چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 1 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 1
    301MB
    44 دقیقه
  • فایل صوتی چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 1
    42MB
    44 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

343 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عرفان ملاباقر گفته:
    مدت عضویت: 989 روز

    سلام به استاد عزیزم

    خیلی خوشحالم که راجب این موضوع شما فایل گذاشتید چون من خودم با ندونستن این نکاتی ک شما گفتید یک بار مهاجرت کردم و با شکست روبرو شد و من بعد اون شکست انگار که اصلا مهاجرت کردن از تو ذهنم کنده شد و اصلا هیچ فکری هم راجبش نیست از این مواردی ک گفتید

    تقریبا میشه گفت به لطف خدا من با دوتاشون اوکی بودم ک همین باعث خوشحالیم و البته پاشنه ی اشیل خودمروهم پیدا کردم وابستگی عاطفی من ب شدت وابسته خانوادم هستم و چند وقتیم هست که نشونه ها داشتن بهم این قضیه رو نشون میدادن و این فایل باعث. شد عمیق تر بهش فکر کنم و محکم تر تصمیم بگیرم راجبش و به کمک خدا این موضوع رو حلش کنم

    خدایا سپاس گزارم ازت که انقدر خوب منو هدایت میکنی به راه راست

    سپاس گزارم از استاد بی نظیرم خوشحالم که هدایت شدم کنار شما باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  2. -
    Mahdi Atharipour گفته:
    مدت عضویت: 2090 روز

    سلام

    در مورد مهاجرت چقدر زیبا و موشکافانه استاد ریز نکات‌رو باز کردند و تکلیف اکثریت‌رو روشن کردند.

    بنظر منم کسی ک ب حاشیه امن زندگی خودش چسبیده ب حقوق ماهیانه و زندگی آروم و بی دغدغه‌ای ک برای خودش ایجاد کرده، کسی ک نمی‌تونه حتی بصورت شغل آزاد برای خودش درآمد داشته باشه و ریسک پذیری پایینی داره اصلا نباید ب مهاجرت و این حرفها فکر کنه.

    کسیکه توان دوری از دلبستگی‌هاش‌رو نداره کسیکه ترس‌های زیادی داره کسیکه ریسکش پایینه وابستگی زیاد داره کسیکه حرفهای منفی زیادی شنیده و تحت تاثیره، کسیکه نمی‌تونه تغییر کنه و هرجابره می‌خواد اونجارو با افکار خودش تغییر بده نه خودش و طرز فکرش‌رو ، همون جایی ک هست بمونه خیلی بهتره در نهایت 2 تا سفر بره و برگرده ببینه میتونه اونجا باشه یا بمونه یا نه؟

    درصد خیلی کمی هم فقط می‌خوان از ایران برن ک راحت مشروب بخورن، آزادی براشون راحت لباس پوشیدن و مشروب خوردنه فقط این چیزا براشون مهمه وگرنه با همه‌چیز جاییکه دارن توش زندگی می‌کنند اکی و راحتند.

    مهم بنظر من نیازهای اساسی و پایه‌ای زندگیه ک باید تو جاییکه می‌خوایم درونش زندگی کنیم اونجا بهشون برسیم و پیداش کنیم.

    من خودم قبلا کارم دریافت اقامت قانونی اروپا بود و برای نزدیک ب 350 نفر اقامت گرفتیم، همون موقع هم افراد زیادی ب ما مراجعه می‌کردند و پس از بررسی مدارک و پیش نیازهای اونها ب همه اعلام می‌کردیم ک کسانیکه کارمند و حقوق بگیر هستند اصلا نباید برای اقامت حتی اگر در حال حاضر توان مالی دارند اقدام کنند، ب چندین دلیل :1- اونها از پس هزینه‌های دریافت، و تمدید اقامت ، بلیط پرواز ، رفت و آمد و موندن تو کشور مقصد برنمیان 2- کسیکه تا الان با دریافت حقوق زندگی خودش‌رو گذرونده، اکثرا توانایی ساخت و ایجاد پول تو محیط خارج از اون اداره و شرکتی ک بوده‌رو نداره 3- کسیکه تو شهر و کشور خودش اونقدر ریسکش پایینه، رفتن ب جاییکه برای اولین بار داره میره زبانش رو بلد نیست منطقه‌رو بلد نیست درآمد نداره ارتباط نمی‌تونه برقرارکنه و … اصلا کار درستی نیست و براش ما اقدام نمی‌کردیم.

    مثلا همون مواقع من ک از اولین سفرم از اروپا برگشته بودم پسرعموم ک با حقوق کارمندی برای خودش راحتی نسبی‌ای رو فراهم کرده اومد پیش من و خیلی استقبال کرد و ماهم از خیلی وقته ک می‌خوایم مهاجرت کنیم و این کشور جای موندن نیست و …. مدارک اولیه‌رو برای خودش خواهر برادر پدر مادر و کل خانواده‌رو داد ک ما همه می‌خوایم از ایران بریم برای ما از سفارت وقت بگیر و … ولی وقتی ب مبلغ اقامت ک رسید همه‌ی اون خواستن و اون مشکلات جامعه‌ی ایران همه از بین رفت و ….

    مثل چند نفر دیگه از دوستان و همبازی های دوران بچگیم ک همه دوست داشتن هرچی ک الان دارن حفظ بشه هیچی تکون نخوره و اقامت اروپا و امریکا و کل جهان هم براشون مفت و مجانی بدون کوچکترین تغییر در زندگیشون براشون ایجاد بشه و برن عشق و حال کنن.

    درسته ک استاد اینجا گفتند ک هیچی نفروختند و تمام املاک و دارایی‌های خودش‌رو اینجا حفظ کرده ولی کلی پول خرج کرده کلی ریسک کرده ، شرکتش منبع درآمدش‌رو ازبین برد و پاشد ریسک کرد رفت همه‌جارو گشت و در نهایت تو امریکا ساکن شد، مهاجرت دل می‌خواد جرات می‌خواد پول می‌خواد ریسک کردن داره ولی در نهایت برای کساییکه آمادگی و اشتیاقش‌رو داشته باشند بهشت رو خواهند دید در رویاهای خودشون زندگی خواهند کرد.

    من خودم 3/5 سال اقامت اروپارو داشتم سفرهای زیادی‌رو داشتم و الان دارم باورهای خودم‌رو برای راحتتر رسیدن ب امریکا گسترش می‌دم باورهای مناسب می‌سازم روی خودم کار می‌کنم و تا الان ک اقدام نکردنم فقط بخاطر موانع پول بوده چون دوست دارم با پول برم با آزادی مالی و خاطر برم دوست نداشتم هرگز جایی پناهنده بشم مثل وقتی اروپا بودم هم آزادی داشتم هم آرامش هم سرم بالا بود و پررو بودم کسی نمی‌تونست اونجا ب من حرفی بزنه، چون مالیات می‌دادم پول تو اونجا تزریق کرده بودم و شرکت خودم‌رو داشتم.

    شرایط رو باید ایجاد کرد باور باید ساخت هزینه باید پرداخت و از زندگی لذت برد

    ب امید رسیدن ب رویاهامون

    ب امید مهاجرت برای خودم و اونهایی ک واقعا دوست دارن

    ب امید موفقیت‌های روزافزون ک معمولا اوناییکه مهاجرت کردند جزو موفقت‌ترین افراد جامعه بودند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    لیلا شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1179 روز

    ب نام خدای مهرباان!!! سلام ب استادعزیزم ومریم نازنینم وسلام ب همه دوستای گلم ! استادجان قبل شروع نوشتن تشکر میکنم بابت تمام زحماتی ک برای این سایت ارزشمند می‌کشید! باگوش دادن ب این فایل ارزشمند متوجه شدم من اصلا وابستگی ب چیز خاصی ندارم ولی انگیزه خیلی قدرتمند هم برای مهاجرت ندارم من از سن 16 سالگی از شهرخودم ب تهران مهاجرت کردم یعنی ازدواج کردم اولش برام سخت بود ولی کم کم عادت کردم ،رابطه ام باهمسرم خوب نبود هیچ فامیل یاکس کاری جز خدا اونجا نداشتم درسن 18سالگی تنهادوباره برگشتم ب شهرخودم از فرزندم هم دور شدم وخلاصه همه چی دس ب دس هم دادن من وابستگی نداشته باشم من مسافرت‌های زیادی ب شهرهای ایران داشتم درهمین مسافرت‌ها چیزهایی یادگرفتم ک در زندگیمون ب دردم میخوره در سفرهایی ک داشتم گاهی ب تضادهایی برمیخوردم ک اول زجرآور بود ولی ب مرور زمان بهتر شدم مثلا گاهی سرویس بهداشتی در دسترس نبود مجبورمیشدم در بیابان باامکانات کم،مشکل حل میکردم یا گاهی اونقدر هوا گرم میشد ک از گرما میخواستم هلاک شم یا غذا ب موقع نمیشد بخورم ازگرسنگی سردردمیگرفتم یا کم خوابی ووو خیلی چیزای دیگه ک منو ساخت و من تو سفرهایادگرفتم اینکه هیچی سخت نگیرم باامکانات کم هم میشه مسافرت کرد واگ خودتو وابسته چیزی نکنی کمتر ادیت میشیم بیشتر اززندگی لذت میبریم ، درمسافرت یاد گرفتم همه چیو راحت بگیرم رها باشم فقط لدت ببرم از داشته هام الان بگن بیا بریم آمریکا یا ی جایی ک تنها خودم باشم و کسی نباشه ذهنم هیچ مقاومتی نداره فقط فعلا انگیزه ام اونقدری بالا نیس ک ب مهاجرت فکرکنم البته وقتی سریال بهشت درزندگی یا سفر ب دور آمریکا رو میبینم دلم میخوادبیام آمریکا ومثل شما تو ی خونه پراز درخت رودخانه حیوانات اهلی باشم ولی این دلیل نمیشه تصمیم قطعی بگیرم بیام آمریکا فکرکنم فعلا گزینه خوبی برای مهاجرت نیستم. استاد جان منتظر فایلای بعدیتون هستم استادجان ومریم عزیزم دوستتون دارم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  4. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1240 روز

    سلام به استادترین استاد دنیا

    میخوام ایندفعه اول با تک تک وجودم تعریفتونو بکنم استاد ,این همه کمالات و فهم و درک از کجااا میاد استاد؟چرا هرچقدر بخوام ازتون یاد بگیرم بازم یه اقیانوس دیگه مونده ,اصلا انگار اموزشاتون به دریا وصله,چجوری بگم اندازه ی دوست داشتنم رو به شما!!

    نمیدونم این اگاهی ها چجوریه که یهو همه ی افکارت رو میریزه بیرون ,استاد خیلییی مواقع اینطوری برام رخ داده شما با یه فایل انگار صحبت ها میره تو ناخوداگاهم و یه سری اون ته ها افکارمو میاره میکشه بیرون

    قبلا که تازه باهاتون اشنا شده بودم وقتی خیلی از فایلهارو میدیدم که راجب مهاجرت بود من انقدر درکم سطحی بود که فکر میکردم منم باید مهاجرت کنم بعد کامنت بچهارو میخوندم که مهاجرت کردن دختر تنها پاشده از شمال رفته مشهد بعد فکر میکردم خودمو باید پوش کنم که منم پاشم برم تنها یه شهر دیگه و تو خوابگاه و فلان تا موفق بشم ,وقتیم خب افکارم این مدلی بود دقیقا کانون توجهم هدایتم میکرد به همچین کامنتهایی و اون شخص هم نمیومد بگه اقا واااقعا خوشبخته؟منم همچین افکار توهمی را داشتم که باید مثل اواره ها قید همه و همه چی را بزنم و برم تو یه شهر دیگه که خدا هدایتم کنه یکی نبود بگه شهر خودت هدایت و کمک نبوده؟!این دیگه افکار من بود چه کنم ,از کج فهمی به خدا پناه میبرم

    ولی الان خیلیییییی لذت بردم که انقدر منطقی برامون توضیح دادید که اولا همه جا پرفکت نیست دوما مهم خوشحبتی از نگاه توعه که مهمه

    استاد بخدا این فایل ارزشش نبوده  که رایگان بزارید اگه ببشتر گوشش بدیم این توهماتی که خیلیم تو سایت میبینم رفع میشه ,اینکه هنوز شاید تو نگاه و فکر خیلی از ما اینه که مهاجرت که کردیم مثل استاد اونوقته که به اهداف و خواسته هامون رسیدیم,من چندتا دوستانم که سه چار سال پیش رفتند امریکا و ایتالیا وقتی میپرسیدم چطوره جواب اینه هنوز فرقی با ایران نداره ,اگه الان انقدر پول ندارم که نمیتونم مثل استاد چندماه برم مسافرت این یه توهمه وقتی رفتم امریکا میتونم مثل استاد یه تراک و کمپر بخرم بندازم روش و برم چندماه سفر ,استاد بخدا ما نگاه ریشه ها نمیکنیم و فقط میخوایم ویتریمونو شبیه شما کنیم و بعد نارضایتی پیش بیاد که حتما فلوریدا خوبه که استاااد گفته یه بارم فکر نکردیم اب و هوا شرجیشو میپسندیم یانه

    حالا این نگاه مهاجرت توهمی خیلی ریشه دارم هست اخه از بچگی هی شنیدیم گفتن خاااارج فلانه و خاااارج برم فلام و بیسار میشه که واقعا الان ته ذهن و باورام هنوزم یه چیزی هست که میگه وقتی بری امریکا فلان میشه,این شرک مخفی رو الان با نوشتن درکش کردم

    استاد حق ندارم عاشقت باشم؟!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  5. -
    مژگان گفته:
    مدت عضویت: 996 روز

    سلام خدمت استادعززززیزومریم جانم

    وهمه همخانواده عباسمنشی ام در سراسر جهان پهناور خداوندانشالله همه در سایه لطف خدا باشیم.

    استاد جان باز هم ازتون بی نهایت سپاسگزارم که وقت گذاشتید و ما رو راهنمایی کردید همه افراد خونواده بزرگتون کهنیاز به این راهنمایی داشتن خدارا شکر.استاد جان تا حالا دقت کردین اگه طبق گفتتون خودتون اکثرا تنها بودید ولی الان چه خونواده بزرگی دارین هر جا پا بزارین با اغوش باز و لب خندون میپذیرنتون.خوش به سعادتتون امیدوارم مثل یه پدر مهربون ودلسوز همونطور که تا حالا بودین بالا سرمون باشید وراهنماییمون کنید وهمه رو دور هم نگه دارید.

    استاد جان راجب شرایط مهاجرت بگم .اول اینکه من ازدواج که کردم سالها از شهرم دوربودم ولی حدودا دوسه ساعتی فاصله بود ولی اونوقتها اینقدر وابسته بودم که هریک ماه یه هفته تا ده روز میرفتم خونه پدرم اخه طاقت دوریشونو نداشتم واینکه ما چند تا خواهر برادر بودیم والان تنها شدن برام سخت بود .

    ولی با گذشت زمان واتفاقات که مثلا یه باش نزدیک دوسال برای درمان فرزندم مجبور بودم تهران باشم و همینطور مسائل متفاوتی که پیش اومد مدت زمان تحمل من بیشتر وبیشتر شد .

    تا الان که 8ساله باز ازاونجا مهاجرت کردیم واومدیم اصفهان وحدود7-8ساعت دور شدم واز وقتی اومدیم من سالی یه بار عید به عید رفتم که امسالم هنوز نرفتم.استاد جان یه سوال من دیگه دوست ندارم برم شهرمون چون همونطور که میدونید پیش هر کس میشینی حرف از دولت واقتصاد وبیماری پیش میارن ومنم کمتر از یه هفته نمیتونم بمونم چون کار همسرم خوزستانه منو میبره خودش از سر کار که برگشت میاد دنبالم باهم میایم حالا یه چیزی که اذیتم میکنه بی قراری پدر مادرمه واین عذاب وجدان پیش میاد که نمیای به ما سر بزنی حتی دور به دور واینکه میگن نمیای اگه اتفاقی پیش اومد خودت یه عمر پشیمون میشی که نیومدی .این مسئله خیلی منو اذیت میکنه از اونورم برم مثل قبل کل انرژیم تخلیه میشه وبرگشتم با حال خراب باید از اول شروع کنم .استاد جان خواهش میکنم در این مورد راهنماییمون کنید احتمالا این سوال خیلی از افراد باشه که باعث میشه توشک باشیم.

    ولی از اخلاق خودم بگم من همش دوست دارم برم هر جا میرم خیلی لذت میبرم همش تعریف وتحسین میکنم حتی با انکه از اثرات تحسین نمیدونستم قبلنا ولی یه چی تو قلبم شارژمیشه وهمش از زیباییها مخصوصا طبیعت میگم از درختا برگا هوا … طوری که دیگه بهم میخندن .

    ولی بعد یه مدت دیگه برام تکراری میشن وبه چشم نمیان باز دوست دارم برم در مورد همه چی اینجورم خونه حتی افراد ووسایل همسرم همیشه به شوخی میگه خدا به من رحم کنه از من خسته نشی .استاد باور میکنید اونم شانس اورده همیشه خونه نیست.

    واز اون طرفم چون من شرایط شما را ندارم و نمیتونم هرجا دلم خواست برم اذیت میشم وخلق تنگ میشه خیلی از شهرهای ایرانو رفتیم ولی امسال عید که رفتیم یزد تو مسیر خیلی ناراحت میشدم استاد لامصب یه بوته خار هم نبود اونم بهار که همه جا سر سبز وقشنگه وتو دلم غر زدم چرا قبول کردم ولی از اونور حرفای شما توگوشم میپیچید که تجربه کنم مکان جدید ولذت ببرم.

    ولی خدایی شهریزد برا دوروز بودن خوب بود البته این نظر منه که فقط طبیعت وجاهای سرسبز وپردرخت ودوست دارم از کویر وخشکی ومکان های قدیم میتونم بگم متنفرم و هر کار میکنم نمیتونم اونجاها لذت ببرم.

    استاد من عاشق سفرم چون هر لحظش یه اتفاق جدیده یه خاطره است انسان های جدید ادابورسوم جدید غذای جدید میبینی موقعیت های نو وتو سفر من اصلا گم میشم اصلا خودم نیستم استاد باور میکنید اصلا خونمونو فراموش میکنم یادم میره چی داریم نداریم اصلا ذهنم نمیخواد بهشون فکر کنه واینقدر دور میشه که وقتی برمیگردیم به زور باید با خودم بیارمش از اونورم جای بعضی چیزا رو که گذاشتم فراموش کردم واین برام خنده داره که من چقدر غرق سفر شدم.

    استاد سفر خارج هم داشتیم البته کشورهای مختلف نه ولی اونجا هر بار جاهای جدیدشو رفتیم الانم دلم بد جور هوای سفر خارج کرده انشالله جور بشه سپردم خدا جونم خودش ردیفش کنه مثل همیشه.

    استاد من بیشتر از مکانها ووسایل مدرن وجدید خوشم میاد از رنگهای زیبای هر چیز استاد من عاشق رنگم هر چیز رنگی که میبینم مثل بچه کوچیکا اینقد ذوق میکنم همیشه میگم خدا هم عاشق رنگاست چون حتی ماهیهای تو دریا رو هم اینقد رنگی وزیبا نقاشی کرده رنگای زیبای زیبا که تو طبیعت هست منو دیوونه میکنند وهمیشه از افرادی که از رنگهای تیره استفاده میکنم میپرسم چرا ؟ مگه نمیبینید خدا همه چیو رنگی افریده غیر شب که اونم برای خواب واستراحته که چشامون بسته است.اخه متاسفانه تو کشور ما تیره پوشیدنو مساوی با سنگینی ووقار میدونن.

    استاد من همیشه به همسرم وبچه هام میگم من میرم من اینجا نمیمونم باید بریم یه جای عالی که هم طبیعت زیبا داشته باشه با بارون فرررررراوون وازادی که اگه دلت خواست برا کسی دست تکون بدی سلام بدی ولبخند بزنی اونا هم متقابلا با محبت بهت نگاه کنن واز لحظاتت لذت ببری.

    استاد جان بارها شده دارم کاری انجام میدم یه لحظه حسم گفته تلوزیونو باز کن بعد یه شهر زیبای زیبا یه محیط سبز وقشنگ بعد من نمیدونم چطوری ولی خودمو اونجا میبینم وشگفت زده میشم .

    الانم مدتهای زیادی وقتی به وسایلم نگاه میکنم به همسرم میگم ماخواستیم از ایران بریم باید اینا رو چکار کنیم همسرمم میگه به موقش یه کاریش میکنیم خلاصه بگم هوای رفتن نمیزاره بخوام چیز اضافی بخرم .

    تنهامورد زبانه که چون خیلی خودم علاقه به یادگیری دارم وهر چیزیو زود یاد میگیرم مطمئنم اونم راحت میتونم حل کنم فقط اولش مشکله که استاد جان لطف کنید دراین مورد راهنماییمون کنید که ایا راحته یا حتما باید اینجا یاد بگیریم اخه اینجاچون تو محیط نیستیم زود یاد میگیریم ولی زود هم از یادمون میره .

    انشالله هر چی خیره برامون اتفاق بیفته دستان خدارا باز میزارم خودش بهترین رو برام رقم بزنه اون قادر مطلقه وبهتر از خودم خیرو صلاحمو میدونه.درپناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      هانیه عبدالملکی گفته:
      مدت عضویت: 884 روز

      سلام به دوست عزیزم و استاد گرامی مان و خانم شایسته عزیزم

      ممنونم از کامنت خوب و پر از توضیح شما.

      در راستای کامنت شما این سوال هم برای من به وجود آمد که با توقعات و انتظارات والدین که حال ما را بد میکند و ما را دچار عذاب وجدان، احساس گناه و ناکافی بودن میکند، چه طور باید کنار بیاییم؟

      آیا همه فرزندان باید کارهای خوب مساوی یکدیگر برای والدین انجام بدهند؟ یا هر فرزند می‌تواند سبک شخصی خودش را داشته باشد؟

      و در جامعه بسیار مشاهده میکنیم که فرزندانی که به علت دور بودن و مشغله‌های دیگر امکان رسیدگی کمتری به والدین خود را دارند، در سهم اموال پدر و مادر هم صاحب مقدار کمتری می‌شوند، و یا حتی بی‌نصیب می‌مانند!

      کاری که من خودم انجام دادم این بود که در لحظه‌ی حال و با خانواده‌ای اکنونم زندگی کنم، نه خانواده‌ی کودکی ها و نوجوانی‌هایم. و هر وقت در کنار والدینم هستم، خالصانه هر کاری از دستم برمی‌آید انجام دهم و با توجه کردن به زیبایی هایی که میتوانم در وجودشان پیدا کنم، نهایت لذت را از وجود پر از مهر آن‌ها ببرم…و هیچ توقعی از مهر و محبت و اموال آنها نداشته باشم و تمام خواسته‌هایم را از خدا بخواهم و خداوند هم همیشه من را راضی کرده است

      پر روزی و سلامت باشید در پناه خداوند قدرتمند، رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مژگان گفته:
        مدت عضویت: 996 روز

        سلام به روی ماه وقلب پر مهرتون

        دوست عزیزم ممنون که کامنت منو با دقت خوندین وسوالی که داشتم رو واضح وروشن تر بیان کردین امید وارم استاد عزیزمون جوابمونو بده وما رو از این حس بد که اطرافیان بهمون میدن نجات بده چون ما تمام تلاشمونو میکنیم که کنترل ذهن داشته باشیم وحسمونو خوب نگه داریم اتفاقا دیشب یکی از نزدیکان زنگ زده بود وهی میگفت تو نمی ری تو کم زنگ میزنی فردا بچه هات هم باهات این میکنند اون میکنن دیدم میخواد حس بد بده بهش گفتم خوب این که اخلاق وعادت منه میدونم حالا از خودت بگو وطرف حرفشو عوض کرد .

        انشالله با راهنمایی استاد جان این مسئله رو هم حل میکنیم.

        تا زمانیکه خدا حواسش بهمون هست ودر مسیرش حرکت میکنیم واز اونجایی که خدا جونم شادی وحال خوب وموفقیت ما رو میخواد یه راهی پیش رومون میزاره برای حل مسائلی که خودمون از درست نادرستیش شک داریم .

        در پناه خدا باشیدهر لحظه شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حمیده امیری گفته:
    مدت عضویت: 720 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و مهربانم

    چقد تعجب کردم وقتی دیدم فایل جدید در مورد مهاجرت روی سایت اومده

    چون امروز صبح که از خواب بیدار شدم همش به این فکر بودم که کاش الان کنار نامزدم در استرالیا بودم و خیلی بی تابی و حس بدی داشتم ولی فایل های نحوه ی رسیدن به خواسته ها رو گوش دادم و کمی حالم بهتر میشد ولی بازهم میگفتم چرا درین مدت سه سال از نامزدم دورم و این اواخر که خیلی وضع رابطه مون به مشکل خورده و این که دورم خیلی عذابم میده گاهی ولی با فایل های شما خیلی حالم بهتر میشه و کوشش میکنم در دل این تضاد ها راه حل پیدا کنم و خدا رو شکر خیلی از باور های محدود کننده ام رو شناسایی کرده ام و کنترل شان کرده ام ولی بازهم این باور ها زیادند و من خودم رو ناتوانتر احساس میکنم. چون امسال قبل محرم خیلی میخواستم برم کنار نامزدم ولی نشد که نشد و دلیلش را هم می‌دانم که بخاطر باور های محدود کننده ام هست در مورد روابطه عاطفی و باور های مخرب در مورد کار و درآمد.

    ولی با فایل امروز شما فهمیدم که من و نامزدم کاملا مناسب مهاجرت هستیم چون کاملا عاشق دیدن زیبایی ها نوآوری و تجربه های جدید هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  7. -
    رویا جوهری گفته:
    مدت عضویت: 2180 روز

    سلام استاد عزیز..

    اول از زیبایی کاور فایل بگم..

    من عاشق این رنگ‌بندی ام

    سرمه ای خوشرنگ لباس تون

    خاکی کلاه

    و زمینه کرم قهوه ای پشت سرتون

    و نور زیبای اون چراغ زیبا

    همه چیز خیلی در هارمونی بی نظیری کنار هم قرار گرفتن..

    خداروشکر برای این زیبایی

    و شکر برای چشم های سالم من که میتونن این زیبایی ها رو ببینند..

    به نکات جالبی اشاره شد.

    و من در همون مورد اول استاپ میکنم

    چون انگیزه قوی و بالایی برای مهاجرت ندارم

    همیشه فکر میکنم اول باید همینجا شخصیت خودم رو بسازم و بعد در جای جدید با چالش های جدید خودم رو رشد بدم..

    جالب بود، یه ساعت بعد، همسرم که از بیرون اومدن خونه ، یهو میگه رویا دلم میخواد مهاجرت کنیم..

    (البته عموما ایشون رویاها و آرزوهای یهویی شون رو ب زبون میارن و خیلی جدی نیستن و باوری در پسش نیست. فقط یه خواسته ست)

    اما برای من جالب بود ..

    و یه نشونه

    فعلا که مهاجرت بسیار برام سخت بنظر میاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  8. -
    حسین دانش خواه گفته:
    مدت عضویت: 752 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم دلم و مریم خانم عزیزم و تمامی اعضای این خانواده توحیدی عزیز

    استاد در مورد مهاجرت میتونم ساعت ها حرف بزنم ساعت ها در مورد خوبی ها و زیبایی ها و نکات مثبت مهاجرت صحبت کنم …

    استاد فرمایشات شما کاملا صحیح است و طبق گذشته و تجربه ایی که من داشتم چون من بچه طلاق هستم از کودکی خیلی مهاجرت داشتم یعنی از بچگی 5سالگی و هنوز یادم هستا مد خاطرم یه کوچولو هست و تا همین الان که 25سال دارم بسیار زیاد کار عوض کردم بسیار زیاد مهاجرت داشتم خارج کشور داخل کشور و کلا روحیم واسه مهاجرت بی نظیر هست …

    میخام در مورد نکات مثبت مهاجرت کردن صحبت کنم به امید خدا:

    شجاعت یعنی من شجاعتی دارم که اصلا غیر قابل تصور خیلی هاست

    استاد الان یه موضوعی آمد تو ذهنم دیروز برام اتفاق افتاد همین الان تایپش میکنم :

    من تهران زندگی میکنم و کارت ملیم رو 2سال پیش توی استان خوزستان شهرستان شوش دانیال سفارش داده بودم بعد از دوسال پریروز متوجه شدم کارت ملی آمده اداره ثبت احوال شوش دانیال و باید برم حضورا بگیرم کارت ملیم رو و به صاحب کارم گفتم گفت میری از کارت سه روز عقب میفتی اما قلبم می‌گفت برو پریشب ساعت 8نیم شب هیچ اتوبوسی نبود همه سایت ها پر بود قلبم گفت برو ترمینال رفتم و اتوبوس گیرم آمد بهترین جا پیش راننده و ساعت هشت صبح رسیدم شوش خداوند شاهد هست رفتم توی اداره ثبت احوال 5دقیقه ایی کارم انجام شد آمدم بیرون و باید برمیگشتم به تهران کلا رفتم دیدم اتوبوس ها همه پر هستند و گفتم هوایی بریم دیدم همه پرواز ها تا شب پر هستند منم ساعت 9صبح بود و دوست داشتم واسه دوساعت دیگر پرواز داشته باشم و تا ظهر تهران باشم قلبم گفت برو فرودگاه اهواز خداوند شاهده گفتم چشم ماشین دربست کردم از شوش دانیال تا فرودگاه اهواز رسیدم فرودگاه رفتم شرکت هواپیمایی کارون گفتم تهران اولین پرواز کی هست گفت نیم ساعت دیگه حالا پرواز پر و 10نفر هم زودتر از من آمده بودن که اگر جا هست سوار بشن خانم منشی بهم گفت این 10نفر زوتر از شما آمدن باید اینا سوار بشن بعد جا بود شما باید سوار بشی من خیالممم راحت بود باورتون نمیشه یه ربع بعد کارت کشید پول بلیط رو و بهم گفت برو کارت پرواز خودت رو بگیر رفتم کارت پرواز بگیرم یه خانم اونجا بود گفت اجازه بده زنگ بزنم به هواپیما ببینم جا داره بهت کارت پرواز بدم من خیالم راحت بود خلاصه یک دقیقه ایی نشد بهم کارت پرواز داد گفت برو وارد گیت شو رفتم و وارد شدم و رفتیم سوار هواپیما شدم تا رفتم داخل هواپیما خلبان یا کمک خلبان بهم گفت برو آخر آخر هواپیما وایسا تا من جاتو تعیین کنم همه نشستن بعد جا برای من نبود باز خیالم راحت بود از آخر هواپیما باورتون نمیشه آمد بیام اول هواپیما یه جا خالی بود ردیف اول بغل شیشه بهترین جای ممکن و من نشستم اونجا و 1ساعته تقریباً رسیدم تهران و تجربه اولم بود از سفر هوایی و چقدرررررررررررررررررررررر لذت بردم و حالا استاد یه نکته میخام بگم..

    وقتی حرکت کنی درها باز میشود نقطه تمام

    استاد ایمان به همین شکل به وجود میاد دیگه الان من لمس کردم با تمامی وجودم که اگر حرکت کنم جهان درهارو باز میکند نقطه تمام …

    پس با تمام وجودم حرکت میکنم

    دوستدارم استاد عزیزم

    در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  9. -
    متین کریم زاده گفته:
    مدت عضویت: 789 روز

    سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته محترم ، من از کشور افغانستان هستم و بخاطر شرایط کشورم مجبور به مهاجرت شدیم و خیلی از کشورها را رفتم زندگی کردم و خیلی خوب این حرفهای شما را درک میکنم ، و براستی کسی که هدفهای خوب نداشته باشه برای مهاجرت زندگی خیلی سخت میشه برایش یاد حرف شما افتادم که گفته بودید کسی که از شرایط فعلیش ناراض باشد و نتواند از اون شرایط به ظاهر بد به حال خوب برسد هر جایی که برود زندگی روی خوشش را نشان نمیده حتا با ازدواج کردن، خودم چهارده سال میشه که در اروپا زندگی میکنم اوایل خیلی سخت بود چون مشکل زبان و و و را داشتم و الان به گذشته خودم که نگاه میکنم میخندم که چقدر افکار منفی زیادی داشتم و خداوند را شکر میکنم که اون روزها گذشت و البته دلیلش خودم بودم با فکرهای منفی که داشتم از همه توقع داشتم غیر از خودم ، ممنون خداوند هستم که روز به روز زندگیم بهتر میشه، هر وقت حال دلم خوب است معجزات خدا را می‌بینم که و پاداش میده ، خداوند را شکر میکنم که استادی مثل شما دارم ، برای شما از خداوند آرزوی سلامتی و طول عمر زیاد و با سعادت را خواهانم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  10. -
    مرضیه و حسین گفته:
    مدت عضویت: 1168 روز

    هاجر:

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته، امروز صبح تو محل کارم با دقت به صحبت های شما در مورد مهاجرت و اینکه افرادی که چه ویژگی هایی دارند برای مهاجرت مناسب هستند (و یا بهتره بگم برای مهاجرت چه ویژگی هایی رو باید داشته باشیم) گوش دادم و خوشحالم که در مورد این موضوع که برای من خیلی مهم هست فایل گذاشتید ممنون از شما

    من وقتی بچه بودم و حتی تو دوران ابتدایی و راهنمایی همیشه دوست داشتم از محلی که ندگی میکنیم برم و تو شهر اصفهان زندگی کنم، وقتی تو سن 15 سالگی برای زندگی به اصفهان رفتیم تونستم خیلی سریع و راحت با مدرسه جدیددوستان جدید و محیط جدید عادت کنم و خیلی راحت شرایط جدید رو بپذیرم

    وقتی چند 5 یا 6 سال پیش به جنوب رفتیم با اینکه شرایط زیاد مناسب نبود من تونستم نه تنها خودم رو باشرایط سختی که داشتیم وفق بدم بلکه تونستم از همون شرایط لذت ببرم و آرامش کامل داشته باشم

    بعد از دو سال از جنوب به تهران امدیم و محیط زندگی و فرهنگی که در تهران تجربه کردم کاملا با شهر ها و محیط های قبلی که زندگی کرده بودم، تفاوت داشت ولی من تونستم با شرایط و فرهنگ جدید سریعا آشنا بشم و کار پیدا کنم و الان کاملا از زندگی و این محیط و شرایط جدید راضیم

    میدونید استاد به قول شما من هر بار که مهاجرت کردم شرایطم تغییر کرد و این تغییر انقدر تو زندگی من تاثیر مثبت داشت که میشه گفت مهاجرت همیشه برای من و خانوادم یک سکوی پرتاب بوده و ما رو خیلی خیلی به شرایط ایده آل ( شرایطی که قبل از مهاجرت دوست داشتیم که اون شرایطو داشته باشیم ) نزدیک کرده ، مهاجرت واقعا به رشد ادم کمک میکنه، فرقی نمیکنه به کدام شهر یا کشور جدیدی مهاجرت میکنی چون شخصیتت و شجاعتت رشد میکنه و تو رو به یک انسان جدید تبدیل میکنه، مهاجرت ظرف ادم رو بزرگتر میکنه اگر بتونی بپذیریش و ازش لذت ببری!

    میتونم بگم من 99 درصد میتونم خیلی راااحت با شرایط و تغییرات جدید هماهنگ بشم و از شرایط جدید و محیط جدید لذت ببرم و این و از این نظر برای مهاجرت مناسب هستم (:

    استاد من عاشق تغییر و تجربه زندگی در محیط جدیدم و خیلی دوست دارم اینبار مهاجرتم به یک کشور سرسبز و زیبا باشه که دریا و رودخانه های زیادی رو داشته باشه و از همه مهمتر مردم مختلفی از کل دنیا اونجا زندگی کنند مردمی که شادند و از زندگیشون لذت میبرن

    یکی از انگیزه های من برای مهاجرت کردن به کشور دیگه (دوست دارم به آمریکا مهاجرت کنم)، دیدن ادم های مختلف با فرهنگ های مختلف و دوست شدن و ارتباط برقرار کردن با اونهاست . من خیلی دوست دارم در کشورهای مختلف دوستان زیادی داشته باشم و با فرهنگ و شیوه زندگی اونها اشنا بشم

    یکی از انگیزه های مهم من برای مهاجرت جهانگردی و دیدن جاهای زیبای جهانه دوست دارم مدام مسافرت برم و از دیدن قشنگی های دنیا هیجان زده بشم (:

    دوست دارم بتونم تو آزادی کامل زندگی کنم و از بهترین امکانات استفاده کنم و بهترین تفریح ها رو داشته باشم

    در مورد وابستگی من به فامیل و دوستان اصلا وابسته نمیشم و اتفاقا این چند سالی که دارم روی خودم کار میکنم محیط زندگیم تغییر کرد و الان چند سالی هست که اقوام و فامیل هایی که اکثرا منفی بودن رو دیگه ندیدم و از این بابت خوشحال هم هستم و به هیچ عنوان دلتنگشون نیستم

    البته به مادر و پدر و برادرانم وابسته هستم و اگر نبینمشون خیلی زود دلتنگشون میشم ولی خوشحالم که الان همشون دوست دارن مهاجرت کنن

    البته اگر اونها مهاجرت هم نکنند من باز هم دوست دارم مهاجرت کنم چون هیچ چیزی به اندازه زندگی و اشنا شدن با مردم مختلف و سفر و دیدن زیبایی های جهان برام لذت بخش نیست و سعی میکنم به جای وابستگی به خانواده، از بودن در کنارشون لذت ببرم اما هر روز کمی مستقل تر بشم

    در مورد زبانهم من مدتی بود که دوره آموزش زبان خوبی رو خریدیم ولی مدام یادگیری زبان رو پشت گوش مینداختم، همیشه تنها دیلیل که دوست داشتم زبان رو یاد بگیرم ارتباط برقرار کردن و دوست شدن با مردم کشور های مختلف بوده و هست و الان تصمیم گرفتم که خیلی جدی روی یادگیری زبان متمرکز بشم و به زبان انگلیسی کاملا مسلط بشم

    امشب اولین جلسه از دوره اموزش زبانم رو دیدم و تمرین هامو انجام دادم برای اینکه بتونم راحت تر و لذت بخش تر مهاجرت کنم و مطمعنم که به بهترین شکل به بهترین کشور و شهر هدایت میشم

    استاد عزیزم ممنون به خاطر اینکه در مورد مهاجرت صحبت کردین و امیدوارم فایل های مربوط به مهاجرت بیشتری روی سایت قرار بگیره تا بتونیم استفاده کنیم و باور های درست و عادت های مناسب رو در خودمون ایجاد کنیم

    خدا قوت به شما و خانم شایسته و دوستانی که در این سایت زیبا مشارکت دارند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای: