ارزش ابزار - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    304MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی ارزش ابزار
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1130 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 2480 روز

    سلام سلام سلام شب و روزتون بخیر همسفران عزیزم

    دو سال پیش کتونی فوتسالم خراب شد رفتم کتونی جدید بخرم.

    یه آگهی دیدم از یه فروشگاه کفش که قیمتاش عجیب غریب پایین بود.سریع رفتم اونجا کتونی بخرم.از مدلی که میخواستم قرمزشو نداشت فقط آبی داشت.

    ولی قیمتش تقریبا نصف جاهای دیگه بود.خریدم و خوشحال برگشتم خونه.شاید باور نکنید به سه ماه نرسید کفش ساییده شد در حدی که انگشتم میزد بیرون.اونم تو حالتی که من فقط هفته ای یکبار میرفتم سالن فوتبال.

    همسرم همون موقع گفت اگه یه کم بیشتر پول میدادی یه کتونی بهتر میخریدی الان دوباره مجبور نبودی کتونی بخری.

    و مثالهای دیگه ای هم دارم از خودم و گدابازیایی که درآوردم بعدش ضرر دوبرابری دادم.خداروشکر الان دیگه اونجوری نیستم.

    در مقابل این جریان یه داستان دیگه دارم از 15 سال پیش .چند سال قبل از ازدواجم بود.میخواستم ماشین ریش تراش بخرم.

    مغازه لوازم آرایشی که میخواستم خرید کنم برای دوستم بود.دو مدل ماشین فیلیپس داشت یکی چینی یکی هلندی اصل ضدآب.

    چینی 65 تومن بود هلندی 165 تومن.

    یه حسی بهم گفت هلندی رو بگیر.

    خریدمش.

    چند روز بعد داداشم رفت مدل چینی رو برای خودش خرید.

    کمتر از یه سال بعد ماشین ریش تراش چینی داداشم خراب شد .

    ولی ماشین من همین الان که دارم این متنو مینویسم هنوز بعد از 15 سال مثل ساعت کار میکنه و همین امروز صبح صورتمو باهاش اصلاح کردم.

    عین روز اولش دقیق و سلامت.

    فکر کنم تا 15 سال دیگه هم کار کنه.

    یه سرچی از مدل و قیمتش گرفتم دیدم الان مشابه همون تو بازار پنج میلیون تومن شده.

    یعنی اگر من اون روز بجای این جنس هلندی اگر میخواستم چینی بخرم و همین خدمت رو ازش بگیرم باید حداقل 20 تا ازش میخریدم.

    یعنی حدود ده برابر قیمت جنس هلندی هم هزینه میکردم باز هم چنین نتیجه ای برام حاصل نمیشد.

    و نکته ی بسیار بسیار جذاب فایل امشب هماهنگی و به موقع بودن آموزه ها بود مثل همیشه….

    چون من و همسرم یه برنامه کلی برای خرید چندین و چند وسیله داریم که تو انتخاب برند و مدل خیلیاشون تو شک و تردید بودیم.

    آموزشهای استاد مثل همیشه به موقع و هدایت الهی شد برامون.

    خدایا شکرت صدها هزاربار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سوسن صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 1534 روز

    سلام استاد عزیزم

    من قبلا خیلی خسیس بودم واسه خودم خرج نمی کردم یعنی نمیدونم چطوری فکرکنم همون احساس بی لیاقتی بود البته من در مورد تفریحاتم وخوراکی اینجوری بودم در مورد لباس و چیزهایی که واسه پوستم میخریدم سعی میکردم چیزهایی بخرم که متوسط باشه نه خیلی گرون چون پولم نمیرسید😀😀

    اما تقریبا از یک سال پیش که دارم با شما پیش میرم خیلی خیلی بیشتر به خودم بها میدم جنسهای عالی میخرم فارغ از اینکه چه قیمتی باشه البته اکثرا و در مورد خوراکی ها هم همین طور. یعنی در کل دنبال حس خوبم و بس چون میدونم که احساس خوب اتفاقات خوب و من یادگرفتم که چطور حسم رو خوب کنم خدایا شکرت بابت آگاهی هایی که بهم دادی خدایا من هیچی نیستم تو همه چیزی خودت هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1785 روز

    سلام به همگی

    روز ۱۸ سفرنامه ام

    من قبلا با خرید هر محصولی می رفتم ارزان‌ترین رو پیدا میکردم و اصلا نمی دونستم کیفیت چیه !! و این رو برد خودم محسوب و زرنگی می دونستم

    مثلا یه شمع می خواستم بخرم میگفتم خب شمع شمعه دیگه

    مثلا یه شمع وارمر ، پس چرا اونقد هزینه کنم ( این جمله که مثلا موز موزه دیگه یا سیب سیبه دیگه ، می خوام بخورمش یا استفاده کنم بره دیگه، مخصوصا واسه لوازمی که از نظر من سریع استفاده می‌شد و تموم می‌شد )

    بعد شمع رو می خریدم

    به خاطر کیفیت پایینش که من اصلا نمی دونستم کیفیت چیه بعد استفاده می فهمیدم !!

    ، اولأ فیتیلش یه طوری می‌شد که هی میرفت تو موم و وقت من رو میگرفت که در بیارم ( وقت = هزینه )

    بو و نورش سالم نبود ، دود می داد و … ( آسیب به چشم و بدنم = هزینه )

    مثلا اگه شمع با کیفیت با قیمت کمی بالاتر ۴ ساعت می سوخت شمع من ۲ ساعت می سوخت ، درصورتی که تفاوت قیمتشو‌ن دو برابر نبود در نتیجه من حتی از نظر پول هم زیاد هزینه می کردم

    شمع ظاهر خوشگلی نداشت و دوست داشتم سریع تموم شه نبینمش چون اذیتم می کرد حس خوبی ازش نمی گرفتم

    ، نصفشون رو هم ریختم

    واقعا اگه آدم منطقی باشه میبینه

    خرید کالای بی کیفیت و ارزان = ریختن پول تو سطل اشغال

    خب اینطوری ضررش واسم بیشتر بود

    و من خدا می دونه چقدر به این شیوه خرید می کردم که الان یاد گرفتم

    اگه پولی واسه یه کالایی ندارم به جای اینکه برم ارزونش رو بخرم ، منتظر باشم پول بسازم بعد برم خوبش رو بخرم حتی اگه کم باشه

    الان وقتی یه چیز رو با قیمت بالاتری می خرم

    و میبینم برادرم یا پدرم رفتن گشتن کلی یه چیزی ارزون‌تر پیدا کردن اولش خودم رو سرزنش میکنم که تو راحت طلب شدی اصلا وقت نمی زاری و …

    ولی بعد که فکر می کنم به این نتیجه میرسم که من اشتباه نمی کنم اونا هستن که بر اساس باور کمبود رفتار می کنن

    و اینطوری نجواها رو کنترل می کنن در حالی که اونا مسخرم می کنن که گرون خریدی و فلان ما خیلی زرنگیم و ….

    ولی قبلا حرفاشون رو باور میکردم ولی وقتی دقت می کردم متوجه میشدم اون همه زمان و انرژی و اعضای گذاشتن واسه پیدا کردن یه کالای ارزون‌تر برد محسوب نمیشه چون زمان من از همه ثروت ها بالاتره ….. هر چند یکم گرونتر بخرم عوضش سریع تصمیم می گیرم عوضش احساسم خوبه و …. اینا دارایی های با ارزش تری هست ( احساس خوب ، زمانم و …)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ملیحه قنبری فیروزآبادی گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    💦به نام خدای فراوانی،نعمت و ثروت💦

    روز هجدهم سفر زیبای من🛫🛫

    سلام به 🌟استاد عزیز 👨ومریم مهربون🧑🌟

    باور «احساس داشتن لیاقت» و «باور فراوانی» ☘

    وقتی به عقب بر میگردم و رفتارم رو مرور می کنم میبینم چه باورهای محدود و ذهن فقیری داشتم

    یادمه خیلی اهل مهمونی رفتن نبودم،الان هم خیلی به مهمونی های شلوغ و مجلل و پر افاده که خود واقعیشون نیستن تمایلی به حضور ندارم

    اما قبلا خودم رو لایق نمیدونستم و اعتماد به نفس نداشتم

    اما الان تو این مورد واقعا این باور رو ندارم و میگم من هرجا که یه سری آدم‌های سمی هستن شرکت نمیکنم نه اینکه لایق نباشم

    -*برای مهمترین جشن‌های خونوادگی که مجبور بودم باشم مثل جشن داداشم،میرفتم کلی وقت صرف میکردم و ازین مغازه به اون مغازه که یه لباس با قیمت مناسب پیدا کنم و اینکه از مدلش خوشمم بیاد که بعد از کلی وقت گذاشتن یه پیراهنی میخریدم که فقط ی بار میپوشیدم و بعدش دیگه هیچ استفاده ای نمیشد کرد و حتی احساس برنده‌ بودن هم بهم داده میشد🤦‍♂️

    و دقیقا برای من ،عامل تعیین کننده در خریدن یا نخریدن یک جنس‌، قیمت اون بود.🙈

    و همیشه به دنبال اجناس تخفیف خورده‌ بودم مخصوصا در حوزه لباس،اما خوب، الان نه صد در صد اما خیلی بهتر عمل میکنم

    دوماه پیش یه کفش و یه کیف از یک برند معروف برای خودم خرید کردم ک نزدیک ۳میلیون شد👞💼😍🍃🤲🙏

    قبلا برای داشتن یه چیزی در نطفه خواسته ام رو خفه میکردم،الان خیلی دوست داشته باشم برای خودم تهیه میکنم،چون دقیقا همون میزان پولی رو که دلم نمی اومد برای خودم خرج کنم یجوری خرج میشد که بعداز خالی شدن حسابم متوجه میشدم

    قبلا تو مسافرت چیزی دلم میخواست بخورم قیمتش برام خیلی مهم بود،اما الان بهترم و بخودم نمره ۱۶ میدم جا داره خیلی رو باورهام کار کنم💪

    خیلی از عضو شدنم در سایت نمی‌گذشت که عزت نفس رو خریدم وخیلی مقاومتی در خریدش نداشتم اگر ملیحه دو سال قبل بودم به همه چی شک میکردم و میگفتم شاید مفید نباشه ، اما اصلا تردیدی در اینکه مفید نیست به سراغم نیومد

    و بعدش قانون آفرینش رو خریدم☺️🙏

    من واقعا خوشحال و سپاسگزارم از استاد جان و مریم جانم و بخاطر حضورم در این سایت،که اینقدر باعث بزرگ شدنم و پرشدنم شدن 🍃🙏🍃🙏

    آرزو میکنم که هرچی زودتر سفری با آموزش عملی همراه استاد ومریم جان و دوستان هم مدارم زیباترین و شیک ترین مال ها رو ببینم و خرید کنم 👸📿💄💍👠👟🥾🤩

    🌹خدایا🌹ازت بی نهایت سپاسگزارم که من رو به همچین جایگاهی رسوندی که از روزمره گی رها بشم و دنبال چیزایی باشم که سطح آگاهی من رو نسبت به شناخت خودم و خودت بالا می بره و با عشق این فایل ها رو نگاه می‌کنم و بابت این نعمت و ثروت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 🙏🌹🍂

    آرزوی بهترینها رو دارم برای استاد خوش قلبم و مریم خوش صدام و همه ی بچه های خانواده صمیمی عباسمنش 🙋‍♀️👩‍👧👨‍👩‍👦‍👦👨‍👩‍👧‍👧👨‍👦👨‍👦‍👦👨‍👧👨‍👧‍👦👨‍👧‍👧👩‍👦👩‍👧‍👧👪💑💏🧑‍🤝‍🧑👭

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    بنفشه دوامی گفته:
    مدت عضویت: 1399 روز

    سلام به استاد محترم و خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان در خانواده ی سایت💜

    من حدود چهل و نه روزه که عضو سایت شدم و فعلا در هر زمانی که بتونم و وقتم برای خودم باشه مشغول گوش جان سپردن به فایل های سایت هستم.

    ارزش این آگاهی ها اصلا به عدد و رقم نمیاد و به نظر من اینکه یه خانواده همراهته در پیدا کردن و رفع ترمز های ذهنیت، هیچ گونه نمیشه روش قیمت گذاشت.

    کمتر از سه هفته به تولدم مونده و می‌خوام امسال ارزشمند ترین کادو رو برای خودم بخرم، دوره ی دوازده قدم، به امید خدا😍😍

    شک ندارم امسال با این هدیه ی تولد و با توکل و ارده، بهترین سال زندگیم میشه و بی صبرانه منتظر نتایج بینظیر هستم و متعهدانه تا اون روز تمرین میکنم.

    باز هم از خدا و همه ی اعضای خانواده ی دوست داشتنی سایت استاد عباس منش سپاسگزارم 💜💜💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 3044 روز

    بنام خدای بخشنده ومهربان

    روز شمار تحول زندگی من روز ۱۸ فصل اول

    سلام خدمت استاد عزیزم ومریم جان

    خداروشکر که امروز هم قدمی در جهت عمل به تعهدم برداشتم

    فایل رو نگاه کردم واقعیت من هیچ وقت دنبال جنس حراج نبودم یادمه دوستام همیشه میگفتند چند شنبه بازار زدند جنسهاش ارزونه ولی همیشه میگفتم جنس ارزونه کیفیت نداره وقتی میخواستم خرید کنم ذهن من یجور دیگه فقیر بود هیچ وقت مثلا دوتا مانتو نمیخریدم یکی میخریدم وقتی ازدواج کردم با همسرم که خرید میرفتم کلا نگاه قیمت نمیکردیم میگفت اگر پسندت هست این کیفیتش خوبه بردار کار به قیمت نداشته باش وهیچوقت نمیگفت یه دست لباس برداشتی کافیه هر چنددست که پسند میکرد م میخرید کم کم تو ذهن منم نهادینه شو که فهیمه برا خودت ارزش قائل شو هرچند گاهی وقتها احساس گناهه که نتیجه باورهای اشتباهی بود که از بچگی به ما خورانده بودند (که خرج رو دست شوهرت نزار،اسراف نکن مگه تو چند دست مانتو شلوار میخوای و خیلی چیزای دیگه) ولی دارم سعی میکنم باور ارزشمندی ولیاقت رو تو خودم تقویت کنم یه تجربه ای هم از خرید جنس دست دوم دارم میخواستیم برا خانه یخچال بگیریم یخچال نو با یخچال دست دوم ۳ تومن تفاوت قیمت بود همسرم نظرش به یخچال نو بود گفتم پول کم میاری(ذهن فقیر) آخرش با نظر من یخچال دست دوم که فروشنده میگفت درحد نو هست خریدیم ولی بعد از یکی دوماه متوجه شدیم چه اشتباهی کردیم هرروز یه قسمتش خرابه والان باید دوباره یخچال بگیریم اینم یه تجربه که ازش درس گرفتیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    میلاد شریفی تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    سلام

    نکات فایل:

    گاهی اوقات ما انسانها به الگوهای قدیمی عادت کرده ایم و روی آنها اصرار داریم در صورتی که با اندکی تحقیق میفهمیم که چه الگوهای جایگزین عالی برای آنها به وجود آمده که زندگی را برای ما ساده تر و لذت بخشتر میکند. این وظیفه ی یک انسان توحیدی است که انعطاف پذیری لازم برای تغییر عادات قدیمی خود را داشته باشد و این عادات در همه ی ابعاد زندگی وجود دارند و به همان نسبت در همه ی ابعاد زندگی میتوان از روشهای جدید و لذت بخش تر استفاده کرد.

    دو باور طلایی برای رسیدن به موفقیت باور فراوانی و باور احساس لیاقت هستند. باور فراوانی یعنی اینکه در جهان به اندازه ی کافی منابع مختلف و ثروت بینهایت برای همه ی بندگان الله هست. پس اگر من با ایمان کامل به این باور در زندگی عمل کنم هیچگاه برای انجام خریدهای گرانقیمت ولی با ارزش دچار تردید نمیشوم. باور احساس لیاقت یعنی اینکه من بنده ی اللهی هستم که فرمانروای کل هستی است و اگر بتوانم به درستی بندگی کنم از ارزشمندترین موجودات کره ی زمین هستم پس لیاقت بهترین ها را دارم پس لیاقت بهترین و با کیفیت ترین اتومبیل ها، خانه ها و … را دارم.

    همواره انسان باید در زندگی هزینه هایی که انجام میدهد را با نتایجی که بدست می آورد بسنجد. اگر نتایج بدست آمده بزرگتر از هزینه ی انجام شده باشد انسان برد کرده است. این هزینه ها فقط هزینه های مالی نیست گاهی انسان با هزینه کردن وقت و یادگیری و آموزش ممکن است به نتایجی برسد که همه ی آن تلاشها را جبران کند. پس در زندگی لازم نیست هزینه ها را پایین بیاوریم بلکه لازم است هزینه ها را به سمت مواردی ببریم که بیشترین نتایج را ایجاد میکند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    بیتا احسانی گفته:
    مدت عضویت: 2018 روز

    بنام الله یکتا

    سلااام

    روز هجدهم از روز شمار تحول زندگی

    نمیدونم چه حکمتیه که یهو کامنتم نصفه پاک شد و الان دوباره دارم براتون مینویسم

    آره داشتم میگفتم من در طول روز یه جورایی این ارزش ابزار و بارها و بارها تجربه میکنم

    شده خودم بارها و بارها خریدی داشتم با توجه به ارقام کم که خیلی هم خوشحال بودن که ارزون خریدم اما بخاطر کیفیت پایین مجبور شدم یکی دیگه با کیفیت بهتر بخرم و درواقع هزینه دوبرابر شده

    درمقابل، شده چندین بار یه جنس با کیفیت بخرم و با اینکه رقم بالا بوده امت بسیااار خوشحال بودم از کیفیت و راحتی و فلان، مثل یه کفش که باعث شرع سالها استفاده اش کنم و آخ نگه

    جالبه تو این چند روز همش از خدا خواستم من رو به سمت باورهای درسا درمورد ثروت و فراوانی هدایت بکنه که ذهن و باورهام رو بتونم تقویت کنم و خدا من رو به این فایل هدایت کردی

    به فایلی که شاید روزها هم درمورد ثروت فکر میکردم باز این قسمت از باور درست نسبت به ثروت به ذهنم نمی‌رسید

    فراموش کرده بودم که موقع خرید ملاک رقم کالا نیست

    اتفاقا دو سه روز پیش تصمیم گرفتم برای خودم کت بخرم اما هی میگفتم بگردم یکی با قیمت پایین پیدا کنم ولی خوب باشه

    خوشحالم که قبل خرید این فایل رو دیدم و بهم یادآوری شد که این ملاک درستی نیست

    اینجوری ممکن بود مجبور بشم بخاطر جنسش دوباره خرید داشته باشم که دوبرابر هم باید هزینه میکردم

    چقدر خوشحالم که میشناسمتون و میتونم با باور های فوق العاده ای که بهم دادین روی افکارم کار کنم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    وهاب زارعی گفته:
    مدت عضویت: 2466 روز

    به نام خدای من

    رد پایی از قدم هجدهم سفر با دوستان

    درود به استاد عزیزم ، خانم شایسته مهربان و تمام هم سفران عزیز

    خانواده ی من از نظر مالی سطح متوسطی بوده اند اما همیشه وسایل نو و بهترین چیزها نسبت به بودجه خود را ارجحیت به دیگر موارد می دادند و بر این باور هستند که ارزان بودن یک چیز بی علت نیست ، از خدا سپاسگزارم که این باور خوب در من و خانواده ام وجود داشته و همیشه وسایل نو و خوراکی های خوب و بهترین چیزها را تجربه کردم البته در باورهای دیگر مشکلاتی هست که با یاری خدا به زودی اصلاح می شود ، مثلا این باور را دارم که چون بهترین ها را استفاده می کنم پس بایدزمان استفاده زیاد باشد و تا آخرین لحظه از آن استفاده کنم یا در انتخابم زمان زیادی می گذارم و وسواس به خرج می دهم ، ولی احساس خوب نو بودن و بهترین بودن را چشیده ام و دوست ندارم از دست دوم و جنس به قول معروف درجه دو استفاده کنم و تا به حال ازین بابت ضرری ندیدم .

    به همین خاطر ارزش ابزار خوب را به درستی می دانم و قدرت آن را می فهمم که نشانی از باور فراوانی است ولی هنوز در باور احساس لیاقت مشکلاتی دارم ، البته در ته دلم ارزان بودن و تخفیف گرفتن و رایگان بودن را دوست دارم که آنرا به وضعیت مالی متوسطم ربط داده ام که با تلاش برای تغییر باورهایم در اصلاح آن می کوشم .

    خدا زیباست و بهترین ، پس بهترینها و زیباترینها را می پسندد و من هم به خاطر او که در وجودم است این نگاه را باید داشته باشم که بهترین و زیباترین را بپسندم .

    به عنوان تمرین هم مثلا همین چندروز پیش برای جابجایی قند حبه برای کارگران از جعبه به قندان یک لیوان پلاستیکی با قیمت ارزان خریدم و یکی هم برای خودم تا در آن چای بخورم اما چون بسیار چای را بد مزه می کرد و محل کارم صاحب دو لیوان بی کیفیت شد و نشان داد که هیچ ارزانی بی علت نیست.

    اما مثلا گوشی موبایلم با اینکه در زمان خود بهترین و گران قیمت نسبت به هم رده های خود بود (البته بهترین در بازار نبود که این خود یک ترمز است) اما کارایی خوب آن باعث شده تا به الان آنرا به خاطر کاربردش برای من ، عوض نکرده ام و همه ی نیازهای من را به خوبی برطرف کرده است.

    سپاسگزارم خدای را به خاطر احساس خوب و رضایتی که از خود این روزها دارم و تمام داشته هایم و اینکه در این سفر لایق دانستم خودم را که همراه استاد و خانم شایسته و همسفران خوبی شده ام ، خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 694 روز

    به نام خداوند جان افرین

    قدم 18

    برای زندگی هر کدام از ما این اتفاق رخ داده که هم اجناس با کیفیت هم بی‌کیفیت خریدیم و با خوبی این را درک کردیم .

    منم اینو به خوبی در زندگیم درک کردم وقتی جنس  بی‌کیفیت می‌خری مجبوری دو بار بخری و هزینه کنی چون عملا با استفاده یا بدون استفاده ازش ضرر میکنی

    در هر زمینه ای چه ابزار ، چه املاک و ….

    چون سر این موضوع خیلی زمان و پول از دست دادم . به خودم میگم یا چیز خوب بخر یا اصلا نخر .

    من هم زندگیم پر از این نمونه‌ها خساست ها است.

    من برای خرید میوه‌های ارزان کل نقاط شهر را دور می‌زدم و از این بابت هم وقت خود را صرف می‌کردم و به خیال اینکه ارزان خریدم مجبور می‌شدم به عوض آن کرایه بیشتری بدهم یا زمان بیشتری بذارم و اذیت شوم و درک نمیکردم ارزش این زمان و اذیت شدن را ندارد از همین منطقه خودت بخر.

    یا پوشاک بی‌کیفیت می‌خریدم و بعد متوجه می‌شدم که در موقع پوشیدن چندساعته جنس نامرغوبی دارد که بدن را اذیت میکند و یا پاره میشد

    برای خرید تلویزیون به پدرم گفتم برای یک مبلغ بالاتر با این کیفیت فورکا بگیر اما نگرفت و فقط بخاطر چند صد هزار تومان .

    یا مثلاً من خودم خودکار ارزان می‌گرفتم و در موقع نوشتن یهو رنگ نمی‌داد یا داخل نوشته‌های آن خالی یا دست رو خسته میکرد  و مجبور می‌شدم آن را دور بندازم .

    یا کفش ارزان و بی‌کیفیت می‌خریدم و بعد از مدتی کوتاه خراب می‌شد یا کمردرد می‌شدم

    یا در بحث ارزش ابزار پدرم یک دریل دارد که با آن خیلی از کارهای خانه را انجام داده و می‌توانم بگویم ارزش آن هزار برابر آن مبلغی است که پول داده .

    یا موقع گوشی خریدم در سالها قبل، برای خودم یک گوشی پرچم‌دار آن زمان را خریدم و هنوز هم از آن استفاده می‌کنم و بسیار راضیم اما افرادی از خانواده و دوستان گوشی ارزان و بی‌کیفیت‌تر خریدند و چندین بار آن را عوض کردند

    به طور کلی باید سنجید که این ابزار ارزش ان قیمت را دارد یا خیر .

    من در خودم متوجه باور کمبود و عدم ارزشمندی شدم‌ که همه این رفتارها از ان اب میخورد و باید ان را بهبود دهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: