این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-23 10:37:532024-02-28 11:44:40پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
تجربه من از کنترل ورودیهای ذهنم وتوجه به نکات مثبتی که دروجودهرشخص یااتفاقی که اطراف وجوددارد نشأت می گیرد.
١-اگرشخص بادیدگاه منفی درزندگی من هست سعی میکنم توجه به نکات مثبت اون اون داشته باشم زیراهرکدوم ازادما تکه ای هستن ازوجودخدا روی زمین وهیچ کس نیست که نکات مثبت نداشته باشه این بستگی به ما دارد که چجوری به ان شخص نگاه کنیم پس بااصلاح زاویه دیدمان می شودازوجود یک انسان منفی نگر به یک احساس خوب رسید.
٢-اگردرزندگی من یک اتفاق ناخوشاینددرحال وقوعه یاافتاده بجای بیتابی وگفتن جملات منفی که نه تنهاکمکی بهم نمیکنه بلکه به بدتر شدم احساسم می انجامه ،اینو به خودم می گم که الخیر فی ما وقع وخدا هیچ وقت بنده اش راتنها نمی گذاره وحتمابه صلاحم بوده سعی میکنم توجهم را از ظاهرقضیه بردارم وبه خیریتی که در باطن ان هست جلب کنم به این ترتیب از یک احساس بد وطبق قانون به یک احساس بدتر جلو گیری وبه یک احساس خوب که منجر به اتفاقات خوب می شودمی رسانم.
……
وقت بیشترگذاشتن برای بیشترکارکردن روباورهای خودم واستفاده ازفایلها ودوره های استاد ،خواندن نظرات دوستان ،سپاسگذاری شبانه روز،توجه به نشانه ها وتحسین انها هرچند که خیلی کوچک بنظر برسند،تحسین موفقیتهای دیگران وغیره وغیره از جمله راهکارهایی هستند که من را درکنترل ورودیهایم کمک کرده اند.
با سپاسگزاری از خداوندمنان واستادعزیزم وتیم ممتازی که دارن وهمچنین شما دوستان عزیزکه ازنظرات شما بهره مندشده ام ومی شوم.
شاد،سالم ،ثروتمند،خوشبخت وسعادمند در دنیا واخرت باشید?
سلام جناب انباز عزیز صبحتون بخیر .امیدوارم شما و سایر اعضای این خانواده ی پرمهر هفته ی پر ثروتی رو شروع کرده باشین .
در رابطه با مورد 2 وقتی ما معتقدیم که خودمون مسئول صددرصدی اتفاقات زندگیمون هستیم و تمامی اتفاقات خوشایند و ناخوشایند زندگی نتیجه ی ارسال فرکانس هائ خودمونه چطوری میتونیم بگیم الخیر فی ما وقع ؟ اونم درست وقتی که با بزرگترین و وحشتناکترین ترسها و ناخواسته های زندگیمون مواجه شدیم که علتشم خودمونیم و فرکانسمون، چطور میتونیم به چشم یه تضاد بهش نگاه کنیم ؟ شما چجوری خودتون رو قانع میکنید ؟ اینکه حتما به صلاحمون بوده وقتی ذهن منطقی قبولش نمیکنه …
اولا اینکه ازتوجه شما به دیدگاهم سپاسگزارم وشاید من نتونستم منظورم را درست وواضح توضیح بدهم
من هنگامی که یک اتفاق ناخوشایندی برایم پیش میاد کاحالم رابد میکنه به جای اینکه بشینم وبگم ای خدا چرا این اتفاق برای من پیش اومده وهرچه سنگه مال پای انگه از این فرکانس های منفی که حالمو بد میکنه می نشینم به خودم میگم حتما خیریتی برام داره این اتفاق وتوجهم روی نکات مثبت می گذارم …همین
از تمام روش های کنترل دهنتون بیشتر از قسمت الخیر ما وقع لذت بردم
این دیدگاه واقعا به آدم آرامش میدهد مخصوصا در هنگام برخورد با چالشهای زندگی که ما دلیلش رو نمیدونیم چرا این ناخواسته رو تجربه میکنیم ولی ایمان قلبی داریم که هر چی پیش آید در نهایت همه چیز به نفع من خواهد بود
از روش و غیره و غیره تون هم لذت بردم , مفید بود واقعا 🤭
از خداوند برایتان شادی،ثروت و سلامتی و خوشبختی بیشتر و بیشتر خواهانم و غیره و غیره❤🤭
به تازگی با روشی آشنا شدم که واقعا برام تاثیر گذار بوده و مطمعنم شما هم با انجام دادنش نتیجه می گیرید.
گاهی واقعیات زندگی بظاهر ناراحت کنندس، مسائلی که گاهی نمیشه راهی براش پیدا کردو یا مجبوریم باهاشون کنار بیایم.لحظه ی برخورد با چنین مسائلی ممکنه کلی افکار منفی و عذاب آور ذهنمون رو درگیر کنه،من در مقابل این افکار منفی، افکار و جملات تاکیدی (مثبت) علیه اون فکر منفی بکار میبرم.مثل اینکه با افکار(یا جملات تاکیدی)مثبت و البته واقعی، اون افکار منفی خودم رو بمبارون کنم.بذارید با یه مثال ساده این روش رو روشنتر بیان کنم. مثلا فردی رو درنظر بگیرید که قد کوتاه و هیکل نامناسبی داره و مدام تو ذهنش میگه من هیکلم زشته , من کوتولم,از خودم خوشم نمیادو… .خوب همچین کسی اگه بخواد با جملات مثبت باور مثبت تو ذهنش بسازه, نمیتونه با گفتن : من بلند قدم و خوش هیکلم , من عجب قامت بینظیری دارم, به خودش احساس خوبی بده, چون میدونه حقیقت این نیس, و بیشتر تو احساس بد میمونه.در حالیکه میتونه لحظه ای که این افکار منفی سراغش میاد، سعی کنه گفتگوی منفی ذهنش رو با جملاتی مثبت و واقعی مثل: درسته که من قدم کوتاهه ولی خیلیها هستن که قدشون از من هم کوتاهتره,درسته که قدبلند نیستم ولی اخلاق خوبی دارم، مهربونم,باسوادم , فلان مهارتو دارم ، هیکلم مناسب نیست ولی میتونم با رفتن به باشگاه بهتر از قبل شم و …. . به این شکل کانون توجهش رو به سمت داشته ها و نکات مثبتش جلب کنه و به سمت ذهنیت مثبتی از خودش پیش بره و احساس بهتری رو تجربه کنه.
نکته ی مهم دیگه اینه که گفتن جملات مثبت باید تا وقتی که به باور تبدیل شه، تکرار بشه. و اینکه فقط به افکار و جملات تاکیدی مثبت بسنده نکنیم و قدمی بر داریم و وارد عمل بشم.چرا که عالم بی عمل کندوی بی عسله
چقدر درست بود این حرفتون.اینکه فرد زشت نمیتونه به خودش بقبولونه که خوشگله چون ذهنش مقاومت شدید نشون میده و قبولش نداره.ما ذهنو نمیتونیم گول بزنیم.اما وقتی توجهتو میذاری رو نکات دیگه خودت یا راه حلی که بتونی اون مساله رو حل کنی، ذهن مقاومت نداره و کاملا حرفات تاثیر گذار میشه.راستش من این موضوع رو میدونستم اما با مثال شما انگار دوزاریم تازه افتاد.مثال خیلی خیلی بهتر تو ذهن میمونه چون عملا داره بهت میگه چکار کنی.ممنون از مثال عالیتون
تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟ از نظر ودیدگاه خودم استاد عزیز این هست که من یه زمانی هیچ چیز درمورد کائنات وحتی انسان که اشرف مخلوقات هست رو نمیدونستم واین اطلاعات رو نداشتم که بتونم در زندگیم پیشرفت کنم وتمام ورودی هایی که میومد رو خواسته یا ناخواسته قبول میکردم ویه جورایی ناخداگاهم دیگه قبول کرده که حتی به مرگ خودم هم راضی بودم ومیگفتم آدم آه هستو دم.العان دوسالی هست که زندگیم 180درجه عوض شده چون به این نتیجه رسیدم که اطلاعات درست ومثبت باعث میشه زندگی یک انسان خیلی خیلی با ایمان وپراز انرژی بشه.من کلی بگم تجربه من ثابت کرد که زمان قدیم چون پدرمادرهای ما از بازم پدر مادرهاشون فقط کارو نسل ادامه بدن چیزی نمیخواستن وبه کل بدون اطلاعات وسرمایه به زندگی خود ادامه دادن واین باور وکنترل ذهن رو از دست دادن وتا چند سال پیش که شما آقای دکتر معظمی.آزمندیان و…باعث شدین جونوها کم کم بیان سمت اطلاعات وورودیهای ذهنشون رو تقویت کنن مثل خودم وخانمم که همین باعث شده پسرم ذهن خوبی در آینده داشته باشه.هروز گوش میدیم کلیپهاتونو وبه مردم انتقال میدیم تادنیا جای بهتری واسشون باشه.(تجربه ثابت کرده 70%بدن انسان رو آب تشکیل داده اگه بهش منفی بدی بازتابش منفیه واگه بهش مثبت بدی مثبت میشه)فقط در جمله آخرم استاد عزیزم اینکه کشور ما از بعداز انقلاب مسئله داره که اونم علم کافی نداشتن تا از پایه باورهارو با درست انجام دادن ارتقاع بدن تا العان که ما هنوز سر اینترنت که موج سوم هست بمانیم ودنیا العان داره درموج هشت ونو سیری میکنه دلیلشم ورودی هایی هست که کنترل نشد.امیدوارم با کمک شما وهمکاران عزیزتون کشور ما عوض بشه و این بینشو میدیم که پیشرفت فوق العاده ای داشته باشه ممنونم که تحمل کردین وگوش دادین .یاعلی
سلام دوست عزیز نظر بسیار زیبای شما رو خوندم و واقعا باید بگم که عالی بود . متن آخرتون که در مورد اینترنت و اینگونه موارد بود رو درست میفرمایید و به واسطه تمرکز عمومی مردم و وردوی های نامناسب هست هست اما ما که این رو میدونیم می بایست از همین داشته های خودمون که شما میفرمایید مثلا اینترنت که میگید موج سه هست به بهترین شکل استفاده کنیم و لذت ببریم قطعا با این کارمون جهان ما رو وارد به جامعه هم فرکانس با خودمون خواهد کرد .شاد و موفق باشید
خداوند رو بینهایت سپاس گزارم که در ادامه ی جلسه ۲ قدم اول من رو هدایت کرد به این فایل
فایلی که قبل از این بار ها دیده بودمش و شنیده بودمش اما درک قبلم کجا و درک اندک الآنم کجا
خدا رو شکر میکنم بخاطر این مسیری که الآن همه ی ما داخلش هستیم و داریم قدم به قدم تکاملمون رو برای خدا گونه شدن طی میکنیم.
با هدایت الله بریم سراغ درس ها و نکات مثبتی که از این فایل درک کردم:
* اول از همه اون آسمون پاک و زیبا با ابر های تیکه تیکه و پنبه ای که رنگ سفید درخشانی رو ایجاد کردن.
* فضای سبز و درختان زیبا و چمن ها و زلالی آب دریا و دور تر ساختمون ها برج های شیک و زیبا و همه و همه که یک بک گراند رویایی رو ایجاد کرده برای ضبط یه فایل فوق العاده.
* نسیم خنکی که میوزه و برگ درختان که در این نیسم به رقص در اومدن و موج ملایم این دریا و پیراهن قرمز رنگ و صد البته چهره ی خندان استاد که بر زیبایی های این قاب اضافه کرده.
* زمانی که ما سعی میکنیم از قوانین جهان هستی استفاده کنیم، وقتی سعی میکنیم که ورودی هامون رو کنترل کنیم، وقتی سعی میکنیم به نکات مثبت توجه کنیم و وقتی از فایل های رایگان و محصولات استفاده میکنیم و درواقع باورهامون رو کمی بهبود میبخشیم؛ انگار که چرخدنده های زندگیمون روون تر میشه، خیلی اتفاقات خوب بیشتر برامون میفته، خیلی حالمون خوب تره و درواقع از هامون اولی که ما شروع میکنیم به تغییر باور هامون ما نشانه های مثبتشو میبینیم.
* یادمون باشه که همیشه سپاسگزار باشیم بخاطر داشته هایی که خداوند بهمون عطا کرده.
* اگر ما بتونیم کانون توجه مون و ورودی هامون رو کنترل کنیم ما میتونیم شرایط زندگیمون رو کنترل کنیم؛ البته که این نیاز به تمرین داره اما به اندازه ای که بتونیم بهتر کار کنیم در کنترل ذهنمون به هامون اندازه میتونیم نتایج بهتری بگیریم.
* وقتی داریم روی خودمون و باور هامون کار میکنیم یادمون باشه که نکات مثبت کوچیک زندگیمون رو ببینیم و تحسینشون کنیم و سپاسگزار باشیم بخاطر داشتنشون و با جدیت و تهعد بیشتر و اینبار با انگیزه از اینکه قانون جواب میدهد روی خودمون کار کنیم.
* یادمون باشه که تنها گوش دادن به فایل ها ما رو به خواسته هامون نمیرسونه؛ بلکه باور کردن اون صحبت ها موجب تغییر شرایط زندگیمون میشه ؛ البته باور و ایمانی که توعم با عمل باشه نه اینکه فقط حرفشو بزنیم.
* تا زمانی که آرزو و خواسته ای توی ذهنمون برامون بزرگ و غیر فابل دستیابی باشه به همون اندازه هم دور از دسترس و بزرگ خواهد بود و ما بهشون نمیرسیم.
* زمانی او رویا و آرزو برامون اتفاق میفته که دیگه برامون بزرگ نباشه و درواقع زمانی ما به خواسته هامون میرسیم که رسیدن به اونا توی ذهنمون بدیهی باشه و زمانی بهشون میرسیم که حس کنیم که واقعا داریمشون و حس کنیم که به راحتی میتونه برامون اتفاق بیفته؛ اون لحظه است که بهش میرسیم.
* اگر ما نگران و منتظر رسیدن به خواستمون باشیم نه تنها بهش نمیرسیم بلکه ازش دور تر هم میشیم؛ چون احساس نگرانی، احساس ترس، احساس نرسیدن به خواسته و احساس افسردگی و همه ی اینا داره ما رو از از اون خواسته و هدفمون دور میکنه.
* پس ما باید اول بدونیم که دقیقا چی رو میخوایم، بتونیم خوب اون خواستمون رو تجسم کنیم تا داشتنش برامون بدیهی بشه و بعد بتونیم که احسامون رو خوب نگه داریم و به زیبایی های زندگیمون توجه کنیم و نگران نرسیدن به خواستمون نباشیم؛ تا در نهایت به هدف و خواستمون برسیم.
* افکار خوب و باور های خوب در واقع چیز هاییه که بهمون احساس آرامش قلبی میده و اگر که ما بتونیم در زمان بیشتری در احساس آرامش و شور و شوق باشیم به هامون نسبت به خواسته هامون نزدیک تر میشیم.
* وقتی که ما دنبال احساس خوب باشیم اتفاقات خوب هم برامون رخ میده و وقتی ما نگران نرسیدن به خواستمون باشیم درواقع داریم ازشون دور میشم و این دقیقا مصداق قانون احساس خوب اتفاقات خوب و احساس بد اتفاقات بد هست.
* خواسته هامون رو رها کنیم و نگران نرسیدن به خواسته هامون نباشیم از لحظه به لحظه زندگیمون لذت ببریم؛ و وقتی که بتونیم این جوری زندگی کنیم اتفاقات خوب و خواسته هامون باید رخ بده و اصلا طبیعیه که رخ بده.
* وقتی از مسیر زندگی لذت میبریم، وقتی حالمون بهتره، وقتی روی باور هامون کار میکنیم، وقتی به نکات مثبت توجه میکنیم، وقتی سپاسگزاری میکنیم بخاطر داشته هامون و وقتی خدا رو بیشتر باور میکنیم اتفاقات خواسته لاجرم رخ خواهد داد.
* این طور فکر نکنیم که مثلا باید اول به فلان خونه و فلان ماشین و فلان شرایط برسم تا بعد بتونم لذب ببرم نههههه اتفاقا برعکس اول باید بتونیم توی اون شرایطی که هستیم لذت ببریم و خوشحال باشیم و آرامش داشته باشیم تا جهان و خداوند ما رو هدایت کنه به سمت نعمت ها و لذت های بیشتر.
* قدم اول برای تغییر کنترل ورودی هاست و درواقع حذف ورودی هایی که احساس ما رو بد میکنه و ما رو نگران میکنه راجع به آینده؛ مثلا سعی کنیم که دیگه تلویزیون نبینیم، اخبار و رسانه ها رو دنبال نکنیم، توی شبکه های اجتماعی نباشیم؛ که هر کدوم اینا به راحتی دارن ما رو کنترل میکنن؛ بیایم از این به بعد با تعهدی غیر قابل مذاکره ورودی هامون رو کنترل کنیم و فقط روی نکات مثبت اطرافمون تمرکز کنیم.
خدا رو شکر میکنم که در جمع شما هستم و داریم با هم کمک میکنیم که جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه.
ممنونم که کامنت من رو خوندین.
امیدوارم که در پناه رب العالمین شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم جان بابت این فایل و سوالات این قسمت
بریم سر اصل مطلب همیشه!:
سوال ۱:
تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟
🦋 از نظر و تجربه ی من کنترل ورودی های ذهن دو دسته هستش عوامل بیرون و درونی
عوامل بیرونی مانند ( دوری از اخبار و افراد و گفتگو منفی و ناله گر و خلاف قوانین هستی که هی نق میزنند و غر و شکایت و اعتراض دارند و از غم و اندوه میگن و… و حالت درونی کنترل افکار منفی و گفتگو های درونی ناخود آگاه که این قسمت هم سخت تر و هم حساس تر و تاثیر گذار تر هستش البته هر دو حالت باید انجام بشه که در کل انحام این دو حالت ذهن رو ساکت و گبرنده و فرستنده رو هماهنگ میکنه برای دریافت الهامات و دقیقا مساوی میشه با احساس خوب و صلح درونی
سوال ۲:
چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت ات داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟
🦋 از نظر من راهکار بسیار زیاده و به طرق مختلف خدا راه آرامش و ثروت داده و برای اینکه بیاییم متوجه بشیم چه راهی هستش و چه راهی مفید تر ، شناخت خود هستش ( با چه راعی و روشی آروم میشیم) با چه تمرینی به آرامش درونی میرسیم ؟! به چه چیز هایی علاقه داریم و چه فعالیت هایی مارو به کنج دلمونپمیبره و آتیش ذهن رو خاموش میکنه ؟. این سوالاتیه که از خودمون میپرسیم و خودمون هم پاسخ دهندش
از نظر من برای خودم شاید برای شما هم باشه
( اول پذیرش اتفاق و تضاد)
دوم پاسخ و پیام این تضاد یا اتفاق به ما چیه ؟ چیو میخواد ثابت منه و چیو میخواد بهمون نشون بده و چهچیزی در درون ما باید تغییر کنه و یا قوی تر بشه
بطور مثال عزت نفس یا کنار گذاشتن اعتراض کلامی یا شروع کردن شکرگزاری بصورت جدی ! و …
احساس خوب بصورت مداوم تمرکز قوی میخواد و تمرکز قوی و در احساس خوب موندن یعنی در لحظه بودن و در لحظه و احساس خوب موندن یعنی بخشش و فراموشی گذشته و آینده و دست کشیدن از استدلال و سرزنش خود و دیگران و…
مهمترین راه و ساده و قوی ترین راه ( خاموش کردن ذهن) هستش و گوش دادن به قلب که کار راحتی هم نیست اما شدنی
من باور دارم که این برای من شدنی شده و داره رشد میکنه
من رسما از استاد عزیزم و مریم جان بابت این مرور قانون و نوعی اعراض از ناخواسته ها و لذت در لحظه رو تشکر میکنم و میرم دوباره این فایل با ارزش استاد رو بشنوم و ببلعم و پاسخم رو بگیرم خودمم به این فایل هدایت شدم و باور دارم باز مرحله ی بعدیم هم گرفتم
خدایا شکرت
آرزوی ثروت و سعادت و در تمرکز و کنترل ذهن بودنتون در زمان بیشتر رو در دنیا و آخرت دارم عاشقتونم 💕💓✌🏻
سلام به خانواده گرم عباسمنش من خودم خیلی مینشستم پای حرف های خانم های که شوهراشون به حرفاشون گوش نمیده ویا شغلی داره یه شهردیگست وکنار خانوادش نیست یاخانم های که شوهراشون بی مسئولیت بود یاخرجی نمیداد…دلسوزیشون رو میکردم من مدام به این کار ادامه دادم تااینکه از این نوع اتفاق درصورتی که همسرم بهترین وعالی ترین بود همه چیز یه دفعه ریخت بهم وهمسرم شدمثل کانون توجهم!!!
پشیمانی سودی نداشت گذاشتم کنار اون ادم هارو ودارم از نو وکم کم میسازم وخداکمکم میکنه که درستش کنم الحمدلله بابت هدایت های پرودگارم برای بهبود روابطم الحمدلله🥰
از بچگی توی گوش ما خوانده شده آب نیست، خاک نیست، باران نیست ، سرسبزی نیست، مسافرت کمشده، روابط خوب نیست ، دید وبازدید قدیما بود ولی الان نیست ، ملک و زمین خوب برای خرید الان برای خرید نیست ، ولی قدیما می شد بخری، دختر خوب برای ازدواج نیست، پسر خوب برای خواستگاری نیست اصلا پیدا نمیشه، شغل خوب نیست، پول نیست، سلامتی قدیما بود الان نیست، احساس خوب قدیم بود الان نیست، ایمان قوی قدیم دیده می شد ولی الان نیست،
وای وای وای از این حرفا که توی مغز ما لونه کرده، باعث شده مغز ما زنگ بزنه، باعث شده همیشه در نیستی و کمبود باشیم ، باعث شده بهم اعتماد نکنیم به پسر گفته میشه چرا شبها دیر می ای خونه، به دخترا گفته میشه اون کی بود باهاش حرف میزدی،
میگن دیگه کار پیدا نمی کنی، میگن اگه ازدواج کنی از کجا وسایل جور میکنی، خانه کی میتونی بخری، تنها یک کار هست مسافرکشی آنهم دست زیاد شده ، باید با مسافر بابت 1000 تومان دعوا کنی.
واقعا 99٪ انسانها صحبتهایشان از این سبک هست گاهی پدر و مادرهای خودمان هم از سر دلسوزی میگن ،
خوب تنها جایی که من می بینم و می خونم که حرف از فراوانی نعمت ، حرف از بی نهایت فرصت شغلی هست ، در این سایت هست چون اعضای سایت در مدار فراوانی و فرنکاس خوب هستن.
تنها اینجاست که آیات قرآن را درک میکنیم، که ما خودمان خالق زندگیمان هستیم ، ماهستیم که تعیین میکنیم نعمت فراوان هست، باران فراوان هست ، ما با باورهای ثروت ساز خودمان مشخص میکنیم که آزادی مالی و زمانی مکانی میشه در زندگی ما اتفاق بیفته.
سلام سلام سلام به استاد بزرگوار و خانم مریم شایسته عزیزم
تنها چیزی که میتونه کمک کنه تا کنترل ذهنم رو در دست بگیرم استفاده از کلامم هست
کلام معجزه میکنه برای من و با چند بار حتی گاهی بعضی از باورهایم بسیار غالب هستند و یک ماه یا بیشتر باید زمان بزارم تا از ذهنم پاک شوند ولی در آخر تسلیم کلامم میشوند و با تکرار و تکرار کاملا از بین میروند.
یک تشکر بسیار ویژه به استاد بزرگوار و استاد مریم شایسته ی عزیز
فایلی که بارها دیده بودم ولی امروز جنسش واسم فرق داشت.واین نشون میده چقدر مسیرم تغییر کرده وظرف دریافتیم بزرگتر شده.
استاد اشاره کردین به اینکه برای رسیدن به خواسته ها توجهتون رو بزاریم روی نکات مثبت وزیبایی ها
خداروشکر نسبت به قبلم خیلی عالی عمل میکنم وهمیشه سعی میکنم آگاهانه به زیبایی ها توجه کنم وشکر گزار داشته هام باشم اگه مسئله ای چیزی هم پیش بیاد سعی میکنم سریع حالمو خوب کنم واز اون موضوع اعراض کنم ونتیجه هایی هم گرفتم.
اما موضوع از این قراره که داشتن کسب وکارعالی ودرآمدبالا خواسته ای هست که مدتهاست در اولویت خواسته هام قرار گرفته یجوری به این خواسته چسبیدم وبا این باور که با رسیدن به این خواسته ام به تمام خواسته های دیگرم هم میرسم.
امروز بادیدن این فایل متوجه شدم این موضوع پاشنه آشیلم هستش ویه نوع شرک که قراره خودم با داشتن کسب وکار ودرامد بالا تمام خواسته هام رو برآورده کنم انگار خدایی وجود نداره.خداجونم سپاسگزارم هدایتم کردی به این فایل وچشم وگوش دلم رو باز کردی تا متوجه این حقیقت بزرگ بشم واز سرراهت برم کنار بزارم خداییت رو بکنی ومنم بندگیت.
همینجا همین ساعت تصمیم اساسی گرفتم که تمرکزم رو روی این خواسته بردارم وفقط از زندگیم لذت ببرم واز فرصتی که در دست دارم نهایت لذت وشادی رو ببرم واز وقتم درست استفاده کنم وبا رسیدن به خواسته های کوچیکم ورسیدن به حال خوب در زمان مناسب ودر شرایط مناسب به این خواسته ام هم میرسم.
سپاس گزار خداوندم بابت یک کامنت دیگه ای که میتونم بنویسم
کامنت دوست عزیزم منو هدایت کرد به این فایل و چقدر به موقع بود این فایل
سپاس گزار خداوندم بابت قوانین ساده و ثابت و بدون تغییرش
استاد سوال اول اینه که تجربه شما از کنترل ورود ی های ذهن چیه ؟؟؟
تجربه من اینه که هر موقع تونستم ذهنمو کنترل کنم و نجواهای ذهنم رو جوری مدیریت و جهت دهی کنم که به احساس بهتری برسم و وقتی این سیکل رو تکرار کردم و احساسم بهتر و بهتر شد و به رهایی و ارامش رسیدم همه ی درها به روم باز شد ، هدایت ها اومد ، موقعیت ها ، شرایط و افراد مناسب از راه رسیدن
و این فایل باره دیگه به من یاداور شد که کاره من رسیدن به این جنس از احساس خوب و ارامش و رهایی است و اگر من با کنترل ورودی های ذهنم در هر موردی به احساس بهتری برسم و این سیکل رو ادامه بدم وبه احساس ارامش و رهایی برسم یعنی اینکه من موفق شدم که مقاومت های ذهنی که باعث میشد خواسته ها وارد زندگیم نشه رو کم کردم و در این حس و حال خواسته ها باید وارد زندگی من بشوند ،چون قانون جهان اینه که خواسته ها داره به صورت طبیعی وارد زندگی ما میشه
چون خداوند در قران گفته که در هر لحظه در حال اجابت خواسته هاست ، و اگر که خداوند زمانی که درخواست میکنیم چه کلامی چه فرکانسی ،درخواست مارو اجابت میکنه ،پس دیگه چی میمونه این وسط ؟؟؟ باور پذیری داشتن اون خواسته و برداشتن مقاومت های ذهنی در مورد اون خواسته و ساختن باورهای هم جهت و دیدن و تایید وتحسین الگوهایی که به اون خواسته رسیدن
پس مرحله اول درخواست
مرحله دوم اجابت خداوند
مرحله سوم دریافت (براشتن مقاومت های ذهنی و تکرار و تکرار باورهای مناسب در مورد اون خواسته وبا تکرار وقدرت گرفتن فرکانس ها خداوند از بینهایت طریق اونو وارد زندگی ما میکنه )
پس تنها وظیفه ی من تمرکز و توجه به نکات مثبت هر لحظه و کنترل اگاهانه ی ورودی های ذهن و اعراض از ناخواسته هاست (اینم کُلیش)
و اما ایده ی من درباره ی تمرکز بر نکات مثبت
که قبلا هم نوشتم توی کامنت ها اینه که وقتی اول صب فرکانس خودم رو روی فرکانس خداوند و شکر گزاری تنظیم میکنم و تعهد نامه چند بندی روزم رو که برای خودم طراحی کردم رو میخونم ، دیگه جهان چاره ای نداره غیر از اینکه منو به سمت زیبایی های بیشتر ببره و من با اون حس و حال الهی چاره ای جز تحسین و تایید و سپاس گزاری بیشتر ندارم و به همین ترتیب تا شب و قبل خواب که مرور میکنم نکات مثبت روزم رو و سپاس گزاری میکنم و دوباره میخوابم و همین روند اگر ادامه پیدا کنه میشه همون صحبت های استاد که میگن باورهای قدرتمند کننده شکل میگیره
ظرفت بزرگتر میشه برای نعمت های بیشتر
احساس لیاقت و خود ارزشمندیت بالاتر میره
ادم های غیر هم فرکانس حذف میشن و ادم های هم فرکانس وارد زندگیمون میشن با قدرت گرفتن این باورها و شرایط هرروز بهتر و بهتر خواهد شد و این بهتر و بهتر شدن شرایط باعث تقویت باورهای قدرتمند کننده و ایمان بیشتر و… به همین شکل و جهان چیزی نیست جز شکلی از انرژی و اگر من انرژی وجودم رو با انرژی الهی یکی کنم چیزی نیست که من بخواهم و رخ ندهد .
به همین سااااااادگییی
البته کنترل ذهن مهارتیه که با تمرین و تکرار ساده تر میشه و راحت تر
تجربه من از کنترل ورودیهای ذهنم وتوجه به نکات مثبتی که دروجودهرشخص یااتفاقی که اطراف وجوددارد نشأت می گیرد.
١-اگرشخص بادیدگاه منفی درزندگی من هست سعی میکنم توجه به نکات مثبت اون اون داشته باشم زیراهرکدوم ازادما تکه ای هستن ازوجودخدا روی زمین وهیچ کس نیست که نکات مثبت نداشته باشه این بستگی به ما دارد که چجوری به ان شخص نگاه کنیم پس بااصلاح زاویه دیدمان می شودازوجود یک انسان منفی نگر به یک احساس خوب رسید.
٢-اگردرزندگی من یک اتفاق ناخوشاینددرحال وقوعه یاافتاده بجای بیتابی وگفتن جملات منفی که نه تنهاکمکی بهم نمیکنه بلکه به بدتر شدم احساسم می انجامه ،اینو به خودم می گم که الخیر فی ما وقع وخدا هیچ وقت بنده اش راتنها نمی گذاره وحتمابه صلاحم بوده سعی میکنم توجهم را از ظاهرقضیه بردارم وبه خیریتی که در باطن ان هست جلب کنم به این ترتیب از یک احساس بد وطبق قانون به یک احساس بدتر جلو گیری وبه یک احساس خوب که منجر به اتفاقات خوب می شودمی رسانم.
……
وقت بیشترگذاشتن برای بیشترکارکردن روباورهای خودم واستفاده ازفایلها ودوره های استاد ،خواندن نظرات دوستان ،سپاسگذاری شبانه روز،توجه به نشانه ها وتحسین انها هرچند که خیلی کوچک بنظر برسند،تحسین موفقیتهای دیگران وغیره وغیره از جمله راهکارهایی هستند که من را درکنترل ورودیهایم کمک کرده اند.
با سپاسگزاری از خداوندمنان واستادعزیزم وتیم ممتازی که دارن وهمچنین شما دوستان عزیزکه ازنظرات شما بهره مندشده ام ومی شوم.
شاد،سالم ،ثروتمند،خوشبخت وسعادمند در دنیا واخرت باشید?
سلام جناب انباز عزیز صبحتون بخیر .امیدوارم شما و سایر اعضای این خانواده ی پرمهر هفته ی پر ثروتی رو شروع کرده باشین .
در رابطه با مورد 2 وقتی ما معتقدیم که خودمون مسئول صددرصدی اتفاقات زندگیمون هستیم و تمامی اتفاقات خوشایند و ناخوشایند زندگی نتیجه ی ارسال فرکانس هائ خودمونه چطوری میتونیم بگیم الخیر فی ما وقع ؟ اونم درست وقتی که با بزرگترین و وحشتناکترین ترسها و ناخواسته های زندگیمون مواجه شدیم که علتشم خودمونیم و فرکانسمون، چطور میتونیم به چشم یه تضاد بهش نگاه کنیم ؟ شما چجوری خودتون رو قانع میکنید ؟ اینکه حتما به صلاحمون بوده وقتی ذهن منطقی قبولش نمیکنه …
سلام خانم سادات صبح شما هم بخیر
اولا اینکه ازتوجه شما به دیدگاهم سپاسگزارم وشاید من نتونستم منظورم را درست وواضح توضیح بدهم
من هنگامی که یک اتفاق ناخوشایندی برایم پیش میاد کاحالم رابد میکنه به جای اینکه بشینم وبگم ای خدا چرا این اتفاق برای من پیش اومده وهرچه سنگه مال پای انگه از این فرکانس های منفی که حالمو بد میکنه می نشینم به خودم میگم حتما خیریتی برام داره این اتفاق وتوجهم روی نکات مثبت می گذارم …همین
شاد باشین وثروتمند و سالم وسعادتمندِدنیا و اخرت
سلام دوست عزیز
از تمام روش های کنترل دهنتون بیشتر از قسمت الخیر ما وقع لذت بردم
این دیدگاه واقعا به آدم آرامش میدهد مخصوصا در هنگام برخورد با چالشهای زندگی که ما دلیلش رو نمیدونیم چرا این ناخواسته رو تجربه میکنیم ولی ایمان قلبی داریم که هر چی پیش آید در نهایت همه چیز به نفع من خواهد بود
از روش و غیره و غیره تون هم لذت بردم , مفید بود واقعا 🤭
از خداوند برایتان شادی،ثروت و سلامتی و خوشبختی بیشتر و بیشتر خواهانم و غیره و غیره❤🤭
باسلام به همگی دوستان عزیز
به تازگی با روشی آشنا شدم که واقعا برام تاثیر گذار بوده و مطمعنم شما هم با انجام دادنش نتیجه می گیرید.
گاهی واقعیات زندگی بظاهر ناراحت کنندس، مسائلی که گاهی نمیشه راهی براش پیدا کردو یا مجبوریم باهاشون کنار بیایم.لحظه ی برخورد با چنین مسائلی ممکنه کلی افکار منفی و عذاب آور ذهنمون رو درگیر کنه،من در مقابل این افکار منفی، افکار و جملات تاکیدی (مثبت) علیه اون فکر منفی بکار میبرم.مثل اینکه با افکار(یا جملات تاکیدی)مثبت و البته واقعی، اون افکار منفی خودم رو بمبارون کنم.بذارید با یه مثال ساده این روش رو روشنتر بیان کنم. مثلا فردی رو درنظر بگیرید که قد کوتاه و هیکل نامناسبی داره و مدام تو ذهنش میگه من هیکلم زشته , من کوتولم,از خودم خوشم نمیادو… .خوب همچین کسی اگه بخواد با جملات مثبت باور مثبت تو ذهنش بسازه, نمیتونه با گفتن : من بلند قدم و خوش هیکلم , من عجب قامت بینظیری دارم, به خودش احساس خوبی بده, چون میدونه حقیقت این نیس, و بیشتر تو احساس بد میمونه.در حالیکه میتونه لحظه ای که این افکار منفی سراغش میاد، سعی کنه گفتگوی منفی ذهنش رو با جملاتی مثبت و واقعی مثل: درسته که من قدم کوتاهه ولی خیلیها هستن که قدشون از من هم کوتاهتره,درسته که قدبلند نیستم ولی اخلاق خوبی دارم، مهربونم,باسوادم , فلان مهارتو دارم ، هیکلم مناسب نیست ولی میتونم با رفتن به باشگاه بهتر از قبل شم و …. . به این شکل کانون توجهش رو به سمت داشته ها و نکات مثبتش جلب کنه و به سمت ذهنیت مثبتی از خودش پیش بره و احساس بهتری رو تجربه کنه.
نکته ی مهم دیگه اینه که گفتن جملات مثبت باید تا وقتی که به باور تبدیل شه، تکرار بشه. و اینکه فقط به افکار و جملات تاکیدی مثبت بسنده نکنیم و قدمی بر داریم و وارد عمل بشم.چرا که عالم بی عمل کندوی بی عسله
چقدر درست بود این حرفتون.اینکه فرد زشت نمیتونه به خودش بقبولونه که خوشگله چون ذهنش مقاومت شدید نشون میده و قبولش نداره.ما ذهنو نمیتونیم گول بزنیم.اما وقتی توجهتو میذاری رو نکات دیگه خودت یا راه حلی که بتونی اون مساله رو حل کنی، ذهن مقاومت نداره و کاملا حرفات تاثیر گذار میشه.راستش من این موضوع رو میدونستم اما با مثال شما انگار دوزاریم تازه افتاد.مثال خیلی خیلی بهتر تو ذهن میمونه چون عملا داره بهت میگه چکار کنی.ممنون از مثال عالیتون
عالی
باسلام به استاد عزیزم
تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟ از نظر ودیدگاه خودم استاد عزیز این هست که من یه زمانی هیچ چیز درمورد کائنات وحتی انسان که اشرف مخلوقات هست رو نمیدونستم واین اطلاعات رو نداشتم که بتونم در زندگیم پیشرفت کنم وتمام ورودی هایی که میومد رو خواسته یا ناخواسته قبول میکردم ویه جورایی ناخداگاهم دیگه قبول کرده که حتی به مرگ خودم هم راضی بودم ومیگفتم آدم آه هستو دم.العان دوسالی هست که زندگیم 180درجه عوض شده چون به این نتیجه رسیدم که اطلاعات درست ومثبت باعث میشه زندگی یک انسان خیلی خیلی با ایمان وپراز انرژی بشه.من کلی بگم تجربه من ثابت کرد که زمان قدیم چون پدرمادرهای ما از بازم پدر مادرهاشون فقط کارو نسل ادامه بدن چیزی نمیخواستن وبه کل بدون اطلاعات وسرمایه به زندگی خود ادامه دادن واین باور وکنترل ذهن رو از دست دادن وتا چند سال پیش که شما آقای دکتر معظمی.آزمندیان و…باعث شدین جونوها کم کم بیان سمت اطلاعات وورودیهای ذهنشون رو تقویت کنن مثل خودم وخانمم که همین باعث شده پسرم ذهن خوبی در آینده داشته باشه.هروز گوش میدیم کلیپهاتونو وبه مردم انتقال میدیم تادنیا جای بهتری واسشون باشه.(تجربه ثابت کرده 70%بدن انسان رو آب تشکیل داده اگه بهش منفی بدی بازتابش منفیه واگه بهش مثبت بدی مثبت میشه)فقط در جمله آخرم استاد عزیزم اینکه کشور ما از بعداز انقلاب مسئله داره که اونم علم کافی نداشتن تا از پایه باورهارو با درست انجام دادن ارتقاع بدن تا العان که ما هنوز سر اینترنت که موج سوم هست بمانیم ودنیا العان داره درموج هشت ونو سیری میکنه دلیلشم ورودی هایی هست که کنترل نشد.امیدوارم با کمک شما وهمکاران عزیزتون کشور ما عوض بشه و این بینشو میدیم که پیشرفت فوق العاده ای داشته باشه ممنونم که تحمل کردین وگوش دادین .یاعلی
سلام دوست عزیز نظر بسیار زیبای شما رو خوندم و واقعا باید بگم که عالی بود . متن آخرتون که در مورد اینترنت و اینگونه موارد بود رو درست میفرمایید و به واسطه تمرکز عمومی مردم و وردوی های نامناسب هست هست اما ما که این رو میدونیم می بایست از همین داشته های خودمون که شما میفرمایید مثلا اینترنت که میگید موج سه هست به بهترین شکل استفاده کنیم و لذت ببریم قطعا با این کارمون جهان ما رو وارد به جامعه هم فرکانس با خودمون خواهد کرد .شاد و موفق باشید
به نام خالق زیبایی ها
خداوند رو بینهایت سپاس گزارم که در ادامه ی جلسه ۲ قدم اول من رو هدایت کرد به این فایل
فایلی که قبل از این بار ها دیده بودمش و شنیده بودمش اما درک قبلم کجا و درک اندک الآنم کجا
خدا رو شکر میکنم بخاطر این مسیری که الآن همه ی ما داخلش هستیم و داریم قدم به قدم تکاملمون رو برای خدا گونه شدن طی میکنیم.
با هدایت الله بریم سراغ درس ها و نکات مثبتی که از این فایل درک کردم:
* اول از همه اون آسمون پاک و زیبا با ابر های تیکه تیکه و پنبه ای که رنگ سفید درخشانی رو ایجاد کردن.
* فضای سبز و درختان زیبا و چمن ها و زلالی آب دریا و دور تر ساختمون ها برج های شیک و زیبا و همه و همه که یک بک گراند رویایی رو ایجاد کرده برای ضبط یه فایل فوق العاده.
* نسیم خنکی که میوزه و برگ درختان که در این نیسم به رقص در اومدن و موج ملایم این دریا و پیراهن قرمز رنگ و صد البته چهره ی خندان استاد که بر زیبایی های این قاب اضافه کرده.
* زمانی که ما سعی میکنیم از قوانین جهان هستی استفاده کنیم، وقتی سعی میکنیم که ورودی هامون رو کنترل کنیم، وقتی سعی میکنیم به نکات مثبت توجه کنیم و وقتی از فایل های رایگان و محصولات استفاده میکنیم و درواقع باورهامون رو کمی بهبود میبخشیم؛ انگار که چرخدنده های زندگیمون روون تر میشه، خیلی اتفاقات خوب بیشتر برامون میفته، خیلی حالمون خوب تره و درواقع از هامون اولی که ما شروع میکنیم به تغییر باور هامون ما نشانه های مثبتشو میبینیم.
* یادمون باشه که همیشه سپاسگزار باشیم بخاطر داشته هایی که خداوند بهمون عطا کرده.
* اگر ما بتونیم کانون توجه مون و ورودی هامون رو کنترل کنیم ما میتونیم شرایط زندگیمون رو کنترل کنیم؛ البته که این نیاز به تمرین داره اما به اندازه ای که بتونیم بهتر کار کنیم در کنترل ذهنمون به هامون اندازه میتونیم نتایج بهتری بگیریم.
* وقتی داریم روی خودمون و باور هامون کار میکنیم یادمون باشه که نکات مثبت کوچیک زندگیمون رو ببینیم و تحسینشون کنیم و سپاسگزار باشیم بخاطر داشتنشون و با جدیت و تهعد بیشتر و اینبار با انگیزه از اینکه قانون جواب میدهد روی خودمون کار کنیم.
* یادمون باشه که تنها گوش دادن به فایل ها ما رو به خواسته هامون نمیرسونه؛ بلکه باور کردن اون صحبت ها موجب تغییر شرایط زندگیمون میشه ؛ البته باور و ایمانی که توعم با عمل باشه نه اینکه فقط حرفشو بزنیم.
* تا زمانی که آرزو و خواسته ای توی ذهنمون برامون بزرگ و غیر فابل دستیابی باشه به همون اندازه هم دور از دسترس و بزرگ خواهد بود و ما بهشون نمیرسیم.
* زمانی او رویا و آرزو برامون اتفاق میفته که دیگه برامون بزرگ نباشه و درواقع زمانی ما به خواسته هامون میرسیم که رسیدن به اونا توی ذهنمون بدیهی باشه و زمانی بهشون میرسیم که حس کنیم که واقعا داریمشون و حس کنیم که به راحتی میتونه برامون اتفاق بیفته؛ اون لحظه است که بهش میرسیم.
* اگر ما نگران و منتظر رسیدن به خواستمون باشیم نه تنها بهش نمیرسیم بلکه ازش دور تر هم میشیم؛ چون احساس نگرانی، احساس ترس، احساس نرسیدن به خواسته و احساس افسردگی و همه ی اینا داره ما رو از از اون خواسته و هدفمون دور میکنه.
* پس ما باید اول بدونیم که دقیقا چی رو میخوایم، بتونیم خوب اون خواستمون رو تجسم کنیم تا داشتنش برامون بدیهی بشه و بعد بتونیم که احسامون رو خوب نگه داریم و به زیبایی های زندگیمون توجه کنیم و نگران نرسیدن به خواستمون نباشیم؛ تا در نهایت به هدف و خواستمون برسیم.
* افکار خوب و باور های خوب در واقع چیز هاییه که بهمون احساس آرامش قلبی میده و اگر که ما بتونیم در زمان بیشتری در احساس آرامش و شور و شوق باشیم به هامون نسبت به خواسته هامون نزدیک تر میشیم.
* وقتی که ما دنبال احساس خوب باشیم اتفاقات خوب هم برامون رخ میده و وقتی ما نگران نرسیدن به خواستمون باشیم درواقع داریم ازشون دور میشم و این دقیقا مصداق قانون احساس خوب اتفاقات خوب و احساس بد اتفاقات بد هست.
* خواسته هامون رو رها کنیم و نگران نرسیدن به خواسته هامون نباشیم از لحظه به لحظه زندگیمون لذت ببریم؛ و وقتی که بتونیم این جوری زندگی کنیم اتفاقات خوب و خواسته هامون باید رخ بده و اصلا طبیعیه که رخ بده.
* وقتی از مسیر زندگی لذت میبریم، وقتی حالمون بهتره، وقتی روی باور هامون کار میکنیم، وقتی به نکات مثبت توجه میکنیم، وقتی سپاسگزاری میکنیم بخاطر داشته هامون و وقتی خدا رو بیشتر باور میکنیم اتفاقات خواسته لاجرم رخ خواهد داد.
* این طور فکر نکنیم که مثلا باید اول به فلان خونه و فلان ماشین و فلان شرایط برسم تا بعد بتونم لذب ببرم نههههه اتفاقا برعکس اول باید بتونیم توی اون شرایطی که هستیم لذت ببریم و خوشحال باشیم و آرامش داشته باشیم تا جهان و خداوند ما رو هدایت کنه به سمت نعمت ها و لذت های بیشتر.
* قدم اول برای تغییر کنترل ورودی هاست و درواقع حذف ورودی هایی که احساس ما رو بد میکنه و ما رو نگران میکنه راجع به آینده؛ مثلا سعی کنیم که دیگه تلویزیون نبینیم، اخبار و رسانه ها رو دنبال نکنیم، توی شبکه های اجتماعی نباشیم؛ که هر کدوم اینا به راحتی دارن ما رو کنترل میکنن؛ بیایم از این به بعد با تعهدی غیر قابل مذاکره ورودی هامون رو کنترل کنیم و فقط روی نکات مثبت اطرافمون تمرکز کنیم.
خدا رو شکر میکنم که در جمع شما هستم و داریم با هم کمک میکنیم که جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه.
ممنونم که کامنت من رو خوندین.
امیدوارم که در پناه رب العالمین شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
به نام خالق هدایتگرم
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم جان بابت این فایل و سوالات این قسمت
بریم سر اصل مطلب همیشه!:
سوال ۱:
تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟
🦋 از نظر و تجربه ی من کنترل ورودی های ذهن دو دسته هستش عوامل بیرون و درونی
عوامل بیرونی مانند ( دوری از اخبار و افراد و گفتگو منفی و ناله گر و خلاف قوانین هستی که هی نق میزنند و غر و شکایت و اعتراض دارند و از غم و اندوه میگن و… و حالت درونی کنترل افکار منفی و گفتگو های درونی ناخود آگاه که این قسمت هم سخت تر و هم حساس تر و تاثیر گذار تر هستش البته هر دو حالت باید انجام بشه که در کل انحام این دو حالت ذهن رو ساکت و گبرنده و فرستنده رو هماهنگ میکنه برای دریافت الهامات و دقیقا مساوی میشه با احساس خوب و صلح درونی
سوال ۲:
چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت ات داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟
🦋 از نظر من راهکار بسیار زیاده و به طرق مختلف خدا راه آرامش و ثروت داده و برای اینکه بیاییم متوجه بشیم چه راهی هستش و چه راهی مفید تر ، شناخت خود هستش ( با چه راعی و روشی آروم میشیم) با چه تمرینی به آرامش درونی میرسیم ؟! به چه چیز هایی علاقه داریم و چه فعالیت هایی مارو به کنج دلمونپمیبره و آتیش ذهن رو خاموش میکنه ؟. این سوالاتیه که از خودمون میپرسیم و خودمون هم پاسخ دهندش
از نظر من برای خودم شاید برای شما هم باشه
( اول پذیرش اتفاق و تضاد)
دوم پاسخ و پیام این تضاد یا اتفاق به ما چیه ؟ چیو میخواد ثابت منه و چیو میخواد بهمون نشون بده و چهچیزی در درون ما باید تغییر کنه و یا قوی تر بشه
بطور مثال عزت نفس یا کنار گذاشتن اعتراض کلامی یا شروع کردن شکرگزاری بصورت جدی ! و …
احساس خوب بصورت مداوم تمرکز قوی میخواد و تمرکز قوی و در احساس خوب موندن یعنی در لحظه بودن و در لحظه و احساس خوب موندن یعنی بخشش و فراموشی گذشته و آینده و دست کشیدن از استدلال و سرزنش خود و دیگران و…
مهمترین راه و ساده و قوی ترین راه ( خاموش کردن ذهن) هستش و گوش دادن به قلب که کار راحتی هم نیست اما شدنی
من باور دارم که این برای من شدنی شده و داره رشد میکنه
من رسما از استاد عزیزم و مریم جان بابت این مرور قانون و نوعی اعراض از ناخواسته ها و لذت در لحظه رو تشکر میکنم و میرم دوباره این فایل با ارزش استاد رو بشنوم و ببلعم و پاسخم رو بگیرم خودمم به این فایل هدایت شدم و باور دارم باز مرحله ی بعدیم هم گرفتم
خدایا شکرت
آرزوی ثروت و سعادت و در تمرکز و کنترل ذهن بودنتون در زمان بیشتر رو در دنیا و آخرت دارم عاشقتونم 💕💓✌🏻
با افتخار از :
پادشاه بزرگ علی وزیری وصال
سلام به خانواده گرم عباسمنش من خودم خیلی مینشستم پای حرف های خانم های که شوهراشون به حرفاشون گوش نمیده ویا شغلی داره یه شهردیگست وکنار خانوادش نیست یاخانم های که شوهراشون بی مسئولیت بود یاخرجی نمیداد…دلسوزیشون رو میکردم من مدام به این کار ادامه دادم تااینکه از این نوع اتفاق درصورتی که همسرم بهترین وعالی ترین بود همه چیز یه دفعه ریخت بهم وهمسرم شدمثل کانون توجهم!!!
پشیمانی سودی نداشت گذاشتم کنار اون ادم هارو ودارم از نو وکم کم میسازم وخداکمکم میکنه که درستش کنم الحمدلله بابت هدایت های پرودگارم برای بهبود روابطم الحمدلله🥰
سلام
از بچگی توی گوش ما خوانده شده آب نیست، خاک نیست، باران نیست ، سرسبزی نیست، مسافرت کمشده، روابط خوب نیست ، دید وبازدید قدیما بود ولی الان نیست ، ملک و زمین خوب برای خرید الان برای خرید نیست ، ولی قدیما می شد بخری، دختر خوب برای ازدواج نیست، پسر خوب برای خواستگاری نیست اصلا پیدا نمیشه، شغل خوب نیست، پول نیست، سلامتی قدیما بود الان نیست، احساس خوب قدیم بود الان نیست، ایمان قوی قدیم دیده می شد ولی الان نیست،
وای وای وای از این حرفا که توی مغز ما لونه کرده، باعث شده مغز ما زنگ بزنه، باعث شده همیشه در نیستی و کمبود باشیم ، باعث شده بهم اعتماد نکنیم به پسر گفته میشه چرا شبها دیر می ای خونه، به دخترا گفته میشه اون کی بود باهاش حرف میزدی،
میگن دیگه کار پیدا نمی کنی، میگن اگه ازدواج کنی از کجا وسایل جور میکنی، خانه کی میتونی بخری، تنها یک کار هست مسافرکشی آنهم دست زیاد شده ، باید با مسافر بابت 1000 تومان دعوا کنی.
واقعا 99٪ انسانها صحبتهایشان از این سبک هست گاهی پدر و مادرهای خودمان هم از سر دلسوزی میگن ،
خوب تنها جایی که من می بینم و می خونم که حرف از فراوانی نعمت ، حرف از بی نهایت فرصت شغلی هست ، در این سایت هست چون اعضای سایت در مدار فراوانی و فرنکاس خوب هستن.
تنها اینجاست که آیات قرآن را درک میکنیم، که ما خودمان خالق زندگیمان هستیم ، ماهستیم که تعیین میکنیم نعمت فراوان هست، باران فراوان هست ، ما با باورهای ثروت ساز خودمان مشخص میکنیم که آزادی مالی و زمانی مکانی میشه در زندگی ما اتفاق بیفته.
معنوی ترین کار پول ساختن هست،
بی نهایت فرصت و نعمت هست
هرچه ثروتمند تر شویم سپاسگذار تر می شویم
ثروتمند شدن باعت میشه بتونیم ببخشیم.
سلام سلام سلام به استاد بزرگوار و خانم مریم شایسته عزیزم
تنها چیزی که میتونه کمک کنه تا کنترل ذهنم رو در دست بگیرم استفاده از کلامم هست
کلام معجزه میکنه برای من و با چند بار حتی گاهی بعضی از باورهایم بسیار غالب هستند و یک ماه یا بیشتر باید زمان بزارم تا از ذهنم پاک شوند ولی در آخر تسلیم کلامم میشوند و با تکرار و تکرار کاملا از بین میروند.
یک تشکر بسیار ویژه به استاد بزرگوار و استاد مریم شایسته ی عزیز
به نام تنها قدرت برتر جهان
سلام استاد عزیزم وسلام مریم جانم
سلام به همه ی دوستان هم فرکانسیم
امروز از طریق نشانه امروزم هدایت شدم به این فایل
فایلی که بارها دیده بودم ولی امروز جنسش واسم فرق داشت.واین نشون میده چقدر مسیرم تغییر کرده وظرف دریافتیم بزرگتر شده.
استاد اشاره کردین به اینکه برای رسیدن به خواسته ها توجهتون رو بزاریم روی نکات مثبت وزیبایی ها
خداروشکر نسبت به قبلم خیلی عالی عمل میکنم وهمیشه سعی میکنم آگاهانه به زیبایی ها توجه کنم وشکر گزار داشته هام باشم اگه مسئله ای چیزی هم پیش بیاد سعی میکنم سریع حالمو خوب کنم واز اون موضوع اعراض کنم ونتیجه هایی هم گرفتم.
اما موضوع از این قراره که داشتن کسب وکارعالی ودرآمدبالا خواسته ای هست که مدتهاست در اولویت خواسته هام قرار گرفته یجوری به این خواسته چسبیدم وبا این باور که با رسیدن به این خواسته ام به تمام خواسته های دیگرم هم میرسم.
امروز بادیدن این فایل متوجه شدم این موضوع پاشنه آشیلم هستش ویه نوع شرک که قراره خودم با داشتن کسب وکار ودرامد بالا تمام خواسته هام رو برآورده کنم انگار خدایی وجود نداره.خداجونم سپاسگزارم هدایتم کردی به این فایل وچشم وگوش دلم رو باز کردی تا متوجه این حقیقت بزرگ بشم واز سرراهت برم کنار بزارم خداییت رو بکنی ومنم بندگیت.
همینجا همین ساعت تصمیم اساسی گرفتم که تمرکزم رو روی این خواسته بردارم وفقط از زندگیم لذت ببرم واز فرصتی که در دست دارم نهایت لذت وشادی رو ببرم واز وقتم درست استفاده کنم وبا رسیدن به خواسته های کوچیکم ورسیدن به حال خوب در زمان مناسب ودر شرایط مناسب به این خواسته ام هم میرسم.
انشاالله که همگی دراین مسیر الهی بهرمند باشیم
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت یک کامنت دیگه ای که میتونم بنویسم
کامنت دوست عزیزم منو هدایت کرد به این فایل و چقدر به موقع بود این فایل
سپاس گزار خداوندم بابت قوانین ساده و ثابت و بدون تغییرش
استاد سوال اول اینه که تجربه شما از کنترل ورود ی های ذهن چیه ؟؟؟
تجربه من اینه که هر موقع تونستم ذهنمو کنترل کنم و نجواهای ذهنم رو جوری مدیریت و جهت دهی کنم که به احساس بهتری برسم و وقتی این سیکل رو تکرار کردم و احساسم بهتر و بهتر شد و به رهایی و ارامش رسیدم همه ی درها به روم باز شد ، هدایت ها اومد ، موقعیت ها ، شرایط و افراد مناسب از راه رسیدن
و این فایل باره دیگه به من یاداور شد که کاره من رسیدن به این جنس از احساس خوب و ارامش و رهایی است و اگر من با کنترل ورودی های ذهنم در هر موردی به احساس بهتری برسم و این سیکل رو ادامه بدم وبه احساس ارامش و رهایی برسم یعنی اینکه من موفق شدم که مقاومت های ذهنی که باعث میشد خواسته ها وارد زندگیم نشه رو کم کردم و در این حس و حال خواسته ها باید وارد زندگی من بشوند ،چون قانون جهان اینه که خواسته ها داره به صورت طبیعی وارد زندگی ما میشه
چون خداوند در قران گفته که در هر لحظه در حال اجابت خواسته هاست ، و اگر که خداوند زمانی که درخواست میکنیم چه کلامی چه فرکانسی ،درخواست مارو اجابت میکنه ،پس دیگه چی میمونه این وسط ؟؟؟ باور پذیری داشتن اون خواسته و برداشتن مقاومت های ذهنی در مورد اون خواسته و ساختن باورهای هم جهت و دیدن و تایید وتحسین الگوهایی که به اون خواسته رسیدن
پس مرحله اول درخواست
مرحله دوم اجابت خداوند
مرحله سوم دریافت (براشتن مقاومت های ذهنی و تکرار و تکرار باورهای مناسب در مورد اون خواسته وبا تکرار وقدرت گرفتن فرکانس ها خداوند از بینهایت طریق اونو وارد زندگی ما میکنه )
پس تنها وظیفه ی من تمرکز و توجه به نکات مثبت هر لحظه و کنترل اگاهانه ی ورودی های ذهن و اعراض از ناخواسته هاست (اینم کُلیش)
و اما ایده ی من درباره ی تمرکز بر نکات مثبت
که قبلا هم نوشتم توی کامنت ها اینه که وقتی اول صب فرکانس خودم رو روی فرکانس خداوند و شکر گزاری تنظیم میکنم و تعهد نامه چند بندی روزم رو که برای خودم طراحی کردم رو میخونم ، دیگه جهان چاره ای نداره غیر از اینکه منو به سمت زیبایی های بیشتر ببره و من با اون حس و حال الهی چاره ای جز تحسین و تایید و سپاس گزاری بیشتر ندارم و به همین ترتیب تا شب و قبل خواب که مرور میکنم نکات مثبت روزم رو و سپاس گزاری میکنم و دوباره میخوابم و همین روند اگر ادامه پیدا کنه میشه همون صحبت های استاد که میگن باورهای قدرتمند کننده شکل میگیره
ظرفت بزرگتر میشه برای نعمت های بیشتر
احساس لیاقت و خود ارزشمندیت بالاتر میره
ادم های غیر هم فرکانس حذف میشن و ادم های هم فرکانس وارد زندگیمون میشن با قدرت گرفتن این باورها و شرایط هرروز بهتر و بهتر خواهد شد و این بهتر و بهتر شدن شرایط باعث تقویت باورهای قدرتمند کننده و ایمان بیشتر و… به همین شکل و جهان چیزی نیست جز شکلی از انرژی و اگر من انرژی وجودم رو با انرژی الهی یکی کنم چیزی نیست که من بخواهم و رخ ندهد .
به همین سااااااادگییی
البته کنترل ذهن مهارتیه که با تمرین و تکرار ساده تر میشه و راحت تر
الهی شکرت
درپناه الله یکتا .