پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 58 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
    799MB
    16 دقیقه
  • فایل صوتی پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
    13MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

3062 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    انار کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3244 روز

    – ما توخونمون یک حیات پشتی داریم که چند تا درخت زیبا توش هست غروبها و حتی خیلی شبها می رفتم اون حیات پشتی با خودم و خدا خلوت می کردم. برای اینکار از همه انرژیم بهره می گرفتم. بقول استاد دارم دیگه یه جاهایی رو خود افشایی می کنم اما اصلا مهم نیست چون یاد گرفتم برای خودم زندگی کنم. به حیات پشتی می رفتم و برای لحظاتی خودم رو با همه جهان یکی میدیدم. درختان انرزی دارند، هوا انرژی داشت ، ماه انرژی داشت، خدا خود خود انرژی جهان بو و من فقط باید با این انرژی هماهنگ میشدم همین واسه همین با تمجید و تحسین زیبایی ها خودم رو باهاشون هماهنگ می کردم . خدا رو شکر می گفتم تو حیات قدم میزدم از خواسته هام میگفتم و پیشاپیش برای اهدافم شکرگذاری می کردم آنچنان از تنهاییم اونجا لذت می بردم که اگه کسی میومد کلا کنسلش می کردم تا میرفت. باورتون نمیشه چه انرژی فوق العاده ای داره طبیعت و خلوت در اون. بعضی شبها درختها رو می بوسیدم این تمرین رو از یک کتاب دوران دبیرستانم یاد گرفتم یادم نیست اسمش چی بود ولی واقعا عالی بود. یک تکنیکی که برای داشت حس خوب یاد می داد این بود که هر روز یک درخت را در آغوش بگیرید و ببوسید. درخت سرشار از انرزی خالصه پیشنهاد میکنم این تمرین رو نادیده نگرید انگار دارید خودتون رو در آغوش می گیرید. خصوصا اگه باور جدایی از جهان و طبیعت رو کنار گذاشته باشید خیلی حس عالی میده. من در طی این خلوته شبانه کامل هماهنگ میشدم. بعضی وقتها اونقدر انرژیم بالا میرفت که واقعا تحمل اون هم عظمت پروردگارم سخت میشد. یاد اون داستان میافتادم که میگفت کوه تحمل ودیعه عشق را نداشت و اون به انسان رسید. همه نارآرومی های درونم بیرون میریخت و گاهی یه دل سیر گریه می کردم. دقیقا مثل یک تخلیه روحی بود . تخلیه همه امواج و افکار و باورهای منفی که در طول زندگیم دریافت کرده بودم. اصلا یاده شب اول که هماهنگیم رو کاکل حس کردم عشق بی قید و شرط خدا رو خدا شاهده نتونستم یک لحظه بغضم رو نگهدارم یک شب برفی سرد رفته بودم حیات پشتی و فقط حق حق میزدم . دوستان یک لحظه کافیه چشمهاتونو ببندید همه ما یکی هستیم همه ما تجربه های روح پاک پروردگاریم همممون اومیدم تو این دنیا اگاهیهامونو بیادبیاریم. فلسفه اینکه کنار هم هستیم اینه که بهم عشق بدیم و تجلی پاک خدارو در همدیگه تصدیق کنیم.

    2- بذارید این تمرین رو بهتون بگم برای من معجزه کرده واقعا معجزه بخشه. استاد یادمون دادند که به نکات مثبت هم توجه کنیم به نکات مثبت اطرافیانمون همه و همه. اینکار رو با نوشتن نکات مثبت افراد، توجه و تمجی و تحسین نکات مثبت، حتی گفتن این نکات مثبت به خودمون و اطرافیان بهمون یاد دادند. ایشون طبق قانون این باور رو در ما ایجاد کردند چون توجه به نکات مثبت باعث میشه ما هم تو اون فرکاسن بریم. این خیلی عالی بود واقعا برای من معجزه کرد. اصلا وزن و ظاهر دلخواهم رو از این تکنیک بدست آوردم. روابط دلخواهم رو همه و همه از این تکنیک بدست اومد.

    اما میخام یه تصور و باور عمیق تر براتون ایجاد کنم پس اگه لازم این بخش رو چنیدن بار بخونید که عمیق بره تو ناخودآگاهتون: دوستان همه ما روح های پاکی از خداوندیم که به جهان مادی اومدیم که در کنار همدیگه هر جز که خودش روح داره، انرژی داره، اختیار تام داره برای زندگیش، خودش رو تجربه کنه و با تجربه زندگی مادی مجددا آگاهیهایی رو که از قبل داشته بیاد بیاره اما اینبار با تجربه بدست بیاره. یک لحظه تصور کنید ما هممون دقیقا یکی هستیم هممون روح خدا رو داریم ذهن داریم و جسم داریم. این روح آگاه می دونه کیه، می دونه چی میخاد اما فراموش کرده ما می تونیم با دیدن همدیگه با توجه به نکات مثبت همدیگه که در واقع خودمونیم، آگاهیهامونو بیاد بیاریم می تونیم بجای انتقادو تخریب بهم کمک کنیم انرژی جمعی زمینمون بالا بره. من تصورم اینه بهش آگاهی مطلق انسانه که روی زمین یا در جهان روحانی هم می تونه تجربه بشه. آگاهی مطلق یعنی یکی شدن با خدا جهان و همه انسان ها و هستی. و هر نوع دوری از این آگاهی و تسلیم افکار منفی ذهن تا حد زیادی برای ما جهنم بوجود میاره. خدا تو قران میگه مومنان کسانی هستند که نه ترسی بر آنها هست و نه غمگین و نا امید میشند و بعد وعده بهشت رو به مومنان میده. فکر می کنید چرا چون وقتی افکار منفی، ترس، غم و اندوه غالب بشه ما نمود فیزیکیشو در جهان مادی می بینیم و خود به خو جهنم رو تجربه خواهیم کرد. ما در همین جهان می تونیم به اگاهی مطلق برسیم و بنظرم اصلا برای همین این چرخه تکامل رو طی کردیم که بیایم اینجا تکاملمون طی بشه و آگاهی مطلق رو در همین زمین مادی تجربه کنیم. دوستای خوبم اینا باور منه بقول استاد لازم نیست بپذیریدش اما بهش فکر کنیم. چند لحظه به ادم های اطظرافتون به چشم خودتون نگاه کنید. ببینید ادم های بزرگ قبل از ما چه دیدگاهی داشتند. پیغمبر خدا به هر کودکی، بزرگ و پیری که می رسید درود می فرستاد فکر می کنید چرا،؟؟؟؟؟ چون روح پاک اونها رو بدور از قضاوت می دید، حس می کرد که همه ما یکی هستیم اون آگاهیهاشو بیاد آورده بود، بزرگ شده بود . از کسی کینه بدل نمی گرفت چون پشت جسم و ذهنی که حاکم بر وجود هر انسانی میشد، می تونست روح پا اون انسان رو که خودش بود ببینه. می دونست فلسفه جهان ما چیه واسه همینه درگیر زندگی نمیشد.

    همین رو تو روابط، تو ثروت ببینید: انسان از خودش جدا میشه خودش رو با همه یکی میبینه و دیگه به دهن فرصت نمی ده که حکمرانی کنه و روح خودش رو نمایان می کنه.

    3- دوستان خوبم لازم نیست حتما با مدیتیشن و حتی تجسم خلاق از ذهن رها شیم فقط کافیه بقول اکارت توله اون رو نظاره کنیم و عملکردش رو درک کنیم. اکهارت توله تو کتاب نیروی حال، تمرین نیروی حال و زمین نو خیلی زیبا عملکرد ذهن رو به تصویر میکشه . اصلا لازم نیست مسلمان یا دیندار باشی این واقعیت ها رو ببینی چون همه ادیان همه فلسفه ها اومدند تا قانون رو به ما بگند. اکهارت توله، کاترین پاندرو افراد آگاهی که پیش از ما اومدند باید اگاهی هاشون رو به ما منتقل می کردند کاری که همه ما باید انجام بدیم. باید بهم کمک کنیم نه از سر دلسوزی، نه از روی وابستگی، بلکه از روی عشق به فرایندی که تکامل همه ما رو ایجاد می کنه. پیشنهاد میکنم حتما فیلم پیشگویی آسمانی رو هم ببینید دوستان واقعا زیبا روند تکامل انسان رو به تصویر می کشه. همه این منابع و دوره های استاد عزیزم من رو روشن کردند .

    الان فقط با خودم میگم ببین انار اون ادمی که روبرو ته از تو جدا نیست مثل تو انتخاب و اختیار داره، و از اونجا که خوب و بد همش زائده ذهن انسانه و به همه چیز میشه با دید دیگه ای نگاه کرد پس تحسین کن انسانی رو که در کنارته و بهش اختیار کامل بده و خودت رو آزاد کن از قید و بندهای زمینی .

    4- برای خودم یک تصویر کشیدم که نماد خرد دسته جمعی ما انسان هاست حتی به ذهنم رسید که در قالب یک نمایشنامه و فیلم اون رو طراحی کنم شاید من و یا یکی دیگه از روح های پاک این جهان اینکار رو بکنند در آینده. اون تصویر هر روز جلو چشممه و هر بار تکرارش می کنم انار لازم نیست مقایسه کنی، لازم نیست قضاوت کنی، لازم نیست شبیه کسی باشی، لازم نیست انتقاد کنی بگذار هر کسی جای درست خودش باشه اصلا باید اینجوری باشه و اگه در مقابل این جریان مقاومت کنی که قانون جهانه قطعا رنج خواهی کشید بنابریان با جریان زندگی همراه شو و شکوه هر انسان، طبیعت و جهان رو بیین. دوستان انسان فراموشکاره و من هم قطعا گاهی یادم میره کی هستم اما دارم اگاهانه روی ذهنم کار می کنم که با چشم دلم(روحم) جهان رو ببینه. دو روزه که این بیت شعر سر زبونمه هر بار تکرارش می کنم حسش می کنم و قانون رو باهاش مرور می کنم.

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    تمرین های که بهتون گفتم در شرایط روحی مختلف بدردم خورده گاهی هم پیش اومده با خودم نا هماهنگ شدم و به تضاد خوردم. وقت تضادها معمولا اینکارو می کنم:

    با خودم خلوت می کنم و قانون رو مرور می کنم . تضادهای ی رو که گرفتم می نویسم و به خودم میگم خب انار اینها چیزاییه که تو نمیخای حالا بگو چی میخای و چرا میخای. بعد یک لیست از خواسته هام می نویسم و در روند نوشتنشون به احساسم توجه می کنم که داره تغییر می کنه هر جا دیدم ذهنم مقاومت می کنه، یک تمرین عالی انجام میدم که به یقین برای همه شما مفیده»

    تمرین: وقت تضادها و مقاومت های درونی برای اینکه توجهم هدایت بشه و توجهم رو بذارم روی نکات مثبت از تکنیک نامه نوشتن استفاده می کنم و نمی دونید این تکنیک چقدر معجزه می کنه. این رو از کتاب از دولت عشق یاد گرفتم واقعا معرکست این کتاب: به اینصورت انجامش میدم. فرضا تو روابطم به تضاد خوردم و می دونم که دیگران هیچ قدرتی واسه نارحت یا خوشال کردن من ندارند هر چی هست درون خودمه. این باور رو مدام تکرار می کنم و بخودم میگم ببین انار همه جهان و انسانها درون تو رو نشون میدن و تضادی که گرفتی نشون میده که یه چیزی درون تو هست که با خودت نا هماهنگه. بعد اون مساله رو با خدا در میان میزارم . به خدا نامه مینویسم و خدا رو با اوصافی که میخام در خودم تقویت بشه صدا میزنم بعد بهش می گم که در اثر تضادی که گرفتم میخام کمکم کنه که به خواسته هایی که دارم برسم و هر بار ازش میخام که بوجودم آرامش بده که به هماهنگی بیشتر با خودم برسم. مثلا اینکار رو چندین بار انجام دادم یادمه اخرین بار واقعا نتیجه معرکه ای گرفتم. افکار منفی در مورد تنهایی و ازدواج به سرم اومده بود و من می دونستم هر چی رو ار خدا بدم بهم میده پس به خدای عشق و مودت و روابط عالی نامه نوشتم و از ته دلم از خدا خواستم که فرد دلخواهم رو سر راهم بیاره و وقتی آورد مهر ما رو به دل هم بندازه باورتون نمیشه دوستان معجزه شد. انچنان با انرزی و ایمان نوشتم که فردا شب همون روز یک فرد بسیار بسیار هماهنگ وارد زندگی من شد. واقعا لذت بردم از این تکنیک الان این تمرین رو برای داشتن همکارهای عالی، خرید خیلی چیزها، ثروت و پیشرفت های شغلیم استفاده می کنم.

    تمرین نامه رو برای روح افراد و فرشتگان هم می نوشتم. هر وقت تضادی از فردی دریافت می کردم و حسم بد میشد می نشتم و به روح اون فرد نامه می نوشتم و در نامه ام نکات مثبتش رو می نوشتم و تحسینش می کردم تا اینکه در آخر نامه حسم خوب میشد .جالبه که وقتی حست نسبت به یه نفر خوب باشه دیگه اون فرد بهت تضاد نمیده چون همه چیز به احساس درونی ما بر می گرده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    علی صادقی گفته:
    مدت عضویت: 3248 روز

    سلام به دوستان گرانقدر و استاد عزیز و مهربان

    راه حل من خیلی کوتاهه ولی دوستان فکر کنین خلاصه همه دیدگاهها و همه چیزی که من از قوانین زندگی یاد گرفتم اینه:

    من به نیمۀ پر لیوان زندگیم توجه می‌کنم و بابتش سپاسگذارم و چون به رحمت خداوند ایمان دارم همیشه خیالم راحته

    آروزی رسیدن همه به آرزوهاشون رو دارم.

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    یوسف امین گفته:
    مدت عضویت: 3851 روز

    بنام خدای مهربان

    باسلام به استاد عباسمنش و گروه فوق موفق شان که زندگی هزاران نفر از مردم کشورم را متحول نمودند همچنین دوستان و همراهان مثبت اندیشم .

    استاد همیشه با فایلها و سوالاتشون من رو متعجب میکنند من تمام سعی خودم رو میکنم که ورودی هام رو تحت کنترولم در بیارم اما هر از گاهی افسارش از دستم خارج میشه و وقتی دنبال چرایی اون میگردم همون زمانه که استاد با فایلهای گران بهاشون جواب من رو میدن . از دیدگاه من انسان یک موجود خارق العاده هست که میتونه با تفکرش ثانیه های بعدش رو خلق کنه ما قدرت این رو داریم که ذهنمون رو کنترول کنیم حالا چطور و چگونه.

    1- شکرگذاری که یکی از مهمترین ها هستش چرا که توجه ما رو به سمت چیزهای خوب میکشونه .

    2- تصویر سازی ذهنی دوستان باور کنید که بزرگترین فروشندگان جهان ابتدا در ذهنشون اون کالا یا خدمت رو فروختن و بعد در دنیای واقعی شون اتفاق افتاده.

    3- توجه بر نکات مثبت مثلا اینکه به دنبال نکات مثبت و خوب دوستانمون و اطرافیونمون باشید .

    4- غر نزدن وقتی با مسئله ای رو برو میشیم که خدای نکرده افکارمون رو بهم میزنه غر نزنیم و به دنبال راه حل باشیم چرا که غر زدن اتفاقات بد بیشتری رو برامون به وجود میاره .

    5- خلاقیت به خرج بدیم اگه کمی دقت کنیم در بین افراد موفق و ثروتمند جهان میبینیم که اونها همه خلاقیت به خرج دادن و به این مرحله از موفقیت رسیدند اصطلاحا گاو بنفش رو دنبالش بگردیم مثال ایس پک که بستنی رو با نی به خورد مردم داد از اون طریق به ثروت رسید و تقریبا هر 6 روز یک شعبه اضافه کرد ایشون که بخاطر بدهی توی زندان افتاده بود ولی اون گاو بنفش ایشون رو به ثروت رسوند.

    6- زندگی نامه افراد موفق رو بخونیم فیلمهاشون رو نگاه کنیم تا روی ذهن ما هم تاثیر بذاره.

    7-از اخبار – تلوزیون – رادیو -روزنامه و در یک کلام هر چی که به ما حس بد میده دوری کنیم و توجه مون فقط بر روی نکات مثبت باشه .

    8- تابلوی آرزوها برای خودمون درست کنیم تا وقتی نگاهش میکنیم حس مون خوب بشه .

    9-جملات تاکیدی و مثبت رو با صدای خودمون ضبظ کنیم و بارها و بارها در طول روز اون رو گوش بدیم تا کم کم باورهامون شکل بگیرن چرا که باورهای ما به قول استاد یکشبه به وجود نیومده که بخواد یکشبه از بین بره در این مسیر بردبار باشیم.

    10-یکی از مهمترینها هدف واضح و مشخص داشته باشیم و تمرکزمون رو بر روی رسیدن به اون بگذاریم و هرجا کم اوردیم به اهدافمون نگاه کنیم تا دوباره جون بگیریم و برگردیم توی مسیر.

    11-در مورد خواسته هامون مدام صحبت کنیم با خودمون تا افکارمون بر روی خواسته هامون باشه .

    12- سعی کنیم حس مون رو خوب نگه داریم چرا که بزرگترین قانون جهان هستی اینه احساس خوب اتفاق خوب احساس بد اتفاق بد پس حواسمون به احساسمون باشه.

    13- بخشش استاد میگن ما با بخشیدن به کسی کمک نمیکنیم بلکه در واقع داریم به خودمون کمک میکنیم تا احساسمون رو خوب کنیم و وقتی احساسمون خوب بشه یعنی اتفاقات خوب در پی اون به سمت ما هجوم میارن.

    14-به جز خدای مهربانم را سپاس از کسی یا چیزی نخواهیم که عین شرک میباشد از خدای مهربان بخواهیم و اوست که افرادی مثل استاد را سر راهمان قرار میدهد چرا که خداوند مهربان با نشانه هایش با ما حرف میزند .

    در آخر دوستان من ما به خودمان افتخار میکنیم که در این مسیر قرار گرفته ایم اگر دوستی هنوز به موفقیتی از فایلهای استاد دست پیدا نکرده حداقل آرامش او نسبت به قبل بسیار بهتر شده دوستان ما کمیم ولی با همیم .

    در پناه خدا موفق پیروز و سربلند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    مریم بیات گفته:
    مدت عضویت: 3291 روز

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به عباسمنشی های عزیز

    من همیشه برای کنترل ورودی های ذهنم مچ خودمو میگیرمو میگم نه الان وقتشه عباسمنشی عمل کنی ??

    خداوند وهابم رو سپاسگزارم به خاطر تمامی نعمتهایی که به من عطا کرده

    یکی از اون نعمتهای بی نهایت و بی پایانش اشنایی با شما بود

    من مدتهاست که دیگه تلویزیون نگاه نمیکنم اخبار اصلا گوش نمیکنم کمااینکه خبرهای مهم ناخوداگاه بهم میرسه

    با وجود تمام تلاشم برای کنترل نجواهای ذهنیم هنوز هم مثل علف هرز رشد میکنند و من راهکارهای زیادی رو برای علف کشی ? امتحان کردم که دوست داشتم بگم:

    1- به محض اینکه در محیطی قرار میگیرم که باورهای قدیمیم رو شعله ور میکنه تنها چیزی که خیلی سریع حالم رو خوب میکنه دیدن کلیپ انگیزشی شماره سه شماست توی این کلیپ کلماتی گفته میشه که انچنان حالم رو دگرگون میکنه که گویی دوباره متولد میشم به جرات میتونم بگم بارها و بارها این کلیپ رو دیدم

    باید یاد بگیریم که حتما توی زندگیمون هدف داشته باشیم هدف و خواسته هایی واضح و مشخص، باید یاد بگیریم که خودمون رو تو آینده وقتی به اهداف و خواسته هامون رسیدیم ببینیم و اونقدر این مار رو تکرار کنیم تا باور کنیم که به خواسته هامون میرسیم

    این کلمات من رو دوباره زنده می کنند در بدترین حال ممکن که باشم این کلمات معجزه می کنند

    سپاسگزارم عباسمنش عزیز استاد گرانقدرم

    2- نگاه کردن آلبوم ها ، این یکی از کارهایی هست که بهم نشون میده تمام نعمتهایی که از بچگی تا حال رو دریافت کردم و همه مثل فیلم در ذهنم مرور میشه و آنقدر غرق افکار خوب میشم که گذر زمان رو احساس نمیکنم

    3_ رسیدگی به کاکتوس هام : هر وقت که میخوام تجسم کنم لحظه رسیدن به خواسته هام رو میرم سراغ کاکتوسهام و لحظاتی که در کنار اونها هستم جز بهترین لحظات زندگیمه، از کاشتن بذر تا بزرگ شدن و گل دادنشون همش برام تداعی کننده نعمتهای بی کران خداوند هست .

    •«افرءیتم ما تحرثون [63 واقعه]آیا آنچه را کشت مى‌کنید دیده‌اید؟»

    •«ءانتم تزرعونه‌ام نحن الز رعون [64, واقعه]آیا شما آن را مى‌رویانید یا ما رویاننده‌ایم؟»

    تجلی قدرت خداوند…

    4- بازی با فرزندم البته زمانهایی که افکارم به شدت منفی میشود خیلی حوصله این کار را ندارم ولی همین که به او فکر میکنم و نگاهش میکنم یک پله حالم را بهتر میکند و بعد کم کم این مسیر ادامه می یابد

    5- نفس عمیق کشیدن در هوای ازاد و سپاسگزار بودن به خاطر سلامتی ام و به خاطر هوای بی نظیر شهرم

    6- خیلی اهل انجام اعمال معنوی نیستم ولی لحظه به لحظه سپاسگزار خداوندم هر قدمی که برمیدارم هر نفسی که میکشم با یاد اوست

    7- یاد گرفتم که چطور افکارم را از منفی به مثبت سوییچ کنم و چطور به همه چیز لبخند بزنم و سخت نگیرم علف های هرز و نجواهای ذهنی منتظرن منتظر کوچک ترین منفذ تا به سرعت رشد کنند یکی از بهترین راه ها برای رهایی از این نجواها سپاسگزاری و تایید معجزات این عمل است معجزه سپاسگزاری رو به چشم خود دیدم و به ان ایمان قلبی دارم که سپاسگزاری بالاترین و بهترین احساسی است که یک انسان میتواند تجربه کند.

    و هر روز این سوال رو از خودم میپرسم میخوای جز کدوم دسته از ادما باشی؟تصمیم بگیر که میخوای معمولی باشی یا عالی؟از همین الان شروع کن و همه چیز رو تغییر بده زندگی ارزشش رو داره تو فقط یکبار به دنیا میای طوری زندگی کن تا خدا به تو افتخار کنه.

    استاد عزیزم بابت تمامی انچه به من اموخته اید از صمیم قلبم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    امیر علی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3227 روز

    به نام خدای مهربان

    “چگونه ورودی های ذهن را بهتر کنترل کنیم”

    با سلام و درود به استاد گرامی ودوستان و هم فرکانسی های عزیزم

    این اولین دیدگاه من در سایت می باشد از این رو به خود می بالم که در جمع شما عزیزان قراردارم.

    دوستان عزیز به لحاظ روانشناسی ذهن ما ازدوره جنینی و طفولیت دائما در حال برنامه ریزی و پردازش بر اساس ورودی های دریافتی می باشد پس از تولد ، توسط پدر و مادر و خانواده –هم بازیهای دوره طفولیت – مربیان و معلم انمان – جامعه و رسانه ها خلاصه ذهن دائما در حال دریافت اطلاعات و تبدیل آن به باور و حقیقت ذهنی می باشد بدون هیچ پرسشی که آیا این داده درست است یا نادرست،

    والبته این خاصیت ضمیر ناخودآگاه می باشد

    پذیرش داده های ورودی در دوران کودکی= تبدیل آنها به باورهای زندگی

    مع الوصف با توضیحات بالا مشخص می شود انسان درطول دوره طفولیت و کودکی قدرت و اختیار بسیار کمتری بر ورودی های ذهنی خویش دارد و چه بسا بسیاری از باور های اصلی و اساسی بشر در مورد زندگی و قوانین جهان هستی – روابط – دین – خوبی ها و بدیها در همین زمان شکل می گیردو نکته اصلی اینجاست که ما و باورهای کنونی مان ” انسانی شکل گرفته در دوران کودکی هستیم که ذهن مان خارج از اختیار خویش توسط عوامل محیطی و افراد پیش گفته بار گذاری شده است”

    اما حالا چطور؟

    حال که این حقیقت نه تلخ، بلکه بسیار شیرین و نجات بخش به ما نشان داده شده است چطور؟

    حال که همگی ما در این وب سایت بسیار ارزشمند در کناراستاد عزیز و دوستان و هم فرکانسی های ارزشمند مان هستیم چطور؟

    آیا این حقیقت حضور ما در کنار هم نشانی از الهام و شهود نیست؟

    واقعیت اینست که ما با هر باوری که هستیم هیچ کس را نمی توانیم مسبب شکل گیری باور ها و اعتقاداتمان بدانیم، حتی در صورتیکه این باور ها در دوران کودکی خارج از ید ما بر ذهن ما شکل گرفته شده باشد.

    چرا؟

    واقعا چرا نباید دیگران را مقصر بدانیم ؟

    و جواب اینست:

    به دلیل اینکه امروز در این سایت در کنار یکدیگر قرار گرفته ایم.

    به همین دلیل که عضو این سایت هستیم.

    به همین دلیل که از اطلاعات این سایت استفاده می کنیم.

    چرا که ما به واسطه یک وحی یا الهام و بر اساس شهود در این مدار قرار گرفته ایم

    . مهذا حضرت حق در طول زندگی هر شخص جحت را به اشکال و انحاء مختلف به منظور نشان دادن این حقیقت که انسان در شکل دهی به باور ها و رسیدن به خواسته ها و آمالش مخییر است؛ بار ها و بارها از طریق امارات و نشان های مختلف به انسان الهام می کند علی ای حال حضورمان در این سایت دلیلی براین ادعا ست.

    خوب می دانم که همه دوستان عزیز به این حقیقت نایل شده اند و حالا که قوانین را فهمیدیم و می دانیم که اساسا ورودی های ذهن ما هستند که باور ها و اتفاقات زندگی مارا شکل می دهند چه کنیم که آنها را کنترل کنیم ؟

    سوالی که استاد عزیز پرسیدند

    تشریح جواب:

    همانطور که می دانیم ما اراده ای بر اتفاقات و رویداد های حاکم بر جهان نداریم ، ما اراده ایی بر گردش زمین و خورشید و ستارگان نداریم، ما اختیاری بر اوضاع و احوالات جهان هستی و و حتی کشورمان نداریم،

    اما؛

    اراده و اختیار این نکته مهم را داریم که به چه شکلی به این اتفاقات و رویداد ها نگاه کنیم

    به شکل نعمت نگاه کنیم ؛ یا به شکل نقمت نگاه کنیم

    به دید رحمت نگاه کنیم و سپاس گذار باشیم ؛ یا به دید مصیبت نگاه کنیم و ناسپاس و کافر باشیم.

    حضرت مولانا می فرمایند:

    رحمتش بر نقمتش غالب بود

    چیره زآن شد هر نبی بر خصم خود.

    شکر نعمت خوشتر از نعمت بود

    شکرباره کی سوی نقمت رود.

    آن دلیلی کو تو را مانع شود

    از عمل آن نقمت صانع شود.

    دوستان عزیز این حقیقت را می خوام بگم که خیلی چیز ها و عوامل در اختیار ما نیست اما این دلیل خوبی برای نرسیدن ما به خواسته ها نیست، ممکن شما در صدد کنترل ورود های ذهن خود باشید – روزنامه نخونید –TV نگاه نکنید – به رسانه ها توجه نکنید – به اتفاقات ناخوشایند توجه نکنید – به حرف های منفی پدر و مادر و خانواده و دوستان توجه نکنید – به وقایع ناگوار کشور و جهان توجه نکنید ومدام در حال کنترل این عوامل باشید

    همه اینها درست، اما به نظر من تنها این کافی نیست ممکن است شما بتونی با تلاش فراوان تمامی توجه ات را از روی رویدادهای به ظاهر ناخوشایند برداری؛ اما در این تیر باران فراوان اتفاقات ممکن است پاشنه آشیلی در تو وجود داشته باشد و با خوردن یک تیرکوچک انسان فرو بیافتد .

    منظور من اینه که بجای اینکه خیلی گارد بگیریم و سعی و تلاش کنیم که اخبار و اتفاقات و رویداد های منفی و ناخوشایند را نبینیم ودائم در قبالشون حالت دفاعی بگیریم ،ممکن به صورت ناگهانی در معرض اشون قرار بگیریم در این مواقع نباید خودمون و سرزنش کنیم، پس بهتره که باهاشون راحت باشیم و آرامش داشته باشیم تا دچار احساس بد نشیم ، چراکه به قول استاد اینها هم بخشی از جهان انند و نفس وجودی آنها در اختیار ما نیست و ما هر کاری کنیم ممکن است یه روزی یه جایی یه زمانی آنها رو ببینیم.

    پس اینقدر در برابرشون گارد نگیریم اینقدر ناله نکنیم و نگیم

    ” من می خوام ورودی های ذهن ام و کنترل کنم ومی دونم دلیل نرسیدن به خواسته هام عدم کنترل ورودی ها یم هست اما مگه میشه؛ هر چقدرم سعی کنم نمی شه یه دفعه می بینی یه پلاسکو میاد – یه دفعه آتش سوزی می شه – یه دفعه زلزله میاد – یه دفعه هواپیما سقوط می کنه – یه دفعه یه کشتی سقوط می کنه – یه دفعه قیمت مسکن می ره بالا – یه روز قیمت دلار می ره بالا اصلا مگه میشه توی این ایران با این همه اتفاقات بد انسان ورودی های خودشون کنترل کنه ”

    دوستان من پاسخ من اینه که

    اتفاقا زندگی در همین ایران بزرگترین موهبت الهی هست که نصیب من و شما گردیده است.

    اصلا مگر قهرمانی جهان در مسابقات ،بدون رقابت برای کسی لذت بخش و اساسا مگه معنی داره و افتخار محسوب میشه؟

    به دنیا اومدن و زندگی در شرایط و کشوری ایده آل و آروم اصلا چه هنری محسوب میشه و یا عملا زندگی در دنیایی که هیچ چالش و هیجانی وجود نداره لذت بخش است؟

    کنترل ورودی خیلی از دوستان به واسطه زندگی در همین ایران و شرایط به نظر ناخوشایند ایران از دست خارج میشه

    اما من حرف ام اینه ؛ “کسب احساس خوشبختی در همین شرایط و اوضاع و احوال به زعم خیلی ها نابسامان ایران لذت بخش است”

    “فوتبالیستی که بازیکن بسیار خوب زمین های سنگلاخی و با تلاقی است ؛ قهرمان بلامنازع تمامی زمین های جهان است”

    دوستان عزیز تمامی اتفاقات و رویدادهای ایران و جهان نعمت است ، این فقط و فقط بستگی به نگاه ما داره اگر این رویداد را نقمت بدانیم، خوب کنترل ورودی ذهن مان را از دست داده ایم؛ ولی اگه آن را نعمت بدانیم از این اتفاق به ظاهر ناخوشایند در جهت رسیدن به خواسته هایمان استفاده کره ایم.

    مثال می زنم

    هر زلزله در ایران نعمت است

    اما اکثر قریب به اتفاق هم وطنانمان آن را بلا ؛ یا قهر خداوند می دانند

    دوست دارم دوستان زمین شناس سایت هم نظر بدن؛ مگر نه اینست که با هر زلزله ایی تحت فشار صفحه تکتونیک عربی به صفحه فلات ایران کلی کانی های معدنی و سنگ های قیمتی در اعماق زمین ایجاد شده و کلی سفره های نفتی و گازی در لایه ای مختلف زمین جابجا شده و خودشون و به لایه های سطحی زمین نزدیک تر می کنند و نتیجتا دسترسی بشر به آن اسان تر میشه!

    چرا ما اینها رو نمی بینیم؟

    چرا فقط جنبه های مخرب و ویران کننده اون و می بینیم؟

    آخه مگه خداوند به ما گفته برو شهر و منزل رو روی گسل بنا کن، که آلان داریم گله و شکایت می کنیم؟

    سوال من اینه که خداوند چطور باید هدایای زمینی و و آسمانی خود را به بنده گانش بده ؟

    در واقع خداوند به ما میگه:

    ” بنده عزیزم من اگه بخوام برات هدیه بفرستم بلاخره باید از یه راه هایی اونو برات بفرستم من هدیه های اعماق زمینی ام را از طریق گسل ها، چشمه ها، رود خونه ها و دریا ها برات می فرستم و هدیه های آسمانی را از طریق آسمان به صورت برف و بارون می فرستم”

    این قانون جغرافیای جهان

    خوب مگه خداوند گفته برو وسط دریا خونه بساز مگه خداوند گفته برو روی گسل شهر بساز

    در واقع نوع نگاه بشر به رویداد های طبیعی هست اش که باعث میشه اون رویداد تبدیل به فرصت یا محدودیت بشه

    دیدگاه ما به رویداد های زندگی هست که باعث میشه اون رویداد برای ما نعمت بشه یا نقمت ؛ فرصت بشه ، یا تهدید و محدودیت

    حالا می خواد این رویداد زلزله باشه – ورشکستگی باشه – درد و مریضی باشه – و هر چیز دیگه ایی

    من اعتقاد دارم آدمی باید به هر اتفاقی در زندگیش نگاه مثبت ودر جهت خواسته اش داشته باشد

    بخدا همه اش همینه

    باید بشینیم و فکر کنیمواز خداوند درخواست کنیم که:

    ” خدایامن با این اتفاق به وجود اومده چطور می تونم به خواسته ام پیش برم مطمئن باشید به محض اینکه با این دید به موضوع نگاه کنیم خداوند راه اش رو نشون میده خداوند به ما الهام میکنه که “چه باید بکنیم” فقط باید بهش ایمان داشته باشیم که خودش راه رو نشون میده”

    به خاطر همین است که من به ایرانی بودن خودم افتخار میکنم چرا که دارم درایران یعنی بزرگترین و جدی ترین باشگاه تقویت باور جهان کار میکنم

    چه کسی دیگه می تونه حریف من باشه

    چه کسی می تونه حریف استاد عباس منش باشه ؛اون درون قوی ترین باشگاه جهان کارکرده و ماهیچه های ذهن اش را توی این باشگاه تقویت کرده ،مگه کسی یا رویدادی می تونه یارای مقابله با اونو داشته باشه.

    القصه دوستان عزیزم!

    باید بدانیم که

    عدم بارش باران وبرف عذاب الهی نیست ، بلکه رفتار زیبای زمین است که قدر آب و بارون و برف را بدونیمو دفعه بعد که بارون و برف بارید سپاس گذار باشیم ودیگه ناله نکنیم

    ” که خدایا این چه بلایی بود نازل کردی فلان روستارو آب برد ،فلان شهر رو سیل برد …….

    باید بدانیم که

    وجود زلزله ها نعمت است و سپاس گذار باشیم

    نگوییم “خدایا این چه بلای خانمان سوزی بود که نازل کردی ”

    بهتر است که شکر گذار باشیم و یاد بگیریم بایستی خانه ها وشهر های محکم تر و در جای مناسب تر و زیباتر بنا کنیم و سپاس گذار گنج های زیر زمینی آن باشیم

    ودررپایان باید بدانیم که

    در این باشگاه بزرگ ایران، می توان، با تغییر نگاه مان به ورودی های ذهنمان هر اتفاق و رویداری را که بدوا بگمان مان؛ بلا- زلزله- سیل – و مصیبت در زندگی شخصی مان هست را ، در جهت رسیدن به خواسته ها ،آمال و اهداف ارزش مند زندگی مان تغییر جهت دهیم و حتی خیلی خیلی سریعتر و زودتربه خواسته های مان برسیم

    بخدا تمام حقیقت زندگی همین است.

    پروردگار راسپاس می گوییم

    و

    ازاستاد عزیز و تمامی دوستانم قدردانی می نمایم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      امید آقاعلی گفته:
      مدت عضویت: 2954 روز

      احسنت به شمادوست عزیز

      جواب شمابسیار عالی بود ومن رایاد این شعر انداخت

      جهان چون چشم وخط وخال وابروست

      که هر چیزی به جای خویش نیکوست

      ویادگفته استاد گلم که نیروی حاکم برجهان نیروی خیر است به راستی که صفای خط ونوشته شما از صفای دل شماست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سارا شکری گفته:
      مدت عضویت: 1290 روز

      سلام دوست عزیز

      از کامنتتون واقعا لذت بردم

      بسیار آموزنده و جالب بود

      در هر اتفاقی به دنبال نکات مثبت درش باشیم

      تا به حال به زلزله از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم که با جابجایی صفحات زمین چه گنج‌هایی میان تا در دسترس ما قرار بگیرن

      ازتون سپاسگزارم

      ما در باشگاه تقویت باور در ایران زندگی میکنیم هم بسیار درست و بجا فرمودید

      امیدوارم همیشه شاد و سالم ثروتمند و خوشبخت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1794 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام میکنم به استاد عزیزم ودوستان خوبم

    ما از همون لحظه ای که شروع میکنیم خودمون و تغییر بدیم نتایج خودشو بروز میده

    از احساس آرامش از اتفاقات جالبی که قبلا رخ نمیداده از بهبود سلامتی از چیزهایی که خیلی راحتتر از قبل اتفاق میفته خلاصه اگه آدم باهوشی باشیم این نشانه ها رو تایید میکنیم و دلیل رخ دادنشان و هم فقط به عمل کردن به قانون ربط میدیم

    با این کار ما در مسیر رسیدن به خواسته های بیشتری قرار میگیریم

    برای رسیدن به اون خواسته های بزرگ و رویاهایمان باید این مسیر تکاملی طی بشه

    یعنی با هر بار رسیدن به خواسته های کوچک ایمان ما قویتر میشه و عملکرد جهان و بیشتر باور میکنیم و اون خواسته های به اصطلاح بزرگمون برای ما باور پذیر تر میشه

    برای رسیدن به همه ی آنچه گفتیم لازمه اش کنترل ورودی های ذهنه

    بهترین کار برای کنترل این ورودی ها تمرکز کردن روی نکات مثبت زندگی روی زیبایی ها و تحسین کردن آنها و رسیدن به احساس خوب و سپاسگزاری از خداوند مهربان بخاطر داشته ها و نعمت هایی که در اختیار ما قرار داده

    و دوری از چیزهایی که تاثیر منفی روی افکار و باورهای ما میزارن

    اگه به همه ی اینها عمل کنیم قطعا زندگی خوب و آرومی رو تجربه خواهیم کرد و البته در مسیر رسیدن به خواسته ها مون قرار میگیریم

    با ایمان به خدا و توکل کردن به خداوند عزوجل.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    علیرضا عزیزنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1958 روز

    سلام خدمت همه عزیزانی که دارند این نظر بنده رو میخونن.

    سوال راجع به تجربه ما از کنترل ورودی‌ها هستش.

    تو دوره آفرینش استاد میگن که ” سریعترین واکنش به فرکانس ما رو بدنمون میده” . این حرف خیلی با ارزشه. من بهمن ۹۸ با استاد آشنا شدم و از اون موقع به بعد متعهدانه روی ورودی‌هام کنترل داشتم. خیلی ساده بخوام بگم، هر زمان که من نتونستم ذهنم رو کنترل کنم و مخصوصا مخصوصا نتونستم زبانم رو از گله و زاری کردن باز بدارم، بلافاصله در کمتر از ۲۴ ساعت یک مشکل تو بدنم بوجود اومده! این رو هم بهتون بگم که من چندین ساله که درگیر یک بیماری مزمن هستم که از زمانی که قانون رو به شکل عمیق‌تر فهمیدم یک سالی میشه که قر‌ص‌هام رو قطع کردم ولی وضع بیماریم نه تنها بدتر نشد بلکه روز به روز رو به بهبودی گذاشت؛ چرا؟ چون من این کنترل ورودی رو تا جایی جلو بردم که روی تک تک موزیک‌هایی که به گوشم میخوره، محتواهایی که توی اینستاگرام میبینم، آدم‌هایی که باهاشون حتی چت میکنم و … کنترل دارم.

    برای جا انداختن یک باور جدید باید ذهن رو با آوردن دلایلی منطقی قانع کنیم؛ باور جدید مثل اینکه ” کنترل کردن ورودی‌ها ۱۰۰ درصد بر روی نتایج من کنترل مستقیم دارد”. خب، دلیل منطقی برای این ادعا چیه؟ پاسخ دو کلمه هست و اون هم ” ضمیر ناخودآگاه” هست. میدونید دوستان، ضمیر ناخودآگاه واقعا ” کودن ” هست! یعنی براش هیچگونه تفاوتی نداره که چی داره واردش میشه، هر آنچه که از طریق حواس پنج‌گانه وارد اون بشه رو میپذیره و جالب اینجاست که نتایج ما فقط و فقط حاصل ضمیر ناخودآگاه و پارادایم ما هست!

    ما میگیم کنترل ورودی یعنی کنترل هر آنچه که : میبینیم، میشنویم، میگوییم و …

    حالا اگر محتواهایی که من میشنوم و میگم و میبینم حاوی باورهایی مثل فقر و کمبود و بدبختی باشه چه اتفاقی میفته؟ اتفاقی که میفته اینه که اون محتواها وارد ضمیر ناخودآگاه من میشن و با ” تکرار و تکرار و تکرار ” اون محتواها، اونا تبدیل به بخشی از پارادایم من میشن و حالا به قول معروف خر بیار و باقالی بار کن!

    حالا اگر من چیزهای خوب ببینم و بشنونم و راجع به چیزهای خوب صحبت بکنم چی میشه؟ دیگه خودتون جوابش رو میدونید که میشه پارادایم و …

    حالا میخوام بگم که کلام یکی از مهمترین و کلیدی‌ترین ابزارهای ما برای کنترل ورودی هست. علتش هم خیلی سادس. یه سوال از شما میپرسم، آیا میتونید حین صحبت راجع به هواپیما، به درخت فکر کنید؟ پاسخ قطعا خیر خواهد بود.

    خیلی از مواقع ما با صحنه‌هایی مواجه میشیم که جز ناخواسته‌های ما هستن؛ انسانی که ورودی‌هاش رو کنترل نکنه به محض برخورد با همچین صحنه‌ایی یا استوری واسه اینستاگرامش درست میکنه یا به اولین دوستی که برسه اون جریان رو تعریف میکنه! حالا اگر ما هنگامیکه خواستیم راجع به یکی از ناخواسته‌هامون صحبت کنیم بیایم به صورت ” آگاهانه ” راجع به یک موضوع دیگه، حتی شده مثلا طریقه تشکیل ابرها، طریقه شستن فرش‌ها یا هر موضوع خیلی ساده و به ظاهر پیش پا افتاده صحبت کنیم کمترین اتفاقی که میفته اینه که اون ناخواسته دیگه تو ذهن ما فعال نیست و دیگه فرکانسی رو راجع به اون نمیفرستیم و چی از این بهتر؟

    حالا من ابزارهای خودم برای کنترل ورودی رو میگم:

    ۱- نوشتن ۳ هدف اول زندگیم و خوندن اونها حداقل ۳ بار در هفته

    ۲- خوندن کتابهای رشد و توسعه شخصی

    ۳- ورزش

    ۴- گوش دادن به فایل‌های رایگان استاد

    ۵- سپاسگزاری و نوشتن ۱۰ تا از موهبت‌هام بصورت هر روزه

    ۶- استفاده از جملات تاکیدی جلوی آینه

    ۷- صحبت با یکی دو تا از دوستام راجع به قوانین

    و …

    در آخر میخوام بگم که ” همه چیز آگاهیست ” تمام کاری که باید بکنیم آگاهانه زیستن هست. ولی چگونه آگاهانه زندگی کنیم رو اینجا نمیگم که خودمون بریم دنبالش و بدستش بیاریم.

    خودمون رو به خدایی بسپاریم که ” فرمانروایی آسمانها و زمین و هرآنچه که میان این دو است فقط در سیطره مالکیت اوست …”

    خدانگهدار❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    نیلا گفته:
    مدت عضویت: 2044 روز

    سلام به استاد عزیزم.

    خدای من، خدای مهربانم،خدای رحمان و رحیم من، خدای بخشنده من سپاسگذارم که هرچه دارم از لطفت و بخشندگی توست. خدایا هزارن هزار بار شکرت برای این فایل که امروز فایل نشانه من بود، خدایا شکرت که منو وارد این مسیر زیبا کردی تا قوانین ثابت و زیبایی جهان رو بشناسم، خدایا شکرت برا لحظه به لحظه زندگیم، برای تمام هدایت های من شکرت، خدایا شکرت که این روزها صدای الهاماتت قدرتمند تر شدن و هر وقت نجوا شروع به حرف زدن میکنن متوجه میشم و با گوش دادن به فایل های استاد و ورودی های مناسب جلوشون گرفته میشه. خدایا باور دارم که قانون جواب میده باور قلبی دارم، میدونم بهترین اتفاقات رو قرار تجربه کنم یک زندگی عالی یه رابطه فوق العاده و عاشقانه یک کار بی نظیر و پردر امد میدونم اتفاق می افتن چون خیلی خواسته هارو برام برآورده کردی چون هزارن نفر به چیزهای که خواستن و از تو درخواست کردن رسیدن پس اینجا باز هم به خودم تعهد میدم بیشتر از حضور تو از جهانی زیبا و پر از نعمت و ثروت خلق کردی از زندگی زیبایی که بهم هدیه کردی لذت ببرم. خدایا عاشقتم عاشقتم عاشقتم که انقدر دقیق کار میکنی تو رفیق منی تو امید منی تو دلیل منی تو راهنمای منی تو قدرت و عزت منی پس چون تورو دارم دیگه نگرانی ندارم. استاد عاشقتم عاشق صدای زیباتم که حدود یکی دو ماهی میشه وقتی ناخواسته ای تویی زندگیم به وجود میاد صدای شما تویی گوشم میگه تو خدارو داری دیگه نگران چی هستی حتی وقتی هیچ فکر و راهی به ذهنم نمیرسه ولی این صدا شما و این جمله تویی ذهنم مثل یه نور روشن میشه.

    خدایا روز به روز بیشتر عاشقت میشم ازت میخوام عشقت تمام روح و قلب منو عمیقا دربر بگیره. ❤❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    محدثه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 2187 روز

    به نام خداوند بخشنده و هدایتگرم

    این کامنتم رو با بغض ناشی از حال خوب خوندن کامنت بچه ها شروع میکنم…

    اینکه امروز من خوب شروع نشد امل از همون لحظه به خودم یادآوری کردم که باید حال خودم رو خوب نگهدارم و از طریق سفرنامه به این فایل و کامنت بچه ها هدایت شدم…

    اول میخواستم فقط به خوندن کامنت ها ادامه بدم و نظری از خودم به جا نذارم انگار که خودم رو لایق نظر دادن راجع به این موضوع ندونم چرا؟ چون که الان تو حال خوبی نیستم؟ نه من نزدیک به یک ساله که مداوم روی خودم و باورهام کار کردم و حواسم به مهم ترین موضوع که کنترل ورودیهاست هم بوده و برای خودم نتایج عالی و زیادی رقم زدم پس من هم لایق اشتراک راهکارهام با دوستانم هستم همچنین دوست دارم از خودم ردپایی به جا بذارم برای بعد ها که با موفقیت از این روزها و این حال گذشتم….

    بهترین راه حل برای من همین سایت استاد عزیز هست که از وقتی خودم رو توی سایت و فایل های دانلودی غرق کردن زندگی من زیر و رو شد… من از قبل بواسطه پدرم با دوره ها اشنا بودم اما با اینکه توی سایت عضو بودم فعالیتی نداشتم تا حدود ده ماه پیش که به سایت فایل های دانلودی کامنت و نتایج ارزشمند دوستانم هدایت شدم…

    الان مطمئنم توی هر حالی که باشم سر زدن به سایت صدای استاد و خوندن نظرات دوستانم تمرکز من رو به طور صد در صدی روی زیبایی های زندگی برمیگردونه…

    تو این مسیر هم همیشه هدایتی جلو رفتم مثل امروز که وقتی میخاستم با گوش کردن فایل سفرنامه کانون توجهم رو کنترل کنم متوجه شدم که کیس هندزفریم خالیه و چون سرکارم نمیتونم بلند فایل هارو گوش بدم پس با خودم گفتم محدثه حتما امروز رو باید طور دیگه ای بگذرونی… و تا الان با خوندن کامنت بچه ها نتیجه ی عالی ای گرفتم….

    ورزش کردن برای من یه راهکار عالی دیگست چرا که وقتی ورزش میکنم تمرکز ذهنم روی ارزشمندی خودم و وقتیه که دارم فقط برای خودم میذارم و همینطور از دیدن خودم و اندامی که برای ساختنش تلاش کردم لذت میبرم…

    نوشتن همیشه برای من تاثیرگذار بوده این ریشه در شخصیت من داره حتی قبل از اشنایی با سایت استاد اینکه هرموضوعی رو ثبت کنم بهم کمک میکنه بهتر بتونم نگاهش کنم و ارزش واقعیش رو بفهمم کمک میکنه احساسات واقعی خودم رو بشناسم و حتی تخلیه بشم…

    راه دیگه ای که الان به ذهنم رسید و خودم خیلی اوقات انجام میدم مرور لحظه های خوب ثبت شده از طریق گالری گوشیه… اینکه بشینی و به عکس و فیلم هایی که با حال خوب ثبت کردی و مرور اون لحظات عالی بهت کمک میکنه تا تمرکزت رو روی زیبایی های زندگی برگردونی…

    شکر گزاری بابت داشتن نعمت هایی که شمارشش از دستمون در رفته اما خیلی اوقات نادیدشون میگیریم…

    یه پیام کوتاه به کسی که خیلی دوستش دارید هم میتونه خیلی کمک کننده باشه… شاید خیلی از ماها هر روز با پارتنرمون پیام های عاشقانه رد و بدل کنیم اما یه پیام یهویی و بی مقدمه به همسر یا پدر و مادر و تشکر از بودنشون هم حال اونارو خوب میکنه و هم تمرکز شمارو روی ادم های ارزشمند زندگیتون و خوبیهاشون برمیگردونه…

    رقصیدن هم مثل ورزش حس رهایی و ازادی میده و انرژی من رو خیلی بالا میبره… پیاده روی هم همین اثر رو برام داره…

    الان میتونم بگم که کامنت گذاشتن توی سایت هم میتونه تمرکز شمارو خیلی عالی روی خواسته هاتون برگردونه و زیبایی های زندگی رو بهتون یادآور بشه احساس میکنم بعد از گذاشتن این کامنت و مرور همه کارهایی که تا الان برای خودم انجام میدادم (که البته هنوز هم تموم نشده) قلبم رو باز کرده…

    خدایا هزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: