جهان مانند آینه عمل می کند - صفحه 143


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی جهان مانند آینه عمل می کند
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2222 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سپیده رحمانی گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    روز چهارم سفرنامه من…

    من امروز با این فایل صوتی استاد عزیزم تماااااام آموزشهای قبلی و نکات کلیدی و اصلی مجدد بهم یادآوری شد و هر روز دارم روی این قوانین پایه و مهم و اصلی کار میکنم که …

    این منم که با توجه و تمرکز به چیزهایی که میخوام یا نمیخوام دارم زندگی خودمو خلق میکنم…

    این جهان به روی نظم و قانون ثابت و بی تغییر خدا عمل میکنه پس حکم آیینه ای رو داره که من هرچیزی ببینمو توجه کنم از جنس همون بیشتر و بیشتر وارد زندگیم میشه…

    من یاد گرفتم که به نداشته های فعلیم توجه نکنم و فقط آگاهانه تمرکزمو بذارم روی داشته های ریز و درشتم که اگه با دقت نگاه کنم کم نیست واقعا و یک روز تمام میتونم تک تکشونو بشمارمو شاکر باشم بخاطرشون…

    من یاد گرفتم که هرکس با فرکانسهایی که به جهان میفرسته داره خالق زندگی خودش میشه پس من نمیتونم هرگز نقشی در زندگی دیگران داشته باشم و تنها و تنها میتونم خالق زندگی خودم باشم…

    فهمیدم که باید فقط و فقط در لحظه زندگی کنم و آگاهانه تمرکز و توجهم رو بذارم روی چیزایی که دوست دارم بیشتر و بیشتر وارد زندگیم بشه…

    من خالق زندگی و آینده خودم هستم پس چه بهتر که اونجور که دوست دارمو میخوام بسازمش اونم با کانون توجه و باورهام…

    قطعا نتایج بی نظیری در راهه برام که حتما تو سفرهای بعدیم در موردشون با عشق مینویسمو هم چنان تا پایان سفرنامه هر جلسه رد پایی از خودم میذارم…

    و خدارو هزاااااران بار شکر میکنم که با روز شمار تحول من آشنا شدم و به معنای واقعی دارم متحول میشم به لطف الله مهربونم و راهنمایی ها و آگاهی هایی که استاد عزیز بهم میگن که هررررر روز این سفرنامه انگار ساخته شده برای جواب سوالات من…

    در پناه الله یکتا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    زینب گنجی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    به نام خدا

    یک تعهد خیلی جدی برای سفرنامه به خودم دادم ، که از قضا دوره کشف قوانین زندگی امد رو سایت و اونم شروع کردم ، اولش فکر کردم دو مسیر جدان و باید یکی شونو انتخاب کنم ، ولی با دیدن جلسه اول و تعهد سی روزه که اونجا دادم ، دیدم اتفاقا نه تنها جدا از هم نیستن ، کاملا هم در یک جهت و مکمل هم و برای هم هستن …

    تو فایل مقدمه چکاپ فرکانسی نوشتیم و یادم امد عه من پارسال این فایل دیدن بودم و تمرینش انجام داده بودم ، گشتم تو گوشیم دنبالش چون برای دسترس بودن یه کانال تلگرامی درست کردم اونجا چکاپ فرکانسی میذارم …

    خیلی جالبه دقیقا خرداد 1401 بوده و الان خرداد 1402 ، اول چکاپ امسالم نوشتم بعد مقایسه کردم

    خیلی دختری بودم که نمیدونست چی میخواد ، الان حداقل آرزوها و رویاها و خواسته هامو میشناسم .

    دختری بودم که مهارت خاصی نداشت ، و الان کلی دوره دیدم و دارم که ببینم و مهارت ادمینی ، زبان چند ماه جدی شروع کردم و کم کم حرفی دارم برای گفتن ، باور های اشتباهم کاری کرده که الان شاغل نباشم … کمالگراییم که خیلی دارم روش کار میکنم

    دختری بودم که از تنها بودن لذت نمیبرد ، الان هفته هاست تنهایی میرم دوچرخه سواری بوستان ولایت و به بقیه چیزی نمیگم چون تنهایی بیشتر خوش میگذره :))

    دختری بودم که اصلا خودش و علایقش نمیشناخت و الان ، تمام مشکلات میدونم ، عزت نفس ، کمالگرایی و حرف مردم همیشه منو از خواسته هام جدا کردن ، و الان تصمیم هایی میگیرم که موافق میل خودمه ، مثل ادمینی مثل هر هفته دوبار دوچرخه سواری و… . زندگی کردن طبق میل خودت هزاااااار درجه تفاوت داره.

    خرداد فصل امتحاناس و خالم ،پسرخالم اورد پیشم بهش عربی و زبان و ریاضی کمک کنم . خدای من ، چقدر تو تدریس ادم قوی هستم ، چقدر درسم خوبه ، چقدر مهارت های پولساز دارم که ازشون استفاده نمیکنم ، البته تو عربی لغات فراموش کرده بودم ولی تو ریاضی اول راهنمایی که کل مباحث بود واقعا باید افتخااااار کنم به خودم ، همه چیو بلد بودم ، همه چیو درست حل میکردم ، کسر/رادیکال/اتحاد/معادله ها/گویا کردن/رسم نمودار و…

    از اون موقع همش دارم فکر میکنم لعنتی تو فقط یه کانال درست کن تو تلگرام توضیح همه تمرینارو بذار ، هر دانش اموزی 500 تومن که واقعا الان چیزی نیست به عنوان ورود پرداخت کنه و همه تمرین هارو با بهای خیلی کم ، با توضیحات کامل داشته باشه خودش ثروت میشه !

    خیلی این ایده تو مخمه

    خیلی اون روز سوادم به چشم امد که بابا عادی نیستااا ، تازه دیدم انقدر بلدم ، خودمم تازه داشت به چشمم میومد

    که همه ی سال هایی که درس خوندم تو مدرسه و از شاگرد های اول بودنم هنوز پابرجاست ، با یه مرور خیلی ساده همه چی دستم میاد

    خلاصه که هدایت های خداوند زیاده ، اموزش هایی که دارم زیاده ، توانایی هام زیاده ، باورها مناسب نیست تا این همه علم و دانش و مهارتی که دارم به پول تبدیل کنه

    اما من امید دارم ، به خدایی که منو تا اینجا کشونده ، تا اینجا هدایتم کرده ، تا اینجا آموزشم داده ، تا اینجا بهم نعمت و برکت و ثروت داده ، تا اینجا منو با سایت استاد عباس منش آشنا کرده و هی اینجا رو بهم یاد اوری میکنه تا بزرگ ترم کنه ، خانوم ترم کنه ، مستقل ترم کنه ، به خودش نزدیک تر کنه ، چقدر دختری بودم که از اندام و هیکلش بدش میومد و تو فاز منفی میرفت و الان از وقتی که دوره قانون سلامتی امده ، بهش فکرمیکنم و میگم جواب هست ، راه حل هست تو باید خودتو برسونی بهش و خیلی این افکار آرامش و امید میده

    قرار بود این تمرین شکرگذاری باشه

    بخدا که همه ی چیزایی که نوشتم مصداق بارز شکرگذاریه … اصلا مگه میشه پیشرفت و بهبودت ببینی و شاکر نباشی ، این همه هم زمانی ، مطمینم منو به جاهای خیلی قشنگ تری میبره.

    به امید موفقیت و بهبود های پی در پی 🫀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    مجتبی گفته:
    مدت عضویت: 4076 روز

    به نام خدا

    روز شمار تحول من ، فایل چهارم

    سلام به استاد عزیزم

    استاد شما تو فایلهای دیگه این مثال رو زیاد زدید که طبق قانون تمرکز و توجه ، هر کس تو غذاش دنبال مو بگرده ، صد در صد هر جا میره مو پیدا میکنه تو غذاش ؛

    اتفاقا این مشکل رو من چند وقت پیش داشتم و تا توی غذا مویی می دیدم به مادرم گوشزد میکردم ، در صورتیکه حواسم نبود که دارم با اینکار توجه بیشتری رو این موضوع میزارم و بازم این اتفاق تکرار میشد ؛

    تا یه زمانی که تصمیم گرفتم حتی اگه مویی تو غذا بود اصلا به زبون نیارم و چیزی نگم ، چند بار این اتفاق افتاد و من هیچی نگفتم و سعی کردم کنترل کنم زبونم رو ، اتفاقی که افتاد خیلی راحت بعد از یمدت من هیچ مویی دیگه تو غذا ندیدم ، و اینو هم یادم رفته بود که یه زمانی این مشکل رو داشتم ؛

    این قانون واقعا دقیق و درست عمل میکنه که جهان هر چیزی رو بیشتر بهش توجه کنیم از اصل و اساس اون وارد زندگی ما میکنه ؛

    ممنون استاد جان بابت این فایل بی نظیر ؛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    Arezoo گفته:
    مدت عضویت: 1838 روز

    من این فایل رو دیروز گوش کردم و امروز نوشته ی زیبای اولش رو خوندم

    از درک این موضوع که نزدیکترین فرکانس به خدایی که میگوید باش و موجود میشود حس سپاسگزاری است

    تا به حال به این موضوع فکر نکرده بودم و اکنون میبینم همه چیز هست

    نفسی که منو میکشه هر لحظه و بود و نبودش دیت من نیست همواره هست این یعنی خداوند هر لحظه داره به من توجه میکنه هر لحظه درون من جریان داره حتی زمانی که من حواسم نیست خدا جون چقدر حس خوبی میشه اون زمان که هر لحظه با هر نفس تورو حس کنم

    سپاسگزارم بابت همین نفس این نفسی که هست بدون نگرانی همیشه هست شکرت

    سپاسگزارم بابت امروز که زندگی میکنم

    سپاسگزارم که در جمع خانواده هستم و از حضور پدرم مادرم خواهرم و بردارم لذت میبرم

    سپاسگزارم که زیر باد خنک کولر از این خنکی فرح بخش تو این هوای گرم با یک پنجره زیبا که ویو یک درخت زیبا رو بهم نشون میده لذت میبرم

    سپاسگزارم برای شغل عالی و خوبی دارم که هر روزش توجه به زیبایی هاست

    سپاسگزارم بابت حساب بانکی که هر روز بیشتر و بیشتر میشه و من با پول راحتتر میشم و باهاش دوست میشم

    سپاسگزارم برای روزی زیادم

    سپاسگزارم برای خونه ای که راحت ازش استفاده میکنم

    سپاسگزارم برای توجهم که روی زیبایی هاست

    سپاسگزارم برای آدم های خوبی که هر روز وارد زندگی من میشن و کار ها رو برای من راحتتر میکنن

    سپاسگزارم برای خواب راحت شب هام

    سپاسگزارم برای پوست عالی که دارم و آب خوردن که تبدیل به عادت خوب شده توی زندگیم

    سپاسگزارم برای اینکه مرتب ورزش میکنم و تغذیه خوب و مناسبی دارم

    سپاسگزارم که از باشگاه رفتن و زندگی سالم لذت میبرم و هر روز به اندام مورد نظرم نزدیکتر میشوم

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زهرا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1078 روز

    راستی یادم افتاد خانم شایسته عزیز ازما خواسته بود نکات مثبت امروز رو بنویسیم

    امروز از همون دقایق آغازین 13 خرداد یعنی ساعت 00:00

    یک اتفاق خوب برای من و خانواده ام افتاد اونم این بود که بعد از یک هفته مسافرت ( در شرایط خیلی عالی و راحت با حال خوب مسافرتی که خیلی ها دوسداشتن جای ما بودن و تجربه کنند) سوار هواپیما شدیم تا برگردیم خونه .

    سه تایی کنار هم خوشحال و راضی

    من مسافرت با هواپیما رو خیلی دوسداشتم و دارم جوری که وقتی تموم میشه بازم دلم نمیخواد پیاده بشم و اصلا هم حالم بد نمیشه یا نمی‌ترسم. این چهارمین باری بود که تجربه میکردم خیلی خوب بود از اون بالا مشهد چشم انداز زیبایی داشت . در کل پرواز راحت و خوبی بود خوراکی های خوشمزه دادن و با شوهرم و پسرم کلی گفتیم و خندیدیم تا رسیدیم . و من با خودم گفتم چقدر زود رسیدم

    بعد هم که یکی از فامیل هامون خدا خیرش بده با ماشین خودمون آمد دنبالمون و بازم به راحتی رفتیم و اسیر اسنپ و تاکسی نشدیم .

    رسیدیم خونه. خواهر شوهرم برامون چایی آماده کرده بود چون همسایه دیوار به دیوارمون هستن و من از مرتبی خونه لذت بردم . چون قبل سفر قشنگ مرتب کرده بودم .

    و پسرم دیگه خداروشکر به خواب عمیقی فرو رفته بود که وقتی گذاشتمش تو کریر و رخت خوابش اصلا بیدار نشد .

    بعدم که خیلی راحت و خوشحال و راضی در کنار هم خوابیدیم کولر هم زدیم که خنک بشیم . خلاصه که عالی بود . من امروز تا ظهر خوابیدم و کلی شارژ شدم .

    پسرمم صبح که بیدار شد یه صبحونه مختصر خورد و رفت خونه عمش و من راحت بودم و بعدم که بیدار شدم امدم سراغ سایت و استاد و روز چهارم سفرنامه که همه چیز خیلی خوب بود و خوش گذشت خدارو هزار مرتبه شکر.

    لباسامون هم دو سری ریختم ماشین شست و خشک کرد و همه چیز برگشت به روال عادی تروتمیز . کلی هم سوغاتی خوشمزه آوردیم که ازشون لذت میبرم . خداروشکر خداروشکر خداروشکر

    ممنونم مریم جان که گفتی بنویس چون حال نوشتن تو دفتر نداشتم ولی با حرف شما انگیزه گرفتم .

    انشالله ازین مسافرت های خوب نسیب همتون بشه عزیزان .

    راستی اینم بگم که من قبل دیدن فایل های استاد جون و مریم جون تفریحاتم در حد پارک و رستوران و سالی دو بار رفتن به روستای شوهرم اینا بود ولی خیلی برام جالبه که بعد دیدن اون همه سفر های قشنگ استاد منم خیلی زیاد مسافرت میرم و تازه کلی هم کیف میکنم و از اون بهتر اینکه با ماشین خودمون میریم آخه قبلا ماشین نداشتیم با اتوبوس میرفتیم که واقعا خسته می‌شدیم و راحت نبودیم .

    مسافرت خیلی کیف میده . و واقعا آدم پخته میشه دنیا دیده میشه . آنقدر خداروشکر وضع مالی مون خوب شده که خانواده هامون هم با خودمون می‌بریم.

    خداروشکر انشالله که خدا بیشتر به شوهرم ثروت بده . و دلم میخواد منم از خودم تمام این امکانات رو داشته باشم . خدا بهم میرسونه مطمئنم . پول بیشتر درآمد بیشتر ماشین خونه و کلی چیزای قشنگ دیگه .

    خداروشکر اینم از ردپای امشب من

    مینویسم یادگاری تا بماند روز گاری

    یه چیز جالب دیگه ….

    من هی تیکه تیکه یادم میاد….

    من خیلی ماشین سوزوکی دوسدارم و از وقتی که بهش بیشتر توجه کردم و رفتم تو اینترنت عکسا و فیلماشو دیدم و گذاشتم تو پوشه خواسته هام وقتی میرم بیرون تو خیابون کمکم 2تا 3تا میبینم در رنگ های مختلف آخه من همه رنگشو دوسدارم خیلی برام جذابه و میدونم روزی میرسه بشینم پشت سوزوکی خودم .خداروشکر خداروشکر خداروشکر. ممنونم سپاسگذارم استاد سپاسگذارم مریم جون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    زهرا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1078 روز

    سلام بر کائنات سلام بر عالم سلام بر خدا و بندگان هدایت یافته اش .

    یک هفته ای سفر بودم در مشهد جای همه سبز

    دلتنگ این محفل شدم

    تا امروز که رسیدم و با ذوق و شوق تمام روز چهارم سفرنامه رو شروع کردم.

    خداروشکر…

    دومین باری که این جلسه رو شنیدم خیلی بهتر متوجه حرفای استاد شدم و اونجایی که گفتن

    فکر کنید مثل روزه گرفتن شماهم مراقب افکار تون و ورودی های باشین . با این جمله جرقه‌ای تو ذهنم روشن شد که….عهههه زهرا تو که انقدر دم از این مباحث میزنی و میگی همه چیز دست خودمه نگاه کن چقدر حواس‌پرتی کردی . انگار تمام زندگیم آمد جلو چشمم و متوجه شدم کم کم بیشتر از 70 درصد ورودی هام منفیه و واقعا تعجب کردم و گفتم آهان پس با این 70 درصد ورودی مخرب توقع داری میلیاردرم بشی آرههههه؟؟

    چون این مدت همش تو ذهنم یک سوالی بود که خب منکه دارم توحیدی عمل میکنم . چشمم به دست کسی نیست و از همون اول از خدای خودم خواسته ام رو میخوام . حرص و جوش و طمع بیخودی هم ندارم ‌. باور هم دارم که خدا منو به اون درآمد که دوسدارم میرسونه و براش خوشحالم .و خیالم راحته .

    پس مشکل کجاست که 13 روز از ماه رفته و درآمدم تکون خاصی نخورده؟!!!!

    خووووووب حالا که این جلسه رو گوش کردم فهمیدم . ورودی هام رو واقعا خوب کنترل نمیکنم . فقط خیال میکنم که دارم کنترل میکنم ولی در واقع…هیچ….

    خداروشکر میکنم که با این فایل ها با این سفرنامه با این حرفای الهام بخش استاد که از طرف خدا برامون روی زبان ایشون جاری شده . ما با جواب سوالات مون می‌رسیم.

    واقعا اینه اون هدایتی که خدا وعده داده

    اینه اون رسیدن به جواب

    اینه اون سریع الجواب بودن الله

    خداروشکر.

    همیشه همیشه همیشه یک فایل رو که میخوام باز کنم یا دانلود کنم و نگاه کنم حتی بار اول یا دوم با خودم فکر میکنم ….ای بابا جواب من که تو این فایل نیست نگاه کن اصن اسمش هم ربطی به مسئله من نداره . آخه چرا باید گوش بدم !؟ چند بار ! منکه هرچی گوش میدم چیز خاصی نمی‌فهمم!

    ولی باز یه کسی از دلم بهم میگه زهرا صبر کن انقدر عجول نباش تو اصلا یه ساعت یا نیم ساعت آروم بشین هی نرو مشغول کار های دیگه بشو … با توجه با حواس جمع به حرفای استاد گوش بده مطمئن باش جوابت رو میگیری . خدای تو قادر از بینهایت راه جواب تو رو بده فقط انقدر همه چیز سرسری نگیر . جدیت داشته باش و از خودش بخواه که هدایتت کنه .

    خلاصه که هزارن بار هزاران بار خداروشکر که هرچه قدم های بیشتری برمیدارم قفل های ذهنم بیشتر باز میشن .

    الحمدالله رب العالمین. استاد جان مریم جان دوستان ممنونم از همتون.

    تصمیم گرفتم روزه بگیرم روزه مراقبت از ورودی های مخرب یا بهتر بگم روزه خوشحالی . آره میخوام هر صبح با این نیت شروع کنم . انشالله خدا هدایتم کنه اوقات بیشتری شاد باشم تا نعمات بیشتری نسیبم بشه تا با ایمان تر بشم تا ثروت‌مند تر بشم. به همچنین شما دوستان و تمام عالم هدایت بشن به بهترین حال ممکن.

    خدایا کمکمون کن جهانت رو به قشنگترین حال ممکن گسترش بدیم. آمین یا رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    معصومه گفته:
    مدت عضویت: 1022 روز

    به نام خدای هدایت‌گر مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم جان دوست‌داشتنی

    روز چهارم سفرنامه

    خدا رو شکر می‌کنم که امروزم روزیه که می‌تونم نکات مثبت زیادی رو از زندگیم بگم‌.

    روزیه که دیگه حالم خوبه و غصه نداشته‌ها رو نمی‌خورم و

    می‌دونم شکرگزاری یعنی لذت بردن از داشته‌ها و تا اونجا که بتونم بهش عمل می‌کنم.

    خدا رو شکر می‌کنم به خاطر این که همیشه با منه.

    خدا رو شکر می‌کنم بابت تمام آگاهی‌هایی که به من رسید.

    خدا رو شکر می‌کنم به خاطر همسر مهربان و دوست‌داشتنی‌ام.

    به خاطر فرزندان آگاه و همه چی تموم.

    به خاطر پدر و مادر و خواهر و برادر‌های مهربونم.

    به خاطر خانواده اهل فهم همسرم.

    به خاطر سلامتی خودم و خانوادم.

    به خاطر خونه و ماشینی که چقدر زندگی رو برام راحت‌تر و امن‌تر کردن.

    به خاطر عزت نفسی که بهترش کردم.

    به خاطر بیرون اومدن از شغلی که بهش علاقه‌ای نداشتم.

    به خاطر تمام نعمت‌هایی که از روز اول زندگیم بهم داد(من فقط یه نوزاد بودم و اون بهم لباس و غذا و خانواده مهربونم داد) بدون اینکه بخوام به خاطر شون کار انجام بدم.

    به خاطر اینکه هر روز از خواب بیدار میشم و نفس می‌کشم.

    به خاطر تمام گل‌ها و درختان زیبای شهری که توش زندگی می‌کنم.

    به خاطر کولر آبی که بوی دلپذیر و هوای خنک بهم هدیه میده.

    به خاطر تشک نرم و راحتم.

    و به خاطر همه چیز، خدای خوبم ممنونم.

    بابت تک تک سلول‌های سالم بدنم.

    که اگه بخوام فقط و فقط برای سلامتی جسمم از تو سپاسگزاری کنم خیلی وقت لازم دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    نرجس رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1348 روز

    سلام،

    چند روز اتفاقی این فایلو گوش کردم، عبارت لحظه به لحظه فرکانس میفرستید، انگار یهو جرقه ای زد برام، که نرجس تو لحظه به لحظه متولد میشی و برای همین خدا گفته هر وقت توبه کنی در توبه به سوی تو بازه، چون لحظه به لحظه است،

    یه احساس قدرت و شادمانی و ارامشی بمن داد، که ادامه بدم بیشتر رو زیبایی….

    فایل رو ذخیره کردم، امروز دوباره گوش دادم، بر حسب اتفاق دوباره پلی شد،

    گفتم نرجس خب گوش بده این یه نشونه ست، که دوباره پلی شده، گوش بده ببین خدا چی میگه،

    چیزی نفهمیدم فقط دوباره گوش دادم،

    الان اومدم طی روزشمار تحول زندگی که به ترتیب میرم، یهو دیدم باز هم همین فایله!!!!

    گفتم دیگه باید با صد گوش و بخونم.

    نکاتی که منو جذب کرد :

    نزدیکترین غرکانس شکرگذاری/ یعنی شکر میکنی در اغوش خدا هستی….

    و جمله طلایی، چراغ راه:

    «««فاااااغ »»»از اینکه شرایط چیست؟ چه نگرانی هایی داری؟ «چه چیزهایی رو میخوای اما نداری»؟

    «««««««««من میتونم »»»»»»»»» فقط به نکات مثبت زندگیم توجه کنم…..

    «««««««من میتونم بیخیال همه نگرانی ها و ناامیدی ها بشم و فقط مشغول پیدا کردن اتفاق هایی باشم که دوستشون دارم…

    حواست باشه اگر الان حالت گرفته ست، یعنی به ناخواسته داری توجه میکنی، نرجس تو میتونی به ناخواسته ها توجه نکنی،، اونا هیییییییچ قدرتی ندارند، فقط با کانون توجه من هست که قدرت میگیرین،،، پس من بهشون قدرت نمیدم…..

    استاد: یه برنامه ای اجرا کن که در تمام روز به خواسته و زیبایی توجه کنی.. خدایا چه برنامه‌های؟ ؟

    یهو دلم گفت یا حس کردم که خواسته هام رو روی دلم با تصور اینکه بوم نقاشیه نقاشی کن در طی روز.

    رو ایده اش فکر کردم متوجه شدم منظورش اینه با دلت بخواه و با دلت زیبایی رو ببین و با دلت شکرگذار باش .. توجه کردم ببین چه فرقی هست بین ذهن و قلب، دیدم اره اونایی که با مغز هست فقط انگار دارم زور الکی میزنم یه فشاری هم احساس میکنم، ولی وقتی با قلبم میخوام در ارامش هستم…..

    جهان فرکانس‌های من رو تبدیل میکنه، همین.. ساعت و روز ماه و سال بعد رو من هستم میسازم..

    به شدت روزه بگیر در مورد کانون توجه،

    اگر میخوای بنده مومن باشی، اگر میخوای عصبانی نباشی، شرایط دلخواه میخوای، فقط مومن باش، یکی از راه هاش روزه هر لحظه تمرکز به زیبایی …

    ممکنه شرایط بسیار بسیااار بد باشه اما

    «««««««««تصمیم با توِ»»»»»»»»» که به نازیبایی توجه کنی یا زیبایی….

    جهان اینه ای در مقابل قلب من است، و من با قلبم زیبایی ها و خواستهارو نقش میدم….. ان شالله.

    و نکته خیییلی جالب،

    کامنت دوست عزیز با نام وفا، ( محمد وفایی نژاد) رو من میشناسم.

    بله ایشون در کارشون خیلی موفق شدند، حتی الان سی دی اموزشی چندسال پیش ایشون الان دستم هست..

    ارزو خیر دنیا و اخر برای همه دارم……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مهدی و زهرا سیدی گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    روزچهارم سفرنامه :

    من در کنار دوره 12 قدم از فایلهای تحول روز شمار هم استفاده میکنم تا از محتوایات فایلهای دانلودی هم بهره مند بشم . و چقدر این حرف د کنار هم تکمیل کننده اس و ادم رو در جریانی از فرکانس های خوب میزاره .

    نکات مثبت امروزم : 6 تا کتاب به کتابخونه اهدا کردم و حس فوق العاده ای داشتم کتاب هایی بود که خونده بودم و تو قفسه ها داشت خاک میخورد احساس کردم انرژیش باید بچرخه .

    دومین اتفاق خوب اینه تونستم ذهنمو کنترل کنم و به جای زدن از شرایط مالی از زندگیم لذت ببرم وسایل پیک نیک اماده کردم همسرم از سرکار اومد بریم بیرون شام بخوریم . مگه چند بار قراره این روزا رو تجربه کنیم که با حرص خوردن درباره اینده امروزمون خراب بشه ؟! پس به خدا توکل میکنیم و هدایت زندگیو میسپاریم دستش و سعی میکنیم از لحظه هامون لذت ببریم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    شقایق گفته:
    مدت عضویت: 988 روز

    سلام به استادعزیزم ،خانم شایسته نازنین و تمام دوستان همفرکانسم

    روز چهارم سفر

    من توی یه کامنت دیگه هم گفته بودم که من استاد جذب هستم اما برعکس یعنی کلا تو کار جذب نکات منفی بودم الان خیلی خیلی بهتر شدم اما هنوز خیلییییی کارداره تا برسم به افرادی مثل استاد عزیزم شنیدن این فایل برای من همزمان شد با جلسه ی 6 از قدم دوم دوره 12 قدم که اونجا هم دقیقا استاد همین موضوع رو توضیح و بسط میدن ..درنتیجه من الان تصمیم گرفتم با خودم یه قراری بذارم…فعلا بمدت سه روز حتما حتما تماااااامممم تلاشمو میکنم فقط به چیزای مثبت توجه کنم هر چند که خیلی خیلی برام سخته اما اینجا گفتم که بیام روی کامنت خودم نتایجشو بنویسم…

    پس فعلا تا سه روز دیگه خدانگهدارتون…امیدوارم سربلند برگردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      شقایق گفته:
      مدت عضویت: 988 روز

      سلام دوستان

      من قرار بود بیام اینجا نتایجم رو بنویسم اما خب وقت نشده بود و امروز تونستم بیام…راستش من از اون سه روز دو روز و نصفی کامل خوب بودم ولی نصف روز آخرش بدلیل مشکلی که با یکی از پرسنلم پیدا کردم کلا ریختم بهم…یه چند روزی هم زیاد حال جالبی نداشتم اما دیروز تا حالا خیلی عالی شدم چون تونستم مشکل رو حل کنم و اعتمادبنفسمو برگردونم بازم سعی میکنم برای خودم دوره های کوتاه بذارم و این دید مثبت رو تمرین کنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: