ارزش ابزار - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    304MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی ارزش ابزار
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1130 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1006 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم نازنین و دوستان گلم

    روز 18 سفرنامه

    من تجربه های زیادی از خرید جنس ارزون داشتم که دو برابر اون جنسی که اول دلم میخواست برام درآمد از بچگی مادرم خرید جنس ارزون رو افتخار میدونست و فک میکردم خدمت بزرگی به پدرم می‌کنه ولی من همیشه میگفتم جنس ارزون می‌خرید که پولتون رو انگار دور ریختنی و اگه چیزی گرون می‌خریدم آنقدر تو خونه بهم میگفتن بهت انداختن فلان جا ارزون تر بود دیگه از خرید کردن ترس داشتم تا ازدواج کردم خدا رو شکر همسرم اصلا قیمت براش مهم نبود ولی من با باورهای محدود کننده ام داشتم اونم خراب میکردم ولی چندین بار که جنس خوب می‌خریدم و نتیجه اش رو می‌دیدم خیلی بهتر خیلی وقتا چیزی رو می‌خریدم که می‌دونم کاراییش خیلی بهتره البته هنوزم این باور تو وجودم هست ولی می‌دونم که میشه درستش کرد و تلاشمو‌میکنم به امید خدای یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوب خودم

    خدا را شکر که این فایل عالی و ارزشمند را می شنوم و درک می کنم که چقدر نوع تفکر و دید می تواند تفاوت داشته باشد

    این بر می گردد به افکار و ترمزهای ذهنی خود من

    صحبت های استاد در این فایل حاکی از ذهن فقیر دارد و اکنون که با خودم فکر می کنم می بینم که واقعا این الگوها و این رفتارهای فقیرگونه واقعا در ذهن من زیاد است و این من هستم که با این افکار شرایط و زندگی خودم را رقم می زنم

    صحبت های استاد برای من این حکم را داشت که هر چه بیشتر روی خودت کار کنم و احساس ارزشمندی و لیاقت را در خودت تقویت کنی بی شک به دنبال جنس ارزان آنوقت نیستم

    به این فکر کنم که آن وسیله چه نتیجه ای برای من دارد

    چه ارزشی را برای من به وجود می آورد

    این همان می شود که در نهایت من برای خودم احساس ارزشمندی را قایل شده ام

    وقتی به خودم احترام بگذارم بی شک لذت خواهم برد و حالم همیشه خوب خواهد بود

    درس بزرگ و عالی استاد در این فایل به من دادند

    نوع نگاهم را نسبت به اجناس و خرید عوض کرد

    باید به این موضوع فکر کنم که آن جنس و آن کالا چه ارزشی را برای من می آفریند

    چه کارایی را برای من دارد

    چه خدمتی را به من می دهد

    این را همیشه من رعایت کنم و در کنار آن باور فراوانی را در خودم افزایش بدهم سبب می شود که همیشه لذت ببرم و از خرید خودم کیف کنم و لذت ببرم

    واقعا ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل ارزشمند

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 753 روز

    سلام استاد عزیز، بانو شایسته ی گرانقدر و همراهان پرتلاش و باهوشم..

    من غرق در نشانه و معجزه و هدایتم.. منی که هیچ ادعایی ندارم، فقط و فقط بواسطه ی دنبال کردن همین روزشمار و یه خواسته ی قلبی و عمیق برای هدایت شدن، زیر سایه آرامش و هدایت الهی قرار گرفتم.. خدایا شکرت.. هر چی دارم هر چی هستم همه از توئه خدای من.. فرمانروای مهربان من.. فرمانروای بخشنده ی من، فرمانروای روزی رسان من..

    از بس این هدایت ها و این همزمانی ها زیاده، به این باور رسیدم هیچ دو دو تا چهارتایی وجود نداره، همه چی مجازه.. همه چی دکوره.. تمام این جهان فرکانسه و تمام این جهان هدایته.. شما تصور کن یه میلیون پول داری.. شما قاعدتا باید بتونی یک کیلو انگور بگیری. اما یه جوری ممکنه جهان بچرخه که نتونی بگیری. و ممکنه برای کسی که هیچ پولی نداره، یه جوری به انواع و اقسام روش ها یک کیلو انگور برسه..

    زندگی همش مجازه. زندگی مثل آبیه که توی انواع ظرف ها ریخته میشه و شکل اون ظرف ها میشه.. انسان ها خیلی سال پیش فکر میکردن تنها راه جابه جایی بین دو تا شهر، قدم برداشتنه.. در حالی که خر و الاق و شتر میتونست کمکشون کنه.. در حالی که اسب سرعت بیشتری داره.. در حالی که بعدها خودروهایی اومد که سرعت و راحتی خیییلی بیشتری داره.. در حالی که هلیکوپترهایی هست که خیلی سریع تر و راحت تر میرسی… هیچ نشدی وجود نداره.. این اسب و خودرو و هلیکوپتر همشون همون خدان.. همشون هدایت هستن.. به خودم میگم ریحانه بینهایت روش وجود داره برای هر خواسته ای.. درگیر موانع نشو.

    فکر نکن فقط همین دودوتا چهارتای خودته.. نه.

    به اونها اعتماد نکن.. فقط دلتو بسپر به خدا و از خودش بخواه. تسلیم بودن رو، بندگی کردن رو تمرین کن ریحانه جانم.. فرمانروای اصلی رو بشناس و پادشاه جهانت باش و خییییییلی راحت تر به اهدافت برس.

    اعتماد اعتماد اعتماد، ایمان ایمان ایمان، صبر صبر صبر

    .

    .

    چند شب پیش صاحب خونمون پیام داد به همسرم که هم رو ببینن و در مورد موعد رهن صحبت کنن. من دعوتش کردم با اینکه کلی ابزار و امکانات پذیرایی مهمان توی خونه مون فراهم نبود.. فرداش صبح، روز پانزدهم، نوبت فایل رویاهایت را باور کن قسمت1 رسید. فایلی که بهم میگفت ریحانه صبور باش.. خودت باش.. الآن خودت رو بپذیر و فکر نکن شرایط الانت هویت تو برای کل زندگی هست.. نه. هویت تو رویای توئه.. هویت تو در درونته.. و اون فایل آرامش قلبم رو بیشتر کرد..

    اون روز تا شب، توی روستای مامانم بودیم و کلاس قرآن داشتم، استاد نیومد و من هم کاری داشتم که باید زودتر از پایان کلاس میرفتم. خانم های روستا اومدن مسجد، استاد نیومد، استاد همیشه در نبود خودش کار رو به من میسپرد. از طرفی فرمانده پایگاه، گفت ریحانه دست خودتو میبوسه.. خلاصه من هم نگفتم که عجله دارم.. توی دلم میگفتم اوکی زود تموم میکنم.. بعد توی کلاس، بچه ها کلی سوال داشتن، سوالاشون رو با حوصله جواب دادم و دیگه کم کم پشیمون شدم از رفتن و گفتم میتونم اون کار خودم رو حلش کنم با ایده هایی که به ذهنم رسید. و بعدش شنیدم یکی از خانوم ها میگفت پدرش بیمارستان رفته و نذر کرده اگر اجازه بدم سوره صف و جمعه رو بخونه، گفتم باشه. و خودش خوند.

    دوستان من توانایی نه گفتن رو بواسطه تمام تمرین هایی که تو زندگیم ایجاد کردم دارم و خییلی برام سهل و راحته.. اونجا انتخاب کردم که بمونم.

    شبش سفره و قاشق و چنگال و قوری و برنج و …. کلی وسیله از مامانم گرفتم بردیم خونمون و با کلی فکر و ایده برای پذیرایی از مهمانم.. اولین مهمانم در خونه ی خودمون بعد از یکسال از زندگی مشترکمون.

    کلی استرس داشتم برای پذیرایی، البته تمرین صبوری میکردم، تمرین بندگی میکردم.. سعیمو میکردم.. من کلاس های ابتدایی هستم و خدا تلاشم رو میبینه و یاری های خودشو میرسونه..

    فرداش صبح، روز شانزدهم رویاهایت را باور کن قسمت دوم، آرامشی بود که پروردگار برام روانه کرد.. و کارای لازم رو انجام دادم طبق برنامه ریزیم..

    و در نهایت رفتم از روی دیوار اتاق کارمون آیه 80 سوره اسرا رو خوندم به نیت میهمانی شام شب، بعد یکی دوساعت صاحبخونه زنگ زد و گفت شام نمیان، و عصری میان. خلاصه که این نشانه ی همون آیه بود برام. بعد رفتم یک کیک پختم برای سرو با چایی. و بعدش به نیت عقد قراردادمون دوباره رفتم همون آیه رو خوندم. و خلاصه مهمونا اومدن و صحبت کردیم و شرایطمون به هم نمیخورد. من و همسرم ایمانمون رو حفظ کردیم‌.. فرداییش خدا هم اومد به یاریمون که قوت قلب بیشتری بهمون بده. روز هفدهم بود و فایل بینظیر و درجه ی یک فقط روی خدا حساب کن..

    خدا میدونه اون روز چند ده مرتبه این فایل رو گوش کردم.. خدا میدونه چقدر شیفته ش شدم.. رفتم توی بلوارمون قدم بزنم و این فایل رو انقدر گوش بدم که بشینه به جان و روحم.. و خلاصه ما نهایت همکاری رو با توجه به برنامه ریزی هامون با صاحب خونه داشتیم که مقداری به رهن اضافه کنیم و بمونیم.. و صاحب خونه هم با اینکه خیلی راضی بود از ما اما به سرمایه بیشتری نیاز داشت.. بنگاهی سعی میکرد ما رو از اسباب کشی بترسونه.. میگفت 10، 20 تومن اسباب کشی میشه.. ما تماس گرفتیم با دو تا حمل بار خاور مختلف، همراه با کارگر میشد 4.5 نهایتا 5 تومن.. لبخند میزدیم بخاطر این ترس ها و باورهای محدود کننده ای که سعی میکردن القا کنن.. خلاصه که ایمانمون رو حفظ کردیم و زیر بار عددی که در توانمون نبود نرفتیم.. دیروز غروب، همسرم به این فکر بود که بریم یه خونه ارزون تر از پول رهن و با باقی پول طلا بگیریم و بازی کنیم به قولی.. که امروز این فایل درخشان برام اومد که نکنید این کار رو.. یه خونه ی خوب بگیرید اندازه همون مبلغ. که بتونید یه سال زندگی همراه با آرامش داشته باشید و استفاده ش رو ببرید.. توی ذهنم این میچرخید که اگر نتونم همسرم رو متقاعد کنم و … اما به سرعت رفتم عقل کل یه سرچ در مورد باورهای همسر زدم و آگاهی هاشو دریافت کردم و سعی کردم تو اون نجواهای دور کننده نرم و فقط باورهای خودمو بسازم و خودم رو آگاه تر کنم.. فقط روی خودم کار کنم.. و نتایج رو بسازم.. برای خودم. اونوقته که همسرم هم همراه میشه..

    خلاصه که خدای بزرگ ممنونم از همه حمایت ها و هدایت ها.. فرمانروای بزرگم سپاسگزارم.. خیلی حس آرومی دارم.. خیلی زیاد‌.

    میدونم پرحرفم.. میدونم نمیام نمیام یهو با صحبت از چند روزم میام.. آخه این نشانه ها خیلی بهم پیوسته هستند.. اگر شرایطم رو نگم روزای قبل و بعدش رو نگم حق مطلب ادا نمیشه.. عذرخواه وجود تک تکم.. مینویسم برای روزهای آینده.. برای اینکه قدم های رشد خودم رو ببینم و نشانه ها رو یادم بمونه.. و شاید یه نفر که مثل خودم اهل دو دو تا چهارتا بود بخونه و دل به نشانه ها بسپاره..

    استاد عزیزم، بانو شایسته ی ارزشمندم، خیلی دوستون دارم.. ممنونم ازتون که برای زندگی خودتون تلاش کردین و این بستر آگاهی بخشی رو با این کیفیت بالا به لطف خدا مهیا کردین.. خدایا شکرت برای تمام نعمت ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2045 روز

    به نام الله یکتا

    سلامو درود به همسفرای عشق این سایت

    خدارو شکر میکنم توی این فرکانس قرار گرفتم و اومدم بنویسم ازین اتفاقات خفنی که وقتی داری رو خودت کار میکنی و این روند رو ادامه میدی نتایج جاری میشه حمدو ستایش تنها مخصوص توست ای خالق من.

    خب بیشتر از نیم ماهه که من کامل تمرکزمو گذاشتم تو سایت

    و نهایت تلاشمو میکنم که تمرکزم رو داشته باشم و این بند نامرئی که وصله قلبم به این سایت پاره نشه،به میزان باور کردن این قوانین این بندها برام سفت و محکم تر شده

    بارها و بارها شده که ذهن که همون شیطانه خواسته حالمو بد بکنه و با احساس کمبود خواسته بهم بگه که این مسیر درست نیست و آیاهایی که میشود و یا نمیشود هایی اورده که خواسته ادامه ندم

    اما

    به لطف الله مهربان که ما چنگار بستیم به دامن او

    و قوانینی که برامون افریدرو داریم با تمرین رو خودمون رو زندگیمون جاری میکنیم

    دیشب یه چالشی برام پیش اومد توی مهمونی که بودیم با همسرم

    همون شخصی که دستای خدا شده و من با این قوانین اشنا شدم

    میخواستن من رو به مسیری که اصل نیست وادار کنن و کلی تهمت هم به استاد زدن و من یکم ذهنم بهم ریخت

    اولش ذهنم بهم ریخت اما بعد یه مدت کوتاهی فهمیدم این اتفاق از طرف خداونده که هرجا که تقلا هست هرجا که ناهماهنگی هست هر جا احساس خوب نیست خداوند هم نیست

    درسته که خداوند همه جا وجود داره

    اما سیستم اینگونه خلق شده که خداوند فرموده:نترس و اندوهگین مباش

    دوستان خدا نه ترسی وجود دارد و نه غمی

    استاد انگار کل جهان دشت به دست هم کرده که موضوع اصل رو من بفهمم

    چه حاشیه ها که تو حرفهاشون وجود نداره که داره

    از روابط و صحبت های محدود کننده بگییییر تا…

    نمیخوام تمرکزم و بزارم رو افراد

    اما فرق فرکانسی اینجارو میخوام بگم که اینجا نه تنها خوشبختی رو از خدات دریافت میکنی

    بلکه ارامش و ثروت و سلامتی رو بهم میده

    من با خرید پکیجاتون که 99 درصد افراد فک میکنن موقعیت مالی شما از فروش پکیجاتون بوده

    اما خبر ندارن باورهای شما باعث شده

    میلیاردها تومن دوستان بیان از محصولات استفاده کنن و بخرنش اونم با عشق

    به میزان باورامون نتایج داره وارد زندگیمون میشه

    و محصولات شما باعث شده میلیونها و میلیونها تومن ضرر مالی رو از زندگیمون میگیره حالا بماند چه اگاهی ها ی دیگه ای که به مقیاس پول قابل ارزش گذاری نیست وارد زندگیمون میشه

    به محض برداشتن پام از رو ترمز جریان نعمت و عشق و ارامش وارد زندگیم شده

    پایه و اساس خلقت خداوند نیروی خیره

    و با شناخت این قوانین نیرو

    سوار روی مدار خوشبختی هستیم

    و هرتضاد و چالش رو از نگاه خیریت میبینیم

    و این بزرگترین درس و ارامشه برای سعادتمند شدن در دنیا و اخرت

    شما ابزاری هستین(شما دستای خداوندین)برای ما که خوشبختیرو قوانین الهی رو عمل کنیم

    دوستون دارم

    14دی 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    مریم رضوی گفته:
    مدت عضویت: 3506 روز

    سلام به همگی….و به استاد عزیزم

    خیلی برام جالب بود که دقیقا دیروز من یه سرویس قابلمه با کیفیت خریدم وهمون دیروز داشتم به خواهرم میگفتم چقدر یه قابمه با کیفیت با کم کیفییتش که قبلا خریده بودم بخاطر ارزون بودنش چقدر با هم فرق داره و حتی چقدر استفاده از اجناس با کیفیت لذت بخش تره و حس اعتمادبه نفس و ارزشمندی بیشتری به ادم میده. وبرام خیلی جالب شد که شما دقیقا امروز درباره این موضوع فایل اماده کردید.

    واقعا حق با شماست استاد من بخاطر ارزون بودن اون جنس اونو خریدم و تو مدت کوتاهی مجبور شدم دوباره هزینه کنم.ولی خدارو شکر این بار با کیفیتشو خریدم.

    خدارو شکر میکنم با اینکه ازلحاظ مالی مشکل دارم ولی هیچچچچچچچ وقت حتی ذره ای دلم نلرزید برای هزینه هایی که برای دوره های شما پرداخت میکنم چون واقعا از دید من یه سرمایه گذاریه.و به لطف الله تو یه هفته اخیر دوره روانشناسی ثروت رو هم تهیه کردم و مطمئنم نتایج بزرگی در انتظارمه که به زودی با شما استاد عزیزم و دیگر دوستان به اشتراک خواهم گذاشت.

    استاد کاش مارک قابلمه هارو هم میگفتین….خخخخ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      به نام خدای مهربان

      خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که ما رو خالق زندگی مون قرار دادی تا بتونمی ه رانچه رو که دوست داریم واردز ندگی مون کنیم

      سلام مریم عزیزم

      سلام به روی ماه و مهتابیشما دوست بینظیرم

      ممنونم ازت به خاطراین کامنت زیبایی که یه رو با قلب مهربونت برامون نوشتی

      و چقدر این احساس لیاقت بالاتون رو تحسین میکنم

      تحسین میکنم باورهای ثروت تون رو

      تحسین میکنم وجود الهی و توحیدی تون رو عزیزم

      و خداروشکر کامنت زیباتون برام پر از حس خوب و برام یه نشانه داشت که به زودی منم دوره ی روان شناسی ثروت 1 رو میخرم

      و چقدر خدا زیبا داره نشانه ها رو واضح بهمون هدیه میده؛ خدایا شکرت

      بازم ازت ممنونم عزیزدلم به خاطر این کامنت زیباتون

      ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

      خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم

    وقتی کپشن این فایل رو خوندم یادم اومد که قبلا چقدر ذهنم فقیر بود

    یادم اومد که خیای وقت ها بدنبال خرید وسایل دست دوم بودم و همونطوری که شما استاد گفتین هزینه ای که بابت تعمیر اونها پرداخت میکردم خیلی بیشتر از قیمت نوش بود

    آره یادم میاد همین لپ تاپی که الان دارم ازش استفاده میکنم رو چند سال پیش دست دوم خریدم و اونقدر نا آگاه بودم که تقربا با قیمت نو بهم دادش اون فرد

    چقدر زمان و هزینه گذاشتم هر بار برای تعمیرش .هزینه هایی که اگر رو هم میذاشتمشون ی لپ تاپ عالی نو با قیمت مناسب میخریدم

    یا میوه ها و صیفی جاتی که با قیمت ارزون میخریدم اما وقتی میآوردم خونه ی کیلو خوب هم ازشون در نمی اومد

    یا میزهای دسته دومی که خریدم و بعدش وبال گردنم شدن چون کارایی نداشتن

    یا دم پایی های ارزون قیمتی که میخریدم و بعد از ی مدت کوتاه باید دور مینداختم چون کیفیتشون افتضاح بود

    یا ظروف آشپزخونه ارزونی که بعد از ی مدت بقول شما استاد یا دستشون می افتاد یا اونقدر کیفیتشون بد بود که قابل استفاده نبودن

    اما یادم میاد اون وسایل گرون با کیفیتی که خریدمشون و هنوز هم با کیفیت و عالی هستن مثل فرشی که خریدم و هنوز هم هر وقت نگاش مکنم انگار نو نو با اینکه 10 ساله که خریدمش .

    یا یخچال امرسان با کیفیتی که ده سال پیش خریدم و هنوز هم برق میزنه و انگار نو نو

    یا جارو برقی سامسونگ با کیفیتی که خریدیم و هنوز بعد از 15 سال عالیه

    یا چرخ گوشت پارس خزر با کیفیتی که خریدیم وهنوز بعد از 10 سال برق میزنه

    خدا رو شکر که بعد از آشنایی با استاد اولین چیزی که برام مهمه کیفیت اون چیزیه که میخرم و خیلی از اون ذهنیت های فقیرم حذف شدن

    سپاسگزارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    علی روحی ۱۱۰ گفته:
    مدت عضویت: 1371 روز

    ❤️هو❤️

    با سلام خدمت استاد عباس منش و همه ی عزیزان، چندماهی است که دارم مرتب فایلهارو میبینم و توجه میکنم به مطالب سایت،، چند وقت پیش یه فایل ارزشمند از استاد رو گوش کردم در مورد قانون تکامل و نداشتن بدهی و وام و…….

    جالبه که میخوام یه پل بزنم از اون فایل به این فایل: من اون فایل رو که در مورد دسته چک و اقساطی نخریدن بود رو دقیقاً موقعی گوش دادم که مرتکب یه همچین اشتباهی شده بودم،، من پارسال ماشین نداشتم و یک ماشین معمولی، به صورت قسطی خریدم، یک موتور خوب هم داشتم که وسیله ی دستم و کارم بود، چون من سرویسکار هستم، گذشت و گذشت تا یک روز یکی از آشناها زنگ زد که علی جان،من برات یه ماشین مدل بالاتر و با شرایط فوق‌العاده و قسطی گیر اوردم که برای یکی از آشناهاس و همه جوره باهات راه میاد،، خلاصه بگم وقتی قانون تکامل(اون. فایل قبلی) طی نشده بود،من کار اشتباهی کردم و اون ماشین قسطی اولی رو فروختم و بجای ماهی ۳تومن،رفتم زیر بار ماهی ۸میلیون قسط، (قسط روی قسط)

    سرتون رو درد نیارم و خلاصه کنم قسط ها رو که توش مونده بودم هیچ،مجبور شدم موتور نسبتا خوبم رو بفروشم و یک موتور ارزون بخرم،اما پل بزنم به این فایل، طی مدت ۳ماه،این موتور ارزون انقدر خراب شد و هر روز من رو از کارم انداخت که تقریباً با هزینه ی تعمیراتش، هم قیمت اون موتور اولیه شد، در حالی که ۱۰سال قدیمی تر و به مراتب اوراق تر از اون موتور اولیه بود،، خلاصه اینکه چون قانون رو رعایت نکردم هی بلا اومد سرم، از چاله رفتم تو چاه،،در صورتی که اگر صبر کرده بودم یکسال دیگه،اقساط ماشین اول تمام میشد و با آرامش میرفتم سراغ یک ماشین بهتر و نیازی به فروش موتور و این همه لطمه به خودم و کارم نبودم، توصیه میکنم به رفقای جوان تر: بچه ها همون طور که استاد میفرمایند: قانون تکامل رو رعایت کنید و گول صفحات و پیجهای ۲زاری اینستا گرام رو نخورید که میگن برو بی مهابا، خرید کن، کارت بکش،از هزینه نترس، چونکه تو لایق بهترین هایی و……

    قانون تکامل باید طی بشه، همزمان ریشه ی افکارمون رو تعمیر و بازسازی کنیم و قدم قدم بریم جلو،،

    ضمنا:جنس و ابزار و وسایل بی کیفیت نخرید، تا مثل من دو طرفه ضرر نکنید،،

    بازم ممنونم از زحمات استاد عباس منش

    و در اخر میگم: خدایا شکرت بابت درس هایی که به من در زندگیم دادی، الهی شکرت

    الله یار و یاور همتون رفقا❤️🌹🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    زینب سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1649 روز

    سلام به استاد بزرگوارم

    سلام دوستان گلتر از گلم

    منم دقیقا همیشه دنبال ارزان ترینها بودم فکر میکردم اینجوری سودکردمو کلی کیف میکردم

    غافل از اینکه خیلی زود اون وسیله خراب میشد وباید مجدد تهیه میشد

    مثلا همیشه شال وروسری های ارزون میخریدم ودر عرض یکماه کلا میشدپرز ورنگش خراب میشد و…که باید باز میخریدم ینی تا آخر سال شاید چندتا شال میخریدم چون همش قبلیا خراب میشدن یا از ریخت میوفتادن

    اما سال گذشته یه پول خیلی خوب دادم یه شال خیلی زیبا دقیقا همونچیزی بود که میخواستم وجنس بسیار خوبی داره والان بعد یکسال بااینکه کل سال بیشتر اونو سر کردم هنوز سالم وزیباست

    والبته من خیلی چیزارو اینجوری خرید میکردم

    مثلا کیف ارزون کفش ارزون لباس ارزون ظرف و ظروف ارزون وتا اسم حراجی میومد شاخک هام تیز میشد

    غافل از اینکه این حراجیا همش طعمست 😁که پول بیشتری پرداخت بشه به مرور

    والبته خرید جنس های مرغوب وبا کیفیت نشان دهنده اینه که من واسه خودم ارزش قایل هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محمد حصاری گفته:
    مدت عضویت: 2045 روز

    🎉به نام خداوند هدایتگر و رحیم🎉

    اکثر مرد ها که واقعا عاشق ابزار هستند 🤔

    من خودم که به شدت علاقه دارم به ابزار و کارهای فنی ولی خب واقعا تا حالا به خاطر کم هزینه کردن بابت ابزار ، جنس آشغال نخریدم.

    دلیلش هم فکر میکنم از باور های پدرم باشه که همیشه هر چی میخواد بخره بهترین اونو میخره و دست دوم و این چیزا هم خوشش نمیاد .

    حتی اگه پول خرید اون کالارو نداشته باشه ، بازم بی کیفیتشو نمیخره و صبر میکنه تا در زمان مناسب ، بهترین اون کالا رو بخره.

    ولی من خودم قبلنا (حتی الآن هم گاهی پیش میاد) خیلی لباس هایی میخریدم که یه جورایی ارزون ولی خوشگل بودن و واقعا هم به قول استاد اونا گرون ترین چیزهایی بودن که من خریدم.

    شما تصور کن یه روز یه شلوار جین رو بپوشی ، اونوقت چنان گشاد شه و داغون به نظر برسه که انگار ده ساله داری میپوشیش.

    خب این شلوارو ده هزار تومنم بخری بازم گرونه دیگه ، اصلا یه حس بدی بهت دست میده از پوشیدن اون لباس که میگی کاش اصلا لخت میبودم ولی این تو تنم نبود.

    مثال لباس و کفش زیاد دارم که ارزون خریدم و بعدا پشیمون شدم ،

    مثال شارژر و هندزفری و لوازم برقی و بهداشتی و این چیزا هم زیاد دارم.

    و واقعا هم اینو پذیرفتم که کم‌ هزینه کردن برای جنس بی کیفیت خیلی دردسر داره تا اینکه پول درست حسابی بپردازی ، ولی در عوض وقتی هزینه میکنی ، کیفیت باهات حرف میزنه.

    آخرین باری که همچین اتفاقی افتاد زمانی بود که سشوارم سوخت و با این که این اتفاق درد داشت ، این درسو گرفتم ازش و به خودم گفتم دیگه چیز بی کیفیت نمیخرم.

    ۵۵۰ تومن دادم به یه سشوار بی کیفیت و سر یه ماه سوخت 😐

    با اینکه میتونستم ببرم بدم تعمیرگاه اینکارو نکردم و انداختمش دور (بعضی چیزا اصلا ارزش تعمیر ندارن خب) و با خودم گفتم اگه یکم بیشتر هزینه کرده بودم ، یه شسواری میخریدم که لااقل به جا یه ماه ، یه سال کار بده‌.

    این فایل خیلی کمک میکنه تا با کیفیت تر زندگی کنیم .

    واقعا هر چیزی تو زندگی ما یه ابزاره ،

    سشوار یه ابزاره برای خشک کردن و فرم دهی مو و ریش

    گوشی یه ابزاره برای هزاران کاربرد مختلف

    کتری برقی مثلا یه ابزاره برای جوشوندن آب

    و دریل و پیچ گوشتی و انبر و آچار هم ابزار هایی هستن برای کار های خاص خودشون.

    دوره های استاد ابزار هایی هستند برای رشد و پیشرفت ما.

    و کلی چیزای دیگه که ابزار های متنوعی هستند برای کاربرد های خودشون.

    یعنی میخوام بگم منطورم از ابزار ، فقط ابزار و یراق و این چیزا نیست ، منطورم هر چیزیه که کاربرد خاص خودشو داره.

    من ابزار رو دوست دارم چون بهم قدرت میده ، چون کار هارو برام راحت تر و سریع تر انجام میده ، چون باعث میشه من نتایج خوبی بگیرم و…

    و در نهایت موجب سپاسگذاری و رشد شخصیتم میشه.

    و از چیزایی که پول خوبی رو بابتشون دادم (با اینکه میتونستم با هزینه ی کمتری اونارو تهیه کنم) ، این مدل گوشیه که الان دستمه و ایرپاد که خیلی برام کاربردیه ، خیلی راضی ام و خیلی سپاسگزارم از خدا بابت این نعمت ها.

    واقعا همون چیزیه که من میخواستم ، حتی خیلی بهتر ؛ چند ماهه که دارمشون ولی واقعا هر روز احساس میکنم همین الآن آنباکسش کردم بس که نو و تازه ست برام.

    داشتن جنس با کیفیت حس فوق‌العاده ای رو به آدم میده.

    البته ابزار های مربوط به شغلم هم با کیفیت هستن و ازشون به شدت راضی ام (شارژی هم هستن مثل ابزار های استاد😉)

    💸💸💸💸💸💸💸💸💸💸💸💸💸💸💸

    از خدا میخوام به هممون کمک کنه تا ایمانمون قوی تر بشه.

    از خدا میخوام کمکمون کنه تا فراوانی رو باور کنیم.

    از خدا میخوام کمکمون کنه تا خودمون و ارزش های خودمونو بشناسیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    نوشین تقی پور گفته:
    مدت عضویت: 1946 روز

    به نام خداوندی که بنده هاش رو لایق بهترین ها میدونه

    سلام

    امروز روز 18 ام روزشمار هست.

    من همیشه از خساست و اینجور به اصطلاح صرفه جویی ها بدم میومد.

    اسمشم شده ولخرجی نکردن و حساب جیبو کردن.

    کسانی رو در اطرافم میشناسم که اینطوری هستند و چون در عین همین خساست و یکسره دنبال تخفیف بودن، پولدارم هستند، فکر میکنند روششون درسته و همه باید همینطوری باشند.

    یکسره دنبال تخفیف و کالای تخفیف دار و ارزون قیمتند. برای هررر چیزی.

    چه خرید مایحتاج و کیف و کفش چه مثلا سفر رفتن. همش دنبال این هستند که چجوری کم ترین خرج رو بکنند حتی اگر اذیت بشن.

    فوکوس و توجهشون فقط رو اینه کجا تخفیف گذاشته، کجا ارزون تر میده. هر چی ام میخرند با کلی چک و چونه سر قیمتشه.

    در عین پولداری، مسافرت های خیلی خیلی سختی میرن. مثلا حتما با ماشین و اینکه پلوپز و قابلمه میبرند تا خودشون غذا درست کنند و پول غذا ندن یا چادر میبرند تا پول هتل ندن!! این همه سختی و هزینه های روحی روانی جسمی که میدن رو نمیبینن! شب تو چادر اخه! چقدر اذیت بخوابی و صبح پاشی از یه دسشویی کثیف و همگانی استفاده کنی و اصلا نگم.

    فوکوس و توجهشون فقط رو اینه کجا تخفیف گذاشته، کجا ارزون تر میده. هر چی ام میخرند با کلی چک و چونه سر قیمتشه. الزاما چیزهای بی کیفیتی هم نمیخرند اما دیگه خودشونو بیچاره میکنند انقدر چونه میزنند و دنبال جای ارزون میگردن.

    حتی گاهی یه چیزم لازم نداشته باشند، چون تخفیف خورده دیگه میخوان فرصت رو غنیمت بشمارند و دوست دارند بخرنش! فکر میکنند اینجوری سود کردند.

    من واااقعا این طرز زندگی رو دوست ندارم و قبول هم ندارم.

    نیمدونم چرا بعضی از افراد ثروتمند انقدر خسیس اند. بابا تو که بیشتر از خیلی ها خدا بهت داده چرا انقدر حرص کم بودن پول میزنی.

    تو تجربه هایی که داشتم، هرجا که به بی پولی و کم اومدن پولم فکر نکردم، اتفاقا خیلی ام بیشتر سود کردم!

    مثلا کفش چرم زیبا و گرونی رو میخواستم بخرم و اصلا نه دنبال تخفیف بودم نه حواسم به حراج اخر فصل بود، رفتم و یهو دیدم کفشه 50 درصد آف خورده!

    یا مثلا کرم و محصولات ارایشی گرونی رو خریدم اما چندین برابر با ساختن به پوستم و آسیب نزدن بهش، سود بردم. مخصوصا محصولات بهداشتی آرایشی خیلی مهمه چون مثلا من اگه به پوستم با مواد بد آسیبی بزنم یا با ریمل بی کیفیت به چشمم آسیبی بزنم، چندین برابر باید پول دکتر و درمان بدم!

    واقعا که خرج کردن همش سوده. چون فکر میکنم درستشم همینه و ادم نباید شان خودش رو با خرید محصولات بی کیفیت پایین بیاره و اگر این کارو کنی قطعا متضرر میشی چون بر خلاف شأن و لیاقت حقیقیت عمل کردی و کار درستی نکردی و اینم ضررش. چون باید باور فراوانی رو در خودت پرورش بدی و باور کنی که همه چیز از جمله پول و ثروت در دنیا فراوانه و هرچقدر خرج کنم بیشتر بهم برمیگرده.

    واقعا که در مواجه با جنس گرون نباید توقعمون رو بیاریم پایین و باید باورمون رو قدرتمند کننده تر کنیم.

    واقعا هر جا که با دست و دلبازی تمام و بدون فکر به کم شدن پولم، رفتم که خرجی بکنم خیلی ام بیشتر بهم سود رسیده!

    این همش به دنبال تخفیف بودنه، خیلی به من حس خوار و پایینی میده. برعکس وقتی با اعتماد به نفس میرم هزینه ی نسبتا زیادی ام میدم اما یک جنس فوق العاده شیک و باکیفیت با هزار احترام از بهترین فروشگاه ها میخرم، علاوه بر اون جنس عالی که نسیبم میشه کلی ام حس خوب عایدم میشه!

    خلاصه که من اینطور زندگی رو بیشتر میپسندم و بیشترم بهم حال میده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: