اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی فوق العاده ام
بعد از مدت ها امروز به سایت سر زدم و گفتم ببینم استاد چه فایلی گذاشتن ببینم
و مثل همیشه هدایت الله مهربان
این مدت به حدی سطح انرژی و فرکانس من بخاطر مقایسه خودم با دیگران پایین اومده بود که حتی صبح ها دوست نداشتم از خواب بیدار بشم
تا ظهر میخوابیدم که با زندگی روبرو نشم
به واسطه شغلم و به بهونه یادگیری و پیشرفت تو کارم این مدت وقت زیادی صرف اینستاگرام کردم و دائم خودم رو با دیگران مقایسه میکنم
باتلاقی شده که هر روز بیشتر درش فرو میرم
که ببین فلانی با سن خیلی کمتر از تو (من 34سالمه)چه درآمدی داره و چه زندگی واسه خودش داره
اما تو چی با این همه توانایی و هوش و ادعای کار کردن روی خودت هنوز هیچ غلطی تو زندگیت نکردی
فلان همکارت ببین چقدررر پر مشتری هست اما تو با اینکه کارت خوبه اما ماه تا ماه یدونه مشتری هم نداری و ….
این باتلاق مقایسه داره منو تا سر حد مرگ میبره و توان انجام هر کاری ازم گرفته
میدونم چاره کارم اینه که دوباره شروع کنم روی خودم جدی کار کنم اما چون قبلا نتیجه مالی دلخواهم نگرفتم انرژی و توان ندارم
میدونم میتونم با راهکارهای دوره شیوه حل مسائل اعتیاد به فضای مجازیم کم و کمتر و ترک کنم اما باز همین مقایسه کردنه جلومو گرفته
(برای یاداوری خودم مینویسم)》من با کار کردن روی خودم و بافایل های شما استاد عزیزم تو زندگی و رابطه ام با پسرام و همسرم نتایج فوق العاده گرفتم
اما ایراد من شده مسائل مالی که هر چی زور میزنم این گاری زنگار بسته شروع به حرکت نمیکنه.
دوره روانشناسی ثروت 1 خریداری کردم اما هنوز فایل هارو نگاه نکردم و برای خودم شرط گذاشتم باید اول دوره احساس لیاقت دوباره کار کنی و با شرایط عالی دوره ثروت 1شروع کنی
میدونم که همه این مسائل ریشه در کمالگرایی داره
ممنون میشم از دوستای خوبم اگر شما هم مسائلی مثل من داشتید و یا راهکاری دارید با من به اشتراک بزارید
استاد عزیزم بسیاااار سپاسگزارم که فایل هایی با این همه آگاهی که ارزش بسیار زیادی دارن و هر نکته اش میتونه زندگی مارو از این رو به اون رو کنه اینطور رایگان در اختیارمان میزارید که استفاده کنیم
سلام به همهی عزیزان گروه واستاد نازنین این موضوع برای من خیلی پیش اومده بود که مرغ همسایه غازه تا قبل از اشنایی با دوره خیلی روی زندگی دیگران و بچهها شون . هیچ وقت خودم و خانواده مو نمیدیدم غر میزدم که فلانی اینجوریه چه زندگی دارن و هر چیزی که خاستم بود با زحمت به دست میاوردم خیلی سختی میکشیدم .خدا رو هزاران با شکر از وقتی با استاد عزیز اشنا شدم فهمیدم که زندگی کردن یعنی چی فقط و فقط باید اطراف مونو نگاه کنیم که خدا چقد به ما نعمت داده و زندگی چقد راحت میشه وقتی دیگه کار به کسی نداریم و فقط سپاسگزاری میکنیم البته من از نظر مالی هنوز نتونستم پیشرفت کنم دارم روی خودم کار میکنم فهمیدم که خدا استاد عباس منش رو فرستاده که بشه پیامبر زمان ما که اینقدر دقیق توضیح میدن که یک روز فایل گوش نکنم انگار یک چیزی گم کردم ببخشید هر چی اومد منم نوشتم ….در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشین
سلام گرم به همه اعضای دوست داشتنی سایت استاد عباس منش.و سلامی ویژه یه استاد و مریم جون.یه چیزی فکرم رو مشغول کرد ابتدای شنیدن فایل .که به نظر خودم تمام ریشه ناشکری من از این مرغ همسایه غاز بودنه.یعنی یه جورایی ریشه توی خود کم بینی هم داره ریشه توی عزت نفس هم داره .خیلی خییییلی موضوع جالبی رو استاد گوشزد کردن به ما.یعنی واقعا همینه بخصوص ما ایرانیا که دیگه نگم براتون که خودتون بیشتر از من در جریان هستین .یادمه بچه که بودم محبت های مادرم به چشمم نمی اومد چون خودم با بچه پسرخاله مقایسه میکردم و میگفتم وای عروس خالم چقدر مهربون تر و باحال تره .خدایی از بچگی اینطور بار اومدیم.یا مثلا کشورمون ایران بدرد نمیخوره یا خارجیا از ما باهاش تر و باکلاس تر هستن یا پسرای مردم بهتر از پسر من هستن .یا توی شهرستان ما زیاد خواننده نمیاد برای کنسرت همه میرن شهرهای بزرگ در صورتی که انقدرررر خوبی ها داره که نگو.آب و هوای شهر من انقددددر عالی که تابستونا کیف میکنی اصلا گرمایی نداره به اون صورت هوا خشک و خنک و عالیه..اصلا مقایسه کردن نابود میکنه آدم.یعنی شکر گزار داشته هات نیستی .نمیتونی باشی چون آنقدر قیاس کردن باعث پایین اومدن عزت نفست میشه باعث پایین اومدن احساس لیاقتت میشه باعث ندیدن نعمت های واقعی زندگیت میشه.و واقعا نابود گر هستش.از محلمون ناراضی هستیم از کشورمون از رئیس جمهورمون از رهبرمان از پلیسامون از بانک هامون از آموزش پرورش.واقعا حالم بد شد الان چقدررر ما بدبین و ناشکر هستیم.یعنی صحبت در مورد مملکت که گل و بلبل بحث ها و دور همی های خانوادگیمون شده متاسفانه.البته من اصلا به هیچ عنوان حرف نمیزنم و خودمو مشغول یه کار دیگه میکنم ولی میشنوم گهگاهی همسرم با پدرم با داداشام میشینن هی میگم ایران اینجوری رئیس جمهور اونجوری بی مدیریت ووووو….خدایی بچه هامون دارن این حرفا رو میشنون ما داریم به اونها هم ظلم میکنیم که از کشورشون ناراضی باشن بعد توقع داریم بچه هامون موفق هم بشن در آینده یا عاشق ایران یا شهرشون باشن ،معلومه که نمیشه.به نظرم بزرگ ترین پاشنه آشیل هممون همین مرغ همسایه غازه هستش.واقعا ممنونم از استاد بابت فایل ارزشمندشان.دوستون دارم.ماچ به همتون.تا کامنت بعدی خدانگهدار هممون
و سلام ویژه به همه ی هم فرکانسی های فعال و پر انرژی….من به شدت فکر میکردم ک توانایی درس خوندن ندارم و چون با خواهرم دوقلو بودیم و تا پایه آخر متوسطه اول تو یه کلاس و یه میز بودیم همیشه تکیه ام بهش بود…و فقط خواهرم تکالیفمون رو انجام میداد و سرجلسه امتحان برگه اش رو به من میداد ک بنویسم…و این تبدیل شده بود به یه باور و اطرافیان هم همیشه میگفتن ک خواهرت از تو بهتره، خواهرت از تو زرنگتره و من همیشه حسادت میورزیدم بهش و میگفتم ک خوش به حالش هم خوشگلترِ هم زرنگترِ و….و بخاطر تمام این مسائل من فکر میکردم هیچوقت نمیتونم به جایی برسم. تا اینکه بخاطر انتخاب رشته، اول دبیرستان من و خواهرم از هم جدا شدیم و من به شدت تحت فشار قرار گرفتم، حتی بلد نبودم ک درس بخونم کار به جایی رسید ک خواستم ترک تحصیل کنم ولی بخاطر حرفهای دیگران و اینکه دوست داشتم خودمو ثابت کنم به همه(البته الان به این حد از باور رسیدم ک بخاطر خودم زندگی میکنم نه به خاطر دیگران، این مسئله برا دورانی بودش که من با این سایت و استاد بزرگوار آشنا نشده بودم) و بعدش نشستم درس خوندم و دیپلم گرفتم و خواهرم بعداز دیپلم ازدواج کرد و ادامه تحصیل نداد ولی من بخاطر تکیه به خودم و باور کردن خودم ادامه تحصیل دادم و در دانشگاه های دولتی مدرک فوق لیسانس شیمی گرفتم و الان هم به فکر مقطع دکترا هستم. میخوام اینو بهتون بگم که بخاطر حرف دیگران و شرایط خودتون و محل زندگیتون کم نیارید، اول خدارو باور داشته باشید و بعدم خودتون رو باور کنید، مطمئن باشید به تمام خواسته هاتون میرسید
سلام استاد مهربانم عاشقانه دوستون دارم و سپاسگذارتونم بابت این فایل عالی که انگار دنیایی از آگاهی بود بر روی کویر تشنه قلبم هر کلمه اش انگار برای این لحظه من بود و چقدر قلبم باز کرد
واقعا استاد خودم هم امروز متوجه شدم با گوش دادن به فایل
که من همیشه این دیدگاه داشتم که مرغ همسایه غازه ؟
ازرابطه ام بگیر تا خانواده کشوری که توش زندگی میکنم و همیشه سوالم این بود که چرا برای من اینه ولی برای بقیه که حتی آگاه از مسیر قانونم نیستن زندگی خیلی بهتره
درصورتی که فهمیدم من توجه ام روی نکات منفی بوده بیشتر اوقات گرچه تویه خیلی از مسائل واقعا تغییر کردم و به همون نسبت هم زیبایی های بیشتری بهش برخوردم
و بااینکه همیشه میخام بپذیرم که مسعول زندگی خودمم اما بازهم انگار دیگران رو خصوصا پدر مادرم رو مقصر شرایط بد مالیم میدونم و میگم اگه تویه خانواده دیگه بودم هرگز انقدر باورهای بد مالی نداشتم که این نتایج تجربه کنم
واونچه که واقعا خیلی روی من تاثیر گذار بوده و جدیدا هم متوجه اش بودم شبکه های اجتماعی
که به شدت باعث میشه تو خودت مقایسه و حس نارضایتی کنی
شاید ظاهرش اینکه که تو داری خوبی ها و موفقیت بقیه میبینی و خودت گول بزنی که توجه به نکات مثبت اما انقدر اون حس مقایسه و کمبود فعال میشه که واقعا آدم غمگین میکنه
آدم وابسته میشه به اینکه یه پست قشنگ با استوری قشنگ بذاره که بقیه بگن به کجا رسیده کجا رفته و واقعا خودم تویه دامش افتادم
باعث میشه حس رضایتت به میزان لایک وتوجه بقیه گره بخوره که توهم تویه این بازی بیفتی ولی از اونجایی که آدمهای بهتر میبینی که شرایط بهتر از تو دارن بیشتر درگیر و افسرده تر میشی
و واقعا بیرون اومدن از شبکه اجتماعی بزرگترین لطفی که الان باید درحقم بکنم
درصورتی من فعالیت خاصی ندارم اما همون هراز گاهی باعث میشه خیلی تویه دام مقایسه بیفتم
باید یاد بگیرم زیبایی هارو ببینم طبق قانون هدایت میشم به اون زیبایی ها و لذت ببرم از اون لحظه ها
بعضی وقتا ما واسه پست استوری اصلا دنبال زیبایی دیدن میریم که به بقیه بگیم ببین مام وضعمون خوبه هاااا
درصورتی باید بدون نشون دادن به بقیه لذت ببریم تویه اون لحظه ها باشیم و سپاسگذار باشیم و بدونیم که ما میتونیم با کنترل کانون توجه امون زندگی دلخواهمون خلق کنیم
و هیچ مقایسه ای در کار نیس
امیدوارم بتونم آگاهی های این فایل رو در عمل اجرا کنم
خوشحالم که دراین سایت هستم ودر مسیر خداوند درمسیر عشق درمسیر نور درمسیر زیبایی وآسانی
استاد عزیزم زندگی چطور میتونه انقد تعقیر کنه که نتونیم درکش کنیم
من باورم نمیشه همون آدم قبلم همون آدمی که اوونقد ضعیف بود که هربهانه ی شده جور میکرد که بتونه خودشو جلوی بقیه مظلوم جلوه بده و محبت بقیه رودریافت کنه بقیه بهش ترحم کنن
والان که اثری ازاون کارانیست وبا پروردگارم عشق بازی میکنم وحاالم خوبه استاد ممنونم
چطور اونهمه مریضی که درزندگیمون بود پرکشید ورفت وجاشو به سلامتی داد که هرروز داره بیشتر میشه وچقد من خوشحالم وشرمنده م پروردگارم صاحب اختیارم که یادم میره بگم کرورکرور شکرت
چطور اعتماد به نفسی که نبود روابط خوبی که نبود چطور الان روابطم عالی شده چطور اعتماد به نفسم عالیییی شده چطور روابط خانواده م هرروز داره بهتر میشه خدایاا شکرت
استاد عزیزم نمیییتووونم نمیتونم بنویسم کارای که پروردگارم برام کرده ولی باتکتک سلولهام دارم حسشون میکنم وفک میکنم همین کافیه
وای استادعزیز چه قدر خوب وواضح درمورد این ضرب المثل دیدگاهتون روبیان کردید.
