اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
وقتی کسی برای خودش ارزش قائل باشه نمیزاره هر آدم بی کیفیتی وارد زندگیش بشه که زندگیش رو خراب کنه
دقیقا شبیه جنس بی کیفیت
همون تاثیر رو داره
شاید من سختم بود که روی خودارزشیم کار کنم و رابطم رو همون ماه اول هفته اول تموم میکردم ولی با یکسال ادامه پیدا کردنش برای هزار تا دلیل مسخره باعث شد خودم از پیشرفت دور بشم و خودم هزاران برابر هزینه زمانی و مالی کنم
درسته که خیلی درسها گرفتم که به دردم میخوره تا ابد
ولی هزاران برابرش ضرر کردم
به دلیل عدم لیاقت
به دلیل شرک
الان ولی دیگه نمیخام اینطور باشه
الان هیچ انسانی که مناسب باشه (طبق خواسته هام باشه دورم نیست)
الان همه ناله میکنن دورم غر میزنن و …
بنابراین کسی که برای خودش ارزش قائل باشه روی خودش کار میکنه و از تنهایی نمیترسه
منتظر آدم های مناسب میمونه که وارد زندگیش بشن
واقعا هرچی بیشتر پیش میره میفهمم که هرچی ثروتمند تر باشی نزد خدا محبوب تری!
کسی که ثروتمنده میتونه جنس خوب بخره
کسی که ثروتمنده میتونه توی محله خوب خونه داشته باشه
ماشین خوب داشته باشه
مسافرت با کیفیت بره
و هزاران نکته مثبت دیگه که در ثروتمند بودن نحفته است
راجب ارزش محصولات گفتید
سه سال پیش که اینجا کامنت گذاشته بودم محصولی نداشتم
الان تقریبا همه رو دارم جز ثروت 2 و 3
میخام بگم الان میفهمم که کل سایت همش یه چیزه
همش گنجه
محصولات عالین
فایلای دانلودی عالین
همه چیز عالیه
فقط کافیه هر چیزی که طبق مداری که توش هستم و درک میکنم همون رو اجرایی کنم
تا کم کم نم نم مدارم بالاتر بره
فقط همین
خدایامارو به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات یگانه خالق آفرین من ،،
تنها قدرت مطلق کل هستی ،،
به به ،، چه فایل بی نظیری و چه آگاهی و حقیقت و باور قشنگی بیان کردین استاد عزیزم
من خیلی وقتا خرید خوب رو خرید با کیفیت رو موفقیت و پله میبینم بچه ها ،،
انگار ی جورایی خیالت راحت میشه ،،
اگر توی ابزار کار میدونی خیلی بیشتر برات کار میکنه و میدونی کاراییش خیلی خیلی راحت تر و بیشتره ،،
اگر توی لباس و کیف و کفش هم باشه بازم همینطور ،،
وقتی ی کاپشن عالی میخری چندین و چند سال برات کارایی و زیبایی داره ،،
وقتی ی کفش عالی میپوشی که پاهات رو محافظت میکنه و هم زیباتر و هم مستحکم تر و جنس معتبر تری داره و بیشتر هم برات کار میکنه چرا ده تا کفش عوض کنی همون خوب رو اول میخری ،،
خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت که ظرف دریافت منرا از باران بی کران نعمت و برکت و فراوانی و ثروت ات روز افزون بزرگ تر و بزرگتر میفرمایی ای کریم
چندروزه یک چندتا خرید انجام دادم. وامروز هم خریدی انجام دادم
خرید اول گران قیمت ترین مکت رو واسه خونمون خریدیم منو شوهرم که شوهرم میگف. نگو این هزینه رو دادیم واسه مکت ک خانوادم میگن چ خبره
ک من گفتم یعنی قراره واسه بقیه توضیح بدیم خوب کاری کردیم چیز باکیفیت خریدیم
چندروز گذشت واسه بچه هام پارچه خریدم دوختم پارچه ها خوشکل هستن اما پارچه ی پسرم ریزش داشت و روی لباسای بقیه مخملش میریخت ک وقتی یکی بغلش. میکنه میگه این پارچه چقد ریزش داره لباسامو پرزی کرد.
گذشت امروز آشنا شدم بایک بنده خدایی پارچه فروش هست پارچه برام آورد تا خونه وخیلی خوشم اومد از پارچش خوشکل ضخیم بدون ریزش گرون هم نبود ک مادر همسرم اصرار داشت بابا باهاش حرف بزن تخفیف بده واست چرا هیچی نمیگی
من خندم گرفت بهش گفتم میدونی
پارچش خیلی خوب بود تلفنی بهش گفتم خوشم اومد از جنسش گف خب خوب ک هست اما گرون نخر
ک این فایل امروز بازشد واسه من گفتم چقد جواب خداوند دقیق هست همیشه ک راهت درسته
و موضوع بعدی من بچه شیرخوار دارم خیاطی میکنم کشیدن یک الگو ک تمیز و دقیق اندازه ی طرف دربیات زمان وحوصله میخات
چندتا لباس دوختم ک اصلا باب. دلم نبودن چقد باید پروف گیری میکردیم تا سایز دربیات
تا هدایتی آشنا شدم با یکی الگو آماده طراحی میکنه وبرام ارسال کرد ک مامانم وجاریم اینا گفتن چقد هزینه کردی واسه یادگیری خیاطی توووو
گفتم ارزش داره تا کی باید دست رو دست بذارم وهیچ مهارتی کسب نکنم ک مثلا پولی خرج نشود….
امروز ایده اومد بقیه ی الگوهارو بخرم ک کامل بشن و بتونم هرلباسی رو بدوزم بهم گفته شد نترس وادامه بده خدا تااینجا رسوندت بقیش هم همراهته هم پولشو بهت میده هم مهارتشو هم مشتریتو
چون اون قبلیا ک گرفتم چقد راحت همون یکبار میذاشتم روی پارچه وبرش ودوخت راحت میشد
لباسی ک 2 هفته میدوختم 3روزه دارم میدوزم وچقدر تمیز تر شد کارم ک خودم لذت میبرم واون استرسها خیلی کم شد چون نتیجه ی کار خیلی خوب بود
واین فایل مهرتایید زد که من بقیه راهو برم وادامه بدم
وحاضر باشم بها بپردازم برای رسیدن ب هدفم ک خیلی ارزشمنده
همیشه همسرم خوراکی های باکیفیت میخره بهترین میوه ها و حتی یادم نمیات چیزی بیاره وقت استفاده خراب بوده وانداختم دور وهمون سبزیجات میوهای ک میاره یک هفته یا دوهفته بستگی ب تعداد خوراکی داره برامون میمونه
بااینکه
هروقت رفتم خونه پدرشوهرم هرچی میخرن ازین نگاه ک پولی خرج نشه و اون روز دعوت بودم خونه یکی
گوجه گرفته بود نصفش رو انداختیم سطل آشغال واخرشم گف گوجه گرونه بابا
اما سعی میکنن هرجوری باشه ازون سیفی جات سبزیجات ومیوه ها ی خراب استفاده کنن که ضرر نباشه اما در آخر ارزش اون شخص دروناً اومده پایین و ب جهان ثابت میشه ک لیاقتش درحد چیزهای بدرد نخوره
و همیشه بقیه تعجب میکنن ک چرا همیشه کسی ک از راه دور میات بهترین هدیه اش نصیب من میشه هههه
از ماجراهای خرید ابزارهایی بنویس که فقط به خاطر ارزان بودن، آنها را انتخاب کردی اما دردسرها و ضرر و زیان هایی از زمان، انرژی و هزینه هایی که مجددا برای رفع مسائل حاصل از گذاشتی، برایت ایجاد کرد که در نهایت بسیار گران تمام شد
خبببب حقیقتا زیاد یادم نمیاد استاد،چون همیشه بابام بهمون میگه ک یا چیزی نخرید یا اگه میخرید یه چیز شیک و خوشگل ،جنس خوب و …. برا همین مورد خاصی الان یادم نیس
اما بنظرم این موضوع فقط برای ابزار و امکانات نیس،تو بحث روابط خیلی واضح میدونی اون ادم مناسبت نیس،واقعا برات مشخصه ولی اجازه میدی وارد زندگیت شه،وقت میگذرونی باهاش،و….چرا؟ بنظرم چون باور به فراوانی نداریم،تا یکی اومد و ابراز حس کرد،بدون اینکه بشناسیش صرفا بخاطر ظاهرش یا چیزای دیگه اوک میدی،خیلی وقتا هم میشناسی اون ادمو،ولی باز ارتباط داری باهاش! چرا؟چون باور نداری اون کسی ک واقعا تو ذهنته و از خدا میخواییش برات وجود داره،چون عمیقا باور نداری ک لیاقت بودن کنار همچین ادمیو داری،چون فکر میکنی اگه به ادمای سطح پایین راضی شی اونا بیشتر بهت عشق میدن!( باورایی مثل این ک زن باید بره به مرد بدقیافه تا عشق بیشتری بگیره!)،ب جای تمرکز روی خودت،وقتتو با ادمایی هدر میدی ک میدونی هیچ نفعی برات ندارن،به جای کار روی باورهات و ساختن یه ورژن بهتر از خودت تلاش میکنی توجه اون ادمو جلب کنی،و این دره ی عمیقیه ک تمومی نداره،روز ب روز حالت بدتر میشه،بی احترامی میبینی،حالت خوب نیس،دیگه شاد نیستی،فقط چون روحت عمیقا میدونه لیاقتش بیشتر هس،چون به خودت بی احترامی کردی با انتخابت،و جهان آینه ای از باورهای توئه،میگه خب تو خودتو دوس نداری؟به خودت بی احترامی میکنی؟باشه عزیزم منم ادماییو برات میارم ک دوست ندارن،که بهت بی احترامی میکنن،من مهر میزنم رو باورهات
یه فایل گوش میکردم قبلا،میگفت وقتی چیزیو از جهان میخوایی،و درخواست میکنی،جهان تو رو امتحان میکنه،ک ببینه ایا واقعااا اونو میخوایی؟؟یا فقط حرف زدی؟تو بحث روابط تو میشینی مینویسی واضح ک چی میخوام،فرداش یکی میاد بهت پیشنهاد میده،میدونی اونی نیس ک واقعا میخوایی،ولی چون در دسترسه و راحته اوکی میدی!همینجا با رفتارت گفتی ک چیو واقعا خواستی!
تو همه جنبه های زندگیت گرون باش،برای وقتت،برای احساست،برای زندگیت،برای انتخاب هات ارزش قائل باش،خودت رو لایق بهترینها بدون
چطوریه وقتی یه کیف یا لباس گرون میخری مواظبشی،اونو هرجایی نمیذاری،هرجایی نمیپوشیش،ولی حواست به خودت هس؟از خودت ارزشمند تر مگه هس تو زندگیت؟که هرجایی بری،با هرکسی حرف بزنی،هر غذایی بخوری،هر چیزی دم دست تر و راحت تر بود و انتخاب کنی،لباسا و انتخابات بی کیفیت باشن،و….عزیزم تو با رفتارت داری میگی لیاقتت چقدره.با ادا و حرف چیزی درست نمیشه،تو دقیقا با عملت ک ریشه تمام اعمالت،باورهات هس،داری میگی من چقدر لایقم
مثال همون بطری اب معدنیه ک تو سوپری 6 تومنه،تو فرودگاه 60 تومن،چرا؟جاشو عوض کردیم فقط،این ک همون بطریه آبه،چی فرق کرد؟تو وقتی تو زندگیت انتخاب هات،ارتباطاتت،افکارت،امکانات زندگیت و… رو عوض میکنی،ک احساس لیاقت کنی،بگی بسهههه دیگه،من ارزشم اینی نیس ک دارم تجربه میکنم،من ارزشمندم،من بی نظیرم،خب الان چجوری درستش کنم؟چجوری جامو عوض کنم؟چطوری برم جایی ک ارزشم رو متوجه شن؟چطوری حالم،سطح کیفیت زندگیم،ارتباطاتم و… رو بهتر کنم؟فقط یه راز داره،اینکه مدام باورهاتو تغییر بدی ببری سمت چیزایی ک میخوایی،مخصوصاااا احساس لیاقت و عزت نفس
از دید من زندگی استاد وقتی تغییر کرد ک احساس لیاقت کردن،روزی ک استعفا دادن از اون شرکت و تحمل نکردن اون شرایطو،واتفاقات بعدشو ک میدونیم…
من همیشه لباسای جنس عالی خریدم،و نتیجه اش اینه بعد از چند سال هنوز نوئه،البته خودم لباسا و وسایلمو تمیز نگه میدارم ،یا مثلا غذاهای باکیفیت خوردم همیشه،جدیدا بیشتر مراقبم ک مواد غذایی ک تو سوپریه کلا زیاد مصرف نکنم،و غذای طبیعی و سالم بخورم،ک خب نتیجه اش اینه بدنم همیشه سالمه،حالم خوبه،حسم خوبه،خوابم راحته،سطح انرژیم بالاس و ….
اما این فایل بیشتر منو برد رو بحث دایره ارتباطات
واقعا حرفای استاد تو همه زمینه ها کاراس،قوانین ساده اس،فقط باید دقت کنیم،فقط نباید بگیم این ک ساده اس خب ک چی،باید متعهد بود،باید استمرار داشت
خدایا تو آگاهی به قلبم ک من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ….
من می خوام یک تجربه از زمانی بگم که به دنبال کم کردن هزینه بودم ولی …
نزدیک عروسی داداشم بود و کلی هزینه لباس و هدیه و آرایشگاه و… منم گفتم برای اینکه زیاد هزینه نشه موهام رو کوتاه میکنم و رفتم آرایشگاه میگم موهام رو سشوار بکشن و اینجوری هزینه شنیون هم نمیدم.
خلاصه چند روز قبل از عروسی رفتم آرایشگاه و 150 هزارتومن دادم و موهام رو کوتاه کردم .ولی همون ارایشگری که قبلا موهام رو خوب کوتاه میکرد گند زد به موهام .سعی کردم زیاد خودم رو درگیرش نکنم تا حالم بد نشه. روزی که رفتم آرایشگاه برای روز عروسی وقت بگیرم( البته جای دیگه ای بود) گفتن تو خواهر دامادی حتما باید شنیون کنی اینجوری که نمیشه.گفتم موهام که کوتاست گفتن نگران نباش درستش میکنیم.گفتم خوب باشه . روز عروسی شنیون کاره گفت باید برات مو اضافه کنم هزینش هم جداست گفتم چقدر گفت 150 تومن.
اونقدر پرداخت این مبلغ برام زور داشت.
یعنی هم 150 دادم مو کوتاه کردم اونم افتضاح. ودقیقا 150 تومن مجدد دادم تا مو اضافه کنن برام .هزینه شنیون که سرجاش بود تازه منتظر شدم یک کمی موهام بلندتر بشه و یک ماه بعد رفتم جای دیگه که خرابکاری کوتاهی اولی رو درست کنه.یک هزینه دیگه هم اونجا دادم.
چون باور کمبود داشتم.
امروز هم که هدایت شدم به این فایل برای این بود که برای تغذیه خونه رفتم چیزهای مقوی تری بخرم که چون یک مقدار گرون شد ته ذهنم یک نجواهایی اومد .
این نشانه اومد وبه موقع بهم یادآوری کرد که وقتی دارم برای سلامتیم هزینه میکنم وبرای خودم وخانواده ام ارزش قائل میشم هیچی گرون نیست.تازه من دارم ارزون میخرم.چقدر سود می کنم چقدر سرحال تر و شاداب تر خواهیم شد.چقدر سلامت تر هستیم.و جهان هم به این احساس ارزشمندی ما پاسخ میده.من تعیین میکنم که جهان با من چطور رفتار کنه وچه کیفیتی رو وارد زندگی من کنه. مگه این همه چیزهایی که خریدیم و استفاده کردیم دوباره ودوباره وارد زندگیمون نشد. ولی من مشخص میکنم که ارزش و لیاقت من چیه؟ جهان هم همون رو وارد زندگی من میکنه.
من همیشه این پاشنه آشیل رو داشتم و همین الانم هم دارمش که باید جنس ارزون بخرم مثلا داخل ذهن من کسی که دو تا ماشین داشته باشه بهتر از یک ماشین هست حتی اگه اون دو تا ماشین درب داغون باشه الان دارم حسش میکنم که ذهن من چقدر داره لذت میبره که ببین تو اگه ماشین دست دو داشته باشی اونم دو تا بهتر از یک ماشین نو هستش چون زرنگی که دو تا ماشین داری و با اینکه خرج این دو ماشین خیلی بیشتر از یک ماشین هستش و برای همین رفتم یک موتور سیکلت هشت سال کار که روغن سوزی هم داشت خریدم ولی نیومدم و یک موتور سیکلت که یک یا نهایتا سه سال ساخت که نو نو باشه بگیرم و برای همین اون موتور سیکلت رو با یک موتور سیکلت دیگه که حسابی باید خرجشم کنم عوض کردم و واقعا تعهد دادم به خودم که یا چیزی رو نمیخری و یا اگر هم میخری باید نو باشه و بهترین کیفیت رو داشته باشه مثل گوشی موبایلی که خریدم و چقدر از لحاظ روانی من رو جلو برده
خب اما این نشانه امروز من چی میگه میگه که ببین دوست عزیز برای ابزار کارت باید هزینه کنی و من میخواهم که چندین میلیون تومن داخل کارم سرمایه گذاری کنم و ثروت به زندگی ام بیفزایم یا باید به خاطر باور های اشتباهت بروی و برای اینکه هزینه و بهای کار رو پرداخت کنی نتوانی که ثروت کسب کنی و هی ضربه اش رو بخوری
منم میخوام از تجربه خودم درباره این موضوع بگم….چند روز پیش قاطعانه تصمیم گرفتم یه سرویس قابلمه واسه خونم بخرم بعد ساااالها…حالا بماند که چقدر زیبا خداوند برام جور کرد شرایط خریدشو.
من همیشه از مدل قابلمه های چدن خوشم میومد
به خاطر مدلش و اینکه دسته اش هم سرخود بود و پلاستیکی نبود که خواسته باشی با پیچ وصل کنی.
رفتم مغازه فروشنده دو مدل قابلمه بهم معرفی کرد که یه مدلش 12پارچه بود با دسته های جدا که خودت باید پیچ میکردی و یه مدل دیگه هم شکل قابلمه های چدن که دسته اش سرخود بود ولی 8پارچه بود. قیمتش هم یه اختلاف تقریبا کمی داشت با هم .و من چند دقیقه بین این دو مدل مونده بودم .عقلم میگفت این 12پارچه رو بردار چون تعدادش زیاده .حالا از مدلش هم خوشت نمیاد و دسته هاشم جداست عیب ندارد عوضش تعدادش خیلی بیشتر ازون یکیه.ولی دلم میگفت نه من اون یکی رو میخوام چون از مدلش بیشتر خوشم میاد. عیب ندارد اگرم تعدادش کمه عوضش مدلش همونیه که همیشه دوست داشتم. یعنی قشنگ جنگ بین عقل و دلم رو احساس کردم و از آخر هم قلبم پیروز شد و با صدای بلند بهم گفت عزیزم همین 8پارچه رو بردار … تا حالا اینقدر بلند و واضح ندای قلبم رو نشنیده بودم.شاید هم شنیده باشم ولی به این محکمی بهش عمل نکرده ام و به لطف خدا و آموزشهای استاد عزیز به ندای قلبم قاطعانه گوش کردم و الان بسیار راضیم از انتخابم.هر روز تو این قابلمه ها با عشق غذا میپزم و خودم رو تحسین میکنم که به ندای قلبم گوش کردم .
و از خدای مهربان میخوام به من و شما لیاقت بده که همیشه به ندای قلبمون گوش کنیم و قاطعانه بهش عمل کنیم
این زن چقد تمام رفتارهاش مطابق قانون و سرشار از احساس ارزشمندیه
میگفت من لباس کم میخرم اما با کیفیت میخرم
و مثلا یه لباسی رو داشت میپوشید بره بازی کریس رو نگاه کنه میگفت اینو پنج سال پیش خریدم
بنظرم احساس بی ارزشی بالاتر از این نیست که بری با پول یدونه جنس باکیفیت و اورجینال چنتا جنس ارزونتر و فیک بخری فقط به این خاطر که مردم بگن چنتا لباس داره و لباساش تکراری نیست
جورجینا تو مستندش میگفت من لباسهای ارزون هم میپوشم ولی وقتی توش راحت باشم و خوشم بیاد یه تیشرت پنج دلاری رو ممکنه با یه کتونی اصل و اورجینال ست کنم
وای چقد منو یاد حرفای استاد مینداخت
استادم یجا میگه لباس که الان تنمه خیلی ارزونه ولی چون باهاش راحتم پوشیدم
ولی الان میبینیم استاد تی شرتهای مارک میپوشه یا گاهی هم از والمارت لباس میخره
همه ی اینا یعنی ارزشمندیمو وصل نکنم به خریدم و قیمتش ازون طرفم باور پشت خریدن جنس ارزون بی لیاقتی و حالا بزار بخرمش و اینا نباشه
در کل ارزشمندی من ربطی به گرونی و ارزونی خریدهام نداره چه با گرون چه ارزون من ارزشمندم و خودمو دوست دارم
اما لیاقت داشتن بهترین کیفیتها بهترین برندها و بهترین خریدهارو دارم لیاقت خرید کردن از فروشگاه های سطح بالا رو دارم ولی اگر چیز ارزون هم بخرم و ازش خوشم اومده باشه از ارزشم کم نمیشه
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات یگانه خالق آفرین من ،،
تنها قدرت مطلق کل گیتی پهناور ،،
چقدر زیبا بود کامنتت رویا جان و اینکه دقیقاً من هم از دیدن این مستند فوقالعاده دقیقاً این نکات نوتیس کردم و الان با خوندن نوشته هات برام مرور شد ،، خداقوت رفیق هم فرکانسی
این فایل باعث شد بیشتر فکر کنم به رفتارام و تصمیماتی که قبلا یا حتی الان می گیرم برای خرید یا انتخاب چیزی یا کسی یا جایی ….
این فایل در مورد ارزش ابزار بود
ولی باعث شد من غیر از ابزار تعمق بیشتری به صحبت های با ارزش استاد بکنم و بیشتر خودمو شخم بزنم ببینم اون زیر میرا چه خبره واقعاااا ؟؟؟!!!!
مثال در مورد ابزار بی کیفیت :
یادمه چند سال پیش رفتم یه سشوارم جدید بخرم . وسیله ای که برام ضروری بود . خالاصه رفتم یه مغازه ای که تخصصش وسایل الکتریکی _ آرایشی بود .
من انتظاری که از وسیله ام داشتمو گفتم و فروشنده دوتا سشوار بهم معرفی کرد :
یکی با یک برند معتبر ، با اصالت ، با گارانتی ، با سیم بللللند و خوش دست اما با قیمت به زعم من گروووون
و یکی دیگه عیییین همون ولی چینی و بی کیفیت و به زعم من (( قیمت مناسب ))
سرتونو درد نیارم من سشوار قیمت منااااااسب رو خریدم با وجود این که پول اون اورجینال رو داشتم و چشمتون روز بد نبینه .
دوستان حتما فکر میکنید سوخت . نهههه…
نسوخت ولی منو بدجوری سوزوند ….
حالا چرا :
اون روزا من خیییلی اهل رسیدن وسواس گونه به موهام بودم تازه مهمونی و تولدم زیاد میرفتم ولی …ولی …
بارها و بارها و بارهااااا
برام پیش میومد که من از سر کار میومدم خونه و برای این که سریعتر برسم به مهمونی یه دوش جنگی میگرفتم و میومدم سراغ این سشوار ، ایشون هم خیلی مرتب روشن میشد و گرمه گرم میشد و من با خوشحالی شروع می کردم به سشوار کشیدن و مرتب کردن موهام که به 15 دقیقه نمیرسید کهههه :
خاموش می شدو من 20 حتیییی 25 دقیقه باید صبر میکردم تا دوباره روشن شه و کارمو تموم کنم .
حالا شما تصور کنید من جلوی آینه نشستم . یه دستم به سشوار یه چشمم به ساعت روی دیوار که دیییییر شدددددد….
لامصب روشن شووووو……
( یه سالن زیبایی خیلی خوبم که من قبولش داشتم بود ولی از ما دور بود )
خلاصه حرص و جوش و فحش و ناسزااااا….
بعلههههه …. زمان هدر میرفت و من یادمه تا چند وقتتتتتت هرگز سر وقت به مهمونیام نمیرسیدم حتی آخر وقت میرسیدم .
شاید باورتون نشه یه بار زمانی به تولد یکی از دوستام رسیدم که دور آخرین همخونی بچه ها و آخرین آهنگ گیتار و خاتمه مهمونی بود …..
این مسعله نه فقط تایم لذت و خوشی رو از من می گرفت بلگه حتی اعصاب و روان منم له و داغون می کرد و حتتتتی باعث دلخوری صاحب مجلسم می شد .
آخ آخ … الان که فکر میکنم در مورد خیییلی چیزا به خودم ظلم کردم ، هم هزینه چند برابر دادم هم زمانو هدر دادم هم انرژیمو نابود کردم .
مثل : قالیشویی (( قیمت مناسب ))
که چه بلایییی سر فرشامون اومد و هیشکی ام زیر بار نرفت و مسولیت قبول نکرد .
کاپشن (( قیمت مناسب ))
کا باعث شد تماااام طول زمستون بلرزم .
ضد آفتاب (( قیمت مناسب ))
که باعث شد منی که یه جوش هم تو صورت نازنینم نیست مزرعه جوش بشه .
روکش صندلی ماشین (( قیمت مناسب ))
که باعث شد با دو ماه آفتاب خوردن رنگ قشنگش بشه آب دهن مرده .
و
و
و ……
حالا میدونید جالبیش چیه ؟؟؟
این که پول محصول با کیفیت و داشتمو نمیدادممممممممم…..
( عدم احساس لیاقت )
و تمااام اینا باعث چه ضرر و زیانایی برام شد !!!!!
مثال رابطه :
با پسرایی دوست میشدم که اصلاااا معیارهای اخلاقی و شخصیتی منو نداشتن و تازه سیگاری ام بودن
( البته نا گفته نمونه من خودم اون روزا سیگار می کشیدم ولی به یمن فیض الهی وقتی به این سایت هدایت شدم کاااامل ترک کردم )
ولی دوست نداشتم پارتنرم سیگاری باشه .
میگفتم بابااااا….همینه دیگه ….
هر کی به جوری هست !!!!!!!
( خداروشکر الان حتی برای نگاه کردن به کسی که معیارهای منو نداره وقت تلف نمیکنم چه برسه به کلام )
( بازم احساس عدم لیاقت )
مثال خونه :
یه موقعه هایی اتاقمو اگه دست جایش می کشیدی یه انگشتت توی گردو خاک وسایل اتاقم فرو میرفت ، به خودم می گفتم :
بابااااا…. تهران همینه دیگهههه….
پره گردو خاکه ….
( خدارو شکر الان اتاقم و خونه همه جاش برق میزنه )
( احساس عدم لیاقت )
اما ….
محصولات با کیفیتی که وارد زندگیم کردم و اون فسمت زندگیم بهشت شد واسم :
کتونی نایکی :
که شاید بچه ها باور نکنید من هنووووز بعد 12 سااال این کتونی رو دارم بیچاره چه بلاهای سرش اومد و کجاهاااا باهاش رفتم و آخ نگفت .
یخچال با کیفیت
گوشی با کیفیت
شارژر با کیفیت
لپ تاپ با کیفیت
کوله با کیفیت
قوری کتری با کیفیت
وسایل ماشین با کیفیت
و …..
چقدر جنس با کیفیت ، انسان با کیفیت ، رفتار با کیفیت ، کلام با کیفیت ، مکان با کیفیت ………
زندگی رو آسون میکنه لذت بخش میکنه خیال آدم و راحت میکنه و چرخ زندگیمونه روغن کاری تر میکنه .
آخه چی بهتر از این ؟؟؟؟؟!!!!
خدایا شکرت که منم مثل همه شما دوستان عزیزم به راه توحید دعوت شدم و
لیاقت قدم برداشتن در مسیر درست جهان رو کسب کردم .
یا رب :
همه ما رو از شر وسوسه های شیطان حفظ کن تا یادمون نره
چقدر با لیاقتیم
چقدر با ارزشیم
چقدر با شکوهیم
چقدر بزرگیم
چقدر نامحدودیم
خدایا
همواره برایم یادآوری کن که خدایی هستم در لباس انسان بر روی این کره خاکی .
سلام
امروز رسیده بودم به جلسه سوم احساس لیاقت
راجب حد و مرز بود
این فایل راجب ارزش ابزاره
دیدم که این موضوع خیلی به هم مرتبطه!
وقتی من برای خودم ارزش قائل باشم جنس خوب میخرم
لباس خوب میخرم
ماشین خوب میخرم
اگر شرایط مالیش رو ندارم هم اشکال نداره!
روی باورهام کار میکنم که بعدا بتونم تهیه کنم
چون برای خودم ارزش قائلم روی خودم کار میکنم
وقتی کسی برای خودش ارزش قائل باشه نمیزاره هر آدم بی کیفیتی وارد زندگیش بشه که زندگیش رو خراب کنه
دقیقا شبیه جنس بی کیفیت
همون تاثیر رو داره
شاید من سختم بود که روی خودارزشیم کار کنم و رابطم رو همون ماه اول هفته اول تموم میکردم ولی با یکسال ادامه پیدا کردنش برای هزار تا دلیل مسخره باعث شد خودم از پیشرفت دور بشم و خودم هزاران برابر هزینه زمانی و مالی کنم
درسته که خیلی درسها گرفتم که به دردم میخوره تا ابد
ولی هزاران برابرش ضرر کردم
به دلیل عدم لیاقت
به دلیل شرک
الان ولی دیگه نمیخام اینطور باشه
الان هیچ انسانی که مناسب باشه (طبق خواسته هام باشه دورم نیست)
الان همه ناله میکنن دورم غر میزنن و …
بنابراین کسی که برای خودش ارزش قائل باشه روی خودش کار میکنه و از تنهایی نمیترسه
منتظر آدم های مناسب میمونه که وارد زندگیش بشن
واقعا هرچی بیشتر پیش میره میفهمم که هرچی ثروتمند تر باشی نزد خدا محبوب تری!
کسی که ثروتمنده میتونه جنس خوب بخره
کسی که ثروتمنده میتونه توی محله خوب خونه داشته باشه
ماشین خوب داشته باشه
مسافرت با کیفیت بره
و هزاران نکته مثبت دیگه که در ثروتمند بودن نحفته است
راجب ارزش محصولات گفتید
سه سال پیش که اینجا کامنت گذاشته بودم محصولی نداشتم
الان تقریبا همه رو دارم جز ثروت 2 و 3
میخام بگم الان میفهمم که کل سایت همش یه چیزه
همش گنجه
محصولات عالین
فایلای دانلودی عالین
همه چیز عالیه
فقط کافیه هر چیزی که طبق مداری که توش هستم و درک میکنم همون رو اجرایی کنم
تا کم کم نم نم مدارم بالاتر بره
فقط همین
خدایامارو به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات یگانه خالق آفرین من ،،
تنها قدرت مطلق کل هستی ،،
به به ،، چه فایل بی نظیری و چه آگاهی و حقیقت و باور قشنگی بیان کردین استاد عزیزم
من خیلی وقتا خرید خوب رو خرید با کیفیت رو موفقیت و پله میبینم بچه ها ،،
انگار ی جورایی خیالت راحت میشه ،،
اگر توی ابزار کار میدونی خیلی بیشتر برات کار میکنه و میدونی کاراییش خیلی خیلی راحت تر و بیشتره ،،
اگر توی لباس و کیف و کفش هم باشه بازم همینطور ،،
وقتی ی کاپشن عالی میخری چندین و چند سال برات کارایی و زیبایی داره ،،
وقتی ی کفش عالی میپوشی که پاهات رو محافظت میکنه و هم زیباتر و هم مستحکم تر و جنس معتبر تری داره و بیشتر هم برات کار میکنه چرا ده تا کفش عوض کنی همون خوب رو اول میخری ،،
خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت که ظرف دریافت منرا از باران بی کران نعمت و برکت و فراوانی و ثروت ات روز افزون بزرگ تر و بزرگتر میفرمایی ای کریم
سلام و عرض عشق به استادم و خانم شایسته مهربان
استاد اگه بگم با متن خانم شایسته بیشتر تحت تأثیر رفتم ناراحت میشید؟؟!
واقعا که با قانع نبودن به کم ، به فراوان خواهیم رسید من اینو به وضوح همین الان که دارم مینویسم دارم حسش میکنم.
هزینه فراوانی ک در دراز مدت دادم بابت آموزش ارزان قیمت لیفت مژه و ابرو بود،
که توسط یه آدمی که خودش هنوز کارآموز بود و هیچی بلد نبود آموزش دیدم
و چیز مفیدی که یاد نگرفتم هیچ
بعدها با صرف هزینه خرابکاری و تست مواد مختلف و زمان زیاد و استرس زیاد و … بها بابتش پرداخت کردم.
خدایا مرسی که هدایتم کردی به سمت استادم
تا چشمانی باز برای دیدن مسیری زیبا داشته باشیم
زنده و پاینده و خوشبخت باشید ️
بنام خدا
باسلام
تمرین این فایل
نشانه امروزم بود
چندروزه یک چندتا خرید انجام دادم. وامروز هم خریدی انجام دادم
خرید اول گران قیمت ترین مکت رو واسه خونمون خریدیم منو شوهرم که شوهرم میگف. نگو این هزینه رو دادیم واسه مکت ک خانوادم میگن چ خبره
ک من گفتم یعنی قراره واسه بقیه توضیح بدیم خوب کاری کردیم چیز باکیفیت خریدیم
چندروز گذشت واسه بچه هام پارچه خریدم دوختم پارچه ها خوشکل هستن اما پارچه ی پسرم ریزش داشت و روی لباسای بقیه مخملش میریخت ک وقتی یکی بغلش. میکنه میگه این پارچه چقد ریزش داره لباسامو پرزی کرد.
گذشت امروز آشنا شدم بایک بنده خدایی پارچه فروش هست پارچه برام آورد تا خونه وخیلی خوشم اومد از پارچش خوشکل ضخیم بدون ریزش گرون هم نبود ک مادر همسرم اصرار داشت بابا باهاش حرف بزن تخفیف بده واست چرا هیچی نمیگی
من خندم گرفت بهش گفتم میدونی
پارچش خیلی خوب بود تلفنی بهش گفتم خوشم اومد از جنسش گف خب خوب ک هست اما گرون نخر
ک این فایل امروز بازشد واسه من گفتم چقد جواب خداوند دقیق هست همیشه ک راهت درسته
و موضوع بعدی من بچه شیرخوار دارم خیاطی میکنم کشیدن یک الگو ک تمیز و دقیق اندازه ی طرف دربیات زمان وحوصله میخات
چندتا لباس دوختم ک اصلا باب. دلم نبودن چقد باید پروف گیری میکردیم تا سایز دربیات
تا هدایتی آشنا شدم با یکی الگو آماده طراحی میکنه وبرام ارسال کرد ک مامانم وجاریم اینا گفتن چقد هزینه کردی واسه یادگیری خیاطی توووو
گفتم ارزش داره تا کی باید دست رو دست بذارم وهیچ مهارتی کسب نکنم ک مثلا پولی خرج نشود….
امروز ایده اومد بقیه ی الگوهارو بخرم ک کامل بشن و بتونم هرلباسی رو بدوزم بهم گفته شد نترس وادامه بده خدا تااینجا رسوندت بقیش هم همراهته هم پولشو بهت میده هم مهارتشو هم مشتریتو
چون اون قبلیا ک گرفتم چقد راحت همون یکبار میذاشتم روی پارچه وبرش ودوخت راحت میشد
لباسی ک 2 هفته میدوختم 3روزه دارم میدوزم وچقدر تمیز تر شد کارم ک خودم لذت میبرم واون استرسها خیلی کم شد چون نتیجه ی کار خیلی خوب بود
واین فایل مهرتایید زد که من بقیه راهو برم وادامه بدم
وحاضر باشم بها بپردازم برای رسیدن ب هدفم ک خیلی ارزشمنده
همیشه همسرم خوراکی های باکیفیت میخره بهترین میوه ها و حتی یادم نمیات چیزی بیاره وقت استفاده خراب بوده وانداختم دور وهمون سبزیجات میوهای ک میاره یک هفته یا دوهفته بستگی ب تعداد خوراکی داره برامون میمونه
بااینکه
هروقت رفتم خونه پدرشوهرم هرچی میخرن ازین نگاه ک پولی خرج نشه و اون روز دعوت بودم خونه یکی
گوجه گرفته بود نصفش رو انداختیم سطل آشغال واخرشم گف گوجه گرونه بابا
اما سعی میکنن هرجوری باشه ازون سیفی جات سبزیجات ومیوه ها ی خراب استفاده کنن که ضرر نباشه اما در آخر ارزش اون شخص دروناً اومده پایین و ب جهان ثابت میشه ک لیاقتش درحد چیزهای بدرد نخوره
و همیشه بقیه تعجب میکنن ک چرا همیشه کسی ک از راه دور میات بهترین هدیه اش نصیب من میشه هههه
ومیگن ک تو شانس داری والا
دلیلش شانس نیس دلیلش اینه همیشه حاضرم بهای چیزی ک میخام بهش برسم رو میدم حالا وسیله ی خوب باشه تفریح باشه یادگیری مهارتی باشه چون میدونم بارسیدن بهش خوشحالتر میشم وزندگی حتما راحتتر میشود
خدایا شکرت هرروز وهرلحظه درحال هدایت منی
استاد جانم سپاسگذارم ک وسیله ی هدایت ما شدین دوستت دارم
روز هجدهم
ذهن فقیر،همیشه همه چیز را گران میخرد.
چقدرررر این جمله سنگینه اخه ….
استااااد….من عاشقتونم ک انقد قشنگ گفتین اخه
چقدر درکتون قشنگه ،چقدر خوبید اخهههه
تمرین :
از ماجراهای خرید ابزارهایی بنویس که فقط به خاطر ارزان بودن، آنها را انتخاب کردی اما دردسرها و ضرر و زیان هایی از زمان، انرژی و هزینه هایی که مجددا برای رفع مسائل حاصل از گذاشتی، برایت ایجاد کرد که در نهایت بسیار گران تمام شد
خبببب حقیقتا زیاد یادم نمیاد استاد،چون همیشه بابام بهمون میگه ک یا چیزی نخرید یا اگه میخرید یه چیز شیک و خوشگل ،جنس خوب و …. برا همین مورد خاصی الان یادم نیس
اما بنظرم این موضوع فقط برای ابزار و امکانات نیس،تو بحث روابط خیلی واضح میدونی اون ادم مناسبت نیس،واقعا برات مشخصه ولی اجازه میدی وارد زندگیت شه،وقت میگذرونی باهاش،و….چرا؟ بنظرم چون باور به فراوانی نداریم،تا یکی اومد و ابراز حس کرد،بدون اینکه بشناسیش صرفا بخاطر ظاهرش یا چیزای دیگه اوک میدی،خیلی وقتا هم میشناسی اون ادمو،ولی باز ارتباط داری باهاش! چرا؟چون باور نداری اون کسی ک واقعا تو ذهنته و از خدا میخواییش برات وجود داره،چون عمیقا باور نداری ک لیاقت بودن کنار همچین ادمیو داری،چون فکر میکنی اگه به ادمای سطح پایین راضی شی اونا بیشتر بهت عشق میدن!( باورایی مثل این ک زن باید بره به مرد بدقیافه تا عشق بیشتری بگیره!)،ب جای تمرکز روی خودت،وقتتو با ادمایی هدر میدی ک میدونی هیچ نفعی برات ندارن،به جای کار روی باورهات و ساختن یه ورژن بهتر از خودت تلاش میکنی توجه اون ادمو جلب کنی،و این دره ی عمیقیه ک تمومی نداره،روز ب روز حالت بدتر میشه،بی احترامی میبینی،حالت خوب نیس،دیگه شاد نیستی،فقط چون روحت عمیقا میدونه لیاقتش بیشتر هس،چون به خودت بی احترامی کردی با انتخابت،و جهان آینه ای از باورهای توئه،میگه خب تو خودتو دوس نداری؟به خودت بی احترامی میکنی؟باشه عزیزم منم ادماییو برات میارم ک دوست ندارن،که بهت بی احترامی میکنن،من مهر میزنم رو باورهات
یه فایل گوش میکردم قبلا،میگفت وقتی چیزیو از جهان میخوایی،و درخواست میکنی،جهان تو رو امتحان میکنه،ک ببینه ایا واقعااا اونو میخوایی؟؟یا فقط حرف زدی؟تو بحث روابط تو میشینی مینویسی واضح ک چی میخوام،فرداش یکی میاد بهت پیشنهاد میده،میدونی اونی نیس ک واقعا میخوایی،ولی چون در دسترسه و راحته اوکی میدی!همینجا با رفتارت گفتی ک چیو واقعا خواستی!
تو همه جنبه های زندگیت گرون باش،برای وقتت،برای احساست،برای زندگیت،برای انتخاب هات ارزش قائل باش،خودت رو لایق بهترینها بدون
چطوریه وقتی یه کیف یا لباس گرون میخری مواظبشی،اونو هرجایی نمیذاری،هرجایی نمیپوشیش،ولی حواست به خودت هس؟از خودت ارزشمند تر مگه هس تو زندگیت؟که هرجایی بری،با هرکسی حرف بزنی،هر غذایی بخوری،هر چیزی دم دست تر و راحت تر بود و انتخاب کنی،لباسا و انتخابات بی کیفیت باشن،و….عزیزم تو با رفتارت داری میگی لیاقتت چقدره.با ادا و حرف چیزی درست نمیشه،تو دقیقا با عملت ک ریشه تمام اعمالت،باورهات هس،داری میگی من چقدر لایقم
مثال همون بطری اب معدنیه ک تو سوپری 6 تومنه،تو فرودگاه 60 تومن،چرا؟جاشو عوض کردیم فقط،این ک همون بطریه آبه،چی فرق کرد؟تو وقتی تو زندگیت انتخاب هات،ارتباطاتت،افکارت،امکانات زندگیت و… رو عوض میکنی،ک احساس لیاقت کنی،بگی بسهههه دیگه،من ارزشم اینی نیس ک دارم تجربه میکنم،من ارزشمندم،من بی نظیرم،خب الان چجوری درستش کنم؟چجوری جامو عوض کنم؟چطوری برم جایی ک ارزشم رو متوجه شن؟چطوری حالم،سطح کیفیت زندگیم،ارتباطاتم و… رو بهتر کنم؟فقط یه راز داره،اینکه مدام باورهاتو تغییر بدی ببری سمت چیزایی ک میخوایی،مخصوصاااا احساس لیاقت و عزت نفس
از دید من زندگی استاد وقتی تغییر کرد ک احساس لیاقت کردن،روزی ک استعفا دادن از اون شرکت و تحمل نکردن اون شرایطو،واتفاقات بعدشو ک میدونیم…
من همیشه لباسای جنس عالی خریدم،و نتیجه اش اینه بعد از چند سال هنوز نوئه،البته خودم لباسا و وسایلمو تمیز نگه میدارم ،یا مثلا غذاهای باکیفیت خوردم همیشه،جدیدا بیشتر مراقبم ک مواد غذایی ک تو سوپریه کلا زیاد مصرف نکنم،و غذای طبیعی و سالم بخورم،ک خب نتیجه اش اینه بدنم همیشه سالمه،حالم خوبه،حسم خوبه،خوابم راحته،سطح انرژیم بالاس و ….
اما این فایل بیشتر منو برد رو بحث دایره ارتباطات
واقعا حرفای استاد تو همه زمینه ها کاراس،قوانین ساده اس،فقط باید دقت کنیم،فقط نباید بگیم این ک ساده اس خب ک چی،باید متعهد بود،باید استمرار داشت
خدایا تو آگاهی به قلبم ک من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ….
سلام.استاد عزیزم و مریم جان
من می خوام یک تجربه از زمانی بگم که به دنبال کم کردن هزینه بودم ولی …
نزدیک عروسی داداشم بود و کلی هزینه لباس و هدیه و آرایشگاه و… منم گفتم برای اینکه زیاد هزینه نشه موهام رو کوتاه میکنم و رفتم آرایشگاه میگم موهام رو سشوار بکشن و اینجوری هزینه شنیون هم نمیدم.
خلاصه چند روز قبل از عروسی رفتم آرایشگاه و 150 هزارتومن دادم و موهام رو کوتاه کردم .ولی همون ارایشگری که قبلا موهام رو خوب کوتاه میکرد گند زد به موهام .سعی کردم زیاد خودم رو درگیرش نکنم تا حالم بد نشه. روزی که رفتم آرایشگاه برای روز عروسی وقت بگیرم( البته جای دیگه ای بود) گفتن تو خواهر دامادی حتما باید شنیون کنی اینجوری که نمیشه.گفتم موهام که کوتاست گفتن نگران نباش درستش میکنیم.گفتم خوب باشه . روز عروسی شنیون کاره گفت باید برات مو اضافه کنم هزینش هم جداست گفتم چقدر گفت 150 تومن.
