https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/01/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-27 10:19:542025-02-25 20:09:04روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درسی که من امروز از این سفرنامه گرفتم این بود که به هر شرایطی مثبت نگاه کنم و سعی کنم حتی در شرایط به ظاهر سخت و نامناسب جوری نگاه کنم که حالم خوب بشه که نتیجه هم برام خوب باشه و بدونم که هر شرایطی در نهایت به نفع من خواهد بود و همیشه اینو یادم باشه که احساس خوب مساوی هست با اتفاقات خوب
با سلام خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی و خانم شایسته بزرگوار 🌹🌹🌹
و با سلام خدمت دوستان هم فر کانسی ام 🌹🌹🌹
این بخش از سفرنامه مقارن شد با مشکلاتی که برای من پیش آمد یعنی جزئی از نشانه های روزانه ام بود که با زدن روی اون این بخش از سفرنامه برای من انتخاب شد.
میدونید این بخش و بخش های قبلی درست مواردی بودن که چند روز قبل یا بعد برای من محقق شد راستش اوایل ناراحت بودم شدید آخه میدونید آدم اگر از غریبه این اتفاقات براش بروز کنه ناراحت میشه نه شدید اما من از کسی بود که اصلا فکرشو نمی کردم کسانی که در تک تک لحظاتم کنارم بودن اما ظرف مدت کوتاهی همه چیز برعکس میشه اما راستش شیطان وجودم میگه خب تو که این مدت به خودت مینازیدی که من خدا رو دارم خدا رو دارم الان بیا این همون خداست چیزی جز ناامیدی و تنهای عایدت نمیشه اما یه چیزی من رو یاد این قسمت از دعای جوش کبیر میندازه که فی فرماید:
یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ
یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ
یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ
یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ
یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ
یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ
یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ
یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ
یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ
یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ
و یه آرامش خیلی عالی به من میده آرامشی که نمیشه بیانش کرد چون میگم اگر خدا باهام باشه بهترین ها رو برام رقم میزنه به همین دلیل نسبت به واکنش اطرافیانم بی توجه و یه آرامش خیلی خوب احساس می کنم نمی دونم اما این آرامش خیلی دوست دارم و ادامه کار میسپارم دست خدا و به اون توکل می کنم امیدوارم به بهترین وجه درست بشه.
خدا رو شاکرم که مرا با استاد عباس منش آشنا کرد و مرا در مدار و فرکانس دوستان قرار داد
از تمام دوستان و خانم شایسته عزیز بابت متن زیبا و دیدگاه های تمام دوستان که از تک تک لحظات زیبایشان بیان کرده اندتشکر می کنم🙏🙏🙏🙏🙏
امروز دائما به لحظه های ناب یک سال قبل می اندیشیم که خدا وند را در لحظه لحظه های عمر حس می کردم و در تمام عمرم همانند یه دوست در خودم احساسش می کردم با طوری که هر روز با یاد او چشم باز می کردم و با یاد او استراحت می کردم هر لحظه دائما به آن روز های زیبا فکر می کنم شیرینی اش را حس می کنم وای چه روز های از جای که فکرش را نمی کردم نعمت هایش را برای من سرازیر می کرد و از طریق دست هایش مشکلات و کار هایم را پیش می برد چقدر خوب بود شغل برایم محیا شد به طوری که فکرش را نمی کردم.
وای چه حس خوبی بود به هرچه که می خواستم و در جهت رضای او بود بدون درنگ میشد و اتفاق می افتاد و هر کاری هم که نمی شد بدون ناراحتی می گذشتم چون یکی توی ذهنم دائم می خوند بهترین ها را برایت محیا میکنم.
و حال مدت است که از این حال و هوا خارج شدم آن هم با به حاشیه رفتن و توجه به مسائل حاشیه ای و پوچ که چیزی جزء اضطرس و اضطراب و نگرانی راجب آینده چیزی عایدم نمیشد از قبل از عید شروع کردم تا روی خودم کار کنم اما این فکر های هرز که مانند گیاهان بدرد نخور که در گوشه گوشه ذهنم پنهان شده بود مانع جلو رفتن میشد اما به لطف خدا و دوستان هر روز با ارائه راهکارهای که مانند الهام به مسائل من ناخداگاه پاسخ می هند آن هم با خواندن دیدگاه ها و نشانه های امروز من که تا الان خیلی بهترم اما باید هر روز با تاکید می گویم هر روز هر روزه هر روز روی خودم کار کنم.
از خداوند و شما دوستان نهایت تشکر و قدردانی را دارم که به طور مستقیم و غیر مستقیم با ارائه دیدگاه ها و تجربییاتتون راه روشن را به من نشان میدهید.
با عرض سلام خدمت استاد عزیز سراسر عشق و خانم مریم شایسته مهربان و دوست داشتنی و هم خانواده ای های عزیز . خوندن تمام کامنتا یعنی تقویت باور ، یعنی سوخت ذهن و اراده وقتی که انرژی داره کم میشه یعنی درک لحظه حضور خدای مهربونم . دوست دارم اینجا از دستاوردهای خودم و دوستم بگم و اینکه ماههاست مثل دو تا بال کمک می کنیم پرواز قشنگ تری داشته باشیم و به عنوان دو تا رفیق چقدر قشنگ در این مسیر همدیگر رو جذب کردیم تا از هر چالشی یک فرصت بسازیم . اولین چیز در زندگی ما یافتن خداوند در وجودمون بود و آرامشی که با سپردن هر خواسته ای به او داریم و هدایت لحظه به لحظه ، طوری حرف ها و خواسته های روزمره ما در مورد همدیگر یا خودمون همون روز یا به زودی سریع نمود بیرونی پیدا می کنه . از هر اتفاقی درس می گیریم، خوب با بد ، من همیشه عاشق طبیعت بودم اما الان عاشقانه تمام هستی رو جزئی از وجودم و خودم رو ذره ای از اون می دونم و شادی رو با دیدن تمام عناصر موجود در جهان کاملا درونی تجربه می کنم. وای که چقدر لحظه ای شکر گزار خدای مهربانم و خانواده آسمانی مون هستم . گاهی میگم خداجونم می دونم که نمی تونم شکر گزاری کامل داشته باشم اما می دونم همین که اعتراف می کنم برات مهمه که بندگی کردن رو به ماها یاد بدی تا با خودمون در صلح باشیم .تاثیر اتفاقات روی من به دقیقه رسیده ، سریع رو خودم کنترل دارم، منطقی تر شدم و کلی اتفاقات قشنگ دیگ.
خدایا شکرتتتتت و ممنونم که هدایتم کردی تا عمل مقدس نوشتن رو اینجا برای دوستانم تجربه کنم.
در پناه الله یکتا شاد ، ثروتمند ، موفق ، سرشار از برکت و فراوانی و امید در دنیا و آخرت باشید.
با خواندن متن خانم شایسته دگرگون شدم واقعا اینقدر قدرت کلام در متن شما هویدا بود که چندین بار خوندمش
اینقدر قدر دانی و سپاس گذاری
اینقدر باورهای ناب
اون قسمت که نوشتید
باور دارم این خداست که در فرم این مرد که عاشقش هستم در زندگیم آمده و طرح این دوستی ناب و زیبا را بنا نهاده……
یعنی آنچنان این کلام برای من قدرتمند و باور داشت که فکر می کنم این واژه ها را صد ها بار باید بنویسم
تا در زندگی منم پدیدار و متجلی شود
خانم شایسته عزیزم خیلی خیلی از شما سپاسگذارم که اینقدر روان و زیبا این مطلبو نوشتید .. بارها دنبال جمله های زیبا و قدرتمند برای جفت فیزیکی و روحی ام میگشتم .. که چه کلمه ای می تونه قدرتمند باشه تا باور کنم که همراه و یاور من هم به شکل خدا گونه در زندگیم پدیدار شود … و خدارو شکر هدایت شدم خدایا بی نهایت ممنون و سپاسگذارم برای این عشق الهی
خدایا ممنون و سپاسگذارم برای این هدایت الهی
یکی دیگه از دست نوشته های خانم شایسته عزیزم در مورد نعمت و ورحمت های خداوند که خیلی زیبا بود این است…..
باور دارم این خداست که به شکل نعمت های بی انتهایش در زندگی ام جاریست …
این خداست که به شکل دستان بی شمارش در زندگی ام جاری می گردد
وگرنه برنامه ی انسانی ی من کجا یارای خلق برکتی اینچنین اعجاب انگیز انه و پر جان اما ساده را دارد؟؟؟؟؟
خانم شایسته آنچنان دست به قلم شیوایی هستی که نتونستم جایگزنی برای این متن زیباتون بنویسم
واقعا قدرت شکر گذاری برای تمام کمک های الهی و دستان قدرتمند الهی که در جای جای زندگی ام مشهود است را ندارم بخصوص از وقتی که در تابستان نود و هفت با سه فایل رایگان استاد عباسمنش چگونه در یک سال در آمد خود را سه برابر کنید آشنا شدم و این موضوع وقتی اتفاق افتاد که با تضاد های ورشکستگی و از دست دادن هر انچه که در طول سی سال زندگی مشترک با همسر خدابیامرزم بود
اتفاق افتاد
البته من الان فوق العاده از خدای خودم و جهان هستی ممنون و سپاسگذارم که با این تضاد به راهی هدایت شدم که عمرا توانایی رسیدن به چنین مسیری را می توانستم تصور کنم ….
به راهی که به آنها نعمت داده ای نه راه آنانی که غضب کردی
خدایا بی نهایت مممنون و سپاسگذارم که …..
تنها تو را می پرستم … و
تنها از تو یاری می جویم ……
خدایا شکرت قانون بی تغییرت را برای اتفا ق های این جهان هستی نهایت عدالت را بنا نهادی
احساس خوب من سالهاست که دارم روی این قوانین کار میکنم اما الان متوجه این اصل مهم شدم از این اموزه ها توی فایل ۱ راهنمای عملی استاد بارها در مورد احساس شادی و لذت میگفتید اما نمیدونم چرا متوجه نبودم و احساس میکردم تکرار طوطی واره باورها میتونه منو به خواستم برسونه اما حس خوبم ۲ از ۱۰ نبود این چند روز که انگار بیشتر متوجه حرفای استاد در مورد کانون توجه و احساس خوب میشم حس میکنم شاید ایراد کار من افتادن وسط این همه اطلاعاته ادم نمیتونه تقسم اعشارو یاد بگیره وقتی اصول پایه براش فهم نشده نیاز داشتیم همه ما به یه چهار چوب تا اینطوری از اطلاعات تلنبار نشه .اما خداوند رو هزاران مرتبه شکر که از هزاران دستش اون کلید گم شده رو پیدا کردم حالا میفهمم چرا بعضی وقتا نتایج فوق العاده بود بعضی وقتا هیچ احساس خوبه ادمو به همه خواسته ها میرسونه
بسیار از استاد عزیز و خانم شایسته نازنین ممنونم که این سفر رو فراهم کردن تا همه چیز مرور شه و این کلید طلایی که احساس خوبه گنجی بود که من پیدا کردم و این کلید میدونم که هر دریو باز میکنه این چند روز هر فایلی که گوش میدم تازه متوجه احساس خوب استاد میشم وقتی که به قول خودشون تو اون خونه داغون بندر عباس بودن احساس خوب داشتن و احساسشون باعث کار کردن باورها شد وگرنه منم باورهام سالهاست تغییر کرده اما احساس خوبه که نقش گاز ماشینو داره وگرنه یه ماشین لوکس اگه حرکت نکنه به چه دردی میخوره.استاد احساس میکنم واقعا این فکوس روی باورها مرحله دومه اول احساسه چون باورها فقط یه مقدار کمی حسو میتونه خوب کنه اگه ندونی چقدر لذت بردن از زندگی مهمه
از خدای خودم ممنونم بخاطر هدایت شدن و حرکت کردن و یاد گرفتن که واقعا لذت فوق العاده ای داره
این جمله شگفت انگیز رو من مدام تکرار می کنم که بطرز عجیبی نسبت به همه چیز خوشبین است
نیرویی که بخدا وصل است
و نیرویی که به خدا وصل است
نیرویی که پیغام خداست …. اما نه خوده خداست
اندک افرادی میتوانند بر فشار سنگین ذهنشان غلبه و راه حل های ساده ی این نیرو را همراه شوند
فقط با تمرین و تمرین و تمرین
مداوم این امر میسر می شود
برای من نیز هم همینطور شده
یعنی من باور دارم که هیج نیرویی بیرون از من نیست
من باور دارم استدلال ذهنی و منطقی هبچ جایگاهی در زندگیم وجود ندارد
چون به من ثابت شده……
و هر روز این استدلال های ذهنی و منطقی ذهنم کم رنگتر
از همیشه شده است
وقتی در خیال خودم برای چیزهای جزیی مایحتاج زندگیم فکر می کردم که با این حقوق اندک چگونه می توانم این لیست بلند بالای خود را تهیه کنم و هی دو دوتا چهارتا میکردم……
در یک چشم برهم زدن دستانی از دستان بلند خداوند به سویم شتافت که حیرت زده شدم…
داستان به این طریق بود که……..
خواهرم برای کاری نزد من آمد و قبل از آمدنس زنگ زد که چه چیزی لازم داری برات بخرم و بیارم
من هم که دسترسی به بازار روز محل مون برام سخت بود و وسیله هم نداشتم با کلی تعارفات گفتم ی مقدار پرتغال لازم دارم البته چند تا میوه داشتم ولی خوب چون با یکی دو نفر همراه داشت میومد گفتم شاید کم باشد
ولی وای خدای من … دیدم با یک دنیا از رحمت و برکت از انواع و اقسام میوه جات … ک انواع سیفی جات و و مواد خوراکی دیگر وارد خونه ام شد…….
خدایا نمیدونید که چقدر خوشحال و هیجان زده شدم و چقدر برای این نعمت ها و برکت های الهی سپاسگذاری کردم
خدایا شکرت 🤗🤗🙏🙏🙏
هنوز دو هفته ای از این موضوع نگذشته بود که دوباره یک لیست دیگر از مایحتاج خونه نیازمند بودم که باز هم دستان پر توان خداوند را دیدم
دخترم از من جدا زندگی میکنه و خیلی وقت بود که ندیده بودمش
تماس گرفت و با دختر خواهرم برای دیدن من خواستن بیان پیشم و در حال اومدن بسمت خونه زنگ زد که چی لازم داری برات بگیرم منم که لیستم خیلی زیاد بود گفتم هیچ چی نمی خواد بگیری فقط زود بیاین که منتطرتون هستم
وای خدای من اگر بدونید خداوند خودش را چگونه به من نشان داد که وصف ناپذیره……😪😪😍😍
البته من در تصورات و خیالم فکر میکردم و میگفتم…
خدایا چی میشه این لوازمی که نیاز دارم خودشون با کیسه ها و پلاستیک های زیاد پا داشتن و راه میوفتادن و میومدن و وارد خونه ام میشدن ؟؟؟؟؟؟
چطوری ؟؟؟؟؟ و چگونگی شو دیگه نمیدونم
فقط در تصورم نا خود آگاه شفارش داده بودم همین…
و به چشم خودم دیدم که تمام اون وسایلی که لیست کرده بودم توسط دخترم و دختر خواهرم با پاهای خودشان با همون کیسه پلاستیکها وارد خونه ام شدن
( آخه من خیلی دوست دارم همه چی بطور وفور و زیاد در خانه داشته باشم نه بخاطر کمبود بلکه فراوانی را دوست دارم و از نوع بسیار خوبش )
اینقدر ذهنمو غنی کردم که همینک بطور طبیعی و بدیهی و عالی اتفاق افتاد
پس برای همه چیز میشود
خدایا بی نهایت ممنون و سپاسگذارم برای تمام این آگاهی ها
خدایا ممنون و سپاسگذارم
زبانم از تشکر و قدر دانی از حرکت باز نمی ایستد
اصلا نمیدونید که چقدر ذوق زده و هیجان زده شده بودم
درست مانند بچه ای شده بودم که اسباب بازی های مورد علاقه اشو براش هدیه برده بودن
خدایا تمام در پرتوی آگاهی همینو میگه … رها باش
فقط برای سه روز با همه ی هستی یکی شو
همه ی هستی رو پاره ای از وجودت ببین
آرامش در پرتوی آگاهی یعنی به خودم اجازه ی بودن در احساس خوب و آرامش و رسیدن به هماهنگی ذهن و روح
یعنی به خدا وصل شدن
در پرتوی آگاهی یعنی
قلبت را پاک کن یعنی اتفاقهای خوب تنها زمانی از راه می رسند که قلبت را پاک کرده باشی
تو پاره ای از خداییی
تو لاینتاهی هستی مقدس
مثل دو قطره ای از دریا که هر دو دریا هستند و یکی هستی
بقول یکی از دوستان در کامنشون خیلی جالب نوشتن
که…. همه ما از نتایجی که گرفته ایم صحبت می کنیم
از اینکه چطور به اهدافمان رسیدیم و چطور موفق شدیم
چطور سلامتیمان را بدست آوردیم
چطور ذهنمان را بمباران کردیم و ورودی های ذهنمان را کنترل کردیم
🤔🤔🤔🤔
چطور یک جهاد اکبر به راه انداختیم و روی ذهنمان کار کردیم
چطور نیروی شرک آلود و نجواه های ذهنمونو کنترل کردیم
خدایا شکرت برای تمام این آگاهی ها
خدایا شکرت برای تمام نعمت ها و برکت های الهی
خدایا شکرت برای این فایل های گران بهای در پرتوی آگاهی ها
خدایا شکرت برای اینکه در مسیر عباسمنش هدایت شدم
خدایا برای این دو استاد عزیرم طول عمر با عزت آرزومندم
خدایا برای این دوستان عزیز خانواده صمیمی عباسمنش ممنون و سپاسگذارم
سفرنامه برای من دقیقا جریان الهی استکه میتوانم ایمانم را تغذیه نمایم
و به هماهنگی بیشتری برسم.
هماهنگی و احساس خوب که درست بشود بقیه چیز های خودشان یک جوری حل میشوند.
خداوند نشانه های بسیار واضحی را به من نشان میدهد برای این سفرنامه.
وارد این مسیر شدم که دوباره این این نیرو مسیرم را ساده تر نماید.
راهی این سفر شدم تا محدودیت ها را از ذهنم بردارم و هر بار درس های جدیدی
را می اموزم و مدارم بالاتر میرود.
این سفر را اغاز کردم چون ته باوری داشتم که تمام اتفاقات زندگی من تنها نتیجهی
باور هایم است. تا بیشتر افسار ذهنم را دستم بگیرم.
و در نهایت خالق زندگی ام باشم .
عاشق ارتباط نزدیکتر صمیمی تر و عمیق تر با این آگاهی های ناب و از همه مهمتر خداوندی هستم
که هر لحظه کنار من است و حمایتگر من که با نعمت های بی شمارش مرا
احاطه میکند. من میخواهم تمام زندگی را تجربه کنم .
می خواهم رویاهایم را محقق نمایم.
یک زندگی عمیق انطور که میخواهم بسازم.
چقدر زیباست برای خودت چشم انداز هایی طراحی میکنی
و با ادامه دادن این مسیر ارام ارام به چشم انداز ها یکی یکی میرسی
و پیشرفت میکنی . انوقت یک روز به خود می ایی و میبینی که حتی ربطی به چند سال
پیش نیز نداری. و اینها همه به هیچ عنوان اتفاقی نبوده اند.
و باز چقدر زیباست وقتی همه چیز را به دست خداوند میسپاری و خودت روی اب
میخوابی و خودت را به جریان اب میسپاری.
این سفرنامه نمود این است.
سلام عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی و عزیز خداوند مهربانم را شاکر هستم که با این سایت پربرکت آشنا شدم و محصول ارزشمند عزت نفس را خریداری کردم
به نام الله یکتا
سی و هفتمین روز سفرنامه
درسی که من امروز از این سفرنامه گرفتم این بود که به هر شرایطی مثبت نگاه کنم و سعی کنم حتی در شرایط به ظاهر سخت و نامناسب جوری نگاه کنم که حالم خوب بشه که نتیجه هم برام خوب باشه و بدونم که هر شرایطی در نهایت به نفع من خواهد بود و همیشه اینو یادم باشه که احساس خوب مساوی هست با اتفاقات خوب
بسم الله الرحمن الرحیم
روز ۳۴ فصل دوم سفرنامه
با سلام خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی و خانم شایسته بزرگوار 🌹🌹🌹
و با سلام خدمت دوستان هم فر کانسی ام 🌹🌹🌹
این بخش از سفرنامه مقارن شد با مشکلاتی که برای من پیش آمد یعنی جزئی از نشانه های روزانه ام بود که با زدن روی اون این بخش از سفرنامه برای من انتخاب شد.
میدونید این بخش و بخش های قبلی درست مواردی بودن که چند روز قبل یا بعد برای من محقق شد راستش اوایل ناراحت بودم شدید آخه میدونید آدم اگر از غریبه این اتفاقات براش بروز کنه ناراحت میشه نه شدید اما من از کسی بود که اصلا فکرشو نمی کردم کسانی که در تک تک لحظاتم کنارم بودن اما ظرف مدت کوتاهی همه چیز برعکس میشه اما راستش شیطان وجودم میگه خب تو که این مدت به خودت مینازیدی که من خدا رو دارم خدا رو دارم الان بیا این همون خداست چیزی جز ناامیدی و تنهای عایدت نمیشه اما یه چیزی من رو یاد این قسمت از دعای جوش کبیر میندازه که فی فرماید:
یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ
یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ
یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ
یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ
یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ
یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ
یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ
یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ
یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ
یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ
و یه آرامش خیلی عالی به من میده آرامشی که نمیشه بیانش کرد چون میگم اگر خدا باهام باشه بهترین ها رو برام رقم میزنه به همین دلیل نسبت به واکنش اطرافیانم بی توجه و یه آرامش خیلی خوب احساس می کنم نمی دونم اما این آرامش خیلی دوست دارم و ادامه کار میسپارم دست خدا و به اون توکل می کنم امیدوارم به بهترین وجه درست بشه.
بسم الله الرحمن الرحیم
روز ۳۳ سفرنامه فصل دوم
خدا رو شاکرم که مرا با استاد عباس منش آشنا کرد و مرا در مدار و فرکانس دوستان قرار داد
از تمام دوستان و خانم شایسته عزیز بابت متن زیبا و دیدگاه های تمام دوستان که از تک تک لحظات زیبایشان بیان کرده اندتشکر می کنم🙏🙏🙏🙏🙏
امروز دائما به لحظه های ناب یک سال قبل می اندیشیم که خدا وند را در لحظه لحظه های عمر حس می کردم و در تمام عمرم همانند یه دوست در خودم احساسش می کردم با طوری که هر روز با یاد او چشم باز می کردم و با یاد او استراحت می کردم هر لحظه دائما به آن روز های زیبا فکر می کنم شیرینی اش را حس می کنم وای چه روز های از جای که فکرش را نمی کردم نعمت هایش را برای من سرازیر می کرد و از طریق دست هایش مشکلات و کار هایم را پیش می برد چقدر خوب بود شغل برایم محیا شد به طوری که فکرش را نمی کردم.
وای چه حس خوبی بود به هرچه که می خواستم و در جهت رضای او بود بدون درنگ میشد و اتفاق می افتاد و هر کاری هم که نمی شد بدون ناراحتی می گذشتم چون یکی توی ذهنم دائم می خوند بهترین ها را برایت محیا میکنم.
و حال مدت است که از این حال و هوا خارج شدم آن هم با به حاشیه رفتن و توجه به مسائل حاشیه ای و پوچ که چیزی جزء اضطرس و اضطراب و نگرانی راجب آینده چیزی عایدم نمیشد از قبل از عید شروع کردم تا روی خودم کار کنم اما این فکر های هرز که مانند گیاهان بدرد نخور که در گوشه گوشه ذهنم پنهان شده بود مانع جلو رفتن میشد اما به لطف خدا و دوستان هر روز با ارائه راهکارهای که مانند الهام به مسائل من ناخداگاه پاسخ می هند آن هم با خواندن دیدگاه ها و نشانه های امروز من که تا الان خیلی بهترم اما باید هر روز با تاکید می گویم هر روز هر روزه هر روز روی خودم کار کنم.
از خداوند و شما دوستان نهایت تشکر و قدردانی را دارم که به طور مستقیم و غیر مستقیم با ارائه دیدگاه ها و تجربییاتتون راه روشن را به من نشان میدهید.
خدا ازت سپاس گذارم😘😘😘🙏🙏🙏
با عرض سلام خدمت استاد عزیز سراسر عشق و خانم مریم شایسته مهربان و دوست داشتنی و هم خانواده ای های عزیز . خوندن تمام کامنتا یعنی تقویت باور ، یعنی سوخت ذهن و اراده وقتی که انرژی داره کم میشه یعنی درک لحظه حضور خدای مهربونم . دوست دارم اینجا از دستاوردهای خودم و دوستم بگم و اینکه ماههاست مثل دو تا بال کمک می کنیم پرواز قشنگ تری داشته باشیم و به عنوان دو تا رفیق چقدر قشنگ در این مسیر همدیگر رو جذب کردیم تا از هر چالشی یک فرصت بسازیم . اولین چیز در زندگی ما یافتن خداوند در وجودمون بود و آرامشی که با سپردن هر خواسته ای به او داریم و هدایت لحظه به لحظه ، طوری حرف ها و خواسته های روزمره ما در مورد همدیگر یا خودمون همون روز یا به زودی سریع نمود بیرونی پیدا می کنه . از هر اتفاقی درس می گیریم، خوب با بد ، من همیشه عاشق طبیعت بودم اما الان عاشقانه تمام هستی رو جزئی از وجودم و خودم رو ذره ای از اون می دونم و شادی رو با دیدن تمام عناصر موجود در جهان کاملا درونی تجربه می کنم. وای که چقدر لحظه ای شکر گزار خدای مهربانم و خانواده آسمانی مون هستم . گاهی میگم خداجونم می دونم که نمی تونم شکر گزاری کامل داشته باشم اما می دونم همین که اعتراف می کنم برات مهمه که بندگی کردن رو به ماها یاد بدی تا با خودمون در صلح باشیم .تاثیر اتفاقات روی من به دقیقه رسیده ، سریع رو خودم کنترل دارم، منطقی تر شدم و کلی اتفاقات قشنگ دیگ.
خدایا شکرتتتتت و ممنونم که هدایتم کردی تا عمل مقدس نوشتن رو اینجا برای دوستانم تجربه کنم.
در پناه الله یکتا شاد ، ثروتمند ، موفق ، سرشار از برکت و فراوانی و امید در دنیا و آخرت باشید.
سی و هشتمین روز از سفر نامه 38
این قسمت آرامش در پرتوی آگاهی ۳
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
با سلام به استاد عزیز و
خانم شایسته گرامی
و دوستان هم فرکانسی و همسفرام
🖐🖐🖐🖐🙋♀️🙋♀️🙋♀️🙋♀️🙋♀️🌹🌹🌹
با خواندن متن خانم شایسته دگرگون شدم واقعا اینقدر قدرت کلام در متن شما هویدا بود که چندین بار خوندمش
اینقدر قدر دانی و سپاس گذاری
اینقدر باورهای ناب
اون قسمت که نوشتید
باور دارم این خداست که در فرم این مرد که عاشقش هستم در زندگیم آمده و طرح این دوستی ناب و زیبا را بنا نهاده……
یعنی آنچنان این کلام برای من قدرتمند و باور داشت که فکر می کنم این واژه ها را صد ها بار باید بنویسم
تا در زندگی منم پدیدار و متجلی شود
خانم شایسته عزیزم خیلی خیلی از شما سپاسگذارم که اینقدر روان و زیبا این مطلبو نوشتید .. بارها دنبال جمله های زیبا و قدرتمند برای جفت فیزیکی و روحی ام میگشتم .. که چه کلمه ای می تونه قدرتمند باشه تا باور کنم که همراه و یاور من هم به شکل خدا گونه در زندگیم پدیدار شود … و خدارو شکر هدایت شدم خدایا بی نهایت ممنون و سپاسگذارم برای این عشق الهی
خدایا ممنون و سپاسگذارم برای این هدایت الهی
یکی دیگه از دست نوشته های خانم شایسته عزیزم در مورد نعمت و ورحمت های خداوند که خیلی زیبا بود این است…..
باور دارم این خداست که به شکل نعمت های بی انتهایش در زندگی ام جاریست …
این خداست که به شکل دستان بی شمارش در زندگی ام جاری می گردد
وگرنه برنامه ی انسانی ی من کجا یارای خلق برکتی اینچنین اعجاب انگیز انه و پر جان اما ساده را دارد؟؟؟؟؟
خانم شایسته آنچنان دست به قلم شیوایی هستی که نتونستم جایگزنی برای این متن زیباتون بنویسم
واقعا قدرت شکر گذاری برای تمام کمک های الهی و دستان قدرتمند الهی که در جای جای زندگی ام مشهود است را ندارم بخصوص از وقتی که در تابستان نود و هفت با سه فایل رایگان استاد عباسمنش چگونه در یک سال در آمد خود را سه برابر کنید آشنا شدم و این موضوع وقتی اتفاق افتاد که با تضاد های ورشکستگی و از دست دادن هر انچه که در طول سی سال زندگی مشترک با همسر خدابیامرزم بود
اتفاق افتاد
البته من الان فوق العاده از خدای خودم و جهان هستی ممنون و سپاسگذارم که با این تضاد به راهی هدایت شدم که عمرا توانایی رسیدن به چنین مسیری را می توانستم تصور کنم ….
به راهی که به آنها نعمت داده ای نه راه آنانی که غضب کردی
خدایا بی نهایت مممنون و سپاسگذارم که …..
تنها تو را می پرستم … و
تنها از تو یاری می جویم ……
خدایا شکرت قانون بی تغییرت را برای اتفا ق های این جهان هستی نهایت عدالت را بنا نهادی
خدایا سپاس
احساس خوب = اتفاق های خوب
🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏
خدایا سپاس سپاس سپاس
🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏
👣👣👣👣👣👀👀👣👣👣
سلام
روز ۴۰ ام
احساس خوب من سالهاست که دارم روی این قوانین کار میکنم اما الان متوجه این اصل مهم شدم از این اموزه ها توی فایل ۱ راهنمای عملی استاد بارها در مورد احساس شادی و لذت میگفتید اما نمیدونم چرا متوجه نبودم و احساس میکردم تکرار طوطی واره باورها میتونه منو به خواستم برسونه اما حس خوبم ۲ از ۱۰ نبود این چند روز که انگار بیشتر متوجه حرفای استاد در مورد کانون توجه و احساس خوب میشم حس میکنم شاید ایراد کار من افتادن وسط این همه اطلاعاته ادم نمیتونه تقسم اعشارو یاد بگیره وقتی اصول پایه براش فهم نشده نیاز داشتیم همه ما به یه چهار چوب تا اینطوری از اطلاعات تلنبار نشه .اما خداوند رو هزاران مرتبه شکر که از هزاران دستش اون کلید گم شده رو پیدا کردم حالا میفهمم چرا بعضی وقتا نتایج فوق العاده بود بعضی وقتا هیچ احساس خوبه ادمو به همه خواسته ها میرسونه
بسیار از استاد عزیز و خانم شایسته نازنین ممنونم که این سفر رو فراهم کردن تا همه چیز مرور شه و این کلید طلایی که احساس خوبه گنجی بود که من پیدا کردم و این کلید میدونم که هر دریو باز میکنه این چند روز هر فایلی که گوش میدم تازه متوجه احساس خوب استاد میشم وقتی که به قول خودشون تو اون خونه داغون بندر عباس بودن احساس خوب داشتن و احساسشون باعث کار کردن باورها شد وگرنه منم باورهام سالهاست تغییر کرده اما احساس خوبه که نقش گاز ماشینو داره وگرنه یه ماشین لوکس اگه حرکت نکنه به چه دردی میخوره.استاد احساس میکنم واقعا این فکوس روی باورها مرحله دومه اول احساسه چون باورها فقط یه مقدار کمی حسو میتونه خوب کنه اگه ندونی چقدر لذت بردن از زندگی مهمه
از خدای خودم ممنونم بخاطر هدایت شدن و حرکت کردن و یاد گرفتن که واقعا لذت فوق العاده ای داره
قسمت سی و سوم از سفرنامه 33
در پرتو آگاهی
♥️♥️♥️♥️♥️⛹️♂️⛹️♂️⛹️♂️
با سلام به استاد نازنین
و خانم شایسته گرامی
و دوستان همسفر در خانواده صمیمی عباسمنش
🖐🖐🖐🙏🙏
لحظاتی ساده اما عمیقی در زندگی هر کدام از ما هست
چه جمله شگفت انگیزی
نیروی خیال😪😪🙄🙄🙄
این جمله شگفت انگیز رو من مدام تکرار می کنم که بطرز عجیبی نسبت به همه چیز خوشبین است
نیرویی که بخدا وصل است
و نیرویی که به خدا وصل است
نیرویی که پیغام خداست …. اما نه خوده خداست
اندک افرادی میتوانند بر فشار سنگین ذهنشان غلبه و راه حل های ساده ی این نیرو را همراه شوند
فقط با تمرین و تمرین و تمرین
مداوم این امر میسر می شود
برای من نیز هم همینطور شده
یعنی من باور دارم که هیج نیرویی بیرون از من نیست
من باور دارم استدلال ذهنی و منطقی هبچ جایگاهی در زندگیم وجود ندارد
چون به من ثابت شده……
و هر روز این استدلال های ذهنی و منطقی ذهنم کم رنگتر
از همیشه شده است
وقتی در خیال خودم برای چیزهای جزیی مایحتاج زندگیم فکر می کردم که با این حقوق اندک چگونه می توانم این لیست بلند بالای خود را تهیه کنم و هی دو دوتا چهارتا میکردم……
در یک چشم برهم زدن دستانی از دستان بلند خداوند به سویم شتافت که حیرت زده شدم…
داستان به این طریق بود که……..
خواهرم برای کاری نزد من آمد و قبل از آمدنس زنگ زد که چه چیزی لازم داری برات بخرم و بیارم
من هم که دسترسی به بازار روز محل مون برام سخت بود و وسیله هم نداشتم با کلی تعارفات گفتم ی مقدار پرتغال لازم دارم البته چند تا میوه داشتم ولی خوب چون با یکی دو نفر همراه داشت میومد گفتم شاید کم باشد
ولی وای خدای من … دیدم با یک دنیا از رحمت و برکت از انواع و اقسام میوه جات … ک انواع سیفی جات و و مواد خوراکی دیگر وارد خونه ام شد…….
خدایا نمیدونید که چقدر خوشحال و هیجان زده شدم و چقدر برای این نعمت ها و برکت های الهی سپاسگذاری کردم
خدایا شکرت 🤗🤗🙏🙏🙏
هنوز دو هفته ای از این موضوع نگذشته بود که دوباره یک لیست دیگر از مایحتاج خونه نیازمند بودم که باز هم دستان پر توان خداوند را دیدم
دخترم از من جدا زندگی میکنه و خیلی وقت بود که ندیده بودمش
تماس گرفت و با دختر خواهرم برای دیدن من خواستن بیان پیشم و در حال اومدن بسمت خونه زنگ زد که چی لازم داری برات بگیرم منم که لیستم خیلی زیاد بود گفتم هیچ چی نمی خواد بگیری فقط زود بیاین که منتطرتون هستم
وای خدای من اگر بدونید خداوند خودش را چگونه به من نشان داد که وصف ناپذیره……😪😪😍😍
البته من در تصورات و خیالم فکر میکردم و میگفتم…
خدایا چی میشه این لوازمی که نیاز دارم خودشون با کیسه ها و پلاستیک های زیاد پا داشتن و راه میوفتادن و میومدن و وارد خونه ام میشدن ؟؟؟؟؟؟
چطوری ؟؟؟؟؟ و چگونگی شو دیگه نمیدونم
فقط در تصورم نا خود آگاه شفارش داده بودم همین…
و به چشم خودم دیدم که تمام اون وسایلی که لیست کرده بودم توسط دخترم و دختر خواهرم با پاهای خودشان با همون کیسه پلاستیکها وارد خونه ام شدن
( آخه من خیلی دوست دارم همه چی بطور وفور و زیاد در خانه داشته باشم نه بخاطر کمبود بلکه فراوانی را دوست دارم و از نوع بسیار خوبش )
اینقدر ذهنمو غنی کردم که همینک بطور طبیعی و بدیهی و عالی اتفاق افتاد
پس برای همه چیز میشود
خدایا بی نهایت ممنون و سپاسگذارم برای تمام این آگاهی ها
خدایا ممنون و سپاسگذارم
زبانم از تشکر و قدر دانی از حرکت باز نمی ایستد
اصلا نمیدونید که چقدر ذوق زده و هیجان زده شده بودم
درست مانند بچه ای شده بودم که اسباب بازی های مورد علاقه اشو براش هدیه برده بودن
خدایا تمام در پرتوی آگاهی همینو میگه … رها باش
فقط برای سه روز با همه ی هستی یکی شو
همه ی هستی رو پاره ای از وجودت ببین
آرامش در پرتوی آگاهی یعنی به خودم اجازه ی بودن در احساس خوب و آرامش و رسیدن به هماهنگی ذهن و روح
یعنی به خدا وصل شدن
در پرتوی آگاهی یعنی
قلبت را پاک کن یعنی اتفاقهای خوب تنها زمانی از راه می رسند که قلبت را پاک کرده باشی
تو پاره ای از خداییی
تو لاینتاهی هستی مقدس
مثل دو قطره ای از دریا که هر دو دریا هستند و یکی هستی
بقول یکی از دوستان در کامنشون خیلی جالب نوشتن
که…. همه ما از نتایجی که گرفته ایم صحبت می کنیم
از اینکه چطور به اهدافمان رسیدیم و چطور موفق شدیم
چطور سلامتیمان را بدست آوردیم
چطور ذهنمان را بمباران کردیم و ورودی های ذهنمان را کنترل کردیم
🤔🤔🤔🤔
چطور یک جهاد اکبر به راه انداختیم و روی ذهنمان کار کردیم
چطور نیروی شرک آلود و نجواه های ذهنمونو کنترل کردیم
خدایا شکرت برای تمام این آگاهی ها
خدایا شکرت برای تمام نعمت ها و برکت های الهی
خدایا شکرت برای این فایل های گران بهای در پرتوی آگاهی ها
خدایا شکرت برای اینکه در مسیر عباسمنش هدایت شدم
خدایا برای این دو استاد عزیرم طول عمر با عزت آرزومندم
خدایا برای این دوستان عزیز خانواده صمیمی عباسمنش ممنون و سپاسگذارم
خدایا سپاس سپاس سپاس
☺🙏🙏🙏🙏🙏♥️♥️♥️♥️
سلام دوست عزیز 😊
من یه سوال داشتم مگه هر فصل 30 روز نیست؟
چرا فصل دوم با اینکه خودتون نوشتین هرفصل سی روز اما ده روز بیشتر نیست؟
20قسمت دیگه کجاست؟
سپاس گزارم 🙏 🌸 🍃