این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-10.gif8001020پشتیبانی سایت/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngپشتیبانی سایت2014-07-03 00:00:002022-12-29 00:57:11جهان مانند آینه عمل می کند
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم وتک تک دوستان خوبم در این خانواده بزرگ وسبز …
فقط آنقدر خوشحالم که میتوانم زیر آسمان خدا در این خانواده بزرگ منم تک سلولی باشم برای اجرای قوانین زیبای بزرگ خدای مهربانم ..
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
هر لحظه که وارد سایت میشوم وبا هر فایلی آگاهی هایم رو افزایش میدهم براستی همان لحطه احساس نشاط میکنم ومن که عمری غریبه بودم با این احساسات پاک وآرام براستی خیلی شیفته وعاشق تک تک جملات وفایلها شدم فقط گاهی افراط میکنم اونقدر گوش میدم که قاتی میکنم وخسته میشم اما میدانم بقول استاد فقط آرام آرام پیش برم ودرک کنم هر قسمتی که برایم مث الهامی محض صادر میشه خدایا شکرت
۱-امروز ازخدا سپاسگذارم که سومین روز سعی در ترک عصبانیت و کنترل خودم را با موفقیت سپری کردم
۲-امروز هم مثل چند روز گذشته به فایلهای خوب،حرفهای زیبا و نوشته های مثبت توجه کردم
۳-شاکرم که امروز برخلاف همیشه که منتظر بودم همسرم و بچه هام زنگ بزنن و احوال من رو بپرسن(انسان متوقع) من زنگ زدم و احوالشون رو پرسیدم و چه مکالمه قشنگی بین من وپسرم اتفاق افتاد.
۳-یه اتفاق مثبت به ظاهر کوچیک هم امروز افتاد من سرکار هر موقع پای آسانسور میرسیدم حرکت کرده بود و من باید کلی منتظر میشدم،امروز گفتم خدایا حالم خوبه یه جایزه کوچیک بده وقتی رسیدم پای آسانسور منتظر نموندم،جالبه رسیدم پای آسانسور داشت درش بسته میشد،تو دلم گفتم کجا؟واستا منم باخودت ببر.
۴-امروز چندتا از همکارم بازنشست شدن و من رو به مهمانی که ترتیب داده بودن دعوت کردن و من از ته دل براشون آرزوی موفقیت کردم.
۵-امروز یه بدهکاری داشتم که توسط یکی از دوستانم پرداخت شد ومن از خدا بابت داشتن چنین دوستانی سپاسگذارم.
۶-امروز تونستم پس از مدتها یه پیاده روی جانانه کنم و تونستم ۲۵تا حرکت شنا هم برم.
۷-متاسفانه امروز یکی رو قضاوت کردم ولی خداروشاکرم که کسی از درونم میگفت علی بسه ادامه نده و من تا حدودی به حرفش گوش دادم خوشحالم چون قبلا تا ته قضاوت و غیبت میرفتم.
۸-سپاسگذارم از خدای بزرگ که امروز کلا حالم خوبه.
ودر انتها از خدای بزرگ برای هممون حال خوبی خواستارم که ماندگاری بالایی داشته باشه💓💓
امروز طبق درسهای استاد تصمیم گرفتم بر نکات مثبت تمرکز کنم و روز چهارم روز شمارم بود. صبح زود اولین چیزی که گوش دادم فایل استاد بود و واقعا حالم رو خوب کرد.مدتها دندونم خرابه و میترسم برم دکتر.امروز با شنیدن این فایل چنان سرخوش شدم که فورا به دندانپزشکم زنگ زدم و نوبت گرفتم و تصمیم گرفتم به دل ترسم برم. مطمئنم که با حال خوبم دندانپزشکی برام راحت میگذره.بعدش با مادرم رفتیم مرکز شهر بازار برای خرید هدیه.با اینکه چیزی انتخاب نکردیم ولی با این همه فراوانی یکی شدم و خدارو شکر کردم بخاطر اینهمه نعمت.برای نهار ماهی کولی خریدیم و اینبار ماهی ای که مادرم سرخ کرده بود به نظرم خوشمزه تر از همیشه بود.چندین بار از مادرم پرسیدم که این ماهی با دفعات قبل فرق داره؟ ولی هربار مادرم گفت همونه و مزه شم همونه. ولی به نظر من طعم دیگه ای میداد. واقعا خوش طعم بود. بعدش فیلمهای انگلیسی مو با لذت تمام دیدم و ایندفعه برام لذت بخش تر بود.بعد یک خواب بعداز ظهر عالی. بعد از بیدار شدن یک حمام عالی. و خدارو شکر کردم بخاطر این آب فراوان و حمامی که در دسترس ماست. قلنجم هم بعد حمام خوب شد. بعد از آن شام خوشمزه دستپخت مادرم و فیلم موردعلاقه کره ایم. بعد هم خندوانه که سراسر شادیه.این بود گزارشی از امروزم که سعی کردم بر نکات مثبت تمرکز کنم و حالم واقعا خوبه.ممنونم از شما استاد و خانم شایسته ی عزیز.🌷🌷🌷🌷🌷🍀🍀🍀🍀💕💕💕💕💕
استاد عزیز شما یا صحبتهاتون بت های تحقیر ،ضعف نفس،بدبینی،عدم اعتماد به نفس وندیدن هزاران هزار نعمتی رو که در زندگی داریم ونادیده گرفته بودیم رو در ذهن ما شکستی تا به عنوان یک همسفر در روز چهارم بابت دیدن نعمت وجود شما سپاسگزاری کنم به عنوان یکی از نعمت های زندگیم.
سپاسگزارم که این عشق در من جاریست که هیچکس وهیچ چیز وهیچ شرایطی نمیتواند مرا از مسیر الهیام دور کند بارالها سپاسگزارم بابت تمام این حس های خووب
چه خیال است که دیوانه و شیدا نشویم؟
بوی مشکیم، محال است که رسوا نشویم
عشق ما را پی کاری به جهان آورده است
ادب این است که مشغول تماشا نشویم
پرده راز بود حرف دلیرانه زدن
با تو گستاخ ازانیم که رسوا نشویم
خون بر هم زدن اوقات بزرگان هدرست
بی حجابانه چو سیلاب به دریا نشویم
عیش ما چون سر ناخن به گشاد گره است
تا نیفتد به گره کار کسی، وا نشویم!
پای پر آبله باشد صدف بحر سراب
بهتر آن است پی عشوه دنیا نشویم
این غزل آن غزل خواجه نظیری است که گفت
تا سر شیشه می وا نشود وانشویم
استاد سپاسگزاریم سپاسگزاریم سپاسگزاریم که مانند فرشته ای مهربان ودلسوز کنارمان هستی و دراین مسیر زیبا هدایتمان میکنی که دور کنیم تمام باورهای فرسوده ی ذهنمان را…شکرت یا رب
سلام استاد عزیزم قلبم داره آتیش میگیره از شدت حال خوب اصلا دلم میخواد جیغ بکشم فریاد بزنم از شدت خوشحالی دوس دارم بمیرم چون قلبم داره در میاد از جاش انقدر حال خوب داره دیوونم میکنه.خدایا خدایا استاد عزیزم از وقتی رو سایت فعالیت دارم و همش دارم فایل گوش میدم و فایل های دوره هاتون اصلا از شدت خوشحالی شبا خوابم نمیبره فکر کنید شما من آدم فوق العاده شکمو و غذا دوست دارم به شدت از شدت خوشحالی انگار معده ام پر از غذا میل ندارم نمیدونم درک میکنین چی دارم میگم یا نه.خدایا ازت ممنونم که عشقی بالاتر از تو نیست گلی خوشبو تر از تو نیست.استادم دارم دیوونه میشم خدایا این چه حال خوبیه این تمرکز به نکات مثبت این یکم توحیدی عمل کردن.بچه خا من بخ شدت قبلا از آدما حیاب میبردم و به نوعی میترسیدم.هفته پیش باشگاه بودم بعد رفتم ایستادم مثل بقیه بچه ها آماده برای اینکه مربی بیاد تمرین فیتنس رو شروع کنیم بعد من کنار یه دختر خانوم صف اول ایستادم بعد به من گفت اینجا واینستا اینجا جای دوستم نگین من گفتم خب چرا دمبل یا کیف نذاشته که ما بدونیم جای کسیه و بی اخمیت شدم به حرفش حالا نگین کیه یه دختر خانومیه که همیشه کنار صندلی مربیم میشینه و حسابی با هم مچ هستن بعدش خود نگین اومد گفت اینجا جای من و من دوباره گفتم اگه جات هست باید دمبل میذاشتی دیدم داره اصرار میکنه نه جای منه و طبق قانون جذب نباید با کسی بحث کنی بعد یه خانوم دیگع گفت اینجا جا هست بیا اینجا وایستا منم رفتم اونجا ایستادم بعدش سعی کردم ازش نترسم همش توی ذهنم می اومد وای الان باهام لج میشه و هزار و یک نجوای شیطان که داشت بخش قدرت میداد بعد گفتم اون کیه که من بخوام ازش بترسم اینا چیزایی بود که داشت توی ذهنم رقم میخورد بعدش شروع کردم خودم رو جمع کردن که محدثه جون یالا توجه رو عوض کن شروع کردم به این که خدا رو شکر سالمم و میام باشگاه خدا رو شکر برق هست و همه جا روشن بعد هی حالم بهتر شد و خلاصه سعی کردم ذهن سرکشم رو آروم کنم و اصلا حتی توی ذهنمم راجبش حرف نزنم آخه لحنش زیاد جالب نبود که گفت اینجا جای منه با حالت طلبکاری گفت خلاصه من اون لحظه تموم قدرت رو دادم توی ذهنم به خدا و جالبیش اینجاست چند روز بعد فکر کنم ۴ روز بعدش وقتی ورزشم تموم شد لباسامو پوشیدم و عدسیمو خوردم و داشتم میرفتم کفشامو بپوشم دیدم اومد سمتم گفت عذرخواهی میکنم اگه یه وقت لحنم بد بود با یه ظاهر شرمسار اومد سمتم منم از اونجایی که خیلی خوش قلب و لب خندون دارم گفتم اشکتل نداره عزیزم.این اتفاق به ظاهر ساده و کوچیک خیلی درسا واسم داشت.قدرت واسه یکیه اونم خدای بزرگ که از روح خودش در ما دمیده .اینکه مشرک نشیم و فقط از او بخوایم.دوستون دارم.مرسی از کامنت های عالی همتون.از استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم.🥰😍😘
سلام به استاد عزیزم و خانم شایستهی دوست داشتنی♥️💙
تمرکز بر نکات مثبت
ما داریم در هر لحظه زندگی خودمون رو رقم میزنیم. برخلاف چیزی که بقیه میگن که فقط فکر کن، جهان فرکانسهای ما رو نگاه میکنه.
هر چیزی که بهش توجه میکنی. نه اینکه روزی ده دقیقه فکر کنی «من موفق میشم» و دیگه هیچ کاری نکنی. همون ادم قبلی باشی؛ با همون ضعفها و همون شخصیت. بعد توهم بزنی که با این ده دقیقه قراره زندگیت متحول بشه.
اگه به نقاط منفی زندگیمون توجه کنیم مشکل و بدبختی و حس بد تو زندگیمون میاریم. اگه توجه مون روی اخلاق بد یه نفر، روی یه اتفاق بد تو کشور، روی گرونی, روی بیماری و… باشه مشکل بیشتر و احساس بد بیشتر رو به زندگیمون دعوت میکنیم.
تو روابط هر چی به نکات مثبت ادمها توجه کنیم روابطمون باهاشون بهتر میشه و اگه به نکات منفیشون توجه کنیم روابطمون بد و بدتر میشه.
با صحبت کردن به راحتی میشه کانون توجه رو تغییر داد. اگه داری غر میزنی و شکوه میکنی حتی به خدا، داری اتفاق بد رو جذب میکنی.
باید یه برنامه مثل روزه بریزیم که توجهمون رو روی نکات مثبت بزاریم حداقل برای زمان بیشتری از طول روز. برای نعمتها موقعیتهای خوب، دوستها و خانواده، سلامتی، یا چیزهای کوچیک مثل زیبایی اسمون و پرندهها و ابرها بزاریم.
خیلی از ماها آدمهای منفینگری بزرگ شدیم و یاد گرفتیم منفی باشیم. الان باید خودمون روی خودمون کار کنیم و تمرین کنیم تا یه ادم مثبت نگر بشیم.
تضادها رو درک کنیم و به احساس خوب برسیم.
اگه بتونیم تمرکزمون رو کنترل کنیم با حرف زدن، با نوشتن، با دیدن، با گوش کردن، با عمل کردن می تونیم زندگیمون رو کنترل کنیم.
ما تو هر لحظه داریم فرکانس ارسال میکنیم. که باید حواسمون به فرکانسهامون باشه، مثل وقتی که داریم غذا میخوریم. ما حاضر نیستیم حتی یه قاشق از یه غذای خراب، مونده و فاسد رو بخوریم ولی حاضریم ورودیهای نامناسب رو به ذهنمون بدیم و غرولند کنیم که چرا فلان اتفاق به ظاهر نازیبا رخ داد.
ممکنه تو شرایطی باشیم که چیزهای نامناسب تو زندگیمون زیاد باشه ولی حتی تو افتضاحترین شرایط ما تو زندگیمون چیزهایی رو داریم که بخاطرش سپاسگزار باشیم و به حس خوب برسیم.
احساسات ما نشون دهندهی فرکانس ما هستن. اگه حسمون بده فرکانس و توجهمون رو چیزهای بده و اگه حس مون خوبه، حال دلمون خوبه، امیدوار و شادیم توجهمون روی نکات مثبته، روی چیزهاییه که میخواییم.
ما میتونیم تو دنیا خوشبختی و بهشت رو تجربه کنیم به شرطی که باور کنیم و عمل کنیم. باور کنیم که خدا راه موفق و شاد شدن رو خیلی راحت گذاشته. کنترل ذهن یه کار به نسبت راحتیه خصوصا وقتی بدونیم که چقدر تو زندگیمون تاثیر داره.
مثل وقتی که تمرکزمون رو نکات منفی میزاریم و بدنمون سریع واکنش نشون میده. کافیه یکم حالت بد باشه تا معده و پا و دستت درد بگیره.
یادم میاد چند ماه پیش کرونا گرفتم. تو یه مدت خیلی کوتاه تقریبا تو چند ساعت با کنترل کردن تمرکزم و توجه کردن روی نکات زیبا و سلامتی بدنم با حس خوب، کاملا خوب شدم.
جهان مثل یه آینه اس هر چی بهش نشون بدی همون رو بهت نشون میده. مثل آینه که هیچ وقت دل نمیسوزونه و هیچ وقت تصویر رو تغییر نمیده.
با سلام وخدا قوت به استاد عزیزم و همفرکانسیهای مهربان
برگی از تحول روز شمار زندگیم ورق خورد و با نام و سپاس از خداوند ایزد یکتا مزین گشت…
قدرت شگفت انگیز سپاسگذاری
چنان در زندگیم تحول ایجاد کرد که در بدترین شرایط حال روحی ام تاثیر شگرفی ایجاد میکرد هروز این سپاسگذاریها تداوم داشت و ذهنم رو به سمت نکات مثبت زندگیم تقویت میکرد…
به طوری که جزو عادت روزانه ام شده بود ..شاید من این حس عجیب رو قبل از آشنایی با قانون را نداشتم
این حس قدردانی از نعمات خداوندی ..حس توجه کردن به داشته هایمان ..تمرکز روی نکات مثبت زندگیم ..نوشتن خواسته هایم در دفتری مخصوص
و سپاسگذاری کردن از آنها از خدایی که کل جهان هستی را مسخر ما گردانیده..و آفریده است….چنان آرامش خاصی به انسان میدهد که هیچ چیز دیگری نمیتوان جایگزین آن کرد…
خدایا شکرت ازینکه همراهم بودی در تک تک لحظات زندگیم و نور امید را در دل من منور میساختی
خدایا شکرت بابت این که مرا در مدار خواسته هایم قرار دادی و وبرای رسیدن به آن راه را برایم هموار ساختی
خدایا شکرت بابت سلامتی خودم و همسرم و فرزندان گلم
خدایا شکرت بابت داشتن همسری مهربان و وفادار..همسری صادق و مسوولیت پذیرم .همسری که عاشقش هستم و بسیار عزیز.ه برام
خدایا شکرت بابت روابط عاطفی میان من و همسرم و روابط خوب با دیگران
خدایا شکرت از اینکه مرا لایق دانستی و مرا جزو شکر گذاران خودت قرار دادی
خدایا شکرت که مرا انسانی ارزشمند و توانمند آفریدی .انسانی زیبا و دوست داشتنی و مورد محبوب همه ..
خدایا شکرت که مارا در مسیر درست زندگی هدایت میکنی و ما را مورد حمایت خودت قرار میدهی…
دیروز سر کار بودم و یهو حس کردم من اصلا آدم خوبی نیستم یعنی حس بی ارزشی کردم و اصلا دچار استرس هم شدم گفتم خدایا چرا اینقدر یهو حسم نسبت به خودم بد شد (البته میدونم که احساس کمبود لیاقت دارم و دارم روش کار میکنم تا انشالا هم بزودی دوره عزت نفس رو بخرم) اما دیروز خیلی بهم ریختم و توی گوشیم گشتم که یه موزیک گوش کنم که دیدم یکسری فایل از استاد دانلود کردم اتفاقی روی همین فایل زدم و گوش کردم که استاد گفت اگر احساستون بد هست، بدونید قبلش به چه چیزی داشتید توجه میکردید که احساستون بد شد
و من فکر کردم و متوجه شدم مدیرمون چند ساعت قبل گفت یه نیروی جدید گرفته که ۲۲ ساله است و موفقه…
و یهو این نجواها در ذهن من سرازیر شد که “من که الان سی و چند سال سن دارم و تو این شرکت کوچیک نیمه وقت دارم کار میکنم در صورتی که قبلا توی یه شرکت بزرگ با کلاس کاری بهتر و حقوق خیلی بالاتر بودم و حتی الان ازدواج نکردم و دوستی هم ندارم روابطم هم خوب نیست پس من چقدر بی ارزشم…”
واقعا حس بدی بود واقعا تاریکی رو اطراف خودم دیدم ناامید شدم و فقط یاد استاد افتادم که کمکم کنه در تاریکی نمونم و این فایل رو اتفاقی گوش کردم و متوجه شدم تمرکزم روی چیزهای منفی هست سریع حرف استاد رو گوش کردم تغییر کانون توجه روی خواسته ها و روی نکات مثبت دادم و گفتم من که همیشه میخواستم یه کار پاره وقت داشته باشم که الان دارم و همیشه میخواستم بقیه تایمم رو صرف کسب مهارت کنم یا تدریس کنم خب الان که وقت کافی دارم و دارم مهارتم رو افزایش میدم و توانایی تدریس هم دارم منتظرم دوباره شاگرد پیدا کنم و اینکه به خواسته هام فکر کردم دوستها و روابط خوب داشته باشم بعد واقعا اطرافم روشن و روشن تر شد
با خودم گفتم شروع کن یه هفته مجدد به قول استاد روزه کانون توجه بگیر تا دوستهای خوب روابط خوب وارد زندگیت بشه بعد بری مدار بالا وگرنه سقوط میکنی
و من واقعا نمیخوام برگردم به تاریکی….
امروز هم مجدد از صبح وقت گذاشتم نوشتم که چی میخوام و بهش فکر کردم
و حتی به رفتار یکی از همکارم فکر کردم و نوشتم که چرا من از رفتارش ناراحت میشم و بعد متوجه شدم این رفتارش یه تضاد هست و سریع مقابلش نوشتم من چه رفتاری دوست دارم دریافت کنم و کلا سعی میکنم دیگه به جای توجه به اون به کارم به چیزهایی که خوشم میاد توجه کنم یواش یواش کانون توجه ام رو از روش بردارم چون قبلا چنین تجربه ای داشتم که با توجه کردن به رفتار بد یکی رفتار بد بیشتری رو جذب کردم و این حکم آتیشه برام
من کارم رو دوست دارم وقتی کار حسابداری میکنم مغزم فعال میشه اصلا منبسط میشه خسته نمیشم حس خوبی بهم میده حس شادی… و دوست دارم به کارم فکر کنم به روندش به کسب مهارتهایی که لازم دارم که بهتر بشم و مدیرم هم در کل خوبه مخصوصا بعضی اخلاقهاش خیلی جالبه و اینکه همش دنبال یادگیری هست کمتر آدمی رو دیدم اینطوری به فکر ارتقا و یادگیری تو شاخه های مختلف باشه و اون خیابونی رو که صبحها پیاده میرم تا به شرکت برسم رو هم دوست دارم شاده و قشنگه و نور داره… و دارم به شاگردهایی فکر میکنم که قراره داشته باشم تدریس رو خیلی دوست دارم هر وقت هم درس دادم همه راضی بودن
عجب کمک بزرگی کردید استاد با این فایل به من،ممنونم تا یک هفته تمام تلاشم رو میکنم که کانون توجه ام رو حفظ کنم بعد بهتر میشم و دوباره…
از خدا انتظار دارم من رو در مسیر روشنایی امید و شادی هدایت و نگهداری کنه از خدا انتظار لطف برکت و موقعیت های خوب و آدمهای مناسب رو دارم که شادتر و با حس عزت نفس بیشتر و حس لیاقت بیشتر حس خویشتن دوستی بتونم پیش برم و ایمانم رو افزایش بدم
سلام به استاد عزیزم وتک تک دوستان خوبم در این خانواده بزرگ وسبز …
فقط آنقدر خوشحالم که میتوانم زیر آسمان خدا در این خانواده بزرگ منم تک سلولی باشم برای اجرای قوانین زیبای بزرگ خدای مهربانم ..
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
هر لحظه که وارد سایت میشوم وبا هر فایلی آگاهی هایم رو افزایش میدهم براستی همان لحطه احساس نشاط میکنم ومن که عمری غریبه بودم با این احساسات پاک وآرام براستی خیلی شیفته وعاشق تک تک جملات وفایلها شدم فقط گاهی افراط میکنم اونقدر گوش میدم که قاتی میکنم وخسته میشم اما میدانم بقول استاد فقط آرام آرام پیش برم ودرک کنم هر قسمتی که برایم مث الهامی محض صادر میشه خدایا شکرت
بنام خدای بزرگ
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و دوستان عزیز
میخوام براتون نکات مثبت امروز زندگیم رو در تاریخ
۱۳/۱۱/۱۴۰۰ درساعت ۱۱شب بگم
۱-امروز ازخدا سپاسگذارم که سومین روز سعی در ترک عصبانیت و کنترل خودم را با موفقیت سپری کردم
۲-امروز هم مثل چند روز گذشته به فایلهای خوب،حرفهای زیبا و نوشته های مثبت توجه کردم
۳-شاکرم که امروز برخلاف همیشه که منتظر بودم همسرم و بچه هام زنگ بزنن و احوال من رو بپرسن(انسان متوقع) من زنگ زدم و احوالشون رو پرسیدم و چه مکالمه قشنگی بین من وپسرم اتفاق افتاد.
۳-یه اتفاق مثبت به ظاهر کوچیک هم امروز افتاد من سرکار هر موقع پای آسانسور میرسیدم حرکت کرده بود و من باید کلی منتظر میشدم،امروز گفتم خدایا حالم خوبه یه جایزه کوچیک بده وقتی رسیدم پای آسانسور منتظر نموندم،جالبه رسیدم پای آسانسور داشت درش بسته میشد،تو دلم گفتم کجا؟واستا منم باخودت ببر.
۴-امروز چندتا از همکارم بازنشست شدن و من رو به مهمانی که ترتیب داده بودن دعوت کردن و من از ته دل براشون آرزوی موفقیت کردم.
۵-امروز یه بدهکاری داشتم که توسط یکی از دوستانم پرداخت شد ومن از خدا بابت داشتن چنین دوستانی سپاسگذارم.
۶-امروز تونستم پس از مدتها یه پیاده روی جانانه کنم و تونستم ۲۵تا حرکت شنا هم برم.
۷-متاسفانه امروز یکی رو قضاوت کردم ولی خداروشاکرم که کسی از درونم میگفت علی بسه ادامه نده و من تا حدودی به حرفش گوش دادم خوشحالم چون قبلا تا ته قضاوت و غیبت میرفتم.
۸-سپاسگذارم از خدای بزرگ که امروز کلا حالم خوبه.
ودر انتها از خدای بزرگ برای هممون حال خوبی خواستارم که ماندگاری بالایی داشته باشه💓💓
به نام خداوند بخشاینده مهربان
امروز طبق درسهای استاد تصمیم گرفتم بر نکات مثبت تمرکز کنم و روز چهارم روز شمارم بود. صبح زود اولین چیزی که گوش دادم فایل استاد بود و واقعا حالم رو خوب کرد.مدتها دندونم خرابه و میترسم برم دکتر.امروز با شنیدن این فایل چنان سرخوش شدم که فورا به دندانپزشکم زنگ زدم و نوبت گرفتم و تصمیم گرفتم به دل ترسم برم. مطمئنم که با حال خوبم دندانپزشکی برام راحت میگذره.بعدش با مادرم رفتیم مرکز شهر بازار برای خرید هدیه.با اینکه چیزی انتخاب نکردیم ولی با این همه فراوانی یکی شدم و خدارو شکر کردم بخاطر اینهمه نعمت.برای نهار ماهی کولی خریدیم و اینبار ماهی ای که مادرم سرخ کرده بود به نظرم خوشمزه تر از همیشه بود.چندین بار از مادرم پرسیدم که این ماهی با دفعات قبل فرق داره؟ ولی هربار مادرم گفت همونه و مزه شم همونه. ولی به نظر من طعم دیگه ای میداد. واقعا خوش طعم بود. بعدش فیلمهای انگلیسی مو با لذت تمام دیدم و ایندفعه برام لذت بخش تر بود.بعد یک خواب بعداز ظهر عالی. بعد از بیدار شدن یک حمام عالی. و خدارو شکر کردم بخاطر این آب فراوان و حمامی که در دسترس ماست. قلنجم هم بعد حمام خوب شد. بعد از آن شام خوشمزه دستپخت مادرم و فیلم موردعلاقه کره ایم. بعد هم خندوانه که سراسر شادیه.این بود گزارشی از امروزم که سعی کردم بر نکات مثبت تمرکز کنم و حالم واقعا خوبه.ممنونم از شما استاد و خانم شایسته ی عزیز.🌷🌷🌷🌷🌷🍀🍀🍀🍀💕💕💕💕💕
بت شکن زمان سلام
استاد عزیز شما یا صحبتهاتون بت های تحقیر ،ضعف نفس،بدبینی،عدم اعتماد به نفس وندیدن هزاران هزار نعمتی رو که در زندگی داریم ونادیده گرفته بودیم رو در ذهن ما شکستی تا به عنوان یک همسفر در روز چهارم بابت دیدن نعمت وجود شما سپاسگزاری کنم به عنوان یکی از نعمت های زندگیم.
بنام خدای فراوانی ها
سپاسگزارم که این عشق در من جاریست که هیچکس وهیچ چیز وهیچ شرایطی نمیتواند مرا از مسیر الهیام دور کند بارالها سپاسگزارم بابت تمام این حس های خووب
چه خیال است که دیوانه و شیدا نشویم؟
بوی مشکیم، محال است که رسوا نشویم
عشق ما را پی کاری به جهان آورده است
ادب این است که مشغول تماشا نشویم
پرده راز بود حرف دلیرانه زدن
با تو گستاخ ازانیم که رسوا نشویم
خون بر هم زدن اوقات بزرگان هدرست
بی حجابانه چو سیلاب به دریا نشویم
عیش ما چون سر ناخن به گشاد گره است
تا نیفتد به گره کار کسی، وا نشویم!
پای پر آبله باشد صدف بحر سراب
بهتر آن است پی عشوه دنیا نشویم
این غزل آن غزل خواجه نظیری است که گفت
تا سر شیشه می وا نشود وانشویم
استاد سپاسگزاریم سپاسگزاریم سپاسگزاریم که مانند فرشته ای مهربان ودلسوز کنارمان هستی و دراین مسیر زیبا هدایتمان میکنی که دور کنیم تمام باورهای فرسوده ی ذهنمان را…شکرت یا رب
سلام استاد عزیزم قلبم داره آتیش میگیره از شدت حال خوب اصلا دلم میخواد جیغ بکشم فریاد بزنم از شدت خوشحالی دوس دارم بمیرم چون قلبم داره در میاد از جاش انقدر حال خوب داره دیوونم میکنه.خدایا خدایا استاد عزیزم از وقتی رو سایت فعالیت دارم و همش دارم فایل گوش میدم و فایل های دوره هاتون اصلا از شدت خوشحالی شبا خوابم نمیبره فکر کنید شما من آدم فوق العاده شکمو و غذا دوست دارم به شدت از شدت خوشحالی انگار معده ام پر از غذا میل ندارم نمیدونم درک میکنین چی دارم میگم یا نه.خدایا ازت ممنونم که عشقی بالاتر از تو نیست گلی خوشبو تر از تو نیست.استادم دارم دیوونه میشم خدایا این چه حال خوبیه این تمرکز به نکات مثبت این یکم توحیدی عمل کردن.بچه خا من بخ شدت قبلا از آدما حیاب میبردم و به نوعی میترسیدم.هفته پیش باشگاه بودم بعد رفتم ایستادم مثل بقیه بچه ها آماده برای اینکه مربی بیاد تمرین فیتنس رو شروع کنیم بعد من کنار یه دختر خانوم صف اول ایستادم بعد به من گفت اینجا واینستا اینجا جای دوستم نگین من گفتم خب چرا دمبل یا کیف نذاشته که ما بدونیم جای کسیه و بی اخمیت شدم به حرفش حالا نگین کیه یه دختر خانومیه که همیشه کنار صندلی مربیم میشینه و حسابی با هم مچ هستن بعدش خود نگین اومد گفت اینجا جای من و من دوباره گفتم اگه جات هست باید دمبل میذاشتی دیدم داره اصرار میکنه نه جای منه و طبق قانون جذب نباید با کسی بحث کنی بعد یه خانوم دیگع گفت اینجا جا هست بیا اینجا وایستا منم رفتم اونجا ایستادم بعدش سعی کردم ازش نترسم همش توی ذهنم می اومد وای الان باهام لج میشه و هزار و یک نجوای شیطان که داشت بخش قدرت میداد بعد گفتم اون کیه که من بخوام ازش بترسم اینا چیزایی بود که داشت توی ذهنم رقم میخورد بعدش شروع کردم خودم رو جمع کردن که محدثه جون یالا توجه رو عوض کن شروع کردم به این که خدا رو شکر سالمم و میام باشگاه خدا رو شکر برق هست و همه جا روشن بعد هی حالم بهتر شد و خلاصه سعی کردم ذهن سرکشم رو آروم کنم و اصلا حتی توی ذهنمم راجبش حرف نزنم آخه لحنش زیاد جالب نبود که گفت اینجا جای منه با حالت طلبکاری گفت خلاصه من اون لحظه تموم قدرت رو دادم توی ذهنم به خدا و جالبیش اینجاست چند روز بعد فکر کنم ۴ روز بعدش وقتی ورزشم تموم شد لباسامو پوشیدم و عدسیمو خوردم و داشتم میرفتم کفشامو بپوشم دیدم اومد سمتم گفت عذرخواهی میکنم اگه یه وقت لحنم بد بود با یه ظاهر شرمسار اومد سمتم منم از اونجایی که خیلی خوش قلب و لب خندون دارم گفتم اشکتل نداره عزیزم.این اتفاق به ظاهر ساده و کوچیک خیلی درسا واسم داشت.قدرت واسه یکیه اونم خدای بزرگ که از روح خودش در ما دمیده .اینکه مشرک نشیم و فقط از او بخوایم.دوستون دارم.مرسی از کامنت های عالی همتون.از استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم.🥰😍😘
سلام به استاد عزیزم و خانم شایستهی دوست داشتنی♥️💙
تمرکز بر نکات مثبت
ما داریم در هر لحظه زندگی خودمون رو رقم میزنیم. برخلاف چیزی که بقیه میگن که فقط فکر کن، جهان فرکانسهای ما رو نگاه میکنه.
هر چیزی که بهش توجه میکنی. نه اینکه روزی ده دقیقه فکر کنی «من موفق میشم» و دیگه هیچ کاری نکنی. همون ادم قبلی باشی؛ با همون ضعفها و همون شخصیت. بعد توهم بزنی که با این ده دقیقه قراره زندگیت متحول بشه.
اگه به نقاط منفی زندگیمون توجه کنیم مشکل و بدبختی و حس بد تو زندگیمون میاریم. اگه توجه مون روی اخلاق بد یه نفر، روی یه اتفاق بد تو کشور، روی گرونی, روی بیماری و… باشه مشکل بیشتر و احساس بد بیشتر رو به زندگیمون دعوت میکنیم.
تو روابط هر چی به نکات مثبت ادمها توجه کنیم روابطمون باهاشون بهتر میشه و اگه به نکات منفیشون توجه کنیم روابطمون بد و بدتر میشه.
با صحبت کردن به راحتی میشه کانون توجه رو تغییر داد. اگه داری غر میزنی و شکوه میکنی حتی به خدا، داری اتفاق بد رو جذب میکنی.
باید یه برنامه مثل روزه بریزیم که توجهمون رو روی نکات مثبت بزاریم حداقل برای زمان بیشتری از طول روز. برای نعمتها موقعیتهای خوب، دوستها و خانواده، سلامتی، یا چیزهای کوچیک مثل زیبایی اسمون و پرندهها و ابرها بزاریم.
خیلی از ماها آدمهای منفینگری بزرگ شدیم و یاد گرفتیم منفی باشیم. الان باید خودمون روی خودمون کار کنیم و تمرین کنیم تا یه ادم مثبت نگر بشیم.
تضادها رو درک کنیم و به احساس خوب برسیم.
اگه بتونیم تمرکزمون رو کنترل کنیم با حرف زدن، با نوشتن، با دیدن، با گوش کردن، با عمل کردن می تونیم زندگیمون رو کنترل کنیم.
ما تو هر لحظه داریم فرکانس ارسال میکنیم. که باید حواسمون به فرکانسهامون باشه، مثل وقتی که داریم غذا میخوریم. ما حاضر نیستیم حتی یه قاشق از یه غذای خراب، مونده و فاسد رو بخوریم ولی حاضریم ورودیهای نامناسب رو به ذهنمون بدیم و غرولند کنیم که چرا فلان اتفاق به ظاهر نازیبا رخ داد.
ممکنه تو شرایطی باشیم که چیزهای نامناسب تو زندگیمون زیاد باشه ولی حتی تو افتضاحترین شرایط ما تو زندگیمون چیزهایی رو داریم که بخاطرش سپاسگزار باشیم و به حس خوب برسیم.
احساسات ما نشون دهندهی فرکانس ما هستن. اگه حسمون بده فرکانس و توجهمون رو چیزهای بده و اگه حس مون خوبه، حال دلمون خوبه، امیدوار و شادیم توجهمون روی نکات مثبته، روی چیزهاییه که میخواییم.
ما میتونیم تو دنیا خوشبختی و بهشت رو تجربه کنیم به شرطی که باور کنیم و عمل کنیم. باور کنیم که خدا راه موفق و شاد شدن رو خیلی راحت گذاشته. کنترل ذهن یه کار به نسبت راحتیه خصوصا وقتی بدونیم که چقدر تو زندگیمون تاثیر داره.
مثل وقتی که تمرکزمون رو نکات منفی میزاریم و بدنمون سریع واکنش نشون میده. کافیه یکم حالت بد باشه تا معده و پا و دستت درد بگیره.
یادم میاد چند ماه پیش کرونا گرفتم. تو یه مدت خیلی کوتاه تقریبا تو چند ساعت با کنترل کردن تمرکزم و توجه کردن روی نکات زیبا و سلامتی بدنم با حس خوب، کاملا خوب شدم.
جهان مثل یه آینه اس هر چی بهش نشون بدی همون رو بهت نشون میده. مثل آینه که هیچ وقت دل نمیسوزونه و هیچ وقت تصویر رو تغییر نمیده.
♥️
سلام
استاد عزیز گفتید نکات مثبت امروز رو بنویسم
صفحه اول سایت عکس شما و خانم شایسته در سریال در بهشت ۲۵۶ بسیار تحسین برانگیز بود که شما دستتون رو دور کتف خانم شایسته انداختید خیلی حس خوب بهم داد
غذاهای خوشمزه تونستم درست کنم
هوای بهاری خوبی امروز بود
توانستم شکر خدا احساساتم را سریعتر خوب کنم نسبت به مواقع مشابه
فایل زیبایی ها را ببینیم رو دیدم امروز
تولد حضرت علی هست و حس خوب ایجاد کرد
فرزندانم در سلامت کامل هستن شکر خدا
ایده های طراحی به ذهنم رسید
روز چهارم
با سلام وخدا قوت به استاد عزیزم و همفرکانسیهای مهربان
برگی از تحول روز شمار زندگیم ورق خورد و با نام و سپاس از خداوند ایزد یکتا مزین گشت…
قدرت شگفت انگیز سپاسگذاری
چنان در زندگیم تحول ایجاد کرد که در بدترین شرایط حال روحی ام تاثیر شگرفی ایجاد میکرد هروز این سپاسگذاریها تداوم داشت و ذهنم رو به سمت نکات مثبت زندگیم تقویت میکرد…
به طوری که جزو عادت روزانه ام شده بود ..شاید من این حس عجیب رو قبل از آشنایی با قانون را نداشتم
این حس قدردانی از نعمات خداوندی ..حس توجه کردن به داشته هایمان ..تمرکز روی نکات مثبت زندگیم ..نوشتن خواسته هایم در دفتری مخصوص
و سپاسگذاری کردن از آنها از خدایی که کل جهان هستی را مسخر ما گردانیده..و آفریده است….چنان آرامش خاصی به انسان میدهد که هیچ چیز دیگری نمیتوان جایگزین آن کرد…
خدایا شکرت ازینکه همراهم بودی در تک تک لحظات زندگیم و نور امید را در دل من منور میساختی
خدایا شکرت بابت این که مرا در مدار خواسته هایم قرار دادی و وبرای رسیدن به آن راه را برایم هموار ساختی
خدایا شکرت بابت سلامتی خودم و همسرم و فرزندان گلم
خدایا شکرت بابت داشتن همسری مهربان و وفادار..همسری صادق و مسوولیت پذیرم .همسری که عاشقش هستم و بسیار عزیز.ه برام
خدایا شکرت بابت روابط عاطفی میان من و همسرم و روابط خوب با دیگران
خدایا شکرت از اینکه مرا لایق دانستی و مرا جزو شکر گذاران خودت قرار دادی
خدایا شکرت که مرا انسانی ارزشمند و توانمند آفریدی .انسانی زیبا و دوست داشتنی و مورد محبوب همه ..
خدایا شکرت که مارا در مسیر درست زندگی هدایت میکنی و ما را مورد حمایت خودت قرار میدهی…
الاهی شکرت الاهی شکرت الاهی شکرت …
پیروز و پاینده باشید در پناه خداوند یکتا.
سلام استاد 🌺 خانم شایسته و دوستان خوبم
دیروز سر کار بودم و یهو حس کردم من اصلا آدم خوبی نیستم یعنی حس بی ارزشی کردم و اصلا دچار استرس هم شدم گفتم خدایا چرا اینقدر یهو حسم نسبت به خودم بد شد (البته میدونم که احساس کمبود لیاقت دارم و دارم روش کار میکنم تا انشالا هم بزودی دوره عزت نفس رو بخرم) اما دیروز خیلی بهم ریختم و توی گوشیم گشتم که یه موزیک گوش کنم که دیدم یکسری فایل از استاد دانلود کردم اتفاقی روی همین فایل زدم و گوش کردم که استاد گفت اگر احساستون بد هست، بدونید قبلش به چه چیزی داشتید توجه میکردید که احساستون بد شد
و من فکر کردم و متوجه شدم مدیرمون چند ساعت قبل گفت یه نیروی جدید گرفته که ۲۲ ساله است و موفقه…
و یهو این نجواها در ذهن من سرازیر شد که “من که الان سی و چند سال سن دارم و تو این شرکت کوچیک نیمه وقت دارم کار میکنم در صورتی که قبلا توی یه شرکت بزرگ با کلاس کاری بهتر و حقوق خیلی بالاتر بودم و حتی الان ازدواج نکردم و دوستی هم ندارم روابطم هم خوب نیست پس من چقدر بی ارزشم…”
واقعا حس بدی بود واقعا تاریکی رو اطراف خودم دیدم ناامید شدم و فقط یاد استاد افتادم که کمکم کنه در تاریکی نمونم و این فایل رو اتفاقی گوش کردم و متوجه شدم تمرکزم روی چیزهای منفی هست سریع حرف استاد رو گوش کردم تغییر کانون توجه روی خواسته ها و روی نکات مثبت دادم و گفتم من که همیشه میخواستم یه کار پاره وقت داشته باشم که الان دارم و همیشه میخواستم بقیه تایمم رو صرف کسب مهارت کنم یا تدریس کنم خب الان که وقت کافی دارم و دارم مهارتم رو افزایش میدم و توانایی تدریس هم دارم منتظرم دوباره شاگرد پیدا کنم و اینکه به خواسته هام فکر کردم دوستها و روابط خوب داشته باشم بعد واقعا اطرافم روشن و روشن تر شد
با خودم گفتم شروع کن یه هفته مجدد به قول استاد روزه کانون توجه بگیر تا دوستهای خوب روابط خوب وارد زندگیت بشه بعد بری مدار بالا وگرنه سقوط میکنی
و من واقعا نمیخوام برگردم به تاریکی….
امروز هم مجدد از صبح وقت گذاشتم نوشتم که چی میخوام و بهش فکر کردم
و حتی به رفتار یکی از همکارم فکر کردم و نوشتم که چرا من از رفتارش ناراحت میشم و بعد متوجه شدم این رفتارش یه تضاد هست و سریع مقابلش نوشتم من چه رفتاری دوست دارم دریافت کنم و کلا سعی میکنم دیگه به جای توجه به اون به کارم به چیزهایی که خوشم میاد توجه کنم یواش یواش کانون توجه ام رو از روش بردارم چون قبلا چنین تجربه ای داشتم که با توجه کردن به رفتار بد یکی رفتار بد بیشتری رو جذب کردم و این حکم آتیشه برام
من کارم رو دوست دارم وقتی کار حسابداری میکنم مغزم فعال میشه اصلا منبسط میشه خسته نمیشم حس خوبی بهم میده حس شادی… و دوست دارم به کارم فکر کنم به روندش به کسب مهارتهایی که لازم دارم که بهتر بشم و مدیرم هم در کل خوبه مخصوصا بعضی اخلاقهاش خیلی جالبه و اینکه همش دنبال یادگیری هست کمتر آدمی رو دیدم اینطوری به فکر ارتقا و یادگیری تو شاخه های مختلف باشه و اون خیابونی رو که صبحها پیاده میرم تا به شرکت برسم رو هم دوست دارم شاده و قشنگه و نور داره… و دارم به شاگردهایی فکر میکنم که قراره داشته باشم تدریس رو خیلی دوست دارم هر وقت هم درس دادم همه راضی بودن
عجب کمک بزرگی کردید استاد با این فایل به من،ممنونم تا یک هفته تمام تلاشم رو میکنم که کانون توجه ام رو حفظ کنم بعد بهتر میشم و دوباره…
از خدا انتظار دارم من رو در مسیر روشنایی امید و شادی هدایت و نگهداری کنه از خدا انتظار لطف برکت و موقعیت های خوب و آدمهای مناسب رو دارم که شادتر و با حس عزت نفس بیشتر و حس لیاقت بیشتر حس خویشتن دوستی بتونم پیش برم و ایمانم رو افزایش بدم
تنها منبع خداست هر جا نباشد تاریکی آنجاست 🌷🌺