این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خداروصد هزار بار شکر که باز هم تونستم بیام و بنویسم
سلام استاد عزیزم مریم جونم و همسفرهای عزیزم 🌹
اعتماد به خدا یعنی تسلیم خدا بودن
تسلیم خدا بودن یعنی اجازه بدیم خدا از بی نهایت طریق از زبون یه آدم ، حتی یه بچه ، یه شرایط یه احساس ، دیدن یه صحنه ، خوندن یه متن ، نشانه ی روزمون توی سایت …. و بی نهایت طریق بهمون بگه چیکار کنیم ، کجا بریم ، چی بگیم ، چی بپوشیم چی بخوریم
و اینکه اعتماد کنیم به خدا کارهارو برامون راحت میکنه راه هارو نزدیک میکنه و مسیر رو لذت بخش میکنه و تا میتونه زیباییی هارو نشونمون میده
تسلیمم در مقابل خدا چون من واقعا هیچی نمیدونم ، من ناآگاهم ، من ضعیفم در مقابل خدا . و تنها اون میدونه اون میتونه و اونه که به بهترین شکل نشونم میده
وقتی به رب اعتماد میکنی در لحظه لحظه زندگی حضور داری چون نه ترسی از اینده و نه گذشته داری
هر انچه لازم باشه انجام بدی خدا بهت میگه و چون اعتماد و توکل کردی پس مطمئنی درست ترین کارو کردی و این باعث میشه بیشتر و بیشتر هدایتت کنه
وقتی اعتماد میکنی به خدا ، تو همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب و بین افراد مناسب هستی
روزایی که خیلی به خدا نزدیک میشم و روی خودم کار میکنم و اون روزهایی که میگم خدایا توکل میکنم به تو … انقدر همه چیز قشنگ کنار هم چیده میشه برام که گاهی نجوای شیطانی میاد و میگه پس اراده خودت چی ؟؟؟ یعنی این طبیعیه !؟ اگه کارت اشتباه باشه چی ؟ نکنه از تنبلی ذهنته !! و این حرفا …….
اونجاست که باید به یاد بیارم من امروز صبح به روحم غذا دادم به منبع متصل شدم و این طبیعی هست که وقتی گوش میدم به الهامات پس کارها راحت و زود و لذت بخش پیش میره برام
من گوش میدم عمل میکنم و این نتیجه طبیعیه ❤️🥺
من یه میکاپ ارتیستم ،، خیلی برام پیش اومده مثلا یه هنرجو یا مشتری میاد میگه (میشه من تایممو تغیر بدم و فلان ساعت بیام) نجوای شیطانی میگه نه چرا باید دیرتر بیاد تو استادشی و تو باید بگی کی بیاد کی بره هیچ استثنایی هم نباید باشه ولی به یاد میارم که من زمان بندی هارو سپردم به خدا ، و بعد میدونید چی میشه یهوو میبینم که دقیقا توی تایمی که جا به جا کردیم یه مشتری دیگه قرار بود بیاد که نکاتی رو توی کار باهاش تجربه کنم که قراره به هنرجوم یاد بدم …. نکاتی که اگر تجربه نمیکردم اشتباه اموزشش میدادم
سپاسگزارم استاد عزیز ک انقد راه درست رو به ما نشون میدید…
خدایا شکرت هر لحظه تو مسیرت هدایت میشم..هر وقت خودمون رو به تو سپردیم و با تو حرف زدیم آرام آرام میشیم…قرآنت رو میخونیم آرامش میگیریم…این مشخص هست ک عشق ناب دو طرفه هست…خودت هم با ما حرف میزنی کنارمون هستی…
خدایا کمک کن تو مسیر خودت و رسولانت حرکت کنیم..
خیلی دوست دارم یکتاپرست بی قید و شرط باشم…
خدایا کمک کن ک همیشه آرام باشم دستان منو بگیر..تونسی ت نگه دار نزار از مسیرت بیرون بیام…
خدایا من تعهد میدم ک تسلیم خودت باشم برای بهترینها رو رقم بزن…خدایا کمک کن ک تسلیمت باشیم بدون قید و شرط آرام باشیم و خودمون بسپاریم به تو…
خدایا ما رو از مسیرت دور نکن کمک کن تا تو این مسیر بمونیم و به آرامش آسایش حال خوب ثروت بی انتها برسیم ..
خدایا سپاسگزارم بابت تمام نعمت هایی ک دادی خدایا شکرت ک همیشه هستی و هوامو داری…
خدایا دستانم رو تو دستانت نگه دار..من بنده ای هستم ک زود یادم میره ..کمک کن ک از مسیرت دور نشم کمک کن این آگاهی ها رو دریافت و تو زندگیم اجرا کنم..
واقعا من که حتی فکر کردن گذاشتن بچه در بیابان برام سخته و حاضرم جونمو برای فرزندانم بدم و به گفته استاد این حس حسی هست که خداوند در دل ما قرار داده حتی در دل حیوانات و به نظرم ایرادی به مادر نیست که عاشق فرزندانش باشه چون این حس حسی الهی هست که خداوند در ذات مادر نهادینه کرده تا بتونه به بهترین شکل ممکن و با عشق فرزندان خودشو بزرگ کنه
و به نظر من یکی از نعمتهای بزرگی که خداوند به ما داده که ازش لذت ببریم اینه که بزرگ شدن و پیشرفت فرزندمون ببینیم حتی با دندون در اوردنش کلی ذوق میکنیم و خوشحال میشیم با اولین قدمی که برمیداره تا راه بره با اولین کلامی که یاد میگیره و تکرار میکنه و خدارو هزاران بار شکر به خاطر چنین لذت و نعمت بزرگی که به من داده
خدای مهربونم هزاران بار شکر
من هنوز بچم کوچک و همیشه توی ذهنم هست که بتونم خوب بزرگش کنم تا روی پای خودش باشه و وابسته به من نباشه و امیدوارم که خدا بینهایت کمکم کنه
واقعا من چقدر تسلیم خدا هستم؟
و چقدر کلام خدارو اجرا میکنم؟
بیخود نبوده که ابراهیم دوردانه خدا بوده چون یک انسان کامل بوده
و البته خیلی روی خودم کار کردم و میکنم که توی زندگی اولویت اولم بچه ها نباشن و خودممم برای خودم مهم باشم و چند روز پیش به تضادی در مورد فرزندم بر خوردم و کامنت هم نوشتم که خداوندا من تسلیم خواسته تو هستم و راضیم به رضای خودت
و به نظرم این نتیجه کار کردن روی خودم هست که دارم روز به روز تسلیمتر به خداوند میشم و قدم برداشتن در مسیر خداوند برام مهمه
و یک نکته مهم در گفته های استاد اینه که تفاوت ادمهای موفق و ناموفق در ترس برای حرکت هست و ایمان نداشتن به خداوند که خدا راه رو برات باز میکنه تو حرکت کن و تسلیم خداوند باش و با ایمان به خدا محکم قدم بردار چون خداوند تو رو تنها نمیگذارد از تو حرکت از خداوند برکت
و به قول استاد هر وقت با توکل به خدا قدم برداری خدا به بهترین شکل مشکلتو حل میکنه و به ارامشی میرسی که قدمهاتو محکمتر برمیداری
خداوند بینهایت دست داره و حتما برای کمک به تو برات میفرسته چون خدا عاشق و حامی ادمی هست که تسلیمش باشه و با ایمان به خداحرکت میکنه
خداوندا کمکم کن تا منم به این حد از ایمان برسم که همیشه تسلیمت باشم و همیشه در حرکت باشم
با ایمان و امید به خودت ای مهربان خدای من
و هزاران هزار بار شکر به خاطر نعمتهای خوب و لذت بخشی که به من دادی و در این فایل به من یاد اوری کردی که من ثروتمندترین مادر دنیام شکر ای خدای خوبم و ممنون از استاد عزیز و خانم شایسته خوبم به خاطر این تلنگر و یاداوری🙏
همیشه توکل به خدا وعدل خداوند در همه زمان وقتی که احساسم خوب بوده نتیجه داده برای من و هر موقع. که من تونستم احساسمو با افکار مناسب خوب نگه دارم اتفاقات و معجزات الهی برای من رخ داده جوری که واقعا احساسم بهتر و بهتر شده و وقتی که به خدا اعتماد کنی از وجودت همه راه های درست به تو الهام میشه و توی بیشتر اوقات لازم نیست کاری کنی و همه جریانات نعمت براات اتفاق میوفته
با سلام و احترام به استاد عزیز، مریم عزیز و تمام دوستان هم فرکانسی ام
واقعا خدا رو سپاس از اینکه شرایطی راحت جور هست که من دیدگاهم را بنویسم. خدا رو سپاس
با توجه به صحبت های استاد واقعا زندگی خیبی راحت تر میتونه بشه که تسلیم واقعی خدا باشیم. میخوای هر قدمی برداری، فقط میگی خدایا من تسلیم تو هستم همه جوره، واقعا اگر قراره که این قدم به ضررم باشه، بهم نشون بده و اگر هم نه خودت من رو به بهترین راه و مسیر هدایتم کن ….
خداوندا من دوست دارم فقط تسلیم تو باشم. چون خیلی لذت بخش و آرامش بخش میشه زندگی. دلت گرم گرم هست. اصلا آب تو دلت تکان نمیخوره ….
به قول استاد نشانه تسلیم واقعی بودن به خدا، نشانه داشتم توکل کامل به خدا … داشتن احساس و حال خوب هست تو شرایط … اون موقع هست که میتونی بفهمی آیا تونستی تا حد زیادی تسلیم باشی یا نه …. چه نشونه خوبی
اصلا استاد این درس که به ما دادین خیلی خوبه. من اکثر اوقات استفاده میکنم. که آیا الان حال دلم خوب هست یا نه … چون میدونم احساس خوب برابر اتفاق های خوب و احساس بد برابر اتفاق های بد .
واقعا راهنما نمای خیلی خوبی هست که الان کجای کار هستیم. داریم به سمت جی میریم. دستتون درد نکنه استاد
واقعا خدا رو سپاس به خاطر این آگاهی ها که هر چقدر یاد بگیریم کم است و کم ….
در پناه خدای خوبی ها، خدای مهربونی ها، خدای عالم ….
سلام استاد واقعا زنده باشی مرد بزرگ هرچی جلوتر میرم و به قانون اعتماد میکنم و درک میکنم چه ها ک اتفاق نمیفته چیزی ک من حتی تو خوابمم بهش فکر نکرده بودم حتی تو رویامم نمیدیدم چنین صحنه هاییرو از روابط ادما با خودم از سلامتی و…واقعا بهشت اینجاست منی ک دارم یانونو شل کن سفت کن رعایت میکنم انقد داره جواب میدا و انقدرم داره اتفاقای خوب میفته دیگه اگه بخوام سفتو سخت رعایت کنم ک دیگه هیچی دیگه ذهن انقدر تو دنیای منفی بوده ک تعجب میکنه بابت اتفاقات مثبت حتی اونم مقصر نیس چیزی ک من به خوردش دادمو داره به خودم میده الان مسئولیت رو منه ک نجاتش بدم ک دستشو بگیرم انقد جای قشنگ نشونش بدم ک همین دشمن امروزی بشه بهترین دوست فردای من فقط دارم تکاملمو طی میکنم به امید حق ک اتفاقات خوبیرو رقم بزنم مرسی استاد خدایاشکرت
به نام یکتا خالق هستی سومین روز سفرم آغاز میکنم خدایا بینهایت ازت سپاسگزارم که من رهنمون این سفر کردی بینهایت ذوق دارم وخوشحالم من از سفر امروزم دریافتم که آرامبخش ترین و زیبا ترین حس و حال و آرامش واقعی درون وقتی اتفاق می افته که ما ابراهیم گونه تسلیم پروردگار باشیم راستش بخواید از شماها چه پنهون من چند وقته که همچین خواسته ای دارم اما مدام نشخوارها و نجواهای ذهنی میاد سراغم که تو میخوای به منبع وصل بشی و میخوای ارتباط خیلییییی نزدیکی به خدای خودت داشته باشی به خاطر خواسته های خودته به خاطر خوب کردن حال خودته، من دیشب و امروز در بخش عقل کل این سوال پرسیدم اما به جوابی نرسیدم که آیا من که میخواهم با خدای خودم ارتباط خیلی قوی داشته باشم اگر برای خوب شدن حال خودم که در تمام لحظات حسم عالی باشه (که این از نظر خودم ایمان قلبی میشه) اشکالی دارد؟ من از خودش میخوام که هدایتم کنه و جواب سوالم بگیرم.
خداوند فرمودند تو بخواه من اجابت میکنم بشرط ایمان ، به شرط عمل ، خدایا شکرت ، اگه اینو بپذیری و اعتماد کنی به این نیروی بیکران و هربار سعی کنی این اعتماد به رب خالص تر و پاک تر بشود ، آنگاه میبینی که هر آنچه رخ بدهد به نفع توست حتی اگر بظاهر اتفاق خوشایندی نباشد ، اما همه چیز به نفع تو تغییر میکند، با تمام وجودم تجربه اش کردم ، اصلا این روزا داره همین شکلی میگذره زمانی که مسئله ای پیش میاد میگم ببین خیر عظیمی توش، قطعا خداوند منو به سمت بهترین ها هدایت میکنه و قرار کلی تجربیات ناب و جدید از موضوع داشته باشم و قطعا در نهایت همه چی خوب پیش میره اونطور که من میخوام حتی بهتر، اینم مصداق اون صحبت خداست که میگه تو یه خوبی میکنی، ده تا به تو بر می گرده.
آگاهی جدیدی که من یاد گرفتم و باید بهش عمل کنم
باید برم توی دل ترس هام ، جاهایی که مقاومت دارم حتما برم تو دلش باید انجامش بدم، یکی از پاشنه های آشیل محسوب میشه و خدا کمک میکنه همه چیز رو توی مسیر به بهترین شکل برای من میچینه که کارهام عالی و پر از برکت و لذت و حس خوب انجام میشود.
یکی از مقاوتهایی که داشتم و یا بشه گفت دوست نداشتم همین کامنت گذاشتن و نوشتن بود، به خودم گفتم ببین این مقاومت نشون میده باید بری تو دلش و انجامش بدی باید از درون سبک بشم و پر آرامش،در واقع رب به من گفت،اگه واقعا میخوای روی خودت کار کنی و همه چیز تغییر کنه و به سمت عالی شدن پیش بری باید خوب بخونی،گوش بدی و بعد بنویسی و ازهمه مهم تر عمل کنی، بدون تلاش هیچی بدیت نمیاد و در نهایت بعدا از دیدن این رد پاهای زیبا و این همه تغییرآگاهانه و پیشرفت لذت می بری و شاید نشانه ای باشد از طرف من (رب) برای یک دوست .
واقعا الان که نگاه میکنم میبینم حضرت ابراهیمم مثل من مثل شما انسان عادی بوده ولی افکار و باورای متفاوت داشته و کنترل روی ذهنش و ورودی های ذهنش داشته و از جامعه و افکارشون دور بوده و این باعث شده از همه متفاوت بشه برای همین به منبع نزدیک شده و من میبینم الان که مامانم تازه فوت شده و من ارامش دارم و حس میکنم رفته مسافرت و نگران نیستم و میدونم و ارامش دارم که منم میرم منم میبینمش برای همین شاید حضرت ابراهیمو بیشتر درک میکنم کی گفته وقتی ازمایش میشده اون نگران بوده و احساسش بد بوده و کار سختی انجام میداده کی گفته کی میتونه بگه اون چه حالی داشته کی میتونه درک کنه که واقعا اون واقعا ایمان داشته واقعا میدونسته که جای بچش خیلی بهتر میشه و خودشم به زودی میره اون جهان رو درک کرده اون درک کرده با کشتن بچش اون به جهان متصل میشه میره پیش خدا میره میچسبه به انرژی منبع و اون میشه و در تمام جهان حضور پیدا میکنه و نمیدونم نمیتونم حرفامو و احساسمو بنویسم که دارم چی فکر میکنم و چی احساس میکنم اما اینو میدونم برای ابراهیم کار سختی نبوده اون فقط از افکار جامعه جدا بوده دارم فکر میکنم اگر منم تو شرایط ابراهیم بودم میشدم مثل اون ما هر کدوم میتونیم یکی مثل اون باشیم فقط با تسلیم بودن واقعی.