خودمن بااینکه دائم فکر می کردم آدمی هستم که خیلی کم خودم را بادیگران مقایسه می کنم وادمی هستم که اکثرا بامعیارهای خودم دارم
زندگی می کنم.
با صحبتهای شما چقدر گره های ذهنی ام رو شناختم
اینکه من بارها از آدمای اطرافم میشنوم چون مال این شهر
هستم هرجا میریم به ما
بی احترامی میشه یا چون آدم پولداری نیستیم کسی برای ما ارزش قائل نمیشه
اگر تحصیلات عالی داشتم
خییلی بهم احترام میگذاشتن
اگر ماشین باکلاس داشته باشم مثل فلانی حالم که خوبه بقیه هم عقلشون به چشمشون بیشتر ماروتحویل می گرفتن.
اگر دور وبر خودمونو وافکار که دارم رو بخوام بازکنم واقعا
می فهمم که یه تغییر اساسی
باید به نوع افکاری که دارم بدم ودید گاهی که تا الان داشتم رو باید عوض کنم وگرنه تاابد
مرغ همه دنیا برای ما غاز ه
الان که حرفهای استاد
شنیدم تمام مقایسه هایی که داشتم که نمی گذاشت از زندگی باصفا لذت ببرم مثل فیلم ازذهنم گذر کرد.
من دارم تویه خونه روستایی
قدیمی باصفایی که تو گیلان سبز وباطراوت که چشم انداز
اینجا باغ نارنج وپرتقاله وشالیزارهای روح نواز وانتهای اینجا دریای بی نظیر گسترده خزر مشاهده می شده ولی دیشب که از شهرمون برای
تجدید قوای روحی وذهنی وجسمی اومدیم اینجا بااینکه من عاشق این طبیعت وحال وهوای اینجا هستم توی ذهنم می گفتم کاش فلان خونه ویلایی بگیریم که خیلی بزرگتر باشه وامکانات بهتری داشته باشه خوش به حال اونایی که توی کوهپایه ویلاهای عالی دارن چقدر کیف می کنن ما حالا دلمونو به این جا خوش کردیم .
خدای من چقدر به این تغییر نظر نیاز دارم .خودم بارها به این اصل که دیدن وتوجه به زیباییهای اطرافم چه مکانی وچه خلق وخوی افراد دور وبرم کاملا باور دارم وسالهاست تمرین میکنم برای همین هم زندگی الانم بیشاز 60 تا 70 درصد با قبل خودم به سمت خواسته هام اومده
واین فایل بسیار باارزش استاد عزیز تلنگر جدی دوباره به من زد که مریم اگر دستاوردهایی داری یادت باشه عقب گرد نکنی وبیشتر روی دیدگاه وافکار زیبا بین وخوب فکرد تنهات باید تمرکز کنی ودایم باید به سمت شادی وپاکی وافکار مثبت قدم بردار ی
اگر باورهای خوبی ساختی تااینجا اومدی واگر دست بردار ی مثل گذشته تو هم مانند بقیه که دائم شکایت اززندگی دارن میشی وباید کلی وقت وانرژی بزاری تا به همین نقطه برسی .
ممنونم استاد عزیز که با آگاهیهای تجربه شدتون به همه کسایی که می خوان فرکانسشون رو بالاببرن واز این همه نعمتهایی که خدا بهشون هدیه داده بهره مند بشن ومثل شما به بقیه هم منفعت برسونن در اختیار مون میگذارید.
استاد عزیز وخانم شایسته محترم ودوستان گلم ممنونم که تجربه هاودیدگاه تون رو به اشتراک می
گذارید چون من خییلی توی نوشتن نظراتم سختمه ومیدونم عزیزانی که این آگاهی رو برای بقیه می فرستن واقعا کار مهم وارزشمندی رو انجام میدن .
منم برای اینکه ازهمین الان روی خودم تغییر ورشد رو ادامه بدم کامنتموگذاشتم تا یه قدم به رشد خودم وجهان برداشته باشم .
الان هوای روستای باصفای قاسم آباد گیلان بسیار زیبا روشن شد وصدای خش خش کرم چوبخوار که به من حس زندگی در طبیعت بکر خدای زیبا رو میده همراه صدای پرنده هاکه طلوع خورشیدرو نوید میدن روحم رو نوازش میده
بله من باور دارم اگر الان زیباییهارو ببینم ودرکشون کنم هم اینجا وهمین الان شادم وهم میتونم درآینده به جاها ی بهتری هدایت بشم چون که به کائنات اعلام کردم مرغ من ازهمه غازهای بقیه بهتره وتخم های خوشمزه داره وپروبالش رنگی تره وبادیدن خوبیهای زندگی خودم میگم که من آدم لایق ومناسبی هستم وقدرشناس داشته هام هستم وبه واسطه اجرای قانون توجه وسپاسگزاری واحساس لیاقت هرروز وهر لحظه به خیر وخوشی بیشتری هدایت میشم خدایا چقدر خوشحالم که منو لایق انسان بودن کردی ودرمسیر انسانهای مثبت اندیش وخوش فکر که تجربیاتشون رو نه اینکه فقط تئوری یه چیزی بگن وبرن برای ما می گن الهی بی نهایت شکرت
قدیم تر ها من زیاد به سایت سر می زدم و فایل ها رو می دیدم مخصوصا موقع سفر به دور آمریکا
اصلا اتفاقای عالی میفتاد، اون سال من کلی سفر خوب رفتم و از اونجایی که حس خوب مساوی اتفاقات خوبه ، من ب عنوان کارمند شرایط کاریم تغییر کرد و الان در شرایط کارمندی قابل قبولی ام نه اونچه که میخوام اما خب واقعا بهتر شده
دوباره برگشتم به سایت و در حال خوندن هستم و دیدن و شنیدن
و چقد نکته اول این فایل یادآوری برای من بود
حس کردم خدا بهم میگه ستاره خانمم حواست باشه که حواست به زیبایی ها و نکات مثبت هست
خلاصه که دفترمو از کشو در آوردم و تصمیم دارم بنویسم
سال نو میلادی رو تبریک میگم به استاد عزیزم و همسر نازنینشون و تمام خانواده بزرگ عباسمنش
آره آره آره
در گذشته منم همین شخصیت منفی بین ناسپاس رو داشتم ، همش در حال غر زدن ، توجه به زیبایی های اطراف خودم و …
در کل مرغ همسایه برای من غاز بود
شهرم یک شهر سنگی با کوههای بی روح بود
که پر از آدم بیکار و بیمار و اوضاع اقتصادی افتضاح بود
همسرم یک زن سرد و غرغرو بود
خونم یه مخروبه بود
فامیلام همه سواستفاده گر و کلاه بردار بودند
خانواده پدریم ظالم بودند
دوستام همه نامرد بودند
و من هر روز درحال غرق شدن در این باتلاق بودم که نمیدونستم خودم ساختمش
هروز اوضاع بدتر میشد
همسرم از من جدا شد
هرسال خونه من از شهر دور میشد مناطق حاشیه شهر خونه گیرم میومد
کار به جایی کشید که کسب و کارخودم تعطیل شد و تن به کارگری و شغل هایی که دوست نداشتم برای دیگران دادم فقط از گرسنگی نمیرم
و برای اینکه کمتر فکر کنم همیشه سرم توی گوشی بود فضاهای مجازی رو زیر رو میکردم که خسته بشم خوابم ببره
یا درحال غیبت کردن و صحبت کردن در مورد یک اوضاع ناجالب جهان با یک دوست در فضای مجازی
اوضاع به همین شکل ادامه داشت تا به لطف خدای مهربان و دستانش با استاد عباسمنش و این دانشگاه خدا شناسی آشنا شدم و گوشهام کلمات جدید و آرامبخشی رو شنید که سلول به سلول بدنم با اون موافق بود
اوایل اوضاع زندگی من تغییری نکرده بود اما ارامشی عجیب در زندگی به وجود اومد
خودم نمیدونستم جریان چیه ولی حالم بسیار خوب بود همون ماههای اول آشنایی با استاد از دنیای مجازی بیرون اومدم و نرم افزارها رو پاک کردم
پولی نداشتم اما پیاده میرفتم جاهای زیبای شهرم رو میگشتم
با گروههای کوهنوردی رایگان میرفتم و بینهایت طبیعت زیبای شهرم رو میدیدم
به طرز عجیبی دوستان قبلی من ناپدید شدند و دوستان جدید ، مهربان ، بخشنده ، زیبا بین ، ورزشکار ، ثروتمند و شاد دورمو پر کردند.
