این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-10.gif8001020پشتیبانی سایت/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngپشتیبانی سایت2014-07-03 00:00:002022-12-29 00:57:11جهان مانند آینه عمل می کند
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چندروزی که دارم فایل های روزشنارتحول زندگی استادرا گوش می دادم.تارسیدم به فایل چهارم فصل اول .البته ناگفته نماند دوره های استاد راهم استفاده می کنم و مرتب فایل های دانلودی ی
سایت را دنبال کرده وتمرینات راانجام می دهم.
حقیقتا با گوشت وپوست واستخوانم این موضوع توجه به ناخواسته ها ونکات مثبت و کانون توجه رادوباره ودوباره درک کردم.چون باتوجه به نکات وفکرهای ناجالب دردی در چندنقطه ازبدنم به من یادآوری کرد وپیام دادکه مراقب افکارو کانون توجهم باشم.
وبه قول استاداگر پایمان مشکل داشت به دست سالممان توجه کنیم.
واینکه جهان ماننداینه عمل می کند حواسمان باشد
به چه چیزی درآینه توجه داریم.
واقعا وقتی به فکرهایدناجالب و اتفاقات نادلخواه توجه می کنیم با تغییراحساسمان فرکانس ما پایین آمده وتجربیاتی ناخوشایند رادریافت می کنیم .
من هم سعی کردم وبایادآوری این نکات به خودم دوباره قوانین وگفته های استادجان رامرورکردم
وسپاسگزاری کردم از آنچه دارم وهست ومی بینم واحساسم وفرکانسم بخ سوی خیرو عشق الهی تغییرکرد.
هزاران بار سپاسگزارم ازخدا واز استاد و هدایت الله برای من دراین روزهاوهمییشه ودرهرلحظه
سلام خدمت استاد عباسمنش و استاد شایسته و دوستان هم فرکانسی عزیزم
بریم ک نشانه های امروز خداوند رو تایید کنیم و باور بسازیم :
خدایا شکرت ک ی مشتری زنگ زد 20 بسته پودر زعفران سفارش داد و گفت ب آستارا میفرستم اونجا کبابی داریم اکه خوب بود 200 بسته میگم بفرستی خدایا شکرت بابت این مشتری هایی ک برام میفرستی
خدایا شکرت ک مشتری ک از شهرستان گرمی ازم خرید کرده بود پیام دادو کلی تشکر کرد از کیفیت پودر زعفران و از صداقت من ک گفت خیلی دختر با صداقتی هستی بازم ازت میخرم خدایا شکرت
خدایا شکرت ک رفتیم فروشگاه با مادرم و خواهرم و برا تولد خواهرم ک 7 اسفنده زود تر از تولدش بلوز خریدیم خدایا شکرت
خدایا شکرت ک ب خالم چن ماه پیش روز مادر بلوز خریده بودیم از اون بلوز خوشش اومده بود
گفته بود بخر هر وقت دیدی پولشومیدم منم خریدم و 46 تومن سود کردم خدایا شکرت
خدایا شکرت ک ب خودم و خواهرزادم کش موی صورتی رنگ خریدم خیلی خوشگله
خدایا شکرت ک تو گروه یکی از فامیلامون ی خانمی پیام نوشته بود پودر زعفران میخوام من بهش پیام دادم و 20 بسته سفارش داد خدایا شکرت بابت این اتفاقات عالی
خدایا شکرت ک رفتیم خونه خالم کلی خوش گذشت و میوه های خوشمزه خوردم و کلی ویتامین جذب بدنم شد خدایا شکرت
خدایا شکرت ک از اونجا هم رفتیم خونه خواهرم شام خوردم و لذت بردم اونم دوبار
خدایا این نعمت های رایگانی ک هرروز دریافت میکنم شکرت
من امروز ی آگاهی دریافت کردم اونم این بود ک ب خواهر زادم ی کاری گفتم انجام بده انجام نداد و من دلیل تاثیر نذاشتن حرفم رو دیگران رو فهمیدم ک شرایطی پیش اومده ب کسی بگم پاشو اینکارو انجام بده و طرف انجام نداده این تاثیر گذاری برمیگرده به خودم ک آیا من ب اون کاری ک میگم خودم عمل میکنم؟یا اون حرفی ک میزنم خودم عمل میکنم ؟اگه عمل میکنم پس صد درصد اون حرفم تاثیر داره عین حرفای استاد چون خودش ب حرفاش عمل میکنه انقدر تاثیر گذاره
یکی از آگاهی های دیگه ک دریافت کردم و چند روزه هی تکرار میشه تو ذهنم در مورد آمادگیه.اگه من تکاملمو طی کردم در مورد ی باور اگه اونو بشنوم یعنی آمادگی دریافتشو داشته باشم سریع دست ب عمل میشم اگه تو مدارش و فرکانسش نباشم و آمادگیشو نداشته باشم هر چی بگن نمیشنوم عین حرفای استاد تو فایل ها هر سری گوش میدیم انگار اولین باره داریم میشنویم این برمیگرده به آمادگی ما.
اکه آماده باشیم یعنی باور ساخته شده و اون حرفو میشنویم و تمام عمل میکنیم و نتیجه میگیرم
آمادگی=عمل
حالا بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:
جهان مانند آینه عمل میکنه
ما در هرلحظه در حال ارسال فرکانس هایی ب جهان هستی هستیم
و جهان هم هر فرکانسی فرستادیم تبدیل میکنه ب اتفاقات زندگیمون
حالا از کجا بدونم فرکانسی ک فرستادم خوبه یا بد؟از احساسم اگر احساسم خوبه یعنی فرکانس خوبی ب جهان فرستادم اگر احساسم بده یعنی فرکانس بدی ب جهان فرستادم.
ما داریم با باورهامون فرکانس هامون خلق میکنیم زندگیمون رو
جهان مانند آینه هست هر چی بدیم همونو ب خودمون برمیگرده
اگه رفتار بدی انجام بدیم اون رفتار بد ب خودمون برمیگرده وبرعکس
چه تمرین خوبی گفتند استادجان فکر کن داری روزه میگیری یعنی کانون توجهتو کنترل کن ک ب چی گوش میدی چیو میبینی ب چی توجه میکنی ب هر چی توجه کنیم از اصل و اساسش وارد زندگیمون میشه
احساس خوب=اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
این نیست ک ب هر چی فکر کنیم اتفاق میفته
ب هرچی توجه کنیم و تکرارش کنیم تو ذهنمون
ب اون افکار قدرت بدیم حالا با کلاممون دیدن شنیدن نوشتن اون اتفاقو داریم ب وجودش میاریم خلقش میکنیم
ما ک خالق زندگیمونیم هم در جهت مثبتش هم در جهت منفیش پس چقدر خوبه ک ب نکات مثبت زندگیمون توجه کنیم و اتفاقات خوبی رو خلق کنیم
ب محض اینکه احساسم بد میشه سلامتیم ب مشکل میخوره
من الان 4 روزه دارم مینویسم اتفاقات خوب روزانمو و دارم میبینم چقدر اتفاقات خوبی داره واسم میفته چقدر کارام آسون شده چقدر دستان الهی و مشتری هام زیاد شدن چقدر حالم خوبه
و من این اتفاقات خوب و روان شدن چرخ زندگیم رو ارتباط میدم ب نکات مثبتی ک توجه کردم و سپاسگزاری کردم ک حال حوب رو ب دنبالش آورده و حال خوب اتفاقات خوبی رو رقم زده
و این اتفاقات چقدر میتونه بزرگ باشه اگه ادامه بدم این نوشتن نشانه ها با حال خوب
ما چقدر نکات مثبت و نعمت داریم تو زندگیمون حتی تو شرایط سخت هم باز هم بی نهایت نعمت داریم ک بابتشون سپاسگزاری کنیم
خدایا شکرت بابت تمام نعمت هایی ک عطا کردی و روز به روز بیشتر و بیشتر میشه
اگر ی اتفاق ب ظاهر بدی هم بیفته باید سعی کنم از زاویه ای بهش نگاه کنم ک احساسم بد نشه و این یعنی کنترل ذهن
خدایا شکرت بابت سلامتیم
خدایا شکرت بابت اینکه هرروز منو از خواب بیدارم میکنی
خدایا شکرت بابت حال و احساس عالیم
خدایا شکرت ک امروز 46 تومن پول دریافت کردمو…..
اگه بخوام بنویسم تموم نمیشن این نعمت ها
پس بیام بجای غر زدن و شکایت کردن از زندگیم و دیگران ب نکات مثبت زندگی خودم و دیگران توجه کنم
خدایا ازت میخوام این آگاهی هارو در عمل ازشون استفاده کنم چون گفتنش آسونه ک ب نکات منفی توجه نکن ولی ذهن میره سمتش بهم کمک کن تا ذهنم رو ببرم ب سمت نکات مثبت
در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
استاد چقدر زیبا و کامل و دقیق توضیح دادید واقعا این فایل اینقدر با ارزشه که هیچ قیمتی نمیشه روش گذاشت خیلی وقتا به قانون شک میکردم چون فکر میکردم من که دارم رو خودم کار میکنم و هرروز این کارو میکنم ولی چرا مثلا فلان اتفاق نازیبا افتاد باور داشتم که خودم اون اتفاق رو با فرکانس هام خلق کردم ولی با خودم میگفتم من که به اون اتفاق نادلخواه فکر نکردم پس چه جوری اتفاق افتاد؟ الان که قانون رو شما بطرز فوق العاده خوبی توضیح دادید و من درکم از قانون بهتر شد الان متوجه شدم که فکر کردن به هرچیزی ریشه و اساس اون فکر رو خلق میکنه نه دقیقا همون فکری که داشتم واقعا استاد شما بینظیری هیچکس مثل شما به این وضوح قانون رو توصیف نکرده بود واقعا ازتون سپاسگذارم،استاد دقیقا همون روزی که این فایل رو شنیدم شروع به توجه کردن به نکات مثبت کردم هر چیزی رو که میدیم به خودم میگفتم الان چه چیز مثبتی میتونم درونش پیدا کنم و به طرز جادویی تمام اون روز احساس عالی و تجربه های خیلی خیلی زیبایی داشتم که اصلا نمیدونم چطوری بیانش کنم و تعهد دادم که تمام تلاشمو بکنم به قانون عمل کنم و فقط لذت ببرم.استاد بارها و بارها این فایل رو گوش دادم و لذت بردم و حالم خوب شد هر چی گوش میدم سیر نمیشم مدام تو گوشم داره تکرار میشه و من فقط دیوانه وار لذت میبرم آخه چقدر این فایل پر از عشق و آگاهیه اینقدر گوش میدم که جزئ از وجودم بشه و تا اعمالم هماهنگ با قانون نشه دست بردارش نیستم استاد باور میکنی هر چیزی که دارم میبینم و میشنوم رو اول با قانون مقایسه میکنم بعد ریشه و اساس و ماهیتش رو با قانون مقایسه میکنم ببینم اگر من الان این فکر رو ادامه بدم و توجه کنم آیا برام اتفاقات خوب رو به همراه داره یا اتفاقات بد وقتی درکش کردم که میخاد چه چیزی رو برام رقم بزنه اگر خوب بود ادامه میدم و آگاهانه تمرکز میکنم تا خلقش کنم. و تمام تلاشمو میکنم اگر به ضررم بود توجه نکنم تا بره دنبال کارش استاد چقدر کار کردن روی خودم و خلق اتفاقات لذت داره الان دارم میفهمم چرا اینقدر دوست داری مارو با قانون آشنا کنی چون خودتون غرق لذت و شادی هستید و دوست دارید این احساس زیبا و رضایت رو با دیگران به اشتراک بزارید بینهایت ازتون سپاسگذارم امیداورم هرجا هستید سالم و سلامت باشید خدانگهدارتون
سلامت خدمت استادجانم.خانم شایسته جان وهمسفرایه زیباوقشنگم درچهارمین روز سفر?
ی مدتی هست صبابعدازبیدارشدن وشباقبل از خوابیدن سپاسگذاری میکنم خیلی راضیم خداروشکر هم توجهم به نکات مثبته وهم بیشتر میفهمم روزم چطوری گذشت وقانون چه جاهایی جواب داد برام ومن چقدر خوب عمل کردم??
گاهی وقتا توجهم یهو میره سمت ناخواسته وازطریق احساسم زود متوجه میشم و توجهم رو اگاهانه هدایت میکنم سمت خواستم ویاهرچیزی که احساسم خوب شه…چه اگاهیایی داریم ما خداروصدهزاران مرتبه شکررررر که عاشقشششمممم من …دوستووووووون دارررررم?????
امروز صبح جمعه منزل مادر همسرم کله پاچه دعوت بودیم. در راه که میومدیم پسرم بابت یه موضوع خواننده در اینستاگران به من گفت بابا چفدر دیر میگیری و مثل پیرمردها که دنوناشون در میاد از دهنشون و شروع کرد به مسخره کردن و من خیلی ناراحت شدم اما به روی خودم نیاوردم.
وقتی رسیدیم به منزل مادر همسرم شروع کردم به نوشتن و توجه به نکات مثبت این مسئله و دیدم که خیلی میتونم از این صحبت برداشت خوب داشته باشم و اینکه باید تمرکز بیستری روی مسائل داشته باشم و باید حواسم جمع تر باشد و ناگفته نماند تصمیم به ادامه تحصیل دارم و مطمئنم که موفق میشم.
اوایل باورش برای آدم سخته که کار ساده ای مثل توجه و تحسین زیبایی ها و نکات مثبت و شکرگزاری و قدردانی از اونها باعث تغیرات گسترده در زندگی آدم بشه . این کار خیلی ساده است , توقع داشتم کار شاقی برای تغییر زندگی لازم باشه . ولی اولا این کار ساده است ولی حداقل در شروع آسان نیست .ثانیا تحسین نکات مثبت و سپاسگزاری یعنی رو کردن به سمت پروردگار یعنی پله پله هماهنگ شدن با منشا و این اصلا کوچک نیست .
این چند روز آیاتی که ” خذ بالقوه ” دارن برام خیلی بولد میشدن توی قرآن خوندن . اینکه چیزی که بهت نازل شده درستی اش رو به قوت بگیر اجرا کن . دیدم برای من یعنی جدی باش توی اجرای آنچه بهت رسیده . متعهد باش. لازم نیست سخت گیر باشم ولی باید جدی باشم , روزه دار باشم . در کنترل ورودی ها و ذهنم و باور کنم همه چیز از همین جا شروع میشه
لازمه ی توجه و تمرکز به زیبایی های جهان تقواست اینکه بتونیم افسار ذهن رو در دست بگیریم . استاد زیبا گفت بیاید روزه بگیریم که به نکات مثبت زندگیمون توجه کنیم . بعضی از دوستان گفتن که این کار سادست ولی من میگم گفتنش سادست در عمل حقیقتا کسی که بتونه در مواقع عصبانیت یا درد از بیماری احساسش رو کنترل کنه و معطوف کنه به خوبی ها کار زیاد ساده ای رو انجام نداده . من میخوام به مدت یک ماه تا پایان این سفر دفترچه ای بگیرم و هروقت ذهنم به سمت بدی ها رفت بنویسمش و همون لحظه ذهنم رو معطوف کنم به خوبی ها فکر میکنم این کار بهتری باشه برای کنترل ذهن مسلما بعد از این مدت ذهن من ناخودآگاه عادت میکنه که به چیز های مثبت توجه کنه . از دوستان میخوام اگه ایده ی بهتری دارن به اشتراک بزارن که بتونیم راحت تر ذهنمون رو کنترل کنیم
ممنونم از دیدگاه زیباتون، تمرکز ورودی ها و توجه به نکات مثبت ممکنه در ابتدا زیاد ساده نباشه، ولی وقتی ما نتیجه این کار مون رو هر چقدر کوچک می بینیم، با لذت به این کار ادامه می دهیم.
اینکه نوشتین یک دفترچه تهیه کنید، ایده جالبیه، ولی من با توجه به اون چه تا حالا از قانون درک کردم، به نظرم بهتره، هر وقت ذهنتان به سمت خوبی ها و نکات مثبت رفت ، یاد داشت کنید ، چون اینجوری تمرکزتون روی نکات مثبت بیشتر میشه.
من خودم یه تجربه عالی زمانی که شروع کرده بودم به کنترل ذهنم و می خواستم به نکات مثبت توجه کنم،دارم. یک ذکر شمار به انگشتم بسته بودم و توی هر نگاهی به هر جا و هر فکر یا شنیده ، دنبال یک نکته مثبت برای شکر گزاری می گشتم با روزی ۱۰۰ مورد شروع شده و گاهی حتی به ۵۰۰ مورد هم می رسید، خیلی عالی بود ، هنوز هم گاهی که احساس می کنم نیاز دارم اونو به دستم می بندم و این کار رو انجام می دم.
حس اینکه توی یکروز چند تا از نعمت های خدا رو در زندگیم حس کردم، منو سرشار از انرژی، حس خوب و سپاسگزاری می کنه.
دوستان عزیزم من یک سوال دارم ممنون میشم اگر کسی میتونه جواب بده
من مدتهاست دارم روی احساسم کار میکنم نمیگم همه چی عالی شده اما تغییرات زیادی داشتم
مساله ای که هنوز متوجهش نمیشم
اینه که من همیشه اول هر کاری شور و شوق دارم کلی افکار مثبت و نوشتن خواسته و …. رو دارم و واقعا هیچ صحبت از ناخواسته نمیکنم وا د کار میشم و یهو با چیزهایی مواجه میشم که مطابق خواسته هام نیست و مسائلی پیش میاد که کار درست پیش نمیره
آیا این طبیعی و روند سیستمهمینه و من باید آروم باشم
یا اینکه نشون میده فرکانس های من درست نبوده
یا اینکه مندر پس ذهنم باورهایی دارم که اینها رو نتونستم پیدا کنم و درست کنم؟
منم این مسئله رو قبل خیلی ،و در یک سال اخیر بعد از آشنایی با استاد کمتر تجربه کردم.
این مربوط به کمالگرایی میشه، وقتی که ما می خواهیم همه چیز بدون نقض و عالی پیش بره ، این مسئله برامون مهم میشه، وقتی ما کار یا عمل به ایده ای رو انجام می دیم ، مطمئناً کل مسیر رو نمی بینیم ، ولی دوست داریم اونو جوری که خودمون می خواهیم ، ترسیم کنیم، و قدم به قدم و چگونگی اش رو تصور کنیم، با چنین تصوری وقتی به موردی برخورد می کنیم که اونو با اونچه فکر می کردیم متفاوت می بینیم ، اون رو به صورت یک مانع می بینم. در صورتی که اون تضاد و مسئله ای است که با حل کردن اون قدم بعدی برای رسیدن به خواسته مون رو بر میداریم.
ما برای یک خواسته، فقط باید مشخص کنیم که چی می خواهیم ، و با چگونگی رسیدن به آن کار نداشته باشیم. مطمئن باشیم که خدا هدایتمون می کنه، مهم نیست ایده ای که ما داریم چقدر کامل یا چقدر نقص داره، مهم اینه که شروعش کنیم.بعد قدم به قدم کامل و بهترش می کنیم و در نهایت به خواسته مون می رسیم.
تمام پیشرفت های بشری از ایده پر نقص، ولی ارائه شده، شروع شده و با حل تضادها به نتیجه رسیده.
مقاله کمالگرایی در بخش راهکارهای دوره جهان بینی توحیدی رو حتما مطالعه کنید، کمک خیلی زیادی بهتون می کنه.
یک مورد دیگه هم اینه که ما در شروع هر کاری با تصور به سر انجام رسیدن اون، حسابی پر انرژی و شادیم، و در آخر هم وقتی به خواسته مون می رسیم هم، احساس شادی و اعتماد به نفس فوقالعاده و انرژی بالایی داریم. اصل کار ، داشتن و حفظ این انرژی در فاصله بین زمان شروع و رسیدن به خواسته است. یعنی زمانی که از شور و شوق اولیه فاصله گرفتیم و هنوز هم به خواسته مون نرسیدیم و باید یکسری چالش ها رو حل کنیم، برای بهتر طی کردن این مسیر دوتا راه حل داریم، اینکه این مسیر رو به قدم های کوتاه تقسیم کنیم و در هر مرحله فقط تمرکز و انرژی مون رو روی ایده الان مون بذاریم و اونو به خوبی انجام بدهیم و همون قدر از اون لذت ببریم که رسیدن به خواسته مون به ما حس خوب میده، یعنی با احساس عالی و سپاسگزاری و اعتماد به نفس به طی کردن این مرحله نگاه کنیم و با خودمون بگیم من که این مرحله رو به خوبی ، طی کردم، تا رسیدن به خواسته ام هم عالی پیش میرم. و اصل زندگی اینه که هدف از خلقت ما و تجربه این دنیا ، لذت بردن از مسیر و رشد شخصیتی خودمون و ارزشمند تر شدنمان است.
راه حل دوم هم اینه که از اهرم رنج و لذت استفاده کنیم ، یعنی چند سال بعد رو تصور کنیم ، وقتی که در خواسته ها مون زندگی می کنیم و همچنین زمانی که به اونها نرسیدیم و شرایط بدی رو تجربه می کنیم ،بعد هر وقت در طی مسیر بی انگیزه و دلسرد شدیم، یا شوق رسیدن به خواسته مون، ما رو به حرکت در می آورد یا تصور رنج نرسیدن به خواسته ها و داشتن شرایط بد و تجربه ناخواسته ها ، انگیزه حرکت کردن مان می شود.
بهترین راه در مسیر ماندن و دلسرد نشدن، را من به شخصه گوش دادن به فایل های استاد، تکرار و تمرین آموزه ها، فعالیت در سایت و خواندن دیدگاه های دوستان و مطالعه پاسخ های عقل کل می دانم. یک جمله زیبا از لوئیز هی خوندم امروز:« من مشکلات را حل نمی کنم.
من افکارم را درست می کنم، سپس مشکلات خودشان حل می شوند.»
دوست خوبم منتظر خواندن خبرهای خوبت از نتایج فوق العاده ات هستم.
چه سوال خوب و مهمی پرسیدین عزیزم.حتما تا حالا بارها و بارها خودتون به جواب این سوال رسیدین اما من دوست دارم در موردش کامنت بذارم😊در واقع به خاطر درک بهتر خودم از قانون! و مخصوصاً که خودم هم به تازگی این درس مهم رو گرفتم و حقیقتاً پایداری در این درس و عمل بهش خیلی مهم هست برای همه ی ما!
این مسئله که ما کاری رو شروع می کنیم اما بر خلاف تصور ما مسائلی پیش میاد که به زعم ما مانع پیشرفت هستن به نظرِ الانِ من طبیعیه!اما اینکه ما چجوری به این به اصطلاح موانع نگاه می کنیم خییییلی مهمه! تو این مدت که با قانون آشنایی بیشتری پیدا کردم و بیشتر بهش پایبند شدم توی تمام کارهام با تضاد روبرو شدم! حتی تو مسائل ساده ی روزمره! اما چون بارها و بارها و بارررررها تو فایلها از استاد جانِ دلم شنیدم که تضاد باعث پیشرفته ،تضاد باعث بروز و وضوح خواسته های ماست سعی می کردم طوری نگاه کنم که حداقل کمی حرف استاد رو درک کنم! یادمه اوائل وقتی با چنین وضعیتی روبرو می شدم ناراحت می شدم و می گفتم آخه من که دارم تمام سعیم رو می کنم پس چرا…؟؟؟؟😅😅😅بسته به حجم تضادِ پیش آمده، بعد از گذشت چند دقیقه یا چند ساعت و یا چند روز و یا حتی چند هفته ….. نهایت به خودم اینطوری می گفتم که این چیزی که الان هست (تضاد)نتیجه ی گذشته ی من هست و فلان جا اینطور گفتم یا فلان کار رو کردم و خب الان هم دارم نتیجه اش رو می بینم!!!(ترمز!) و بعد به خودم امید می دادم که آینده که اینطور نمیشه! چون من دارم رو خودم کار می کنم و قطعا همه چی اوکی خواهد بود و بی نقص!🤣بعد با روش هایی که بلد بودم حال خودم رو خوب می کردم… خلاصه تضاد هم تموم می شد و مسائل یکی یکی حل می شدن و …..
اما از فروردین امسال که کار آنلاینم رو شروع کردم ، بارها و بارها با تضاد مواجه شدم که دوست دارم از همین جا و همین لحظه به بعد این تضاد هارو آسانسور بنامم!!! چرا؟! چون تجربه ای که تو این مدت کسب کردم دید وسیع تری نسبت به این “آسانسورها” پیدا کردم! فرض کنیم یه قطعه الماس تو طبقه ی چهلم یک ساختمان برای ما گذاشتن و ما خودمون باید بریم و بگیریمش🤩 اما این ساختمان آسانسورهاش یه جورایی مخفیه!و ضمناً اینطوری هم نیست که مستقیم شما رو ببره به طبقه ی چهلم! شما باید از پله ها استفاده کنی و تو مسیر پله ها یه سری هدایا ی دیگه تعبیه شده و هر چقدر شما بیشتر به این هدایا توجه کنی و قدردانشون باشی به اون آسانسور نزدیکتر میشی! آسانسور کارش اینه که سریع تر تو رو به مقصد برسونه! این نقاشی ها رو دیدین که اول یه طرح می بینید بعد یهو متوجه میشید که یه طرح دیگه هم توش مخفی بوده بعد هر چی از زاویه ی دیگه ای بهش نگاه می کنی باز یه طرح دیگه میبینی….! حکایت این تضادها هم همینه! به نظر من همیشه و تو همه ی کارها برای بهتر شدن زندگی ما این آسانسور ها هستن به شرط اینکه فقط به درِ بسته ی آسانسور نگاه نکنی که پس کیِ باز میشه؟!بلکه به هدایایی که تو مسیر بهت داده شده نگاه کنی و سپاسگزار باشی (تجربه هایی که کسب کردی فقط به خاطر اینکه اون کار رو شروع کردی ، انسان های خوبی که از این طریق باهاشون آشنا شدی، تکنولوژی هایی که به خاطر کارت دیدی و استفاده کردی، خلاقیت هایی که بروز دادی و یا حتی از دیگران دیدی ، انسان هایی که مخرب پیشرفت تو بودن و بدون اینکه تو متوجه باشی کائنات اونارو به نفع تو تغییر داده و یا خودبخود مسیرشون از تو جدا شده و منافع مالی و معنوی زیادی که تا همون نقطه بهشون رسیدی و و و ….) همین که وجودت سرشار حس شکرگزاری از این داشته ها میشه ناگهان در آسانسور باز میشه (حل مسئله) و تو بعد از وارد شدن تازه متوجه میشی که این درِ بسته آسانسور بوده برای بهتر شدن کارهای خودت! و من تو این مدت بارها اینو دیدم و برام پیش اومده! با مسئله ای در کارم مواجه شدم و اولش جا می خوردم حتی ناراحت هم شدم اما همین که افسار ذهنم رو به دست گرفتم و سعی کردم فقط قانون دان نباشم و بلکه به قانون عمل کنم، کائنات عجیب من رو سورپرایز کرده و می دیدم اون چیزی که فکر می کردم مانع کارم هست نه تنها مانع نبوده بلکه یک سکوی پیشرفت بوده برام! اینارو نمیگم که قشنگ حرف زده باشم! حقیقتاً تجربه کردم و وقتی برمی گردم به کسب و کار خودم نگاه می کنم و روزهای قبل و بعدِ اون “آسانسور😉” رو با هم مقایسه می کنم خودم مبهوت میشم که خدااااااااایا آخه تو چقدددددددر بنده هات رو دوست داااااری!!! آخه تو چقدددددر به فکر راحتی شون هستی! دلبرااااااا ! حقّا که تو “لیلی” ای هستی که خود “مجنون” تری!!!!!!!!
معشوقی هستی که خود عااااااشق تری! معشوقان همه عشوه گری و خنیاگری دانند! اما تو ناز می خری و رفع نیااااز می کنی!
و در آخر باز هم می رسم به ❤خدایی❤ که “از رگ گردن به من نزدیک تر است…”
شاااااااااد و سلاااااااامت و ثررررروتمند باشید…. ❤❤❤💋💋💋
سلام ودرود براستادارجمندومهربانوخانم شایسته
چندروزی که دارم فایل های روزشنارتحول زندگی استادرا گوش می دادم.تارسیدم به فایل چهارم فصل اول .البته ناگفته نماند دوره های استاد راهم استفاده می کنم و مرتب فایل های دانلودی ی
سایت را دنبال کرده وتمرینات راانجام می دهم.
حقیقتا با گوشت وپوست واستخوانم این موضوع توجه به ناخواسته ها ونکات مثبت و کانون توجه رادوباره ودوباره درک کردم.چون باتوجه به نکات وفکرهای ناجالب دردی در چندنقطه ازبدنم به من یادآوری کرد وپیام دادکه مراقب افکارو کانون توجهم باشم.
وبه قول استاداگر پایمان مشکل داشت به دست سالممان توجه کنیم.
واینکه جهان ماننداینه عمل می کند حواسمان باشد
به چه چیزی درآینه توجه داریم.
واقعا وقتی به فکرهایدناجالب و اتفاقات نادلخواه توجه می کنیم با تغییراحساسمان فرکانس ما پایین آمده وتجربیاتی ناخوشایند رادریافت می کنیم .
من هم سعی کردم وبایادآوری این نکات به خودم دوباره قوانین وگفته های استادجان رامرورکردم
وسپاسگزاری کردم از آنچه دارم وهست ومی بینم واحساسم وفرکانسم بخ سوی خیرو عشق الهی تغییرکرد.
هزاران بار سپاسگزارم ازخدا واز استاد و هدایت الله برای من دراین روزهاوهمییشه ودرهرلحظه
به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام
روز شمار تحول زندگی من روز چهارم از فصل اول
سلام خدمت استاد عباسمنش و استاد شایسته و دوستان هم فرکانسی عزیزم
بریم ک نشانه های امروز خداوند رو تایید کنیم و باور بسازیم :
خدایا شکرت ک ی مشتری زنگ زد 20 بسته پودر زعفران سفارش داد و گفت ب آستارا میفرستم اونجا کبابی داریم اکه خوب بود 200 بسته میگم بفرستی خدایا شکرت بابت این مشتری هایی ک برام میفرستی
خدایا شکرت ک مشتری ک از شهرستان گرمی ازم خرید کرده بود پیام دادو کلی تشکر کرد از کیفیت پودر زعفران و از صداقت من ک گفت خیلی دختر با صداقتی هستی بازم ازت میخرم خدایا شکرت
خدایا شکرت ک رفتیم فروشگاه با مادرم و خواهرم و برا تولد خواهرم ک 7 اسفنده زود تر از تولدش بلوز خریدیم خدایا شکرت
خدایا شکرت ک ب خالم چن ماه پیش روز مادر بلوز خریده بودیم از اون بلوز خوشش اومده بود
گفته بود بخر هر وقت دیدی پولشومیدم منم خریدم و 46 تومن سود کردم خدایا شکرت
خدایا شکرت ک ب خودم و خواهرزادم کش موی صورتی رنگ خریدم خیلی خوشگله
خدایا شکرت ک تو گروه یکی از فامیلامون ی خانمی پیام نوشته بود پودر زعفران میخوام من بهش پیام دادم و 20 بسته سفارش داد خدایا شکرت بابت این اتفاقات عالی
خدایا شکرت ک رفتیم خونه خالم کلی خوش گذشت و میوه های خوشمزه خوردم و کلی ویتامین جذب بدنم شد خدایا شکرت
خدایا شکرت ک از اونجا هم رفتیم خونه خواهرم شام خوردم و لذت بردم اونم دوبار
خدایا این نعمت های رایگانی ک هرروز دریافت میکنم شکرت
من امروز ی آگاهی دریافت کردم اونم این بود ک ب خواهر زادم ی کاری گفتم انجام بده انجام نداد و من دلیل تاثیر نذاشتن حرفم رو دیگران رو فهمیدم ک شرایطی پیش اومده ب کسی بگم پاشو اینکارو انجام بده و طرف انجام نداده این تاثیر گذاری برمیگرده به خودم ک آیا من ب اون کاری ک میگم خودم عمل میکنم؟یا اون حرفی ک میزنم خودم عمل میکنم ؟اگه عمل میکنم پس صد درصد اون حرفم تاثیر داره عین حرفای استاد چون خودش ب حرفاش عمل میکنه انقدر تاثیر گذاره
یکی از آگاهی های دیگه ک دریافت کردم و چند روزه هی تکرار میشه تو ذهنم در مورد آمادگیه.اگه من تکاملمو طی کردم در مورد ی باور اگه اونو بشنوم یعنی آمادگی دریافتشو داشته باشم سریع دست ب عمل میشم اگه تو مدارش و فرکانسش نباشم و آمادگیشو نداشته باشم هر چی بگن نمیشنوم عین حرفای استاد تو فایل ها هر سری گوش میدیم انگار اولین باره داریم میشنویم این برمیگرده به آمادگی ما.
اکه آماده باشیم یعنی باور ساخته شده و اون حرفو میشنویم و تمام عمل میکنیم و نتیجه میگیرم
آمادگی=عمل
حالا بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:
جهان مانند آینه عمل میکنه
ما در هرلحظه در حال ارسال فرکانس هایی ب جهان هستی هستیم
و جهان هم هر فرکانسی فرستادیم تبدیل میکنه ب اتفاقات زندگیمون
حالا از کجا بدونم فرکانسی ک فرستادم خوبه یا بد؟از احساسم اگر احساسم خوبه یعنی فرکانس خوبی ب جهان فرستادم اگر احساسم بده یعنی فرکانس بدی ب جهان فرستادم.
ما داریم با باورهامون فرکانس هامون خلق میکنیم زندگیمون رو
جهان مانند آینه هست هر چی بدیم همونو ب خودمون برمیگرده
اگه رفتار بدی انجام بدیم اون رفتار بد ب خودمون برمیگرده وبرعکس
چه تمرین خوبی گفتند استادجان فکر کن داری روزه میگیری یعنی کانون توجهتو کنترل کن ک ب چی گوش میدی چیو میبینی ب چی توجه میکنی ب هر چی توجه کنیم از اصل و اساسش وارد زندگیمون میشه
احساس خوب=اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
این نیست ک ب هر چی فکر کنیم اتفاق میفته
ب هرچی توجه کنیم و تکرارش کنیم تو ذهنمون
ب اون افکار قدرت بدیم حالا با کلاممون دیدن شنیدن نوشتن اون اتفاقو داریم ب وجودش میاریم خلقش میکنیم
ما ک خالق زندگیمونیم هم در جهت مثبتش هم در جهت منفیش پس چقدر خوبه ک ب نکات مثبت زندگیمون توجه کنیم و اتفاقات خوبی رو خلق کنیم
ب محض اینکه احساسم بد میشه سلامتیم ب مشکل میخوره
من الان 4 روزه دارم مینویسم اتفاقات خوب روزانمو و دارم میبینم چقدر اتفاقات خوبی داره واسم میفته چقدر کارام آسون شده چقدر دستان الهی و مشتری هام زیاد شدن چقدر حالم خوبه
و من این اتفاقات خوب و روان شدن چرخ زندگیم رو ارتباط میدم ب نکات مثبتی ک توجه کردم و سپاسگزاری کردم ک حال حوب رو ب دنبالش آورده و حال خوب اتفاقات خوبی رو رقم زده
و این اتفاقات چقدر میتونه بزرگ باشه اگه ادامه بدم این نوشتن نشانه ها با حال خوب
ما چقدر نکات مثبت و نعمت داریم تو زندگیمون حتی تو شرایط سخت هم باز هم بی نهایت نعمت داریم ک بابتشون سپاسگزاری کنیم
خدایا شکرت بابت تمام نعمت هایی ک عطا کردی و روز به روز بیشتر و بیشتر میشه
اگر ی اتفاق ب ظاهر بدی هم بیفته باید سعی کنم از زاویه ای بهش نگاه کنم ک احساسم بد نشه و این یعنی کنترل ذهن
خدایا شکرت بابت سلامتیم
خدایا شکرت بابت اینکه هرروز منو از خواب بیدارم میکنی
خدایا شکرت بابت حال و احساس عالیم
خدایا شکرت ک امروز 46 تومن پول دریافت کردمو…..
اگه بخوام بنویسم تموم نمیشن این نعمت ها
پس بیام بجای غر زدن و شکایت کردن از زندگیم و دیگران ب نکات مثبت زندگی خودم و دیگران توجه کنم
خدایا ازت میخوام این آگاهی هارو در عمل ازشون استفاده کنم چون گفتنش آسونه ک ب نکات منفی توجه نکن ولی ذهن میره سمتش بهم کمک کن تا ذهنم رو ببرم ب سمت نکات مثبت
در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
جهان مانند آینه عمل میکند.
سلام.
خدا قوت.
واقعا باور دارم که جهان مانند آیینه عمل میکند.
یعنی اینکه به هرچیزی که توجه کنیمنَه فکر کنیم وارد زندگیمون میشه.
من هنوز از لحاظ مالی خیلی تجربه نکردم اما از لحاظ روابط کمی تجربه کردم و باور دارم که جهان مانند آیینه عمل میکند.
اینجوری نیست که من به پول فکر کنم اما همزمان نگران این باشم اگه دفترچه بیمه ام تمدید نشده باشه باید چه کار کنم.
واقعا انسان اگه کمی از قوانین آگاه باشه راحت میتونه با احساسش تشخیص بده که آیا در راه مستقیم داره حرکت میکنه یا در راه غیر مستقیم.
واقعا این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید ندا ها را صدا.
استاد باور کنید یه جورایی دارم درک میکنم وقتی میگید «باور کنید خیلی آسونه که هرچی رُ بخواهید میتونید خلق کنید، هرچی»
واقعا خدا چه سیستمی داره که جسمت داره به تو میگه که داری در چه مسیر و جهتی حرکت میکنی. واقعا چه رابطه ای میان جسم و روه هست؟
سلام به استاد عزیز و بینظیرم و مریم خانم گل
استاد چقدر زیبا و کامل و دقیق توضیح دادید واقعا این فایل اینقدر با ارزشه که هیچ قیمتی نمیشه روش گذاشت خیلی وقتا به قانون شک میکردم چون فکر میکردم من که دارم رو خودم کار میکنم و هرروز این کارو میکنم ولی چرا مثلا فلان اتفاق نازیبا افتاد باور داشتم که خودم اون اتفاق رو با فرکانس هام خلق کردم ولی با خودم میگفتم من که به اون اتفاق نادلخواه فکر نکردم پس چه جوری اتفاق افتاد؟ الان که قانون رو شما بطرز فوق العاده خوبی توضیح دادید و من درکم از قانون بهتر شد الان متوجه شدم که فکر کردن به هرچیزی ریشه و اساس اون فکر رو خلق میکنه نه دقیقا همون فکری که داشتم واقعا استاد شما بینظیری هیچکس مثل شما به این وضوح قانون رو توصیف نکرده بود واقعا ازتون سپاسگذارم،استاد دقیقا همون روزی که این فایل رو شنیدم شروع به توجه کردن به نکات مثبت کردم هر چیزی رو که میدیم به خودم میگفتم الان چه چیز مثبتی میتونم درونش پیدا کنم و به طرز جادویی تمام اون روز احساس عالی و تجربه های خیلی خیلی زیبایی داشتم که اصلا نمیدونم چطوری بیانش کنم و تعهد دادم که تمام تلاشمو بکنم به قانون عمل کنم و فقط لذت ببرم.استاد بارها و بارها این فایل رو گوش دادم و لذت بردم و حالم خوب شد هر چی گوش میدم سیر نمیشم مدام تو گوشم داره تکرار میشه و من فقط دیوانه وار لذت میبرم آخه چقدر این فایل پر از عشق و آگاهیه اینقدر گوش میدم که جزئ از وجودم بشه و تا اعمالم هماهنگ با قانون نشه دست بردارش نیستم استاد باور میکنی هر چیزی که دارم میبینم و میشنوم رو اول با قانون مقایسه میکنم بعد ریشه و اساس و ماهیتش رو با قانون مقایسه میکنم ببینم اگر من الان این فکر رو ادامه بدم و توجه کنم آیا برام اتفاقات خوب رو به همراه داره یا اتفاقات بد وقتی درکش کردم که میخاد چه چیزی رو برام رقم بزنه اگر خوب بود ادامه میدم و آگاهانه تمرکز میکنم تا خلقش کنم. و تمام تلاشمو میکنم اگر به ضررم بود توجه نکنم تا بره دنبال کارش استاد چقدر کار کردن روی خودم و خلق اتفاقات لذت داره الان دارم میفهمم چرا اینقدر دوست داری مارو با قانون آشنا کنی چون خودتون غرق لذت و شادی هستید و دوست دارید این احساس زیبا و رضایت رو با دیگران به اشتراک بزارید بینهایت ازتون سپاسگذارم امیداورم هرجا هستید سالم و سلامت باشید خدانگهدارتون
سلام بر خانواده صمیمی عباس منش
نکات مثبت امروز:
1- خدایا شکر که صبح از خواب بیدار شدم، خواهرم را دیدم و بهش سلام دادم.
2- خدایا شکر که آرد نخود با شکر خوردم.
3- خدایا شکر که دو برگ از سفرنامه ام را در سایت قرار دادم.
4- خدایا شکر که خواهر زاده ام را دیدم و کلی بغلش کردم و بوسیدمش.
5- خدایا شکر که برای اولین بار واسه نهار کوفته برنجی پختم.
6- خدایا شکر که برادر و پدرم را دیدم و بهشون سلام دادم.
7- خدایا شکر که خیار و لیموشیرین خوردم.
8- خدایا شکر نخود با کشمش خوردم.
9- خدایا شکر که لب تاب دارم ، موبایل دارم، هدست دارم، هتفن دارم.
10- خدایا شکر که همیشه اینترنت دارم.
11- خدایا شکر که رقصیدم.
12- خدایا شکر که ظرفهامو شستم.
13- خدایا شکر که من اتاق آرام و زیبایی دارم.
14- خدایا شکر که در زمره بنده های انعمت الیهم قرار گرفتم.
15- خدا شکر که من سالم هستم، میبینم، میشنوم، روی پاهای خودم میایستم.
16- خدایا شکر که من روی باورهام کار میکنم، فایل های استاد را گوش میکنم.
17- خدایا شکر که من میتوانم ذهنم را کنترل کنم و به نکات مثبت توجه کنم.
18- خدایا شکر که من پدر دارم، خواهر دارم، برادر دارم، خواهرزاده دارم.
19- خدایا شکر که من آرامش دارم، خوشبختم، ثروتمندم، سالم هستم.
20- خدایا شکر که من ارزشمند و محترم هستم.
21- خدایا شکر که من لایق بهترین ها هستم.
خدایا شکر که من سالم هستم.
سلامت خدمت استادجانم.خانم شایسته جان وهمسفرایه زیباوقشنگم درچهارمین روز سفر?
ی مدتی هست صبابعدازبیدارشدن وشباقبل از خوابیدن سپاسگذاری میکنم خیلی راضیم خداروشکر هم توجهم به نکات مثبته وهم بیشتر میفهمم روزم چطوری گذشت وقانون چه جاهایی جواب داد برام ومن چقدر خوب عمل کردم??
گاهی وقتا توجهم یهو میره سمت ناخواسته وازطریق احساسم زود متوجه میشم و توجهم رو اگاهانه هدایت میکنم سمت خواستم ویاهرچیزی که احساسم خوب شه…چه اگاهیایی داریم ما خداروصدهزاران مرتبه شکررررر که عاشقشششمممم من …دوستووووووون دارررررم?????
سلام و درود
امروز صبح جمعه منزل مادر همسرم کله پاچه دعوت بودیم. در راه که میومدیم پسرم بابت یه موضوع خواننده در اینستاگران به من گفت بابا چفدر دیر میگیری و مثل پیرمردها که دنوناشون در میاد از دهنشون و شروع کرد به مسخره کردن و من خیلی ناراحت شدم اما به روی خودم نیاوردم.
وقتی رسیدیم به منزل مادر همسرم شروع کردم به نوشتن و توجه به نکات مثبت این مسئله و دیدم که خیلی میتونم از این صحبت برداشت خوب داشته باشم و اینکه باید تمرکز بیستری روی مسائل داشته باشم و باید حواسم جمع تر باشد و ناگفته نماند تصمیم به ادامه تحصیل دارم و مطمئنم که موفق میشم.
یاحق
سلام دوست عزیزم. مرسی از کامنتتتون. از ته دل خندیدم. انشالله که موفق باشید.
به نام خدای یگانه
اوایل باورش برای آدم سخته که کار ساده ای مثل توجه و تحسین زیبایی ها و نکات مثبت و شکرگزاری و قدردانی از اونها باعث تغیرات گسترده در زندگی آدم بشه . این کار خیلی ساده است , توقع داشتم کار شاقی برای تغییر زندگی لازم باشه . ولی اولا این کار ساده است ولی حداقل در شروع آسان نیست .ثانیا تحسین نکات مثبت و سپاسگزاری یعنی رو کردن به سمت پروردگار یعنی پله پله هماهنگ شدن با منشا و این اصلا کوچک نیست .
این چند روز آیاتی که ” خذ بالقوه ” دارن برام خیلی بولد میشدن توی قرآن خوندن . اینکه چیزی که بهت نازل شده درستی اش رو به قوت بگیر اجرا کن . دیدم برای من یعنی جدی باش توی اجرای آنچه بهت رسیده . متعهد باش. لازم نیست سخت گیر باشم ولی باید جدی باشم , روزه دار باشم . در کنترل ورودی ها و ذهنم و باور کنم همه چیز از همین جا شروع میشه
ممنون برای تذکر عالی
لازمه ی توجه و تمرکز به زیبایی های جهان تقواست اینکه بتونیم افسار ذهن رو در دست بگیریم . استاد زیبا گفت بیاید روزه بگیریم که به نکات مثبت زندگیمون توجه کنیم . بعضی از دوستان گفتن که این کار سادست ولی من میگم گفتنش سادست در عمل حقیقتا کسی که بتونه در مواقع عصبانیت یا درد از بیماری احساسش رو کنترل کنه و معطوف کنه به خوبی ها کار زیاد ساده ای رو انجام نداده . من میخوام به مدت یک ماه تا پایان این سفر دفترچه ای بگیرم و هروقت ذهنم به سمت بدی ها رفت بنویسمش و همون لحظه ذهنم رو معطوف کنم به خوبی ها فکر میکنم این کار بهتری باشه برای کنترل ذهن مسلما بعد از این مدت ذهن من ناخودآگاه عادت میکنه که به چیز های مثبت توجه کنه . از دوستان میخوام اگه ایده ی بهتری دارن به اشتراک بزارن که بتونیم راحت تر ذهنمون رو کنترل کنیم
مرسی
سلام آقای شیری
ممنونم از دیدگاه زیباتون، تمرکز ورودی ها و توجه به نکات مثبت ممکنه در ابتدا زیاد ساده نباشه، ولی وقتی ما نتیجه این کار مون رو هر چقدر کوچک می بینیم، با لذت به این کار ادامه می دهیم.
اینکه نوشتین یک دفترچه تهیه کنید، ایده جالبیه، ولی من با توجه به اون چه تا حالا از قانون درک کردم، به نظرم بهتره، هر وقت ذهنتان به سمت خوبی ها و نکات مثبت رفت ، یاد داشت کنید ، چون اینجوری تمرکزتون روی نکات مثبت بیشتر میشه.
من خودم یه تجربه عالی زمانی که شروع کرده بودم به کنترل ذهنم و می خواستم به نکات مثبت توجه کنم،دارم. یک ذکر شمار به انگشتم بسته بودم و توی هر نگاهی به هر جا و هر فکر یا شنیده ، دنبال یک نکته مثبت برای شکر گزاری می گشتم با روزی ۱۰۰ مورد شروع شده و گاهی حتی به ۵۰۰ مورد هم می رسید، خیلی عالی بود ، هنوز هم گاهی که احساس می کنم نیاز دارم اونو به دستم می بندم و این کار رو انجام می دم.
حس اینکه توی یکروز چند تا از نعمت های خدا رو در زندگیم حس کردم، منو سرشار از انرژی، حس خوب و سپاسگزاری می کنه.
برایت بهترینها را آرزومندم همسفر عزیز.
سلام لطف دارید شما
بله ایده ی شما کامل تر و بهتره
شاد و با عزت باشید
دوستان عزیزم من یک سوال دارم ممنون میشم اگر کسی میتونه جواب بده
من مدتهاست دارم روی احساسم کار میکنم نمیگم همه چی عالی شده اما تغییرات زیادی داشتم
مساله ای که هنوز متوجهش نمیشم
اینه که من همیشه اول هر کاری شور و شوق دارم کلی افکار مثبت و نوشتن خواسته و …. رو دارم و واقعا هیچ صحبت از ناخواسته نمیکنم وا د کار میشم و یهو با چیزهایی مواجه میشم که مطابق خواسته هام نیست و مسائلی پیش میاد که کار درست پیش نمیره
آیا این طبیعی و روند سیستمهمینه و من باید آروم باشم
یا اینکه نشون میده فرکانس های من درست نبوده
یا اینکه مندر پس ذهنم باورهایی دارم که اینها رو نتونستم پیدا کنم و درست کنم؟
تشخیص این خیلی برام سخته
سلام ریحانه جان
منم این مسئله رو قبل خیلی ،و در یک سال اخیر بعد از آشنایی با استاد کمتر تجربه کردم.
این مربوط به کمالگرایی میشه، وقتی که ما می خواهیم همه چیز بدون نقض و عالی پیش بره ، این مسئله برامون مهم میشه، وقتی ما کار یا عمل به ایده ای رو انجام می دیم ، مطمئناً کل مسیر رو نمی بینیم ، ولی دوست داریم اونو جوری که خودمون می خواهیم ، ترسیم کنیم، و قدم به قدم و چگونگی اش رو تصور کنیم، با چنین تصوری وقتی به موردی برخورد می کنیم که اونو با اونچه فکر می کردیم متفاوت می بینیم ، اون رو به صورت یک مانع می بینم. در صورتی که اون تضاد و مسئله ای است که با حل کردن اون قدم بعدی برای رسیدن به خواسته مون رو بر میداریم.
ما برای یک خواسته، فقط باید مشخص کنیم که چی می خواهیم ، و با چگونگی رسیدن به آن کار نداشته باشیم. مطمئن باشیم که خدا هدایتمون می کنه، مهم نیست ایده ای که ما داریم چقدر کامل یا چقدر نقص داره، مهم اینه که شروعش کنیم.بعد قدم به قدم کامل و بهترش می کنیم و در نهایت به خواسته مون می رسیم.
تمام پیشرفت های بشری از ایده پر نقص، ولی ارائه شده، شروع شده و با حل تضادها به نتیجه رسیده.
مقاله کمالگرایی در بخش راهکارهای دوره جهان بینی توحیدی رو حتما مطالعه کنید، کمک خیلی زیادی بهتون می کنه.
یک مورد دیگه هم اینه که ما در شروع هر کاری با تصور به سر انجام رسیدن اون، حسابی پر انرژی و شادیم، و در آخر هم وقتی به خواسته مون می رسیم هم، احساس شادی و اعتماد به نفس فوقالعاده و انرژی بالایی داریم. اصل کار ، داشتن و حفظ این انرژی در فاصله بین زمان شروع و رسیدن به خواسته است. یعنی زمانی که از شور و شوق اولیه فاصله گرفتیم و هنوز هم به خواسته مون نرسیدیم و باید یکسری چالش ها رو حل کنیم، برای بهتر طی کردن این مسیر دوتا راه حل داریم، اینکه این مسیر رو به قدم های کوتاه تقسیم کنیم و در هر مرحله فقط تمرکز و انرژی مون رو روی ایده الان مون بذاریم و اونو به خوبی انجام بدهیم و همون قدر از اون لذت ببریم که رسیدن به خواسته مون به ما حس خوب میده، یعنی با احساس عالی و سپاسگزاری و اعتماد به نفس به طی کردن این مرحله نگاه کنیم و با خودمون بگیم من که این مرحله رو به خوبی ، طی کردم، تا رسیدن به خواسته ام هم عالی پیش میرم. و اصل زندگی اینه که هدف از خلقت ما و تجربه این دنیا ، لذت بردن از مسیر و رشد شخصیتی خودمون و ارزشمند تر شدنمان است.
راه حل دوم هم اینه که از اهرم رنج و لذت استفاده کنیم ، یعنی چند سال بعد رو تصور کنیم ، وقتی که در خواسته ها مون زندگی می کنیم و همچنین زمانی که به اونها نرسیدیم و شرایط بدی رو تجربه می کنیم ،بعد هر وقت در طی مسیر بی انگیزه و دلسرد شدیم، یا شوق رسیدن به خواسته مون، ما رو به حرکت در می آورد یا تصور رنج نرسیدن به خواسته ها و داشتن شرایط بد و تجربه ناخواسته ها ، انگیزه حرکت کردن مان می شود.
بهترین راه در مسیر ماندن و دلسرد نشدن، را من به شخصه گوش دادن به فایل های استاد، تکرار و تمرین آموزه ها، فعالیت در سایت و خواندن دیدگاه های دوستان و مطالعه پاسخ های عقل کل می دانم. یک جمله زیبا از لوئیز هی خوندم امروز:« من مشکلات را حل نمی کنم.
من افکارم را درست می کنم، سپس مشکلات خودشان حل می شوند.»
دوست خوبم منتظر خواندن خبرهای خوبت از نتایج فوق العاده ات هستم.
برایت بهترینها را آرزومندم.
به نام حضرت دوست❤
که هر چه دارم از اوست….
سلام ریحانه ی عزیز
چه سوال خوب و مهمی پرسیدین عزیزم.حتما تا حالا بارها و بارها خودتون به جواب این سوال رسیدین اما من دوست دارم در موردش کامنت بذارم😊در واقع به خاطر درک بهتر خودم از قانون! و مخصوصاً که خودم هم به تازگی این درس مهم رو گرفتم و حقیقتاً پایداری در این درس و عمل بهش خیلی مهم هست برای همه ی ما!
این مسئله که ما کاری رو شروع می کنیم اما بر خلاف تصور ما مسائلی پیش میاد که به زعم ما مانع پیشرفت هستن به نظرِ الانِ من طبیعیه!اما اینکه ما چجوری به این به اصطلاح موانع نگاه می کنیم خییییلی مهمه! تو این مدت که با قانون آشنایی بیشتری پیدا کردم و بیشتر بهش پایبند شدم توی تمام کارهام با تضاد روبرو شدم! حتی تو مسائل ساده ی روزمره! اما چون بارها و بارها و بارررررها تو فایلها از استاد جانِ دلم شنیدم که تضاد باعث پیشرفته ،تضاد باعث بروز و وضوح خواسته های ماست سعی می کردم طوری نگاه کنم که حداقل کمی حرف استاد رو درک کنم! یادمه اوائل وقتی با چنین وضعیتی روبرو می شدم ناراحت می شدم و می گفتم آخه من که دارم تمام سعیم رو می کنم پس چرا…؟؟؟؟😅😅😅بسته به حجم تضادِ پیش آمده، بعد از گذشت چند دقیقه یا چند ساعت و یا چند روز و یا حتی چند هفته ….. نهایت به خودم اینطوری می گفتم که این چیزی که الان هست (تضاد)نتیجه ی گذشته ی من هست و فلان جا اینطور گفتم یا فلان کار رو کردم و خب الان هم دارم نتیجه اش رو می بینم!!!(ترمز!) و بعد به خودم امید می دادم که آینده که اینطور نمیشه! چون من دارم رو خودم کار می کنم و قطعا همه چی اوکی خواهد بود و بی نقص!🤣بعد با روش هایی که بلد بودم حال خودم رو خوب می کردم… خلاصه تضاد هم تموم می شد و مسائل یکی یکی حل می شدن و …..
اما از فروردین امسال که کار آنلاینم رو شروع کردم ، بارها و بارها با تضاد مواجه شدم که دوست دارم از همین جا و همین لحظه به بعد این تضاد هارو آسانسور بنامم!!! چرا؟! چون تجربه ای که تو این مدت کسب کردم دید وسیع تری نسبت به این “آسانسورها” پیدا کردم! فرض کنیم یه قطعه الماس تو طبقه ی چهلم یک ساختمان برای ما گذاشتن و ما خودمون باید بریم و بگیریمش🤩 اما این ساختمان آسانسورهاش یه جورایی مخفیه!و ضمناً اینطوری هم نیست که مستقیم شما رو ببره به طبقه ی چهلم! شما باید از پله ها استفاده کنی و تو مسیر پله ها یه سری هدایا ی دیگه تعبیه شده و هر چقدر شما بیشتر به این هدایا توجه کنی و قدردانشون باشی به اون آسانسور نزدیکتر میشی! آسانسور کارش اینه که سریع تر تو رو به مقصد برسونه! این نقاشی ها رو دیدین که اول یه طرح می بینید بعد یهو متوجه میشید که یه طرح دیگه هم توش مخفی بوده بعد هر چی از زاویه ی دیگه ای بهش نگاه می کنی باز یه طرح دیگه میبینی….! حکایت این تضادها هم همینه! به نظر من همیشه و تو همه ی کارها برای بهتر شدن زندگی ما این آسانسور ها هستن به شرط اینکه فقط به درِ بسته ی آسانسور نگاه نکنی که پس کیِ باز میشه؟!بلکه به هدایایی که تو مسیر بهت داده شده نگاه کنی و سپاسگزار باشی (تجربه هایی که کسب کردی فقط به خاطر اینکه اون کار رو شروع کردی ، انسان های خوبی که از این طریق باهاشون آشنا شدی، تکنولوژی هایی که به خاطر کارت دیدی و استفاده کردی، خلاقیت هایی که بروز دادی و یا حتی از دیگران دیدی ، انسان هایی که مخرب پیشرفت تو بودن و بدون اینکه تو متوجه باشی کائنات اونارو به نفع تو تغییر داده و یا خودبخود مسیرشون از تو جدا شده و منافع مالی و معنوی زیادی که تا همون نقطه بهشون رسیدی و و و ….) همین که وجودت سرشار حس شکرگزاری از این داشته ها میشه ناگهان در آسانسور باز میشه (حل مسئله) و تو بعد از وارد شدن تازه متوجه میشی که این درِ بسته آسانسور بوده برای بهتر شدن کارهای خودت! و من تو این مدت بارها اینو دیدم و برام پیش اومده! با مسئله ای در کارم مواجه شدم و اولش جا می خوردم حتی ناراحت هم شدم اما همین که افسار ذهنم رو به دست گرفتم و سعی کردم فقط قانون دان نباشم و بلکه به قانون عمل کنم، کائنات عجیب من رو سورپرایز کرده و می دیدم اون چیزی که فکر می کردم مانع کارم هست نه تنها مانع نبوده بلکه یک سکوی پیشرفت بوده برام! اینارو نمیگم که قشنگ حرف زده باشم! حقیقتاً تجربه کردم و وقتی برمی گردم به کسب و کار خودم نگاه می کنم و روزهای قبل و بعدِ اون “آسانسور😉” رو با هم مقایسه می کنم خودم مبهوت میشم که خدااااااااایا آخه تو چقدددددددر بنده هات رو دوست داااااری!!! آخه تو چقدددددر به فکر راحتی شون هستی! دلبرااااااا ! حقّا که تو “لیلی” ای هستی که خود “مجنون” تری!!!!!!!!
معشوقی هستی که خود عااااااشق تری! معشوقان همه عشوه گری و خنیاگری دانند! اما تو ناز می خری و رفع نیااااز می کنی!
و در آخر باز هم می رسم به ❤خدایی❤ که “از رگ گردن به من نزدیک تر است…”
شاااااااااد و سلاااااااامت و ثررررروتمند باشید…. ❤❤❤💋💋💋