این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خدا سلام به استاد عزیز ومریم گرامی و دوستان سایت
بحث ابراهیم خلیل الله کسی که خداوند اون رو خیلی دوست داره بخاطر ایمان و تسلیمش
استاد من هم هنوز احساس میکنم نه ایمان خوب دارم و نه تسلیم شدن در برابر خداوند
استاد شما میگفتید برید قران رو بخونید داستان پیامبران رو من چند روز پیش رفتم کتابخونه کتاب تفسیر نور رو گرفتم اما میخاستم از اخر قران شروع کنم بخوندن ولی تفسیر اخر رو نداشتن اونجا به خدا گفتم خودت بگو تفسیر چه سوره های رو بردارم که جلد ششم یوسف رعد ابراهیم حجر نحل رو اوردم خونه وقتی این فایلو گوش دادم رفتم قرانم رو بردارم بخونم یک حسی بهم گفت تفسیر بردارتا اون لحظه فکرشو هم نمیکردم سوره ابراهیم هم داخلش باشه رفتم کتاب رو برداشتم موندم دیدم تفسیر سوره ابراهیم هست شروع کردم به خوندن تا به این ایه ۱۲ رسیدم تفسیر ش این بود
خدایی که هدایت کردحمایت هم میکند پس تنها بر او توکل کنیم
لازمه پیمودن راه خدا تحمل سختی هاست
هم باید برخدا توکل کرد هم باید دربرابر مخالفان صبر و مقاومت کرد
چقدر تفسیر این ایه بهم ارامش داد یعنی درراه خدا بودن سختی هم هست وباید تحمل وصبر کرد
امروز دچار یک تضاد شدم اولش حالم بد شد بعد اومدم فکرمو عوض کردم توفکربودم ایه ای که صبح خونده بودم توی فکرم اومد
که شیطان میگوید مرا سرزنش نکنید من جز وسوسه ودعوت کاری نداشتم انحراف از خود شما بود با ترستون ناراحتیتون
تسلط نداشتن شیطان بر انسان هم مورد تایید خداوند هست وهم خود شیطان به ان اقرار دارد خداوند میگوید تو بر بندگان خالص من تسلطی نداری (۲۲)سوره ابراهیم
موقعی که این ایه بذهنم اومد که شیطان هم میگوید تو با ترس و بی ایمانی به سوی من اومدی فهمیدم نجوا شیطان هست و تونستم به لطف الله حالم رو خوب کنم و از تضاد بیرون بیام
حالا هم میخام از این بعد سعی ای بیشتری کنم تا به این نیرو بیشتر تکیه کنم خدای خوبم کمکم کن هم به من و هم به عزیزان سایت ودوستان گرامی واستاد ارجمند تا به ایمان قوی مانند ابراهیم خلیل دست پیدا کنیم
با سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان همراه در این مسیر زیبا و قشنگ
ابراهیم خلیل الله
همه ی ما در مورد خدا حرف میزنیم خدا در مورد ابراهیم
واقعا چی باید بگم من
چطور یه انسان به این درجه رسیده آخه چقدر خدارو باور کرده چه جوری به خدا نگاه کرده
به خدا هر کاری که حضرت ابراهیم انجام داده رو الان هر کی انجام بده و بقیه ببینن همه بدون استثنا میگن این دیونه شده این چیزی زده
نمیدونن که بابا راه همینه که ابراهیم رفته ما داریم اشتباه میریم
تا کی میخایم سر هر نماز سوره حمد رو بخونیم بدون اینکه به معنیش فکر کنیم تا کی میخایم بگیم خدایا مارو به راه راست هدایت کن ولی وقتی که تو عمل قرار میگیریم گوش به حرف شیطان هستیم
تا کی شرک تا کی بی ایمانی تا کی این زندگی ادامه داره
خدایا مارو ببخش تو مارو اشرف مخلوقات قرار دادی ولی ما همش شرک میورزیم ولی ما زود کم میاریم زود تسلیم همه چیز میشیم غیر از تسلیم تو
رو حرف همه حساب میکنیم غیر از حرف تو ، با اینکه خودت تو قرآن گفتی که خدا خلف وعده عمل نمیکنه
خدایا مارو ببخش بهخاطر تمام ظلمهایی که به خودمون کردیم
خدا ایمان مارو قوی کن کمک کن بیشتر بهت اعتماد کنیم خودت مارو هدایت کن
ما که خودمون هیچی حالیمون نیست فقط لاف میزنیم که ما فلان و همدان
خودت دست مارو بگیر به خدا که دیگه خسته شدیم از این بی ایمانی و شرک از اینکه حرف میزنیم ولی موقع عمل جا میزنیم کم میاریم
خوب درکت نکردیم به اندازه کوچکترین مولکول هم تورو نفهمیدیم خدا من به هر خیری از تو فقیرم
من محتاج توام من به کمکت نیاز دارم من بدون تو هیچی نیستم
هر آنچه که دارم از آن توست
تو که رحمانی تو که رحیمی تو که بینیازی از خلق و خلایق به تو محتاج ای وهاب ای رزاق ای فرمانروای کل کیهان ای دانا و توانا ای برازنده ستایش ای تمام چیزای زیبا ای تمام نعمتها ای فراوانی مطلق ای قادر مطلق ای منزه و پاک ای تمام چیزای خوب و عالی
خسته شدم از بس تقلا کردم و زور زدم ازت میخام که خودت فرمان زندگی من رو بدست بگیری ما فقط میریم تو در دیوار تو که فرمانروایی تو که مسیر هموار رو میدونی تو که بیشتر از خودمون یا هر کس دیگه ای برامون خیر و فراوانی میخوای خودت کمکم کن خودت منو ببر من دیگه خسته شدم از بس پارو زدم از بس که مسیر اشتباه رفتم
کمک کن که خودم رو از همه چی خلاص کنم و مثل ابراهیم خودم رو به تو بسپارم و کارای منو خودت انجام بده
خدایا خودم همه کس و همه چیزم را به دست تو میسپارم هر آنچه که خیر و خوب است برایم انجام بده
خدایا به خاطر تمام نعمتهایی که بهم داده ای ازت سپاسگزارم و بابت تمام شرکهایی که داشتم ازت طلب بخشش میکنم
خدایا شکرت که بهم فرصت دادی تا این کامنت رو بنویسم
از تمام دوستانی که کامنت میذارن و کامنت ها رو میخونن سپاسگزارم
کامنت شما در حالی مطالعه کردم که منتظر تست پذیرش دخترم در کلاس اول ابتدایی هستم
منقلب شدم اشک در چشمان نشست وقتی که خوندم
تو که رحمانی تو که رحیمی تو که بینیازی از خلق و خلایق به تو محتاج ای وهاب ای رزاق ای فرمانروای کل کیهان ای دانا و توانا ای برازنده ستایش ای تمام چیزای زیبا ای تمام نعمتها ای فراوانی مطلق ای قادر مطلق ای منزه و پاک ای تمام چیزای خوب و عالی
خدای من ازت ممنون و سپاسگزارم که من رو به این مکان مقدس هدایت کردی
سپاسگزارم که میخواهی در این سرای هستی تمام هستیم باشی
و من با نادانی خودم جلوی این کار رو میگیرم خدایا کمکم کن که تا بتوانم درک کنم آنچه را که به من عطا کرده ای
سپاس از شما دوست عزیز که خال قشنگت رو با ما به اشتراک گذاشتی
سلام به تمام دوستان عزیزبخصوص استاد وخانم شایسته عزیز
بسیار کار زیبا وجالبی کردید با مرور بر فایلهای قدیمی تر چقدر خوب وپسندیده هست کارتون زیبا با این کار من دوباره میرم وفایل مورد نظر را دانلود کرده وگوش میدم وچقدر برام مفید بود خیلی ممنون از کا زیباتون
سلام امروز روز سوم چالش خانم شایسته عزیز رو گوش کردم . در این سه روز خیلی روی خودم کار کردم و بی نهایت جواب دیدم و به ارامش رسیدم و این راه را ادامه میدم خیلی خوشحالم و برای همگی ارزوی موفقیت و سلامتی و خیر و برکت دارم. خدای مهربانم را شکر میکنم . سپاسگزارم که مرا همراه شما عزیزان کرد . من دیگر وابسته نیستم قضاوت نمیکنم توقع ندارم میبخشم و انسانها و رفتارشان را درک میکنم خدا رو شکر میکنم به خاطر سلامتی و خوشحالی و ثرمت و برکت فراوان در زندگیم ممنونم از همگی
خدا رو شکر که در مداری قرار گرفتم که همچین آگاهیهایی به من از طرف استاد داده میشه. من هیچ وقت راجع به پیامری مثل حضرت ابراهیم اینجوری فکر نکرده بودم. قبلا وقتی قرآن میخوندم هدف فقط این بود که قرآن خونده باشم !!!!! ولی تو این مدنی که با سایت استاد آشنا شدم سعی میکنم که اگر ی آیه هم میخونم با درک باشه نه صرف خواندن.
سلام خدمت خانواده عزیزعباس منش و استاد عزیزم من خیلی اتفاقی امروز این فایل گوش دادم خیلی جلب بود وجالب تر اینکه فردا عید قربان این عید به همه دوستان تبریک میگم .این دومین نوشته من در سایت است خیلی خوشحالم میتونم ترس کنار بگذارم .تغییر روز به روز حس میکنم ومیبینم اطرافیانم هم تایید میکنن .خیلی دوست دارم خدای ابراهیم خدایی که خالق این دنیا وهمه زیبایی ها است بهتر وکاملتر بشناسم ..از استاد تشکر فراوان میکنم دارم از فایلهای رایگان استفاده میکنم ودر پناه خدا به جلو حرکت میکنم پیش بسوی خوشبختی….این چند بیت تقدیم به همه خانواده عزیزعباس منش
به نام الله یکتا.روز سوم سفرنامه: خدایا شکرت امروز با دیدن این فایل روزهایی رو یادم آورد که چیزی رو میخواستم و میگفتم خدایا خودت درستش کن من نمیدونم چجوری فقط درستش کن و آرامشی عجیب داشتم و کارم به طرز عجیب و قریبی و از راهی که حتی به ذهنم خطور نمیکرد درست میشد و بعد رفتم کامنت دوستان رو خوندم و اشک از چشمام سرازیر شد.چقدر حس خوبیه توکل کردن به خداوند و ایمانی که در عمل باشه.
آگاهی های این فایل ذهن منو روز ها و روز ها میتونه مشغول خودش بکنه،میتونه کاری کنه روز ها و روز ها بهش فکر کنم،این اگاهی ها به شدت منو احساساتی میکنه…
عشق حقیقی،ایمان و تسلیم بودن را باید از ابراهیم آموخت
شخصیت هایی اینچنین تسلیم امر پروردگار بودن و ایمان داشتند به او چه نتایجی گرفته اند که یکی از اون ها همین ماندگاریشون در تاریخ برای هزاران سال هست.اینکه بعد از هزاران سال هنوز باشی و یک الگو باشی برای یک جامعه
تسلیم بودن امام حسین دقیقا به من اطمینان میده،پیرو آیین ابراهیم بودن یعنی چه؟اینکه تسلیم امر الله بودن چیه؟
اینکه خودت،همسر،فرزند،برادرت را قربانی راه او کنی،تا این اندازه تسلیم بودن او چه فرکانس الهی بالایی دارد که از آنجا بسیار دوریم…
آگاهی های این جلسه منو یاد بیتی از مولانا میندازه:
“خُنُک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش،بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر”
مولانا خودش این راه رو رفت (مولانا شخصیت بزرگی داشت میان علما،پادشاهان و … عالم بوده،میان همه یک فرد خاصی بوده )اما هنگام دیدار با شمس،شمس با او حرفی زد که مولانا تمام گذشته ی خودش رو فراموش کرد و تسلیم شدن رو یاد گرفت (مولانا:”زاهد کشوری بُدم،صاحب منبری بُدم،کرد قضا دل مرا،عاشق و کف زنان تو”) و همه میبینیم که مولانا چقدر در تاریخ ماندگار شد و حتی چقدر با دیگر شاعران متفاوته،چقدر اشعارش توحیدی تره و…
امیدوارم بتونیم پیرو حقیقی آیین ابراهیم باشیم
سپاسگزارم از خداوند بابت اینکه این اگاهی ها را از زبان استاد عباسمنش عزیز جاری کرد
سپاسگزارم از خداوند بابت این طبیعت بینظیری تو تصویر هست،صدای جیرجیرک ها،حجم سبزی چمن ها و درخت ها منو یاد باغ خودمون میندازه که چند هفته ای اونجا بودم و واقعا تجربه ای متفاوت از قبل رو اونجا داشتم (بعد از دیدن سریال زندگی در بهشت) که امیدوارم تجربیات شگفت انگیزم رو بزودی باهاتون به اشتراک بگذارم
گام به گام اومدم جلو از مقدمه اومدیم تا روز سوم که در مورد توحیدی بودن ابراهیم سخن گفته شده.
که اونجایی که من روی خدا حساب باز کردم خداوند راه رو برام باز کرده ولی منه مشرک بارها و بارها تو دام افتادم و بدبخت شدم..
اهاااااا اینو بگم.. اقا بار اولی که من رفتم تهران خب خیلی دستپاچه شده بودم و اینا و خداوند هم داشت هدایتم میکرد با نشونه ها که پسررررر اون ایده رو اجرا کن..حتی قشنگ به طرق مختلف داشت نشونم میداد که قدم به قدم چطور اجراش کنم…
و از یه جایی من متوجه شدم که دگ الهامات و نشونه ها قطع شدن ..مدا ها فکر کردم که جه عاملی باعث شد ک دگ خداوند نشونه هاش رو بهم نمیده و الهامات قطع شدن..
بعد از مدت ها فکر کردن متوجه شدم اون روزی که من توی خوابگاه بودم و به یکی زنگ زدم با ناراحتی گفتم یه راهی به من نشون بده…
یعنی من در اون لحظه دست رد به هدایت خداوند زدم و دست به دامن دیگران شدم..
از اون موقع به بعد دیگه الهامات هم انگار قطع شدن…
خداوند داشت حمایتم میکرد خیلی واضح ولی من اینجا اشتباه کردم و برگشتم شهرستان و کار خراب شد در یک قدمی موفقیت..
بازم یه بار دیگه این اتفاق به یه صورت دگ اتفاق افتاد…
یعنی من کلی جسارت به خرج میدادم ولی لحظه ی اخر کار خراب میشد.
دلیش عدم تکامل، ضعف های شخصیتی و ضعف اعتماد به نفس و خدای مهربون داشت من رو هدایت میکرد حتی وقتی که خیلی چون تنها بودم ترسیده بودم داشت هدایتم میکرد و من دست رد زدم به هدایت و از بقیه کمک خواستم..
پس خدا نمیگه که چرا ترسیدی.. میگه حتی وقتیم ترسیدی من هواتو دارم به شرط اینکه رو من حساب کنی نه بقیه..
میگه من قانونم اینه نمیتونم تخطی کنم از خودم…
مشرک شدم و در زندان خودم حبس شدم…
میدونی چجوریه؟
فایلا رو که مینویسسی یه جایی به یه درکی میرسی یهو یه ندایی بهت میگه خبببب حالا به خطاهات پی بزدی؟؟؟؟
دیدی اون وقت گوش به من ندادی؟؟؟ ا
دیدی به خودت آسیب زدی؟؟
بهت میگه دیدی، دیدی رو بقیه حساب باز کردی و ازونا کمک خواستی و برگشتن بهت گفتن از ما توقعی نداشته باش و بهت پشت کردن؟؟؟
اینا نتیجه شرکه…
همه ی این تجارب و درس ها به ادم میفهمونه که قانون، قانونه…
بنام خدا سلام به استاد عزیز ومریم گرامی و دوستان سایت
بحث ابراهیم خلیل الله کسی که خداوند اون رو خیلی دوست داره بخاطر ایمان و تسلیمش
استاد من هم هنوز احساس میکنم نه ایمان خوب دارم و نه تسلیم شدن در برابر خداوند
استاد شما میگفتید برید قران رو بخونید داستان پیامبران رو من چند روز پیش رفتم کتابخونه کتاب تفسیر نور رو گرفتم اما میخاستم از اخر قران شروع کنم بخوندن ولی تفسیر اخر رو نداشتن اونجا به خدا گفتم خودت بگو تفسیر چه سوره های رو بردارم که جلد ششم یوسف رعد ابراهیم حجر نحل رو اوردم خونه وقتی این فایلو گوش دادم رفتم قرانم رو بردارم بخونم یک حسی بهم گفت تفسیر بردارتا اون لحظه فکرشو هم نمیکردم سوره ابراهیم هم داخلش باشه رفتم کتاب رو برداشتم موندم دیدم تفسیر سوره ابراهیم هست شروع کردم به خوندن تا به این ایه ۱۲ رسیدم تفسیر ش این بود
خدایی که هدایت کردحمایت هم میکند پس تنها بر او توکل کنیم
لازمه پیمودن راه خدا تحمل سختی هاست
هم باید برخدا توکل کرد هم باید دربرابر مخالفان صبر و مقاومت کرد
چقدر تفسیر این ایه بهم ارامش داد یعنی درراه خدا بودن سختی هم هست وباید تحمل وصبر کرد
امروز دچار یک تضاد شدم اولش حالم بد شد بعد اومدم فکرمو عوض کردم توفکربودم ایه ای که صبح خونده بودم توی فکرم اومد
که شیطان میگوید مرا سرزنش نکنید من جز وسوسه ودعوت کاری نداشتم انحراف از خود شما بود با ترستون ناراحتیتون
تسلط نداشتن شیطان بر انسان هم مورد تایید خداوند هست وهم خود شیطان به ان اقرار دارد خداوند میگوید تو بر بندگان خالص من تسلطی نداری (۲۲)سوره ابراهیم
موقعی که این ایه بذهنم اومد که شیطان هم میگوید تو با ترس و بی ایمانی به سوی من اومدی فهمیدم نجوا شیطان هست و تونستم به لطف الله حالم رو خوب کنم و از تضاد بیرون بیام
حالا هم میخام از این بعد سعی ای بیشتری کنم تا به این نیرو بیشتر تکیه کنم خدای خوبم کمکم کن هم به من و هم به عزیزان سایت ودوستان گرامی واستاد ارجمند تا به ایمان قوی مانند ابراهیم خلیل دست پیدا کنیم
به نام خداوند فراوانی ها
با سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان همراه در این مسیر زیبا و قشنگ
ابراهیم خلیل الله
همه ی ما در مورد خدا حرف میزنیم خدا در مورد ابراهیم
واقعا چی باید بگم من
چطور یه انسان به این درجه رسیده آخه چقدر خدارو باور کرده چه جوری به خدا نگاه کرده
به خدا هر کاری که حضرت ابراهیم انجام داده رو الان هر کی انجام بده و بقیه ببینن همه بدون استثنا میگن این دیونه شده این چیزی زده
نمیدونن که بابا راه همینه که ابراهیم رفته ما داریم اشتباه میریم
تا کی میخایم سر هر نماز سوره حمد رو بخونیم بدون اینکه به معنیش فکر کنیم تا کی میخایم بگیم خدایا مارو به راه راست هدایت کن ولی وقتی که تو عمل قرار میگیریم گوش به حرف شیطان هستیم
تا کی شرک تا کی بی ایمانی تا کی این زندگی ادامه داره
خدایا مارو ببخش تو مارو اشرف مخلوقات قرار دادی ولی ما همش شرک میورزیم ولی ما زود کم میاریم زود تسلیم همه چیز میشیم غیر از تسلیم تو
رو حرف همه حساب میکنیم غیر از حرف تو ، با اینکه خودت تو قرآن گفتی که خدا خلف وعده عمل نمیکنه
خدایا مارو ببخش بهخاطر تمام ظلمهایی که به خودمون کردیم
خدا ایمان مارو قوی کن کمک کن بیشتر بهت اعتماد کنیم خودت مارو هدایت کن
ما که خودمون هیچی حالیمون نیست فقط لاف میزنیم که ما فلان و همدان
خودت دست مارو بگیر به خدا که دیگه خسته شدیم از این بی ایمانی و شرک از اینکه حرف میزنیم ولی موقع عمل جا میزنیم کم میاریم
خوب درکت نکردیم به اندازه کوچکترین مولکول هم تورو نفهمیدیم خدا من به هر خیری از تو فقیرم
من محتاج توام من به کمکت نیاز دارم من بدون تو هیچی نیستم
هر آنچه که دارم از آن توست
تو که رحمانی تو که رحیمی تو که بینیازی از خلق و خلایق به تو محتاج ای وهاب ای رزاق ای فرمانروای کل کیهان ای دانا و توانا ای برازنده ستایش ای تمام چیزای زیبا ای تمام نعمتها ای فراوانی مطلق ای قادر مطلق ای منزه و پاک ای تمام چیزای خوب و عالی
خسته شدم از بس تقلا کردم و زور زدم ازت میخام که خودت فرمان زندگی من رو بدست بگیری ما فقط میریم تو در دیوار تو که فرمانروایی تو که مسیر هموار رو میدونی تو که بیشتر از خودمون یا هر کس دیگه ای برامون خیر و فراوانی میخوای خودت کمکم کن خودت منو ببر من دیگه خسته شدم از بس پارو زدم از بس که مسیر اشتباه رفتم
کمک کن که خودم رو از همه چی خلاص کنم و مثل ابراهیم خودم رو به تو بسپارم و کارای منو خودت انجام بده
خدایا خودم همه کس و همه چیزم را به دست تو میسپارم هر آنچه که خیر و خوب است برایم انجام بده
خدایا به خاطر تمام نعمتهایی که بهم داده ای ازت سپاسگزارم و بابت تمام شرکهایی که داشتم ازت طلب بخشش میکنم
خدایا شکرت که بهم فرصت دادی تا این کامنت رو بنویسم
از تمام دوستانی که کامنت میذارن و کامنت ها رو میخونن سپاسگزارم
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
سلام دوست عزیز
به شما تبریک میگم از میزان درکی که از خدای رب العالمین داری .
خدایا شکرت که هدایتمون میکنه.
خدا همواره در حال اجابت کردن درخواست ما هست نگران نباش خودت رو بسپار به خدا
تا به جاده ای زیبا و پر از نعمت هدایت بشی که سوت زنان در حال دریافت نعمت ها باشی.
به زودی نتیجه سپردن خودت رو به الله مهربان میبینی.
وقتی کامنتت رو خواندم اینو به دلم اومد و خواستم بهت این نوید رو بدم.
در پناه خدای مهربان شاد و سربلند باشید
سلام
کامنت شما در حالی مطالعه کردم که منتظر تست پذیرش دخترم در کلاس اول ابتدایی هستم
منقلب شدم اشک در چشمان نشست وقتی که خوندم
تو که رحمانی تو که رحیمی تو که بینیازی از خلق و خلایق به تو محتاج ای وهاب ای رزاق ای فرمانروای کل کیهان ای دانا و توانا ای برازنده ستایش ای تمام چیزای زیبا ای تمام نعمتها ای فراوانی مطلق ای قادر مطلق ای منزه و پاک ای تمام چیزای خوب و عالی
خدای من ازت ممنون و سپاسگزارم که من رو به این مکان مقدس هدایت کردی
سپاسگزارم که میخواهی در این سرای هستی تمام هستیم باشی
و من با نادانی خودم جلوی این کار رو میگیرم خدایا کمکم کن که تا بتوانم درک کنم آنچه را که به من عطا کرده ای
سپاس از شما دوست عزیز که خال قشنگت رو با ما به اشتراک گذاشتی
سپاس از استاد عزیزم
سپاس از خودم سپاس از خدای مهربان
سپاس سپاس
سلام به تمام دوستان عزیزبخصوص استاد وخانم شایسته عزیز
بسیار کار زیبا وجالبی کردید با مرور بر فایلهای قدیمی تر چقدر خوب وپسندیده هست کارتون زیبا با این کار من دوباره میرم وفایل مورد نظر را دانلود کرده وگوش میدم وچقدر برام مفید بود خیلی ممنون از کا زیباتون
آروزی موفقیت برای تمام دوستان وخودم
سلام خانم شایسته عزیز
من این فایل استاد رو دیده بودم ولی به کلی فراموش کرده بودم. ممنون از این یادآوری به موقعتون. امشب در شرایطی بودم که واقعا بهش نیاز داشتم.
از وقتی با آموزه های بی نظیر استاد آشنا شدم، حال خوبم رو با یک دنیا عوض نمیکنم.
ممنون
سلام امروز روز سوم چالش خانم شایسته عزیز رو گوش کردم . در این سه روز خیلی روی خودم کار کردم و بی نهایت جواب دیدم و به ارامش رسیدم و این راه را ادامه میدم خیلی خوشحالم و برای همگی ارزوی موفقیت و سلامتی و خیر و برکت دارم. خدای مهربانم را شکر میکنم . سپاسگزارم که مرا همراه شما عزیزان کرد . من دیگر وابسته نیستم قضاوت نمیکنم توقع ندارم میبخشم و انسانها و رفتارشان را درک میکنم خدا رو شکر میکنم به خاطر سلامتی و خوشحالی و ثرمت و برکت فراوان در زندگیم ممنونم از همگی
خدا رو شکر که در مداری قرار گرفتم که همچین آگاهیهایی به من از طرف استاد داده میشه. من هیچ وقت راجع به پیامری مثل حضرت ابراهیم اینجوری فکر نکرده بودم. قبلا وقتی قرآن میخوندم هدف فقط این بود که قرآن خونده باشم !!!!! ولی تو این مدنی که با سایت استاد آشنا شدم سعی میکنم که اگر ی آیه هم میخونم با درک باشه نه صرف خواندن.
سلام خدمت خانواده عزیزعباس منش و استاد عزیزم من خیلی اتفاقی امروز این فایل گوش دادم خیلی جلب بود وجالب تر اینکه فردا عید قربان این عید به همه دوستان تبریک میگم .این دومین نوشته من در سایت است خیلی خوشحالم میتونم ترس کنار بگذارم .تغییر روز به روز حس میکنم ومیبینم اطرافیانم هم تایید میکنن .خیلی دوست دارم خدای ابراهیم خدایی که خالق این دنیا وهمه زیبایی ها است بهتر وکاملتر بشناسم ..از استاد تشکر فراوان میکنم دارم از فایلهای رایگان استفاده میکنم ودر پناه خدا به جلو حرکت میکنم پیش بسوی خوشبختی….این چند بیت تقدیم به همه خانواده عزیزعباس منش
با من از سایه نگو خورشید فردا مال ماست
تو که باور کنی عشق یه دنیا مال ماست
دست به دست من بده پای به پای من بیا
بخون امروز مال عشق بگو فردا مال ماست
در آغوش خدا ..
به نام الله یکتا.روز سوم سفرنامه: خدایا شکرت امروز با دیدن این فایل روزهایی رو یادم آورد که چیزی رو میخواستم و میگفتم خدایا خودت درستش کن من نمیدونم چجوری فقط درستش کن و آرامشی عجیب داشتم و کارم به طرز عجیب و قریبی و از راهی که حتی به ذهنم خطور نمیکرد درست میشد و بعد رفتم کامنت دوستان رو خوندم و اشک از چشمام سرازیر شد.چقدر حس خوبیه توکل کردن به خداوند و ایمانی که در عمل باشه.
به نام فرمانروای هستی
آگاهی های این فایل ذهن منو روز ها و روز ها میتونه مشغول خودش بکنه،میتونه کاری کنه روز ها و روز ها بهش فکر کنم،این اگاهی ها به شدت منو احساساتی میکنه…
عشق حقیقی،ایمان و تسلیم بودن را باید از ابراهیم آموخت
شخصیت هایی اینچنین تسلیم امر پروردگار بودن و ایمان داشتند به او چه نتایجی گرفته اند که یکی از اون ها همین ماندگاریشون در تاریخ برای هزاران سال هست.اینکه بعد از هزاران سال هنوز باشی و یک الگو باشی برای یک جامعه
تسلیم بودن امام حسین دقیقا به من اطمینان میده،پیرو آیین ابراهیم بودن یعنی چه؟اینکه تسلیم امر الله بودن چیه؟
اینکه خودت،همسر،فرزند،برادرت را قربانی راه او کنی،تا این اندازه تسلیم بودن او چه فرکانس الهی بالایی دارد که از آنجا بسیار دوریم…
آگاهی های این جلسه منو یاد بیتی از مولانا میندازه:
“خُنُک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش،بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر”
مولانا خودش این راه رو رفت (مولانا شخصیت بزرگی داشت میان علما،پادشاهان و … عالم بوده،میان همه یک فرد خاصی بوده )اما هنگام دیدار با شمس،شمس با او حرفی زد که مولانا تمام گذشته ی خودش رو فراموش کرد و تسلیم شدن رو یاد گرفت (مولانا:”زاهد کشوری بُدم،صاحب منبری بُدم،کرد قضا دل مرا،عاشق و کف زنان تو”) و همه میبینیم که مولانا چقدر در تاریخ ماندگار شد و حتی چقدر با دیگر شاعران متفاوته،چقدر اشعارش توحیدی تره و…
امیدوارم بتونیم پیرو حقیقی آیین ابراهیم باشیم
سپاسگزارم از خداوند بابت اینکه این اگاهی ها را از زبان استاد عباسمنش عزیز جاری کرد
سپاسگزارم از خداوند بابت این طبیعت بینظیری تو تصویر هست،صدای جیرجیرک ها،حجم سبزی چمن ها و درخت ها منو یاد باغ خودمون میندازه که چند هفته ای اونجا بودم و واقعا تجربه ای متفاوت از قبل رو اونجا داشتم (بعد از دیدن سریال زندگی در بهشت) که امیدوارم تجربیات شگفت انگیزم رو بزودی باهاتون به اشتراک بگذارم
سلام..
سومین روز تحول زندگی من.
🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️🏃♂️
گام به گام اومدم جلو از مقدمه اومدیم تا روز سوم که در مورد توحیدی بودن ابراهیم سخن گفته شده.
که اونجایی که من روی خدا حساب باز کردم خداوند راه رو برام باز کرده ولی منه مشرک بارها و بارها تو دام افتادم و بدبخت شدم..
اهاااااا اینو بگم.. اقا بار اولی که من رفتم تهران خب خیلی دستپاچه شده بودم و اینا و خداوند هم داشت هدایتم میکرد با نشونه ها که پسررررر اون ایده رو اجرا کن..حتی قشنگ به طرق مختلف داشت نشونم میداد که قدم به قدم چطور اجراش کنم…
و از یه جایی من متوجه شدم که دگ الهامات و نشونه ها قطع شدن ..مدا ها فکر کردم که جه عاملی باعث شد ک دگ خداوند نشونه هاش رو بهم نمیده و الهامات قطع شدن..
بعد از مدت ها فکر کردن متوجه شدم اون روزی که من توی خوابگاه بودم و به یکی زنگ زدم با ناراحتی گفتم یه راهی به من نشون بده…
یعنی من در اون لحظه دست رد به هدایت خداوند زدم و دست به دامن دیگران شدم..
از اون موقع به بعد دیگه الهامات هم انگار قطع شدن…
خداوند داشت حمایتم میکرد خیلی واضح ولی من اینجا اشتباه کردم و برگشتم شهرستان و کار خراب شد در یک قدمی موفقیت..
بازم یه بار دیگه این اتفاق به یه صورت دگ اتفاق افتاد…
یعنی من کلی جسارت به خرج میدادم ولی لحظه ی اخر کار خراب میشد.
دلیش عدم تکامل، ضعف های شخصیتی و ضعف اعتماد به نفس و خدای مهربون داشت من رو هدایت میکرد حتی وقتی که خیلی چون تنها بودم ترسیده بودم داشت هدایتم میکرد و من دست رد زدم به هدایت و از بقیه کمک خواستم..
پس خدا نمیگه که چرا ترسیدی.. میگه حتی وقتیم ترسیدی من هواتو دارم به شرط اینکه رو من حساب کنی نه بقیه..
میگه من قانونم اینه نمیتونم تخطی کنم از خودم…
مشرک شدم و در زندان خودم حبس شدم…
میدونی چجوریه؟
فایلا رو که مینویسسی یه جایی به یه درکی میرسی یهو یه ندایی بهت میگه خبببب حالا به خطاهات پی بزدی؟؟؟؟
دیدی اون وقت گوش به من ندادی؟؟؟ ا
دیدی به خودت آسیب زدی؟؟
بهت میگه دیدی، دیدی رو بقیه حساب باز کردی و ازونا کمک خواستی و برگشتن بهت گفتن از ما توقعی نداشته باش و بهت پشت کردن؟؟؟
اینا نتیجه شرکه…
همه ی این تجارب و درس ها به ادم میفهمونه که قانون، قانونه…
نتیجش مسخره شدن توسط بقیس تو روزای سخت…
نتیجش میشه مشکلات و دردسر….