و تحسین میکنن.
در یک کلام میخواد عشق خدا رو تو وجودم گسترده کنم و بشینم پای سفره خدا. ور دل خدای خودم و باهاش طرح رفاقت مادام العمر ببندم. میخوام مومن خوبی براش باشم. چون قراره کلی جاهای قشنگ و دیدنی و لذت بخش ببرتم.
خدایا شکرت که فرصت دادی تا با این گروه اشا بشم و لذت ببرم.
خدا رو بی نهایت شاکرم ، که در دهمین روز سفرم این آگاهی ها رو بواسطه این فایل به زندگی من جاری فرمود.
استاد عزیز چقدر زیبا کلامی، چقدر زیبا داری به من یادآوری می کنی و باز میاموزی ، که در سفر و هر نوع لذت بردن در زندگی هم ، میشه ثروت و فراوانی خلق کنی.
استاد عزیز چقدر زیبا اندیشی ، که در شروع کلامت به خاطر ذکر “زیبایی طبیعت فوق العاده جاده” و سپاس از این همه قشنگی ، علاوه بر اینکه ذهن ما رو جذب کلامت میکنی ، به من باز می آموزی که همیشه و همواره ، باید زیباییهای اطرافمون رو ببینیم و تحسین کنیم.
همه ما دوست داریم که تو جمع یه حرفی برای گفتن داشته باشیم و اصلا به نظر من این برای هر ارتباط جمعی ، یه امر بدیهیه ، نمیشه که هیچی نگفت ، اما نکته اینجاست که اگه حرف ما فقط در خصوص وقایع بد و نا خواسته اتفاقات گذشتمون باشه ، پس جهانم به همین کلامها که در واقع فرکانس کلامی ما به جهانه ، بازتاب میده و بر اساس قانون ” هر کی که دوست داره از این اتقاقات نا خواسته و نا خوشایندی که براش اتفاق افتاده تعریف کنه ، پس دوست داره که این قبیل اتفاقات رو جذب کنه و جهانم لاجرم به همین فرکانس رو بازتاب میده و از این دست اتفاقات برای گوینده باز میتابونه”
تازه بعضی ها اونقدر پیاز داغ اتفاقه رو زیاد میکنن و چهار چیز تخیلی دیگه رو هم روش میزارن که نگو ، حالا جهانم اتفاقاتی که شاید صد سال یه دفعه هم اتفاق نمیفته رو برای این افراد میاره.
*-
نکته کلیدی این مطلب اینه که ما برای جلب توجه بیشتر و باحال نشون دادن خودمون اینکارو میکنیم ، اما غافل از این هستیم که جهان تمام این موارد رو بصورت بازتاب به زندگی آینده ما فرا میخونه.
در واقع این کمک میکنه به درک این مطلب که ما خودمون دوست و دشمن خودمون هستیم ، یعنی چی؟
یعنی اینکه من اگه ناخواسته ، فقط برای جلب توجه کلامی دیگرون ، یه سری وقایع بد رو با رنگ و لعاب بیشتر تو جمع میگم ، دارم عملا با خودم دشمنی میکنم ، چون جهان بر اساس طبیعتش از این قبیل چیزها به من بر میگردونه و اینجاست که کلام طلائی و پند خواجه معنا پیدا میکنه :
کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی
چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی
دادند دو گوش و یک زبانت ز آغاز
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی
پس خیلی مهمه که من : همیشه حواسم جمع باشه که در مورد چه چیزی دارم صحبت می کنم ، و با کلامم چه فرکانسی به دنیا میفرستم ، چون Convertor دنیا هم ، از همین جنس موارد رو بصورت وقایع آینده زندگی به من باز میتابونه.
خدای رو بی نهایت شاکرم ، که باور مثبت بینی رو به من عطا فرموده و بر همین اساس غالب کلام من در این قبیل ارتباطات از خوشیها ، نمات مثبت و زیباییهاست.
*-
اما با تمرکز بر روی نکات مثبت و خوب وقایع و تعریف از اونها ، من فرکانس مثبت و با ماهیت و اصل مناسب به جهان ارسال میکنم و با اینکار تمام اتفاقات خوب ، شادی های و زیباییهای بیشتر رو به زندگیم فرا میخونم.
بار الهی ممنونم بابت جاری کردن خود به خود اتفاقات خوب ِ پیاپی در زندگیم.
نکته کاربردی این مورد ” متعهد شدن به این عادت کلامی و ارتباطیه ” من باید متعهد باشم که فقط از اتفاقات خوب ، نکات مثبت و زیباییهای هر اتفاق صحبت کنم.
نکته طلائی اول این تعهد اینه که با اینکار علاوه بر دریافت بازتاب مثبت از جهان ، عملا ذهنم رو شرطی می کنم که هیچ موقع منتظر وقایع بد نباشه و با فراموش کردن بخش ناخواسته اتفاقات ، فقط وقایع خوب رو فیلتر شده به زندگیم فرا میخونم.
نکته طلائی دوم اینه که من با این تعهد عملا دارم باور صحیح و اصل ثوابی رو برای خودم تقویت می کنم و اون اینه که ، فارغ از اینکه کلامم مورد توجه دیگران باشه یا نه ، من خواسته ، فقط کلامی رو به زبان میارم که به نفع منه، پس :
من باید فقط کلامی را به زبان جاری کنم ، که وقایع نظیر اون رو میخوام.
من باید فقط در مورد نکات مثبت ، شادی ، زیبایی و خوبی صحبت کنم ، تا جهان هم لاجرم همین وقایع رو به من بازتاب کنه.
پس من باید در طول زندگی گفتار نیک ، پندار نیک و کردار نیک داشته باشم.
خدایا بی نهایت شکرت ، بابت اینکه کلام زیبا ، ذهنی مثبت وشادی بر زبانم جاری میفرمائی .
*-
بار الهی دلی شاد ، روانی پاک و تنی سالم در طول زندگی ، برای هم سفرمانم آرزومندم .
واقعا ریز نکات مهمی استاد گفت که انسان ها غالبا که نوعی تفکر شده که در رابطه با اتفاقات بدی که فکر میکنن جالب باشه برای دیگران و برای چند لحظه ای مورد توجه دیگران قرار بگیرند و حس کاذب مهم بودن براشون ایجاد بشه تمرکز و صحبت میکنند
چون نوعی تفکر و عادت شده دائم صحبت میکنن
چون آگاهی ندارن از این قوانین هی بخدا گله و شکایت میکنن آهای فلان و بی سار
خوب چیزی که منو مجاب و متعهد میکنه
همین نکته است جای صحبت در مورد بدی ها موجود
بیام از دل این بدی ها خوبی ها فرصتها و تضادهایی منو به خواستم میرسونه صحبت کنم تمرکز کنم جستجو کنم و فرکانس قوی در اون زمینه بفرستم
با تشکر از استاد
که
واقعا دستی از دستان خداوند است
یافتن نشانه که ما رو به سمت راهی سر راستره بهتره مستقیم تره هدایت بشیم
به نام خداوند متعال کسی که بهم جراعت حرکت بسوی ناشناخته ها رو داد و قدرت خلق رویاهامو در قلب و ذهنم شعله ور ساخت ….😍
ستوده هست پروردگاری که منو مورد لطف قرار داد …..❤
سلام استاد بزرگوارم رحمت خدا بر شما باد 😍😍
سلام بانو شایسته دورد خداوند بر شما😁
روز دهم تحول زندگیم……..🧍♂️
خدایا شکر تو را که منو ثابت قدم کردی ده روز شد که در این مسیر شکوهمند الهی هستم خیلی خیلی خوشحالم بخاطر تعهد که دادم برای این راه که میدونم پر از شگفتی ثروت خواهد داشت دارم از مسیر بی نهایت لذت میبرم …🛣
برای موفقیت نیاز نیست حتما شکست بخورید
نیاز نیست که پدرتون دربیاد نیاز نیست که زجر بکشی
نیازه که روی خودمو کار بکنیم
کار کردن رو باور مون بشدتت نیازه اما نه زجر کشیدن
سخن استاد …
یه فایل زیبایی درباره تمرکز روی نکات مثبت و کنترل ذهن بهترین ایده برای افرادی بوجود میآید که خواهان تغییر هستند
نکات بی نظیری بیان کردید استاد جون من یکی از دسته آدم های بود مسائل نادلخواه هم صحبت میکردم و هم گوش میدادم جای دعوا شده، جنگ ، سیل اومد، زلزله ، و حرف های چرن وپرت دگه چقد خودمو و ذهنم مو توی سراشیبی سقوط حال بد احساس بدبختی نامیدی افسودگی با دست های خودم بصورت ناآگاهانه قرار داده بودم این اینجور افراد خودم جذب میکردم یا خدا چقد سیستم خداوند دقیق عمل میکنه این عدالت رب العالمین هست هر کسی با ارسال فرکانس های خود اون جنس اتفاقات رو برای خودش بوجود میاره ….
نجوا کردن کار شیطان است که مىخواهد مؤمنان را محزون کند و حال آنکه هیچ زیانى، جز به فرمان خداوند، به آنها نمىرساند و مؤمنان باید که بر خدا توکل کنند…..
چقد خداوند در آیه واضح فرمونده که نجوا ها از سوی افکاری که ما خلق میکنیم ما رو بسوی حس غمگینی و انرژی منفی میکشونه فقط به ما زیان میرسه ولی کسایی که با خداوند عهد بستن کنترل افکارشون به دست گرفتن باید به رب اعتماد و توکل کنند چقد این آیه آرامش بخش هست ….
الان خودمون اخبار بطور کامل کنار گذشتم چند سال بود ولی تو اتفاقات اخیر دو ماه توی تله ذهنم افتاده بود مداوم اخبار رو پیگیری میکردم چقد حس بد شده بود قلبم بهم میگفت این مسیر اشتباهی هست برگرد چنان این صدا قوی بود که منو از خواب غفلت دو ماهه بیدارم کرد به خودم گفت این مسیر نیست که میخوام تصمیم گرفتم تمامه شبکه های اجتماعی مو پاک کردم بجز تلگرام همه حذف شدند اوایل سخت بود ولی من تعهد قلبی با خدا بستم الان خلوتگاه من این سرزمین الهی هست این سرزمین فقط خیر برکت برام بوده معجزات شروع شدند ایده های پولساز گرفته تا احساس دورنی عالی که دارم تجربه میکنم خیلی خوشحالم ذهنم مو خوب دارم کنترل میکنم ….
بگو: «اى بندگان من که بر خویشتن زیادهروى روا داشتهاید، از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است….
خدواند تو این آیه هم راه برگشت افراد باز گذشت با هر گناهی که باشیم میتونیم مسیرمو رو عوض کنیم و تبدیل بشیم به بهترین نسخه خودمون انسان همیشه در حال رشد هست یا شکرت که اینقدر مهربون هستی……
خدایا سپاسگزارم دوباره منو هدایت کردی به سوی این سرزمین الهی ….
خدایا سپاسگزارم بابت برکت این روزهای زندگیم پر شده از حس خوب ….
سلام به استاد عباس منش گرامی و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم
چه قدر خوبه که خانم شایسته اون درک زیبا و نکته سنجی که از فایل دارند رو اول برگ سفر نامه می نویسند . دید گاه خانم شایسته نکته ای رو به من خاطر نشان میکنه که من از اون فایل درک نکردم .سپاسگزارم
از صحبت های استاد در فایل های مخنلف درک کرده بودم که برای تجربه اتفاقات خواستنی و دلخواه قانون اینه که روی چیزهایی که میخواهیم و دوست داریم تمرکز کنیم و از ناخواسته ها اعراض کنیم .فکر میکردم اتفاقات نادلخواه که خیلی برای دیگران اتفاق میفته و دیگه پیش پا افتاده هستند رو تعریف نکنم .
و امروز با متن خانم شایسته به این باور در خودم رسیدم که بله من خیلی هم حرف نمیزنم و اهل گفتگوی طولانی نیستم اما برای تعریف کردن اتفاقات عجیب و خاص که علت معما گونه هم دارند آماده ام و میخوام که اونا رو تعریف کنم چه مربوط به خودم باشه چه دیگران، و حتی خیلی وقتها از اتفاقات پیش پا افتاده ای که دیگران برای هم تعریف میکردند شاکی میشدم حتی میخواستم از زیبایی هم تعریف کنم باید خیلی عجیب باشه که برای همه خیلی تحفه باشه وگرنه تعریف نمیکردم و ساکت میشدم و الان دلیل انفاقات خیلی خاص که به قول خانم شایسته هر صد سال هم اتفاق نمیفته و برای من افتاده فهمیدم و درسته دقیقا همین ویژگی و باور من بود که باید درست بشه و به لطف شما این رو در خودم پیدا کردم و به قول استاد من حتی انتظار هم میکشیدم که حتی اتفاق خاص هم پیش بیاد تا اون رو تعریف کنم بله همینه ! و راه حلش هم این باشه که من از اون اتفاق اگر هم میخوام چیزی رو تعریف کنم اون قسمتی که برای من دوست داشتنی هست رو به یاد بیارم و بازگو کنم خدایا شکرت امروز که اینجا توی روستا و توجمع خونوادگی بودم از خیلی حرفها که میخواستم بگم اعراض کردم و در نتیجه هدایت شدم به این فایل که این ویژگی رو در خودم پیدا کنم خیلی خوب شد خدایا شکرت
یه دنیا ازتون ممنونم که این صحبت ها رو گفتید و آگاهم کردید استاد عباس منش و خانم شایسته گرامی ازتون سپاسگزارم در پناه خداوند رحمان باشید
به خداگفتم اون چیزی که بایدببینم وبشنوم روبهم بگووزدم رودکمه نشانه
وای پس نکته اینجاست
چندروزه ناخوداگاه به خاطرموضوعی به ناخواسته هام توجه میکردم درموردجابجایی خونه وحالم بدمیشدولی درکل سعی میکنم احساسموخوب نگه دارم ودرفرکانس مثبت باشمدامابعضی وقت هاحواسم نیست ودارم خودمودورمیکنم ازفرکانس مثبت ودراین فایل خداوندبه من هشداردادکه احمداگربه ناخواسته هاتوجه کنی اون روبیشتروبیشترمیکنی درزندگیت وحالت بدمیشه وطبق قانون اتفاقات بدروتجربه میکنی این یک قانونه
خدایاکمکم کن که به خودم تعهدبدم که دراین مسیرالهی فقط درموردخواسته هام صحبت کنم ببینم بشنوم فکرکنم تحسین کنم وتمرکزکنم روی زیبایی هاونعمت های بینهایت تو
چون به هرچی توجه کنی درمداراون قرارمیگیری
به مشکلاتت توجه کنی مشکلات بیشتری روواردزندگیت میکنی
به اتفاقات خوب زندگیت توجه کنی اوندهاروبیشترواردزندگیت میکنی
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم
درمورد تحلیل کانون توجهم که امروز بهم احساس بهتری داد
امروز صبح قبل ار بیدار شدن یعنی بهتره بگم قبل از اینکه چشم هامو باز کنم یه چشمی گوشی را برداشم و چون از شب قبل فایل امروز را اماده داشتم بدون معطلی فایل را پلی کردم . چند دقیقه ای بهش فکر کردم به صحبت های استاد و نوشته هایی که خانم شایسته زحمتشو کشیدن را با جان دل خواندم.
تایمی را کامنت های دوستان در سایت را خواندم.
امروز آگاهانه توجهم را به مناظر طبیعت جلب میکردم چون تو مسافرتم و شمال هستم هر جا رفتم همش قشنگی بود و سرسبزی و مدتی هم کنار دریا بودم توجهم مدام به ابرهای خوشگل موج دریا درختها گل ها …
و بعد به یکی از روستاهای خوشگل و کوهستانی اطرافمون رفتیم و توجهم به ادمهای شریف و ساده ای بود که مدت کوتاهی مهمون روستاشون بودیم با اینکه ما رو نمیشناختن هر کدوم که از کنار مون رد میشدن با لبخند سلام میکردن. و آقای میانسالی که با پدرم خیلی گرم گرفته بود و کلی از باغش برامون میوه آورد و با مهربونی ازمون میخواست بازهم بهشون سر بزنیم.
جالبه قبلش حرف یه لحظه رفت که ادمها اینجورین و … از این حرفهایی که همیشه تو جمع شروع میشه و انتقادهایی که میشه … منم سریع گفتم نه ادمهای خوب زیادن خیلی ها خوبن و بعد رفتیم به اون روستا و انسانهای شریف که باهاشون برخورد کردیم و بعد همون جمع هم شروع کردن به تعریف که چقدر ادمهای مهربونین و…
و بخشی از تمرکز و کانون توجهم هم به افراد موفقیه که چند روزه بهشون هدایت شدم و اینکه از شاگردهای استادن و اخیرا خیلی خوب دارن قانون را اجرا میکنند و نتایج خیلی خوبی گرفتن.
امروز تا جایی که یادمه کانون توجهم آکاهانه روی این موضوعات یعنی سایت و کامنت های دوستان چند فایل از استاد ،
طبیعت بی نظیر شمال ، مردم مهربون یه خطه از شمال
و یکسری از شاگران استاد که خداروشکر نتایج فوق العاده ای اخیرا گرفتن
همه اینها حسم را خوب کردن و کمکم کردن تا ذهنم را کنترل کنم .
خدایا شکرت بابت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم که قوانین را دارم ازشون یاد میگیرم
خدایا شکرت برای این جهان فوق العاده و انسانهای شریف و موحد
متاسفانه توانایی خوبی توی تعریف کردن اتفاقات بد بصورت خنده دار دارم و همیشه اتفاقای عجیب بدم رو بصورت بامزه تعریف میکردم برای همه و نمیدونستم چرا هی این اتفاقات برای من میافته
اولقن بار که این فایلو گوش کردم(حدود 3ماه پیش)دلیلشو فهمیدم و متعهد شدم که راجع به اتفاقات بد صحبت نکنم
نمیگم 100درصد موفق بودم ولی از قبل خیلی بهتر شدم و انصافا اتفاقات عجیب بد توی زندگیم خیلییی کم شده بطوری که توی دوماه اخیر اصلا موردی خاطرم نیست
سلام به همه عزیزان سایت. سلام به استاد و خانم شایسته دوست داشتنی
روز دهم سفرنامه 1400/12/4
امروز روز تولد مادرمه. بزرگترین حس مثبت امروزم میتونم بگم تولد مهربان ترین فرد زندگیمه. دوست دارم این سفرنامه راجب مادرم حرف بزنم، چون همیشه پیش دوستام از ویژگی های بد مامانم میگفتم. این فایل منو یاد مامانم و حتی پدرم انداخت.
از روز اولی که سفرنامه رو اغاز کردم تا به الان کوله باری از اگاهی دارم که هر لحظه از عمل به این اگاهی ها زندگیم رو شیرین تر کرده. اروم تر شدم. درکم بیشتر شده و بیشتر فهمیدم که باید عمل کنم. مو به مو به نکاتی که استاد عزیز تو فایلاشون میگن عمل کنم . دقیق و جزئی. هر بار شکست میخورم پاشم و عقب نکشم. و ادامه بدم تا تو مسیر خوشبختی خودم بمونم و از نعمت های این مسیر بهره ببرم. نعمت هایی از قبیل ارامش، عشق، دوست داشتن و داشته شدن. داشتن خواسته ها به راحتی و لذت تمام و…
من همیشه تو جمع دوستان و فامیل، همیشه راجب ویژگی های خانوادم بخصوص پدر و مادرم حرف میزدم. اینکه چون اینا اینجوری بودن اینجوری شده و … از اول سفرنامه تا الان که میتونم بگم فقط 2 هفته برا من طول کشیده، خیلی بیشتر فهمیدم و درک کردم که این کارا مثل زهر و سمه. از وقتی یاد گرفتم به ویژگی های مثبت مامانم و بابام فکر کنم، عشق عمیقی نسبت به اونا پیدا کردم، انگار که از خواب بیدار شده باشم، با اگاه بودنم نسبت به اینکه کسی رو قضاوت نکنم و از طرفی موفقیت ها و رفتار خوب افراد رو تحسین کنم تا خودم به اون رفتار و موفقیت ها برسم. هر روز که بیدار میشم میبینم مادرم ابجوش و چایی میذاره. بابام میره نون میگیره. با وجود اینکه 30 سالمه فکر میکردم که چقد بی منت و عاشقانه اینکار رو میکنن و من با چه اشتها و لذتی میل میکنم. هر چهارشنبه هفته بابام میوه های خوشمزه میاره و مامانم با عشق میشوره میذاره تو یخچال و من با چه لذتی استفاده میکنم. نهار و شام های خوشمزه که دیگه بماند. البته همه اینها در اصل محبت خدا به منه. از دستای پر مهر پدر و مادرم برام اورده. وقتی نکات مثبتشون رو مینویسم، عشق و محبت خاصی جریان پیدا میکنه. قلبم پر از ذوق و شوق میشه.
نمیگم الان کامل راجب نکات مثبت حرف میزنم، ولی تو مسیرشم و دارم کم کم سعی میکنم اگاه تر از قبل عمل کنم، مهر تایید به حرف مسوم بقیه نزنم و اگر در جایی باشم که حرفای بد اره گفته میشه سکوت کنم و تو ذهن خودم عکس اون حرفا رو به خودم بگم تا لطمه ای به باورهای نو پای خودم ندم. من وظیفه دارم تا از باورهام مراقبت کنم. رشدشون بدم و هر لحظه از این باورها استفاده کنم. برای هر خواسته ای باور ایجاد کنمم. دنیا رو اسون بگیرم و عین یه بازی لذت بخش، زیرکانه و جسورانه بازی کنم. سعی کنم تا میتونم به جمعی برم که لبخند به لب دارن و موفقیت ادمها رو جشن میگیرن و تحسین میکنن.
در یک کلام میخواد عشق خدا رو تو وجودم گسترده کنم و بشینم پای سفره خدا. ور دل خدای خودم و باهاش طرح رفاقت مادام العمر ببندم. میخوام مومن خوبی براش باشم. چون قراره کلی جاهای قشنگ و دیدنی و لذت بخش ببرتم.
خدایا شکرت که فرصت دادی تا با این گروه اشا بشم و لذت ببرم.
سفر نامه فصل اول – روزدهم درود بر خدای بی منتها
خدا رو بی نهایت شاکرم ، که در دهمین روز سفرم این آگاهی ها رو بواسطه این فایل به زندگی من جاری فرمود.
استاد عزیز چقدر زیبا کلامی، چقدر زیبا داری به من یادآوری می کنی و باز میاموزی ، که در سفر و هر نوع لذت بردن در زندگی هم ، میشه ثروت و فراوانی خلق کنی.
استاد عزیز چقدر زیبا اندیشی ، که در شروع کلامت به خاطر ذکر “زیبایی طبیعت فوق العاده جاده” و سپاس از این همه قشنگی ، علاوه بر اینکه ذهن ما رو جذب کلامت میکنی ، به من باز می آموزی که همیشه و همواره ، باید زیباییهای اطرافمون رو ببینیم و تحسین کنیم.
همه ما دوست داریم که تو جمع یه حرفی برای گفتن داشته باشیم و اصلا به نظر من این برای هر ارتباط جمعی ، یه امر بدیهیه ، نمیشه که هیچی نگفت ، اما نکته اینجاست که اگه حرف ما فقط در خصوص وقایع بد و نا خواسته اتفاقات گذشتمون باشه ، پس جهانم به همین کلامها که در واقع فرکانس کلامی ما به جهانه ، بازتاب میده و بر اساس قانون ” هر کی که دوست داره از این اتقاقات نا خواسته و نا خوشایندی که براش اتفاق افتاده تعریف کنه ، پس دوست داره که این قبیل اتفاقات رو جذب کنه و جهانم لاجرم به همین فرکانس رو بازتاب میده و از این دست اتفاقات برای گوینده باز میتابونه”
تازه بعضی ها اونقدر پیاز داغ اتفاقه رو زیاد میکنن و چهار چیز تخیلی دیگه رو هم روش میزارن که نگو ، حالا جهانم اتفاقاتی که شاید صد سال یه دفعه هم اتفاق نمیفته رو برای این افراد میاره.
*-
نکته کلیدی این مطلب اینه که ما برای جلب توجه بیشتر و باحال نشون دادن خودمون اینکارو میکنیم ، اما غافل از این هستیم که جهان تمام این موارد رو بصورت بازتاب به زندگی آینده ما فرا میخونه.
در واقع این کمک میکنه به درک این مطلب که ما خودمون دوست و دشمن خودمون هستیم ، یعنی چی؟
یعنی اینکه من اگه ناخواسته ، فقط برای جلب توجه کلامی دیگرون ، یه سری وقایع بد رو با رنگ و لعاب بیشتر تو جمع میگم ، دارم عملا با خودم دشمنی میکنم ، چون جهان بر اساس طبیعتش از این قبیل چیزها به من بر میگردونه و اینجاست که کلام طلائی و پند خواجه معنا پیدا میکنه :
کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی
چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی
دادند دو گوش و یک زبانت ز آغاز
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی
پس خیلی مهمه که من : همیشه حواسم جمع باشه که در مورد چه چیزی دارم صحبت می کنم ، و با کلامم چه فرکانسی به دنیا میفرستم ، چون Convertor دنیا هم ، از همین جنس موارد رو بصورت وقایع آینده زندگی به من باز میتابونه.
خدای رو بی نهایت شاکرم ، که باور مثبت بینی رو به من عطا فرموده و بر همین اساس غالب کلام من در این قبیل ارتباطات از خوشیها ، نمات مثبت و زیباییهاست.
*-
اما با تمرکز بر روی نکات مثبت و خوب وقایع و تعریف از اونها ، من فرکانس مثبت و با ماهیت و اصل مناسب به جهان ارسال میکنم و با اینکار تمام اتفاقات خوب ، شادی های و زیباییهای بیشتر رو به زندگیم فرا میخونم.
بار الهی ممنونم بابت جاری کردن خود به خود اتفاقات خوب ِ پیاپی در زندگیم.
نکته کاربردی این مورد ” متعهد شدن به این عادت کلامی و ارتباطیه ” من باید متعهد باشم که فقط از اتفاقات خوب ، نکات مثبت و زیباییهای هر اتفاق صحبت کنم.
نکته طلائی اول این تعهد اینه که با اینکار علاوه بر دریافت بازتاب مثبت از جهان ، عملا ذهنم رو شرطی می کنم که هیچ موقع منتظر وقایع بد نباشه و با فراموش کردن بخش ناخواسته اتفاقات ، فقط وقایع خوب رو فیلتر شده به زندگیم فرا میخونم.
نکته طلائی دوم اینه که من با این تعهد عملا دارم باور صحیح و اصل ثوابی رو برای خودم تقویت می کنم و اون اینه که ، فارغ از اینکه کلامم مورد توجه دیگران باشه یا نه ، من خواسته ، فقط کلامی رو به زبان میارم که به نفع منه، پس :
من باید فقط کلامی را به زبان جاری کنم ، که وقایع نظیر اون رو میخوام.
من باید فقط در مورد نکات مثبت ، شادی ، زیبایی و خوبی صحبت کنم ، تا جهان هم لاجرم همین وقایع رو به من بازتاب کنه.
پس من باید در طول زندگی گفتار نیک ، پندار نیک و کردار نیک داشته باشم.
خدایا بی نهایت شکرت ، بابت اینکه کلام زیبا ، ذهنی مثبت وشادی بر زبانم جاری میفرمائی .
*-
بار الهی دلی شاد ، روانی پاک و تنی سالم در طول زندگی ، برای هم سفرمانم آرزومندم .
با سلام
آغاز روزشمار دهم
واقعا ریز نکات مهمی استاد گفت که انسان ها غالبا که نوعی تفکر شده که در رابطه با اتفاقات بدی که فکر میکنن جالب باشه برای دیگران و برای چند لحظه ای مورد توجه دیگران قرار بگیرند و حس کاذب مهم بودن براشون ایجاد بشه تمرکز و صحبت میکنند
چون نوعی تفکر و عادت شده دائم صحبت میکنن
چون آگاهی ندارن از این قوانین هی بخدا گله و شکایت میکنن آهای فلان و بی سار
خوب چیزی که منو مجاب و متعهد میکنه
همین نکته است جای صحبت در مورد بدی ها موجود
بیام از دل این بدی ها خوبی ها فرصتها و تضادهایی منو به خواستم میرسونه صحبت کنم تمرکز کنم جستجو کنم و فرکانس قوی در اون زمینه بفرستم
با تشکر از استاد
که
واقعا دستی از دستان خداوند است
یافتن نشانه که ما رو به سمت راهی سر راستره بهتره مستقیم تره هدایت بشیم
هفتم آذر ۱۴۰۱
به نام خداوند متعال کسی که بهم جراعت حرکت بسوی ناشناخته ها رو داد و قدرت خلق رویاهامو در قلب و ذهنم شعله ور ساخت ….😍
ستوده هست پروردگاری که منو مورد لطف قرار داد …..❤
سلام استاد بزرگوارم رحمت خدا بر شما باد 😍😍
سلام بانو شایسته دورد خداوند بر شما😁
روز دهم تحول زندگیم……..🧍♂️
خدایا شکر تو را که منو ثابت قدم کردی ده روز شد که در این مسیر شکوهمند الهی هستم خیلی خیلی خوشحالم بخاطر تعهد که دادم برای این راه که میدونم پر از شگفتی ثروت خواهد داشت دارم از مسیر بی نهایت لذت میبرم …🛣
برای موفقیت نیاز نیست حتما شکست بخورید
نیاز نیست که پدرتون دربیاد نیاز نیست که زجر بکشی
نیازه که روی خودمو کار بکنیم
کار کردن رو باور مون بشدتت نیازه اما نه زجر کشیدن
سخن استاد …
یه فایل زیبایی درباره تمرکز روی نکات مثبت و کنترل ذهن بهترین ایده برای افرادی بوجود میآید که خواهان تغییر هستند
نکات بی نظیری بیان کردید استاد جون من یکی از دسته آدم های بود مسائل نادلخواه هم صحبت میکردم و هم گوش میدادم جای دعوا شده، جنگ ، سیل اومد، زلزله ، و حرف های چرن وپرت دگه چقد خودمو و ذهنم مو توی سراشیبی سقوط حال بد احساس بدبختی نامیدی افسودگی با دست های خودم بصورت ناآگاهانه قرار داده بودم این اینجور افراد خودم جذب میکردم یا خدا چقد سیستم خداوند دقیق عمل میکنه این عدالت رب العالمین هست هر کسی با ارسال فرکانس های خود اون جنس اتفاقات رو برای خودش بوجود میاره ….
إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّـهِ ۚ وَعَلَى اللَّـهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (مجادله 10)
نجوا کردن کار شیطان است که مىخواهد مؤمنان را محزون کند و حال آنکه هیچ زیانى، جز به فرمان خداوند، به آنها نمىرساند و مؤمنان باید که بر خدا توکل کنند…..
چقد خداوند در آیه واضح فرمونده که نجوا ها از سوی افکاری که ما خلق میکنیم ما رو بسوی حس غمگینی و انرژی منفی میکشونه فقط به ما زیان میرسه ولی کسایی که با خداوند عهد بستن کنترل افکارشون به دست گرفتن باید به رب اعتماد و توکل کنند چقد این آیه آرامش بخش هست ….
درکم از این آیه در فرکانس کنونی میکنه ….
خدایا شکرت منو لایق هدایت دونستی منو نجات دادی …..
الان خودمون اخبار بطور کامل کنار گذشتم چند سال بود ولی تو اتفاقات اخیر دو ماه توی تله ذهنم افتاده بود مداوم اخبار رو پیگیری میکردم چقد حس بد شده بود قلبم بهم میگفت این مسیر اشتباهی هست برگرد چنان این صدا قوی بود که منو از خواب غفلت دو ماهه بیدارم کرد به خودم گفت این مسیر نیست که میخوام تصمیم گرفتم تمامه شبکه های اجتماعی مو پاک کردم بجز تلگرام همه حذف شدند اوایل سخت بود ولی من تعهد قلبی با خدا بستم الان خلوتگاه من این سرزمین الهی هست این سرزمین فقط خیر برکت برام بوده معجزات شروع شدند ایده های پولساز گرفته تا احساس دورنی عالی که دارم تجربه میکنم خیلی خوشحالم ذهنم مو خوب دارم کنترل میکنم ….
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (زمر 53)
بگو: «اى بندگان من که بر خویشتن زیادهروى روا داشتهاید، از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است….
خدواند تو این آیه هم راه برگشت افراد باز گذشت با هر گناهی که باشیم میتونیم مسیرمو رو عوض کنیم و تبدیل بشیم به بهترین نسخه خودمون انسان همیشه در حال رشد هست یا شکرت که اینقدر مهربون هستی……
خدایا سپاسگزارم دوباره منو هدایت کردی به سوی این سرزمین الهی ….
خدایا سپاسگزارم بابت برکت این روزهای زندگیم پر شده از حس خوب ….
میلاد پسری از نور الهی…….
12 December
2022
سلام به استاد عباس منش گرامی و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم
چه قدر خوبه که خانم شایسته اون درک زیبا و نکته سنجی که از فایل دارند رو اول برگ سفر نامه می نویسند . دید گاه خانم شایسته نکته ای رو به من خاطر نشان میکنه که من از اون فایل درک نکردم .سپاسگزارم
از صحبت های استاد در فایل های مخنلف درک کرده بودم که برای تجربه اتفاقات خواستنی و دلخواه قانون اینه که روی چیزهایی که میخواهیم و دوست داریم تمرکز کنیم و از ناخواسته ها اعراض کنیم .فکر میکردم اتفاقات نادلخواه که خیلی برای دیگران اتفاق میفته و دیگه پیش پا افتاده هستند رو تعریف نکنم .
و امروز با متن خانم شایسته به این باور در خودم رسیدم که بله من خیلی هم حرف نمیزنم و اهل گفتگوی طولانی نیستم اما برای تعریف کردن اتفاقات عجیب و خاص که علت معما گونه هم دارند آماده ام و میخوام که اونا رو تعریف کنم چه مربوط به خودم باشه چه دیگران، و حتی خیلی وقتها از اتفاقات پیش پا افتاده ای که دیگران برای هم تعریف میکردند شاکی میشدم حتی میخواستم از زیبایی هم تعریف کنم باید خیلی عجیب باشه که برای همه خیلی تحفه باشه وگرنه تعریف نمیکردم و ساکت میشدم و الان دلیل انفاقات خیلی خاص که به قول خانم شایسته هر صد سال هم اتفاق نمیفته و برای من افتاده فهمیدم و درسته دقیقا همین ویژگی و باور من بود که باید درست بشه و به لطف شما این رو در خودم پیدا کردم و به قول استاد من حتی انتظار هم میکشیدم که حتی اتفاق خاص هم پیش بیاد تا اون رو تعریف کنم بله همینه ! و راه حلش هم این باشه که من از اون اتفاق اگر هم میخوام چیزی رو تعریف کنم اون قسمتی که برای من دوست داشتنی هست رو به یاد بیارم و بازگو کنم خدایا شکرت امروز که اینجا توی روستا و توجمع خونوادگی بودم از خیلی حرفها که میخواستم بگم اعراض کردم و در نتیجه هدایت شدم به این فایل که این ویژگی رو در خودم پیدا کنم خیلی خوب شد خدایا شکرت
یه دنیا ازتون ممنونم که این صحبت ها رو گفتید و آگاهم کردید استاد عباس منش و خانم شایسته گرامی ازتون سپاسگزارم در پناه خداوند رحمان باشید
به نام خداوند بخشنده و مهربان
یادگار 10
سلام استاد عزیزم و مریم قشنگم
و تبریک به خودم که دارم سفرنامه رو تمرکزی پیش میبرم به لطف الله
دلم میخواد بعضی مواقع اصلا قانون رو درک نکنم وقتی متوجه میشم دقیقا با دستای خودم چه بلایی سر خودم اوردم
اصلا نگفتنی
من خودم شخصا زخم عمیقی در تک تک سلول های بدنم از این داستان هست
و خدایی اصلا نمیدونم چرا این کارو میکردم
که تنها تنها فقط به علت عزت نفس پایین
و اینکه احساس قربانی بودن کنم
چرا اخه؟؟؟؟
اصلا ی سناریویی که خداوکیلی ی کلمه کلمش هم
صحت نداشت
و جالب برای همه هم با آب و تاب تعریف میکردم
که به چند سال هم طول نکشید مو به مو تو زندگیم اجرا شد
و از وقتی تو مسیر قرار گرفتم فهمیدم چه فندکی به زندگیم زدم
خداروشکر با دوره عزت نفس خیلی خودمو درمان کردم
اما بازم همین نقشو دارم اجرا میکنم
ی طلبی از ی شخصی دارم
هر وقت اون واسط میاد حرف ازش میزنه که فلان صحبت کردم و به فلان جا کشیده شده
وسط حرفش میپرم و میگم عامو این پول واریزنمیکنه
شما هم هی الکی میگی این صحبت کردم و اون صحبت کردم
و قشنگ نزدیک چندماهه همین داستان هر روز داره تکرار میشه
که دیشب اومدم نوشتم خدایا من سپردم به خودت و شاید اصلا این پول مال من نیس و باید از بین بره پس همون بهتره که تا الان وصول نشده
بنده خدا استاد تو هر فایلی هزار بار میگن آگاهانه فرکانس فرستادن
که ما انصافا فقط چنان غل و زنجیر کردیم باور هامون که حیفمون میاد ازش دل بکنیم و چقدر هم نوع باورهامونو دوست داریم.
خدایا شکرت که در مسیرم
خدایا شکرت که درمسیر رشدم
خدایا شکرت که درمسیر تکامل هستم
خدایا شکرت که درکی از قانون پیدا کردم
به نام خالق مهربانم
سلام
خب ماکه قانون رو میدونیم باید باور داشته باشیم همه چیز را باورهای ما میسازه یعنی شانس فقط یک باوره
اگه باور کنبم بد شانسیم خب بد شانسیم
اگر باور کنیم خوش شانسیم خب خوش شانسیم
جهان مارو باورهای ما میسازه کانون توجه ما میسازه افکار ما میسازه …
پس باید یاد بگیریم باورهای مثبت درست کنیم… کلام مثبت رو بر زبان جاری کنیم .. و چشمامون رو به دیدن زیبایی عادت بدیم
من خداوند را باور دارم
خدای من همه جا قبل از من رفته و همه چیزو برام فراهم کرده
بهترینهارو خدای بزرگم سر راهم میزاره
زمین و آسمانها به تسخیر من در اومده
خداوند عاشق منه
خداوند با منه
خداوند کنار منه و هادی و حافظ منه
با این اوصاف جایی برای بد شانسی نمیمونه
خداوند مهربان رو شکر میکنم برای این اگاهی های ناب الهی
به الله هدایتگر
سلام دوستان
به خداگفتم اون چیزی که بایدببینم وبشنوم روبهم بگووزدم رودکمه نشانه
وای پس نکته اینجاست
چندروزه ناخوداگاه به خاطرموضوعی به ناخواسته هام توجه میکردم درموردجابجایی خونه وحالم بدمیشدولی درکل سعی میکنم احساسموخوب نگه دارم ودرفرکانس مثبت باشمدامابعضی وقت هاحواسم نیست ودارم خودمودورمیکنم ازفرکانس مثبت ودراین فایل خداوندبه من هشداردادکه احمداگربه ناخواسته هاتوجه کنی اون روبیشتروبیشترمیکنی درزندگیت وحالت بدمیشه وطبق قانون اتفاقات بدروتجربه میکنی این یک قانونه
خدایاکمکم کن که به خودم تعهدبدم که دراین مسیرالهی فقط درموردخواسته هام صحبت کنم ببینم بشنوم فکرکنم تحسین کنم وتمرکزکنم روی زیبایی هاونعمت های بینهایت تو
چون به هرچی توجه کنی درمداراون قرارمیگیری
به مشکلاتت توجه کنی مشکلات بیشتری روواردزندگیت میکنی
به اتفاقات خوب زندگیت توجه کنی اوندهاروبیشترواردزندگیت میکنی
این یک قانون است_
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم
درمورد تحلیل کانون توجهم که امروز بهم احساس بهتری داد
امروز صبح قبل ار بیدار شدن یعنی بهتره بگم قبل از اینکه چشم هامو باز کنم یه چشمی گوشی را برداشم و چون از شب قبل فایل امروز را اماده داشتم بدون معطلی فایل را پلی کردم . چند دقیقه ای بهش فکر کردم به صحبت های استاد و نوشته هایی که خانم شایسته زحمتشو کشیدن را با جان دل خواندم.
تایمی را کامنت های دوستان در سایت را خواندم.
امروز آگاهانه توجهم را به مناظر طبیعت جلب میکردم چون تو مسافرتم و شمال هستم هر جا رفتم همش قشنگی بود و سرسبزی و مدتی هم کنار دریا بودم توجهم مدام به ابرهای خوشگل موج دریا درختها گل ها …
و بعد به یکی از روستاهای خوشگل و کوهستانی اطرافمون رفتیم و توجهم به ادمهای شریف و ساده ای بود که مدت کوتاهی مهمون روستاشون بودیم با اینکه ما رو نمیشناختن هر کدوم که از کنار مون رد میشدن با لبخند سلام میکردن. و آقای میانسالی که با پدرم خیلی گرم گرفته بود و کلی از باغش برامون میوه آورد و با مهربونی ازمون میخواست بازهم بهشون سر بزنیم.
جالبه قبلش حرف یه لحظه رفت که ادمها اینجورین و … از این حرفهایی که همیشه تو جمع شروع میشه و انتقادهایی که میشه … منم سریع گفتم نه ادمهای خوب زیادن خیلی ها خوبن و بعد رفتیم به اون روستا و انسانهای شریف که باهاشون برخورد کردیم و بعد همون جمع هم شروع کردن به تعریف که چقدر ادمهای مهربونین و…
و بخشی از تمرکز و کانون توجهم هم به افراد موفقیه که چند روزه بهشون هدایت شدم و اینکه از شاگردهای استادن و اخیرا خیلی خوب دارن قانون را اجرا میکنند و نتایج خیلی خوبی گرفتن.
امروز تا جایی که یادمه کانون توجهم آکاهانه روی این موضوعات یعنی سایت و کامنت های دوستان چند فایل از استاد ،
طبیعت بی نظیر شمال ، مردم مهربون یه خطه از شمال
و یکسری از شاگران استاد که خداروشکر نتایج فوق العاده ای اخیرا گرفتن
همه اینها حسم را خوب کردن و کمکم کردن تا ذهنم را کنترل کنم .
خدایا شکرت بابت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم که قوانین را دارم ازشون یاد میگیرم
خدایا شکرت برای این جهان فوق العاده و انسانهای شریف و موحد
به نام خدا
سلام به دوستان و استاد عزیز
این موردو من با پوست و گوشتم حس کردم
متاسفانه توانایی خوبی توی تعریف کردن اتفاقات بد بصورت خنده دار دارم و همیشه اتفاقای عجیب بدم رو بصورت بامزه تعریف میکردم برای همه و نمیدونستم چرا هی این اتفاقات برای من میافته
اولقن بار که این فایلو گوش کردم(حدود 3ماه پیش)دلیلشو فهمیدم و متعهد شدم که راجع به اتفاقات بد صحبت نکنم
نمیگم 100درصد موفق بودم ولی از قبل خیلی بهتر شدم و انصافا اتفاقات عجیب بد توی زندگیم خیلییی کم شده بطوری که توی دوماه اخیر اصلا موردی خاطرم نیست
خدایا شکرت بابت این آگاهی ها و ممنون استاد عزیز