این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-23 10:37:532024-02-28 11:44:40پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام.من چندماهه باسایت استادعباسمنش اشنا شدم.وهرروز چندتا ازفایلارو میبینم.تواین مدت باورام خیلی تغییرکرده.وجالب اینه که وقتی درموردش بابقیه حرف میزنی اونا اصلا نمیفهمن چی داری میگی بنابراین نتیجه گرفتم دراین مورد باکسی حرف نزنم.ازجمله کارهایی که من انجام میدم اول ازهمه شکرگزاری درمورد همه چیز واین کارباعث میشه غرنزنم.قبلا بابچه هام خیلی درگیر میشدم والان کاملابرخودم مسلط میشم وبه محض اینکه ارامشمو حفظ میکنم سریع یه راهکاربرااروم کردن بچه ها به ذهنم میاد.یه راه دیگه اصلا تلویزیون واخبارنمیبینم .قبلا مدتها یه فیلمی رو که میدیدم تو ذهنم باهاش درگیربودم.یه راهه دیگه مدیتیشن روبه تازگی دارم انجام میدم که بهت یادمیده بیفکرباشی ودرلحظه حال باشی وباتوجه به اون یادمیگیری که هرموقع بخواهی درمورد یه چیز فکرکنی وهرموقع نخواهی فکرنکنی این کارکنترل افکارتواسون میکنه وندای درونتو فعال میکنه وبهت هشدارمیده.وراهه دیگه نمازمو بامعنی واول وقت میخونم اینجوری خیلی کم حواسم پرت میشه وازخداهم میخوام منو به حال خودم رهانکنه.کاردیگه اینه که چون من همیشه توذهنم باادما ساعتها درگیربودم اینه که اول ادمایی که اذیتت کردن که بیشترفکرتو مشغول میکنن باتمام وجود ببخشی ویه ایده خیلی خوب برابخشیدن اون ادما اینه که بهشون یه هدیه ارزشمند بدی که اصلا نمیتونه فکرشو هم بکننهواین کارحس خوبی بهت میده وباعث میشه ادما روببخشی.ومن وقتی ذهنم شروع میکنه به قضاوت وبدگویی ازیه نفر سریع میگم اعوذ به اله من الشیطان رجیم .یه روز اینقدراین جمله رو تکرارکردم که یه دفعه ایه اول سوره ناس روزبانم جاری شد که بدون اینکه حفظش باشم ومعنیشو بدونم سریع رفتم سوره ناس روخوندم که درمورد وسوسه شیطان بود که همون لحظه به گریه افتادم همون موقع نوشتمشو رو دریخچالم چسبیده وهمیشه میخونمش سریع ازدست پچ پچای شیطون راحت میشم.ویه راهکاردیگه اصلا بیکارنباشید که سریع شیطون براتون برنامه میچینه که فایلای استادیاهرکتابی که دوست دارین بخونین که شیطون اجاز هورود به ذهنتون رو نداشته باشه .واگه شیطون بره اون موقع ندای درونیتون شروع میکنه به هدایتتون که هرلحظه ازخوشحالی به گریه میفتین وباورتون نمیشه که خداچه سریع داره هدایتتون میکنه.شاد وپیروز باشید.
این فایل رو بارها دیدم و از آرامش و مطالب فوق العاده اون استفاده کردم و خودش به صورت یک ورودی مثبت ارزش هزار بار دیدن رو داره.
من ورودی های ذهنم رو با دادن ورودی های مثبت به صورت مستمر و دائم کنترل میکنم تا زمانی برای ورودی منفی نداشته باشم و باورهای مثبتم شکل بگیره و تقویت بشه.
تا حتی با برخورد با ورودی ناخواسته منفی هم بدون زحمت اثرش رو خنثی کنم.
به عبارتی تلاش میکنم از ذهنم مراقبت کنم و حسمو خوب نگه دارم.
به قول خودتون مثل همون ظرف رنگ سفیدی که اگر قطره ای رنگ سیاه هم درونش بریزه، روی رنگ سفید ظرف بی تاثیر میشه.
در جواب به سوال پرسیده شده انتهای این فایل باید بگم که
من خودم هنوز خیلی ماهر نیستم تو کنترل ذهن اما چیزی ک تا اینجای کار خیلی کمکم کرده برای کنترل کردن احساسم و تغییر دیدم به یک اتفاق به طوری که به احساس بهتر برسم
این هست که از خودم میپرسم اگر خودِ خداوند به این اتفاق نگاه میکرد چه چیزی های مثبتی ازین اتفاق میکشید بیرون؟ خداوندی که نورِ مطلقه
اگر جای من بود چه دیدی داشت به این ماجرا؟
خداوندی که بخشنده ترین و مهربان ترینه
با چه دیدی نگاه میکرد به داستان که باعث سپاسگزاریش بشه..
من اوایل واقعا برام سخت بود ولی به مرور زمان داره برام راحتر میشه
باید مثل یک پلیس مراقب رفتارمون باشیم چی رو می بینم و توجه می کنیم در مورد چی صحبت می کنیم و چی رو می شنویم
اینا با هم ورودی های ذهن ما هستن اوایل واقعا به نطرم سخته تا کم کم افسار ذهن دستمون بیاد و بیشتر ساعتها حالمون خوب باشه تا کنترل ذهن هم راحتر بشه من کاملا دارم این روال رو درک می کنم الان من حدود دوسال هس با کلیات داستان آشنا هستم ولی حدود اویل فرودین یعنی 8 ماهه که تمرکزی فایل گوش می کنم و حدود سه ماهی هس که عصو سایت شدم وقتی این زمان رو دارم مرور می کنم می بینم خیلی جالبه خیلی آرام آرام دارم به سمت جلو میرم اول هر چن روز فایل گوش می کردم بعد شد روزانه الانم که شد همه روز و منطم تر و ساعتش هم داره به مرور بیشتر میشه همینطور هم حال خوبم به مرور داره در ساعتهای بیشتر و روزهای بیشتری اتفاق می افته
انگار آدم متوجه نیس تا مثل الان که میشینی فکر می کنی می بینی چه جالبه حتی آدم های دوربرت هم کم کم دارن ناخودآگاه عوض میشن بدون اینکه تو تلاشی بکنی با یه اتفاق ساده خوب یا حتی یه اتفاق معمولی یا حتی یک بحث می بینی از کنارت میرن
به نطرم این روند به جلو بسیار زیباست
آنقدر زیباست و جالبه که آدم به ذوق میاد که این روند رو ادامه بده تا بهتر و زیباتر فکر کنه زیباتر ببینه زیباتر بشنوه و مهمتر از همه افراد زیباتر رو ببینه و معاشرت کنه
آنقدر زیباست این بی بازگشت
که برایش میتوان از جان گذشت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
بابت این سایت بابت این فایل بابت این استاد و وجود همه عزیزان به دستان پرمهر و زیبای خالق جهان می سپارمتان
وقتیکه از قوانین حاکم بر جهان هستی استفاده می کنید و سعی می کنید که ورودی ذهن خودتون رو به شکلی کنترل کنید که به احساس بهتری برسید..
وقتی که سعی می کنید تمرکز کنید بر نکات مثیت زندگی تون.. وقتی که سعی می کنید سپاسگزار باشید به خاطر داشته هاتون.. وقتی که تمرکز تون و بر روی زیبایی ها و داشته ها و قشنگی های زندگی تون هست نه بر روی نداشته ها.. وقتی که باورهاتون رو در مورد ثروت سلامتی و روابط و خداوند تغییر می دهید اتفاقی که میوفته اینه که از همون لحظه چرخ دنده های زندگی شما روغن کاری میشه…خیلی راحت تر زندگی می کنید..خیلی اتفاقات خوب براتون راحتر میوفته..خیلی راحتر در مسیر زندگی
از استاد عزیز خیلی متشکرم که چنین فرصتی رو ایجاد کردند تا باورها و افکارمون رو محکی بزنیم.
الحمدلله خداوند رو بسیار شاکرم که به من این توفیق رو داد تا با آقای عباسمنش آشنا شوم و البته تا کنون فقط این امکان رو داشتم تا از فایلهای رایگان ایشون بهره ببرم و نیز با توجه به مطالعات متنوع و بررسیهای مختلفی که بنده انجام دادم به نظرم شاید بتوان برای کنترل ورودیها چنین تقسیم بندی ای لحاظ کرد:
گام اوّل، قرنطینه کردن خویشتن به صورت کامل هست به عبارتی بستن همه ورودیها و ایجاد محیطی کاملاً کنترل شده؛ که البته به نظر من شاید چنین کاری برای همه محقق نشود چرا که ملزومات زیادی در بر دارد و به عبارتی شاید بتوان گفت روشی کاملاً اورژانسی و ضربالأجل برای موارد حاد است. معادل عارفانه آن: «گام مراقبه یا چله نشینی»
گام دوّم، که کمی لطیفتر از گام اوّل هست چنین است که شخص خود را در فضایی تا حد امکان سالم قرار دهد به عبارتی سعی شود تا با افرادی در مدارهای مناسب و با باورهای صحیح همنشینی شود مثلاً جایگزینی دوستانی با باور صحیح در عوض دوستان قبل با باور مخرّب. معادل آن: «همنشینی با صالحین»
گام سوّم، کسب علم و تجربه در راستای شناخت باورهای محدودکننده و باورهای نامحدودکننده و نتیجتاً بهبود باورهای شخصی
گام چهارم، تمرین و تکرار روزانه و لحظهای باورهای تقویت کننده. معادل عارفانه آن «ذکر»
گام پنجم، در هر حال سعی شود تا حالمان را خوب و عالی نگه داریم و یقین و باور کنیم که الله برای ما بهترینها را میخواهد. معادل شرعی آن «ایمان و توکل»
پیشنهاد ربّ در قرآن و بعبارتی صفات مومنون (افرادی با باور صحیح)؛
سلام خدمت استاد عزیز و تمامی اعضای خانواده صمیمی عباس منش
باورهای ما کیفیت و نوع زندگی آینده ما را می سازند و مهم است که باورهای مثبتی جایگزین باورهای منفی کنیم.
یکی از مهمرتین و اثرگذارترین روش برای تغییر باورها نیز کنترل ورودی های ذهن است. چرا که با تکرار ورودی های مشابه می توانیم بر ناخودآگاه خود اثر گذاشته و با تکرار و تمرین باورهای مثبتی در خود ایجاد کنیم.
اما مسئله مهم چگونگی کنترل ورودی ذهن است؟
کاری که اگر (از سال 84 که شروع به مطالعه در زمینه موفقیت کردم ) به درستی انجام شود تاثیرات بسیار زیادی در زندگی بوجود می آورد.
پس از این همه سال که از خدا به امانت گرفتم و به بطالت سپری کردم. پس از کلی تمرین و تکرار چند هفته ای و بدون استمراری که در زمینه موفقیت انجام میدادم الان خیلی راحت می تونم بگم که میشه وروردی های ذهن رو کنترل کرد.
خودم برای کنترل ورودی های ذهنم از چندین روش زیر استفاده می کنم و البته بایستی بگم که هر کدام از این موارد برای همگی قابل استفاده است به شرط اینکه یا مثل من در همین مداری باشید که من هستم و یا از نظر احساسی مشابه هم باشیم. در غیر اینصورت بعضی از تمرینات شاید برای بعضی از دوستان جذابیت خاصی نداشته باشد.
1٫ مدیریت روابط فردی و علی االخصوص تمرکز بر جلوگیری از ارتباط کلامی و بحث کردن با آشنایان و دوستان بسیار نزدیکی که منفی باف هستند و یا به عبارتی در مداری پایینتر از مدار کنونی ما هستند. اگر مجبور به برقرای ارتباط با افراد منفی باف شدید و ناگزیر از این ارتباط (همسر، والدین، دوستان نزدیک، همسایه، همکار و …) تحت هیچ شرایطی و در هیچ زمینه ای با این افراد بحث نکنید. فقط در پی عوض کردن مباحث به سمتی باشید که مطمئن هستید در آن زمینه ها فرد مقابلتان نمی تواند منفی باف باشد.
2٫ حذف تلویزیون و ماهواره: شاید به ظاهر این امر در گفتن ساده باشد ولی عمل به آن تا حدود زیادی سخت است و البته سختی این کار مربوط به وجود دیگر اعضای خانواده در خانه می باشد. اما می تان طوری زمانبندی کرد و یا مدیریت برنامه های کاری خودتان را جوری تهیه کنید که درست در زمانهایی که بقیه به اخبار گوش میدهند و یا تلویزیون نگاه می کنند، شما در حال چک کردن نظرات دوستان در سایت باشید و یا کارهای فردی خودتون رو انجام بدین. بنده چون نمیشود که تلویزیون رو از خانه حذف کنم، دقیقاً به همین روش عمل میکنم.
3٫ تمرکز بر نکات مثبت وقایع و افراد دوروبر : انجام این تمرین برای افرادی که تازه به جمع می پیوندند و می خواهند رشد کنند و از دست منفی نگری بیرون بیایند کمی سخت است و به این دوستان پیشنهاد می کنم هرگاه دیدید که داررید به سمتی کشیده میشوید که باعث تاکید بر نکات منفی در ذهن شما بشه بهتر است همان فعالیتی که در آن لحظه انجام میدهید را با سرعتی تقریبا 20 درصد سریعتر از قبل انجام دهید. همین و بس. چون در این ظرایط ذهن نمی تواند بر نکات منفی تمرکز کند. پیاده روی میکنید20 درصد با سرعت بیشتر. با دوستتان نهار می خورید، 20 درصد سرعت غذا خوردنتان را بیشتر کنید. و … در این شرایط ذهن فرصت نمی کند تا بر نکات منفی تمرکز کند.
4٫ پیدا کاردن راهی برای لذت بردن از تمامی لحظات زندگی. کاری کنید که در هر لحظه فقط و فقط بر داشتن حس خوب تمرکز کنید. همین و بس. حال این حس خوب میشه به هوای پاک ربط بدید یا ماشین های لوکس اطراف، یا خانه هایی با دکوراسیون عالی و مناظر خوب. و یا حتی میشه اینجوری در نظر گرفت؛ خوش به حال من که مثلاً همانند فلان دوستم نیستم که خیلی زود عصبانی میشه. آفرین به من که می تونم به غیبت کردن افراد گوش ندهم و تنها به خودم و رسیدن به خواسته هام فکر میکنم.
ببخشید که مطلب زیاد شد و هر چندراهکاری زیادتری هم هستند، اما من خودم بیشتر از این موارد استفاده می کنم و خیلی هم خوب جواب گرفتم.
موفق باشید و ثروتمند.
لطفا نظرتون رو هم برای این متن بنویسید. خوشحال میشم نقاظ ضعف و قوتش رو برام بنویسید.
با سلام خدمت خانواده صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش. با تمام وجودم از خداوند سپاسگزارم که من رو با شما آشنا کرد. در رابطه با سوالی که مطرح شد. من تا جایی که میتوانم سعی میکنم ورودی های ذهنم را کنترل کنم و تجارب زیادی در این زمینه دارم. یکی از مهمترین تجربه ها که هر روز تجربش میکنم حرف های منفی،غیبت کردنو نالیدن از اوضاع زندگی توسط اطرافیانم هست. امروز خانمی به منزل ما آمدند که ایشون در کارهای منزل به مادرم کمک میکند. از همون لحظه اولی که وارد خوته شد از بی پولی و بدبختی و همسایه های بد صحبت میکرد من تنها کاری که انجام دادم سکوت ککردم و اومدم تو اتاقم و هدفون گذاشتم تا صدایش را نشنوم. جالب ترین نکته ای که برام در کنترل کردن ورودی های ذهن وجود داره اینه ک کم کم که داریم روی ورودی های ذهنمون کار میکنیم خود به خود باعث انزجار ما از مسائل منفی میشود طوری ک یک حسی به ما میگه ک سریع مکان رو ترک کنیم و از اونجا دور شیم.نکته دیگه ای ک وجود داره اینه ک من هیچوقت سعی نمیکنم کسی رو نصیحت کنم ک حرف منفی نزن و … چون یاد گرفتم که فرکانس اون فرد همونه و نمیشه تغییرش داد. من با تغییر خودم به طور نامحسوس و ناخودآگاه باعث تغییر دیگران میشوم. تجربه من در این زمینه در رابطه با اخبار هست. من مادرم ب شدت اخبار میدید هروقت اخبار میزاشتن من مکان رو ترک میکردم. کم کم خودشون متوجه شدن الان حداقل وقتی من هستم اخبار نمیزارن و این اتفاق کمتر شده است.
من هر وقت افکار منفی به سراغم میاد اگه بیرون از خونه باشم یک کلیپ از تصاویرطبیعت مناطق شهرم که توی کردستانه درست کردم نگاه می کنم و اصلا با دیدنش واقعا یادم میره فکر منفی چی بود!
واگه تو خونه باشم می رم تو بالکون خونم و چندتا جوجه نگه داشتم بهشون دونه می دم و باور کنید با شنیدن صداشون آروم میشم
البته ناگفته نماند فیلم های منفی تلویزیون مثل سریال سایه بان روی ذهن ما کاملا اثر منفی دارند و توجه ما رو به سمت بدبختی و کمبودها می برند که باخانمم تصمیم گرفتیم آن را حذف کنیم و فقط برای برنامه های خنده دار و شاد مثل برنامه دورهمی و خانواده باحال تلویزیون رو روشن کنیم که الان خداروشکر دو هفتست اجرا کردیم روحیمون فوق العاده شده باهمین چیزهای ساده و قابل اجرا
سلام.من چندماهه باسایت استادعباسمنش اشنا شدم.وهرروز چندتا ازفایلارو میبینم.تواین مدت باورام خیلی تغییرکرده.وجالب اینه که وقتی درموردش بابقیه حرف میزنی اونا اصلا نمیفهمن چی داری میگی بنابراین نتیجه گرفتم دراین مورد باکسی حرف نزنم.ازجمله کارهایی که من انجام میدم اول ازهمه شکرگزاری درمورد همه چیز واین کارباعث میشه غرنزنم.قبلا بابچه هام خیلی درگیر میشدم والان کاملابرخودم مسلط میشم وبه محض اینکه ارامشمو حفظ میکنم سریع یه راهکاربرااروم کردن بچه ها به ذهنم میاد.یه راه دیگه اصلا تلویزیون واخبارنمیبینم .قبلا مدتها یه فیلمی رو که میدیدم تو ذهنم باهاش درگیربودم.یه راهه دیگه مدیتیشن روبه تازگی دارم انجام میدم که بهت یادمیده بیفکرباشی ودرلحظه حال باشی وباتوجه به اون یادمیگیری که هرموقع بخواهی درمورد یه چیز فکرکنی وهرموقع نخواهی فکرنکنی این کارکنترل افکارتواسون میکنه وندای درونتو فعال میکنه وبهت هشدارمیده.وراهه دیگه نمازمو بامعنی واول وقت میخونم اینجوری خیلی کم حواسم پرت میشه وازخداهم میخوام منو به حال خودم رهانکنه.کاردیگه اینه که چون من همیشه توذهنم باادما ساعتها درگیربودم اینه که اول ادمایی که اذیتت کردن که بیشترفکرتو مشغول میکنن باتمام وجود ببخشی ویه ایده خیلی خوب برابخشیدن اون ادما اینه که بهشون یه هدیه ارزشمند بدی که اصلا نمیتونه فکرشو هم بکننهواین کارحس خوبی بهت میده وباعث میشه ادما روببخشی.ومن وقتی ذهنم شروع میکنه به قضاوت وبدگویی ازیه نفر سریع میگم اعوذ به اله من الشیطان رجیم .یه روز اینقدراین جمله رو تکرارکردم که یه دفعه ایه اول سوره ناس روزبانم جاری شد که بدون اینکه حفظش باشم ومعنیشو بدونم سریع رفتم سوره ناس روخوندم که درمورد وسوسه شیطان بود که همون لحظه به گریه افتادم همون موقع نوشتمشو رو دریخچالم چسبیده وهمیشه میخونمش سریع ازدست پچ پچای شیطون راحت میشم.ویه راهکاردیگه اصلا بیکارنباشید که سریع شیطون براتون برنامه میچینه که فایلای استادیاهرکتابی که دوست دارین بخونین که شیطون اجاز هورود به ذهنتون رو نداشته باشه .واگه شیطون بره اون موقع ندای درونیتون شروع میکنه به هدایتتون که هرلحظه ازخوشحالی به گریه میفتین وباورتون نمیشه که خداچه سریع داره هدایتتون میکنه.شاد وپیروز باشید.
وعاشق خودمان باشیم خودمان را دوست داشته باشیم تا جهان هستی هم مارا دوست داشته باشد
سلام استاد
این فایل رو بارها دیدم و از آرامش و مطالب فوق العاده اون استفاده کردم و خودش به صورت یک ورودی مثبت ارزش هزار بار دیدن رو داره.
من ورودی های ذهنم رو با دادن ورودی های مثبت به صورت مستمر و دائم کنترل میکنم تا زمانی برای ورودی منفی نداشته باشم و باورهای مثبتم شکل بگیره و تقویت بشه.
تا حتی با برخورد با ورودی ناخواسته منفی هم بدون زحمت اثرش رو خنثی کنم.
به عبارتی تلاش میکنم از ذهنم مراقبت کنم و حسمو خوب نگه دارم.
به قول خودتون مثل همون ظرف رنگ سفیدی که اگر قطره ای رنگ سیاه هم درونش بریزه، روی رنگ سفید ظرف بی تاثیر میشه.
سلام استاد عزیزم و همه ی دوستان خوبم
در جواب به سوال پرسیده شده انتهای این فایل باید بگم که
من خودم هنوز خیلی ماهر نیستم تو کنترل ذهن اما چیزی ک تا اینجای کار خیلی کمکم کرده برای کنترل کردن احساسم و تغییر دیدم به یک اتفاق به طوری که به احساس بهتر برسم
این هست که از خودم میپرسم اگر خودِ خداوند به این اتفاق نگاه میکرد چه چیزی های مثبتی ازین اتفاق میکشید بیرون؟ خداوندی که نورِ مطلقه
اگر جای من بود چه دیدی داشت به این ماجرا؟
خداوندی که بخشنده ترین و مهربان ترینه
با چه دیدی نگاه میکرد به داستان که باعث سپاسگزاریش بشه..
به نام خدا
یا سلام خدمت استاد گرامی و تمامی دوستان عزیز
واقعا به نطرم کنترل ذهن یک جهاد اکبر می خواد
من اوایل واقعا برام سخت بود ولی به مرور زمان داره برام راحتر میشه
باید مثل یک پلیس مراقب رفتارمون باشیم چی رو می بینم و توجه می کنیم در مورد چی صحبت می کنیم و چی رو می شنویم
اینا با هم ورودی های ذهن ما هستن اوایل واقعا به نطرم سخته تا کم کم افسار ذهن دستمون بیاد و بیشتر ساعتها حالمون خوب باشه تا کنترل ذهن هم راحتر بشه من کاملا دارم این روال رو درک می کنم الان من حدود دوسال هس با کلیات داستان آشنا هستم ولی حدود اویل فرودین یعنی 8 ماهه که تمرکزی فایل گوش می کنم و حدود سه ماهی هس که عصو سایت شدم وقتی این زمان رو دارم مرور می کنم می بینم خیلی جالبه خیلی آرام آرام دارم به سمت جلو میرم اول هر چن روز فایل گوش می کردم بعد شد روزانه الانم که شد همه روز و منطم تر و ساعتش هم داره به مرور بیشتر میشه همینطور هم حال خوبم به مرور داره در ساعتهای بیشتر و روزهای بیشتری اتفاق می افته
انگار آدم متوجه نیس تا مثل الان که میشینی فکر می کنی می بینی چه جالبه حتی آدم های دوربرت هم کم کم دارن ناخودآگاه عوض میشن بدون اینکه تو تلاشی بکنی با یه اتفاق ساده خوب یا حتی یه اتفاق معمولی یا حتی یک بحث می بینی از کنارت میرن
به نطرم این روند به جلو بسیار زیباست
آنقدر زیباست و جالبه که آدم به ذوق میاد که این روند رو ادامه بده تا بهتر و زیباتر فکر کنه زیباتر ببینه زیباتر بشنوه و مهمتر از همه افراد زیباتر رو ببینه و معاشرت کنه
آنقدر زیباست این بی بازگشت
که برایش میتوان از جان گذشت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
بابت این سایت بابت این فایل بابت این استاد و وجود همه عزیزان به دستان پرمهر و زیبای خالق جهان می سپارمتان
در پناه خدا شاد و سلامت باشید
ما کی به خواسته هامون می رسیم؟؟؟
وقتیکه از قوانین حاکم بر جهان هستی استفاده می کنید و سعی می کنید که ورودی ذهن خودتون رو به شکلی کنترل کنید که به احساس بهتری برسید..
وقتی که سعی می کنید تمرکز کنید بر نکات مثیت زندگی تون.. وقتی که سعی می کنید سپاسگزار باشید به خاطر داشته هاتون.. وقتی که تمرکز تون و بر روی زیبایی ها و داشته ها و قشنگی های زندگی تون هست نه بر روی نداشته ها.. وقتی که باورهاتون رو در مورد ثروت سلامتی و روابط و خداوند تغییر می دهید اتفاقی که میوفته اینه که از همون لحظه چرخ دنده های زندگی شما روغن کاری میشه…خیلی راحت تر زندگی می کنید..خیلی اتفاقات خوب براتون راحتر میوفته..خیلی راحتر در مسیر زندگی
با عرض سلام و احترام
خدمت همه دوستان عزیز بخصوص استاد عباسمنش
از استاد عزیز خیلی متشکرم که چنین فرصتی رو ایجاد کردند تا باورها و افکارمون رو محکی بزنیم.
الحمدلله خداوند رو بسیار شاکرم که به من این توفیق رو داد تا با آقای عباسمنش آشنا شوم و البته تا کنون فقط این امکان رو داشتم تا از فایلهای رایگان ایشون بهره ببرم و نیز با توجه به مطالعات متنوع و بررسیهای مختلفی که بنده انجام دادم به نظرم شاید بتوان برای کنترل ورودیها چنین تقسیم بندی ای لحاظ کرد:
گام اوّل، قرنطینه کردن خویشتن به صورت کامل هست به عبارتی بستن همه ورودیها و ایجاد محیطی کاملاً کنترل شده؛ که البته به نظر من شاید چنین کاری برای همه محقق نشود چرا که ملزومات زیادی در بر دارد و به عبارتی شاید بتوان گفت روشی کاملاً اورژانسی و ضربالأجل برای موارد حاد است. معادل عارفانه آن: «گام مراقبه یا چله نشینی»
گام دوّم، که کمی لطیفتر از گام اوّل هست چنین است که شخص خود را در فضایی تا حد امکان سالم قرار دهد به عبارتی سعی شود تا با افرادی در مدارهای مناسب و با باورهای صحیح همنشینی شود مثلاً جایگزینی دوستانی با باور صحیح در عوض دوستان قبل با باور مخرّب. معادل آن: «همنشینی با صالحین»
گام سوّم، کسب علم و تجربه در راستای شناخت باورهای محدودکننده و باورهای نامحدودکننده و نتیجتاً بهبود باورهای شخصی
گام چهارم، تمرین و تکرار روزانه و لحظهای باورهای تقویت کننده. معادل عارفانه آن «ذکر»
گام پنجم، در هر حال سعی شود تا حالمان را خوب و عالی نگه داریم و یقین و باور کنیم که الله برای ما بهترینها را میخواهد. معادل شرعی آن «ایمان و توکل»
پیشنهاد ربّ در قرآن و بعبارتی صفات مومنون (افرادی با باور صحیح)؛
سوره زمر آیه 18؛
﴿ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴾
« کسانی که به همه سخنان گوش فرا میدهند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند. آنها کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرد و آنها همان خردمندانند.»
سوره قصص آیه 55؛
﴿ وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ لَا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ ﴾
« و چون سخن لغوی بشنوند، از آن اعراض کنند و گویند: کردار ما برای ما و کردار شما برای شماست. سلام بر شما. ما خواستار جاهلان نیستیم.»
سوره مومنون آیه 3؛
﴿ وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴾
« و کسانی که از سخن بیهوده اعراض میکنند.»
سوره فرقان آیه 63؛
﴿ وَعِبَادُ الرَّحْمَـٰنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴾
و نیز خداوند به 3 بخش انسان در این رابطه اشاره دارد:
گوش، چشم و قلب.
وَاللَّـهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَوَالْأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿النحل: ٧٨﴾
وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ ﴿المؤمنون: ٧٨﴾
ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ﴿السجده: ٩﴾
قُلْ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ﴿الملک: ٢٣﴾
با آرزوی ایمان، سعادت، صحت و موفقیت
ارادتمند همه دوستان
دوست عزیز سلام افرین به شما ک از ایات قران استفاد کردید
دیدگاه تون زیبا بود
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
سلام خدمت استاد عزیز و تمامی اعضای خانواده صمیمی عباس منش
باورهای ما کیفیت و نوع زندگی آینده ما را می سازند و مهم است که باورهای مثبتی جایگزین باورهای منفی کنیم.
یکی از مهمرتین و اثرگذارترین روش برای تغییر باورها نیز کنترل ورودی های ذهن است. چرا که با تکرار ورودی های مشابه می توانیم بر ناخودآگاه خود اثر گذاشته و با تکرار و تمرین باورهای مثبتی در خود ایجاد کنیم.
اما مسئله مهم چگونگی کنترل ورودی ذهن است؟
کاری که اگر (از سال 84 که شروع به مطالعه در زمینه موفقیت کردم ) به درستی انجام شود تاثیرات بسیار زیادی در زندگی بوجود می آورد.
پس از این همه سال که از خدا به امانت گرفتم و به بطالت سپری کردم. پس از کلی تمرین و تکرار چند هفته ای و بدون استمراری که در زمینه موفقیت انجام میدادم الان خیلی راحت می تونم بگم که میشه وروردی های ذهن رو کنترل کرد.
خودم برای کنترل ورودی های ذهنم از چندین روش زیر استفاده می کنم و البته بایستی بگم که هر کدام از این موارد برای همگی قابل استفاده است به شرط اینکه یا مثل من در همین مداری باشید که من هستم و یا از نظر احساسی مشابه هم باشیم. در غیر اینصورت بعضی از تمرینات شاید برای بعضی از دوستان جذابیت خاصی نداشته باشد.
1٫ مدیریت روابط فردی و علی االخصوص تمرکز بر جلوگیری از ارتباط کلامی و بحث کردن با آشنایان و دوستان بسیار نزدیکی که منفی باف هستند و یا به عبارتی در مداری پایینتر از مدار کنونی ما هستند. اگر مجبور به برقرای ارتباط با افراد منفی باف شدید و ناگزیر از این ارتباط (همسر، والدین، دوستان نزدیک، همسایه، همکار و …) تحت هیچ شرایطی و در هیچ زمینه ای با این افراد بحث نکنید. فقط در پی عوض کردن مباحث به سمتی باشید که مطمئن هستید در آن زمینه ها فرد مقابلتان نمی تواند منفی باف باشد.
2٫ حذف تلویزیون و ماهواره: شاید به ظاهر این امر در گفتن ساده باشد ولی عمل به آن تا حدود زیادی سخت است و البته سختی این کار مربوط به وجود دیگر اعضای خانواده در خانه می باشد. اما می تان طوری زمانبندی کرد و یا مدیریت برنامه های کاری خودتان را جوری تهیه کنید که درست در زمانهایی که بقیه به اخبار گوش میدهند و یا تلویزیون نگاه می کنند، شما در حال چک کردن نظرات دوستان در سایت باشید و یا کارهای فردی خودتون رو انجام بدین. بنده چون نمیشود که تلویزیون رو از خانه حذف کنم، دقیقاً به همین روش عمل میکنم.
3٫ تمرکز بر نکات مثبت وقایع و افراد دوروبر : انجام این تمرین برای افرادی که تازه به جمع می پیوندند و می خواهند رشد کنند و از دست منفی نگری بیرون بیایند کمی سخت است و به این دوستان پیشنهاد می کنم هرگاه دیدید که داررید به سمتی کشیده میشوید که باعث تاکید بر نکات منفی در ذهن شما بشه بهتر است همان فعالیتی که در آن لحظه انجام میدهید را با سرعتی تقریبا 20 درصد سریعتر از قبل انجام دهید. همین و بس. چون در این ظرایط ذهن نمی تواند بر نکات منفی تمرکز کند. پیاده روی میکنید20 درصد با سرعت بیشتر. با دوستتان نهار می خورید، 20 درصد سرعت غذا خوردنتان را بیشتر کنید. و … در این شرایط ذهن فرصت نمی کند تا بر نکات منفی تمرکز کند.
4٫ پیدا کاردن راهی برای لذت بردن از تمامی لحظات زندگی. کاری کنید که در هر لحظه فقط و فقط بر داشتن حس خوب تمرکز کنید. همین و بس. حال این حس خوب میشه به هوای پاک ربط بدید یا ماشین های لوکس اطراف، یا خانه هایی با دکوراسیون عالی و مناظر خوب. و یا حتی میشه اینجوری در نظر گرفت؛ خوش به حال من که مثلاً همانند فلان دوستم نیستم که خیلی زود عصبانی میشه. آفرین به من که می تونم به غیبت کردن افراد گوش ندهم و تنها به خودم و رسیدن به خواسته هام فکر میکنم.
ببخشید که مطلب زیاد شد و هر چندراهکاری زیادتری هم هستند، اما من خودم بیشتر از این موارد استفاده می کنم و خیلی هم خوب جواب گرفتم.
موفق باشید و ثروتمند.
لطفا نظرتون رو هم برای این متن بنویسید. خوشحال میشم نقاظ ضعف و قوتش رو برام بنویسید.
دوست عزیزم سلام افرین به شما ک با دیگران بحث نمی کنید
موفق باشید
با سلام خدمت خانواده صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش. با تمام وجودم از خداوند سپاسگزارم که من رو با شما آشنا کرد. در رابطه با سوالی که مطرح شد. من تا جایی که میتوانم سعی میکنم ورودی های ذهنم را کنترل کنم و تجارب زیادی در این زمینه دارم. یکی از مهمترین تجربه ها که هر روز تجربش میکنم حرف های منفی،غیبت کردنو نالیدن از اوضاع زندگی توسط اطرافیانم هست. امروز خانمی به منزل ما آمدند که ایشون در کارهای منزل به مادرم کمک میکند. از همون لحظه اولی که وارد خوته شد از بی پولی و بدبختی و همسایه های بد صحبت میکرد من تنها کاری که انجام دادم سکوت ککردم و اومدم تو اتاقم و هدفون گذاشتم تا صدایش را نشنوم. جالب ترین نکته ای که برام در کنترل کردن ورودی های ذهن وجود داره اینه ک کم کم که داریم روی ورودی های ذهنمون کار میکنیم خود به خود باعث انزجار ما از مسائل منفی میشود طوری ک یک حسی به ما میگه ک سریع مکان رو ترک کنیم و از اونجا دور شیم.نکته دیگه ای ک وجود داره اینه ک من هیچوقت سعی نمیکنم کسی رو نصیحت کنم ک حرف منفی نزن و … چون یاد گرفتم که فرکانس اون فرد همونه و نمیشه تغییرش داد. من با تغییر خودم به طور نامحسوس و ناخودآگاه باعث تغییر دیگران میشوم. تجربه من در این زمینه در رابطه با اخبار هست. من مادرم ب شدت اخبار میدید هروقت اخبار میزاشتن من مکان رو ترک میکردم. کم کم خودشون متوجه شدن الان حداقل وقتی من هستم اخبار نمیزارن و این اتفاق کمتر شده است.
سلام خدمت همه دوستان
من هر وقت افکار منفی به سراغم میاد اگه بیرون از خونه باشم یک کلیپ از تصاویرطبیعت مناطق شهرم که توی کردستانه درست کردم نگاه می کنم و اصلا با دیدنش واقعا یادم میره فکر منفی چی بود!
واگه تو خونه باشم می رم تو بالکون خونم و چندتا جوجه نگه داشتم بهشون دونه می دم و باور کنید با شنیدن صداشون آروم میشم
البته ناگفته نماند فیلم های منفی تلویزیون مثل سریال سایه بان روی ذهن ما کاملا اثر منفی دارند و توجه ما رو به سمت بدبختی و کمبودها می برند که باخانمم تصمیم گرفتیم آن را حذف کنیم و فقط برای برنامه های خنده دار و شاد مثل برنامه دورهمی و خانواده باحال تلویزیون رو روشن کنیم که الان خداروشکر دو هفتست اجرا کردیم روحیمون فوق العاده شده باهمین چیزهای ساده و قابل اجرا
منصورجان عالیه که تونستید تلوزیون را فیلتر کنید امیدوارم که حذفش کنید.کردستان دوست داشتنیه