سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 1091MB17 دقیقه
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 10449MB17 دقیقه
- فایل صوتی سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 1015MB17 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و همراهان گرامی
خواستم به عنوان تمرین تعدادی از نشانه ها و نتایجی که ظرف مدت 14 ماه کارکردن مداوم و مستمر روی باورهایم بوجود آمده را بنویسم
البته شاید الان همه اونها رو یادم نیاد ولی هرچی یادم اومد مینویسم
1- افزایش درآمد بهتر با انجام کار فیزیکی کمتر
2- درست شدن ماشینم که نیاز به تعمیر موتور داشت و بعد خودبه خود درست شد و دوماه یک ماشین بهتر خریدم
3- بازگرداندن پولم از فردی که مدتها امروز و فردا میکرد در بازگشت آن و خودش زنگ زد و پول رو برگردوند
4- یک فرزند دیگر به خانواده ما اضافه شد که واقعا نعمت خداست
5- با دریافت الهام ، زمین خریدم رشد چشم گیری داشت
6- با دریافت الهام ، دلار خریدم گرون شد
7- ماشین خریدم رشد چشم گیری داشت
8- خطرهای زیادی از من دور می شد به طرز معجزه آسایی
9-کتابم رو در حوزه تخصصم نوشتم و در حال مراحل انتشار است
10- برای زایمان همسرم در بهترین بیمارستان تهران به طرز معجزه آسایی برامون با حداقل هزینه ممکن انجام شد( 5 میلیون تومان به نفعم شد)
11- افراد اطرافم به طرز عجیبی تغییر کردن و افراد فوق العادهتری جای افراد قبلی رو گرفتن
12- محل کار و همکارهام عوض شدند و بسیار بسیار افراد بهتری جایگزین شدند
13- در مراجعه به ادارات مختلف برای کارهای اداری مثل هلو کارم انجام میشه بخوام مثال بزنم خیلی مورد میشه
14- یه ماشین دیگه با یک پلاک دیگه گرفتم ( هم پلاکم زوج شد هم فرد که در ترددها راحتتر باشم)
15-چهارده ماه هست که سلامت هستم و هیچ داروی درمانی مصرف نکردم
16-هدف پس اندازی خودم رو انجام دادم حتی بیشتر از چیزی که تصور میکردم
17- در موارد زیادی تخفیفات ویژه خیلی خوبی به من تعلق گرفت مثل همین چیزی که استاد گفتند مثلا صندلی کودک میخواستم بخرم همون شب در یک سایت دقیقا همون برند رو فروش ویژه گذاشتند و خریدم و کلی مثالهایی مثل همین
18- موفقیتهای کاری و تخصصی خیلی زیادی بدست آوردم
19- در معامله ای که واقعا معلومه قیمت چی بوده ، فروشنده بصورت عجیبی خیلی قیمت مناسبی داد و خودم هم تعجب کردم
20-در موارد به ظاهر کوچک زیادی بصورت عجیبی کارهام جلو میافته مثلا بانک میرم یه شماره خیلی جلوتر میبینم که کارم رو جلو میاندازه و آتلیه عکاسی خودش بصورت اشتباهی خدماتی رو اضافه تر برای خانواده ما انجام داد و بعد گفت اشتباه شده و پولش رو نیازی نیست بدید و کلی از این اتفاقات که بخوام بنویسم خیلی طولانی میشه
از خدا میخوام که نشانهها رو فراموش نکنم
خدایاشکرت
سلام به دوستای خوبم و استاد عزیز
جدیدترین نشونه ای که دریافت کردم. مادرم برای اینکه به فردی زنگ بزنه، گوشیم رو خواست. بعد از چند دقیقه گوشی من قفل شده بوده و رمز میخواسته. مادرم گوشی رو دادن تا من رمزش رو بزنم، ولی در کمال تعجب رمزش اصصصصصلا یادم نمیومد، خیلی تعجب کرده بودم که مگه میشه، مدتهای زیادی بود که گوشیم رمز نخواسته بود.
خلاصه گفتم این بی دلیل نیست که من رمز رو فراموش کردم، حتما یه نشونه است. چندین بار حدس هام رو زدم و گوشی پیغام داد که چون چندبار اشتباه زدی، کل دیتاهات پاک شد.
با تهران همونجایی که خریده بودم، تماس گرفتم گفتن باید گوشیت رو فلش کنی هزینه اش هم صد تومنه.
تو شهر خودمون پرس و جو کردم یه نفر بود که فلش میکرد. چون گوشیم بلک بری هستش، تعمیرات تخصصی خیلی کمه تو شهرمون.
بهرحال با کلی حس خوب رفتم دادم تعمیر. هزینه اش ۷۰ تومن شد.
همه ی اینا به کنار،
مساله خیلی بزرگ تر و اینکه حکمت این اتفاق چی بود، اینجاست که
گوشی من به دلیل نامعلومی دوربینش دیگه کار نمیکرد، از طرفی از تابستونم باتریش به طرز ناباورانه ای زود خالی میشد، همش میگفتم حالا اینا رو باید چه کار کنم.
باورتون نمیشه، بعد از فلش شدن، حتی از روز اولش هم بهتر شده، الان سه روزه که نزدمش شارژ، دوربینشم کار میکنهههههه.
یعنی اون فراموشیه رمز برای من خیلی اتفاق خوبی بود، چون حسم رو نسبت بهش خوب کردم، و گفتم بی دلیل نیست که رمزی که من هزاران بار وارد کردمش، الان فراموش شده.حتما یه اتفاق مثبتی تو دلش داره.
خدایا شکرت
با سلام استاد عزیز
استاد عزیز از شما تشکر میکنم که زیبایی ها رو با ما تقسیم میکنید توی ویدیوهاتون – من که احساسم خیلی خوب میشه مبینم اون همه زیبایی رو – من عاشق دیدم زیبایی ها هستم –
خیلی زیبا میشه وقتی شما در مورد قانون صحبت میکنید و اخرش زیبایی ها توی ویدیوهاتون میزارید از شما تشکر میکنید برای وجود شما که باعث شدید بیشتر ما رویاهامون رو باور کنیم دستانی از طرف رب و الله بودید برای ما – نتیجه شما نتیجه من هم هست – نتیجه دوستان توی سایت نتیجه من هم هست – چون همیشه خیلی خوشحال میشم وقتی مبینم شما نتیجه های کوچک یا بزرگ میگیرید میگم قانون جواب میده – یا دوستان نتیجه هاشون رو میگن توی سایت خیلی احساسم خوب – چون باور میکنم این مسیر مسیر درستی است
خدا نگه دار تا بعد استاد عزیز از دوست خوبتون هم تشکر میکنم برای ضبط کردن این ویدیوهای زیبا از شما و زیبایی های طبیعت خداوند – (: (: (:
با عرض سلام و درود بینهایت به استاد عزیزم و خانواده صمیمی عباس منش
1- من تحت تاثیر فایل های استاد بویژه فایل 6 مصاحبه تصمیم گرفتم همون روز که فایلو دیدم خوندن قرآن رو شروع کنم درحالی که توی انبوه کتابام هیچ کتاب قرآنی نداشتم با خودم گفتم شاید قراره یه کتاب قرآن جذب کنم و خیلی سریع خواسته ام اجابت شد همون روز یکی از دوستام بهم کتاب قرانش رو امانت داد. با خودم قرار گذاشته بودم حتما هر روز چند صفحه بخونم و دور اول قرآن رو در کمتر از یک ماه ختم کردم در صورتی که قبلا حتی فکرشم نمیکردم که بتونم این کارو بکنم!
تا اینکه یه سفر پیش اومد و من با خودم قرآن نبرده بودم. اتفاقا توی دکور یه رستورانی که رفته بودم چند تا قرآن جیبی دیدم و دلم خواست. از مدیر رستوران خواهش کردم که یکی از اونا رو به من بده و اونم با کمال میل تقدیمم کرد! و خداروشکر توی سفر قرآن خوندنم قطع نشد. یک دور هم این قران رو ختم کردم!
همون روز واسه خرید یه سری کتاب رفتم انقلاب و وارد یه کتابفروشی شدم. یکی از کتابهایی که اتفاقی توی ویترینشون دیدم یه کتاب قرآن بود و از فروشنده خواستم که اونو برام بیاره وقتی دیدمش عاشقش شدم نتونستم نخرمش یه کتاب قرآن نفیس سه زبانه به زبان عربی، فارسی و انگلیسی بود و فروشنده با همون قیمت 4 سال پیش یعنی 50 هزار تومن اونو بهم فروخت! الان دور سوم هستم با این قرآن جدیدم و از خوندنش واقعا لذت میبرم! این ماجرای قرآن ها برام یه نشونه ارزشمند بود که توی این مسیر بمونم. خدایا شکرت
2- من امسال 4 تا از مسابقات دانشگاه رو شرکت کردم و تو هر 4 تاش هم برنده شدم جایزه نقدی گرفتم. نمیدونم قبلا هم این مسابقات بود یا نه اگر هم بود من اصلا شرکت نمیکردم درسته مبلغش خیلی زیاد نبود (بیشترینش 200 هزار تومن بود) ولی برای من یه نشونه خیلی ارزشمند بود در مورد ثروت و نعمت و فراوانی خداوند. یکی از مسابقات وسطی بود فک کن هم بازی کردم لذت بردم هم پول گرفتم و این یه نشونه بود در مورد اینکه چقدر راحت میشه پول درآورد! خدایا شکرت
3- تو این مدت بارها برام پیش که دوستام یه غذا یا خوراکی خوشمزه غیر منتظره برام اوردن درست موقعی که از باشگاه برگشته بودم و خیلی خسته بودم و حال آشپزی نداشتم. من بهش میگم روزی به غیر الحساب یا مائده آسمانی! خدایا شکرت
4- امسال بارها برام پیش اومده که راننده های ماشینا ازم کرایه نگرفتن و حرفشون هم این بود که ما مسافرکش نیستیم مسیرمونه یا میگفتن اینبار مهمون ما باش! و تا دم در مقصد منو میرسونن بدون هیچ چشمداشتی! خدایا شکرت
5- من یه مدت که روی فایل های استاد متمرکز شده بودم اصلا برای کارم تبلیغات نداشتم و توی اینستاگرام هم هیچ پستی نذاشته بودم اما یه نفر ازم سفارش برانامه تمرینی گرفت! خدایا شکرت
6- حس میکنم رفتار آدم ها باهام بهتر شده مثلا کارمندای سلف دانشکده انقدر تحویلم میگیرن و دوسم دارن بهم میگن ما تو رو میبینیم خستگیمون درمیره یا کارمندای آموزش بهم میگن دخترم! تو چقدر خوبی و از این حرفا! والا قبلا از این خبرا نبود یا اگه بود خیلی کمتر از الان بود. این یه نشونس که میگه من فقط باید حس و حال خودم رو خوب نگه دارم. خدایا شکرت
7- من میخواستم آزمون مدرسی فدراسیون شرکت کنم از چند تا از دوستام پرسیدم گفتن نه نمیشه پارتی بازیه و لابیه و از این حرفا ولی من باورم چیز دیگه ای بود. یه روز رفتم تهران و فقط قصدم این بود که برم بپرسم شرایطش چطوره. وقتی رفتم فدراسیون انقدر تحویلم گرفتن و انقدر باهام گرم برخورد کردن و با اینکه تاریخ تحویل مدارکش گذشته بود اما چندین روز فرصت دادن تا مدارکو براشون ببرم. اینم یه نشونه بود برام درمورد باور های توحیدی و توکل کردن بر خدا! خدایا شکرت
8- من همیشه توی باشگاه دانشکده کار میکردم که زیاد ترو تمیز و مجهز نبود. یه مدت رفتم یه باشگاه خیلی مجهز ولی هزینه اش خیلی برام زیاد بود. همش دلم میخواست تو یه باشگاه خوب هم تمرین کنم و هم مربی باشم. یه روز رفتم یکی از باشگاه های بالاشهر و خودمو معرفی کردم و گفتم که میخوام اینجا کلاس برگزار کنم و مدیر باشگاه کلی ازم خوشش اومد و در واقع منو رو هوا زد! (والا خیلیم دلشون بخواد!) الان من توی یکی از بهترین باشگاه های شهر تمرین میکنم بدون اینکه هزینه ای بدم تازه شاگرد هم دارم و حقوق هم میگیرم! خدایا شکرت
9- من امسال تصمیم گرفتم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم به خاطر همین بعد از 5 ترم مقاومت اتاقم رو توی خوابگاه عوض کردم و شانسم یه اتاقی گیرم اومد که فقط یه هم اتاقی داشتم اونم اکثر اوقات نبود و من با خیال راحت در سکوت و آرامش روی باورام کار میکردم. و این اتاق جدیدم رو به یک روستای سرسبز و خشگل بود عین بهشت! و من امسال از مناظر زیبا و چهچه پرنده ها لذت بردم. در صورتی که تو اتاق قبلیم از این خبرا نبود! پیغام این یه نشونه این بود که بهم میگفت تغییر چقدر میتونه خوب باشه حالا من از تغییر استقبال میکنم! خدایا شکرت
10- امسال تابستون همه از گرمی هوا مینالیدند ولی هوا از نظر من خیلی مطبوع به نظر میومد و خیلی از روزها بارونی یا ابری بود و من گرمای خاصی حس نکردم! خدایا شکرت
11- من شمال کشور زندگی میکنم اینجا هم که میدونین حشره فراوونه. قبلا یه حشره کوچیک هم که میدیدم کلی وحشت میکردم وسع میکردم سربه نیستش کنم. الان نه تنها وحشت نمیکنم بلکه وقتی مارمولک یا سوسک یا مگس میاد تو اتاق باهاش حرف میزنم خودش میره بیرون باورتون میشه؟ من با خودم قرار گذاشتم تا جایی که بتونم هیچ حشره ای رو نکشم چون فهمیدم اونم بخشی از کائناته. پیغام این نشون برام اینه که وقتی من عوض میشم حتی رفتار جک و جونورا هم باهام عوض میشه! خدایا شکرت
سعی میکنم بقیه نشونه ها رو هم به یاد بیارم و اضافه کنم. این تمرینات خیلی عالیه چون باعث میشه یه سری اتفاقات خوب رو به یاد بیاریم که قبلا برامون نمی افتاد یا خیلی کم میفتاد و الان انقدر بیشتر اتفاق میفته که برامون عادی شده! خدایا به خاطر این نشانه های خوب سپاسگزارم مطمئنم پیغام این نشانه ها اینه که در مسیر درست هستم.
مرسی استاد مهربانم مرسی دوستان عزیزم عاشقتونم!
سرافراز باشید
درود براستاد جان و مریم بانوی عزیز و تمام دوستانم
خدایا شکرت برای هدایتم به این فایل زیبا
میخوام از سفر امسال نوروزم بنویسم
با شروع سفرمون یاد گفته استاد افتادم و گفتم خداجون مادر بهترین زمان در بهترین مکان قرار بگیریم
ومارو هدایت کن
ورفتیم به امید هدایت الله
از اینکه همه گفتن تمام کشور بارندگیه و حتی خطر سیل ،و حتما هواشناسی و چک کنید
ما با توکل حرکت کردیم ومقصد ما جنوب بود که اتفاقا گفته بودن اونجاهم بارندگیه
ما تقریبا 10 روز سفر بودیم و اصلا بارانی نبود و یه ابر سنگین همیشه جلوتر از مابود و هر شهری ما رسیدیم روز قبلش باران اومده بوده ،خدایا شکرت
رسیدیم بندر عباس ،ومن ازخداوند خواستم یه جای تمیز و عالی پیدا کنیم که باهزینه عالی ی خونه تمیز و عاااالی پیدا کردیم خدایا شکرت
میخواستیم با لندیگراف بریم قشم که دوستم بهم زنگ زد و گفت یه صف چندین ساعته داره از بس شلوغه ومن گفتم ماهرگز به این شلوغی بر نمیخوریم و وقتی مارسیدیم بدون حتی ثانیه ای توقف وارد لندیگراف شدیم ،بدون هیچ معطلی ،خدایا شکرت
هوا انقدر عالی بود و اصلا مثل سالهای قبل که اومده بودم گرم نبود ،هوا عالی و خنک و بسیار مطبوع خدایا شکرت
دوست داشتم غذای دریایی بخورم در رستوران سنتی و محلی ،که خداوند هدایتمان کرد منزل یه ناخدایی که خانه اش را رستوران کرده بود و انقدر پراز مهر بود و بسیار مهربان و گرم که کلی از هم صحبتی با ایشون لذت بردیم و یه غذای عالی دریایی تجربه کردیم خدایا شکرت
ما کلی خریدهای عالی کردیم با قیمتهای خیلی خوب
با یکی از دوستانمون در قشم برخورد کردیم که دوروز باهم بودیم و کلی به ما خوش گذشت
در ساحل پسرم تشنه بود و رفت که یه نوشیدنی بخره
دیدم داره هی تعارف میکنه رفتم ببینم چه خبره ،دیدم یه آقایی براش حساب کرده و میگه مهمون منی ،گفت پسرتون منو یاد بچگی خودم انداخت دوست داشتم مهمونمن باشه خیلی برام جالب بود ،خدایا شکرت
همسرم دنبال ریش تراش بود و اونی که میخواستیم هر جا پرسیدیم شش وهشتصد بود که دوستمان خیلی اتفاقی گفت من ریش تراش گرفتم و دقیقا همون برند و همون مدلی بود که ما میخواستیم و ی جارو به مامعرفی کردو گفت خیلی با انصافه و پخش کنندس و همون مدل و ما چهارو هشتصد خریدیم 2میلیون ارزون تر خدایا شکرررت
پسرم یه تفنگ میخواست و همه جا قیمت 1450 بود و ما از جایی خریدیم با نصف قیمت و پسرم خیلی خوشحال شد و همش میگفت چقدر خدا هوامو داره با اینکه فقط 13 سالشه اما درک کرده بود که اینا اتفاقی نیست و کار خداست ،خایا شکرت
میخواستم برای برادرزادم هدیه بگیرم و به بچه هام گفتم دلم میخواد یه هدفن بگیرم با این قیمت و وقتی هدفنی رو که میخواستم و قیمتش و فروشنده گفت دوتا بچه هام با تعجب به من نگاه کردن ،چون دقیقا همون قیمتی رو گفت که من گفته بودم و همونجا گفتم دیدی قانون کار میکنه ،خدایا شکرت
کلی غذاهای عالی خوردیم و هدایت میشدیم به رستوران های عالی
ی شب رفتیم دوباره غذای دریایی بخوریم باز هم ی ناخدای مهربون دیگه و بین چند مدل ماهی مونده بودیم که کدوم و انتخاب کنیم چون بعضیاش و تاحالا نخورده بودیم بعد که سفارش دادیم دیدیم خودش ی پرس از ی نوع دیگه برامون آورده بود گفت مهمان من اینم تست کنید خوشمزس و ما کلی سورپرایز شدیم خدایا شکرت
موقع برگشت توی جاده گشت پلیس اشاره کردکه بزن کنار و ما فکر کردیم میخواد به خاطر سرعت جریمه کنه در کمال ناباوری دیدم گفتن نگهتون داشتیم تا بهتون قهوه بدیم تا خستگیتون در بیاد و به من هم دادن و این واقعااا برام عجیب بود و تاحالا همچین اتفاقی و تجربه نکرده بودم و با همسرم به هم گفتیم وقتی در مدار درستی، حتی پلیس هم ب جای جریمه میگه بیا قهوه بخور خستگیت در بیاد واااای خدای من شکرررررت
خلاصه ی سفر عالی و ب یاد موندنی با اب و هوای عاااااالی ،همه جا آسمان بسیار زیبا ،کلی خاطرات خوب و ب یاد موندنی و کلی اتفاقات عااااالی
خدا جون شکرت برای اینکه انقدر هوامونو داری ،اینکه اگر ما ی قدم برداریم تو صد قدم میای
خداجونم عاشقتم و برای تک تک نعمتهات سپاسگزارتم
استاد جان از شماهم سپاسگزارم که به ما یاد دادین تا ببینیم نشانه هارو و با خودمون تکرار کنیم و ایمانمون قوی تر بشه ،که خالقیم و قوانین دقیق کار میکنن
از اینکه حواسمون باشه و گوش ب زنگ نشانه ها باشیم و برای هر اتفاقی هر چند ب ظاهر کوچیک ذوق کنیم و اشک شوق توی چشمامون بیاد
که شکر گذار نعمتهامون باشیم
خدایا سپاسگزارم
در پناه حق …
سلام استاد عزیز…داشتم متنو میخوندم که در ادامه فایل رو ببینم…که فرمودین همین الان قلم و کاغذ بردار و نشونه هارو در نظرات همین صحفه بنویس…دلم نیومد از بس نشانه دیدم مکث کنم…اگر نخوام بی مبالغه بگم…از وقتی که دارم روی خودم کار میکنم تقریبا3ماهی میشه اینقدر نشونه های جورواجور دیدم که نمیدونم از کدومش بگم…بطور خلاصه
1_توی ماه اولم که داشتم روی خودم کار میکردم یه مبلغی از یه جایی که اصلا روحمم ازش خبر نداشت و بهش هم فکر نمیکردن گفتن آقا بخاطر فلان تبصر و…تا2ماه دیگه این مبلغ میاد به حسابت.
2_رفتار آدمهای بیرون به شدت باهام محبت آمیز و بسیار خوش برخورد و محترمانه شده که قبلنا اصلا سابقه نداشت.
3_از آرامش درون…ارتباط با خداوند…اون حسی که سراسر آرامشه؛بدون اینکه مثل سابقه بخوام نگران موضوعی باشم و…که هرچی بگم کم گفتم…
4_همین اواخر که ایده راه اندازی فروشگاه اینترنتی درون قوت گرفتم و رفتم واسه اینکه مقدماتشو انجام یک پیشنهاد بسیار بسیار ویژه بدون اینکه حتی من بگم…اون شرکت طراحی سایت بهم داد…جوری که اصلا باورم نمیشد با قیمتی که شاید به هرکسی بگی باورش نشه…
هرچه این نشانه ها بیشتر میشه گاهی وقتا مبهوت میشم…مثل همین پیشنهاد ویژه واسه طراحی سایتم…و میرم تو فکر…دوستان اگر میلیاردها بار خداوند رو سپاسگزاری کنیم بخاطر وجود این قوانینش کمه…شک نکنید مسیرتون درسته و فقط ادامه بدین…هر چه پیش میرن نشونه ها گسترده تر و پر رنگ تر میشه…در پناه الله یکتا…و سپاس از استاد عباس منش عزیز و مجموعه گروه تحقیقاتی عباس منش…
با سلام به استاد عزیزم…..
وقتی داشتم این فایل بسیار زیبا رو نگاه میکردم یاد اتفاق یک هفته پیش خودم افتادم که نشانه ای از طرف خداوند بود.و خواستم این اتفاق رو براتون بنویسم..
تقریبا هفته قبل بود که برگه اعزام خدمت سربازی ام اومد
و اومد. جایی که توی برگه خدمت سربازی ام افتادم هیچ کس نمیخواد اونجا خدمت کنه من مرزبانی بیرجند افتاده بودم منی که 7 سال تمام در رشته ورزشی فوتبال زحمت کشیدم الان باید تمام آرزو های خودمو ول کنم و برم مرزبانی این فکر هایی بودن که در چن دقیقه اولی که برگه خدمت سربازی رو گرفتم در ذهنم مدام میچرخیدند.
وقتی این اتفاق برام افتاد افکارم کاملا برای چن ساعت از دستم رها شدند مدام فکر هایی منفی…
این هم یاد آور بشم که من چن ماهی بود که به شدت داشتم روی باور هام کار میکردم ولی چیزی در درونم به من میگفت که آرام باش خداوند هرگز دیر نمیکنم
بالاخره من باید آخر هفته اعزام میشدم و به غیر از اون چن ساعتی که فکر های منفی داشتم خیلی زود خودم رو جمع جور کردم وبه خودم یاد آور شدم که هر اتفاقی برام بیفته به نفع من خواهد بود.
و یه روز مونده بود به اعزام خدمتم که اتفاقی برایم افتاد که برای هیچ کس قابل هضم نبود من به طرز عجیبی اعزام نشدم. دستان خداوند جوری بهم کمک کردند که من نرفتم . من حتی موی سر خودم رو تراشیدم و آماده خدمت بودم .
ولییییییییییییی……………
برای اطرافیانم این یک معجزه بود ولی برای من نه.چون من مدام داشتم روی باور های خودم کار میکردم.
من جایی میخواستم برم که بتونم فوتبال خودم رو ادامه بدهم این اتفاق برام یک نشانه بود . که شاید مسیر زندگیتون به مو برسد ولی پاره نمیشود.
این داستان من بود داستانی که نشانه ای از طرف خداوند که در وقتی انسان در مسیر درست باشد هر اتفاق به ظاهر بد یک خیر ونیکی در درون آن وجود دارد .
از خدای خودم سپاسگزارم که با این نشانه ها با انسان صحبت میکنه.
و در آخر از استاد عزیزم تشکر میکنم که به ما آموخت که چطور از قوانین استفاده کنیم که به خواسته های خودمون برسیم.
ممنونم استاد عزیزم??
?سلام به استاد بزرگوار
مبارک باشد این اگاهیهای ناب و عمیق که هر لحظه نشانگر راهتان میشود
آری مبارک
براین مسیری که لذت بخش ترین لحظات را برایتان به ارمغان می اورد
گوارای وجودتان این هماهنگی با درون
با روح الهیتان
وپاینده باد این رسالت نابتان
خداروشکر هر بار با اگاهیهای عمیق تر وباخلوص خاص تجلی بخش روح خدایی مان میشوید
سجده میکنم در محضر خدایی که هر لحظه با دستان الهی اش در زمین و جهان هستی با این اگاهیها هدایتگر راهمان میشود
ودر مورد خود من همین آیه صدق میکند بخوانید مرا تا اجابت کنم از او خواستم وبه این مسیر زیبا فراخوانده شدم
هر زمان با باورهای عالی و قدرتمند تر
اجابتها را نزدیک و نزدیکتر میبینم
خداوالله من
همانی است که اقرب من حبل الورید است
همانی که تاج پادشاهی جهانش را بنده اش نهاد
و همین نشانه بس ، که فرمان سجده ی فرشتگان درگاهش را بر بندگانش نمود و در قبال مخالفت انها فرمود : من چیزی را میدانم که شما نمیدانید
آرررری من همانم که شان منزلتم را خدا انقدر ارزشمندانه تعیین نمود که خلیفه الله شدم
پس روح خود را در جانم به امانت نهاد
و گفت
ای بنده ی من به همان اندازه که باورم کنی برای تو همه چیز میشوم
ودر این هنگام من همه ی حساب کردنهایم را در محضرش قربانی کردم همه و هیچ و او را همه دانستم
و با ایمان و باور و یقین به او پای در راه الهی او نهادم و اوخود هدایتگرم شد
آری من فقط اورا باور کردم
استاد اینها همه اش درس پس دادن به شماست
همانهایی که در عرض این یکسال در دوره ها و فایلهای شما اموخته ام ???
اینها همان باورهای توحیدی من است شما به من اموختید
من در این وادی قدم نهادم و خداوند شما را یر راه من گذاشت تا فطرت الهی ام را دوباره یاداورم شوید
قلب و جانم دوباره احیا شد با اموزهای توحیدی شما
در واپسین لحظات سقوط در پرتگاهی که تضاد بزرگ زندگیم به ارمغان اورده بود همان جایی که یک قدم یک لحظه با سقوط فاصله داشت
و خدا با هدایتگری اش با اسباب زمینی ودستان الهی اجابتم نمود
واکنون نتایج من اینگونه است کوچکترین خواسته هایم را هم در محضرخدایم عرضه میکنم و فقط روی او و نه هیچ کس دیگر حساب میکنم چون در کتاب الهی اش خوانده ام
همانگونه که به موسی فرمود ای موسی نمک آشت را هم از من بخواه کوچکترینها را از او میخواهم و او اجابتم میکند چون از همه بریده ام او به اندازه ی باورم میدهد
وباز موسی گفت اگر فرعون به جای هزاران بار از تو خواستن یکبار از من میخواست اجابتش میکردم
شما دست خدا در زندگیم شدیدو حرفها وسخنان خداوند را یاداوری نمودید اینها همه نشانه های معجزه اسا ی زندگی توحیدی من است
من قبل نماز میخواندم اما نه با تکیه نه با باور و یقین و نه آرامش
اما اکنو هر لحظه در حال نمازم
از صبح و شب با او ودر او غرق شده ام
تکه ای از او شده ام
چون باورهایم را تغییر داده ام
ذهن و روحم را در نزدیکترین فاصله قرار داده ام و نتیجه اس احساس عالیست
تمام احساسم معنای ایاک نعبد و ایاک نستعین شده
تمام افکارم بوی اهدنا الصراط المستقیم میدهد
من فقط از او میخواهم این را شما با عمق وجودتان تعلیم دادید که فقط از او بخواهم
من شنیده بودم این عبارات را از گذشتگانم اما الان به مرخله درک و عمل درتمام لحظات زندگیم در امده
به راستی که این راه چقدر شور افرین است
چقدر زیبا ما را با روح خدایی نزدیک میکند و احساس عالی را در وجودمان بر می انگیزاند
من هرلحظه با این اموزه ها به خدای درونم نزدیک و نزدیکتر شده ام
و تا جایی که گاه میگویم موجود باش و میشود
چون باورم الهی تر شده خدای درونم قدرتمندتر شده نابتر شده
پس خالق تر شده ام و خلق میکنم به یاری خداوند بهترینها را در این مسیر زیبا
ممنون از شما و گوارای وجودتان این راه توحیدی
با سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان خوبم
الان که دارم این مطالب رو مینویسم به گذشته که رجوع میکنم میبینم خود آشنایی من با استاد عباس منش یه نشانه از طرف خدای مهربانم بوده است.یادم نمیره روزی رو که داشتم رانندگی میکردم و به این فکر میکردم که من تو این دنیا چکار میکنم و دنبال چی هستم و سازوکار این دنیا چیه و قراره به کجا برسم و…وبا تمام وجودم از خدا میخواستم منو هدایت وراهنمایی کنه که چند روز بعد فکرکنم از طریق اس ام اس به سمینار رایگان استاد که اصفهان برگذارکرده بودن رفتم و از اون روز به بعد با راهنمایی های استاد دنیا و قوانین اون را بهتر درک میکنم و آشنایی خودم را با استاد هدایتی از طرف پروردگار مهربانم میدونم.بزرگترین دستاوردی که برایم حاصل شده آرامش و امیدی هست که در زندگی کسب کرده ام، و البته اتفاقات کوچک و بزرگ زیادی برام پیش اومده.
تو این مدت هر موقع از قوانین فاصله گرفتم و در زندگی تمرکزم را از نکات مثبت کمتر کردم نتیجه معکوس گرفتم که نداشتن آرامش و تشویش و اضطراب از پیامدهای اون هست ولی با لطف خدای مهربان و استاد عزیزم سریع به مسیر درست برگشتم و الان احساس خوبی در زندگی دارم. باور کنید زندگی ما سراسر نشانه و هدایت از طرف پروردگار مهربان میباشد و من هر روز با آنها روبرو میشوم من چندین سال یک کار تولیدی داشتم که این اواخر رو به نزول بود ولی به لطف خدای مهربان به سمت شغل جدید و جذابی هدایت شدم که البته نماینده تولید و فروش محصولی را در شهرم گرفتم که بعد از من خیلی ها متقاضی این کار بودند ولی نصیب من شد یا مثلا این اواخر من در خانه ای که ساکن بودم بنا به دلایلی خواستم جابجا شوم که بدون اینکه زحمت برایم داشته باشد اولین خانه ای که دیدم مورد پسند واقع شد و براحتی و با شرایط مناسب جابجا شدم که فرزندم در کلاسی ثبت نام کرده که با منزل ما حدود 100متر فاصله داره و از این بابت برای ما خیلی راحت شده است و یا مثلا بارها شده که کار بانکی داشته ام و کسی نوبتشو به من داده و خیلی از این دست اتفاقات. و همینطور که جناب عباس منش فرمودند ما نگاهمون رو توحیدی کنیم و فقط روی خدا حساب کنیم و ازش بخواهیم که ما رو به بهترین راهها و نعمتها هدایت کنه و اعتماد و توکل داشته باشیم که البته نشانش داشتن آرامش قلبی و نشاط و امید هست بقیه کارها رو خودش درست میکنه و ما را هدایت میکنه که نشونش همین اتفاقات خوب به ظاهر کوچک هست. سپاسگذارم از خدای مهربان و با تشکر از استاد عزیز و شما همراهان و دوستان گرامی، خدانگهدار همگی
سلام
چقدر خوبه که صادقانه می گویند که برنده شده اید
وقتی نشانه ها را می بینیم و یکسره آنرابازگو میکنیم برایمان تکرار نمیشود خدا هم وقتی می بیند که ماهمیشه متوجه آن هستیم از آن بیشتر وارد زندگی امان می کند
امروز با کسی صحبت می کردم میگفت به خاطر هر چیزی که در زندگی ات هست از خدا شاکر باش یکسره بگو خدارا شکرت از همسرت از … ناراضی هستیم اینقدر تشکر کن بگو خدایا شکرت که تو با این کار می خواهی مرا قویتر کنی می خواهی با این تضاد مراقویتر کنی و چیزی به من یاد دهی که من نمی دانم خدایا شکرت هم برای منفعتهایت هم برای غیر آن.
قدم اول تأیید نشانه های کوچک است
یک روندی باید تکرار بشه که قویتر بشه و بعد نشانه ها بزرگتر می شود . نشانه های کوچک + تأیید آنها = نشانه های بزرگ و رسیدن به خواسته ها
به اندازه سپاسگزاری کردن = وارد شدن اندازه نعمات به زندگی
هر چند روز یکبار تمام موفقیتهایم را مینویسم و سپاسگزاری می کنیم از اولی که بدنیا آمدم و یادم هست تا همین الان
این قدر زیباییها را ببینیم و تحسین کنیم که دیگر چیزی جز زیبایی وخوبی چیزی وارد زندگی ما نشود
تحسین بیشتر = بیشتر قرار گرفتن در سمت جذب خواسته ها
باتحسین کردن با گفتن زیباییها و همیشه و مدام آنها راتکرار کردن آنها بزرگتر می شوندوقویتر می شوند
just do it now