اونقدر پرداخت این مبلغ برام زور داشت.
یعنی هم 150 دادم مو کوتاه کردم اونم افتضاح. ودقیقا 150 تومن مجدد دادم تا مو اضافه کنن برام .هزینه شنیون که سرجاش بود تازه منتظر شدم یک کمی موهام بلندتر بشه و یک ماه بعد رفتم جای دیگه که خرابکاری کوتاهی اولی رو درست کنه.یک هزینه دیگه هم اونجا دادم.
چون باور کمبود داشتم.
امروز هم که هدایت شدم به این فایل برای این بود که برای تغذیه خونه رفتم چیزهای مقوی تری بخرم که چون یک مقدار گرون شد ته ذهنم یک نجواهایی اومد .
این نشانه اومد وبه موقع بهم یادآوری کرد که وقتی دارم برای سلامتیم هزینه میکنم وبرای خودم وخانواده ام ارزش قائل میشم هیچی گرون نیست.تازه من دارم ارزون میخرم.چقدر سود می کنم چقدر سرحال تر و شاداب تر خواهیم شد.چقدر سلامت تر هستیم.و جهان هم به این احساس ارزشمندی ما پاسخ میده.من تعیین میکنم که جهان با من چطور رفتار کنه وچه کیفیتی رو وارد زندگی من کنه. مگه این همه چیزهایی که خریدیم و استفاده کردیم دوباره ودوباره وارد زندگیمون نشد. ولی من مشخص میکنم که ارزش و لیاقت من چیه؟ جهان هم همون رو وارد زندگی من میکنه.
خدایاشکرت.
تنها تو را میپرسیتم و تنها از تو یاری میجوییم
من همیشه این پاشنه آشیل رو داشتم و همین الانم هم دارمش که باید جنس ارزون بخرم مثلا داخل ذهن من کسی که دو تا ماشین داشته باشه بهتر از یک ماشین هست حتی اگه اون دو تا ماشین درب داغون باشه الان دارم حسش میکنم که ذهن من چقدر داره لذت میبره که ببین تو اگه ماشین دست دو داشته باشی اونم دو تا بهتر از یک ماشین نو هستش چون زرنگی که دو تا ماشین داری و با اینکه خرج این دو ماشین خیلی بیشتر از یک ماشین هستش و برای همین رفتم یک موتور سیکلت هشت سال کار که روغن سوزی هم داشت خریدم ولی نیومدم و یک موتور سیکلت که یک یا نهایتا سه سال ساخت که نو نو باشه بگیرم و برای همین اون موتور سیکلت رو با یک موتور سیکلت دیگه که حسابی باید خرجشم کنم عوض کردم و واقعا تعهد دادم به خودم که یا چیزی رو نمیخری و یا اگر هم میخری باید نو باشه و بهترین کیفیت رو داشته باشه مثل گوشی موبایلی که خریدم و چقدر از لحاظ روانی من رو جلو برده
خب اما این نشانه امروز من چی میگه میگه که ببین دوست عزیز برای ابزار کارت باید هزینه کنی و من میخواهم که چندین میلیون تومن داخل کارم سرمایه گذاری کنم و ثروت به زندگی ام بیفزایم یا باید به خاطر باور های اشتباهت بروی و برای اینکه هزینه و بهای کار رو پرداخت کنی نتوانی که ثروت کسب کنی و هی ضربه اش رو بخوری
در پناه حق
سلام دوستان عزیزم
منم میخوام از تجربه خودم درباره این موضوع بگم….چند روز پیش قاطعانه تصمیم گرفتم یه سرویس قابلمه واسه خونم بخرم بعد ساااالها…حالا بماند که چقدر زیبا خداوند برام جور کرد شرایط خریدشو.
من همیشه از مدل قابلمه های چدن خوشم میومد
به خاطر مدلش و اینکه دسته اش هم سرخود بود و پلاستیکی نبود که خواسته باشی با پیچ وصل کنی.
رفتم مغازه فروشنده دو مدل قابلمه بهم معرفی کرد که یه مدلش 12پارچه بود با دسته های جدا که خودت باید پیچ میکردی و یه مدل دیگه هم شکل قابلمه های چدن که دسته اش سرخود بود ولی 8پارچه بود. قیمتش هم یه اختلاف تقریبا کمی داشت با هم .و من چند دقیقه بین این دو مدل مونده بودم .عقلم میگفت این 12پارچه رو بردار چون تعدادش زیاده .حالا از مدلش هم خوشت نمیاد و دسته هاشم جداست عیب ندارد عوضش تعدادش خیلی بیشتر ازون یکیه.ولی دلم میگفت نه من اون یکی رو میخوام چون از مدلش بیشتر خوشم میاد. عیب ندارد اگرم تعدادش کمه عوضش مدلش همونیه که همیشه دوست داشتم. یعنی قشنگ جنگ بین عقل و دلم رو احساس کردم و از آخر هم قلبم پیروز شد و با صدای بلند بهم گفت عزیزم همین 8پارچه رو بردار … تا حالا اینقدر بلند و واضح ندای قلبم رو نشنیده بودم.شاید هم شنیده باشم ولی به این محکمی بهش عمل نکرده ام و به لطف خدا و آموزشهای استاد عزیز به ندای قلبم قاطعانه گوش کردم و الان بسیار راضیم از انتخابم.هر روز تو این قابلمه ها با عشق غذا میپزم و خودم رو تحسین میکنم که به ندای قلبم گوش کردم .
و از خدای مهربان میخوام به من و شما لیاقت بده که همیشه به ندای قلبمون گوش کنیم و قاطعانه بهش عمل کنیم
سلام دوستان و استادان عزیز
من مستند جورجینا رو میدیدم
این زن چقد تمام رفتارهاش مطابق قانون و سرشار از احساس ارزشمندیه
میگفت من لباس کم میخرم اما با کیفیت میخرم
و مثلا یه لباسی رو داشت میپوشید بره بازی کریس رو نگاه کنه میگفت اینو پنج سال پیش خریدم
بنظرم احساس بی ارزشی بالاتر از این نیست که بری با پول یدونه جنس باکیفیت و اورجینال چنتا جنس ارزونتر و فیک بخری فقط به این خاطر که مردم بگن چنتا لباس داره و لباساش تکراری نیست
جورجینا تو مستندش میگفت من لباسهای ارزون هم میپوشم ولی وقتی توش راحت باشم و خوشم بیاد یه تیشرت پنج دلاری رو ممکنه با یه کتونی اصل و اورجینال ست کنم
وای چقد منو یاد حرفای استاد مینداخت
استادم یجا میگه لباس که الان تنمه خیلی ارزونه ولی چون باهاش راحتم پوشیدم
ولی الان میبینیم استاد تی شرتهای مارک میپوشه یا گاهی هم از والمارت لباس میخره
همه ی اینا یعنی ارزشمندیمو وصل نکنم به خریدم و قیمتش ازون طرفم باور پشت خریدن جنس ارزون بی لیاقتی و حالا بزار بخرمش و اینا نباشه
در کل ارزشمندی من ربطی به گرونی و ارزونی خریدهام نداره چه با گرون چه ارزون من ارزشمندم و خودمو دوست دارم
اما لیاقت داشتن بهترین کیفیتها بهترین برندها و بهترین خریدهارو دارم لیاقت خرید کردن از فروشگاه های سطح بالا رو دارم ولی اگر چیز ارزون هم بخرم و ازش خوشم اومده باشه از ارزشم کم نمیشه
اصلا موقع خرید مشخصه احساست چیه و فرکانست چیه
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات یگانه خالق آفرین من ،،
تنها قدرت مطلق کل گیتی پهناور ،،
چقدر زیبا بود کامنتت رویا جان و اینکه دقیقاً من هم از دیدن این مستند فوقالعاده دقیقاً این نکات نوتیس کردم و الان با خوندن نوشته هات برام مرور شد ،، خداقوت رفیق هم فرکانسی
هیچ چیز اتفاقی به وجود نمیاد
هیچ دستاوردی بدون تکامل بدست نمی آید ،،
ثروتمند و سلامت باشی ،،
به نام خداوند بخشنده مهربان
درود من بر استاد جانم
و تک تک این خانواده صمیمی
این فایل باعث شد بیشتر فکر کنم به رفتارام و تصمیماتی که قبلا یا حتی الان می گیرم برای خرید یا انتخاب چیزی یا کسی یا جایی ….
این فایل در مورد ارزش ابزار بود
ولی باعث شد من غیر از ابزار تعمق بیشتری به صحبت های با ارزش استاد بکنم و بیشتر خودمو شخم بزنم ببینم اون زیر میرا چه خبره واقعاااا ؟؟؟!!!!
مثال در مورد ابزار بی کیفیت :
یادمه چند سال پیش رفتم یه سشوارم جدید بخرم . وسیله ای که برام ضروری بود . خالاصه رفتم یه مغازه ای که تخصصش وسایل الکتریکی _ آرایشی بود .
من انتظاری که از وسیله ام داشتمو گفتم و فروشنده دوتا سشوار بهم معرفی کرد :
یکی با یک برند معتبر ، با اصالت ، با گارانتی ، با سیم بللللند و خوش دست اما با قیمت به زعم من گروووون
و یکی دیگه عیییین همون ولی چینی و بی کیفیت و به زعم من (( قیمت مناسب ))
سرتونو درد نیارم من سشوار قیمت منااااااسب رو خریدم با وجود این که پول اون اورجینال رو داشتم و چشمتون روز بد نبینه .
دوستان حتما فکر میکنید سوخت . نهههه…
نسوخت ولی منو بدجوری سوزوند ….
حالا چرا :
اون روزا من خیییلی اهل رسیدن وسواس گونه به موهام بودم تازه مهمونی و تولدم زیاد میرفتم ولی …ولی …
بارها و بارها و بارهااااا
برام پیش میومد که من از سر کار میومدم خونه و برای این که سریعتر برسم به مهمونی یه دوش جنگی میگرفتم و میومدم سراغ این سشوار ، ایشون هم خیلی مرتب روشن میشد و گرمه گرم میشد و من با خوشحالی شروع می کردم به سشوار کشیدن و مرتب کردن موهام که به 15 دقیقه نمیرسید کهههه :
خاموش می شدو من 20 حتیییی 25 دقیقه باید صبر میکردم تا دوباره روشن شه و کارمو تموم کنم .
حالا شما تصور کنید من جلوی آینه نشستم . یه دستم به سشوار یه چشمم به ساعت روی دیوار که دیییییر شدددددد….
لامصب روشن شووووو……
( یه سالن زیبایی خیلی خوبم که من قبولش داشتم بود ولی از ما دور بود )
خلاصه حرص و جوش و فحش و ناسزااااا….
بعلههههه …. زمان هدر میرفت و من یادمه تا چند وقتتتتتت هرگز سر وقت به مهمونیام نمیرسیدم حتی آخر وقت میرسیدم .
شاید باورتون نشه یه بار زمانی به تولد یکی از دوستام رسیدم که دور آخرین همخونی بچه ها و آخرین آهنگ گیتار و خاتمه مهمونی بود …..
این مسعله نه فقط تایم لذت و خوشی رو از من می گرفت بلگه حتی اعصاب و روان منم له و داغون می کرد و حتتتتی باعث دلخوری صاحب مجلسم می شد .
آخ آخ … الان که فکر میکنم در مورد خیییلی چیزا به خودم ظلم کردم ، هم هزینه چند برابر دادم هم زمانو هدر دادم هم انرژیمو نابود کردم .
مثل : قالیشویی (( قیمت مناسب ))
که چه بلایییی سر فرشامون اومد و هیشکی ام زیر بار نرفت و مسولیت قبول نکرد .
کاپشن (( قیمت مناسب ))
کا باعث شد تماااام طول زمستون بلرزم .
ضد آفتاب (( قیمت مناسب ))
که باعث شد منی که یه جوش هم تو صورت نازنینم نیست مزرعه جوش بشه .
روکش صندلی ماشین (( قیمت مناسب ))
که باعث شد با دو ماه آفتاب خوردن رنگ قشنگش بشه آب دهن مرده .
و
و
و ……
حالا میدونید جالبیش چیه ؟؟؟
این که پول محصول با کیفیت و داشتمو نمیدادممممممممم…..
( عدم احساس لیاقت )
و تمااام اینا باعث چه ضرر و زیانایی برام شد !!!!!
مثال رابطه :
با پسرایی دوست میشدم که اصلاااا معیارهای اخلاقی و شخصیتی منو نداشتن و تازه سیگاری ام بودن
( البته نا گفته نمونه من خودم اون روزا سیگار می کشیدم ولی به یمن فیض الهی وقتی به این سایت هدایت شدم کاااامل ترک کردم )
ولی دوست نداشتم پارتنرم سیگاری باشه .
میگفتم بابااااا….همینه دیگه ….
هر کی به جوری هست !!!!!!!
( خداروشکر الان حتی برای نگاه کردن به کسی که معیارهای منو نداره وقت تلف نمیکنم چه برسه به کلام )
( بازم احساس عدم لیاقت )
مثال خونه :
یه موقعه هایی اتاقمو اگه دست جایش می کشیدی یه انگشتت توی گردو خاک وسایل اتاقم فرو میرفت ، به خودم می گفتم :
بابااااا…. تهران همینه دیگهههه….
پره گردو خاکه ….
( خدارو شکر الان اتاقم و خونه همه جاش برق میزنه )
( احساس عدم لیاقت )
اما ….
محصولات با کیفیتی که وارد زندگیم کردم و اون فسمت زندگیم بهشت شد واسم :
کتونی نایکی :
که شاید بچه ها باور نکنید من هنووووز بعد 12 سااال این کتونی رو دارم بیچاره چه بلاهای سرش اومد و کجاهاااا باهاش رفتم و آخ نگفت .
یخچال با کیفیت
گوشی با کیفیت
شارژر با کیفیت
لپ تاپ با کیفیت
کوله با کیفیت
قوری کتری با کیفیت
وسایل ماشین با کیفیت
و …..
چقدر جنس با کیفیت ، انسان با کیفیت ، رفتار با کیفیت ، کلام با کیفیت ، مکان با کیفیت ………
زندگی رو آسون میکنه لذت بخش میکنه خیال آدم و راحت میکنه و چرخ زندگیمونه روغن کاری تر میکنه .
آخه چی بهتر از این ؟؟؟؟؟!!!!
خدایا شکرت که منم مثل همه شما دوستان عزیزم به راه توحید دعوت شدم و
لیاقت قدم برداشتن در مسیر درست جهان رو کسب کردم .
یا رب :
همه ما رو از شر وسوسه های شیطان حفظ کن تا یادمون نره
چقدر با لیاقتیم
چقدر با ارزشیم
چقدر با شکوهیم
چقدر بزرگیم
چقدر نامحدودیم
خدایا
همواره برایم یادآوری کن که خدایی هستم در لباس انسان بر روی این کره خاکی .
تا قدر خودم بیشتر بدونم
تا به ارجمندی خودم بیشتر پی ببرم
تا یادم باشه من و تو از هم جدا نیستیم
من خودِ خدام .
آمین …….