این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/03/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-03-11 17:24:242024-11-30 16:27:19نقش هدف و انگیزه در «سلامتی جسم»
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خداوند وهاب که بدون منت میبخشه و من هر چه دارم از آن اوست ، خدایا سپاسگزارم بابت اینکه در این سفرنامه هستم و ادامه میدم و پای تعهدم هستم ، خدایا سپاسگزارم بابت این سایت ارزشمند که منو هدایت کردی بتونم با تو خدایا همنشین بشم ، سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان هم مسیر. حقیقتش من از زمانی که به فایل های سفرنامه هدایت شدم و الان که فصل سه سفرنامه هستم و روز 82 هر روز اشتیاق درونم داره بیشتر میشه برام جالبه ، من این هدفی که دارم در حال حاضر خیلی ساله دارم ولی فقط به نظرم یک آرزو بود براش حرکتی انجام نمیدادم و حتی برام به وضوح نبود فقط یه خواسته داشتم که خودمم باور نداشتم اصلا مهم نبود برام چون به شرایطم عادت کرده بودم و ذوق و شوق نداشتم براش ، ولی از زمانی که شروع کردم به گوش دادن فایل ها در این سفرنامه تازه هدفم واضح شده برام و براش حرکت میکنم کلی کشید این باور که من به شرایط فعلی ام راضی و قانع شده بودم رها کنم و تضادهایی که پیش اومد بیام بیرون از شرایطم و بیشتر به خواستم هدف اصلی ام تمرکز کردم و به این نتیجه رسیدم خواسته من همون خواسته و هدفی که خدا میخواد برام وقتی بهش فکر میکنم تخیل میکنم حسم خوبه اون ذوق و شوق از درونم میاد و از صبح که از خواب بیدار شم روی خودم کار میکنم با لذت اول مجبوری بود و خسته میشدم تکرار کنم ولی کم کم دارم بهتر میشم واقعا با جان و دلم میخوام تغییر کنم حاضر نیستم به هیچ وجه با افراد یا در فضای مجازی وقتمو هدر بدم فقط کارهایی انجام میدم که منو به هدفم نزدیک کنه هر تمرینی که استاد گفته انجام دادم و ضعف هامو شناختم تلویزیون نگاه نمیکنم خیلی وقته الان بیشتر در این سایت هستم و فایل های استاد ، با این فایل به این نتیجه رسیدم استاد خیلی تمرکز بالاتری داشتن و چقدر قدر زمان میدونستن و من تصمیم گرفتم بیشتر تمرکز کنم روی خودم و کمتر به عوامل بیرونی و روی باورهام خیلی بیشتر کار کنم ، به خصوص باورهای توحیدی که به لطف خداوند هر روز قرآن میخونم و یقین دارم بیشتر روی خودم کار کنم صددر صد خیلی زودتر در جهت خواسته ام قرار میگیرم به قول خدا در قرآن میفرمایند پاداش شما محفوظه ، و این قانون خداست ، همین الانم به نتایجی از لحاظ آرامش درونی و صلح با خودم و نتایج کوچک رسیدم چه دستاورد معنوی و مادی ولی باید تعهدم بدم بیشتر روی خودم و هدفم کار کنم و قدر زمان که خدا بهم هدیه داده و فرصتی که در اختیارم هست یدونم .
روزشمار تحول زندگی زیبای من به سمت بینهایت ثروت و نعمت روز هشتاد دو
خدایا شکر ات که بازهم فرصتی دادی که در جهت رشد شخصیت ام گامی بردارم خدایا شکر
نقش هدف و انگیزه در بروز توامندی های جسم
نقش انگیزه و هدف داشتن را حالا خیلی بهتر درک میکنم چون زندگی ام به دو قسمت عمده تقسیم میشه چند سال که بی هدف بی انگیزه بودم هر روز در چاه بدبختی و مشکلات احساس بی لیاقتی پوچی غرق بودم هر روز هم شرایط و مشکلات ام بیشتر میشد به قول استاد وقتی هدف نداری این طور نیست که ثابت بمانی حتما سقوط میکنی جهان مثل طنابی است که تو آویزان اش هستی نمیتوانی ثابت بمانی یا خودت را بالا میکشی به سمت پیشرفت و موفقیت یا اینکه حتما سقوط میکنی
اما خدا ره شکر مدتی است که هدف انگیزه بخش و مهم ارزشمند برایم انتخاب کرده ام هر روز شادابی نشاط لذت اعتمادبنفس و توانمندی ام به لطف پروردگار مهربان بیشتر میشود حالا احساس زنده بودن و مفید بودن میکنم خدا ره بینهایت شکر میکنم این زندگی واقعیست به نظرم خدا ره شکر میکنم حالا خیلی بهتر درک میکنم که همیشه باید در هر برهه یی از زندگی ام یک هدف مهم داشته باشم تمام وجود شب و روز خود را درگیر هدف ام بکنم آن وقت است که طعم واقعی یک زندگی ارزشمند را می چشم خدایا شکر ات
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.
درود بر استاد عزیز امیدوارم که همیشه سلامت باشید.
هدفمند بودن این واژه تنها چیزی است که من از نوجوانی تا الان که نزدیک به چهل سالم هست همیشه با خودم داشته ام .
هر اقدامی که انجام داده ام قبل از شروع برای خودم هدفی را مشخص میکردم و به سمت آن حرکت میکردم و تا جایی که میدانم هدفی در زندگی ام نبوده که بهش نرسیده باشم . وقتی به این موضوع نگاه میکنم به وضوح میبینم که هرگاه با هدف به سمت خواسته ای حرکت کرده ام وقتی برای چرندیات نداشته ام و بیشترِ تمرکزم روی هدفم و خودم بوده و توجهی به چیزهای بی اهمیت نکرده ام .
اما چون از قوانین جهان و خداوند اطلاعی نداشتم هدف ها برای اون موقع هدفهای خوبی بود اما الان با خودم میگم وقتی داستان هدف گذاری و رسیدن به هدف اینه چرا یه همچین هدفهای ک چیزی رو من در نظر میگرفتم ؟
شاید دلیلش این باشه به خاطر محدودیت های ذهن فقیرم بوده و باورهای محدود کننده و مخربی که توی ذهنم رسوب کرده بودن ، ولی همون تجربه ها باعث شده الان تا حدود خوبی که قوانین رو میدونم به عنوان رد پا یا تجربیات یا این که ، با خودم بگم من که به این همه هدف رسیدم پس میتونم به هر چیزی که میخوام برسم .
استاد درست میگن که وقتی هدفی رو در نظر میگیریم و با هدف زندگی میکنیم به خاطر اهمیت هدفمون و اون لذت رسیدن به هدف دیگه وقتی برامون نمیمونه که خودمون رو درگیر چیزهایی بکنیم که ربطی به هدفمون و زندگیمون و مسیر حرکتمون نداره .
دو سال پیش که من و همسرم تصمیم خیلی جدی گرفتیم که رفت آمد های بیش از حدی که با اطرافیانمون داشتیم رو کامل قطع کنیم و روی خودمون و زندگیمون متمرکز بشیم تا با دیدن نتایج هم به لذت برسیم و هم به زندگیمون سروسامان بدیم .
پس یه سری اهداف رو در نظر گرفتیم و بسمتش حرکت کردیم توی این دوسال شاید صدها برابر از نظر موقعیت اجتماعی بهتر شدیم تبدیل به انسانهای با کیفیت تری شدیم روی خودمون و ورودی هامون کار کردیم توی سایت فعالیت بسیار خوبی من داشتم خودمون رو بهتر تجربه کردیم ، خواسته هامون هزار برابر بیشتر بهتر و باکیفیت تر شده از نظر مالی بسیار بهتر شدیم و به جای خوبی رسیدیم ایمان و توکلمون بیشتر شده وام و قسط و قرض و چک و بدهکاری و اجاره خونه و انسانهای نامناسب و شرایط نامناسب و هر چیز نامناسب اینجوری که بشدت توی زندگیمون بوده دیگه نیست انگار هیچ وقت نبوده .
در مورد مریضی توی اون دوسال اصلا مریض نشدیم و قبل از این که بیایم استانبول سه چهار روز خونه مادر خانومم بودیم و چون اونجا من هیچ کاری برا انجام دادن ندارم و راکد میشم یه جورایی توی خونه میشینم چون توی قزوین کسی رو نمیشناسم اون چهار روز بشدت سرماخوردم الان که این فایل رو دیدم و استاد در مورد هدف صحبت کردن متوجه شدم وقتی حتی چند روز راکد و بی کار شدم مریض شدم و یادمه با خانومم متفق القول هر دو گفتیم ما اصلا توی شمال مریض نمیشیم و یادمون نمیاد کی مریض شدیم اما تا میایم اینجا مریض میشیم .
الان به جایی رسیدیم که اصلا نمیتونیم وقت آزادی رو برای بودن کنار افرادی که کاری جز فیلم دیدن صحبت کردن از گرفتاریها و مشکلات جامعه و حرفهای سیاسی زدن و نالیدن از اوضاع کشور و غر زدن از حرفهای صد من یه غاز و غیبت کردن و گفتن چرندیات ندارند بزاریم .
واقعا استاد درست میگن کسی که هدف داره تایمش رو با ارزش میدونه و عمرش رو بیهوده هدر نمیده .
وقتش و انرژیی که داره توی مسیر هدفش قرار میده از این کار واقعاً لذت میبره و کاری نداره بیرون از خودش چی میگذره تمرکزش روی خودشه وارد بحث و غیبت حسرت و حسادت و داستانهای این چنینی نمیشه و دنبال بهبود خودش و زندگیش میره و وقتی روی باورهاش هم خوب کار کنه و جوری فکر کنه که با افکار اکثریت جامعه متفاوت باشه نتیجه ای که میگیره هم با اکثریت جامعه متفاوته .
همین فایل استاد رو که من دیدم واقعا از شرایط زندگیش لذت بردم در آزادی مالی و مکانی زمانی سوار بر سانتافه توی ایالت زیبای فلوریدا چه حس قشنگی داره ، تک تک این لحظات چقدر تحسین برانگیزه . من کلا ماشین و رانندگی رو دوس دارم و بشدت به رانندگی توی ماشین های لوکس و برند دنیا علاقه دارم واقعا خودم رو لایق میدونم که هدفم رو مهاجرت به آمریکا و رسیدن به آزادی مالی و آزادی مکانی و آزادی زمانی قرار دادم .
وقتی از ریشه هایی که استاد توی زمین حاصلخیز دواندند حرف میزنن و راه رو به ما نشون میدن که؛ آقا بیا روی خودت سرمایه گذاری کن و عمرت رو بیهوده هدر نده ، منو ببین از کجا شروع کردم و بکجا رسیدم تازه این ته ماجرا نیست و این روند بهبود و موفقیت تا ابد جا داره .
به من میگه مصطفی پسر خوب تو هم ببین من رد پا گذاشتم برات، پا جای پای من بزار همین چیزهایی رو که من باور کردم و توی ذهنم اصلاح کردم رو انجام بده طبق این قوانین خداوند با ایمان حرکت کن نتیجه ای بگیر که من گرفتم اگه خوب کار کنی شاید نتیجه بهتر یا نتایج زودتر از من بگیری.
استاد عزیزم واقعاً از ته دل میگم خیلی دوست دارم انشالا روزی رو توی زندگیم خلق میکنم که ببینمت و بغلت کنم و ازت تشکر کنم که من و همه دوستان رو از جهالت و سردرگمی در آوردی و دستی از دستان خداوند بودی که من و بقیه دوستان رو به مسیر یکتاپرستی سعادت و خوشبختی وارد کردی .
فایل نشانه امروزم بود این فایل و عجب فایلی بود به لطف الله بمب آگاهی ناب بود خدارو شکرت
درباره این فایل نکته ای که خیلی جلب توجه می کنه اینه که درباره خودم تا چند سال پیش اصلا هدفی نداشتم بعد که هدف پیدا کردم وایسادم باورهام رو روش ساختم حالا این وسط تضادهای هم بود ولی تفاوتش با قبل این بود که اصلا فحش و دری وری به دنیای بیرونم نمی دادم می گفتم جزئی از تکاملت هست مگه نمی خواستی فلان عدد رو داشته باشی داری هدایت میشی طرفش مگه نیومدی روی کره زمین که یاد بگیری الان به لطف خدا یاد گرفتی پس نمی خواد ناراحت بشی آدم وقتی چیزی رو یاد می گیره که ناراحت نمیشه اتفاقا خوشحال هم میشه و سپاس گذار خدای مهربان هم هست که بهش آموزش داده با دستاش
و اینکه اگه در مدار درست باشین مثل قبل بهم نمی ریزین و حالتون خوبه نه مثل کبک سرتون رو بکنید زیر برف واقع بینانه نگاه که می کنید به گذشته خودت میگی انصافا هیچ راهی وجود نداره برا اینکه این درسهارو یاد بگیری و باید از این مسیر می گذشتی برای رشد های بیشتر در کل قانون اینه که هدف واضح و مشخص داشته باشین بعد باورهای هم جهت با خواسته تخصص و مهارت لازم رو درباره هدفت یاد بگیری بعد هم تکاملت رو طی بکنی و تمرکز تمرکز تمرکز بذاری ونتیجه محقق میشه
ممنونم استاد که هستی و خدارو سپاس گذارم که می تونم شما رو ببینم و بشنوم
82مین ردپای زندگی به سبک عمل کردن به آموزشهای الهی،به نام مربی وسلام به خالقم.
سلام به استادی که حتما100٪ازبهشت ازلی انتخاب من بوده که دستی قدرتمندوثروتمندالهی شده.واین استاد برای سوگلی خداخبرآورده. لیلاجون،دخترخداتعهدبه خودت بده وفقط به حرفهایی که ازخدامیگویم فقط باورکن،خداراباورکن،منم گفتم چشم چون خیلی خوش باورم!هرکس گفت: بیافلان جاسرمایه گذاری کن (پونزی)منم کارروانجام دادم. ولی هیچ استفاده ای نکردیم !گویا……..چیزهای دیگری دربر داشت غیرازپول وثروت! الهی شکرت حتمااسمش تضادبودوباخوش باوری من ،خداخودش برام توبه کرد!گفت: عُمریِ ازاین بنده ی ساده دل گذشت دیگه بسِ خودم بایدنجاتَش بدم مثل همیشه وبیادش بیاورم که ریموت زندگیش وکنترل زندگیشوتومصیرالهی به دست خودش محکم بچسبونم استادروبرام معرفی کرداین اتفاقات به ظاهربدوضرروبه فال نیک میگیرم الخیروفیماوقع عالی ترین احساس رادارم چون هراتفاقی تودنیابیفته برای من به نفعِ منه واین همه تضادهااومدن که من توکوره انسان سازی آگاهی خودشناسی وخداشناسی وجهان هستی شناسی قراربگیرم متتتتتتتتتششششششکککرررر مممممممممممم خدایاروشکرمیگویم چون مرابه قدمهای بعدی هدایت میکنه(ایموجی بوس وچشمک شادی به خدا).سلام به ناظم این دانشگاه(مریمگلی)که این عزیزراازبهشت ازلی انتخاب کرده بودم که من بیام به بهشت کره ی خاکی هیچی بلدنیستم!وهرکاری رو استارت شومیزنم ولی سریع بی انگیزه میشم پس خدایامن نازدارم قبل ازحضورم به دنیا وسقوط به جهنم مراازگرداب زندگی ناشناخته ی دنیوی باآگاهی ناب الهی نجات بده تاادامه ی مصیربازگشت به اصلم رابابرکات الهی باکلی ثروتهای وپَک کامل الهی آرامش وشادی که نتیجه اش،سلامتی ،جسم،روح،روان،یکی شدن ذهن باروحم است.وروابط عالی ودوست شدن باخودم وخدای خودم واطرافیان وطبیعت رابه همراه دارد.وپولسازی آسان که ساده ترین ومعنویترین کاردنیاس نتیجه اش است راخدابرام مهیاکردوازبودنم توی این صراط مستقیم بااین همه همفرکانس افتخارمیکنم که ازهرعضوخانواده یک راهنمایی ودلگرمی میگیرم چون مدام درحال تمرین کردن ونتیجه عمل گرفتن هستندوردپاشونوبرای منم به صورت واضح میزارن خدایامنواین همه خوشبختی به حالِ،به حالِ،به حالِ،وازناظمِ عزیزم مریم جون که شاگرداول یاهمون مُبسِرقدیمی کلاس شده وتمرینهای جالبی برای شاگردنوپالیلا جون گذاشته به خاطراین همه نعمت بهشت سایت خداروشکرمیگویم.
این روزهاخیلی احساس عالی دارم. شبهابرنامه ی غذایی فردارو، روبه راه میکنم وخودم روزه میگیرم،بچه ها خودشون غذاروآماده میکنندنوشجان میکنند.امروزذهنم حالش برابیرون رفتن بهانه میاوردکه هروزبیرون،منم گفتم آرام باش بعدا دربارش تصمیم میگیریم!نمازخواندم بعدازنمازظهر دعای ماه رجب ازتلویزیون پخش می شدگوش میدادم وخیلی روحانی شدم بعدکم کم حاضرشدم تاشرکوچه میریم وبعدتصمیم میگیریم!خوب حاضرشدن همانا کم کم وارد ایستگاه متروشدن هماناوازخونه هم سعی میکردم به رهگذرهاوتوآسانسورمتربه همه روزبخیربگم بعضی ها تعجب میکنن ولی من تمرینم روانجام میدم براتون ازتمرین امروزبگم بخندین ولذت ببرین!میخواستم بامتروبرم اول خط وکیل آبادنمیدونم چرارفتم سمت خط پارک ملت به خانم بغلی روصندلی بودگفتم عه اشتباه اومدم اصلا مسیرم اینطرف نبودبلندشدم رفتم سمت آسانسورکه برم اونطرف بازگفتم نه هرچی هست خیره متروآمدسوارشدم ازهمون لحظه اول سمت آقایون وخانمهابرام فرقی نداشت تمرین پیام بازرگانی رواجرامیکردم وتشکردیگه خودتون میدونین بعضیهاچی رفتار،یانگاه، یاگفتاردارن؟!تحسین،تشویق،بی احساس،فرق دارن دیگه خداگفت: قرارنیست همه مثل هم باشن من بایداعراض کنم.یک واگن که تموم میشدسریع پیاده میشدم واگن بعدی اگرنمیرسیدم متروبعدی خلاصه خیلی وقت گذاشتم ،بایدوقت بذارم!وگرنه وقتهام گذاشته میشه !دیگه خودتون میدونین برای چی چون توبهشت حرفهای خوب رد وبدل میشه یک عزیزی خانم بودشماخودتون تصورکنین باچه لهجه ای رفتارکردخدابراش آرامش بشه!گفتم خداامروزبرگ زندگی رودوباره برام ورق زدگفت: حالابروبه بنده هام بگوازنعمتهای سلامتی وخانواده عالی وخیلی ازداشته هام میگفتم:گفت که خداگفت بروتومتروبگومتوجه نشدم گفتم بله یاجان گفتم یادم نیست دوباره پرسیدخداگفته بروتومتروگفتم آره همه جامیرم امروزنوبه ی متروبود!گفت حرفای قشنگی میزنی توخوب زبون داری وخوب بلدی حرف بزنی بورتومجلس صحبت کن بله وقتی پولهارو میگیرین!میاین سرمردم روالی آخر…….منم ادامه دادم ازوقتی انگشت اتهامم روازروی دیگران برداشتم احساسم خوبه زندگیم خوبه و او همون لحظه باکنایه گفتن هاش پیاده شد.منم رفتم واگن بعدی بازاین واگن آقایون بودن تمرینم تموم شد داشتم پیاده میسدم. برم وگن بعدی صدای یک آقایی اومدسوریه روبمب انداختن میگه من احساسم خوبه گفتم :به من چه!ولی بایدخاموش میبودم چون حتما خودم جذب کرده بودم اول میخواستم برم ذهنم1٪مقاومت داشت گفتم نه استادگفته بایدوقت بذاری مالی،موقعیت،هرجورمیتونی درراه خداجهادکن!جهاداونی که فکرمیکردی زمان پیغمبرشمشیربودنه!همین جنگ نرمی که خودت باافکارت داری جهادفی سبیل الله است.وشایدهم امتحان الهی بودکهمنشکستمیخورمیاآبرویخداروبجامیارمیاداستادکردم چقدرتهدیدچقدرتکذیب ونتیجه اینها ثروت،پول ،سلامتی، رابطه ی عالی، باصبرکردن واردزندگیش شد.تاآخرمتروایستگاه غدیربودرفتم و برگشتم تاایستگاه خانه ادامه دادم وایستگاه خانه پیاده شدم بازبه من الهام شددوباره سوارشویکی دوایستگاه بروجلوترگفتم چشم!واقعادهنم کف کرده بودخسته بودم یک ایستگاه بیشترنرفتم گفتم نمی تونم پیاده برگردم دهانم خشک شده بودایستگاه صدف پیاده شدم روی نیمکتهای جلودادگاه نشستم آفتاب کم حال شده بودساعت3بعدازظهرکمی نشستم فایل پیرمردگندم به دامن داشت( ایمان) روگوش کردم لحظه ای که بلندشدم رفتم کناردرخت یک بوس به تنه ی درخت زدم دعامیکردم چشمم ناخودآگاه به پای درخت افتادویک کلیدبرق میزدانگارتاحالادست کسی به این کلیدنخورده برداشتم گذاشتم روتنه ی درخت گفتم این نشانه ی الهی به من بودگفت اینم شاه کلید تمام دربهای ثروتِ سلامتی وپول ورابطه ی عالی مزدتبلیغات الهی بودوکلیدروگذاشتم توتنه ی درخت برگشتم خانه ذهنم گفت برمیداشتی گفتم مهم الهام شدن این کلیدبودحالافردابرم اگه بودشایدبردارم نمیدونم!الهی شکرت وعزیزدلم رفت نانوایی برگشت گفت سیدشماره موبایلشوداده گفته حاج آقاشما وحاج خانم نیاین توصف نانوایی تماس بگیرین تانون آماده کنیم بعدبیاین ببرین عزیزدلم گفته ماخجالت میکشیم نانواگفته نهههههه ماخجالت میکشیم شماتوصف منتظرباشین!واییییییییییی خدایاتوچکارمیکنی!؟این نه اززرنگی ماس نه ازخوش تیپی ماس وگرنه اونقدخانمهای آرایشی میان توصف به هم دیگه سلام نمیکنن!اینهامعجزه ی الهیه عاشق همه ی شماهستم استادوشاگردوهمه ازاین که کامنت روخوندین وماپولهارومیگیریم خندیدین یک ردپای براخودم وآیندگان لازم میشه ولی امروزخیلی خندیدم ازصبحتهای این خانم تومتروالهی که همیشه باهم بخندیم نه به هم!سپاسگذارم.
واقعا من الان این فایل رو تازه فهمیدمش بعد از اینکه بارها گوش دادم قبلا
الان که این تغییرات در زندگیم ایجاد شده که من دیگه در هر جمعی نیستم و واقعا دیگه وقت ندارم برای کارهای الکی تازه متوجه میشم که استاد داره اینجا چی میگه من قبلا خیلی برای حاشیه ها وقت داشتم و این فایل رو خوب متوجه نمیشدم یا خوب عمل نمیکردم بهش ولی طبق اصل یکم بهتر یکم بهتر که پیش رفتم مخصوصا این روزها که تعهدم رو بهش بیشتر کردم از یه جا به بعد این مدلی شده زندگیم و خداروشکر میکنم برای اینکه خدای بزرگ من رو هدایت میکنه و به من راهنمایی میده خدایه ممنونم که هئامو داری و به من در این راه کمک میکنی .
من در این سفرنامه پر برکت هستم و اهسته وپیوسته پیش میروم، استاد باور میکنید من از اول تا اخر تمام کامنتها رو میخوانم، نمیدونم دقیق چند روز در هر روز سفرنامه میمانم، ولی میدانم بسیار برایم کارگشاست، هر قدم و خواندن کامنتهای دوستان
وقتی به این قسمت از سفرنامه رسیدم، در دلم احساس نگرانی کردم، بابت اینکه استاد در این جلسه درباره ی داشتن هدف در زندگی و رابطه اش با سلامتی صحبت کردن، خدا رو شکر من باورهای سلامتی عالی دارم از قبلنا، من واقعا باور دارم که بدنم قویه و از پس هر چالشی برمیاد، نگرانی من از بابت نداشتن هدف بود، من در حال حاضر مادر دو تا دختر و همسر شوهرم هستم:)
اکثر اوقات در خانه هستم مشغول بازی و سرگرم کردن دختر دو ساله ام و پخت و پز برای خانواده ام و سر زدن به سایت و گذاشتن جنسهای جدیدی که همسرم میاره برای فروشگاه، من میزارم اینستا، و فروش اینترنتی هم داریم خدا رو شکر
غیر اینا کار خاص دیگه ای انجام نمیدم
نجواهای ذهنم مرا اشفته میکرد اخه اینام شد هدف، هدف چیزیه که انجامش بدی و باهاش پول در بیاری، تو که پولتو از جیب همسرت بر میداری و هر بار ازش با اکراه میخوایی که پول بزنه به کارتت(واقعا از درخواست کردن پول از همسرم، اکراه دارم واصلا دلم نمیخواد بارها و بارها این درخواستو ازش بکنم، بلکه دوست دارم، ایشون خود به خود پول در اختیارم قرار بده همواره:)
استاد من در هر روز از این سفرنامه معجزه ها رو تجربه کردم، ولی انسان فراموش میکنه
بزار گنده ترین و تازه ترینشو براتون بگم
استاد جان من دارم دوره ی عشق و مودت رو هم گوش میدم و تقریبا اخراشم
به خاطر تضادهایی که داشتم توی روابط با همسرم این رو اولین دوره ی پولی شما قرار دادم
میدونی استاد الان تقریبا 3٠ روزه که من هر روز 10تا از ویژگی های مثبت همسرم رو مینوسم و بابتش ازش سپاسگزاری میکنم در دفترم
حالا معجزه هایی که از راه رسیدنو بگم براتون
چند روز پیش همسرم خود به خود کارت پولی بهم داد و گفت هر ماه فلان قدر پول میاد توش، بیا پیش تو باشه، منو میگی توی ابرام هنوزم
واقعا ارزوی داشتن همچین چیزی رو داشتم، قبلنا بارها و بارها ازش چنین درخواستی کرده بودم ولی ایشون قبول نمیکردن، الان بدون اینکه من اصلا توی فکرم باشه، بدون اینکه من ازشون چنین درخواستی کنم، خود به خود این کارو انجام دادن و من بارها و بارها ازشون تشکر کردم زبانی و بارها نوشتم سپاسگزاریمو بابتش در دفتر و بارها و بارها بابت این موهبت و نعمت از خداوند تشکر کردم
یا یکی از خواسته هام که اجابت شد معجزه وار اونم، این بود که رانندگی کنم و صبحا دخترم رو من ببرم مدرسه و الان دارم تجربش میکنم، حتی یه بار توی شب، همسرم گفت بیا بشین پشت فرمون میخوام خودت یاد بگیری رانندگی رو، حرفی که تا قبل این سابقه نداشته بود خودش بهم بگن، من باید درخواست میکردم که احازه بدن یکم رانندگی درشب رو تمرین کنم،که اکثرا هم جواب رد میدادن!
استاد عزیزم نگران بودم که من تقریبا تمام کامنتهای این فایلو خوندم ولی همچنان هدفی برای خودم مشخص نکردم تا اینکه، خداوند اجابتم کرد و توی کامنت یزدان عزیز، بهم گفته شد
گفته شد که سارا، تو دنبال هر هدفی هم بری، در نهایت اون هدف یه روزی شروع و یه روزی تموم میشه، هدف اصلی تو باید ارامش باشه
باید ایجاد هماهنگی ذهن با روحت باشه، که وقتی با خودت و خدای خودت در صلح باشی، به تمام هدفهای دیگه ات هم میرسی که همه هدفها زیر مجموعه ارامش هست
سپاسگزارم خدا
سپاسگزارم استاد
سپاسگزارم دوستان ارزشمندم
در پناه خداوند دانای و توانا، سرشار از نعمت و شادی و ارامش و ثروت و خوشبختی باشید همگی تون
یکی از هدفهام اینه که بی قید و شرط دوست بدارم همگان را، مخصوصا کسانی که بهم نزدیکن و میشناسمشون!
ازوقتی ایمان من تبدیل به عمل شد تصمیم گرفتم از مهارتهای پایه ایی تخصص خودم دوباره ازنو شروع کنم و مسولیت کارهای خودمو که قبلا برون سپاری میکردم خودم به عهده گرفتم و شروع کردم به انجام دادن
تا دلتون بخواد با تضادهای مختلف برخورد میکنم
و خداروشاکرم بخاطرشون چون وقتی من حرکت کردم متوجه خیلی چیزا شدم اینکه خیلی از مهارتها فراموشم شده و کلی اشتباه کردم وهمینا باعث میشه که من برم آموزش ببینم از افراد متخصص سوال کنم و … و هر روز دارم بیشتراز روز قبل رشد میکنم وپیشرفت میکنم .
با تضادهایی چون مسخره شدن و تیکه انداختن همکارم
مواجه شدم و حضور همین همکار باعث انگیزه ایی در وجودم شده که قوی تر از قبل ادامه بدم ازصحبتهای همین همکار فهمیدم که من دارم مسیری متفاوت از اکثریت جامعه میرم چون بقیه مهندس ها کارهاشون برون سپاری میکنند ولی من چون تصمیم گرفتم خودم انجام بدم با تضادهای زیادی دارم برخورد میکنم و همین ها باعث شده من بیشتر روی خودم کارکنم بیشتر ذهنم و کنترل کنم خدایا شکرت
خدایا من جز تو سرپرست و یاوری ندارم خدایا من جزتو ازکسی پروا و ترسی ندارم خدایا من فقط ازتو کمک میخوام الهی آمین
به نام خداوند وهاب که بدون منت میبخشه و من هر چه دارم از آن اوست ، خدایا سپاسگزارم بابت اینکه در این سفرنامه هستم و ادامه میدم و پای تعهدم هستم ، خدایا سپاسگزارم بابت این سایت ارزشمند که منو هدایت کردی بتونم با تو خدایا همنشین بشم ، سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان هم مسیر. حقیقتش من از زمانی که به فایل های سفرنامه هدایت شدم و الان که فصل سه سفرنامه هستم و روز 82 هر روز اشتیاق درونم داره بیشتر میشه برام جالبه ، من این هدفی که دارم در حال حاضر خیلی ساله دارم ولی فقط به نظرم یک آرزو بود براش حرکتی انجام نمیدادم و حتی برام به وضوح نبود فقط یه خواسته داشتم که خودمم باور نداشتم اصلا مهم نبود برام چون به شرایطم عادت کرده بودم و ذوق و شوق نداشتم براش ، ولی از زمانی که شروع کردم به گوش دادن فایل ها در این سفرنامه تازه هدفم واضح شده برام و براش حرکت میکنم کلی کشید این باور که من به شرایط فعلی ام راضی و قانع شده بودم رها کنم و تضادهایی که پیش اومد بیام بیرون از شرایطم و بیشتر به خواستم هدف اصلی ام تمرکز کردم و به این نتیجه رسیدم خواسته من همون خواسته و هدفی که خدا میخواد برام وقتی بهش فکر میکنم تخیل میکنم حسم خوبه اون ذوق و شوق از درونم میاد و از صبح که از خواب بیدار شم روی خودم کار میکنم با لذت اول مجبوری بود و خسته میشدم تکرار کنم ولی کم کم دارم بهتر میشم واقعا با جان و دلم میخوام تغییر کنم حاضر نیستم به هیچ وجه با افراد یا در فضای مجازی وقتمو هدر بدم فقط کارهایی انجام میدم که منو به هدفم نزدیک کنه هر تمرینی که استاد گفته انجام دادم و ضعف هامو شناختم تلویزیون نگاه نمیکنم خیلی وقته الان بیشتر در این سایت هستم و فایل های استاد ، با این فایل به این نتیجه رسیدم استاد خیلی تمرکز بالاتری داشتن و چقدر قدر زمان میدونستن و من تصمیم گرفتم بیشتر تمرکز کنم روی خودم و کمتر به عوامل بیرونی و روی باورهام خیلی بیشتر کار کنم ، به خصوص باورهای توحیدی که به لطف خداوند هر روز قرآن میخونم و یقین دارم بیشتر روی خودم کار کنم صددر صد خیلی زودتر در جهت خواسته ام قرار میگیرم به قول خدا در قرآن میفرمایند پاداش شما محفوظه ، و این قانون خداست ، همین الانم به نتایجی از لحاظ آرامش درونی و صلح با خودم و نتایج کوچک رسیدم چه دستاورد معنوی و مادی ولی باید تعهدم بدم بیشتر روی خودم و هدفم کار کنم و قدر زمان که خدا بهم هدیه داده و فرصتی که در اختیارم هست یدونم .
سلام به استادان عزیز و دوستان همفرکانسی
روزشمار تحول زندگی زیبای من به سمت بینهایت ثروت و نعمت روز هشتاد دو
خدایا شکر ات که بازهم فرصتی دادی که در جهت رشد شخصیت ام گامی بردارم خدایا شکر
نقش هدف و انگیزه در بروز توامندی های جسم
نقش انگیزه و هدف داشتن را حالا خیلی بهتر درک میکنم چون زندگی ام به دو قسمت عمده تقسیم میشه چند سال که بی هدف بی انگیزه بودم هر روز در چاه بدبختی و مشکلات احساس بی لیاقتی پوچی غرق بودم هر روز هم شرایط و مشکلات ام بیشتر میشد به قول استاد وقتی هدف نداری این طور نیست که ثابت بمانی حتما سقوط میکنی جهان مثل طنابی است که تو آویزان اش هستی نمیتوانی ثابت بمانی یا خودت را بالا میکشی به سمت پیشرفت و موفقیت یا اینکه حتما سقوط میکنی
اما خدا ره شکر مدتی است که هدف انگیزه بخش و مهم ارزشمند برایم انتخاب کرده ام هر روز شادابی نشاط لذت اعتمادبنفس و توانمندی ام به لطف پروردگار مهربان بیشتر میشود حالا احساس زنده بودن و مفید بودن میکنم خدا ره بینهایت شکر میکنم این زندگی واقعیست به نظرم خدا ره شکر میکنم حالا خیلی بهتر درک میکنم که همیشه باید در هر برهه یی از زندگی ام یک هدف مهم داشته باشم تمام وجود شب و روز خود را درگیر هدف ام بکنم آن وقت است که طعم واقعی یک زندگی ارزشمند را می چشم خدایا شکر ات
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 2 اسفند رو با عشق مینویسم
من رد پاهامو مینوشتم و گفتم بخوابم ساعت 1:33بود
گفتم خدا میشه بخوابم 5 بیدار بشم؟
گفتم بیام تو سایت و نشانه ام رو انتخاب کنم
نقش هدف و انگیزه در «سلامتی جسم»
اومد، وای خدای من شگفت انگیزه
ببین من چی گفتم ؟
گفتم خدا من بخوابم 5 بیدار بشم یا بیدار بمونم ، دوره جدید که گرفتم ببینم و تمرین کنم
وای خدا چقدر واضح جواب داد
خیلی عشقی بابا
تو چقدر داری ریز و دقیق منو هدایت میکنی
هدف انتخاب کن
و وقتی این صحبت رو از زبان استاد در فایل نقش هدف و انگیزه در «سلامتی جسم» شنیدم یاد جلسه هدف گذاری دوره 12 قدم افتادم
که من دو قدمی که پیش رفتم و هدف گذاری داشت هدف گذاری رو انجام ندادم
انگار خدا به وضوح بهم گفت به جای اینکه به فکر خوابیدن باشی بیدار باش
من مثل روزای قبل خوابتو مدیریت میکنم
بشین هدف گذاری کن
استاد تو این فایل گفتن که اگه هدف داشته باشی وقت نمیکنی به چیزای دیگه فکر کنی
سعی میکنم عمل کنم به این نشونه و هدف گذاری رو انجام بدم
و شبا سعیمو میکنم که نخوابم چون این چند وقت رو تلاش کردم و چند روزی تا 5 بیدار بودم اما یکی دو روز 3 خوابیدم
اما سعیمو میکنم چون میدونم بالاخره میتونم که مومنتومی که در دوره جدید یاد گرفتم رو راه بندازم برای نخوابیدن
بعد اینستا رو باز کردم یه نقاشی ببینم آهنگ باب دلمی رو خدا دوباره به من نشونه داد
میدونم که میگه تو باب دل منی و مراقبتم طیبه
خیلی خیلی ازش سپاسگزارم
امروز رفتیم ترمینال تا خواهرمو راهی کنیم بره خونه اش و عید با همسرش دوتایی بیان تهران
خواهرم یهویی بغلم کرد و بوسم کرد گفت من میرم دلت برام تنگ نمیشه؟؟
گفتم نه چرا تنگ بشه
میری با همسرت زندگی خوبی داری ،بعد تلفنی حرف میزنیم چرا دلم تنگ بشه
خوشحالم از اینکه وابستگیم به آدما کمتر شده
حتی وقتی خواهرم ازدواج کرد من وابسته خواهرمم بودم ،خوشحالم که رها شدم از این وابستگی
من امروز در این بهشت زیبای خدا بهترین هارو داشتم ،خدایا شکرت ماچ به قلب ماهت ربّ من
سپاسگزارم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اگر قانون را به درستی درک کنیم:
-مانند عموم جامعه فکر و عمل نمی کنیم
-عموم جامعه مانند هم فکر کرده مانند هم عمل می کنند و نتایج آنها به هیچ وجه نتایج مناسبی نیست
-نگاه خود را تغییر داده و به شیوه ای متفاوت از عموم جامعه فکر و عمل کنیم
-عموم جامعه زندگی را درد و رنج بی پایان می دانند
-اگر قصد داریم زندگی سرشار از شادی و لذت برای خود خلق کنیم نخستین قدم یافتن الگوهای مناسب و متضاد با تفکر عموم جامعه است
-چشم خود را به روی عموم جامعه بسته و افرادی را به عنوان الگو انتخاب کنیم که قصد داریم زندگی مشابه با آنها را تجربه کنیم
-اگر می خواهیم تغییرات چشمگیری در زندگی خود ایجاد کنیم خود را از بدنه ی جامعه به طور کلی جدا کنیم
-عموم جامعه زمان خود را تلف می کنند در مورد موضوعات بیهوده گفتگو می کنند بی هدف و بی انگیزه هستند
-اگر هدف و خواسته داشته باشیم فرصتی برای هدر دادن زمان بودن در شبکه های اجتماعی گفتگو با افراد نامناسب دیدن فیلم و سریال نخواهیم داشت
-افراد موفق که آنها را به عنوان الگو انتخاب کرده ایم هدف و برنامه داشته و از زمان در دسترس و کنونی خود به نحو احسن استفاده کرده اند
-اگر زمان خود را به بطالت می گذرانیم بدانیم هدف مشخص و واضحی برای خود انتخاب نکرده ایم
-برای متخصص شدن در حیطه ی کسب و کار خود لازم است مهارت های زیادی را کسب حرکت کرده و قدم برداریم
-تمام زندگی ما باید وقف هدف و محقق شدن خواسته هایمان شود
-ورودی های ذهن خود را به شدت کنترل کنیم
-اگر به دنبال نتایج متفاوت از عموم جامعه هستیم باید متفاوت از آنها فکر و عمل کنیم
-تمرکز خود را بر خودمان یا افرادی قرار دهیم که از آنها درس ها و تجارب زیادی می آموزیم
-با داشتن ورودی های مناسب می توانیم به موفقیت و پیشرفت دست یابیم
-با تغییر باورهایمان افراد نامناسب خود به خود از زندگی ما حذف می شوند و به تدریج خودمان راغب به صرف زمان برای گفتگو با آنها نیستیم
-زمانی که صرف گفتگو با افراد نامناسب می کنیم می تواند به تحقق اهداف و خلق زندگی دلخواه منجر شود
-نپذیریم زندگی مجموعه ای از سختی ها و مشکلات است خود را لایق داشتن بهترین شرایط و نعمت ها بدانیم
-اگر خود را لایق داشتن زندگی عالی می دانیم باید متفاوت از عموم جامعه فکر و عمل کنیم
-اکثر افراد به دلیل نداشتن هدف و انگیزه خود را لایق داشتن زندگی عالی نمی دانند
-هدف انگیزه و باور مناسب داشته باشیم باور کنیم اگر افرادی توانستند به خواسته ی دلخواه ما دست یابند ما هم می توانیم
-با باور به دست یافتنی بودن هدف انگیزه و اشتیاق فراوان برای تحقق آن در درونمان شکل می گیرد
-خود را درگیر تحقق اهدافمان کنیم
-باورهای مناسب و پرداختن به شغل مورد علاقه توامان با هم نتایج عالی را برای ما رقم می زند
-تمام زمان و انرژی خود را صرف تحقق اهداف خود کنیم
-اگر انگیزه برای تحقق خواسته های خود نداشته باشیم به زودی با چالش ها و تضادهای گوناگون مواجه خواهیم شد
-با تحقق اهدافمان نه تنها به احساس لیاقت ارزشمندی عزت نفس دست یافته بلکه از تک تک لحظات خود لذت بیشتری می بریم و شخصیتی متفاوت با گذشته ی خود داریم
-هر هدفی داشته باشیم باید اقدامات بسیاری برای تحقق آن انجام دهیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.
درود بر استاد عزیز امیدوارم که همیشه سلامت باشید.
هدفمند بودن این واژه تنها چیزی است که من از نوجوانی تا الان که نزدیک به چهل سالم هست همیشه با خودم داشته ام .
هر اقدامی که انجام داده ام قبل از شروع برای خودم هدفی را مشخص میکردم و به سمت آن حرکت میکردم و تا جایی که میدانم هدفی در زندگی ام نبوده که بهش نرسیده باشم . وقتی به این موضوع نگاه میکنم به وضوح میبینم که هرگاه با هدف به سمت خواسته ای حرکت کرده ام وقتی برای چرندیات نداشته ام و بیشترِ تمرکزم روی هدفم و خودم بوده و توجهی به چیزهای بی اهمیت نکرده ام .
اما چون از قوانین جهان و خداوند اطلاعی نداشتم هدف ها برای اون موقع هدفهای خوبی بود اما الان با خودم میگم وقتی داستان هدف گذاری و رسیدن به هدف اینه چرا یه همچین هدفهای ک چیزی رو من در نظر میگرفتم ؟
شاید دلیلش این باشه به خاطر محدودیت های ذهن فقیرم بوده و باورهای محدود کننده و مخربی که توی ذهنم رسوب کرده بودن ، ولی همون تجربه ها باعث شده الان تا حدود خوبی که قوانین رو میدونم به عنوان رد پا یا تجربیات یا این که ، با خودم بگم من که به این همه هدف رسیدم پس میتونم به هر چیزی که میخوام برسم .
استاد درست میگن که وقتی هدفی رو در نظر میگیریم و با هدف زندگی میکنیم به خاطر اهمیت هدفمون و اون لذت رسیدن به هدف دیگه وقتی برامون نمیمونه که خودمون رو درگیر چیزهایی بکنیم که ربطی به هدفمون و زندگیمون و مسیر حرکتمون نداره .
دو سال پیش که من و همسرم تصمیم خیلی جدی گرفتیم که رفت آمد های بیش از حدی که با اطرافیانمون داشتیم رو کامل قطع کنیم و روی خودمون و زندگیمون متمرکز بشیم تا با دیدن نتایج هم به لذت برسیم و هم به زندگیمون سروسامان بدیم .
پس یه سری اهداف رو در نظر گرفتیم و بسمتش حرکت کردیم توی این دوسال شاید صدها برابر از نظر موقعیت اجتماعی بهتر شدیم تبدیل به انسانهای با کیفیت تری شدیم روی خودمون و ورودی هامون کار کردیم توی سایت فعالیت بسیار خوبی من داشتم خودمون رو بهتر تجربه کردیم ، خواسته هامون هزار برابر بیشتر بهتر و باکیفیت تر شده از نظر مالی بسیار بهتر شدیم و به جای خوبی رسیدیم ایمان و توکلمون بیشتر شده وام و قسط و قرض و چک و بدهکاری و اجاره خونه و انسانهای نامناسب و شرایط نامناسب و هر چیز نامناسب اینجوری که بشدت توی زندگیمون بوده دیگه نیست انگار هیچ وقت نبوده .
در مورد مریضی توی اون دوسال اصلا مریض نشدیم و قبل از این که بیایم استانبول سه چهار روز خونه مادر خانومم بودیم و چون اونجا من هیچ کاری برا انجام دادن ندارم و راکد میشم یه جورایی توی خونه میشینم چون توی قزوین کسی رو نمیشناسم اون چهار روز بشدت سرماخوردم الان که این فایل رو دیدم و استاد در مورد هدف صحبت کردن متوجه شدم وقتی حتی چند روز راکد و بی کار شدم مریض شدم و یادمه با خانومم متفق القول هر دو گفتیم ما اصلا توی شمال مریض نمیشیم و یادمون نمیاد کی مریض شدیم اما تا میایم اینجا مریض میشیم .
الان به جایی رسیدیم که اصلا نمیتونیم وقت آزادی رو برای بودن کنار افرادی که کاری جز فیلم دیدن صحبت کردن از گرفتاریها و مشکلات جامعه و حرفهای سیاسی زدن و نالیدن از اوضاع کشور و غر زدن از حرفهای صد من یه غاز و غیبت کردن و گفتن چرندیات ندارند بزاریم .
واقعا استاد درست میگن کسی که هدف داره تایمش رو با ارزش میدونه و عمرش رو بیهوده هدر نمیده .
وقتش و انرژیی که داره توی مسیر هدفش قرار میده از این کار واقعاً لذت میبره و کاری نداره بیرون از خودش چی میگذره تمرکزش روی خودشه وارد بحث و غیبت حسرت و حسادت و داستانهای این چنینی نمیشه و دنبال بهبود خودش و زندگیش میره و وقتی روی باورهاش هم خوب کار کنه و جوری فکر کنه که با افکار اکثریت جامعه متفاوت باشه نتیجه ای که میگیره هم با اکثریت جامعه متفاوته .
همین فایل استاد رو که من دیدم واقعا از شرایط زندگیش لذت بردم در آزادی مالی و مکانی زمانی سوار بر سانتافه توی ایالت زیبای فلوریدا چه حس قشنگی داره ، تک تک این لحظات چقدر تحسین برانگیزه . من کلا ماشین و رانندگی رو دوس دارم و بشدت به رانندگی توی ماشین های لوکس و برند دنیا علاقه دارم واقعا خودم رو لایق میدونم که هدفم رو مهاجرت به آمریکا و رسیدن به آزادی مالی و آزادی مکانی و آزادی زمانی قرار دادم .
وقتی از ریشه هایی که استاد توی زمین حاصلخیز دواندند حرف میزنن و راه رو به ما نشون میدن که؛ آقا بیا روی خودت سرمایه گذاری کن و عمرت رو بیهوده هدر نده ، منو ببین از کجا شروع کردم و بکجا رسیدم تازه این ته ماجرا نیست و این روند بهبود و موفقیت تا ابد جا داره .
به من میگه مصطفی پسر خوب تو هم ببین من رد پا گذاشتم برات، پا جای پای من بزار همین چیزهایی رو که من باور کردم و توی ذهنم اصلاح کردم رو انجام بده طبق این قوانین خداوند با ایمان حرکت کن نتیجه ای بگیر که من گرفتم اگه خوب کار کنی شاید نتیجه بهتر یا نتایج زودتر از من بگیری.
استاد عزیزم واقعاً از ته دل میگم خیلی دوست دارم انشالا روزی رو توی زندگیم خلق میکنم که ببینمت و بغلت کنم و ازت تشکر کنم که من و همه دوستان رو از جهالت و سردرگمی در آوردی و دستی از دستان خداوند بودی که من و بقیه دوستان رو به مسیر یکتاپرستی سعادت و خوشبختی وارد کردی .
خدایا با تمام وجودم ازت سپاسگذارم .
با سلام خدمت استاد جان و خانم شایسته عزیز
فایل نشانه امروزم بود این فایل و عجب فایلی بود به لطف الله بمب آگاهی ناب بود خدارو شکرت
درباره این فایل نکته ای که خیلی جلب توجه می کنه اینه که درباره خودم تا چند سال پیش اصلا هدفی نداشتم بعد که هدف پیدا کردم وایسادم باورهام رو روش ساختم حالا این وسط تضادهای هم بود ولی تفاوتش با قبل این بود که اصلا فحش و دری وری به دنیای بیرونم نمی دادم می گفتم جزئی از تکاملت هست مگه نمی خواستی فلان عدد رو داشته باشی داری هدایت میشی طرفش مگه نیومدی روی کره زمین که یاد بگیری الان به لطف خدا یاد گرفتی پس نمی خواد ناراحت بشی آدم وقتی چیزی رو یاد می گیره که ناراحت نمیشه اتفاقا خوشحال هم میشه و سپاس گذار خدای مهربان هم هست که بهش آموزش داده با دستاش
و اینکه اگه در مدار درست باشین مثل قبل بهم نمی ریزین و حالتون خوبه نه مثل کبک سرتون رو بکنید زیر برف واقع بینانه نگاه که می کنید به گذشته خودت میگی انصافا هیچ راهی وجود نداره برا اینکه این درسهارو یاد بگیری و باید از این مسیر می گذشتی برای رشد های بیشتر در کل قانون اینه که هدف واضح و مشخص داشته باشین بعد باورهای هم جهت با خواسته تخصص و مهارت لازم رو درباره هدفت یاد بگیری بعد هم تکاملت رو طی بکنی و تمرکز تمرکز تمرکز بذاری ونتیجه محقق میشه
ممنونم استاد که هستی و خدارو سپاس گذارم که می تونم شما رو ببینم و بشنوم
82مین ردپای زندگی به سبک عمل کردن به آموزشهای الهی،به نام مربی وسلام به خالقم.
سلام به استادی که حتما100٪ازبهشت ازلی انتخاب من بوده که دستی قدرتمندوثروتمندالهی شده.واین استاد برای سوگلی خداخبرآورده. لیلاجون،دخترخداتعهدبه خودت بده وفقط به حرفهایی که ازخدامیگویم فقط باورکن،خداراباورکن،منم گفتم چشم چون خیلی خوش باورم!هرکس گفت: بیافلان جاسرمایه گذاری کن (پونزی)منم کارروانجام دادم. ولی هیچ استفاده ای نکردیم !گویا……..چیزهای دیگری دربر داشت غیرازپول وثروت! الهی شکرت حتمااسمش تضادبودوباخوش باوری من ،خداخودش برام توبه کرد!گفت: عُمریِ ازاین بنده ی ساده دل گذشت دیگه بسِ خودم بایدنجاتَش بدم مثل همیشه وبیادش بیاورم که ریموت زندگیش وکنترل زندگیشوتومصیرالهی به دست خودش محکم بچسبونم استادروبرام معرفی کرداین اتفاقات به ظاهربدوضرروبه فال نیک میگیرم الخیروفیماوقع عالی ترین احساس رادارم چون هراتفاقی تودنیابیفته برای من به نفعِ منه واین همه تضادهااومدن که من توکوره انسان سازی آگاهی خودشناسی وخداشناسی وجهان هستی شناسی قراربگیرم متتتتتتتتتششششششکککرررر مممممممممممم خدایاروشکرمیگویم چون مرابه قدمهای بعدی هدایت میکنه(ایموجی بوس وچشمک شادی به خدا).سلام به ناظم این دانشگاه(مریمگلی)که این عزیزراازبهشت ازلی انتخاب کرده بودم که من بیام به بهشت کره ی خاکی هیچی بلدنیستم!وهرکاری رو استارت شومیزنم ولی سریع بی انگیزه میشم پس خدایامن نازدارم قبل ازحضورم به دنیا وسقوط به جهنم مراازگرداب زندگی ناشناخته ی دنیوی باآگاهی ناب الهی نجات بده تاادامه ی مصیربازگشت به اصلم رابابرکات الهی باکلی ثروتهای وپَک کامل الهی آرامش وشادی که نتیجه اش،سلامتی ،جسم،روح،روان،یکی شدن ذهن باروحم است.وروابط عالی ودوست شدن باخودم وخدای خودم واطرافیان وطبیعت رابه همراه دارد.وپولسازی آسان که ساده ترین ومعنویترین کاردنیاس نتیجه اش است راخدابرام مهیاکردوازبودنم توی این صراط مستقیم بااین همه همفرکانس افتخارمیکنم که ازهرعضوخانواده یک راهنمایی ودلگرمی میگیرم چون مدام درحال تمرین کردن ونتیجه عمل گرفتن هستندوردپاشونوبرای منم به صورت واضح میزارن خدایامنواین همه خوشبختی به حالِ،به حالِ،به حالِ،وازناظمِ عزیزم مریم جون که شاگرداول یاهمون مُبسِرقدیمی کلاس شده وتمرینهای جالبی برای شاگردنوپالیلا جون گذاشته به خاطراین همه نعمت بهشت سایت خداروشکرمیگویم.
این روزهاخیلی احساس عالی دارم. شبهابرنامه ی غذایی فردارو، روبه راه میکنم وخودم روزه میگیرم،بچه ها خودشون غذاروآماده میکنندنوشجان میکنند.امروزذهنم حالش برابیرون رفتن بهانه میاوردکه هروزبیرون،منم گفتم آرام باش بعدا دربارش تصمیم میگیریم!نمازخواندم بعدازنمازظهر دعای ماه رجب ازتلویزیون پخش می شدگوش میدادم وخیلی روحانی شدم بعدکم کم حاضرشدم تاشرکوچه میریم وبعدتصمیم میگیریم!خوب حاضرشدن همانا کم کم وارد ایستگاه متروشدن هماناوازخونه هم سعی میکردم به رهگذرهاوتوآسانسورمتربه همه روزبخیربگم بعضی ها تعجب میکنن ولی من تمرینم روانجام میدم براتون ازتمرین امروزبگم بخندین ولذت ببرین!میخواستم بامتروبرم اول خط وکیل آبادنمیدونم چرارفتم سمت خط پارک ملت به خانم بغلی روصندلی بودگفتم عه اشتباه اومدم اصلا مسیرم اینطرف نبودبلندشدم رفتم سمت آسانسورکه برم اونطرف بازگفتم نه هرچی هست خیره متروآمدسوارشدم ازهمون لحظه اول سمت آقایون وخانمهابرام فرقی نداشت تمرین پیام بازرگانی رواجرامیکردم وتشکردیگه خودتون میدونین بعضیهاچی رفتار،یانگاه، یاگفتاردارن؟!تحسین،تشویق،بی احساس،فرق دارن دیگه خداگفت: قرارنیست همه مثل هم باشن من بایداعراض کنم.یک واگن که تموم میشدسریع پیاده میشدم واگن بعدی اگرنمیرسیدم متروبعدی خلاصه خیلی وقت گذاشتم ،بایدوقت بذارم!وگرنه وقتهام گذاشته میشه !دیگه خودتون میدونین برای چی چون توبهشت حرفهای خوب رد وبدل میشه یک عزیزی خانم بودشماخودتون تصورکنین باچه لهجه ای رفتارکردخدابراش آرامش بشه!گفتم خداامروزبرگ زندگی رودوباره برام ورق زدگفت: حالابروبه بنده هام بگوازنعمتهای سلامتی وخانواده عالی وخیلی ازداشته هام میگفتم:گفت که خداگفت بروتومتروبگومتوجه نشدم گفتم بله یاجان گفتم یادم نیست دوباره پرسیدخداگفته بروتومتروگفتم آره همه جامیرم امروزنوبه ی متروبود!گفت حرفای قشنگی میزنی توخوب زبون داری وخوب بلدی حرف بزنی بورتومجلس صحبت کن بله وقتی پولهارو میگیرین!میاین سرمردم روالی آخر…….منم ادامه دادم ازوقتی انگشت اتهامم روازروی دیگران برداشتم احساسم خوبه زندگیم خوبه و او همون لحظه باکنایه گفتن هاش پیاده شد.منم رفتم واگن بعدی بازاین واگن آقایون بودن تمرینم تموم شد داشتم پیاده میسدم. برم وگن بعدی صدای یک آقایی اومدسوریه روبمب انداختن میگه من احساسم خوبه گفتم :به من چه!ولی بایدخاموش میبودم چون حتما خودم جذب کرده بودم اول میخواستم برم ذهنم1٪مقاومت داشت گفتم نه استادگفته بایدوقت بذاری مالی،موقعیت،هرجورمیتونی درراه خداجهادکن!جهاداونی که فکرمیکردی زمان پیغمبرشمشیربودنه!همین جنگ نرمی که خودت باافکارت داری جهادفی سبیل الله است.وشایدهم امتحان الهی بودکهمنشکستمیخورمیاآبرویخداروبجامیارمیاداستادکردم چقدرتهدیدچقدرتکذیب ونتیجه اینها ثروت،پول ،سلامتی، رابطه ی عالی، باصبرکردن واردزندگیش شد.تاآخرمتروایستگاه غدیربودرفتم و برگشتم تاایستگاه خانه ادامه دادم وایستگاه خانه پیاده شدم بازبه من الهام شددوباره سوارشویکی دوایستگاه بروجلوترگفتم چشم!واقعادهنم کف کرده بودخسته بودم یک ایستگاه بیشترنرفتم گفتم نمی تونم پیاده برگردم دهانم خشک شده بودایستگاه صدف پیاده شدم روی نیمکتهای جلودادگاه نشستم آفتاب کم حال شده بودساعت3بعدازظهرکمی نشستم فایل پیرمردگندم به دامن داشت( ایمان) روگوش کردم لحظه ای که بلندشدم رفتم کناردرخت یک بوس به تنه ی درخت زدم دعامیکردم چشمم ناخودآگاه به پای درخت افتادویک کلیدبرق میزدانگارتاحالادست کسی به این کلیدنخورده برداشتم گذاشتم روتنه ی درخت گفتم این نشانه ی الهی به من بودگفت اینم شاه کلید تمام دربهای ثروتِ سلامتی وپول ورابطه ی عالی مزدتبلیغات الهی بودوکلیدروگذاشتم توتنه ی درخت برگشتم خانه ذهنم گفت برمیداشتی گفتم مهم الهام شدن این کلیدبودحالافردابرم اگه بودشایدبردارم نمیدونم!الهی شکرت وعزیزدلم رفت نانوایی برگشت گفت سیدشماره موبایلشوداده گفته حاج آقاشما وحاج خانم نیاین توصف نانوایی تماس بگیرین تانون آماده کنیم بعدبیاین ببرین عزیزدلم گفته ماخجالت میکشیم نانواگفته نهههههه ماخجالت میکشیم شماتوصف منتظرباشین!واییییییییییی خدایاتوچکارمیکنی!؟این نه اززرنگی ماس نه ازخوش تیپی ماس وگرنه اونقدخانمهای آرایشی میان توصف به هم دیگه سلام نمیکنن!اینهامعجزه ی الهیه عاشق همه ی شماهستم استادوشاگردوهمه ازاین که کامنت روخوندین وماپولهارومیگیریم خندیدین یک ردپای براخودم وآیندگان لازم میشه ولی امروزخیلی خندیدم ازصبحتهای این خانم تومتروالهی که همیشه باهم بخندیم نه به هم!سپاسگذارم.
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام
روز 82 سفر
خداروشکر میکنم برای این فایل دقیق و عالی
واقعا من الان این فایل رو تازه فهمیدمش بعد از اینکه بارها گوش دادم قبلا
الان که این تغییرات در زندگیم ایجاد شده که من دیگه در هر جمعی نیستم و واقعا دیگه وقت ندارم برای کارهای الکی تازه متوجه میشم که استاد داره اینجا چی میگه من قبلا خیلی برای حاشیه ها وقت داشتم و این فایل رو خوب متوجه نمیشدم یا خوب عمل نمیکردم بهش ولی طبق اصل یکم بهتر یکم بهتر که پیش رفتم مخصوصا این روزها که تعهدم رو بهش بیشتر کردم از یه جا به بعد این مدلی شده زندگیم و خداروشکر میکنم برای اینکه خدای بزرگ من رو هدایت میکنه و به من راهنمایی میده خدایه ممنونم که هئامو داری و به من در این راه کمک میکنی .
سلام استاد عزیزم
من در این سفرنامه پر برکت هستم و اهسته وپیوسته پیش میروم، استاد باور میکنید من از اول تا اخر تمام کامنتها رو میخوانم، نمیدونم دقیق چند روز در هر روز سفرنامه میمانم، ولی میدانم بسیار برایم کارگشاست، هر قدم و خواندن کامنتهای دوستان
وقتی به این قسمت از سفرنامه رسیدم، در دلم احساس نگرانی کردم، بابت اینکه استاد در این جلسه درباره ی داشتن هدف در زندگی و رابطه اش با سلامتی صحبت کردن، خدا رو شکر من باورهای سلامتی عالی دارم از قبلنا، من واقعا باور دارم که بدنم قویه و از پس هر چالشی برمیاد، نگرانی من از بابت نداشتن هدف بود، من در حال حاضر مادر دو تا دختر و همسر شوهرم هستم:)
اکثر اوقات در خانه هستم مشغول بازی و سرگرم کردن دختر دو ساله ام و پخت و پز برای خانواده ام و سر زدن به سایت و گذاشتن جنسهای جدیدی که همسرم میاره برای فروشگاه، من میزارم اینستا، و فروش اینترنتی هم داریم خدا رو شکر
غیر اینا کار خاص دیگه ای انجام نمیدم
نجواهای ذهنم مرا اشفته میکرد اخه اینام شد هدف، هدف چیزیه که انجامش بدی و باهاش پول در بیاری، تو که پولتو از جیب همسرت بر میداری و هر بار ازش با اکراه میخوایی که پول بزنه به کارتت(واقعا از درخواست کردن پول از همسرم، اکراه دارم واصلا دلم نمیخواد بارها و بارها این درخواستو ازش بکنم، بلکه دوست دارم، ایشون خود به خود پول در اختیارم قرار بده همواره:)
استاد من در هر روز از این سفرنامه معجزه ها رو تجربه کردم، ولی انسان فراموش میکنه
بزار گنده ترین و تازه ترینشو براتون بگم
استاد جان من دارم دوره ی عشق و مودت رو هم گوش میدم و تقریبا اخراشم
به خاطر تضادهایی که داشتم توی روابط با همسرم این رو اولین دوره ی پولی شما قرار دادم
میدونی استاد الان تقریبا 3٠ روزه که من هر روز 10تا از ویژگی های مثبت همسرم رو مینوسم و بابتش ازش سپاسگزاری میکنم در دفترم
حالا معجزه هایی که از راه رسیدنو بگم براتون
چند روز پیش همسرم خود به خود کارت پولی بهم داد و گفت هر ماه فلان قدر پول میاد توش، بیا پیش تو باشه، منو میگی توی ابرام هنوزم
واقعا ارزوی داشتن همچین چیزی رو داشتم، قبلنا بارها و بارها ازش چنین درخواستی کرده بودم ولی ایشون قبول نمیکردن، الان بدون اینکه من اصلا توی فکرم باشه، بدون اینکه من ازشون چنین درخواستی کنم، خود به خود این کارو انجام دادن و من بارها و بارها ازشون تشکر کردم زبانی و بارها نوشتم سپاسگزاریمو بابتش در دفتر و بارها و بارها بابت این موهبت و نعمت از خداوند تشکر کردم
یا یکی از خواسته هام که اجابت شد معجزه وار اونم، این بود که رانندگی کنم و صبحا دخترم رو من ببرم مدرسه و الان دارم تجربش میکنم، حتی یه بار توی شب، همسرم گفت بیا بشین پشت فرمون میخوام خودت یاد بگیری رانندگی رو، حرفی که تا قبل این سابقه نداشته بود خودش بهم بگن، من باید درخواست میکردم که احازه بدن یکم رانندگی درشب رو تمرین کنم،که اکثرا هم جواب رد میدادن!
استاد عزیزم نگران بودم که من تقریبا تمام کامنتهای این فایلو خوندم ولی همچنان هدفی برای خودم مشخص نکردم تا اینکه، خداوند اجابتم کرد و توی کامنت یزدان عزیز، بهم گفته شد
گفته شد که سارا، تو دنبال هر هدفی هم بری، در نهایت اون هدف یه روزی شروع و یه روزی تموم میشه، هدف اصلی تو باید ارامش باشه
باید ایجاد هماهنگی ذهن با روحت باشه، که وقتی با خودت و خدای خودت در صلح باشی، به تمام هدفهای دیگه ات هم میرسی که همه هدفها زیر مجموعه ارامش هست
سپاسگزارم خدا
سپاسگزارم استاد
سپاسگزارم دوستان ارزشمندم
در پناه خداوند دانای و توانا، سرشار از نعمت و شادی و ارامش و ثروت و خوشبختی باشید همگی تون
یکی از هدفهام اینه که بی قید و شرط دوست بدارم همگان را، مخصوصا کسانی که بهم نزدیکن و میشناسمشون!
1403/7/5
روز82
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد ومریم عزیز ودوستان گل
خدایاشکرت بخاطر یک روز فوق العاده ی دیگه
در راستای تایید این قسمت:
ازوقتی ایمان من تبدیل به عمل شد تصمیم گرفتم از مهارتهای پایه ایی تخصص خودم دوباره ازنو شروع کنم و مسولیت کارهای خودمو که قبلا برون سپاری میکردم خودم به عهده گرفتم و شروع کردم به انجام دادن
تا دلتون بخواد با تضادهای مختلف برخورد میکنم
و خداروشاکرم بخاطرشون چون وقتی من حرکت کردم متوجه خیلی چیزا شدم اینکه خیلی از مهارتها فراموشم شده و کلی اشتباه کردم وهمینا باعث میشه که من برم آموزش ببینم از افراد متخصص سوال کنم و … و هر روز دارم بیشتراز روز قبل رشد میکنم وپیشرفت میکنم .
با تضادهایی چون مسخره شدن و تیکه انداختن همکارم
مواجه شدم و حضور همین همکار باعث انگیزه ایی در وجودم شده که قوی تر از قبل ادامه بدم ازصحبتهای همین همکار فهمیدم که من دارم مسیری متفاوت از اکثریت جامعه میرم چون بقیه مهندس ها کارهاشون برون سپاری میکنند ولی من چون تصمیم گرفتم خودم انجام بدم با تضادهای زیادی دارم برخورد میکنم و همین ها باعث شده من بیشتر روی خودم کارکنم بیشتر ذهنم و کنترل کنم خدایا شکرت
خدایا من جز تو سرپرست و یاوری ندارم خدایا من جزتو ازکسی پروا و ترسی ندارم خدایا من فقط ازتو کمک میخوام الهی آمین