روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2 - صفحه 21

سلام استاد محربون و خانوم شایسته زیبا، سلام به همه اعضاء خونواده صمیمی عباس منش،

بابت راه اندازی دور دوم سفرنامه سپاس گذارم،

خداوند خیلی باحال همه چیو میچینه همچیرو،

درگیر این بودم که از کجا شروع کنم و فایلای دانلودی رو از اول گوش بدم و نکته برداری کنم که یه حسی بهم گفت برو تو سایت، وقتی اومدم تو سایت متوجه این قضیه شدم که دوباره سفرنامه راه افتاده و یه موقعیت عالی واسم پیش اومد تا بتونم به طور منسجم تر روی خودم کار کنم،

سپاس گذار خداوندم که همیشه و همه‌جا راه رو به من نشون میده،

کلی این فایل برام آگاهی داشت و خیلی چیزها و بهم یاد آوری کرد که با وجود دونستن قانون ولی بهشون عمل نمیکردم،

چند وقتی هست ارتباطم با همسر و فرزندان جالب نیست و کلی این موضوع تمرکز منو درگیر خودش کرده و احساس خوبمو از بین برده،

این چند وقت همش درگیر ناخواسته هام در رفتارهای همسر و فرزندام بودم، و در تعجب بودم که چرا اینطوری شده،

اصلا به این موضوع فکر نمی‌کردم که خودم اون وجه از اونارو بر انگیخته کردم، چون همش تمرکزم روی نکات منفی اونا بود و تا حدی پیش رفته بودم که میخواستم همچی رها کنم و برم، گفتم برم یه جایی گم و گور بشم و یه زندگی جدید برای خودم درست کنم،

خیلی سعی میکردم که نمیه پر لیوان رو ببینم ولی هنوز اونقدر قوی نشده بودم که به این شکل به قضیه نگاه نکنم،

همسرم و فرزندام کلی نکات مثبت دارن با وجود اینهمه خوبی من به چند نکته منفی توجه کرده بودم و جهان لاجرم به خواسته من پاسخ داده بود،

با شنیدن آگاهی های این فایل متوجه ایراد خودم شدم که چرا این ناخواسته به وجود اومده،

یعنی وقتی بچه ها بازی میکردن من همش به سر و صدا اونا توجه میکردم با اینکه کلی نکته مثبت در بازی کردن بچه ها هست، مثل زندگی در لحظه، پر انرژی بودنشون، تخیل کردنشون، خلاقیت و بازی گوشیشون،

یا با دیدن بعضی از رفتارای همسرم که طبق قانون نبود زود واکنش نشون میدادم و میخواستم با ناراحت گرفتن خودم اونو وادار به تقییر کنم، اصلا حواسم به این موضوع نبود که من مسئول زندگی کسی نیستم و افراد رو باید به همون شکلی که هستن دوست داشته باشم و از وجودشون لذت ببرم و با سپاس گذاری بخاطر نکات مثبتشون از خداوند اون وجه از وجودشون رو بر انگیخته کنم که مورد دلخواه منه،

پسرام خیلی زیبا و باهوش هستن، پر از انرژی مثبتن و وقتی بغلشون میکنم آرامش زیاد بهم میدن، سالم و سلامت هستن و خیلی کم پیش اومده که مریض بشن تو این دو سه سالی که با قوانین آشنا شدم،

همسرم بسیار زیبا و عالیه، عاشق منه البته عشق بدون وابستگی، همین الان که دارم این کامنتو مینویسم اون تو خونه با پسرا هست و من اومدم برای انجام یه تمرین از دوره عزت نفس تو دل کوه و جنگل تا بر ترسهام قلبه کنم، اصلا به کارم کار نداره و اونم داره با تمام وجودش روی خودش کار میکنه، خیلی هم فرکانس هستیم و حرفای همو خوب میفهمیم، آگاهی های نابی بهم گفته میشه وقتی باهاش صحبت میکنم در مورد قانون، بسیار غذاهای خوشمزه درست میکنه، خونه در اکثر مواقع ترو تمیزه و انرژیش خیلی مثبته، با پسرا رابطه خیلی خوبی داره و عاشقانه داره بزرگشون می‌کنه، اعتماد به نفس خوبی پیدا کرده و داره میره گواهینامه شو بگیره،

خدایا چقدر نکات مثبت در درون خونوادم بوده و من درگیره چنتا نکته بی اهمیت و منفی بودم،

خدایا من به خودم ظلم کردم، منو ببخشش و به راه راست هدایت کن که اگه هدایتم نکنی از گمراهان خواهم بود،

خدایا بخاطر تک تک نکات مثبت همسر و فرزندام ازت سپاس گذارم،

استاد عزیزم با دیدن این فایل خداوند با من حرف زد و منو هدایت کرد تا بتونم زندگیم رو اونجوری که می‌خوام خلق کنم،

بعد گوش کردن این فایل تمام نکات مثبت همسر و فرزندام به یادم اومد و رفتم همسرم رو که بخاطر سردی من رفته بود تویه اتاق خوابیده بود در آغوش گرفتم و تمام اون انرژی منفی رو از خودم دور کردم، خیلی حس باحالی بود و که تونستم نگاهم رو به این قضیه عوض کنم و کلی اعتماد به نفسم بالا رفت بخاطر پیدا کردن ترمزم تو مسائل عاطفیم،

خدارو سپاس گذارم به خاطر قوانین بدون تغییرش،

خدارو سپاس گذارم به خاطر داشتن استاد و همراهانی مثل شما و این سایت که از قول خانوم شایسته یه جنگ دست نخوردست،

عاشق همتونم، از رب منان بهترین هارو براتون آرزو میکنم.