جهان مانند آینه عمل می کند - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی جهان مانند آینه عمل می کند
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2222 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرزانه دستوریان گفته:
    مدت عضویت: 2329 روز

    از وقتی یاد گرفتم روی نکات مثبت متمرکز شوم سر کلاس هام اتفاق بدی میفته که می خواد ناراحتم کنه ولی سریع احساسم رو تغییر میدم و ومطمعنم خدا هدایتم میکنه و این کلاس بهترین کلاس من خواهد شد و یه پرش برای من خواهد بود و با تغییر احساس ورفتارم دقیقا لحظات خوب و اتفاقات خوب برام رخ میده . خدایا شکر خدایا شکر که گروه عباسمنش رو در مسیر زندگیم قرار داده. این روزها خیلی حالم خوبه . دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    هما خاکپور گفته:
    مدت عضویت: 2360 روز

    سلام خانم شایسته عزیزم و استاد خوبم این فایل رو بار هار وبار ها گوش دادم شاید یک ساعت فقط بهش گوش دادم میدونم وقتی که رو ی باور هات کار میکنی حتی ادم های اطرافت هم مثل خودت میشن به همون اندازه عالی و خوش قلب و خوب با ارزو ها و خواسته های بزرگ اما گاهی ادم های اطرافت تنها از کمبود و نشدن حرف میزنن و اینجاست که باید باز هم توی عمل تمام اگاهی ها رو به خودت ثابت کنی اینکه شاید شرایط الان اون جوری که میخوای نیست اما تو باید سپاسگزار باشی و باز هم تمرکز ت رو ی نکات خوب زندگیت داشته باشی و در موردش حرف بزنی داشتم جدید ترین فایل سفر به دور امریکا رو میدیدم اونقدر بهم خوش گذشت که دوباره سوالم رو پرسیدم چه جور ی استاد به این همه لذت و خوشی رسیده من هم میخوام به دستش بیارم باز هدایت شدم به همین فایل درست توی شراطی ناخواسته زندگیم سپاسگزاری در مورد هر چیزی که داری تمرکز روی اون چیزی که میخوای چیزای که حست رو خوب میکنن جوری که استاد میگفتن من همه چیزو اسون به دست اوردم به خاطر عمل به همین موضوع هست سپاسگزار باش هر چند کوچک تمرکز کن روی چیزی که میخوای حرف بزن با خدایی که هر لحظه هدایت گر توست

    وقتی توی شرایط ناخواسته هستی بدون این همون جای هست که باید به دانسته هات عمل کنی نه فقط مثل جملات زیبا بهش گوش بدی از خداوندم ممنونم که اینجام که هر مسئله پیش اومد مستقیم توسط خدای درونم به اینجا هدایت میشم امیدوارم روز ی وقتی یک دختر موفق شدم از نزدیک ببیمتون استاد عزیزم دوستتون دارن?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 3082 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد جان سلام مریم جان نازنین که نمی‌دونم با چه عشقی و چه آگاهی و چه هدایتی این فایل های سفرنامه رو دقیقا مناسب حال و احوال من چیدمان کردی عاشقتم و عاشق اون خدایی ام که دقیقا به موقع هرچی نیاز دارم از دستای مهربونش برام می‌فرسته خدایا شکرت

    تو این فایل داره از کل و اساس قانون حرف میزنه

    میگه کانون توجه تو اتفاقات و شرایط زندگیتو رقم میزنه

    جهان مثل یه آیینه داره عمل می‌کنه وای خدای من چه آگاهی مثل آیینه سالها در غفلت خود و فراموشی این آگاهی توی این آیینه دهن کجی کردم خشم داشتم به خودم و دنیای اطرافم لعنت فرستادم و از بازتاب اون تو آیینه رنجیدم و بازم به زمین وزمان لعنت فرستادم که آخه گناه من چیه که دارم این آدما و این شرایط رو تحمل میکنم این خشم خدا برای کدام گناه من است غافل از اینکه این فقط بازتاب فرکانس ها و کانون توجه منه دقیقا عین آیینه که الان دیگه ایمان آوردم که شرایط من بازتاب همون فرکانس هاست

    اما حالا چه کنم ؟من این شرایط مالی این روابط و این سلامتی دربو داغون رو خودم به وجود آوردم اما حالا خدا گفته ازهرلحظه که برگردی در رحمت من بازه وآنچنان آگاهی و هدایت رو به سمت من فرستاده که من خودم از این همه اشتیاق خداوند برای هدایتم مات و مبهوتم خدایی که تا همین چند وقت پیش در ذهن بیمارم خدای مجازات گر وعذاب دهنده بود و حالا خودش میگه من نزدیکم من ازتو مشتاقترم به تو من میخام که تو خوشبخت و ثروتمند باشی من میخام تو بهشت رو در همین دنیا تجربه کنی چه خدایی جانم ?

    خودش راهشم برام فرستاد این فایل و این سایت و کل فایل ها و حرفای استاد چراغ هدایت من شده تا قدم به قدم پیش برم و تکاملموطی کنم

    تو این فایل میگه تو فقط نجوا های دهنتو کنترل کن تو فقطوردی های مناسب و هم جنس خواسته هاتو به ذهنت بده تو از هر ناخواسته ای اعراض کن اونوقت ببین که تو این آیینه جز زیبایی نخواهی دید

    اما قدرت تاثیر کلام بر کنترل کانون توجه من که واقعا میگم این چند وقت غافل شده بودم و این فایل یه زنگ بزرگ یا راه حل عالی جلو‌پام گذاشت وقتی داشتم به آگاهی های این فایل گوش میدادم این چند وقت برام مرور شد گفتم زهرا نگاه کن تو توی این چند وقته چقدر ذهنتو با کلامت هدایت کردی ؟به چه مسیر هایی هدایت کردی ؟وقتی نگاه کردم دقیقا به این جمله ایمان آوردم که به ماقدمت ایدهم خودم هست وقتی هر آشغالی رو دارم به خورد ذهنم میدم باید نتیجه رکود و کسادی باشه وقتی دارم با چشم هام میبینم روابط آشفته رو با گوش هام می‌شنوم و با بانک دزموردش حرف میزنم و بعد اون افکار رو توی مغزم میچرخونم از این آیینه و این سیستم چه انتظاری دارم

    این فایل پاسخ خداوند بود به من که گفتم من برای رشد کسب و کارم چه کاری باید انجام بدم و خداوند به صراحت گفت کلامت رفتارت و اعمالت و کنترل کانون توجه ات راهکار فقط در وجود خودت هست و راه حل مسأله رو در خارج از خودت جستجو نکن و این یعنی من داعم باید مراقب باشم که چی میبینم چی می‌شنوم و به چی توجه میکنم راجب چی حرف میزنم به همین سادگی وقتی یاد بگیرم اول وردی ها رو کنترل کنم بعد یاد بگیریم به خواسته ها توجه کنم و بتونم فرکانس همجنس با خواسته هامو ارسال کنم دیگه تمومه سعادت دنیا و آخرت نصیبم میشه و آیینه جهان هستی به روی من لبخند میزنه?

    عاشقتم استاد جان عاشقتم مریم جان و من در این سفر همچنان با اراده ادامه میدم و حتما ردپای خودمو رو به جا میزارم ?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3148 روز

    بنام خدا

    روز چهارم سفرنامه

    سلام استاد و دوستان عزیزم و خانم شایسته عزیزم من از دیشب تعهدنامه نوشتم که خودم رو در فرکانس مثبت قرار بدم یعنی به تعهدم عمل کنم و الان که این فایل گوش دادم دیدم استاد داره درمورد تعهد میگه مثل روزه گرفتن و این تعهد رو هم دراینجا وهم در تعهد نامه خودم در دفترم می نویسم

    من مریم جهانبخش پیش استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم وهم خانواده صمیمی ام تعهدم میدهم که به شدت روی ورودیهایم کار کنم و تمام توجه ام را روی نکات مثبت زندگی ام بزارم وهر لحظه روی خودم کار کنم چون میخام زندگی ام رو تغییر بدهم میخواهم آزاد و رها و خوشبخت وبا سلامتی و ارامش و ثروت زندگی کنم

    چون من بدنیا اومده ام تا خوشحال و شاد زندگی کنم واززندگی لذت ببرم

    چون من خالق زندگی خودم هستم هیچ کسی نمیتوانم در زندگی من تاثیر بزاره همه چی بدست خود من هست

    من اگر ناراحت بشم عصبی بشم ناامید بشم به خودم ستم کردم پس جایگاهم دوزخه

    وشیطان هم اون زمان میگه من به شما وعده دادم شما پذیرفتید من از شما بیزارم

    خدایا از وقتی اینو فهمیدم که هیچ کس نمیتونه توی زندگی من تاثیر بزار جز خودم انگار دنیارو به من دادن

    استاد تونست با اون همه افکار منفی تغییر کنه

    پس من هم میتونم

    کامنتهای خانم شبخیز رو میخوندم ایشون هم توانستند به عنوان یک بانو پس من هم میتوانم به عنوان یک بانو

    ممنون استاد خوبم و همسر گرامی استاد روز همسربودنت مبارک

    بانوان عباسمنشی و مادران گرامی روزتون مبارک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سیدمحمد لایق گفته:
    مدت عضویت: 2340 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همه ی همسفران عزیزم

    امروز روز ۴سفرنامه است ومن میخام تجربه ای که تو این مدت کوتاه داشتم خدمتتون عرض کنم

    قانون توجه :پاشنه اشیل من توجهات من بود روزی که با صحبت های استاد عزیزم متوجه این قضیه شدم شروع ب تغییر کردم یا بهتره بگم تصمیم ب تغییر گرفتم از اونجایی که جهان حمایت میکنه از ما شروع تغییر من هم زمان شد با شروع سفر ب دور امریکا و من هر روز که از خواب بیدار میشدم فایل سفر ب دور امریکا رو میدیدم و با اینکار ب احساس بهتری میرسیدم در طول روز ،نشانه ها ارام ارام وارد زندگیم شدن و با نوشتنشون و سپاسگزاری بخاطرشون حالم بهتر میشد ،جهان شروع کرد ب پاسخ دادن ب فرکانسهایی که ارسال میکردم ،آدمهایی که هم فرکانس نبودن ب طور عجیبی از زندگیم محو شدن ،هدایت میشدم ب مکان های بسیار زیبا ،طلبکار زنگ میزد میگفت پولمو فعلا نمیخواد بدی باشه چند ماهه دیگه؛مشتری ها و ایده ها سروکلشون پیدا شد ،ایده های پولساز بهم معرفی شدن ،خداوند فرمان زندگیمو در دست گرفته ،مامور راهنمایی و رانندگی میتونست ماشین زیرپام ک مال دوستم بود رو بخوابونه براحتی ولی حتی جریمم نکرد و کلی اتفاق دیگه که میتونم روزها بشینم و بنویسم

    بنظره خودم من ب نسبت تونستم این قانون یکم اجرا کنم و جهان ب من پاسخ داده و میده این قانونه جهانه

    درنهایت میخوام تشکر کنم از استاد عباسمنش که توحید و گسترش میده در جهان

    از خانم شایسته که استاد من هستن و ایشون کارهایی تو این ۱سال ک من عضو سایت هستم کردن که اصلا نمیدونم چی بگم فقط اینو میگم که مریم شایسته شما هم مدار وهم فرکانس استادی هستی که تاپ ترین استاد دنیاس

    از بچه های سایت که خوندن کامنتاشون واسم نعمت بسیار بزرگیه

    خدایاشکرت که تنها مالک و فرمانروای جهانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    نوشا گفته:
    مدت عضویت: 3203 روز

    ب نام الله یکتا

    این فایل بی نظیره و نمیدونم چندمین باره ک دارم بهش گوش میدم ولی امروز،بعنوان چهارمین روز سفرنامه ازش استفاده کردم

    واقعا اصل و اساس قانون همینه و با اینکه هزاران بار ب این آموزه ها گوش دادم تابحال در قالب فایل صوتی و تصویری و محصولات و یا لایوهای استاد ولی بازم نیاز دارم ک تا آخر عمرم روی این قانون اساسی کائنات کار کنم و در هر لحظه تمام توجه و تمرکزمو بذارم روی نکات مثبت و نعمت های بی نظیری ک تو زندگیم هست.

    تمرین روز چهارم سفرنامه این بود ک “نکات مثبت امروز زندگیت رو بنویس”

    خب،من اگه بخام از امروزم براتون بنویسم باید بگم تا الان ک ساعت ۱۱ و نیم صبح هست هزارتا اتفاق بی نظیر برام افتاده و هزارتا نکته ی مثبت تو روزگارم هست

    اول اینکه دیشب خیلیی عالی خوابیدم و صبح سرحال و شنگول ساعت ۵و۴۵ بیدار شدم،یکی از نکات مثبتی ک من تو زندگیم دارم و واقعا یه موهبته اینه ک خیلیی بی دغدغه و عالی میخابم و ب محض اینکه سرمو میذارم رو بالش خوابم میبره،یه نکته ی مثبت دیگه اینه ک من بخاطر شغلم باید صبح زود از خواب بیدارشم و این خیلی عالی و محشره چرا ک احساس میکنم نسبت ب بقیه ی آدمای جهان از زندگیم جلوترم،مثلا تا الان هزارتا کار مفید انجام دادم درحالیکه نصف مردم هنوز خوابن :)

    یه نکته ی مثبت دیگه این بود ک یه حیوون خونگی محشر دارم ک شبا بامن میخابه و صبحا ک از خواب بیدار میشم اونم بامن بیدار میشه و اولین دقایق و لحظات بعد از بیدار شدن من با بوسه هایی سپری میشه ک رو پوست تن اون میزنم،نازش میکنم و واقعا با عشق و لذت بغلش میکنم،انقد ناز و مهربون و دوست داشتنیه ک هر لحظه بخاطر بودنش از الله یکتا سپاسگذارم

    یه نعمت دیگه ای ک تو روزگارم دارم اینه ک تو خونه ی خودم زندگی میکنم،خونه ای ک اولین ملک شخصی منه و خیلی بابتش سپاسگذارم،از خواب بیدار میشم و آب گرم دارم برا شستن دست و صورتم،امکانات رفاهی برام فراهمه تا اونطوری ک دلم میخاد از روزگارم لذت ببرم،امروز صبح برا خودم صبحانه درست کردم و با لذت و عشق خوردم،چای سبز با هل برا خودم دم کردم و یاد اون آهنگ جان جانان “25band” افتادم،آری کنار تو چه دلچسب است،صبحانه با عطر هل و چایی :)

    معمولا صبحا یه موسیقی لذت بخش و بی نظیر پلی میکنم برا خودم و خودمو همراهش تکون تکون میدم،در همین حال ارایش میکنم و حاضر میشم برا یه روز کاری محشر دیگه،خداروشکر میکنم ک ماشین دارم و میتونم ازین نعمت استفاده کنم برا رفتن ب محل کارم

    تو راه برا خدای مهربونم یه ویس ضبط کردم و اهداف امسال مو گفتم،یکی از اهدافم این بود ک با تعهد و تمرکز بالا صبح تا شب و شب تا صبح روی سایت و محصولات و فایل های استاد عباس منش کار کنم و از هر فرصتی استفاده کنم برا کار کردن روی قوانین و باورهام.

    محل کارمن حدود نیم ساعت تا خونه فاصله داره و تمام دیشب یه بارون محشر بی نظیر باریده بود،الان چندروزه ک این نعمت بی نظیر الهی داره میباره و من چندتا از گلدون هامو گذاشتم کنار پله های تو حیاط،داشتم فک میکردم چقد سپاسگذارم از الله یکتا ک این گل هارو خودش آبیاری میکنه و گلا تازه و زیبا بودن.

    یه پل هست سر راه من ک باید با ماشین ازش ردشم هر روز،زیر پل یه رودخونه ی قدیمی هست ک بهش میگن کال شور،تمام طول سال خشکه و ابی نداره ولی امروز صبح تا زیر پل سطح اب اومده بود بالا و من بسیار بسیار خوشحال شدم و خداروشکر کردم بابت این نعمت بارندگی چندروز پیش،حتما کشاورزها هم خیلی خوشحال و سپاسگذارن.

    با ارامش و شادی اومدم سرکارم و اینجا همکارهای بسیار نازنینی دارم،هرکدوم شون محشرن و انقد مهربون و دوست داشتنی هستن ک محیط کار من هیچ استرسی برام نداره و دقیقا مثل خونه ی دومم توش ارامش دارم،امروز صبح برام شیرینی اوردن ب مناسبت خرید گوشی جدید یکی از همکارام و من ک تو اتاقم روی سایت و محصولات کار میکنم صدای خنده ی همکارام مدام از بیرون میاد و سرشارم میکنه از لذت و شادی،اینکه انقد فضای خوبی هست اینجا برام بی نهایت جای شکر داره.

    تو اتاقم چندتا گلدون قشنگ اوردم و اتاقم بیشتر ب یه جای سرسبز شبیهه تا اتاق کار،امروز صبح گلامو اب دادم و الان ک دارم بهشون نگاه میکنم ب این فک میکنم ک چقد تصمیم خوبی گرفتم برا اوردن شون ب اینجا،بی نظیرن،ارامش بخش و زیبان.

    این منطقه ای ک من پزشک شون هستن مردمونی مهربون و بامحبت داره و من همیشه چیزی جز احترام و محبت ازشون ندیدم،خیلی مودبن و برا کوچکترین کاری ک براشون انجام میدم قدردان هستن.

    از صبح تا الان حدود ۱۹ تا مریض ویزیت کردم و بخاطر ماجرای کرونا مراجعات ب مرکز بهداشت کمتر شده و برامن موهبت بی نظیری هست ک تو اتاقم روی فایل ها کار کنم،صدای بارون از بیرون میاد الان و قطرات بارون میخورن ب شیشه ی پنجره ی پشت سرم و من سرشار از لذت و احساسات قشنگم،تا همین ساعت از روز نعمت های خیلیی زیادی تو زندگیم بودن و واقعا فقط وقتی متوجهشون میشم ک بهشون فک میکنم و در موردشون مینویسم یا باخودم و الله یکتا صحبت میکنم.

    یه پرتقال خوشمزه هم دقایقی پیش خوردم و لذت بردم از طعم ش.

    با پدرم هم تلفنی حرف زدم و خیلیی سپاسگذار الله یکتام ک پدرم سلامت و تندرست هستن،پدر من ک دوماه بیمارستان بستری بودن تا همین دوسه ماه پیش و احیا شدن و اینکه نوروز امسال کنار ما هستن بیشتر شبیه معجزه س برام.

    همه چیز اروم و زیبا و ب طرز عجیبی مثبته الان ک دارم نگاه میکنم با تمرکز بهش و واقعا این جمله ی استادو ک میگن “وقتی عادت کنید ب استفاده ازین قانون،بعدش خنده تون میگیره ک چرا زودتر ازش بهره نبردید” رو دارم با پوست و گوشت تنم حس میکنم.

    واقعا چرا من هر روز اینکارو نمیکنم و نکات مثبت هر روزم و نمی نویسم؟

    از امشب اینکارو انجام میدم بعنوان یه تمرین مهم و تاثیرگذار برا خودم.

    مرسی برا این فایل صوتی بی نظیر ک خودش ب تنهایی،یه کلاس آموزشی مهمه

    دوستون دارم

    با احترام ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    نسرین ویسی گفته:
    مدت عضویت: 2283 روز

    به نام خدا وند هستی بخش

    روز چهارم سفرنامه

    نکات مثبتی در دفتر سپاسگزاری نوشتم والبته در مواردی که به بهشون نظرمثبتی نداشتم هیچ کاری نکردم فقط تصمیم گرفتم خودکار بدست و نوشتم وخودش اومد …خدایا شکرت فقط کافیه مابخواهیم تو میدهی وچرا فراموش میکنم ودوباره میخواهم خودم کارم را انجام دهم به خودم نگرانی میدهم هول میشوم که الان چکار کنم.

    من خیاطی میکنم ،هروقت سفت وسخت میچسبم به اصول وخودمو درگیرش میکنم ومدام به این فکر میکنم که الان چکارکنم چجوری انجامش بدم ، کارم دلچسب نمیشه اصلا باب دلم نیست ،کاربه زور پیش میره وفقط میخوام تمومش کنم ولی یه موقع هایی( بیشتر به خاطر کمبود وقت )کارمو میسپرم دست خدا ومیگم خدا کمکم کن وباور نکردنی باور نکردنی کارم زیبا وعالی ومنحصر بفرد میشه چیزی میشه که از درونم اومده دیگه اطرافیانم میدونن میگن نسرین تحت فشار باشه کارشو عالی انجام میده .اصلا نتیجه یه چیزه دیگه میشه .این یعنی در موارد دیگه من خودم میخوام کارو انجام بدم .خدایا فقط کافیه از ته قلبمون ازتو بخوایم وایمان داشته باشیم ،تو خودت انجامش میدی پس من فقط ازت میخوام وایمان دارم که بهم میدی .خدایا من میشنوم ومیخونم اما پای عملم لنگه

    اعتماد بنفس

    اعتماد به رب

    پیدا کردن نکات مثبت

    به خودم گفتم عالی رو این سفرنامه کار میکنم تو دفترم مینویسم نکات خوبی پیدا میکنم مثل زمان کنکور میشینم یه بند میخونم ومیفهمم ودرست میشم اما هیچی نیومد هیچی درست نشد حس خوب تغییر نداشتم شور وشوقم کم شد حتی نوشتن نکته ها حتی کارکردن وجواب سوالهای فایل اعتماد بنفس رو دادن هیچی هیچی فایده نداشت کامنتای بچه ها رو خوندم وکیف کردم ولی حسودیم شد چقدر خوب مینویسن حتما خیلی رو خودشون کار کردن

    تا اینکه همین الان باخوندن کامنت ارزو خانم در مورد خدا دلم لرزید خدااا به این فکر کردم که نسرین نکنه دوباره خودت میخوای کارو انجام بدی وبه خاطر همینه که سخت پیش میره به خاطر همینه که کند ونچسب انجام میشه

    من فراموشکارم ولی هردفعه تو یادم میندازی خدای مهربونم

    خدای مهربون من رب هدایتگرم من نسرین ازاد خودمو میسپرم به تو ،این تو واین سکان کشتی من

    واینجاست که باید این شعرو ملکه ذهنم کنم

    باید پارو نزد واداد باید دل رو به دریا داد خودش میبردت هرجا دلش خواست به هرجا برد بدون ساحل همونجاست

    چقدر احساس خوبی از نوشتن این کامنت دارم حالا میفهمم چطور بچه ها طولانی مینویسن وقتی وصل به خدایی این تو نیستی که مینویسی خدایا شکرت برای این خانواده بی نظیر عباس منش که اینقدر به تو وصلند خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      Beh Afarin گفته:
      مدت عضویت: 1973 روز

      به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا..

      به نام خدایی که من رو خالق زندگی خودم قرار داده،

      سلام سلام نسرین خااانونمم آزاد عزیزمم😍😍

      ای جاااانم بهتتت که خودتو سپردی دستتت خداااا😍

      عزیز دلمممم پیشنهادم بهت اینه که زیاددد به خودت سخت نگیری،

      خودتو با هیچ کسی مقایسه نکنی،

      خودت فقط و فقط با دیرور خودت مقایسه کن،

      بگووو دیروز اینجوری بودم،ببینم امروز چطوریم..

      میدونی چیه عزیزم،منم سرعت تغییراتم بالا نیست که،و تصمیم گرفتم بع خودم سخت نگیرم..

      چون شرایط گذشته من،و زندگی الان من،

      روحیاتم،

      باورهام،

      اعتقاداتم،

      خانواده م،

      هیچچ کدومششون شبیه به هیچ کسی دیگه ای نیست،

      پس اروم میشم و نرم نرمک جلو میرم..

      تو همین سایت بچه هایی هستند که خانوادگی مثبت نگرن،من روزانه بابام داره بهمون اخبار تزریق میکنه😁با اون صدای بلد تلویزیون،نباید خودمو با اون شرایط مقایسع کنم..

      هر چندددد من خیلییی اعراض میکنمممم،

      ولی خب گاهااا صدای این ورودی های منفی به گوشم میرسه،

      عزیز دلمم کامنتم طولانی شد،ولی حسی بهم گفت که اینا رو بهت بگم..

      دوستت دارم🌸💐

      در پناه خدا هر روزت عالی تر و بهتر ار دیروزت باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        نسرین ویسی گفته:
        مدت عضویت: 2283 روز

        خدایا شکرت خدایا شکرت

        سلام به شما دوست عزیزم

        نمی دونم چی بگم زبونم بند اومده با خوندن پیام پر از مهرتون خدای من چقدر قشنگ وزیبا بهم میگی ومن کاملا هدایتی پاسخ شما رو دیدم چون چند وقته که ایمیلا رو باز نمیکنم خدایا شکرت ودرست همین امروز صبح به این فکر میکردم که سوالی مطرح کنم در عقل کل ومضمون سوالم این بود که با فلان شرایط خانوادگی بزرگ شدم برای عوض شدنم چکار کنم ولی شما دقیقا به همین موضوع اشاره کردید دقیقا همین موضوع وای خدای من .. دلم میخواد از شوق نگاه خداوند فریاد بزنم ..دیشب با تمام خستگی خداوند هدایتم کرد که سپاسگزاری رو بنویسم وصبح در حالت خواب وبیدار به این فکر میکردم که در چه شرایطی بزرگ شدم واین نوع بزرگ شدن من هست که باعث شده نتونم الان اون کاریو که میخوام انجام بدم بعد مستاصل شدم وگفتم تو عقل کل بنویسم اما بعد از بلند شدن ونوشتن سپاسگزاری تو دفترم به کل فراموش کردم همه چی رو وچقدر قشنگ خداوند هدایتم کرد ودوباره به یادم انداخت .خدایا شکرت نمی دونم چی بگم ولی حالا مطمینم همین اصلی ترین باوره غلطه که نمیذاره من حرکت کنم وباید خیلی جدی بشینم وفکر کنم .خدایا شکرت .یه چیز دیگه هم که گفتین اینکه من خیلی به خودم سخت میگیرم وخودمو مقایسه میکنم درست میگید. نمی دونین چقدر با این پیامتون حالم خوب شد .با تمام وجودم از خدای خودم سپاسگزارم واز شما دوست مهربانم بی اندازه سپاسگزارم .خداوندا همه ما را به راه راست هدایت کن .خدای من ،تصمیمم رو گرفتم که تغییر کنم تصمیم گرفتم که خودم رو باورهامو بکوبم ازنو بسازم وتویی معمار وجود من ممنونم برای این اگاهی برای این نوشتن (من برای نوشتن کامنت مقاومت داشتم ولی خداروشکر الان میفهمم که چقدر خوبه وممنونم استاد ) .بازم ممنون Beh Afarin زیبا .پاینده سلامت شاد وسعادت مند باشی در دنیا واخرت .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          Beh Afarin گفته:
          مدت عضویت: 1973 روز

          به نام رب تنها خالق و فرمانروای دنیا…

          سلام عزیز دلم..

          وااای که چقدر خوشحال شدم،وقتی دیدم دستی از دستای خدا شدم براتووون..

          موفق باشیننننن گل من..

          با قدرت ادامه بده،خداااااا عاشق شماست

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1980 روز

    بنام خداوند دوست داشتنی

    من مهدی وثوق ضمن سپاس و ستایش خداوند ، عرض سلام و احترام دارم خدمت خانواده صمیمیم عباسمنش

    شروع میکنم به تایپ درکی تا این لحظه از فایل ” جهان مانند آینه عمل میکند ” در 88 اومین! روز آشناییم با این درگاه نورانی در چهارمین مدار سفر نامه پربرکت :

    فقط فکر کن همه چیز درست میشه !!!!

    این جمله رو خیلی شنیدم ، یه ذره ایهام داره ، اصلا منظورش چیه ؟ چطور با فکر کردن همه کارا راست و ریست میشه؟

    یادم اومد از برنامه کودک ایکیو سان!!

    من وقتی با کلیپ راز اشنا شدم اونجا این برداشتو پیدا کردم که من بشینم یه گوشه تمرکز کنم ، تجسم کنم اون حالت رویایی که مد نظرمه ، حسشو پیدا کنم و با اون حس زندگی کنم اونجاست که فرایند خلق صورت میگیره

    تو همین حوالی بودمو آزمایشش ، گاهی به وجود میومد گاهی خبری نمیشد ، تا اینکه فهمیدم یک قانون دیگه هم هست به اسم رهایی ، ینی هم باید بهش فکر کنی همم رهاش کنی!!

    این ادراکی بود که اون زمان داشتمو تو کشمکش که به خواسته هام برسم از طریق قانون جذب و فکر کردن به خواسته هام…

    تا خداروشکر هدایت شدم به اموزه های جناب عباسمنش عزیز و تعریف جدیدی از تفکر و کانون توجه رو تقریبا میشه گفت فهمیدم که در اینجا از خدا میخام درکمو بیشترکنه

    استاد تو این فایل گفت : توجه ما به هرچیزی در زندگی موجب گسترش اون حالت در آینده میشه …

    این فرق میکنه با فکر کردن ، دقت کن ، گفت توجه کنی …

    توجه کردن با گفتار زبانی یا دیدن تصاویر فرق میکنه

    تو قران اشاره کرده به تو نگاه میکنند درصورتی که نمیبیند به تو گوش میدن در حالی که نمیشنوند یا اون ایه معرف کرندوکورند و لالند در سوره بقره – این همین حالت توجه رو داره تشریح میکنه …

    این حالت فرق میکنه با ضرب مثل مثه کپک سرتو بکنی تو برف

    تو اون حالت ، یا بهتره بگم عملکرد قبلی من اینجوری بود ، ماسک میزدم که مثلا مثبت اندیش هستمو به چیزایی که میخام فکر میکنم ، درصورتی که اون تضاد ، اون نیاز بحدی بود که واقعا رد پای منفیش تو افکارم بود اما من زبانا میگفتم خداروشکر که اتفاق بدتر نیوفتاد

    مثلا ماشینم خراب میشد گوشه بزرگراه میموندم تو اون حالت که تو دلم یه دلشوره و اضطرابی بود ته دلم میگفتم خداروشکر ماشین از پشت نزد ، تونستم راحت کنترل کنم ماشینو ازین قبیل دیالوگ ها – در صورتی که واقعا حسم بد بود

    باز به حساب خودم پیشرفت کرده بودمو مثلا وقتی که منتظر امداد بودم که بیاد ماشینمو بکشه تجسم میکردم در اینده توی سانتافه ( ماشین مورد علاقم ) نشستمو به یاد این روز اومدم اینجا کنار بزرگراه پارک کردمو درحالی که سیستم تهویه هوا روشنه و اصلا جوش نمیزنم که بنزین داره میسوزه ، موزیک لایت گوش میکنم و میگم هییی یادش بخیر و خداروشکر….

    خلاصه روزا گذشتو من تا الان هنوز با همون پیکان سفیده میامو میرم امـــــــــــــــــا از یه تایمی شرایط داره تغییر میکنه ، خداروشکر خیلی وقته ماشینم اونجوری خاموش نکرده یا اگه خاموش کرده قبل واستادن میزنم دنده دو را میوفته خداروشکر با سرعت ادامه میدمو پنجره هام پایین باد میاد سیستم تهویه هوای الهی لذتشو میبرم ( فکر کنم فقط استاد یا بعضی از دوستان این حالتو بفهمن )

    من این روزا به یه درک جدیدی از کنترل ذهنم دست پیدا کردم که واقعا حسمو خوب کرده و واقعا یه سری نیازام که واقعا مثه یه لقمه گنده تو گلوم بود کم کم فشارش کمترشده و امروز متوجش شدم کلا یادم رفته ازش.

    تو سومین مرحله این سفر پربرکت سوره حمد تو سرم هی پلی میشد ، ینی تا دیروز کامل نمیدونستم چرا هی صدا میاد الحمدولله رب العالمین و منم باهاش همراه شدمو تکرار میکردم…

    تا اینکه این فایل اومدو یه تکه پازل تکمیل شد

    الان با یه مثال واضح رد پامو ثبت میکنم ، به امید اینکه بیشتر به معرفتش دست پیدا کنمو مفید واقع بشه برای بقیه دوستان.

    چیزی که من تا الان فهمیدم فقط فکر کردن به خواسته ها نیست

    من اون زمان که با تضادی روبه رو میشدم میومدم توی ذهنم حالت خوبشو شبیه سازی میکردمو خداروشکر میکردم که عوامل ایجاد کننده این حالتو برطرف میکنه و منو به نیازم میرسونه ، اما این حالت زیاد جوابگو نبود روی بعضی چیزا

    تا اینکه این سوال مطرح شد : ایا خداوند برای بنده اش کافی است ؟؟ طی گزارشی که در مرحله سوم سفرنامم ثبت کردم این مرحله رو رد کردم

    الان انقد تو عبارت الحمدلله رب العالمین ذوب شدم که واقعا نیازام که واقعا سختم بود تحملش خیلی کم رنگ شده

    اره فقط با گفتن عبارت الحمدلله رب العالمین

    و توجه میکنم به این ربی که در برگیرنده همه چیزه.

    من تا الان اینجوری کانون توجهمو روی چیزای مثبت معطوف میکنم ، با تکرار کردن و فکر کردن و میگم من بجای فکر به این تضاد یا چگونگی حالت خوبش فقط تسبیح و حمد خدا رو میکنم ، اونه که پایداره اونه که مقصوده

    همه عرضه ها منقضی میشه و تقاضای ارتباط من با منبع همیشه هست . فقط میگم الحمدلله رب العالمین و گاهی میگم الحمد ربی که الرحمان الرحیمه و مالک یوم دینه …

    این خیلی ارومم میکنه و واقعا طی همین یک روز یک دست اورد بزرگ واسم داشته که در ادامه میگم.

    من با تغییر باور هام یکسری کار به دلم افتاد که انجامش بدم و یکی یکی رفتم جلو ، ازون جایی که هنوز به اصل تکامل واقف نیستم بازم کما بیش عملکردم جوری بود که یه شبه میلیاردر شم برم زمین کناری پرادایسو بخرم به همین خاطر بعضی کارا یا پروژه هام متوقف شد اما کم کم با طی کردن مدارم داره درهای جدید باز میشه به روم که واقعا فقط با طی کردن زمان مسیر بود

    ینی من هرچقدرم زمینو خوب شخم بزنم ، هرچقدم تقویتی بریزم هرچقدرم از نهالی که کاشتم مواظب کنم یا به حساب خودم تجسم بکنم که میوه داده باید شب بشه ، روز بشه ، باید پاییز تموم ، زمستون بیاد ، بهار بیاد ، شکوفه بزنه بعد تابستون بیاد تا ثمره به بار بشینه و میوه بیاد سر سفرم .

    این تکامله ، این پروسه هست ، هیچ جوره نمیتونی دورش بزنی شاید بتونی به طریقی زمانیشو کمتر کنی اما اساس اینه ، گذشت زمان …

    یکی از چیزایی که اول همین سفرنامه پربرکت بهم الهام شد دور دیوار کردن یه زمینی بود که ارثیه پدریم هست

    که بماند تصاحبشم یک روند معجزه ای تقریبا مثه اون ماجرایی که استاد تو جلسه دوم عزت نفس توضیح داد بود که واقعا معجزه بود یادش بخیر و خداروشکر

    ینی اوایلی که من دوره عزت نفسو گرفتم یکی از بزرگ ترین چالشا تقسیم ارث بود که واقعا خدا هدایت کردو ختم به خیر شد دوستانه ، اون زمان توفکرم این بود زمینو بگیرمو بفروشم بعد بهم الهام شد که دورشو دیوار کن

    گفتم چشم ، رفتم با بنا صحبت کردم گفت 18 میلیوون میشه

    انقد حسم خوب بودو اون زمان فقط مثه قبل ینی فقط تجسم میکردم که من زمینو ساختمو دارم ویلا سازی میکنم

    در حالتی که کل موجودی نقدی 7-8 م بیشتر نبود!!!

    ینی تجسم میکردم واسه خودم اصلا فکر نمیکردم که چطور فقط میدیدم انجام شده

    وقتی بنا گفت 18 تومن حداقل هزینشه خالی شدم ، بعدش یه صدایی گفت شریک بگیر ، تا اینکه تو دوره عزت نفسم بودم که رسید جلسه ای که استاد باور های مخرب شراکت رو تشریح کرد اونجا بذر فقط روی خدا حساب کن تو دلم کاشته شد

    اما باز تضاد گفت خب چطور؟؟؟؟!!!!

    استاد گفت با همون مقدار سرمایه من کارامو میبرم جلو ، اروم اروم میرسم به هر چشم اندازی که مدنظرمه و نیازی هم به شریک و حمایت نیست ، خدا واسم کافی

    باز الهام شد ، برو مهدی بلوکه بخر با همین مقدار پولت ، مرحله بعد مشخص میشه …

    این ماجرا فک کنم مربوط میشه به حدود 8 روز پیش ، من رفتم کل پولمو بلوکه سفارش دادم حدودا 6.5 میلیون و گفتم خدایا توکل به تو میکنم و سه تومن بیعانه دادمو گفتم مابقی موقع تحویل

    قرار بود پری روز فک کنم بیادو بلوکه هارو تخلیه کنه اما خبری ازش نشد ، رفتم پیشش گفت اااااا اقای وثوق ببخشید کلا شما رو یادم رفته بود ، کلی عذر خواهی گفتم نه لازم نیست

    خیر بوده که یادت رفته فعلا دست نگه دار دوروز قبل اینکه بنا بیاد بهت میگم که بسازی ، اونم خوشحال شد گفت چشم چشم این فی مابین متوجه شدم قیمت بلوکه یه 30% افزایش پیدا کرده و گفتم من سفارشم ثبته دیگه اون موقع که بخای تحویل بدی معادل تفاوتی که در کار نیست … گفت نه اختیار دارین و کلی ازین حرفا گفتم خداروشکر

    این فی مابین باوری تو من شکل گرفت که خداوند از بینهایت طریق به من محبشو میرسونه و استاد گفت برین و درخواست کمک بکنین ، رفتم به عموم گفتم که بیست تومن قرض الحسنه اگه مقدوره بده ، اون گفت اوکی فردا خبرشو میدم ، ناگفته نماند این پروژم به خاطر کمبود نقدینگی تا الان متوقف شده فردای اون روز عموم گفت الان پولم گیره و … گفتم اوکی ته دلم گفتم خدا از جای دیگه میرسونه

    من تا سه چهار روز پیش همش تجسم میکردم که پوله از طریق یه نفر داره کارت به کارت میشه

    یا سری از نیازای دیگم از طریق فلان کالبد در حال ارضا شدنه

    در حالی که استاد میگفت فقط روی خدا حساب کن!!

    تو قران نوشته : آیا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟؟

    گفتم اگه اینه که من دارم اشتباه میرم

    تا اینکه رسیدیم به این مرحله و که جهان مطابق کانون توجه ما حالتی رو مشابه اون واسمون به وجود میاره

    و کاری که من طی این دو روز انجام دادمو معجزه اتفاق افتادو

    پول مد نظرم رسید این بود

    من دائم فکر میکردم به صفت رب العالمین

    فکر میکردم که چه قدرتی هست ، رب العالمین

    و میگفتم چقدر خوب هم رحمان و هم رحیم

    ینی هم بخشایشگر عامه و هم خاص

    و این دو روز ذکرم الحمدلله رب العالمین بود

    همین عصری یه هوای خوبی بود سوار دوچرخه شدم رفتم در راستای دیدن و تحسین زیبایی تو یه مجموعه که در حال ویلا سازی هست ، کلی زمین که داره ساخت و ساز میشه و من همش میگفتم الحمدلله رب العالمین

    که یه هووووو بووووم!!!!!!!

    عموم جلوم سبز شد و کارتشو دادو گفت توش 26 م پوله ، برو ببینم چکار میکنی !!! و رفت محو شد چون عجله داشت هیچی دیگم نگفت اینگار خدا چرخوندتش تا بیاد پیش من!!!

    خدایا شکرت ، من فقط خوشحال بودم به رحمت رب العالمین

    و بازم میگم الحمدلله رب العالمین

    این فی مابین به لطف خدا یه سری هدایت های دیگه انجام شد

    من طی همین سه چهار روز پیش وارد بازار بورس شدم!

    تماما هدایتی و واقعا هیچ هیچ هیچ هیچ زحمتی نکشیدمو کد بورسیمو پروسه ورودو احراز هویتم خیلی زود انجام شد و وارد یه محیطی شدم که واقعا هیچ هیچ هیچ اشنایی ندارم!

    و فقط میگفتم من در مسیر هدایت هستم خدا کمکم میکنه

    و بااااااااااز بووووم با یه محبتی از جانب خدا روبه رو شدم که واقعا همش معجزس که گذارششو در بخش های دیگه سایت ثبت کردم و این دست خداوند خودش با کارتابل یا پرتفوی من داره فعالیت میکنه داخل پرانتز من سه تومنی که میخاستم بدم به بلوکه اوردمش وارد بازار سرمایه و تا الان چنتا معامله داشتم که به لطف خدا رو به بالا بوده و باز الهام شد مهدی ازین راه تامین سرمایه کن واسه ساخت و سازت

    تو این حول و ولا دنبال پول بودمو دائم میگفتم الحمدلله رب العالمین که عموم پولی تحت عنوان قرض الحسنه داااد بهم و میخام تمامشو به امید خدا وارد بازار سرمایه کنم و از سودش بزنم تو ساخت و ادامه الهاماتی که انجام شد

    تماااااااااااااااام این کارا فقط از فضل خدا و فقط با توجه کردن به قدرت مثبت و الهی یا به عبارت الحمدلله رب العالمین انجام شد —-

    الان یه صدایی تو سرم پیچید

    ایا خداوند برای مهدی وثوق کافی نیست ؟؟!!

    و من میگم خدای مهربون من ازت عذر خواهم که شرک داشتم ، تورو فراموش کردمو یه جورایی سرمو کرده بودم تو برف

    من باید فقط به تو توجه کنم و الان یقین پیدا کردم تو واسم کافی هستی ، فقط ازت خواهش میکنم کمکم کن که تمام توجهم روی تو باشه ازت خواهش میکنم اهداصراه المستقیم

    یا رب العالمین ازت متشکرم که اجابتم میکنی

    با یه شوق با یه حس خوب منتظرم فردا بیادو برم هماهنگیای واریزو خریدو انجام بدم

    با یه شوق با یه حس بی نظیر منتظر ببینم فردا در کدوم مدار و مرحله این سفرنامه پر برکت قرار میگیرم.

    یه اعتراف تا پیش از فقط دنبال پوول بودم ، فقط دنبال این بودم نیازام به طرق مختلف برطرف بشه ، یا بهتر بگم خیلی حریص بودم ، کم کم داره یه حسی تو دلم میشنه و میگه تیک ایت ایزی! اروم باش مهدی اقا کجا میخای بری ؟؟!

    با یه ارامشی میگه که اصلا دیوانش دارم میشم

    کم کم روزنه های ایمان و عشق به خدا داره تو دلم میاد

    خیلی حسم خوبه خدایا ازت متشکرم.

    تامام!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3329 روز

    تمرکز بر روی نکات مثبت و سپاسگزاری

    دیدن خداوند در همه چیز کاری است که همیشه باید انرا انجام دهم

    تا به عادت تبدیل شود دیگر نیازی به زور زدن نباشد.

    در این دنیا هر لحظه و هر روز میتواند نوروز باشد اگر هر روز

    احساسمان خوب باشد . و بهشت را در این دنیا تجربه کنیم.

    نباید به جز احساس خوب و هماهنگی متصل بودن به تنها فرمانروای جهان

    هیچ چیز را جدی بگیریم. ماهها بعد و بعضا هفته ها بعد به مشکلات الانم میخندم

    میگم ببین چقدر ضعیف و ناپخته بودم .

    کافیست تنها توکلمان به خدا باشد.

    زیبایی اطراف را تحسین کن

    موفقیت هایی که میخواهم را باید تحسین کنم و بگویم اگر ان فرد توانسته من نیز

    میتوانم. هر اتفاقی به نفع من است .

    خداوند بزرگترین حامی من است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    حمیدرضا ایزدان گفته:
    مدت عضویت: 2275 روز

    درود بر استاد عباسمنش و خانم شایسته و همه دوستان

    دوستان من از امروز تصمیم گرفتم روزه تمرکز بر نکات مثبت بگیرم و به خودم تعهد دادم که تحت هر شرایطی فقط به نکات مثبت توجه کنم وبه هر مسئله ایی هر چند نامناسب از زاویه ایی نگاه کنم که بتونم نکات مثبتی ازش پیدا کنم وبر آن توجه کنم.

    امروز صبح خیلی زود حدود ساعت پنج صبح از خواب بیدار شدم از تخت خوابم که آومدم بیرون خدا رو شکر کردم بابت تخت خواب گرم و فوق العاده راحتم و بعد ادامه دادم خدایا شکرت بابت سرپناه و خونه ایی که من دارم در حین شستن دست وصورتم خدا را شکر کردم بابت داشتن آب گرم و سپس مشغول عبادت خدا شدم و مرتب به اطراف نگاه میکردم ومیگفتم:

    خدایا شکرت بابت داشتن خانواده خوب همسر و دو فرزند سالم و همراه که در همه امور زندگی نه تنها سربار وسد راه من نیستند بلکه در همه کارها کمکم میکنند.

    خدایا شکرت بابت داشتن اسباب و وسایل و امکانات کامل زندگی در منزل.

    من هر روز با اتومبیل شخصی میرم سر کار و همون لحظه گفتم::

    خدایا شکرت بابت داشتن اتومبیل شخصی مناسب.

    در مسیر درخت های دو طرف خیابان سراشون در هم دیگر فرو رفته بود و برگ های زرد و نارنجی و بعضا”قرمز رنگ آنها چنان منظره زیبایی را خلق کرده بود که زیبایی آن اشک از چشمانم جاری کرد.

    خدایا شکرت بابت این مناظر زیبای طبیعت پائیزی.

    چقدر امکانات و اتومبیل های عالی در خیابان در رفت و آمد بودند.

    خدایا شکرت بابت این همه اتومبیل های قشنگ و زیبای میلیاردی و این همه انسان های ثروتمند و متواضع و خود ساخته.

    راستی چقدر نعمت و فراوانی زیاد بود در هر مغازه میوه فروشی که نگاه میکردی چون اول وقت بود یک وانت یا کامیونی ایستاده بود و داشت انواع میوه های عالی و با کیفیت رو تخلیه میکردند و خلاصه جنب و جوش بسیار زیبایی برقرار بود و همه مردم با رفتار دوستانه و لبخند با هم برخورد میکردند.

    خدایا شکرت بابت این همه فراوانی میوه و مواد غذایی و……..

    خدایا شکرت بابت مودت و دوستی که بین ما ایرانی ها برقراره و اینقدر هوای هم دیگر رو داریم.

    امروز من سعی کردم کمی بیشتر به زیبایهای اطرافم توجه کنم ولی باور بفرمایید آلان نمی توانم همه را بنویسم و اگر بخواهم به ریز همه را بنویسم باید تا صبح بنشینم و بنویسم، پس فقط گوشه ایی از این زیبایها را نوشتم و

    تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

    در ضمن من تلاش می کنم روزه تمرکز بر نکات مثبت را هر روز بگیرم و ادامه دهم، به یاری خداوند مهربان

    در پناه خدا شاد ،سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: