پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 51 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
    799MB
    16 دقیقه
  • فایل صوتی پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
    13MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

3062 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Danyal گفته:
    مدت عضویت: 1324 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان

    من خودم برای رسیدن به احساس خوب کار های متفاوتی انجام میدم مثلا وقتی اوضاع به ضاهر سخت میشه و ذهن میخواد خیلی بد جلوه بده اوضاع رو من الخیر فی ما وقع فکر میکنم با این فکر که این سختی ها بزرگ تر میکنه و همه چیز به نفع من پیش میره حالمو واقعا خوب میکنه الته چند دقیه اول حالم بد میشه بعدش با بر میگردم به حال خوب به لطف الله

    کاری دیگری که انجام میدم به این فکر میکنم که احساس بد مساوی با جهنم که واقعا هم هست

    احساس بد برام مثل اتیشه همه چیز خیلی بد پیش میره برام احساس ضعف خستگی بدن درد وووو

    فقط همین دوتا باور خیلی بهم کمک میکنه البته که خیلی باور های خوب دیگری هم هست که میتونیم با عمل کردن بهشون وارد بهشت بشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    علیرضا ادیب پژوه گفته:
    مدت عضویت: 928 روز

    بنام خداوند خالق قادر بسیار بخشنده مهربان

    ضمن سلام و درود و سپاس فراوان از شما استاد عباسمنش عزیزم ، من قریب به یکسال هست که با آموزه‌های انسان ساز و آگاهی دهنده و زندگی ساز شما آشنا شدم و در این مدت از فایلهای عمومی شما در این سایت وزین و پر خیر و برکت استفاده میکنم ، اوایل من هم خیلی خیلی عجله داشتم که یک شبه راه صد بلکه هزار ساله را طی کنم ولی با بیشتر گوش دادن و بررسی بیشتر بر آموزه‌های شما و فایلهای بسیار عالی شما به این آگاهی مهم رسیدم که ؛ (( تو خود پای در راه بنه خود راه بگویدت که چون باید کرد…)) لذا سعی در فهم بیشتر و حتی بارها گوش‌دادن و توجه کردن بیشتر نمودم ،

    و البته در همون زمان هم شیطان و وسوسه‌های شیطان و نفس و ذهن ، من را رها نکردند ولی باز با کمک گرفتن از فایلهای صوتی و برنامه‌های شما خودم را در مسیر محکم‌تر حفظ کردم و شاید بتوانم با مثال اینطوری بگم که چه تندبادها و طوفانهای مخربی رو پشت سر گذاشتم تا به این علیرضا بی که الان هستم برسم و خداروشکر واقعاً خداروشکر خدارو بینهایت سپاسگزارم که به این نقطه امروز و نسخه امروز خودم رسیدم و به عقب و اول مسیر حرکتی خودم که نگاه میکنم ، بسیار بسیار تغییر و تحولات خوبی را الان میبینم که همه از الطاف و عنایات الهی الله ربّ العالمین و لطف و محبت و آموزه‌های بسیار بسیار عالی شما … که بارها و بارها با چشمان اشکبار از ذوق و شوق خدا را شکر کردم از اینهمه لطف و توجه و عنایت های عالی خدای مهربان و بسیار بسیار بخشنده…. استاد خیلی خیلی خیلی ممنون و سپاسگزارم ازت همانطور که خداوند متعال فرموده (( لم یشکر المخلوق و لم یشکر الخالق ، تشکر از مخلوق همان سپاس و تشکر از خالق است …)) با آرزوی موفقیت و شادکامی و عافیت و بهترینها و عالیترینها برای همه عزیزان خانواده خوب و صمیمی نورانی سایت عباسمنش و این راه ادامه دارد….

    علیرضا ادیب ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    پاییز آذر گفته:
    مدت عضویت: 3031 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی

    تجربه شخصی که در کنترل ورودی های ذهنی داشتم اینه که قبل از هر چیز متوجه میشم العان کدام فکر و ورودی صحیح و کدام غلط است که شاید پیش از این اصلا به آن توجه نداشتم. انگار که میتوانم یک دید هوایی ! از وضعیت ذهنی خودم داشته باشم و بلافاصله نقاط استراتژیکی و مهم را شناسایی کنم که بنظرم بسیار مهم است که شما بدانید در کل چه چیزی درست است و میبایست انجام و ادامه داد و چه غلط است و میبایست متوقف کرد. بطور مثال زمانی که ظاهر یک اتفاق مرا ناراحت میکند از خودم میپرسم چرا باید ناراحت باشم؟ شاید برداشت من اشتباه است؟ و العان این ناراحتی چه کمکی به من میکند؟ میتوانم به نکته مثبت موضوع فکر کنم و حال خودم را خوب کنم. یا زمانی که به نداشته ها فکر میکنم بلافاصله به موفقیت های اخیرم فکر میکنم آنها را مرور میکنم و با خودم میگویم من خالق اینها بودم پس باز هم میتوانم. و اینکه جهان بر مدار افکار من میچرخد.

    یک روش عالی دیگر خواندن کتابهای موفقیت است . جملات این کتابها فوق العاده انگیزشی است و بلافاصله پس از خواندن، اتفاقات خوب می افتند… برای من که اینطور است.

    ممکن نیست یک روز فایل عبارات تاکیدی و شکر گزاری را گوش ندهم.

    یک روش دیگر مدیریت افرادی است که با انها در ارتباطیم زیرا هر ادمی باوری دارد و مسلما باور خود را درست میداند بنابراین اصلا لازم نیست با هر ادمی هم کلام شد و یا تحت تاثیر سخنان هر کسی قرار گرفت.

    در انتخاب دوستان میبایست کاملا سختگیر و گزینشی بود.

    تلویزیون کاملا حذف… حتی برنامه های شاد هم جایی برای تخر یب افکار دارند…

    در انتخاب و گوش دادن به اهنگها کاملا دقت میکنم. صبحها با اهنگ خداجون از تو ممنونم یک ربع ورزش میکنم.

    شبها قبل خواب فیلم ارزوهایم را میبینم.

    با خدا مثل یک دوست صحبت میکنم و ارزوهایم را به او میگویم و میدانم خدا بیشتر از من مشتاق موفقیت من است.

    جدیدا اگر وقت کنم پیاده روی میکنم و به خواسته هایم فکر میکنم.

    ممنون از شما دوستان خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      مصطفی رسول زاده گفته:
      مدت عضویت: 2815 روز

      دوست عزیز و همسفر راه رسیدن به خواسته ها سلام و امیدوارم که همیشه پرانرژی باشی در پناه خدا

      نکات خوبی رو بین کردی و برای من از همه جذابتر تماشای فیلم آرزوهاتون قبل از خواب بود. تقرباً بیشتر مواردی که گفته بودید رو انجام میدم ولی این یکی برام جالب بود.

      میخوام هر چه زودتر منم فیلم خواسته ها و اهداف بلند مدتم رو تهیه کنم و باهاشون کلی کیف کنم.

      خوشحالم که تونستم نظرات شما رو بخونم و یه چیز جالب هم یاد گرفتم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سلطان گفته:
    مدت عضویت: 3865 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و همکارانشون.

    کیفیت و کمیت زندگی ما و جایگاهی که هم اکنون در زندگی بدست آورده ایم حاصل باورهای ما نسبت به مسائل گوناگون است.باورهایی که از دوران کودکی در ذهن و عمق وجود ما بصورت ناآگاهانه گنجانده شده است.اول خانواده حرفها و آموزه های والدین ما نقش اساسی داشته اند.مثلا مشکلات مالی درون خانواده که همیشه والدین پدرمادرهای ما هزاران بار بلکه میلیونها جلوی چشم ما از فقر ،نداری، بدبختی ، رکود حرفها زدن و بزرگترین باور مارو در زمینه مالی پایه ریزی کردن.دوم تلویزیون رسانه ها فیلم ها ، مدارس و جامعه از کودکی باورهای مارو در تمام زمینه ها ساختن.در کتاب های دینی آدم های خوب همیشه بدبخت و فقیر جلوه داده شدند و ثروتمندان رو در ذهن ما شبیه به قارون وکافر جلوه دادن که به جهنم میرن ولی فقرا به بهشت!!!!؟ این باورها سالیان سال در مدارس دبیرستان دانشگاه رسانه ها فیلم ها اونقدر تکرار شد که هم اکنون مثل سیمان وبتن در ضمیر ما سخت شدن…نتیجه الان این باورها رو تو زندگی میبینیم.فقر.بیکاری.رکود.طلاق.بیماری..حال که فهمیده ایم و آگاه شده ایم باور ها تمام زندگی ما را میسازند پس همونطور که باورها محدود کننده سالها زمان برده و مثل بتن سفت وسخت شده اند باید این باورها را به هر طریقی که شده نرم کنیم شل کنیم و بجاش باور های قدرتمند در زمینه سلامتی ، ثروت، روابط، شغل، ….خیلی چیزهای دیگه جایگزین کنیم.اول از همه بایستی خودمونو باورهامون رو در تمام زمینه ها شناسایی کنیم.و مرحله بعدی راهکارهای گوناگونی رو اتخاذ کنیم تا باورهای محدویت ته نشین بشن بجاش باورهای خوب و قوی در وجود ما آشکار بشن. کلا تلویزیون رو خط بزنیم. تا اونجا که بتونیم از آدمای منفی فاصله بگیریم به خلوتگاه و به خدا پناه ببریم شروع به خودسازی کنیم.دعا کنیم.کتاب های مثبت بخوانیم.فایلهای آموزشی رو 24 ساعت تو برنامه قرار بدیم. کم کم حرکت کنیم به سمت احساس خوب. تخصصی که در هر زمینه ایی داریم رو آپدیت کنیم بروز رسانی کنیم تا احساس نشاط کنیم..خونه رو محل زندگی رو تمیز نگه داریم تا احساس خوب کنیم.آشپزی ، باغبانی ، ورزش، موزیکهای شاد …هرچیزی رو باعث میشه احساس خوبمون پایدار بمونه انجام بدیم.سپاسگذاری یعنی رضایت از زندگی ، رضایت احساس خوب رو بدنبال میاره..تو این راه سخت شیطان و افکار منفی هزاران بار سعی میکنن مارو ناامید کنن! خسته کنن! سعی میکنن تلاش و تمرینات مارو بی ثمر جلوه بدن.ولی باید اونقدر تمریناتو ادامه بدیم اونقدر فایلها رو گوش بدیم اونقدر با آدمهای موفق مصاحبه کنیم مقاله و زندگی نامه ها رو بخونیم تا این بتن 1000 عیار سخت شده محدویت رو بشکنیم.روح خدا در من جریان داره.این روح این مغز شگفت انگیز ما فقط برای خوردن و خوابیدن و بی ثمر پرسه زدن آفریده نشده.واسه خوردن وخوابیدن پرسه زدن نیازی به این مغز بی نهایت قدرتمند نبود.حتما حتما خداوند این روح و مغز بی نهایت رو واسه اهداف بزرگی آفریده که اگه ازش استفاده نکنیم بزاریم بخوابه روز حساب باید به خدا جواب پس بدیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    بابک معینیان گفته:
    مدت عضویت: 3501 روز

    استاد بنده دیروز یه کامنت گذاشتم در ارتباط با این سوال شما و امروز یک تجربه شخصی که دیروز فراموش کردم رو میخوام اضافه کنم :

    بنده ماهیانه 10 درصد درامد خودم رو با تصور اینکه الان به تمام هدفام رسیدم سپری میکنم این کار درسته که هزینه زیادی برام داره ولی باعث میشه یک روز از آینده مورد نظر خودم رو تجربه کنم و همین باعث قدرت اراده بالا و احساس ارزشمندی بهم میده که لایق بهترین ها هستم .و این رو به دوستان پیشنهاد میدم .

    بنده از ماهی یک کنسرت مورد علاقه شروع کردم تا الان که ورزش های زمستونی مثل اسکی و حتی اقامت یک روزه در هتل توچال رو تجربه کردم .این کار پرهزینه رو بنده ماهی یک بار انجام میدم و منطقم هم اینه که در کنار تجسم هرشبم باید به صورت واضح واقعیت دورانی رو که به اهدفم رسیدم رو تجربه کنم.

    شاد باشید .استاد از زیبایی های فرهنگ امریگا بیشتر فیلم بذارید طبیعت های متفاوتش و … تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      مصطفی رسول زاده گفته:
      مدت عضویت: 2815 روز

      بابک عزیز دمت گرم که واسه خودت ارزش قائلی و خودت خودت رو به جاهای دیدنی و تفریحهای عالی دعوت می کنی.

      فکر می کنم یکی از نقاط ضعف من دقیقاً همینه ……

      دست مریزاد ….چون یه بور منفی خودم رو بهم یادآوری کردی.

      راستی اون تکه آخر از نوشته ات جالب بود…..

      استاد از زیبایی های امریکا برامون بیشتر بنویس و بگو و نشون بده…..

      اینجوری ما هم بیشتر حس اشتیاق برای رسیدن به خواسته هامون پیدا می کنیم و اگر هم به یه خواسته حتی کوچک برسیم…. لذتش برامون بیشتر میشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        بابک معینیان گفته:
        مدت عضویت: 3501 روز

        مرسی از لطفی که به بنده دارید شما بزرگوارید .

        به شدت دنبال این هستم که به استاد بگم از زیبایی های طبیعی و شهرسازی و فرهنگ امریکا برامون بذاره و امروز در اخرین فایل استاد درخواستم رو نوشتم حمایت کنید در صورت تمایل و کپی کنید شمام.به امید بهترین روز هامون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    انار کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3246 روز

    تمرین: یکی از تمرین های خیلی عالی که توجهم رو میبره روی نکات مثبت و بهم کمک می کرد توجهم رو بزاره روی نکات مثبت تکنیک پرسش های کوانتومی بود. اما خب من کلا عادت دارم یکم خلاقیت تو کارها بخرج میدم اخه ذهن خیلی خلاقی دارم. این تکنیک رو اینجوری انجام دادم. یک پاکت نامه آوردم و بعد همه سوالات مهم و قدرت بخش و هدایت کننده که می تونست در طول روز بهم کمک کنه رو در برگه های کوچکی یاداشت کردم.سوالات رو داخل پاکت میذاشتم و هر روز یکی از سوالات رو بیرون می کشیدم قبلش می گفتم خدایا این سوال مهم ترین سوالی باشه که امروز من رو هدایت می کنه باورتون نمیشه واسه چندین نفر هم امتحان کردم دقیقا سوالی رو که باید درست بهش جواب میدادن از تو پاکت بیرون می کشیدن. من هر بار که کمی باید توجهم رو هدایت می کردم از این تکنیک استفاده می کردم. سوال رو بیرون می کشیدم و بهش جواب میدام اونقدر راهکارها و ایده های عالی به ذهنم می رسید انگار یه جور الهام برای زندگیم بود. واقعا جهت دهنده بود برای زندگی. این تکنیک رو حتما انجام بدید واقعا به توجهتون جهت میده و توجهتون رو میزاره روی نکات مثبت. مثلا من چند تا از سوالات خیلی عالیشو براتون می نویسم:

    1- امروز من چه باورهای بسازم که برای ثروتمند تر شدن من بهم کمک کنه؟

    2- امروز من بخاطر داشتن چه چیزهایی سپاسگذارم

    3- برای داشتن روابط عالی تر باید چه باورهایی بسازم؟

    4- من چه استعداد و توانمندی هایی دارم؟

    5- برای اینکه از زندگیم لذت بیشتری ببرم چکار باید بکنم؟

    6- برای رسیدن به اهداف ام امروز چه کارهایی باید انجام بدهد؟

    7- من در زندگیم چه موهبت هایی دارم که بخاطرشون سپاسگذارم؟

    8- برای داشتن وزن و سلامتی ایده الم باید چیکار کنم؟

    9- الان در درون من چه می گذرد؟

    این سوالات رو روی ورق های کوچکی نوشته بودم و هر روز یکی از آنها را بیرون می کشیدم و جوابشون میدادم خیلی برام انرژی بخش بود. به هرکی میدادم فکر می کردند فاله ولی جوابش که میدادن که واقعا اثر بخشه حتما از این تکنیک استفاده کنید.

    تمرین: یکی دیگه از تمرین های عالی که انجام می دادم و بهم کمک می کرد صحبت کردن جلوآینه بود البته با این تفاوت که من هر بار خودمو تو آینه می بوسیدم . یا موهای خودمو می بوسیدم که حس ارزشمندیم بالا برده و توجهم روی نکات مثبتم باشه. یک جعبه کوچیک ساخته بودم بازم با تکه های کوچیک کاغذ هر بار نکات مثبتی از خودم و اطرافیان رو می نوشتم. چون تکه های کاغذ کوچیک بود وقت خیلی کمی ازم می گرفت ولی خیلی هدایت کننده بود برام خیلی لذت بخش بود. هر روز این تمرین ساده توجهم رو میذاشت روی نکات مثبت افراد و واقعا برام تاثیر گذار بود.

    تمرین : دوستان من تو روند کار کردن روی خودم خیلی نکات رو یاد گرفتم به خودشناسی خیلی عمیقی رسیدم واقعا متوجه شدم برای همه هدفهام و خواسته ها ایمان به خدا، تلاش مستمر و خودباوری خیلی تاثیر داشته از همه مهم تر هر کاری رو برای دل خودم انجام میدادم قطعا موفق می شدم واسه همین الان هر وقت میخام تصمیمی بگیرم یا کاری انجام بدم از خودم می پرسم آیا برای رسیدن به اون خواسته یا هدف تصمیم قاطع داری، ایمان داری بهش می رسی، ایمان داری خدا کنارته، برای دل خودت انجامش میدی یا دیگران، این کاری که میخای بکنی چه حسی بهت میده و در این مسیر قراره چی رو تجربه کنی جواب دادن به این سوالات واقعا اروم و قاطعم می کنه و گاهی باعث انعطاف پذیریم واقعا برام انرزی بخش میشه مسیر رسیدن به هدف هام. یه عادتی هم دارم همیشه دوست دارم برای انجام کارهام کلی دلیل های مثبت پیدا کنم که انگیزم رو بیشتر کنه.

    تمرین : یکی دیگه از تمرین های عالی دیگه ای که انجام میدم تمرین چهارمیثاق بود. این کتابم محشر بود واقعا ازش لذت بردم و برای اینکه توجهم رو بدم روی نکات مثبت باشه هر روز این چهار میثاق رو مرور می کردم که ببینم باورهایی که دارم مال جامعه و پیش فرض های خودمه یا چیزهایی که واقعا برای رسیدن به اهدافم و حس خوب زندگی میخام داشته باشمشون. اینکار واقعا بهم کمک کرد. چون خودم کتاب رو صوتی کرده بودم حس عالی داشتم از شنیدنش و تمرین هایشو بصورت یک تمرین کلی طراحی کرده بودم که بقیه هم ازش بتونن استاده کنند واقعا برام لذت بخش و عالی بود.

    تمرین: من یک دفتر نقاشی خیلی بزرگ خریدم و همه باورهای که از دوره ها و کتاب ا گرفتم رو در قالب جملات بزرگی توش می نویسم هر هفته یکبار همرو مرور می کنم و برای خودم توضحشون میدم. باورتون نمیشه یک اتاق کار برای خودم طراحی کردم در و دیوارش رو نوشته چسبوندم اون اتاق پر از انرژی مثبته برای خودم و کسایی هم که واردش می شند. این خیلی برام خوبه. کلا نتایج این یکسال رو که با دوره های استاد پیش رفتم موفقیت های قبلیم پیشرفت هام باورهای مثبت ام رو نوشتم چسبوندم رو دیوارش و هر روز یه زمانی رو به خوندن دوباره اونا میگذرونم. مثل دریم بوردیه که باورها و نتایج مثبت رو یادآوری می کنه. دریم بورد که خودش معرکست و خیلی حس خوبی میده اما اینم واقعا برای من بسیار بسیار موثر بوده.

    تمرین: همه ورودی هام الان کامل کنترل شده است .یکساله هیچ آهنگ غمگین یا محتوا منفی رو گوش ندان همیشه آهنگ های شاد و دوره های استاد تو گوشمه. تو خونه که گاهی حس می کنم بقیه افکار و باورهای منفی رو بازگو می کنند یا در مورد ناخواسته ها میگن؛ سعی می کنم اون زمانی که مجبورم در جوشون باشم یا از پرسش های کوانتومی استفاده می کنم یا با گفتن در ور نکات مثبتشون توجهشون رو بر می دارم. وقت کارهام هم همیشه هندزفری تو گوشمه برای فایل های صوتی استاد و اجازه نمیدم هیچ زمانی الکی سپری بشه. تلویزیون که اصلا نمی بینم و بجاش گاهی می شینم از نت در مورد اهدافم مطالعه می کنم. مثلا من عاشق سفرم الان اطلاعات خیلی از جاهای دیدنی دنیا رو دارم . مستند های علمی خیلی نگاه می کنم. دیگه خیلی بخام برای فیلم وقت بزارم فیلم های زندگینامه افراد موفق و نهایتش طنز می بینم که خیلی شاد بشم. دوستان یادتون باشه در هر مداری باشی تمرین ها با توجه به مدارتون واقعا تاثیراتش متفاوته من گاهی که انرژیم کمی کمتره برای اینکه بقول استاد فقط یکم حالم بهتر بشه تلاش نمی کنم تمرین های سخت رو گوش بدم یا به اجیار دوره ای رو کار کنم چون حس خوبی نمیده بهم . بجاش یک فیلم طنز می بینم. میرم پیاده روی. میرم کوهنوردی چون عاشق طبیعتم یکم تو دامن طبیعت بودن واقعا حس عالی بهم میده. در کل دوستان ما نمی تونیم مثل دیگران باشیم فقط می تونیم در موارد مشابه برای اهداف مشابه گاهی الگو و ایده بگیریم. اما میگم در این یکسال من هم مثل همه گاهی نوسانات مداری داشتم و بقول استاد هیچکس نیست که بگیم همه باورهاش درسته. اما تنها کاری که کردم این بوده که با توجه به حالات روحیم از تمرینات، کتاب ها و دوره ها استفاده کنم که هر بار کمی حسم بهتر بشه تا بتونم به نکات مثبت خودم و بقیه و جهان توجه کنم.

    تمرین: از کتاب های صوتی خصوصا کتاب های اکهارت توله خیلی لدت می برم چون در مورد رهایی از ذهن و راهکارهای شناخت عملکرد ذهن میگه ناخوأآگاه وقتی گوشش میدم راحت تر می تونم ذهنم رو با روحم هماهنگ کنم و توجهم رو بدم بر خواسته های درونیم. بنابراین این روش هم خیلی وقتها بکار می برم. خب من انسان شنیداری هستم معمولا با چشم بسته سخته تجسم کنم اما وقتی خواسته ها مو می نوسم و می خونمش یا مطلبی رو گوش میدم با چشم باز راحت تجسمش می کنم.

    تمرین: به نشانه ها توجه کنید. نشانه های همشه هستند من عادت دارم وقتی میخام در مورد چیزی فرکانس ام رو تغییر بدم با کوچکترین نشانه اونقدر بهش انرژی میدم. تحسین اش می کنم شکرگذاری می کنم و حتی چیزهایی که ممکنه به ظاهربرای بقیه ناخوشایند باشه جوری نگاه می کمنم که بهم حس خیلی خوبی بده. در کل اونقدر از زمانی که با استاد اشنا شدم حس عالی دارم که هر روز واقعا زندگیم بهتر و بهتر میشه . این تغییرات سریع نبوده که بگم یک شبه اتفاق افتاده دوستان من واقعا دارم روی خودم کار می کنم. حتی شبها توی واب هندزفری توی گوشمه و دوره های استاد و باورهای ضبط شده خودم با جملات تاکیدی رو با صدای اروم تو گوشم میزارم. اگاهانه دارم روش کار می کنم.

    یک نکته دیگه ای که من واقعا بخاطرش شککرگذارم دوستان هم مدارمه. من چند تا دوست عالی دارم که همگی با هم کار کردن رو دوره ها رو شروع کردیم واقعا بودن افراد هم مدار تو زندگی لذت بخش و ارامش بخشه. بودن کسایی که قانون رو میدونم همون جور که هستند دوسشون داری و همونجوری که هستی قبلوت دارند. در مورد خواسته ها و قانون با هم صحبت می کنید اهداف و باورها تون رو قدرت می دید. من با دوستام اونقدر هماهنگنیم که اگه یکیمون به هر دلیل قانون یادش بره فورا بقیه بهش یادآوری می کنن. بقول استاد نمیگم متکی به غیر باشید اما بودن انسان ها هم مدار و روابط درست و عالی واقعا انرژی بخشه. من جدیدا تو اینستاگرام هم فقط دوستای قانون جذبی رو فالو می کنم همین دوستهای مجازی هم واقعا حس خوبی میدن خصوصا دیدن پست هاشون. خلاصه بگم ورودی ها رو باید آگاهانه کنترل کرد و اینکار هم با مقاومت های ذهنی یا توجه منفی صورت نمی گیره . ما نمی تونیم تو جمع دوستای منفی باشیم و مثبت فکر کنیم باید ازشون اعراض کنیم ولی افراد خوش بین رو به زندگی خودمون دعوت کنیم. میگم اصلا از روزی که قانون رو یاد گرفتم حتی یک کانال مخالف با باورهام ندارم. فقط به زیبایی ها توج می کنم .

    دوستای خوبم ببخشید اگه خیلی طولانی شد اگه بخام بنویسم واقعا یه کتاب میشه امیدوارم تمریناتی که من بکار بردم و مطالبم بدردتون بخوره و همیشه شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید. بخاطر همه آگاهی هایی که بیاد آوردم اول از خدا بعدش از روح پاکم که درخواست کرد و استاد خوبم، گروه تحقیقاتی عباس منش و همه دوستان ،ادم های هم مدار فوق العاده ای که اومدند تو زندگیم سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    یحیی آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 3922 روز

    سلام و عرض ادب به شما دوستان تنها معجزه زندگی خودتان ، همچنین عرض ادب و احترام خدمت استاد . راستش وقتی صحبت از کنترل ورودی های مغز میشه یعنی مهمترین کاریکه انسان امروزی بعنوان یکی از مهارتهای مهم زندگی باید یاد بگیرد ، من خودم به شخصه جهت کنترل ورودی های ذهنم با توجه باینکه طبق فرمایش استاد کلام و زبان در اختیار خودمون هست لذا من حرفای تغییر باور و کنترل ورودیها رو بصورت شعرهای آهنگ دار میخونم طوریکه حتی پسر 10 ساله ام الان خوشش اومده و حفظ کرده ، وقتی هم که کسی میشنوه فکر میکنه دارم واسه خودم میخونم مخصوصا جاهای مشترک رو بلند میخونم مثلا من میخونم ……. من یه برندم ، امروزو دارم ، عمل میکنم تورو دوست دارم ، تو رو دوست دارم تو رو دوست دارم بجای من یه پرندم ، آرزو دارم ، کنارم باشی ، تورو دوست دارم تو رو دوست د…معمولا هم نظر کسی رو جلب نمیکنه اگه مصلحت دیدید با صدای پسرم رادین کامل شو برای شما عزیزان به اشتراک بگذارم مرسی و شاد و پرانرژی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    حسن زهانی گفته:
    مدت عضویت: 2943 روز

    نامه ای به خدا نوشتم

    ????????????????????????????????

    به وجودم به تمام هستیم خدایی که ثروت

    بینهایت ?روابط عالی?‍?‍?‍? آرامش ایمان سلامت ?بینهایت رو

    برای من میخواد خدایی که در وجودمنه همیشه بامنه خدایی که اگر ازاش

    دور بشمگ عذاب میبینم و عذاب چیزی نیست جز دوری از خدای وجودیم

    اما من که میخوام به تو نامه بنویسم ?حتما نزدیکت هستم که به

    وجودت ایمان دارم تاحدی که حتی هم صحبت هم شدیم ?خدایی که

    من توی وجودم حسش میکنم ? خیلی متفاوته با بتی? که قبلا از روی

    ترس? میپرستیدم? بتی? که برای یکی بهشت ?برای یکی

    جهنم ?رو میخواست بتی? که همیشه عصبانی ?بود بتی? که

    میشست و در یک روز مخصوص صلاح و مصلحت میکرد و?‍? میگفت برای

    فلانی فقر رو مقرر میکنم ?حالشو بگیرم ? برای فلانی چون باهاش

    پارتی دارم ?(مثلا سید باشه) ثروت مقرر میکنم ??بتی?که فقر

    ?رو برای همه میخواست و میگفت هر کسی فقیر تر باشه به من نزدیک

    تره هرکی نیازمند تر باشه به من نزدیک تره ? بتی که کمبود داشت و

    میخواست با غضبش کمبودشو جبران کنه ?بتی که من رو میگرفت و

    نمیزاشت پیشرفت کنم ?هر وقت میخواستم کاری بکنم ? بهم

    میگفت به دنیا چسبیدی ?بتی که از ترس عذابش شب ها

    نمیتونستم چشمامو روی هم بزارم ?بتی که با من با وجود من هماهنگ

    نبود ?‍وجودم میگفت باید رشد کنم ثروت مند بشم بتی که

    بهش اعتقاد داشتم ? میگفت نه باید فقیر باشی ? بتی که گذرگاه

    بهشتش به اندازه تار مو به تیزی شمشیر بود ?میدونید و جود من?

    با این بت مشکل داشت ?خدای وجودیم نارحت بود?‍ خدای حق

    من ( الله ?رب العالمین رب العرش العزیم?) در دور دست ها

    نبود در درون من بود ?در کنار اراده من بود همیشه من رو هدایت

    میکرد تا بتی ?که بهش اعتقاد داشتم بشکنم بعد ها فهمیدم ا

    ین بت اعتقاد من نبوده چیزی بوده که اطرافیانم توی ذهنم?

    ساخته بودند خدای من? در دوردست ها نبود ?در وجودم در قلبم

    ?در اراده من ?بود هروقت از این عشق دور میشم دچار غم

    ترس افسردگی خشم میشم ?هر وقت به این عشق نزدیک میشم

    ? احساس شادی لذت امید حرکت پیشرفت رو دارم ? این خدا

    همیشه رشد موفقیت?ثروت ایمان آرامش رو برای من میخواد ?

    همواره شادی لبخند حرکت سپاس گزاری رو برای من میخواد? همون

    چیزی که من هم میخوام همون چیزی که توی وجود همه ما ?‍?‍?‍? یکسانه

    همون چیزی که خدای جهان هستیه همون عشق

    که همیشه حواسش به ما هست ?و از اراده ما بیشتر میخواد ما ثروتمند

    بشیم??

    ????????????????????????????????

    ??قدرت این خدای و جودی من

    به این ها خطم نمیشه خدای وجودی من ?میتونه زندگی من ?

    هر آنچه من با اون مواجه میشم ?رو هم عوض کنه ?این خدای وجودی

    من ?تنها نیروی جهان هستیه?ولا قوه الا بالله ? خدای وجودی ?

    من نه تنها دوست داره ?من ثروتمند بشم ?بلکه کار

    رو خیلی از این ها راحت تر کرده خدای و جودی من عاشق پیشرفته عاشق

    رشده عاشق حرکته عاشق بخششه? عاشق روابط عالیه? عاشق

    علمه و اگر و فقط اگر به این خدای درونی متصل بشم? همه کار ها

    همه اتفاقات رو ? برای من به نحوی حل و رفع میکنه ?که ثروتمند تر با

    ایمان تر شاد تر محکم تر? بشم چون هر چه من ثروتمند تر بشم ??

    روابط عالی تر داشته باشم ?لذت بیشتری ببرم ?به طور کلی زندگیمو

    بهشت کنم??به خدا هم نزدیک تر میشم ? خدای و جودیم

    توانایی تغییر کل جهانمو داره بار ها و بار ها تلاش زیادی?‍

    برای کنترل ورودی ها رو انجام دادم اما هر بار در زمانی کار از دستم در رفته

    و نتونستم کنترل کنم ?چرا که خود خدای من هم میکه انسان را در

    رنج افریدیم?اکثر هم لایعلمون ? اکثر هم لایشکرون ?خداوند میکه

    اکثر شما نمی فهمید ? نمیتوانید چون روی اراده خودتون ?‍حساب کردید

    و من هم حقیقتا نمی توانستم و قبول هم کرده بودم نمی توانم ?‍دنبال

    راه حل بودم که خدا من رو هدایت کرد ?زیرا که عشق من?

    یهدی من یشاء میکنه ?و بنده خودش رو تنها نمیزاره? خدای وجودیم

    جوابرو به من گفت? راه حل همه چیز تمام راه حل های کنترل ورودی رو به

    من الهام کرد زیرا خدای وجودیم ? اگر ازاش درخواست کنم ?تمام جواب

    ها رو به من میده??

    من به این درک رسیدم خدای من تمام و رودی هامو کنترل میکنه ?‍تمام هر آنچه

    بخوام به من میده ?فقط باید ازاش درخواست کنم? روی خودم روی اراده

    خودم هم حساب نکنم هر وقت از عشقم درخواست کردم ??

    بهش متصل بشم در خواست کردم من رو به جاهایی هدایت کنه که

    شاد باشم??آرامش داشته باشم ?و سوال کردم چه بکنم

    سریعا جواب گرفتم ?زیرا که خدای من سریع الحسابه ?حتی زمان

    هایی شده که به خدای خودم متصل بودم در مکانی بسیار نادرست

    هم از نظر دیگران بودم اما در همان موقعیت هم این خدای و جودی من

    من رو به بهترین جا ها ??هدایت کرده ?خدای من من رو عوض

    کرده قوانین رو خود به خود برای من اجرا میکنه ? دیگه مدام به فکر کنترل

    و رودی های ذهنم نیستم چون از زمانی به خدای قدرتمندم متصل شدم ?

    خود به خود به جاهای درست هدایت میشم الهام میشه به من چه کنم

    دیگه به جنگ با ورودی ها نمیرم دیگه نگرانشون نیستم ?? و راه حل

    رو فهمیدم که باید به خدای درونیم به تمام قدرت جهان هستی متصل کنم و در

    خواست هدایت کنم ?

    ????????????????????????????????

    مراحل ارتباط با خدا درونی برای کنترل ورودی??

    1-با احساسم با رنج و لذت متوجه دوری یا نزدیکی از خدای وجودیم میشم.

    2-قبول میکنم که دور هستم از وجود خودم و از خدای قدرتمندم درخواست

    اتصال بهش میکنم .

    3-از خداوند میخوام من رو به بهترین جا ها هدایت کنه که شاد باشم آرام باشم.

    4-سوال میکنم باید چه کنم ؟ جواب بلا فاصله الهام میشه .

    5- گویا خدای من از من مشتاق تر برای اتصال است و به سرعت آرامش رو حس میکنم.

    ????????????????????????????????

    نامه ای? به خدای مهربانم

    سلام عشقم? سلام وجودم سلام تمام هستی من سلام تنها قدرت جهان

    هستی?

    خدای من تمام هستی من ?بینهایت ثروت آرامش ایمان من?? وجودی

    که فقط شادی ??

    خوشحالی رو برای من میخوای وجودی که در درون من هستی تمام حقیقت من

    هستی .?

    عشقم زیاد وارد بخش های خصوصیمون نمیشم هههه اون ها رو بعدا باهم حرف

    میزنیم .??

    ممنونم عشقم بابت پاداشتی که قولشو دادی همیشه هست همیشه هروقت

    به تو متصل میشم ? به سرعت پاداشت تو که با وجود من هماهنگه?

    رو درک میکنم?

    خدای من خودت میدونی دیگه به سریع الحساب بودنت به وجودت ایمان دارم

    خودت میدونی هر روز شاد تر سلامت تر ثروتمند تر بینیاز تر میشم ? خودت

    میدونی اگر نباشی من هیچ میشم من افسرده میشم من میترسم من قدرتو

    به بی قدرت ها میدم ممنونم که هستی عشقم ممنونم که با منی.?

    عشق من ممنونم که بقول عباس منش میدونم که میشناسیش چرخ های زندگیمو

    روغن کاری?کردی .??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2911 روز

    در ابتدای کار کنترل ورودیها کار ساده ای نیست. ما سالهاست که عادت کرده ایم هر چیزی را ببینیم و بشنویم و توجه کنیم و گاهی ساعتهای زیادی از زندگیمان را صرف فکر کردن و غرق شدن در دیده ها و شنیده هایمان بکنیم و اصلا نمیدانستیم که این موضوع در حال شکل دادن تمام آینده ماست.

    من با توکل بر خدای مهربان در طی حدود سه ماه گذشته که با آموزه های استاد آشنا شدم موفق به کنترل ورودیهای ذهنم به روشهای زیر شدم.

    ١- خوشبختانه دو سالی است که تلویزیون در خانه ما استفاده نمی شود (البته بصورت نا آگاهانه) ولی من هم اکنون حتی در مورد سریالها و فیلمهایی که بعضا از اینترنت تماشا میکردیم هم دقت میکنم و جالب است که تقریبا تمام فیلمها و سریالهای ایرانی و حتی فیلمهای مطرح و مشهور خارجی هم باورهای محدود کننده زیادی به مخاطب القا میکنند. حتی سعی کردم که فیلم زندگینامه افراد موفق را ببینم و متوجه شدم که تمرکز قسمت اصلی فیلم بر روی بدبختیهایی است که فرد موفق برای رسیدن به ثروت کشیده است و چند ثانیه بعد از اینکه فرد به موفقیت رسیده فیلم تمام میشود مثل فیلم زندگی کریس گاردنر. این است که فکر میکنم حتی برای یک سرگرمی ساده برای اوقات فراغت هم باید وسواس بخرج داد.

    ٢- اکثر رمانهای مشهور تاریخ چه ایرانی و چه غیر ایرانی تمرکزشان بر فقر و بدبختی و مصیبتهایی است که نوع بشر داشته و دارد. من علاقه بسیاری به این رمانها داشتم و بخصوص رمانهایی که جایزه های ادبی گرفته بودند را بسیار میخواندم و الان که فکر میکنم میبینم بعد از خواندن هر کدام از آنها مدتها فکرم درگیر بود و حال بدی داشتم. تلاشم بر این است که اگر وقتی برای مطالعه دارم مقالات کوتاه در مورد اتفاقات جدید در مورد پیشرفتها را بخوانم یا اینکه قرآن را مطالعه کنم. هر چند که این اولین باری است که با این دیدگاه قرآن میخوانم و گاهی درک مفاهیم آن برایم سخت میشود ولی واقعا ارزش تاثیر عالی که با شناخت قوانین بدست می آورم را دارد.

    ٣- زمانیکه در جمعی قرار میگیرم که در مورد اخبار و اتفاقات ناخوشایند صحبت میکنند، سعی میکنم با فکر بر روی زیباییها و اهدافم توجه خودم را از روی این صحبتها بگردانم و خودم را مشغول فرزندم یا انجام کاری مثل جمع کردن پیش دستیها و تمیز کردن میز بکنم. اوایل گاهی این کار من باعث میشد که دیگران از دست من ناراحت شوند ولی از دوره عزت نفس استاد آموخته بودم که به نظر دیگران اهمیتی ندهم و خوشبختی و سعادت خودم را فدای خوشایند دیگران نکنم. بعد از گذشت مدت زمانی دیگران تقریبا به این رفتار من عادت کرده اند و خوشبختانه روی صحبتشان در مورد اخبار به من نیست. گاهی هم پیش می آید که من با یک نفر دیگر مثل همسرم تنها هستیم و روی صحبت او تنها من هستم، در این موقعیت تکنیک بسیار عالی و کارامدی که بکار میبرم این است که به او نگاه میکنم گویی که به حرفهایش توجه میکنم ولی در واقع به یک چیز زیبا مثل یک خاطره خوب در گذشته فکر میکنم و بدون هیچ اظهار نظری در مورد چیزی که میشنوم فقط لبخند میزنم و گاهی که طرف تایید میخواهد سرم را به نشانه تایید تکان میدهم. بمرور این باعث شده است که او بفهمد که من نظر خاصی در مورد حرفهایش و از همه مهمتر جبهه گیری خاصی هم ندارم و کم کم انگیزه اش برای دادن اخبار مهم خود را به من از دست داده است.

    4- وقتی دچار مشکلی مانند پرداخت قسط و بدهی و یا تامین بودجه برای خرید وسیله ای میشوم بجای افسرده شدن و مدام فکر کردن به اینکه حالا چه خاکی به سرم کنم (کاری که در گذشته انجام میدادم و مرا به فقر کشانده بود) با استفاده از ایمانی که به رحمت خداوند پیدا کرده ام (و همچنان در هر لحظه سعی بر بیشتر کردن آن دارم) از تکنیک “سوال کن تا جواب به تو داده شود” استاد استفاده میکنم و از خداوند میخواهم ایده ای به ذهن من بیاورد که بتوانم مشکل پیش آمده را مدیریت کنم و جالب است که همیشه جواب را میگیرم، هر چند که ممکن است با آن جواب تنها ١٠ درصد مشکلم را حل کنم ولی خدا را شکر میکنم و ایمان دارم که بموقع یعنی زمانی که ظرفیت آن را پیدا کنم ایده های بزرگتر به من داده میشود.

    5- اگر دلم بخواهد چیزی بخرم و یا مسافرتی بروم و تفریح کنم ولی پول کافی نداشته باشم بجای احساس بدبختی کردن و حسرت خوردن بحال افرادی که براحتی این کارها را انجام میدهند، تمرکز خودم را بر روی نعمتهایی که دارم میگذارم و غرق در لذت در خاطراتی زیبایی که از مثلا مسافرتی در گذشته داشته ام میشوم و به خودم میگویم من بزودی بهر آنچه بخواهم میرسم. فرق آزاده الان با آزاده سه ماه پیش این است که او میداند زندگی اش را میتواند خلق کند و هیچ چیزی در زندگی او اتفاقی نیست و با استفاده از قوانینی که اکنون به آنها آگاه است به هر چه بخواهد میرسد.

    6- به نظر من تقویت باور فراوانی یکی از راههای اصلی برای تمرکز بر نقاط مثبت و توانایی کنترل ورودیهاست. وقتی که باور داشته باشیم نعمتها بی انتها هستند دیگر نه حسرت دیگران را میخوریم، نه به داشته های دیگری حسادت میکنیم، نه از سر بدبختی پشت سر کسی غیبت میکنیم و نه برای داشتن موقعیتی حرص میزنیم. همه اینها مواردی است که بدترین ورودیها را برای ذهن ما ایجاد میکنند و اگر بتوانیم آنها را کنترل کنیم برنده واقعی هستیم.

    ٧- شیطان و افکار شیطانی در هر لحظه مترصد حمله به افکار ما هستند و کافی است که لحظه ای از خودمان غافل شریم و قافیه را به او ببازیم. هر وقت که افکار شیطانی به سراغم می آید که تو نمیتوانی، این پولها مال تو نیست، این موقعیت نصیب تو نمیشود، … یک نفس عمیق میکشم، یک لیوان آب میخورم. یک دفترچه تهیه کرده ام که در آن لیستی از نعمتهایی که دارم و بخاطرشان سپاسگذار خداوندم و یک لیست از موفقیت هایی که در گذشته داشته ام که اکنون برایم عادی شده در حالیکه در زمان خودش برایم رویای بزرگی بوده اند، نوشته ام. این دفترچه همیشه همراهم است. در هر شرایطی که باشم آن را باز میکنم و بلافاصله با مطالعه آنها حالم خوب میشود و افکار شیطانی را از ذهنم بیرون میکنم.

    استاد زیبا گفته اند که نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر است. یک فکر مثبت به اندازه هزار فکر منفی قدرت دارد و من این را با تمام وجود درک کرده ام. وقتی نتیجه را دیدم بیشتر تشویق شدم که ورودی های ذهنم را کنترل کنم و رفته رفته از سختی این کار کاسته و به راحتی و سرعت آن افزوده شد.

    نمیدانم چطور و با چه زبانی شادی و شعف خود را از اتفاقاتی که در این مدت کوتاه برایم افتاده بیان کنم. من پیش از این جمله “انا لله و انا الیه واجعون” برایم فقط معنای اعلام فوت یک فرد بود اما حالا به معنای عمیق آن فکر میکنم. وقتی باور داشته باشیم که از او هستیم و به سویش باز میگردیم، همدیگر را عاشقانه دوست داریم و میدانیم که همه تکه هایی از ذات بلند مرتبه الهی هستیم، پس قدرت این را پیدا میکنیم که خوبیهای همدیگر را ببینیم. وقتی این باور را داریم میدانیم که همه چیز در دستان خداوندی است که ما را خلق کرده و دیگر از کسی متنفر نمیشویم و خودمان برای تغییر زندگی مان دست بکار میشویم.

    از خداوند بزرگ ممنونم که مرا در این مسیر قرار داد و از او میخواهم با دادن قدرت و انگیزه بیشتر به من و با تلاشی که خودم در این مسیر انجام میدهم سختی های تغییر باورهای چندین و چند ساله ای که بقول استاد مثل سیمان به مغزم چسبیده را آسان کند.

    استاد گرانقدر از شما سپاسگذارم. افراد ارزشمندی مانند شما آنچنان تاثیر باور نکردنی در زندگی افراد میگذارند که هیچ جراح و دانشمند و فیلسوفی به تنهایی نمیتواند این تغییرات شگرف را ایجاد کند.

    برایتان سلامتی و عمر طولانی از خداوند میخواهم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    سبحان منزه گفته:
    مدت عضویت: 2805 روز

    سلام

    به نظرم من اول باید خودمان را خوب بشناسیم تا بتوانیم ذهنمان را کنترل کنیم و مراقبه یکی از بهترین راه هایی هست که میشود خود را شناخت و فکرهای که در ذهن رفت و آمد میکند را کنترل کرد.

    هرچیزی که در زندگی شما وجود دارد و هرچیزی که در این جهان وجود دارد ، نسبی است ! یعنی همه ی چیزها و رویداد ها در جهان ، شامل مجموعه ایی از ویژگیهای مثبت و منفی هستند و هیچ چیزی که بصورت مطلق خوب یا بد باشد ، وجود ندارد.بیایید این مساله را بصورت دقیق تر و با یک مثال بررسی کنیم.آیا یک خودروی پراید بهتر است یا یک خودروی بنز آخرین مدل ؟ اگر بخواهیم پاسخی سطحی بدهیم ، به سرعت خواهیم گفت ، صد در صد بنز !

    اما وقتی دقیق تر شویم ، متوجه خواهیم شد که هردوی این خودروها ، دارای مزایا و معایبی هستند که حین قضاوت یا نظر دادن درباره آنها ، ما بصورت انتخابی ، بخشی از آنها را برمیگزینیم.

    مثلا کافیست همین دو خودرو را ، از نظر هزینه های خدمات و سرویس ، از نظر سهولت تردد در ترافیک و جاهای شلوغ و مسائل دیگر مد نظر قرار دهید .متوجه خواهید شد که چه بسا ، در استفاده های بسیار زیاد دیگری ، یک خودروی پراید ، میتواند بهتر از یک خودروی بنز ظاهر شود ! به جمله ی زیر توجه کنید :

    هر چیزی در این جهان را میتوانید از بینهایت زاویه نگاه کرده ، و بینهایت نتیجه ی متفاوت از نحوه نگرش خود به آن چیز ، دریافت کنید ! اگر به چیزهای مختلف ، با دیدی مختلف بنگرید ، نتیجه ایی متفاوت دریافت خواهید کرد.

    مثلا اگر بپرسیم : آیا آب خوب است ؟ این سوال واقعا هیچ معنایی ندارد ! آب ، آب است نه بیشتر و نه کمتر ، هیچ چیز معنایی ندارد و این ذهن ماست که به آن معنا میدهد.اگر از زاویه ی رفع تشنگی نگاه کنید ، آب بهترین چیز دنیاست ! و اگر در اطاقی بسته گیر کرده باشید و سطح آب درحال بالا آمدن باشد ، آب بدترین چیز دنیا خواهد بود !

    اگر بتوانید در زندگی خود ، همواره ، بهترین زاویه نگاهها و پرسپکتیو ها را نسبت به چیزهای مختلف و رخداد های زندگی خود ، انتخاب نمایید ، واقعا قدرت شما خارق العاده و بینهایت است ! زیرا همواره خواهید توانست بهترین احساسات سازنده را در درون خود به وجود آورید.

    مثلا اگر از کار خود اخراج شده اید ، زاویه دید های فوق العاده زیادی وجود دارد و هرکدام از این زاویه دید ها ، حسهای متناظری را در شما ایجاد خواهند کرد و شما را در جهت کاملا متفاوتی پیش خواهند برد.

    1٫ زاویه دید اول : من آدم بدرد نخوری بوده ام به همین علت آنها مرا اخراج کردند و تا ابد همینطور شکست خواهم خورد

    2٫ زاویه دید دوم : بسیاری از انسانهای موفق ، پس از اخراج از کار ، موفق به راه اندازی تجارت خود و رشد بسیار سریعی شده اند و اکنون ، این فرصت خارق العاده برای من ایجاد شده است . بعلاوه، میتوانم تفریحاتم را نیز بیشتر کنم و زمان بیشتری را با خانواده و دوستانم بگذرانم .

    یا مثلا اگر فرد مورد علاقه ی شما از زندگیتان رفته است :

    1٫ زاویه دید اول : تا ابد تنها خواهم ماند.هیچگاه بهتر از او را پیدا نخواهم کرد و همه چیز تا ابد سیاه خواهد بود.

    2٫ زاویه دید دوم : خاطرات خوشی با او داشتم اما نقاط ضعف زیاد و تفاوتهای زیادی نیز با هم داشتیم که باعث اصلی این جدایی بودند.در آینده میتوانم افرادی را در زندگی خود وارد کنم که خاطرات بسیار رویایی تری را برای من رقم خواهند زد.و واقعا تصور تجربه ی همه ی احساسات خارق العاده ، با فرد جدید و ایده آل خودم (که دقیقا همانطوریست که میخواهم) ، برای من لذت بخش است و بیتابانه منتظرش هستم !

    هزاران زاویه دید متفاوت وجود دارند و اگر یاد بگیرید در مواقع مناسب ، زاویه دید مناسب را برگزینید ، همانند همه انسانهای موفق ، همواره در سطح احساسی خارق العاده خواهید بود.درواقع اگر واقعا به این باور برسید که هرچیزی در این جهان ، به هزاران زاویه دید میتواند تفسیر شده و دیده شود ، و این طرز نگاه ها ، تاثیری در آن چیز نداشته ، و فقط احساسات درونی شما را مثبت یا منفی میکنند ، قطعا زین پس ، همواره بهترین پرسپکتیو ها را انتخاب خواهید کرد !

    به این جمله توجه کنید :

    مهم نیست که به چیزهای مختلف ، چگونه نگاه میکنید ، آنها همانطور که هستند خواهند ماند ! اما احساساتی که درون شما تولید میشود ، کاملا تحت تاثیر زاویه نگاه شماست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: