اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد گرامی و خانواده محترم عباس منش با سلام وعرض تشکر از تلاشهای ارزشمند استاد برای اعتلای سطح بینش و تغییر باورهای هم میهنان محترم . در مورد فایل صوتی ارزش ابزار با عرض پوزش چند نکته به نظرم رسیده که به عرض میرسد .
استاد عزیز . جناب عالی ابزارها و ماشین الات و محصولات صنعتی را با محصولات فرهنگی مقایسه فرموده اید ،باید عرض کنم ، اصلا قابل مقایسه و ارزیابی نیستند . برای قیمت گذاری ابزار و محصولات صنعتی چند ایتم وجود دارد که عبارتند از : 1 سرمایه اولیه 2 دانش فنی 3 متریال صنعتی 4ابزارالات تولید 5مدت زمان تولید 6کیفیت تولید 7_خواب سرمایه .این عوامل باعث می شود که قیمت یک کالاای را تعیین کنند .
سئوال من از شما استاد گرامی اینست که شما بر چه اساسی قیمت محصولات خودتان را با کالای سرمایه ای مقایسه میکنید؟
کار شما کار فرهنگی ست و رسالت شما رسالت انبیاست ،انبیا برای راهنمایی و هدایت انسانها از انها طلب اجر و پاداش نمی کردند،و خداوند کریم هم هیچ وقت نگفته من شما را راهنمایی و هدایت می کنم در صورتی که این اجر و پاداش را پرداخت کنید .
از طرفی شما برای انجام کارهای ساخت و ساز احتیاج به ابزار و ماشین الات صنعتی داشته اید یا برای رفاه زندگیتان و خانواده احتیاج به وسایل پخت و پز اشپزخانه داشته اید ، چطور قیمت محصولات فرهنگی را با دیگ و قابلمه مقایسه می کنید ، ومی گویید حالا که من این دیگ و قابلمه با کیفیت را گران خریده ام ، قیمت محصولات من هم باید گران شود . محصولات فرهنگی را باید در سطح جامعه ایران بررسی و انرا قیمت گذاری کنید ، نه با سطح جامعه امریکا و قیمت دلار . مخاطبینی که این محصولات را خریداری و مصرف میکنند در ایران زندگی و درامدشان را به تومان دریافت میکنند ، قرار نیست به دلار خرج کنند . طبق نظر حضرت عالی کار شما کاری فرهنگیست وبرای اعتلای فرهنگ جامعه باید تلاش شود و فرهنگ برای همه قابل دسترس باشد ، با بالا بردن قیمت محصولات دسترسی دیگر افراد را محدود میکنید ودر نتیجه علم ودانش شما مغفول خواهد ماند و کسی برای بدست اوردن ان از نظر مالی توان اقدام ندارد که طبق گفته جنابعالی ره چند ساله را کوتاه کند .
به قول معروف ، ذکات علم نشر انست ، شما معتقد هستید که همه افراد را به این باور برسانید که برای رسیدن به خوشبختی وثروت باید درفرکانس ان قرار گیرند ، پس دسترسی ا فراد واحاد جامعه را از دانش ویافته های خود محروم نسازید . همه ما قبول داریم که برای بدست اوردن هر چیزی باید بهای انرا پرداخت کنیم ، ولی این را در نظر بگیرید که حداقل حقوق یک نفر در ایران حدود نه صد هزار تومان است . کرایه خانه دارد ، هزینه خورد خوراک دارد و با داشتن یک بچه و هزینه های عیاب و ذهاب و درس و مدرسه ، تلاش میکند که اینده ایده ال خودش را بسازد . شما با ارائه دانشتان سعی کنید به سوهولت ذهنیت افراد را از فقیری به ثروت و از کفر به ایمان واز جهل ونادانی به دانایی و کمال رهنمون شوید .
طبق شرح حال خودتان ، کسان دیگری هم بوده اند که به این دانش دست پیدا کرده بودند و دانش خودرا بوسیله کتابهایی که اکنون دردسترس من و شماست نشر داده اند انها این فکر را نکردند ، حالا که مردم از دانش من ثروتمند مشوند ، پس قیمت انرا باید در حدی قرار دهیم که تمام عثرتها وکمبودهای ما در گذشته جبران شود .
من این را باور دارم و مطمئن هستم کار شما کاریست عالی و برای عموم مردمی که در فرکانس شما هستند دست یافتنی . مطمئنا کسانی که به توسط شما وبا مطالعه و عمل و کاربست دستورات شما به ثروت و مکنت و رفاه میرسند ، این رفاه و ثروت را در قسمتهای مختلف ، در ساخت بیمارستان ، کارخانه ، مدرسه و دانشگاه و خرید وسایل و تجهیزات برای درمان بیماران وارتقائ کیفیت زندگی هم میهنانشان وجامعه ای که در ان زندگی کرده اند هزینه مکنند و تمام این افراد دعای خیرشان بدرقه راه خیرینی میشود که این امکانات را برای جوامع فراهم کرده اند وروز بروز بر ثروتشان اضافه میشود . لطفا برای نشر ودردسترس بودن محصولاتتان ودر قیمتها تجدید نظر فرمایید ، من دلایلتان را برای اضافه قیمتها منتقی نمی دانم .
با عرض پوزش وارزوی کسب موفقیتهای روزافزون برای تمام دوستان هم فرکانسی ایران وجهان . شاد و پیروز و سربلند باشید .
من خیلی با این دیدگاه موافقم و ما این ضرب المثل را هم داریم که میگه گرونتر از جنس ارزون بازهم همون ارزونه. یعنی جنس ارزون همیشه گرونه…..
ولی استاد یه سوالی برای من پیش اومده و اونم اینه که چرا اینقدر از کلمات انگلیسی تو کلامتون استفاده می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا این نشانگر افزایش سطح زندگی شماست؟
سلام و عرض ادب خدمت دوستان بزرگوار و استاد ارجمندم
درود خدا بر شما باد استاد
من با گوش دادن به این فایل اول یاد ماشین پیکان استاد افتادم، اینکه چند بار خواستن گیربکس ماشین رو تعمیر کنن، چه هزیه ها که ندادن و بعد آخرش گیربکس رو و بعد ماشین رو عوض کردن
اما بعدش یاد خودم افتادم که چه لباسهایی رو از حراجی ها و ارزان فروشی هایی خریدم که یکبار هم نپوشیدمشون. بدون اینکه پرو کنمشون خریدمشون اما بعد توی خونه وقتی به تن زدم اصلا رغبتی به پوشیدنشون نداشتم و سال بعد توی کوله بار لباسها دور انداختمشون. واقعا من از لباس خریدن خسته شده بودم
تا اینکه در سفرهایی که به خارج از کشور داشتم و جنسهای با کیفیت مطمئن رو خریداری کردم فهمیدم تا اونموقع چه اشتباهاتی داشتم و بعد از اون سالی یک بار اون هم لباسهای ضروری رو از همون خارج از کشور می گیرم و دیگه هیچ لباس دیگه ای نمیخرم. واقعا از لباسهای جدیدم که به قول استاد مفت خریدمشون لذت می برم و همش فکر میکنم من چققققدر لباس بی کیفیت گرون خریدم
استاد شما الگویید. براتون دعا می کنم بیشتر از دیروزها موفق به شناسوندن خدا به تمام دنیا باشید
این فایلتون هم مثل بقیه فایل عالی وتاثیرگذاربود واقعاسپاسگذارم از راهنماییاتون برای نشان دادن راه درست در زندگی یادگرفتن قانون های اون
استاد من این فایلتونوگوش دادم خندم گرفت چون دقیقا کارایی بود که من انجام میدم همیشه یه چیزی و بخاطرارزونی میخرم وبعدش بخاطر بی کیفیت بودنش اصلا استفاده نمیکنم فقط دنبال اینم چجوری ازش خلاص شم آخرشم همینجوری مفتی میدم به یکی فقط هزینه میکنم بابت خریدش
هیچوقت متوجه این اشتباه تا امروز نشده بودم بازم یه مسیر روشن دیگه جدی میگم قانون داره جواب میده سپاس گذارم از پروردگار بعد ازشما و سایت خوبتون
عااالی بود استاد عباس منش عزیزم, عااااالی. خیلی جالب بود . خیلی عالیه که این تجربیات قشنگتون رو برامون میگید ، خیلی خیلی لذت بخشه شنیدن این صحبت ها و فهمیدن این باورهای درست و پیاده کردن این شیوه های درست توی زندگی. لطفا بیشتر و بیشتر از تجربیاتتون برامون بگید .کیف میکنم وقتی از ثروتتون میگید و سرشار از شور و هیجان میشم. مشتاقانه منتظر فایلها بعدیتون هستم. از خدا براتون توفیق روزافزون میخوام
سلام براستادعباسمنش عزیز ودوستان مهربان استادطبق معمول خیلی دقیق وکامل توضیح دادید.حالاکه به گذشته خودم فکرمیکنم میبینم واقعا همینطوره.من سال 93که شمادوره روانشناسی ثروت رو روی سایت قراردادین میخواستم اون روتهیه کنم.ولی باخودم گفتم من که اینقدرپول ندارم وبعدناامیدشدم ومدتی دنبال دوره ای ارزانتربودم وبعدازاون چندتاپکیج ثروت روکه به ظاهر قیمت مناسبی داشت تهیه واستفاده کردم وهیچ نتیجه ای نگرفتم. حالا که حساب میکنم میبینم مبالغی که برای این پکیج های ارزون وبی فایده پرداخت کردم درمجموع ازمبلغ دوره روانشناسی ثروت شما بیشترشده وهیچ فایده ای هم برای من نداشته.هم ازنظر مالی ضررکردم وپولم رو حروم کردم وهم دوسال عمرموهدردادم وتازه برگشتم به همون نقطه اول.قطعااگه دوسال پیش دوره رو خریده بودم الان نتیجه گرفته بودم ودوسال که نه شاید باندازه بیست سال توزندگیم جلو افتاده بودم. البته این تجربه خوبی بود وناامیدنیستم.الان دیگه میدونم که کیفیت حرف اول رومیزنه نه قیمت وبقول معروف:هرچی پول بدی آش میخوری.ممنون ازشمااستاد عزیز ودوست داشتنی با کلام آرامبخشتون. آرزوی عمر باعزت وتندرستی وشادی برای استاد محبوب ودوستان عزیز دارم.
من از بچگی همیشه دنبال چیزای ارزون بودم.یعنی فکر میکردم مثلا بجای اینکه مثلا 1 مانتو بخرم 200٫000ت بجاش 4تا مانتوی 50٫000 تومنی بخرم و کلا خیلی سمت اجناس گرون قیمت نمیرفتم.اما چند باری که برعکس این باورم عمل کردم یعنی کالای با کیفیت و گران خریدم واقعا دیدم که چقدر توی هزینه هام صرفه جویی شد.مثلا 2-3سال پیش 1 کتونی پیاده روی به مبلغ 200٫000ت خریدم..اون موقع فکر میکردم که چقدر گران خریدم ولی الان که میبینم من چقدر زیاد ازون کفش استفاده کردم و هنوز هم ظاهرش هیچ تغییری نکرده و بازهم میتونم استفاده کنم میفهمم چقدر این تصمیم درست بوده.
2٫همسرم شغل آزاد داره و در نمایشگاه کار میکنه و وسیله خیلی زیاد داره..تابستون تصمیم گرفت برای خودش 1وانت بخره و بعد چند ماه بخاطر بار زیادی که روی ماشین سوار کرده شاسی ماشین شکست در صورتی که اگر از اول 1ماشین مقاوم تر میخرید دیگه نیازی به این هزینه ها نبود.
مثال در این مورد بسیار زیاده ولی نمیخام سرتونو درد بیارم.
سلام من ی گوشی خاهرم داره ک ب نرخ خیلی ارزان خریده ولی ایقداعصابش روریخته بهم ک هرلحظه میخاد بکوبونش ب دیووار.خودش میگه این گوشی قیمت کم اعصاب خوردکن نه داده اش وصل میشه نه برنامه ای میشه روش نصب کرد خودب خود هم خاموش میشه حالااگه گوشی مدل خوبی بوداین دردسرهارونداشت
لطفا در مورد حادثه اخیر که در ایران رخ داده فایل بذارید و راهنمایی کنید که در این مواقع کار درست و عملکرد و رفتار درست چی باید باشه؟ دوست دارم از دید شما به این قضیه نگاه کنم . شما چطور در همچنین شرایطی خودتون رو اروم میکنید؟ ایا اون اتشنشانها این موقعیت رو برای خودشون خواسته بودن ؟ هر چی با خودم فکر میکنم میبینم نمیتونم این موضوع رو با اموزه های شما تطبیق بدم .
افرادی هستند که به زندگی سطح پایین (از لحاظ درآمد) رضایت میدن و افرادی هستند که به غیر از پول اولویت های دیگری دارند و خیلی از چیزهای دیگر برای آنها مهمتر هست مثل نجات جان انسان ها
اگر قرار بود همه مانند استاد عباس منش زندگی کنند و فکر کنند دیگر هیچ شخصی مانند این آتش نشانان نبودند و نمیرفتند که جان خودشون رو برای نجات جان و مال مردم به خطر بندازند
همه چیز پول نیست و همه چیز قانون جذب نیست و همه چیز فقط امیال و خواسته های شخص خود ما و لذت های خود ما نیست و گاهی اوقات ما باید خودمان را برای دیگران فدا کنیم تا آنها را نجات بدیم و تا به اونها کمک کنیم و خدمت کنیم و …
طبیعیه که تمام آتش نشانان عزیز وقتی که در هر ماموریتی اعزام میشن احتمال میدن که این ماموریت ماموریت آخر اونها باشه اما این اصلا ارتباطی به ارتعاش و مدار و قانون جذب نداره، هر چند که این احتمال برای اونها وجود داره و این احتمال رو میدن اما هرگز خود اونها هم فکر این رو نمیکردن که این ساختمان سقوط کنه و اونجا جانشون رو از دست بدن و به شهادت برسند
مواردی در این دنیا وجود داره که اونها رو نمیشه با منطق و استدلال و قانون جذب و … سنجید و از درک من و شما و … خارج هست، این نوشته ها رو با چشم گریان مینویسم اما خواهشا این دید رو نداشته باشید و همه رو از اون بالا نبینید و فکر نکنید که همه چیز رو میشه با همون قانون سنجید، در ضمن اینها یک زندگی جدید پیدا کردند و فقط از بُعد ما انسانها خارج شدن و به بُعد دیگری رفتن و به همین خاطر دیگه از این به بعد دیگه نمیتونیم اونها رو ببینیم
این اتفاق هیچ ربطی به نحوه تفکر آتش نشان ها نداره و فقط یک اتفاق بود، همین که البته این عزیزان همیشه با چنین اتفاقای درگیر هستن اما چون ذهن من و شما درگیر اونها نیست اونها رو نمیبینیم، ناراحتی های ریوی، سرفه، مریضی هایی که از بوی دود و مواد شیمیایی استشمام می کنند، سوختگی های شدید، شکستگی و … چیزهای عادی ای هست برای آتش نشان ها
آتش نشان های ما از بهترین های دنیا هستند، هر چند که انتخاب این شغل که البته نمیشه گفت شغل و بسیار بالاتر از یک شغل هستر، دست خودشون بوده به هر حال به هیچ وجه فکر نمیکردند که قرار هست این ساختمان بر روی سر اونها در اون لحظه خراب بشه که البته اگر این فکر رو هم می کردند باز هم برای اونها فرقی نداشت و بارها می دونن که اگر به دل آتش بزنند احتمال برگشتنشون کم هست اما برای نجات جان و مال انسان ها به دل آتش میرن و همه چیز خودشون رو فدای نجات جان و مال مردم میکنند
نمیدونم بعضی از افراد چرا چنین حرف هایی رو میزنن که اونها چرا رفتن توی ساختمان، مشکل این افراد ندانستن هست چون آتش نشانان چه برای جان و چه برای مال مردم به دل آتش میرن و باید اونها رو نجات بدن و این رو نه فقط به خاطر وظیفه بلکه به خاطر عشق انجام میدن و واقعا بسیار با جرات و بسیار انسان های بزرگی هستند و بهترین درجات بهشت برای اینهاست هر چند که در دنیا فقط یک حقوق بسیار عادی به اونها پرداخت میشه که با اون همه سختی های کاری که دارند یک زندگی عادی میتونند داشته باشند اما اونها به پول فکر نمیکنند و پول برای اونها مهم نیست و این کار رو برای هدف بزرگتری انجام میدن و اولویت های اونها فرق داره و این ماجرا هم که عرض کردین ارتباطی با تفکر اونها نداره خواهر گرامی، موفق باشید
به نام خدای مربان
استاد گرامی و خانواده محترم عباس منش با سلام وعرض تشکر از تلاشهای ارزشمند استاد برای اعتلای سطح بینش و تغییر باورهای هم میهنان محترم . در مورد فایل صوتی ارزش ابزار با عرض پوزش چند نکته به نظرم رسیده که به عرض میرسد .
استاد عزیز . جناب عالی ابزارها و ماشین الات و محصولات صنعتی را با محصولات فرهنگی مقایسه فرموده اید ،باید عرض کنم ، اصلا قابل مقایسه و ارزیابی نیستند . برای قیمت گذاری ابزار و محصولات صنعتی چند ایتم وجود دارد که عبارتند از : 1 سرمایه اولیه 2 دانش فنی 3 متریال صنعتی 4ابزارالات تولید 5مدت زمان تولید 6کیفیت تولید 7_خواب سرمایه .این عوامل باعث می شود که قیمت یک کالاای را تعیین کنند .
سئوال من از شما استاد گرامی اینست که شما بر چه اساسی قیمت محصولات خودتان را با کالای سرمایه ای مقایسه میکنید؟
کار شما کار فرهنگی ست و رسالت شما رسالت انبیاست ،انبیا برای راهنمایی و هدایت انسانها از انها طلب اجر و پاداش نمی کردند،و خداوند کریم هم هیچ وقت نگفته من شما را راهنمایی و هدایت می کنم در صورتی که این اجر و پاداش را پرداخت کنید .
از طرفی شما برای انجام کارهای ساخت و ساز احتیاج به ابزار و ماشین الات صنعتی داشته اید یا برای رفاه زندگیتان و خانواده احتیاج به وسایل پخت و پز اشپزخانه داشته اید ، چطور قیمت محصولات فرهنگی را با دیگ و قابلمه مقایسه می کنید ، ومی گویید حالا که من این دیگ و قابلمه با کیفیت را گران خریده ام ، قیمت محصولات من هم باید گران شود . محصولات فرهنگی را باید در سطح جامعه ایران بررسی و انرا قیمت گذاری کنید ، نه با سطح جامعه امریکا و قیمت دلار . مخاطبینی که این محصولات را خریداری و مصرف میکنند در ایران زندگی و درامدشان را به تومان دریافت میکنند ، قرار نیست به دلار خرج کنند . طبق نظر حضرت عالی کار شما کاری فرهنگیست وبرای اعتلای فرهنگ جامعه باید تلاش شود و فرهنگ برای همه قابل دسترس باشد ، با بالا بردن قیمت محصولات دسترسی دیگر افراد را محدود میکنید ودر نتیجه علم ودانش شما مغفول خواهد ماند و کسی برای بدست اوردن ان از نظر مالی توان اقدام ندارد که طبق گفته جنابعالی ره چند ساله را کوتاه کند .
به قول معروف ، ذکات علم نشر انست ، شما معتقد هستید که همه افراد را به این باور برسانید که برای رسیدن به خوشبختی وثروت باید درفرکانس ان قرار گیرند ، پس دسترسی ا فراد واحاد جامعه را از دانش ویافته های خود محروم نسازید . همه ما قبول داریم که برای بدست اوردن هر چیزی باید بهای انرا پرداخت کنیم ، ولی این را در نظر بگیرید که حداقل حقوق یک نفر در ایران حدود نه صد هزار تومان است . کرایه خانه دارد ، هزینه خورد خوراک دارد و با داشتن یک بچه و هزینه های عیاب و ذهاب و درس و مدرسه ، تلاش میکند که اینده ایده ال خودش را بسازد . شما با ارائه دانشتان سعی کنید به سوهولت ذهنیت افراد را از فقیری به ثروت و از کفر به ایمان واز جهل ونادانی به دانایی و کمال رهنمون شوید .
طبق شرح حال خودتان ، کسان دیگری هم بوده اند که به این دانش دست پیدا کرده بودند و دانش خودرا بوسیله کتابهایی که اکنون دردسترس من و شماست نشر داده اند انها این فکر را نکردند ، حالا که مردم از دانش من ثروتمند مشوند ، پس قیمت انرا باید در حدی قرار دهیم که تمام عثرتها وکمبودهای ما در گذشته جبران شود .
من این را باور دارم و مطمئن هستم کار شما کاریست عالی و برای عموم مردمی که در فرکانس شما هستند دست یافتنی . مطمئنا کسانی که به توسط شما وبا مطالعه و عمل و کاربست دستورات شما به ثروت و مکنت و رفاه میرسند ، این رفاه و ثروت را در قسمتهای مختلف ، در ساخت بیمارستان ، کارخانه ، مدرسه و دانشگاه و خرید وسایل و تجهیزات برای درمان بیماران وارتقائ کیفیت زندگی هم میهنانشان وجامعه ای که در ان زندگی کرده اند هزینه مکنند و تمام این افراد دعای خیرشان بدرقه راه خیرینی میشود که این امکانات را برای جوامع فراهم کرده اند وروز بروز بر ثروتشان اضافه میشود . لطفا برای نشر ودردسترس بودن محصولاتتان ودر قیمتها تجدید نظر فرمایید ، من دلایلتان را برای اضافه قیمتها منتقی نمی دانم .
با عرض پوزش وارزوی کسب موفقیتهای روزافزون برای تمام دوستان هم فرکانسی ایران وجهان . شاد و پیروز و سربلند باشید .
با سلام خدمت دوستان عزیز و استاد عزیز
من خیلی با این دیدگاه موافقم و ما این ضرب المثل را هم داریم که میگه گرونتر از جنس ارزون بازهم همون ارزونه. یعنی جنس ارزون همیشه گرونه…..
ولی استاد یه سوالی برای من پیش اومده و اونم اینه که چرا اینقدر از کلمات انگلیسی تو کلامتون استفاده می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا این نشانگر افزایش سطح زندگی شماست؟
سلام و عرض ادب خدمت دوستان بزرگوار و استاد ارجمندم
درود خدا بر شما باد استاد
من با گوش دادن به این فایل اول یاد ماشین پیکان استاد افتادم، اینکه چند بار خواستن گیربکس ماشین رو تعمیر کنن، چه هزیه ها که ندادن و بعد آخرش گیربکس رو و بعد ماشین رو عوض کردن
اما بعدش یاد خودم افتادم که چه لباسهایی رو از حراجی ها و ارزان فروشی هایی خریدم که یکبار هم نپوشیدمشون. بدون اینکه پرو کنمشون خریدمشون اما بعد توی خونه وقتی به تن زدم اصلا رغبتی به پوشیدنشون نداشتم و سال بعد توی کوله بار لباسها دور انداختمشون. واقعا من از لباس خریدن خسته شده بودم
تا اینکه در سفرهایی که به خارج از کشور داشتم و جنسهای با کیفیت مطمئن رو خریداری کردم فهمیدم تا اونموقع چه اشتباهاتی داشتم و بعد از اون سالی یک بار اون هم لباسهای ضروری رو از همون خارج از کشور می گیرم و دیگه هیچ لباس دیگه ای نمیخرم. واقعا از لباسهای جدیدم که به قول استاد مفت خریدمشون لذت می برم و همش فکر میکنم من چققققدر لباس بی کیفیت گرون خریدم
استاد شما الگویید. براتون دعا می کنم بیشتر از دیروزها موفق به شناسوندن خدا به تمام دنیا باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزوگرانقدر
این فایلتون هم مثل بقیه فایل عالی وتاثیرگذاربود واقعاسپاسگذارم از راهنماییاتون برای نشان دادن راه درست در زندگی یادگرفتن قانون های اون
استاد من این فایلتونوگوش دادم خندم گرفت چون دقیقا کارایی بود که من انجام میدم همیشه یه چیزی و بخاطرارزونی میخرم وبعدش بخاطر بی کیفیت بودنش اصلا استفاده نمیکنم فقط دنبال اینم چجوری ازش خلاص شم آخرشم همینجوری مفتی میدم به یکی فقط هزینه میکنم بابت خریدش
هیچوقت متوجه این اشتباه تا امروز نشده بودم بازم یه مسیر روشن دیگه جدی میگم قانون داره جواب میده سپاس گذارم از پروردگار بعد ازشما و سایت خوبتون
عااالی بود استاد عباس منش عزیزم, عااااالی. خیلی جالب بود . خیلی عالیه که این تجربیات قشنگتون رو برامون میگید ، خیلی خیلی لذت بخشه شنیدن این صحبت ها و فهمیدن این باورهای درست و پیاده کردن این شیوه های درست توی زندگی. لطفا بیشتر و بیشتر از تجربیاتتون برامون بگید .کیف میکنم وقتی از ثروتتون میگید و سرشار از شور و هیجان میشم. مشتاقانه منتظر فایلها بعدیتون هستم. از خدا براتون توفیق روزافزون میخوام
سلام استاد عزیز گروه تحقیقاتی عباسمنش و تمام دوستان گرامی
بسیار ممنون از فایل های خوبتون که یار همیشگی من هستند.
سلام براستادعباسمنش عزیز ودوستان مهربان استادطبق معمول خیلی دقیق وکامل توضیح دادید.حالاکه به گذشته خودم فکرمیکنم میبینم واقعا همینطوره.من سال 93که شمادوره روانشناسی ثروت رو روی سایت قراردادین میخواستم اون روتهیه کنم.ولی باخودم گفتم من که اینقدرپول ندارم وبعدناامیدشدم ومدتی دنبال دوره ای ارزانتربودم وبعدازاون چندتاپکیج ثروت روکه به ظاهر قیمت مناسبی داشت تهیه واستفاده کردم وهیچ نتیجه ای نگرفتم. حالا که حساب میکنم میبینم مبالغی که برای این پکیج های ارزون وبی فایده پرداخت کردم درمجموع ازمبلغ دوره روانشناسی ثروت شما بیشترشده وهیچ فایده ای هم برای من نداشته.هم ازنظر مالی ضررکردم وپولم رو حروم کردم وهم دوسال عمرموهدردادم وتازه برگشتم به همون نقطه اول.قطعااگه دوسال پیش دوره رو خریده بودم الان نتیجه گرفته بودم ودوسال که نه شاید باندازه بیست سال توزندگیم جلو افتاده بودم. البته این تجربه خوبی بود وناامیدنیستم.الان دیگه میدونم که کیفیت حرف اول رومیزنه نه قیمت وبقول معروف:هرچی پول بدی آش میخوری.ممنون ازشمااستاد عزیز ودوست داشتنی با کلام آرامبخشتون. آرزوی عمر باعزت وتندرستی وشادی برای استاد محبوب ودوستان عزیز دارم.
تمرین ابزار:
سلم خدمت هم گروهی های عزیز و استاد بزرگوارم.
من از بچگی همیشه دنبال چیزای ارزون بودم.یعنی فکر میکردم مثلا بجای اینکه مثلا 1 مانتو بخرم 200٫000ت بجاش 4تا مانتوی 50٫000 تومنی بخرم و کلا خیلی سمت اجناس گرون قیمت نمیرفتم.اما چند باری که برعکس این باورم عمل کردم یعنی کالای با کیفیت و گران خریدم واقعا دیدم که چقدر توی هزینه هام صرفه جویی شد.مثلا 2-3سال پیش 1 کتونی پیاده روی به مبلغ 200٫000ت خریدم..اون موقع فکر میکردم که چقدر گران خریدم ولی الان که میبینم من چقدر زیاد ازون کفش استفاده کردم و هنوز هم ظاهرش هیچ تغییری نکرده و بازهم میتونم استفاده کنم میفهمم چقدر این تصمیم درست بوده.
2٫همسرم شغل آزاد داره و در نمایشگاه کار میکنه و وسیله خیلی زیاد داره..تابستون تصمیم گرفت برای خودش 1وانت بخره و بعد چند ماه بخاطر بار زیادی که روی ماشین سوار کرده شاسی ماشین شکست در صورتی که اگر از اول 1ماشین مقاوم تر میخرید دیگه نیازی به این هزینه ها نبود.
مثال در این مورد بسیار زیاده ولی نمیخام سرتونو درد بیارم.
بازهم ممنونمم از استاد گرامی
سلام من ی گوشی خاهرم داره ک ب نرخ خیلی ارزان خریده ولی ایقداعصابش روریخته بهم ک هرلحظه میخاد بکوبونش ب دیووار.خودش میگه این گوشی قیمت کم اعصاب خوردکن نه داده اش وصل میشه نه برنامه ای میشه روش نصب کرد خودب خود هم خاموش میشه حالااگه گوشی مدل خوبی بوداین دردسرهارونداشت
سلام استاد گرامی
لطفا در مورد حادثه اخیر که در ایران رخ داده فایل بذارید و راهنمایی کنید که در این مواقع کار درست و عملکرد و رفتار درست چی باید باشه؟ دوست دارم از دید شما به این قضیه نگاه کنم . شما چطور در همچنین شرایطی خودتون رو اروم میکنید؟ ایا اون اتشنشانها این موقعیت رو برای خودشون خواسته بودن ؟ هر چی با خودم فکر میکنم میبینم نمیتونم این موضوع رو با اموزه های شما تطبیق بدم .
سلام خواهر بزرگوار
افرادی هستند که به زندگی سطح پایین (از لحاظ درآمد) رضایت میدن و افرادی هستند که به غیر از پول اولویت های دیگری دارند و خیلی از چیزهای دیگر برای آنها مهمتر هست مثل نجات جان انسان ها
اگر قرار بود همه مانند استاد عباس منش زندگی کنند و فکر کنند دیگر هیچ شخصی مانند این آتش نشانان نبودند و نمیرفتند که جان خودشون رو برای نجات جان و مال مردم به خطر بندازند
همه چیز پول نیست و همه چیز قانون جذب نیست و همه چیز فقط امیال و خواسته های شخص خود ما و لذت های خود ما نیست و گاهی اوقات ما باید خودمان را برای دیگران فدا کنیم تا آنها را نجات بدیم و تا به اونها کمک کنیم و خدمت کنیم و …
طبیعیه که تمام آتش نشانان عزیز وقتی که در هر ماموریتی اعزام میشن احتمال میدن که این ماموریت ماموریت آخر اونها باشه اما این اصلا ارتباطی به ارتعاش و مدار و قانون جذب نداره، هر چند که این احتمال برای اونها وجود داره و این احتمال رو میدن اما هرگز خود اونها هم فکر این رو نمیکردن که این ساختمان سقوط کنه و اونجا جانشون رو از دست بدن و به شهادت برسند
مواردی در این دنیا وجود داره که اونها رو نمیشه با منطق و استدلال و قانون جذب و … سنجید و از درک من و شما و … خارج هست، این نوشته ها رو با چشم گریان مینویسم اما خواهشا این دید رو نداشته باشید و همه رو از اون بالا نبینید و فکر نکنید که همه چیز رو میشه با همون قانون سنجید، در ضمن اینها یک زندگی جدید پیدا کردند و فقط از بُعد ما انسانها خارج شدن و به بُعد دیگری رفتن و به همین خاطر دیگه از این به بعد دیگه نمیتونیم اونها رو ببینیم
این اتفاق هیچ ربطی به نحوه تفکر آتش نشان ها نداره و فقط یک اتفاق بود، همین که البته این عزیزان همیشه با چنین اتفاقای درگیر هستن اما چون ذهن من و شما درگیر اونها نیست اونها رو نمیبینیم، ناراحتی های ریوی، سرفه، مریضی هایی که از بوی دود و مواد شیمیایی استشمام می کنند، سوختگی های شدید، شکستگی و … چیزهای عادی ای هست برای آتش نشان ها
آتش نشان های ما از بهترین های دنیا هستند، هر چند که انتخاب این شغل که البته نمیشه گفت شغل و بسیار بالاتر از یک شغل هستر، دست خودشون بوده به هر حال به هیچ وجه فکر نمیکردند که قرار هست این ساختمان بر روی سر اونها در اون لحظه خراب بشه که البته اگر این فکر رو هم می کردند باز هم برای اونها فرقی نداشت و بارها می دونن که اگر به دل آتش بزنند احتمال برگشتنشون کم هست اما برای نجات جان و مال انسان ها به دل آتش میرن و همه چیز خودشون رو فدای نجات جان و مال مردم میکنند
نمیدونم بعضی از افراد چرا چنین حرف هایی رو میزنن که اونها چرا رفتن توی ساختمان، مشکل این افراد ندانستن هست چون آتش نشانان چه برای جان و چه برای مال مردم به دل آتش میرن و باید اونها رو نجات بدن و این رو نه فقط به خاطر وظیفه بلکه به خاطر عشق انجام میدن و واقعا بسیار با جرات و بسیار انسان های بزرگی هستند و بهترین درجات بهشت برای اینهاست هر چند که در دنیا فقط یک حقوق بسیار عادی به اونها پرداخت میشه که با اون همه سختی های کاری که دارند یک زندگی عادی میتونند داشته باشند اما اونها به پول فکر نمیکنند و پول برای اونها مهم نیست و این کار رو برای هدف بزرگتری انجام میدن و اولویت های اونها فرق داره و این ماجرا هم که عرض کردین ارتباطی با تفکر اونها نداره خواهر گرامی، موفق باشید
ممنونم ازینکه به سوال من پاسخ دادید