مروری بر آموزش‌های استاد عباس‌منش در سال 87 | قسمت 1

به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

سلام به استاد خوشتیپ و جذاب و دوست داشتنیم

مرسی مرسی از شما و از خانم شایسته ی کنجکاو و خلاق و جسور که همش به دنبال یه چیز ناب هستن تا برای انتقال به ما در اختیار ما قرار بدن

این فایل میدونین بهترین فایل برای غلبه بر کمالگراییه

من خودم به فایل تو پیج اینستاگرامم گذاشتم و اولین مبارزه ی بوکسی که سال 1391 نجام داده بودم رو گذاشتم که هر وقت نجوایی خواست برمن غلبه کنه که من نمیتونم یا دلسردم کنه برم و اون فایل رو ببینم و به خودم بگم ببین از کجا شروع مردی و به این سطح رسیدی،

الان دوباره با دیدن شما یاد اون روز های خودم افتادم

نمی‌دونم به طرز عجیبی تو موضوع هنر های رزمی من کماگرا نبودم و به طرز عجیبی ادامه دادم ذره ذره تا به این چیزی که هستم الان تبدیل شدم

و اینو مدیون هدایت خداوند هستم که منو هدایت کرد پیش استادی که من واقعا قبولش داشتم و متعهدانه سعی میکردم همیشه باشکاهم رو برم اگر باختم ادامه بدم اگر بد کار کردم ادامه بدم و با هر تشویق کوچکی از استادم انگیزه می‌گرفتم و ادامه میدادم و برای اینکه خودمو به خودم و استادم ثابت کنم و بتونم بهتر بشم خودمو به چالش می‌کشیدم و میرفتم تو باشگاه های دیگه که برای خیلی ها ترس آوره میرفتم و مبارزه میکردم و همون مبارزه کردن ها همون رفتن تو باشگاه های دیگه برای من رفتن تو دل ترس ها بود،

برام خیلی ترس داشت اما میرفتم حس میکردم دارم قوی تر میشم دارم شجاع تر میشم و باعث افتخار خودم و استادم میشم و میتونم به مبارزی بهتر تبدیل بشم

خب اون موقع این اقدامات عملی بود که خداوند به من الهام میکرد برای انجام دادن و بهتر شدن چون سوال و درخواست اون روز های من همش این بود که چطور حرفه ای تر بشم چطور بتونم بهتر مبارزه کنم چقدر بهتر مشت بزنم و خب ایده این بود که برو باشگاه بوکس علاوه بر باشگاه خودت و منم گوش دادم به حرف الهامم و رفتم و شروع بهتر شدن من توی بوکس از همونجا شروع شد ،

کاری که هیچ‌ کدوم از بچه های باشگاه ما انجام نمیدادن،

و تنها کسی بودم که 4 دوره مسابقه ی بوکس استان رو از باشگاهمون رفتم انجام دادم،

سری اول درسته باختم اما با شجاعت تا راند آخر مبارزه کردم کتفام داشت میسوخت از بس ضعیف بودن برای یک مبارزه ی واقعی بوکس،

رفتم بهتر شدم بیشتر تمرین کردم سعی کردم نقطه ضعف هامو بهتر کنم میرفتم تو پارک طناب میزدم می‌دویدم رفتم بدنسازی ثبت نام کردم که مشت هام قوی تر بشم چون حریف هام دیدم با ضربه های من خیلی چیزیشون نمیشه،

سری بعدی بازی اولمو بردم بازی بعدی خوردم به قهرمان کشور ولی پا به پاش جنگیدم ولی باختم ولی بازهم به خودم افتخار کردم قوی تر شدم شجاع تر شده بودم

بازم رفتم مسابقه دادم سری بعدی هم همین اتفاق افتاد ولی بازم نا امید نشدم

و سری بعدی میدونستم که قهرمان میشم ایمان داشتم و خداوند جوری کمکم کرد که سال 1393 قهرمان استان شدم اونم هر چهارتا بازیمو ناک اوت کردم ،و کلییییییی به خودم افتخار کردم همین الان که دارم میگم ازش بازم به خودم افتخار میکنم

و بعد از اون پیروزی های دیگه شکست های دیگه و این روند همینطوری ادامه داشت، سال 1394 به عنوان بهترین مبارز سبکمون از طرف استادم انتخاب شدم که هنوز تندیسشو دارم،و ادامه دادم ادامه دادم و هیچ وقت رؤیامو فراموش نکردم تا بالاخره بهترین بهترین های ایران شدم توی بوکس و بعدش هم که اولین بازی حرفه ایم رو انجام دادم،

آره شاید من تو این سالها پول در نیاوردم

اما کارهایی کردم که اونایی که دارن بیزینس میکنن یا پولدار شدن یا هرچیز دیگه ای نکردن،

اینارو به خودم گفتم که به یاد خودم بیارم که هررررکاری رو بخوام میتونم به همین شکل توش عالی بشم و فقط باید قدم های اول رو بردارم و نزارم ناامیدی بیاد سراغم،

خیلی از مواقع ذهنم میاد میگه تو که نمیتونی تو این کار مثل بابات بشی

تو که نمیتونی تو این کار مثلا مثل استاد عباس منش بشی

و کلی دلیل

اما اگر من اون همه کار شجاعانه کردم و این همه پا روی ترسخام گذاشتم پس تو بقیه چیزهایی هم که می‌خوام میتونم با قدرت با ایمان

هیچ استادی از روز اول استاد نبودی

هیچ بیزینس منی از روز اول بیزینس من نبوده

همه ی ما به یک اندازه دسترسی دارم به منبع به خداوند

اگر استاد تونسته منم میتونم اگر پدرم تونسته منم میتونم

درسته تو تواین سالها تمرکزت روی ورزشت بوده و روی بیزینس نبوده

اما کاری که من کردم خیلییییی از آدمهای دیگه تو خوابشون هم نمی‌بینن که بتونن انجام بدن

اما منی که اونکارارو انجام دادم برام بیزینس کردن مثل آب خوردنه شاید غلقش تو شروع کار دستم نباشه اما یادش مییگیرم انجامش میدم،

میرم تو دل ترسهام،

اصلا می‌خوام بنویسمشون که بگم که میشود و یه روزی بیام به یاد بیارم که از کجا شروع کردم،

من به شدت مربی خوبی هستم و خیلی هم خوب روی افراد تاثیر میگذارم خیلی خیلی عالی و چیزهایی که بلدم یا یاد میگیریم رو خیلیییی عالی میتونم به بقیه انتقال بدم یه نعمت خدادادیه که بهم داده شده خیلی خوب افراد رو رهبری میکنم تیم هارو رهبری میکنم خیلی عالی

بعد از اتفاقاتی که تو این مسیر برام افتاد و به خود شناسی رسیدم و ابهامی که خداوند بهم در سفر تنهایی بهم کرد گفته شد مربیگری و کوچینگ

و من می‌خوام توی این موضوع عاااالی بشم و عاشقشم و نمی‌دونم قراره چطوری و به شکل ازش پول بسازم و انجامش بدم فعلا فقط دارم در موردش مطالعه میکنم،

حواس پرتی ها هنوز هم میان سراغم اما من باید به الهام درونیم گوش بدم،

از اون طرف خیلی شده که من خواستم کار پدرم رو شروع کنم و خودم استارت بزنم با ایده ها و خلاقیت خودم اما این ذهن نجوا گرم میگه نمیتونی ایده از کجا میاری ؟ این کار بابات خیلی خوشگله کامله کامله، بهش میگم بابا اون براش تمرکز گذاشته رسیده به این نقطه خب من که خیلی بهتر میتونم این کارو انجام بدم خیلییی بهتر

واقعا من تو خیلی از موارد از پدرم بهتر هستم تو خیلی از موارد خیلی از کارهایی که خود پدرم نمیتونه انجام بده رو من یادش گرفتم و انجام دادم

اصلا تو ذهن من چیزی به عنوان نمیتونی یاد بگیری وجود ندارد واقعا الان هرچیییییییی اراده کنم و بخوام میتونم یادش بگیرم و انجامش بدم و توش عالی بشم،

اما میدونین مشکل من کمالگراییه

میخواد حتما از همون اول همه چیز عالی باشه با جواب همه ی مسائل رو بدونه بعد اقدام کنه بعد حرکت کنه و این پاشنه آشیل منه،

ولی باید روش کار کنم،

این کمالگرایی واقعا ریشه ی تموم مسائل منه،

توی ورزشم اصلا این کماگرایی رو نداشتما،

تو سایت هم وقتی با استاد شروع کردم برای بحث یادگیری قوانین این کمالگرایی رو نداشتم و به خودم فشار نیاوردم و گفتم آروم آروم یاد میگیرم بالاخره منم چیزهایی که استاد میگه رو بهش میرسم ،

ولی تو خیلی از کارهایی که می‌خوام شروع کنم منتظرم همه چیز برام آماده و محیا بشه بعد استارت کارو بزنم یا جواب همه ی مسائل رو بدونم بعد استارت کارو بزنم ،

اما با دیدن این فایل و به یاد آوردن همین کارهایی که قبلا کردم

تموم تلاشم رو دارم میکنم که فقط فکر نکنم واقعا این فکر کردن به چطور و چگونگی رو متوقف کنم و فقط اون کاری که تو اون لحظه بهم گفته میشه رو پاشم انجام بدم کاری به بعد و چگونگیش نداشته باشم،

در ضمن هیچ وقت مبارزه ی بوکس رو فراموش نمی‌کنیم و هنوز هم عاشقشم و میرم انجامش میدم برای دل خودم نه برای ثروتش نه برای شهرتش ،

خودمو از تو بدو بدو و رقابت کشیدم بیرون،یک مقدار به جسمم استراحت بدم،

انشاالله به وقتش هم خودمو به خودم ثابت میکنم و انجامش میدم انشاالله ،

استاد خیلی بهم انگیزه میدی به خدا،

از هیچ کس به اندازه ی شما انگیزه نمی‌گیرم و سعی میکنم خودم هم همینطور باشم،