خونه ی من الان وسط شهر و بهترین محله شهرمه
همسایه هام ثروتمند و فوق العاده خونگرمو مهربونن
دوباره کسب و کار خودمو از سر گرفتم و تکاملی در حال رشد هستم و شکر خدا درآمدم خوبه
یکساله که دوباره ازدواج کردم و یه یک انسان زیبا ، مهربون ، صبور ، مستقل به زندگی من اومده که ازدواجمون هم به لطف خدا آسون و راحت شکل گرفت
بخوام براتون بگم سالها طول میکشه زیبایی های یک ماه زندگیم رو براتون بگم
همه اینا لطف خداست
عدالت خداست
بزرگی خداست
مهربانی خداست
که منو به سمت استاد هدایت کرد و من فقط تسلیم شدم و باور کردم و خیلی نرم و آرام دوباره طعم شیرین ارامش و خوشبختی رو دارم میچشم
سپاسگزارم استاد عزیزم که دوباره مسیری که طی کردم رو یادم انداختی و این تکامل چه قدر شیرینه برام
تمام عمرم دوتا جمله ” بما قدمت ایدیهم ” و بما کسبت” برام جای سوال بود و درک نمیکردم و نمیفهمیدم که چرا توی قرآن همچین جمله ایی اومده
من چطور باعث بدبختیهای خودم هستم ….
تا اینکه استاد آیه به آیه رو برام ترجمه کرد و ربط ایات رو برام گفت
فرکانس رو بهم اثبات کرد و من شروع کردم به تجربه کردن فرکانس فرستادن و نتیجه گرفتن
یهو زندگیم تغییر نکرد
کوچیک کوچیک
قدم قدم
پله پله
و الان به طور کامل مسئولیت زندگیم رو پذیرفتم و خودم در حال خلق شرایط دلخواهم هستم
الان نسبت به سه سال پیش که به سایت استاد عباسمنش اومدم هزارن پله رشد کردم و نسبت به اینده ایی که رویاشو دارم قراره میلیاردها پله دیگه رشد کنم براحتی ، بالذت …
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان این سایت استاد با مسئله ای که من درگیرم این که هر کاری انجام میدم از خودم اون رضایت قلبی ایجاد نمیشه یادم سنم کم بود دوست داشتم خونه تمیز میکردم من 99در صد کارم خوب بود حالا این یک دو تا مجسمه تو خونه بود گوش اینا میشکست اون همه تمیزی نظم و کارهای خوب منو نمیدیدن تا جند وقت یکسره صحبت میکردن تو خونه ما دو نفر بودن تو هر کاری میکردی همیشه ازت ناراضی بودن من میگفتم ما کارهای که انجام میدیم همش ارزشمند ولی میگفت نه مگه چیه همه انجام میدن تو را به این باور میرسوند که کارهات بی ارزش چون بچه کشاورز بودیم وجین علف پنبه و جمع کردن خوده پنبه یونجه کار خونه همه کار ما میکردیم ما 9تا بچه ایم همه رفته بودن ما دو تا خواهر بودیم میشه میشستم تو بیابون به غروب نگاه میکردم میگفتم خدایا این روزها تمام میشه اونم میگفت بله که تمام میشه به لطف و درخواست های خودم من ازدواج کردم اومدم مشهد الان 17 سال تو مشهدم به لطف و هدایت خداوند 4سال با شما هستم اولشم به خاطر اینکه روی اینو اون کم کنم اومدم روی روان شناسی ثروت یک را شروع کردم که الان به این درک رسیدم که کار اشتباهی بود اول باید روی باور ارزشمندی خیلی تو ذهن قوی یکم بهتر شدم به لطف خداوند الان درگیرش هستم به لطف خدا وند فقط کار خوبی که انجام دادم ورودیهای ذهنم گرفتم از تنهایی خودم لذت بیشتری میبرم یک بار یکی از خواهرم میگفت مادرم گفته حالا دارم میفهمم چقدر شما ها دخترای خوبی بودین میگن وقتی کنار هم نیستی قدر هم دیگه را بیشتر میفهمی انشالله خداوند کمکم کن عادتهام را درست کنم خودمو بیشتر دوست داشته باشم قدر خودم و آدمهای اطرافم را بدونم به لطف خداوند تو فایل قبلی گفتید که صفات خداوند را تکرار کنید خداوند شما را به آرامش میرسون حدود یک ماه هست روزی یک ساعت صفات خداوند را تکرار میکنم یکم درکم خداوند برده بالا خداراشکر از صمیم قلب از خودتون از بچه ها که برای سایت زحمت میکشن سپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی فوق العاده ام
بعد از مدت ها امروز به سایت سر زدم و گفتم ببینم استاد چه فایلی گذاشتن ببینم
و مثل همیشه هدایت الله مهربان
این مدت به حدی سطح انرژی و فرکانس من بخاطر مقایسه خودم با دیگران پایین اومده بود که حتی صبح ها دوست نداشتم از خواب بیدار بشم
تا ظهر میخوابیدم که با زندگی روبرو نشم
به واسطه شغلم و به بهونه یادگیری و پیشرفت تو کارم این مدت وقت زیادی صرف اینستاگرام کردم و دائم خودم رو با دیگران مقایسه میکنم
باتلاقی شده که هر روز بیشتر درش فرو میرم
که ببین فلانی با سن خیلی کمتر از تو (من 34سالمه)چه درآمدی داره و چه زندگی واسه خودش داره
اما تو چی با این همه توانایی و هوش و ادعای کار کردن روی خودت هنوز هیچ غلطی تو زندگیت نکردی
فلان همکارت ببین چقدررر پر مشتری هست اما تو با اینکه کارت خوبه اما ماه تا ماه یدونه مشتری هم نداری و ….
این باتلاق مقایسه داره منو تا سر حد مرگ میبره و توان انجام هر کاری ازم گرفته
میدونم چاره کارم اینه که دوباره شروع کنم روی خودم جدی کار کنم اما چون قبلا نتیجه مالی دلخواهم نگرفتم انرژی و توان ندارم
میدونم میتونم با راهکارهای دوره شیوه حل مسائل اعتیاد به فضای مجازیم کم و کمتر و ترک کنم اما باز همین مقایسه کردنه جلومو گرفته
(برای یاداوری خودم مینویسم)》من با کار کردن روی خودم و بافایل های شما استاد عزیزم تو زندگی و رابطه ام با پسرام و همسرم نتایج فوق العاده گرفتم
اما ایراد من شده مسائل مالی که هر چی زور میزنم این گاری زنگار بسته شروع به حرکت نمیکنه.
دوره روانشناسی ثروت 1 خریداری کردم اما هنوز فایل هارو نگاه نکردم و برای خودم شرط گذاشتم باید اول دوره احساس لیاقت دوباره کار کنی و با شرایط عالی دوره ثروت 1شروع کنی
میدونم که همه این مسائل ریشه در کمالگرایی داره
ممنون میشم از دوستای خوبم اگر شما هم مسائلی مثل من داشتید و یا راهکاری دارید با من به اشتراک بزارید
استاد عزیزم بسیاااار سپاسگزارم که فایل هایی با این همه آگاهی که ارزش بسیار زیادی دارن و هر نکته اش میتونه زندگی مارو از این رو به اون رو کنه اینطور رایگان در اختیارمان میزارید که استفاده کنیم
عاشقتونم️
سلام به همهی عزیزان گروه واستاد نازنین این موضوع برای من خیلی پیش اومده بود که مرغ همسایه غازه تا قبل از اشنایی با دوره خیلی روی زندگی دیگران و بچهها شون . هیچ وقت خودم و خانواده مو نمیدیدم غر میزدم که فلانی اینجوریه چه زندگی دارن و هر چیزی که خاستم بود با زحمت به دست میاوردم خیلی سختی میکشیدم .خدا رو هزاران با شکر از وقتی با استاد عزیز اشنا شدم فهمیدم که زندگی کردن یعنی چی فقط و فقط باید اطراف مونو نگاه کنیم که خدا چقد به ما نعمت داده و زندگی چقد راحت میشه وقتی دیگه کار به کسی نداریم و فقط سپاسگزاری میکنیم البته من از نظر مالی هنوز نتونستم پیشرفت کنم دارم روی خودم کار میکنم فهمیدم که خدا استاد عباس منش رو فرستاده که بشه پیامبر زمان ما که اینقدر دقیق توضیح میدن که یک روز فایل گوش نکنم انگار یک چیزی گم کردم ببخشید هر چی اومد منم نوشتم ….در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشین
سلام گرم به همه اعضای دوست داشتنی سایت استاد عباس منش.و سلامی ویژه یه استاد و مریم جون.یه چیزی فکرم رو مشغول کرد ابتدای شنیدن فایل .که به نظر خودم تمام ریشه ناشکری من از این مرغ همسایه غاز بودنه.یعنی یه جورایی ریشه توی خود کم بینی هم داره ریشه توی عزت نفس هم داره .خیلی خییییلی موضوع جالبی رو استاد گوشزد کردن به ما.یعنی واقعا همینه بخصوص ما ایرانیا که دیگه نگم براتون که خودتون بیشتر از من در جریان هستین .یادمه بچه که بودم محبت های مادرم به چشمم نمی اومد چون خودم با بچه پسرخاله مقایسه میکردم و میگفتم وای عروس خالم چقدر مهربون تر و باحال تره .خدایی از بچگی اینطور بار اومدیم.یا مثلا کشورمون ایران بدرد نمیخوره یا خارجیا از ما باهاش تر و باکلاس تر هستن یا پسرای مردم بهتر از پسر من هستن .یا توی شهرستان ما زیاد خواننده نمیاد برای کنسرت همه میرن شهرهای بزرگ در صورتی که انقدرررر خوبی ها داره که نگو.آب و هوای شهر من انقددددر عالی که تابستونا کیف میکنی اصلا گرمایی نداره به اون صورت هوا خشک و خنک و عالیه..اصلا مقایسه کردن نابود میکنه آدم.یعنی شکر گزار داشته هات نیستی .نمیتونی باشی چون آنقدر قیاس کردن باعث پایین اومدن عزت نفست میشه باعث پایین اومدن احساس لیاقتت میشه باعث ندیدن نعمت های واقعی زندگیت میشه.و واقعا نابود گر هستش.از محلمون ناراضی هستیم از کشورمون از رئیس جمهورمون از رهبرمان از پلیسامون از بانک هامون از آموزش پرورش.واقعا حالم بد شد الان چقدررر ما بدبین و ناشکر هستیم.یعنی صحبت در مورد مملکت که گل و بلبل بحث ها و دور همی های خانوادگیمون شده متاسفانه.البته من اصلا به هیچ عنوان حرف نمیزنم و خودمو مشغول یه کار دیگه میکنم ولی میشنوم گهگاهی همسرم با پدرم با داداشام میشینن هی میگم ایران اینجوری رئیس جمهور اونجوری بی مدیریت ووووو….خدایی بچه هامون دارن این حرفا رو میشنون ما داریم به اونها هم ظلم میکنیم که از کشورشون ناراضی باشن بعد توقع داریم بچه هامون موفق هم بشن در آینده یا عاشق ایران یا شهرشون باشن ،معلومه که نمیشه.به نظرم بزرگ ترین پاشنه آشیل هممون همین مرغ همسایه غازه هستش.واقعا ممنونم از استاد بابت فایل ارزشمندشان.دوستون دارم.ماچ به همتون.تا کامنت بعدی خدانگهدار هممون
سلام به استاد بزرگوار و صبور
و سلام ویژه به همه ی هم فرکانسی های فعال و پر انرژی….من به شدت فکر میکردم ک توانایی درس خوندن ندارم و چون با خواهرم دوقلو بودیم و تا پایه آخر متوسطه اول تو یه کلاس و یه میز بودیم همیشه تکیه ام بهش بود…و فقط خواهرم تکالیفمون رو انجام میداد و سرجلسه امتحان برگه اش رو به من میداد ک بنویسم…و این تبدیل شده بود به یه باور و اطرافیان هم همیشه میگفتن ک خواهرت از تو بهتره، خواهرت از تو زرنگتره و من همیشه حسادت میورزیدم بهش و میگفتم ک خوش به حالش هم خوشگلترِ هم زرنگترِ و….و بخاطر تمام این مسائل من فکر میکردم هیچوقت نمیتونم به جایی برسم. تا اینکه بخاطر انتخاب رشته، اول دبیرستان من و خواهرم از هم جدا شدیم و من به شدت تحت فشار قرار گرفتم، حتی بلد نبودم ک درس بخونم کار به جایی رسید ک خواستم ترک تحصیل کنم ولی بخاطر حرفهای دیگران و اینکه دوست داشتم خودمو ثابت کنم به همه(البته الان به این حد از باور رسیدم ک بخاطر خودم زندگی میکنم نه به خاطر دیگران، این مسئله برا دورانی بودش که من با این سایت و استاد بزرگوار آشنا نشده بودم) و بعدش نشستم درس خوندم و دیپلم گرفتم و خواهرم بعداز دیپلم ازدواج کرد و ادامه تحصیل نداد ولی من بخاطر تکیه به خودم و باور کردن خودم ادامه تحصیل دادم و در دانشگاه های دولتی مدرک فوق لیسانس شیمی گرفتم و الان هم به فکر مقطع دکترا هستم. میخوام اینو بهتون بگم که بخاطر حرف دیگران و شرایط خودتون و محل زندگیتون کم نیارید، اول خدارو باور داشته باشید و بعدم خودتون رو باور کنید، مطمئن باشید به تمام خواسته هاتون میرسید
سلام استاد مهربانم عاشقانه دوستون دارم و سپاسگذارتونم بابت این فایل عالی که انگار دنیایی از آگاهی بود بر روی کویر تشنه قلبم هر کلمه اش انگار برای این لحظه من بود و چقدر قلبم باز کرد
واقعا استاد خودم هم امروز متوجه شدم با گوش دادن به فایل
که من همیشه این دیدگاه داشتم که مرغ همسایه غازه ؟
ازرابطه ام بگیر تا خانواده کشوری که توش زندگی میکنم و همیشه سوالم این بود که چرا برای من اینه ولی برای بقیه که حتی آگاه از مسیر قانونم نیستن زندگی خیلی بهتره
درصورتی که فهمیدم من توجه ام روی نکات منفی بوده بیشتر اوقات گرچه تویه خیلی از مسائل واقعا تغییر کردم و به همون نسبت هم زیبایی های بیشتری بهش برخوردم
و بااینکه همیشه میخام بپذیرم که مسعول زندگی خودمم اما بازهم انگار دیگران رو خصوصا پدر مادرم رو مقصر شرایط بد مالیم میدونم و میگم اگه تویه خانواده دیگه بودم هرگز انقدر باورهای بد مالی نداشتم که این نتایج تجربه کنم
واونچه که واقعا خیلی روی من تاثیر گذار بوده و جدیدا هم متوجه اش بودم شبکه های اجتماعی
که به شدت باعث میشه تو خودت مقایسه و حس نارضایتی کنی
شاید ظاهرش اینکه که تو داری خوبی ها و موفقیت بقیه میبینی و خودت گول بزنی که توجه به نکات مثبت اما انقدر اون حس مقایسه و کمبود فعال میشه که واقعا آدم غمگین میکنه
آدم وابسته میشه به اینکه یه پست قشنگ با استوری قشنگ بذاره که بقیه بگن به کجا رسیده کجا رفته و واقعا خودم تویه دامش افتادم
باعث میشه حس رضایتت به میزان لایک وتوجه بقیه گره بخوره که توهم تویه این بازی بیفتی ولی از اونجایی که آدمهای بهتر میبینی که شرایط بهتر از تو دارن بیشتر درگیر و افسرده تر میشی
و واقعا بیرون اومدن از شبکه اجتماعی بزرگترین لطفی که الان باید درحقم بکنم
درصورتی من فعالیت خاصی ندارم اما همون هراز گاهی باعث میشه خیلی تویه دام مقایسه بیفتم
باید یاد بگیرم زیبایی هارو ببینم طبق قانون هدایت میشم به اون زیبایی ها و لذت ببرم از اون لحظه ها
بعضی وقتا ما واسه پست استوری اصلا دنبال زیبایی دیدن میریم که به بقیه بگیم ببین مام وضعمون خوبه هاااا
درصورتی باید بدون نشون دادن به بقیه لذت ببریم تویه اون لحظه ها باشیم و سپاسگذار باشیم و بدونیم که ما میتونیم با کنترل کانون توجه امون زندگی دلخواهمون خلق کنیم
و هیچ مقایسه ای در کار نیس
امیدوارم بتونم آگاهی های این فایل رو در عمل اجرا کنم
به نام پروردگارم به نام تنهایار وهمدمم
الهی شکر برای فرصتی دوباره برای از تونوشتن
سلام ودرود به استادان بینظیرم ودوستانم
خوشحالم که دراین سایت هستم ودر مسیر خداوند درمسیر عشق درمسیر نور درمسیر زیبایی وآسانی
استاد عزیزم زندگی چطور میتونه انقد تعقیر کنه که نتونیم درکش کنیم
من باورم نمیشه همون آدم قبلم همون آدمی که اوونقد ضعیف بود که هربهانه ی شده جور میکرد که بتونه خودشو جلوی بقیه مظلوم جلوه بده و محبت بقیه رودریافت کنه بقیه بهش ترحم کنن
والان که اثری ازاون کارانیست وبا پروردگارم عشق بازی میکنم وحاالم خوبه استاد ممنونم
چطور اونهمه مریضی که درزندگیمون بود پرکشید ورفت وجاشو به سلامتی داد که هرروز داره بیشتر میشه وچقد من خوشحالم وشرمنده م پروردگارم صاحب اختیارم که یادم میره بگم کرورکرور شکرت
چطور اعتماد به نفسی که نبود روابط خوبی که نبود چطور الان روابطم عالی شده چطور اعتماد به نفسم عالیییی شده چطور روابط خانواده م هرروز داره بهتر میشه خدایاا شکرت
استاد عزیزم نمیییتووونم نمیتونم بنویسم کارای که پروردگارم برام کرده ولی باتکتک سلولهام دارم حسشون میکنم وفک میکنم همین کافیه
امشب تودفتر شکر گذاری نوشتم خدایا اونقد پرم از نمتهات که نمیتونم بنویسم خدایا قلبم روبزرگ کن ظرف وجودم روبزرگ کن
خدایا من زینب بنده ی تو وتوارباب من من هر ثانیه نیازمند توام باتموم وجود
باور دارم زندگی زیباست
قدرت خداست
من ارزشمندم ولایق بهترینهام
هرلحظه کارها راحتر میشه وزوتر انجام میشه
سلامتی هرروز درزندگی من بیشتروبیشتر میشود
فرصتهای تازه وعالی درزندگی من هرروز بیشتر وبهتر میشود
دوستون دارم خیلی استاد
صداتون بینهایت برام آرامش بخشه
واحساس میکنم تک تک کلماتتون برجان میشنه
سلام ودرود به استاد عزیز
وتمامی عزیزانی که دراین گروه خدا گونه هستن.
وای استادعزیز چه قدر خوب وواضح درمورد این ضرب المثل دیدگاهتون روبیان کردید.
خودمن بااینکه دائم فکر می کردم آدمی هستم که خیلی کم خودم را بادیگران مقایسه می کنم وادمی هستم که اکثرا بامعیارهای خودم دارم
زندگی می کنم.
با صحبتهای شما چقدر گره های ذهنی ام رو شناختم
اینکه من بارها از آدمای اطرافم میشنوم چون مال این شهر
هستم هرجا میریم به ما
بی احترامی میشه یا چون آدم پولداری نیستیم کسی برای ما ارزش قائل نمیشه
اگر تحصیلات عالی داشتم
خییلی بهم احترام میگذاشتن
اگر ماشین باکلاس داشته باشم مثل فلانی حالم که خوبه بقیه هم عقلشون به چشمشون بیشتر ماروتحویل می گرفتن.
اگر دور وبر خودمونو وافکار که دارم رو بخوام بازکنم واقعا
می فهمم که یه تغییر اساسی
باید به نوع افکاری که دارم بدم ودید گاهی که تا الان داشتم رو باید عوض کنم وگرنه تاابد
مرغ همه دنیا برای ما غاز ه
الان که حرفهای استاد
شنیدم تمام مقایسه هایی که داشتم که نمی گذاشت از زندگی باصفا لذت ببرم مثل فیلم ازذهنم گذر کرد.
من دارم تویه خونه روستایی
قدیمی باصفایی که تو گیلان سبز وباطراوت که چشم انداز
اینجا باغ نارنج وپرتقاله وشالیزارهای روح نواز وانتهای اینجا دریای بی نظیر گسترده خزر مشاهده می شده ولی دیشب که از شهرمون برای
تجدید قوای روحی وذهنی وجسمی اومدیم اینجا بااینکه من عاشق این طبیعت وحال وهوای اینجا هستم توی ذهنم می گفتم کاش فلان خونه ویلایی بگیریم که خیلی بزرگتر باشه وامکانات بهتری داشته باشه خوش به حال اونایی که توی کوهپایه ویلاهای عالی دارن چقدر کیف می کنن ما حالا دلمونو به این جا خوش کردیم .
خدای من چقدر به این تغییر نظر نیاز دارم .خودم بارها به این اصل که دیدن وتوجه به زیباییهای اطرافم چه مکانی وچه خلق وخوی افراد دور وبرم کاملا باور دارم وسالهاست تمرین میکنم برای همین هم زندگی الانم بیشاز 60 تا 70 درصد با قبل خودم به سمت خواسته هام اومده
واین فایل بسیار باارزش استاد عزیز تلنگر جدی دوباره به من زد که مریم اگر دستاوردهایی داری یادت باشه عقب گرد نکنی وبیشتر روی دیدگاه وافکار زیبا بین وخوب فکرد تنهات باید تمرکز کنی ودایم باید به سمت شادی وپاکی وافکار مثبت قدم بردار ی
اگر باورهای خوبی ساختی تااینجا اومدی واگر دست بردار ی مثل گذشته تو هم مانند بقیه که دائم شکایت اززندگی دارن میشی وباید کلی وقت وانرژی بزاری تا به همین نقطه برسی .
ممنونم استاد عزیز که با آگاهیهای تجربه شدتون به همه کسایی که می خوان فرکانسشون رو بالاببرن واز این همه نعمتهایی که خدا بهشون هدیه داده بهره مند بشن ومثل شما به بقیه هم منفعت برسونن در اختیار مون میگذارید.
استاد عزیز وخانم شایسته محترم ودوستان گلم ممنونم که تجربه هاودیدگاه تون رو به اشتراک می
گذارید چون من خییلی توی نوشتن نظراتم سختمه ومیدونم عزیزانی که این آگاهی رو برای بقیه می فرستن واقعا کار مهم وارزشمندی رو انجام میدن .
منم برای اینکه ازهمین الان روی خودم تغییر ورشد رو ادامه بدم کامنتموگذاشتم تا یه قدم به رشد خودم وجهان برداشته باشم .
الان هوای روستای باصفای قاسم آباد گیلان بسیار زیبا روشن شد وصدای خش خش کرم چوبخوار که به من حس زندگی در طبیعت بکر خدای زیبا رو میده همراه صدای پرنده هاکه طلوع خورشیدرو نوید میدن روحم رو نوازش میده
بله من باور دارم اگر الان زیباییهارو ببینم ودرکشون کنم هم اینجا وهمین الان شادم وهم میتونم درآینده به جاها ی بهتری هدایت بشم چون که به کائنات اعلام کردم مرغ من ازهمه غازهای بقیه بهتره وتخم های خوشمزه داره وپروبالش رنگی تره وبادیدن خوبیهای زندگی خودم میگم که من آدم لایق ومناسبی هستم وقدرشناس داشته هام هستم وبه واسطه اجرای قانون توجه وسپاسگزاری واحساس لیاقت هرروز وهر لحظه به خیر وخوشی بیشتری هدایت میشم خدایا چقدر خوشحالم که منو لایق انسان بودن کردی ودرمسیر انسانهای مثبت اندیش وخوش فکر که تجربیاتشون رو نه اینکه فقط تئوری یه چیزی بگن وبرن برای ما می گن الهی بی نهایت شکرت
سلام ب همه دوستان
قدیم تر ها من زیاد به سایت سر می زدم و فایل ها رو می دیدم مخصوصا موقع سفر به دور آمریکا
اصلا اتفاقای عالی میفتاد، اون سال من کلی سفر خوب رفتم و از اونجایی که حس خوب مساوی اتفاقات خوبه ، من ب عنوان کارمند شرایط کاریم تغییر کرد و الان در شرایط کارمندی قابل قبولی ام نه اونچه که میخوام اما خب واقعا بهتر شده
دوباره برگشتم به سایت و در حال خوندن هستم و دیدن و شنیدن
و چقد نکته اول این فایل یادآوری برای من بود
حس کردم خدا بهم میگه ستاره خانمم حواست باشه که حواست به زیبایی ها و نکات مثبت هست
خلاصه که دفترمو از کشو در آوردم و تصمیم دارم بنویسم
تکامل رو کمی تند تر طی کنم خوشحال تر میشم
به نام الله یکتا
سلام سلام سلام
سال نو میلادی رو تبریک میگم به استاد عزیزم و همسر نازنینشون و تمام خانواده بزرگ عباسمنش
آره آره آره
در گذشته منم همین شخصیت منفی بین ناسپاس رو داشتم ، همش در حال غر زدن ، توجه به زیبایی های اطراف خودم و …
در کل مرغ همسایه برای من غاز بود
شهرم یک شهر سنگی با کوههای بی روح بود
که پر از آدم بیکار و بیمار و اوضاع اقتصادی افتضاح بود
همسرم یک زن سرد و غرغرو بود
خونم یه مخروبه بود
فامیلام همه سواستفاده گر و کلاه بردار بودند
خانواده پدریم ظالم بودند
دوستام همه نامرد بودند
و من هر روز درحال غرق شدن در این باتلاق بودم که نمیدونستم خودم ساختمش
هروز اوضاع بدتر میشد
همسرم از من جدا شد
هرسال خونه من از شهر دور میشد مناطق حاشیه شهر خونه گیرم میومد
کار به جایی کشید که کسب و کارخودم تعطیل شد و تن به کارگری و شغل هایی که دوست نداشتم برای دیگران دادم فقط از گرسنگی نمیرم
و برای اینکه کمتر فکر کنم همیشه سرم توی گوشی بود فضاهای مجازی رو زیر رو میکردم که خسته بشم خوابم ببره
یا درحال غیبت کردن و صحبت کردن در مورد یک اوضاع ناجالب جهان با یک دوست در فضای مجازی
اوضاع به همین شکل ادامه داشت تا به لطف خدای مهربان و دستانش با استاد عباسمنش و این دانشگاه خدا شناسی آشنا شدم و گوشهام کلمات جدید و آرامبخشی رو شنید که سلول به سلول بدنم با اون موافق بود
اوایل اوضاع زندگی من تغییری نکرده بود اما ارامشی عجیب در زندگی به وجود اومد
خودم نمیدونستم جریان چیه ولی حالم بسیار خوب بود همون ماههای اول آشنایی با استاد از دنیای مجازی بیرون اومدم و نرم افزارها رو پاک کردم
پولی نداشتم اما پیاده میرفتم جاهای زیبای شهرم رو میگشتم
با گروههای کوهنوردی رایگان میرفتم و بینهایت طبیعت زیبای شهرم رو میدیدم
به طرز عجیبی دوستان قبلی من ناپدید شدند و دوستان جدید ، مهربان ، بخشنده ، زیبا بین ، ورزشکار ، ثروتمند و شاد دورمو پر کردند.
خونه ی من الان وسط شهر و بهترین محله شهرمه
همسایه هام ثروتمند و فوق العاده خونگرمو مهربونن
دوباره کسب و کار خودمو از سر گرفتم و تکاملی در حال رشد هستم و شکر خدا درآمدم خوبه
یکساله که دوباره ازدواج کردم و یه یک انسان زیبا ، مهربون ، صبور ، مستقل به زندگی من اومده که ازدواجمون هم به لطف خدا آسون و راحت شکل گرفت
بخوام براتون بگم سالها طول میکشه زیبایی های یک ماه زندگیم رو براتون بگم
همه اینا لطف خداست
عدالت خداست
بزرگی خداست
مهربانی خداست
که منو به سمت استاد هدایت کرد و من فقط تسلیم شدم و باور کردم و خیلی نرم و آرام دوباره طعم شیرین ارامش و خوشبختی رو دارم میچشم
سپاسگزارم استاد عزیزم که دوباره مسیری که طی کردم رو یادم انداختی و این تکامل چه قدر شیرینه برام
تمام عمرم دوتا جمله ” بما قدمت ایدیهم ” و بما کسبت” برام جای سوال بود و درک نمیکردم و نمیفهمیدم که چرا توی قرآن همچین جمله ایی اومده
من چطور باعث بدبختیهای خودم هستم ….
تا اینکه استاد آیه به آیه رو برام ترجمه کرد و ربط ایات رو برام گفت
فرکانس رو بهم اثبات کرد و من شروع کردم به تجربه کردن فرکانس فرستادن و نتیجه گرفتن
یهو زندگیم تغییر نکرد
کوچیک کوچیک
قدم قدم
پله پله
و الان به طور کامل مسئولیت زندگیم رو پذیرفتم و خودم در حال خلق شرایط دلخواهم هستم
الان نسبت به سه سال پیش که به سایت استاد عباسمنش اومدم هزارن پله رشد کردم و نسبت به اینده ایی که رویاشو دارم قراره میلیاردها پله دیگه رشد کنم براحتی ، بالذت …
زندگیتون لبریز از حضور خدا
بدرود
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان این سایت استاد با مسئله ای که من درگیرم این که هر کاری انجام میدم از خودم اون رضایت قلبی ایجاد نمیشه یادم سنم کم بود دوست داشتم خونه تمیز میکردم من 99در صد کارم خوب بود حالا این یک دو تا مجسمه تو خونه بود گوش اینا میشکست اون همه تمیزی نظم و کارهای خوب منو نمیدیدن تا جند وقت یکسره صحبت میکردن تو خونه ما دو نفر بودن تو هر کاری میکردی همیشه ازت ناراضی بودن من میگفتم ما کارهای که انجام میدیم همش ارزشمند ولی میگفت نه مگه چیه همه انجام میدن تو را به این باور میرسوند که کارهات بی ارزش چون بچه کشاورز بودیم وجین علف پنبه و جمع کردن خوده پنبه یونجه کار خونه همه کار ما میکردیم ما 9تا بچه ایم همه رفته بودن ما دو تا خواهر بودیم میشه میشستم تو بیابون به غروب نگاه میکردم میگفتم خدایا این روزها تمام میشه اونم میگفت بله که تمام میشه به لطف و درخواست های خودم من ازدواج کردم اومدم مشهد الان 17 سال تو مشهدم به لطف و هدایت خداوند 4سال با شما هستم اولشم به خاطر اینکه روی اینو اون کم کنم اومدم روی روان شناسی ثروت یک را شروع کردم که الان به این درک رسیدم که کار اشتباهی بود اول باید روی باور ارزشمندی خیلی تو ذهن قوی یکم بهتر شدم به لطف خداوند الان درگیرش هستم به لطف خدا وند فقط کار خوبی که انجام دادم ورودیهای ذهنم گرفتم از تنهایی خودم لذت بیشتری میبرم یک بار یکی از خواهرم میگفت مادرم گفته حالا دارم میفهمم چقدر شما ها دخترای خوبی بودین میگن وقتی کنار هم نیستی قدر هم دیگه را بیشتر میفهمی انشالله خداوند کمکم کن عادتهام را درست کنم خودمو بیشتر دوست داشته باشم قدر خودم و آدمهای اطرافم را بدونم به لطف خداوند تو فایل قبلی گفتید که صفات خداوند را تکرار کنید خداوند شما را به آرامش میرسون حدود یک ماه هست روزی یک ساعت صفات خداوند را تکرار میکنم یکم درکم خداوند برده بالا خداراشکر از صمیم قلب از خودتون از بچه ها که برای سایت زحمت میکشن سپاسگزارم