اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
ذهن شما به چه شکل و درباره چه موضوعاتی مرغ همسایه را برای شما غاز نشان داده است؟ به گونه ای که با وجود نعمت هایی که در زندگی خود دارید، به احساس نارضایتی، قربانی بودن و بدبختی رسیده اید. احساس کردید که حق شما به شما داده نشده و از قافله دیگران عقب مانده اید. ( احساس نارضایتی از همسر، شهر، شغل، رابطه، خانواده، فامیل، فرزند
من فکر میکردم تو این شهر کویری که هستم هیچ زیبایی نداره ،ولی وقتی به شب های ستاره بارونش نگاه میکنم میبینم خیلی قشنگه .
وقتی تو دل این کویر و روستاهای اطراف شهرم نگاه میکنم که از دل این کویر دارن پول در میارن تعجب میکنم .
که خونه هاشون بازسازی کردن واجاره میدم با غذا خوری های سنتی واین همه زیبا …
ولی همیشه تو وجودم این بود که آدم های خوب همه جا هستن
آدم های زیبا همه جا هستن…
جاهای زیبا تو شهرم هم هست .
ما باید هر جا که هستیم توجه مون بذاریم روی زیبایی ها واز مسیر لذت ببرم تا هدایت بشیم به سمت زیبایی ودلی باشه
واقعا قبلاً حسرت میخوردم از رابطه های دیگران .. کادوهای که همسر دیگران برای زن شون میخریدن واحساس بی ارزشی میکردم ولی شوهرم خیلی کارها برام کرده بود که من ندیدم ولی الان شکر میکنم .یا به خاطر پدر و مادرم یا فرزندم یا دیگران شکر گذارم ….
واقعا من از توجه به زیبایی ها ،نتیجه گرفتم ،الهی شکرت حتی چیزهای کوچک ..
وشکر گذاری کردن به خاطر چیزهای کوچک ….
1.چه تغییراتی باید در شخصیت خود ایجاد کنم؟
باید دست از مقایسه کردن بردارم در شغل ،تو رابطه ،تو فرزند ،تو اندام م و…..
باید بیشتر به زحماتی که همسرم تو این 15 سال برای زندگی مشترک مون کشیده تشکر کنم ،باید به جای اینکه توجه کنم به زندگی دیگران ورابطه دیگران وحسرت بخورم باید این شخصیتم بهبود بدم بیشتر توجه کنم به خوبی ها و زیبایی هایش ،
2.چه مهارتهایی را یاد بگیرم و بهبود ببخشم؟
باید مهارت تمرکز روی نکات مثبت در هر مکان ،در هر زمان در آدم ها ،در هر شرایط بگردم وپیدا کنم ،بنویسم ،مدام بگم وبهش فکر کنم .
3.و قدم اول را از کجا بردارم؟
باید قدم اول با نوشتن وشکر گذاری کردن نعمت ها بردارم .حتی نعمت های کوچک ،وتکرار کنم ،استمرار بورزم وهمش به یاد بیارم نعمت های خودم در رابطه ،شغل ،فرزند و….
سلام استاد جاااان. امیدوارم عاااالی باشید. من عاشقتونم. قلبم از دیشب تا حالا داره بال بال میزنه بخاطر فایل جدید. دیشب با صدای شما به خواب رفتم و با اون حس خوب یه خواب عالی هم دیدم. از صبح هم پرانرژی و سرشار از احساس سپاسگزاری بیدار شدم. این معجزه تمرکز بر داشته هاست که از شما یادش گرفتم.
ممنونم که همیشه به ندای قلبتون گوش میدید و وسط دوره ها سورپرایزمون می کنید.
فکر کنم این درست باشه که اصطلاح مرغ همسایه غازه دقیقا معنی مقایسه کردن و حسرت خوردن بابت نداشته ها بده.
یعنی اون سم مقایسه با خودش تمرکز بر نکات منفی زندگی خود و داشته های دیگران رو میاره.
حالا نکته ظریف اینجاست که خیلی وقتا داشته های دیگران اونجوری نیست که به نظر میرسه.
من خیلیها رو می شناسم که ظاهر زندگیشون بسیار فریبنده و جذابه اما از درون توخالی و مرده و متعفنه. اصلا به طرز باورنکردنی یا حفظ ظاهر می کنن و به قول معروف صورتشون رو با سیلی سرخ می کنن یا اینکه فیلم بازی می کنن تا کمبودهاشون رو جبران کنن.
مثل خونه ای هستند که از درون موریانه سست و خرابش کرده ولی ظاهرش هنوز سالمه.
حالا فرض کنیم اون شخصی که ما داریم حسرت زندگیش رو میخوریم و مرغش غازه، واقعا مرغش غاز باشه و راست هم بگه، واقعا خوشبخت و سالم و ثروتمند و زیبا و باحال باشه، خوب بعدش چی؟
آیا من هیچوقت طعم خوشبختی رو نچشیدم؟ واقعا من هرگز موفق نبودم؟ هرگز درصدی از شرایط مشابه اون فرد رو تجربه نکردم؟
اصلا من تمام اونچه که اون فرد داره رو دوست دارم؟ به سلیقه من میخوره؟ با روحیات من هماهنگه؟
اصلا با داشتن این احساسات مخرب ممکنه که اتفاقات خوب رو جذب کرد؟
قطعا نه.
میگن حسود هرگز نیاسود.
این مقایسه ها هم با خودش احساس بدبختی و پوچی میاره و هم حسادت.
دلم می خواد کمی از تجربه های خودم بگم.
مدتی افتاده بودم توی این فاز که چرا همسر من وزنش بالاست و قلمی نیست مثل همسر فلانی و فلانی، تا اینکه با کسی آشنا شدیم که آقاشون 1/5 برابر همسر من بود با همون قد بود.
اونجا بود که انگار تلنگر خوردم که ببیییین، هی کام خودتو تلخ نکن برای چیزی که در اختیار تو نیست، مگه قراره با اندام شوهرت پز بدی؟ اگه شوهرت اندازه اون آقا 150 کیلو بود خوب بود؟ پس قدر همین 115 کیلو رو بدون و غر نزن، حتی تو ذهنت.
تمرکزتو بذار رو خودت و برای سلامتی خودت و همسرت سپاسگزاری کن.
یه مورد دیگه این بود که می دیدم بعضیا توی همین سایت زن و شوهری یا کلا خانوادگی حضور دارن و دوره میخرن و کامنت می نویسن و من یه مدت کوتاهی غبطه می خوردم که چرا همسر من همراهم نمیشه.
بعد که از استاد یاد گرفتم همه به یک اندازه به خداوند دسترسی دارن و هرکسی از یه طریق منحصربفردی هدایت میشه، ما مسئول هدایت هیچکس نیستیم و باید بتونیم همیشه سپاسگزار هم اکنون زندگیمون باشیم، دیگه توی ذهنم دست از سر پرموی ابراهیم برداشتم و با خودم هم تکرارش نکردم.
رفته رفته خودش به سمت استاد کشیده شد. خودش مشتاق شد براش از قوانین حرف بزنم. گهگاهی می نشست به فایلهایی که من گوش می دادم با دقت گوش میداد.
حالا هم به لطف الله و برکت آموزشهای استاد ابراهیم حسینی فرزند نادعلی، 41 ساله از کرج، بالاخره به میل خودش دوره قانون سلامتی رو تهیه کرده و داره گوش میده.
این شد نتیجه کنترل ذهن من و اینکه زندگی خودم رو با مقایسه و ناسپاسی زهرمار نکردم.
———————
یک مورد دیگه در مورد شبکه های اجتماعی هست.
به خودم تبریک میگم که اکانت اینستاگرام دارم اما بسیار روی خودم کنترل دارم و اجازه ندادم وقتم رو هدر بده. هرچیزی رو نگاه نمی کنم و براش زمان محدود تعیین کردم و به لیمیتهای خودم پایبندم.
دقیقا تلگرام و واتس اپ هم به همین شکل. کانالهای ضروری و آموزشیم رو نگه داشتم و فقط هنگام ضرورت بهشون سر میزنم.
خوشحالم که میتونم افسار ذهنم رو در دست بگیرم چون برای بعضی کارها به این پلتفرمها نیاز دارم و نباید حذفشون کنم.
——————
قبلا بچه که بودم خیلی دوست داشتم فامیلای من هم مثل فامیلای دوستام پولدار و باکلاس و خارج رفته باشن.
مثلا یکی می گفت داییم سوئده، خاله ام کاناداست، دخترعموم آمریکاست و اینا…. من حسرت می خوردم که چرا فامیلای من هیچکدوم خارج نیستن. چرا یکی واسه من کاپشن و لباس و اسباب بازی از آلمان و دانمارک نمیاره.
بعدها بزرگتر شدم یه نیرویی بهم می گفت بذار من اون خاله ای باشم که برای خانواده ام از خارج سوغات میارم.
من باید چشممو از نگاه به دستهای دیگران ببندم و منتظر نباشم. این دیدگاه باعث شد دیگه حسرت نخورم.
از طرفی دیدم خیلیها که ادعای باکلاسی و پولداری می کردن به قول خودمون همچین مالی هم نبودن و قپی می اومدن.
پس مسأله دیگه تا حدود زیادی تو ذهنم حل شد.
خداروشکر از لحاظ ظاهرم هیچوقت خیلی درگیر مد نبودم و همیشه استایل خودمو داشتم. در این زمینه در حد مناسبی احساس ارزشمندی داشتم.
اما پاشنه آشیل اصلیم که هنوز توش ضعف بزرگی دارم مسئله کسب و کار شخصیمه. اینجا همچنان مرغ همه واسم غازه. هنوز نتونستم با خودم به صلح برسم و ذهنم درگیرشه.
البته دارم روش کار می کنم و امیدوارم مثل بقیه موارد بتونم حلش کنم.
امیدوارم حالت عالیه عالی باشه ودر کنار دختران زیبات در حال تجربه بهترزندگی باشی
چقدر کامنتات رو دوست دارم درعین سادگی همیشه برام حاوی پیامی بوده
ازت ممنونم که مینویسی درحالیکه دخترت خیلی کوچیکه وواقعا باید زمان زیادی رو براش بزاری بازم متعهدانه مینویسی
درمورد شبکه های اجتماعی نوشتی وچقدر لذت بردم که واقعیتو گفتی
منم به چند دلیل هنوز این پلتفرم ها رو دارم
تو اینستا تمام فالورهایی که مطالبشون منفی بود روپاک کردم چه از افراد اشنا وفامیل چه افراد دیگه
حالا من موندم و یه پیج باحال که فقط تبلیغ اسباب بازی ولباس بچه گانه وبزرگونه و خونه های شیک ولاکچری و طبیعت زیبای سوییس و کلا مناطر باحال پرنده های عحیب وغریب حیوونهای زیبا
حتی ساجسشن هامم همینه کلی پیج های زیبا وقشنگه
من قشنگ تو اینستا دیدم به چشم وقتی کانون توجهم رفت رو زیبایی همینطور ساجسشنهای زیبایی بیشتر برام میاد ودیگه از مطالب و موضوعات منفی خبری نیست
گاهی که میخوام تمرکز بیشتر بزارم رو زیباییها میرم تو اینستا تا ببینم امروز قراره با کدوم زیبایی سوپرایزم کنه
بازم ممنونم که هستی و مینویسی
دخترای نازتو ببوس و بو کن که خود خدارو میشه تو بچه ها دید.
من هربار دلم بخواد خدارو سفت بغل کنم شیرینو میگیرم تو آغوشم و سفت فشار میدمش
یه چیزی بگم یهو به ذهنم رسید. من یه مدت توی دوران نوجوانی از اسمم خوشم نمی اومد. هیچ سعیده دیگه ای نمی شناختم و نشنیده بودم کسی غیر از خودم اسمش سعیده باشه.
به مامانم می گفتم چرا اسم منو گذاشتی سعیده. می گفت اتفاقا سعیده خیلی قشنگه که، معنیش میشه خوشبخت و مبارک. خوش یمن.
یواش یواش به اسمم علاقه پیدا کردم و تو ذهنم با تکرار اسم شکل یک پاپیون نقش می بست.
الان بی نهایت خدا رو شکر می کنم برای اسم قشنگم که منو بیشتر سوق میده به سمت خوشبختی و بهروزی.
توی سایت سعیده های فعال زیادی رو می بینم و خوشحال میشم که پاپیونهای زیادی اطرافم هستن. همه اهل سرزمین سعادت و شادکامی. همه متبرک شده و هدایت یافته.
الهی شکر.
در مورد شبکه های اجتماعی بخصوص اینستاگرام باید بگم که یه جورایی تمرین کنترل ذهن هستن واسم. برای مطلع بودن از وضعیت درسی ترانه جان و اطلاع از برنامه های درسیشون مجبورم عضو کانالشون باشم.
همچنین یه کانال تلگرامی برای قصه و لالایی دارم. یکی هم مخصوص بازیهای خلاقانه که باعث شدن تلگرام رو نگه دارم.
اینستاگرام هم که واقعا بنیانگذارش رو تحسین می کنم با اینهمه خلاقیت و جزییات و علمی که توش بکار برده.
از قانون جذب برای الگوریتمش استفاده کرده که شما هرچی رو فالو یا لایک کنی از جنس همون محتوا بیشتر و بیشتر واست میاره.
من که شاید هفته ای یک ساعت وقت بگذارم و چندتا پیج خاص رو چک کنم. در مورد فرزندپروری و زیباییهای طبیعت از جمله همون سوییس که فرمودی.
اما همونطور که گفتم کاملا حساب شده و تحت چارچوب زمان و محتوا.
واقعا به خودم آفرین میگم که هستم ولی قانونمند و مسلط بر نفس.
اگر حس کنم همونم داره منو از مسیر دور میکنه قطعا حذفش می کنم.
برای شما دوست پاپیونی عزیزم و شیرین خانم نازنین و خانواده محترمت عشق بیکران، سلامتی و ثروت بی پایان آرزو می کنم.
تازه سه دقیقه و 40 ثانیه از فایل رو دیدم و میدونم مث همیشه این فایلتون عالی هست و میترکه و فقط خواستم تا اینجای فایل بگم اخه چرا تموووووم مثال هاتون رو من داشتم و من هم بهش برمیخوردم و اَ اَ اَ ببین برای اون آدم ها همه چی خوبه و برای من نه ….
یاد حرفتون میفتم که میگید سیستم ذهنی عصبی و مغز ما به یه شکل عمل میکنه .
وای خدا استاد جانم تا همین دقیقه دیوانه شدم از فایل از اینهمه دقت و ظرافت کلامتون
اخه استاد من قربونتون برم که انقد خوبید
دورتون بگردم که استاد من هستید و من چقدر مفتخرم که تو این سایت عضوم
در آن جا (هر گونه) میوه براى آنان مهیّا است و هر آن چه بخواهند برایشان موجود است. سلام، سخن پروردگار مهربان به آنان است.
————————————————–
سلام به استاد ارجمند مریم بانوی شایسته و دوستان نازنینم
خدا رو شکر فرصت شنیدن این فایل ارزشمند رو
برام فراهم کرد
استاد عزیزم از شما بسیار سپاسگزارم که محبت میکنید این آگاهیهارو خالصانه و بیدریغ در اختیار ما
قرار میدین
من یه بار با تمرکز فایلو گوش کردم و دوباره پلی کردم و شروع به نوشتن تو دفترم کردم، فعلاً به دقیقه بیست و یک رسیدم
از این بابت خوشحالم که با تأمل تعمق بیشتری دارم به فایلها گوش میدم
یکی از مثالهایی که من داشتم این بود که
خیلی سال پیش چند بار پیش اومده برام که خودمو با خواهرم مقایسه کردم توی بحث رابطه مثلاً خواهرمو دیدم که تو زندگی مشترک با همسرش حرف حرف خواهرم بوده و همسرش ازش حرف شنوی داشته، به اصطلاح رایج مثه موم تو دستش نرمه، و بعد تو دلم میگفتم خوش بحالش من همسرم اینجوری نیست، چون تو زندگی من اوایل حرف حرف همسرم بود نه من
ولی انصافاً این حالت شدید نبوده در من،
اونم فکر می کنم بخاطر این بوده که روحیه گله و شکایت از زندگیم نداشتم یا بهتره بگم خیلی کم داشتم، یه جورایی انگار نعمتهای زندگی خودم رو میدیدم
خدا رو شکر خیلی وقته همسرم چندین و چند پله بهتر شده قابل مقایسه با اون وقتها نیست
در مورد کشورمون ایران هم زیاد شنیدم چه از غریبه ها چه از دور و بریها که وقتی صحبت از بعضی مشکلات میشه یا جایی دزدی ای تقلبی بی قانونی ای اتفاق می افته، با ریشخند میگن: خب دیگه اینجا ایران است! مگه خبر نداری؟!
یعنی انگار تو ایران بیشتر مردما دزد و دغلکار و متقلب هستن
و بقول استاد اونجا تو خارج آدمای با صداقت و قانونمند هستن
ولی من نظرم بیشتر اینجوریه که اینجا هم کلی آدم با صداقت و درستکار هست یکیش خودم، و خیلی افراد دیگه که دیدم یا شنیدم
بیاری خدا بقیه فایل رو تا آخر می نویسم و کامنت می کنم
فعلاً دخترام تماس تصویری گرفتن و دارن با پدرشون صحبت می کنن، منم برم جوین شم
در پناه خدا شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
امروز اون چیزی که میخواستم بگم رو نوشتم که به ادامه ی ویدیویی که گرفته بودم اضافه کنمش. بازم کلمات رو سبک سنگین میکنم اما کل مطلب رو میدونم چیه.
تعهد دوم:
گزارش کارم رو توی کامنت نوشتم.
تعهد سوم:
خداوند بزرگوارم شکرت که امروز به همراه همسر و فرزندم رفتیم خرید مواد غذایی. خداوندا سپاسگزارم که انرژی خوراکی وارد زندگیمون کردی که بتونیم با سلامتی و آرامش روحی و جسمی به زندگیمون ادامه بدیم.
پروردگارا شکرت به خاطر اینکه بعد از خرید رفتیم توی پارک قدم زدیم.
سپاسگزارم که شهربازی باز بود و برای بار اول، فرزندم رو بردیم شهربازی که محیط رو ببینه و با صداها آشنا بشه. خداوندا شکرت. دخترکم پارسال این موقع ها توی شکم من به اندازه ی یک بلوبری بود. اما امسال در آغوش گرفتمش و دارم از حضورش در زندگیم لذت میبرم. خدای بزرگوارم عظمتت رو شکر میکنم. قدرت و توانت رو می ستایم. شکرت. هزاران بار شکرت. خودت براش بهترین محافظ باش. سپاسگزارم.
پروردگاراشکرت که امشب خونه رو با همسر مهربانم تمیز کردیم و برق انداختیم. شکرت به خاطر خونه ای که مال خودمونه و شکرت به خاطر تمام وسایلی که برای تمیزی خونه استفاده کردیم. شکرت به خاطر همسر نازنینم که توی کارهای زیادی کمکم میکنه. شکرت.
خداوندا شکرت به خاطر غذای فوق العاده ای که تونستم بپزم.
پروردگارا شکرت که با همسرم کلی گفتیم و خندیدیم. سپاسگزارم به خاطر تمام اتفاقات زیبایی که در زندگیمون میفته.
من چند وقتی هست که زیر فایلهای جدید استاد نوشتنم نیاد ولی تصمیم گرفتم کسایی که دلی تحسین میکنم برای خودشان هم بنویسم تا هم من تمرکز بیشتری روی زیبایی ها داشته باشم و هم نشانه ای باشد برای دوستانم.
این کامنت بیست و هفتم شماست و جالبه بدونید من نمیدانم از چه زمانی ایمیل کامنت های شما را فعال کرده بودم و دقیقا از وقتی که داری کامنت مینویسی من مثل یک سریال قصه ات را دنبال کردم.
از دختر ملوس پنج ماهه ات.
از رابطه ی زیبایت با همسرش و خانواده اش
از صلح درونی با خودت
از چسباندن آگهی ها به دیوار
از نشان دادن ایمان برای طراحی دوره ی آنلاین حتی اگر کسی نباشد.
از رفتن به دل ترس هات در برگزاری کلاس آنلاین
از حاضر کردن غذاها به صورت هفتگی
از خوابیدن دختر عروسکت و رفتن تو سراغ کارهایت
از صداهایی که دخترت برای اولین بار درآورد.
از خانه ای که به اسم خودتان هست.
از خنده ها و رابطه ی در صلح با هست.
از استیصالت، که خدایا راهم درسته؟ توهم زدم؟ نمیدانم چه کنم!!
و هزاران هزار موضوع دیگر
یاسمن عزیز خیلی برام تحسین برانگیزی.
خیلی شجاعی
و همان مصداق کسانی هستی که به غیب ایمان دارند.
دختر برو جلو که درها برات باز میشه.
مگر میشه سپاسگزار باشی و شجاع باشی و درها باز نشود.
دختر جان
الهی که خداوند از خزانه ی غیبش بر تو ببارد و ببارد.
خیلی خیلی وقتی این هدتاپیک را دیدم اصلا از جام بلند شدم که چه ضرب المثلیه ها چشمام قلبی ستاره ای شد. بعد که اسم غاز را شنیدم و دیدم یاد فلامینگو افتادم پرنده ای که صورتی و از قضا بک گراند شما هم این خوش رنگ، خلاصه که همه چیز دست به دست هم داده درست تو زمان و مکان مناسب که امروزمون را زندگی کنیم بترکونیم و از آگاهی ها استفاده کنیم.
سلام و درود
+ چقدر این مثال این شهر و اون شهر اشناست خیلی خیلی منم میشنوم از مردم شهرم که میرن شهر بغلی، چرا که ادماش اینجورن چقدر خوبن چقدر با فرهنگن چقدر رشد کرده شهرش اقتصادش، مردم تا فلان ساعت هم بری اینجوره هستند ولی خب برعکسش را نمیدونم میگن یا نمیگن ولی اینو کاملا هست، تو بعد کوچیک ترش کلاس دبیرستانمون ما پنج تا کلاس داشتیم یکی تجربی بقیه ریاضی همیشه میگفتیم کلاسمون بدترین بود و خوب ترین ها اونا.
تو موضوع «پول» تو شهرم استاد، من از یک جایی به بعد تو این موضوع پی بردم شهر خودم بهترین جاست برای خلق ثروت و مولتی میلیاردر شدن اتفاقا. حالا این باور را در راستای کار کردن روی باورهای مالی بهش پی بردم خداروشکر. در واقع این باور #محدود_کننده.
خب خب این نگاه از کجا میاد؟
1. تمرکز اصلی روی نکات منفیه شهر! (100٪)
طبق قانون تمرکز منفی منفی بیشتری را جذب میکند.
2. خیلی از ماها نمیخوایم مسئولیت زندگیمون را برعهده بگیریم و میخوایم فرار کنیم.
مثال های شما استاد کاملا آشکار و دورورمون فراوون هست. ادمایی که میان به سفر به انتظار دیدن زیبایی ها میان و خب هدایت میشن به زیبایی های شهر در حالی که مردمی که تو اون شهر هستند ممکنه اصلا تمرکزشون رو نکات مثبت نباشه و همین تمرکز منفی منفی های بیشترم جذب کرده و حتی پای اون اشخاص را به زیبایی های اطراف شهرشون را هم باز نکرده.
چقدر این ایهی خدا را دوست دارم؛ هر خیری که بهتون میرسه از جانب من، و هر شری بهتون میرسه از جانب خودتون انسان ها یعنی قشنگ این آیه میگه هر چه کنی بر خود کنی.
3. بحث بمباران شبکههای اجتماعی
عه اتفاقا دوتا سالگرد ازدواج دعوت بودم همین هفته ها. (احساس نارضایتی بهت میده از جایی که هستی از چیزی که هستی).
چیزی که از این فایل یاد گرفتم اینه که سعی کنم همواره داشته هایی که الان دارم را خوبِ خوب ببینم و بنویسم بگمشون تکرارشون کنم و یادم باشه همین تمرکز روی داشته ها هدایتم میکنه به داشته های بیشتر؛ زیبایی های بیشتر درونی خودم و دنیای پیرامونم: خلاص!
فقط و فقط همین یک موردو بیام خار پشتی انجام بدم تامام!
عرض سلام دارم خدمت استاد عباسمنش و دوستانی که کامنت رو میخونند
سالها قبل نمیدونستم داستان چیه نمیدونستم قوانین جهان یعنی چی و وقتی که مرغ همسایه رو غاز میدونستم شرایط خودم از اونیکه بود بدتر میشد چون ناخودآگاه وقتی انسان توجهش رو میزاره رو مسائل دیگران از مسیر راست خارج میشه چرا خارج میشه چون این توجه باعث حسادت میشه این توجه باعث مقایسه میشه این توجه باعث میشه وارد مدار دیگران بشیم این توجه باعث میشه انرژی مفیدی که باید خرج تمرکز روی اهدافمون بشه رو واسه مسائل دیگران هدر بدیم این توجه باعث میشه باورهای مخرب در درونمون بوجود بیاد این توجه باعث میشه اتفاقات ناخواسته واسمون پیش بیاد و تمام حس های بد موقعی به ما هجوم میارن که بخوایم مرغ همسایه رو غاز کنیم یعنی چی ؟ یعنی اون توانایی های خودمون رو نبینیم به جاش فکر کنیم بقیه از ما بهتر عمل میکنن یعنی نعمت هایی که در زندگی خدا بهمون داده رو نادیده بگیریم و توجهمون به داشته های دیگران باشه به عنوان مثال تو کسب و کار خودمون اون درآمد رو کم ببینیم و مدام کنجکاو این بشیم فلان شغل کمتر کار میکنن ولی چند برابر درآمد دارن و اگه تو رابطه هستیم قدر همدیگه رو ندونیم و مدام به روابط دیگه توجه کنیم و از رابطه خودمون ناراضی باشیم و فکر کنیم دیگران در روابط از ما بهترن توجه دو نوع هست یکی توجه خوب روی خوبی ها و زیبایی ها که باعث رشدمون میشه و ما رو وارد مدار نعمت ها و ثروت ها و روابط عالی میکنه و زمینه ساز باورهای قدرتمند کنندس و خداوند در این مورد ما رو هدایت میکنه به مسیر درست و یکیم توجه مخرب هستش جنس این نوع توجه ها از نوع حسادت و مقایسه و ناشکری هستش راهنمای این نوع توجه ها در درون انسان شیطان هست که با پیروی از شیطان انسان از راه راست دور میشه و وارد مسیر گمراهی میشه خود من از وقتی که روی خودم و توانایی هام تمرکز کردم و خودمو مقایسه نکردم با دیگران از همه نظر تغییر کردم و اگه گاهی به تضاد برمیخورم میام مشکل رو در درون خودم پیدا میکنم و اونو حل میکنم به قول مولانا
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
خدایا مارو به راهی هدایت کن که فقط روی زیبایی ها توجه کنیم و از جنس همون ها وارد زندگیمون بشه الهی آمین
نمی دونی چه تحولی در من ایجاد کردی چون همیشه هر کاری می کردم
ته ذهنم درآمد دیگران را می دیدم
خصوصا اونهایی که بیشتر باهاشون هستم و باهاشون زندگی می کنم
مثل استاد عباس منش عزیز
خیلی دوست شون دارم براشون احترام قائلم ولی من همیشه میوهها را می بینم ریشه ها را نمی بینم .
خدا را شکر برای وجودت.
من متعهد می شوم حتی پول کمی هم که دارم براش شکرکزاری کنم از ته دل و واقعی چون درست و واقعی مهمه البته شکرکزاری پیوسته رو من دارم ولی باز هم درآمدها و پول های بالاتر رو که میبینم مقدار پول و لوازم
سلام عرض میکنم خدمت دوست عزیزم رها خانم ازتون تشکر میکنم که وقت گذاشتین و کامنت من رو خوندین و خوشحالم که تونستم تاثیرگذار باشم که بازم اینو میگم که اعتبار تموم کامنت هام به خدا برمیگرده دوست عزیز همه ما در یه برهه ای از زندگی که قانون رو درک نکرده بودیم بارها چشممون رو ، روی نعمت های زندگی خودمون برداشتیم و به نعمت های زندگی دیگران چشم دوختیم و این نعمت ها شامل روابط عالی ، ثروت ها و … و کمتر پیش میومد که این توجه باعث بشه که دیگران رو تحسین کنیم چون باور کمبود در ذهنمون بود باور نداشتیم که ما هم میتونیم به اون نعمت ها برسیم به شرطی که با دیدن زیبایی های زندگی دیگران اونها رو تحسین کنیم و باور داشته باشیم که ما هم با سپاسگزاری و فرستادن فرکانس های مناسب میتونیم اون نعمت ها رو به زندگی خودمون دعوت کنیم و اغلب اوقات اون توجه های نامناسب بذر حسادت رو در ذهنمون کاشتن و ما رو وارد چرخه اتفاقات ناخواسته کردن و چون در ابتدا نسبت به نعمت های زندگیمون ناشکر بودیم این ناشکری باعث شد که در واقعیت ما رو با اتفاقاتی روبرو کنه که ناشکری بیشتری رو تجربه کنیم و همش این اتفاقات رو به بدشانسی خودمون تعبیر میکردیم و نمیدونستیم قانون زندگی قانون باورها و فرکانس هاست و همین الانم حتی خود استاد عباسمنش با وجود اینکه به تموم خواسته هاشون جامه عمل پوشوندن و نتیجه باورهاشونو به وضوح تو زندگیشون میبینن و در ، درک قوانین استاد شدن بارها تو فایل هاشون میگن که هر روز من هم ذهنم رو کنترل میکنم و رو باورهام کار میکنم و توجهم رو میزارم رو خواسته هام و اگه من هم مراقب افکارم نباشم از مسیر خارج میشم و نتیجه تغییر میکنه و ما هم که شاگرد استاد هستیم باید هر لحظه کانون توجهمون رو آگاهانه به سمت خواسته هامون جهت دهی کنیم و بابت نعمت ها ، ثروت ها ، روابط عالی خداروشکر کنیم و اونارو تحسین کنیم تا از جنس همون زیبایی ها وارد زندگیمون بشه.
دوست خوبم از خداوند براتون موفقیت های روز افزون رو خواستارم.
خدایاشکرت که جز شکر تو نیست بر زبانم و رمز خوشبختی لحظه های من همین است که سعی می کنم تمام تمرکزم روی خودم و عملکردهایم باشد تا با تو بودن و خود را هرروز با شخصیتی که خواست توست عجین کنم .
اگر من از خانه ای که اکنون به لطفت در آن زندگی می کنم برای خودم لحظات شادی خلق کنم ،آرامش داشته باشم و با دیدن زیبای های فراوانت که در جای جای آن می بینم لذّت برده ،از گل های زیبایی که در حیاط مرا به وجد می آورد، از رابطه ای که هرروز عالی تر به پیش می رود،از آشپزی کردن ،دیدن طلوع و غروبت و بی نهایت داشته هایی که هرروز در دفتر ستاره قطبی ام می نویسم توانستم با تمام وجودم شکرگزاری کنم و تمام توجه ام به بهبودی خودم باشد فارغ از هرشرایطی که بیرون در حال وقوع است دیگر به خودم اجازه نمی دهم که کسی یا چیزی روی من تاثیر بگذارد مگر خودماجازه دهم و مقایسه کردن توهین به خودم است .
با آگاهی امروزم خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم که در این شهر زیبابه دنیا آمده ام ،شهری که با دریای بیکرانش و انرژی های خاص خودش و زیبایی های منحصربهفردش شوق زندگی را به من بازگرداند و معجزاتی که با هدایت خداوند شروعش از رفتن به کنار دریا و گوش جان سپردن به کلام استادم بود و دیدن فایل ها و تمرکز روی زیبایی ها در هر زمینه ای و آغاز مرحله جدیدی از فرصت آگاهانه زندگی کردن ،رفتارکردن و عمل کردن طبق قوانین زیبای این جهان و تفکرو تامل در فهم و درک آنچه در قرآن خداوند برایمان واضح و شفاف فرموده بود و از طریق استاد بر قلبم جاری شد تا تغییراتی را که باید شروع کنم .
دیگر از اینکه موهایم داشتند سفید می شدند و آرایش آنچنانی نداشتم ذهنم را درگیر نکردم ،من هدف های والاتری داشتم ،دوست داشتم آرامش داشته باشم ،از زندگیم در مسیر درست لذّت برده و خداپسندانه زندگی کنم .
من و مصطفی جان سعی کردیم تمام تمرکزمان روی رشدوپیشرفت وجود و زندگیمان معطوف شود، به رونق کسب و کارمان و خلق ارزش هایی که باید ….
به اصولی زندگی کردن و با ایمان به هدایت های خداوند پایه های زندگیمان را محکم تر کردن ،مقایسه در هیچ زمینه ای نبود مگر با شرایط خودمان به جلو حرکت کردن بدون عجله و از لحظه هایمان نهایت استفاده و لذّت بردن و دیدن زیبایی ها ،درختانی که موقع پیاده روی می بینیم که میوه دارند و چقدر ذوق کرده و شکرگزاری می کنیم ،رمپ پیاده روی عالی احاطه شده با درختان سربه فلک کشیده و زیبا ، گلها و گیاهان خوشگل انگار در خوشبختی محض قدم می زنیم و زندگیمان هر روز لبریز از زیبایی شده در تمام زمینه ها و چقدر احساس خوبیه که فقط روی زندگی خودمان تمرکز آگاهانه داریم.
همه چیز فوقالعاده است ،انعکاس ادامه این مسیر با تمام زیبایی هایش چقدر در روند روبه رشدمان مثمرثمر بوده و ایمان دارم نوید روزهای معجزه وارتری را می دهد و من تنها تسلیم خواست و اراده خداوندی هستم که هرروز مرا سوپرایز می کند .
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.
از جمله دوستانی هستید که کامنت هاتون رو باعشق مطالعه می کنم و کلی ذوق می کنم از رشدوپیشرفت هایتان ،بی نظیرید عزیزم و مثل نام زیبایت فصل بهار ،پربارو پرنتیجه، هزاران آفرین به شما که یکی از دانشجویان فوقالعاده استاد عزیزمان هستید.
برایت از صمیم قلب پراز عشقم که جایگاه امن خداوند است و نامش آرامش بخش تاروپود وجودم ،عالی ترین ها رو خواستارم و امیدوارم هرروز بدرخشید و ما هم لذّت ببریم که تا اینجا هم عالی درخشیده اید جاااانم .
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید، دوستتون دارم…
درود بر خداوند ،استاد عزیزم ،بانو شایسته و دوستان الهی ام .
من امیر امشب ساعت 3 شب یه حسی پیدا کردم با هدایت به آموزه های استاد عزیزم میخوام یه دلنوشته ای بنویسم از تجربه ای که در 6 ماه در سایت تمرین کردم و نتیجه گرفتم را به اشتراک بگذارم و از خداوند رب العالمین درخواست هدایت بر زیباییها ؛آرامش ؛آزادی و جریان ثروت در زندگی که به من هدیه داده را دارم.
میخوام هدایت و حضورم در سایت را به دو قسمت تبدیل کنم .
قسمت اول ؛
ورشکسته کامل بدهکار و بیکار (خلقش توسط خودم با قصاوت کردن در مورد همکار و مشتری و خدا )
از زمان ثبت نام در سال 1402 تا لحظه تحویل سال1403
در طول این مدت که هدایت شدم به سایت و ثبت نام کردم و شروع به پرسه زنی در سایت کردم همچنان افکاری که از گذشته داشتم بیشتر خودشو نشون داد و تشدید میشد که نه این چه حرفیه یا اون چه حرفیه . و فقط به مشکلاتم و بدهکاریم و بیکاری فکر میکردم .
ذهنم مقاومت خاصی داشت و من فقط اوایل هدایتم ب سایت فقط جمعه ها توی خونه میرفتم یه فایل میدیدم و یه چند ساعتی خوب بودم و بقیه هفته احساس بدم بیشتر از احساس خوبم بود و اتفاقا دچار تضادهایی هم شدم که من این کار رو کردم برای اینکه خدا راضی باشه پس چرا من چرا من چرا من این چراها رو آنقدر بهشون شاخ و برگ دادم که تبدیل شده بود به باورهای جدید منفی و ماندن در احساس بد
و تمرکز بر مشکلات متعدی که ساخته افکار خودم بودم از سالها قبلتر و مسئول نبودم در قبال خلق این شرایط توسط خودم که ساخته بود که کار من خوب نیست نکنه زمین بخورم نکنه فلانی پولمو بخوره و حس بد داشتن به مشتری هام این شد خلق ورشکستگی و بیکاری توسط اون افکار پرتکرار که باور ساخت در من که مسائل و مشکلات زیادی برای خودم درست کنم و اتفاق بیفته و ورشکسته بشم و بیکار تا به سایت هدایت بشم.
در صورتیکه اتفاقات خوب و کوچکی هم برایم رقم میخورد که من متوجه آنها در آن زمان نبودم و نادیده میگرفتم که در حال حاضر متوجه شدم که با توجه به نکات منفی و تمرکز بر نازیباییها در آن برهه از زمان احساس بدم بالاتر از احساس خوبم قرار داشت و همیشه کفه سنگین ترازوی درونم به سمت احساس بد بود و خدا را شکر که با آموزهای استاد عزیزم ؛تجربیات رایگانی که از کامنت های شما دوستان الهی که نت برداری میکردم و میکنم پاشنه آشیل خود را شناسایی (زیاد توجه به مشکلات)و با خود عهد بستم که تغییر کنم و باور اینکه میشه تغییر کرد رو در خود دوباره زنده کردم تا سال تحویل 1403 که بارها گفتم و کامل اون روز را توضیح دادم که یک دعا کردم و گفتم خدایا من چیزی نمیدونم و دوباره تسلیم میشوم و من هیچی حالیم نیست خودت کمکم کن قدرت از آن توست .(لحظه سال تحویل یه حس قوی درونم بیدار شد ).
من بودم تاریکی خونه و یک شمع و از همه مهمتر حضور خداوند و درخواست من و امید به همراهی خدا
قسمت دوم از 20 ام فروردین 1403
حرکت کردن به سمت مغازه ای که بسته بودم
تعهد به خودم که محکم باش و به حرف کسی کاری نداشته باش از امروز خدا همراهت میاد معازه امیر (تکرار تکرار تکرار میکردم که قدرت خدا را یادم نره)
در زمان تحویل سال درخواست زدم از پروردگار تسلیم شدم حرکت کردم ،تعهد ب خود ،تصمیم به تغییر
روزها درون مغازه خالی از جنس نوشتم،شکرگزاری کردم ،تمرین کردم و رفته رفته رفته گوش دادن به فایلهای رایگان بیشتر و بیشتر و بیشتر شد و حتی اگر روزی میشد که دو تافایل گوش میکردم خداوند را شکر میکردم که این نعمت و اختیار رو داده به من که دو تافایل گوش کنم حتی برای داشتن حس شنوایی و جدا نکردن هندزفری از گوشم هم یک نعمت دانستم و در ارتباط با همین شکرگزاری میکردم و رفته رفته دیدم که باور امید شهامت و شجاعت در من بیدار و ترس و نگرانی نسبت به حرف همسایگان مغازه ام و مقایسه کردن کمرنگ تر شد و این نعمت رو برای خودم جشن میگرفتم و مدام تکرا میکردم که دیدی امیر تونستی از پسش بر بیایی وقتی با خدا باشی بدو بدو امیر بنویس تو دفترت یک شکرگزاری یک درخواست جدید
فایلهای رایگان کمک بزرگی در اویل برای تغییر کردن افکارم به من کرد و این رو بارها تو کامنت ها نوشتم
روزی چندین بار فایل صوتی وحید جان در کلاب هاوس و توضیحات استاد در پایان اون صحبتها باورهای امید شهامت و شجاعت را در من پررنگ تر از همیشه کرد و من یه دو ماهی با همین تغییر اومدم جلو (هر روز صبح ؛ظهر؛شب فقط درخواست میزدم به خدا و بابت درخواستهایی که کردم شکرگزاری میکردم شده بود یه عادت رفتاری برام)
کم کم معنای آرامش در کسب و کار معنای آرامش در زندگی را یه کوچولو حس کردم و تمام سعی ام کردم که اتفاقات خوب کوچک که برایم اتفاق میفته رو با این روش ثبت کنم حتی با درآمد کمی که داشتم اگر حتی نان یا مواد غذایی یا حتی یه بستنی برای فرزند خردسال ام میخریدم را شکرگزاری میکردم و ثبت میکردم برای من نوید بخش روزهای بهتری بود .
البته بخوام بنویسم و مثال بزنم روزها باید بنویسم.
خلاصه دلم براتون بگه که تا هدایت شدم به فایل دوره قانون آفرینش که با توجه به گوش کردن و عمل به فایلهای رایگان به درآمدی رسیدم که تونستم به مرور زمان با توجه به اینکه خداوند کمک میکند و قدرت بیشتری از من داره تمام بدهی هایم را تسویه کردم و در حال حاضر در مغازه ام به لطف الله پراز جنس هست تولید دارم فروش دارم به روشی که خودم میخوام فقط نقد و پیش فروش جلو تر از تولیدم .و خدایا سپاسگزارم برای احساس خوبم در هرلحظه و چقدر به من نزدیک بودی من نمیدیدم سپاسگزارم از استاد عزیزم و امیدوارم همیشه سلامت ،موفق و همیشه پرروزی باشه.
قسمت مهم ؛
بله شد خلق شد با ترک نکردن هندزفری از گوشم با فایل های رایگان و از همه کارآمدتر برای من دوره قانون آفرینش بود که خیلی از رفتار و باورهای مرا تغییر داده به طوری که رفتارم را تغییر داده حتی یاد گرفتم که با تن صدای آرام صحبت کنم و توجه ام را بر نکات مثبت و زیبا بگذارم و حتی محیط اطراف از خونه تا کسب و کار را خودم خلق کنم که آرامش باشه و غیره
بله اتفاق افتاد هر آنچه در افکارم ساختم و فرکانس ارسال کردم و خداوند اجابت کرد اما شاید بعضیها بگن چطور و من این تجربه که به از نتایج کوچک به نتایج بزرگتر در حال حاضر و مصمم هستن برای خلق اتفاقات بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر .
تجربه تکامل در کسب و کار و زندگی ؛
حرکت کردن
امیر چه کاری در حال حاضر از دستت برمیاد انجام بده .
1_
تنها کاری که در آن زمان میتونستم تو مغازه خالی از جنس بکنم این بود که صبح بزنم از خونه بیرون با دکر توکل برخدا و حساب کردن روی قدرت خدا و رفتن به معازه
2_
شروع کردم برای خودم تو دفترچه قانون گذاشتم که هرروز اون کارها رو در راستای تغییر کردن از درونم را شروع کنم.تعهد به خود و خدای خود
3_
شروع کردم به نوشتن نوشتن نوشتن که این کار کم کم کانون توجه مرا ناخودآگاه برد به سمت شکرگزاری و درخواست کردن از خدا و ایجاد باور امید و تمام تمرینات قانون آفرینش را با جون و دل انجام و عمل به آن تا کف ترازوی درونم به سمت احساس بهتر نسبت به ادامه مسیر سنگین تر شد و حرکت کردنم و تمرینات ام بیشتر و بیشتر شد و در فرکانس های بالاتری رو تجربه کردم و خودمو از فایلهای استاد و آموزها جدا نمیکنم و هر لحظه و هر زمان تمرین میکنم تا فراموش نکنم
از روزی که متوجه کانون توجه شدم که به هر آنچه شما تمرکز کنی میشه افکار و به مرور اون افکار میشه باور و ارسال فرکانس در رابطه با اون افکار بوجود آمده میشه خلق توسط باورهایم .
تمام تمرکزم را از دوره قانون آفرینش گذاشتم روی کنترل ورودیهای ذهنم که هر چیزی را نبینم ،نشنوم ،قضاوت نکنم،و فقط خود را در برای فقط برای لحظه خوب نگه دارم که شده جزئی از رفتارم و یاد گرفتم که من مسئول رفتار و افکار خودم هستم نه دیگران.
به طور مثال اگر همکاری بیاد بخواد منفی در مورد کسب وکار یا گلایه ای داشته باشه که بخواد به من بگه من یاد گرفتم از آموزهای استاد عزیزم که بگم نه من گوشی برای شنیدن شما ندارم و شهامت دارم برای تمیز نگه داشتن و مراقبت از افکارم به هر آنچه هرکس میگوید گوش نکنم .
من همیشه خود را آماده دریافت حرفها و باورهای مثبت نگه داشته ام و از خدا درخواست کرده ام که خدایا آرامش و آزادی و جریان ثروت را در زندگیم جریان بنداز .
سپاسگزارم که برایم اجابت میکند و هروز نعمت های بیشتری در اختیارم میگذارد.
خدا را سپاس که در درون خودم خدا را پیدا کردم و از الهامات و هدایت هایش در جا ومکان مناسب بهم ارسال میکنه.
خدا را برای آسانی و آزادی در زندگیم سپاسگزارم که چنان وقت آزادی هدیه داده که سرتاپا هدایت شوم به آموزهای بیشتر استاد برای تقویت و تمرین باورهای الهی
در کل تمرکزم را بر زیباییها گذاشتم ب طوری که خداوند را آنقدر زیبا میبینم و لمس میکنم که در لحظه فکر میکنم به خداوند بزرگ و رحمان و رحیم اشکم جاری میشه و سپاسگزارم که نعمت احساس و لمس خود را به من هدیه داد .
دوستان تجربه من تا امروز در سایت این بود که یک برنامه برای روتین روزانه نوشتم و طبق اون برنامه در کنار آموزها و دوره های استاد پیش میرم
مثلا برای کسب و کارم
در ابتدا جشن و سپاسگزاری برای نتایج کوچک تا بزرگ و بزرگتر
امید به خدا و گرفتن قدرت از دیگران ….
……….
تمرکز بر کار با کیفیت بدون حس رقابت
شکر گزاری روزانه
درخواست روزانه از خدا
حتی برای تفریحات و سرگرمی ام تمرکز بر نکات مثبت دارم و از خدا درخواست میکنم که به بهترین جاها هدایتم میکنه و شکرگزارم که خدا حواسش هست به من .
خدا را سپاس که نعمت خواندن و نوشتن را هدیه کرده به من .
خدا راسپاسگزارم شهامت و شجاعت را هدیه داده تا ترس و نگرانی در من کمرنگ تر از همیشه باشه.
خدا سپاسگزارم برای تمام نعماتی که بر من فزونی کرده.
ومثال آخر حتی برای دیدن فیلم یا سریالی هم از خداوند درخواست میکنم که هدایت کنه مرا بر سریالها یا هرآنچه در آن لحطه میخوام در اوقات سرگرمی و فراغت ببینم منو هدایت کنه تا باورهایم تقویت بشه و بیشتر در احساس خوب بمانم و اتفاق میفته و افتاده برام خدایا سپاسگزارم .
همین امشب هدایت شدم به سریالی بنام مقیمان ناکجا آباد که خیلی خیلی خیلی تاثیر در استوار شدن باورهایم شد و باورهای جدیدی بنام هدیه زندگی که نعمت پروردگار هست در من تقویت و امید م بیشتر شد و اینکه هر آنچه بخواهی خلق کنی را خلق میکنی با افکارت و …..
تمرین تمرین تمرین برنامه روزانه ات را تمرین کن
فقط برای لحظه در احساس خوب بیشتری بمانیم .
خدایا سپاسگزارم که برنامه های عالی و بهتری هروز برایم داری و اجابت ام میکنی .
درخواست ام از خدا و استاد عزیز یک فایل در خصوص باورهای این سریال(مقیمان ناکجا) برامون بزاره و با قدرت بیشتری در ادامه مسیر حرکت کنیم چون مطمین هستم خیلی واضح برامون باورها رو در این سریال باز میکنید .
ممنون که تا انتهای با من همراه بودید و به من گوش سپردید .
امیدوارم همیشه سلامت و پرروزی باشید در پناه خداوند عزوجل .
بدرود 1403/10/15 قانون آفرینش شخصیت و افکارم را تغییر داد
من چند وقتی هست که زیر فایلهای جدید استاد نوشتنم نیاد ولی تصمیم گرفتم کسایی که دلی تحسین میکنم برای خودشان هم بنویسم تا هم من تمرکز بیشتری روی زیبایی ها داشته باشم و هم نشانه ای باشد برای دوستانم.
چقدر تحسین کردم این حد از خودشناسی شما را
چقدر شکرگزاری کردم برای مغازه تان
برای موفقیت تان در کنترل افکار
برای پولی که وارد حسابتان سد هر چند کوچک و شما چقدر قشنگ زیبایی ها را شناسایی کردید و بابت آنها شکرگزاری کردید.
تحسین کردم پیش فروش کردنتان را
فراوانی مشتری را
رونق دوباره کسب و کارتان را
چقدر عزت نفس شما تحسین برانگیز هست که اجازه نمی دهید کسی ذهن شما را برنامه ریزی کند.
تحسین میکنم روتین روزانه تان را
توحید و ارتباط زیبای شما با یگانه خالق هستی تحسین برانگیز و خواستنی است.
خدا به شما، به کسب و کارتان به رزقتان برکتی بدهد غیر قابل شمارش و پیش پیش
به نام الله
که هر چه دارم از آن اوست
سلام به استاد قشنگم ومریم جان وبچه های سایت
خدا را شاکرم بابت آگاهی های این سایت
واقعا چقدر زیبا صحبت میکنید استاد ،دقیقا مشکل همه ماست ،مرغ همسایه …..
چرا فکر میکنیم مرغ همسایه ….
ذهن شما به چه شکل و درباره چه موضوعاتی مرغ همسایه را برای شما غاز نشان داده است؟ به گونه ای که با وجود نعمت هایی که در زندگی خود دارید، به احساس نارضایتی، قربانی بودن و بدبختی رسیده اید. احساس کردید که حق شما به شما داده نشده و از قافله دیگران عقب مانده اید. ( احساس نارضایتی از همسر، شهر، شغل، رابطه، خانواده، فامیل، فرزند
من فکر میکردم تو این شهر کویری که هستم هیچ زیبایی نداره ،ولی وقتی به شب های ستاره بارونش نگاه میکنم میبینم خیلی قشنگه .
وقتی تو دل این کویر و روستاهای اطراف شهرم نگاه میکنم که از دل این کویر دارن پول در میارن تعجب میکنم .
که خونه هاشون بازسازی کردن واجاره میدم با غذا خوری های سنتی واین همه زیبا …
ولی همیشه تو وجودم این بود که آدم های خوب همه جا هستن
آدم های زیبا همه جا هستن…
جاهای زیبا تو شهرم هم هست .
ما باید هر جا که هستیم توجه مون بذاریم روی زیبایی ها واز مسیر لذت ببرم تا هدایت بشیم به سمت زیبایی ودلی باشه
واقعا قبلاً حسرت میخوردم از رابطه های دیگران .. کادوهای که همسر دیگران برای زن شون میخریدن واحساس بی ارزشی میکردم ولی شوهرم خیلی کارها برام کرده بود که من ندیدم ولی الان شکر میکنم .یا به خاطر پدر و مادرم یا فرزندم یا دیگران شکر گذارم ….
واقعا من از توجه به زیبایی ها ،نتیجه گرفتم ،الهی شکرت حتی چیزهای کوچک ..
وشکر گذاری کردن به خاطر چیزهای کوچک ….
1.چه تغییراتی باید در شخصیت خود ایجاد کنم؟
باید دست از مقایسه کردن بردارم در شغل ،تو رابطه ،تو فرزند ،تو اندام م و…..
باید بیشتر به زحماتی که همسرم تو این 15 سال برای زندگی مشترک مون کشیده تشکر کنم ،باید به جای اینکه توجه کنم به زندگی دیگران ورابطه دیگران وحسرت بخورم باید این شخصیتم بهبود بدم بیشتر توجه کنم به خوبی ها و زیبایی هایش ،
2.چه مهارتهایی را یاد بگیرم و بهبود ببخشم؟
باید مهارت تمرکز روی نکات مثبت در هر مکان ،در هر زمان در آدم ها ،در هر شرایط بگردم وپیدا کنم ،بنویسم ،مدام بگم وبهش فکر کنم .
3.و قدم اول را از کجا بردارم؟
باید قدم اول با نوشتن وشکر گذاری کردن نعمت ها بردارم .حتی نعمت های کوچک ،وتکرار کنم ،استمرار بورزم وهمش به یاد بیارم نعمت های خودم در رابطه ،شغل ،فرزند و….
در پناه خدا
به نام خدای عزیز و حکیم
سلام استاد جاااان. امیدوارم عاااالی باشید. من عاشقتونم. قلبم از دیشب تا حالا داره بال بال میزنه بخاطر فایل جدید. دیشب با صدای شما به خواب رفتم و با اون حس خوب یه خواب عالی هم دیدم. از صبح هم پرانرژی و سرشار از احساس سپاسگزاری بیدار شدم. این معجزه تمرکز بر داشته هاست که از شما یادش گرفتم.
ممنونم که همیشه به ندای قلبتون گوش میدید و وسط دوره ها سورپرایزمون می کنید.
فکر کنم این درست باشه که اصطلاح مرغ همسایه غازه دقیقا معنی مقایسه کردن و حسرت خوردن بابت نداشته ها بده.
یعنی اون سم مقایسه با خودش تمرکز بر نکات منفی زندگی خود و داشته های دیگران رو میاره.
حالا نکته ظریف اینجاست که خیلی وقتا داشته های دیگران اونجوری نیست که به نظر میرسه.
من خیلیها رو می شناسم که ظاهر زندگیشون بسیار فریبنده و جذابه اما از درون توخالی و مرده و متعفنه. اصلا به طرز باورنکردنی یا حفظ ظاهر می کنن و به قول معروف صورتشون رو با سیلی سرخ می کنن یا اینکه فیلم بازی می کنن تا کمبودهاشون رو جبران کنن.
مثل خونه ای هستند که از درون موریانه سست و خرابش کرده ولی ظاهرش هنوز سالمه.
حالا فرض کنیم اون شخصی که ما داریم حسرت زندگیش رو میخوریم و مرغش غازه، واقعا مرغش غاز باشه و راست هم بگه، واقعا خوشبخت و سالم و ثروتمند و زیبا و باحال باشه، خوب بعدش چی؟
آیا من هیچوقت طعم خوشبختی رو نچشیدم؟ واقعا من هرگز موفق نبودم؟ هرگز درصدی از شرایط مشابه اون فرد رو تجربه نکردم؟
اصلا من تمام اونچه که اون فرد داره رو دوست دارم؟ به سلیقه من میخوره؟ با روحیات من هماهنگه؟
اصلا با داشتن این احساسات مخرب ممکنه که اتفاقات خوب رو جذب کرد؟
قطعا نه.
میگن حسود هرگز نیاسود.
این مقایسه ها هم با خودش احساس بدبختی و پوچی میاره و هم حسادت.
دلم می خواد کمی از تجربه های خودم بگم.
مدتی افتاده بودم توی این فاز که چرا همسر من وزنش بالاست و قلمی نیست مثل همسر فلانی و فلانی، تا اینکه با کسی آشنا شدیم که آقاشون 1/5 برابر همسر من بود با همون قد بود.
اونجا بود که انگار تلنگر خوردم که ببیییین، هی کام خودتو تلخ نکن برای چیزی که در اختیار تو نیست، مگه قراره با اندام شوهرت پز بدی؟ اگه شوهرت اندازه اون آقا 150 کیلو بود خوب بود؟ پس قدر همین 115 کیلو رو بدون و غر نزن، حتی تو ذهنت.
تمرکزتو بذار رو خودت و برای سلامتی خودت و همسرت سپاسگزاری کن.
یه مورد دیگه این بود که می دیدم بعضیا توی همین سایت زن و شوهری یا کلا خانوادگی حضور دارن و دوره میخرن و کامنت می نویسن و من یه مدت کوتاهی غبطه می خوردم که چرا همسر من همراهم نمیشه.
بعد که از استاد یاد گرفتم همه به یک اندازه به خداوند دسترسی دارن و هرکسی از یه طریق منحصربفردی هدایت میشه، ما مسئول هدایت هیچکس نیستیم و باید بتونیم همیشه سپاسگزار هم اکنون زندگیمون باشیم، دیگه توی ذهنم دست از سر پرموی ابراهیم برداشتم و با خودم هم تکرارش نکردم.
رفته رفته خودش به سمت استاد کشیده شد. خودش مشتاق شد براش از قوانین حرف بزنم. گهگاهی می نشست به فایلهایی که من گوش می دادم با دقت گوش میداد.
حالا هم به لطف الله و برکت آموزشهای استاد ابراهیم حسینی فرزند نادعلی، 41 ساله از کرج، بالاخره به میل خودش دوره قانون سلامتی رو تهیه کرده و داره گوش میده.
این شد نتیجه کنترل ذهن من و اینکه زندگی خودم رو با مقایسه و ناسپاسی زهرمار نکردم.
———————
یک مورد دیگه در مورد شبکه های اجتماعی هست.
به خودم تبریک میگم که اکانت اینستاگرام دارم اما بسیار روی خودم کنترل دارم و اجازه ندادم وقتم رو هدر بده. هرچیزی رو نگاه نمی کنم و براش زمان محدود تعیین کردم و به لیمیتهای خودم پایبندم.
دقیقا تلگرام و واتس اپ هم به همین شکل. کانالهای ضروری و آموزشیم رو نگه داشتم و فقط هنگام ضرورت بهشون سر میزنم.
خوشحالم که میتونم افسار ذهنم رو در دست بگیرم چون برای بعضی کارها به این پلتفرمها نیاز دارم و نباید حذفشون کنم.
——————
قبلا بچه که بودم خیلی دوست داشتم فامیلای من هم مثل فامیلای دوستام پولدار و باکلاس و خارج رفته باشن.
مثلا یکی می گفت داییم سوئده، خاله ام کاناداست، دخترعموم آمریکاست و اینا…. من حسرت می خوردم که چرا فامیلای من هیچکدوم خارج نیستن. چرا یکی واسه من کاپشن و لباس و اسباب بازی از آلمان و دانمارک نمیاره.
بعدها بزرگتر شدم یه نیرویی بهم می گفت بذار من اون خاله ای باشم که برای خانواده ام از خارج سوغات میارم.
من باید چشممو از نگاه به دستهای دیگران ببندم و منتظر نباشم. این دیدگاه باعث شد دیگه حسرت نخورم.
از طرفی دیدم خیلیها که ادعای باکلاسی و پولداری می کردن به قول خودمون همچین مالی هم نبودن و قپی می اومدن.
پس مسأله دیگه تا حدود زیادی تو ذهنم حل شد.
خداروشکر از لحاظ ظاهرم هیچوقت خیلی درگیر مد نبودم و همیشه استایل خودمو داشتم. در این زمینه در حد مناسبی احساس ارزشمندی داشتم.
اما پاشنه آشیل اصلیم که هنوز توش ضعف بزرگی دارم مسئله کسب و کار شخصیمه. اینجا همچنان مرغ همه واسم غازه. هنوز نتونستم با خودم به صلح برسم و ذهنم درگیرشه.
البته دارم روش کار می کنم و امیدوارم مثل بقیه موارد بتونم حلش کنم.
به امید الله و با کمک استاد عزیزم.
الهی شکر برای یک تمرین دیگه.
در پناه لطف الله باشید.
سلام دلبرترین مامان سعیده ی دنیا
عااااااااشقتم رفیق بهشتی من
بوس به روی ماه خودت و
ترانه جان ونوا جاااانم
بببببیییین من که خبردارم از قلب
پراز مهرت که جایگاه خداست
من که میشناسم رفیق خوشگلم
چقدر مسیر زندگیش داره هموارمیشه
من خودم عاشق بی خیالی های
قشنگتم دربست ….
البته این بی خیالی ها از نوع توحید وتوکل وایمان هست نه تنبلی!!!
خداروشکر هزاران بار شکر برای همراهی آقا ابراهیم عزیز در قانون سلامتی که قطعا با فرکانس های
خوبش به نتایج عالی میرسه ..
خداروشکر هزاران بار شکر برای وجود ارزشمندتون دراین جهان زیبا
خداروشکر هزاران بار شکر که اطرافم
سرشار از دوستان شایسته ونازنین
وبهشتی هست .
بببببیییین همین جور که داری از زندگیت و
وجود فرشته های خوشگلت لذت میبری
مخصوصا وقتایی که نوا جااان
تو بغلته وخیره به زیبایی هایش
نگاه میکنی و سرشار از حال خوبی….
یهو میبینی به راحتی ایده ها برای
رشد باورهای مالی از راه میرسن
الان شما یه جنس اصل از تمرکز بر زیبایی ها بنام
نوا جان دارین ..
خدا حفظ تون کنه ان شاالله
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره .
به نام خدای نی نی ها
سلام رفیقم عزیزم نازنینم
کسی هستی که اگر حتی در بحرانی ترین حال باشم هم با یک سلام گفتنت دروازه بهشت به روم باز میشه.
اصلا حالم با وجود فرکانس خداگونه تو کن فیکون میشه.
این عطر بهشتی نصیب کسی میشه که تعهد داره به تغییر. به ایمان و امید و توحید.
اصلا مدار، مدار سوت زدن تو جاده آسفالت جنگلیه.
خداروشکر برای وجود نازنینت.
درست همونجوری که توصیف کردی انتظار خودمم همینه.
دقیقا فکر می کردم الهامات این شکلی نصیبم بشه و البته شده.
دارم هی با درخواستهای بیشتر الهامات بیشتری دریافت می کنم و هی به ایده ام پر و بال میدم.
الان در مرحله تجسم جزییات خواسته شغلیم هستم و خیییییلی هم دوستش دارم.
مدت زیادی طول کشید تا باور کنم با رهایی و احساس خوب میتونم در مدار دریافت هدایتهای الهی قرار بگیرم.
الهی بی اندازه شکر.
من مست مِی عشقم هشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
سلام سعیده عزیزم
امیدوارم حالت عالیه عالی باشه ودر کنار دختران زیبات در حال تجربه بهترزندگی باشی
چقدر کامنتات رو دوست دارم درعین سادگی همیشه برام حاوی پیامی بوده
ازت ممنونم که مینویسی درحالیکه دخترت خیلی کوچیکه وواقعا باید زمان زیادی رو براش بزاری بازم متعهدانه مینویسی
درمورد شبکه های اجتماعی نوشتی وچقدر لذت بردم که واقعیتو گفتی
منم به چند دلیل هنوز این پلتفرم ها رو دارم
تو اینستا تمام فالورهایی که مطالبشون منفی بود روپاک کردم چه از افراد اشنا وفامیل چه افراد دیگه
حالا من موندم و یه پیج باحال که فقط تبلیغ اسباب بازی ولباس بچه گانه وبزرگونه و خونه های شیک ولاکچری و طبیعت زیبای سوییس و کلا مناطر باحال پرنده های عحیب وغریب حیوونهای زیبا
حتی ساجسشن هامم همینه کلی پیج های زیبا وقشنگه
من قشنگ تو اینستا دیدم به چشم وقتی کانون توجهم رفت رو زیبایی همینطور ساجسشنهای زیبایی بیشتر برام میاد ودیگه از مطالب و موضوعات منفی خبری نیست
گاهی که میخوام تمرکز بیشتر بزارم رو زیباییها میرم تو اینستا تا ببینم امروز قراره با کدوم زیبایی سوپرایزم کنه
بازم ممنونم که هستی و مینویسی
دخترای نازتو ببوس و بو کن که خود خدارو میشه تو بچه ها دید.
من هربار دلم بخواد خدارو سفت بغل کنم شیرینو میگیرم تو آغوشم و سفت فشار میدمش
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
به نام الله
سلام به روی ماهت سعیده جان.
یه چیزی بگم یهو به ذهنم رسید. من یه مدت توی دوران نوجوانی از اسمم خوشم نمی اومد. هیچ سعیده دیگه ای نمی شناختم و نشنیده بودم کسی غیر از خودم اسمش سعیده باشه.
به مامانم می گفتم چرا اسم منو گذاشتی سعیده. می گفت اتفاقا سعیده خیلی قشنگه که، معنیش میشه خوشبخت و مبارک. خوش یمن.
یواش یواش به اسمم علاقه پیدا کردم و تو ذهنم با تکرار اسم شکل یک پاپیون نقش می بست.
الان بی نهایت خدا رو شکر می کنم برای اسم قشنگم که منو بیشتر سوق میده به سمت خوشبختی و بهروزی.
توی سایت سعیده های فعال زیادی رو می بینم و خوشحال میشم که پاپیونهای زیادی اطرافم هستن. همه اهل سرزمین سعادت و شادکامی. همه متبرک شده و هدایت یافته.
الهی شکر.
در مورد شبکه های اجتماعی بخصوص اینستاگرام باید بگم که یه جورایی تمرین کنترل ذهن هستن واسم. برای مطلع بودن از وضعیت درسی ترانه جان و اطلاع از برنامه های درسیشون مجبورم عضو کانالشون باشم.
همچنین یه کانال تلگرامی برای قصه و لالایی دارم. یکی هم مخصوص بازیهای خلاقانه که باعث شدن تلگرام رو نگه دارم.
اینستاگرام هم که واقعا بنیانگذارش رو تحسین می کنم با اینهمه خلاقیت و جزییات و علمی که توش بکار برده.
از قانون جذب برای الگوریتمش استفاده کرده که شما هرچی رو فالو یا لایک کنی از جنس همون محتوا بیشتر و بیشتر واست میاره.
من که شاید هفته ای یک ساعت وقت بگذارم و چندتا پیج خاص رو چک کنم. در مورد فرزندپروری و زیباییهای طبیعت از جمله همون سوییس که فرمودی.
اما همونطور که گفتم کاملا حساب شده و تحت چارچوب زمان و محتوا.
واقعا به خودم آفرین میگم که هستم ولی قانونمند و مسلط بر نفس.
اگر حس کنم همونم داره منو از مسیر دور میکنه قطعا حذفش می کنم.
برای شما دوست پاپیونی عزیزم و شیرین خانم نازنین و خانواده محترمت عشق بیکران، سلامتی و ثروت بی پایان آرزو می کنم.
سلام به استاد عزیزم
اخ من قربون شکل ماهتون بشم
تازه سه دقیقه و 40 ثانیه از فایل رو دیدم و میدونم مث همیشه این فایلتون عالی هست و میترکه و فقط خواستم تا اینجای فایل بگم اخه چرا تموووووم مثال هاتون رو من داشتم و من هم بهش برمیخوردم و اَ اَ اَ ببین برای اون آدم ها همه چی خوبه و برای من نه ….
یاد حرفتون میفتم که میگید سیستم ذهنی عصبی و مغز ما به یه شکل عمل میکنه .
وای خدا استاد جانم تا همین دقیقه دیوانه شدم از فایل از اینهمه دقت و ظرافت کلامتون
اخه استاد من قربونتون برم که انقد خوبید
دورتون بگردم که استاد من هستید و من چقدر مفتخرم که تو این سایت عضوم
استاد عاااااشقتونم ، عاشقتونم یگانه استاد دانای خودم️
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّهِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فاکِهُونَ «55»
بى شک اهل بهشت در آن روز به خوشى مشغولند.
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِی ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِکِ مُتَّکِؤُنَ «56»
آنان و همسرانشان در زیر سایهها بر تختهاى زینتى تکیه مىزنند.
لَهُمْ فِیها فاکِهَهٌ وَ لَهُمْ ما یَدَّعُونَ «57» سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ «58» یس
در آن جا (هر گونه) میوه براى آنان مهیّا است و هر آن چه بخواهند برایشان موجود است. سلام، سخن پروردگار مهربان به آنان است.
————————————————–
سلام به استاد ارجمند مریم بانوی شایسته و دوستان نازنینم
خدا رو شکر فرصت شنیدن این فایل ارزشمند رو
برام فراهم کرد
استاد عزیزم از شما بسیار سپاسگزارم که محبت میکنید این آگاهیهارو خالصانه و بیدریغ در اختیار ما
قرار میدین
من یه بار با تمرکز فایلو گوش کردم و دوباره پلی کردم و شروع به نوشتن تو دفترم کردم، فعلاً به دقیقه بیست و یک رسیدم
از این بابت خوشحالم که با تأمل تعمق بیشتری دارم به فایلها گوش میدم
یکی از مثالهایی که من داشتم این بود که
خیلی سال پیش چند بار پیش اومده برام که خودمو با خواهرم مقایسه کردم توی بحث رابطه مثلاً خواهرمو دیدم که تو زندگی مشترک با همسرش حرف حرف خواهرم بوده و همسرش ازش حرف شنوی داشته، به اصطلاح رایج مثه موم تو دستش نرمه، و بعد تو دلم میگفتم خوش بحالش من همسرم اینجوری نیست، چون تو زندگی من اوایل حرف حرف همسرم بود نه من
ولی انصافاً این حالت شدید نبوده در من،
اونم فکر می کنم بخاطر این بوده که روحیه گله و شکایت از زندگیم نداشتم یا بهتره بگم خیلی کم داشتم، یه جورایی انگار نعمتهای زندگی خودم رو میدیدم
خدا رو شکر خیلی وقته همسرم چندین و چند پله بهتر شده قابل مقایسه با اون وقتها نیست
در مورد کشورمون ایران هم زیاد شنیدم چه از غریبه ها چه از دور و بریها که وقتی صحبت از بعضی مشکلات میشه یا جایی دزدی ای تقلبی بی قانونی ای اتفاق می افته، با ریشخند میگن: خب دیگه اینجا ایران است! مگه خبر نداری؟!
یعنی انگار تو ایران بیشتر مردما دزد و دغلکار و متقلب هستن
و بقول استاد اونجا تو خارج آدمای با صداقت و قانونمند هستن
ولی من نظرم بیشتر اینجوریه که اینجا هم کلی آدم با صداقت و درستکار هست یکیش خودم، و خیلی افراد دیگه که دیدم یا شنیدم
بیاری خدا بقیه فایل رو تا آخر می نویسم و کامنت می کنم
فعلاً دخترام تماس تصویری گرفتن و دارن با پدرشون صحبت می کنن، منم برم جوین شم
در پناه خدا شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
کامنت بیست و هفتم
14 دی 1403
تعهد اول:
امروز اون چیزی که میخواستم بگم رو نوشتم که به ادامه ی ویدیویی که گرفته بودم اضافه کنمش. بازم کلمات رو سبک سنگین میکنم اما کل مطلب رو میدونم چیه.
تعهد دوم:
گزارش کارم رو توی کامنت نوشتم.
تعهد سوم:
خداوند بزرگوارم شکرت که امروز به همراه همسر و فرزندم رفتیم خرید مواد غذایی. خداوندا سپاسگزارم که انرژی خوراکی وارد زندگیمون کردی که بتونیم با سلامتی و آرامش روحی و جسمی به زندگیمون ادامه بدیم.
پروردگارا شکرت به خاطر اینکه بعد از خرید رفتیم توی پارک قدم زدیم.
سپاسگزارم که شهربازی باز بود و برای بار اول، فرزندم رو بردیم شهربازی که محیط رو ببینه و با صداها آشنا بشه. خداوندا شکرت. دخترکم پارسال این موقع ها توی شکم من به اندازه ی یک بلوبری بود. اما امسال در آغوش گرفتمش و دارم از حضورش در زندگیم لذت میبرم. خدای بزرگوارم عظمتت رو شکر میکنم. قدرت و توانت رو می ستایم. شکرت. هزاران بار شکرت. خودت براش بهترین محافظ باش. سپاسگزارم.
پروردگاراشکرت که امشب خونه رو با همسر مهربانم تمیز کردیم و برق انداختیم. شکرت به خاطر خونه ای که مال خودمونه و شکرت به خاطر تمام وسایلی که برای تمیزی خونه استفاده کردیم. شکرت به خاطر همسر نازنینم که توی کارهای زیادی کمکم میکنه. شکرت.
خداوندا شکرت به خاطر غذای فوق العاده ای که تونستم بپزم.
پروردگارا شکرت که با همسرم کلی گفتیم و خندیدیم. سپاسگزارم به خاطر تمام اتفاقات زیبایی که در زندگیمون میفته.
خداشکرت.
یاسمن عزیزم سلام
من چند وقتی هست که زیر فایلهای جدید استاد نوشتنم نیاد ولی تصمیم گرفتم کسایی که دلی تحسین میکنم برای خودشان هم بنویسم تا هم من تمرکز بیشتری روی زیبایی ها داشته باشم و هم نشانه ای باشد برای دوستانم.
این کامنت بیست و هفتم شماست و جالبه بدونید من نمیدانم از چه زمانی ایمیل کامنت های شما را فعال کرده بودم و دقیقا از وقتی که داری کامنت مینویسی من مثل یک سریال قصه ات را دنبال کردم.
از دختر ملوس پنج ماهه ات.
از رابطه ی زیبایت با همسرش و خانواده اش
از صلح درونی با خودت
از چسباندن آگهی ها به دیوار
از نشان دادن ایمان برای طراحی دوره ی آنلاین حتی اگر کسی نباشد.
از رفتن به دل ترس هات در برگزاری کلاس آنلاین
از حاضر کردن غذاها به صورت هفتگی
از خوابیدن دختر عروسکت و رفتن تو سراغ کارهایت
از صداهایی که دخترت برای اولین بار درآورد.
از خانه ای که به اسم خودتان هست.
از خنده ها و رابطه ی در صلح با هست.
از استیصالت، که خدایا راهم درسته؟ توهم زدم؟ نمیدانم چه کنم!!
و هزاران هزار موضوع دیگر
یاسمن عزیز خیلی برام تحسین برانگیزی.
خیلی شجاعی
و همان مصداق کسانی هستی که به غیب ایمان دارند.
دختر برو جلو که درها برات باز میشه.
مگر میشه سپاسگزار باشی و شجاع باشی و درها باز نشود.
دختر جان
الهی که خداوند از خزانه ی غیبش بر تو ببارد و ببارد.
عشق و رحمت و ثروت و پول و شادی و آرامش
ببارد و ببارد.
خداوند بزرگوارم را شکر میکنم که اینطور زیبا از زبان شما بهار جان با من سخن گفت.
کامنت شما در این صبح زیبای زمستانی جان دوباره ای به من بخشید.
دقیقا در جایی که نجوا روزنه ای پیدا کرده بود و داشت در افکارم میتاخت، حسی به من گفت برای کنترل ذهن به سایت سر بزنم.
کامنت دلی شما نشانه ای محکم برای من بود از ادامه دادن و جا نزدن…از سپاسگزارتر شدن…از بیشتر تقوا پیشه کردن.
این کلمات زیبا مسیر زندگی من را شرح میداد، و من آنقدر سرگرم بودم که نمیفهمیدم زندگی ام چقدر شگفت انگیز است!
بهار جان از خداوند مهربان برایت بهترین ها را آرزو میکنم.
این حد از احساس لذتی که در من زنده کردید برایم باور نکردنی بود.
مسیر زندگیتان سبز و روشن.
امروزم با کامنت زیبای شما گلستان شد.
سپاسگزارم از شمای عزیز و مهربان.
خداوند حافظ شما و عزیزانتان باشد.
چرا فکر میکنی مرغ همسایه غازه؟!
خیلی خیلی وقتی این هدتاپیک را دیدم اصلا از جام بلند شدم که چه ضرب المثلیه ها چشمام قلبی ستاره ای شد. بعد که اسم غاز را شنیدم و دیدم یاد فلامینگو افتادم پرنده ای که صورتی و از قضا بک گراند شما هم این خوش رنگ، خلاصه که همه چیز دست به دست هم داده درست تو زمان و مکان مناسب که امروزمون را زندگی کنیم بترکونیم و از آگاهی ها استفاده کنیم.
سلام و درود
+ چقدر این مثال این شهر و اون شهر اشناست خیلی خیلی منم میشنوم از مردم شهرم که میرن شهر بغلی، چرا که ادماش اینجورن چقدر خوبن چقدر با فرهنگن چقدر رشد کرده شهرش اقتصادش، مردم تا فلان ساعت هم بری اینجوره هستند ولی خب برعکسش را نمیدونم میگن یا نمیگن ولی اینو کاملا هست، تو بعد کوچیک ترش کلاس دبیرستانمون ما پنج تا کلاس داشتیم یکی تجربی بقیه ریاضی همیشه میگفتیم کلاسمون بدترین بود و خوب ترین ها اونا.
تو موضوع «پول» تو شهرم استاد، من از یک جایی به بعد تو این موضوع پی بردم شهر خودم بهترین جاست برای خلق ثروت و مولتی میلیاردر شدن اتفاقا. حالا این باور را در راستای کار کردن روی باورهای مالی بهش پی بردم خداروشکر. در واقع این باور #محدود_کننده.
خب خب این نگاه از کجا میاد؟
1. تمرکز اصلی روی نکات منفیه شهر! (100٪)
طبق قانون تمرکز منفی منفی بیشتری را جذب میکند.
2. خیلی از ماها نمیخوایم مسئولیت زندگیمون را برعهده بگیریم و میخوایم فرار کنیم.
مثال های شما استاد کاملا آشکار و دورورمون فراوون هست. ادمایی که میان به سفر به انتظار دیدن زیبایی ها میان و خب هدایت میشن به زیبایی های شهر در حالی که مردمی که تو اون شهر هستند ممکنه اصلا تمرکزشون رو نکات مثبت نباشه و همین تمرکز منفی منفی های بیشترم جذب کرده و حتی پای اون اشخاص را به زیبایی های اطراف شهرشون را هم باز نکرده.
چقدر این ایهی خدا را دوست دارم؛ هر خیری که بهتون میرسه از جانب من، و هر شری بهتون میرسه از جانب خودتون انسان ها یعنی قشنگ این آیه میگه هر چه کنی بر خود کنی.
3. بحث بمباران شبکههای اجتماعی
عه اتفاقا دوتا سالگرد ازدواج دعوت بودم همین هفته ها. (احساس نارضایتی بهت میده از جایی که هستی از چیزی که هستی).
چیزی که از این فایل یاد گرفتم اینه که سعی کنم همواره داشته هایی که الان دارم را خوبِ خوب ببینم و بنویسم بگمشون تکرارشون کنم و یادم باشه همین تمرکز روی داشته ها هدایتم میکنه به داشته های بیشتر؛ زیبایی های بیشتر درونی خودم و دنیای پیرامونم: خلاص!
فقط و فقط همین یک موردو بیام خار پشتی انجام بدم تامام!
ممنونم برای این فایل فوق العاده.
….Happy New Year
….5…..2……0……2……
به نام خدا
خدایا اعتبار تمام کامنت هام به خودت برمیگرده
عرض سلام دارم خدمت استاد عباسمنش و دوستانی که کامنت رو میخونند
سالها قبل نمیدونستم داستان چیه نمیدونستم قوانین جهان یعنی چی و وقتی که مرغ همسایه رو غاز میدونستم شرایط خودم از اونیکه بود بدتر میشد چون ناخودآگاه وقتی انسان توجهش رو میزاره رو مسائل دیگران از مسیر راست خارج میشه چرا خارج میشه چون این توجه باعث حسادت میشه این توجه باعث مقایسه میشه این توجه باعث میشه وارد مدار دیگران بشیم این توجه باعث میشه انرژی مفیدی که باید خرج تمرکز روی اهدافمون بشه رو واسه مسائل دیگران هدر بدیم این توجه باعث میشه باورهای مخرب در درونمون بوجود بیاد این توجه باعث میشه اتفاقات ناخواسته واسمون پیش بیاد و تمام حس های بد موقعی به ما هجوم میارن که بخوایم مرغ همسایه رو غاز کنیم یعنی چی ؟ یعنی اون توانایی های خودمون رو نبینیم به جاش فکر کنیم بقیه از ما بهتر عمل میکنن یعنی نعمت هایی که در زندگی خدا بهمون داده رو نادیده بگیریم و توجهمون به داشته های دیگران باشه به عنوان مثال تو کسب و کار خودمون اون درآمد رو کم ببینیم و مدام کنجکاو این بشیم فلان شغل کمتر کار میکنن ولی چند برابر درآمد دارن و اگه تو رابطه هستیم قدر همدیگه رو ندونیم و مدام به روابط دیگه توجه کنیم و از رابطه خودمون ناراضی باشیم و فکر کنیم دیگران در روابط از ما بهترن توجه دو نوع هست یکی توجه خوب روی خوبی ها و زیبایی ها که باعث رشدمون میشه و ما رو وارد مدار نعمت ها و ثروت ها و روابط عالی میکنه و زمینه ساز باورهای قدرتمند کنندس و خداوند در این مورد ما رو هدایت میکنه به مسیر درست و یکیم توجه مخرب هستش جنس این نوع توجه ها از نوع حسادت و مقایسه و ناشکری هستش راهنمای این نوع توجه ها در درون انسان شیطان هست که با پیروی از شیطان انسان از راه راست دور میشه و وارد مسیر گمراهی میشه خود من از وقتی که روی خودم و توانایی هام تمرکز کردم و خودمو مقایسه نکردم با دیگران از همه نظر تغییر کردم و اگه گاهی به تضاد برمیخورم میام مشکل رو در درون خودم پیدا میکنم و اونو حل میکنم به قول مولانا
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
خدایا مارو به راهی هدایت کن که فقط روی زیبایی ها توجه کنیم و از جنس همون ها وارد زندگیمون بشه الهی آمین
به نام خدا
سلام دوست عزیزم
نمی دونی چه تحولی در من ایجاد کردی چون همیشه هر کاری می کردم
ته ذهنم درآمد دیگران را می دیدم
خصوصا اونهایی که بیشتر باهاشون هستم و باهاشون زندگی می کنم
مثل استاد عباس منش عزیز
خیلی دوست شون دارم براشون احترام قائلم ولی من همیشه میوهها را می بینم ریشه ها را نمی بینم .
خدا را شکر برای وجودت.
من متعهد می شوم حتی پول کمی هم که دارم براش شکرکزاری کنم از ته دل و واقعی چون درست و واقعی مهمه البته شکرکزاری پیوسته رو من دارم ولی باز هم درآمدها و پول های بالاتر رو که میبینم مقدار پول و لوازم
و وسایل و درآمد خودم را نمی بینم
خدایا خودت من را از سر شیطان دور کن
سلام عرض میکنم خدمت دوست عزیزم رها خانم ازتون تشکر میکنم که وقت گذاشتین و کامنت من رو خوندین و خوشحالم که تونستم تاثیرگذار باشم که بازم اینو میگم که اعتبار تموم کامنت هام به خدا برمیگرده دوست عزیز همه ما در یه برهه ای از زندگی که قانون رو درک نکرده بودیم بارها چشممون رو ، روی نعمت های زندگی خودمون برداشتیم و به نعمت های زندگی دیگران چشم دوختیم و این نعمت ها شامل روابط عالی ، ثروت ها و … و کمتر پیش میومد که این توجه باعث بشه که دیگران رو تحسین کنیم چون باور کمبود در ذهنمون بود باور نداشتیم که ما هم میتونیم به اون نعمت ها برسیم به شرطی که با دیدن زیبایی های زندگی دیگران اونها رو تحسین کنیم و باور داشته باشیم که ما هم با سپاسگزاری و فرستادن فرکانس های مناسب میتونیم اون نعمت ها رو به زندگی خودمون دعوت کنیم و اغلب اوقات اون توجه های نامناسب بذر حسادت رو در ذهنمون کاشتن و ما رو وارد چرخه اتفاقات ناخواسته کردن و چون در ابتدا نسبت به نعمت های زندگیمون ناشکر بودیم این ناشکری باعث شد که در واقعیت ما رو با اتفاقاتی روبرو کنه که ناشکری بیشتری رو تجربه کنیم و همش این اتفاقات رو به بدشانسی خودمون تعبیر میکردیم و نمیدونستیم قانون زندگی قانون باورها و فرکانس هاست و همین الانم حتی خود استاد عباسمنش با وجود اینکه به تموم خواسته هاشون جامه عمل پوشوندن و نتیجه باورهاشونو به وضوح تو زندگیشون میبینن و در ، درک قوانین استاد شدن بارها تو فایل هاشون میگن که هر روز من هم ذهنم رو کنترل میکنم و رو باورهام کار میکنم و توجهم رو میزارم رو خواسته هام و اگه من هم مراقب افکارم نباشم از مسیر خارج میشم و نتیجه تغییر میکنه و ما هم که شاگرد استاد هستیم باید هر لحظه کانون توجهمون رو آگاهانه به سمت خواسته هامون جهت دهی کنیم و بابت نعمت ها ، ثروت ها ، روابط عالی خداروشکر کنیم و اونارو تحسین کنیم تا از جنس همون زیبایی ها وارد زندگیمون بشه.
دوست خوبم از خداوند براتون موفقیت های روز افزون رو خواستارم.
به نام خدای مهربانم .
الهی شکرت برای یک روز در این جهان زیبا بهم فرصت رشد و لذت و تجربه دادی .
سلام خدمت استادان عزیزم و همه دوستان هم فرکانسیم .
بی نهایت سپاسگزارم از شما استاد عزیزم برای این همه عشق و آگاهی که به ما هدیه میدهید دوستون دارم خیلی زیاد
این فایل هم مثل همه فایلهای دیگه سرشار از درس و آگاهی است که باید در آن تفکر کنم تا درکش کنم و در عمل از
آنها استفاده کنم .
در مورد مرغ همسایه غازه خیلی اولش حال کردم دیدم چنین عنوانی را گذاشتید و چقدر میشه در موردش فکر کرد
و صحبت کرد یه جورایی کل زندگی همه ما ادمها را در بر میگیره واقعا همینطور هست که گفتید استاد بی نظیرم
همیشه یه چیزی بیرون از خودمون بهتر دیده میشه نمیدونم اینم صد در دصد از باورهای جامعه به ما منتقل شده
یه جورایی هر چی در آگاهی های جهان جلو میرم میگم خدای من ما اصلا چی یاد گرفته بودیم از این جهان فقط
تو در و دیوار رفتن به ما یاد دادن فقط میگم خدابه دادم برس از دست انسانهای در و دیواری فقط در فرعیات
استاد هستند و تمام اشتباهات خودشون را دارن با سرعت جت به دیگران منتقل میکنن چقدر جهل دنیا را گرفته
چقدر چنین دیدگاهایی غریبه است در این دنیا انگار استاد و ما شاگردان این مکتب از یک سیاره دیگه اومدیم
واقعا همینوطور هست اگر دقت کنیم کدوم یک از عقاید و باورهامون که داریم روش کار میکنیم برای این دنیای
من دراوردی است خدا نگهدارمون باشه
خدایا مارا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت دادی و نه راه کسانی که بر آنها غضب کردی و نه راه
گمراهان .
من خودم هم هنوزه چنین دیدگاهی دارم اصلا جهان قشنگ داره به تمام باورهای ما پاسخ میده ما ناخوداگاه داریم
فرکانسهایی را ارسال میکنیم که اگاهانه انتخابشون نکردیم باید برای نتایج دلخواهمون فرکانسهای دلخواه ارسال شود
من خودم یه موقعهایی میشه یهویی میگم این چه جایی که هستم من جام اینجا نیست فلان کشور بهتره میتونه
برایم رشد بیشتری داشته باشه درصورتی که شرایطم خوبه ها به خاطر عادات بدی که از جامعه الگو برداری ذهنی شدم
نمیدونم دیگه دارم به یقین میرسم که باورهام افکار غالبم برای خودم نیست باورهای جامعه را دارم ناخوداگاه با خودم
حمل میکنم در صورتی که هممون دوست داریم مثلا شایط فلان داشته باشیم حالا هر کسی تو هر شرایطی که علاقش
هست ما اصلا طبق علاقه خودمون اگاهانه زندگی نکردیم ما ناخوداگاه داریم طبق علایق انسانهای دیگه زندگی میکنیم
یعنی کپی پیس میکنیم از رفتار ظاهر استایل لحن صحبت کردن لباس پوشیدن نوع شغل درامد همش کپی
واقعا در دنیای امروزی خیلی از ماها داریم مثل هم زندگی میکنیم در صورتی که هر کدوم از ماها یک رسالت
مخصوص خودمون را داریم به همین دلیل چرخ دنده ها سر جای خودش نیست چرخ زندگی خیلی هامون روان
نیست ولی انسانهایی هستند تعدادشون کمه دارن مثل استاد عزیزم سر جای مخصوص خودشون روان روغن کاری شده
سوت زنان حرکت میکنن و ساز زندگیشون کوک هستش و همه چی در اغلب مواقع باب دلشون پیش میره
اگر منم میخام مثل استاد و ادمهای یک درصد جهان سر جای خودم باشم و به خودشناسی خدا شناسی رسالتم
باشم نباید شبیه به انسانهای دیگه رفتار کنم باید لایف استایل خودم را مخصوص سبک خودم را داشته باشم هنر
شخصی برای من باشه سبک من فقط برای منه هر کسی سبک شخصی خودش را دارد تازه هر چی جلوتر تو قوانین ریز
میشم بیشتر درک میکنم که چقدر شبیه به خود اصلیم نیستم و فیک کار کردم خدا کمک کنه بهم به هممون تا بتونیم
خودمون باشیم بی نهایت از شما با قبلم سپاسگزارم که ما را دارید بیدار میکنید از خواب غفلتی که بسیار طولانی
در آن هستم به لطف خدا دارم بیدار میشم و میرم سرجای خودم تا چرخک روانتر حرکت کنه خدایا شکرت .
تا کامنت بعدی همه شما را به خدای بزرگم میسپرم
خدا نگهدارتون .
کسی که باید خودمان را با او مقایسه کنیم
دیروز خودمان است….
سلام به استاد گرانقدرم ومریم بانوی عزیزم
و همه دوستانم در ادامه یک روز زیبای دیگر
در این مسیر بی نظیر
خدایاشکرت که جز شکر تو نیست بر زبانم و رمز خوشبختی لحظه های من همین است که سعی می کنم تمام تمرکزم روی خودم و عملکردهایم باشد تا با تو بودن و خود را هرروز با شخصیتی که خواست توست عجین کنم .
اگر من از خانه ای که اکنون به لطفت در آن زندگی می کنم برای خودم لحظات شادی خلق کنم ،آرامش داشته باشم و با دیدن زیبای های فراوانت که در جای جای آن می بینم لذّت برده ،از گل های زیبایی که در حیاط مرا به وجد می آورد، از رابطه ای که هرروز عالی تر به پیش می رود،از آشپزی کردن ،دیدن طلوع و غروبت و بی نهایت داشته هایی که هرروز در دفتر ستاره قطبی ام می نویسم توانستم با تمام وجودم شکرگزاری کنم و تمام توجه ام به بهبودی خودم باشد فارغ از هرشرایطی که بیرون در حال وقوع است دیگر به خودم اجازه نمی دهم که کسی یا چیزی روی من تاثیر بگذارد مگر خودماجازه دهم و مقایسه کردن توهین به خودم است .
با آگاهی امروزم خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم که در این شهر زیبابه دنیا آمده ام ،شهری که با دریای بیکرانش و انرژی های خاص خودش و زیبایی های منحصربهفردش شوق زندگی را به من بازگرداند و معجزاتی که با هدایت خداوند شروعش از رفتن به کنار دریا و گوش جان سپردن به کلام استادم بود و دیدن فایل ها و تمرکز روی زیبایی ها در هر زمینه ای و آغاز مرحله جدیدی از فرصت آگاهانه زندگی کردن ،رفتارکردن و عمل کردن طبق قوانین زیبای این جهان و تفکرو تامل در فهم و درک آنچه در قرآن خداوند برایمان واضح و شفاف فرموده بود و از طریق استاد بر قلبم جاری شد تا تغییراتی را که باید شروع کنم .
دیگر از اینکه موهایم داشتند سفید می شدند و آرایش آنچنانی نداشتم ذهنم را درگیر نکردم ،من هدف های والاتری داشتم ،دوست داشتم آرامش داشته باشم ،از زندگیم در مسیر درست لذّت برده و خداپسندانه زندگی کنم .
من و مصطفی جان سعی کردیم تمام تمرکزمان روی رشدوپیشرفت وجود و زندگیمان معطوف شود، به رونق کسب و کارمان و خلق ارزش هایی که باید ….
به اصولی زندگی کردن و با ایمان به هدایت های خداوند پایه های زندگیمان را محکم تر کردن ،مقایسه در هیچ زمینه ای نبود مگر با شرایط خودمان به جلو حرکت کردن بدون عجله و از لحظه هایمان نهایت استفاده و لذّت بردن و دیدن زیبایی ها ،درختانی که موقع پیاده روی می بینیم که میوه دارند و چقدر ذوق کرده و شکرگزاری می کنیم ،رمپ پیاده روی عالی احاطه شده با درختان سربه فلک کشیده و زیبا ، گلها و گیاهان خوشگل انگار در خوشبختی محض قدم می زنیم و زندگیمان هر روز لبریز از زیبایی شده در تمام زمینه ها و چقدر احساس خوبیه که فقط روی زندگی خودمان تمرکز آگاهانه داریم.
همه چیز فوقالعاده است ،انعکاس ادامه این مسیر با تمام زیبایی هایش چقدر در روند روبه رشدمان مثمرثمر بوده و ایمان دارم نوید روزهای معجزه وارتری را می دهد و من تنها تسلیم خواست و اراده خداوندی هستم که هرروز مرا سوپرایز می کند .
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام به مریم توحیدیِ من
مریم جان حتما کامنتت را چند بار بخون
پر از رنگ خدا
احساس لیاقت
ثروت و صلح درونی است.
خیلی خوشحالم و خدا را شکر برای خانه ای که دارید.
برای آرامشی که در خانه تان دارید
برای کسب و کارتان
و رابطه ی همسو و همجهت شما و همسرتان
الهی که خدا ظرف تو را پر کند و لبریز کند از عشق و سلامتی و ثروت و آرامش
سلام به روی ماهت بهار جان
عزیزجان ممنونم از لطفت
از جمله دوستانی هستید که کامنت هاتون رو باعشق مطالعه می کنم و کلی ذوق می کنم از رشدوپیشرفت هایتان ،بی نظیرید عزیزم و مثل نام زیبایت فصل بهار ،پربارو پرنتیجه، هزاران آفرین به شما که یکی از دانشجویان فوقالعاده استاد عزیزمان هستید.
برایت از صمیم قلب پراز عشقم که جایگاه امن خداوند است و نامش آرامش بخش تاروپود وجودم ،عالی ترین ها رو خواستارم و امیدوارم هرروز بدرخشید و ما هم لذّت ببریم که تا اینجا هم عالی درخشیده اید جاااانم .
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید، دوستتون دارم…
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
درود بر خداوند ،استاد عزیزم ،بانو شایسته و دوستان الهی ام .
من امیر امشب ساعت 3 شب یه حسی پیدا کردم با هدایت به آموزه های استاد عزیزم میخوام یه دلنوشته ای بنویسم از تجربه ای که در 6 ماه در سایت تمرین کردم و نتیجه گرفتم را به اشتراک بگذارم و از خداوند رب العالمین درخواست هدایت بر زیباییها ؛آرامش ؛آزادی و جریان ثروت در زندگی که به من هدیه داده را دارم.
میخوام هدایت و حضورم در سایت را به دو قسمت تبدیل کنم .
قسمت اول ؛
ورشکسته کامل بدهکار و بیکار (خلقش توسط خودم با قصاوت کردن در مورد همکار و مشتری و خدا )
از زمان ثبت نام در سال 1402 تا لحظه تحویل سال1403
در طول این مدت که هدایت شدم به سایت و ثبت نام کردم و شروع به پرسه زنی در سایت کردم همچنان افکاری که از گذشته داشتم بیشتر خودشو نشون داد و تشدید میشد که نه این چه حرفیه یا اون چه حرفیه . و فقط به مشکلاتم و بدهکاریم و بیکاری فکر میکردم .
ذهنم مقاومت خاصی داشت و من فقط اوایل هدایتم ب سایت فقط جمعه ها توی خونه میرفتم یه فایل میدیدم و یه چند ساعتی خوب بودم و بقیه هفته احساس بدم بیشتر از احساس خوبم بود و اتفاقا دچار تضادهایی هم شدم که من این کار رو کردم برای اینکه خدا راضی باشه پس چرا من چرا من چرا من این چراها رو آنقدر بهشون شاخ و برگ دادم که تبدیل شده بود به باورهای جدید منفی و ماندن در احساس بد
و تمرکز بر مشکلات متعدی که ساخته افکار خودم بودم از سالها قبلتر و مسئول نبودم در قبال خلق این شرایط توسط خودم که ساخته بود که کار من خوب نیست نکنه زمین بخورم نکنه فلانی پولمو بخوره و حس بد داشتن به مشتری هام این شد خلق ورشکستگی و بیکاری توسط اون افکار پرتکرار که باور ساخت در من که مسائل و مشکلات زیادی برای خودم درست کنم و اتفاق بیفته و ورشکسته بشم و بیکار تا به سایت هدایت بشم.
در صورتیکه اتفاقات خوب و کوچکی هم برایم رقم میخورد که من متوجه آنها در آن زمان نبودم و نادیده میگرفتم که در حال حاضر متوجه شدم که با توجه به نکات منفی و تمرکز بر نازیباییها در آن برهه از زمان احساس بدم بالاتر از احساس خوبم قرار داشت و همیشه کفه سنگین ترازوی درونم به سمت احساس بد بود و خدا را شکر که با آموزهای استاد عزیزم ؛تجربیات رایگانی که از کامنت های شما دوستان الهی که نت برداری میکردم و میکنم پاشنه آشیل خود را شناسایی (زیاد توجه به مشکلات)و با خود عهد بستم که تغییر کنم و باور اینکه میشه تغییر کرد رو در خود دوباره زنده کردم تا سال تحویل 1403 که بارها گفتم و کامل اون روز را توضیح دادم که یک دعا کردم و گفتم خدایا من چیزی نمیدونم و دوباره تسلیم میشوم و من هیچی حالیم نیست خودت کمکم کن قدرت از آن توست .(لحظه سال تحویل یه حس قوی درونم بیدار شد ).
من بودم تاریکی خونه و یک شمع و از همه مهمتر حضور خداوند و درخواست من و امید به همراهی خدا
قسمت دوم از 20 ام فروردین 1403
حرکت کردن به سمت مغازه ای که بسته بودم
تعهد به خودم که محکم باش و به حرف کسی کاری نداشته باش از امروز خدا همراهت میاد معازه امیر (تکرار تکرار تکرار میکردم که قدرت خدا را یادم نره)
در زمان تحویل سال درخواست زدم از پروردگار تسلیم شدم حرکت کردم ،تعهد ب خود ،تصمیم به تغییر
روزها درون مغازه خالی از جنس نوشتم،شکرگزاری کردم ،تمرین کردم و رفته رفته رفته گوش دادن به فایلهای رایگان بیشتر و بیشتر و بیشتر شد و حتی اگر روزی میشد که دو تافایل گوش میکردم خداوند را شکر میکردم که این نعمت و اختیار رو داده به من که دو تافایل گوش کنم حتی برای داشتن حس شنوایی و جدا نکردن هندزفری از گوشم هم یک نعمت دانستم و در ارتباط با همین شکرگزاری میکردم و رفته رفته دیدم که باور امید شهامت و شجاعت در من بیدار و ترس و نگرانی نسبت به حرف همسایگان مغازه ام و مقایسه کردن کمرنگ تر شد و این نعمت رو برای خودم جشن میگرفتم و مدام تکرا میکردم که دیدی امیر تونستی از پسش بر بیایی وقتی با خدا باشی بدو بدو امیر بنویس تو دفترت یک شکرگزاری یک درخواست جدید
فایلهای رایگان کمک بزرگی در اویل برای تغییر کردن افکارم به من کرد و این رو بارها تو کامنت ها نوشتم
روزی چندین بار فایل صوتی وحید جان در کلاب هاوس و توضیحات استاد در پایان اون صحبتها باورهای امید شهامت و شجاعت را در من پررنگ تر از همیشه کرد و من یه دو ماهی با همین تغییر اومدم جلو (هر روز صبح ؛ظهر؛شب فقط درخواست میزدم به خدا و بابت درخواستهایی که کردم شکرگزاری میکردم شده بود یه عادت رفتاری برام)
کم کم معنای آرامش در کسب و کار معنای آرامش در زندگی را یه کوچولو حس کردم و تمام سعی ام کردم که اتفاقات خوب کوچک که برایم اتفاق میفته رو با این روش ثبت کنم حتی با درآمد کمی که داشتم اگر حتی نان یا مواد غذایی یا حتی یه بستنی برای فرزند خردسال ام میخریدم را شکرگزاری میکردم و ثبت میکردم برای من نوید بخش روزهای بهتری بود .
البته بخوام بنویسم و مثال بزنم روزها باید بنویسم.
خلاصه دلم براتون بگه که تا هدایت شدم به فایل دوره قانون آفرینش که با توجه به گوش کردن و عمل به فایلهای رایگان به درآمدی رسیدم که تونستم به مرور زمان با توجه به اینکه خداوند کمک میکند و قدرت بیشتری از من داره تمام بدهی هایم را تسویه کردم و در حال حاضر در مغازه ام به لطف الله پراز جنس هست تولید دارم فروش دارم به روشی که خودم میخوام فقط نقد و پیش فروش جلو تر از تولیدم .و خدایا سپاسگزارم برای احساس خوبم در هرلحظه و چقدر به من نزدیک بودی من نمیدیدم سپاسگزارم از استاد عزیزم و امیدوارم همیشه سلامت ،موفق و همیشه پرروزی باشه.
قسمت مهم ؛
بله شد خلق شد با ترک نکردن هندزفری از گوشم با فایل های رایگان و از همه کارآمدتر برای من دوره قانون آفرینش بود که خیلی از رفتار و باورهای مرا تغییر داده به طوری که رفتارم را تغییر داده حتی یاد گرفتم که با تن صدای آرام صحبت کنم و توجه ام را بر نکات مثبت و زیبا بگذارم و حتی محیط اطراف از خونه تا کسب و کار را خودم خلق کنم که آرامش باشه و غیره
بله اتفاق افتاد هر آنچه در افکارم ساختم و فرکانس ارسال کردم و خداوند اجابت کرد اما شاید بعضیها بگن چطور و من این تجربه که به از نتایج کوچک به نتایج بزرگتر در حال حاضر و مصمم هستن برای خلق اتفاقات بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر .
تجربه تکامل در کسب و کار و زندگی ؛
حرکت کردن
امیر چه کاری در حال حاضر از دستت برمیاد انجام بده .
1_
تنها کاری که در آن زمان میتونستم تو مغازه خالی از جنس بکنم این بود که صبح بزنم از خونه بیرون با دکر توکل برخدا و حساب کردن روی قدرت خدا و رفتن به معازه
2_
شروع کردم برای خودم تو دفترچه قانون گذاشتم که هرروز اون کارها رو در راستای تغییر کردن از درونم را شروع کنم.تعهد به خود و خدای خود
3_
شروع کردم به نوشتن نوشتن نوشتن که این کار کم کم کانون توجه مرا ناخودآگاه برد به سمت شکرگزاری و درخواست کردن از خدا و ایجاد باور امید و تمام تمرینات قانون آفرینش را با جون و دل انجام و عمل به آن تا کف ترازوی درونم به سمت احساس بهتر نسبت به ادامه مسیر سنگین تر شد و حرکت کردنم و تمرینات ام بیشتر و بیشتر شد و در فرکانس های بالاتری رو تجربه کردم و خودمو از فایلهای استاد و آموزها جدا نمیکنم و هر لحظه و هر زمان تمرین میکنم تا فراموش نکنم
از روزی که متوجه کانون توجه شدم که به هر آنچه شما تمرکز کنی میشه افکار و به مرور اون افکار میشه باور و ارسال فرکانس در رابطه با اون افکار بوجود آمده میشه خلق توسط باورهایم .
تمام تمرکزم را از دوره قانون آفرینش گذاشتم روی کنترل ورودیهای ذهنم که هر چیزی را نبینم ،نشنوم ،قضاوت نکنم،و فقط خود را در برای فقط برای لحظه خوب نگه دارم که شده جزئی از رفتارم و یاد گرفتم که من مسئول رفتار و افکار خودم هستم نه دیگران.
به طور مثال اگر همکاری بیاد بخواد منفی در مورد کسب وکار یا گلایه ای داشته باشه که بخواد به من بگه من یاد گرفتم از آموزهای استاد عزیزم که بگم نه من گوشی برای شنیدن شما ندارم و شهامت دارم برای تمیز نگه داشتن و مراقبت از افکارم به هر آنچه هرکس میگوید گوش نکنم .
من همیشه خود را آماده دریافت حرفها و باورهای مثبت نگه داشته ام و از خدا درخواست کرده ام که خدایا آرامش و آزادی و جریان ثروت را در زندگیم جریان بنداز .
سپاسگزارم که برایم اجابت میکند و هروز نعمت های بیشتری در اختیارم میگذارد.
خدا را سپاس که در درون خودم خدا را پیدا کردم و از الهامات و هدایت هایش در جا ومکان مناسب بهم ارسال میکنه.
خدا را برای آسانی و آزادی در زندگیم سپاسگزارم که چنان وقت آزادی هدیه داده که سرتاپا هدایت شوم به آموزهای بیشتر استاد برای تقویت و تمرین باورهای الهی
در کل تمرکزم را بر زیباییها گذاشتم ب طوری که خداوند را آنقدر زیبا میبینم و لمس میکنم که در لحظه فکر میکنم به خداوند بزرگ و رحمان و رحیم اشکم جاری میشه و سپاسگزارم که نعمت احساس و لمس خود را به من هدیه داد .
دوستان تجربه من تا امروز در سایت این بود که یک برنامه برای روتین روزانه نوشتم و طبق اون برنامه در کنار آموزها و دوره های استاد پیش میرم
مثلا برای کسب و کارم
در ابتدا جشن و سپاسگزاری برای نتایج کوچک تا بزرگ و بزرگتر
امید به خدا و گرفتن قدرت از دیگران ….
……….
تمرکز بر کار با کیفیت بدون حس رقابت
شکر گزاری روزانه
درخواست روزانه از خدا
حتی برای تفریحات و سرگرمی ام تمرکز بر نکات مثبت دارم و از خدا درخواست میکنم که به بهترین جاها هدایتم میکنه و شکرگزارم که خدا حواسش هست به من .
خدا را سپاس که نعمت خواندن و نوشتن را هدیه کرده به من .
خدا راسپاسگزارم شهامت و شجاعت را هدیه داده تا ترس و نگرانی در من کمرنگ تر از همیشه باشه.
خدا سپاسگزارم برای تمام نعماتی که بر من فزونی کرده.
ومثال آخر حتی برای دیدن فیلم یا سریالی هم از خداوند درخواست میکنم که هدایت کنه مرا بر سریالها یا هرآنچه در آن لحطه میخوام در اوقات سرگرمی و فراغت ببینم منو هدایت کنه تا باورهایم تقویت بشه و بیشتر در احساس خوب بمانم و اتفاق میفته و افتاده برام خدایا سپاسگزارم .
همین امشب هدایت شدم به سریالی بنام مقیمان ناکجا آباد که خیلی خیلی خیلی تاثیر در استوار شدن باورهایم شد و باورهای جدیدی بنام هدیه زندگی که نعمت پروردگار هست در من تقویت و امید م بیشتر شد و اینکه هر آنچه بخواهی خلق کنی را خلق میکنی با افکارت و …..
تمرین تمرین تمرین برنامه روزانه ات را تمرین کن
فقط برای لحظه در احساس خوب بیشتری بمانیم .
خدایا سپاسگزارم که برنامه های عالی و بهتری هروز برایم داری و اجابت ام میکنی .
درخواست ام از خدا و استاد عزیز یک فایل در خصوص باورهای این سریال(مقیمان ناکجا) برامون بزاره و با قدرت بیشتری در ادامه مسیر حرکت کنیم چون مطمین هستم خیلی واضح برامون باورها رو در این سریال باز میکنید .
ممنون که تا انتهای با من همراه بودید و به من گوش سپردید .
امیدوارم همیشه سلامت و پرروزی باشید در پناه خداوند عزوجل .
بدرود 1403/10/15 قانون آفرینش شخصیت و افکارم را تغییر داد
سلام جناب حاجی صفی
من چند وقتی هست که زیر فایلهای جدید استاد نوشتنم نیاد ولی تصمیم گرفتم کسایی که دلی تحسین میکنم برای خودشان هم بنویسم تا هم من تمرکز بیشتری روی زیبایی ها داشته باشم و هم نشانه ای باشد برای دوستانم.
چقدر تحسین کردم این حد از خودشناسی شما را
چقدر شکرگزاری کردم برای مغازه تان
برای موفقیت تان در کنترل افکار
برای پولی که وارد حسابتان سد هر چند کوچک و شما چقدر قشنگ زیبایی ها را شناسایی کردید و بابت آنها شکرگزاری کردید.
تحسین کردم پیش فروش کردنتان را
فراوانی مشتری را
رونق دوباره کسب و کارتان را
چقدر عزت نفس شما تحسین برانگیز هست که اجازه نمی دهید کسی ذهن شما را برنامه ریزی کند.
تحسین میکنم روتین روزانه تان را
توحید و ارتباط زیبای شما با یگانه خالق هستی تحسین برانگیز و خواستنی است.
خدا به شما، به کسب و کارتان به رزقتان برکتی بدهد غیر قابل شمارش و پیش پیش
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت بانوی زیبا و موفق
سلام خدمت بهار با عزت نفس و ارزشمند
دوست عزیزم تحسینت میکنم به خاطر این تعهدی که به خودت دادی که از کامنتها فقط نکات مثبت رو برداشت کنی و برای افراد پاسخ بنویسی و تحسینشون کنی
من در این فایل که کامنتها رو برحسب امتیاز خوندم در همه کامنتها پاسخی از شما بوده که تحسین کردین
خداروشکر که هدایت شدم که کامنتتون رو بخونم و لیاقت پیدا کردم که من هم این رفتار شما رو تحسین کنم
اینها همه اعتبارش از خداست
داستان هدایتتون و آشناییتون با سایت رو هم خوندم و باز هم تحسینتون کردم
شما تحسین برانگیز هستین
درپناه خداوند هر روز سالم و سلامت و پر روزی باشین و در مسیرتون ثابت قدم
موفق باشین