اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام بر استاد عزیزم و خانواده صمیمی و دوست داشتنی عباس منشی ها
انصافا من با این شیوه نگاه کردن به ابزار و ارتقاء کیفی، ایمان راسخ دارم و حتی وقتی که کالا و یا خدماتی به مشتریانم می دهم همیشه سعیم بر این است که بهترین کفیت رو بهش بدم و هم خودم به عنوان یک فروشنده دیگه درگیر خدمات پس از فروش آن محصول نباشم و هم مشتری با خیال راحت از آن استفاده کند.
خب من تخصصم در سخت افزار کامپیوتر و اینترنت است و زمانی که یک سیستم به مشتری پیشنهاد می دم و قانعش می کنم که کالای با کیفیت را بهش عرضه کنم خدا شاهده که مشتریانم پس از سالهای سال که منو می بینند بهم می گن خدا پدر و مادرت رو بیامرزه که هنوز سیستم ما پس از 8 سال 10 سال داره به روز کار می کنه و اکثر برنامه های موجود را می تونیم باش انجام بدیم.
و یادمه دو سال پیش یکی از مسئولین راهنمایی و رانندگی اتوبان قم تهران پس از 10 سال گشته بود و منو پیدا کرد و همون سیستمی که براش بسته بودم را برام آورد و بهم می گفت خدا برکت به کسب و کارت بده انصافا تا الان هیچ مشکلی باهاش نداشیتم و به راحتی و زیبا داره کار می کنه و اومده بود که یک عملیات نرم افزاری براش نصب کنم و زمانی که قیمت را بهش گفتم، با تعجب پرسید چرا اینقدر گرون می گیری کسی اومده منزل ما و همین کار رو انجام داده و 1 دهم آن را از ما دریافت کرده است!!؟؟
و من هم بهش گفتم به همان دلیلی که شما پس از 10 سال گشتی دنبال من و منو پیدا کردی و اومدی دوباره از من خدمات بگیری چون من در کارم دقت های لازم را انجام می دهم و سعی ام بر این بوده که همیشه بهترین کیفیت رو بدم چه به خودم و چه به مشتریانم.
و حتی من الانم که برای خودم یه سایت فروشگاه اینترنتی دارم بهترین کیفیت و طراحی و راحتی و شفاف سازی محصولات و خدمات را به طول کامل برای مشتریانم شرح داده ام و اکثر مشتریانی که از من خرید می کنند از شفاف سازی سایتم لذت می برند و تماس می گیرند و تشکر می کنند.
چون من همیشه به کیفیت خوب ایمان دارم و خودم احساس آرامش می کنم.
و حقیقتا کیفیت خوب همیشه انسان را سربلند و سرحال می کند.
ساعت 1و نیم به وقت ایرانه و من دارم قدمای کوچیک برای تغییر باورهام برمیدارم ، حس خیلی خوبی دارم .
خداروشکر بابت تک تک لحظاتی که میگذره و من تو این لحظات توی این مسیرم . مقایسه کردن رو اصولا قبول ندارم و هیچوقت سعی نکردن خودمو با کسی مقایسه کنم بر خلاف همه ی فلانی رو ببین های بقیه ، اما اینروزها حالم خوبم ناخودآگاه مقایسه میشه تو ذهنم و انرژی خوبی میگیرم برای ادامه این قدم های کوچیک ولی سازنده .
خداروشکر من به لطف خداوند و دیدگاه پدرم در این مورد همیشه با این بحث اشنا بودم که دنبال جنس ارزون نباش دنبال کیفیت خوب باش ، و تقریبا همه ی اتفاقات زندگی ما انتخاب این موارد رو داره .
بنظرم توی تک تک لحظه های زندگی همه ی ما در حال انتخاب چیزی هستیم که ارزشی رو به ما اضافه میکنه یا از ارزشی دور میکنه . ما همیشه در حال زدن حرف هایی هستیم که یا داره ما رو توی مسیر درست زندگیمون حرکت میده که دقیقا این ارزون ترین و با کیفیت ترین جنس میشه ، یا اینکه حرف هایی رو میگیم که مارو از مسیر دور میکنه یا بهتره بگم از مقصد دور میکنه .
تمام لحظه های زندگی ما در حال این انتخابه و ما وقتی ارزون زندگی رو میبریم که با کیفیت ترین حرف ها و با کیفیت ترین فکر ها و با کیفیت ترین اقدام ها رو انجام بدیم ، در این صورت همیشه با کیفیت ترین نتیجه ها رو میگیریم و خیلی خیلی ارزون میتونیم زندگی رو بدست بیاریم .
زندگی با کیفیت خیلی راحت تر و ارزون تره و همه توانایی داشتنشو داریم
ممنون از همه ی شما که با کیفیت ترین و ارزون ترین افراد اطراف من هستین و تک تک نظراتتون باعث برداشته شدن قدم های کوچیک من میشه
چقد زیبا توضیح میدید دقیقا من ارزامترین وبی کیفیت ترین جنس ها را برای خودم وفرزندانم میخرم برای دخترم چهار دست لباس خریدم پنجاه تومن ولی هر جا میخوایم بریم هیچ لباس شیکی نداره بپوشه برای خودمم همین طور یه بار خواهرم یه کفش گرون خرید وبه من داد که مدتها هست دار کار میکنه اما خودم تا الان چندتا کفش خریدم وهمه پاره شده یا خراب شده من عادت کردم به خرید بدترین ها خانواده همسرم همیشه همین طور هستن ومن دقیقا شبیه اونا شده بودم چند روز پیش پسرم گفت مامان تو رو خدا دیگه برا من از فلان جا خرید نکن من میخوام بهترین خرید کنم دیگه از این خریدای شما بدم میاد با وجودی که دارمرو خودم کار میکنم ولی خیلی کم میتونم خریدهای خوبی داشته باشم ولی این فایل من رو به جلو هول داد وهمینجا به خودم قول میدهم امسال عید بهترینهارو برای خودم وفرزندانم بخرم حتی اگه شده هر کدوممون فقط یه دونه خرید کنیم ولی بهترین رو میخرم امروز بیشتر وبیشتر میفهمم ما لایق بهترینها هستم بعضی وقتا از دست خودم عصبانی میشم با این کارهایی که کردم
اما اشکال نداره استاد عزیز واقعا نمیدونم چطور از شما سپاسگزار باشم خدا خیر دنیاو آخرت بهتون بده که خیلی راحت صحبت میکنید که من با دل وجون حرفهاتون رودرک میکنم وحتما حتما بهشون عمل میکنم وحتی الان که دارم به جنسهای شیک و با کیفیت فکر میکنم از خوشحالی دارم پر در میارم خداوند بهترینهارو برا من وفرزندانم میخواد ولی من بدترینها رو خواستم خدایا منو ببخش
ممنون استاد از فردا من بهترین میوه ها رو میخرام حتی اگه شده یه دونه
این تغیر باورها در من یک دید کلی از جهانی هستی ایجاد کرده، و با ذکر چندین مثال از زندگی شخصی ام آن را عنوان می کنم. من از آن وقتی که حتی به دنیا نیامده بودم یتیم و صغیر بودم. درست 6 یا 7 ماهه بودم که پدرم از این جهان رخت بربست، متاسفانه پدرم هم یتیم بوده، و بعدش این که چطور مهاجرت کردم و … بماند. یک نکته ای که خانواده پدرم چه ایده ها و باورهایی داشته که من هم یتم به دنیا بیام این سوالی است که بعد از مطالعه اندکی از قانون جذب بهش نرسیدم اون هم بماند … دو نکته دیگری را که عرض می کنم این که وقت در دوران کودکی من نزد مادر بزرگم بزرگ شدم با خاطر باورهای فقر ایشون من هم چنان باورهایی در من شکل گرفت که حتی افرادی بودند که به من کمک می کردند مثلا لباس … من اصلا خجالت می کشیدم که یک لباس نو بپوشم. خوب این که من مسخره میشدم در چه حدی بماند …
ولی یک رمز پیروزی من این بود که من سرسخترین بودم و خیلی پشتکار شدید در هر کاری داشتم و خیلی زود یاد می گرفتم. من تازه اون وقت هایی که وارد دانشگاه شدم خواستم که کمی باور های خودم را تغیر بدم، چرا؟ به خاطری که محیط پیرامون تغیر کرد. یعنی این که افراد و عوامل بیرونی هم به شدت روی آدم تاثیر می گذارند اگر انسان آگاهانه درک نکند که خود خالق شرایط خود است. حتی دیگران باورش را هم نمی کرند که من تحصیلاتم را به پایان برسانم و این هر روزه و هر روز باورهای من را تقویت می کرد، البته من هیچی اون وقت از باور و … سر در نمی آوردم. در همان سختی های که داشتم تمام سعی ام را می کردم که یا یک جنس را نخرم یا بهترین آن را بخرم. من یک دوربین سامسنگ خردیم ان موقع ها حتی بچه پول دار هاش هم به خاطر قیمتش نمی خریدند و راست او خیلی امکانات داشت رکورد داشت، کیفیتش خیلی عالی بود. و با اون همه که من ازش کار کشیدم حدود 8 سال دوام آورد که بعدا دادمش به یه بنده خدایی.
دوباره برگردم به دوران کودکیم، بنده خدا مادربزرگم که خدا بیامرزتش. به خاطر امرار معاش و اینا می رفت خونه مردم کار می کرد، ظرف شویی و لباسشویی از این قبیل کارها و من هم بعضا مجبور بودم در خورد سالی که خیلی سنم کم بود حدود 8 تا 9 ساله کار کنم. بنده خدا دارای حافظه قوی نبود و هرکی ازش می پرسید که محمد آصف چند سالشه می گفت که 11 سالست بنده خدا این رو به هرکی می گفت و تا 6 سال یا 7 سال این رو تکرار کرد با این باور من توی همون 11 سالگی موندم بعدها تا سن 25 سالگی حتی ریش هم در نمی آوردم یعنی اینو می خوام بگم که هر باوری را که آدم به خودش تلقین کنه میشه. من بعد از 18 سال به یکی از دوستان دوران کودکی ام در تماس شدم که اون میدونین چی گفت؟ گفت که تواصلا تغیر ظاهری نکردی.
حالا بر می گردم به وضع حالا بعد از این که تصمیم گرفتم که مهاجرت کنم و بیام آلمان. دارای یه کیس پناهندگی ای بود که البته یک کمی بیشتر سیاسی جلوه داده بودم ولی در او کیس تصورات فاجعه آمیز بیشتر بود. باز ببین که باور چه می کنه. اصلا افسردگی گرفتم که بعدا بیشتر دکتر ها اصلا معالجه نتونستن بعضی از بیماری های مزمن رو. انقدر پیش خدا زجه زدم و گریه کردم که من چم شده راه رو بهم نشون بده که بعدا ها با کانال های متفاوت موفقیت آشنا شدم و بعدا شفای کوانتمی رو یاد گفتم که یه خورده که حالم بهتر شد با استاد آشنا شدم.
ببخشید که داستان طولانی شد و از موضوع دور شدم ولی این یک چیزی بود که من از احساسم نوشتم الان قادر به این شدم که آگاهانه احساسم را خوب کنم و این پیشرفت را مدیون لطف خداوندام و پست های استاد اصلا یک حال و هوای دیگه ایی بهم میده
«اگر به کمتر از بهترین قانع نشوی، قطعاً جهان تو را به سمت بهترینها هدایت میکند و قانع نشدن به کمتر از بهترین، یعنی تعهد برای ساختن باورقدرتمند کننده و تغییر باور محدودکننده، به جای پایین آوردن کیفیت خواسته.»
خانم شایسته جان این جمله در متن شما بسیار عالی بود. واقعا خیلی وقتا بخاطر همین باور محدودکننده به خودمون ضربه زدیم از خوردن غذاب بی کیفیت و مریض شدن بگیر تا استفاده از لباسای ارزونی که زود خراب میشن یا کفشای ارزونی که وقتی یه ساعت باهاشون راه میری تمام عضلات پات میگیره بس که ناراحت و غیر استاندارده.
اتفاقا همین چند وقت پیش داشتم بررسی میکردم دیدم من امسال 4-5 جفت کفش خریدم ولی هیچ کدومشون بدردم نخورده و میتونستم پول این چند جفت رو یکجا برای یک کفش خیلی خوب بپردازم و ازش راضی باشم. واقعا این باور لیاقت و فراوانی در تک تک جنبه های زندگی انسان تاثیرگذاره
استاد عزیزم ممنون از این فایل فوق العاده خوبتون که نکته بسیار مهمی رو بهم یاداور شد از این به بعد از هر چیزی جنس خوب و مرغوبش رو میخرم چون انقد پولدار نیستم که دنبال جنسای ارزون و بی کیفیت باشم.
با ارزوی زندگی سرشار از ثروت و نعمت و برکت برای همگی ما
موارد زیادی دارم برای این موضوع و همیشه هم ذوق میکردم که یه چیزی ارزون خریدم وحراج و نصف قیمت خریدم و… و کلی به خودم افتخار میکردم ???
یه بار تو خوابگاه یکی از بچها روسری میفروخت3 تا ده تومن ظاهرشونم خوب بود منم تا دیدم قیمتش کمه رفتم 3 تاش خریدم و کلی هم ذوق کردم هیچی دیگه یه بار شستم شبیه این دستمالا هست قدیما شیشه پاک میکردنا یعنی تار و پودش از هم جدا شد و کلا رنگش رفت و چروک شد
لباسای پارسال عیدمم دقیقا از حراجی خریدم و وقتی میپوشیدمشون احساس خیلی بدی داشتم برای همین ریختمشون دور و دقیقا پولم دور ریختم و همون موقع متوجه شدم که باید برای خودم ارزش قایل باشم و لباس خوب بپوشم تن خودم و از پارسال تاحالا بهترین لباسا هدیه گرفتم و یا خریدم و حتی لباسای عالی که داشتم و یادم رفته بود پیدا کردم و پوشیدم
بخاطر باور عدم لیاقت هیچ وقت حتی نخاستم و آرزو نکردم که بهترینارو داشته باشم وخداراشکر که خدا من تو این مسیر قرار داد و الان بهترینارو واسه خودم میخوام
خب قسمت دوم سوال ؛
من برای خرید گوشی به پدرم گفتم گوشی ارزون بخره واسم درحالی که ته دلم این نمیخواست و خداکاری کرد پدرم گوشیکه الان دارم خرید هم شیک و سبک و هم خوش دست و کاراییش بالاس و دوربینش عالیه و امسال قیمتش چندین برابر شده و من خیلی ارزون خریدمش نسبت به هزینه پرداختیم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و تمام دوستان عزیز
واقعا استاد باید تمام حرفای شما رو طلا گرفت من از همون نوجوانی وقتی برا خرید لباسم میرفتم با اینکه شرایط مالی خوبی نداشتیم دوست داشتم همیشه لباسای با کیفیت بگیرم طوری که قلک داشتم و به مامانم میگفتم باید برا من پول بندازی توش تا لباس شیک و با کیفیت بگیریم یادمه همه میگفتن بهم ی جوری میپوشه و میگرده انگار بچه مهندسه دوستام و اطرافیانم میگفتن تو اشتباه میکنی میری ی دست لباسی گرون میخری بجاش میتونی ۲ یا ۳ دست بخری ولی من حرفشون رو قبول نداشتم میگفتم گرونم بخری بیشتر میتونی ازش استفاده کنی یادمه تو همون سالاها ی شلوار لی خریدم با قیمت خیلی بالا به هرکس میگفتم چشمش از حدقه در میومد خخخ ولی یادمه چندسال ازش استفاده کردم نه رنگش میرفت نه خراب میشد همیشه نو نو بود در حدی که ازش خسته شدم دادمش دیگه به یکی از دوستام اونم کلی ازش استفاده کرد و اصلا هم خراب نشد الانم همیشه چیزی که میخرم سعی میکنم واقعا کیفیت داشته باشه نسبت به توان مالیم ولی میاد روزی که بتونم همیشه وسایل اصل و با کیفیت بخرم بدون اینکه به هزینه هاش فکر کنم استاد عزیز ممنونم بخاطر تمام تلاش های که میکنید و فایل های که روی سایت قرار میدی تمام روزاتون پر از احساس خدا
خدایا سپاسگزارم که باز فرصت دادی به خودم بیام و اینجا باز بنویسم .
خدایا شکرت اینجا چه دریچه های برویم باز کردی تا ببینم اصلا جهانت و این دستگاهی ذهنی من که به جهان وصله چطور کار میکنه .
یاد گرفتم که در هر جنبه ای از زندگیم ارزش ابزار و بخاطر بسپارم که نتایج این ابزار وارزشمند که ایجاد میکنه برام چقدررررررر پر سوده وپر خیر وبرکته .
آه خدایا شکرت که احساس سبکی دارم شکرت که راه راست و نشونم دادی ومیخوامممممم تا آخر عمرم تو این اهدنا صراط تو باشم که چه دریچه های از برکت خوشی لذت وشادی وعشق وارامش وثروت برام به همراه داره .همه دنیااااا بهشت میشه هم اخرتم خود به خود رویایی .
خدایا شکرت که الان دارم با ذهنی بازتر وثروتمند تر حرکت میکنم و به خود م وتو واستادم واین همه دست الهی تبریک میگم و افتخار میکنم .
خریدن اجناس با کیفیت یعنی کار کردن روی باور لیاقت و فراوانی و بنظرم برای کسی که همیشه برای خرید درگیره دو دو تا چار تا کردنه این خودش سخت ترین تمرینه
استاد خوده من همیشه اجناس با کیفیت رو با مهارت خاصی ارزون میخریدم و مثلا جنسی میدیم که خیلی خوبه نمی خریدم و دنبال همون جنس تو مغازه های دیگه میگشتم تا همونو ارزون تر بخرم.
ولی بعد از این فایل به این موضوع پی بردم من به شکل ناخوداگاه در حال تلاش برای ارزون خریدنم و دارم باور کمبود رو پرورش میدم.قبلا شاید با پولی کع داشتم چند تا مانتو خوب میخریدم و از نظر من خیلی خوب بود و اطرافیانم همیشه از قیمت و کیفیت اجناسی که تهیه میکردم تعجب میکردن.
ولی تصمیم گرفتم روی باور لیاقت و اررشمندی خودم و فراوانی کار کنم.
با اینکه برام خیلی سخت بود شروع کردم به خرید اجناس کمتر ولی با قیمت و کیفیت بالاتر و وقتی خرید میکنم بارها به خودم میگم خداونده من بی نهایت ثروتمنده و من لایق بهترینهام.
و بارها بهم ثابت شده وقتی بدون چرتکه انداختن جنس خوب رو میخرم وقتی می پوشمش حس ارزشمندی بیشتری دارم.
و پوشیدن اون جنس یه حس خاصی بهم میده..مثل بوت چرمی که دارم و پوشیدنش با باورنیم خیلی حس ارزشمندی بهم میده
مقدار خریدمو محدود تر کردم ولی دارم تلاش میکنم روی کیفیت اجناس کار کنم.
همه اطرافیانم این نوع خرید من رو مهارت میدونستن و خودمم همین نظرو داشتم.
ولی حس خوبی از این کندو کاو برای خرید اجناس با کیفیت بالا و قیمت ارزون نداشتم.
الانم اگه گیرم بیاد میخرم ولی دیگه دنبالش نمی گردم که هر بارباور عدم ثروت و نعمت به ذهنم تزریق بشه.
آره دقیقا باور کمبود و عدم لیاقت یه بدی که داره باعث میشه آدم موقع خرید خیلی دل دل میکنه و نمیتونه تصمیم بگیره و برای خرید کردنش تایم خیلی زیادی رو هدر میده از این فروشگاه به اون فروشگاه. هلاک میشه آدم…
برعکس من بعضی وقتا اولین مغازه که رفتم یه جنسی خوشم اومده و خریدمش و بعد خیلی از خریدم راضی بودم و لذت بردم. به اینم فکر نکردم که برم همه مغازه ها رو بگردم بهتر و ارزونترشو پیدا کنم. این جور خرید کردن واقعا لذت بخشه
یه مدت انقدر اذیت شدم سر خرید کردنم که تصمیم گرفتم واقعا مدلمو عوض کنم
سلام.
استاد بزرگوارم. دقیقا احساس هشتاد درصد مردم روعنوان کردین!ومثل همیشه زدین به هدف.
به نظر من سخن شما صدرصد درست است.
برای هر چیزی من استانداردهایی در نظر دارم واگر از اون کمتر باشه؛ اصلا طرفش نمیرم.
حتی وقتی یه شیر میخرم به خودم میگم کاش میتونستم شیر طبیعی داشته باشم.
عدم احساس استفاده از ابزار خوب؛ سطح کیفی سازنده رو هم پایین میاره واین چرخه در تمام شئونات ما نفوذ کرده.
در زندگیم فقط یک بار(به دلیل کم داشتن پول) ماشین مدل پایین خریدم.
وچون اولین بار بود ماشین خودم رو داشتم ..خنده دار بود که ضررهای جالب داشتم؛ هزینه خوردبر که معمولی شده بود .
خدا رو شکر که سه ماهه راننده شدم وبا یه ماشین یک سال کارکرده عوضش کردم.
من در تمام شئونات زندگیم هر وسیله ای بخرم سعی میکنم بهترین وآخرین مدل خودش باشد.
برای همین است که تلویزیون ولب تاب و…..بهترین جواب را به ما میدهند
وهمیشه حتی آسمان آبی تر رو خواهانم.
همیشه سلامت باشید وکیفیت زندگیتون بهترین باشه.
سلام بر استاد عزیزم و خانواده صمیمی و دوست داشتنی عباس منشی ها
انصافا من با این شیوه نگاه کردن به ابزار و ارتقاء کیفی، ایمان راسخ دارم و حتی وقتی که کالا و یا خدماتی به مشتریانم می دهم همیشه سعیم بر این است که بهترین کفیت رو بهش بدم و هم خودم به عنوان یک فروشنده دیگه درگیر خدمات پس از فروش آن محصول نباشم و هم مشتری با خیال راحت از آن استفاده کند.
خب من تخصصم در سخت افزار کامپیوتر و اینترنت است و زمانی که یک سیستم به مشتری پیشنهاد می دم و قانعش می کنم که کالای با کیفیت را بهش عرضه کنم خدا شاهده که مشتریانم پس از سالهای سال که منو می بینند بهم می گن خدا پدر و مادرت رو بیامرزه که هنوز سیستم ما پس از 8 سال 10 سال داره به روز کار می کنه و اکثر برنامه های موجود را می تونیم باش انجام بدیم.
و یادمه دو سال پیش یکی از مسئولین راهنمایی و رانندگی اتوبان قم تهران پس از 10 سال گشته بود و منو پیدا کرد و همون سیستمی که براش بسته بودم را برام آورد و بهم می گفت خدا برکت به کسب و کارت بده انصافا تا الان هیچ مشکلی باهاش نداشیتم و به راحتی و زیبا داره کار می کنه و اومده بود که یک عملیات نرم افزاری براش نصب کنم و زمانی که قیمت را بهش گفتم، با تعجب پرسید چرا اینقدر گرون می گیری کسی اومده منزل ما و همین کار رو انجام داده و 1 دهم آن را از ما دریافت کرده است!!؟؟
و من هم بهش گفتم به همان دلیلی که شما پس از 10 سال گشتی دنبال من و منو پیدا کردی و اومدی دوباره از من خدمات بگیری چون من در کارم دقت های لازم را انجام می دهم و سعی ام بر این بوده که همیشه بهترین کیفیت رو بدم چه به خودم و چه به مشتریانم.
و حتی من الانم که برای خودم یه سایت فروشگاه اینترنتی دارم بهترین کیفیت و طراحی و راحتی و شفاف سازی محصولات و خدمات را به طول کامل برای مشتریانم شرح داده ام و اکثر مشتریانی که از من خرید می کنند از شفاف سازی سایتم لذت می برند و تماس می گیرند و تشکر می کنند.
چون من همیشه به کیفیت خوب ایمان دارم و خودم احساس آرامش می کنم.
و حقیقتا کیفیت خوب همیشه انسان را سربلند و سرحال می کند.
سربلند و عزتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به همه ی اعضای خانوادم
ساعت 1و نیم به وقت ایرانه و من دارم قدمای کوچیک برای تغییر باورهام برمیدارم ، حس خیلی خوبی دارم .
خداروشکر بابت تک تک لحظاتی که میگذره و من تو این لحظات توی این مسیرم . مقایسه کردن رو اصولا قبول ندارم و هیچوقت سعی نکردن خودمو با کسی مقایسه کنم بر خلاف همه ی فلانی رو ببین های بقیه ، اما اینروزها حالم خوبم ناخودآگاه مقایسه میشه تو ذهنم و انرژی خوبی میگیرم برای ادامه این قدم های کوچیک ولی سازنده .
خداروشکر من به لطف خداوند و دیدگاه پدرم در این مورد همیشه با این بحث اشنا بودم که دنبال جنس ارزون نباش دنبال کیفیت خوب باش ، و تقریبا همه ی اتفاقات زندگی ما انتخاب این موارد رو داره .
بنظرم توی تک تک لحظه های زندگی همه ی ما در حال انتخاب چیزی هستیم که ارزشی رو به ما اضافه میکنه یا از ارزشی دور میکنه . ما همیشه در حال زدن حرف هایی هستیم که یا داره ما رو توی مسیر درست زندگیمون حرکت میده که دقیقا این ارزون ترین و با کیفیت ترین جنس میشه ، یا اینکه حرف هایی رو میگیم که مارو از مسیر دور میکنه یا بهتره بگم از مقصد دور میکنه .
تمام لحظه های زندگی ما در حال این انتخابه و ما وقتی ارزون زندگی رو میبریم که با کیفیت ترین حرف ها و با کیفیت ترین فکر ها و با کیفیت ترین اقدام ها رو انجام بدیم ، در این صورت همیشه با کیفیت ترین نتیجه ها رو میگیریم و خیلی خیلی ارزون میتونیم زندگی رو بدست بیاریم .
زندگی با کیفیت خیلی راحت تر و ارزون تره و همه توانایی داشتنشو داریم
ممنون از همه ی شما که با کیفیت ترین و ارزون ترین افراد اطراف من هستین و تک تک نظراتتون باعث برداشته شدن قدم های کوچیک من میشه
دوستون دارم
همواره رو دیدگاه مثبت باشیم
با سلام خدمت عزیزانم
چقد زیبا توضیح میدید دقیقا من ارزامترین وبی کیفیت ترین جنس ها را برای خودم وفرزندانم میخرم برای دخترم چهار دست لباس خریدم پنجاه تومن ولی هر جا میخوایم بریم هیچ لباس شیکی نداره بپوشه برای خودمم همین طور یه بار خواهرم یه کفش گرون خرید وبه من داد که مدتها هست دار کار میکنه اما خودم تا الان چندتا کفش خریدم وهمه پاره شده یا خراب شده من عادت کردم به خرید بدترین ها خانواده همسرم همیشه همین طور هستن ومن دقیقا شبیه اونا شده بودم چند روز پیش پسرم گفت مامان تو رو خدا دیگه برا من از فلان جا خرید نکن من میخوام بهترین خرید کنم دیگه از این خریدای شما بدم میاد با وجودی که دارمرو خودم کار میکنم ولی خیلی کم میتونم خریدهای خوبی داشته باشم ولی این فایل من رو به جلو هول داد وهمینجا به خودم قول میدهم امسال عید بهترینهارو برای خودم وفرزندانم بخرم حتی اگه شده هر کدوممون فقط یه دونه خرید کنیم ولی بهترین رو میخرم امروز بیشتر وبیشتر میفهمم ما لایق بهترینها هستم بعضی وقتا از دست خودم عصبانی میشم با این کارهایی که کردم
اما اشکال نداره استاد عزیز واقعا نمیدونم چطور از شما سپاسگزار باشم خدا خیر دنیاو آخرت بهتون بده که خیلی راحت صحبت میکنید که من با دل وجون حرفهاتون رودرک میکنم وحتما حتما بهشون عمل میکنم وحتی الان که دارم به جنسهای شیک و با کیفیت فکر میکنم از خوشحالی دارم پر در میارم خداوند بهترینهارو برا من وفرزندانم میخواد ولی من بدترینها رو خواستم خدایا منو ببخش
ممنون استاد از فردا من بهترین میوه ها رو میخرام حتی اگه شده یه دونه
بهترین لباسها رو میخرم
و بهترین ……..
سلام خدمت اعضای گروره و استاد عزیز
این تغیر باورها در من یک دید کلی از جهانی هستی ایجاد کرده، و با ذکر چندین مثال از زندگی شخصی ام آن را عنوان می کنم. من از آن وقتی که حتی به دنیا نیامده بودم یتیم و صغیر بودم. درست 6 یا 7 ماهه بودم که پدرم از این جهان رخت بربست، متاسفانه پدرم هم یتیم بوده، و بعدش این که چطور مهاجرت کردم و … بماند. یک نکته ای که خانواده پدرم چه ایده ها و باورهایی داشته که من هم یتم به دنیا بیام این سوالی است که بعد از مطالعه اندکی از قانون جذب بهش نرسیدم اون هم بماند … دو نکته دیگری را که عرض می کنم این که وقت در دوران کودکی من نزد مادر بزرگم بزرگ شدم با خاطر باورهای فقر ایشون من هم چنان باورهایی در من شکل گرفت که حتی افرادی بودند که به من کمک می کردند مثلا لباس … من اصلا خجالت می کشیدم که یک لباس نو بپوشم. خوب این که من مسخره میشدم در چه حدی بماند …
ولی یک رمز پیروزی من این بود که من سرسخترین بودم و خیلی پشتکار شدید در هر کاری داشتم و خیلی زود یاد می گرفتم. من تازه اون وقت هایی که وارد دانشگاه شدم خواستم که کمی باور های خودم را تغیر بدم، چرا؟ به خاطری که محیط پیرامون تغیر کرد. یعنی این که افراد و عوامل بیرونی هم به شدت روی آدم تاثیر می گذارند اگر انسان آگاهانه درک نکند که خود خالق شرایط خود است. حتی دیگران باورش را هم نمی کرند که من تحصیلاتم را به پایان برسانم و این هر روزه و هر روز باورهای من را تقویت می کرد، البته من هیچی اون وقت از باور و … سر در نمی آوردم. در همان سختی های که داشتم تمام سعی ام را می کردم که یا یک جنس را نخرم یا بهترین آن را بخرم. من یک دوربین سامسنگ خردیم ان موقع ها حتی بچه پول دار هاش هم به خاطر قیمتش نمی خریدند و راست او خیلی امکانات داشت رکورد داشت، کیفیتش خیلی عالی بود. و با اون همه که من ازش کار کشیدم حدود 8 سال دوام آورد که بعدا دادمش به یه بنده خدایی.
دوباره برگردم به دوران کودکیم، بنده خدا مادربزرگم که خدا بیامرزتش. به خاطر امرار معاش و اینا می رفت خونه مردم کار می کرد، ظرف شویی و لباسشویی از این قبیل کارها و من هم بعضا مجبور بودم در خورد سالی که خیلی سنم کم بود حدود 8 تا 9 ساله کار کنم. بنده خدا دارای حافظه قوی نبود و هرکی ازش می پرسید که محمد آصف چند سالشه می گفت که 11 سالست بنده خدا این رو به هرکی می گفت و تا 6 سال یا 7 سال این رو تکرار کرد با این باور من توی همون 11 سالگی موندم بعدها تا سن 25 سالگی حتی ریش هم در نمی آوردم یعنی اینو می خوام بگم که هر باوری را که آدم به خودش تلقین کنه میشه. من بعد از 18 سال به یکی از دوستان دوران کودکی ام در تماس شدم که اون میدونین چی گفت؟ گفت که تواصلا تغیر ظاهری نکردی.
حالا بر می گردم به وضع حالا بعد از این که تصمیم گرفتم که مهاجرت کنم و بیام آلمان. دارای یه کیس پناهندگی ای بود که البته یک کمی بیشتر سیاسی جلوه داده بودم ولی در او کیس تصورات فاجعه آمیز بیشتر بود. باز ببین که باور چه می کنه. اصلا افسردگی گرفتم که بعدا بیشتر دکتر ها اصلا معالجه نتونستن بعضی از بیماری های مزمن رو. انقدر پیش خدا زجه زدم و گریه کردم که من چم شده راه رو بهم نشون بده که بعدا ها با کانال های متفاوت موفقیت آشنا شدم و بعدا شفای کوانتمی رو یاد گفتم که یه خورده که حالم بهتر شد با استاد آشنا شدم.
ببخشید که داستان طولانی شد و از موضوع دور شدم ولی این یک چیزی بود که من از احساسم نوشتم الان قادر به این شدم که آگاهانه احساسم را خوب کنم و این پیشرفت را مدیون لطف خداوندام و پست های استاد اصلا یک حال و هوای دیگه ایی بهم میده
خیلی عالی خیلی عالی
به نام خداوند بخشنده مهربان
سفرنامه روز هجدهم – ارزش ابزار
«اگر به کمتر از بهترین قانع نشوی، قطعاً جهان تو را به سمت بهترینها هدایت میکند و قانع نشدن به کمتر از بهترین، یعنی تعهد برای ساختن باورقدرتمند کننده و تغییر باور محدودکننده، به جای پایین آوردن کیفیت خواسته.»
خانم شایسته جان این جمله در متن شما بسیار عالی بود. واقعا خیلی وقتا بخاطر همین باور محدودکننده به خودمون ضربه زدیم از خوردن غذاب بی کیفیت و مریض شدن بگیر تا استفاده از لباسای ارزونی که زود خراب میشن یا کفشای ارزونی که وقتی یه ساعت باهاشون راه میری تمام عضلات پات میگیره بس که ناراحت و غیر استاندارده.
اتفاقا همین چند وقت پیش داشتم بررسی میکردم دیدم من امسال 4-5 جفت کفش خریدم ولی هیچ کدومشون بدردم نخورده و میتونستم پول این چند جفت رو یکجا برای یک کفش خیلی خوب بپردازم و ازش راضی باشم. واقعا این باور لیاقت و فراوانی در تک تک جنبه های زندگی انسان تاثیرگذاره
استاد عزیزم ممنون از این فایل فوق العاده خوبتون که نکته بسیار مهمی رو بهم یاداور شد از این به بعد از هر چیزی جنس خوب و مرغوبش رو میخرم چون انقد پولدار نیستم که دنبال جنسای ارزون و بی کیفیت باشم.
با ارزوی زندگی سرشار از ثروت و نعمت و برکت برای همگی ما
سلام استاد عزیزم
روز 18سفرنامه?
موارد زیادی دارم برای این موضوع و همیشه هم ذوق میکردم که یه چیزی ارزون خریدم وحراج و نصف قیمت خریدم و… و کلی به خودم افتخار میکردم ???
یه بار تو خوابگاه یکی از بچها روسری میفروخت3 تا ده تومن ظاهرشونم خوب بود منم تا دیدم قیمتش کمه رفتم 3 تاش خریدم و کلی هم ذوق کردم هیچی دیگه یه بار شستم شبیه این دستمالا هست قدیما شیشه پاک میکردنا یعنی تار و پودش از هم جدا شد و کلا رنگش رفت و چروک شد
لباسای پارسال عیدمم دقیقا از حراجی خریدم و وقتی میپوشیدمشون احساس خیلی بدی داشتم برای همین ریختمشون دور و دقیقا پولم دور ریختم و همون موقع متوجه شدم که باید برای خودم ارزش قایل باشم و لباس خوب بپوشم تن خودم و از پارسال تاحالا بهترین لباسا هدیه گرفتم و یا خریدم و حتی لباسای عالی که داشتم و یادم رفته بود پیدا کردم و پوشیدم
بخاطر باور عدم لیاقت هیچ وقت حتی نخاستم و آرزو نکردم که بهترینارو داشته باشم وخداراشکر که خدا من تو این مسیر قرار داد و الان بهترینارو واسه خودم میخوام
خب قسمت دوم سوال ؛
من برای خرید گوشی به پدرم گفتم گوشی ارزون بخره واسم درحالی که ته دلم این نمیخواست و خداکاری کرد پدرم گوشیکه الان دارم خرید هم شیک و سبک و هم خوش دست و کاراییش بالاس و دوربینش عالیه و امسال قیمتش چندین برابر شده و من خیلی ارزون خریدمش نسبت به هزینه پرداختیم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و تمام دوستان عزیز
واقعا استاد باید تمام حرفای شما رو طلا گرفت من از همون نوجوانی وقتی برا خرید لباسم میرفتم با اینکه شرایط مالی خوبی نداشتیم دوست داشتم همیشه لباسای با کیفیت بگیرم طوری که قلک داشتم و به مامانم میگفتم باید برا من پول بندازی توش تا لباس شیک و با کیفیت بگیریم یادمه همه میگفتن بهم ی جوری میپوشه و میگرده انگار بچه مهندسه دوستام و اطرافیانم میگفتن تو اشتباه میکنی میری ی دست لباسی گرون میخری بجاش میتونی ۲ یا ۳ دست بخری ولی من حرفشون رو قبول نداشتم میگفتم گرونم بخری بیشتر میتونی ازش استفاده کنی یادمه تو همون سالاها ی شلوار لی خریدم با قیمت خیلی بالا به هرکس میگفتم چشمش از حدقه در میومد خخخ ولی یادمه چندسال ازش استفاده کردم نه رنگش میرفت نه خراب میشد همیشه نو نو بود در حدی که ازش خسته شدم دادمش دیگه به یکی از دوستام اونم کلی ازش استفاده کرد و اصلا هم خراب نشد الانم همیشه چیزی که میخرم سعی میکنم واقعا کیفیت داشته باشه نسبت به توان مالیم ولی میاد روزی که بتونم همیشه وسایل اصل و با کیفیت بخرم بدون اینکه به هزینه هاش فکر کنم استاد عزیز ممنونم بخاطر تمام تلاش های که میکنید و فایل های که روی سایت قرار میدی تمام روزاتون پر از احساس خدا
به نام خدای هدایتگر
خدایا سپاسگزارم که باز فرصت دادی به خودم بیام و اینجا باز بنویسم .
خدایا شکرت اینجا چه دریچه های برویم باز کردی تا ببینم اصلا جهانت و این دستگاهی ذهنی من که به جهان وصله چطور کار میکنه .
یاد گرفتم که در هر جنبه ای از زندگیم ارزش ابزار و بخاطر بسپارم که نتایج این ابزار وارزشمند که ایجاد میکنه برام چقدررررررر پر سوده وپر خیر وبرکته .
آه خدایا شکرت که احساس سبکی دارم شکرت که راه راست و نشونم دادی ومیخوامممممم تا آخر عمرم تو این اهدنا صراط تو باشم که چه دریچه های از برکت خوشی لذت وشادی وعشق وارامش وثروت برام به همراه داره .همه دنیااااا بهشت میشه هم اخرتم خود به خود رویایی .
خدایا شکرت که الان دارم با ذهنی بازتر وثروتمند تر حرکت میکنم و به خود م وتو واستادم واین همه دست الهی تبریک میگم و افتخار میکنم .
آقا من خیلی خوشحالم خدایا شکرت ??????
در پناه خدای عشق وبزرگی
سلام
روز هجدهم از سفرنامه
ارزش ابزار
خریدن اجناس با کیفیت یعنی کار کردن روی باور لیاقت و فراوانی و بنظرم برای کسی که همیشه برای خرید درگیره دو دو تا چار تا کردنه این خودش سخت ترین تمرینه
استاد خوده من همیشه اجناس با کیفیت رو با مهارت خاصی ارزون میخریدم و مثلا جنسی میدیم که خیلی خوبه نمی خریدم و دنبال همون جنس تو مغازه های دیگه میگشتم تا همونو ارزون تر بخرم.
ولی بعد از این فایل به این موضوع پی بردم من به شکل ناخوداگاه در حال تلاش برای ارزون خریدنم و دارم باور کمبود رو پرورش میدم.قبلا شاید با پولی کع داشتم چند تا مانتو خوب میخریدم و از نظر من خیلی خوب بود و اطرافیانم همیشه از قیمت و کیفیت اجناسی که تهیه میکردم تعجب میکردن.
ولی تصمیم گرفتم روی باور لیاقت و اررشمندی خودم و فراوانی کار کنم.
با اینکه برام خیلی سخت بود شروع کردم به خرید اجناس کمتر ولی با قیمت و کیفیت بالاتر و وقتی خرید میکنم بارها به خودم میگم خداونده من بی نهایت ثروتمنده و من لایق بهترینهام.
و بارها بهم ثابت شده وقتی بدون چرتکه انداختن جنس خوب رو میخرم وقتی می پوشمش حس ارزشمندی بیشتری دارم.
و پوشیدن اون جنس یه حس خاصی بهم میده..مثل بوت چرمی که دارم و پوشیدنش با باورنیم خیلی حس ارزشمندی بهم میده
مقدار خریدمو محدود تر کردم ولی دارم تلاش میکنم روی کیفیت اجناس کار کنم.
همه اطرافیانم این نوع خرید من رو مهارت میدونستن و خودمم همین نظرو داشتم.
ولی حس خوبی از این کندو کاو برای خرید اجناس با کیفیت بالا و قیمت ارزون نداشتم.
الانم اگه گیرم بیاد میخرم ولی دیگه دنبالش نمی گردم که هر بارباور عدم ثروت و نعمت به ذهنم تزریق بشه.
ممنون استاد
??????
سلام دوست عزیزم مریم رضوی
آره دقیقا باور کمبود و عدم لیاقت یه بدی که داره باعث میشه آدم موقع خرید خیلی دل دل میکنه و نمیتونه تصمیم بگیره و برای خرید کردنش تایم خیلی زیادی رو هدر میده از این فروشگاه به اون فروشگاه. هلاک میشه آدم…
برعکس من بعضی وقتا اولین مغازه که رفتم یه جنسی خوشم اومده و خریدمش و بعد خیلی از خریدم راضی بودم و لذت بردم. به اینم فکر نکردم که برم همه مغازه ها رو بگردم بهتر و ارزونترشو پیدا کنم. این جور خرید کردن واقعا لذت بخشه
یه مدت انقدر اذیت شدم سر خرید کردنم که تصمیم گرفتم واقعا مدلمو عوض کنم
برعکس بعضی وقتا