نتایج دوره قانون سلامتی | قسمت 6


دیدگاه زیبا و تأثیرگذار محمد امین به عنوان متن انتخابی این فایل:

استاد جونم یادتونه توی یکی از فایلهای 5-6 سال پیش گفتید (در مورد باور فراوانی بود فکر کنم) که به جایی میرسیم که دانشمندان راهی پیدا میکنن که طول عمر انسان به بالای 150-200 سال برسه؟

اون دانشمندا هیچ کاری نکردن ولی شما راهشو پیدا کردید

شما کسی بودید که کاری کردید انسانها بیشتر عمر کنن، سالم تر زندگی کنن، با انرژی تر زندگی کنن. واقعا زندگی رو زندگی کنن

شما باعث شدید که چشمای من خیره بمونه از حجم بازو ها و پشت بازوهای خانم شایسته به بازوهای خودم نگاه کردم گفتم نکنه بازوهای من اینقدر نباشه یه ساله دارم تمرین میکنم

استاد جان عمل به دوره قانون سلامتی باعث میشه حتی یه سری کالاها رو  دیگه نیاز نباشه بخری چون اصلا مسئله ها کم میشه و اصلا به کارت نمیاد و هزینه هامون به شدت پایین میاد

اگه بوی بد عرق از بین بره، دیگه نیازی نیست دئودورانت و مام و ضد عرق بخری، اگه شوره سر برطرف بشه دیگه نیازی نیست شامپو ضد شوره بگیری که هیچ جوره هیچ تاثیریم نداره خداشاهده.

اگه چربی پوستت نرمال بشه دیگه نیاز نداری یه عالمه صابون و شوینده و کرم و ماسک بگیری که چربی صورتتو کم کنی یا پوستتو شفاف کنی یا لکه هاشو ببری. همه اینا خودش خوب میشه. استاد جان شما کاری کردید که نیمه گمشده آدم ها پیدا بشه. شاید یه نفر از نظر روابط و ثروت و معنویت مدارشو برده بوده بالا ولی تو سلامتی مشکل داشته.

شما باعث شدید که بتونه اون تیکه گمشده پازلو بذاره سر جاش و بهشتو تجربه کنه و واقعا به نظرم بودند کسانی که حاضر بودند برای قانون سلامتی 10 میلیارد هم پرداخت کنند.

 

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون سلامتی و اینکه «دوره قانون سلامتی برای چه افرادی مناسب است»


سایر قسمت های «نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش»

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

73 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نگار» در این صفحه: 1
  1. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2150 روز

    بنام خدا

    یادم وقتی استاد با استایل جدیدشون فایل گذاشتن

    خواهرم بهم پیام داد که برو استاد عباسمنش فایل گذاشته ببین

    کُوپ کردم دیدمش

    اینقدر تغییر کرده

    و …

    منم بدو بدو اومدم. و دیدم بعلهههه

    دوباره ی شاهکار دیگه از استاد

    اون زمان من ن پول خرید دوره رو داشتم

    ن در مدار درست و درمون بودم

    فایل جلسات تا فکر کنم ۵ جلسه اول

    رو همون پیج کذایی گذاشته بود

    جسته گریخته چندتاش گوش دادم

    ولی کلا تو مدار نبودم و خداروشکر همین باعث شد استفاده غیر مجاز رو رها کنم

    تو کامنتهای قبلیم نوشتم که واقعا خوردن الکیم زیاد شده بود

    با وجود نداشتن اضافه وزن

    ولی گاهی بعد از خوردن ی سری چیزا ب صورت افراطی

    حالم بد میشد

    ب لطف خدا همت کردم و رفتم باشگاه از خرداد

    و بعد رفتم دکتر و ی چکاپ دادم

    دیدم کم خونی دارم

    ذخیره اهنم بشدت پایین

    ک همش میل ب شیرینی دارم

    و کبدم داره ب سمت گرید وان نزدیک میشه

    ب وضوح میدونم چرا

    چون فقط من قورمه سبزی و اب رو با پنیر پینزا و گودا نمیخوردم ( استیکر خنده و خجالت)

    خب تصمیم گرفتم خوراکم رو کنترل کنم ( مصرف پروتیین بیشتر

    شام زودتر

    سرخ کردنی کمتر)

    و بعد هدایت شدم ب سمت عموم که سالهاست ورزش میکنه

    مربی

    و برنامه غذا و رژیم میده

    ولی من تا حالا در مدار نبودم که از ایشون کمک بگیرم و خدا مسیر رو جوری هموار کرد تا ب سمت ایشون هدایت بشم

    الان ۴ هفته اس که پله پله ی سری چیزای بی ارزش رو از خوراکم حذف کردم

    ولی اعتراف میکنم

    مغزم از هر فرصتی برای وسوسه ب خوردن شیرینی دست بردار نیس

    مثلا امروز که بچه هام داشتن بستنی میخوردن

    ( اون مدلی که من خیلییی دوست دارم)

    و پسرم ب من تعارف کرد

    گفتم نوش جانت من نمیخورم و رفتم تو اشپزخونه

    ک نبینم

    و ب خودم گفتم این سم خوشمزه اس

    نباید بخوری

    استاد با اینکه پدر و مادر بسیار تلاش میکردند

    و سعی میکردند همه چیز رو برای ما فراهم کنن

    کودکی داشتم که ی سری خوردنی ها رو اون زمان نمیتونستیم بخریم

    یا دیر ب دیر بود

    مثلا یادمه وسعمون ب رفتن فست فود و خوردن هایدا ( اون زمان تازهه مد شده بود)

    نمیرسید

    مادرم میرفت همه وسایل میخرید

    و تو خونه برامون درست میکرد

    که هم بصرفه تر بود هم

    اینکه همه سیر میشدیم

    ولی کلا متوجه شدم که ی حس طمع خوردن

    ی حس کمبود تو وجودم

    نه فقط من

    همه خانواده ام

    خواهر و برادر و پدر و مادر

    و اسمش رو گذاشتیم خوش خوراک و شکمویی

    ولی الان درک میکنم که ی حرص و طمع و باور کمبود و عجله اس

    که فقط الان هست

    بخور بخور

    و دقیقا برنامه ذهنیم اینه که بخور تا تمام بشه

    و واقعا تغییر این کد خیلییی سخته

    شاید خیلی از دوستان این شرایط من درک میکنن

    اون مثالی که شما از

    یار بازی

    زمین بازی

    و توپ بازی میزنین

    همیشه توپ بازی تو خونمون هست

    و کنترل رو برام سخت میکنه

    درحال حاضر فقط پروتیین و ی کمی سبزیجات ( چند تا محدود) رو میخورم

    و شب ب خودم میگم افرین امروز تونستی

    همسرم و دوستام بهم میگن

    خوبی بابا

    الکی رژیم گرفتی

    ولی فقط خودم از حال درونیم خبر دارم

    و وقتی توی اینه باشگاه خودم رو میبینم ی حس عالی بهم دست میده

    عضلاتی که رخ نشون دادن

    تغییر سایز لباسم

    و وقتی که ی خوراکی مورد علاقه ام رو ذهنم یاداوری میکنه

    که برم سراغش

    چند ثانیه طعمش رو تجسم میکنم

    بعد میگم اهاا این مزه ای بود

    خب خیلی دلم نمیخواد

    خودم فهمیدم که ذهنی اعتیاد پیدا کرده بودم ب خوردن

    در ٨٠ درصد اوقات فقط دلم میخواست دهنم بجنبه

    و همین هرز خوری بعدش حالم رو روحی و جسمی بد میکرد

    و از خدا کمک میخوام در طول این مسیر

    و ادامه میدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: