سرمایه اصلی شما چیست؟! - صفحه 54 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای بخشنده مهربان

شکرت برای یه ارتباط دیگه برای بهبود بیشتر

با عشق تمرین کشف سرمایه هایی وجودیمو انجام میدم

توی هر کاری چه سخت چه راحت برای من معنی نداره برم زودی درکش میکنم و با زمان کم مهارت نسبتا خوبی میرسونمش

مهارت کامپیوتر

خیلی ساده رفتم توش از بچه گی برادرم میگفت چقد استعداد داری وخوشش میومد وبا زوقه من کلی چیزا یادم میدا ونسبت به بچه های هم دوره خودم کامپیوتر وتحقیق کردن این کارهاشو بلد بودم

کاره ثبت نامی خیلی کارها برای دانشگاه فهمید خودم ثبت نام کردم با یه گوشیو کامپیوتر ساده واموند البته قبلا کامپیوتر گوشیا مدلاشون پایین تر بود وخلاصه ماله اون زمان باید چند روز وقته تو میزاشتی بری کافینت این حرفا ومن با کمی تلاش انجامش دادم

مهارت بافتنی

بسیار ساده حرفه ای یادش گرفتم

طراحیم

بسیار ساده حرفه ای

ریاضی

بسیار ساده و توش عالی بودم

توی ارتباط

اولش خجالتی ولی بعد تو جمع بسیار راحت ورو رتبه ام بیشترو بیشتر شد

و دوستای کوچیکتر بزرگتر زیادی پیدا کردم و نسبتا دیگه با کله مدرسه رفیق بودیم نه حالا یه هم کلام تقریبا دوست بودیم ینی بلاخره یه رابطه ای بود عشقی محبتی چیزی

ینی قلبم انقد راحت بزرگو بزرگتر میشد تا همه رو تو خودش جا بده جا به همه میرسید

مهارت اصلاح

نمیفهمیدم وفک میکردم خیلی سخته ولی برام اسون شد

مهارت اشپزی

چقد برام سخت زجر اور بود الان عاشقشم

مهارت خونه داری

همونی که توش چقد ترمز داشتم برام رویا بود انجام شد

اینا مهارت های جدیدم هستند وراحت اروم اروم دارم توشونو حرفه ای میشم

توی هر مهارت کوچیکیو برام ارزشمند سعی میکنم اسوده یادش بگیرم وزودی عاشقش میشم

مثلا کلاس های نانو گزاشتن برامون

خیلی از دوستام میگفتن خیلی سخته بی نمکه اخه اینا چین ولی من میتونستم به زیبایی هاش نگاه کنم وعاشقشون شدم وتازه با این روز امتحانش تا شب بیرون بودیم ولی همون چند ساعت باعث برنده شدن اول شدنم شد دمت گر شاهزاده خدا داد

من ازادیو میخام من موفقیت توی هر چیزی میخام سلامتی ثروت روابط

میخام رشدش بدم بیشترشون کنم

واستاد یه چی گفت من موقعه امتحان هام دنبال مباحث موفقیتی بودم

من یادمه وقتی مشاور برای مدرسمون میوردن با بچه ها حرف بزنه انقد از حرفاشون استدلال هاشون زهنم خوشش میومد عاشق حرفاشون میشدم کلی چراغ توی زهنم روشن میکرد گاهی میدیدم من ساعتها با عشق بدون خستگی نشستم پای مسال موفقیتی و میگفتم زهرا تو انقد حوصله انرژی شوق سره اینا میزاری سره درست میزاری چی میشه میترکونی ولی الان میفهمم کاره درستو انجام میدادم دمم گرم

یادمه موقعه مدرسه ها همش به خودم میگفتم این یه مرحله از زندگیت واز نهایتش لذت ببره

واقعا تو دبیرستانمون از دیواراش پله هاش کتابخونش معلماش عشق میکردم هنوزم خیلی وقتها میشه خابشونو ببینم برام خیلی شیرین بود وبه خصوص ازمایشگاهش

وباهمه ی معلم هام سعی میکردم برچسب خوب بهشون بزنم وباهمه شون رفیق بودم

استخراج اگاهی ودرک وبهبودم

استاد میگه بعضیا فک میکنن

باید یه سرمایه پولی جور کنی بزاری توی بانکی پیش یکی برات زیادش کنه

استاد میگه تو باید تغییر کنی تا پول بیشتری بسازی

کشف ترمز غرورم

من انقد ارزشمندم که برم کار کنم پول دربیارم

من انقد ارزشمند هستم که بی نیاز باشم چیزی نخام

من انقد ارزشمندم که سیر باشم که هدفی تلاشی تقلایی نباشه

من انقد ارزشمندم که بدون حرکت همه چی برام جور باشه

با اینکه خلاف قانونه هست

هر کسی استعداد ویژه ای داره وبا فعال کردنش وبا شغلش ثروت میسازه

من بارها شده از پدرم مادرم دلخور شدم چرا فلان نمیکنن از همسرم چرا بیشتر نمیده

ینی اقا این دستشون تو عسلم کنن بزارن تو دهنم میگم چرا شیشه شو بهم نمیدین با کمال پرویی

شیشه شو بدن میگم چرا کارخونه شو نمیدین خلاصه توقعه من بزرگ بزرگتر میشه البته خوبه دیگه

ولی باید در کمال سپاسگزاری باشه

ولی باید همینجور که یه دفتر برمیدارم اینو اونو فلانو بیسارو سفارش میدم درست به طور جادوییم خدا جور میکنع ولی خب من فلان سفارشو میدم در زمان مناسبشم میاد همین خونه ماشین هرچی

خب حالا زور بزنم خودمو رها کنم رها بعد مثل فنر یکم احساس خوب رها بعد دوباره غصه

ولی باید قدم های هدایتی کوچولو برم تودل ترسامقدم به قدم خودت بگو منم انجام میدم قول میدم سعیمو میکنم خودتم کمکم کن

و اینکه اول برای خودم حتما درامد شعل پولساز داشته باشم کنارش به علاقم هم بپرددزم

بلاخره توانایی استعداد هوشم هر چی باشه الانم میشه پول ساخت

دفترم نوشتم

وهر ایده ای باشه با عشق سعی میکنم انجام بدم و یه لذتی داره پولساختن انگار کارت مهم نتیجه بخش بوده که پولم اورده

همیشه از خدای خودم میخام هر قدمی که برمیدارم وپولی میگیرم جوری باشه هزاران برابر اون پوله سود برکت بره توی زندگی مشتری طرف حسابهام

چون من واقعا میخام دو طرف سود کنیم هم من به اسونی کلی لدت بسازم با عشق وثروت بیشتر ببشه و طرفم با خرید حساب باهام کلی برکتو ارزش به زندگیش ببارونه

توی هر کاری امکان رشد بهبود هست حتی توی اموزش استاد

به نام خدای بخشنده مهربان

سرمایه اصلی

اعتماد وبا لیاقت

من همیشه لیاقته خوبی تو کارهام دارم

مثلا توی خونه داری روابط باید حرفه اولو بزنم

الان توی خونه داریم که هیچ ربطی به موفقیت نداره یا رابطه ولی من واقعا ممیخام وسعی میکنم تو همه چیا عالی باشم

و خودمو با لیاقت بالایی میدونم وتواناایی بالا

البته با این حرفا گاهی خودمو مقایسه میکنم

از بهترام

میگن بقیه خانه داریشون بهتره خانم شایسته خونش مثل قصره خیلی خفنتر از من وجلو عشقبازی لذتمو از خونمو میگیره

با اینکه همینم ارزوی من بوده وبسیار لذت بخشه

ومیشه بگی همینجوری که خانم شایسته انقد قصرش بزرگو تمیزه زیباس این همه قصر داره بگی برای خیلیا انقد لایقو ارزش ساز شدن از چشماشون میباره حالا پس منم هستم برا منم میشه انقد با لیاقت انقد توکارم توی زندگیم موفق باشم

و با اوناییکه از من بدترن

من که دیگه نباید نمخاد مهارت بسازم بقیه دلشون میسوزه اونا تو جمهنم اون موقعه من توی بهشت روابط با اعتماد بیشتر عاشقتر لذت بیشتر احساس خوب ارامش بیشتر

هرکه زندگیش دسته خودشه چه راهی بره وهیچ کسی نمتونه مجبورش کنه از چه راهی بره

من انقد جلوعم از بقیه مردم نون ندارن بخورن من دارم پس نمیخاد بیشتر بیشتر داشته باشم الانم خیلیه نسبت به خیلی ندارها

چه ربطی داره کی داره کی نداره

همیشه خیلیا دارن سعی میکنن داشته باشن

و خیلی هام دارن سعی میکنن توی کارشون رشدشونو داشته باشه و هیچ توقف براشون معنی نداره هر روزبهتر بهتر میشن

چه حالی میده بدون اینکه الکی دلت بسوزه برای بقیه که حسرتو رو نخورن رشد کنی پیشرفت کنی موفق باشی

داستان پیتزایی فروش درستکار

اقا ما از یه جا پیتزا گرفتیم خیلی خوب بود

وبعد تا مدتهاس ما پیتزا از اون فرد میگیریم بعد تازگی دوستانمون که اومدن توی محلمون اعتمادی نداشتن به اسنپ ها وخرید غیر حظوری میگفتن هر سری ما میخریم بد بوده

و از ما پرسیدن گفتن شما از کجا میگیرد ماهم گفتیم وکلی خرید شد از اونجا وکلی اعتماد ساخته شد

جایی که دیگه هیچ ادم درستکار اعتمادی نبود مثل جزیره توی زهنم این پیتزا فروشی یادم اومد

وتو دلم گفتم استاد راست میگه وقتی کارت درسته تو کارت خوبی جنس خوب کار خوب پیتزای خوب داری هم مشتری های خوب داری مشتری همیشگی همم اون مشتری همیشگی برات مشتری های بیشترم میارن

وچقد اعتماد درستکاری مهمه

29اسفند1403

سرمایه اصلی

استاد عاشق خانه داری شدم وبعد برام به خوبی پیشرفت توش حرفه ای شدم البته میخاستم زیر فشار کارم نرم چون یه جورایی برام تحقیر امیز بود کار کردن پول در اوردن چون مامانم به شدت براش افت شان بود زن کار کنه پول در بیاره

ونیاز به تعمیر باور دارم ودر حال بهبود وتحسین افراد حرفه ای که از توانایی هاشونو شغل دارن هستم

علاقم به کاره خانه داری که باورهامم خوب بود ومامانم هر روز سفارش تمیزیو بهم میکرد انجام دادم البته خیلی راضی ام

والان میخام جدا از نظر اهمیت بقیه باور هاشون استعداد درونیمو بریزم بیرون وتمرکزی قدم بردارم به جا یفقط خوردن خابیدن

و البته ترس از حرکت وقدم برداشتنو که دارم بهش حمله کنم

تمرین …..

با نوشتن قدم های برداشته شده خودتو تحسین کن وبرو تودل سخت ترین کارهات

اون زمان خیلی برام مهم شد البته هنوزم هست ولی با عشق این مهارت عالی کسب کردم

ولی استادتوی درامد داشتن کار کردن اینجوری بوده هر کهبهش فقر فشار میاره میره تو کار و توی نگاه ها هر که فقیر کار میکنه کارو بار داره با اینکه استاد خانم شایسته خیلیا کار دارن وبا لدت عشق انجامش میدن کلی لدت ثروت میبرن مثل خواهریم

وهیچ کسر شان وحس بدی ندارند

وخیلیا برا دل خودشون کار بار دارن ومورد تحسینم احترام هستند خیلیا انقد از درستی هدفسون خیالشون راحت شغلشون بدون فکرو نظر مردم دوس دارن وبا عشق انجامش میدن

مثلا همین زنهای خانه دار چقد تحقیر شدن خداروشکر من از خونه بودن سرم به نسبت بالاس دمت گرم

واز اینکه علاقه به کار بار دارم ودر حال تمرینو یادگیری

سرم بالا باشه خودمو سعی میکنم تحسین کنم

ونترسم از کار برم تو دلش

چون اینجوری هر کاریو اسون میشه برام

وگرنه با فرار هیچی درس نمیشه

استاد میگف

زهن یه جوریه هر کاریو انجام بدی هرچی تکرار بشه برات ساده تر میشه

حالا چون من خانه دارم نمیشه همش بهونس خیلیا خونه دارم هستن ولی برا خودشونکار دارن مثل مهدیه زهرا فاطمه اقاجانیو خیلیا

مهارت استعداد یادگیری بالا وانجام کاره ارزشمند

من یه جوره از کار ترس دارم برای انجامش ولی اگه دیگه کاری به گردن گرفتم سعی میکنم خوب پیش ببرم

کلن یادمه خواهری پروژه هارو راحت قبول میکرد ومن تو قبول کردن کارها پاشنه اشیل داشتم ترس داشتم ولی برای انجامش استعداد مهارت خوبی انجام میدادم

مثلا خواهری دوقلوم همه چی گرفت اومد بقل کمک دستم شد تا کمکش ماکت درست کنم ینی تو کارها عزت نفسو مهارت بالایی دارم وزهن خلاقی دارم وقتی برم تو دل کار طرح های قشنگی میزنم

الان هم تو کار خونه داریم تو خونم لذت میبرم وتو سایتم تا بتونم تا خود سازی کنم و توی کار خونه طراحیم سعی میکنم روزانه تمرین کنم

طرح های که میگیرم تمام تلاشمو میکنم خوب بزنم

تمرینامو طرحامو سعی میکنم با وسواس حساسیت ویژه انجام بشه به عنوان یه کاره بی ارزش نیس سعیمو میکنم براش

وبرای بهبودش باید

@@@@

مسله باز کن اسون باشم

……..@@@@………

ینی اون کاری که میکنم دارم حسم بهش خوب باشه با ارزشمندی اسونی انجامش بدم

خیلی ارزشمنده کار به اسونی

باعث شیرینی کار میشه باعث احساس خوب میشه باعث اتفاقات خوب میشه به خوبی یادش بگیری کلی طرحات خفن میشن چون چون حست خوبه چون برات اسونه

وهمیشگی انجامش میدی چون اسونه وارزشمند