چرا فکر می کنیم مرغ همسایه غازه؟ - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چرا فکر می کنیم مرغ همسایه غازه؟
    296MB
    50 دقیقه
  • فایل صوتی چرا فکر می کنیم مرغ همسایه غازه؟
    48MB
    50 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

600 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    تمرین:

    در بخش نظرات این فایل مثالهایی از خودتان را بیاد بیاورید و بنویسید از اینکه:

    ذهن شما به چه شکل و درباره چه موضوعاتی مرغ همسایه را برای شما غاز نشان داده است؟ به عنوان مثال:

    همسایه های دیگران چقدر از همسایه من بهتر هستند؛

    -زمانی که در مکان قبلی سکونت داشتیم دائما همسایه ها برای ما مزاحمت ایجاد کرده و صبح تا شب روزی نبود که به درب خانه ی ما نیایند و تقاضای انجام کاری از ما نداشته باشند و وظیفه ی ما از صبح تا شب این شده بود که به درخواست های آنها رسیدگی کرده و نیازهایشان را برطرف کنیم و عملا تا پایان شب انرژی و زمانی برای ما باقی نمی ماند که بتوانیم بر روی خود تمرکز کنیم و همواره حسرت همسایه های سایر افراد را می خوردیم که کاش در مکان دیگر یا حداقل کشور یا شهری دیگر سکونت داشته تا از دست این افراد نامناسب راحت شویم و تمرکزمان بر خودمان قرار بگیرد به محض کار کردن و شروع دوره ی احساس ارزشمندی استاد این اتفاق برای ما رخ داد و به مکانی هدایت شدیم که هیچ همسایه ای وجود ندارد و به راحتی می توانیم بر روی خود و اهدافمان تمرکز کنیم و این رنج و زنجیره ی نامناسب 20 ساله که ثمره ی احساس بی لیاقتی و بی ارزشی بود بالاخره 9 ماه پیش به صورت کامل قطع شد

    همسر فلانی، چقدر از همسر من خوش برخورد تر است و چقدر هوای همسرش را دارد؛

    -بله بارها شده اگر خانمی به موفقیتی دست یافته دلیل موفقیت او را داشتن همسری فهمیده و با شخصیت که پشتیبان او بوده می دانستیم و به خود می گفتیم این خانم کار خاصی انجام نداده اگر ما هم همسری مانند همسر این خانم داشتیم موفقیت ما هم حتمی بود

    رابطه دیگران چقدر از رابطه من بهتر است. آخر این هم شد رابطه!

    -بله بارها و بارها روابط خانوادگی خود و رابطه با افرادی که به اجبار مجبور به تحمل آنها به دلیل پایین بودن احساس لیاقت و ارزشمندی بودیم را با رابطه ی دیگران که با هر کسی دوست داشتند ارتباط برقرار می کردند و مجبور نبودند مانند ما افراد نامناسب را در خانه ی خود تحمل کنند و به آنها خدمت رسانی کنند و همیشه به جای مهمان داشتن مهمان بودند را با خود مان مقایسه کرده و به خود می گفتیم خوش به حالشان هیچ کس تا کنون خانه ی آنها را ندیده و هیچ گاه ما را در خانه ی خود راه نداده و دعوت نمی گیرند ولی هر روز مزاحم ما هستند و به خانه ی ما می آیند

    هر کشور دیگری از کشور من و قوانین کشور من بهتر است و موفق شدن در آن راحت تر است؛

    -بله بارها و بارها کشور خود را با دیگر کشورها مقایسه کرده و به خودمان می گفتیم که اگر با داشتن این مدرک تحصیلی یا گواهینامه ها در هر کشوری غیر از ایران بودیم برای مدارک ما ارزش بیشتری قائل بودند و حتما شغل مناسبی به ما اختصاص می دانند و ما برایشان ارزشمندتر بودیم

    دختران یا پسران فلان شهر، چقدر از دختر و پسرهای شهر من بهترند؛

    -بله برخی از افراد شهرهای خاص را برتر از شهر محل سکونت خود می دانیم و معتقدیم شهر محل سکونت مان شهری با افراد نامناسب با داشتن باورهای کمبود است البته اکنون خود را نیز مانند آنها می دانیم چون فرکانس ما باعث شده در چنین شهری اقامت داشته باشیم

    پدر و مادرهای دیگران، چقدر از والدین من بهترند؛

    -بارها و بارها والدین خود را با افراد دیگر مقایسه کرده ایم و دلیل عدم موفقیت خود در برخی حوزه ها را به آنها نسبت داده ایم اگر عادات یا رفتار نامناسبی داشته ایم آن را به عنوان ارث یا چیزی که از آنها آموخته ایم نسبت داده و از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کرده و به حال افرادی که والدین مناسب تر با باورهای مناسب تر داشته اند حسرت خورده ایم

    مشتری های فلان شهر یا محله، چقدر از مشتریهای محله یا شهر من بهترند؛

    -بله هنگام فروش محصولات خود این باور باعث می شد نتوانیم در برخی محله ها فروش بالا داشته باشیم چون باور داشتیم سکونت در این محله ها متعلق به افراد کم درآمد و فقیر است و مسلما آنها به دنبال خرید آثار هنری نیستند و همین اتفاق نیز برای ما رخ می داد در محله های ثروتمند فروش بسیار بیشتر و در محله های به نسبت پایین تر فروش کمتری داشتیم و نتایج ما همواره نوسانی و ناپایدار بود و به دلیل داشتن این باور مجبور بودیم از این محله به سایر محله ها رفته و اکنون که تمام محله ها را سر زده ایم قصد رفتن به سایر شهرها را داریم چون باور داریم شهر محل سکونت ما پتانسیل لازم برای درآمد بالا را ندارد

    فلان شغل، چقدر پولسازتر از شغل من است؛

    -بله این باور را داریم که از هنر نمی توان کسب ثروت کرد و اگر هم بتوانیم در حد بسیار کم و بخور و نمیر است

    مردم فلان شهر چقدر با فرهنگ تر از مردم شهر من هستند؛

    -بله هنگام مسافرت به سایر مکانها به افراد بسیار مهربانی برخورد می کردیم که ما را به خانه های خود دعوت می کردند یا به ما می گفتند اگر کاری داشتید در خدمتان هستیم و ما آنها را با افراد محل سکونت خود مقایسه می کردیم و می گفتیم چقدر خوب بود ما ساکن این شهر با این مردمان مهربان و با صداقت بودیم

    اوضاع کسب و کار چقدر در فلان شهر بهتر از شهر من است؛

    -بله خصوصا شهر تهران را همه ی افراد تنها به همین دلیل به عنوان شهر محل سکونت خود انتخاب می کنند و همواره دلیل مهاجرت خود را داشتن شغل بهتر با درآمد بیشتر می دانند

    فلان محله یا شهر چقدر زیباتر از محل زندگی من است؛

    -بله خصوصا برخی شهرها که آب فراوان در دسترس دارند و سرسبز تر هستند یا جزیره ها برای ما بسیار زیباتر و جذاب تر از محل سکونت فعلی مان است و همواره آرزو داریم محل سکونت ما شهر یا روستای بسیار کوچک اما پر از نعمت و برکت باشد

    به این فکر کنید که در حال حاضر چقدر درگیر این موضوع هستید و این ضعف چقدر در حال اتلاف انرژی و تمرکز سازنده شماست؟

    -برخی از آنها به شدت ذهن ما را در برخی مواقع خصوصا زمانی که با چالش ها و تضادها روبرو می شویم درگیر می کند اما نسبت به گذشته نسبت دادن عوامل بیرونی به موفقیت ها یا عدم موفقیت هایمان بسیار کمرنگ تر شده و بیشتر باور کرده ایم که ما در هر جایگاهی قرار داریم لایق آن هستیم و هیچ اشتباه یا ظلمی در حق ما صورت نگرفته است ما با باورها و فرکانس های خود اتفاقات زندگیمان را رقم می زنیم و هیچ عامل بیرونی در رخ دادن اتفاقات زندگی ما تاثیر ندارد همواره به خود یادآوری می کنیم که اگر تقصیر را به گردن دیگران بیاندازیم مشرک هستیم و خداوند شرک به خودش را به هیچ وجه نمی بخشد و تا زمانی که مسئولیت اتفاقات و شرایط خود را نپذیریم تحت هیچ عنوانی نمی توانیم آنها را به نفع خود تغییر دهیم و تمام شرایط و اتفاقات نامناسب رخ داده شده در زندگی ما تضادهایی هستند که به رشد و پیشرفت بیشتر ما کمک می کنند تنها در صورتی که بتوانیم به جای توجه به تضادها و مشکلات به خواسته های خود توجه کرده درباره ی آن ها بنویسیم صحبت کنیم و تمرکز خود را از ناخواسته ها برداریم نتیجه مطلوب را خواهیم گرفت

    در کل زمانهایی که درگیر این نوع تفکر بوده اید یا هستید، از خود بپرسید

    چرا اینطور فکر می کردم یا می کنم؟

    -به دلیل احساس بی ارزشی و عدم لیاقت

    -بر عهده نگرفتن مسئولیت و توجیه عدم موفقیت هایمان با عوامل بیرونی

    -مقایسه کردن شرایط خود با دیگران حسرت و حسادت به حال آنها

    -ندانستن و درک نکردن قوانین الهی

    -درک نکردن عملکرد خداوند

    -این که هر کسی در هر جایگاهی قرار دارد جای مناسبی است هر کسی با باورها و فرکانس های خود اتفاقات زندگیش را رقم می زند دیگران و سایر شرایط بیرونی هیچ مسئولیتی در قبال اتفاقات رخ داده شده برای ما ندارند اتفاقات و افراد نامناسب تضادهایی هستند که خواسته های ما را روشن و واضح می کنند

    چرا فکر می کنم همسر دیگران از همسر من بهتر است؟

    -به دلیل مقایسه ی بی جای خودمان با دیگران

    -مسئولیت اشتباهات خود را به گردن عوامل بیرونی انداختن

    -درک نکردن این قانون که هر کسی در هر جایگاهی قرار دارد جای درستی است که با عدالت خداوند هماهنگ است و هیچ ظلمی در حق هیچ کسی صورت نگرفته است

    -درک نکردن این قانون که ما با افکار و باورهای خود اتفاقات زندگی خود را رقم می زنیم

    -دیگران مسئولیت و تاثیری در رخ دادن شرایط و اتفاقات مناسب یا نامناسب زندگی ما ندارند

    چرا فکر می کنیم رابطه دیگران از رابطه من بهتر است؟

    -احساس قربانی شدن و داشتن باورهای نامناسب در زمینه ی روابط داشتن این باور که فکر می کنیم سایر افراد قصد سوء استفاده از محبت ما را دارند و افرادی که روابط خوبی با دیگران دارند بسیار باهوش هستند و هر زمان به نفعشان باشد با افراد ارتباط برقرار می کنند یا بسیار خوش شانس هستند و همیشه در مکان مناسب و زمان مناسب قرار دارند و به دلیل احساس ارزشمندی و عزت نفس بالا به هیچ کسی باج نمی دهند و به جای خدمت رسانی کردن به دیگران و رفع نیازهای آنها همواره خدمت دریافت می کنند و احترام بسیار بیشتری نزد افراد دارند

    چرا فکر می کنم اوضاع در جای دیگر خوب است؟

    -چون همواره به ما گفته شده این مملکت جهان سوم است و به درد سکونت و زندگی نمی خورد تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که هر زمان می توانید از این جا فرار کنید یا هر کشوری حتی بدترین کشورهای دنیا بسیار بهتر از سکونت در کشوری مانند ایران است

    ریشه این جنس از تفکرات از کجاست؟ آیا ریشه اینها باورهای قدرتمندکننده است یا محدود کننده؟! اصل است یا فرع؟

    -ریشه ی آنها به احساس عدم ارزشمندی و لیاقت و اینکه ما نمی خواهیم مسئولیت 100 درصد اتفاقات زندگی خود را بر عهده گرفته و همواره سعی می کنیم از زیر بار مسئولیت های خود شانه خالی کنیم باز می گردد

    100 درصد فرع و محدود کننده است

    حالا که از این ضعف مخرب آگاه شده ای، با توجه به آگاهی های این فایل، چه راهکارهایی برای خارج شدن از این مدار مخرب آموخته این راهکارها منجر به اخذ چه تصمیماتی برای شما شده است؟در پاسخ به این چرایی به این فکر کنید که:

    چه تغییراتی باید در شخصیت خود ایجاد کنم؟

    -باید بتوانیم باور کنیم که ما هستیم که با باورها و افکار خود زندگیمان را رقم می زنیم

    -ما مسئول 100 درصد اتفاقات رخ داده شده در زندگی خود هستیم

    -دیگران و سایر عوامل بیرونی به هیچ وجه تاثیری در زندگی ما ندارند

    -به محض تغییر باورها و افکارمان شرایط به نفع ما تغییر خواهد کرد

    -نسبت دادن موفقیت ها و شکست هایمان به عوامل بیرونی شرک محسوب می شود

    بنابراین باید:

    مسئولیت پذیر باشیم بر روی احساس ارزشمندی و لیاقت خود به شدت کار کنیم خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم قانون تکامل را رعایت کنیم دیگران و سایر شرایط بیرونی را سرزنش نکنیم به نکات مثبت آنها توجه کنیم بدانیم آنها تضادهایی هستند که خواسته های ما را به ما نشان می دهند اگر با نگرش مثبت به آنها نگاه کنیم و از شرایط کنونی خود سپاسگزار باشیم تمام آنها در نهایت به نفع ما عمل می کنند

    با توجه کردن به زیبایی ها باعث جذب زیبایی های بیشتر خواهیم شد

    چه مهارتهایی را یاد بگیرم و بهبود ببخشم؟

    -مهارت کنترل ذهن خصوصا زمانی که با چالش ها مواجه می شویم

    -مهارت سپاسگزاری از نعمت ها و داشته هایمان

    -مهارت توجه به نکات مثبت و زیبایی ها

    -مهارت صحبت کردن و نوشتن تنها درباره ی زیبایی ها و عدم توجه و تمرکز بر زشتی و نا زیبایی ها

    -مهارت عدم مقایسه ی خود با دیگران

    -مهارت استفاده ی درست از تضادها برای تحقق خواسته ها

    -مهارت حذف ورودی های نامناسب شبکه های اجتماعی فیلم سریال افراد نامناسب…

    -مهارت انتخاب هدف مناسب و تمرکز بر آن

    -مهارت تسلط بر قوانین الهی درک و استفاده از آنها به نفع خود

    -مهارت ارزشمند دانستن خود فارغ از عوامل بیرونی

    -مهارت انجام تمریناتی که به ما در تحقق احساس ارزشمندی کمک می کند

    -مهارت مقایسه ی خودمان با خودمان به جای مقایسه با دیگران

    -مهارت زندگی به سبک شخصی

    -مهارت خودشناسی شناسایی نقاط ضعف و قوت مان و بهبود آنها

    -مهارت تمرکز بر توانمندی ها و افزایش آنها

    و قدم اول را از کجا بردارم؟

    -قدم اول را از ایجاد احساس لیاقت و ارزشمندی گوش دادن به فایل های استاد مانند کلام خداوند و وحی منزل انجام تمرینات عمل کردن به آنها طبق مدارمان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمت ها و داشته ها یمان برمی داریم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    مجتبی گفته:
    مدت عضویت: 4086 روز

    به نام رب

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستان همفرکانسی

    استاد دقیقا خیلی از این موارد که توی این فایل گفتین ، حال و روز منه ؛

    بخاطر اخلاق و رفتار نامناسب پدرم ، همش میگم خوشبحال دوستم چقدر پدرش خوش اخلاق و خوبه ، حالا جالبه همون دوستم بمن میگه خوشبحالت که پدر تو فلان ویژگی های مثبت رو داره ؛

    یا تو بحث شغل میگم خوشبحال کسی که یوتیوبره ، راحت نشسته و درآمد دلاری داره ؛ یا فلان همکارم چقدر فروش خوبی داره ؛

    تو بحث روابط با جنس مخالف ، میگم دخترای خارجی خیلی آسون گیر تر هستن و اصلا تو حاشبه نیستن ولی دخترای ایرانی کلی درگیر حاشیه های رابطه هستن و کلی افاده دارن ؛ در صورتی که من قبلا دخترای بسیار نازنینی رو جذب کرده بودمااااا ولی کم کم از یجایی به بعد با این باور محدود کننده الان چندین ساله نتونستم رابطه مناسبی رو ایجاد کنم ؛

    تو بحث کشورها هم همیشه فکر میکنیم اروپا و امریکا دیگه بهشت برینه ؛ درسته اونجا کشورهای با کیفیتی هستن ولی اگه با این دیدگاه که فقط اونجا عالیه بخوام مهاجرت کنم اونجا ، چون باورهام هم با خودم میبرم صد در صد اونجا هم به مشکل میخورم ؛

    باورهایی که من پاشنه آشیلمه و بخاطر اینها فکر میکنم مرغ همسایه غازه ، هم باور کمبوده هم باور احساس عدم لیاقت ؛

    و بازم همون موضوع مخرب همیشگی به اسم مقایسه ، وقتی مقایسه میکنم خودمو با دیگران احساس ناامیدی و ناشکری و بی عرضگی میاد سراغم ؛

    امیدوارم بتونم این دوتا باور رو بیشتر روش کار کنم و پیشرفت کنم وگرنه همیشه اوضاع همینه ؛ مرسی استاد جان بابت فایل بی نظیر امروز ؛ خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    نسیم گفته:
    مدت عضویت: 1414 روز

    سلام به حرفه ای ترین‌ اساتید بزرگ دنیا و سلام به همه خانواده عزیزو بزرگوارم .

    استاد واقعا من به این قانون ایمان آوردم که هر کسی توی هر مداری باشه بسته به نیاز و انرژی خودش فایلها هدایتی سر راهش قرار میگیره و بهترینها رو در بهترین موقعیت میشنوه .خدایا شکرت بابت این قانون بی تغییر .

    حقیقتا دیروز اصلا حال خوشی نداشتم و ساعت به ساعت بیشتر حالم گرفته میشد و دلیلشم نمیدونستم . اما خیلی روزا اینجوری پیش میاد که بی دلیل دلم گرفته و فقط شنیدن فایلها منو از این حال درمیاره .

    اما دیروز نتونستم حال خودمو خوب کنم ، تا حدود آخر شب که با دوستام چت میکردیم دیدیم همه توی همین اوضاعیم این روزا .

    داشتیم به همدیگه راهکار نشون میدادیم که باید از گذشته درس بگیریم و ازش بگذریم و نباید به ناراحتیها فکر کنیم و لازم بوده که اون درس رو بگیریم و رشد کنیم .

    صبح که بیدار شدم تمرین ستاره قطبی رو طبق هر روز انجام دادم و پیاده روی کردم و حین پیاده روی فایل باورهای ثروت ساز گوش کردم که دختر عموم پیام داد فایل جدید روی سایت اومده دیدی؟ و من سریع اومدم توی سایت که از غافله عقب نمونم .

    اول داشتم خیلی عادی گوش میکردم اما ناگهان انگار مشکلم رو توی حرفهای استاد پیدا کردم .

    حالا درسته ما قوانین رو میدونیم و سالهاست که با مشائل آشناییم و هر روز میشنویم اما بستگی داره که در مسیر باشی که از شنیده ها گل بگیری و یادت بیاد ایراد کارت کجاست .

    همین دیروز که درباره تنهایی و روابط داشتیم با دوستام صحبت میکردیم من گفتم دیگه از بسکه خیانت دیدم و روابطم شکست خورده اصلا میخوام تا آخر دنیا تارک دنیا باشم و به هیچ مردی توی جهان اطمینان ندارم .

    امروز آموزش استاد تلنگری بر گفته ها و برداشت من بود که من چیرو دارم برای خودم رقم میزنم ؟ بعد با خودم گفتم چطور منکه قوانین رو میدونم و در رابطه های دیگه حواسم به ذهنم هست چرا در روابط رعایت نمیکنم و جلوی اسب چموش ذهنم رو نمیگیرم ؟ آیا در روابط گذشته روزهای خوش نداشتم ؟ آیا خاطره های بهتری از لحظات خوش زندگیم نداشتم که مرور کنم ؟ آیا هیچ محبتی از طرف مقابلم ندیدم ؟ آیا هیچ دلخوشی دیگه ای توی زندگیم از رابطه هام نداشتم ؟ البته که داشتم .

    پس چرا همه حواسم به اینه که‌ در عین نامردی بهم خیانت شده .

    این خودم بودم که با افکارم این مساله رو به زندگیم جذب کردم .

    و دلیلشم فقط وابستگی احمقانه بوده که طرف رو بت کردم و از ضعف شخصیتی که داشتم ترس از دست دادن داشتم .

    پس حالا که دارم روی خودم شب و روز کار میکنم و به قوانین آشنا شدم دلیلی نداره اون تجربه ها دوباره تکرار بشه مگه اینکه هنوزم افکارم منفی باشه و تمرکزم روی ناخواسته پس من دارم با افکار و باور و احساسم آینده خودمو میسازم چرا الان پیشاپیش دارم آینده رو بد رقم میزنم؟ از یک دانشجوی عباس منشی بعیده اینجور افکار و این رفتار .

    استاد عزیزم با شنیدن این فایل حالم خیلی خوب شد و تلنگری بود واسم که افسار ذهن چموشم رو به دست بگیرم و اجازه ندم هر کجا دلش میخواد بره و هر چی دلش میخواد بگه .

    بازهم خدا رو شاکرم که به موقع هدایت شدم و متوجه فرکانسهای اشتباهم شدم .خدایا شکرت بابت این سایت این خانه امن و این خانواده بزرگ پر مهرم برای تک تکتون آرزوی موفقیت میکنم در پناه حق تعالی باشید عزیزانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مجاهد حیدری گفته:
    مدت عضویت: 317 روز

    سلام استاد جان خیلی خوشحال شدم که بعد چند مدت دوباره دیدمت با یک فایل جدید

    وخیلی ممنونم که این اگاهی های ناب را به اشتراگ میزاری وسپاسگزارم ازت

    استاد جان وقتی تو الهامات وتجربه ات را به اشتراک میزاری برای همه ما ومن هم احساس مسؤلیت کردم که تجربه ام را در این مورد به اشتراگ بزارم که در اولین قدم باور های خودم یک ترک بخوره ویک دلیل ومنطق برای خودم بشه وبرای کسی که این کامنت ودیدگاه را میخوانه

    استاد من بچه بودم در جامعه وخانواده که اینجا خوب نیست انجا خوبه این کشور خوب نیست ان کشور خوبه برای من اینجا افغانستان کار نیست پول نیست ایران خوبه کار زیاده پول زیاده بعد با این باور بلاخره اومدم ایران بعد ایران اوایل خوب بود وطبق که شما گفتین کشورم عوض شد ولی باور وشخصیتم عوض نشده بود دوباره ایران بنظرم جایی بدی بود وجای پول ساختن نبود کشور هایی دیگه ای بود مثلی ترکیه افغانستان درحالی که خیلی از همشهری های ما در ایران بهترین وضعیت رو داره با خانه ویلا ها کارخانه ها ماشین های چند میلیاردی کسب کار های فوق‌العاده ومن چند بار خواستم برم ترکیه نشد و دوباره گفتم برم افغانستان ورفتم انجا اوایل خوب بود دوباره اینقدر شراید سخت شد که خیلی اذیت شدم جهان بر خورد سخت تری بامن کرد انگار میخواست من این را درک کنم که این باور ودید گاه ام اشتباست ودوباره گفتم ایران خوبه ودوباره امدم ایران و میبینم هنوز این باور در ذهنم است این بزرگترین پاشنه اشیل منه چون با این دید گاه بزرگ شدم وکلان این دیدگاه را من ندارم بلکه %99مردم جامعه افغانستان داره

    و در جمع مهمونی ها تقریبان بیشترین صحبت اینه که این کشور خوب نیست ان کشور خوبه کلان یک جمله معروف است بین ما افغانها که افغانستان باشی میگی ایران خوبه ایران باشی افغانستان خوبه واستاد خیلی سپاسگزارم بابت همه اموزش هاتون سال 2025شما هم مبارک باشه عزیزم ان شالله به تمام خواسته وهدف هایت برسی عاشقتم استاد عزیزم

    استاد وسط فایللبخند میزنی میخندی واقعان انرژی چند برابر میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مهناز رضا گفته:
    مدت عضویت: 875 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد ممنون بابت این فایل ارزشمند

    از ترمز های خودم باید بگم که من همیشه خودم رو در مقایسه با دیگران پایین تر میدونم و این مقایسه ذهن منو داغون کرده و لحظه ای این نجواها منو ول نمیکنه

    همیشه خودمو با هم سن هام مقایسه میکنم و همیشه شغل خودم رو بدترین میدونستم و دقیقا محله خودمون رو خیلی بد میدونم و دقیقا همین حرفهای شما تو ذهنمه و ازتون ممنونم که کمک کردین که ترمز هامو پیدا کنم

    من از تجربه هام بگم

    موقعی که رو خودم کار میکنم و کنترل دارم رو ورودی هام واقعااااا بهترین مشتری ها میان سمتم

    ولی روزایی که یکم ذهنم می‌ره رو منفی ها مشتری های درب و داغون میاد سمتم

    الان فهمیدم مشکل از منه

    حتی تو روابطم

    همسر من واااااقعاااا بهترینه

    یعنی شریف ترین مرد روی زمین همسر منه

    هر چی از خوبی ها و مهربونی های همسرم بگم کمه

    چند وقت پیش تمرکزم رو گذاشته بودم رو ویژگی منفی همسرم که منفی نبود واقعا و با تمرکز من به وجود اومد

    همسر من همیشه تو تمام کارهای منزل کمک من می‌کنه ولی ظرف ها رو نمیشوره یا خیلی کم پیش میاد بشوره

    من تمام تمرکزم رو این ویژگی بود و همش هم گوشزد میکردم بهشون که حتما ظرف ها رو بشور گاهی

    از وقتی تمرکز من رو این ویژگی بود اون بعضی مواقع هم که ایشون ظرف میشستن کلا قطع شد

    از یه جایی به بعد واقعا من رها کردم گفتم آقا این مرد به این مهربونی به این شریفی با این همه ویژگی مثبت ول کن این یه مورد رو

    و واقعا میتونم بگم بعد از رها کردن این مسئله کوچیک و با تمرکز رو ویژگی های مثبتشون این مشکل حل شد به راحتی

    مثلا من خوابم میبینم همسرم ظرفا رو شسته

    یا در مواقع دیگه

    این که یه مسئله خیلی کوچیک بود ولی با تمرکز کردن رو نکات مثبت و کنترل ذهنم همه چی اوکی شد

    الان فهمیدم مشکل از منه

    من مسئول زندگیمم

    من باید ذهنمو تغییر بدم تا مشتریام بهتر بشن

    من باید کنترل ذهن کنم تا مردم محلمون بهترین مردم بشن

    من باید خودمو درست کنم

    موقع گوش دادن به این فایل دقیقا داشتیم با همسرم صحبت میکردیم که ما این همه اتفاق در طول روز برامون میوفته و 90 درصدش مثبته ولی ما راجب همون 10 درصد منفی در مواقع استراحتمون حرف می‌زنیم

    مثلا من امروز 10 تا مشتری خوب داشتم ولی یکیشون نه

    من راجب همون یدونه مشتری بد با همسرم حرف میزنم و 4 تا چیز منفی دیگه هم میذارم روش و سعی میکنم مثلا خودمو خالی کنم

    الان فهمیدیم چقدر این کار ما بده

    و تصمیم گرفتیم از این به بعد این تمرین رو انجام بدیم و شخصی سازیش کنیم و در مواقع استراحتمون فقط راجب اتفاقات خوب و مشتری های خولمون حرف بزنیم

    بازم ممنونم ازتون استاد

    و سپاسگزارم از این فایل های ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سعید جعفری گفته:
    مدت عضویت: 891 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خدای که مرا هر لحظه هدایت میکند

    سلام استاد عزیزم سلام رفیق من تنهاکسی که تو این دنیا دارم و شب و روزم باهاش میگذره

    سلام به خانم شایسته عزیز و همه دوستان

    استاد عزیزم صبح اولین روز هفته این فایل بینظیر اون صورت ماه رو بیبینی و این آگاهیرو بشنوی این اولین رزق و روزی که خدا بهم داد نوش جونم آخه دیشب و امروز هوا خیلی سرد بود منفی 8 اینجا هستو منم کارم بیرون هست شبکه میخواستم بخوابم به خودم گفتم صب میخوابم دورتر میرم هوا گرمتر بشه و دخترمم حسابی خستم کرد که دیگه بیهوش شدم

    تو خواب دیدم استاد اومده یه تیپ خفن و با خنده نازش داره صحبت میکنه از خواب پریدم گفتم سعید شک نکن فایل جدید اومده پریدم دیدم بله خدارشکر خدا صدام کرده بیا بیبین چه دارم برات از ذوق پاشدم نماز خوندم تمرین ستاره قطبی رو انجام دادم فایل گذاشتم دانلود پریدم یه دوش گرفتم سر حال و پر انرژی نشستم پای این صحبتهای بی نظیر یه جوری ذوق میکردم که انگار الان استاد فقط داره با من حرف میزنه استاد خوشکلم من اهل کامنت نوشتن نیستم و زیاد اهل حرف زدن نیستم تازه اولین دورم رو 12 قدم تموم کردم و سبحان لله چقدر بزرگتر شدم و منی که با هزار تا پس انداز تونستم قدم رو بخرم الان یکی از حسابهام رو پس انداز دوره شما کردم که الان هر کدوم بخوام به راحتی میخرم ولی حسم میگه صبر کن دوره جدید تو راه هست

    خواستم ازتون بخاطر این همه بزرگی تشکر کنم بگم خودتون نمیدونی ولی رفیق شیش یه نفر هستی که زندگیش رو ساختی مدیون شما و خدایی هستم که نزاشت جاهل بمیرم ازتون میخوام فایل هایی بیشتری رو بزارید بخدا که زندگی منو بهشت کردید از خدا براتون سلامتی و حال خوب میخوام خدانگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      بهار بختیاری گفته:
      مدت عضویت: 1744 روز

      دوست عزیز سلام

      چقدر صمیمی و خودمونی نوشتید.

      چقدر تحسین میکنم صلح درونی تان را

      چقدر قشنگ با استاد صمیمی حرف زدید، لذت بردم

      احسنت بهتون

      و چقدر تحسین کردم رابطه ی زیبایی که با خدا چیدید که وقتی فایل جدید بیاد، دستتان را بگیره بیاره دم در خود فایل.

      و احسنت بهتون برای روانی رزق خدا و فراوانی پول تو زندگی تان که به راحتی میتونید محصولات استاد را بخرید

      و هزاران هزار احسنت به استادم برای این همه شاگردهای متعهد و ثروتمند و کار درست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    ریحان گفته:
    مدت عضویت: 2229 روز

    سلام استاد عزیزم .خدا رو شکر میکنم بابت سلامتی و بایت نعمت های اطرافم .بابت وجود مادرم و پدرم .

    استاد جان خدا رو شکر میکنم که هرگز اهل دنیای مجازی نبودم .یعنی من هرگز چیزی که با درون من ناهماهنگ باشه رو انجام نمیدم .و دلیلش این بود هیچ منطقی برای این کار که عکس‌هام رو به اشتراک بگذارم یا اینکه بقیه بدونن چکار میکنم رو پیدا نمیکردم .خیلی ها میگفتن چرا اینستا نداری .چندین بار نصب و حذف کردم .من روی خودم کار میکنم که حال درونیم خوب باشه .وقت نمیکنم که خودم رو مشغول نظر دیگران بکنم .

    پس من یه قدم از بقیه جلوتر هستم.خدا رو شکر خخخ.

    چرا مسیولیت زندگیمون رو گردن نمیگیریم .؟چرا شونه خالی میکنیم و میگیم تقصیر محیط بیرون هست که ما ثروت نمیسازیم .دلار رفته بالا .

    ازدواج خوب نمی‌کنیم تقصیر خانواده مون هست .چون دخالت میکنند .شغلمون سخته چون تقصیر سوپر وایزر و بیمارستانه .روابطمون خوب نباشه میگیم طرف آرم حسابی نیس ؟

    یک بار برای همیشه این بهونه ها رو بذار کنار ریحانه .تو به هر چیزی توجه میکنی در زندگی خودم میسازی .پس نگاه کن به چه چیزی توجه کردی ؟از کوزه همان برون تراود که در اوست ###

    پس هر چی دور و برته تو ساختی .تو عزیزم .گردن هیچکس هیچی ننداز چون چیزی عوض نمیشه .فقط رسیدن بت خواسته هات رو طولانی میکنی و فرصت رو از دست میدی .این بار هر موقع خواستی بهونه بیاری به خودت بگو سااااکتتتتت .درستش کن فقط درستش کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2180 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام و درود ب استادان جان و هم سفران عزیزدراین مسیر الهی

    دیشب خواستم بیام کامنت بنویسم ظاهرا وقتش نبود..

    امشب اومدم بگم واقعا این فایل ارزش چندبار گوش دادن داره..

    از احساس لیاقت

    از سپاسگزاری

    از کانون توجه

    از ارسال فرکانس

    از توجه ب ناخواسته ها

    از توجه ب نکات مثبت

    از احساس حسادت

    از لذت بردن از داشته ها

    و خیلی موضوعات ک گریبان همه مارو گرفته داره صحبت میشه..

    وقتی من قبول کنم ک مسئول صد در صد زندگی خودم هستم

    وقتی یاد بگیرم برای هر چیز بزرگ و کوچکی ک دارم سپاسگزارباشم

    وقتی توجه کنم ب نکات مثبت هر اتفاق با هر فرد با هر کاری ک دارم

    وقتی احساس لیاقت در من زیاد باشه

    وقتی ب دنبال زیباییها باشم

    وقتی احساسمو کنترل کنم ک با دیدن خوشبختی با موفقیت دیگران خراب و بد نشه

    وقتی ب خودم بگم موفقیت و خوشبختی دیگران از منه چون همه ما یکی هستیم و از یک منبعیم

    دیگه مرغ همسایه غاز نیست

    دیگه نمیام بگم خوش بحال فلانی برای همسرش

    برای کارش

    برای درآمدش

    برای خونش

    برای شهرش

    برای ماشینش

    برای غیره و ذالک

    وقتی من بیام همه تمرکزمو بزارم روز کارکردن روز افکارم و تنظیم فرکانسم و لذت بردن از هرلحظه

    دیگه فرصتی ندارم برای دیدن غاز همسایه و چقدر سپاسگزارم ک هدایت شدم ب این مسیر عالی..

    ب قول استاد جان قبلترها همین طور بود متاسفانه من خودم همیشه میگفتم اگر پدرم زنده بود اگر مادرم مریض نبود اگر برادرم خوب بود منم بهترین شرایط خانوادگی داشتم حتما ب بهترین جایگاهها میرسیدم

    حتما بهترین ازدواج را داشتم

    حتما اگر در خانواده ای ایده آل تر بدنیا میامدم منم مثل فلانی و فلانی ب خارج کشور میرفتم

    یا مثل فلانی درس خوانده بودم و دانشگاه میرفتم

    الهی شکر حالا یاد گرفتم سپاسگزارباشم

    برای فرصتهایی ک دارم

    برای بینهایت نعمت و ثروتی ک هم اکنون دارم

    و اینقدر هواسمو جمع کنم ب توجه ب خواسته هام ک دیگه هیچی برام مهم نباشه

    چ برسه مرغ و غاز و شترمرغ همسایه

    الهی هرکس هرچی داره لذت ببره ک منم لذت میبرم گاهی اگر خارج از مسیر بشم با سپاسگزاری داشته هام و یاد آوری روزهای خوبم ب مسیر برمیگردم..

    خدایاشکرت برای حضور استادم در زندگیم سپاسگزارم..

    خدایاشکرت ک هدایت شدم ب راه راست راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی..

    استاد جان سپاسگزارم

    درپناه رب بدرخشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1598 روز

    سلام به استاااااد عزیزم ومریم جاااان

    خدایاشکرت برای هم مداری وهم زمانی شنیدن این فایل.

    استاااد جانم این فایل چکیده جلسه اول دوره احساس لیاقت هستش و همونجا هم از مقایسه حرف زدین و اینکه مقایسه کلا سم و ممنون هستش.

    استاااااد جانم خدایاشکررررت از وقتی که وارد این مسیر زیباااا وآگاهی شدم .خیلی رشد کردم وفارغ از

    اطرافم دارم زندگی میکنم و از لحظه به لحظه زندگیم با عزیزانم لذت میبرم وشکرگزار خداوند مهربان هستم.

    خداروشکر با درک قوانین و پذیریش حرفای شما

    باعث شده اصلا وقت نداشته باشم که برم فضای مجازی…کوچیکترین فرصت و وقت اضافه من اومدن سایت کامنت خوندن وکامنت گذاشتن هست.

    خدایاشکرت برای حضورت در زندگیم

    خدایا شکرت که همیشه کنار منی و دوستم داری

    خدایا شکرت که بهترین نعمت‌هات رو به من دادی

    خدایا شکرت برای زندگی عالی که بهم هدیه دادی

    خدایا شکرت که به زندگی من عشق و نور و معجزه بخشیدی

    خدایا شکرت برای حال خوبم

    خدایا شکرت برای سلامتیم

    خدایا شکرت که کائنات در اختیار منه

    خدایا شکرت که فقط ارتعاش مثبت به جهان هستی می‌فرستم و از سمت کائنات بهترین‌ها رو دریافت میکنم

    خدایا شکرت که برام معجزه کردی

    خدایا شکرت که من رو به منبع اصلی قدرت و ثروت الهی متصل کردی

    خدایا شکرت که همه چی داره عالی پیش میره

    خدایا شکرت که افزایش درآمد دارم

    خدایا شکرت که شغل عالی و پردرآمد دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    رضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1055 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    درس که از امروز گرفتم این بود که داشته های خودما عادی و بی ارزش میشه و اون دیگران است که شهر خوبی دارند، خانواده خوبی دارند ، پدر و مادر ، شغل ، بزنی ، روابط عاطفی ، زنده گی خوبی دارند اصلا ما که هیچی هر چی هست دیگران است این نوع نگاه بسیار مخرب است در زنده گی ما ، زنده گی ما را نابود می‌کند و کاری می‌کند که ما هیچ وقت احساس رضایت ، و احساس شادی از زنده گی نداشته باشیم و زنده گی ما جنگ دایمی در نارضایتی و مقایسه کردن بگذرد

    دلیل که ما این نوع نگاه را داریم این است که ما تمرکز مان روی نکات منفی ، پدر مادر مان، شهر مان ، کشور مان ، بزنس مان ، روابط عواطفی مان هست از اونجای که این توجه ما بر نکات منفی است ما از جنس همین توجه منفی بیشتر را جذب می‌کنیم از اصل و اساس همین توجه بیشتر جذب می‌کنیم از آنجای که جهان به ما ثابت می‌کند که درست فکر می‌کنیم نکات منفی یا شرایط بد بدتر بیشتر را جلو چشمان مان میاره که ما باور کنیم که درست فکر می‌کنیم و برای ما باور محدود کننده ایجاد می‌کند و هعی هر روز بیشتر به این نکات منفی توجه می‌کنیم بیشتر باور های ما تقویت می‌شود …

    ما بیاییم توجه ما را از نکات منفی قضیه برداریم بزاریم روی زیبایی های که دارد و اون زیبایی ها را ببینیم و بنویسیم و تکرار کنیم طبق قانون جهان ما هدایت میشویم به زیبایی های بیشتر و این کار را هر روز تکرار کنیم که برای ما تبدیل بشود به یک عادت ، که هر جا میریم بیشتر توجه کنیم به قسمت زیبایی های اونجا ….

    دوم دلیل این نوع نگاه از عدم مسئولیت پذیری است که ما مسئولیت ساختن زنده گی مان را بر عهده نمیگیریم و از اونجا میایم توجیه می‌کنیم برای اینکه خودمان را قانع کنیم که مشکل از من نیست تمام بدبختی و مشکلات را کسی دیگر برایم رقم میزند که این یک نوع بهانه است که مسئولیت زنده گی مان را بر عهده نگیریم و تا زمانیکه تو این نوع نگاه را داری به هیچ عنوان موفق نخواهی شد بخاطر که همیش انگشت اشاره به بیرون از خود و عوامل بیرونی داری به هیچ عنوان تغیر نمیکنی چون که عوامل بیرونی را تغیر داده نمیتوانی زمانی که خودت مسئولیت پذیری به عهده بگیری اون زمان است که می‌توانی خودت را تغیر بدی ….

    خب اگر هر شرایط و زنده گی داریم بیایم مسئولیت به عهده بگیریم اگر نارضایتی وجود دارد خودمان را تغیر بدیم نوع رفتار و افکار مان را

    سومین دلیل مقایسه کردن در شبکه های اجتماعی است

    وای وای وای که این شبکه های اجتماعی ما را نابود می‌کند ما خودمان مقایسه می‌کنیم و این مقایسه کردن ما را نابود می‌کند از اونجای اون ها فقط نکات مثبت زنده کی شان را میزاره یا قسمت زیبای زنده کی شان میزاره و نمیخاد که از مشکلات های داره بزاره و قسمت اندک هایلایت زنده گی شان میبینیم این مارا نابود میکنید

    سپاسگزارم مهربان خدایم تشکر می‌کنم استاد قشنگم بابت این آگاهی های که در. اختیار ما میزاری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: