این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-23 10:37:532024-02-28 11:44:40پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
داشتم در مورد یه موضوعی فکر میکردم و دقیقا اهمیت بالای ورودی های ذهن رو دیدم و اومدم برای شما هم به اشتراک بیزارمش.
چن وقت پیش یکی از دوستانم داشت داستان آشنا شدنش با دختری رو میگفت که جدیدا با هم وارد رابطه شدن.
دوست من قدش کوتاه تر از پارتنرش هس و میگفت همون روز اول این نجواها اومده که اگه قبول نکنه چی! شاید به خاطر قدم قبول نکنه و ای حرفا. البته اون دوستم شجاعتش رو داشت و با پدر اون بنده خدا صحبت کرد و گفت موضوع از این قراره و خدا رو شکر فعلا کارشون خوب پیش رفته.
مطلبی که اینجا برام جالب بود اینه که چرو دوست من اون نجواها سراغش اومده بود؟
جوابش واضحه. چون تو محیط هایی بزرگ شده که (چه خانواده چه جمع دوستان، مدرسه و…) در معرض چنین افکاری قرار گرفته که مثلا قدت کوتاهه به جایی نمیرسی یا تو آدم کامل و با ارزشی نیستی و اگه میخوای کسی ازت خوشش بیاد باید فلان طور باشی و…
اما اگه از بچگی ورودی های متفاوتی رو بهش داده بودن که مثلا تو عالی هستی، تو بهترینی، تو به هر چی بخوای میرسی و… الان طرف با مقاومت ذهنیه کمتری تو مسیر زندگیش پیش میرفت و به خیلی از خواسته هاش میرسید.
در اخرم یاد این بیت افتادم و چقدر دوستش دارم:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
بار دیگر خدا رو هزاران بار شکر میکنم بابت حضورم در این سایت الهی و اینکه باز فرصتی شد تا بتونم کامنتی بنویسم.
به اعتقاد من یکی ازقوی ترین راهکارها یادآوری لحظه به لحظه ی موفقیتهای قبلی حتی کوچکترین خوش شانسی ها وماندن دراون خاطره ها هر چی بیشتر تمرکز میکنیم به موفقیتهای قبلیمون به ذهنمون القا میشه که من بازم میتونم ومثل سوخت عمل میکنه برای هواپیمایی که اوج گرفته تا بلندشه
شاید بعضیا بگن ما که موفقیتی نداشتیم اما محاله از کوچکترین پیروزیها شروع کنید بعد هدایت میشید به موفقیتهای بزرگتر از به موقع بیدار شدن صبحی که گوشیتونو گذاشتید رو زنگ اما موبایلتون خاموش شده ویا به هردلیل زنگ نمیخوره وشما رو خوش شانسی خودتون سرساعت ناخودآگاه بیدار میشید تاکارهایی که انجام دادید ومنجر شده به موفق شدن …….
سلام و وقت بخیر خدمت استادی که ما رو با خداوند واقعی آشنا کرد.و دوستانی که میخواهند با چهره قدرتمند دنیا روبرو شوند.
اول از همه تشکر میکنم از تمام دوستانی که با سخاوت تجارب خود را در اختیار ما قرار میدهند و خداوندی که استاد گرانقدری را در مسیر ما قرار داده و این فرصت را برای ما فراهم نموده.???
با اینکه مدتها بود به دنبال سبک زندگی خودم بودم با اینکه میدیدم افرادی دارای سبک شخصی خود هستند ولی سبکی داشتند که از نظرم زیبا نبود درست همین زمان بود که با برنامه های استاد آشنا شدم و معجزات درونی ام به آرامی پدیدار شدند از پیدا کردن سبک زندگی ام و داشتن حس آرامش و خواسته هایی که هر کدام یکی پس از دیگری به وقوع می پیوندد.?
اما تجربه های من : بدون شک و تردید تجارب من خارج از آموزه های استاد نیست که عبارتند از :
#فیلتر کردن ورودیهای ذهن خودم به گونه ای که ورودیهای من احساس قدرت به من بدن
?اول از همه فیلتر کردن تلوزیون بود در زندگی ام به طوریکه قبلا بایستی حتما میدیدم الان شکر خدا به مرحله ای رسیدم که اصلا اخبار نگاه نمیکنم به طور قطع و اگر در طول هفته فیلمی رو ببینم تصادفی سریع باور هایی که نامحدود میکنن رو شناسایی میکنم و با گفتگوی ذهنی باورهای قدرتمند رو میسازم
?دوم بحث نکردن(اعراض) در مورد ناخواسته هایم بود که واقعا در من تاثیر فراوانی رو داشت از جمله توصیه ای که میکنم به دوستان عزیز اکیدا در مورد برنامه هایی که با استاد کار میکنید و باورهایی رو که میسازید با هیچکس بغیر از خودتان صحبت نکنید تاکید میکنم . اگر هم هم فرکانسی دارید با وسواس زیاد در این موارد صحبت کنید این مورد رو مثال زدم چون خیلی ها در فرکانس ما نیستند و با این بحث ها ما رو به نتیجه منفی میرسونند خیلی این مورد رو دقت کنید که من تازگی به این باور رسیدم که بحث در این موارد با فراد خارج از فرکانس ما نتیجه عکس دارد.
?سومین مورد استفاده از تمرین سپاسگذاری در زندگی من هست که طبق کتاب معجزه سپاسگذاری برای جذب خواسته ها مثلا سپاسگذاری قبل از بدست آوردن پول و بعداز خرج کردن آن بابت پرداخت شدن آن مورد.قبل از خوردن غذا و سپاسگذاری در مواقعی که میخواهیم یک موردی رو به نفع خودم تغییر دهم ،سپاسگذاری بعد از بیداری از خواب ، سپاسگذاری بابت وجود نعمات زیبایی که خداوند به من عطا نموده از جمله سلامتی روحیه عالی و خواسته هایی که یکی پس از دیگری به وقوع میپیوندند
?توجه عمیق و عالی به مثالهای قرآنی که استاد استفاده میکنند و تطبیق دادان خودم با آنها به گونه ای که جزء رفتارم شوند . دوستان عزیز باور کنید که ظاهر نمایی به استفاده از قرآن برای اینکه جلوی چشم کسی بزرگ بشید اصلا جالب نیست و من به شخصه این کار را اصلا نکردم و نخواهم کرد و خداروشکر تونستم قرآن رو در زندگی ام طوری پیاده کنم که واقعا فکر نمیکنم که خداوند متعال با من حرف میزند فکر میکنم که یکی مثل خودم داره برام راه و روش درست رو میگه و منم بادریافت آن بدون حاشیه در زندگی خودم اجرا میکنم باور کنید دوستان این حس خیلی زیباست که زندگیت رو مثل موم در دستان خودت بگیری و هرطور که بخوای شکل بهش بدی.
?همه عزیزان این تجربه رو داشتن که در طول روز هر چند از قانون هم استفاده کنید بازم یکمی سطح انرژیت میاد پایین و من درطول روز هرچند به این مورد میرسم سریعا سراغ فرکانس میرم و سریعا میرم و جواب رو به دست میارم ببینم کجای فرکانسم ایراد داشته و اون رو اصلاح میکنم به همه عزیزان توصیه میکنم که سریعا به درون خود مراجعه کنند و جواب را از آنجا به دست بیارن با اطمینان صد در صد میگم جواب رو پیدا میکنید.
?یکی از واجبات زندگی من گوش دادن حداقل یکبار سخن استاد در طول روز هست روزی حداقل یک فایل از استاد رو گوش میدم حتما حتما.
??مورد مهم دیگر هست بلاخره عزیزان دیگری هم در این حوزه کار میکنند و با تمام احترامی که برای آنها قائلم میگم که اگر روی برنامه های استاد متمرکز نشید اصلا فایده نداره و این تمرکز خودش عامل مهمی در موفقیت ها و کنترل ذهنم داشته این مورد رو واقعا بدون هیچ تبلیغ یا هر مورد دیگری گفتم که عزیزان استفاده کنند.
?خدا رو شکر بعد از مدتها کار کردن بر روی خودم به هین مرحله رسیدم که با ایمان بیشتر از احساسم استفاده کنم و خیلی از مواقع از احساسم استفاده میکنم و نتایج شگفت انگیزی رو بدست میارم.مثلا کاری که خیلی از اطرافیانم با شک و تردید انجام میدن یا تحقیق میکنند من با حسم اون رو انجام میدم و نتیجه بیشتری نسبت به اونها به دست میارم.
???و در نهایت استفاده مستمر و پیوسته از برنامه های استاد و کار کردن بر روی خودم رمز پیروزی در کنترل ذهنم بوده واضح تر بخوام بگم این روند مثل تنفس میمونه چون نهایتا بیشتر از 1 ساعت بدون تنفس نمتونیم زندگی رو ادامه دهیم و روند کار کردن بر روی خومان بدین صورت است که بعد از پدیدار شدن نتایج کار کردن رو فراموش کنیم به گونه ای به قبلا برمیگردیم که گویب اصلا روی خود کار نکردیم و بهترین نسخه من برای دوستان استمرار همیشگی در این راه هست
خیلی جالبه … دقیقا دیشب ، بعد از کلی آشفتگی و وقت تلف کردن به خودم نهیب زدم که دیگه بسه !! یه جا باید این وقت تلف کردن رو تموم کنم و برای آیندم شروع به کار کنم … با خودم گفتم : خوب مشکل کجاس ؟
نگاه کردم به خودم و دیدم که دارم 90 درصد وقتمو تو روز با تلگرام و اینستاگرام سپری میکنم ، و بدتر از اون گوشیم پر بود از مطالب خشونت آمیز یا خنده دار و بیهوده … نا خودآگاه به سرم زد : یه عمر داری اینارو میخونی به هیچ جایی هم نرسیدی ، ایندفعه بیا همه ی اینارو پاک کن قطعا شرایطت تغییر میکنه ، شروع کروم 90 درصد پیج هایی که دنبال میکردم و کانال هامو پاک کردم …
واقعا احساس خوبی داشتم انگار زنجیر هایی که یک عمر خودم با اختیار به خودم وصل کرده بودم ، پاره شد .
و طبق حرف استاد که همیشه میگه ، از همون لحظه نشونه ها شروع شد …
صبح اومدم گوشیمو چک کنم دیدم ، اول دیدم که دوباره تو قرعه کشی تخفیف 40 درصدی برنده شدم!! داشتم بال در میاوردم ، تا رفتم تو تلگرام و کانال استاد رو دیدم که بعد مدت ها ویدیو جدید فرستاده بود ، کلی شاد شدم و واقعا میگم وقتی فهمیدم مسابقه داره این کلیپ فقط به آسمون خیره شدم … ، نمی دونستم الان چی باید بگم به خدا …میخواستم از خوشحالی داد بزنم و بگم شکرت بخاطر قوانین تغییر ناپذیرت :))
چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟
من خودم همیشه و همیشه دنبال ایده های ساده و مثر هستم ، همیشه هر کاری میخوام بکنم اول دنبال یه قاعده کلی می گردم که بتونم روش متمرکز باشم و با استفاده از اون جزئیات خود به خود مشخص میشه . تو هر زمینه ای: تو کسب و کار – تو رسیدن به حس خوب و …..
خیلی خیلی عمیق باهاش ارتباط برقرار می کنم – یادمه روزی که کتاب شکرگذاری رو گرفتم و با قانون شکرگذاری آشنا شدم جوری داشتم کتاب رو میخوندم که تمام وجودم با اون کتاب یکی شده بود طوری که دوستم که کنارم بود گفت کلا مشخصه این کتاب بهت حس خوبی داده
بعد از اون هر چی اومدم جلو تر نشونه های بیشتری دیدم:
• وقتی هم که رسیدم به فایل “چرا آمریکا اینقدر قروتمند است” که دیگه کلا مسیر زندگیم عوض شد
• وقتی نهج البلاغه رو باز می کنم می بینم هر چند تا مطلب یکیش در مرود حمد و سپاس و شکرگذاریه
• وقتی قرآن رو میخونم می بینم هر جا صحبت از هدایت و رزق و .. میشه بعدش شکرگذاریه
• وقتی قرآن رو باز کردم دیدم اولین آیه بعد از “بسم الله الرحمن الرحیم” نوشته “الحمدلله رب العالمین”
• وقتی رفتم دنبال اینکه بدونم موقع نماز خوندن دارم چی میگم دیدم سراسر نماز شکرگذاریه
• وقتی فایل های استاد رو میبینم از همون اول خدارو شکر می کنن
این بازی برام خیلی لذت بخشه و واقعا تو هر شرایطی بهم کمک بی نهایت بزرگی کرده:
• چه وقتی که یک مریضی ساده داشتم کمتر 48 ساعت هیچ اثری ازش نمی دیدم ، چه موقعی که مدت ها به خاطر باورهای محدود کننده قلبم اذیتم می کرد و دکتر قرص هایی بهم داده بود که 4/1 اون قرص 80% روز من رو گیج می کرد و کم کم با استفاده از تمرین مثل روز اول عالی شدم
• چه موقعی که به یک تضاد بر میخوردم حتی وقتی با چک برگشتی میومدن در خونه بازهم ساعتی بعد دوباره حسم عالی بود
• این تمرین ارتباطات من و تغییر داد ، دوستان ، همکاران ، حتی نوع رابطم با خونوادم و بقیه به کل عوض شد – قبلا همیشه درگیر بودم با خودم با بقیه
• این تمرین از نظر مالی کلی نشونه بهم داد از افزایش فروش تا رسین به خواسته به شکل معجزه آسا ، از دریافت پول های بیشتر تا گرفتن کد تخفیف تو سایت
هدف ما از انجام تمرینات رسیدن به حس خوبه – نگاه کردن به اون مورد از زاویه ایه که به ما حس خوبی بده و شکرگذاری همه این ها رو باهم داره
چون تمرکزت رو میزاری روی داشته هات چون میای تو لحظه حال چون به آگاهی و هوشیاری میرسی
به قول استاد ” به احساس دارندگی میرسی”
یه ویژگی خیلی جذابی که این تمرین داره اینه که وقتی خواستتون رو مجسم می کنید بابتش خداروشکر می کنید که سپاس گذارم که اون رو به من دادی ، خیلی جالبه :
1- هم ما رو میاره تو لحظه حال
2- خواسته رو دقیقا همین الآن داریم و خدارو به خاطرش شکر می کنیم ، به نظرم اگر کسی این تمرین رو صادقانه و با حس خوب انجام بده یعنی نهایت ایمان
من خودم یه پوشه برای تمرین شکرگذاری باز کردم و یه سری پاور پوینت برای چیزهایی که دارم از سلامتیم ، کارم ، روابطم ، خونواده ، برای موفقیت هایی که بدست میارم ، برای نتایجی که از قانون میگیرم و مدام به خودم میگم قانون جواب میده قانون جواب میده ، یه سری پاورپوینت هم برای خواسته ها و اهدافم دارم و عکس تمام چیزهایی که میخوام رو آماده کردم.
همین تمرین به مرور زمان من رو به سمت ورودی های مناسب ، به سمت دیدگاه مثبت حرکت داد و ایمان دارم هر چقدر جلوتر برم این تمرین برام جذاب تر میشه
یکی از مواردی که خیلی بهم کمک می کنه که بتونم ورودی های مناسب به ذهنم بدم رویاهام هست که اینقدر برام واضح هست و اینقدر حس خوب و اشتیاق دارم که خود به خود من رو به این سمت حرکت میده که روز به روز تو استفاده از قانون تو جزء جزء زندگیم تو متن زندگیم ازش استفاده کنم. برای همین تمرینات برام مثل سرگرمیه ، مثل یک بازی لذت بخش
یه مثال جالب از تمرین شکرگذاری زمانی که به تضاد مالی برخوردم و نتایج احساسی اون:
من مدتی بود که به تضاد مالی برخورده بودم که روز به روز داشت بیشتر میشد. ولی بهش توجه نمی کردم و فکر می کردم آدم های موفق بدهی تجربه کردن براشون لازمه و جزئی از موفقیته و همینطور داشتم این مسیر رو ادامه میدادم بیش تر از 5/1 همین وضعیت ادامه داشت و من از این بدهی سمت بدهی دیگه میرفتم هر کدوم و حل می کردم کلی دیگه برنامه ریزی شده بود. تا اینکه وقتی به قانون رسیدم از شکرگذاری به خاطر تضاد استفاده کردم.
3 قدم اساسی رو برداشتم:
1- اول از همه مسئولیت کامل اون شرایط رو به عهده گرفتم ، یعنی دیگه هیچ کس و هیچ چیز رو مقصر ندونستم و گفتم خدایا این شرایطی که به وجود اومده به خاطر باورهای محدود کننده بوده (“خدا رو شکر کردم که قدرت زندگیم رو به دست گرفتم”)
2- شروع کردم باورهای قدرتمند کننده رو جایگزین کردم – خواسته هایی که برام زنده شدن رو نوشتم – خدا رو بابت تک تک اون ها شکر کردم:
• اینکه بهم نشون داد که احساس لیاقت داشته باشم و نقد کار کنم ، ظرفم و بزرگتر کنم ، قدرتش و باور کنم
• به جای اینکه بگم خدایا من ایمان دارم و چک می نویسم بگم خدایا ایمان دارم میرم نقد خرید می کنم
• اینکه اینقدر ظرفم بزرگ باش که تا مدت ها ذهنم درگیر قسط و … نباش ، از خریدم لذت ببرم ، آرامش ذهنی داشته باشم ، موقع خرید با اقتدار برم نه اینکه چون پول ندارم سرم پایین باش
• اینکه جای اینکه کلی سود بدم بتونم کلی خدمات و تخفیف و … بگیرم
• اینکه وقتی میرم خرید چیزی رو بگیرم که میخوام و قیمتش رو وقتی بفهمم که میخوام حساب کنم
• اینکه احساس لیاقت داشته باشم و سعادتمند خرید کنم
• این باعث میشه ظرفم بزرگتر بشه جای اینکه برم مثلا 6 تا چک 50 میلیونی بدم که فلان ماشین رو بخرم ظرفم رو بزرگ می کنم و نقد میخرم
• بهم نشون داد که وقتی به خدا ایمان داشته باشم و قدرتش و باور کنم خدا بی نهایت در رو باز می کنه که به سادگی بتونم چیزی رو که میخوام بخرم
• اینکه برای خرید لازم نباش کلی فرم و امضا و اثرانگشت بدم یا کلی ضامن ببرم تا ضمانت خرید رو بکنن ، راحت میرم خرید و انجام میدم و میام به سادگی
برای تک تکشون خدا رو عاشقانه شکرگذاری کردم چون هر کدوم از این ها باعث میشه میلیاردها تومن ثروت ساخت
3- قدم سوم اینکه میگم خدایا من وظیفم رو انجام دادم و پیغامت رو گرفتم ، تو مسیر رشد قدم گذاشتم. حالا این بار رو به دست تو می سپرم چون قدرت از آن توئه ، من که از خودم چیزی ندارم ، تو باید برطرف کنی تو باید هدایت کنی
اون ها وقتی به تضادی می رسن درگیرش نمیشن ، باهاش مبارزه نمی کنن ، بلکه پیغام رو میگرین و مسیر رو ادامه میدن.
همین دیدگاه نسبت به تضاد باعث شده که من نسبت به تضاد دید خوبی داشته باشم و بتونم تا بی نهایت رشد کنم ، فقط باید این دیدگاه رو قوی تر کنم و به کار بگیرم
و جالبه وقتی این تمرین رو انجام دادم دیگه روند منفی شدن متوقف شد و به سمت مثبت حرکت کرد و از خدا خواستم که به لطف خودش سال جدید سالی باش که به سمت استقلال مالی حرکت کنم.
و باور دارم که من وظیفم رو انجام دادم و پیغام رو گرفتم پس این تضاد دیگه معنایی نداره چون من به مدار بالاتر دست پیدا کردم مداری که اتفاقات متفاوت رو تجربه می کنم
یکی از تمرین های دوست داشتنیم اینه هر شب قبل از خواب یه لیست از اتفاق های مثبت روز می نویسم و خدارو شکر می کنم بعد میخوابم صبح هم که از خواب بیدار میشم همین تمرین رو دوباره انجام میدم اون لیست رو میخونم و خداروشکر می کنم
هم شب با حس خوب میخوابم هم صبح با حس خوب بیدار میشم و فرکانس هام رو تنظیم می کنم
دوستان این اولین پیامم در سایت هست امیدوارم بتوانم کمکی کرده باشم.
در مورد کنترل ورودی ها اولین راهکار که خودم بسیااار در مرودش تجربه داشتم نگاه نکردن به فیلمها و سریالهاست.دقت کردین وقتی فیلمی میبینیم ناخودآگاه خودمون رو جای قهرمان داستان میبینیم . بدون اراده با غصه شخصیت داستان متاثر می شیم اشک میریزیم ، باشادیش خوشحال میشیم و باخشمش خشمگین ..
ناخودآگاه ما نادانسته این اتفاق و باور و هر اتفاقی که هست قبول میکنه و ثبت میکنه و به مرور این جریان وارد زندگی ما میشه . شکست های عشقی و فقر و.. وارد زندگی افراد میشه .
من خیلی تجربش کردم هنوز با علوم موفقیت آشنا نبودم ، و از اون دسته جریانات فیلمها و حتی رمانهای غمگین و باورهای نادرست اطرافیان وارد زندگیم می شد.
مدتهاست رمان نمیخوانم و داستانهای عشقی ،
تلویزیون تماشا نمیکنم و اخبار و حوادث توجهی ندارم .
برای رسیدن به خاسته هامون تمرکز و تجسم میکنیم به اندازه ای که باورش کنیم وقتی کامل حسش کردیم اشک شوق میریزیم ناخودآگاه، خب وقتی فیلم و داستانی را میبینیم و میشنویم و عکس العمل نشان میدهیم و غصه میخوریم و اشک میریزم و مدتها درموردش صحبت میکنیم یعنی داریم بهش توجه میکنیم یعنی باورش کردیم و داریم اون جریان را میسازیم برای خودمان و از اون دسته جریانات بیشتری رو میبینیم و میشنویم.
راهکار بعدی برای زمانی هست که در جمعی هستم که چیزی ازین علوم نمیدانند و در حال تماشای تلویزیون و فیلم هستند در این مواقع چکار کنیم ؟
نیاز نیست از بقیه بخواهیم که فیلم نبینند و …
راهکار این هست که توجهمون رو بذاریمم روی نکات مثبت
چجوری میشه اینکارو کرد فیلیمی پر از حوادث غمگین چگونه میشود توجه به نکات مثبت کرد؟
اگر میتوانید از جمع خارج شوید مثلا بگویید میخام استراحت کنم
اگر نمیشود مثلا فایلهای صوتی تان ک در گوشی موبایل دارید گوش کنید
شاید درجمعی هستید ک این کار بی احترامی محسوب میشود و مهمانی برای شماست
راهکار اینه که توجه به تلویزیون داشته باشید
در ذهنتان بابت این موهبت الهی که شامل خلق شده از خدا سپاسگزاری کنید
دهه گذشته تلویزیون دیدن محال بود یا در سایز کوچک بودند تلویزیون ها و یا سیاو سفید
ولی بعلت ثروت نامحدود خداوند این نعمت وارد تقریبا تمام خانه ها شده و.. مدام در ذهنتان ابعاد تلویزیون رو ببینید و کیفیت تصویر و پیشرفت تصویربرداری و.. و بابتش از خداوند شکرگزاری کنید.
راهکار بعدی
صحبتهای دوستان منفی باف که مدام دوست دارند گوش شنوایی گیر بیاورند و گلهو شکایت کنند و از غصه هاشان بگویند و..
خب ما همواره دنببال نکات مثبت در اطرافمان هستیم و در مدار مثبت و خدایی قرار میگیریم ولی در مدت زمانی که داریم روی باورها کار میکنیم و هنوز مدار ما در حال تغیر هست هنوز بااین افراد خواه ناخواه در تماس هستیم.
حالا چکار کنیم روی باورها و ذهن ما اثر منفی نداشته باشه صحبتهای این دوستان؟
وقتی صحبت میکنند توجهی به حرفهاشون نداشته باشیم
تمرکز بزاریم روی خاسته و گوش نکنیم ، نه با بی محلی ک دوستمان دلگیر بشوند مثلا میتوان مسیر صحبت را تغییر داد
بگید دوست عزیزم چقدر امروز پوستت بهتر شده ، چقدر موهات زیباتر شده بااین مدل مویی ک کوتاه کردی ، رنگ لباست به رنگ پوستت میاد … راستی یادم اومد امروز خیلی با بموقع اومدنت باعث شدی کلی کارهامو جلو بندازم و بهم کمک بزرگی کردی با خوش قولی و امدنت و…
گاهی دوستانی داشتم ک تا مسیر بحث را تغییر دادم بازهم ادامه میدادند و کوتاه نمی آمدن در این مواقع چ کنیم ؟
تمرکز بزاریم روی زیبایی های موجود در آن محیط
مثلا در ذهنم جملات تاکیدی و مثبت میگفتم با صدای بلند در ذهنم که خودم میشندیم و خودم را آرام میکردم و بابت داشتن دوستی فهیم و مثبت و درست و عالی از خداوند سپاسگزاری میکردم
یا توجهم به لباس زیبایی ک دوستم به تن داشت و هر زیبایی و نعمتی ک در آن فضا وجود داشت از خدا بابتش سپاسگزاری میکردمم خودبخود شخص آرام میشد و گاهی صحبتش فراموش میکرد. ..
مسیله بعدی در مورد فضای مجازی ست
خیلی زیبا میتوان ازین فضا و م وهبتی ک خداوند از طریق اینترنت در اختیار بندگانش گذاشته استفاده کرد و لذت برد ولی در کنارش افرادی در صفحات و کانالها باورها ی نادرست و پیامهای دروغین و اخبار منفی را منتشر میکنند برای بالا بردن دیدگاه های کانال و صفحه اینستاگرامشان یا کانال تلگرام و غیره غیره این مطالب رو انتشار میکنند و باعث ایجاد باورهای منفی و بی اساس شده
بنده پیشنهاد میکنم برای استفاده مثبت ازین فضاها باور کنید که این فضای مجازی نعمتی عالی و بی نظیر و ثروتی بینهایت بزرگ در دست بشر است از سوی پروردگارست.
من خدا را اینجا یافتم و شناختم.
اینجا خدا برایم استادان عالی خداپرست را فرستاد تا زندگیم متحول شود و طبق درخواست خودم به ایزدمنان که مرا در راه خودت قرار بده ای خداوند بزرگم.
در همین فضای مجازی عالی و بینظیر کسب درآمد میکنم چون باورکردم از هرطریقی میتوان به ثروت دست یافت و خداوند همه جا هست .
براحتی عضو هیچ کانال و گروهی نیستم جالب اینجاست حتی دیگه کسی منو در گروهها عضو نمیکند مگر گروههایی ک درمورد خداشناسی و قرآن و علوم موفقیت هستند که ناب ترین و بهترین گروه و کانال را یافتم و بقیه رو پاک کردم.
یعنی باید قوی بود. انتخاب کرد ، راه درست و عاااالی را انتخاب کرد و دنبال کرد تا جلوی تمام ورودی های نادرست و منفی را در هر حالی گرفت.
بعد خواهیم دید دنیا پر است از اتفاقت زیبا و عالی
همه جا خدا حضور دارد
تمام دوستان و اطرافیانمان هم تغییر خواهند کرد و از بهترین بندگان خدا خواهند بود.
همه اش بستگی دارد ما از خدا و از دنیا چه بخواهیم.
یه راهکار دیگه نخواندن روزنامه و گوش ندادن به اخبار هست. واقعا مطالب مربوطه را مطالعه نکنید و پیگیر نباشید.
نگویید مگه میشه جایی زلزله بیاید و ما غصه نخوریم ؟؟؟؟
بله میشود
چون ایمان دارم خدای محمد خدای من است
چون باور دارم خدای کودکی که در آب رها شد بدست پروردگار و به امر رو اراده او به پیامبری رسید رسالتش عمل کرد
و کودکی ک به چاه افتاد به عزت خداپرسید و شد یوسف پیامبر
خدای تمااااام خلایق در هستی است خودش همه را کفایت میکند پس نیازی به غصه خوردن ما نیست ، فقط میتوان دراین لحظات انفاق کنیم بخشی از دارایی مان را و بعد دوباره بپردازیم به زندگی خودمان
نه اینکه تمام اخبار را در این مورد مطالعه کنیم
چون دراین حالت مدام این جریانات را وارد زندگیمان میکنیم..
خدا هست
و همه چیز بدست اوست
فقط کافیست از خوش بهترین و زیباترین و عالیترین اتفاقات در زندگیمان طلب کنیم.
وقتی همواره به یاد خدا باشیم و در هرلحظه توکل به او کنیم خودش کفایت مان میکند ، خودش اجابتمان میکند .
پیشاپیش سپاسگزارم که متن بنده را خواندین و نظراتتون را عنوان کردید.
کامنتی زیبا در 7سال قبل نوشتی تا امروز به کار من بیاد و چقد تو دلم تحسینت کردم و انرژی گرفتم بابت راهکارهای عالی وقتی در محاصره آدمای منفی یا محفل منفی قرار گرفتیم چیکار کنیم چقد زیبا گفتین خصوصا درباره تلویزیون واقعاااا دمتگرم بهترین راهکارها و دادین و برای این حال خوبم اومدم از شما تشکر کنم ممنونم از راه حل ساده و عالی که میشه همه جا روش حساب کرد که مهمترینش اینه تو دلمون شکرگزاری کنیم از هرچیز زیبایی که در جمع هست حتی اون فردی که مخاطب ماست و یا توودلمون از خدا کمک بخوایم و مسّر باشیم خدا خودش طرف و ساکت میکنه و مارو از محاصره منفی بیرون میاره .عالی بود ممنونم
باعرض سلام خدمت استاد گرامی و عزیزم وتمام دوستان.این فایل عالی بود،ومن تقریبا دوسه روزه ورودی هام رو کنترل می کنم،کاری که قبلاً بهش متعهد بودم و متوجه شدم یادم رفته،چون وضعیتی برام ایجاد شده در بررسی ها متوجه شدم همگی برمیگرده به فرکانسی که الان درش قرارگرفتم،واین فرکانس هم حاصل عدم توجه به ورودی های دریافتیم بوده،متوجه شدم درگروه های مختلف دوستان که عضو هستم یا اضافه شدن با اینکه خیلی فعالانه شرکت نداشتم اما مطالب رو میدیدم ومیخوندم،وجدیدا درکانالها مختلف عضو شدم که باورهای به خوردم داده متفاوت از باورهایی زیبا که مدتی در همراهی واستفاده از فایل های استادعزیزم بوده،و90به بالا مطالب منفی بوده،دراین مدت من یکی دوسریال رو هم دنبال میکردم،وباخیلی ها درمورد مطالبی وارد بحث میشدم وتوجهم کاملا رفته سمت منفی ها وناخواسته ها وعلت تمام مسائل در روابطم،وضعیت مالیم وحتی سلامتی و آرامشم رو تحت تاثیر قرار داده،ومجددا شروع کردم به متعهد شدن برای کنترل ورودی هام،از اکثر کانالهای لفت دادم،دیگه به گروه ها سرنمیزنم ومطالب رو اصلا نمی بینم،فقط کانال استادرو دیدم،وارتباطات دیگه رو حداقل کردم،اخباررو چه از تلویزیون چه رادیو چه مجله وهروسیله اطلاع رسانی حذف کردم،سریالها رو هم حذف کردم،حتی یکی از دوستان که میگفت درشرایط کنونی لازمه آخبارببینیم تا وضعیت راه برامون مشخص بشه یا صحبت استادافتادم،که توجه به خوبی ها وزیبایی ها درهرشرایطی اونچه رو که شما باهاش مواجه می شوید و تجربه می کنید متفاوت از دیگران می کنه وشما حتی در جاهای شلوغ وقتی میرسید که کاملا خلوته وهیچ مورد منفی نیست فقط باید باورمتفاوت وزیبایی بسازید،باشرایط همراه نشید وبا اون نجنگید که وضعیت رو تشدیدمیکنه،واتفاقات مشابه بیشتری جذب می کنه،واین صحبت باعث شده دوستم تعهدکتبی عدم دنبال اخباررو داشته باشه.موسیقی هایی که موارد منفی دارند وبرام باورهای منفی ایجادمی کنن،اصلا گوش نمی دم،واگه سوارتاکسی شدم یاجایی رفتم که این موسیقی پخش میشه،من به فایل های استاد گوش کنم یا مثل همیشه خواهش میکنم خاموشش کنندچه موسیقی چه اخبارباشه،ومیگم سکوت ترجیح منه.واز دوستان منفی یا با باورهای منفی دوری میکنم البته خودجهان هم اینکاررو برام باتغییر فرکانس انجام میده،باهرکسی درهرجایی هم کلام نمیشم،دربحث هاشرکت نمی کنم،هرمنظره ایی رو نمی بینم،وحتی درافرادنزدیک خانواده که مدتیه بیش از 6ساعت وقتم رو باهاشون هستم،وگاهی بحث منفی دارن،موضوع رو عوض میکنم یا اینکه محل رو ترک میکنم وجدیدا تصمیم گرفتم اون زمان باهم بودن رو کمترکنم وبه جایی خارج ازخونه به مطالعه وشنیدن فایل های استاد وانجام تمریناتش،وساختن باورجدیدویادداشت،ودرست کردن صوت ازاونها وگوش دادنشون بگذرونم،وهرکتابی وهرمطلبی رو مطالعه نکنم،ویه مورد دیگه که باخودمنه 24ساعته،وبیشتروقتها به صورت ناخودآگاه دراغلب موارد ورودی هاش منفی ومخربه،وحاصل باورهای نادرست قبلی ذهن بدجنس ناقلامه،که دائم صحبت میکنه،ودراین موارد برای ساکت کردنش آگاهانه 24ساعته تامیادحرف بزنه میگم فکرقطع ساکت،البته اولش یه مقدار مقاومت داره اما کم کم داره آروم میشه،واین آروم شدنش آرامش برای من میاره،ویه مورد دیگه نرفتن درتخیلات غیرسازنده که هم وقتم رو هدرمیدن،هم اونجام فعالیت ذهن رو بالا میبرن وباورهای منفی رو تکراری می کنن،وتصمیم گرفتم مسوولیت 100درصد زندگیم رو به عهده بگیرم ودربیرون رو ببندم.وروی خودم کارکنم که مهمترینش کنترل ورود هاست.وبعدتوجه به هرچی که احساس خوبی به من میده ومن رو به هماهنگی ذهن وروحم نزدیکترمی کنه،وحال خوب روبرام میاره.وجالب تغییرات درهمین دوروزه باتغییر درروابط،بهترشدن وضعیت مالی ودریافت هدایایی،مثل چاپ کارت تبلیغاتی محل کارم توسط یه شرکت اسپانسری،بصورت مجانی،وبرنده شدن در سایت استادبرای خریدمحصولات با40درصدتخفیف،وعوض شدن افراد درارتباط وجنس اونها ومثبت اندیش تربودن اونها وبیشترشدن مشتری هام وانجام شدن کارهایی که مدتها مونده بودواینها نشونه های عالی هستن که من درهمین دوسه روزشاهدشون بودم،وخودم رو متعهد کردم مجدداً برگردم سرما برباورهام فقط وفقط بااستادعباس منش بصورت متمرکز ومتعدانه،چون وقتی از منابع مختلف استفاده می کنی اون تمرکزکم شده و نتیجه مدنظرکمرنگ خواهد بود.باتشکرازاستادمحترم وبزرگوارم.شادوتوانگروموفق درهردودنیاوپاینده باشید چون چراغ راه انسانهای بیشماری هستید وخدمت کردن به انسان رو هدف قراردادید،جهان هم درجهت خواسته های شما ودرخدمت شماست.
باسلام به همه دوستان واستاد عزیزم وخانم مریم ایزانلو عزیز،باتشکرازشما،مریم عزیزدیدگاه ها رو دقیق مطالعه می کنند،ومتوجه ریزنکات میشن،این ریزبینی ودقت شما بسیارعالیه،چون این قسمت پاشنه آشیل منه ،ذهن بسیارچموش وپرکارکه بیشتراز عوامل بیرونی آتیش میسوزونه،وبه گفته استاد عزیزمون اکثراً هم حرف های ونگاه های ذهن بالای80_90درصدبا نگاه روح وقلب ما درتضادوناهماهنگیه،واگه به حال خودش رها بشه،اونقدر هر لحظه به پیش میره که اولین کارش بدکردن احساسه وبعدش ایجادحال بد وپایین آوردن فرکانس،چون اینجوری میشه رییس وبرما احساس های بد بیشترمثل ترس ونگرانی رو غلبه میده تامارو که رئیس اون هستیم کارمندخودش ومجری برنامه هاش نگه داره، ولی با قطع وکشتن نطفه ذهن که همون فکره،دیگه نمی تونه مارو به مرحله احساس بد ببره،وبا قطع آگاهانه 24ساعته همه افکاره که البته تعهد وپشتکارومداومت لازم رو میخواد،ما در بی فکری قرار می گیریم،وکم کم ذهن چموش رام میشه وسرجاش برمیگرده والان ما می تونیم از اون حتی کمک وهمکاری بخواهیم واون رو دنبال پیداکردن راه حل برای رسیدن به خواسته هامون که خوب بلده بفرستیم،وهمچنین دراین سکوت ایجادی از بی فکری ذهن صدای درون وروح خودمون رو می تونیم بشنویم،وکمترینش همون احساس آرامش،وبعداگاهانه بردن توجه به مواردی که احساس خوب ایجاد می کنه هست واین فرکانس مارو بالاترمیبره.شادوسالم وموفق وپاینده وسعادتمند درهردوجهان باشید.
این اولین باری هست که دیدگاه خودم رو در سایت می نویسم هرچند حدود یک سالی هست که با جدیت پیگیر مطالب سایت، دوره های رایگان و به خصوص بخش عقل کل هستم و دوست دارم تجربه موفقی رو با شما به اشتراک بذارم. هرچند می خواستم داستان موفقیت رو پس از کامل شدن بنویسم ولی چند روز قبل دقیقا داشتم به تاثیر تغییر در ورودی های ذهنی فکر می کردم که استاد سوال مسابقه رو مطرح کردن یعنی اصلا تا چند دقیقه توی شوک بودم! یعنی همون وقتی که داری به همچین چیزی که مورد خیلی خاصی هست فکر کنی و ناگهان پیام تلگرام کانال رو ببینی که یه مسابقه دقیقا در همون موضوع مطرح شده نشونه اینه که من در اون لحظه در مدار استاد عباسمنش بودم و فرکانسهای یکسانی داشتیم.
پس رسالت خودم می دونم – فارغ از بحث مسابقه – این چند موردی رو که به عینه در کوتاه مدت انجام دادم و سریع نتیجه گرفتم رو خدمتتون عرض کنم:
با اجازه استاد می خوام کمی از سوال مسابقه فراتر برم و تغییراتی رو که در ورودی های ذهنم دادم رو بیان کنم و به شما دوستان عزیزم بگم که با این تغییرات چه نتایجی در زندگی من حاصل شد.
1- حذف اپلیکیشن اینستاگرام به عنوان مخرب ترین ورودی ذهنی ام
معایبش برای من:
اتلاف 3-4 ساعت وقت روزانه برای دیدن بدبختی ها، نگرانی ها، دروغهای مسئولین و حرص خوردن به خاطر شرایط بد اقتصادی در ایران با اینکه خودم در خارج از ایران زندگی می کنم و دغدغه های زندگی توی ایران رو ندارم
چی به دست آوردم؟
کلی وقت آزاد و آرامش فکری، جایگزین کردن سایت های مالی به جای اتلاف وقت در دیدن پست های بی ربط و ناراحت کننده و بدست اوردن ایده کاری عالی و شروع سریع اون در طی 1 هفته
2- خروج از کلیه کانالهای سیاسی تلگرام و دنبال کردن کانالهایی مرتبط با پول درآوردن
معایبش برای من:
حس نگرانی، انزجار از دولت و مسئولین و اینکه توی ذهنم همیشه داشتم با مسئولین کشور دعوا می کردم و دنبال راههایی بودم که بشه اونها رو از بین برد!!!! در حالیکه من حتی توی ایران هم زندگی نمی کنم و هیچوقت آدم سیاسی ای هم نبودم ولی اینقدر احساس بد رو به من منتقل می کرد که چنین حسی داشتم از صبح تا شب!
چی به دست آوردم؟
آرامش خاطر، پیگیری کانالهای مالی تلگرام، ایده جدید کسب و کار و سود 500 هزار تومنی در چند دقیقه فروش آزمایشی و تست اپلیکیشن موبایلی که دارم کار می کنم، همکاری خوب با یکی از دوستان هم فکر و هم فرکانس درایران و پیدا کردن چند مشتری خوب
3- کنار گذاشتن دوستان منفی باف
معایبش برای من:
دوستانی داشتم که به رغم داشتن پول و درآمد خوب همیشه در حال نالیدن و گله کردن از اوضاع بودن واسه همین من همیشه حس نگرانی و ترس داشتم که وقتی فلانی با این همه درآمد، بازم نگران هست خدا به داد من برسه که نابودم دیگه!
چی بدست آوردم:
حس اعتماد به نفس، شجاعت ریسک کردن، نشنیدن مطالب منفی و در نتیجه وقت گذاشتن و پر و بال دادن به ایده ای که به زودی من رو پولدارتر می کنه.
4- خروج از صفحات بی ربط فیسبوک
معایبش برای من:
اتلاف وقت، خوندن مطالب بحث برانگیز و نتیجه اینکه همیشه فکرم درگیر پست هایی بود که می خوندم در حالیکه مخاطب 99 درصد اون پست ها من نبودم و در مورد من صدق هم نمی کرد
چی به دست آوردم؟
وقت بیشتر برای فکر کردن و تمرکز کردن بر روی ایده های پول ساز، انجام کارهای مرتبط با پروژه ام و آرامش فکری و حرص نخوردن از مطالبی که خونده بودم
5- وقت گذاشتن روی مطالب سایت و به خصوص بخش عقل کل
یه تجربه شگفت انگیز بگم برای دوستای خوبم. من مدت زیادی بود که قصد داشتم برای بورسیه دکترا اقدام کنم و همیشه نگران بودم که با از دست دادن کارم و شروع دوره تحصیل نتونم خرجی خانواده ام رو تامین کنم چون باید درس بخونم و اجازه کار حین تحصیل ندارم.
تا اینکه توی بخش عقل کل این موضوع رو مطرح کردم و یکی از دوستان جمله ای گفتن که شاید مسیر زندگی منو تغییر داد. این دوست عزیز جمله ای گفتن به این مضمون که “چرا فکر می کنید تحصیل با پول درآوردن منافات داشته باشه؟” در حالیکه این باور اشتباه من بود که دقت نکرده بودم بهش و این جمله بارها و بارها در ذهنم تکرار شد تا اینکه یه روز با یکی از اساتید دانشگاه که از قبل باهاش صحبت کرده بودم تماس گرفتم و ازش کمک خواستم.
اتفاقا همون لحظه که من تماس گرفتم از یک مسافرت یک ماهه برگشته بود و دو روز بعد جهت شرکت در کنفرانس علمی عازم آمریکا بود. با توجه به اینکه فرصت کافی برای صحبت نداشت از من دعوت کرد که برای باربیکیو پارتی شب برم خونشون و همونجا با هم صحبت کنیم. توی مهمونی اکثر اساتید و دانشجویان دکترای همین رشته هم حضور داشتن که ضمن اینکه با هم صمیمی تر شدیم نگرانی ام رو در خصوص کار با استادم مطرح کردم و ایشون گفتن که می تونم توی آزمایشگاه دانشگاه در کنار تحصیلم کار کنم یا یه سری از پروژه ها و کلاسها رو بردارم که با این وضعیت درآمدم به اندازه کار توی شرکت می شد!! ترسی که حدود 6 ماه من رو دودل کرده بود به این آسونی قابل حل شد!
نتیجه گیری:
دوستان، بخش عقل کل رو جدی بگیرید! شاید جمله زندگی شما لابلای همین سوال جوابها باشه. یک جمله از یکی از دوستان عزیزم چنین تغییری در باور من ایجاد کرد قطعا برای شما هم جمله ای هست که زندگیتون رو متحول کنه.
در این مطلب سعی میکنم ایده ها و آموخته ها و تجربیاتم رو در خصوص تغییر باورها و ایجاد باورهای سازنده، با شما به اشتراک بگذارم.
یک باور همان فکر یا یک الگوی فکری تکرار شونده است و
از انجاییکه افکار فرکانسهای ما رو ایجاد می کنند و
فرکانسها ما رو در مداری از رویدادهایی مشابه و هم تراز با اون فرکانس قرار میدهند =>
باورها و افکار مون در اصل اتفاقات و رویدادها و نتایج زندگی ما رو رقم می زنند.
باور اصلی
من به وجود نیروی بی انتها و خداوند یکتایی باور دارم که:
همیشه با من است، عاشق من است و مرا همیشه و در تمام لحظات و شرایط و هرکاری بکنم و یا هر اندیشه ای داشته باشم دوست دارد و عاشقانه خواسته هایم را برآورده میکند و همواره اتفاقات خوب و خوشایندی را برایم رقم می زند.
او بینهایت تواناست و دانا و همه جوابها را دارد و
با من صحبت میکند و
همه اوضاع و شرایط همواره از اوست و او بر هر کار و هر چیزی توانا و آگاه است.
او همه چیز میشود همه کس را.
یعنی اینکه
اگر کارمند من با مشتری بد صحبت کرد و مشتری خرید نکرد… و یا اگر خوب صحبت کرد و مشتری خرید کرد
اگر یکی بی احتیاطی کرد و زد به ماشین من … و یا من 10 ساله تصادف نکردم
اگر فردی هست که بدهکاره و پولم رو نمیده…و یا اینکه همیشه مشتری هام پولهاشون رو پیش پیش پرداخت می کنند
اگر فروشم اونقدری که میخواستم نشد … و یا بیشتر از اونچیزی که میخواستم شد
اینها در نتیجه هدایت اوست. اگر فکر کنی که کار کارمند، مشتری ، خودت و … هست داری از او دور می شی و از منبع جدا میشی که این همون شرکه. اما شاید او بهت الهام کنه که به کارمندت تشویقی بدی و بایست این کار رو بکنی.
اوست که افراد (و همه چیز) رو در مدارهای گوناگون هدایت میکنه و به من و همه انسانها کارهایی رو که نیازه که انجام بدیم الهام میکنه و و از قعر آرامش و احساس خوبشون بهشون میگه
من به شخصه کلمه خدا و خداوند رو بهترین لفظ برای نام نهادن روی این وجود بینهایت میدونم، نمی دونم استنباطم از کلمه درست هست یا نه اما من فکر میکنم این نامها از افزوده شدن پسوند ا و اوند به کلمه خود ساخته شده اند و مفهوم اینکه خود من از او هستم و او منبع و منشا من است را در دل خود دارند.
خداوندی که من شناخته ام کسی را مجازات نمی کند و عاشق من است و همواره ثروت، لذت، آسودگی و شادی و سلامتی مرا میخواهد.
اگر کسی سختی ی تجربه میکند ، در اصل سردی دور ماندن از گرمای وجودش را تجربه می کند نه چیز دیگر، هیچ بد یا خوب، باید یا نبایدی در کار نیست.
من عاشق این جمله شدم که استاد از دونالد ترامپ نقل کرد که: … من به هیچ کس اهمیت نمی دم و فقط خودم و خدای خودم رو قبول دارم…
این رو ترامپ تو عملش هم نشون داده و به نظر من باور واقعیشه و بنا بر این احتمالا ایشون فقط به الهامات و ندای درونش گوش میده و اصلا مهم نیست که مردم، مادر، پدر ، همسرش و کل دنیا چی میگن و چی میخوان پس به همون میزان که پیش خداست و تنها او رو باور داره موفق میشه.
این باور به نظر من اصلی ترین باوره
تجربه من از حسی که از این باورو ارتباط با خداوند میگیرم بهترین حسی هست که تو زندگیم دارم و با نزدیکی و یگانگی با او به هیچ چیز و هیچ کس اهمیت نمیدم و این موضوع منبع حس وجد و سرور همیشگی است.
و وقتی شما همیشه احساس خوب بتونی داشته باشی و با کسی باشی که کارها و خواسته هات رو به او بسپری و به هیچ چیز و هیچ کس دیگر اهمیت ندی… خودت تو قایق میشینی، پارو نمیزنی و به کارهایی که میگه با آرامش و آسودگی عمل میکنی.
من هنوز اول راهم و دارم هرروز روی خودم کار میکنم و همین اول راه معجزه ها و نتایج بسیاری دیدم و عالیه و بسیار بسیار ممنونم و سپاسگزار.
ورودیها
ورودیها شامل تمام اطلاعات افکاری هستند که از بیرون ما به ما القا می شوند مانند تلویزیون، کتاب ، روزنامه، حرف زدن با دیگران، دیدن و یا شنیدن و …
قانون کلی اینست که
همواره با ورود اطلاعاتی به ذهنتان موافقت کنید که در راستای خواسته ها یتان باشند و باور های درست و سازنده ای را به شما بدهند
ازکجا بفهمیم که این اطلاعات در راستای خواسته ها و باورهای ما هستند؟
خیلی ساده: از اینکه هنگام در یافت آنها احساسمان چطور است ، اگر احساس خوب داشته باشیم یعنی آن اطلاعات در راستای خواسته هایمان هست و باورهای سازنده ای به ما میدهد.
تلویزیون نه!
تلویزیون شاید گاهی احساس خوب به ما بدهد
اما سازندگان برنامه های تلویزیونی افراد مختلف با افکار مختلف هستند و اگر مثلا 20 دقیقه به هر برنامه ای نگاه کنید افکار و اطلاعات مختلفی دریافت میکنید که به احتمال زیاد اطلاعات غیر سازنده و غیر هم راستا هم در آنها یافت میشود.
این امر در خصوص روزنامه و مجله و اینترنت وافراد هم صدق می کند اما موضوع اصلی اینست که شما جلوی تلویزیون هیچ کنترلی ندارید و فقط حق خاموش یا روشن کردنش رو دارید.
مثلا اگر در روزنامه شروع به خواندن ستونی کنید که احساس خوب به شما ندهد میتونید سریع مطلب دیگری رو بخونید، و یا فقط سر فصلها را ببینید و رد بشید اما در تلویزیون این امکان نیست و درهمه!
به همین دلیل سعی میکنم اصلا تلویزیون نبینم و برای اطلاعات به نظر من کانالهای یو تیوب افراد مشخص بهتره
باافراد سعی می کنم هدف معاشرتم فقط لذت بردن و سپری کردن دقایق شاد باشه
نکته ای که این موضوع داره اینه که حتما بایست از قبل از دیدار و حتی حین بودن با خودتون هدفم رو مرور کنم
گاهی اوقات که یادم میره، خودم رو وسط یک سری بحثها و احساس بد پیدا میکنم و تا یادم میاد دوباره موضوع و به طبع اون احساس من عوض میشه.
ورزش
ورزش منظم خیلی تاثیر خوب روی احساس داره و من کاملا توصیه میکنم.
خصوصا ورزشی که ضربان و تنفس بالا داره روزانه 30 دق الی 60دق هم خیلی می چسبه و هم اینکه در مدتی که ضربان بالاست دیگه نمیشه فکر کرد و بعدش دوش هم بگیرید و ببینید چقدر زندگی زیباست.
خواندن نظرات و مطالب در سایت استاد عباس منش
خوندن نظرات و موفقیت دیگر دوستان، احساس خوب میده و باورهای سازنده رو در شما قویتر میکنه.
من، هم خیلی چیزها یاد میگیرم و هم حس بسیار بهتری پیدا میکنم.
واقعا به همه دوستان و همکاران استاد و استاد عزیز دستمریزاد و واقعا عالیه وآرزوی موفقیت روزافزون دارم برای همگی دوستان
نوشتن باورهای سازنده و خواندن صبحگاهی روزانه
در راستای خواسته هامون با تمرکز و فکر کردن به خواسته هاتون باورهایی رو قبلا وجود داشته اند و سازنده نیستند رو پیدا کنید و بجای اونها باوری که سازنده است و بهتون در راستای خواسته تون قدرت و احساس بهتری میده رو بنویسید و لیست کنید و هرروز صبح جلوی آینه بخونید و برا خودتون توضیح بدید.(البته این مطلب در بسته روانشناسی 1 استاد گفته کاملا توضیح داده شده که من هنوز نخریدم و قراره بزودی تهیه اش کنم)
مثلا:
من چند روزه توخودم کشف کردم که فکر میکردم اگر پولی تو حسابم باشه که فقط بمونه و دست نزنم بهش کار بی راندمان و بی ارزشیه!
نتیجه اینکه علیرغم اینکه درآمدم سه برابر شده و درآمد خوبی دارم همش اومده و رفته!
بعد خودم رو قانع کردم که اینکار بخاطر اینکه حس خوبی به من میده کار با ارزشیه و این جمله رو دارم هر روز صبح با خودم تکرار میکنم:
– من پول نقد تو حساب بانکیمه که فقط هرماه افزایشش میدم و به نظرم کار خیلی ارزشمند و عاقلانه ای هست و احساس خوبی به من میده
تفکر و مطالعه روزانه به تنهایی
این موضوع خیلی مهمه که زمانی رو به تنهایی و تفکر و نوشتن و صحبت با خودتون اختصاص بدید، مخصوصا در طبیعت که واقعا الهام بخشه و احساس عالیی داره
نوشتن
– خواسته ها
– اهداف بلند مدت و کوتاه مدت
– وقایعی که دوست دارید در طی روز اتفاق بیافته اول هر صبح
– نوشتن افکار
– وقتی موضوعی به شما حس منفی میده اونرو بنویسید و بعد سعی کنید به همون موضوع با دید مثبت نگاه کنید و دوباره در موردش بنویسید
تحسین داشته ها و اتفاقات خوب و تشکر (هرشب و قبل از خواب و خواستن خواب عمیق و پر آرامش)
تحسین و تشکربخاطر هر چیزی نزدیکترین فرکانس به داشتن و بیشتر شدن آنست. اگر ما دارایی ها و داشته هایمان را تحسین کنیم و بخاطر داشتن آنها تشکر کنیم آنها حتما افزایش می یابند.
این یعنی اینکه اگر میخواهیم درآمدمون بیشتر بشه بایست همین در آمدمون رو تحسین کنیم و یا اگر خودمون نداریم در دیگران تحسین کنیم و تشکر کنیم از این امکان و با احساس خوب زندگی کنیم.
ضمنا اینکار سبب میشه احساس خوب و عالی و خواب عمیق و راحت داشته باشیم و صبح با احساس بهتر بیدار بشیم و بهتر و بهتر
بنام خدایی که توانایی خلق شرایط دلخواهم رو به من داده است
.
داستان اینه که ما از همون ابتداییکه شروع میکنیم با تعهد، تمرین، اراده شخصی رو باورهااا کارمیکنیم به خیلی ازخواسته هامون میرسیم
.
اما چون تمرکز ما فقط روی خواسته های بزرگترمون هست خواسته های کوچک رو نمیبینیم
و همین باعث دلسردی ما میشه درصورتیکه همین ریز تغییرات دارن مارو برای خواسته های بزرگترو بیشتر اماده میکنند
از طریق تغییر در فرکانس ما
.
وظیفه ما اینه که اینقدر باید تغییرات رو ببینیم و بصورت نشانه هایی برای خودمون بازگو کنیم که برامون دستیابی به همه چی اسون بشه
ما زمانی به اون مثلا رویاها میرسیم که برای ما رویا نباشن برای ما داشتنشون عادی باشن
.
این حالت یعنی پرشدن فاصله فرکانسی ما با خواسته
زمانیکه منتظر رخدادنش دیگه نباشیم
دایم پس کی
پس چی شد
نکنیم
تا زمانیکه نگران دستیابی به خواسته باشیم داریم دورمیشیم
وقتی احساسمون خوبه یعنی درمسیر خوبی هستیم
.
خواسته زمانی میاد که منطقی باشه برام نه رویایی
و این با تایید همون تغییرات ریز
همون خواسته ها ی کوچک اتفاق میافته
ماباید از زندگی لذت ببریم
خواسته های ما خودبخود در مسیر این لذت بردن محقق میشه
.
بابت داشته ها لذت ببر
بابت همین لحظات خوش باش
.
استاد با ارامش نه با نگرانی به همه خواسته ها رسیدن
.
.
.
.
کنترل ورودی هاااا نقش پررنگ در لذت بخش ترکردن مسیر رسیدن به خواسته ها داره
.
باورها بیشتر از اینکه بخاد با صحبتها خودش رو نشون بده با عملکرد هست که معلوم میشن
.
من اگه میخام ببینم چه تغییراتی داشتم باید عملکردم رو بررسی کنم.
.
من برای کنترل ورودی
اینستا ندارم
سایت فقط اینجا
تی وی نمیبینم مگر برخی از ریالتی شو ها
اصلا با ادمهای نامناسب ارتباط نمیگیرم
هرجا صحبتهای نامناسب باشه خارج میشم
دایم فایل گوش میدم
ـ
.
ـ
خداروشکر روزایی که اینجا هستم هم که عالیه
خداروشکر
به نام خدایی که معجزه براش آسون ترین کارهاست
سلام به همگی
داشتم در مورد یه موضوعی فکر میکردم و دقیقا اهمیت بالای ورودی های ذهن رو دیدم و اومدم برای شما هم به اشتراک بیزارمش.
چن وقت پیش یکی از دوستانم داشت داستان آشنا شدنش با دختری رو میگفت که جدیدا با هم وارد رابطه شدن.
دوست من قدش کوتاه تر از پارتنرش هس و میگفت همون روز اول این نجواها اومده که اگه قبول نکنه چی! شاید به خاطر قدم قبول نکنه و ای حرفا. البته اون دوستم شجاعتش رو داشت و با پدر اون بنده خدا صحبت کرد و گفت موضوع از این قراره و خدا رو شکر فعلا کارشون خوب پیش رفته.
مطلبی که اینجا برام جالب بود اینه که چرو دوست من اون نجواها سراغش اومده بود؟
جوابش واضحه. چون تو محیط هایی بزرگ شده که (چه خانواده چه جمع دوستان، مدرسه و…) در معرض چنین افکاری قرار گرفته که مثلا قدت کوتاهه به جایی نمیرسی یا تو آدم کامل و با ارزشی نیستی و اگه میخوای کسی ازت خوشش بیاد باید فلان طور باشی و…
اما اگه از بچگی ورودی های متفاوتی رو بهش داده بودن که مثلا تو عالی هستی، تو بهترینی، تو به هر چی بخوای میرسی و… الان طرف با مقاومت ذهنیه کمتری تو مسیر زندگیش پیش میرفت و به خیلی از خواسته هاش میرسید.
در اخرم یاد این بیت افتادم و چقدر دوستش دارم:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
بار دیگر خدا رو هزاران بار شکر میکنم بابت حضورم در این سایت الهی و اینکه باز فرصتی شد تا بتونم کامنتی بنویسم.
برای همتون بهترین ها رو از خدای وهابم میخوام
یا دهنده بی مزد و منت
سلام ودرود فراوان به استاد آقای عباسمنش
به اعتقاد من یکی ازقوی ترین راهکارها یادآوری لحظه به لحظه ی موفقیتهای قبلی حتی کوچکترین خوش شانسی ها وماندن دراون خاطره ها هر چی بیشتر تمرکز میکنیم به موفقیتهای قبلیمون به ذهنمون القا میشه که من بازم میتونم ومثل سوخت عمل میکنه برای هواپیمایی که اوج گرفته تا بلندشه
شاید بعضیا بگن ما که موفقیتی نداشتیم اما محاله از کوچکترین پیروزیها شروع کنید بعد هدایت میشید به موفقیتهای بزرگتر از به موقع بیدار شدن صبحی که گوشیتونو گذاشتید رو زنگ اما موبایلتون خاموش شده ویا به هردلیل زنگ نمیخوره وشما رو خوش شانسی خودتون سرساعت ناخودآگاه بیدار میشید تاکارهایی که انجام دادید ومنجر شده به موفق شدن …….
به نام الله یکتا
سلام و وقت بخیر خدمت استادی که ما رو با خداوند واقعی آشنا کرد.و دوستانی که میخواهند با چهره قدرتمند دنیا روبرو شوند.
اول از همه تشکر میکنم از تمام دوستانی که با سخاوت تجارب خود را در اختیار ما قرار میدهند و خداوندی که استاد گرانقدری را در مسیر ما قرار داده و این فرصت را برای ما فراهم نموده.???
با اینکه مدتها بود به دنبال سبک زندگی خودم بودم با اینکه میدیدم افرادی دارای سبک شخصی خود هستند ولی سبکی داشتند که از نظرم زیبا نبود درست همین زمان بود که با برنامه های استاد آشنا شدم و معجزات درونی ام به آرامی پدیدار شدند از پیدا کردن سبک زندگی ام و داشتن حس آرامش و خواسته هایی که هر کدام یکی پس از دیگری به وقوع می پیوندد.?
اما تجربه های من : بدون شک و تردید تجارب من خارج از آموزه های استاد نیست که عبارتند از :
#فیلتر کردن ورودیهای ذهن خودم به گونه ای که ورودیهای من احساس قدرت به من بدن
?اول از همه فیلتر کردن تلوزیون بود در زندگی ام به طوریکه قبلا بایستی حتما میدیدم الان شکر خدا به مرحله ای رسیدم که اصلا اخبار نگاه نمیکنم به طور قطع و اگر در طول هفته فیلمی رو ببینم تصادفی سریع باور هایی که نامحدود میکنن رو شناسایی میکنم و با گفتگوی ذهنی باورهای قدرتمند رو میسازم
?دوم بحث نکردن(اعراض) در مورد ناخواسته هایم بود که واقعا در من تاثیر فراوانی رو داشت از جمله توصیه ای که میکنم به دوستان عزیز اکیدا در مورد برنامه هایی که با استاد کار میکنید و باورهایی رو که میسازید با هیچکس بغیر از خودتان صحبت نکنید تاکید میکنم . اگر هم هم فرکانسی دارید با وسواس زیاد در این موارد صحبت کنید این مورد رو مثال زدم چون خیلی ها در فرکانس ما نیستند و با این بحث ها ما رو به نتیجه منفی میرسونند خیلی این مورد رو دقت کنید که من تازگی به این باور رسیدم که بحث در این موارد با فراد خارج از فرکانس ما نتیجه عکس دارد.
?سومین مورد استفاده از تمرین سپاسگذاری در زندگی من هست که طبق کتاب معجزه سپاسگذاری برای جذب خواسته ها مثلا سپاسگذاری قبل از بدست آوردن پول و بعداز خرج کردن آن بابت پرداخت شدن آن مورد.قبل از خوردن غذا و سپاسگذاری در مواقعی که میخواهیم یک موردی رو به نفع خودم تغییر دهم ،سپاسگذاری بعد از بیداری از خواب ، سپاسگذاری بابت وجود نعمات زیبایی که خداوند به من عطا نموده از جمله سلامتی روحیه عالی و خواسته هایی که یکی پس از دیگری به وقوع میپیوندند
?توجه عمیق و عالی به مثالهای قرآنی که استاد استفاده میکنند و تطبیق دادان خودم با آنها به گونه ای که جزء رفتارم شوند . دوستان عزیز باور کنید که ظاهر نمایی به استفاده از قرآن برای اینکه جلوی چشم کسی بزرگ بشید اصلا جالب نیست و من به شخصه این کار را اصلا نکردم و نخواهم کرد و خداروشکر تونستم قرآن رو در زندگی ام طوری پیاده کنم که واقعا فکر نمیکنم که خداوند متعال با من حرف میزند فکر میکنم که یکی مثل خودم داره برام راه و روش درست رو میگه و منم بادریافت آن بدون حاشیه در زندگی خودم اجرا میکنم باور کنید دوستان این حس خیلی زیباست که زندگیت رو مثل موم در دستان خودت بگیری و هرطور که بخوای شکل بهش بدی.
?همه عزیزان این تجربه رو داشتن که در طول روز هر چند از قانون هم استفاده کنید بازم یکمی سطح انرژیت میاد پایین و من درطول روز هرچند به این مورد میرسم سریعا سراغ فرکانس میرم و سریعا میرم و جواب رو به دست میارم ببینم کجای فرکانسم ایراد داشته و اون رو اصلاح میکنم به همه عزیزان توصیه میکنم که سریعا به درون خود مراجعه کنند و جواب را از آنجا به دست بیارن با اطمینان صد در صد میگم جواب رو پیدا میکنید.
?یکی از واجبات زندگی من گوش دادن حداقل یکبار سخن استاد در طول روز هست روزی حداقل یک فایل از استاد رو گوش میدم حتما حتما.
??مورد مهم دیگر هست بلاخره عزیزان دیگری هم در این حوزه کار میکنند و با تمام احترامی که برای آنها قائلم میگم که اگر روی برنامه های استاد متمرکز نشید اصلا فایده نداره و این تمرکز خودش عامل مهمی در موفقیت ها و کنترل ذهنم داشته این مورد رو واقعا بدون هیچ تبلیغ یا هر مورد دیگری گفتم که عزیزان استفاده کنند.
?خدا رو شکر بعد از مدتها کار کردن بر روی خودم به هین مرحله رسیدم که با ایمان بیشتر از احساسم استفاده کنم و خیلی از مواقع از احساسم استفاده میکنم و نتایج شگفت انگیزی رو بدست میارم.مثلا کاری که خیلی از اطرافیانم با شک و تردید انجام میدن یا تحقیق میکنند من با حسم اون رو انجام میدم و نتیجه بیشتری نسبت به اونها به دست میارم.
???و در نهایت استفاده مستمر و پیوسته از برنامه های استاد و کار کردن بر روی خودم رمز پیروزی در کنترل ذهنم بوده واضح تر بخوام بگم این روند مثل تنفس میمونه چون نهایتا بیشتر از 1 ساعت بدون تنفس نمتونیم زندگی رو ادامه دهیم و روند کار کردن بر روی خومان بدین صورت است که بعد از پدیدار شدن نتایج کار کردن رو فراموش کنیم به گونه ای به قبلا برمیگردیم که گویب اصلا روی خود کار نکردیم و بهترین نسخه من برای دوستان استمرار همیشگی در این راه هست
هرجایی که هستید شاد و سلامت باشید .
سلام دوست عزیز
خوشحالم که همفرکانسهایی دارم که حتی از من هم بالاتر هستند و بهتر قوانین رو درک کردند و دارن با کمک همین قوانین به خواسته هاشون میرسن.
مورد دومی که بهش اشاره کردین برای بنده همانند یک یادآوری بسیار عالی بود.
خوشحال شدم که وقت کردم و نظر شما رو خوندم.
ممنون بابت یادآوری تون.
امیدوار همیشه و هر روز با خدا و در خدا موفق و شاد و خوشبخت باشید
سلام دوست گرامی
سپاسگذارم بسیار لطف دارید شما??
با نام و یاد خدا و با عرض سلام خدمت استاد عزیزم
خیلی جالبه … دقیقا دیشب ، بعد از کلی آشفتگی و وقت تلف کردن به خودم نهیب زدم که دیگه بسه !! یه جا باید این وقت تلف کردن رو تموم کنم و برای آیندم شروع به کار کنم … با خودم گفتم : خوب مشکل کجاس ؟
نگاه کردم به خودم و دیدم که دارم 90 درصد وقتمو تو روز با تلگرام و اینستاگرام سپری میکنم ، و بدتر از اون گوشیم پر بود از مطالب خشونت آمیز یا خنده دار و بیهوده … نا خودآگاه به سرم زد : یه عمر داری اینارو میخونی به هیچ جایی هم نرسیدی ، ایندفعه بیا همه ی اینارو پاک کن قطعا شرایطت تغییر میکنه ، شروع کروم 90 درصد پیج هایی که دنبال میکردم و کانال هامو پاک کردم …
واقعا احساس خوبی داشتم انگار زنجیر هایی که یک عمر خودم با اختیار به خودم وصل کرده بودم ، پاره شد .
و طبق حرف استاد که همیشه میگه ، از همون لحظه نشونه ها شروع شد …
صبح اومدم گوشیمو چک کنم دیدم ، اول دیدم که دوباره تو قرعه کشی تخفیف 40 درصدی برنده شدم!! داشتم بال در میاوردم ، تا رفتم تو تلگرام و کانال استاد رو دیدم که بعد مدت ها ویدیو جدید فرستاده بود ، کلی شاد شدم و واقعا میگم وقتی فهمیدم مسابقه داره این کلیپ فقط به آسمون خیره شدم … ، نمی دونستم الان چی باید بگم به خدا …میخواستم از خوشحالی داد بزنم و بگم شکرت بخاطر قوانین تغییر ناپذیرت :))
===========================================================================================================
ادامه – بخش دوم
===========================================================================================================
اما در مورد سوالی که پرسیده شده بود….
• تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟
چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟
من خودم همیشه و همیشه دنبال ایده های ساده و مثر هستم ، همیشه هر کاری میخوام بکنم اول دنبال یه قاعده کلی می گردم که بتونم روش متمرکز باشم و با استفاده از اون جزئیات خود به خود مشخص میشه . تو هر زمینه ای: تو کسب و کار – تو رسیدن به حس خوب و …..
===========================================================================================================
همیشه دنبال یک ایده اصلی هستم که ساده و موثر باشه
===========================================================================================================
و یکی از موثرترین و زیباترین تمرین هایی که استفاده می کنم و بیس زندگیم رو روش بنا کردن تمرین شکرگذاریه…
این تمرین فوق العادست همه جا بهم کمک می کنه :
• تجسم
• قدرت کلام
• قدرت سوال
• درخواست
• احساس عالی
• برخورد با تضاد
• ارتباط فوق العاده با خدا
• مسئولیت پذیری
• هدف گذاری
• تغییر دیدگاه نسبت به یک موضوع
و ……….
———————————————————————————————————————————————————————————————————————
خیلی خیلی عمیق باهاش ارتباط برقرار می کنم – یادمه روزی که کتاب شکرگذاری رو گرفتم و با قانون شکرگذاری آشنا شدم جوری داشتم کتاب رو میخوندم که تمام وجودم با اون کتاب یکی شده بود طوری که دوستم که کنارم بود گفت کلا مشخصه این کتاب بهت حس خوبی داده
بعد از اون هر چی اومدم جلو تر نشونه های بیشتری دیدم:
• وقتی هم که رسیدم به فایل “چرا آمریکا اینقدر قروتمند است” که دیگه کلا مسیر زندگیم عوض شد
• وقتی نهج البلاغه رو باز می کنم می بینم هر چند تا مطلب یکیش در مرود حمد و سپاس و شکرگذاریه
• وقتی قرآن رو میخونم می بینم هر جا صحبت از هدایت و رزق و .. میشه بعدش شکرگذاریه
• وقتی قرآن رو باز کردم دیدم اولین آیه بعد از “بسم الله الرحمن الرحیم” نوشته “الحمدلله رب العالمین”
• وقتی رفتم دنبال اینکه بدونم موقع نماز خوندن دارم چی میگم دیدم سراسر نماز شکرگذاریه
• وقتی فایل های استاد رو میبینم از همون اول خدارو شکر می کنن
———————————————————————————————————————————————————————————————————————
این بازی برام خیلی لذت بخشه و واقعا تو هر شرایطی بهم کمک بی نهایت بزرگی کرده:
• چه وقتی که یک مریضی ساده داشتم کمتر 48 ساعت هیچ اثری ازش نمی دیدم ، چه موقعی که مدت ها به خاطر باورهای محدود کننده قلبم اذیتم می کرد و دکتر قرص هایی بهم داده بود که 4/1 اون قرص 80% روز من رو گیج می کرد و کم کم با استفاده از تمرین مثل روز اول عالی شدم
• چه موقعی که به یک تضاد بر میخوردم حتی وقتی با چک برگشتی میومدن در خونه بازهم ساعتی بعد دوباره حسم عالی بود
• این تمرین ارتباطات من و تغییر داد ، دوستان ، همکاران ، حتی نوع رابطم با خونوادم و بقیه به کل عوض شد – قبلا همیشه درگیر بودم با خودم با بقیه
• این تمرین از نظر مالی کلی نشونه بهم داد از افزایش فروش تا رسین به خواسته به شکل معجزه آسا ، از دریافت پول های بیشتر تا گرفتن کد تخفیف تو سایت
===========================================================================================================
هدف ما از انجام تمرینات رسیدن به حس خوبه – نگاه کردن به اون مورد از زاویه ایه که به ما حس خوبی بده و شکرگذاری همه این ها رو باهم داره
چون تمرکزت رو میزاری روی داشته هات چون میای تو لحظه حال چون به آگاهی و هوشیاری میرسی
به قول استاد ” به احساس دارندگی میرسی”
یه ویژگی خیلی جذابی که این تمرین داره اینه که وقتی خواستتون رو مجسم می کنید بابتش خداروشکر می کنید که سپاس گذارم که اون رو به من دادی ، خیلی جالبه :
1- هم ما رو میاره تو لحظه حال
2- خواسته رو دقیقا همین الآن داریم و خدارو به خاطرش شکر می کنیم ، به نظرم اگر کسی این تمرین رو صادقانه و با حس خوب انجام بده یعنی نهایت ایمان
من خودم یه پوشه برای تمرین شکرگذاری باز کردم و یه سری پاور پوینت برای چیزهایی که دارم از سلامتیم ، کارم ، روابطم ، خونواده ، برای موفقیت هایی که بدست میارم ، برای نتایجی که از قانون میگیرم و مدام به خودم میگم قانون جواب میده قانون جواب میده ، یه سری پاورپوینت هم برای خواسته ها و اهدافم دارم و عکس تمام چیزهایی که میخوام رو آماده کردم.
همین تمرین به مرور زمان من رو به سمت ورودی های مناسب ، به سمت دیدگاه مثبت حرکت داد و ایمان دارم هر چقدر جلوتر برم این تمرین برام جذاب تر میشه
———————————————————————————————————————————————————————————————————————
یکی از مواردی که خیلی بهم کمک می کنه که بتونم ورودی های مناسب به ذهنم بدم رویاهام هست که اینقدر برام واضح هست و اینقدر حس خوب و اشتیاق دارم که خود به خود من رو به این سمت حرکت میده که روز به روز تو استفاده از قانون تو جزء جزء زندگیم تو متن زندگیم ازش استفاده کنم. برای همین تمرینات برام مثل سرگرمیه ، مثل یک بازی لذت بخش
===========================================================================================================
یه مثال جالب از تمرین شکرگذاری زمانی که به تضاد مالی برخوردم و نتایج احساسی اون:
من مدتی بود که به تضاد مالی برخورده بودم که روز به روز داشت بیشتر میشد. ولی بهش توجه نمی کردم و فکر می کردم آدم های موفق بدهی تجربه کردن براشون لازمه و جزئی از موفقیته و همینطور داشتم این مسیر رو ادامه میدادم بیش تر از 5/1 همین وضعیت ادامه داشت و من از این بدهی سمت بدهی دیگه میرفتم هر کدوم و حل می کردم کلی دیگه برنامه ریزی شده بود. تا اینکه وقتی به قانون رسیدم از شکرگذاری به خاطر تضاد استفاده کردم.
3 قدم اساسی رو برداشتم:
1- اول از همه مسئولیت کامل اون شرایط رو به عهده گرفتم ، یعنی دیگه هیچ کس و هیچ چیز رو مقصر ندونستم و گفتم خدایا این شرایطی که به وجود اومده به خاطر باورهای محدود کننده بوده (“خدا رو شکر کردم که قدرت زندگیم رو به دست گرفتم”)
———————————————————————————————————————————————————————————————————————
2- شروع کردم باورهای قدرتمند کننده رو جایگزین کردم – خواسته هایی که برام زنده شدن رو نوشتم – خدا رو بابت تک تک اون ها شکر کردم:
• اینکه بهم نشون داد که احساس لیاقت داشته باشم و نقد کار کنم ، ظرفم و بزرگتر کنم ، قدرتش و باور کنم
• به جای اینکه بگم خدایا من ایمان دارم و چک می نویسم بگم خدایا ایمان دارم میرم نقد خرید می کنم
• اینکه اینقدر ظرفم بزرگ باش که تا مدت ها ذهنم درگیر قسط و … نباش ، از خریدم لذت ببرم ، آرامش ذهنی داشته باشم ، موقع خرید با اقتدار برم نه اینکه چون پول ندارم سرم پایین باش
• اینکه جای اینکه کلی سود بدم بتونم کلی خدمات و تخفیف و … بگیرم
• اینکه وقتی میرم خرید چیزی رو بگیرم که میخوام و قیمتش رو وقتی بفهمم که میخوام حساب کنم
• اینکه احساس لیاقت داشته باشم و سعادتمند خرید کنم
• این باعث میشه ظرفم بزرگتر بشه جای اینکه برم مثلا 6 تا چک 50 میلیونی بدم که فلان ماشین رو بخرم ظرفم رو بزرگ می کنم و نقد میخرم
• بهم نشون داد که وقتی به خدا ایمان داشته باشم و قدرتش و باور کنم خدا بی نهایت در رو باز می کنه که به سادگی بتونم چیزی رو که میخوام بخرم
• اینکه برای خرید لازم نباش کلی فرم و امضا و اثرانگشت بدم یا کلی ضامن ببرم تا ضمانت خرید رو بکنن ، راحت میرم خرید و انجام میدم و میام به سادگی
برای تک تکشون خدا رو عاشقانه شکرگذاری کردم چون هر کدوم از این ها باعث میشه میلیاردها تومن ثروت ساخت
———————————————————————————————————————————————————————————————————————
3- قدم سوم اینکه میگم خدایا من وظیفم رو انجام دادم و پیغامت رو گرفتم ، تو مسیر رشد قدم گذاشتم. حالا این بار رو به دست تو می سپرم چون قدرت از آن توئه ، من که از خودم چیزی ندارم ، تو باید برطرف کنی تو باید هدایت کنی
اون ها وقتی به تضادی می رسن درگیرش نمیشن ، باهاش مبارزه نمی کنن ، بلکه پیغام رو میگرین و مسیر رو ادامه میدن.
همین دیدگاه نسبت به تضاد باعث شده که من نسبت به تضاد دید خوبی داشته باشم و بتونم تا بی نهایت رشد کنم ، فقط باید این دیدگاه رو قوی تر کنم و به کار بگیرم
و جالبه وقتی این تمرین رو انجام دادم دیگه روند منفی شدن متوقف شد و به سمت مثبت حرکت کرد و از خدا خواستم که به لطف خودش سال جدید سالی باش که به سمت استقلال مالی حرکت کنم.
و باور دارم که من وظیفم رو انجام دادم و پیغام رو گرفتم پس این تضاد دیگه معنایی نداره چون من به مدار بالاتر دست پیدا کردم مداری که اتفاقات متفاوت رو تجربه می کنم
یکی از تمرین های دوست داشتنیم اینه هر شب قبل از خواب یه لیست از اتفاق های مثبت روز می نویسم و خدارو شکر می کنم بعد میخوابم صبح هم که از خواب بیدار میشم همین تمرین رو دوباره انجام میدم اون لیست رو میخونم و خداروشکر می کنم
هم شب با حس خوب میخوابم هم صبح با حس خوب بیدار میشم و فرکانس هام رو تنظیم می کنم
سلام
بنظرم دیدگاهتون عالی بود خیلی زیبا حستون از شکرگذاری رو توصیف کرده بودین خیلی بهم آرامش و ایده داد.ممنونم ازتون انشالا همیشه بهترین ها روداشته باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
به نام خداوند بی همتا
به نام یگانه خالق هستی
به نام او که همه هستی از اوست
تنها لایق پرستش
تنها لایق کلمه مقدس عشق
عشق مطلق
تنها مونس و همدم
سلام به تمام دوستان خداپرست سایت و
استاد گرامی جناب عباسمنش
دوستان این اولین پیامم در سایت هست امیدوارم بتوانم کمکی کرده باشم.
در مورد کنترل ورودی ها اولین راهکار که خودم بسیااار در مرودش تجربه داشتم نگاه نکردن به فیلمها و سریالهاست.دقت کردین وقتی فیلمی میبینیم ناخودآگاه خودمون رو جای قهرمان داستان میبینیم . بدون اراده با غصه شخصیت داستان متاثر می شیم اشک میریزیم ، باشادیش خوشحال میشیم و باخشمش خشمگین ..
ناخودآگاه ما نادانسته این اتفاق و باور و هر اتفاقی که هست قبول میکنه و ثبت میکنه و به مرور این جریان وارد زندگی ما میشه . شکست های عشقی و فقر و.. وارد زندگی افراد میشه .
من خیلی تجربش کردم هنوز با علوم موفقیت آشنا نبودم ، و از اون دسته جریانات فیلمها و حتی رمانهای غمگین و باورهای نادرست اطرافیان وارد زندگیم می شد.
مدتهاست رمان نمیخوانم و داستانهای عشقی ،
تلویزیون تماشا نمیکنم و اخبار و حوادث توجهی ندارم .
برای رسیدن به خاسته هامون تمرکز و تجسم میکنیم به اندازه ای که باورش کنیم وقتی کامل حسش کردیم اشک شوق میریزیم ناخودآگاه، خب وقتی فیلم و داستانی را میبینیم و میشنویم و عکس العمل نشان میدهیم و غصه میخوریم و اشک میریزم و مدتها درموردش صحبت میکنیم یعنی داریم بهش توجه میکنیم یعنی باورش کردیم و داریم اون جریان را میسازیم برای خودمان و از اون دسته جریانات بیشتری رو میبینیم و میشنویم.
راهکار بعدی برای زمانی هست که در جمعی هستم که چیزی ازین علوم نمیدانند و در حال تماشای تلویزیون و فیلم هستند در این مواقع چکار کنیم ؟
نیاز نیست از بقیه بخواهیم که فیلم نبینند و …
راهکار این هست که توجهمون رو بذاریمم روی نکات مثبت
چجوری میشه اینکارو کرد فیلیمی پر از حوادث غمگین چگونه میشود توجه به نکات مثبت کرد؟
اگر میتوانید از جمع خارج شوید مثلا بگویید میخام استراحت کنم
اگر نمیشود مثلا فایلهای صوتی تان ک در گوشی موبایل دارید گوش کنید
شاید درجمعی هستید ک این کار بی احترامی محسوب میشود و مهمانی برای شماست
راهکار اینه که توجه به تلویزیون داشته باشید
در ذهنتان بابت این موهبت الهی که شامل خلق شده از خدا سپاسگزاری کنید
دهه گذشته تلویزیون دیدن محال بود یا در سایز کوچک بودند تلویزیون ها و یا سیاو سفید
ولی بعلت ثروت نامحدود خداوند این نعمت وارد تقریبا تمام خانه ها شده و.. مدام در ذهنتان ابعاد تلویزیون رو ببینید و کیفیت تصویر و پیشرفت تصویربرداری و.. و بابتش از خداوند شکرگزاری کنید.
راهکار بعدی
صحبتهای دوستان منفی باف که مدام دوست دارند گوش شنوایی گیر بیاورند و گلهو شکایت کنند و از غصه هاشان بگویند و..
خب ما همواره دنببال نکات مثبت در اطرافمان هستیم و در مدار مثبت و خدایی قرار میگیریم ولی در مدت زمانی که داریم روی باورها کار میکنیم و هنوز مدار ما در حال تغیر هست هنوز بااین افراد خواه ناخواه در تماس هستیم.
حالا چکار کنیم روی باورها و ذهن ما اثر منفی نداشته باشه صحبتهای این دوستان؟
وقتی صحبت میکنند توجهی به حرفهاشون نداشته باشیم
تمرکز بزاریم روی خاسته و گوش نکنیم ، نه با بی محلی ک دوستمان دلگیر بشوند مثلا میتوان مسیر صحبت را تغییر داد
بگید دوست عزیزم چقدر امروز پوستت بهتر شده ، چقدر موهات زیباتر شده بااین مدل مویی ک کوتاه کردی ، رنگ لباست به رنگ پوستت میاد … راستی یادم اومد امروز خیلی با بموقع اومدنت باعث شدی کلی کارهامو جلو بندازم و بهم کمک بزرگی کردی با خوش قولی و امدنت و…
گاهی دوستانی داشتم ک تا مسیر بحث را تغییر دادم بازهم ادامه میدادند و کوتاه نمی آمدن در این مواقع چ کنیم ؟
تمرکز بزاریم روی زیبایی های موجود در آن محیط
مثلا در ذهنم جملات تاکیدی و مثبت میگفتم با صدای بلند در ذهنم که خودم میشندیم و خودم را آرام میکردم و بابت داشتن دوستی فهیم و مثبت و درست و عالی از خداوند سپاسگزاری میکردم
یا توجهم به لباس زیبایی ک دوستم به تن داشت و هر زیبایی و نعمتی ک در آن فضا وجود داشت از خدا بابتش سپاسگزاری میکردمم خودبخود شخص آرام میشد و گاهی صحبتش فراموش میکرد. ..
مسیله بعدی در مورد فضای مجازی ست
خیلی زیبا میتوان ازین فضا و م وهبتی ک خداوند از طریق اینترنت در اختیار بندگانش گذاشته استفاده کرد و لذت برد ولی در کنارش افرادی در صفحات و کانالها باورها ی نادرست و پیامهای دروغین و اخبار منفی را منتشر میکنند برای بالا بردن دیدگاه های کانال و صفحه اینستاگرامشان یا کانال تلگرام و غیره غیره این مطالب رو انتشار میکنند و باعث ایجاد باورهای منفی و بی اساس شده
بنده پیشنهاد میکنم برای استفاده مثبت ازین فضاها باور کنید که این فضای مجازی نعمتی عالی و بی نظیر و ثروتی بینهایت بزرگ در دست بشر است از سوی پروردگارست.
من خدا را اینجا یافتم و شناختم.
اینجا خدا برایم استادان عالی خداپرست را فرستاد تا زندگیم متحول شود و طبق درخواست خودم به ایزدمنان که مرا در راه خودت قرار بده ای خداوند بزرگم.
در همین فضای مجازی عالی و بینظیر کسب درآمد میکنم چون باورکردم از هرطریقی میتوان به ثروت دست یافت و خداوند همه جا هست .
براحتی عضو هیچ کانال و گروهی نیستم جالب اینجاست حتی دیگه کسی منو در گروهها عضو نمیکند مگر گروههایی ک درمورد خداشناسی و قرآن و علوم موفقیت هستند که ناب ترین و بهترین گروه و کانال را یافتم و بقیه رو پاک کردم.
یعنی باید قوی بود. انتخاب کرد ، راه درست و عاااالی را انتخاب کرد و دنبال کرد تا جلوی تمام ورودی های نادرست و منفی را در هر حالی گرفت.
بعد خواهیم دید دنیا پر است از اتفاقت زیبا و عالی
همه جا خدا حضور دارد
تمام دوستان و اطرافیانمان هم تغییر خواهند کرد و از بهترین بندگان خدا خواهند بود.
همه اش بستگی دارد ما از خدا و از دنیا چه بخواهیم.
یه راهکار دیگه نخواندن روزنامه و گوش ندادن به اخبار هست. واقعا مطالب مربوطه را مطالعه نکنید و پیگیر نباشید.
نگویید مگه میشه جایی زلزله بیاید و ما غصه نخوریم ؟؟؟؟
بله میشود
چون ایمان دارم خدای محمد خدای من است
چون باور دارم خدای کودکی که در آب رها شد بدست پروردگار و به امر رو اراده او به پیامبری رسید رسالتش عمل کرد
و کودکی ک به چاه افتاد به عزت خداپرسید و شد یوسف پیامبر
خدای تمااااام خلایق در هستی است خودش همه را کفایت میکند پس نیازی به غصه خوردن ما نیست ، فقط میتوان دراین لحظات انفاق کنیم بخشی از دارایی مان را و بعد دوباره بپردازیم به زندگی خودمان
نه اینکه تمام اخبار را در این مورد مطالعه کنیم
چون دراین حالت مدام این جریانات را وارد زندگیمان میکنیم..
خدا هست
و همه چیز بدست اوست
فقط کافیست از خوش بهترین و زیباترین و عالیترین اتفاقات در زندگیمان طلب کنیم.
وقتی همواره به یاد خدا باشیم و در هرلحظه توکل به او کنیم خودش کفایت مان میکند ، خودش اجابتمان میکند .
پیشاپیش سپاسگزارم که متن بنده را خواندین و نظراتتون را عنوان کردید.
آرزو مرادی عزیز سلام و وقت بخیر
دیدگاه شما بسیار زیبا بود
تبریک که تلویزیون را کامل کنار گذاشتین
و افسار زندگی تون در دست خودتونه
ممنونم
سلام و درود حضور آرزو خانم گل
کامنتی زیبا در 7سال قبل نوشتی تا امروز به کار من بیاد و چقد تو دلم تحسینت کردم و انرژی گرفتم بابت راهکارهای عالی وقتی در محاصره آدمای منفی یا محفل منفی قرار گرفتیم چیکار کنیم چقد زیبا گفتین خصوصا درباره تلویزیون واقعاااا دمتگرم بهترین راهکارها و دادین و برای این حال خوبم اومدم از شما تشکر کنم ممنونم از راه حل ساده و عالی که میشه همه جا روش حساب کرد که مهمترینش اینه تو دلمون شکرگزاری کنیم از هرچیز زیبایی که در جمع هست حتی اون فردی که مخاطب ماست و یا توودلمون از خدا کمک بخوایم و مسّر باشیم خدا خودش طرف و ساکت میکنه و مارو از محاصره منفی بیرون میاره .عالی بود ممنونم
باعرض سلام خدمت استاد گرامی و عزیزم وتمام دوستان.این فایل عالی بود،ومن تقریبا دوسه روزه ورودی هام رو کنترل می کنم،کاری که قبلاً بهش متعهد بودم و متوجه شدم یادم رفته،چون وضعیتی برام ایجاد شده در بررسی ها متوجه شدم همگی برمیگرده به فرکانسی که الان درش قرارگرفتم،واین فرکانس هم حاصل عدم توجه به ورودی های دریافتیم بوده،متوجه شدم درگروه های مختلف دوستان که عضو هستم یا اضافه شدن با اینکه خیلی فعالانه شرکت نداشتم اما مطالب رو میدیدم ومیخوندم،وجدیدا درکانالها مختلف عضو شدم که باورهای به خوردم داده متفاوت از باورهایی زیبا که مدتی در همراهی واستفاده از فایل های استادعزیزم بوده،و90به بالا مطالب منفی بوده،دراین مدت من یکی دوسریال رو هم دنبال میکردم،وباخیلی ها درمورد مطالبی وارد بحث میشدم وتوجهم کاملا رفته سمت منفی ها وناخواسته ها وعلت تمام مسائل در روابطم،وضعیت مالیم وحتی سلامتی و آرامشم رو تحت تاثیر قرار داده،ومجددا شروع کردم به متعهد شدن برای کنترل ورودی هام،از اکثر کانالهای لفت دادم،دیگه به گروه ها سرنمیزنم ومطالب رو اصلا نمی بینم،فقط کانال استادرو دیدم،وارتباطات دیگه رو حداقل کردم،اخباررو چه از تلویزیون چه رادیو چه مجله وهروسیله اطلاع رسانی حذف کردم،سریالها رو هم حذف کردم،حتی یکی از دوستان که میگفت درشرایط کنونی لازمه آخبارببینیم تا وضعیت راه برامون مشخص بشه یا صحبت استادافتادم،که توجه به خوبی ها وزیبایی ها درهرشرایطی اونچه رو که شما باهاش مواجه می شوید و تجربه می کنید متفاوت از دیگران می کنه وشما حتی در جاهای شلوغ وقتی میرسید که کاملا خلوته وهیچ مورد منفی نیست فقط باید باورمتفاوت وزیبایی بسازید،باشرایط همراه نشید وبا اون نجنگید که وضعیت رو تشدیدمیکنه،واتفاقات مشابه بیشتری جذب می کنه،واین صحبت باعث شده دوستم تعهدکتبی عدم دنبال اخباررو داشته باشه.موسیقی هایی که موارد منفی دارند وبرام باورهای منفی ایجادمی کنن،اصلا گوش نمی دم،واگه سوارتاکسی شدم یاجایی رفتم که این موسیقی پخش میشه،من به فایل های استاد گوش کنم یا مثل همیشه خواهش میکنم خاموشش کنندچه موسیقی چه اخبارباشه،ومیگم سکوت ترجیح منه.واز دوستان منفی یا با باورهای منفی دوری میکنم البته خودجهان هم اینکاررو برام باتغییر فرکانس انجام میده،باهرکسی درهرجایی هم کلام نمیشم،دربحث هاشرکت نمی کنم،هرمنظره ایی رو نمی بینم،وحتی درافرادنزدیک خانواده که مدتیه بیش از 6ساعت وقتم رو باهاشون هستم،وگاهی بحث منفی دارن،موضوع رو عوض میکنم یا اینکه محل رو ترک میکنم وجدیدا تصمیم گرفتم اون زمان باهم بودن رو کمترکنم وبه جایی خارج ازخونه به مطالعه وشنیدن فایل های استاد وانجام تمریناتش،وساختن باورجدیدویادداشت،ودرست کردن صوت ازاونها وگوش دادنشون بگذرونم،وهرکتابی وهرمطلبی رو مطالعه نکنم،ویه مورد دیگه که باخودمنه 24ساعته،وبیشتروقتها به صورت ناخودآگاه دراغلب موارد ورودی هاش منفی ومخربه،وحاصل باورهای نادرست قبلی ذهن بدجنس ناقلامه،که دائم صحبت میکنه،ودراین موارد برای ساکت کردنش آگاهانه 24ساعته تامیادحرف بزنه میگم فکرقطع ساکت،البته اولش یه مقدار مقاومت داره اما کم کم داره آروم میشه،واین آروم شدنش آرامش برای من میاره،ویه مورد دیگه نرفتن درتخیلات غیرسازنده که هم وقتم رو هدرمیدن،هم اونجام فعالیت ذهن رو بالا میبرن وباورهای منفی رو تکراری می کنن،وتصمیم گرفتم مسوولیت 100درصد زندگیم رو به عهده بگیرم ودربیرون رو ببندم.وروی خودم کارکنم که مهمترینش کنترل ورود هاست.وبعدتوجه به هرچی که احساس خوبی به من میده ومن رو به هماهنگی ذهن وروحم نزدیکترمی کنه،وحال خوب روبرام میاره.وجالب تغییرات درهمین دوروزه باتغییر درروابط،بهترشدن وضعیت مالی ودریافت هدایایی،مثل چاپ کارت تبلیغاتی محل کارم توسط یه شرکت اسپانسری،بصورت مجانی،وبرنده شدن در سایت استادبرای خریدمحصولات با40درصدتخفیف،وعوض شدن افراد درارتباط وجنس اونها ومثبت اندیش تربودن اونها وبیشترشدن مشتری هام وانجام شدن کارهایی که مدتها مونده بودواینها نشونه های عالی هستن که من درهمین دوسه روزشاهدشون بودم،وخودم رو متعهد کردم مجدداً برگردم سرما برباورهام فقط وفقط بااستادعباس منش بصورت متمرکز ومتعدانه،چون وقتی از منابع مختلف استفاده می کنی اون تمرکزکم شده و نتیجه مدنظرکمرنگ خواهد بود.باتشکرازاستادمحترم وبزرگوارم.شادوتوانگروموفق درهردودنیاوپاینده باشید چون چراغ راه انسانهای بیشماری هستید وخدمت کردن به انسان رو هدف قراردادید،جهان هم درجهت خواسته های شما ودرخدمت شماست.
سلام
تلنگر به خودمون خیلی جالبه.
“تامیادحرف بزنه میگم فکرقطع ساکت”
سپاسگزارم
باسلام به همه دوستان واستاد عزیزم وخانم مریم ایزانلو عزیز،باتشکرازشما،مریم عزیزدیدگاه ها رو دقیق مطالعه می کنند،ومتوجه ریزنکات میشن،این ریزبینی ودقت شما بسیارعالیه،چون این قسمت پاشنه آشیل منه ،ذهن بسیارچموش وپرکارکه بیشتراز عوامل بیرونی آتیش میسوزونه،وبه گفته استاد عزیزمون اکثراً هم حرف های ونگاه های ذهن بالای80_90درصدبا نگاه روح وقلب ما درتضادوناهماهنگیه،واگه به حال خودش رها بشه،اونقدر هر لحظه به پیش میره که اولین کارش بدکردن احساسه وبعدش ایجادحال بد وپایین آوردن فرکانس،چون اینجوری میشه رییس وبرما احساس های بد بیشترمثل ترس ونگرانی رو غلبه میده تامارو که رئیس اون هستیم کارمندخودش ومجری برنامه هاش نگه داره، ولی با قطع وکشتن نطفه ذهن که همون فکره،دیگه نمی تونه مارو به مرحله احساس بد ببره،وبا قطع آگاهانه 24ساعته همه افکاره که البته تعهد وپشتکارومداومت لازم رو میخواد،ما در بی فکری قرار می گیریم،وکم کم ذهن چموش رام میشه وسرجاش برمیگرده والان ما می تونیم از اون حتی کمک وهمکاری بخواهیم واون رو دنبال پیداکردن راه حل برای رسیدن به خواسته هامون که خوب بلده بفرستیم،وهمچنین دراین سکوت ایجادی از بی فکری ذهن صدای درون وروح خودمون رو می تونیم بشنویم،وکمترینش همون احساس آرامش،وبعداگاهانه بردن توجه به مواردی که احساس خوب ایجاد می کنه هست واین فرکانس مارو بالاترمیبره.شادوسالم وموفق وپاینده وسعادتمند درهردوجهان باشید.
استاد ارجمند و دوستان عزیزم سلام
این اولین باری هست که دیدگاه خودم رو در سایت می نویسم هرچند حدود یک سالی هست که با جدیت پیگیر مطالب سایت، دوره های رایگان و به خصوص بخش عقل کل هستم و دوست دارم تجربه موفقی رو با شما به اشتراک بذارم. هرچند می خواستم داستان موفقیت رو پس از کامل شدن بنویسم ولی چند روز قبل دقیقا داشتم به تاثیر تغییر در ورودی های ذهنی فکر می کردم که استاد سوال مسابقه رو مطرح کردن یعنی اصلا تا چند دقیقه توی شوک بودم! یعنی همون وقتی که داری به همچین چیزی که مورد خیلی خاصی هست فکر کنی و ناگهان پیام تلگرام کانال رو ببینی که یه مسابقه دقیقا در همون موضوع مطرح شده نشونه اینه که من در اون لحظه در مدار استاد عباسمنش بودم و فرکانسهای یکسانی داشتیم.
پس رسالت خودم می دونم – فارغ از بحث مسابقه – این چند موردی رو که به عینه در کوتاه مدت انجام دادم و سریع نتیجه گرفتم رو خدمتتون عرض کنم:
با اجازه استاد می خوام کمی از سوال مسابقه فراتر برم و تغییراتی رو که در ورودی های ذهنم دادم رو بیان کنم و به شما دوستان عزیزم بگم که با این تغییرات چه نتایجی در زندگی من حاصل شد.
1- حذف اپلیکیشن اینستاگرام به عنوان مخرب ترین ورودی ذهنی ام
معایبش برای من:
اتلاف 3-4 ساعت وقت روزانه برای دیدن بدبختی ها، نگرانی ها، دروغهای مسئولین و حرص خوردن به خاطر شرایط بد اقتصادی در ایران با اینکه خودم در خارج از ایران زندگی می کنم و دغدغه های زندگی توی ایران رو ندارم
چی به دست آوردم؟
کلی وقت آزاد و آرامش فکری، جایگزین کردن سایت های مالی به جای اتلاف وقت در دیدن پست های بی ربط و ناراحت کننده و بدست اوردن ایده کاری عالی و شروع سریع اون در طی 1 هفته
2- خروج از کلیه کانالهای سیاسی تلگرام و دنبال کردن کانالهایی مرتبط با پول درآوردن
معایبش برای من:
حس نگرانی، انزجار از دولت و مسئولین و اینکه توی ذهنم همیشه داشتم با مسئولین کشور دعوا می کردم و دنبال راههایی بودم که بشه اونها رو از بین برد!!!! در حالیکه من حتی توی ایران هم زندگی نمی کنم و هیچوقت آدم سیاسی ای هم نبودم ولی اینقدر احساس بد رو به من منتقل می کرد که چنین حسی داشتم از صبح تا شب!
چی به دست آوردم؟
آرامش خاطر، پیگیری کانالهای مالی تلگرام، ایده جدید کسب و کار و سود 500 هزار تومنی در چند دقیقه فروش آزمایشی و تست اپلیکیشن موبایلی که دارم کار می کنم، همکاری خوب با یکی از دوستان هم فکر و هم فرکانس درایران و پیدا کردن چند مشتری خوب
3- کنار گذاشتن دوستان منفی باف
معایبش برای من:
دوستانی داشتم که به رغم داشتن پول و درآمد خوب همیشه در حال نالیدن و گله کردن از اوضاع بودن واسه همین من همیشه حس نگرانی و ترس داشتم که وقتی فلانی با این همه درآمد، بازم نگران هست خدا به داد من برسه که نابودم دیگه!
چی بدست آوردم:
حس اعتماد به نفس، شجاعت ریسک کردن، نشنیدن مطالب منفی و در نتیجه وقت گذاشتن و پر و بال دادن به ایده ای که به زودی من رو پولدارتر می کنه.
4- خروج از صفحات بی ربط فیسبوک
معایبش برای من:
اتلاف وقت، خوندن مطالب بحث برانگیز و نتیجه اینکه همیشه فکرم درگیر پست هایی بود که می خوندم در حالیکه مخاطب 99 درصد اون پست ها من نبودم و در مورد من صدق هم نمی کرد
چی به دست آوردم؟
وقت بیشتر برای فکر کردن و تمرکز کردن بر روی ایده های پول ساز، انجام کارهای مرتبط با پروژه ام و آرامش فکری و حرص نخوردن از مطالبی که خونده بودم
5- وقت گذاشتن روی مطالب سایت و به خصوص بخش عقل کل
یه تجربه شگفت انگیز بگم برای دوستای خوبم. من مدت زیادی بود که قصد داشتم برای بورسیه دکترا اقدام کنم و همیشه نگران بودم که با از دست دادن کارم و شروع دوره تحصیل نتونم خرجی خانواده ام رو تامین کنم چون باید درس بخونم و اجازه کار حین تحصیل ندارم.
تا اینکه توی بخش عقل کل این موضوع رو مطرح کردم و یکی از دوستان جمله ای گفتن که شاید مسیر زندگی منو تغییر داد. این دوست عزیز جمله ای گفتن به این مضمون که “چرا فکر می کنید تحصیل با پول درآوردن منافات داشته باشه؟” در حالیکه این باور اشتباه من بود که دقت نکرده بودم بهش و این جمله بارها و بارها در ذهنم تکرار شد تا اینکه یه روز با یکی از اساتید دانشگاه که از قبل باهاش صحبت کرده بودم تماس گرفتم و ازش کمک خواستم.
اتفاقا همون لحظه که من تماس گرفتم از یک مسافرت یک ماهه برگشته بود و دو روز بعد جهت شرکت در کنفرانس علمی عازم آمریکا بود. با توجه به اینکه فرصت کافی برای صحبت نداشت از من دعوت کرد که برای باربیکیو پارتی شب برم خونشون و همونجا با هم صحبت کنیم. توی مهمونی اکثر اساتید و دانشجویان دکترای همین رشته هم حضور داشتن که ضمن اینکه با هم صمیمی تر شدیم نگرانی ام رو در خصوص کار با استادم مطرح کردم و ایشون گفتن که می تونم توی آزمایشگاه دانشگاه در کنار تحصیلم کار کنم یا یه سری از پروژه ها و کلاسها رو بردارم که با این وضعیت درآمدم به اندازه کار توی شرکت می شد!! ترسی که حدود 6 ماه من رو دودل کرده بود به این آسونی قابل حل شد!
نتیجه گیری:
دوستان، بخش عقل کل رو جدی بگیرید! شاید جمله زندگی شما لابلای همین سوال جوابها باشه. یک جمله از یکی از دوستان عزیزم چنین تغییری در باور من ایجاد کرد قطعا برای شما هم جمله ای هست که زندگیتون رو متحول کنه.
سپاسگزارم از زمانی که صرف خوندن تجربه من کردین.
سلام به استاد عزیز و همه همراهان
در این مطلب سعی میکنم ایده ها و آموخته ها و تجربیاتم رو در خصوص تغییر باورها و ایجاد باورهای سازنده، با شما به اشتراک بگذارم.
یک باور همان فکر یا یک الگوی فکری تکرار شونده است و
از انجاییکه افکار فرکانسهای ما رو ایجاد می کنند و
فرکانسها ما رو در مداری از رویدادهایی مشابه و هم تراز با اون فرکانس قرار میدهند =>
باورها و افکار مون در اصل اتفاقات و رویدادها و نتایج زندگی ما رو رقم می زنند.
باور اصلی
من به وجود نیروی بی انتها و خداوند یکتایی باور دارم که:
همیشه با من است، عاشق من است و مرا همیشه و در تمام لحظات و شرایط و هرکاری بکنم و یا هر اندیشه ای داشته باشم دوست دارد و عاشقانه خواسته هایم را برآورده میکند و همواره اتفاقات خوب و خوشایندی را برایم رقم می زند.
او بینهایت تواناست و دانا و همه جوابها را دارد و
با من صحبت میکند و
همه اوضاع و شرایط همواره از اوست و او بر هر کار و هر چیزی توانا و آگاه است.
او همه چیز میشود همه کس را.
یعنی اینکه
اگر کارمند من با مشتری بد صحبت کرد و مشتری خرید نکرد… و یا اگر خوب صحبت کرد و مشتری خرید کرد
اگر یکی بی احتیاطی کرد و زد به ماشین من … و یا من 10 ساله تصادف نکردم
اگر فردی هست که بدهکاره و پولم رو نمیده…و یا اینکه همیشه مشتری هام پولهاشون رو پیش پیش پرداخت می کنند
اگر فروشم اونقدری که میخواستم نشد … و یا بیشتر از اونچیزی که میخواستم شد
اینها در نتیجه هدایت اوست. اگر فکر کنی که کار کارمند، مشتری ، خودت و … هست داری از او دور می شی و از منبع جدا میشی که این همون شرکه. اما شاید او بهت الهام کنه که به کارمندت تشویقی بدی و بایست این کار رو بکنی.
اوست که افراد (و همه چیز) رو در مدارهای گوناگون هدایت میکنه و به من و همه انسانها کارهایی رو که نیازه که انجام بدیم الهام میکنه و و از قعر آرامش و احساس خوبشون بهشون میگه
من به شخصه کلمه خدا و خداوند رو بهترین لفظ برای نام نهادن روی این وجود بینهایت میدونم، نمی دونم استنباطم از کلمه درست هست یا نه اما من فکر میکنم این نامها از افزوده شدن پسوند ا و اوند به کلمه خود ساخته شده اند و مفهوم اینکه خود من از او هستم و او منبع و منشا من است را در دل خود دارند.
خداوندی که من شناخته ام کسی را مجازات نمی کند و عاشق من است و همواره ثروت، لذت، آسودگی و شادی و سلامتی مرا میخواهد.
اگر کسی سختی ی تجربه میکند ، در اصل سردی دور ماندن از گرمای وجودش را تجربه می کند نه چیز دیگر، هیچ بد یا خوب، باید یا نبایدی در کار نیست.
من عاشق این جمله شدم که استاد از دونالد ترامپ نقل کرد که: … من به هیچ کس اهمیت نمی دم و فقط خودم و خدای خودم رو قبول دارم…
این رو ترامپ تو عملش هم نشون داده و به نظر من باور واقعیشه و بنا بر این احتمالا ایشون فقط به الهامات و ندای درونش گوش میده و اصلا مهم نیست که مردم، مادر، پدر ، همسرش و کل دنیا چی میگن و چی میخوان پس به همون میزان که پیش خداست و تنها او رو باور داره موفق میشه.
این باور به نظر من اصلی ترین باوره
تجربه من از حسی که از این باورو ارتباط با خداوند میگیرم بهترین حسی هست که تو زندگیم دارم و با نزدیکی و یگانگی با او به هیچ چیز و هیچ کس اهمیت نمیدم و این موضوع منبع حس وجد و سرور همیشگی است.
و وقتی شما همیشه احساس خوب بتونی داشته باشی و با کسی باشی که کارها و خواسته هات رو به او بسپری و به هیچ چیز و هیچ کس دیگر اهمیت ندی… خودت تو قایق میشینی، پارو نمیزنی و به کارهایی که میگه با آرامش و آسودگی عمل میکنی.
من هنوز اول راهم و دارم هرروز روی خودم کار میکنم و همین اول راه معجزه ها و نتایج بسیاری دیدم و عالیه و بسیار بسیار ممنونم و سپاسگزار.
ورودیها
ورودیها شامل تمام اطلاعات افکاری هستند که از بیرون ما به ما القا می شوند مانند تلویزیون، کتاب ، روزنامه، حرف زدن با دیگران، دیدن و یا شنیدن و …
قانون کلی اینست که
همواره با ورود اطلاعاتی به ذهنتان موافقت کنید که در راستای خواسته ها یتان باشند و باور های درست و سازنده ای را به شما بدهند
ازکجا بفهمیم که این اطلاعات در راستای خواسته ها و باورهای ما هستند؟
خیلی ساده: از اینکه هنگام در یافت آنها احساسمان چطور است ، اگر احساس خوب داشته باشیم یعنی آن اطلاعات در راستای خواسته هایمان هست و باورهای سازنده ای به ما میدهد.
تلویزیون نه!
تلویزیون شاید گاهی احساس خوب به ما بدهد
اما سازندگان برنامه های تلویزیونی افراد مختلف با افکار مختلف هستند و اگر مثلا 20 دقیقه به هر برنامه ای نگاه کنید افکار و اطلاعات مختلفی دریافت میکنید که به احتمال زیاد اطلاعات غیر سازنده و غیر هم راستا هم در آنها یافت میشود.
این امر در خصوص روزنامه و مجله و اینترنت وافراد هم صدق می کند اما موضوع اصلی اینست که شما جلوی تلویزیون هیچ کنترلی ندارید و فقط حق خاموش یا روشن کردنش رو دارید.
مثلا اگر در روزنامه شروع به خواندن ستونی کنید که احساس خوب به شما ندهد میتونید سریع مطلب دیگری رو بخونید، و یا فقط سر فصلها را ببینید و رد بشید اما در تلویزیون این امکان نیست و درهمه!
به همین دلیل سعی میکنم اصلا تلویزیون نبینم و برای اطلاعات به نظر من کانالهای یو تیوب افراد مشخص بهتره
باافراد سعی می کنم هدف معاشرتم فقط لذت بردن و سپری کردن دقایق شاد باشه
نکته ای که این موضوع داره اینه که حتما بایست از قبل از دیدار و حتی حین بودن با خودتون هدفم رو مرور کنم
گاهی اوقات که یادم میره، خودم رو وسط یک سری بحثها و احساس بد پیدا میکنم و تا یادم میاد دوباره موضوع و به طبع اون احساس من عوض میشه.
ورزش
ورزش منظم خیلی تاثیر خوب روی احساس داره و من کاملا توصیه میکنم.
خصوصا ورزشی که ضربان و تنفس بالا داره روزانه 30 دق الی 60دق هم خیلی می چسبه و هم اینکه در مدتی که ضربان بالاست دیگه نمیشه فکر کرد و بعدش دوش هم بگیرید و ببینید چقدر زندگی زیباست.
خواندن نظرات و مطالب در سایت استاد عباس منش
خوندن نظرات و موفقیت دیگر دوستان، احساس خوب میده و باورهای سازنده رو در شما قویتر میکنه.
من، هم خیلی چیزها یاد میگیرم و هم حس بسیار بهتری پیدا میکنم.
واقعا به همه دوستان و همکاران استاد و استاد عزیز دستمریزاد و واقعا عالیه وآرزوی موفقیت روزافزون دارم برای همگی دوستان
نوشتن باورهای سازنده و خواندن صبحگاهی روزانه
در راستای خواسته هامون با تمرکز و فکر کردن به خواسته هاتون باورهایی رو قبلا وجود داشته اند و سازنده نیستند رو پیدا کنید و بجای اونها باوری که سازنده است و بهتون در راستای خواسته تون قدرت و احساس بهتری میده رو بنویسید و لیست کنید و هرروز صبح جلوی آینه بخونید و برا خودتون توضیح بدید.(البته این مطلب در بسته روانشناسی 1 استاد گفته کاملا توضیح داده شده که من هنوز نخریدم و قراره بزودی تهیه اش کنم)
مثلا:
من چند روزه توخودم کشف کردم که فکر میکردم اگر پولی تو حسابم باشه که فقط بمونه و دست نزنم بهش کار بی راندمان و بی ارزشیه!
نتیجه اینکه علیرغم اینکه درآمدم سه برابر شده و درآمد خوبی دارم همش اومده و رفته!
بعد خودم رو قانع کردم که اینکار بخاطر اینکه حس خوبی به من میده کار با ارزشیه و این جمله رو دارم هر روز صبح با خودم تکرار میکنم:
– من پول نقد تو حساب بانکیمه که فقط هرماه افزایشش میدم و به نظرم کار خیلی ارزشمند و عاقلانه ای هست و احساس خوبی به من میده
تفکر و مطالعه روزانه به تنهایی
این موضوع خیلی مهمه که زمانی رو به تنهایی و تفکر و نوشتن و صحبت با خودتون اختصاص بدید، مخصوصا در طبیعت که واقعا الهام بخشه و احساس عالیی داره
نوشتن
– خواسته ها
– اهداف بلند مدت و کوتاه مدت
– وقایعی که دوست دارید در طی روز اتفاق بیافته اول هر صبح
– نوشتن افکار
– وقتی موضوعی به شما حس منفی میده اونرو بنویسید و بعد سعی کنید به همون موضوع با دید مثبت نگاه کنید و دوباره در موردش بنویسید
تحسین داشته ها و اتفاقات خوب و تشکر (هرشب و قبل از خواب و خواستن خواب عمیق و پر آرامش)
تحسین و تشکربخاطر هر چیزی نزدیکترین فرکانس به داشتن و بیشتر شدن آنست. اگر ما دارایی ها و داشته هایمان را تحسین کنیم و بخاطر داشتن آنها تشکر کنیم آنها حتما افزایش می یابند.
این یعنی اینکه اگر میخواهیم درآمدمون بیشتر بشه بایست همین در آمدمون رو تحسین کنیم و یا اگر خودمون نداریم در دیگران تحسین کنیم و تشکر کنیم از این امکان و با احساس خوب زندگی کنیم.
ضمنا اینکار سبب میشه احساس خوب و عالی و خواب عمیق و راحت داشته باشیم و صبح با احساس بهتر بیدار بشیم و بهتر و بهتر
سلام دوست گرامی
عالی بود ???
واقعا از خواندن دیدگاهتون لذت بردم …
موفق باشید ???
سلام دوست عزیز بسیار عالی بود
موفق باشی