سرمایه اصلی شما چیست؟! - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    643MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی سرمایه اصلی شما چیست؟!
    40MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

739 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1190 روز

    سلام به استاد جان و خانم شایسته عزیز

    امیدوارم همیشه در سلامتی و فراوانی و صحت باشید

    وای خدای من

    اشک از چشمانم جاری شد وقتی این فایل را گوش دادم.

    چه آگاهی های عالی در این فایل من به گوشم خورد و من را نوازش کرد و خدارا شاهد میگیرم همین یه فایل یه دوره است برای کسی که در مدارش باشه .

    من از خودم بگم که در یک خانواده مذهبی زندگی کردم که غرق در باورهای محدود کننده بودند و پدر و مادری مهربان و پرهیزگار و درستکار و خوش اخلاق و راستگو.

    درباره ثروت همین را بگم که همیشه اینقدر این باورها در من رسوخ کرده بود که من همیشه میگفتم یه نفر باشه با من ازدواج کنه و حداقل ها را داشته باشیم و ادامه بدیم زندگی را.

    و اما نتیجه این باورها شد یه انسان معمولی با اخلاق و درستکار و خوش خلق که بدون یادگیری هیچ مهارتی دیپلم گرفتم و شدم کارمند.

    و من در سازمانی که کار میکنم عاشق انسانها هستم و بهشون عشق می ورزم و صداقت و درستکاری را دارم و چقدر جالب که ما کل سرمایه ایکه داشتیم را تو بورس گذاشتیم و درست یه ماه قبل من به همسرم گفتم ما مشرک هستیم و سرمایه مون را این پولی که تو بورس داریم می‌دونیم نه ایمان داریم و نه توکل .جالب اینجا بود همسرم گفت من بی هیچ عنوان سهم ها را نمی‌فروشم.

    چند روز بعد همسرم به من زنگ زد و من سر کار بودم و گفت همه را باید بفروشیم خدا تو دلم انداخته که همه را بفروش و ما همه سهم ها را فروختیم و چقدر انرژی مون آزاد شد و خود را از بند شیطان و نجواها بعد ۲سال نجات دادیم.

    من چندین بار این فایل را گوش دادم و درک کردم که خدایا استاد داره چی میگه

    این حرفها به قول استاد عزیز در هیچ کتابی در هیچ سمیناری گفته نمیشه.

    خدارا هزاران بار شکر میکنم که گوش شنوایی به من داد و من را در مسیر شنیدن این فایل ارزشمند و گرانبها قرار داد.

    الان با تمام وجودم فهمیدم که چقدر ثروتمند بودم و خودم خبر نداشتم.

    خدایا شکرت به خاطر استاد عزیز و خانم شایسته و این آگاهی های ناب.

    در پناه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    معصومه پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جون

    استاد چقدر همیشه حرف هایتان به جا وبه موقع است من در فکر بر داشتن یک وام ۴ درصدی هستم تا سر مایه کنم برای تولیدی پوشاک ثبت نام کرده ام اما حرف های شما باعث شد دودل بشوم

    سرمایه شخصیتی من صبور بودن در کارم ویک جلب کردن اعتماد صاحب کار ها و مهربان بودن است که دل هیچ کس را نمی توانم بشکنم

    من یک کار گاه کوچک خیاطی دارم من هیچ مدرک خیاطی ندارم فقط چرخ کاری را چند روز پیش یکی از دوستان آموزش دیدم واز یک چرخ شروع کردم که پول خرید اون را هم نداشتم قیمتش یک میلیون تومان بود را نتوانستم بخرم از برا درم قرض گرفتم وکارم را در یک انباری ۱۰ متری با شریکم شروع کردم اما شراکت من به چند ماه هم نکشید واز هم جدا شدیم وتنها با کمک همسرم در اتاق خواب خانه ام وبا فروختن حلقه از دواجم یک چرخ سر دوز خریدم وبا همسرم شبانه روز شروع به کار کردیم تقریبا پنج سال پیش با دومیلیون پول ووچک کشیدن در حد ۳ توپ پارچه خریدم

    وهیچ تجربه ومدرک خیاطی هم نداشتم وباچند تا الگوی اماده شروع به برش کاری کردیم وساعت ها خیاطی میکردیم بعضی اوقات تا ۳ صبح هم مشغول به کار بودم وبایک اتو خانگی کوچک شلوار هارا اتو میزدیم وبسته بندی میکردیم وشهر به شهر در هوای گرم وسرد با بچه هایم برای فروش وبازار یابی میرفتیم

    اما چون از بازاریابی وفروش وارزش قائل شدن برای کارم تجربه ای نداشتم وناشی بودم باعث شد شلوار هارا امانت جای مغازه دار ها بذار یم یا چک یکی دو ماهه بگیریم

    همان سرمایه کم مان هم از دست دادیم پارچه ها قیمتشان رفت بالا نتوانستیم پارچه بخریم وکار مان خوابید باز تکرار اشتباه قبل را کردیم ووام های کوچک از چند صندوق وبانک برداشتیم واین بار با اعتماد بی جا به دیگران وتلفنی از تهران پارچه خریدیم پارچه های را برامون فرستادند که کیفیت نداشت ونتوانستم به فروش برسانم ودو باره شکست خوردم وبا ۲۰میلیون بدهی وقسط بانک

    من چند سالی بود فهمیده بودم که این قانون جذب وجود داره وکتاب های چهار اثر فلورانس وکتاب شکر گذاری و راز را خوانده بودم اما چون در مدارش نبودم قابل درک برایم نبود

    از خداوند کمک خواستم واقعا از ته دل یاری خواستم تا کمکم کنه خواهرم هم کتاب های قانون جذب را خوانده بود وآشنایی داشت واز طریق یکی از همکارانش با استاد های قانون جذب آشنا شد ودوره اش را خرید واز استادش پرسیده بود که میتواند این فایل های دوره اش را میتواند در اختیارم بگذارد

    ومن هم با گوش دادن به فایل ها الفبای قانون را یاد گرفتم وهروز شکر گذار ی هایم را مینوشتم وآرزوو هایم را دردفتری جدا نوشتم

    خدای مهربانم من را هدایت کرد تا یک کار گاه خیاطی پیداکنم که کار برش زده از مشهد می آورد من هم خطی برایش شروع کردم به دوختن

    وبعد از یکی دوماه باز با کمک خدای خوبم ودستان او هدایت شدم تا کار از مشهد برای خودم بیارم ودست مزد بیشتری بگیرم برای اینکه اعتماد صاحب کارم را جلب کنم وکار بیشتری به من بدهد روز ۱۷ ساعت با شوهرم وتنها کار می‌کردیم

    وعشق به کارو کمک خداوند باعث شد که در کارم پیشرفت کنم و۲۰میلیون قرضم را دادم و توانستم چرخ خیاطی هایم را افزایش بدم واز اتاق خواب که کوچک بود چر خ هایم را به پار کینگ بردم ودوتا خیاط گرفتم ودر طی ای سه سال به خاطر صداقت وکار به موقع رسوندن به صاحب کار باعث پیشرفت من شد

    خداروشکر یک مستاجر داشتم توانستم پول پیشی که برای رهن خانه داده بود را فراهم کنم وخانه را تخلیه کرد وکار گاه خیاطی ام ر ا از پار کینگ به واحد صد متری که دست مستاجر بود منتقل کنم وچرخ های بیشتری خریدم

    واز یک چرخ هم اکنون ۹ تا چرخ خیاطی دارم

    ودر کار گاه خیاط ها برایم کار میکنن و چند نفر هم بیرون بر هستن ودر خانه اشان مشغول به کار هستن

    استاد عزیزم من نزدیک به دوسال هست که شمارا می‌شناسم و اولین فایلی که گوش دادم درمورد سطلت را بزرگ کن گوش دادم اما هیچ درکی نکردم همیشه از خودم میپرسیدم یعنی چه منظورتان را نمیفهمیدم

    باز از طریق خواهرم که نزدیک به سه سال هست که عضو سایت بود فایل های دانلودی را برایم میفرستاد گوش میدادم اما نمیدونم چرا کشش نداشتم که از جون ودل گوش بدم خواهرم اونقدر از مریم جون وشما وزندگی در بهشت تعریف کرد تا من هم باعث شد عضو سایت شوم وفایل های شمارا گوش بدهم ویکی از فایل های زیبایتان که گفتگو بادوستان شماره۳۸ بود که حرف های دلنشین آقای حسینی که مثل من بایک چرخ خیاطی شروع به کار کردن وهم اکنون کار خانه دار هستن

    ایشان الگوی من شده وهر روز این گفتگو را گوش میدهم وبعد شروع به کار میکنم

    وبا خواهرم دوازده قدم را خریدیم و هروز با تمرین معجزه گر ستاره قطبی روزم را پر از نشاط وشادی وآرامش شروع میکنم

    آرزو دارم یک تولید کننده بزرگ در شهرم بشوم وپله های موفقیت را طی کنم دوست دارم برای خودم پارچه بخرم

    هم اکنون به لطف خداوند هدایت شدم به یک وام ۴درصدی که به کار گاه دار ها میدهند من هم ثبت نام کردم که شرایطش عالیه

    با گوش دادن این فایل دودل شدم که این وام را بردارم وسرمایه کنم وبرای خودم تولید کنم یا همینطور که قدم به قدم جلو رفتم تکاملم را طی کنم وسر مایه خودش برایم فراهم شود

    اما دوست دارم یک روز بیایم از نتایج عالیم بنویسم

    استاد عزیزم ممنونم از شما به خاطر اینکه دستان خدایید بر روی زمین تا ما را با خدای بخشنده ام آشتی دادید سپاس گذارم سپاس گذارم سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    خدیجه بیعتی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1720 روز

    سلام به دنیای زیبایی ک مخصوص خودمونه و داریم باهاش درونمون رو آشکار میکنیم به خودمون

    استاد جونم ،مریم جونم شکرت ک هستین

    کلام ساده شما اما عمقی و تاثیر گذار چنان میره تو وجودم ک فقط انگاری تو مغز خودم میفهممش ،من اومدم شدم عضو دنیایی ک انگار خانوادمن ،میدونی من با دیدن این فایل ب خودم نگاه کردم دیدم سرمایه ام ،مهربانی (اکثرا میگن مهربون هستی)،راستگویی …یعنی دروغ بگم خودم خندم میگیره و قشنگ معلومه 😁😁هوشم،من ی کلیپ آموزشی از هنر آرایشگری اون لاینی ک مورد علاقمه ببینم میتونم اجرا کنم سریع …من با دیدن کلیپ های اینستا و یوتیوب به سمت هنر آرایشگری اومدم تا ی چند ماهی خودم با دیدن فیلم ها رو موهای بقیه بافت میزدم تا اینکه دوستم برام کله مانکن خرید (علاقمو ک دیدم این کارو برام کرد خب اینم خودش ی سرمایست )یکی یکی ک یادم بیاد ی دوره آموزشی رفتم با قیمت مناسب ک اونم یکی از دوستام واسطه شد همه ی اینا دستان خدا و سرمایه هستن،هوش من ،نعمت یادگیری ،حافظه ی من سرمایه ی منه ،استاد شما همیشه تلنگری هستین ب من بله بله من اینروزهام همش میگفتم پول پول،سرمایه ….اما اما اومدی ،اومدی و اینا روگفتی انگاری پرت شدم ی جای دور ک دوباره یاد بگیرم ،بفهمم ک چطوری اومد به این مرحله از زندگیم ،همین الانم کارم تمیزه اما تا مشتری هر روزه بیاد من متناسب با شرایط مردم کمی کمتر ازشون میگیرم ،واقعا هم راضی هستن …متوسط میگیرم دستمزد نه جوری ک من ضرر کنم نه جوری ک مشتری ها نخوان دوباره نیان.الهی شکرت

    بله استاد بازم گوشمو گرفتی کشیدی ک خدیجه بازم کار کن رو خودت ،ادامه بده روند راستگویی و مهربانی ،خوش برخوردیت رو

    وب ی چیزی اشاره کردین مدیریت کردن در حرف زدن

    اینو هم بلدم با دوستام بحثمون بشه قشنگ و ب نرمی کنترلش میکنم

    خداجونم اراده ای بهتر بهم بده تا این سرمایه هایی ک تو وجودمه بیشتر بشناسم و بهتر ازشون استفاده کنم

    من رابطه ام با بچه ها خوبه ،اینم ب نظرم سرمایست

    خدایا شکرت

    وای ک چقد ما نعمت داریم ،خدیجه یاد بگیر دیگه نگی حتی ب خودت ،کمکم کن خدای عظیم ک ب جایی برسم ک کلامم بتونه کنترل کنه و نگه ک سرمایه ندارم و پول ندارم همین جا بشه آخرین باری ک میگم

    قول بده خدیجه ب خودت

    قولی ک بهش عمل کنی

    دوستتون دارم استاد جونم ،مریم جونم ک ایده دادید استاد بیان و این مطالب رو بگن 😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ملیحه کشمیری گفته:
    مدت عضویت: 1278 روز

    سلام بر استاد عزیزم،امیدوارم همیشه در پناه خداوند باشین

    چقدر ب موقع همیشه شما فایل روی سایت میذارین دقیقا هروقت ک سوالی،ابهامی،سردرگمی ای دارم،شما ،زبان خداوند برام هستین.

    سرمایه من نظم در کار،صداقت و دلسوزی ام هس.

    ضرر ب دیگرون و ضرر ب خودم میدونم و نفع رسوندن و برکت در زندگی خودم

    همیشه با شنیدن صدای شما آرامش میگیرم و طوفان درونم آروم میشه

    دلم میخاد هر چ سریعتر دوره های شما رو تهیه کنم

    اگر روزی نیم ساعت ب صدای شما،توصیه های شما گوش نکنم افکارم پریشون میشن

    چقدر تو این فایل باورهای محدود خودمو پیدا کردم و انگشت ب دهان میگفتم:اااا یعنی اینم باور غلط بوده و من نمیدونستم😲

    من ب گفته های شما ایمان دارم چون فقط با شنیدن فایل های رایگان اینجا و دیدن پستهای زندگی کردن شما،و با تمرکز بر نکات مثبت،تعطیل کردن تلویزیون و اجرا کردن دستورات خداوند هم شهود قلبی دارم،هم خدا باهام حرف میزنه هم جواب سوالامو از هر جایی بهم داده میشه

    من با شما فهمیدم لایقم،ارزشمندم ،بنده ی خوب خدا هستم و خودمو لایق محبت خداوند دونستم

    من فقط با گوش دادن ب فایل های رایگان شما زندگیم تغییراتی کرده باورنکردنی،اتفاقاتی برام میفته ک اولش میگم مگه میشه؟ولی بعدش یاد حرفای شما ک میفتم،میگم:اره،میشه چون دارم با قانون خداوند پیش میرم

    ی دنیا حرف دارم بگم استاد عزیزم

    کلی سخن کوتاه میکنم

    امیدوارم حالا حالاها،باشین،بیشتر فایل بذارین روسایت و مارو از نعمت سخنان خداوند بهره مند کنید

    روزگارتون خوش

    سعادتمند باشین دست خداوند من،بر روی زمین💚💚💚💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    Aliparishani گفته:
    مدت عضویت: 1511 روز

    به نام خدای مهربان امروز ۱۴۰۱.۴.۹

    سلام به همه

    خدایا شکرت به خاطر یه فایل بی نظیر دیگه که استاد عزیز اماده کردن خدایا شکرت

    سرمایه ی اصلیه من واقعا چیه؟؟

    از نظر تخصص که من در زمینه تعمیرات خودرو متخصص نشدم هنوز ولی خیلی پیشرفت کردم خیلی چیزا بلدم خیلی کارها را میتونم انجام بدم تجربه های فوق العاده ای توی این زمینه دارم و واقعا عالی این کار را انجام میدم و سرمایه اصلیه من واقعا همینه .

    از نظر شخصیت و ویژگی ها :اولین و مهمترین سرمایه بدون استثنا باور ها و افکارمونه که به خاطر همین ما توی این سایت هستیم واقعا مهمترین سرمایه ما باورهامونه افکارمونه فرکانس هامونه که همه چیز میشود برای ما

    سرمایه مهم بعدی اعتماد بنفس ،عزت نفس خود ارزشی احساس توانمندیه که اینا هم واقعا با هیچ سرمایه پولی قابل مقایسه نیستن چون اگه اینا باشن اگه ما نیاز به پول هم داشته باشیم این ویژگی ها و این باورها برای ما پول میشه هرچقدر که بخوایم چون اینا اصلی ترین سرمایه های ماست .

    سرمایه های ارزشمندی بعدیه من احساس توکل احساس ارامش و ارتباطم با خداوند هست سرمایه من روراست بودنم هست سرمایه من حلال خور بودنم هست خدایا شکرت چقدر من سرمایه داشتم و تا حالا بهشون فکرهم نکرده بودم 😅

    حالا من باید چه کارها و چه قدم هایی برای افزایش این سرمایه های ارزشمند انجام بدم ؟؟

    در حوزه تخصص که باید هرروز سرکار برم و ارام ارام تکاملم را طی کنم و یاد بگیرم در کنارش باید دوره هایی را برم که دارم یکی یکی میرم اون دوره هارامیگذرونم کار بعدی که باید انجام بدم خواندن مقاله و کتاب فیلم اموزشی که این کار هم انجام میدم ولی تصمیم گرفتم امسال تمرکزم را روی اعتماد بنفس و باورهام بزارم برای همین اون طور که باید لیزری روی تخصصم کار نمیکنم ولی مشکلی نداره برنامه دارم براش فعلا همین که هرروز میرم سرکار و دوره و روزی سی چهل دقیقه مقاله میخونم فعلا کافیه و باید تمرکز اصلیم را بزارم روی باورهام

    در حوزه باورها و افکار و اعتماد بنفس هم که گفتم هرروز دارم روش کار میکنم تا گسترششون بدم و دلیل اینکه توی این سایت هستم هم همین تغییر باورهاست دیگه .

    در حوزه ایمان و توکل و درستکاری و ارتباط باخدا که این هم هرروز دارم بهتر میشم و این سرمایه ام را بیشتر میکنم هرروز قران میخونم شکرگذاری میکنم نماز میخونم و نماز را تا حالا به این دیدگاه نرسیدم که نباید بخونم و از طرفی واقعا ارامش بخشه و ارتباطم را با خدا بهتر میکنه پس انجامش میدم .

    در ضمن باید به خودم یاد اور شوم که این باور که پول میتونه برای تو پول بیاره اگه شخصیتت عوض نشه اگه تغییر نکنی این باور کشندس وقتی که من روی این سرمایه های ارزشمند کارکنم همه چی میاد ثروت هم میاد و من باید پولساز باشم .

    خدایا شکرت بخاطر این سرمایه های ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2893 روز

    استاد عزیزم

    از این آگاهی هایی که در اختیار ما قرار میدید واقعا تشکر می کنم. اصلا انگار این فایل برای من آماده شده بود. من در شرایطی هستم که کسب و کارم را راه انداخته ام. کار من تولید محصولات آموزشی در استفاده از یک نرم افزار تخصصی در زمینه کاری خودم است، اما نتیجه زیادی از آن نگرفته ام و مطمئن هستم که تنها دلیل آن همین مواردی است که شما عنوان کردید: عدم احساس لیاقت، عدم ارزش دادن به سرمایه واقعی که دارم و عدم عزت نفس. این متن رو دارم برای خودم می نویسم فقط برای اینکه به خودم کمک کنم و باورهای بهتری در وجود خودم بسازم. استاد من حرف شما رو با تمام وجود تایید می کنم که نوشتن و صحبت کردن در مورد باورهایی که میخواهیم بسازیم ابزارهای جادویی هستند که بی شک ما را به نتیجه می رسانند.

    سرمایه اصلی من در درجه اول صداقت، درستکاری، خلوص نیت و تعهد به قولی که می دهم است. من برای بیشتر کردن این سرمایه باید تلاش کنم:

    • اگر لغزشی در کارم هست که متوجه آن نیستم را برطرف کنم.

    • اگر مشتری دارم که در انتظار قولی است که از من شنیده اما من به دلیل نداشتن وقت او را فراموش کرده ام به او مراجعه کنم و به قول خودم عمل کنم.

    • محصولی را که تولید کرده ام بررسی کنم و اگر موردی در آن پیدا می کنم که به نوعی کپی برداری از کار دیگران است آن را اصلاح کنم.

    • در تولید این محصول افراد زیادی به صورت مستقیم و غیر مستقیم به من کمک کرده اند، این افراد را لیست کنم و اگر فردی را از قلم انداخته ام و از او تشکر نکرده ام یا تولید محصولم را به او اطلاع نداده ام این کار را انجام دهم.

    سرمایه دوم من تخصص، حرفه، تحصیلات، تجربه سالهای زیاد، مطالعه و ماهها صرف وقت برای محصول تولید شده است. برای بهتر کردن و بالاتر بردن این سرمایه می توانم:

    • یک بار دیگر محصولم را بطور کامل و دقیق بررسی کنم و سعی کنم از زاویه دید مشتری یا دانشجویی که میخواهد از این آموزش استفاده کند نگاه کنم. اگر جایی ابهامی در توضیحاتم وجود دارد سعی کنم آنرا برطرف کنم. اگر لازم است برای واضح تر کردن موضوعی که خودم هم تسلط کافی به آن ندارم، مطالعه و تحقیق کنم و محصولم را با دانش جدید آپدیت کنم.

    • می توانم به جنبه های دیگری از کاری که انجام داده ام بپردازم. اگر مهارت یا دانش کافی در مورد آن ندارم آن را بدست بیاورم و هر چه بیشتر محصولم را غنی کنم و به سوالات و مسائلی که دانشجویان دارند بیشتر و بهتر پاسخ بدهم.

    • روی عزت نفس خودم هر روزه و بطور مستمر کار کنم. کار من بصورت آنلاین است و هیچ ارتباط مستقیمی با افراد ندارم. در واقع می توانم داشته باشم اما با وجود اینکه محصولم بسیار کاربردی و مورد نیاز دانشجویان و حتی متخصصین است، از روبرویی با آدمها و توضیح دادن در مورد محصولم به آنها هراس دارم. باید خودم را در موقعیت هایی قرار دهم که بصورت حضوری محصولم را معرفی کنم، پاسخ سوالات افراد را در مورد آن بدهم و ابهامات را برطرف کنم. یک مشکل بسیار بزرگی که دارم این است که منتظر هستم دیگرانی که به زعم من روابط بیشتری با افراد دارند و با تجربه تر از من هستند نحوه این برقراری ارتباط را تایید کنند و حتی خودشان عامل ایجاد این زمینه برای من باشند. در حالیکه من با بیش از 15 سال تحصیل و تجربه در زمینه کاری خودم، چاپ مقالات بسیار زیاد، شرکت در پروژه های بین المللی و … در موقعیتی هستم که ارتباطات خودم را با افراد همکار در همه جای دنیا برقرار کنم و برای خودم تصمیم بگیرم و نیازی به تایید دیگران هر قدر هم با تجربه تر از من هستند نداشته باشم. به این ترتیب قطعا زمانی که افراد آگاهی و اطلاعات بیشتری در مورد محصول من داشته باشند با دید بازتری می توانند اقدام به خرید کنند و من مشتریان بیشتری را تجربه کنم.

    • برای محصولی که تولید کرده ام فایلهای معرفی بصورت آنلاین در اختیار افراد علاقمند بگذارم و محتویات محصول را هر چه بیشتر برایشان باز کنم. می دانم این کار بسیار مهم است اما هر بار که به انجام آن فکر می کنم این نجوا به سراغم میاید که اگر تو فایلهای معرفی برای محصولت درست کنی و خیلی در مورد کارت توضیح بدهی دیگر افراد نیازی به خرید از تو ندارند و کل مطلب را از فایلهای معرفی تو دریافت می کنند. اما بعد به استاد نگاه می کنم که با دست و دلبازی فایلهای طولانی معرفی برای محصولی که تولید کرده اند درست می کنند و بصورت هدیه در اختیار افراد قرار می دهند. منی که محصولی را خریداری کرده و این فایلهای معرفی را گوش می کنم واقعا هیچ تفاوتی در مطالب معرفی و خود دوره نمی بینم. تنها تفاوت این است که مطالب در دوره بیشتر باز می شود، توضیحات بیشتر است، مثالها بیشتر است. پس چطور است که با وجود همه این مطالب استاد هر روز مشتریان بیشتری دارند و هر روز به جمع افرادی که از یک دوره استفاده می کنند اضافه می شود. تازه معرفی کاری که من انجام می دهم اصلا هیچ ربطی به فایلهای معرفی استاد ندارد یعنی نمی تواند داشته باشد چون محتوای محصول من کدنویسی و انجام آنالیزهای آماری بصورت قدم به قدم است که اصلا امکان توضیح دادن آن در فایلهای معرفی وجود ندارد. بنابراین باید روی این باور نادرست که ریشه در باور کمبود دارد خیلی کار کنم و این کار را درست مثل استاد با دست و دلبازی انجام دهم و از هیچ چیز نترسم.

    و اما در مورد مثال در مورد افرادی که با این باور که پول می تواند برای انسان کار کند و پول بیشتر بسازد یک مثال دارم.

    ما در گذشته با پدر و مادر و خواهرهایم در خانه ای دو طبقه که مال خودمان بود در نزدیکی مرکز تهران زندگی می کردیم. از تولد تا سالهای راهنمایی من در این خانه بزرگ شدم. مادرم به این دلیل که ما در حال بزرگ شدن بودیم و از دیدگاه او محله ای که در آن زندگی می کردیم امکانات مناسب نداشت و کلا محله خوبی نبود تصمیم گرفت ما را به جای بهتری ببرد که هم در مدارس بهتری تحصیل کنیم و هم در محیط مناسب تری زندگی کنیم. بنابراین تصمیم بر این شد که این خانه دو طبقه فروخته شود. ما این خانه را فروختیم و درست زمانی که می خواستیم یک خانه دیگر را معامله کنیم اتفاقات عجیبی در اقتصاد ایران افتاد (همزمان با پایان جنگ ایران و عراق) و کل سرمایه ما که از آن خانه بدست آمده بود ارزش بسیار کمی پیدا کرد و ما نتوانستیم معامله جدید را انجام دهیم. با پولی که داشتیم باز هم باید جای نامناسبی خانه می خریدیم بنابراین به اصرار مادرم در یک محله خوب آپارتمانی اجاره کردیم و با پولی که از آن خانه دو طبقه به دست آمده بود پدرم تصمیم گرفت سرمایه گذاری کند. آنموقع بازار شرکتهای سرمایه گذاری خیلی داغ بود که افراد پولشان را به این شرکتها می دادند و هر ماهه سودهای کلانی دریافت می کردند. پدر من بعد از مطالعه و مشورت با افراد بسیار زیادی کل پول خانه را به یکی از این به اصطلاح معتبرترین و خوش حسابترین و با قدمت ترین این شرکتها سپرد و خوشحال و خندان با خیالی آسوده آمد و سر جایش نشست و منتظر سودهای ماهیانه شد. اما اتفاقی که افتاد این بود که حتی یک ماه هم پدرم نتوانست این سود را دریافت کند. زمانی که برای دریافت سود ماه اول تاخیر ایجاد شد، به شرکت مراجعه کرد و با این صحنه مواجه شد. هزاران نفر آدم بدبخت و بیچاره مثل پدر من جلوی ساختمان شرکت جمع شده بودند، پلیس با ماشینهایش آژیرکشان خیابانها را بسته بود و در شرکت را پلمب کرده بود. صاحب شرکت با کل دم و دستگاهش و تمام کارمندان و افراد دست اندرکار یک شبه ناپدید شده بودند و هیچ اثری از آنها نبود. پدر من سالها برای بدست آوردن سرمایه از دست رفته اش تلاش کرد و جنگید اما تا همین الان که بیش از سی سال از این اتفاق می گذرد ریالی نتوانسته پس بگیرد. زندگی ما بعد از آن تبدیل به جهنم شد و پدر من دیگر هرگز نتوانست صاحب خانه ای شود یا زندگی مناسبی برای ما فراهم کند. این تجربه ای بود که در زندگی خود من اتفاق افتاد. البته که من هم از این اشتباهات نه به این شکل کلان اما در سطح کوچکتر بسیار انجام داده ام. درست است که من بسیار به این کار پدرم انتقاد داشتم اما جالب است که وقتی در موقعیت او قرار می گرفتم درست مثل او تصمیم گیری می کردم.

    دوستتون دارم و باز هم از این آگاهی های ناب تشکر می کنم همینطور از خانم شایسته عزیز که با ریزبینی منحصر به فرد خودشان عامل تولید این فایل بودند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علیرضا رحیمیان گفته:
    مدت عضویت: 1466 روز

    سلام

    خب سوال مهم پیش اینجا که اگر دوستان پاسخش رومیدونتد جواب بدند ممنون میشم

    که اگر من بیام صددرصد تمرکزم بزارم روی اصل

    ومثلا نه تبلیغات نه سرمایه گذاری

    ومثلا ۱۰۰تومن پول بسازم الان

    آیا من درابتدا کار اگرهمین ۱۰۰تومن رو سرمایه گذاری کنم وبرم توفکرش وعمل کنم

    پول بیشتر گیرم نمیاد دراون لحظه

    یا نه من اصلا نباید بهش فکرکنم وعمل کنم چون این مسیربهتره وهمون درابتدا پول بیشتربهت میده(مسیراستاد)؟؟؟

    آخه توذهن من اینکه درآینده این کارتصاعد میشه وخوبه

    ولی برای ابتدای کار اگرکسی پول بیشتر مثلا میخاد

    خب اشکال نداره مثلا ملک بخره واجاره بده

    مخصوصا توایران که ارزش پول نوسان داره وکمتر

    وکمتر میشه؟؟؟

    یاحتی درمورد وام گرفتن توایران یجوریا سود میشه

    یجوریا میدونم وام بده وگرنه تمام افراد ثروتمند میگن نه

    چرا چون ایده هاش نمیاد واصن توحرکتی نمیکنی

    ولی این صحبت استاد برای تبلیغات و سرمایه گذاری

    وپایین اومدن پول

    لولش خیلی بالاست که درطی مسیر امیدوارم متوجه

    بشم وجوابم بگیرم ازهرمسیری …

    ممنون اگر جوابی دارید بهم بگید🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سیامک آقایی گفته:
    مدت عضویت: 1392 روز

    سلام بر استاد عباس منش، سرکار خانم شایسته و دوستان عزیز

    واقعا این فایل هم مثل تمامی آموزه های استاد،برای من تلنگری داشت که قدر داشته هام رو نمیدونم،وقتی خداوند میگه اگر تمام درختان قلم و تمامی آبها مرکب شوند نمیتونید نعمت های بیشماری که دارید رو بنویسید ،من نمیتونستم دقیقا درک کنم،الان هر چقدر بیشتر روی خودم کار میکنم و هر بار فایل و محصولات رو استفاده میکنم، نکات جدیدی رو درک میکنم.

    در مورد سرمایه های اصلی، واقعیت امر من هیچوقت خصایل اخلاقی خوبم رو سرمایه و دارایی به حساب نیاورده بودم،بطور مثال یکی از سرمایه های بسیار ارزشمند من امانتداری است مخصوصا در زمینه مالی فرقی نمیکنه که کسی هزار تومان پیش من پول داشته باشه یا یک میلیون دلار،کاملا مطمئن هستم که به هیچ عنوان این پول تغییری نخواهد کرد.

    یکی از دوستان من که با هم زمینی رو شریک هستیم(ولی مدارک زمین به اسم من هست) به کانادا مهاجرت کرده اند و نه تنها کاملا اطمینان داشتند که این مدارک رو به اسم خودشون تغییر ندادند بلکه زمانیکه میخواهند پولی رو برای سرمایه گذاری(بطور مثال با خانواده یا نزدیکان خودشون) یا کمک به خانواده شون به ایران بفرستند،به حساب من واریز میکنندکه اگر تغییری در برنامه شون بوجود اومد خیالشون کاملا راحت باشه.

    این موضوع از سال های بسیار دور که من از لحاظ مالی بسیار جایگاه پایین تری داشتم،وجود داشته که مثلا جایی که کار میکردم براحتی در زمینه مالی به من اطمینان میکردند و بعضا چکهایی به ارزش ۱۰ سال با حقوق اون زمان رو برای پاس کردن در بانک به من میسپردند.

    در زمینه چشم پاک بودن هم ،دوستان من کارهای نزدیکان خودشون(اکثرا خانم ها)رو با خیال راحت به من می سپردند حتی افراد متعصب و بسیار مذهبی.

    در زمینه خوش قول بودن هم تا حد بسیار زیادی من حساسیت دارم که زیر قول خودم نزنم و به تعهدات خودم پایبند باشم.

    اما همانطور که گفتم هیچوقت اینها رو برای خودم سرمایه محسوب نکردم،هیچوقت به ذهنم هم نرسید که میشود از این سرمایه ها برای سرمایه گذاری و کسب ثروت بصورت پاک و الهی استفاده کرد.

    برعکس خیلی وقتها باعث میشد غر بزنم و در مورد دیگران قضاوت منفی داشته باشم و ناله و شکایت که چرا جامعه اینقدر بد شده و افرادی مثل من زیاد نیستند.

    واقعا منم مثل خیلی از افراد برای کسب ثروت و خیلی از مسایل زندگیم دنبال عوامل بیرونی میگشتم و البته که نتایج خوبی هم دریافت نکردم.

    الان کم کم دارم متوجه میشم که به قول استاد بیرون خبری نیست و همه چیز از من شروع میشود:

    -ایمان از من شروع می شود

    -توکل ….

    -عزت نفس …

    -بالا بردن مهارت مورد علاقه ام…

    -عدم قضاوت دیگران..

    -تمرکز و ایجاد باور های مناسب….

    -دریافت هدایت پروردگار ..

    -قانون تکامل….

    و صد ها مورد دیگه رو میشه در موردشون صحبت کرد.یک مثال دیگه هم شاید جالب باشه اینجا عنوان کنم، در مورد سرمایه گذاری من تقریبا همیشه با اینکه اختیار کامل سرمایه ام رو نداشته باشم مشکل داشتم به همین دلیل فقط یکبار با یکی از دوستان نزدیکم(که اشاره شد) ملکی رو بصورت شراکت خریداری کردم و هیچوقت سرمایه بالایی رو وارد بورس یا ارز دیجیتال نکردم،(البته یک مقدار کار کردم هم به امید سود و هم جهت کنجکاوی و علاقه شخصی به یادگیری این نوع سرمایه گذاری) ولی موارد دیگری مثل شرکت های هرمی،پول سودی،وام و غیره هم تقریبا در زندگیم نداشته ام.

    اما موضوعی که تا الان بصورت ریشه ای به اون دقت نکرده بودم، اینکه همه اینها قابل از دست رفتن هستند و شما باید همیشه این استرس و ترس رو با خودتون یدک بکشید، اما وقتی سرمایه شما جزیی از وجود شما باشه چطوری از بین میره؟

    جنگ،بلایای طبیعی،اسارت،انقلاب،کودتا و…. هیچ عاملی نمیتونه اون رو از بین ببره و چقدر درک این موضوع باعث میشه که اعتماد و عزت نفس انسان بالاتر بره،احساس سبکی و عدم وابستگی به دیگر انسان ها رو بوجود میاره،توکل و اعتقاد عمیق تربه خداوند و شکرگزاری بیشتر را به ارمغان میاره،باور انسان رو به اینکه درک کنه که خالق کل زندگیش فقط خودش هست رو تقویت میکنه و برای من که تا این لحظه باعث شده که در کل آرامش بیشتری وارد زندگیم بشه(هر چند هنوز دست آورد مالی چشمگیری رو بخاطر ترمز های کشف نشده خودم،کسب نکردم) ولی این آرامش باعث شده بتونم با فراغ بال بیشتری روی خودم کار کنم و منتظر دریافت هدایت های خداوند در همه زمینه ها باشم و در نهایت بدون تغییر خاصی در شرایط قبلی زندگیم،لذت بیشتری را از زندگیم تجربه کنم.

    با احترام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    استاد قشنگم سلام و سلام به مریم خانم گل که به اندازه خود استاد سهیم هستن در رشد و نمو ما

    چقدر دوست داشتم این فایل رو .چون همیشه به اطرافیانم میگفتم والا بلا مادیات سرمایه نیس ولی اونا منو مسخره میکردن میگفتن اگه نیس چرا خودت ی دختر مجردی تا نصف شب کار میکنی؟

    من عاشق کارم هستم درسته سود بالایی بهم میرسونه اما عشق به کارم میچربه تا اون سود.اینکه ی مشتری از ی شهر چندصد کیلومتری اومده جنسش ببرع برام میچربه تا اون سود…

    خلاصه استاد خیلی هاااا ی سری زخم های مشترک دارن تو ی سری زمینه ها مثلا سرمایه گذاری بورس یا کریپتو کارنسی یا پولشون دست ی نفر دیگه که براشون کار کنن.بعضی مواقع وقتی تفکر و زندگی دیگران میبینم خدایی برام مسخره ست برام خنده داره عامو این همه تلاش و بدو بدو برای چی برای کجا ..ی لحظه استپ کن ی نفس عمیق بکش و از همین لحظه که خداوند بهت فرصت داده زنده بمونی و زندگی کنی لذت ببر.

    هر روز صبح که بیدار میشم اولین جمله که به ذهنم میاد میگم خدایا شکرت امروز هم بهم فرصت دادی زنده بمونم و از نعمت های بی شمارت لذت ببرم.

    یادمه چند روز پیش یهو بیدارم برم اب بخورم همینجوری داشتم همین جمله رو تو ذهنم میگفتم یهو نگاه ساعت کردم دیدم ساعت ۴ صبحه دوباره به خودم میگفتم نه بزار صبح که بیدار شدی این جمله رو بگو هنوز مشخص نیس تا طلوع افتاب زنده بمونی یا نه …

    به نظر من تنها سرمایه که مهمه همین توحید هستش اگه شخصی حتی یک درصد توحید داشته باشه قطعا تمام سرمایه های مادی که مد نظرش هست داره .

    مثل این میمونه که میگن ما بریم ماشین بخریم خب خرج ماشین از کجا بیاریم پول بنزین از کجا بیارم.ماشین بخریم سند بزنیم مالیات میخواد بدی یارانه قطع میشه و هزارتا ترمزی که تو ذهن دارن .بابا لامصب تو ی قدمی بردار سمت خدا اگه اونوقت قدم های بعدیتو آسون نکرد بیا اعتراض کن.همون خدایی که برات پول ماشین رو اوکی میکنه یعنی نمیتونه مابقی هزینه هارو برات اوکی کنه؟؟؟

    کلا ی سری افراد که متاسفانه درصد بالایی دارن ذهنشون سیمان زمان هخامنش هستش که پرتلند بالایی داره اصلا قابل شکستن و ازبین رفتن نداره کلا جنس سیمانه خیلی خاص و ناب هستش.

    همیشه وقتی با خدا حرف میزنم یا جایی میخوام در مورد خودم با دیگران حرف میزنم همش میگه خداروشکر خدا در من سنگ تموم گذاشته.واقعا سنگ تموم گذاشته هااااا.

    کوچکترین عضو خانواده ام تازه خانواده خیلی پرجمعیت حتی دامادمون هم ی لباس میخواد بخره میگه ساناز بیا نظر بده.

    خواهرم میخواد ی قاشق برای خونش بخره میگه بیا نظر بده.

    پدرم چک پاس میکنه میگه پولمو تو کدوم حساب بزارم؟

    اینکه بین خانوادم و حتی اطرافیانم خیلی مقبولیت دارم میشه گفت سرمایه

    اینکه هر کی اطرافمه میگن اگه کل دنیا هم دست تو بدیم با ارامش میخوابیم میشه گفت سرمایه.

    وای نگم از صداقت …

    به والله ادعایی در صداقت دارم که به جرات همه شکه میشن.

    هیچ چیزی نمیتونه باعث شه من ی ذره از صداقتم رو کم کنه حتی جنگ حتی خونریزی حتی به قیمت جون خودم.

    و تنها خط قرمزم من دروغ گفتن هست.همیشه میگم من دروغی رو میگم که ارزش گناهشو داشته باشه که خداروشکر تا این لحظه هیچ گناهی ارزش دروغ گفتن رو نداشت.

    و اما به نظر من اینا هم سرمایه نیس.

    به نظر من سرمایه واقعی با خدا چند چند بودنه اینکه چقدر افسار زندگی رو دست خدا بدیم سرمایه هست اینکه چقدر توکل کنیم و نترسیم سرمایه هست.

    از اینکه چقدر در زندگیم به وجود پر رنگ خدا ایمان دارم ادعا دارم اما چند وقت پیش داشتم به خدا میگفتم خدایا من به وسعت بزرگیت بهت ایمان دارم و ایمان دارم بدون اذن تو برگی از درخت نمی افته اما جان من کاری کن همینقدر بهت توکل داشته باشم اینقدر توکل داشته باشم که همه چی رو بسپارم به خودت و من نفس عمیق بکشم.

    وای خدایا شکرت…

    نمیدونین از وقتی دارم رو توکلم به خدا کار میکنم چقدر سبک شدم چقدر آرومم.

    این بار مسئولیت واقعا برای دوش من سنگین بود از وقتی همه رو سپردم به خدا چقدر کتفم آرومه چقدر بدون بار راحتم چقدر افکارم خالی و خالی هست.

    دستش درد نکنه که همه چی رو قبول کرد من دیگه راحت و سبک فقط دارم زندگی میکنم و نفس میکشم دیگه خودش میدونه این مسائل رو چجوری حل کنه.

    هر چند تا الان هزار بار ثابت کرده خیلی فراتر از اونی که من میخواستم حل میکنه.خدایا دورت بگردم.

    خدارو صدهزار مرتبه شکر …

    برای تک تک شماها توکل ناب ابراهیمی آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مهدی حوازاده گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    به نام روشنی بخش دل

    چند روزی بود که دیدم استاد فایل جدیدی روی سایت گذاشتند اما امروز به لطف الله یکتا هدایت شدم که این فایل بینظیر را ببینم

    سرمایه هایی که من به لطف الله دارم پشتکار بینظیرم هست من امسال کنکور داشتم (۱۱/۴/۱۴۰۱) در رشته تجربی و میخام در مورد پشتکار و صبرم توضیح بدم . اوضاع درسی در ابتدا اصلا جالب نبود و من اون نتایج دلخواه را نمی گرفتم هر روز نتایج ناجالب تر بود اما من امیدوار بودم به اون روزی که اوج میگیرم و تا ارزوهام پرواز میکنم و از خداوند خواستم که من را هدایت کند و به من بفهماند که کجای مسیرم اشتباه هست چون واقعا داشتم درس میخوندم و تلاش میکردم اما خبری از نتایج نبود تا اینکه بالاخره من هدایت خداوند را فهمیدم ؛ من متمرکز کار نمیکردم ؛ همزمان باشگاه میرفتم و درس هم میخواندم و متوجه قدرت تمرکز نبودم تا اینکه یک روز یکی از دوستانم به لطف خداوند بهم گفته مهدی تو روی کارت متمرکز نیستی و ایه زیبای را به من گفت إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّىٰ که یعنی تلاش های شما پراکنده هست و من اون روز چون در فرکانسش بودم کامل این موضوع را درک کردم والبته علت این که بهم گفته شد این بود که من سعی کردم که هیچ وقت نا امید نشم تی وقتی که در قبال اون همه تلاش هیچ نتیجه ای نبود ؛ از اون روز به بعد تصمیم گرفتم که باشگاه را کنار بگذارم و بعد نتایج کم کم خودشون رو نشون میدادن به طوری که مثلا بعد از حدود ۴ الی ۵ ماه ریاضی من از منفی ۲ درصد به عدد باورنکردنی ۸۵ درصد رسیده بود ؛ اگر بخوام از سرمایه های دیگم بگم میتونم به صبر بینظیرم و توانایی کنترل ذهنم اشاره کنم ؛ من در اوج دوران جمع بندی کنکور در زمان عید نوروز بودم که تاریخ ۱۱/۱/۱۴۰۱ مادرم فوت کرد الانی که دارم خودم این متن را مینویسم هنوز از خودم سپاسگزارم بابت رفتار زیبای اون روزم شاید کمتر کسی در جهان باشه که بتونه اینطور عمل کنه ولی من به لطف الله یکتای حتی اون روز هم متمرکز روی کارم بودم و از درس خوندن دست نکشیدم و بینهایت اون روز تونستم ذهن خودم را کنترل کنم به طوری که من کم از ۱۰ دقیقه تقربیا از کنترل خارج شدم ؛ هنوز بابت اون روز و توانایی که خداوند به من درمورد کنترل ذهنم داد سپاسگزارم .

    خلاصه که روز ها میگذشت و من هر روز متمرکز تر و دارای نتایج عالی تری بود ؛ بالاخره روز کنکور رسید . من یک پسر بینهایت اماده با اعتماد به نفس عالی و متمرکز و قوی تر از همیشه سر جلسه کنکور حاضر شدم ؛ هیچ وقت ارامش بینظیرم را سر جلسه فراموش نمیکنم ؛ پسری که همیشه به راحتی بهم میریخت امروز به انسانی تبدیل شده بود که در پر استرس ترین شرایط فاقد استرس بود ؛تاکید میکنم فاقد استرس و سپاسگزارم از خداوند بابت اون روز زیبا

    من ازمونم را بهترین شکل ممکن دادم البته هنوز نتایج کنکور اعلام نشده ولی من ایمان دارم که به انچه که لایقش هستم میرسم و اون روزی که نتایج اومد حتما به صورت کامنت اگه امکانش باشه در ادامه این متن همراه با کلی نتایج دیگه که گرفتم مینویسم

    سپاسگزارم از الله یکتا بابت اینکه زندگی من را دگرگون کردم

    و سپاسگزارم از استاد عزیزم که با اموزش های بینظیرشون به من در راه درست بسیار کمک کردند

    امیدوارم هرکجا که هستید حال دلتون عالی باشه و هر روز غنی تر از مال دنیا و فقیر تر به خداوند باشید

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: