ارزش ابزار - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    304MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی ارزش ابزار
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1130 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1235 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    از این فایل این را من یاد گرفتم که هر چه برای خودم ارزش قایل باشم جهان هم به همان نسبت و به همان اندازه برای من ارزش قایل است

    هر چه بهتر و بیشتر روی خودم کار کنم جهان هم به همان نسبت بهتر برای من هماهنگی و ارزش می آفریند

    کسانی را در مسیر من قرار می دهد که به همان اندازه و همان نسبت برای من ارزش قایل هستند

    خودم را دوست داشته باشم

    برای خودم و آنچه که در اختیار دارم احترام و ارزش قایل باشم

    همیشه بهترین ها را برای خودم انتخاب کنم

    در کسب و کار خودم بهترین گزینه ها و بهترین خرید ها را داشته باشم

    بی شک جهان هم برای من همین روند را در نظر می گیرد

    خوب ببینم تا خوب برای من رخ بدهد

    به امید بهتر شدن روند باورهای خودم

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای مهربانی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    پونه گفته:
    مدت عضویت: 1145 روز

    سلام به خانواده خوبم

    وقتی صحبتهای استاد رو در این فایل شنیدم ، حالا کیفیت اجناس بماند ، یه موقع هایی بابت خرید جنس های ارزان قیت به سلامتیمون هم ضرر میزنیم .بعد برای جبران همون ضرر باید چند برابر هزینه کنیم.

    دقیقا همون مَثل هر چقدر پول بدی ، آش میخوری.

    یه موقع هایی همش دنبال اجناس حراجی هستیم و بعد خرید میفهمیم که هیچ ارزونی ،بی علت نیست.

    حتی شده ما لباس برند رو توی حراج خریدیم بعد چند بار شستن به علت زیادموندن و‌پوسیده شدن جنس ، پیراهن ، پاره شد.

    ما خودمون چون‌ماشین اتوماتیک دوست داشتیم و پول زیادی بابتش نمیخواستیم پرداخت کنیم ، ماشین اتوماتیک ایرانی خریدیم. بعد خرید چقدر با روانمون بازی شد .هر هفته باید میبردیم‌تعمیرگاه. حالا کاش درست میشد ، اصلا متوجه نمیشدند ایرادش چیه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    شیوا گفته:
    مدت عضویت: 1422 روز

    سلام و درود خدمت استاد توحیدی و ثروتمندم و خانم شایسته عزیز دل و دوستان هم فرکانسی امیدوارم هر جا هستید سالم و ثروتمند و شاد باشید.

    خدایا شکرت چقدر من خوشبختم که در مدار دریافت این آگاهی ها هستم و هدایت شدم به سفرنامه که به جرئت می‌تونم بگم هر قسمتش نکات فوق العاده‌ای داره که اگر بهشون عمل کنیم به تمام خواسته هامون می رسیم و خوشبختی رو تجربه می‌کنیم.

    نکاتی از متن ارزشمند خانم شایسته :

    🟠همه‌ی ما به یک اندازه به منبع ثروت و نعمت دسترسی داریم و توانایی همه‌ی ما به عنوان موجودی که با فرکانس هایش زندگی اش را خلق می‌کند به یک اندازه است

    چقدر با این قانون وجودت لبریز از آرامش میشود و با باور کردنش دیگه نه به کسی حسودی می‌کنی نه حسرت چیزیو می‌خوری؛خودم به شخصه وقتی افرادی رو دیده‌ام که به راحتی دارن خواسته‌های منو زندگی می‌کنند و چقد همه‌چی براشون سریع و آسان اتفاق می افته و چقد خوش شانسن؛خودخوری کرده ام و احساس کردم که چقدر این افراد خاص و توانا هستن و چقد شانس دارن؛اما غافل از اینکه همه چیز به فرکانس های ارسالی ما بستگی داره و من در همان جهانی زندگی می کنم و با همان قوانینی سر و کار دارم که همون افراد زندگی می کنند که آنها را ثروتمندتر و موفق‌تر از خودم می بینم.

    🟠تجربه‌های خوبی که این افراد براشون به وجود می آید هم برمی گرده به احساس لیاقت و باور فراوانی .

    🟠کسی که احساس لیاقت و باور فراوانی نداره همیشه به بی کیفیت ترین و بی ارزش ترین چیزا قانع میشود و فکر می‌کنه که از سرشم زیاده و همیشه تجارب نادلخواه خواهد داشت پس به جای پایین آوردن کیفیت زندگی‌‌، باورهایت را قدرتمندکننده‌تر کن و به جای پایین آوردن توقع‌ات از تجربه نعمتها‌، قوانین زندگی را درک کن و با آنها هماهنگ شو.

    اگر به کمتر از بهترین قانع نشوی‌، قطعاً جهان تو را به سمت بهترین‌ها هدایت می‌کند و قانع نشدن به کمتر از بهترین‌‌‌، یعنی تعهد برای ساختن باورها قدرتمند کننده و تغییر باورهای محدودکننده‌، به جای پایین آوردن کیفیت خواسته.

    دوران ابتدایی خیلی زیاد پیش می اومد که پدر و مادرمون برامون کوله پشتی ارزون می‌خریدن و خوش حال از اینکه این هزینه هم پرداخت شد و تا یک سال دیگه خبری از کوله خریدن نیست اما غافل از اینکه اون کوله انقد بی کیفیته که هنوز چند ماه نگذشته خراب میشه و بچه بهونه میگیره که من یه کوله جدید می خوام و پدر و مادر مجبورن دوباره هزینه کنند اما والدین با ذهن ثروتمند همون اول کوله پشتی بسیار با کیفیت برای فرزندشون خریداری می کنند و هزینه زیادش براشون اهمیتی نداره چون می‌دونن میشه از این کوله تا چندین سال استفاده کرد و هزینه اش در مقابل کیفیت عالیش که چیزی نیست!

    چند سال پیش یه بوت بلند چرم خریدم که اون موقع خیلی گرون بود و هزینه زیادی براش پرداخت کرده بودم ولی هنوز که هنوز این بوت مثه روز اولش با کیفیت و راحته و انگار که همین الان خریدمش و چندین ساله که ازشون استفاده میکنم؛اینجاست که یک بار هزینه کردن و کیفیت عالی خودشو نشون میده و این خریدا هم فقط از احساس لیاقت و باور به فراوانی انجام می شود .

    🟠نگاهمون در مورد قیمت ها باید این باشه که چه چیزی رو دریافت می‌کنیم در مقابل آنچه که پرداخت می کنیم🟠

    اگر آنچه که دریافت می کنی بیشتر از آنچه که پرداخت می کنی باشه بدون که خیلی ارزون و مفت خریدی

    پدرم تابستون پارسال چون هممون به ماشین نیاز داشتیم یه ماشین دیگه هم گرفت و به نسبت ارزون بود ولی من می دیدم که چقد این ماشین مشکل داره و هر روز یه جاییش خراب میشه و خلاصه که چند ماه اول همش تعمیرگاه بود البته که خدارو هزار بار شکر برای این نعمت که چقد کارمونو آسون کرده و می‌تونیم باهاش هر جایی بریم ولی به نظر من اینجور ماشینا ارزش خرید ندارن چون به همون اندازه که هزینه پرداخت کردیم تا این ماشین و بگیریم به همون اندازه‌م باید هزینه این مشکلات و…. رو پرداخت کنیم و چیزیم دریافت نمی کنیم.

    یه مثال دیگه هم از پدر عزیزم که از عراق گوشی سفارش دادن که قیمتش ارزون تر بود نسبت به شهر خودمون ولی متاسفانه یه گوشی به معنای واقعی آشغال که همش خاموش می‌شد به دستش رسید و تقریبا 30 میلیون ضرر کردن.

    خودمم از مغازه هایی که تخفیف زدن و جنسشونو خیلی ارزون می فروختند خرید کردم و متاسفانه از اون جنس فقط چندبار استفاده کردم و با یه بار شست و شو خراب شدن و دیگه قابل پوشیدن نبودند و اون به ظاهر ارزون خریدن فقط ضرر بوده.

    از این خریدا تو زندگیم خیلی زیاد بوده!

    ما انقد وضعمون خوب نیست که جنس دست دوم بگیریم،،،،،این جمله رو باید همیشه یادمون باشه.

    ذهن فقیر، همیشه همه چیز را گران میخرد.

    چقد آموزه‌هاتون عالیه استاد ، با این آموزه‌ها و تجربیات شما دیگه مثله 90 درصد افراد ضررهای مالی به دلیل ارزون خریدن رو تجربه نمی کنیم و چقد خریدهای عالی خواهیم داشت که برامون سراسر سوده . خدا رو شکر برای حضورتون تو زندگیم استاد خیلی ممنون و سپاسگزارتونم و بی نهایت دوستون دارم.

    چه الگوهایی هست که موقعیت و روندشون تغییر کرده و دیگه کارآمد نیست ولی هنوز انجامشون میدی؟

    اینم یه سوالی که استاد ازمون پرسید و باید عمیق بهش فکر کنم و رفتارهامو کنکاش کنم.

    ((((هرچه دارید و ندارید بپوشید و برقصید که سر هر کوچه خدا هست))))

    به امید دیدار دوستان عزیزم(:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    Mami1 گفته:
    مدت عضویت: 2478 روز

    داشتم فایل های چگونه درامد خود را سه برابر کنید تو فایلامیگشتم تا پیدا کنم و گوش بدم و تعهد بدم تا ثروتمند بشم ک یک دفعه هدایت شدم ب نوشته این فایل و خوندنش بهم ارامش داد و مو ب تنم ازاین حجم از اگاهی سیخ شد???

    برای بالا بردن کیفیت زندگیم النگوهای بدلم رو ازدستم شکوندم و دراوردم نه اینک در بیارم و بعدا وسوسه بشم برای انداختن اونا ..بلکه کلا از تو دستم له کردم و دراوردم طوری ک دیگ اصلا نتونم دستشون کنم… برای بالا بردن کیفیت زندگیم گروه خیاطی ک ثبت نام کرده بودم تا بتونم لباسایی ک دلم میخواد رو بدوزم چون باورم این بود ک پول کافی برای خریدشون ندارم و در کمال شجاعت ریمو کردم و حالا واقعا میخوام با کیفیت زندگی کنم امروز اولبن روز برام… ان شاالله میام از نتایج میگم حتما حتما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    هدیه سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1301 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم وهمه دوستان گل

    روز هجدهم سفرنامه

    دقیقااااا استاد درست میگید بارها خودم تجربش کردم و دیدم

    هر وقت که خساست به خرج دادم و گفتم نه نمیخوام پولام کم بشن و ارزونتر خریدم اون ابزار خیلی زود خراب شده و باید یکی دیگه میخریدم و اون یکی هم همینطور و ..

    و الان که فکر میکنم میبینم بخاطر باور کمبود اینکه باور ندارم پول و ثروت زیاده اینکه نمیتونم باور کنم وقتی تو عبارت های تاکیدی گفته میشه هرچیزی که میخرم اون پول 10برابر بهم برمیگیرده

    با صحبت های شما میتونم ذهن منطقی ام رو اینجوری قانع کنم که ای ذهن من درسته که الان چیز ارزونی میخری ولی باید بدونی که یه هفته دیگه باید دوباره هزینه کنی

    آررهههه این خیلی کمکم کنندست برای باورهای ثروت

    میخوام یه مثال بزنم از برادرم که یه ماشین دست دوم خرید و بیشتر وقتا میدیدم که هر بار چند میلیون براش خرج میکنه بعد با خودم گفتم اگه یه ماشین گرونتر و نو میخرید بهتر نبود؟درسته پول بیشتری بابتش می پرداخت ولی الانم که همینجوریه به علاوه اینکه چقد عصابش خورد میشه و زمان و انرژی میذاره

    خب این چه فایده ای داره !

    یا یه مثال دیگه که مامانم رفت یه کارتون پرتقال خرید و یکدونه سالم نداشت من به مامانم گفتم بهتر نبود میوه گرونتر میخریدی فقط یک کیلو میخریدی ولی با کیفیت؟

    از وقتی که سعی میکنم باورهای ثروتم رو درست کنم توی خرید ها به رفتارم توجه میکنم

    میبینم که بله در ظاهر میگم که من میپذیرم لایقم در ظاهر میگم که ثروت در جهان فراوانه ولی در عمل اولین چیزی که میپرسم قیمته اونه چون میترسم که پول زیادیو برای یه چیز بدم میترسم که اگه همه ی پول هامو برای خرید تموم کنم دیگه پولام تموم میشه دیگه بی پول میشم آرررع چون باور نکردم که من هم همه ی ما به یک اندازه به ثروت دسترسی داریم باور نکردم که خدا از جایی که فکرشو نمیکنم بهم ثروت میده و چیزی هم که مهمه باوره و چون باور نکردم همین هم میشه

    برای عید همین دو هفته پیش بود فکر کنم به خرید رفتیم بعد من یه مانتوی خوشگل دیدم کیفیت خوبی هم داشت ولی قیمتش گرون

    و مانتو های ارزونتری هم داشت گفت این هارو امتحان کن ولی من چشمم دنبال همون بود رفتم یه چرخی تو پاساژ زدم و دوباره برگشتم و گفتم باور کن که با خرید این مانتو پولات تموم نمیشن و خریدمش

    برای شلوار هم دو جنس بود ولی من اونی که گرونتر بود رو برداشتم چون دیدم که واقعا اونی که ارزونتر بود کیفیت پایین تری هم داشت و من کار درستی کردم که خرید گرونی داشتم(چون تا همین یه هفته پیش هم میگفتم ای بابا این همه پول خرج کردم و یه حس عذاب وجدان که پولی رو که به سختی به دست اومده اینقدر راحت هدر رفت ولی الان میگم هدر نرفته و لباسایی که خریدی ارزشش رو دارن )

    باید خیلی دقیق و با جزئیات به رفتارهای خودم توجه کنم و باورهای مخرب رو از بین ببرم

    من در این مسیر و با گذاشتن ردپا به خودشناسی میرسم

    خیلی ممنونم

    خدانگه دار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سهراب روان پاک نودژ گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    سلام خدمت تمامی اعضای سایت..من قبلاً ذهن فقیری داشتم وهمیشه دنبال جنس ارزان قیمت بودم البته مقداری هم به کیفیت توجه میکردم ولی بیشتر دنبال مواردارزان می‌گشتم هرچنددرمجموع هزینه ام بیشترازخرید جنس گران قیمت بیشترمیشد بعنوان مثال توی چندماه گذشته چندین بار شارژرگوشی باکیفیت پایین خریدم مثلاً داشتم شارژر ارزان میخرم وهرکدام یکی دوماه بیشترجواب نمیدادومجبوربودم دوباره شارژربخرم ولی این دفعه البته بعدازکارکردن روی باورهام وبالارفتن اعتمادبه نفسم واحساس لیاقت پیداکردن یک شارژر خیلی باکیفیت باقیمت بیشتری نسبت به شارژرهای قبلی خریدم که فروشنده بهم گفت که حداقل چهارپنج سال برات کارمیکنه خیلی ازاین خریدم راضی هستم وبعدازاین هم تصمیم گرفتم که هروقت خواستم وسیله ای بخرم فقط به کیفیت آن توجه کنم نه به ارزان بودنش… شادوموفق وثروتمندباشیدوسعادتمنددردنیاوآخرت..فعلا خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 758 روز

    سلام با بی نهایت عشق

    18. هجدهمین رد پای من از روز شمار تحول زندگیم از این جعبه شگفتی و معجزه خدا

    معجزه نوشتم چون امروز برام معجزه شد

    معجزه ای که با یه اتفاق بد اول صبح شروع شد و شب به یه اتفاق ناب تو زندگیم تبدیل شد

    جریان نقاشیامو اگه بخواین از اول هدایتم بخونید هر روزشو نوشتم دوست داشتین بخونیدش تا جریان امروز بهتر براتون وضوحش مشخص باشه ،چون امرور معجزه شد معجزه

    تو روزای قبل از دیدن فایل روز شمار تحول زندگی من از 7 مهر تا تقریبا دوماه و نیم ، که با فایلای رایگان استاد سعی و تلاشمو برای عمل کردن به باورام انجام میدادم تغییرات اساسی تو خیلی چیزا دیدم که اونارو نوشتم براتون

    ولی به نظرم از اولین روز روز شمارم که با تعهد بیشترم به خودم و عمل به آگاهی هاش زندگیم به دو قسمت متفاوت تر تقسیم شد

    یعنی سرعتش چند برابر شد

    حالا معجزه امروز من

    بارها حرف استادو که از قرآن میگفت به خودم تکرار میکردم

    من امروز صبح با کلی حس خوب و عالی بیدار شدم ،دیروز که روز پر از فعالیتی بود برام و بعد تحویل تابلوهای نقاشیم کلی پیاده رفتم و …و بدنم صبح کوفته شده بود ولی یه حس خوبی داشتم و تکرار میکردم من خالق زندگیمم و خدا قدرتمنده ، 8 بیدار شدم و گفتم یکم دیگه بخوابم بعد با اسنپ میرم نمایشگاه الهیه که شروعش 11 بود

    من صبحانه خوردم و هی تکرار میکردم خدا امروزمو ببینم چطوری معجزه میکنیا ،بفروش میرسن تابلوهام با قیمت 274 میلیون و 100 میلیون که گفتی

    دوتا تابلوهامو گفتی بهم کن فیکون میشه آیه 82 سوره یس

    بعد تو آیه ات سوره طور آیه 48 گفتی به حکم خدا صبر کن که تو منظور نظر مایی

    بعد ادامه اش گفتی سوره نجم آیه 25 و 26

    به امر‌خدا میشه ،البته این درک من از آیه بود که نوشتم

    بعد من داشتم حاضر میشدم که دیدم پیام اومد

    همین که خوندم گفتم چطور ممکنه نه نمیشه

    یه اتفاق بد

    سعی کردم خودمو کنترل کنم دیگه حاضر شده بودم برم نمایشگاه که تابلوهامو رو سه پایه ببینم و کلی بازدید کننده که میان و میبینن نقاشیامو

    پیام این بود خلاصه مینویسم :

    سلام خانم مزرعه لی

    تابلوی شما پاره شده

    یه تابلوی جایگزین بیارین

    و لطفا اومدین با ارامش حرف بزنیم که پیش مهمونامون بد نشه

    اون لحظه نمیدونم چی شد اولش فقط گریه کردم و بعد هم چون ناراحت شدم دلیلشو فکر میکردم به خاطر شرکی بوده که دیروز از ذهنم گذشته

    بعد گفتم خدا ؟؟ نکنه من دیروز تابلومو که گفتن بذار جلوی گالری هیچی نمیشه نذاشتم، یه لحظه گفتم میدزدنش، ولی البته بعدش تو دلم مرور کردم که خدا ،میدونم تو قدرتمندی مراقب تابلومی و بعد گفتم خودم تحویل بدم بعد برم سر کلاس طراحی طلا و بعد سپردم به یه خانم که تحویل گالری بده چون دیرم شده بود رفتم

    بعد همینجور که صبح گریه میکردم و اتفاقات دیروزو تکرار میکردم به خودم ،بعد گفتم نه بلافاصله زود یادآوری کردم که خدا قدرتمنده و نذاشتم ذهنم ادامه بده

    بعد گفتم نه خدا انقدرام ناخوب نیست بخواد به خاطر این چیزا مثلا تابلوم پاره بشه

    بعد رسیدم نمایشگاه ،آبجیم و خواهر زاده ام هم قرار بود بیان نگاه کنن نقاشیارو بعد برن ،همراهم بودن

    من رفتم نمایشگاه همه بودن پر از تابلوهای بزرگ و کوچیک و البته آدمایی که اومده بودن برای بازدید ،

    دیدم نقاشیی که خدا صفر تا صد طرحشو بهم الهام کرده بود و کمکم کرده بود بکشم و رنگش کنم و حتی شعرم براش بهم الهام کرده بود که

    هردم از این باغ بری میرسی نغز تر از نغز تری میرسد

    که من اسم تابلومو تازه تر از تازه گذاشته بودم

    اندازه کف دست حدود 20 سانت پاره شده از قسمت پر ققنوس من اینو دیدم نتونستم خودمو کنترل کنم و نشستم زمین بین اون همه آدم فقط گریه کردم تو قسمت آشپزخونه کوچیک که تو سالن بود برای پذیرایی

    تقریبا چند نفری دیدن گریه میکنم

    صاحب نمایشگاه قبلش بهم گفته بود ممنون میشم اینجا سرو صدا نکنید و مشکلی پیش نیاد بین مهمونامون

    من اون لحظه که پارگی تابلومو دیدم و زدم زیر گریه گفتم من زحمتشو کشیدم چقدر شب و روز از صبح تا شب رنگش کردم

    بعد که داشتم گریه میکردم یاد حرف استاد افتادم که تو یکی از فایلاشون درمورد فوت پسر کوچیکشون گفته بودن و یاد آیه هایی که خدا به پیامبر گفته بود تو سنگ نزدی من سنگ‌زدم و از فایلای استاد اینارو شنیده بودم و الان وقت عمل کردن به شنیده هام بود و ایمانمو نشون دادن به خدا و بلافاصله گفتم نه طیبه تو زحمتشو نکشیدی هر چی داری صفر تا صد کارت نقاشی خداست خدا طرحشو بهت الهام کرد صاحبش خداست خودشم میتونه نقاشیو خراب کنه یا بگیره ازت

    بعد گفتم خدایا ببخش ممنون که یادم آوردی که همه چیزم از آن توست گفتم تابلوی خودت بود صفر تا صدش دادم به خودت

    یاد دو سه روز پیش بود یا یه روز پیش تو فایلای قبل نوشتم تو روز شمار همه شونو ،افتادم که قرآنی که باز کردم افتادم که آیه 24 سوره قصص برام اومد و حضرت موسی دعا کرده بود که بارالها به هر خیری که از تو به من برسه محتاجم

    منم همین دعا رو از خدا کردم گفتم تو خیر این کارو میدونی من کیم اصلا تو قدرت داری خودتم آرومم کن من آرامشمو حفظ میکنم و ایمانمو بهت نشون میدم تو این لحظه

    بعد که رفتیم تو قسمت بالکن ساختمون که گفت حرف بزنیم بهم گفت گریه نکنید سعی میکنیم جبران کنیم گفتم ترمیمش میکنین گفت بله گفتم مثل اولش میشه ؟ هیچی نگفت

    بعد یهو عموم زنگ زد که گفت میاد نمایشگاه و پایین ساختمونه با گریه رفتم جریانو به عموم گفتم ولی تو این بین که گریه میکردم هی تو دلم با خدا حرف میزدم میگفتم خدا من هیچی نمیدونم چیکار کنم تو از طریق نشونه هات بهم بگو چیکار کنم

    عموم گفت من زیاد سردرنمیارم در این باره چون داداشتون از جایی که کار میکنه میشناسن به داداشت زنگ بزن بیاد اینجا باهاشون حرف بزنه

    من زنگ زدم داداشم گفت اینجوری بگو اگه قبول نکردن من میام بعد که باز داشتم با خدا حرف میزدم و میگفتم تو بگو چیکار کنم یه لحظه دیدم انگار دارم به جای خدا میگم که مثلا داداشم بیاد حرف بزنه باهاشون که تابلومو ترمیم کنن یا خسارت بدن

    بعد گفتم نه طیبه هیچ کس قدرت نداره ،هیچ کس نمیتونه کاری برای من بکنه ،خداست که قدرت داره و وقتی خدا بامنه چه نیازی به حضور داداشم یا یه فرد دیگه دارم

    به خدا میسپرم مثل این سه ماه ،اینبارم میسپرم بهش خودش بلده چطوری چگونگی هارو درست کنه و بهم بگه چی حرف بزنم حرفارم خودش به زبونم جاری میکنه

    بعد رفتم یکم نشستم بیرون گریه کردم فقط دلیل گریه ام برای این بود که نکنه شرک داشتم تابلوم اینجوری شده بعد خواهرم گفت نه طیبه حتما خیریتی توشه خدا به گفته خودت که حرفای استاد عباسمنشو میگفتی بهم میخواد یه خیری برات جور کنه

    گفتم آره ،عموم هم اومد گفت طیبه پاشو گریه نکن اتفاقیه که افتاده الان تو برو کنار تابلوهات وایسا و هرکس اومد تابلوتو معرفی کن درموردش مثل بقیه یاد بگیر و حرف بزن

    بعد گفتم خدا دیگه دادمش به تو هرچی خیر از طرف تو به من برسه محتاجم و رفتم دیدم دوتا از کارایی که از خونه بردم یدونه اضافه تر از پولی که داده بودمو گذاشتن و تا شب سعی کردم حالمو خوب نگه دارم و با خدا حرف میزدم درسته به فروش نرفت ولی یه معجزه بود که خیلی برام با ارزش بود

    درسته به قول استاد انسانیم به هر حال ممکنه ناراحت بشیم ولی بعد نیم ساعت گریه رفتم و هر وقت یاد تابلوم میفتادم تکرار میکردم که هر خیری از تو به من برسه خدا محتاجم

    بعد تو اون بین به خواهرم گفتن ،به خودمم گفتن که نگران نباشید جبران میکنیم و تابلوتونو تو نمایشگاه مسقط و ترکیه شرکت میدیم

    بعد شب که ساعت 8 نمایشگاه تموم شد قبلش چند بار گفتم که حرف بزنیم مهمونا میومدن فرصت نمیشد بعد که همه تقریبا تابلوهاشونو بردن من رفتم صحبت کردم گفتم خدا قدرت دست تو هست

    و شروع کردم

    عموم قبل رفتن گفت که با داداشت حرف زدیم تو که خودت صحبت کردی بگو که یا خسارت بدین نصف پول کارمو

    یا اینکه تابلومو ترمیم کنید و دوتا کارمو تو نمایشگاه مسقط و ترکیه که قراره یکی آخر دی ماه برگزار بشه

    و یکی سال بعد اردیبهشت ماه تو ترکیه ببرید با هزینه خودتون

    بعد من گفتم و قبول کردن و برگه دادم تا بنویسن و امضا کنن بعد که امضا کردن خداحافظی کردیم و رفتیم بیرون تا اسنپ بیاد و برگردیم

    جلو ساختمون زدم زیر گریه

    یادم اومد من تو نوشته هام از خدا خواسته بودم که نقاشیای منو تو نمایشگاهای خارجی ببره ، حتی من میخواستم بعد این نمایشگاه تو نمایشگاه مسقط و ترکیه شرکت کنم ولی پولشو نداشتم و هزینه شرکت تو نمایشگاه برای یه اثر 15 میلیون بود و چون پول نداشتم و پول همین نمایشگاهم با داشته هام دادم تا نقاشیم تو نمایشگاه باشه و دیده بشه و به فروش برسه

    گفتم خدا قدرتتو بهم امروز چند برابر نشون دادی که با یه اتفاق بد

    پاره شدن تابلوم

    راهی باز کردی تا هم تابلومو ترمیم کنن و هم رایگان دوتا تابلوم قراره تو نمایشگاه خارج از کشور مسقط و ترکیه به نمایش گذاشته بشه برای فروش

    و تا اسنپ بیاد من فقط شکرش میکردم البته از صبح و بعد تموم شدن گریه ام با خدا حرف میزدم و میگفتم خیره همه چی

    بعد به آبجیم گفتم ببین

    کار خدارو تابلومو نمیدونم چی شد پاره شد

    جوری اتفاق و چید که من شرکت کنم تو نمایشگاه خارجی

    یه لحظه گفتم حتما خدا میخواد تابلوش که صفر تا صدش کار خودشه خارج از ایران به فروش برسه

    من الان فهمیدم حرف استاد رو که اتفاق به ظاهر بد خیره برای شما

    بشه خیره نشه بازم خیره

    و من تا برسم خونه فقط و فقط مرور اتفاقات این سه ماهمو داشتم و میگفتم خدا چقدر لذت بخشه که به تو سپردن و رها بودن

    من دیشب باز از خدا سوال کردم و فایلای استادو که جدیدا هر وقت میخوام گوش بدم اول از خدا میپرسم میگم خدا تو بگو امروز چی برای من نیاز هست و بالاپایین میرفتم تو گالری موسیقیم و دستم رو هرکدوم بود همونو باز میکردم گوش میدادم

    بعد دیشب فایل گفتگو با استاد قسمت 37 اومد

    که یه خانم به اسم رزا که تو انگلیس بودن و طی جریاناتی به خدا سپرده بودن خودشونو خدا همه کاراشونو یکی یکی انجام داده بود و زندگیش تغییر کرده بود گوش دادم ولی نمیدونستم منظور خدا از این فایل چی بود

    تو فایل خانم رزا میگفت که تو اون اتفاق به ظاهر بدهایی که پشت سرهم برام افتاد گفتم من هیچی نمیدونم ،من بلد نیستم، من ضعیفم درمقابل تو خدا و تو میدونی تو برای من بخواه

    من امروز بعد اون اتفاق این فایل و دوبار گوش دادم تو نمایشگاه و بعد برگشتنی خونه این فایلو که گوش دادم به خودم گفتم ببین طیبه خدا دیروز اینو برات پلی کرد تا بهت بگه امروز اتفاق به ظاهر بدت برات معجزه داره میشه عین رزا خانم و خیلی های دیگه که به خدا اعتماد کردن و گفتن خدا تو صاحب اختیارمی تو میدونی تو برام بخواه

    و من بارها امروز گفتم و این معجزه برای من اینو یاد داد که از این به بعد بیشتر بسپرم به خدا

    یاد گرفتم اگه رها باشم خدا انقدر قشنگ میچینه برام که از جایی که فکرشم نمیکردم به خواسته ام برسم

    مثل امروز که خواسته من هم شرکت تو نمایشگاه تهران بود هم دوست داشتم نمایشگاه خارجی ثبتنام کنم که خدا جوری برام چید که معجزه شو نشون داد

    یاد حرف استاد که میفتم میگه از مسیر لذت ببرید و مسیر تکاملتون رو برای همه چی طی کنید

    توحیدی بودن هم یک شبه ایجاد نمیشه

    و حضرت ابراهیم هم یک شبه توحیدی عمل نکرد مسیرش تکاملی بود

    من امروز با این اتفاق به ظاهر بد سعی کردم خودمو کنترل کنم و به خدا بسپارم

    بعد خدا شگفت زده ام کرد

    حتی مدیر نمایشگاه بهم گفت اصلا نمیدونم چجوری پاره شد بین اون همه آدم چرا باید کار شما پاره میشد

    من بهش گفتم کار خداست حتما دلیل داشته خیریتی توش بوده

    بعد یه آقای عکاسی هم عکس میگرفت اونم دیده بود شنید که تابلوم پاره شده بعد اومد تابلومو دید گفت تابلوتون خیلی بیشتر میارزه و یه مدل عکاسی از تابلو بهم یاد داد

    گفتم خدا میدونم که دستی از دستای تو هست که اومده بهم یاد بده در مورد عکس از کارام و ازش تشکر کردم

    و من تو راه باز توقعم از خدا زیادتر شد یاد بقیه حرفاش از قرآن در مورد عشق که ازش سوال کرده بودم افتادم و اونجا هم بهم تکرار کرده بود کن فیکون آیه 82 سوره یس رو و وقتی یادم افتاد گفتم خدا این شد عشق هم میشه ، این حرفت شد اونم میشه

    گفتم خدا تو الان راهو برای نمایشگاه خارجی باز کردی الان حتما به فروشش میرسونی با قیمت 274 میلیون و یه طرح جدید دوباره بهم الهام کن که تا آخر ماه بکشم و بره نمایشگاه

    توقعم زیاد شده از خدا نه فقط برای ثروت ، برای سلامتی ،عشق و آرامش و همه چیز

    چون امروز خدا واضح گفت که طیبه شروع کن ازم بیشتر بخواه من بهت میدم باوراتم با معجزاتم تقویت میکنم

    تو فقط به قوانین عمل کن و سعی کن توحیدی عمل کن

    تو همه چی داری همین الان داری بینهایتش رو

    و امروز برای من پر از خیر و برکت بود و شگفتی

    خدایا بی نهایت شکرت

    راستی امروز اولین باری بود که من تو عمرم تو نمایشگاه نقاشی شرکت کردم سه تا کارمو خدا خیلی بهش توجه داشت از طریق دستایی که از طریق بازدید کننده ها ارسال کرده بود تا از کارم تعریف کنن و بهم انرژی بدن که در اصل خدا از کار خودش تعریف کرد و قدرتشو نشونم داد که توجه و احترام و اهمیت و ارزشمندی و هر چی بخوای من بهت میدم

    تاکید و تکرار میکنم :::

    توحیدی عمل کردن رو سعی کن و قدرت رو فقط در من بدون

    بقیه حله

    و بووووووووووووووومممم

    خدایا باز هم بینهایت شکرت

    ممنونم از خدا که حرفاشو از زبون استاد بهم میگه و به گوشام سلامتی داده تا هر روز بشنوم این آگاهی هارو و سعی کنم عمل کنم بهشون

    ممنونم از دوستانی که تا اینجا خوندن و برای همه بینهایت ثروت،عشق ،شادی ،سلامتی ،آرامش و بهترین هارو از خدا میخوام

    دوستتون دارم باعشق طیبه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    خدا پادشاه قلبمه گفته:
    مدت عضویت: 2167 روز

    سلام.خداوند رو سپاسگزارم که امروز هم اومدم و یه فایل باارزش دیگه ای از استاد دیدم و نظرات باارزش دوستان رو خوندم…

    من خودم همیشه بهترینها رو برای خودم انتخاب میکنم در هر چیزی(لباس،خوراک،گوشی و …)ولی همیشه بهترینها رو نمیخرم و فقط بعضی مواقع بابتشون پول میدم و میخرمشون…الان میفهمم که این به خاطر باورهای خیلی محدود مادرمه که همیشه از بچگی وقتی دستم میرفت رو چیزی که واقعا دوس داشتم و معمولا هم بهترینها بود میگفت حالا لزومی نداره،حالا چن جا دیگه باید بپرسی،حالا باید پس انداز کنی،حالا این به کارت نمیاد،حالا انقد اصراف نکن،ادم که نباید همه پولاشو خرج کنه،فلان محصول خیلی گرونه ارزون تر هم پیدا میشه و….😑😕😐

    این شده که من همیشه اول به قیمت محصول نگاه میکنم و اگه گرون باشه نمیخرم….ولی خدا روشکر که حالا که قانون رو فهمیدم و میدونم که جهان به فرکانسهای من پاسخ میده باید باور فراوانی و احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کنم تا نعمات بیشتری وارد زندگیم بشه و از زندگی لذت بیشتری ببرم و اعتمادم به خدا بیشتر بشه.

    برادر من تا الان 5 تا گوشی عوض کرده،اون هم به خاطر اینکه از اول همش به قیمتش نگاه میکرده و جالب اینکه همیشه هم از خریدش راضی نبوده چون امکانات و کیفیتی که مد نظرش بوده نداشتن،در صورتی که اگر از اول پول بیشتری میداد هم گوشیه مورد علاقشو میداشت هم انقدر ضرر نمیداد تازه اعصابشم راحت تر بود.

    موفق و ثروتمند باشید🤗🌻🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    کرامت ضیایی گفته:
    مدت عضویت: 2724 روز

    سلام ب استاد عزیزم

    ممنونم بخاطر این فایل و این آگاهی های عالی

    یه برداشت ک من از این فایل داشتم این هست ک وقتی ثروتمند باشیم همه چیز خیلی ارزونتر پامون در میات و در واقع هزینه هامون خیلی کمتر میشه و ارامش بیشتری داریم

    در واقع ثروتمند بودن یکی از میلیونها محاسنش اینه که وقتی وسایل عالی بخریم دردسر کمتری بخاطر کیفیت بالاشون داریم و ارامش بیشتری داریم ولذت بیشتری هم ازش می‌بریم

    در کل زندگی بهتر ی داریم

    شاد باسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مهناز پیرهادی گفته:
    مدت عضویت: 1023 روز

    سفرنامه روز هجدهم

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته و همه دوستان عزیز

    استاد چقد این ارزش ابزار که تو این فایل ازش صحبت کردین تو همه قسمتهای زندگیمونم قابل تعمیمه و فقط به مسائل مالی و خرید مربوط نمیشه اینکه ما برای زندگیمون چه بهایی میدیم و دنبال چه نتیجه ای هستیم از روابط گرفته تا آرامش و ثروت و هر چقد بهای بیشتری بپردازیم مطمئنا نتیجه بهتر و کیفیت بهتری دریافت میکنیم و چقد الگوهایی که از بقیه بهمون منتقل شده میتونه آسیب زننده باشه مثلا مادر من موقع خرید همیشه اول به قیمتش نگاه میکنه و بعد میره سراغ کیفیتش و همیشه وقتی منو به خاطر اینکه دنبال جنس گرون و با کیفیتم سرزنش میکنه و میگه مگه پدرت شاهه که تو انقد دنبال جنس گرونی باید به جیبت نگاه کنی ولی من همیشه جنس گرونو با کیفیتو ترجیح میدم چون اولا نمیخوام با خرید جنس ارزون و بی کیفیت پولمو دور بریزم هم اینکه خودمو لایق بهترینها میدونم البته نباید ما پدرو مادرمون سرزنش کنیم به خاطر این باوراشون چون به قول خانوم لوییز هی خودشون هم قربانی قربانیها هستن این الگو و زنجیره فکری نامناسب باید یه جایی قطع شه و بهتره اول به نتیجه هر کاری و کیفیتی که یه ابزار بهمون میده فکر کنیم بعدش بریم بهاشو بپردازیم و این تصمیم گیری برای پرداخت بها از دو باور احساس فراوانی و احساس لیاقت نشات میگیره اینکه خودتو لایق یه زندگی خوب و ابزار مناسب بدونی و فراوانی رو باور کنی اونوقته که هدایت میشی به ابزارهای با کیفیت بالاتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: