ارزش ابزار - صفحه 71 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    304MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی ارزش ابزار
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1130 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صمد موحد گفته:
    مدت عضویت: 3671 روز

    تشکر عالی بود. این نکته ممکن است بدرد خیلی ها بخوره وگرنه دکان تموم اونایی که دارن با شعا ر یکی بخر دوتا ببر جنسون رو به مردم میدن وانبارشون رو خالی میکنن جمع میشد.من خودم کلکسیونی از شارژهای موبایل خریدم که هر کدام بعد از یکی دو ماه مشکل میداد و باز دفعه بعد دنبال جنس ارزونتره بودم و اونم با وجود تایید فروشنده دوباره همون مشکل رو میداد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    Parvinrmn گفته:
    مدت عضویت: 3880 روز

    با سلام

    به استاد گرامی و همه دوستان “های” فرکانس

    حرف های استاد بسیار تاثیر گذار بود و من به شخصه بارها این نتایج را به چشم دیده ام اما خب به دلیل باور های اشتباه به نتایجم شک داشتم و اغلب در خیلی از موارد وسوسه می شدم به سبک دوست و اشنا از اجناس ارزان خرید کنم و هر بار هم به شدت پشیمان می شدم چون واقعا استفاده از ان ابزار ها نه تنها کار مرا پیش نمی برد و تازه لنگ ان وسیله می شدم بلکه هر بار بیشتر از قبل حس می کردم که ادم بی ارزشی هستم و از وقتی شروع کردم به خرید اجناس ارزان به طرز عجیبی حساب مالی ام کمتر و کمتر می شد و من به شدت استرس می گرفتم که اگر الان این وسیله خراب شود و من نتوانم یکی دیگر بخرم چه ؟ یا وقتی با یک لباس بی کیفیت که به ضن خودم خیلی زرنگی کرده ام که خریده ام جایی می رفتم ان لباس انقدر مرا اذیت می کرد و یا حس بی ارزشی به من میداد که نکند از لباسم مشخص شود من ارزان خریدمش ؟ که در کل اصلا از ان مهمانی یا حتی پیاده روی ام لذتی نمی بردم . تا یک روزی به این نتیجه رسیدم که حرف مردم اصلا ارزشی نداره . نه تنها در مورد اینکه من جنس ارزان قیمت استفاده کرده ام بلکه در این مورد که چرا انقدر پول برای فلان چیز داده ای؟ متوجه شدم این حس من هست که در هر لحظه مهم ترین چیز هست . اگر از یک چیز خیلی حس خوبی دریافت می کنم به تبع ان احساس ارزشمندی بیشتری می کنم و در مداری قرار می گیرم که ثروت و ارزش و احترام از در و دیوار نثارم می شود .

    اما در مورد این فایل یک چیز جالبی میخواهم بگویم که برای خودم شاید برابر با صد ها بار ارامش بیشتر از چند لحظه قبلم هست .

    و ان اینکه وقتی استاد گفتند نه تنها درباره ابزار بلکه در همه زمینه ها اگر خوب فکر کنید می بینید خیلی از ماها داریم از یک الگوی قدیمی پیروی می کنیم . با اینکه همه چیز تغییر کرده اما ما با همان روش و فکر و باور داریم با ان مسئله بر خورد می کنیم .

    و من همون لحظه در حال راه رفتن بودم که سر جایم میخکوب شدم . راستش را بخواهید چند وقتی بود که فکری ذهن مرا به خود مشغول کرده بود که چرا یک سری از افرادی که من خیلی دوستشان دارم و ان هاهم خیلی مرا دوست داشتند یک دفعه این قدر بد رفتار می کنند؟

    من به انها وابسته نبودم ولی برایم عجیب بود که چرا این اتفاق می افتد؟

    وقتی این قسمت از فایل را شنیدم مثل این بود که همه ان افراد در یک صف قرار گرفتند و من در یک لحظه متوجه شدم که این افراد سالهاست که دیگر ان افراد قدیمی نیستند . ..

    ادم هایی هستند که من اصلا نمی شناسمشان !

    و من با ان رفتار گذشته که از انها دیده بودم از انها یک الگو ساخته بودم و تمام مدت انهارا به همان شکل تصور می کردم و به تبع رفتارم مثل قبل بود .

    با وجود بی احترامی ها و حقارت هایی که دیده بودم به خاطر همین الگوی قدیمی تحمل می کردم و اسمش را گذاشته بودم معرفت ! وفاداری!

    وای الان می فهمم چقدر مسخره بوده ام !

    باور کنید اگر تک تک ماجراهارا برایتان بگویم و شما فرد اول داستان را با اخرش مقایسه کنید متوجه می شوید که چه می گویم !

    وقتی این قسمت از فایل را شنیدم تازه فهمیدم که سایه ان درختی که من به خاطرش مهر و محبتم را ان کنج خانه می گذاشتم سالهاست وجود ندارد و مهر و محبت من زیر گرمای سوزان بی مهری دارد بغض میکند !

    و من هر روز بیشتر از قبل احساس بی ارزشی می کنم …

    چقدر گناه داشت این من .

    و من چقدر خوشحالم که متوجه شدم که ایراد از این است که من سالهاست بدون تغییر مانده ام … و تازه حتی به اینکه ادم های با معرفت خیلی محترم هستند هم شک کرده بودم ! و این ارزش اخلاقی قشنگ هم به خاطر این اشتباه زیر سوال رفته بود .

    خداراشکر که قوانینش اینقدر گسترده است.

    خداراشکر که با این قوانین اشنا شدم .

    خداراشکر که این بار سنگین از دوش من برداشته شد و باور کردم من بی ارزش نیستم !

    خداراشکر که شما هستید ، که زندگی هست ، که خدا هست …

    از صمیم قلبم بهترین هارا براتون ارزو دارم .

    اینجا فقط خواستم یک گوشه ای از زحمات شمارا سپاس بگویم و تجربه ام را با دوستانم که همیشه از تجاربشان استفاده می کردم مشترک شوم .

    پایدار باشید و سعادتمند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    علی آرام گفته:
    مدت عضویت: 3982 روز

    سلام و تشکر از استاد عزیز

    حقیقتش من چند ماهی است که این مطلب سعی میکنم اجرا بکنم و چیزهای به ظاهر ارزون نگیرم. اون قسمت میوه ها که فرمودین دقیقا شبیه به پدر خودم بود که البته که من باور هامو عوض کردم و چند وقته معجزه شده و تغییر کرده.

    چیزهایی که خریدم کافشنم بود که ارزان خریدم و مجبورشدم امسال دوباره بگیرم چون با سه ماه استفاده رنگش رفت. پیراهن ها همینطور. گوشی موبایل دست دو. که البته دیگه تصمیم جدی شد چیز خوب بگیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    جواد شهسواری گفته:
    مدت عضویت: 3173 روز

    با سلام خدمت استاد و همه ی اعضا ی درست اندیش. ما یه زمانی 3.5 میلیون به یه ماشین اردی دادیم که چیزی در حدود 4 میلیون هم خرجش کردیم و بعد از کلی وقت گذاشتن و هزینه کردن در نهایت ارزانترم فروختیم که البته حدود 8 سال پیش بوده و از اون به بعد تصمیم گرفتیم اگه چیزی خواستیم بخریم حتما سالم و نو باشه و دیگه اشغال نخریم . موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فرهاد شکوه گفته:
    مدت عضویت: 4078 روز

    به نام یکتا

    سلام به همه ی خانواده

    من دو ماه پیش میخواستم ماشین بخرم -اول فکر کردم یه فرقون بخرم(پراید) و بعد یه مدتی عوضش کنم-ولی از اونجایی که ماشین بازم و اصلا نمیتونستم قبولش کنم تصمیم گرفتم یه 206 بخرم -وشروع کردم روش متمرکز شدم و جذبش کنم ولی یه چیزی بهم میگفت بهترشم هست و دقیقا همینطور شد -ماشینی رو خریدم که وقتی در کاپوتشو بالا زدم و خاک روی موتورشو دیدم کیف کردم—-بشدت خونگی,ظاهر عالی,و 3 میلیون زیر قیمت.—–واقعا باهاش حال میکنم.

    مقصد بعدیم هم Mazda 3n هستش.

    سپاس از همتون

    استاد میبوسمت.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ساره افشار گفته:
    مدت عضویت: 3978 روز

    سلام به استاد عزیز و تمام همسفرهای موفقیت من

    من هنوز موفق به گوش دادن فایل نشدم اما متن رو خوندم و متوجه شدم که چقدر فکر فقیری داشتم قبل از آشنایی با این گروه.

    استاد ای کاش و ای کاش قبل از رفتنم به مکه ( فروردین 93) با این گروه آشنا میشدم.

    حتما همه شما عزیزان این موضوع رو شنیدید که هر کی برای اولین بار بره مکه خدا 3 آرزوش رو برآورده می کنه زمانی که چشمش به کعبه میوفته.

    شاید باورتون نشه وقتی که من چشمم افتاد از خدا ثروت خواستم اما فوری فکرها و شنیده هام از پست بودن ثروتمندا به یادم اومد و فوری گفتم نه خدا خیلی خیلی هم ثروتمند نشدم هم اشکال نداره ولی یه مقدار ی بده محتاج نباشم ( البته من از لحاظ مالی وضعم از خیلی از اطرافیانم بهتر بود ) اما فکر می کنم بزرگترین خسیسی رو اونجا در مورد خودم و زندگیم انجام دادم البته الان که با این گروه آشنا شدم متوجه شدم فرکانسها همه جا هست چه اینجا و چه مکه هیچ فرقی نداره . اما تقریبا باور همه ما ها از بچگی اینه که اولین بار اگه چشممون به خونه کعبه بخوره آرزوهامون برآورده میشه شاید الان وضعم خیلی خیلی متفاوت تر بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سعید رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 3620 روز

    درود بر استاد ارجمند جناب عباس منش عزیز – این لحظه ها مصادف با پر کشیدن یارانی اسطوره ای است که حافظ سلامتی ما بودند یعنی آتش نشانان بی نظیر که فدای ندانم کاری هم نوع شدند. اما نکته اینه که هر دم صحبت از عدم امکان نجات گرفتاران زیر آوار پلاسکو می شود و این با نظام ذهنی ماها که + برنامه ریزی شده و ادامه خواهد یافت در تناقضه. به شخصه به اطرافیانم توضیح می دهم که برای این افراد آرزوی نجات داریم و همچنین آرزوی انجام درست وظایف برای تیم های امدادی و امید و امید و امید. می بینم که انگار یادشان رفته که نیرویی برتر وجود داره که فراتر از ذهن بشری است و پرتوی از آن در وجود ماها هم هست. لطفا برای آرامش خودمان و بهبود شرایط، انتظار وقایع + داشته باشیم. این همون چیزیه که هادی ما در دست یابی به اهداف و پیشرفته.

    با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      رضا رادمنش گفته:
      مدت عضویت: 3242 روز

      سلام

      آتش نشانان قهرمان و بزرگ میدانند که دارند چیکار میکنند و هیچ نیازی به قانون و این حرف ها ندارند و اگر میگویید که حرف هایی که آتش نشانان میزنند مانند اینکه احتمال زنده ماندنشان وجود ندارد به این خاطر نیست که باورهای آنها ایراد دارد بلکه آنها سالهاست که با همین باورها جان هزاران نفر را نجات دادند در لحظاتی که ما خواب بودیم و یا در حال لذت بردن از زندگی بودیم

      و در ضمن باورهای اونها فقط برو روی شدن و توانستن هستند و لطفا درباره این بزرگان و قهرمانان انقدر سیستماتیک قضاوت نکنید اینها کارشون رو به نحو احسن بلد هستند و اگر سخنگوی آتش نشانی جلوی رسانه هی می گه که انتظار نداشته باشید که زنده باشن به این خاطر هست که نمیخواد به دیگران امید الکی بده و میخواد افراد آماده بدترین حالت ممکن باشن و خانواده ها آماده بدترین حالت ممکن باشند یعنی شهید شدن فرزند و خواهر و برادرشون ولی اگر جلوی تلویزیون و … بیاد بگه که امکان داره گروهی زنده بمونن اونوقته که اگر کسی زنده بیرون نیاد آتشی که به دل خانواده و دیگر مردم کشیده میشه صدها هزار برابر بیشتر میشه

      اون سخنگوی آتش نشانی کارش رو خوب بلد هست و خیلی داره درست و با سیاست رفتار میکنه و باقی آتش نشانان هم بلد هستن و خود آتش نشانان کلاس های روانشناسی گذرندند و براشون دوره های روانشناسی گذاشته میشه و قبل از اینکه من و شما با این مسائل آشنا باشیم اونها این مسائل رو به طور کامل بلد هستند و آشنایی دارند، پلیس ها هم به همین شکل هست اکثر پلیس ها هم به خوبی از روانشناسی سر در میاورند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهرداد غفاری ریسمانچی گفته:
    مدت عضویت: 4096 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و اعضای دوست داشتنی گروه تحقیقاتی عباس منش

    خانم شب خیز بزرگوار خیلی خوشحالم که دوباره خبر مسرت بخشی رو از شنیدم . از شنیدن خبر انتقال به منزلی بزرگتر و زیباتر خیلی خوشحال شدم و خداوند رو بخاطرش شکر نمودم .

    ان شاالله به زودی به منزلی بسیار زیباتر و دلنوازتر که منزل شخصی خودتان خواهد بود نقل مکان خواهید کرد و روزگار رو به خوشی و شادی های فراوانتر سپری خواهید نمود .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: