چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 1 - صفحه 54 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 1495MB33 دقیقه
- فایل صوتی چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 161MB31 دقیقه
بنام خدا،
من هنوز این دوره رو خریداری نکردم،اما تازه بعد از2سال فهمیدم منظورتون در مورد باور چیه،وتغیر دادنش یعنی چی،من حتی الان یکسال دارم باورهای که شما یادم دادید در دوره12قدم رو تکرار میکنم اما میفهمیدم داره نتیجه ایجاد میکنه اما قانونش رو درک نکرده بودم،نمیدونستم چجوری داره اتفاق میفته،باورهای خوب داشته باورهای غلط رو پاک میکرده
من فهمیدم که
قانون دنیا اینکه به هر چی باور دارم طبق همون باور وارد زندگیم میشه،یعنی نتیجه ای که الان دارم،چیزی جدا از باورهام نیست،
الان یکم تنبلیم امد به خودم گفتم ای بابا یعنی بعد از این همه سال و بدو بدو حالا تازه باید بیام دونه به دونه باورهای خرابمو پیدا کنم و برعکسش کنم و تکرارش کنم تا باورهای جدید جایگزین شه،
راستش آره،امر خواسته ای دوست داری بهش برسی راحش همین هست ولا غیر،
واقعا اگر کسی بهت بگه راهی جز این برای خوشبخت شدن در دنیا نیست،میخوای چکار کنی،تا کی میخوای سگ دو بزنی،پس بشین سر مکتب کسیکه این راه هارو رفته،و تجربه کرده و الان نتیجه دستشه،نه کسای که فقط بلدن فک بزنن،هیچ غلطی تو زندگیش نکرده ادعاشون مال خر رو پاره میکنن،
در مورد سوال 1
چه هدفی داری که با تلاش زیاد بهش نرسیدی؟؟؟
من واقعا تنها آرزوم و هدفم اینکه از لحاظ مالی آزادی داشته باشم،و سالهاست که همه مدل زحمت کشیدم اما نشد،اما الان نمیدونم چجوری ولی هر وقت رو برنامه شما کار میکنم،به لطف خدا همه چیز روون تر و بهتر پیش میره
سوال2
چه کسی رو سراغ داری که با تلاس کمتر در مدت زمان کمتر به خواسته مشابه تو رسیده؟؟؟
راستش من هر چی فکر کردم کسی رو پیدا نکردم،الگو های من همشون سالهاست دارن تو شغل هاشون زحمت میکشن اون صبح تاشب تا الان به خواسته های مالیشون رسیدن،شاید بخاطر همین که من همچین الگوی ندیدم خودمم زود به خواستم نرسیدم تا حالا،وگرنه مطمانا کسای هستن
که کمتر از من زحمت کشیدن و به ثروت و نعنت رسیدن،الان که فکر میکنم یک نفر امد به ذهنم پسرعمم خدای تو3سال اخیر عجیب مال و اموالش زیاد شد بعدش هم که ارث براش رسید بعدش تو بانک برنده شد بعدش پدر خانمش کمکش کرد،داداش بهش کمک،کرد کلا از درو دیوار براش بارید،نکته مشابه اون با من اینکه بی نهایت سپاسگذار بودیم،
سوال3
چه باورهای مخرب و ترمز رو میتونی در ذهنت شناسای کنی،که فکر میکنی مانع به خواستت نرسیدن؟؟؟
نمیدونم شاید،باور دارم که تنها راه پولدار شدن مغازه دار شدن هست،چون پدر دوستام اقوام همه کاسبن ولی خودم کارمندم،چون قبلا تو کاسبی شکست خوردم و الان چون پولی ندارم برای شروع دوباره و راه اندازی کسب و کار میگم وقتش نیست،
شاید باور دارم با کار کارمندی آدم هیچی نمیشه،آخرش باید یه پولی جور کنم بیام کاسبی راه بندازم
شاید باور دارم کلا دیگه من تن کار کردن خیلی زیاد نیستم نه حوصلشو دارم نه زانو و کمر درد و و فلان
نمیدونم راستش
اما،باورهای خوب هم دارم که مطمانم راهی وجود داره که من به آزادی مالی برسم
مطمانم فرصت ها بی نهایت هستن
هر اتفاقی میتونه بیفته از طرف خدا که زندگیم ورق بخوره این امکان پذیره
باور دارم خودمو میبینم روزی که رشد کردم دارم میشمارم پول درشت
باور دارم خداوند از هر طریقی خودش صلاح میدونه ثروت و نعنت رو وارد زندگیم میکنه،حالا چه با کارمندی چه با کاسبی،از راه درستش طبیعی ساده راحت منو به نعمت هاش میرسونه مثل این همه ادم که دارن نعمت های این جهان رو تجربه میکنن و سپاسگذارن
من هدف دارم هدفم به درامد3برابر یا بیشتر شدن کارم هست،تلاشی خواستی براش نمیکنم از لحاظ فیزیکی اما واقعا ذهنی خوبم هر ایده هم به ذهنم پیاده میشه انجام میدم
به نام الله یکتا
با عرض سلام و خدا قوت به استاد عزیزم، خانم شایسته مهربونم و تمام دوستان هم فرکانسی ام
یک سوال داشتم و ممنون میشم که اگر کسی میدونه جواب سوال من رو بده و و راهنمایی کنه.
سوالم این هست که: واقعا ما چطوری میتونیم بفهمیم که چه باورهای محدود کننده و ترمزهای ذهنی داریم؟ یا به قول استاد پاشنه آشیل ما چیه؟
چون هر باور محدود کننده و ترمزهای ذهنی رو اینجا میبینم پیش خودم میگم: خب منکه اینطوری فکر نمی کنم و این ترمزهای ذهنی رو ندارم در زندگیم و کارم (به عنوان مدیر فروش).
ولی حتما ته ذهنم، همون باورها یکی از باورهای محدود کننده من و همچنین ترمزهای ذهنی من باشه ولی خودم خبر ندارم و متوجه نمیشم و در کل به آنها آگاهی ندارم و مخفی هستن.
ممنون میشم از استاد گرامی، خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی ام جواب سوال من رو بدن و راهنمایی کنن.
پیشاپیش متشکرم از لطف و محبت عزیزان دلم، در پناه الله یکتا همیشه سلامت، شاد و ثروتمند باشید.
به نام خدا
سلام علی جان ، امیدوارم حالت عالی باشه ؛ یه تمرینی که میتونه برای کشف ترمزهات بهت کمک کنه اینه که وقتی خواسته ها یا آرزوهات رو تو ذهنت تجسم میکنی ، همون موقع چی میاد تو ذهنت و میگه تو به این دلیل نمیتونی ؟؟
چون ما وقتی خواسته هامون رو تجسم میکنیم ممکنه چند ثانیه خوب بریم جلو و صحنه های قشنگ از اون خواسته رو داریم تجسم میکنیم ، بعد یهو یچیزی یه نجوایی تو ذهنمون میاد میگه نه بابا تو لایقش نیستی ، نه بابا اینقدر هم رسیدن بهش راحت نیست ، نه بابا از سن تو گذشته و ….
اون نجوایی که وسط تجسم کردن خواسته هات میاد ، دقیقا همون ترمزهایی هستن که داری و باید روشون کار کنی ؛
امیدوارم مفید باشه برات دوست من ، یاحق
با عرض سلام و خدا قوت خدمت مجتبی عزیزم
خیلی خیلی ممنونم که وقت گذاشتید و زحمت کشیدید به سوال بنده جواب دادید و همچنین بسیار متشکرم بابت توضیحات و راهنماییتون.
امیدوارم باز هم از نظرات و تجربیات دوست گرامی ام بتونم استفاده کرده و نیز در اسرع وقت دوره کشف قوانین زندگی استاد بزرگوارم رو بخرم.
باور دارم که من خالق شرایط تمام جنبه های زندگی ام و کارم هستم، چون من جانشین خداوند رب العالمین در زمین هستم.
باز هم سپاسگزارم مجتبی جان، در پناه الله یکتا همیشه سلامت، شاد و ثروتمند باشید.
سلام دوست عزیز
به نظر من تا قوانین رو نشناسی ، ترمزهاتو هم نمیتونی پیدا کنی.
تا وقتی گام اول رو در مسیر خواسته هات برنداری و ماشین آرزوها و رویاهات حرکت نکنه , ترمز خودشو نشون نمیده
گام اول شناخت مسیریه که قراره توش حرکت کنی(شناخت و تعیین اهدافت)
گام دوم ابزار و ماشینیه که قراره به کمک اون تو این مسیر حرکت کنی (قوانین و هدایت و الهامات خداوند)
گام سوم اعتماد به مالک و خالقت که هم راهو ساخته و هم مرکب رسیدن به مقصدتو
تا زمانی که درگیر ذهن استدلالی و نجواهای اون هستیم قطعا به بیراهه میریم
دستگاه قلبتو روشن کن تا هدایت های الهی رو دریافت کنی(پارازیت های ذهن نمیزارن صدای بیسیم خدارو بشنوی)
تو همین مسیر و در کنار همین دوستان بمون
این مکان مقدس اینقدر چراغ داره که راهو ببینی
با آرزوی موفقیت علی جان
با عرض سلام و خدا قوت خدمت سید حبیب عزیزم
خیلی خیلی ممنونم که وقت گذاشتید و زحمت کشیدید به سوال بنده جواب دادید و همچنین بسیار متشکرم بابت توضیحات و راهنماییتون.
امیدوارم باز هم از نظرات و تجربیات دوست گرامی ام بتونم استفاده کرده و نیز در اسرع وقت دوره کشف قوانین زندگی استاد بزرگوارم رو بخرم.
باور دارم که من خالق شرایط تمام جنبه های زندگی ام و کارم هستم، چون من جانشین خداوند رب العالمین در زمین هستم.
باز هم سپاسگزارم سید جان، در پناه الله یکتا همیشه سلامت، شاد و ثروتمند باشید.
سلام خدمت شما استادعباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان
تشکر میکنم از صحبت های زیبای شما که همیشه برای من در زندگی مثل یک چراغ روشن بودید و هستید
استاد یک سوال دارم اگر ما هدفی داشته باشیم ولی بهش نرسیم ممکنه چون اون هدف و اون خواسته مناسب ما نیست یا باعث پیشرفتی که میخوایم نمیشه پس ما بهش نمیرسیم؟ یعنی ممکنه این نرسیدن شاید مسیر و یا هدف را اشتباه انتخاب کردیم؟ یک مثال میزنم :مثلا من فکر میکنم برای پیشرفتم وارتباط داشتن در جامعه و داشتن درامد باید برم دانشگاه و درس بخونم اماشرایط جور نمیشه مثل اجازه ندادن خانواده برای تحصیل، اجبار خانواده برای ازدواج ،بچه کوچیک داشتن و …. و تلاش من بی فایده شده ایا این نشون میده من کلا مسیر را اشتباه انتخاب کردم و یجورایی میخواد خداوند به من نشون بده مسیر اشتباه هست و این راه تو نیست یا اینکه مسیر درسته فقط ترمز هایی دارم که ندیدم و بهشون توجه نکردم؟
ممنونم که وقت میزارید و کامنت ها را با عشق میخونید
شما بینظیرید و همیشه یک الگو برای من بودید سپاسگزارم
در پناه الله باشید
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان نازنین
آقا من تقریبا 7 سالی هست که قصد دارم درامد بالایی داشته باشم و به لحاظ مالی پیشرفت کنم یه برهه هایی پیشرفت های داشتم اما واقعا قابل توجه نبوده حدود 1 سال و نیم هستش که در حوضه ی اموزش کار می کنم که تقریبا در خوشبینانه ترین حالت درامد بخور و نمیر دارم. علارقم هدف گذاری و تلاشی و که داشتم هیچی به هیچی. پیشرفتی هم اگر هست به شدت کمه
الگودر این زمینه که بسیار زیاد دارم که تو چند ماه درامد خوب و حدود 1 سال درامد خیلی خوب رو تجربه کردن.
بریم سراغ این ترمز ها،آقا من با وجود علم به قانون برای این هدف باور لیاقتمو خیلی بهتر کردم ،
باور درسر داشتن ثروتمندان هم خدایی خیلی بهتر شده
باور فراوانی هم کار کردم
الگوهای موفق هم در این زمینه زیاد دیدم
با تمام اینا تقریبا درآمدم تغییر خاصی نداشت
یه ترمزی که چند ماهی هست پیدا شده و کمو بیش روش کار کردم
چسبیدن به خواسته و ترس و نگرانی هست
آقا من خیلی به خواسته هام می چسبم تمام لذتمو وابسته به خواسته می کنم و همین طرز فکر ترس و نگرانی که خدایا اگه نشه چی؟ هم اضافه کنی می شه یک ترکیب کشنده.
یه چند هفته ای هست که جدی دارم رو این ترمز کار می کنم،با تلاش هایی که انجام دادم یه چند روز رها تر بودم که یکی دوتا نشانه ی گنده دیدم که باور چسبیدنه نزاشت بشه ولی خوب در حدی خوب بود که اگه اوکی می شد با یک پروژه به اندازه ی دوماه و نیم درامد داشتم.
شواهد که نشون می ده ترمز اصلی همینه چون قبلا هم وقتی رها تر بودم خواسته ها راحت تر و سریع تر می اومد.
به امید خدا روش کار می کنم.
اگه در این باره نظری پیشنهادی برام داشتین ممنون می شم راهنماییم کنین.
در پناه حق
سلاااام، عاشقتونم️
دو روزی هست که شدیداً دارم به موضوع این قسمت فکر میکنم.
دیروز برای تمدید گواهینامه م سر از یک بیمارستان در آوردم که در مرکز شهرمان است، یک جای خیلی شلوغ.
هوا به شدت گرم بود و من هم بایستی زودی به سر کارم برمیگشتم . این ها داشت استرس وارد میکرد و حالم را اسیدی میکرد.
یک مرتبه مچ خودم را گرفتم و سریع شروع کردم با خدا گپ زدن و گفتم: ببین خدا جون، فرمون دست خودت ، همه چی رو ردیف کن! بعد کولر ماشین رو تا آخر باز کردم و شروع کردم به لذت بردن.
ده قیقه بعد، کنار خیابان، یک جای پارک باور نکردنی روبروی بیمارستان پیدا کردم.
رفتم داخل بیمارستان. همه جا وحشتناک شلوغ بود. پرسان پرسان رسیدم به مسئول پذیرش مربوطه.
گفتم سلام. بعد پرونده ام را نشان دادم و گفتم: چکار کنم؟
جواب داد: شکر خدا رو کن که بازارش کساده و دست توش کمه! کلا کاری که دست توش کمه، سرمایه گذاری توش ، به نفعه!!
پرونده توی دستم، هاج و واج نگاه میکردم…و به این فکر میکردم که چقدر در طول زندگیم، به خاطر خواسته های کوچک و بدیهی، به خاطر پیدا کردن جاپارکهای زندگیم،سراغ کاسبیهای خز شده و مزخرفی رفتم که تو بازار اشباع شده بودند و صف خرید برای اخذ نمایندگی داشتند…و دریغ از اینکه یک جای پارک برایم ردیف کنند!
خوش بخت و خوش شانس و پولدار باشید️
به نام خداوند هدایتگر
سلام استاد
چی بگم از اینکه چه قدر خدا پاسخ میده به خواسته هام ،اشک تو چشمامه اشک ذوق وقتی میشینم با خدا صحبت میکنم وبهش میگم خداجونم میخوام از همه نعمت هات داشته باشم تجربشون کنم به زیبایی و ازش میخوام که هدایتم کنه برای بهتر شدنم،برای درک آگاهی هایی که منو برای رسیدن به خواستم وعمل کردن بهشون کمک میکنه و خدا که همیشه استجابت میکنه باید گوشی دستم باشه و خدا هدایتی منو نزدیک کنه به این فایل خدا جونم سپاسگزارم…
من این نکته رو خوب یاد گرفتم که هر موقع به تضادی بر میخورم (منی که همیشه دست اشاره به سمت بقیه بود)به خودم یاد آوری میکنم که سمانه تو داری در جهت مخالف قانون عمل میکنی و این هست که نتیجه دلخواه برات به وجود نمیاره
و خیلی وقت ها تضاد ها برام به دو بخش تقسم میشن:
_ تضادهایی که در وجودم باعث میشن خواسته هایی شکل بگیره
_تضاد هایی که همیشه باهاشون مواجه هستم و برام همین طور تکرار میشن مخصوصا در رابطه عاطفی و اینجاست که میفهمم در ذهنم نجواها بیشتر قدرت گرفتن چون باورها والگو های متناسب با اون موضوع در ذهنم ایجاد نکردم به صورت منطقی…
استاد هرچه قدر که میگذره به لطف خدا به خودم به احساساتم بیشتر آگاه میشم بیشتر و بهتر میفهمم که پاشنه آشیل کجاست کمتر توی احساسات منفی می مونم بهتر میفهمم که کجا چی نیازه که منطقی کنم برا خودم و عمل کنم ،
شما قبل از قرار دادن دوره کشف قوانین با قیمت قبلی، خیلی واضح و آشکار بهم الهام شده بود که بخرمش ووقتی دیدمش دیگه یه نشونه دیدم از سمت خداوند هدایتگر..
سپاس فراوان از استاد و مریم جان شایسته…
به نام محبوب مهربانم
سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته مهربان و همه ی دوستان هم مداری ام
خواستم قبل اینکه بیام فایل بعدی رو ببینم کمالگرایی رو بذارم کنار و کامنتای بچه هارو تا جایی که شد بخونم و بیام نظرمو بنویسم بعد برم سراغ فایل شماره 2 که استاد گذاشتن ، تا بتونم با ظرف بزرگ تری برم به سمت دریافت آگاهی های اون فایل ،
در مورد سوال اول ، موضوع من رسیدن به تارگت مالی ای هست که برای خودم گذاشتم که نوسانات زیادی هم داره.
در مورد سوال دوم نه کسی رو از نزدیک نمیشناسم که با تلاش کمتر از من به موفقیت بیشتری در هدف من رسیده باشه.
در مورد ترمزهایی که شناسایی کردم ، هم فکر میکنم کمالگرایی یکی از دلایلش باشه ، وقتی روانشناسی ثروت هارو کار میکنم هنوز میبینم که در باور فراوانی و احساس ارزشمندی مشکل دارم ، عجله دارم و اینم یه ترمزه به نظرم ، انگار تو کارهای دیگه فرصت کاری که من میخوامو میبینم ولی تو کار مورد علاقه خودم اون شرایط دلخواهمو نمیبینم ، از خودم توقعم خیلی زیاده و به خودم خیلی سخت میگیرم ، که تو این مورد آخر اگر دوستان تجربیاتی دارن که تونستن از سخت گیری به خودشون کم کنند ممنون میشم راهنماییم کنید.
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیز ومربم عزیز تر از جانکه خیلی جاها لز استاد پیشی می گیره واین برای من خیلی الگو هستش
من سه سال هست که باز نشسته ام
و هدفم ثروتمند سدن و افزایش درامده
اولش خیلی خوب پیش میره
ولی بعد یکوقفه اساسی توش می افته جوری که تنام انرژی منو می گیره و گرهی پیش میاد که میدونم راحته ولی تمیتونم راهش و پیدا کنم و برام سخته
که میدونم این باگه
بطور مثال الان چند وقته داریم با همسرم سه واحد میسازیم
همه چی خوب پیش رفت و هدفمون این بود که سفت کاری و تمام کردیم یک واحد و بفروشیم
الان تمام سفت کاری تموم شده ولی نتونستیم هنوز واحد وپیش فروش کنیم و عملا کارمون استپ شده
واینقدر دهن ما و درگیر کرده که حلوفعالیتون و گرفته
دوست دارم شما عزیزان کمکم کنید و راهنمایی کنید
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته ی عزیز …
من یک ماه است که کار جدیدی رو شروع کردم وارد شغل جدیدی شدم اما خب هنوز قرارداد نبستیم و حقوق ثابتی که قراره بگیرم هنوز اتفاق نیفتاده و عقب میفته..حتی تبلیغاتم گذاشتم چند روز اول مشتری پیام میداد اما الان اونم نیست.
ترمزی هایی که پیدا کردم یکیش اینه که خب به غیر از حقوق ثابت چون مشاور اون شرکت هستم یک درآمد دلاری هم از هر کلاینت به من میرسه، یه درصدی که حالا متغیر است بسته به پرونده ی مشتری.
و من تو ذهنم میگفتم ااااَ این همه پول و نا خودآگاه خودم رو لایق این درآمد اونم به دلار نمیبینم با اینکه خودم درخواستش رو به خدا دادم.
یک ترمز دیگه اینکه من چون بارها کارارو نصفه ول کردم و کسب مهارتهایی که یه مدت کلاس رفتم و نصفه ول کردم و به جایی نرسوندم باعث شده ک بترسم ، و حتی به خانوادم و فامیل نگفتم این کار رو شروع کردم چون ترسیدم نکنه باز ولش کنم ، چون به خودم ایمان ندارم که میتونم استمرار داشته باشم و اینبار دیگه جواب میده، همش میگم اگه نشه ، اگه باز ول کنم، حتی اگه اونا نخوان… اینا همه ترمزهای قوی هست که باعث شده کارای قرار داد عقب بیفته و حتی مشتری در حد یدونه هم نباشه… خدا هم میگه تو خودت رو لایق نمیدونی از بقیه چه توقعی داری… این کار و درآمدش رو بزرگ کردم تو ذهنم … و تواناییه خودم رو کوچک.
سلام خدمت استادگرامی وخانم شایسته مهربان
من سالها تلاش کردم که قوانین زندگی روبفهمم وروش های مختلفی رو هم امتحان کردم ازجمله شرکت کردن در مجالس روضه ومذهبی وخواندن کتاب های دینی و…
ولی نتیجه نمی گرفتم وهردفعه یه پیشرفتی داشتم ولی آخرسر همش نتیجه زندگی غم واندوه ناآرامی و…بودمن واقعا جزدسته ای بودم که هدف گذاری می کردم وبراش تلاش هم می کردم ولی نتیجه نمی گرفتم
تااینکه بادوره های استاد ازطریق یه دوست آشنا شدم وبعداز آشنایی با دوره های استاد به2تانتیجه رسیدم یکی اینکه استاددرست میگه تا توفرکانس این آگاهی ها قرار نگیری زندگی به صورت الابختکی پیش میره وهیچ وقت حتی به این آگاهی ها نزدیک هم نمیشیم
مورد دوم تا نخوای اتفاق نمی افته من سالهای سال بود که واقعا می خواستم تغییر کنم وهمیشه دنبال درک قوانین جهان هستی بودم تااینکه تو این چندساله آمادگی من تایید شد ومن تومداردریافت این آگاهی ها قرار گرفتم وخداوندراهزاران بارسپاسگزارم
درمورد فایل این جلسه بگم استاد راست میگه مثلا درزمینه روابطم باپدرو مادر واعضای خانواده همیشه تلاش می کردم به همه کمک کنم وخیلی مسائل روگردن خودم می انداختم تااختلافی پیش نیاد وخلاصه به خودم خیلی سختی می دادم تاروابط گرم خانوادگی اتفاق بیفته ولی نتیجه برعکس بود اکثرمواقع احترام من حفظ نمی شد
یامثلا توروابطم بادوستان من همیشه صادقانه برخورد می کردم بهشون پول قرض می دادم وخیلی کارها براشون انجام می دادم ولی احترام من حفظ نمی شدهمش به خودم می گفتم توسیاست نداری باآدم هاچطور برخورد کنی
درمورد سلامتی همش مطالب علمی می خوندم داروهای گیاهی مصرف می کردم سعی می کردم توتغذیه رعایت کنم مزاجم رومتعادل کنم(قبل از دوره قانون سلامتی من به گرمی وسردی غذاهااعتقاد داشتم)ولی باوجود این همه تلاش همیشه مشکل گوارش داشتم
درزمینه کسب ثروت خوب پول می ساختم ولی باسختی چون باورم این بود که پول به راحتی بدست نمیادحالا همین پول هم همش قرض می دادم بادیدگاه کمک کردن به دیگران وبعدش هم که قرض دادن روترک کردم نمی دونستم چی کارکنم که چندبرابرش کنم توکل معامله رو نداشتم اصلا سود کردن رو حرام می دونستم
درزمینه معنویت همش نمازم رو می خوندم تواکثرمجالس مذهبی دعای کمیل دعای توسل شرکت می کردم ولی هیچ وقت حتی به خدای واقعی نزدیک نشدم
درموردموضوعاتی که توضیح دادم افرادی رو به یادمیارم که خیلی زوددرزمینه مالی پیشرفت کردند ازدوستان من بودن یا درزمینه روابط ازدوستان واعضای خانواده کسانی بودن که بدون زور زدن وفداکاری کردن روابط عالی داشتن درزمینه معنویت کسانی روبه یادمیارم که بدون شرکت کردن درمجالس مذهبی وشب قدر دعای کمیل و.. سرشارازآرامش درونی بودن وخداروشناخته بودن
الان موضوع باورها روتاحدودی درک کردم ومسیردرک آگاهی ها روادامه میدم واعتراف می کنم به گوش دادن فایل ها دوره های استاداعتیادپیداکردم وروزی نمیشه که سایت استادعباس منش رو چک نکنم وهمیشه دنبال یه فرصتی می گردم که فایل های سفرنامه رونگاه کنم یاآگاهی ها رودنبال کنم
خدا روهزارمرتبه شکر خدای واقعی روشناختم وتلاش می کنم موحدواقعی باشم وتوحید رودر جهان گسترش بدم
دوستون دارم عاشقتون هستم