این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-23 10:37:532024-02-28 11:44:40پس کِی به خواسته ام می رسم؟!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سپاس خدای بخشنده و مهربان را ، بابت این استاد عزیز و این فضای دوست داشتنی و همه شما دوستان گرامی???????????
سوال مسابقه : با توجه به این که می دانیم کنترل ورودی های ذهنمان تاثیر زیادی در خلق تجربیات زندگیمان دارند ، تجربه شما در مورد کنترل ورودی هایتان و تمرکز کردن بر روی زیبایی ها و خوبی ها را بیان کنید .
دوستان گرامی به نظر من اگر ما بتوانیم قوانین حاکم بر جهان هستی (همان قوانینی که استاد در دوره های مختلف توضیح دادند) را درست ، درک کنیم تاکید می کنم اگر ان ها را درست درک کنیم بهتر می توانیم بر روی نکات زیبا و مثبت و در کل چیزهایی که به ما احساس خوبی می دهد توجه کنیم و کانون توجه خودمان را کنترل کنیم .
به طور مثال :
1٫ اگر من بدانم که یکی از قوانین حاکم بر جهان هستی قانون تنوع و تضاد است و بدانم که اساس زندگی ما در این جهان آزادی است و دلیل این قانون را هم درست درک کنم:
مثلا بدانیم که این تنوع و تضاد باعث عدم سکون و فاسد شدن جهان می شود چون باعث گسترش جهان می شود.
این تنوع و تضاد باید رخ دهد تا خواسته های من مشخص شود و بهتر بتوانم به جهان اعلام کنم که چه چیزی می خواهم.
این تنوع و تضاد باید باشد که افرادی که می خواهند به سمت بدی یا همان شرایط ناخواسته بروند اختیار داشته باشند ، چون اگر همه چیز خوب بود دیگر اختیار انسان معنی پیدا نمی کرد و میزان ایمان افراد مشخص نمی شد چون همه ناچار به یک سمت می رفتند . ولی وقتی خواسته و ناخواسته وجود داشته باشد اختیار معنی پیدا می کند و مشخص می شود که افرد چه خواسته ایی دارند .
در این صورت است که :
بهتر می توانم شرایط مختلف و به ظاهر بد ( مثل رفتار های به ظاهر بد مثل فقر ، بیماری و …..) را بپذیرم و نسبت به ان واکنشی عمل نکنم و در صلح باشم و در ادامه فقط روی نکات مثبت و و زیبا و چیزهایی که به من احساس خوبی می دهد تمرکز کنم.
2٫ اگر من بدانم که هدف من از ورود به این جهان لذت است بهتر می توانم روی چیزهای زیبا و نکات مثبت و چیزهایی که به من احساس خوبی می دهد توجه کنم.
3٫ اگر من بدانم که این جهان از انرژی تشکیل شده است و این انرژی بی شکل است و این انرژی فقط وفقط به واسطه کانون توجه و باورهای ما است که شکل می گیرد و هیچ چیز دیگری کوچکترین تاثیری در زندگی من ندارد بهتر می توانم خودم را مقید کنم که فقط به نکات مثبت و زیبا توجه کنم و در کل کانون توجه ام را کنترل کنم.
4٫ اگر ما قانون فراوانی را درک کنیم یعنی بدانینم که نکات مثبت و زیبا در هر جنبه از زندگی ما همیشه در اکثریت است همانطور که خداوند در قران می فرماید اگر تمام درختان قلم شوند و تمان اقیانوس ها مرکب شوند نمی توانید نعمت های من به شما را بشمارید. بهتر می توانیم نکات مثبت و زیبا را در جنبه های مختلف زندگیمان جست وجو کنیم.
دوستان این نظر من بود که اگر ما هر روز این قوانین را به خودمان یاداوری کنیم وبا مرور ان و یاداوری ان نسبت به خود ان را بهتر و بهتر درک کنیم و به جایی برسیم که با این قوانین در صلح باشیم در ادامه بهتر می توانیم کانون توجه خودمان را کنترل کنیم و بیشتر به زیبایی ها و نکات مثبت توجه کنیم .
با سپاس از همه شما دوستان و استاد عزیز که نظر من را مطالعه کردین.????????
سلام به هم خانواده های عزیز و میشه گفت هم خونه های عزیز جایی که بیشتر مواقعه از دنیای بیرون و حتی از داخل خانه خودمون از شر افکار منفی بهش پناه میاریم و از یسری چیزا کنده میشیم ومیایم پیش اعضای خانواده جدید و مثبتمون, خانواده ای که شاید نشناسیم همو ولی از یسری نزدیکان به ما نزدیکترند و این خودش یکی از بهترین نوع کنترل ورودیه ذهنه
مطالبم رو با مقدمه بالا شروع میکنم
راستش دوستان اول از همه و قبل از اینکه بخوام به راه ها وتجارب کنترل ورودی بپردازم میخواستم به نکته رو بگم از همون اول که داشتم صحبتهای استااد رو گوش میدادم به ذهنم رسید و بعدا دیدم استاد در دقیقه 6 بهش اشاره کرد
و من میخوام یه خرده ریزتر بهش بپردازم و اونم اهمیت داشتن اهداف و خواسته های کوچکتر در مسیر رسیدن به خواسته های بزرگ تره. چرا که خیلی خیلی اهمیت داره در رسیدن به خواسته های بزرگتر و خودم از رعایت نکردنش یه جورایی ضربه خوردم
داشتن اهداف و خواسته های کوچک
بهتره اینطور شروع کنم و با تجربه ای که داشتم بهتون بگم این اهمیت و داستان رو
من وقتی با استاد و سایتشون آشنا شدم بعد از کلی نتیجه ریز و درشت یه جورایی شروع کردم به گذاشتن اهداف بزرگ و کاری که کردم تمرکز گذاستم برای رسیدن به اون و کاری که نکردم این بود که اهداف کوچکتر که منو در مسیر نگهداره و بهم نشونه بده که در مسیر درستم هستم برای خودم تعیین نکردم حالا شاید هم توقعه ام یه دفعه خیلی بالا رفت و یا به کمتر از اون قانع نمیشدم و میگفتم اول اون و خیلی چیزای دیگه و بعد چه اتفاق افتاد؟؟؟
اتفاقی که افتاد خواسته من بزرگتر بود یه جورایی و حتما هم زمان بر و از اونجایی تا یه چیزی برات خیلی بزرگ باشه و تو تجسم رسیدن بهش برات خیلی هیحان انگیزه و و خوشحال کننده باشه یعنی هنوز با فرکانسش فاصله داری و این فاصله هم باید با حس خوب که در ادامه میگم پر بشه و همینطور قویتر شدن باور و ایمانت
و در کل زمان میبرد رسیدن بهش و من هم تو این مسیر ک این بین بود هدف و خواسته های کوچکتر تعیین نکرده بودم. چیزی نبود که بهش برسم و با رسیدن بهش اونو و باور های که باعث شد بهش برسم رو تایبد کنم و در نتیجه هی روز به روز که میگذشت سرد تر میشدم و هی به اون هدف بزرگه نمیرسیدم و چیزی هم نبود که بهم نشون بده که به خواسته بزرگترم نزدیکتر شدم یا نه و از همه مهمتر آیا تو مسیر درست هستم یا نه و آخرش به اون هدف نمیرسی و روز به روز اعتماد به نفست پایین میاد و حتی با اینکه قبلا از این قانون نتبجه گرفتی به قانون شک میکنی و باورت رو بهش از دست میدی و دیگه به هیچ چیزی عمل نمیکنی چون انگیزه هم نداری نه دیگه ورودی کنترل میکنی .نه به قوانین فکر میکنی و نه از تمرینات ووووو
و اتفاقی که برای من افتاد این بود که یه مدت از مسیر خارج شدم و. خیلی بد بود. همیشه میگم. مهم نیست که چقدر و چطور کار میکنی .مهم اینه که همیشه و مداوم و پبوسته تو مسیر باشی. رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود… رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
ِ. و منظورم من از این شعر پیوسته بودنشه و مداوم بودنه چرا که با این قوانین و انجام صحیحش سرعتش هم خوبه و مسیر زیباست و لگاریتمی میشه سرعتت
امیدوارم تا اینجا تونسته باشم خوب اهمیت داشتن اهداف کوچک و کوتاه مدت رو رسونده باشم چرا که خیلی خیلی مهمه و وقتی تو مسیر نباشی دیگه کاری نمیکنی که باعث شه به اهدفت فکر کنی و حتی برسی و دیگه کنترل ورودی اینجا اهمیتی پیدا نمیکنه.
بریم سراغ روش های کنترل ورودی
دوستان باز من اینجا یه چیز رو یادآوری کنم همونطور که همه دوستان یاد آوری میکنن و همینطور استاد و اون اینه که
احساس خوب =اتفاقات خوب
و همه کار ها و تمرینات همه و همه برای اینه که این معادله همیشه برقرار باشه و باید همیشه و در هر لحظه سوال کنیم که چطور میتونیم و چکار کنم که این معادله برقرار باشه که همین کنترل ورودی یکی از این هاست و در ادامه میگم که باید چه کرد
اما….
اما همونطور که استاد گفت. چیزهایی که باید کنترل کنیم
دیدن ?
شنیدن?
حرف زدن
تجسم
مرور خاطرات
و چیزهای دیگه
که من سعی میکنم موارد بالا رو تو مثال ها بیارم
اما ورودی ذهن رو چه جاهایی باید کنترل کرد؟؟ از نظر من چیزی که فعلا یادم میاد
1- افراد
2-محیط
افراد
اول از همه آدم وقتی که خودش شروع میکنه به تغییر و مدارش عوض میشه افراد هم تا حد زیادی کنترل میشن اما در مواردی که پیش میاده و کار های که خودمون باید انجام بدیم
همونطور که هممون میدونیم باید یسریا رو. آگاهانه حذف کنیم و فک نکنم نیاز به توضیح باشه
تا میتونیم دوستی همامون رو هم بر پایه همین امر بچینیم
مثال ها زیاده
اما راهکارهایی که باید در مواقعه پیش آماده با اافراد منفی اتجام بدهیم برای کنترل وروردی پس بذارید با یه مثال که همین دیشب برام پیش اومد براتون بگم
منم مثه شما با تغییر فرکانسام افراد دورم تغییر ویسریا خود به خود حذف شدن . اما یسریا به دلایلی حذف نمیشن و بعضا هم خودشون اصرار دارن که باشن??? اما انصافا کم رنگتر از قبل میشن
من یه دوست یا بهتر بگم فامیل نزدیک دارم که قبل از تغییر مدار خیلی با هم بودیم . البته دوست اینطوری زیاد داشتم که حذف شدن اما این دوستم بخاطر نزدیگی زیاد فامیلی حذف نمیشد و الان ماهی یا چند ماهی یه بار میبینمش و ایشون میان دیدن و همیشه هم گله داره از این موضوع که ما همیشه با هم بودیم چرا الان خبری ازت نیستو خیلی چیزای دیگه که جاش نیست همش رو بگم .
ایشون خیلی فرد منفی هستن. و کمکی هم از من بر نمیومد براش چون اون اول خیلی خواستم کمک کنم اما به دلایلی که خودتونم میدونید نشد
اما ترفند و کاری که من در حضور چند ساعته با این دوستم میکنم و از اونجایی خیلی تمرکزش رو ناخواسته هاشه کار من اینه که فقط باید کلامش رو کنترل کنم بخاطر همین خیلی زیاد از سوال های حافظه استفاده میکنم و جهت صحبتش رو عوض میکنم اما بیشتر موارد خیلی سمجه (ضربه فنی نمیشه??)و باز بر میگرده سر حرف های خودش
و من بعد از کلی تجربه و پیدا کردن قلقش این کار رو میکنم و همیشه هم سعی کردم. با روبرو شدن با دوستان منفی حتی به مدت کم میبینمشون این کار رو انجام بدم اونم اینه که از همون اول مسیر رو میبرم به سمت چیزهای مثبتی که در گذشته با هم داشتیم مرور خاطرات مثبت (مرور خاطرات ) چون اینجور افراد اگر همه با تلاش ما بخوان از چیزای مثبت حرف بزنن اونم خاطرات گذشته اس پس چه بهتر از همون اول بنا رو بر همین بذاریم و آگاهانه خودمون مسیر رو به سمت مثبت طوری که طرف هم بخواد و همینطور هم نفهمه که ما آگاهانه میخوایم اینکار رو بکنیم. انجام بدیم و ما کل اون مدت رو از خاطراتی صحبت میکنیم که بیشتر شادمون میکنه و شاید طرف مقابل حسرت بخوره اما ما تو اون مدت حواسمون به نکات مثبت بوده.. و اینو بگم که این هنر ماست که اینطور مواقعه ناگهانی چطور افراد رو هدایت کنیم به سمت چیزهای مثبت مشترک .خیلی موارد. و مثال دارم یکیشونم که دیشبم استفاده کردم این بود که اگه فلان تومن پول یا فلان شرایط و موقعیت رو داشتی چکار های میکردی (تجسم) و خودم براش تو موردم خودم فول اچ دی تجسم میکردم براشون و باز مبگم این هنر ماست بسته به شرایط و موقعیت و افراد مختلف چطور جهت دهی بدیم به موضوع اون موقعه
اما
یه وقتایی هم هست که ما نا خواسته شرایطی رو بوجود میاریم که افراد یه حرفایی میزنن که برای ورودی مااا مناسب نیست و باید ببینیم و بفهمیبم که پیش فلانی چه کاری و چه حرفی رو نباید بزنیم و انجام ندیم که اون شرایط پیش بیاد
حالا بیشتر این اتفاق پیش نزدیکان اتفاق میفته.مثه مثال های که استاد میزد و میگفت که از اهدافش با پدرشون صحبت میکرد و پدرشون هم شروع میکرد به تضعیف کردن روحیه شون اتفاقی که در موارد مختلف و افراد مختلف اتفاق میفته
و یه مورده دیگه مثه نپرسیدن اوضاع کاری
مثلا ینفر با اینکه میدونی حرفهای بعدیش چیه در این مورد(حرف های منفی)
خلاصه آگاهانه مسیر و سر صحبت رو باز نکردن با کسی که میدونینم تو اون مورد منفی میگه حالا افراد و شرایط فرق نمیکنه باز این به هنر و خلاقیت ما بر میگرده
در موارد بالاا باید اگه گیرر افتادیم خودمون کنترل کنیم
محیط
جایی که هستیم و شرایطی که پیش میاد تو اون محیط و دیگران بوجود میارن
محیط
وقتی در شرایطی هستیم که چیز منفی و نامناسب میبینیم و حالمون و احساسمون بد میشه در همان مکان سریع دنبال چیزهای مثبت بگردیم و توجه کنیم نمونه اش پیدا کردن مسیر با چیزهای مثبت مثه دیدن فضای سبز زیبا مسیر و اعراض بر دیدن افراد فقیر و خبلی چیزای ناراحت کننده و منفی و بیشتر از جاهایی مثبت رفت آمد کنیم (مثالی برای محیط)
اگر در محیطی هستیم که جوش بسیار منفی هست حتی الامکان اون محیط رو ترک کنیم حالا هر جا که میخواد باشه و ببینیم چه مکان هایی هیت که حالمون رو خوب میکنه بریم اونجا
و اگر هم نشد ترک کنیم .بگردیم دنبال نکات مثبت و بهتر که اینم باز به هنرمون برمیگرده و مطمئنن پیدا میکنیم.
و سعی کنیم محیط ها و جمع های که احساس میکنیم اونجا منفیه از همون اول نریم و از نیروی درونمون کمک بگیریم برای این موضوع. که برم یا نرم
چیزی که من خیلی ازش استفاده میکنم تو بیشتر کارهام و خیلی خوبه که بتونم تو همه کارها ازش استفاده کنم و میدونم که خیلیامونن
ازش استفاده کردیم و نتیجه اش رو هم گرفتیم
اما کارهای که میکنم و پیشنهاد میکنم بکنیم تو مواردی که گفتم مثه
دیدن
شنیدن
حرف زدن
مرور خاطرات و تجسم وووو
اول از پیشنهاد میکنم حتما اول از همه روز رو با تمرین شکر گذاری شروع کنیم حالا چه نوشتن و چه به زبان آوردن
و حتی الامکان در روز یکی از فایلهای استاد رو گوش بدیم
و خودآگاه جهت بدیم به روزمون حتی شده بیشتر
بعضی وقتا هم میشه که خسته میشم و حس میکنم نمیتونم گوش بدم به فایلهای استاد و یا شرایطش پیش نمیاد سعی میکنم کتابهایی که با آموزه های استاد هم جهته گوش بدم. مثه کتاب بخواهید تا به شما داده شود(گوش دادن به کتاب صوتی)
و خواندن کتاب بسته به موارد پیش آمده حالا یا انگیزشی یا آموزشی اما در مسیر خواسته ها باشد
بعضی وقتا هم شرایطی پیش میاد که هست موارد بالا رو نداریم???
سعی میکنم به آهنگی که حالم رو خوب میکنه گوش بدم
باز بسته به شرایط سعی میکنم یه فیلمی که دویت دارم و بهم انرژی میده رو ببینم(ابن کار رو وقتی میکنم که کارم تو اون روز بسته به شرایطی اونطور که میخواستم پیش نرفته و حس موارد بالا هم نیست و وقت زباد دارم و میدونم اگه برنامه نچینم براش برام میچینن???)
و گاهی که باز شرایط بالا نبود سعی میکنم در اینترنت گشت گذار هدفمند کنم دیدن فراوانی هااا دیدن جاهای دلخواه دیدن اهداف و خواسته ها و اجناس دلخواه دیدن و خواندن و دنبال کردن افراد موفق و دوستداشتنی و الگو هااا
در کل و بطور خلاصه خودم خوراک مبدم قبل از اینکه خوراک بدن به ذهنم
و چیزی که خیلی مهمه و همیشه و در هر لحظه از خودم میپرسم و چک میکنم اینه که الان احساسم چطوره و این سوال رو سعی میکنم چندبن بار در روز از خودم میپرسم و با تمرین میشه عادت و سعی میکنم درست انجام بدم
و همیشه که جواب اینه که احساس منفیه. میگم چکار کنم که این معادله برقرار باشه ؟
احساس خوب = اتفاقات خوب
و بسته به شرایط از موارد بالا استفاده میکنم و میتونیم خلاقیت هم بخرج بدیم و ترکیبی ایتفاده کنیم مثلا وقتی که حالم خوب نیست و فقط شرایط تجسم وجود داره و نه. کتابذهست نه فیلم و نه فایل
با یه آهنگ خوب حسم رو خوب میکنم و بعد شرایط تجسم بوجود اومد تجسم میکنم روزای خوب رو و خواسته ها رو
اما اتفاقاتی که بعد از انجام خود آگاه موارد بالا بصورت ناخودآگاه برام پیش اومد و پیش میاد درررابطه با ورودی هااا نتایجش رو که همه دیگه میدونن
? افراد مثبت که همدصحبتی با آنها به من کمک میکنه در بیشتر مواقعه به پستم میخوره
طوری که من ترم های آخر دانشگاه با استاد آشنا شدم ایتاد های که به پستم میخوردن افراد موفق و مخترع و سطح بالا به پستم میخوردن و من با آنها دوست میشدم در صورتی که تا قبلش سعیم بر این بود رابطه ام با استاد در حد دانشجو و استاد باشه همین
? آهنگ های که به پستم میخوره مثبت و شاد برخلاف گذشته
?دیدن برنامه های تلویزیونی وقتی که مجبورم و یا فیلم ها و برنامه هایی انتخاب میکنم نمونه اش وقتی شبکه خبر که بنظرم مخربترینه تو ورودی هااا وقتی به پستم میخورن دارن کار آفرین ااا با افراد و خبر های مثبت رو نشون میده
?و خیلی چیزای دیگه…
حرف و مثال زیاده تا اینجا هم زیاد شده متنم باقیش رو میسپارم به باقی اعضای خانواده??????
شاد . سلامت .ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیممممم???
امروز کلا تو سایت بودم و نظرات دوستان رو میخوندم،بعد از7ساعت که کارم تموم شد،رفتم دنبال دخترم که خونه خواهرم گذاشته بودمش،و تلویزیون روشن بود و من مجبور بودم اخبار ببینم و قسمت جذابش توسعه زمین های کشاورزی ایلام و ایجاد و توسعه کانالهای عظیم آبرسانی به این زمینها و قسمت بعدی توسعه اورژانس115بود که در این زمینه یه توضیحی هم بهشون دادم،بعدش دست دخترمو گرفتم که برم خونه،ماکارونیشون تازه پخته بود تو یه قابلمه کلی ماکارونی ریختن دادن بهمون و شیر محلی هم بهمون دادن،من فقط تو این تایم زمانی میگفتم خدایا شکرت.و تمام حرفاتون برام ملموسه و لذت بخش
ولی شما یه مطلبی گذاشتین از همه ی این نظرات سر تره.
چی میشه همه ی ما به صورت خود خوش بدون استفاده از قلم و کاغذ یا اصلا همین نظر که درست کردن فیلم بیوگراف خودمون بیام و آن چیزی که میبینیم رو به بقیه بگیم . اینطوری به نظرم قدرت مند تر میاد.
از همین حالا به دقیقا مثل شما من هر آنچه میبینم بازگو خواهم کرد
واقعا از خوندن کامنت زیبا و روان و پر از نکات عالی و آموزشی شما لذت بردم و کلی چیز یاد گرفتم و البته کاملا باشما موافقم برای روشهایی که در زمینه کنترل ورودی فرمودین ویک موردی هم که به من خیلی کمک میکنه و حالم رو سریع خوب میکنه این هست که در موقع برخورد با موارد منفی و یازمانی که احساس میکنم حالم اوکی نیست لبخند میزنم و خیلی زود انرژیم بالا میره و حالم خوب میشه .
وکار دیگه ای که میکنم شروع میکنم به حرف زدن با خداوند و شکر گزاری از صمیم قلبم برای داشته هاام و یا خواسته هام و از بودن خداوند در قلب خودم و همراهم احساس شعف و شکرگزاری عمیقی بهم دست میده و حالم عالی میشه و کلا اون نا خواسته رو فراموش میکنم.
بازم ممنون برای کامنت خیالی خوبتون
به امید موفقیت شما و همه ی عزیزان و استاد عزیزتر از جان
با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و کاربران خوب این سایت. من اینجا به طور خلاصه چند مورد از مسائلی که گاهی اوقات باعث رنجش خاطرم میشه رو مطرح میکنم و راههای پیشنهادی خودم برای تغییر تمرکز در چنین شرایطی رو خدمتتون عرض میکنم.
فقط ابتدا باید این نکته رو ذکر کنم که بهترین باوری که باید در این زمینه در ذهنمون ساخته بشه این هست که هیچ چیز و هیچ کس جز خود ما مسئول حال روحی و جسمی ما نیست و تنها ما هستیم که میتونیم ورودیهای ذهنمون رو کنترل کنیم تا خروجی دلخواهمون رو داشته باشیم.
* موقعیت شماره (1): شما سعی کردید یک روز خوب رو با افکار مثبت شروع کنید اما وارد مترو یا تاکسی میشید و افراد کناری شما شروع میکنن به گله کردن از گرونی و هوای آلوده و نداری و بیکاری و بدبختی. همینطور ممکنه صدای اخباری که در ایستگاههای مترو از بلندگو پخش میشه و صدای فروشندههای مترو برای شما خوشایند نباشه.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (1): چند تا فایل صوتی یا تصویری موفقیت، به ویژه از سایت استاد عباسمنش، دانلود کنید و اونها رو روی گوشی خودتون بریزید و یک سره در طول مسیر به اونها گوش بدید. اینجوری صدای اطرافیان رو نمیشنوید و چشمتون هم در صورت تصویری بودن فایل روی یک کلیپ زیبا متمرکز هست تا اطرافیانتون. اینطوری فقط به فراوانی و زیبایی در جهان فکر میکنید. حتی میتونید دفترچهای بردارید و نکات خوب فایل رو یادداشت کنید تا تمرکزتون افزایش پیدا کنه. علاوه بر این، میتونید در طول مسیر کتاب مطالعه کنید و باز هم برای نشنیدن صدای اطرافتون، همزمان به آهنگهای خالی آرامشبخش گوش بدید. مطالعه یا گوش دادن به تفسیر قرآن هم یکی از بهترین روشها برای افزایش دانش و کسب آرامش هست.
———————————————————–
* موقعیت شماره (2): شما نسبت به هر فردی در اطرفتون که از سختیهای زندگیش شکایت و ناله میکنه یا مجبور به دستفروشی یا مسافرکشی شده حس ترحم پیدا میکنید و به خاطر اینکه کمکی از دستتون برنمیاد افسرده میشید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (2): شما باید این نکته رو به یاد بیارید که هر کسی در این زندگی مسئول زندگی خودش هست و هر جایی که هست در جایگاه درستش قرار داره چون که خودش با باورهای خودش اون شرایط رو برای خودش ایجاد کرده. باید به این فکر کنید که این تضادها و مشکلات به افراد کمک میکنه که بهتر تصمیمگیری کنن و در اهدافشون تجدید نظر کنن و زندگیشون رو در جهت مثبت تغییر بدن. بهترین راهی که شما میتونید از طریق اون به دیگران کمک کنید، الگو شدن هست. یه پارچ خالی هرگز نمیتونه هیچ لیوان دیگهای رو پر کنه پس شما باید اول خودتون به بهترین جایگاه ممکن برسید تا بتونید تاثیر مثبتی در زندگی سایر افراد بگذارید. علاوه بر این، به خودتون یادآوری کنید که هر کدوم از این افراد در هر لحظه که بخوان میتونن زندگیشون رو عوض کنن.
———————————————————–
* موقعیت شماره (3): در محل کار یا در یک جمع خانوادگی با افرادی برخورد میکنید که دارن در مورد نکات منفی زندگیهاشون صحبت میکنن و یک سره از دیگران بدگویی میکنن و زمین و زمان رو به خاطر ناکامیهای خودشون مقصر میدونن.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (3): در نهایت احترام، برای چند دقیقه جمع رو ترک کنید یا اگر امکان این کار وجود نداره با گفتن یه جمله مثبت، بحث رو عوض کنید.
———————————————————–
* موقعیت شماره (4): شما به یاد اشتباهات گذشته خودتون میفتید و فکر میکنید خداوند هرگز شما رو به خاطر گناهان کوچیک و بزرگتون نمیبخشه و به همین خاطر خودتون رو لایق هیچ چیز خوبی در زندگی نمیبینید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (4): به خودتون یادآوری کنید که خداوند همیشه در توبه رو باز گذاشته و حتی موسی (ع) رو با وجود ارتکاب قتل بعد از توبه به پیامبری رسوند. به این نکته توجه کنید که بدترین موارد در هرم احساسات، احساس افسردگی و احساس گناه هست و یک انسان افسرده با احساس گناه هیچ وقت نمیتونه احساس اعتماد به نفس و عزت نفس داشته باشه که ریشه تمام موفقیتها در زندگی هست. خودتون رو ببخشید و بدونید که گاهی اوقات عذاب وجدان ریشه در فرهنگ یک جامعه داره و ممکنه کاری که شما اون رو به خاطر باورهای رایج در جامعه اشتباه تلقی میکنید از منظر قرآن اصلا گناه نباشه. یادتون باشه در معادله زندگی، گذشته هیچ وقت با آینده برابر نیست و هر زمان که بخواین میتونین سکان زندگیتون رو بچرخونید و تغییر جهت بدید. شما بهترین بنده خدا و لایق بهترین چیزها هستید پس به نجواهای شیطانی در مورد نبود راهی برای برگشت گوش نکنید.
———————————————————–
* موقعیت شماره (5): شما احساس میکنید که به خاطر تصمیمات اشتباهتون، خواسته یا ناخواسته، موجب رنجش دیگران شدید و روی زندگی اونها تاثیر منفی گذاشتید و به همین خاطر احساس گناه میکنید و عذاب وجدان دارید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (5): باید به خودتون یادآور بشید که در قرآن چیزی به نام «حق الناس» به معنی مرسوم اون وجود نداره و هیچ انسانی نمیتونه باعث خوشبختی یا بدبختی فرد دیگهای بشه و این خود افراد هستن که زندگیشون رو خلق میکنن. شما با هر تصمیم اشتباه فقط به خودتون ظلم میکنید و نه هیچ کس دیگهای. این مورد در زمینه نگرانی از چشم زخم دیگران و ترس از خراب شدن زندگیتون به دست افراد دیگه هم صدق میکنه. باور داشته باشید که هیچ انسانی قادر به چشم زدن یا تخریب زندگی شما نیست مگر اینکه خودتون این موضوع رو باور کنید. تنها خدا مالک اصلی این جهانه.
———————————————————–
* موقعیت شماره (6): شما احساس میکنید تمام گرفتاریهای شما در زندگی به این علت هست که در این کشور متولد شدید. فکر میکنید هیچ کس قدر زحمات و تواناییها و استعداد شما رو نمیدونه و اگر توی کشور دیگهای به دنیا اومده بودید یا زندگی میکردید، وضعیت خیلی بهتری داشتید. حتی ممکنه فکر کنید اگر خانواده یا رشته تحصیلی متفاوتی داشتید، الان موفق شده بودید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (6): به خودتون یادآوری کنید که موفقیت هیچ ارتباطی با سن، شغل، کشور، جنسیت، خانواده، رشته تحصیلی، تحصیلات آکادمیک و غیره نداره. چهره میلیاردرهای ایرانی رو در ذهنتون بیارید که بعضیهاشون از میلیاردهای خارجی هم زندگی بهتری دارن. در عین حال، کارتنخوابهای آمریکا رو هم در ذهنتون مجسم کنید تا متوجه بشید که این فقط ذهن و زاویه دید افراده که میتونه اونها رو به سمت خوشبختی یا بدبختی سوق بده. همچنین این نکته مهم رو فراموش نکنید که اگر شما در ایران به جایگاه خوبی نرسید، هیچ وقت نمیتونید در هیچ کشور دیگهای به موفقیت دست پیدا کنید.
———————————————————–
* موقعیت شماره (7): خاطر شما از شنیدن اخبار مربوط به جنگ و درگیریها در جهان و سایر مسائل منفی مشابه مکدر میشه یا در برنامهها و سریالها و گفتگوها بیشتر شاهد باورهای اشتباهی هستید که روح شما رو آزار میده.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (7): بهترین راه این هست که تلویزیون و رادیو رو از خونه خارج کنید تا اصلا به تماشای چنین برنامههایی نشینید. اما اگر به خاطر سایر اعضای خانواده چنین چیزی امکانپذیر نیست، در زمان پخش چنین برنامههایی به یه قسمت دیگه خونه مثلا اتاق خودتون برید و با گذاشتن هدفون به برنامههای مثبت گوش کنید. شبکههای اجتماعی هم یکی از کانالهایی هست که ممکنه بدون خواست و کنترل ما، ورودیهای منفیای رو به ذهن ما وارد کنه. تا حد امکان از سرک کشیدن در زندگی دیگران و خوندن کامنتها در فضای مجازی دوری کنید و از این امکانات در جهت مثبت استفاده کنید.
———————————————————–
* موقعیت شماره (8): فرد موفقی رو میبینید که احساس میکنید لیاقت جایگاهی که درش هست رو نداره یا به ثروت و موفقیتش بهش حسادت میکنید یا نسبت به اون احساس تنفر پیدا میکنین.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (8): به خودتون یادآوری کنید که اگر نتونید موفقیت دیگران رو تو هر زمینهای تحسین کنید، هیچ وقت خودتون به موفقیت نمیرسید چون دارید این فرکانس رو به جهان هستی ارسال میکنید که شما از موفقیت خوشتون نمیاد. علاوه بر این، زیر لب تکرار کنید که ثروتمند شدن باشکوه هست.
———————————————————–
* موقعیت شماره (9): خطا یا اشتباهی از همکار، دوست، همسر، فرزند یا سایر اطرافیان شما سر میزنه و شما سریع عصبانی میشید و شروع به گله و شکایت میکنید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (9): سعی کنید در چنین مواقعی تمرکز خودتون رو از کاستیهای موجود در رفتار این افراد، به نکات خوب شخصیتی اونها تغییر بدید و به خاطر داشتن دوست، همکار یا فامیل به این خوبی از خداوند تشکر کنید. انتقاد از دیگران هرگز جواب نمیده چرا که هر کسی در زندگی فکر میکنه که داره بهترین کار رو با بهترین نیت انجام میده. دیگران رو قضاوت نکنیم و سعی کنیم به جای سعی در متقاعد کردن دیگران، اول خودمون به انسان بهتری تبدیل بشیم تا جهان رو به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.
———————————————————–
اینها هم چند نکته کلی هست که سعی میکنم همیشه به خاطر داشته باشم.
* همیشه باید به جای نداشتهها و ناخواستهها روی داشتهها و خواستهها تمرکز کرد. داشتن دفترچه شکرگزاری و دفترچه اهداف و آرزوها در این زمینه خیلی مفید و تاثیرگذار هست. سعی کنیم در هر موقعیت سختی به نکات مثبت توجه کنیم.
* برای رسیدن به خواستههامون عجله نداشته باشیم و به اونها نچسبیم. دوره تکامل فرد در هر زمینهای باید طی بشه و شرط اولیه اون عادی سازی دستاوردهای بزرگ در ذهن هست.
* به یاد داشته باشیم که مومنان و توکل کنندگان واقعی هرگز محزون نمیشن و از چیزی نمیترسن. هر چقدر که ایمان شما بیشتر باشه، ترس شما کمتر میشه.
* در این دنیا هیچ چیزی اتفاقی نیست و شرایط و افرادی که سر راه ما قرار میگیرن نتیجه فرکانسهای ارسالی ما هستن. بنابراین، سعی کنیم با حس خوب بیشتر و ارتقا دادن مدار خودمون از طریق کار کردن روی باورهامون، موقعیتهای بهتری رو برای خودمون رقم بزنیم… جایی که در اون از صداها و افکار منفی هیچ خبری نیست و فقط طنین شکرگزاری و فریاد شادی از سر سلامتی و موفقیت و ثروت فضا رو پر کرده…
خیلی خوشحالم که فرصت گرانبهایی دست داد تا بتوانیم نظراتمون را به اشتراک بگذاریم و قطعن هدفمان برنده شدن و یا نشدن نیست فقط تعامل تجارب است شاید به کار دوستان بیاید .
من از وقتی که با استاد و باورهای ایشون و تیم بسیار عالی و ارزشمند ایشان و تجارب دوستان در سایت وزین عباس منش دات کام آشنا شدم خیلی راحت و به سادگی هرچه تمام تر ذهنم و ورودی های آن را بدین شکل کنترل می کنم
ابتدا یادگرفتم که ذهنم مثل یه نوزاد شدیدن نیاز به مراقبت لحظه ای دارد اگه یه لحظه ازش غافل بشم این بچه نا آرام و قاراشمیش راه میندازه
پس همیشه و درحال مواظبش هستم و چشمم روش هست تا این که این بچه ذهن یهو نیفته یا جای خطرناک نره و یا جایی نره که برنگرده و خلاصه تمام فوت فن نگه داری و مراقبت از بچه چه جور انجام میدن ؟! من همین کارها رو روی ذهنم و ورودی های آن انجام می دم باور کنید باور کنید نزدیک 95درصد نسبت به این موضوع موفق بودم تا حالا .و نتایج عالی هم گرفته ام به شکرانه خداوند.
مدتی هست که نظری تو سایت نزاشتم و اینبار هم به دلم افتاد کامنت بزارم نه صرفا به خاطر هدیه این مسابقه
دوستان من زیباترین و فوق العاده ترین موهبت خداوند رو تو این دنیا تجربه کردم و با تک تک سلولهام درکش کردم و دلم میخواد همه اونو به اون صورت واقعیش درکش کنن و اون چیزی جز عشق نیست .
اینقدر با شکوه و بی نظیره که قابل توصیف نیست
با جرات میگم تمام حس های فوق العاده خفته وجودت رو بیدار میکنه و یه نگاه عالی میبخشه
اینقدر از مهر و مهربونی سر ریزت میکنه که دوست داری به همه کس و همه چیز عشق بورزی
من خودم رو فوق العاده خوشبخت میدونم چون یه انرژی فرا زمینی رو دریافت کردم و تو تمام جنبه های زندگیم تاثیر داشته و داره
یادمه یه بار بابابررگم رو تو خواب دیدم و ازش در باره جایی که توش قرار داره سوالای زیادی پرسیدم و اون فقط تنها چیزی رو بهم تاکید و تکرار میکرد این بود که ( همه چیز تو این دنیا عشقه )
هر بار که شکرگزار این موهبت عظیم میشم ، بیشتر و عالیتر حسش میکنم
من بهترین و کلیدی ترین راهکار افزایش رو شکرگزاری با حس و درک میدونم ، چون اونقدر حس خوب دریافت میکنی که دیگه نگران و دلواپس چیزی نیستی ، دیگه به هیچ خواسته و آرزویی نمیچسبی فقط اونو با اطمینان خاطر میسپری دست خدا وبه آرامش میرسی.
مهمترین کنترلی که روی ورودی های ذهنم دارم اینه که تلویزیون و اخبار و کانال های خبری تو زندگیم تعریف نشده ست ، همیشه آخرین کسی هستم که اخبار روز کشور و جهان رو میشنوم.
باورهای قدرتمندم رو تو کاغذ نوشتم و به جاهای مختلف چسبوندم و خوندنشون و تکرارشون واسم یاد اوری میکنه که تو چه مسیری قرار گرفتم .
پر رنگ ترین هدفم همیشه و همه حال اینه که از لحظات حال بیشترین لذت رو ببرم و قدر حالم رو بدونم . رسیدن به خواسته مشخص مسیر نهایی نیست بلکه لذت بردن و دیدن زیباییها ی این مسیر بی انتها موهبتی از جانب خداست که عطا میشه .
مگر جز اینه که انسان توانایی و قدرت خلق کردن مثل مخلوقش رو داره و هر چیزی که بخواد براش مهیا میشه ، پس چرا اجازه بدیم غول های ترس و شک و تردید افسار زندگی و لحظه هامونو تو دست بگیره و ما رو تا ناکجایی ببره که سردرگم بشیم …
همه این بی راهه رفتن ها واسه اینه که از اصل وجودیم دور و دورتر شدیم و اجازه دادیم اسباب و ابزار زندگی ما رو به خدمت بگیرن و مشغول کنند .
اگه توانایی و قدرتمون رو هر روز به خودمون یادآوری کنیم و خودمون رو باور کنیم میشیم پیامبر زمان خودمون نمونه بارزش استاد عباسمنش عزیز هست که دستی از دستان قدرتمند خداست که مسیر تعالی و سعادت رو نشونم داد .
بی نهایت سپاس گزار شما دوست عزیز و استاد بزرگوارم هستم که این متن رو میخونین ????
واسه تک تک شما آرزوی درک بهترین حال ودریافت عالیترین نعمت ها رو دارم .????
ابتدایی ترین دستاورد من از کنترل ورودی های ذهنم حتی برای مدت کوتاه، احساس خوب و آرامش من بود.
وقتی آگاهانه انتخاب میکنی که فقط چیزهای خوب رو بشنوی، ببینی و فکر کنی، اول از همه حال درونیت خوب میشه و یه جور حس ایمانی در درونت تقویت میشه.
بعد از اون دیدم که پشت سر هم داره اتفاقات خوب میفته. نه تنها برای من بلکه برای خانواده م! ذهنم به هر اتفاق کوچیک ساده ای حساس شده بود و اتفاقات مثبت ساده ای که قبلا میفتاد و زیاد توجه نمیکردم رو حالا میدیدم و چقدر هم سپاس گزارش میشدم. همینطور چیزهای کوچیکی که میخواستم سریع براورده میشد.
در حقیقت با کنترل ورودی های ذهن ما داریم روی اتفاقات خوب فوکس میکنیم و به نوعی ذهنا همش دنبالشیم و خب طبق قانون انتظار، شما منتظر هر چیز باشی همون رو وارد زندگیت میکنی و اینجوری میشه که هی اتفاقات خوب بیشتری میفته.
برای سوال دوم، اینکه چه راهکاری رو برای مدت زمان بیشتر موندن توی اون فرکانس مفید میدونیم، به نظر من “زندگیه هوشیارانه” خیلی سودمند هست.
یعنی من مدام یک حالت آگاه و هوشیاری نسبت به هر ورودی و هر موضوعی دارم. انقدر ورودی ها در طول روز زیادند که چندتاش از دست ادم در میره، ولی به مرور کنترل روی ذهن خیلی بیشتر میشه.
به نظرم کاری که خیلی باید بکنیم همینه که سعی کنیم فراموش نکنیم. فراموش نکنیم که چه تصمیمی گرفتیم و چه برنامه ای داریم. میتونیم جاهایی که تو دیدمونه یک یادداشت برای خودمون بذاریم که هی دوباره برگردیم به قولمون. مثلا من این ترکیب “زندگی آگاهانه” رو با خودکار نوشتم کف دستم. یا رو برگه زدمش به دیوار روبه روم. اینا هی منو دوباره به مسیر برمیگردونه.
به نظرم تکرار عبارات تاکیدی و قدرتمندکننده با صدای بلند، توی وضعیت های ترس و غم، کمک کننده ست. منتها ما باید قبلش کاملا به قدرت و انرژی کلام آگاه شده باشیم. جمله ی “از کلام تو بر تو حکم میشود” جمله ی قدرتمندی هست که باور منو به قدرت جملات بیشتر کرده و وقتی با ایمان بیشتری بگیمشون تاثیرشون هم بیشتر میشه.
من سعی میکنم از کنار شخص منفی و غرغرو فاصله بگیرم و زیاد در کنارش نباشم، اما وقتی ام به ناچار هستم سعی میکنم اول با فکر کردن به اینکه هیچکس قدرت کنترل و ساختن زندگیم جز خودم رو نداره، ارامشم رو حفظ کنم و بعد موضوع بحث رو عوض کنم و خودم بحث رو دستم بگیرم. در مواردی هم قاطعانه میگم که تصمیم گرفتم برا حال خودم بیشتر اتفاقات خوب رو تو ذهنم مرور کنم و نگه دارم. چون فکر کردن به منفی ها چه سود؟! همش حال بده.
فکر کردن به اینکه “در دل هر اتفاق خیری هست”، به کمک به یاد اوردن و مرور تمام لحظاتی که جهان حمایتم کرده، باعث میشه در دل اتفاقات بد هم شکرگزار باشم و دعا کنم که خدا و جهان، الماس درون اون اتفاق به ظاهر بد رو بهم نشون بده و کمکم کنه که درسش رو بگیرم.
به امید اینکه چشم های هممون باز تر و دل های هممون به روی آگاهی و نعمت های بیکران, گشوده تر و پذیرا تر.
چقدر از خواندن کامنت زیبات لذت دارم میبرم، و چقدر از دیدن روی ماه خندانت لذت بیشتر و سپاس گزارتر.
اولین که این کامنت را خواندم اول اولِ صبح بود 5:15، قبل از اینکه به طبیعت برم و منتظر دوستان فوق العاده ام باشم تا با دوچرخه به اینجا بیان و با هم بریم خب اون لحظه ها هم همونطور که میدونی وقتی از خواب پا میشی توی حالت آلفا هستی، وقتی رسیدم به نظرت یک حس متفاوتی را دریافت کردم. انگار که دقیق قانون را درک کردی و عمل کردی و نتیجشو داری میگی حالا، انگار خود من این کامنت را نوشتم.
ممنونم که هستی و با حضور و وجودت دنیامون را قشنگ تر کردی عزیزم.
چقدر قشنگ گفتی وقتی که کنترل ذهن را شروع میکنی یعنی روند تغییر باورهات یعنی تمرین توجه بر نکات مثبت را، کم کم با تکاملی که طی میکنی کوچک ترین اتفاق مثبتی که با حال خوبت پیش میاد را بهش توجه میکنی سپاس گزاری میکنی و یک مدت بعد میای میبینی ای وای من ای خدای من .. یوهووو چقدرر اتفاقاات خوب در یک روز برای من زیاددده که باید صفحه هاا و صفحه هاا در موردشون بنویسم و به خاطرشون از خدا سپاس گزاری کنم.
عبارتی که گفتی، از کلام تو بر تو حکم میشود یک عبارت فوق العاده است که سال ها پیش شنیدم و حس فوق العاده ای از درست بودنش دریافت کردم و عمل کردم حداقل سعی کردم عمل کنم بهش.
here we Go fresh coffee فوق العاده است .. اومم
آره به امید اینکه چشم های هممون بازتر و دل های ههمون به روی آگاهی و نعمت های بیکران گشوده تر و پذیراتر بشه.
خیلی جالب بود مطرح کردن این سوال استاد و برای من یک نشونه بود چون نزدیک به چند روز بود نمیتونستم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم و باعث نگرانی و دلهره در وجود من شده بود تا اینکه انقدر من رو به فرکانس پایین رسوند و باعث اتفاق ناخوشایندی شد برام بعدش فهمیدم که خودم اون رو بوجود آوردم و سریع از قلبم سوال کردم که الان باید چه کار کنم تا حالم خوب باشه به فرکانس بالا برسم و و قلبم گفت فایل شماره ٧ قانون آفرینش رو گوش کنم بعد از گوش کردن قلبم گفت حالا چیزی رو که میخوای تصویر سازی کن من درخواستم رو انقدر واضح تصویر سازی کردم که اشک شوق ریختم برای داشتنش و اون آرامش و لذتی که از رسیدن به خواستم داشتم وصف ناپذیره
به نظر من اول باید خواستتون رو کوچک بدونی و رسیدن بهش رو اسون و برای خواسته ات یک تصویر ذهنی مشخص داشته باشی و برای رسیدن بهش اشتیاق تا برسی به حال خوب و دیگه اجازه نمیدی افکار منفی و نگرانی ها بیان سراغت اگر هم داشتن میومدن به خاطره های خوب و تصویر ذهنی دلخواهت فکر کن و ببین داری چه لذتی میبریچه آرامشی داری
باعث میشه اون افکار محو بشن و تو امید رسیدن بهش و باور دستیابی اسون رو در خودت ایجاد میکنی
از اون روز دائم به خودم میگم خوب من که به موقع بهش میرسم پس الان باید برای رشد و آگاهی خودم تلاش کنم قوی بشم در برابر افکار منفی و تضاد ها پس ارزش وقتم رو میدونم و تلف نمیکنم و این چند روز یک سوال از خودم میپرسیدم حتی تو ذهنم از استاد عزیز هم پرسیدم که برای از بین بردن نگرانی و فکر منفی باید چه کار کنم ؟ تا اینکه همین سوال رو استاد هم مطرح کردن و به من و شما یادآوری کردن که برای رسیدن به خواسته هامون باید چه کار کنیم
دوست من با تصویر سازی مثبت حالت رو خوب کن و همیشه خدا رو سپاسگذار باش برای داشته هات تو زندگیت و از قلب بپرس اون راهنمای درون توست
دنبال نشونه ها باشین چون خدا با نشانه هاش با ما حرف میزنه و من دیروز به طور اتفاقی این ایه رو دیدم و خدا با من حرف زد
و از جایی که گمان نبرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کندخدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می سازد و بر هر چیز قدر و اندازه ای مقرر داشته است.
سلامی به گرمی دستان خداوند، الان و در این لحظه که این متن را مینویسم از آشنایی من با خانواده بزرگ و مهربان عباس منش مدت زمان زیادی میگذرد و تجربیات ، اتفاقات و معجزات زیادی در این مدت برای من رخ داده. در تمام این مدت من هر روز فایلهای استاد گوش میکردم، در ماشین، قطار، هنگام خرید، هنگام پیاده روی و وقتی از چیزی عصبانی یا ناراحت میشم ، همیشه یکی از فایلهارو میذارم و تکرار حرفهای استادم که در این جهان فراوانی هست من را از ترس از دست دادن چیزی نجات میداد، اینکه خداوند زمین و آسمانهارو به تسخیر ما انسانها درآورده به من قدرت دوباره و امید میده برای نترس شدن، و ادامه دادن. مدت زیادی میشه که فیلم نمیبینم، آهنگ غمگین گوش نمیدم، با دوستان و افرادی که منفی بودند مثلا حرفهای ناامیدکننده میزدند یا منو میرنجوندند رابطمو بسیار محدود کردم، البته بعد از تغییر فرکانسم آنها هم خود به خود از زندگیم بیرون رفتند. از تجربه خودم براتون میگم: در محل کارم کسی شروع به کار کرد که باعث رنجش من و افراد دیگه میشد ، به طرز بسیار غیرمحترمانه ای دستور میداد و رفتار بدی داشت، چند ساعت اول از شروع همکاری با ایشون خیلی ناراحت و عصبانی بودم ، در مسیر برگشت به خونه که حدود یک ساعت بود کم کم آروم شدم، گفتم ناراحت و نگران نباش اولا طبق قانون فراوانی کار برای تو زیاد هست نهایتا میتونی تغییر شغل بدی، دوما این یک چالش هست که باید خودت و باورهاتو محک بزنی، سوما اینکه این فرد خیلی تجربه در شغلهای قبلی داره و به جای مقاومت کردن و دور شدن از ایشون بهش نزدیک شو و از تجربیاتش استفاده کن. با این افکار حتی کم کم نه تنها احساس انزجار نمیکردم بلکه وجوه منفیش در نظرم مثبت شد ، روز بعد بدون کوچکترین ناراحتی سر کار رفتم و تمام کارهایی که میگفت با شوق اینکه چیزای جدید یاد میگیرم و با آرامش بخاطر اینکه این خدای من هست که به من عزت میده به کارم ادامه دادم، چند روز بعد به صورت معجزه آسا رئیسم من را به شعبه دیگری منتقل کرد که خیلی بهتر از محل کار قبلیم بود و اون فرد هم بعد از یک ماه اخراج شد و جالب اینکه متوجه شدم اون فرد بعد از انتقال من همیشه پشت سر من از من تعریف میکرده و الان رئیسم من را به عنوان بهترین کارمندش میشناسه و از من تقدیر و تشکر میکنه.
و البته ناگفته نماند که پیدا کردن شغلم هم با استفاده از عبارات تأکیدی و باور قانون فراوانی بود.
من سعی کردم کنترل ورودیهام و غلبه کردنم بر نگرانی و ترسم رو در قالب یک مثال و یکی از صدها تجربم و معجزاتی که در این مدت برام اتفاق افتاده براتون توضیح بدم.
خداوند بزرگ رو شاکرم به خاطر نعمتهای فراوانی که به هر آنکس که فقط از خداوند و نه از کسی دیگه بخواد ارزانی داشته
راستش حدود یک سال پیش وضعیت نا به سامانی داشتم تازه ازدواج کروده بودم و بیکار و بی پول
آدم بب هنر و بی خاصیتی نبودم اما نمیدونستم چرا بیکار بودم
با برنامه های استاد آشنا شدم
چطور درامد خود را سه برابر کنیم
حذف تلویزیون
حذف دوستان ناباب
حذف کردن دوستام خیلی سخت بود اما همونطور که استاد فرمودند وقتی فرکانس من تغییر میکنه به شکل معجزه آسایی دیگه نیستن .زنگ نمیزنن
یادمه حدود 10 سال پیش که کار طراحی داخلی ساختمان انجام میدادم بعضی وقتا که خیلی تو فشار مالی بودم و بیکار بودم به خودم میگفتم من امروز از خونه میرم بیرون و مطمئنم یه کار خیلی خوب برام جور میشه
باور کنید خیلی عالی پیش میرفت و بهم زنگ میزدن و کار جور میشد
10 ماه پیش بود که تو اوج بیکاری یه کار برام جور شد رفتم سر کار اما 15 روز بعدش اخراج شدم
ایمانمو از دست ندادم
15 روز بعدش تو یه شرکت خصوصی رفتم سر کار 45 روز طول کشید
شرکت از کار بیکار شد
بازم ایمانمو از دست ندادم همچنان با سایت عباسمنش بودم نتایجی که دوستان گرفته بودند رو میخوندم و خودمو شارژ میکردم
به طرز معجزه آسایی یه شغلی که چند سال بود در آرزوش بودم بهم پیشنهاد شد
اومدم سر کار
هیچ تجربه ای تو این کار نداشتم
باور درست این کارو با آدم میکنه
من بی تجربه دوساعت برام توضیح دادن و یه شعبه از یه فروشگاه بزرگ رو سپردن به من و خداحافظی کردن و برا یک ماه رفتن مسافرت
خدا رو شاهد میگیرم من بی تجربه در عرض یک ماه بیشتر از خودشون فروش داشتم
بعد از 1 ماه من به عنوان مدیر اون شعبه انتخاب شدم
فقط هر روز حرفای مثبت
جملات تاکیدی مثبت
رو ماشینم 100 تا آهنگ مثبت هست تکراری شدن از بس گوششون کردم اما عوضشون نمیکنم چون مثبت هستند
وضع مالی م عالی شده
درآمدم حداقل 4 برابر شده
همیشه تو جیبم پر از پوله تو کارتم پر از پوله
دیگه شرمنده کسی نیستم به خاطر قرض و بدهی
شرمنده خانم و خانواده نیستم
دارم چیزای جدید و خوب رو هر روز تو زندگیم جذب میکنم
همه اینها به خاطر لیاقت خودم
کمک استاد عزیزم
و خداوند بزرگ که این جهان رو با نظم و قانون آفریده
هر لحظه از صبح تا شب ورد زبون من شده شکر گذاری و زندگیم عالی و عالی تر میشه
استاد جان بینهایت از شما سپاسگزارم که با عشق مسیرِ خوشبختی و به ما آموزش میدین 😍🤩
تمام فایل ها بینظیر هستن ، من صبح ها که بیدار میشم نمیدونم کدوم و گوش کنم ی فایل از دوره ها رو گوش میدم بعد میام سراغ سایت 🤣🤪 کلا وول میخورم توی این همه آگاهی ناب 🥳🥳🥳
خب جواب سوال بگم ، من از دوماه پیش که با سایت آشنا شدم تمام برنامه های سوشال مدیا رو پاک کردم و فقط ورودی هام آگاهی های سایتِ 😋😋😋 تلویزیون که ۵ سال از زندگی حذف شده و فیلم هم آگاهانه فیلم هایی و دیدم که برام آموزشی بوده البته تو این چند سال فکر کنم ۱۰ تا فیلم هم نشده که دیدم 😋
با اینکه تو اینستاگرام قبلا فقط پیچ های مثبت رو دنبال میکردم و خودم هر روز شکرگزاری میکردم اما اونم پاک کردم و حرفهای شما رو وحی منزل دونستم 🤩
از همون روزهای اول از آسمان و زمین نشانه ها اومد چقدر حال خودم بهتره خیلی شادتر هستم نعمت ها همین جوری سرازیر شدن به سمتم خدارو هزاران مرتبه شکر 😍😍😍😍
من عاشق نوع جهان بینی و شناخت قوانینِ شما هستم ( کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم فوق العاده اس) ممنونم استادِ مهربان
من از همون اول نسبت به هیچ کدوم از حرفهای شما مقاومتی نداشتم ، گاهی وقتها میگم نکنه دچار کج فهمی هستم که هیچ مقاومتی ندارم !!!!!!؟؟؟؟
من قرآن خوندن رو با دوره ۱۲ قدم شروع کردم و انگار الان میفهمم که قرآن چی میگه 😃خیلی برام جذابه چون قبلا بارها خونده بودم حتی ی زمانی مقداری از قرآن و حفظ کرده بودم اما هیچی از عمقش درک نکرده بودم اما الان آروم آروم دارم یاد میگیرم چطوری باید قرآن خوند و اصلا مفهوم کلمات چی هست ،
هر شب که قرآن و باز میکنم از خدا میخوام هدایتم کنه و وقتی آیات و میخونم انگار خدا نشسته روبروم و داریم در مورد احساساتی که در روز داشتم باهام حرف می زنه و بهم میگه دلیل شون چی بوده 🥹🥹🥹
اصلا ی حال و هوای عجیبی دارم 🥹🥹🤩🤩 استاد عزیزم نمیدونی چقدر دوستت دارم که هادی شدی و من و به جاده آسفالت آوردی 😍😍😍😍
با دوره روانشناسی ثروت متوجه شدم چقدر باور کبود در من عمیقِ و ذهنم فقیر 😕 اما دارم با تمام توانم پیش میرم تا تغییرش بدم و نتایج هم میاد و دلگرم تر و با شور و اشتیاق پیش میرم ،خداروشکر
تشکر میکنم از توضیحات وایده هایی ک دادین و خداروشکر ک با کنترل ذهن و ورودی های عالی حالتون عالی شده و برامون نوشتی و خوندن همین کامنت چقد حال منو خوب کرد و همینطور کامنت عزیزان دیگه ک نتایجشونو میگن ب من احساس عالی میده…
سلام خدمت همه ی دوستان عزیز و گرامی ????
سپاس خدای بخشنده و مهربان را ، بابت این استاد عزیز و این فضای دوست داشتنی و همه شما دوستان گرامی???????????
سوال مسابقه : با توجه به این که می دانیم کنترل ورودی های ذهنمان تاثیر زیادی در خلق تجربیات زندگیمان دارند ، تجربه شما در مورد کنترل ورودی هایتان و تمرکز کردن بر روی زیبایی ها و خوبی ها را بیان کنید .
دوستان گرامی به نظر من اگر ما بتوانیم قوانین حاکم بر جهان هستی (همان قوانینی که استاد در دوره های مختلف توضیح دادند) را درست ، درک کنیم تاکید می کنم اگر ان ها را درست درک کنیم بهتر می توانیم بر روی نکات زیبا و مثبت و در کل چیزهایی که به ما احساس خوبی می دهد توجه کنیم و کانون توجه خودمان را کنترل کنیم .
به طور مثال :
1٫ اگر من بدانم که یکی از قوانین حاکم بر جهان هستی قانون تنوع و تضاد است و بدانم که اساس زندگی ما در این جهان آزادی است و دلیل این قانون را هم درست درک کنم:
مثلا بدانیم که این تنوع و تضاد باعث عدم سکون و فاسد شدن جهان می شود چون باعث گسترش جهان می شود.
این تنوع و تضاد باید رخ دهد تا خواسته های من مشخص شود و بهتر بتوانم به جهان اعلام کنم که چه چیزی می خواهم.
این تنوع و تضاد باید باشد که افرادی که می خواهند به سمت بدی یا همان شرایط ناخواسته بروند اختیار داشته باشند ، چون اگر همه چیز خوب بود دیگر اختیار انسان معنی پیدا نمی کرد و میزان ایمان افراد مشخص نمی شد چون همه ناچار به یک سمت می رفتند . ولی وقتی خواسته و ناخواسته وجود داشته باشد اختیار معنی پیدا می کند و مشخص می شود که افرد چه خواسته ایی دارند .
در این صورت است که :
بهتر می توانم شرایط مختلف و به ظاهر بد ( مثل رفتار های به ظاهر بد مثل فقر ، بیماری و …..) را بپذیرم و نسبت به ان واکنشی عمل نکنم و در صلح باشم و در ادامه فقط روی نکات مثبت و و زیبا و چیزهایی که به من احساس خوبی می دهد تمرکز کنم.
2٫ اگر من بدانم که هدف من از ورود به این جهان لذت است بهتر می توانم روی چیزهای زیبا و نکات مثبت و چیزهایی که به من احساس خوبی می دهد توجه کنم.
3٫ اگر من بدانم که این جهان از انرژی تشکیل شده است و این انرژی بی شکل است و این انرژی فقط وفقط به واسطه کانون توجه و باورهای ما است که شکل می گیرد و هیچ چیز دیگری کوچکترین تاثیری در زندگی من ندارد بهتر می توانم خودم را مقید کنم که فقط به نکات مثبت و زیبا توجه کنم و در کل کانون توجه ام را کنترل کنم.
4٫ اگر ما قانون فراوانی را درک کنیم یعنی بدانینم که نکات مثبت و زیبا در هر جنبه از زندگی ما همیشه در اکثریت است همانطور که خداوند در قران می فرماید اگر تمام درختان قلم شوند و تمان اقیانوس ها مرکب شوند نمی توانید نعمت های من به شما را بشمارید. بهتر می توانیم نکات مثبت و زیبا را در جنبه های مختلف زندگیمان جست وجو کنیم.
دوستان این نظر من بود که اگر ما هر روز این قوانین را به خودمان یاداوری کنیم وبا مرور ان و یاداوری ان نسبت به خود ان را بهتر و بهتر درک کنیم و به جایی برسیم که با این قوانین در صلح باشیم در ادامه بهتر می توانیم کانون توجه خودمان را کنترل کنیم و بیشتر به زیبایی ها و نکات مثبت توجه کنیم .
با سپاس از همه شما دوستان و استاد عزیز که نظر من را مطالعه کردین.????????
بسیار ساده و روان قوانین بیان شد. لذت بردم . عالی بود . ?
سلام
سلام به هم خانواده های عزیز و میشه گفت هم خونه های عزیز جایی که بیشتر مواقعه از دنیای بیرون و حتی از داخل خانه خودمون از شر افکار منفی بهش پناه میاریم و از یسری چیزا کنده میشیم ومیایم پیش اعضای خانواده جدید و مثبتمون, خانواده ای که شاید نشناسیم همو ولی از یسری نزدیکان به ما نزدیکترند و این خودش یکی از بهترین نوع کنترل ورودیه ذهنه
مطالبم رو با مقدمه بالا شروع میکنم
راستش دوستان اول از همه و قبل از اینکه بخوام به راه ها وتجارب کنترل ورودی بپردازم میخواستم به نکته رو بگم از همون اول که داشتم صحبتهای استااد رو گوش میدادم به ذهنم رسید و بعدا دیدم استاد در دقیقه 6 بهش اشاره کرد
و من میخوام یه خرده ریزتر بهش بپردازم و اونم اهمیت داشتن اهداف و خواسته های کوچکتر در مسیر رسیدن به خواسته های بزرگ تره. چرا که خیلی خیلی اهمیت داره در رسیدن به خواسته های بزرگتر و خودم از رعایت نکردنش یه جورایی ضربه خوردم
داشتن اهداف و خواسته های کوچک
بهتره اینطور شروع کنم و با تجربه ای که داشتم بهتون بگم این اهمیت و داستان رو
من وقتی با استاد و سایتشون آشنا شدم بعد از کلی نتیجه ریز و درشت یه جورایی شروع کردم به گذاشتن اهداف بزرگ و کاری که کردم تمرکز گذاستم برای رسیدن به اون و کاری که نکردم این بود که اهداف کوچکتر که منو در مسیر نگهداره و بهم نشونه بده که در مسیر درستم هستم برای خودم تعیین نکردم حالا شاید هم توقعه ام یه دفعه خیلی بالا رفت و یا به کمتر از اون قانع نمیشدم و میگفتم اول اون و خیلی چیزای دیگه و بعد چه اتفاق افتاد؟؟؟
اتفاقی که افتاد خواسته من بزرگتر بود یه جورایی و حتما هم زمان بر و از اونجایی تا یه چیزی برات خیلی بزرگ باشه و تو تجسم رسیدن بهش برات خیلی هیحان انگیزه و و خوشحال کننده باشه یعنی هنوز با فرکانسش فاصله داری و این فاصله هم باید با حس خوب که در ادامه میگم پر بشه و همینطور قویتر شدن باور و ایمانت
و در کل زمان میبرد رسیدن بهش و من هم تو این مسیر ک این بین بود هدف و خواسته های کوچکتر تعیین نکرده بودم. چیزی نبود که بهش برسم و با رسیدن بهش اونو و باور های که باعث شد بهش برسم رو تایبد کنم و در نتیجه هی روز به روز که میگذشت سرد تر میشدم و هی به اون هدف بزرگه نمیرسیدم و چیزی هم نبود که بهم نشون بده که به خواسته بزرگترم نزدیکتر شدم یا نه و از همه مهمتر آیا تو مسیر درست هستم یا نه و آخرش به اون هدف نمیرسی و روز به روز اعتماد به نفست پایین میاد و حتی با اینکه قبلا از این قانون نتبجه گرفتی به قانون شک میکنی و باورت رو بهش از دست میدی و دیگه به هیچ چیزی عمل نمیکنی چون انگیزه هم نداری نه دیگه ورودی کنترل میکنی .نه به قوانین فکر میکنی و نه از تمرینات ووووو
و اتفاقی که برای من افتاد این بود که یه مدت از مسیر خارج شدم و. خیلی بد بود. همیشه میگم. مهم نیست که چقدر و چطور کار میکنی .مهم اینه که همیشه و مداوم و پبوسته تو مسیر باشی. رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود… رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
ِ. و منظورم من از این شعر پیوسته بودنشه و مداوم بودنه چرا که با این قوانین و انجام صحیحش سرعتش هم خوبه و مسیر زیباست و لگاریتمی میشه سرعتت
امیدوارم تا اینجا تونسته باشم خوب اهمیت داشتن اهداف کوچک و کوتاه مدت رو رسونده باشم چرا که خیلی خیلی مهمه و وقتی تو مسیر نباشی دیگه کاری نمیکنی که باعث شه به اهدفت فکر کنی و حتی برسی و دیگه کنترل ورودی اینجا اهمیتی پیدا نمیکنه.
بریم سراغ روش های کنترل ورودی
دوستان باز من اینجا یه چیز رو یادآوری کنم همونطور که همه دوستان یاد آوری میکنن و همینطور استاد و اون اینه که
احساس خوب =اتفاقات خوب
و همه کار ها و تمرینات همه و همه برای اینه که این معادله همیشه برقرار باشه و باید همیشه و در هر لحظه سوال کنیم که چطور میتونیم و چکار کنم که این معادله برقرار باشه که همین کنترل ورودی یکی از این هاست و در ادامه میگم که باید چه کرد
اما….
اما همونطور که استاد گفت. چیزهایی که باید کنترل کنیم
دیدن ?
شنیدن?
حرف زدن
تجسم
مرور خاطرات
و چیزهای دیگه
که من سعی میکنم موارد بالا رو تو مثال ها بیارم
اما ورودی ذهن رو چه جاهایی باید کنترل کرد؟؟ از نظر من چیزی که فعلا یادم میاد
1- افراد
2-محیط
افراد
اول از همه آدم وقتی که خودش شروع میکنه به تغییر و مدارش عوض میشه افراد هم تا حد زیادی کنترل میشن اما در مواردی که پیش میاده و کار های که خودمون باید انجام بدیم
همونطور که هممون میدونیم باید یسریا رو. آگاهانه حذف کنیم و فک نکنم نیاز به توضیح باشه
تا میتونیم دوستی همامون رو هم بر پایه همین امر بچینیم
مثال ها زیاده
اما راهکارهایی که باید در مواقعه پیش آماده با اافراد منفی اتجام بدهیم برای کنترل وروردی پس بذارید با یه مثال که همین دیشب برام پیش اومد براتون بگم
منم مثه شما با تغییر فرکانسام افراد دورم تغییر ویسریا خود به خود حذف شدن . اما یسریا به دلایلی حذف نمیشن و بعضا هم خودشون اصرار دارن که باشن??? اما انصافا کم رنگتر از قبل میشن
من یه دوست یا بهتر بگم فامیل نزدیک دارم که قبل از تغییر مدار خیلی با هم بودیم . البته دوست اینطوری زیاد داشتم که حذف شدن اما این دوستم بخاطر نزدیگی زیاد فامیلی حذف نمیشد و الان ماهی یا چند ماهی یه بار میبینمش و ایشون میان دیدن و همیشه هم گله داره از این موضوع که ما همیشه با هم بودیم چرا الان خبری ازت نیستو خیلی چیزای دیگه که جاش نیست همش رو بگم .
ایشون خیلی فرد منفی هستن. و کمکی هم از من بر نمیومد براش چون اون اول خیلی خواستم کمک کنم اما به دلایلی که خودتونم میدونید نشد
اما ترفند و کاری که من در حضور چند ساعته با این دوستم میکنم و از اونجایی خیلی تمرکزش رو ناخواسته هاشه کار من اینه که فقط باید کلامش رو کنترل کنم بخاطر همین خیلی زیاد از سوال های حافظه استفاده میکنم و جهت صحبتش رو عوض میکنم اما بیشتر موارد خیلی سمجه (ضربه فنی نمیشه??)و باز بر میگرده سر حرف های خودش
و من بعد از کلی تجربه و پیدا کردن قلقش این کار رو میکنم و همیشه هم سعی کردم. با روبرو شدن با دوستان منفی حتی به مدت کم میبینمشون این کار رو انجام بدم اونم اینه که از همون اول مسیر رو میبرم به سمت چیزهای مثبتی که در گذشته با هم داشتیم مرور خاطرات مثبت (مرور خاطرات ) چون اینجور افراد اگر همه با تلاش ما بخوان از چیزای مثبت حرف بزنن اونم خاطرات گذشته اس پس چه بهتر از همون اول بنا رو بر همین بذاریم و آگاهانه خودمون مسیر رو به سمت مثبت طوری که طرف هم بخواد و همینطور هم نفهمه که ما آگاهانه میخوایم اینکار رو بکنیم. انجام بدیم و ما کل اون مدت رو از خاطراتی صحبت میکنیم که بیشتر شادمون میکنه و شاید طرف مقابل حسرت بخوره اما ما تو اون مدت حواسمون به نکات مثبت بوده.. و اینو بگم که این هنر ماست که اینطور مواقعه ناگهانی چطور افراد رو هدایت کنیم به سمت چیزهای مثبت مشترک .خیلی موارد. و مثال دارم یکیشونم که دیشبم استفاده کردم این بود که اگه فلان تومن پول یا فلان شرایط و موقعیت رو داشتی چکار های میکردی (تجسم) و خودم براش تو موردم خودم فول اچ دی تجسم میکردم براشون و باز مبگم این هنر ماست بسته به شرایط و موقعیت و افراد مختلف چطور جهت دهی بدیم به موضوع اون موقعه
اما
یه وقتایی هم هست که ما نا خواسته شرایطی رو بوجود میاریم که افراد یه حرفایی میزنن که برای ورودی مااا مناسب نیست و باید ببینیم و بفهمیبم که پیش فلانی چه کاری و چه حرفی رو نباید بزنیم و انجام ندیم که اون شرایط پیش بیاد
حالا بیشتر این اتفاق پیش نزدیکان اتفاق میفته.مثه مثال های که استاد میزد و میگفت که از اهدافش با پدرشون صحبت میکرد و پدرشون هم شروع میکرد به تضعیف کردن روحیه شون اتفاقی که در موارد مختلف و افراد مختلف اتفاق میفته
و یه مورده دیگه مثه نپرسیدن اوضاع کاری
مثلا ینفر با اینکه میدونی حرفهای بعدیش چیه در این مورد(حرف های منفی)
خلاصه آگاهانه مسیر و سر صحبت رو باز نکردن با کسی که میدونینم تو اون مورد منفی میگه حالا افراد و شرایط فرق نمیکنه باز این به هنر و خلاقیت ما بر میگرده
در موارد بالاا باید اگه گیرر افتادیم خودمون کنترل کنیم
محیط
جایی که هستیم و شرایطی که پیش میاد تو اون محیط و دیگران بوجود میارن
محیط
وقتی در شرایطی هستیم که چیز منفی و نامناسب میبینیم و حالمون و احساسمون بد میشه در همان مکان سریع دنبال چیزهای مثبت بگردیم و توجه کنیم نمونه اش پیدا کردن مسیر با چیزهای مثبت مثه دیدن فضای سبز زیبا مسیر و اعراض بر دیدن افراد فقیر و خبلی چیزای ناراحت کننده و منفی و بیشتر از جاهایی مثبت رفت آمد کنیم (مثالی برای محیط)
اگر در محیطی هستیم که جوش بسیار منفی هست حتی الامکان اون محیط رو ترک کنیم حالا هر جا که میخواد باشه و ببینیم چه مکان هایی هیت که حالمون رو خوب میکنه بریم اونجا
و اگر هم نشد ترک کنیم .بگردیم دنبال نکات مثبت و بهتر که اینم باز به هنرمون برمیگرده و مطمئنن پیدا میکنیم.
و سعی کنیم محیط ها و جمع های که احساس میکنیم اونجا منفیه از همون اول نریم و از نیروی درونمون کمک بگیریم برای این موضوع. که برم یا نرم
چیزی که من خیلی ازش استفاده میکنم تو بیشتر کارهام و خیلی خوبه که بتونم تو همه کارها ازش استفاده کنم و میدونم که خیلیامونن
ازش استفاده کردیم و نتیجه اش رو هم گرفتیم
اما کارهای که میکنم و پیشنهاد میکنم بکنیم تو مواردی که گفتم مثه
دیدن
شنیدن
حرف زدن
مرور خاطرات و تجسم وووو
اول از پیشنهاد میکنم حتما اول از همه روز رو با تمرین شکر گذاری شروع کنیم حالا چه نوشتن و چه به زبان آوردن
و حتی الامکان در روز یکی از فایلهای استاد رو گوش بدیم
و خودآگاه جهت بدیم به روزمون حتی شده بیشتر
بعضی وقتا هم میشه که خسته میشم و حس میکنم نمیتونم گوش بدم به فایلهای استاد و یا شرایطش پیش نمیاد سعی میکنم کتابهایی که با آموزه های استاد هم جهته گوش بدم. مثه کتاب بخواهید تا به شما داده شود(گوش دادن به کتاب صوتی)
و خواندن کتاب بسته به موارد پیش آمده حالا یا انگیزشی یا آموزشی اما در مسیر خواسته ها باشد
بعضی وقتا هم شرایطی پیش میاد که هست موارد بالا رو نداریم???
سعی میکنم به آهنگی که حالم رو خوب میکنه گوش بدم
باز بسته به شرایط سعی میکنم یه فیلمی که دویت دارم و بهم انرژی میده رو ببینم(ابن کار رو وقتی میکنم که کارم تو اون روز بسته به شرایطی اونطور که میخواستم پیش نرفته و حس موارد بالا هم نیست و وقت زباد دارم و میدونم اگه برنامه نچینم براش برام میچینن???)
و گاهی که باز شرایط بالا نبود سعی میکنم در اینترنت گشت گذار هدفمند کنم دیدن فراوانی هااا دیدن جاهای دلخواه دیدن اهداف و خواسته ها و اجناس دلخواه دیدن و خواندن و دنبال کردن افراد موفق و دوستداشتنی و الگو هااا
در کل و بطور خلاصه خودم خوراک مبدم قبل از اینکه خوراک بدن به ذهنم
و چیزی که خیلی مهمه و همیشه و در هر لحظه از خودم میپرسم و چک میکنم اینه که الان احساسم چطوره و این سوال رو سعی میکنم چندبن بار در روز از خودم میپرسم و با تمرین میشه عادت و سعی میکنم درست انجام بدم
و همیشه که جواب اینه که احساس منفیه. میگم چکار کنم که این معادله برقرار باشه ؟
احساس خوب = اتفاقات خوب
و بسته به شرایط از موارد بالا استفاده میکنم و میتونیم خلاقیت هم بخرج بدیم و ترکیبی ایتفاده کنیم مثلا وقتی که حالم خوب نیست و فقط شرایط تجسم وجود داره و نه. کتابذهست نه فیلم و نه فایل
با یه آهنگ خوب حسم رو خوب میکنم و بعد شرایط تجسم بوجود اومد تجسم میکنم روزای خوب رو و خواسته ها رو
اما اتفاقاتی که بعد از انجام خود آگاه موارد بالا بصورت ناخودآگاه برام پیش اومد و پیش میاد درررابطه با ورودی هااا نتایجش رو که همه دیگه میدونن
? افراد مثبت که همدصحبتی با آنها به من کمک میکنه در بیشتر مواقعه به پستم میخوره
طوری که من ترم های آخر دانشگاه با استاد آشنا شدم ایتاد های که به پستم میخوردن افراد موفق و مخترع و سطح بالا به پستم میخوردن و من با آنها دوست میشدم در صورتی که تا قبلش سعیم بر این بود رابطه ام با استاد در حد دانشجو و استاد باشه همین
? آهنگ های که به پستم میخوره مثبت و شاد برخلاف گذشته
?دیدن برنامه های تلویزیونی وقتی که مجبورم و یا فیلم ها و برنامه هایی انتخاب میکنم نمونه اش وقتی شبکه خبر که بنظرم مخربترینه تو ورودی هااا وقتی به پستم میخورن دارن کار آفرین ااا با افراد و خبر های مثبت رو نشون میده
?و خیلی چیزای دیگه…
حرف و مثال زیاده تا اینجا هم زیاد شده متنم باقیش رو میسپارم به باقی اعضای خانواده??????
شاد . سلامت .ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیممممم???
سلام
امروز کلا تو سایت بودم و نظرات دوستان رو میخوندم،بعد از7ساعت که کارم تموم شد،رفتم دنبال دخترم که خونه خواهرم گذاشته بودمش،و تلویزیون روشن بود و من مجبور بودم اخبار ببینم و قسمت جذابش توسعه زمین های کشاورزی ایلام و ایجاد و توسعه کانالهای عظیم آبرسانی به این زمینها و قسمت بعدی توسعه اورژانس115بود که در این زمینه یه توضیحی هم بهشون دادم،بعدش دست دخترمو گرفتم که برم خونه،ماکارونیشون تازه پخته بود تو یه قابلمه کلی ماکارونی ریختن دادن بهمون و شیر محلی هم بهمون دادن،من فقط تو این تایم زمانی میگفتم خدایا شکرت.و تمام حرفاتون برام ملموسه و لذت بخش
سپاسگزارم?
سلام به دوست خوبم
تو سایت واقعا مطالب زیاده ….
ولی شما یه مطلبی گذاشتین از همه ی این نظرات سر تره.
چی میشه همه ی ما به صورت خود خوش بدون استفاده از قلم و کاغذ یا اصلا همین نظر که درست کردن فیلم بیوگراف خودمون بیام و آن چیزی که میبینیم رو به بقیه بگیم . اینطوری به نظرم قدرت مند تر میاد.
از همین حالا به دقیقا مثل شما من هر آنچه میبینم بازگو خواهم کرد
تشکر فراوان :) اشکم می خواد دربیاد
??????
ممنون از توجهتون
خیلی خوشحالم که نظرم بدردتون خورد
و خوشحالم و شاکرم از خداوند برای دوستانی که دارم
??????
خوشحالم که تاثیر گذار بود
خدا رو شکرررر??????
??????
فقط میشه گفت خدا رو شکررررر ??????
??????
خدا رو شکررررر???
سلام و خدا قوت به همه ی هم فرکانسی ها. خواستم بگم خسته نباشید احساس کردم بار منفی داره و گفتم خدا قوت.
به قول استاد همه چیز به فرکانس بستگی داره باید ببینیم چه امواجی داریم میفرستیم.
از آقا مهرداد ممنونم که توضیحات خوبی ارائه دادند.
وهمچنین از استاد ممنون و مچکرم بابت تمام زحماتشون.
????
آقا مهرداد عزیز و گرامی
درسته متن طولانی بود اما کاملا مفصل و خوب بود برام
خیلی خوبه ک در جریان تجربیات هم قرار میگیریم
اینطوری کم کم وقتی خودمون هم در این جور شرایط قرار میگیریم میدونیم چیکار کنیم
تا رفته فته باورهامون ساختهر بشه ک ب طور خودکار در هر حالتی با شرایط خوب و خواسنی مواجه بشیم
ممنونم از راهکارهای مفیدت
ممنونم
از همگی دوستان :)
?????
مهرداد عزیز سلام
افرین به شما که خیلی زیاد رو سپاس گذاری تاکید کردین
خداوند هم در قران رو سپاس گذاری خیلی تاکید کردن
دیدگاه شما عالی و بسیار اموزنده بود// ممنون
ممنونم از توجهتون سعید جان???
به نام الله یکتا
سلام به همه ی دوستان عزیزم
آقا مهرداد عزیز درود بر شما
واقعا از خوندن کامنت زیبا و روان و پر از نکات عالی و آموزشی شما لذت بردم و کلی چیز یاد گرفتم و البته کاملا باشما موافقم برای روشهایی که در زمینه کنترل ورودی فرمودین ویک موردی هم که به من خیلی کمک میکنه و حالم رو سریع خوب میکنه این هست که در موقع برخورد با موارد منفی و یازمانی که احساس میکنم حالم اوکی نیست لبخند میزنم و خیلی زود انرژیم بالا میره و حالم خوب میشه .
وکار دیگه ای که میکنم شروع میکنم به حرف زدن با خداوند و شکر گزاری از صمیم قلبم برای داشته هاام و یا خواسته هام و از بودن خداوند در قلب خودم و همراهم احساس شعف و شکرگزاری عمیقی بهم دست میده و حالم عالی میشه و کلا اون نا خواسته رو فراموش میکنم.
بازم ممنون برای کامنت خیالی خوبتون
به امید موفقیت شما و همه ی عزیزان و استاد عزیزتر از جان
با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و کاربران خوب این سایت. من اینجا به طور خلاصه چند مورد از مسائلی که گاهی اوقات باعث رنجش خاطرم میشه رو مطرح میکنم و راههای پیشنهادی خودم برای تغییر تمرکز در چنین شرایطی رو خدمتتون عرض میکنم.
فقط ابتدا باید این نکته رو ذکر کنم که بهترین باوری که باید در این زمینه در ذهنمون ساخته بشه این هست که هیچ چیز و هیچ کس جز خود ما مسئول حال روحی و جسمی ما نیست و تنها ما هستیم که میتونیم ورودیهای ذهنمون رو کنترل کنیم تا خروجی دلخواهمون رو داشته باشیم.
* موقعیت شماره (1): شما سعی کردید یک روز خوب رو با افکار مثبت شروع کنید اما وارد مترو یا تاکسی میشید و افراد کناری شما شروع میکنن به گله کردن از گرونی و هوای آلوده و نداری و بیکاری و بدبختی. همینطور ممکنه صدای اخباری که در ایستگاههای مترو از بلندگو پخش میشه و صدای فروشندههای مترو برای شما خوشایند نباشه.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (1): چند تا فایل صوتی یا تصویری موفقیت، به ویژه از سایت استاد عباسمنش، دانلود کنید و اونها رو روی گوشی خودتون بریزید و یک سره در طول مسیر به اونها گوش بدید. اینجوری صدای اطرافیان رو نمیشنوید و چشمتون هم در صورت تصویری بودن فایل روی یک کلیپ زیبا متمرکز هست تا اطرافیانتون. اینطوری فقط به فراوانی و زیبایی در جهان فکر میکنید. حتی میتونید دفترچهای بردارید و نکات خوب فایل رو یادداشت کنید تا تمرکزتون افزایش پیدا کنه. علاوه بر این، میتونید در طول مسیر کتاب مطالعه کنید و باز هم برای نشنیدن صدای اطرافتون، همزمان به آهنگهای خالی آرامشبخش گوش بدید. مطالعه یا گوش دادن به تفسیر قرآن هم یکی از بهترین روشها برای افزایش دانش و کسب آرامش هست.
———————————————————–
* موقعیت شماره (2): شما نسبت به هر فردی در اطرفتون که از سختیهای زندگیش شکایت و ناله میکنه یا مجبور به دستفروشی یا مسافرکشی شده حس ترحم پیدا میکنید و به خاطر اینکه کمکی از دستتون برنمیاد افسرده میشید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (2): شما باید این نکته رو به یاد بیارید که هر کسی در این زندگی مسئول زندگی خودش هست و هر جایی که هست در جایگاه درستش قرار داره چون که خودش با باورهای خودش اون شرایط رو برای خودش ایجاد کرده. باید به این فکر کنید که این تضادها و مشکلات به افراد کمک میکنه که بهتر تصمیمگیری کنن و در اهدافشون تجدید نظر کنن و زندگیشون رو در جهت مثبت تغییر بدن. بهترین راهی که شما میتونید از طریق اون به دیگران کمک کنید، الگو شدن هست. یه پارچ خالی هرگز نمیتونه هیچ لیوان دیگهای رو پر کنه پس شما باید اول خودتون به بهترین جایگاه ممکن برسید تا بتونید تاثیر مثبتی در زندگی سایر افراد بگذارید. علاوه بر این، به خودتون یادآوری کنید که هر کدوم از این افراد در هر لحظه که بخوان میتونن زندگیشون رو عوض کنن.
———————————————————–
* موقعیت شماره (3): در محل کار یا در یک جمع خانوادگی با افرادی برخورد میکنید که دارن در مورد نکات منفی زندگیهاشون صحبت میکنن و یک سره از دیگران بدگویی میکنن و زمین و زمان رو به خاطر ناکامیهای خودشون مقصر میدونن.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (3): در نهایت احترام، برای چند دقیقه جمع رو ترک کنید یا اگر امکان این کار وجود نداره با گفتن یه جمله مثبت، بحث رو عوض کنید.
———————————————————–
* موقعیت شماره (4): شما به یاد اشتباهات گذشته خودتون میفتید و فکر میکنید خداوند هرگز شما رو به خاطر گناهان کوچیک و بزرگتون نمیبخشه و به همین خاطر خودتون رو لایق هیچ چیز خوبی در زندگی نمیبینید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (4): به خودتون یادآوری کنید که خداوند همیشه در توبه رو باز گذاشته و حتی موسی (ع) رو با وجود ارتکاب قتل بعد از توبه به پیامبری رسوند. به این نکته توجه کنید که بدترین موارد در هرم احساسات، احساس افسردگی و احساس گناه هست و یک انسان افسرده با احساس گناه هیچ وقت نمیتونه احساس اعتماد به نفس و عزت نفس داشته باشه که ریشه تمام موفقیتها در زندگی هست. خودتون رو ببخشید و بدونید که گاهی اوقات عذاب وجدان ریشه در فرهنگ یک جامعه داره و ممکنه کاری که شما اون رو به خاطر باورهای رایج در جامعه اشتباه تلقی میکنید از منظر قرآن اصلا گناه نباشه. یادتون باشه در معادله زندگی، گذشته هیچ وقت با آینده برابر نیست و هر زمان که بخواین میتونین سکان زندگیتون رو بچرخونید و تغییر جهت بدید. شما بهترین بنده خدا و لایق بهترین چیزها هستید پس به نجواهای شیطانی در مورد نبود راهی برای برگشت گوش نکنید.
———————————————————–
* موقعیت شماره (5): شما احساس میکنید که به خاطر تصمیمات اشتباهتون، خواسته یا ناخواسته، موجب رنجش دیگران شدید و روی زندگی اونها تاثیر منفی گذاشتید و به همین خاطر احساس گناه میکنید و عذاب وجدان دارید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (5): باید به خودتون یادآور بشید که در قرآن چیزی به نام «حق الناس» به معنی مرسوم اون وجود نداره و هیچ انسانی نمیتونه باعث خوشبختی یا بدبختی فرد دیگهای بشه و این خود افراد هستن که زندگیشون رو خلق میکنن. شما با هر تصمیم اشتباه فقط به خودتون ظلم میکنید و نه هیچ کس دیگهای. این مورد در زمینه نگرانی از چشم زخم دیگران و ترس از خراب شدن زندگیتون به دست افراد دیگه هم صدق میکنه. باور داشته باشید که هیچ انسانی قادر به چشم زدن یا تخریب زندگی شما نیست مگر اینکه خودتون این موضوع رو باور کنید. تنها خدا مالک اصلی این جهانه.
———————————————————–
* موقعیت شماره (6): شما احساس میکنید تمام گرفتاریهای شما در زندگی به این علت هست که در این کشور متولد شدید. فکر میکنید هیچ کس قدر زحمات و تواناییها و استعداد شما رو نمیدونه و اگر توی کشور دیگهای به دنیا اومده بودید یا زندگی میکردید، وضعیت خیلی بهتری داشتید. حتی ممکنه فکر کنید اگر خانواده یا رشته تحصیلی متفاوتی داشتید، الان موفق شده بودید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (6): به خودتون یادآوری کنید که موفقیت هیچ ارتباطی با سن، شغل، کشور، جنسیت، خانواده، رشته تحصیلی، تحصیلات آکادمیک و غیره نداره. چهره میلیاردرهای ایرانی رو در ذهنتون بیارید که بعضیهاشون از میلیاردهای خارجی هم زندگی بهتری دارن. در عین حال، کارتنخوابهای آمریکا رو هم در ذهنتون مجسم کنید تا متوجه بشید که این فقط ذهن و زاویه دید افراده که میتونه اونها رو به سمت خوشبختی یا بدبختی سوق بده. همچنین این نکته مهم رو فراموش نکنید که اگر شما در ایران به جایگاه خوبی نرسید، هیچ وقت نمیتونید در هیچ کشور دیگهای به موفقیت دست پیدا کنید.
———————————————————–
* موقعیت شماره (7): خاطر شما از شنیدن اخبار مربوط به جنگ و درگیریها در جهان و سایر مسائل منفی مشابه مکدر میشه یا در برنامهها و سریالها و گفتگوها بیشتر شاهد باورهای اشتباهی هستید که روح شما رو آزار میده.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (7): بهترین راه این هست که تلویزیون و رادیو رو از خونه خارج کنید تا اصلا به تماشای چنین برنامههایی نشینید. اما اگر به خاطر سایر اعضای خانواده چنین چیزی امکانپذیر نیست، در زمان پخش چنین برنامههایی به یه قسمت دیگه خونه مثلا اتاق خودتون برید و با گذاشتن هدفون به برنامههای مثبت گوش کنید. شبکههای اجتماعی هم یکی از کانالهایی هست که ممکنه بدون خواست و کنترل ما، ورودیهای منفیای رو به ذهن ما وارد کنه. تا حد امکان از سرک کشیدن در زندگی دیگران و خوندن کامنتها در فضای مجازی دوری کنید و از این امکانات در جهت مثبت استفاده کنید.
———————————————————–
* موقعیت شماره (8): فرد موفقی رو میبینید که احساس میکنید لیاقت جایگاهی که درش هست رو نداره یا به ثروت و موفقیتش بهش حسادت میکنید یا نسبت به اون احساس تنفر پیدا میکنین.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (8): به خودتون یادآوری کنید که اگر نتونید موفقیت دیگران رو تو هر زمینهای تحسین کنید، هیچ وقت خودتون به موفقیت نمیرسید چون دارید این فرکانس رو به جهان هستی ارسال میکنید که شما از موفقیت خوشتون نمیاد. علاوه بر این، زیر لب تکرار کنید که ثروتمند شدن باشکوه هست.
———————————————————–
* موقعیت شماره (9): خطا یا اشتباهی از همکار، دوست، همسر، فرزند یا سایر اطرافیان شما سر میزنه و شما سریع عصبانی میشید و شروع به گله و شکایت میکنید.
* راه تغییر تمرکز در موقعیت شماره (9): سعی کنید در چنین مواقعی تمرکز خودتون رو از کاستیهای موجود در رفتار این افراد، به نکات خوب شخصیتی اونها تغییر بدید و به خاطر داشتن دوست، همکار یا فامیل به این خوبی از خداوند تشکر کنید. انتقاد از دیگران هرگز جواب نمیده چرا که هر کسی در زندگی فکر میکنه که داره بهترین کار رو با بهترین نیت انجام میده. دیگران رو قضاوت نکنیم و سعی کنیم به جای سعی در متقاعد کردن دیگران، اول خودمون به انسان بهتری تبدیل بشیم تا جهان رو به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.
———————————————————–
اینها هم چند نکته کلی هست که سعی میکنم همیشه به خاطر داشته باشم.
* همیشه باید به جای نداشتهها و ناخواستهها روی داشتهها و خواستهها تمرکز کرد. داشتن دفترچه شکرگزاری و دفترچه اهداف و آرزوها در این زمینه خیلی مفید و تاثیرگذار هست. سعی کنیم در هر موقعیت سختی به نکات مثبت توجه کنیم.
* برای رسیدن به خواستههامون عجله نداشته باشیم و به اونها نچسبیم. دوره تکامل فرد در هر زمینهای باید طی بشه و شرط اولیه اون عادی سازی دستاوردهای بزرگ در ذهن هست.
* به یاد داشته باشیم که مومنان و توکل کنندگان واقعی هرگز محزون نمیشن و از چیزی نمیترسن. هر چقدر که ایمان شما بیشتر باشه، ترس شما کمتر میشه.
* در این دنیا هیچ چیزی اتفاقی نیست و شرایط و افرادی که سر راه ما قرار میگیرن نتیجه فرکانسهای ارسالی ما هستن. بنابراین، سعی کنیم با حس خوب بیشتر و ارتقا دادن مدار خودمون از طریق کار کردن روی باورهامون، موقعیتهای بهتری رو برای خودمون رقم بزنیم… جایی که در اون از صداها و افکار منفی هیچ خبری نیست و فقط طنین شکرگزاری و فریاد شادی از سر سلامتی و موفقیت و ثروت فضا رو پر کرده…
دوست عزیز سلام
افرین به شما که آگاهانه تلویزیون را از زندگی خودتون حذف کردین
موفق باشید
سلام. بسیار ممنون از پیامتون. امیدوارم همیشه شاد، سلامت و ثروتمند باشید.
باسلام به استاد عزیز و دوستان در این خانواده بزرگ
خیلی خوشحالم که فرصت گرانبهایی دست داد تا بتوانیم نظراتمون را به اشتراک بگذاریم و قطعن هدفمان برنده شدن و یا نشدن نیست فقط تعامل تجارب است شاید به کار دوستان بیاید .
من از وقتی که با استاد و باورهای ایشون و تیم بسیار عالی و ارزشمند ایشان و تجارب دوستان در سایت وزین عباس منش دات کام آشنا شدم خیلی راحت و به سادگی هرچه تمام تر ذهنم و ورودی های آن را بدین شکل کنترل می کنم
ابتدا یادگرفتم که ذهنم مثل یه نوزاد شدیدن نیاز به مراقبت لحظه ای دارد اگه یه لحظه ازش غافل بشم این بچه نا آرام و قاراشمیش راه میندازه
پس همیشه و درحال مواظبش هستم و چشمم روش هست تا این که این بچه ذهن یهو نیفته یا جای خطرناک نره و یا جایی نره که برنگرده و خلاصه تمام فوت فن نگه داری و مراقبت از بچه چه جور انجام میدن ؟! من همین کارها رو روی ذهنم و ورودی های آن انجام می دم باور کنید باور کنید نزدیک 95درصد نسبت به این موضوع موفق بودم تا حالا .و نتایج عالی هم گرفته ام به شکرانه خداوند.
شاد و الهی گونه باشید
چه تعبیر جالبی
ذهن مثل نوزاده که نیازمنده مراقبته
متشکرم
سلام دوست عزیز عالی بود
موفق باشی
سلام دوستان هم فرکانسی و استاد عزیزم????
مدتی هست که نظری تو سایت نزاشتم و اینبار هم به دلم افتاد کامنت بزارم نه صرفا به خاطر هدیه این مسابقه
دوستان من زیباترین و فوق العاده ترین موهبت خداوند رو تو این دنیا تجربه کردم و با تک تک سلولهام درکش کردم و دلم میخواد همه اونو به اون صورت واقعیش درکش کنن و اون چیزی جز عشق نیست .
اینقدر با شکوه و بی نظیره که قابل توصیف نیست
با جرات میگم تمام حس های فوق العاده خفته وجودت رو بیدار میکنه و یه نگاه عالی میبخشه
اینقدر از مهر و مهربونی سر ریزت میکنه که دوست داری به همه کس و همه چیز عشق بورزی
من خودم رو فوق العاده خوشبخت میدونم چون یه انرژی فرا زمینی رو دریافت کردم و تو تمام جنبه های زندگیم تاثیر داشته و داره
یادمه یه بار بابابررگم رو تو خواب دیدم و ازش در باره جایی که توش قرار داره سوالای زیادی پرسیدم و اون فقط تنها چیزی رو بهم تاکید و تکرار میکرد این بود که ( همه چیز تو این دنیا عشقه )
هر بار که شکرگزار این موهبت عظیم میشم ، بیشتر و عالیتر حسش میکنم
من بهترین و کلیدی ترین راهکار افزایش رو شکرگزاری با حس و درک میدونم ، چون اونقدر حس خوب دریافت میکنی که دیگه نگران و دلواپس چیزی نیستی ، دیگه به هیچ خواسته و آرزویی نمیچسبی فقط اونو با اطمینان خاطر میسپری دست خدا وبه آرامش میرسی.
مهمترین کنترلی که روی ورودی های ذهنم دارم اینه که تلویزیون و اخبار و کانال های خبری تو زندگیم تعریف نشده ست ، همیشه آخرین کسی هستم که اخبار روز کشور و جهان رو میشنوم.
باورهای قدرتمندم رو تو کاغذ نوشتم و به جاهای مختلف چسبوندم و خوندنشون و تکرارشون واسم یاد اوری میکنه که تو چه مسیری قرار گرفتم .
پر رنگ ترین هدفم همیشه و همه حال اینه که از لحظات حال بیشترین لذت رو ببرم و قدر حالم رو بدونم . رسیدن به خواسته مشخص مسیر نهایی نیست بلکه لذت بردن و دیدن زیباییها ی این مسیر بی انتها موهبتی از جانب خداست که عطا میشه .
مگر جز اینه که انسان توانایی و قدرت خلق کردن مثل مخلوقش رو داره و هر چیزی که بخواد براش مهیا میشه ، پس چرا اجازه بدیم غول های ترس و شک و تردید افسار زندگی و لحظه هامونو تو دست بگیره و ما رو تا ناکجایی ببره که سردرگم بشیم …
همه این بی راهه رفتن ها واسه اینه که از اصل وجودیم دور و دورتر شدیم و اجازه دادیم اسباب و ابزار زندگی ما رو به خدمت بگیرن و مشغول کنند .
اگه توانایی و قدرتمون رو هر روز به خودمون یادآوری کنیم و خودمون رو باور کنیم میشیم پیامبر زمان خودمون نمونه بارزش استاد عباسمنش عزیز هست که دستی از دستان قدرتمند خداست که مسیر تعالی و سعادت رو نشونم داد .
بی نهایت سپاس گزار شما دوست عزیز و استاد بزرگوارم هستم که این متن رو میخونین ????
واسه تک تک شما آرزوی درک بهترین حال ودریافت عالیترین نعمت ها رو دارم .????
سلام دوست عزیز عالی بود
همچنین احساست هم عالی بود
موفق باشی
خانم رهبری دیدگاه عالی داشتید آرزوی موفقیت و سعادت مندی در پناه الله یکتا رو براتون دارم
سلام دوست عزیز
افرین به شما که تلویزیون را از زندگی تون حذف کردید و اگاهانه رود های نامناسب را فیلتر میکنید
دوست عزیز لذت بردم. عشق و مهرو محبت زیباترین تجربه هست. وقتی به خدا متصل باشی همیشه سرشار از عشق هستی.
سلام و درود دوست خوبم
خیلی بهت تبریک میگم بابت این مسیر زیبایی که در زندگی پیدا کردی و امیدوارم هر رورز شادتر و موفق تر از روز قبل باشی
به نام خدا، قدرتمندترین و مهربان ترین نیروی جهان
سلام،
ابتدایی ترین دستاورد من از کنترل ورودی های ذهنم حتی برای مدت کوتاه، احساس خوب و آرامش من بود.
وقتی آگاهانه انتخاب میکنی که فقط چیزهای خوب رو بشنوی، ببینی و فکر کنی، اول از همه حال درونیت خوب میشه و یه جور حس ایمانی در درونت تقویت میشه.
بعد از اون دیدم که پشت سر هم داره اتفاقات خوب میفته. نه تنها برای من بلکه برای خانواده م! ذهنم به هر اتفاق کوچیک ساده ای حساس شده بود و اتفاقات مثبت ساده ای که قبلا میفتاد و زیاد توجه نمیکردم رو حالا میدیدم و چقدر هم سپاس گزارش میشدم. همینطور چیزهای کوچیکی که میخواستم سریع براورده میشد.
در حقیقت با کنترل ورودی های ذهن ما داریم روی اتفاقات خوب فوکس میکنیم و به نوعی ذهنا همش دنبالشیم و خب طبق قانون انتظار، شما منتظر هر چیز باشی همون رو وارد زندگیت میکنی و اینجوری میشه که هی اتفاقات خوب بیشتری میفته.
برای سوال دوم، اینکه چه راهکاری رو برای مدت زمان بیشتر موندن توی اون فرکانس مفید میدونیم، به نظر من “زندگیه هوشیارانه” خیلی سودمند هست.
یعنی من مدام یک حالت آگاه و هوشیاری نسبت به هر ورودی و هر موضوعی دارم. انقدر ورودی ها در طول روز زیادند که چندتاش از دست ادم در میره، ولی به مرور کنترل روی ذهن خیلی بیشتر میشه.
به نظرم کاری که خیلی باید بکنیم همینه که سعی کنیم فراموش نکنیم. فراموش نکنیم که چه تصمیمی گرفتیم و چه برنامه ای داریم. میتونیم جاهایی که تو دیدمونه یک یادداشت برای خودمون بذاریم که هی دوباره برگردیم به قولمون. مثلا من این ترکیب “زندگی آگاهانه” رو با خودکار نوشتم کف دستم. یا رو برگه زدمش به دیوار روبه روم. اینا هی منو دوباره به مسیر برمیگردونه.
به نظرم تکرار عبارات تاکیدی و قدرتمندکننده با صدای بلند، توی وضعیت های ترس و غم، کمک کننده ست. منتها ما باید قبلش کاملا به قدرت و انرژی کلام آگاه شده باشیم. جمله ی “از کلام تو بر تو حکم میشود” جمله ی قدرتمندی هست که باور منو به قدرت جملات بیشتر کرده و وقتی با ایمان بیشتری بگیمشون تاثیرشون هم بیشتر میشه.
من سعی میکنم از کنار شخص منفی و غرغرو فاصله بگیرم و زیاد در کنارش نباشم، اما وقتی ام به ناچار هستم سعی میکنم اول با فکر کردن به اینکه هیچکس قدرت کنترل و ساختن زندگیم جز خودم رو نداره، ارامشم رو حفظ کنم و بعد موضوع بحث رو عوض کنم و خودم بحث رو دستم بگیرم. در مواردی هم قاطعانه میگم که تصمیم گرفتم برا حال خودم بیشتر اتفاقات خوب رو تو ذهنم مرور کنم و نگه دارم. چون فکر کردن به منفی ها چه سود؟! همش حال بده.
فکر کردن به اینکه “در دل هر اتفاق خیری هست”، به کمک به یاد اوردن و مرور تمام لحظاتی که جهان حمایتم کرده، باعث میشه در دل اتفاقات بد هم شکرگزار باشم و دعا کنم که خدا و جهان، الماس درون اون اتفاق به ظاهر بد رو بهم نشون بده و کمکم کنه که درسش رو بگیرم.
به امید اینکه چشم های هممون باز تر و دل های هممون به روی آگاهی و نعمت های بیکران, گشوده تر و پذیرا تر.
نوشین عزیزم، سلام
چقدر از خواندن کامنت زیبات لذت دارم میبرم، و چقدر از دیدن روی ماه خندانت لذت بیشتر و سپاس گزارتر.
اولین که این کامنت را خواندم اول اولِ صبح بود 5:15، قبل از اینکه به طبیعت برم و منتظر دوستان فوق العاده ام باشم تا با دوچرخه به اینجا بیان و با هم بریم خب اون لحظه ها هم همونطور که میدونی وقتی از خواب پا میشی توی حالت آلفا هستی، وقتی رسیدم به نظرت یک حس متفاوتی را دریافت کردم. انگار که دقیق قانون را درک کردی و عمل کردی و نتیجشو داری میگی حالا، انگار خود من این کامنت را نوشتم.
ممنونم که هستی و با حضور و وجودت دنیامون را قشنگ تر کردی عزیزم.
چقدر قشنگ گفتی وقتی که کنترل ذهن را شروع میکنی یعنی روند تغییر باورهات یعنی تمرین توجه بر نکات مثبت را، کم کم با تکاملی که طی میکنی کوچک ترین اتفاق مثبتی که با حال خوبت پیش میاد را بهش توجه میکنی سپاس گزاری میکنی و یک مدت بعد میای میبینی ای وای من ای خدای من .. یوهووو چقدرر اتفاقاات خوب در یک روز برای من زیاددده که باید صفحه هاا و صفحه هاا در موردشون بنویسم و به خاطرشون از خدا سپاس گزاری کنم.
عبارتی که گفتی، از کلام تو بر تو حکم میشود یک عبارت فوق العاده است که سال ها پیش شنیدم و حس فوق العاده ای از درست بودنش دریافت کردم و عمل کردم حداقل سعی کردم عمل کنم بهش.
here we Go fresh coffee فوق العاده است .. اومم
آره به امید اینکه چشم های هممون بازتر و دل های ههمون به روی آگاهی و نعمت های بیکران گشوده تر و پذیراتر بشه.
دوست دارممم نوشین جانم.
با سلام خدمت استاد عزیز و همراهان گرانقدر
خیلی جالب بود مطرح کردن این سوال استاد و برای من یک نشونه بود چون نزدیک به چند روز بود نمیتونستم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم و باعث نگرانی و دلهره در وجود من شده بود تا اینکه انقدر من رو به فرکانس پایین رسوند و باعث اتفاق ناخوشایندی شد برام بعدش فهمیدم که خودم اون رو بوجود آوردم و سریع از قلبم سوال کردم که الان باید چه کار کنم تا حالم خوب باشه به فرکانس بالا برسم و و قلبم گفت فایل شماره ٧ قانون آفرینش رو گوش کنم بعد از گوش کردن قلبم گفت حالا چیزی رو که میخوای تصویر سازی کن من درخواستم رو انقدر واضح تصویر سازی کردم که اشک شوق ریختم برای داشتنش و اون آرامش و لذتی که از رسیدن به خواستم داشتم وصف ناپذیره
به نظر من اول باید خواستتون رو کوچک بدونی و رسیدن بهش رو اسون و برای خواسته ات یک تصویر ذهنی مشخص داشته باشی و برای رسیدن بهش اشتیاق تا برسی به حال خوب و دیگه اجازه نمیدی افکار منفی و نگرانی ها بیان سراغت اگر هم داشتن میومدن به خاطره های خوب و تصویر ذهنی دلخواهت فکر کن و ببین داری چه لذتی میبریچه آرامشی داری
باعث میشه اون افکار محو بشن و تو امید رسیدن بهش و باور دستیابی اسون رو در خودت ایجاد میکنی
از اون روز دائم به خودم میگم خوب من که به موقع بهش میرسم پس الان باید برای رشد و آگاهی خودم تلاش کنم قوی بشم در برابر افکار منفی و تضاد ها پس ارزش وقتم رو میدونم و تلف نمیکنم و این چند روز یک سوال از خودم میپرسیدم حتی تو ذهنم از استاد عزیز هم پرسیدم که برای از بین بردن نگرانی و فکر منفی باید چه کار کنم ؟ تا اینکه همین سوال رو استاد هم مطرح کردن و به من و شما یادآوری کردن که برای رسیدن به خواسته هامون باید چه کار کنیم
دوست من با تصویر سازی مثبت حالت رو خوب کن و همیشه خدا رو سپاسگذار باش برای داشته هات تو زندگیت و از قلب بپرس اون راهنمای درون توست
دنبال نشونه ها باشین چون خدا با نشانه هاش با ما حرف میزنه و من دیروز به طور اتفاقی این ایه رو دیدم و خدا با من حرف زد
و از جایی که گمان نبرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کندخدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می سازد و بر هر چیز قدر و اندازه ای مقرر داشته است.
(سوره طلاق ایه ٣)
و از جایی که گمان نبرد به او روزی عطا کند ،بی نظیر بود ?
سلام دوست عزیز بسیار عالی بود
موفق باشی
سلامی به گرمی دستان خداوند، الان و در این لحظه که این متن را مینویسم از آشنایی من با خانواده بزرگ و مهربان عباس منش مدت زمان زیادی میگذرد و تجربیات ، اتفاقات و معجزات زیادی در این مدت برای من رخ داده. در تمام این مدت من هر روز فایلهای استاد گوش میکردم، در ماشین، قطار، هنگام خرید، هنگام پیاده روی و وقتی از چیزی عصبانی یا ناراحت میشم ، همیشه یکی از فایلهارو میذارم و تکرار حرفهای استادم که در این جهان فراوانی هست من را از ترس از دست دادن چیزی نجات میداد، اینکه خداوند زمین و آسمانهارو به تسخیر ما انسانها درآورده به من قدرت دوباره و امید میده برای نترس شدن، و ادامه دادن. مدت زیادی میشه که فیلم نمیبینم، آهنگ غمگین گوش نمیدم، با دوستان و افرادی که منفی بودند مثلا حرفهای ناامیدکننده میزدند یا منو میرنجوندند رابطمو بسیار محدود کردم، البته بعد از تغییر فرکانسم آنها هم خود به خود از زندگیم بیرون رفتند. از تجربه خودم براتون میگم: در محل کارم کسی شروع به کار کرد که باعث رنجش من و افراد دیگه میشد ، به طرز بسیار غیرمحترمانه ای دستور میداد و رفتار بدی داشت، چند ساعت اول از شروع همکاری با ایشون خیلی ناراحت و عصبانی بودم ، در مسیر برگشت به خونه که حدود یک ساعت بود کم کم آروم شدم، گفتم ناراحت و نگران نباش اولا طبق قانون فراوانی کار برای تو زیاد هست نهایتا میتونی تغییر شغل بدی، دوما این یک چالش هست که باید خودت و باورهاتو محک بزنی، سوما اینکه این فرد خیلی تجربه در شغلهای قبلی داره و به جای مقاومت کردن و دور شدن از ایشون بهش نزدیک شو و از تجربیاتش استفاده کن. با این افکار حتی کم کم نه تنها احساس انزجار نمیکردم بلکه وجوه منفیش در نظرم مثبت شد ، روز بعد بدون کوچکترین ناراحتی سر کار رفتم و تمام کارهایی که میگفت با شوق اینکه چیزای جدید یاد میگیرم و با آرامش بخاطر اینکه این خدای من هست که به من عزت میده به کارم ادامه دادم، چند روز بعد به صورت معجزه آسا رئیسم من را به شعبه دیگری منتقل کرد که خیلی بهتر از محل کار قبلیم بود و اون فرد هم بعد از یک ماه اخراج شد و جالب اینکه متوجه شدم اون فرد بعد از انتقال من همیشه پشت سر من از من تعریف میکرده و الان رئیسم من را به عنوان بهترین کارمندش میشناسه و از من تقدیر و تشکر میکنه.
و البته ناگفته نماند که پیدا کردن شغلم هم با استفاده از عبارات تأکیدی و باور قانون فراوانی بود.
من سعی کردم کنترل ورودیهام و غلبه کردنم بر نگرانی و ترسم رو در قالب یک مثال و یکی از صدها تجربم و معجزاتی که در این مدت برام اتفاق افتاده براتون توضیح بدم.
همیشه خدایی و با خدا باشید.
خداوند بزرگ رو شاکرم به خاطر نعمتهای فراوانی که به هر آنکس که فقط از خداوند و نه از کسی دیگه بخواد ارزانی داشته
راستش حدود یک سال پیش وضعیت نا به سامانی داشتم تازه ازدواج کروده بودم و بیکار و بی پول
آدم بب هنر و بی خاصیتی نبودم اما نمیدونستم چرا بیکار بودم
با برنامه های استاد آشنا شدم
چطور درامد خود را سه برابر کنیم
حذف تلویزیون
حذف دوستان ناباب
حذف کردن دوستام خیلی سخت بود اما همونطور که استاد فرمودند وقتی فرکانس من تغییر میکنه به شکل معجزه آسایی دیگه نیستن .زنگ نمیزنن
یادمه حدود 10 سال پیش که کار طراحی داخلی ساختمان انجام میدادم بعضی وقتا که خیلی تو فشار مالی بودم و بیکار بودم به خودم میگفتم من امروز از خونه میرم بیرون و مطمئنم یه کار خیلی خوب برام جور میشه
باور کنید خیلی عالی پیش میرفت و بهم زنگ میزدن و کار جور میشد
10 ماه پیش بود که تو اوج بیکاری یه کار برام جور شد رفتم سر کار اما 15 روز بعدش اخراج شدم
ایمانمو از دست ندادم
15 روز بعدش تو یه شرکت خصوصی رفتم سر کار 45 روز طول کشید
شرکت از کار بیکار شد
بازم ایمانمو از دست ندادم همچنان با سایت عباسمنش بودم نتایجی که دوستان گرفته بودند رو میخوندم و خودمو شارژ میکردم
به طرز معجزه آسایی یه شغلی که چند سال بود در آرزوش بودم بهم پیشنهاد شد
اومدم سر کار
هیچ تجربه ای تو این کار نداشتم
باور درست این کارو با آدم میکنه
من بی تجربه دوساعت برام توضیح دادن و یه شعبه از یه فروشگاه بزرگ رو سپردن به من و خداحافظی کردن و برا یک ماه رفتن مسافرت
خدا رو شاهد میگیرم من بی تجربه در عرض یک ماه بیشتر از خودشون فروش داشتم
بعد از 1 ماه من به عنوان مدیر اون شعبه انتخاب شدم
فقط هر روز حرفای مثبت
جملات تاکیدی مثبت
رو ماشینم 100 تا آهنگ مثبت هست تکراری شدن از بس گوششون کردم اما عوضشون نمیکنم چون مثبت هستند
وضع مالی م عالی شده
درآمدم حداقل 4 برابر شده
همیشه تو جیبم پر از پوله تو کارتم پر از پوله
دیگه شرمنده کسی نیستم به خاطر قرض و بدهی
شرمنده خانم و خانواده نیستم
دارم چیزای جدید و خوب رو هر روز تو زندگیم جذب میکنم
همه اینها به خاطر لیاقت خودم
کمک استاد عزیزم
و خداوند بزرگ که این جهان رو با نظم و قانون آفریده
هر لحظه از صبح تا شب ورد زبون من شده شکر گذاری و زندگیم عالی و عالی تر میشه
میخوام داد بزنم خدایا شکرت
مرسی که خوندین
سلام آقای رستمی
موفقیت هاتون واقعا قابل تحسینه.مرحبا.
عالی بود
خداراشکر خداراشکر
بنام خدای وهاب و جذاب
خداروشکر به مسیر سعادتمندی هدایت شدم 😃
استاد جان بینهایت از شما سپاسگزارم که با عشق مسیرِ خوشبختی و به ما آموزش میدین 😍🤩
تمام فایل ها بینظیر هستن ، من صبح ها که بیدار میشم نمیدونم کدوم و گوش کنم ی فایل از دوره ها رو گوش میدم بعد میام سراغ سایت 🤣🤪 کلا وول میخورم توی این همه آگاهی ناب 🥳🥳🥳
خب جواب سوال بگم ، من از دوماه پیش که با سایت آشنا شدم تمام برنامه های سوشال مدیا رو پاک کردم و فقط ورودی هام آگاهی های سایتِ 😋😋😋 تلویزیون که ۵ سال از زندگی حذف شده و فیلم هم آگاهانه فیلم هایی و دیدم که برام آموزشی بوده البته تو این چند سال فکر کنم ۱۰ تا فیلم هم نشده که دیدم 😋
با اینکه تو اینستاگرام قبلا فقط پیچ های مثبت رو دنبال میکردم و خودم هر روز شکرگزاری میکردم اما اونم پاک کردم و حرفهای شما رو وحی منزل دونستم 🤩
از همون روزهای اول از آسمان و زمین نشانه ها اومد چقدر حال خودم بهتره خیلی شادتر هستم نعمت ها همین جوری سرازیر شدن به سمتم خدارو هزاران مرتبه شکر 😍😍😍😍
من عاشق نوع جهان بینی و شناخت قوانینِ شما هستم ( کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم فوق العاده اس) ممنونم استادِ مهربان
من از همون اول نسبت به هیچ کدوم از حرفهای شما مقاومتی نداشتم ، گاهی وقتها میگم نکنه دچار کج فهمی هستم که هیچ مقاومتی ندارم !!!!!!؟؟؟؟
من قرآن خوندن رو با دوره ۱۲ قدم شروع کردم و انگار الان میفهمم که قرآن چی میگه 😃خیلی برام جذابه چون قبلا بارها خونده بودم حتی ی زمانی مقداری از قرآن و حفظ کرده بودم اما هیچی از عمقش درک نکرده بودم اما الان آروم آروم دارم یاد میگیرم چطوری باید قرآن خوند و اصلا مفهوم کلمات چی هست ،
هر شب که قرآن و باز میکنم از خدا میخوام هدایتم کنه و وقتی آیات و میخونم انگار خدا نشسته روبروم و داریم در مورد احساساتی که در روز داشتم باهام حرف می زنه و بهم میگه دلیل شون چی بوده 🥹🥹🥹
اصلا ی حال و هوای عجیبی دارم 🥹🥹🤩🤩 استاد عزیزم نمیدونی چقدر دوستت دارم که هادی شدی و من و به جاده آسفالت آوردی 😍😍😍😍
با دوره روانشناسی ثروت متوجه شدم چقدر باور کبود در من عمیقِ و ذهنم فقیر 😕 اما دارم با تمام توانم پیش میرم تا تغییرش بدم و نتایج هم میاد و دلگرم تر و با شور و اشتیاق پیش میرم ،خداروشکر
خداوند حمایتمون کنه با همین فرمون پیش بریم
تا مصداق فی الدنیا الحسنه و فی الاخرت الحسنه بشیم
لعلک ترضی بشیم 🤩🤩
با تک تک سلول هام از شما سپاسگزارم 😘😘😘😘
سلام دوست عزیز
تشکر میکنم از توضیحات وایده هایی ک دادین و خداروشکر ک با کنترل ذهن و ورودی های عالی حالتون عالی شده و برامون نوشتی و خوندن همین کامنت چقد حال منو خوب کرد و همینطور کامنت عزیزان دیگه ک نتایجشونو میگن ب من احساس عالی میده…
بازم تشکر ثروتمند و سلامت وشاد باشی