چه موضوعی را باور کرده ای؟ - صفحه 49


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چه موضوعی را باور کرده ای؟
    745MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی چه موضوعی را باور کرده ای؟
    45MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

957 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد عباسمنش عزیزم و تمامی همراهان.

    استاد از همون بچگی از سن کم چون بردارم برام دوچرخه خرید و چون اون موقع توی روستای ما کمتر کسی دوچرخه داشت و من از سن کم دوچرخه سواری کردم.

    همه دوربری ها می گفتند که چون من از سن کم دوچرخه روندم باعث شده بدن قوی و پاهای عضلانی داشته باشم و این به خاطر اینکه خیلی به من گفته شد دقیقا هم همین شده خدا رو شکر من همیشه بدن سالم و قوی

    عضلانی داشتم و همیشه احساس قدرت میکردم.

    یا چون از بچگی به من گفتن بچه های ته تقاری همیشه از لحاظ ذهنی قوی میشن منم باور کردم و همیشه توی درس هام احساس زرنگ بودن میکردم.

    توی روستای ما (چکنه )نزدیک قوچان چون اولین مدرسه روستای راه افتاده بودم در کل استان خراسان و تحصیلات خیلی زود اونجا شروع شده بود باعث شد همه دنبال درس برن

    طوری که همه مردم روستا بچه ها رو میذاشتن برای تحصیل و درس خون زیاد داشت توی ی آمار روستای ما 350 تا پزشک داره و تحصیل کرده زیاد داره.

    و وقتی روستایی های اطراف دیدن گفتن به خاطر اینکه چکنه درخت گردو زیاد داره و مردم گردو ز یاد میخورن و هوای خوبی هم داره باعث شده بچه ها زرنگ‌باشن و همین یک باور قوی در روستای ما شد و همیشه ما خودمون رو از این لحاظ خوب میدونستیم و همه درسخون شدن.

    در صورتی که روستای کناری ما اصلا از لحاظ درس مثل ما نبودن.

    ویا دوتا روستا بالاتر از ما چون بهشون گفته بودن هرچه ارتفاعات بالا بری اکسیژن کمه و بدن باعث میشه شش هاش قوی بشه و اونا هم باور کردن و بهترین دونده ها در مسابقات کشوری از همون مدرسه بود یک روستای کوچیک….

    ولی استاد در قسمت دوم من هرچی نگاه میکنم باور های محدود کننده و کمبود رو باور کردم.

    اینکه پول کمه. پول در آوردن سخته.

    اینکه هروز اوضاع داره بدتر میشه.

    چقدر. من این جور‌ حرف ها رو قبول کردم و باعث شده از لحاظ مالی رشد نکنم

    و میخوام‌بشینم ذهنم رو جراحی کنم و باور های محدود کننده رو یکی یکی حذف کنم.

    استاد عزیزم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: