پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 92 (به ترتیب امتیاز)

بنام خداوند مهربانم با سلام خدمت استاد عزیزم درمورد کنترل ورودی های ذهنم من بیشتر از تکنیک احساس خوب اتفاقات خوب استفاده میکنم و بیشتر میسپارم به خدا اگر که بخوام یه مثالی بزنم این هستش که دیروز که داشتم یادداشت میکردم که چه کارهایی رو باید امروز انجام بدم نوشتم که امروز کلا خوش گذروندم بعدازظهر مامانم مجبورم کرد جایی بریم جشنی بود که من اصلا تمایلی به رفتن نداشتم گون افرادی که اونجا هستن همه شون افراد منفی هستن اما از اونجایی که من به خودم قول داده بودم که بهم خوش میگذره وتمرکزم فقط روی نکات مثبت هست باورتون نمیشه خیلی بهم خوش گذشت و واقعا هم توی همه ی جشن اصلا نکته ی منفی ای ندیدم خداروشکر

یه مثال دیگه ای هم که دوستدارم اینجا یادداشت کنم برمیگرده به سال پیش که من میخواستم جایی ثبت نام کنم اما به یه مدرک خاصی نیاز داشتم وقتی که دنبال اون مدرک رفتم گفتند که حداقل یک ماهی طول میکشه تا بهم بدن درحالی که فقط ۱۵ روز از مهلت ثبت نام مونده بود موقعی که شنیدم ناراحت شدم وواقعا اشک تو چشام جمع شد اما از اون جایی که میدونستم احساس بد برابر است با اتفاقات بعد و من نباید ناراحت بشم باید دنبال راه چاره باشم تاقبل از ریختن اشکم یه فکری به ذهنم رسید که بدون اون مدرک ثبت نام کنم وبعدا واسشون ببرم در همون لحظه که تماس گرفتم قبول کردن ومنم مجدد احساسم عالی شد.

خدایا شکرت بابت عدلت که اجازه دادی خودمون زندگی خودمون رو بسازیم وهیچ کسی نتواند تاثیری بگذارد خدایا شکرت بابت آگاهی هایی که دادی خدایا همیشه بوده ای زمانی که هیچ کسی نبود تو بودی زمانی که نمی دیدمت هم بودی فقط تویی برای من همیشه باش تا راهنماییم کنی من هیچ چیز نمیدانم تو برای من تصمیم بگیر تو همه چیزی من هیچ نیستم مرسی که هستی عاشقتم خدای دوست داشتنی من❤❤❤❤❤