به نام خدا
تمرین روز سوم سفرنامه
موضوع ( اعتماد به رب)
خداروصد هزار بار شکر که باز هم تونستم بیام و بنویسم
سلام استاد عزیزم مریم جونم و همسفرهای عزیزم 🌹
اعتماد به خدا یعنی تسلیم خدا بودن
تسلیم خدا بودن یعنی اجازه بدیم خدا از بی نهایت طریق از زبون یه آدم ، حتی یه بچه ، یه شرایط یه احساس ، دیدن یه صحنه ، خوندن یه متن ، نشانه ی روزمون توی سایت …. و بی نهایت طریق بهمون بگه چیکار کنیم ، کجا بریم ، چی بگیم ، چی بپوشیم چی بخوریم
و اینکه اعتماد کنیم به خدا کارهارو برامون راحت میکنه راه هارو نزدیک میکنه و مسیر رو لذت بخش میکنه و تا میتونه زیباییی هارو نشونمون میده
تسلیمم در مقابل خدا چون من واقعا هیچی نمیدونم ، من ناآگاهم ، من ضعیفم در مقابل خدا . و تنها اون میدونه اون میتونه و اونه که به بهترین شکل نشونم میده
وقتی به رب اعتماد میکنی در لحظه لحظه زندگی حضور داری چون نه ترسی از اینده و نه گذشته داری
هر انچه لازم باشه انجام بدی خدا بهت میگه و چون اعتماد و توکل کردی پس مطمئنی درست ترین کارو کردی و این باعث میشه بیشتر و بیشتر هدایتت کنه
وقتی اعتماد میکنی به خدا ، تو همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب و بین افراد مناسب هستی
روزایی که خیلی به خدا نزدیک میشم و روی خودم کار میکنم و اون روزهایی که میگم خدایا توکل میکنم به تو … انقدر همه چیز قشنگ کنار هم چیده میشه برام که گاهی نجوای شیطانی میاد و میگه پس اراده خودت چی ؟؟؟ یعنی این طبیعیه !؟ اگه کارت اشتباه باشه چی ؟ نکنه از تنبلی ذهنته !! و این حرفا …….
اونجاست که باید به یاد بیارم من امروز صبح به روحم غذا دادم به منبع متصل شدم و این طبیعی هست که وقتی گوش میدم به الهامات پس کارها راحت و زود و لذت بخش پیش میره برام
من گوش میدم عمل میکنم و این نتیجه طبیعیه ❤️🥺
من یه میکاپ ارتیستم ،، خیلی برام پیش اومده مثلا یه هنرجو یا مشتری میاد میگه (میشه من تایممو تغیر بدم و فلان ساعت بیام) نجوای شیطانی میگه نه چرا باید دیرتر بیاد تو استادشی و تو باید بگی کی بیاد کی بره هیچ استثنایی هم نباید باشه ولی به یاد میارم که من زمان بندی هارو سپردم به خدا ، و بعد میدونید چی میشه یهوو میبینم که دقیقا توی تایمی که جا به جا کردیم یه مشتری دیگه قرار بود بیاد که نکاتی رو توی کار باهاش تجربه کنم که قراره به هنرجوم یاد بدم …. نکاتی که اگر تجربه نمیکردم اشتباه اموزشش میدادم
وو صدها اتفاق این چنینی
عاشقتونم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
خداروشکر میکنم که هستید
در پناه خداوند سعادتمند ، شاد و ثرتمند باشید
سلام استاد جونم و همه ی بچه ها….
این جلسه استاد جون در مورد عمل کردن صحبت کردن….
و واقعا که خدا قشنگ گفته که دوست منه حضرت ابراهیم …
وای خدای من چقد خفنه که یکی دوست خدا خوانده بشه اونم از طرف خود خدا….
من یه دوست داشتم که از چند بعد برا من خفن بود و افتخار میکردم که از نزدیک میبینمش و باهاش میگردم …
حالا ببین حضرت ابراهیم کیه که با خدای خودش رفیقه….
زهرای من تو باید به خودت قول بدی که عملگرا باشی همیشه…
عمل کن ….
نترس…
هیچ اتفاقی نمیفته…
تجربه میکنی و روحت بزرگتر و توانایی هات بیشتر میشه…
برگ سوم از روز شمار من
دوست دارم استاد خفنم
سلام وقتتون بخیر وشادی
سپاسگزارم استاد عزیز ک انقد راه درست رو به ما نشون میدید…
خدایا شکرت هر لحظه تو مسیرت هدایت میشم..هر وقت خودمون رو به تو سپردیم و با تو حرف زدیم آرام آرام میشیم…قرآنت رو میخونیم آرامش میگیریم…این مشخص هست ک عشق ناب دو طرفه هست…خودت هم با ما حرف میزنی کنارمون هستی…
خدایا کمک کن تو مسیر خودت و رسولانت حرکت کنیم..
خیلی دوست دارم یکتاپرست بی قید و شرط باشم…
خدایا کمک کن ک همیشه آرام باشم دستان منو بگیر..تونسی ت نگه دار نزار از مسیرت بیرون بیام…
خدایا من تعهد میدم ک تسلیم خودت باشم برای بهترینها رو رقم بزن…خدایا کمک کن ک تسلیمت باشیم بدون قید و شرط آرام باشیم و خودمون بسپاریم به تو…
خدایا ما رو از مسیرت دور نکن کمک کن تا تو این مسیر بمونیم و به آرامش آسایش حال خوب ثروت بی انتها برسیم ..
خدایا سپاسگزارم بابت تمام نعمت هایی ک دادی خدایا شکرت ک همیشه هستی و هوامو داری…
خدایا دستانم رو تو دستانت نگه دار..من بنده ای هستم ک زود یادم میره ..کمک کن ک از مسیرت دور نشم کمک کن این آگاهی ها رو دریافت و تو زندگیم اجرا کنم..
خدایا سپاسگزارم💜💜
سلام عزیزانم
ردپای روز سوم سفرنامه
واقعا من که حتی فکر کردن گذاشتن بچه در بیابان برام سخته و حاضرم جونمو برای فرزندانم بدم و به گفته استاد این حس حسی هست که خداوند در دل ما قرار داده حتی در دل حیوانات و به نظرم ایرادی به مادر نیست که عاشق فرزندانش باشه چون این حس حسی الهی هست که خداوند در ذات مادر نهادینه کرده تا بتونه به بهترین شکل ممکن و با عشق فرزندان خودشو بزرگ کنه
و به نظر من یکی از نعمتهای بزرگی که خداوند به ما داده که ازش لذت ببریم اینه که بزرگ شدن و پیشرفت فرزندمون ببینیم حتی با دندون در اوردنش کلی ذوق میکنیم و خوشحال میشیم با اولین قدمی که برمیداره تا راه بره با اولین کلامی که یاد میگیره و تکرار میکنه و خدارو هزاران بار شکر به خاطر چنین لذت و نعمت بزرگی که به من داده
خدای مهربونم هزاران بار شکر
من هنوز بچم کوچک و همیشه توی ذهنم هست که بتونم خوب بزرگش کنم تا روی پای خودش باشه و وابسته به من نباشه و امیدوارم که خدا بینهایت کمکم کنه
واقعا من چقدر تسلیم خدا هستم؟
و چقدر کلام خدارو اجرا میکنم؟
بیخود نبوده که ابراهیم دوردانه خدا بوده چون یک انسان کامل بوده
و البته خیلی روی خودم کار کردم و میکنم که توی زندگی اولویت اولم بچه ها نباشن و خودممم برای خودم مهم باشم و چند روز پیش به تضادی در مورد فرزندم بر خوردم و کامنت هم نوشتم که خداوندا من تسلیم خواسته تو هستم و راضیم به رضای خودت
و به نظرم این نتیجه کار کردن روی خودم هست که دارم روز به روز تسلیمتر به خداوند میشم و قدم برداشتن در مسیر خداوند برام مهمه
و یک نکته مهم در گفته های استاد اینه که تفاوت ادمهای موفق و ناموفق در ترس برای حرکت هست و ایمان نداشتن به خداوند که خدا راه رو برات باز میکنه تو حرکت کن و تسلیم خداوند باش و با ایمان به خدا محکم قدم بردار چون خداوند تو رو تنها نمیگذارد از تو حرکت از خداوند برکت
و به قول استاد هر وقت با توکل به خدا قدم برداری خدا به بهترین شکل مشکلتو حل میکنه و به ارامشی میرسی که قدمهاتو محکمتر برمیداری
خداوند بینهایت دست داره و حتما برای کمک به تو برات میفرسته چون خدا عاشق و حامی ادمی هست که تسلیمش باشه و با ایمان به خداحرکت میکنه
خداوندا کمکم کن تا منم به این حد از ایمان برسم که همیشه تسلیمت باشم و همیشه در حرکت باشم
با ایمان و امید به خودت ای مهربان خدای من
و هزاران هزار بار شکر به خاطر نعمتهای خوب و لذت بخشی که به من دادی و در این فایل به من یاد اوری کردی که من ثروتمندترین مادر دنیام شکر ای خدای خوبم و ممنون از استاد عزیز و خانم شایسته خوبم به خاطر این تلنگر و یاداوری🙏
سلااااام
همیشه توکل به خدا وعدل خداوند در همه زمان وقتی که احساسم خوب بوده نتیجه داده برای من و هر موقع. که من تونستم احساسمو با افکار مناسب خوب نگه دارم اتفاقات و معجزات الهی برای من رخ داده جوری که واقعا احساسم بهتر و بهتر شده و وقتی که به خدا اعتماد کنی از وجودت همه راه های درست به تو الهام میشه و توی بیشتر اوقات لازم نیست کاری کنی و همه جریانات نعمت براات اتفاق میوفته
❤️❤️
با سلام و احترام به استاد عزیز، مریم عزیز و تمام دوستان هم فرکانسی ام
واقعا خدا رو سپاس از اینکه شرایطی راحت جور هست که من دیدگاهم را بنویسم. خدا رو سپاس
با توجه به صحبت های استاد واقعا زندگی خیبی راحت تر میتونه بشه که تسلیم واقعی خدا باشیم. میخوای هر قدمی برداری، فقط میگی خدایا من تسلیم تو هستم همه جوره، واقعا اگر قراره که این قدم به ضررم باشه، بهم نشون بده و اگر هم نه خودت من رو به بهترین راه و مسیر هدایتم کن ….
خداوندا من دوست دارم فقط تسلیم تو باشم. چون خیلی لذت بخش و آرامش بخش میشه زندگی. دلت گرم گرم هست. اصلا آب تو دلت تکان نمیخوره ….
به قول استاد نشانه تسلیم واقعی بودن به خدا، نشانه داشتم توکل کامل به خدا … داشتن احساس و حال خوب هست تو شرایط … اون موقع هست که میتونی بفهمی آیا تونستی تا حد زیادی تسلیم باشی یا نه …. چه نشونه خوبی
اصلا استاد این درس که به ما دادین خیلی خوبه. من اکثر اوقات استفاده میکنم. که آیا الان حال دلم خوب هست یا نه … چون میدونم احساس خوب برابر اتفاق های خوب و احساس بد برابر اتفاق های بد .
واقعا راهنما نمای خیلی خوبی هست که الان کجای کار هستیم. داریم به سمت جی میریم. دستتون درد نکنه استاد
واقعا خدا رو سپاس به خاطر این آگاهی ها که هر چقدر یاد بگیریم کم است و کم ….
در پناه خدای خوبی ها، خدای مهربونی ها، خدای عالم ….
سلام استاد واقعا زنده باشی مرد بزرگ هرچی جلوتر میرم و به قانون اعتماد میکنم و درک میکنم چه ها ک اتفاق نمیفته چیزی ک من حتی تو خوابمم بهش فکر نکرده بودم حتی تو رویامم نمیدیدم چنین صحنه هاییرو از روابط ادما با خودم از سلامتی و…واقعا بهشت اینجاست منی ک دارم یانونو شل کن سفت کن رعایت میکنم انقد داره جواب میدا و انقدرم داره اتفاقای خوب میفته دیگه اگه بخوام سفتو سخت رعایت کنم ک دیگه هیچی دیگه ذهن انقدر تو دنیای منفی بوده ک تعجب میکنه بابت اتفاقات مثبت حتی اونم مقصر نیس چیزی ک من به خوردش دادمو داره به خودم میده الان مسئولیت رو منه ک نجاتش بدم ک دستشو بگیرم انقد جای قشنگ نشونش بدم ک همین دشمن امروزی بشه بهترین دوست فردای من فقط دارم تکاملمو طی میکنم به امید حق ک اتفاقات خوبیرو رقم بزنم مرسی استاد خدایاشکرت
به نام یکتا خالق هستی سومین روز سفرم آغاز میکنم خدایا بینهایت ازت سپاسگزارم که من رهنمون این سفر کردی بینهایت ذوق دارم وخوشحالم من از سفر امروزم دریافتم که آرامبخش ترین و زیبا ترین حس و حال و آرامش واقعی درون وقتی اتفاق می افته که ما ابراهیم گونه تسلیم پروردگار باشیم راستش بخواید از شماها چه پنهون من چند وقته که همچین خواسته ای دارم اما مدام نشخوارها و نجواهای ذهنی میاد سراغم که تو میخوای به منبع وصل بشی و میخوای ارتباط خیلییییی نزدیکی به خدای خودت داشته باشی به خاطر خواسته های خودته به خاطر خوب کردن حال خودته، من دیشب و امروز در بخش عقل کل این سوال پرسیدم اما به جوابی نرسیدم که آیا من که میخواهم با خدای خودم ارتباط خیلی قوی داشته باشم اگر برای خوب شدن حال خودم که در تمام لحظات حسم عالی باشه (که این از نظر خودم ایمان قلبی میشه) اشکالی دارد؟ من از خودش میخوام که هدایتم کنه و جواب سوالم بگیرم.
آرامش عمیق الهی سهم دل هاتون.
روز سوم
روزشمارِ تحول زندگی من | فصل ۱
امروز چهارم پاییز ۱۴۰۰/چهارم مهرماه ، روز تولدم😍/یکشنبه/ساعت ۰۷:۰۸ صبح 😍
خدایاشکرت ، سپاسگزارم 😘
و اماسفرنامه شخصی من
خداوند فرمودند تو بخواه من اجابت میکنم بشرط ایمان ، به شرط عمل ، خدایا شکرت ، اگه اینو بپذیری و اعتماد کنی به این نیروی بیکران و هربار سعی کنی این اعتماد به رب خالص تر و پاک تر بشود ، آنگاه میبینی که هر آنچه رخ بدهد به نفع توست حتی اگر بظاهر اتفاق خوشایندی نباشد ، اما همه چیز به نفع تو تغییر میکند، با تمام وجودم تجربه اش کردم ، اصلا این روزا داره همین شکلی میگذره زمانی که مسئله ای پیش میاد میگم ببین خیر عظیمی توش، قطعا خداوند منو به سمت بهترین ها هدایت میکنه و قرار کلی تجربیات ناب و جدید از موضوع داشته باشم و قطعا در نهایت همه چی خوب پیش میره اونطور که من میخوام حتی بهتر، اینم مصداق اون صحبت خداست که میگه تو یه خوبی میکنی، ده تا به تو بر می گرده.
آگاهی جدیدی که من یاد گرفتم و باید بهش عمل کنم
باید برم توی دل ترس هام ، جاهایی که مقاومت دارم حتما برم تو دلش باید انجامش بدم، یکی از پاشنه های آشیل محسوب میشه و خدا کمک میکنه همه چیز رو توی مسیر به بهترین شکل برای من میچینه که کارهام عالی و پر از برکت و لذت و حس خوب انجام میشود.
یکی از مقاوتهایی که داشتم و یا بشه گفت دوست نداشتم همین کامنت گذاشتن و نوشتن بود، به خودم گفتم ببین این مقاومت نشون میده باید بری تو دلش و انجامش بدی باید از درون سبک بشم و پر آرامش،در واقع رب به من گفت،اگه واقعا میخوای روی خودت کار کنی و همه چیز تغییر کنه و به سمت عالی شدن پیش بری باید خوب بخونی،گوش بدی و بعد بنویسی و ازهمه مهم تر عمل کنی، بدون تلاش هیچی بدیت نمیاد و در نهایت بعدا از دیدن این رد پاهای زیبا و این همه تغییرآگاهانه و پیشرفت لذت می بری و شاید نشانه ای باشد از طرف من (رب) برای یک دوست .
خدایا شکرت
سپاسگزارم
سلام دوستای عزیزم
سلام استاد عزیزم
واقعا الان که نگاه میکنم میبینم حضرت ابراهیمم مثل من مثل شما انسان عادی بوده ولی افکار و باورای متفاوت داشته و کنترل روی ذهنش و ورودی های ذهنش داشته و از جامعه و افکارشون دور بوده و این باعث شده از همه متفاوت بشه برای همین به منبع نزدیک شده و من میبینم الان که مامانم تازه فوت شده و من ارامش دارم و حس میکنم رفته مسافرت و نگران نیستم و میدونم و ارامش دارم که منم میرم منم میبینمش برای همین شاید حضرت ابراهیمو بیشتر درک میکنم کی گفته وقتی ازمایش میشده اون نگران بوده و احساسش بد بوده و کار سختی انجام میداده کی گفته کی میتونه بگه اون چه حالی داشته کی میتونه درک کنه که واقعا اون واقعا ایمان داشته واقعا میدونسته که جای بچش خیلی بهتر میشه و خودشم به زودی میره اون جهان رو درک کرده اون درک کرده با کشتن بچش اون به جهان متصل میشه میره پیش خدا میره میچسبه به انرژی منبع و اون میشه و در تمام جهان حضور پیدا میکنه و نمیدونم نمیتونم حرفامو و احساسمو بنویسم که دارم چی فکر میکنم و چی احساس میکنم اما اینو میدونم برای ابراهیم کار سختی نبوده اون فقط از افکار جامعه جدا بوده دارم فکر میکنم اگر منم تو شرایط ابراهیم بودم میشدم مثل اون ما هر کدوم میتونیم یکی مثل اون باشیم فقط با تسلیم بودن واقعی.