پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 112 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
    799MB
    16 دقیقه
  • فایل صوتی پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
    13MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

3062 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی بندهء گفته:
    مدت عضویت: 3086 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عباسمنش عزیز

    ورودی های ذهن مثل دیدن، مثل گوش دادن به حرف ها، مثل تلویزیون و اخبار ، مثل تاثیری که خانواده و فرهنگ جامعه روی یک فرد میزاره، مثل افکاری که در هر لحظه در ذهن یک فرد در حال تولید هست که ما بهش میگیم باور و … چون ورودی های ذهن بسار زیاد هست و بسیار در زندگی هر فردی تاثیر گزاره. من تجربه خودم رو در مورد ورودی ذهن میگم: در برهه ای از زندگیم تصمیم گرفتم با تمام وجود ذهنمو و ورودی های جسم و روحم رو کنترل کنم و تمرینات شکرگزاری خانم راندا برن رو انجام میدادم و بسیار خوشحال بودم و نگران هیچ چیز نبودم، اخبار و تلویزیون رو کلا گزاشتم کنار فایل های رایگان استاد رو هم گوش میدادم و انرژی میگرفتم و در اون زمان بی کار بودم هفت یا هشت روز نگذشته بود با من تماس گرفتن و یه کار خوب در زمینه شبکه های کامپیوتری به من پیشنهاد دادن و من از روز بعد رفتم سر کار، اصلا نفهمیدم چه جوری شماره منو پیدا کرده بودن و به من زنگ زده بودن . همه چیز عالی بود به لطف خداوند ولی من دیگه به کنترل ذهنم توجه نکردم در عرض دو ماه بی کار شدم و این تاثیر ورودی های ذهن در زندگی من هست. متاسفانه دیگه نتوانستم اون شرایط رو برای خودم به وجود بیاورم و ورودی های ذهنمو دیگه نتونستم کنترل کنم. امیدوارم از این فرصت که گروه تحقیقاتی عباسمنش در اختیار ما قرار داده به نحو احسن استفاده کنیم. همین الان من یک دفتر جلومه ویک قلم و میخوام به سرعت کامنت های دوستان رو بخوانم و ایده بگیرم شرایطی بهتر از اون زمان برای خودم به وجود بیاورم چون من خالق زندگیم هستم و خداوند یاری دهنده من هست .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سودابه گفته:
    مدت عضویت: 2787 روز

    درود بر شما خوبان

    من خانمی هستم بسیار باهوش که از هوش زیاد بسیار به زحمت افتاده ام

    احساس میکنم در زمینه درک پیرامون خود قدرت ماورایی دارم و خیلی زود آنچه که دیگران در آیینه میبینند در خشت خام دیده ام

    چند سالی است که در فصل زمستان دچار افسردگی میشوم

    حدود 5ماه قبل توسط دوستی با یکی از مدرسین قانون جذب آشنا شدم

    و شروع به دریافت دوره و گوش دادن به آن نمودم

    اما خیلی زود باورم نسبت به مدرس دوره تغییر کرد و احساس کردم بسیار متناقض صحبت میکند

    حتی برای یقین و درک درست به سفری طولانی رفتم تا در سمینار ایشان شرکت نمایم

    در آنجا بود که مطمئن شدم ایشان از اهرم دروغ استفاده میکند

    ناراحت و نگران به خلوت خویش پناه آوردم

    آه خداوندا انسانها بعضا از نام تو بهره میبرند آن هم به دروغ.. فقط برای متاع دنیا

    در حالیکه خداوند میفرماید هرچه بخواهید به شما میدهم اما پاداش من به سپاسگزاران نزدیک است.

    از هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است

    تصمیم گرفتم از آن مجموعه خارج شوم

    در همین حین یاد صحبت دوستی افتادم که مرا با گروه عباسمنش آشنا کرده بود

    اینبار با دقت یکی از فایلها را شنیدم

    و احساس خوبی داشتم

    امیدوار بودم که ایشان همچون آن شخص قبلی به باورهای زیبای من حمله نکند و اهل راستی و درستی باشد

    با این امید در این مسیر قدم نهاده ام به امید روزهایی که آفتاب عشق از روزنه ی افق عباسمنش به مدد الهی بر چهره ی خسته ام بتابد

    انشاالله

    اما جواب سوال مسابقه:

    من فقط یک ابزار قدرتمند از گذشته تاکنون در خود یافته ام

    بدون حاشیه میگویم

    امیدوارم تعبیر به برتری طلبی نشود

    این مورد از نظر من حکم شکستن تابوها ی ذهنی را دارد

    هر وقت میخواهم که بتوانم فقط و فقط خودم را در راستای شخصی قرار میدهم که اکنون توانسته است

    بعد میگویم وقتی او میتواند پس من حتما میتوانم

    و این باور به سرعت مرا به جلو میبرد

    البته که انگیزه و دانش قدرت مرا افزایش میدهد

    اما اصل موضوع فقط همان است که گفتم

    من اکنون 36سال دارم اما حدود 16سال داشتم و عاشق رانندگی بودم که در تاکسی سوار شدم

    بعد متوجه شدم راننده مردی درمانده متحیر و معتاد است که حتی نمیتواند دستش را برای گرفتن کرایه دراز کند اما به خوبی رانندگی میکرد

    پس با دقت به او نگاه کردم و نحوه رانندگی وی

    متوجه شدم با چه دقت و ظرافت ماشین از بین سایر خودرو ها عبور میکند..

    خداوندا او معجزه میکرد

    ناگهان با خود گفتم از او میتواند پس من حتما میتوانم

    و بعد بدون آموزش فقط در حد اینکه بدانم گاز و کلاج و ترمز کدامین و دنده یک را شناختم خودم رانندگی یاد گرفتم و ماشین پدرم را برداشتم و کیلومترها از خانه دور شدم و دوباره باز گشتم!

    این موضوع هر وقت به خاطرم می آید به من میگوید اگر آن شخص کارخانه ی دارد و خوب مدیریت میکند تو هم بسیار توانایی و بهتر از آن را میتوانی مدیریت نمایی

    از دوستان عزیز همراه و گروه عباسمنش بسیار سپاسگزارم

    از استاد عزیز و گرامی میخواهم فقط راستی و درستی در پیش گیرند همانگونه که اکنون هستند

    زیرا باورهای زیادی به درستکاری شما پیوند خورده و امید همراهی دارند.

    از خداوند سپاسگزارم که به بندگان خویش منت نهاده و نعمت خود به آنها ارزانی داشته است.

    از شما سپاسگزارم که دانش خود به دیگران می آموزید.

    موفق و برقرار و سعادتمند باشید

    در پناه الله یکتا

    انشالله

    هر بار با خود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    گلابتون خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 3274 روز

    سلام به همراهان عزیزم

    من برای رسیدن به خواسته هام و نزدیک شدن به اونها و کنترل ورودیهای ذهنم از راه های ذیل استفاده میکنم

    ?توجه به نکات مثبت :

    اخبار بد اصلا گوش نمیدم

    تایک اتفاق ناراحت کننده برام پیش میاد میگم حتما اتفاق بهتری برای من خواهد افتاد حتما خداوند شرایط بهتری رو برام در نظرگرفته بطورمثال من ١4 سال که یک جای دولتی با حقوق پایین کارمیکنم اخیرا فهمیدم که یک عده با شرایط من میتونن رسمی بشن فقط با یک تفاوت کوچک که قرارداد اونها از بدو ورور با یک شرکت خاص بوده ولی بلافاصله به خودم گفتم شاید اینکه من این قضیه رو فهمیدم (چون خیلی سکرت بوده که بقیه کارمندان متوجه نشوند)ولی من متوجه شدم از طریق دوستانم یک نشانه خوب است شاید برای من هم امیدی باشه و اگر هم این اتفاق نیفته حتما خداوند جای بهتری رو در جهان برام در نظر گرفته و شاید این قضیه باعث بشه که من به آرزوهام که مهاجرت و زندگی در یک کشورایده آلم هست جدی تر فکر کنم و دنبال کنم و حتما خدا داره منو به سمت خواسته هام هدایت میکنه

    ?سپردن قضایا به دست فرشته نگهبانم که ازطرف خداوند ماموره مراقبت از منه

    یک وقتایی که احساس بدی بهم دست میده با فرشته نگهبانم صحبت میکنم استاد توی فایلهای قوانین آفرینش گفتن که خانم استر که مربی تفکر مثبت و جذب بودن به فرشته های نگهبان که توی قرآن هم بهشون اشاره شده میگفتن آبراهام

    منم میگم سلام آبراهام جونم میخوام باهات حرف بزنم میخوام خواسته هام رو بنویسم و یک سری از کارهامو بهش میسپارم انجام بده مثلا امتحان داشتم سرکارم میرفتم به آبراهام گفتم تویک کاری کن که وقت آزاد داشته باشم و کارم سبک باشه و تمرکزم زیاد باشه تامن حسابی درس بخونم

    یا یک عادت بدی دارم که اضطراب هست و وقتی به خانوادم زنگ میزنم و گوشی رو برنمیدارن فکرهای بد میومد تو سرم بلافاصله با آبراهام صحبت میکنم مثلا میگم با فرشته نگهبان خواهرم صحبت کن و بگو ازش مراقبت کنه تا سالم و سلامت برسه خونه و بلافاصله میرم فایل ترس و ایمان استاد رو گوش میدم یا فایل بعد از طو فان استاد که از سری فایلهای توجه به نکات مثبت بود این فایل ها رو خصوصا موقعی که بحث زلزله داغ بود خیلی گوش میدادم و اصلا اخبار زلزله رو دنبال نمیکردم

    توی شبکه های اجتماعی به هیچ وجه اخبار ناراحت کننده رو دنبال نمیکنم وفقط عضو گروه های انرژی مثبت شدم .مثلا تو اینستاگرام صفحات تورها رو فالو کردم و تصاویر زیبای مکان های مختلف توی کشورهای دنیا رو دنبال میکنم یا صفحات مد یا صفحات اخذ مهاجرت رو که به خواسته هام نزدیک بشم

    من با مترو میرم سر کار تمام زمانیکه توی مترو هستم یا دارم فایل های استاد رو گوش میدم و تمرینهایی رو که میدن توی نوت موبایلم انجام میدم یا موزیک هایی که بهم انرژی خوب میده دنبال میکنم .بعضی مواقع موزیک گوش میدم و چشامو میبندم و به زندگی رویاییم باهمسر ایده آلم و بچه هامون فکر میکنم به خونه ویلاییمون که هم منظره کوه و دریا و هم منظره جنگل روداره یا شرکتی که دارم و دوره هایی که توش برگزار میکنم و اینکه آدم تاثیرگذاری هستم و باعث میشم حال آدم ها خوب بشه عین استاد عزیزم

    سر کارم وقتی از دست کسی ناراحت میشم سعی میکنم غیبت نکنم برای اینکه نمیخوام اون رفتارو جذب کنم و به یک رفتار خوبش فکر میکنم

    اگر کسی پشت سر کسی حرف زد اصلا مشارکت نمیکنم یا بحث رو عوض میکنم یا اینکه نکات مثبت اون آدمو رو یادآوری میکنم و به همکارم میگم اینها رو هم باید در نظر داشته باشیم

    برنامه هایی که نگاه میکنم از تلویزیون انتخابی هست سریالهایی رو میبینم که روابط عاطفی عاشقانه توش برقراره یا زندگیهای خوب و مرفه و شاد رو نشون میده و فیلم های مستند زندگی ثروتمندان و آدم های بزرگ و تاثیر گذار وشوهای خنده دار

    ?ساخت باور قشنگ و آرامش بخش

    بطور مثال یک سری موانع دهنی برای ازدواجم دارم یک باور برای خودم ساختم

    نیمه گمشده ای وارد زندگیم میشه که منو به خاطر خودم میخواد و اصلا منو همینجوری که هستم با همین شرایط با همین اخلاق با همین خانواده با همین وضعیت مالی, ایده آل اون هستم و مثل پرنسس ها بامن رفتار میکنه و خانوادش هم منو خانوادمو دوست دارنو ازدواج ما به راحتی بدون هیچ مسءله ای مثل آب خوردن اتفاق میفته

    ساختن باور اینکه هر اتفاقی که برام بیفته در نهایت به نفع منه

    ?سپاسگزاری

    استاد گفتن که نزدیکترین فرکانس به خداوند فرکانس شکرگزاری هست من وقتی دارم راجع به خواسته هام مینویسم احساس میکنم که همین الان دارمشون یکدفعه از حس خوبش لبخند روی لبام میشینه و همون موقع میگم خداجونم سپاس که منو به آرزوهام رسوندی مثلا همین دیشب داشتم راجع به ایده آلهام در روابط عاطفیم با خانواده دوستان همسرو…… مینوشتم یکدفعه یک احساس شعفی بهم دست داد که نگو

    ?فکر کردن به کارهایی که از پسش براومدم مثل نمره بالا گرفتن توی درسهام یا قشنگ صحبت کردن توی یک جلسه کاری

    ? خوشحال شدن از شادی و خوشبختی دیگران و تایید کردن اونها

    مثلا وقتی همکارامو میبینم که خوشبختن و روابط زناشویی خوبی دارن تاییدشون میکنم و تو دلم بهشون آفرین میگم و یک نشانه خوب در نظر میگیرم که پس آدم های خوشبخت زیادن و اینکه من دارم میبینمشون یعنی من هم در فرکانس اونها هستم

    وقتی تو خیابون سینما هر جایی ٢ تا پسر دخترو میبینم که بهم عشق میدن و شادن ناخودآگاه لبخند میزنم و تودلم میگم الهی خوشبخت بشن

    مثلا اخیرا فهمیدم که اولین خواستگارم که خیلس دوستش داشتم ولی بخاطر یک سری مساءل ردش کرده بودم بعد ١٣ سال ازون جریان چه شرایط عالی کسب کرده که به ایده آلم نزدیکه و یک ماهه که عقد کرده یکدفعه تو دلم گفتم من باید جای همسرش باشم و انرژیم داشت پایین میومد که بلافاصله براش آرزوی خوشبختی کردم و گفتم که حتما خداوند برای من شرایط بهتری در نظر گرفته و حتما این نشانه ای از سوی خداست که حواسمو جمع کنم و درسشو بگیرم

    دوستان کلا به محض اینکه حسم بهم میگه حالت داره بد میشه کاری میکنم که حالم خوب بشه مثل خوردن چای با شکلات تلخ مثل موزیک گوش دادن با صدای بلند و ورزش کردن توی خونه با الپتیکال یا ظرف شستن در حالیکه دارم فایل استاد رو گوش میدم یا جعبه آرزوهامو که شامل چند تا عکس هست که ازتو مجله ها بریدم باز میکنم و نگاه میکنم و از حس داشتن اونها خوشحال میشم یا مرتب کردن خونه

    زندگی کردن یعنی همین چیزهای کوچیک و لذت بردن از همین چیزهای ساده و به لطف خداوند و استاد عزیزم یاد گرفتم که با همین چیزهایی که دارم شاد باشم بودن در کنار عزیزانم سقف بالای سرم رختخواب گرم و نرمم و موبایلم که منو با خودش به دنیاهای جدید میبره

    شادی و سلامتی و ثروت و خوشبختی و عشق رو برای تک تکتون از خدای بزرگم خواستارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    پوریا ولی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2851 روز

    سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی.

    این متن رو مادرم نوشته و از من خواست که حتما زیر این فایل استاد بگذارم:

    من یک مادر 50 ساله خانه دار هستم. که حدود 4ماهه با استاد عزیزمون آشنا شدم. و از فایل های رایگان جناب استاد استفاده میکنم. از زمانی که با ایشان و قوانین جهان هستی آشنا شدم فقط خودم میدانم کجا بودم در زندگی و الان کجام ! برای همین از شما و زندگی بسیار سپاسگذارم.

    وقتی فهمیدم که چه ذهن نیرومندی داریم که با استفاده ازون میتونیم زندگی خودمون رو اونطور که دوست داریم بسازیم. سنگ هامو با خودم و ذهنم یکبار برای همیشه واکندم تا بتونم بر اون تسلط داشته باشم و اجازه ندهم هرچیزی وارد اون بشه و کل زندگیمو دست خوش خودش قرار بده.

    1_کل باورهای غلطی که از زمان تولدمون تا به امروز به ذهن ما به طریقی خورانده شده بود رو بیرون کشیدم الان دیگه ذهنم ترسو نیست و با یک عالمه باورهای غلط و این خیلی به من کمک کرد تا هرلحظه ذهنم جایی نپره و هرچیزیو درخودش راه نده.

    2_موضع خودم و خدا رو در زندگی مشخص کردم. خدا رو دوباره برای خودم تعریف کردم. اون چیه؟ کیه؟ چه صفاتی داره؟ هروقت در زندگی پای خدا به وسط کشیده میشد بخاطر آموزه های اشتباه روی کل تصمیم گیری ها و افکار من اثر میگذاشت. اسم خدا رو برای خودم ( زندگی و عشق ) ترجمه کردم. همین کار ساده نمیدونید جلوی ورود چه افکاری به ذهن منو متوقف کرد.

    3_با اینکه خیلی سعی میکردم هرچیزی وارد ذهنم نشه یا هرچیزیو درباره هرکس نبینه و یا نشنوه ولی خیلی سخت بود مثلا: اگر کسی داشت از یکنفر صحبت میکرد (به نوعی غیبت) همینکه وارد ذهنم میشد ، ذهنم مشغول حلاجی کردن میشد و شاید ساعت ها منو با خودش میبرد… یک جمله تاکیدی خوب از خانم اسکاولشین یادگرفتم که برای همه کس و همه جا به درد میخوره “بادا عشق الهی در همگان زنده و متجلی شود” وقتی میبینم کسی داره کار اشتباهی میکنه ، یا غیبت میکنه و یا هرچیز دیگه ای ، که من با دیدن و شنیدن آن ، ورودی های ذهنم از دستم خارج میشه این جمله رو زیرلب تکرار میکنم و همون لحظه ذهنم کلا فراموش میکنه چی دیده و شنیده ! یا حتی اگر صحنه دلخراشی میدیدم ، کسی پا نداره یا روی ویلچره یا گدایی در گوشه ای گدایی میکنه… قبل ازینکه ذهنم مجال ترحم ، ملامت ، یا شکایت کردن پیداکنه این جمله رو تکرار میکنم.

    4_از همون اول صبح که بیدارمیشم خودم رو در یک رویای شیرین میبینم. یکجورایی زندگی واقعی خودم و همه مسائلش رو فراموش کردم. هنگام ظرف شستن یا غذا پختن با خودم بلند بلند صحبت میکنم. من طول روز برای هرقسمتی از زندگیم یک داستان جالب درست میکنم با صدای بلند و با تمام احساس برای خودم تعریف میکنم و میبینم که ذهنم همچون بچه ای حرف گوش کن در گوشه ای آرام و ساکت نشسته و داره به حرفها و قصه های من گوش میده. به قول استاد عزیزمون؛ صحبت کردن یک حربه ی قوی ایه که ذهن رو در تسخیر خودش درمیاره و اجازه نمیده هر باور و سخنی وارد ذهن بشه.

    5_هر روز 1ساعت به پیاده روی میروم و در تمام این مدت به شکرگذاری سپاسگذاری و قدردانی از زندگی هستم(خدا). این برنامه هرروز من شده و میبینیم که دیگه زمانی نمیمونه که ذهن بخواد منو به طرفی بکشونه.

    6_وقتی رفت و آمدها و معاشرت هامونو با مردم اطرافمون چک میکنیم (کجا بریم ، با کی بریم) خیلی به ما کمک میکنه و کارمونو راحت تر . در حقیقت باید جا و مکان ذهن رو یکجورایی امن تر کرد.

    7_خواندن کتابهای بزرگانی مثل راندابرن و اسکاولشین که با قدرت ذهن و نیروی عشق کاملا آشنا بودند، شنیدن موسیقی های شادو خوب، دیدن فیلمهای کمدی و هرچیز شادی که تورو به دنیایی پر از شادی و امید ببره…

    درکل نتیجه میگیریم، وقتی قراره چیزهایی که میگیم و میشنویم یا میبینیم و قضاوتهای ما درباره آنها و عکس العمل ما نسبت به اون چیزها قراره کل زندگی مارو بسازه با خودت فکرمیکنی آیا ارزشش رو داره که اجازه بدی هرچیزی وارد ذهنت بشه.؟

    پس باید ورودی ذهن رو با صحبت کردن با خود، رویاپردازی، گفتن جملات تاکیدی خوب و مثبت، داشتن باورهای درست و عشق ورزیدن به زندگی و همه انسان ها… درتسخیر خودمون دربیاوریم.

    با سپاس فراوان از خدای خوبم و شما استاد عزیز ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    عبدالرحیم مؤید گفته:
    مدت عضویت: 2951 روز

    با سلام به استاد عزیز و دوستان هم مداری عزیزم

    به قول استاد باور همه چیز هست

    و میزان نتیجه ای که وارد زندگی مان میشود به اندازه میزان باورهایی هست که میسازیم و

    مدت زمانی که صرف ساختنشان میکنیم،به اندازه تعهدی است که نسبت به اجرای آموزش هایمان داریم و قرار دادن خود در محیطی دور از ورودی های نامناسب است

    و باید یاد بگیریم که چه دیدگاه ها و مسائلی را نادیده بگیریم و به چه مسائلی توجه کنیم.از آنجاییکه جهان به فرکانس های ما پاسخ میدهد تنها کاری که باید برای ورود خواسته هایمان به زندگی مان انجام دهیم ارسال فرکانس خواسته هایتمان و تنها راه ارسال فرکانس خواسته ها ، توجه به خواسته های مان هست و نشانه توجه به خواسته ها احساس خوب هست و همیشه باید از خود سوال کنیم که چطور میتونیم یک باور قدرتمند کننده تر بسازیم و همیشه در حال صحبت کردن در مورد خواسته هایمان باشیم چه با خودمون چه با دیگران،وبه این باور برسیم که چیزی غیر از فرکانس های ما اتفاقات را رقم نمی زند ودر هر لحظه مواظب افکار و نجواهای ذهنی مان باشیم تا اتفاقات را خودمان رقم بزنیم و بپذیریم که تنها قانون جهان اینست که خداوند یک انرژی است که به آنچه باور میکنیم و در ذهنمان میسازیم شکل میدهد و برای کنترل ورودی های نامناسب باید رسانه های مجازی و تلویزیون و دوستانی که دارای باورهای اشتباه هستند حذف بشوند و اگاهانه ورودی های ذهنمان را کنترل کنیم و بقول ملاصدرا:

    بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا

    و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف

    و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک

    و همچنین میتونیم مثل فردی که روزه میگیرد آگاهانه کنترل ورودی های خود را در دست بگیریم تا به محض اینکه افکاری نامناسب به سراغ مان آمد مطمئن باشیم که این فکر چه عواقب بدی برایمان دارد و با تغییر زاویه دید به احساس خوب برسیم و به نظر خودم بهترین راه استفاده از فایل های استاد هست که تمام قوانین کیهانی و بدون تغییر جهان را داراست و به ما در هر شرایطی احساس ارامش میدهد و تکرار فایل ها بصورت روزمره موجب باورسازی صحیح میشود و اجازه نمیدهد که ورودی دیگری داشته باشیم و تمام تمرکزمان متوجه قوانین کیهانی و ارامش بخش هست

    آرزوی پیروزی و بهروزی برای همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    خالقیار گفته:
    مدت عضویت: 3071 روز

    ﺳﻼﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﻮﻓﻖ اﺳﺘﺎﺩ ﺑﺰﺭﮒ و ﻫﻢ ﻓﺮاﻛﺎﻧﺴﻬﺎﻱ ﻣﻮﻓﻖ ﻣﺎ.

    ﻣﻦ اﺯ ﺭﻭﺯ اﻭﻝ ﻛﻪ اﺷﻨﺎ ﺷﺪﻡ اﻭﻻ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻣﻦ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻥ و ﻓﻴﺴﺒﻮﻙ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﺪاﻱ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﻡ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪﻡ ﻛﻪ ﺗﻮﻗﻒ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﺳﺎﻧﻪ و ﺳﺎﻳﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﻳﻜﻲ اﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻛﻨﺘﺮﻭﻝ ﻛﺮﺩﻥ ﻭﺭﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﺫﻫﻨﻲ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ و ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺎﻣﻨﺖ ﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎ ﻋﺰﻳﺰاﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ و ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭاﻩ ﺑﺮاﻱ ﻛﻨﺘﺮﻭﻝ ﻭﺭﻭﺩﻱ ﻫﺎﻱ ﺫﻫﻨﻲ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ و ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺁﻧﻜﻪ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎ اﻓﺮاﺩ ﻣﻨﻔﻲ و ﮔﭙﻬﺎﻱ ﻣﻨﻔﻲ ﻣﻮاﺟﻪ ﻣﻴﺸﻢ ﺑﻪ ﺗﻐﻴﺮ ﻛﻼﻡ ﻛﻼﻡ اﻓﺮاﺩ ﻣﻨﻔﻲ ﺑﺎﻑ ﺭا ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻴﻜﻨﻢ اﮔﺮ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﻳﺎ ﭼﺴﭙﻴﺪﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻣﻴﮕﻢ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻓﺮﺩ ﻣﺸﻜﻞ ﺩاﺭﻩ ﻳﺎ ﻋﺼﺎﺑﺶ ﻛﺎﺭ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ ﺑﺰاﺭ ﺑﮕﻮﻳﻪ ﻭﻟﻲ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺴﻴﺎﺭ اﺭﺯﺷﻤﻨﺪ , ﺩﻭﺳﺘﺪاﺷﺘﻨﻲ و ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻫﺴﺘﻲ ﻧﮕﺰاﺭ ﺑﺎ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﻱ ﻣﻨﻔﻲ ﺧﻮﺩ ﺗﻮ ﺭا ﺧﺮاﺏ ﻛﻨﻪ. و ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺟﻤﻼﺕ ﺗﺎﻛﻴﺪﻱ ﺧﻮﺩ ﺭا ﭼﺎﺭﭺ ﻣﻴﻜﻨﻢ .. و ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺵ اﻳﻨﻜﻪ اﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﻋﺎﻟﻲ ﺑﺎ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫﺎﻱ ﻓﻮﻕ اﻟﻌﺎﺩﻩ ﻣﺜﺒﺖ و اﻧﺮﮊﻱ ﺑﺨﺶ ﺩﺭ ﺭاﻩ ﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﺸﺎاﻟﻠﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺷﻤﺎ ﻋﻀﻮ ﺳﺎﻳﺖ ﺭا ﺑﻴﺨﺒﺮ ﻧﻪ ﺧﻮاﻫﻢ ﻣﺎﻧﺪ.

    ﺷﺎﺩ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ و ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    خلیل زارع گفته:
    مدت عضویت: 3909 روز

    با سلام خدمت استاد و تمامی دوستان

    استاد عزیز

    بنظر من یکی از دلایل بزرگی ک اییینهمه بچه ها خوب ب سؤالات جواب میدن و اییینهمه فوق العاده قوانین رو درک کردن..اینه ک معلم و استاد فوق العاده ای همچون شما رو داریم

    معلمی ک قوانین کیهانی رو با ساده ترین روشها و با مثالهایی عالی بیان میکنه و همچنین تجربیات زندگیه خودش رو تلفیق توضیحات میکنه.

    اگر ما عالی و فوق العاده جواب میدیم چون شما عالی تر و فوق العاده تر از هر کس دیگه تونسته ای ک ب ما آموزش دهی.

    و یاد ی جمله ای میوفتم ک نمیدونم از کدوم پیامبر یا امام هستش ک میگه من تعلمت منه حرفا صرت له عبدا

    از هر کسی حتی 1حرف آموختی ..بنده او شده ای

    و این است منزلت معلم و استاد بودن

    استاد ممنونتیم

    خدایا شکرت?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    Mehdi Zare گفته:
    مدت عضویت: 3890 روز

    ای خدای من بی‌نهایت ازت سپاسگزارم از این که به این راحتی درخواستم رو اجابت کردی و سوالم رو پاسخ دادی

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانواده محترم عباس ?

    همین چند روز پیش سوال پرسیدم که چطور می تونم احساسم را سریع تر و بهتر خوب کنم و هماهنگی رو بهتر ایجاد کنم بین ذهن و روحم و بعد از اون جواب ها از راه رسیدند و بسیار متحیر شدم الان که میبینم استاد اصلا یک مسابقه درباره ی این موضوع درست کرده. واقعا از خداوند سپاس گزارم که خواسته هامو جواب داد من الان که اومدم تجربیاتم رو به اشتراک بگذارم فهمیدم که این رو من درخواست کرده بودم.

    اولش یکی از جواب ها رو مربی رانندگی به من داد که گفت چهار تا شمع بزار اطرافت خیلی سریع میتونی به احساس خوب برسی میگفت که شمع چیزهای منفی رو از بین میبرد و سریع میتونی به احساس خوب برسی … و الان هم که 1110 تا تجربه ی واقعی و کمک کننده دیگه!

    خدایا هزاران مرتبه شکرت

    من از زمانی که با قانون آشنا شدم ارتباطم رو با همه ی دوستانم قطع کردم، ( راستش هم قطع کردم هم خودشون رفتن از زندگیم ) حتی با پدر مادرم هم زیاد دوست ندارم جایی برم یا باهاشون صحبت کنم و واقعا هم صحبت کم میکنم

    تلویزیون و اخبار و فیلم رو هم همشو تعطیل کردم.

    کلا وقتی خدا رو بهتر شناختم و قانون رو درک کردم احساسم خیلی بهتر شده، یادم میاد همون اوایل آشنایی من با استاد بود که همه‌ی آهنگ های غم انگیز( اصولا این دسته از آهنگ ها باور وابستگی، خیانت میدن یا طرف داره از دست یه نفر یا چیزی شکایت میکنه و… ) رو پاک کردم از روی گوشیم.

    دوره عزت نفس هم واقعا به من کمک کرد به خصوص فایل 3 که من احساس گناه رو از خودم پاک کردم و خدا رو بهتر شناختم واقعا حس بی‌نظیری داشتم بعد از اون کلا نماز خوندن رو گذاشتم کنار چون نه احساس خوبی بهم میداد نه ایمانم رو بیشتر کرده بود و نه میکرد نه مجبور بودم برای اون خدای خشمگین و از روی اجبار نماز بخونم. به این موضوع پی بردم که هر چه بیشتر خدا رو بشناسم و باورش کنم احساس بهتری دارم. و تمامی احساس های بد از جدایی و نشناختن خدا هست. فایل هفت دوره هدف گذاری هم واقعا تاثیر زیادی داشت برای شناخت خداوند و شناخت الهامات و بعدش کتاب هایی رو در این زمینه خوندم که خیلی من رو بیشتر به خداوند نزدیک تر میکرد و خیلی تاثیر گذار بود هر روز احساسم بهتر میشد.

    من توجه کردم زمانی که مدیتیشن های منظمی دارم خیلی بهتر میتونم احساس خوب را درخودم ایجاد کنم

    زمان هایی که بدنم سر حال هست و خسته نیست بهتر میتونم احساس های خوب را در خودم ایجاد کنم و به نکات مثبت توجه کنم.

    یکی دیگه از چیز هایی که خیلی به من کمک کرده برای کنترل ورودی ها و داشتن احساس خوب این هست که توی شبکه های اجتماعی کاری کردم که وقتی میرم باورهام فقط تقویت میشن کانال ها و پیج هایی که زیبایی ها و ثروت ها، و احساس خوب به آدم میدن رو دنبال میکنم و تمامی دوستان و آشنا ها و هرکس که احساس بد به من میداد رو فارغ از این که چه قدر به من نزدیک هستن دنبال نمیکنم و بهشون هم پیام نمیدم. این خیلی کمک کرده که استفاده از شبکه های اجتماعی هم به عنوان تقویت کننده باور، ایمان و داشتن احساس خوب تبدیل کرده ام مثل نظراتی که توی استاد توی کانال میگذارن همه رو میخونم و کلی به من انگیزه میدهد و الهام بخش من هست.

    شکرگزاری روزانه در اول صبح خیلی کمک کننده هست بلافاصله بعد از بیداری غیر از این که در طول روز هم زیاد شکرگزاری کنیم

    همچنین چیزی که جدیدا پی بردم دوش آب گرم گرفتن هم خیلی کمک میکنه احساس خوب داشته باشم

    ورزش منظم هم خیلی کمک کننده هست به نظرم برای احساس خوب داشتن.

    خوندن کتاب های الهام بخش و همچنین گوش کردن به فایل های صوتی و تصویری از استاد یا هر فایلی که الهام بخش هست و احساس خوب میدهد به نظر من خیلی تاثیر گذار هست حتی شده روزی ربع ساعت.

    این ها چیزهایی هست که به من کمک کرده امیدوارم که تجربیات من براتون مفید باشه.

    ممنون ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 2786 روز

    سلام خدمت خانواده عباس منش

    خدا را به خاطر وجود این همه آگاهی سپاس گزارم

    کامنت آقای همتی بسیار انگیزاننده و دقیق و فوق العاده بود ، حتما مطالعه کنید

    https://elmeservat.com/fa/when-do-i-achieve-to-my-desire/comment-page-35/#comment-267083

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    اعظم بیک زاده گفته:
    مدت عضویت: 2791 روز

    سلام خدمت استاد بزگوار و اعصای خوب خانواده عباس منش.

    من مدتی هست که عصو کانال بودم و فایلاش استفاده کردم ولی جدیدا عضو سایت شدم. مطالبش خیلی برام جالب جدید و تکان دهنده بود.

    اما در مورد کنترل ورودی های ذهن

    1٫ اولین کاری که می کنم اینه صبح به خودم میگم اگه امروز اخرین روز زندگیم باشه. باید از تک لحظه هام نهایت لذت رو ببرم. حتی از صبحونه خوردن. و اینکه ازونا نهایت استفاده رو بکنم.این قصیه برام مثل اهرم رنج و لذته و بیشتر کمکم می کنه که تمرکزم رو اتفاقات مثبت باشه. و خدا رو به خاطر همه داشته هام شکرگزاری می کنم.

    2٫ صبا تصور می کنم که روزم اون جوری که دوس دارم برام اتفاق بیوفته.

    3٫ تلویزیون نگا نمی کنم. از کانال تلگرامی مربوط به اخبار لفت دادم.

    4٫ روزه فکری گرفتم که اجازه ندم افکارم منفی بشه و اگرم شد سریع برگردم. که طی این مدت زمان برگشتم واقعا کم شده.

    5٫ سعی می کنم تو زمان حال زندگی کنم. و از تمام لحظاتم استفاده کنم. از کار کردنم لذت ببرم. برای اتفاقات کوچیک و خوب زندگی شاد باشم. و هر روز در برنامه هام یه کاری که واقعا برام لذت بخشه. رو بگنجونم.

    6٫ شبا قبل خواب اتفاقات خوب زندگی و موفقیاتامو رو مرور می کنم. و به خاطر اونا به خودم میگم من بهت افتخار می کنم. این باعث میشه فردا صبح با انرژی بسیار بالا از خواب بیدار بشم.

    7٫ هر صبح جلوی اینه به خودم میگم تو بهترینی. تو معجزه خداوند هستی و مطمینم که امروز به بهترین شکل ممکن عمل خواهی کرد.

    8٫ خاسته هامو نوشتم و چسبوندم رو دیوار که هر روز و هر لحظه ببینم. و عکساشون هم کنارشون چسبوندم.

    9٫ هر شب برنامه هامو بررسی می کنم که چقدر بهشون رسیدم. برا اونایی که رسیدم تیک میخورن و سعی می کنم گهگاهی برا خودم جایزه بگیرم.و خودم رو تشویق می کنم. برا اونایی که هم نرسیدم سعی می کنم دوباره و دوباره تلاش کنم که در نهایت بهشون برسم.

    10٫ برا تغییر باورها یا تجسم خاسته ها سعی می کنم قبل خواب در حالت مدیتیشن خاسته هامو تجسم کنم و به اون حس و حال خوب در اون وصعیت برسم. اینجوری بهتر نتیجه میگیرم.

    و در کل تمرکزم رو اتفافات مثبت اطرافم هست. سعی می کنم رو اتفاقات بد. رفتار ها و برخورد های بد تمرکز نکنم و زود بگذرم.

    با ارزوی بهترینها و زندگی سرشار از عشق و خوبی و ثروت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: