روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 3 - صفحه 14

روز ۸۳(نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی ام)

سلام بر عزیزانم

برای دریافت الهامات دو شرط نیاز هست:

اولا وجود این جریان را باور کنی

دوماخودت رو لایق و توانا در دریافت الهامات برای هدایت بدونی

یه چیزی که از استاد عزیزم در دریافت الهامات یاد گرفتم و بهش ایمان صدرصدی دارم اینه که فقط وقتیکه ذهنت آرومه میتونی الهامات رو دریافت کنی اینو در زندگیم تجربه کردم وقتایی که آروم و بی خیال بودم وقتایی که نگران نبودم به بهترین و آسون ترین شکل ممکن هدایت شدم و همه چیز به نفع من پیش رفته

استاد عزیز اینکه شما میفرمایید چه طور میشه که به یه کامنتی امتیاز میدین کاملا درسته، درباره کامنتهای خودم اگه بخوام بگم اینجوریه که کامنتایی رو که به سختی مینویسم یا خیلی وسواس به خرج میدم دقیقا کامنتایی هستن که از طرف شما امتیاز داده نمیشه اما برعکس کامنتایی که خیلی راحت و بدون کمال گرایی مینویسم و اصلا برام مهم نیست که امتیاز داده بشه یا نه میبینم که امتیاز داده شده البته که از دیدن اینکه شما به من امتیاز دادین خیلی خوشحال میشم ولی اینکه امتیاز هم ندین دیگه ناراحتم نمیکنه چون دلیلش رو فهمیدم

ازتون خیلی ممنونم استاد عزیز برای امتیازهایی که تا حالا به کامنتهای من دادین دیدن امتیاز ها حس خوبی بهم میده دقیقا حس وقتایی که در دوران ابتدایی دفتر دیکته مو باز میکردم و میدیدم که بیست شدم و یه برچسب صدآفرین هم پایینش زده شده 😍😍

روز۸۱ (قدمهایی تکاملی برای خلق زندگی دلخواه)

وقتی قانون تکامل رو در راه رسیدن به خواسته هات درک نکنی در مسیر ناامید و افسرده میشی و به قانون شک میکنی و میگی قانون به من جواب نمیده قانون میگه تو در مسیر رسیدن به خواسته هات اولا باید باورهای درست درجهت خواسته مورد نظرت بسازی و دوما باید از مسیر لذت ببری دقیقا وقتی تکامل رو رعایت نمیکنی یعنی از مسیر لذت نمیبری و فکر میکنی فقط وقتی لذت میبری که به خواسته ت رسیده باشی یعنی فقط دنبال نتیجه نهایی هستی و باید اینو درک کنی که تغییر باورها زمان میبره و هیچ چیز یک شبه تغییر نمیکنه تو باید پله پله به خواسته ت برسی وقتی تکامل رو رعایت نکنی از همه لحاظ ضرر میکنی اما اگر کارهارو به خدا بسپری زندگیت سرشار از لذت میشه مسیر برات آرام و هموار میشه دیگه تقلا و حرص زدن در کار نیست مراقب باش که نخوایی یهوویی بزرگ شی چون این افتادن در دام شیطانه

روز ۷۹ (اصل بقای اصلح)

سلام بر عزیزانم

استاد جان این فایلو برای اولین باره که گوش میدم به خاطر همین نمیدونم چی بنویسم چون برام خیلی تازه ست خیلی باید بهش فکر کنم تا بهتر درک کنم اما درمورد احساساتی عمل نکردن خدا اینو فهمیدم که اگر قرار بود خداوند احساسات بشری رو داشته باشه احتمالا باید تا الان از مشاهده اینهمه مرگ و میرو جنگ و خونریزی از غصه میمرد پس این نشون میده که خداوند احساسات بشری نداره و دلسوزی نمیکنه

توی یه دوره ای از زندگیم خیلی دنبال ترحم خریدن بودم که اون روزا بدترین روزهای زندگیم بود خدارو شکر میکنم همون موقع هم کسی بهم ترحم نکرد و الان به جرات میتونم بگم از ترحم خریدن بیزارم مخصوصا درباره مسائل مالی

خیلی از دخترهای اطرافم رو میشناسم که فقط سر ترحم و دلسوزی با طرف مقابلشون ازدواج کردن بعد از ازدواجشون شوهری که یه روزی بهش ترحم کردن بدترین بلاهارو سرشون آوردن

ممنون از استاد عزیز برای این فایل با ارزش🙏😘

روز ۷۷ ( ساختن عزت نفس در عمل)

سلام بر عزیزانم

قبل از اینکه دوره عزت نفس رو تهیه کنم فکر میکردم اعتماد به نفس یا عزت نفس داشتن یعنی اینکه بتونی راحت در جمع صحبت کنی و بتونی با مردم راحت ارتباط برقرار کنی بعد که فایلهای عزت نفس رو گوش کردم دیدم نه بابا عزت نفس فراتر از چیزی بوده که من فکر میکردم مثلا مباحثی مثل احساس گناه ،تصمیم گیری،کمااگرایی،تمایل به قربانی شدن، فیزیک بدن و مهمتر از همه باور توحیدی که مربوط به این دوره ست خیلی برام تازه و سنگین بود و اصلا فکرشو نمیکردم این مسائل مربوط به عزت نفس باشه و اصلا نمیدونستم که عزت نفس انقدر مسئله مهمی در زندگیه

وقتی این فایلو گوش دادم خیلی به خودم افتخار کردم چون من باوجود اون هم خجالت و کم حرفیی که در جمع داشتم تونستم تمرین آگهی بازرگانی رو در جمع های غریبه انجام بدم البته من برای غریبه ها خیلی مقاومت نداشتم اما خیلی خیلی برام سخت بود که در بین آشناها و دوستان این تمرینو انجام بدم تا اینکه یه روز دلو زدم به دریا و برای اولین بار برای اولین بار در زندگیم از خودم فیلم گرفتم و استوری کردم . به جرات میتونم بگم این یکی از بزرگترین کارهای زندگیم بود که انجام دادم چون در بین فالورهام یه سریا بودن که خیلی خیلی باهاشون رودربایسی داشتم وافرادی که مطمئن بودم این کار منو مسخره خواهند کرد چون شخصیتشون طوری هست که حتی خودشون رو هم مسخره میکنن اما با وجود همه این مقاومتها آگهی بازرگانیمو استوری کردم اونم چی با ظاهری کاملا ساده بدون آرایش و فیلتر یعنی خوده خودم بودم و جالب اینجاست که خیلیا استوریمو دیدن اما هیچکی عکسااعملی نشون ندادن البته یکی از اون افراد مسخره کننده اومد و با شوخی کلی سر به سرم گذاشت اما خب واقعا برام مهم نبود چون واقعا احساس قدرت میکردم احساس میکردم یه چیز سنگینی در من وجود داشت که یهو فرو ریخت خب من خیلی نسبت به گذشته بهتر شدم خیلی با صحبت کردن با مردم راحتر شدم خیلی دارم سعی میکنم که کسی رو بت نکنم و خیلی خوشحالم که متوجه رشد و پیشرفتم هستم اما هنوزم باید خیلی روی این تمرین کار کنم هنوزم ضعفهای زیادی دارم که به گفته استاد عزیز با تا آخر عمرم روشون کار کنم

ممنون از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم شما فوق العاده هستین😘😘

روز ۷۵

سلام بر عزیزانم

چند روز پیش خواهرزاده م بهم گفت خاله یه بازی توو گوشیم دارم که رسیدم به یه مرحله سخت نمیتونم حلش کنم تو برام میری؟ منم قبول کردم بازی رو انجام دادم و اون مرحله رو بردم اون یه بازی جورچین بود که باید میوه های شبیه همو کنار هم میچیدی و امتیاز میگرفتی نمیدونم چی شد ولی من از بازیه خوشم اومد و تا چندتا مرحله بعدشم رفتم شاید سه چهارساعتی تمرکزی چشمم روی میوه های بازیه بود تا بهترین حرکتهارو بزنم . شب که چشامو بستم تا بخوابم همه اون میوه های بازی جلوی چشمم بود یعنی من هرچی سعی میکردم برای خودم خواسته هامو تصویر سازی کنم انگار باز میوه ها بگ گراند چشم من بود یعنی هم تصاویر خودم بود هم میوه ها . من سه چهار ساعت روی تصاویری تمرکز کرده بودم و زمانی که حتی چشممو میبستم هم میدیدمشون قطعا و قطعا تصاویری که ما میبینیم روی ذهن ما تاثیر دارن روزای اول که سریال زندگی در بهشت رو میدیدم متوجه شده بودم که وقتی چشمامو میبندم طبیعتهای بسیار زیبا به صورت ناخودآگاه میبینم. استاد جان شما در این فایل خطاب به ما فرمودین« نمیدونم سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکارو با چه دیدی میبینید» جواب من به این سوال اینه که حقیقتش اینه که من اول فکر میکردم این سریالها برام خسته کننده س اما وقتی تصمیم گرفتم بشینم از قسمت اولشون به نیت دادن ورودی های مناسب به ذهن وتقویت باور فراوانی نگاه کنم دیدم چقدر این سریالا برام جذاب هستن چقدر با ابزارها آشنا شدم چقدر فهمیدم چیزاهایی یا مکانهایی یا آدمهایی وجود داره که من اصلا ازشون خبر نداشتم چقدر زیبایی میبینم چقدر نعمت میبینم چقدر دریاهای تمیز و خوشرنگ میبینم و چقدر توی این سریالها به بعضی از اتفاقات میخندم چقدر این جمله ی «چقدر باحاله» رو توی هر سریال با دیدن هر چیز جدیدی میگم و چقدر اون چیزایی که میبینم رو سریع جذب میکنم مثلا توی یکی از قسمتهای سریال زندگی در بهشت خانم شایسته عزیز درخت گردو رو نشون دادن و گردوهایی که روی زمین ریخته بود (من خیلی به گردوی خیس علاقه دارم) و من با دیدن اون درخت خوشحال شدم و یک ساعت بعدش دیدم مادرم از بیرون اومد و توو دستش یه پلاستیک بزرگ گردوی خیس بود. مثلا توی همین قسمت وقتی خانم شایسته سوار اسکوتر بودن یه لحظه باخودم گفتم این چه طوری فیلم برداری شده و یه کم جلوتر خودتون دوربینو توو گردنتون نشون دادین و نکته این قسمت که خیلی برام جذاب بود اون ماهی بود که از آب میپرید بیرون ، من نمیدونم دلیل علمی اینکه ماهی از آب میپره بیرون چیه ولی اون ماهی برای من نماد شادی و شجاعت داشت اون یه ماهی خوشحال بود که داشت از شور و هیجانش میپرید بالا و پایین

خدارو شکر برای اینهمه احساس خوب 😍

استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم شما زوج فوق العاده ای هستین ازتون ممنونم و براتون بهترینهارو آرزو میکنم 😘😘