اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سپاسگزارم از خدا تا به من عمری دوباره داد تا بتونم با آگاهیِ نه فقط این فایل زیبا، بلکه با 1000 فایل داخل سایت زندگیم رو تغییر بدم و بشم کد نویس زندگیم
استاد نازنینم نمیدونم چقدر باید ازتون تشکر کنم تا دلم سیر بشه تا دلم راضی بشه
باز هم ممنون که در سال 2022 این فایل زیبا رو ضبط کردید!
من اون موقع ها با شما عزیزانم هممدار نبودم و از تنه ی جامعه جدا نشده بودم!
یادم میاد دقیقا یکسال ازون قضیه فوت دوست عزیزمون گذشته بود و من داشتم مدام از قانون دور و دور تر میشدم تا اینکه یهروز خالم اومد خونمون و اتفاقی این فایل رو گذاشت و من مسخ حرفای استاد نازنینم شدم! احساس کردم این حرفا وحی منزله! اصلا مغزم به هیج عنوان مقاومت نداشت و خیلی راحت قبول کرد(تمام اون صحنات جلو چشممه، انگار میتونستم قیافه بُهت زدم به فایل و ببینم) و بعد از تابستون 2023 برای من خیلی شرایط پیش اومد و هر سری به یه نحوی به این فایل هدایت شدم و دیدمش؛ درست یادم نمیاد فکر کنم با امشب شد 4امین بار اگر اشتباه نکنم که من این فایل رو دیدم
وقتی به زندگیم قبل از این فایل نگاه میکنم فقط روزایی میاد جلو چشمم که وقتی از خواب پا میشدم بی هیچ دلیل عصبی بودم، یادم میاد چقدر با خواهرم چقدر با بردارم دعوا میکردم، و انگار کلا اعصاب نداشتم!
با شکوفه دیروز داشتیم عکسای قدیمی رو که تو لپتام ریخته بودیم و نگاه میکردیم و اورگنایزشون هم میکردیم در اون حین، یکدفعه به یه عکسی رسیدیم که میشه گفت تو همون دوران اعتراضات بود! یکدفعه رو کردم به سمت شکو و گفتم قیافم و اینجا میبینی انگار من اون موقع ها خیلی عصبی بودم؛ و به اتفاق تو اون عکس مهمون خونمون بود و مهمونا افرادی بودند که من خیلی دوسشون دارم اما یادم میاد چقدر اون شب بی هیچ دلیلی عصبی بودم و همه متوجه عصبانیت من شده بودهاند!
وقتی که دوباره این فایل رو شنیدم یادم اومد که حتما دلیل عصبانیت ها و بدخلقی های اون دوره من بخاطر این بود که من اون موقع توجه کرده بودم به اون مسائل نازیبا و مدام اخبار و دنبال میکردم!
دقیقا به هرچی توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت میشه
ازین تجربه بگذریم و بریم به یه تجربه خیلی زیبا برسیم
حدود چند هفته پیش من داشتم میرفتم تهران و تو این دورانی که همه همیشه خدا ناراضیان چشمم خورد به یه بنر تبلیغاتی که یه چیز خیلی خیلی حالب نوشته بود!
و اون این بود که میتونی وارد یه سایت بشی(سایت دولتی) و خودت انتخاب کنی که این مالیت هایی که داری میدی کجا خرج بشه( مثلا بیان و باهاش تجهیزات بیمارستان بخرند، مدرسه تو مناطق محروم بزنند یا برای خود شهر خرج کنند و یا هرکاری تو همین حیطه ها)
و من همون لحظه به خواهرم این مطلب و گفتم و کلی این ایده رو تحسین کردم و خداروشکر کردم که اینهمه آدم خوب و عالی وجود داره
و خدا شاهده اصلا حال من یجور دیگه ای بود
انگار خیلی خوشحال بودم که تونستم تو اون تاریکی شب همچین چیزی و ببینم و تحسینش کنم و بهم ثابت بشه هنوز آدمای خوب وجود داره!
خدا داره هرروز از هزاران طریق بهم ثابت میکنه که آدما خوب و عالیان
و واقعا استاد عزیزم صحیح گفتید که به هرچی توجه کنیم از جنس همون اتفاق برامون رغم میخوره
من ازین تجربه های زیبا و گاهی ناجالب زیاد دارم اما امیدوارم همین دو تجربه کلی هم به خودم هم به دوستان کمک کرده باشه تا بتونن قانون رو بهتر درک کنند و من هم حتما تجربه های دوستانم رو میخونم تا قانون رو بهتر درک کنم
استاد جذابم بازم ممنونم ازتون
و از خانم شایسته عزیزمم ممنونم که حتی صداشون هم توی این فایل بود و من از صداشون لذت برم
الهی توراسپاس که روی مدارمثبت روزشمارزندگی121مین گامهای تکاملی راطی کردم خداقوت لیلاخانم.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای خوبم.
الهی سپاسگذارم که به ما نی نی سالم و ثروتمندقوی بخشیدی الحمدالله رب العالمین.
خداجون اول کاردست تسلیمم بالاتوی دنیای دوبعدی من موجودفرکانسی هیچ کاری بلدنیستم لطفاکارهاروشماانجام بدین چون فقط میخوام شادی ولذت دنیاوآخرت راتجربه کنم!.کمکم کن من بچه ام نیازبه مراقبت دارم.
من الان چندسال است که مدام روی خودم کارمیکنم که کانون توجه ام راروی خواسته هام بذارم.
الهی شکرت عینکم خیلی واضح خط قرآن بامعنی،کامنت نوشتن وشکرگذاری روزانه ام رانشان میدهد.
الهی شکرت که امروزکوهای اطراف مشهدرودیدم که ازبرکت برف سفیدپوش شده اند.
الهی شکرت که کل کوههای دورونزدیک روستامون روبرف پوشونده بود.
الهی شکرت روستای مانعمت آب، برق، گاز،تلفن ،اینترنت، حمام عمومی داردوقسمت مردانه سوناوچکوزی هم داره.
الهی شکرت که روستای ماخیلی پیشرفته است وتوریستی است.
الهی شکرت که روستای مابی نهایت رستوران،استراحت گاه، باغ ویلابرای اجاره و،کلی وفوروفراوانی دارد.
الهی شکرت روستامون رودخانه ی آب وچشمه های آب شیرین وقابل شرب دارد.
خدایامن نمیتونم این همه نعمتهاروبشمرم ولی این احساس خوبم روبه کل کائنات تقدیم میکنم وبه خودم وخداوکل همفرکانسهایم تعهدمیدم که بیشترتمرین کنم تابهترنتیجه ببینم.آمین عاشقتونم براهمه آرزوی سعادت وصبروتحمل برای قدمهای تکاملی دارم به خصوص براخودم.
فوق العاده بود و اول از همه به خودم افتخار میکنم که آگاهانه کنترل مسکن کانون توجه ام به این موضوع.
گروه
آگاهانه اینچتان رو موقتی ر
حذف کردم این چند روز.
و دارم زندگی خودم میکنم.
استاد اگه بدانید چه پیج هایی که در زمینه ی کاری من تقریبا بهترین خودشون بودن توی ایران
کل کار و پیج و کاسبلی رو تعطیل کردن
همون ها هم طبق قانون جهان هسی پیش میرفتن ،ولی اینجا دیگه غرق شدن.
و جالب این که یه سر کشور غوغا هست و توی مناطق ما که جنوب فارس میشه اصلاااااا خبری نیست ،چون اونا با این موضوع حجاب مشکلی ندارن ..اونجوری سخت هم نیستن برای هجاباااا
یه شال میندازن ولی اصلااا براشون اهمیت نداره این موج چون اگه آزادی باشه هم اونا همون پوشش خودشون دارن.
یه ماجرای دیگه این که استاد به خداوندی خدا من ایران بودم
پوششا از اروپا رد شده بود اینجا دیگه یه خانم که دیگه ردهی ۲۵ رد میکنه کم کم دیگه آدم جا افتاده میشه ،و کسی تو فاز کرای تاب پوشیدن نیست ،جز این که ساحلی برن لباس دریا بپوشتن.
استاااد توی ایران شیراز خیییلیییا مرتب داد پوشیده بودن شلوارها هم کوتااا
یه دوستی داشتم یه زمان شوهرش خارج از کشور کار میکرد خودش ایران زندگی میکرد.
این دوست من خیلی نکته گیر و غرغرو بود.بعد هی التماس شوهره میکرد منو ببر پیش خودت اینجا فلان هست مردم بدن .من بیام اونجا دیگه حالم بهتره روحیه ام بهتر هست.رابطمون بهتره .چون اینجا اوضاع بده من و اخلاق و روحیه ی منم بده.خلاصه این رفت و نگم براتون که با چه وضعی این برگست ایران توی زندگیش هروز بدبختی میشد که بهتر نشد
چون این آدم عوض نشد.
یه دوست دیگه داریم پاسپپرت اروپا داره اینجا خونه داره زبون بلد هست …..
این دوست ما هررروقت زنگ نیزنه به همسرم یا میان اینجا مسافرت ،اینقد از اوضاع ایران میناله
تا یه روز به همسرم گفتم لطفا دیگه بحث این رو نکن
یا اونجا بده که تمام شرایط اینجا اومدن هم داره بلند شه بیاد اگه نه هم خب چرا اینقدر هروز میناله بشینه همون جا ایقددد هم نناله..
من نت ها که قطع شد و اینستا و واتساپ فیلتر شد خیلی خوشحال شدم چون من به این شبکه ها اعتیاد داشتم و بخصوص اخر شب ها خیلیتو اکسپلور میچررخیدم خداروشکر فیلتر شد از اون روز من اومدم تو سایت فعالیت میکنم و حالم بهتره خودم رو بهتر دارم میشناسم و اولش یک کمی ناراحت بودم نسبت به این موضوع چون عادت های من سخت بود ترکش ولی حالا خیلی هرروز حالم داره بهتر از دیروز میشه بخصوص یک سری باور و ترس هایی رو درونم پیدا کردم که تا الان فکر نمیکردم اینا ترمزن!!!!اتفاقا ازشون دفاع میکردم فکر میکردم من خیلی ذهنم بازه که چنین دیدگاههایی دارم ملت خودشونو بدبخت کردن که مخالف من فکر میکنن
ولی الان دیدم اگر میخوام به خواستم برسم باید باور های هم جهت با اون خواسته رو ایجاد کنم نه اینکه از روی منیت از عقایدم دفاع کنم
من تازه شناساییشون کردم نمیدونم چطور روشون کار کنم و حذف شن ولی هدایت میشم قطعا به کمک خدا
خدا رو شکر که تصمیم گرفته ام که دوباره کامنت بزارم که کلی کمک به خودم و دوستان داشته باشم.
استاد گرامی من هم کلی از این تجارب توجه به خواسته و ناخواسته دارم که از وقتی که از شما آموزش دیده ام، یاد گرفته م که به این شکل عمل کردن، برام بهتره و نتیجه بهتری کسب میکنم.
دقیقا همین اخیرا که از بی کاری همسرم که یک سال طول کشید و حس میکردم که واقعا دیگه نمیخواد دنبال کاری باشه، دائم برای همه صحبت میکردم و گله و شکایت. چند بار هم براش شماره تماس افراد رو بردم که بهش زنگ بزن برای کار. ولی هیچ اقدامی ازش ندیدم. آخر سر هم باعث یه دعوای حسابی بینمشون شد و بازم صحبت از این اتفاق با دیگران. ولی یکدفعه یادم اومد که رهاش کنم و تا اونجایی که میتونم، در موردش با کسی صحبت نکنم.خدا رو شکر واقعا نتیجه هم دیدم که دو جا به تلاش خودش براش کار جور شد و شروع به کار کرد.بدون اینکه من تلاش خاصی بکنم. درواقع تلاش من همون بود که تا آنجا که میشه دیگه با کسی در موردش صحبت نکنم و گله و شکایت نداشته باشم. واقعا خدا رو سپاس از این آگاهی ها که کسب شد و کمک بسیاری در زندگی مان شده. البته طبق گفته استاد، واقعا نشونه اینکه بفهمیم داریم راه صحیح میریم یا نه … اینه که ببینیم حالمون خوبه یا نه. من وقتی با کسی در مورد مسئله ای دائم صحبت میکنم، فقط برای لحظه ای و کوتاه مدت احساس سبکی دارم و بعد از مدتی حس میکنم که اصلا حالم خوب نیست. کاملا این موضوع رو درک میکنم.
استاد واقعا ممنون هستم ازتون بابت آموزش های نابتون
استاد قربونت بشممم که اینقد تکرار میکنی برامون که هشیار بمونیمممم، من دیشب همسرم رفته بود اعتراض منم مسخره میکنه که تو نمیای برای گرفتن حقت اعتراض کنی و حق گرفتینه… فایل از خدا بخواه شما رو گذاشته بودم و روی تکرار بود و من خوابم برده بود میخواستم که صدای مردم رو از خیابون نشنوم ولی یکباره صدای جیغ و داد تو کوچمون اومد و من به یه حالت خیلی بدی از خواب پریدم که همونجا از ترس معده ام اسپاسم شد… خلاصه میخوام بگم که کنترل ذهن این روزا واقعا کار سختیه و فقط به اینکه امید صب پا میشم که اینترنت وصل بشه بیام تو سایت ویدئو جدید شما رو ببینم و امروز این ویدئو حالممم خوب کرددد… عاشقتمممم استادددد مرسیییی که تکرار میکنین برامون، این مطالب اینقدر باید تکرار بشه تا بشه ملکه ذهنمون… خدای عزیز و توانا مو هزاران مرتبه برای فرستادن فرشته ایی مثل شما شاکرم🙏🙏🙏
بله استاد عزیز درسته من از روزی که قانون را شناختم به لطف واراده الله ووجود نازنین شما استادان عزیز ودوست داشتنی خیلی مواظب هستم که آگاهانه به چی فکر میکنم همون روزهای دور که این اتفاقات تو کشور عزیز وخوبمون می افتاد من همیشه سعی میکردم کاری به این اتفاقات نداشته باشم وباورتون نمیشه با اینکه این قانون رو نمیشناختم اصلا وابدا من درگیر این اتفاقات نمیشدم با اینکه شب تا صبح وصبح تا شب همه حرفشون این قضایا بود من به راحتی با ماشین میرفتم تو شلوغی ها وکارمو به نحو احسن انجام میدادم وبر میگشتم خونه من اون زمان قانون اصلا درک نمیکردم ولی همیشه نجواهای تو ذهنم بود که میگفت احمد کارتو انجام بده کاری به این کارا نداشته باش من حالا استاد که با کمک الله مهربان ودستانی که برای من فرستاده واین قانون رو درک کردم صد در صد پیشرفتم در تمام جنبه های زندگیم بهتر شده وبهتر هم میشه خداروشکر بابت تمام دوستان تمام دستانی که پروردگار برای من فرستاده خدارو سپاسگزارم بابت وجود نازنین شما دو استاد عزیز
وانشاالله به زودی باشما درجریان میزارم از پیشرفتهای زندگیم
میسپارمتون به دستان گرم پروردگار مهربان
خدا یار ونگهداری همه شما عزیزان
انشاالله شاد سعادتمند خوشبخت ثروتمند در پناه الله مهربان باشید
به لطف الله بعد چند مدت روز شمار فصل پنجم شروع کردم و چه به موقع خدایا چطور ازت سپاسگزاری کنم استاد قشنگم اگه کامنت منو میخونید لایک کنید تا بفهمم استادم داشتم کامنت بچه ها رو میخوندم یهو گفتم برم کامنت بزارم هیچ ایده و نظری نداشتم میدونید من الان یک ماه و نیم تو جلسه اول عزت نفسم که گفتین اگه ایده ندارین قدم بزارید تو راهی کا قلب قشنگت میگه حس زیبای درونت میگه منم بدون ایده اومدم تا به نام خدا گفتم اشکم اومد ایده رسید .من چندروزی دارم برنامه زندگی پس از زندگی میبینم بخصوص روز 19 ماه رمضان خیلی حالم گرفته شد اون حق ناسی که گفتن برام جالب نبود کلی اشک ریختم حسم بد شد همون شب با خواهر عزیزم صحبت کردم گفت چیزی که حست بد میکنه حتی اگه از گفته بهترین فیلسوف باش باور نکن منم گوش دادم نشستم کلی کامنت خوندم فرداش حالم عالی بود نمیتونم احساسم بیان کنم .من این روزا تو آغوش خدا میبینم خودم.استادم من بالا و پایین زیاد داشتم هنوزم گهگداری دارم ولی دارم بهتر یاد میگیرم کنترل کنم .
یادم من از سن کم 17 سالگی که ازدواج کردم همش دنبال همسرم بودم خیلی رفیق باز بود و دائم تو قهوه خونه .اون روزا من خودم به در و تخته میزدم بیشتر میشد اینا به کنار بهش مشکوک شدم شب و روز نداشتم و این توجه ام اتفاق های بدتری رقم میزد بی پولی کم خوردن و پوشیدن آدمای نامناسب غیبت پشت غیبت حسادت به زمین و زمان .با 5 دقیقه دیر کردن شکاک بودن .ولی همش خدا رو داشتم من از بچگی روی پای خودم بودم همه جا از خودم دفاع کردم تو دل بزرگترین ترس ها رفتم چون همیشه خدا کنارم میدیدم یه نیروی همش احساس میکردم تا جایی که کمرم خم شد دیگه ناامید و درمونده همون سالی که کرونا اومده بود گفتم خدا من برای چی تو این دنیا هستم برای زجر کشیدن یا منو به راه راست هدایت کن یا منو ببر پیش خودت .اون روزا با استاد عرشیانفر آشنا شدم کم کم روزنه امید باز شد با دیدن فایل ها و خریدن دوره هاشون آدمای منفی اخبار تلویزیون کلا حذف کردم حالم بهتر شدا بود که دوباره به یک تضاد رسیدم که اونم منو بزرگ تر کرد رشد داد تا با شما آشنا بشم آخ که چی بگم تق و لق گوش میدادم ولی الان شاید 6الی7 ماه قشنگ تر کلر میکنم 7 ماه اینستا رو کامل حذف کردم ورودی مجازیم فقط سایت شما هست استاد من بیخیال شدم من از مشروب خوردن رفیق بازی همسرم خسته بودم ولی از وقتی که بیخیال شدم حتی به خودش گفتم دیگه هرجور راحتی زندگی کن من تا الانش هم فکر میکردم دارم در حق تو خوبی میکنم ولی از جایی متوجه شدم من کی باشم استاد من الان همسرم فقط تو خونه و سرکار .شاید سالی 2الی3 بار با دوستاش بیرون میره نسبت به کاراش خونسرد و آروم و اینکه الان همسر عاشقانه دوستم داره بهم احترام میزاره حتی خودش میگه من وقتی با زن و بچه ام میرم بیرون هرچی دلشون بخواد تا ته مونده کارتم براشون هزینه میکنم ولی برای خودش نه .همه جا دوست داره کنارم باش بهم محبت کنه .استادم حالم این روزا خیلی خوبه چنان به خواسته هام نزدیکم که حس میکنم به همه اش رسیدم.
یک موضوع دیگه بابت فایل اینکه میبینم خانواده ها چقدر روی بچه هاشون حساس اند تا مریض میشن یه آبریزش میگیرن دم در مطب هستن البته حقم میدم دست خودشون نیست ولی من سالهاست که برای جفت بچه هام این حساسیت کنار گذاشتم از روز اول عید هم خودم هم جفت بچه هام یه آبریزش و سرفه داشتیم اصلا به روم نیاوردم محبت اضافه نکردم نه به خودم نه بچه هام خدای من شاهد که الان همه مون خوبیم .
خیلی خیلی مثال دارم
مثلا چندین سال پیش که من تمرکزم روی غیبت کردن و افراد نامناسب بود چون تو حیاط مشترک با برادرشوهر و مادرشوهرم هستیم باورتون نمیشه هر هفته قهر دعوا بحث بود اصلا بر سر مسائل بیخود از وقتی که خودم تو خونه حبس کرده بودم آدمای منفی گذاشتم کنار خود به خود کم شد تا الان که من شاید تو یک حیاط ماهی 2الی3 ببینمشون و احترام نگه میدارن مادرشوهرم خیلی باهام خوب برخورد میکنه .
اصلا دیگه در خودم نمیبینم برای هرچیزی بحث کنم که روح عزیز و نازم ناراحت بشه .
میدونید از برنامه زندگی پس از زندگی یک چیز عالی دریافت کردم این بود که هر کاری که بهم حس خوبی میدانند انجام میدم همون لحظه تو دلم میگم بفرما روح عزیزم لذت ببر اینم جایزه ورودی مناسب اینم جایزه توجه به زیبایی ها .
استادم من بخاطر ورودی نامناسب خیلی سال پیش تو منطقه ای با آدمهای هستم که اصلا دوست ندارم تمرکز کنم در موردشون حتی صحبت کنم ولی فقط قسمت حیاط خودم تبدیل به بهشت کردم پر از گل و درخت همیشه سعی میکنم تمیز نگه دارم هر روز بابت حیاط سپاسگزاری میکنم بابت جوجه های نازم .
یک جای خیلی کوچیک دارم ولی تو همون هم جوجه و مرغ و اردک دارم قبلا از جای کوچیکش ناراحت بودم ولی الان میگم این حیوانات از خدا سپاسگزاری میکنن که پیش بنده ای مثل من هستن اینا جاشون همین جاست .
استاد منم مثل شما اگه بخوام حرف بزنم روزا طول میکنه چون خیلی از اتفاقا برام رخ داده.
تنها چیزی که از خدا میخوام تو همین مسیر باقی بمونم این مسیر آسفالت جنگلی که توش سوت زنان به مقصد والام برسم میدونید مقصد کجاست زندگی در کنار خدا .به نظرم مقصدی وجود نداره هر چی هست همین لحظه هست خیلی ها به امید مقصد زندگی حالشون خراب میکن میدون ولی میبینید هنوز به اون مقصد نرسیده عمرشون تموم میشه .
استاد جانم من دارم لذت میبرم از شما و خودم و خدای خودم سپاسگزارم که به درخواست های من جواب داده.
اول کامنت نوشتم که حتی نمیدونستم چی بگم ولی ببینید چی شد .
شما رو به خدای پاک و توانا و خالق زیبایی ها میسپارم.
باز هم مثل همیشه اصل قانون از تمام زوایا و با ذکر مثال و با دقت کامل توی این فایل بینظیر به ما آموزش دادین و آدرس جاده ای که ما رو مستقیم و بدون حاشیه به سمت خوشبختی هدایت میکنه رو نشونمون دادید وفقط کافیه درکش کنیم و بهش عمل کنیم
صحبتهای شما استاد منو خیلی تو فکر فرو برد که آیا منی که میگم قانون میدونم بهش عمل میکنم
قضاوت در مورد رفتار دیگران انجام میدم یا نه
چند وقت که من توی محیط کارم با یکی از آشناهای بسیار نزدیک خودم که همکارم هست بحثهای رو داشتم در مورد همین اعتراضات و بگیر و ببندا
من یاد گرفتم از شما که اعراض کنم و انصافا در 80٪ مواقع خیلی خوب بهش عمل کردم
اما توی بحثهای تکراری که با خمکار خودم داشتم و از زاویهای دیگه در موردش صحبت میکرد و من نظر خودمو میگفتم و میدیدم که این همکار عزیز ما بشدت موضع میگیره و میخواد جوری برخورد کنه که حرف اون درسته …اولش یکم مقاومت میکردم حتی ناراحت میشدم ولی میگفتم باید اعراض کنم دیگه ادامه ندم
ولی الان میفهمم که توی ناخودآگاه من همش در حال خورده گرفتن از این دوست عزیزم هستم و همین موضوع باعث میشه در مقابلم جبهه بگیره و بخواد بحث کنه ،چون من جوری باهاش حرف میزدم که حرف من درسته و اونم میخواد حرف خودشو به کرسی بشونه
در حالی اون طبق مدار خودش و با نگرش خودش درست میگه و منم باید احترام بزارش بهش
و طبق قانون هر کسی با توجه به مدار خودش نتایج خودشو میگیره پس چه لزومی داره خودمو درگیر بحث اونا بکنم من نباسد قضاوت کنم کسی رو چون خود منم قبلنا همچین دیدگاهی داشتم ولی الان قانون میدونم و باید به خودم بگم قانون مدار و فرکانس میگه هر کس در هر جایگاهی که هست و هر نیتیجه ای که میگیره در لایقترین جای خودش …
پس وظیفه من روی خودم کار کردن و روی باورهای که بهم قدرت میده ..
فرکانسی بفرستم که از جنس همون توی زندگیم تجلی پیدا کنه
و به خودم بگم اگه میخوام کسی قضاوت کنم اولین سوال از خودم این باشه که منم بودم در گذشته آیا این عکسالعمل داشتم یا نه ؟
و چیزی که برای خودم میخوام آیا برای دیگران هم میخوام ..
اگه دوسدارم به عقیده من احترام بزارن باید برای عقاید دیگران هم احترام قائل بشم
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاسگزارم از خدا تا به من عمری دوباره داد تا بتونم با آگاهیِ نه فقط این فایل زیبا، بلکه با 1000 فایل داخل سایت زندگیم رو تغییر بدم و بشم کد نویس زندگیم
استاد نازنینم نمیدونم چقدر باید ازتون تشکر کنم تا دلم سیر بشه تا دلم راضی بشه
باز هم ممنون که در سال 2022 این فایل زیبا رو ضبط کردید!
من اون موقع ها با شما عزیزانم هممدار نبودم و از تنه ی جامعه جدا نشده بودم!
یادم میاد دقیقا یکسال ازون قضیه فوت دوست عزیزمون گذشته بود و من داشتم مدام از قانون دور و دور تر میشدم تا اینکه یهروز خالم اومد خونمون و اتفاقی این فایل رو گذاشت و من مسخ حرفای استاد نازنینم شدم! احساس کردم این حرفا وحی منزله! اصلا مغزم به هیج عنوان مقاومت نداشت و خیلی راحت قبول کرد(تمام اون صحنات جلو چشممه، انگار میتونستم قیافه بُهت زدم به فایل و ببینم) و بعد از تابستون 2023 برای من خیلی شرایط پیش اومد و هر سری به یه نحوی به این فایل هدایت شدم و دیدمش؛ درست یادم نمیاد فکر کنم با امشب شد 4امین بار اگر اشتباه نکنم که من این فایل رو دیدم
وقتی به زندگیم قبل از این فایل نگاه میکنم فقط روزایی میاد جلو چشمم که وقتی از خواب پا میشدم بی هیچ دلیل عصبی بودم، یادم میاد چقدر با خواهرم چقدر با بردارم دعوا میکردم، و انگار کلا اعصاب نداشتم!
با شکوفه دیروز داشتیم عکسای قدیمی رو که تو لپتام ریخته بودیم و نگاه میکردیم و اورگنایزشون هم میکردیم در اون حین، یکدفعه به یه عکسی رسیدیم که میشه گفت تو همون دوران اعتراضات بود! یکدفعه رو کردم به سمت شکو و گفتم قیافم و اینجا میبینی انگار من اون موقع ها خیلی عصبی بودم؛ و به اتفاق تو اون عکس مهمون خونمون بود و مهمونا افرادی بودند که من خیلی دوسشون دارم اما یادم میاد چقدر اون شب بی هیچ دلیلی عصبی بودم و همه متوجه عصبانیت من شده بودهاند!
وقتی که دوباره این فایل رو شنیدم یادم اومد که حتما دلیل عصبانیت ها و بدخلقی های اون دوره من بخاطر این بود که من اون موقع توجه کرده بودم به اون مسائل نازیبا و مدام اخبار و دنبال میکردم!
دقیقا به هرچی توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت میشه
ازین تجربه بگذریم و بریم به یه تجربه خیلی زیبا برسیم
حدود چند هفته پیش من داشتم میرفتم تهران و تو این دورانی که همه همیشه خدا ناراضیان چشمم خورد به یه بنر تبلیغاتی که یه چیز خیلی خیلی حالب نوشته بود!
و اون این بود که میتونی وارد یه سایت بشی(سایت دولتی) و خودت انتخاب کنی که این مالیت هایی که داری میدی کجا خرج بشه( مثلا بیان و باهاش تجهیزات بیمارستان بخرند، مدرسه تو مناطق محروم بزنند یا برای خود شهر خرج کنند و یا هرکاری تو همین حیطه ها)
و من همون لحظه به خواهرم این مطلب و گفتم و کلی این ایده رو تحسین کردم و خداروشکر کردم که اینهمه آدم خوب و عالی وجود داره
و خدا شاهده اصلا حال من یجور دیگه ای بود
انگار خیلی خوشحال بودم که تونستم تو اون تاریکی شب همچین چیزی و ببینم و تحسینش کنم و بهم ثابت بشه هنوز آدمای خوب وجود داره!
خدا داره هرروز از هزاران طریق بهم ثابت میکنه که آدما خوب و عالیان
و واقعا استاد عزیزم صحیح گفتید که به هرچی توجه کنیم از جنس همون اتفاق برامون رغم میخوره
من ازین تجربه های زیبا و گاهی ناجالب زیاد دارم اما امیدوارم همین دو تجربه کلی هم به خودم هم به دوستان کمک کرده باشه تا بتونن قانون رو بهتر درک کنند و من هم حتما تجربه های دوستانم رو میخونم تا قانون رو بهتر درک کنم
استاد جذابم بازم ممنونم ازتون
و از خانم شایسته عزیزمم ممنونم که حتی صداشون هم توی این فایل بود و من از صداشون لذت برم
خدایا شکرت
الهی توراسپاس که روی مدارمثبت روزشمارزندگی121مین گامهای تکاملی راطی کردم خداقوت لیلاخانم.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای خوبم.
الهی سپاسگذارم که به ما نی نی سالم و ثروتمندقوی بخشیدی الحمدالله رب العالمین.
خداجون اول کاردست تسلیمم بالاتوی دنیای دوبعدی من موجودفرکانسی هیچ کاری بلدنیستم لطفاکارهاروشماانجام بدین چون فقط میخوام شادی ولذت دنیاوآخرت راتجربه کنم!.کمکم کن من بچه ام نیازبه مراقبت دارم.
من الان چندسال است که مدام روی خودم کارمیکنم که کانون توجه ام راروی خواسته هام بذارم.
وبابت هراتفاقی بگم الخیروفی ماوقع. ازسختی آسانی بیرون بکشم.
امروزبرای مراسم ختم اموات به روستارفتیم منوعزیزدلم باخواهربزرگترم ودخترش بودیم خواهرم رو،
روی صندلی جلونشوندیم ومنودخترخواهرم صندلی عقب نشستیم هم مسیررفت هم برگشت آهنگ گذاشتیم ولوم بالافقط کِل میکشیدیم ومیرقصیدیم کیف کردیم ازبس که شادبودیم رسیدیم روستاتومراسم ختم خیلی شیک مثل همیشه قرآن خواندم ومراسم ختم رواجراکردم وبه مجلس ختم دایی جانم وختم دختروپسرش رفتم اونجاهم ازمن درخواست کردن که برامون مراسم قرآن خوانی وختم رواجراکن غروب آفتابِ که میهمانان مجلس روترک کنن منم مثل همیشه خیلی عالی مراسم روبرگذارکردم وخداحافظی کردیم اومدیم ودوباره تومسیرباهمون شادی وشوررقص وآوازبرگشتیم خیلی حال داد.
خدایاشکرت که پمپ بنزین رفتیم وبنزین زدیم.
خدایاشکرت کارت پسرم پول داره وکارتشودادبه باباش گفت همراهت باشه.
خدایاشکرت که مازندگی لذتبخش داریم.
خدایاشکرت که من انرژی بالا برای شادی کردن دارم.
الهی شکرت که کودک درونم فعال است.
الهی شکرت که توی هرنوع مجلس شادی یاهرچی حتی میکروفن هم میتونم دستم بگیرم قرآن بخونم یاتوشادی هابتونم صحبت کنم وگاهاًمردم روبخندونم وشادشون کنم.
الهی شکرت که ماشینمون سیستم داره منم باپسرام وعزیزدلم کیف میکنیم به خصوص باپسراولی ودومی الهی شکرت.
الهی شکرت خونمون اینترنت داره.
الهی شکرت محله ی عالی داریم.
الهی شکرت چندروزدیگه درمشیت الهی دخترخواهرم راعقدمحضری میبریم.
الهی شکرت روجمعه عروسی نوه دایی جانم میریم.
الهی شکرت فرداناهارقرمه سبزی داریم.
الهی شکرت که کل خانواده سالم هستیم.
الهی شکرت عینکم خیلی واضح خط قرآن بامعنی،کامنت نوشتن وشکرگذاری روزانه ام رانشان میدهد.
الهی شکرت که امروزکوهای اطراف مشهدرودیدم که ازبرکت برف سفیدپوش شده اند.
الهی شکرت که کل کوههای دورونزدیک روستامون روبرف پوشونده بود.
الهی شکرت روستای مانعمت آب، برق، گاز،تلفن ،اینترنت، حمام عمومی داردوقسمت مردانه سوناوچکوزی هم داره.
الهی شکرت که روستای ماخیلی پیشرفته است وتوریستی است.
الهی شکرت که روستای مابی نهایت رستوران،استراحت گاه، باغ ویلابرای اجاره و،کلی وفوروفراوانی دارد.
الهی شکرت روستامون رودخانه ی آب وچشمه های آب شیرین وقابل شرب دارد.
خدایامن نمیتونم این همه نعمتهاروبشمرم ولی این احساس خوبم روبه کل کائنات تقدیم میکنم وبه خودم وخداوکل همفرکانسهایم تعهدمیدم که بیشترتمرین کنم تابهترنتیجه ببینم.آمین عاشقتونم براهمه آرزوی سعادت وصبروتحمل برای قدمهای تکاملی دارم به خصوص براخودم.
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
فوق العاده بود و اول از همه به خودم افتخار میکنم که آگاهانه کنترل مسکن کانون توجه ام به این موضوع.
گروه
آگاهانه اینچتان رو موقتی ر
حذف کردم این چند روز.
و دارم زندگی خودم میکنم.
استاد اگه بدانید چه پیج هایی که در زمینه ی کاری من تقریبا بهترین خودشون بودن توی ایران
کل کار و پیج و کاسبلی رو تعطیل کردن
همون ها هم طبق قانون جهان هسی پیش میرفتن ،ولی اینجا دیگه غرق شدن.
و جالب این که یه سر کشور غوغا هست و توی مناطق ما که جنوب فارس میشه اصلاااااا خبری نیست ،چون اونا با این موضوع حجاب مشکلی ندارن ..اونجوری سخت هم نیستن برای هجاباااا
یه شال میندازن ولی اصلااا براشون اهمیت نداره این موج چون اگه آزادی باشه هم اونا همون پوشش خودشون دارن.
یه ماجرای دیگه این که استاد به خداوندی خدا من ایران بودم
پوششا از اروپا رد شده بود اینجا دیگه یه خانم که دیگه ردهی ۲۵ رد میکنه کم کم دیگه آدم جا افتاده میشه ،و کسی تو فاز کرای تاب پوشیدن نیست ،جز این که ساحلی برن لباس دریا بپوشتن.
استاااد توی ایران شیراز خیییلیییا مرتب داد پوشیده بودن شلوارها هم کوتااا
قسمت بالاتنه هم همینطور پیدا….
شال و روسری هم که دیگه یه پارچه رو سرشون.
من دیگه نمیدونم آزادی به چی میگن
این نوع پوشش یه ارزش شده توی جامعه ،متاسفانه.
کرای تاب پوشیده نافش پیدات میگن نگاههههههه کننن ببیننتن.
مملکت عوض شده مردم عوض ننیشن.
یه دوستی داشتم یه زمان شوهرش خارج از کشور کار میکرد خودش ایران زندگی میکرد.
این دوست من خیلی نکته گیر و غرغرو بود.بعد هی التماس شوهره میکرد منو ببر پیش خودت اینجا فلان هست مردم بدن .من بیام اونجا دیگه حالم بهتره روحیه ام بهتر هست.رابطمون بهتره .چون اینجا اوضاع بده من و اخلاق و روحیه ی منم بده.خلاصه این رفت و نگم براتون که با چه وضعی این برگست ایران توی زندگیش هروز بدبختی میشد که بهتر نشد
چون این آدم عوض نشد.
یه دوست دیگه داریم پاسپپرت اروپا داره اینجا خونه داره زبون بلد هست …..
این دوست ما هررروقت زنگ نیزنه به همسرم یا میان اینجا مسافرت ،اینقد از اوضاع ایران میناله
تا یه روز به همسرم گفتم لطفا دیگه بحث این رو نکن
یا اونجا بده که تمام شرایط اینجا اومدن هم داره بلند شه بیاد اگه نه هم خب چرا اینقدر هروز میناله بشینه همون جا ایقددد هم نناله..
سلام دوست گلم
من نت ها که قطع شد و اینستا و واتساپ فیلتر شد خیلی خوشحال شدم چون من به این شبکه ها اعتیاد داشتم و بخصوص اخر شب ها خیلیتو اکسپلور میچررخیدم خداروشکر فیلتر شد از اون روز من اومدم تو سایت فعالیت میکنم و حالم بهتره خودم رو بهتر دارم میشناسم و اولش یک کمی ناراحت بودم نسبت به این موضوع چون عادت های من سخت بود ترکش ولی حالا خیلی هرروز حالم داره بهتر از دیروز میشه بخصوص یک سری باور و ترس هایی رو درونم پیدا کردم که تا الان فکر نمیکردم اینا ترمزن!!!!اتفاقا ازشون دفاع میکردم فکر میکردم من خیلی ذهنم بازه که چنین دیدگاههایی دارم ملت خودشونو بدبخت کردن که مخالف من فکر میکنن
ولی الان دیدم اگر میخوام به خواستم برسم باید باور های هم جهت با اون خواسته رو ایجاد کنم نه اینکه از روی منیت از عقایدم دفاع کنم
من تازه شناساییشون کردم نمیدونم چطور روشون کار کنم و حذف شن ولی هدایت میشم قطعا به کمک خدا
استاد گرامی، مریم عزیز، دوستان دوست داشتنی، سلام. امیدوارم عااالی باشین
خدا رو شکر که تصمیم گرفته ام که دوباره کامنت بزارم که کلی کمک به خودم و دوستان داشته باشم.
استاد گرامی من هم کلی از این تجارب توجه به خواسته و ناخواسته دارم که از وقتی که از شما آموزش دیده ام، یاد گرفته م که به این شکل عمل کردن، برام بهتره و نتیجه بهتری کسب میکنم.
دقیقا همین اخیرا که از بی کاری همسرم که یک سال طول کشید و حس میکردم که واقعا دیگه نمیخواد دنبال کاری باشه، دائم برای همه صحبت میکردم و گله و شکایت. چند بار هم براش شماره تماس افراد رو بردم که بهش زنگ بزن برای کار. ولی هیچ اقدامی ازش ندیدم. آخر سر هم باعث یه دعوای حسابی بینمشون شد و بازم صحبت از این اتفاق با دیگران. ولی یکدفعه یادم اومد که رهاش کنم و تا اونجایی که میتونم، در موردش با کسی صحبت نکنم.خدا رو شکر واقعا نتیجه هم دیدم که دو جا به تلاش خودش براش کار جور شد و شروع به کار کرد.بدون اینکه من تلاش خاصی بکنم. درواقع تلاش من همون بود که تا آنجا که میشه دیگه با کسی در موردش صحبت نکنم و گله و شکایت نداشته باشم. واقعا خدا رو سپاس از این آگاهی ها که کسب شد و کمک بسیاری در زندگی مان شده. البته طبق گفته استاد، واقعا نشونه اینکه بفهمیم داریم راه صحیح میریم یا نه … اینه که ببینیم حالمون خوبه یا نه. من وقتی با کسی در مورد مسئله ای دائم صحبت میکنم، فقط برای لحظه ای و کوتاه مدت احساس سبکی دارم و بعد از مدتی حس میکنم که اصلا حالم خوب نیست. کاملا این موضوع رو درک میکنم.
استاد واقعا ممنون هستم ازتون بابت آموزش های نابتون
خدا و سپاس
استاد قربونت بشممم که اینقد تکرار میکنی برامون که هشیار بمونیمممم، من دیشب همسرم رفته بود اعتراض منم مسخره میکنه که تو نمیای برای گرفتن حقت اعتراض کنی و حق گرفتینه… فایل از خدا بخواه شما رو گذاشته بودم و روی تکرار بود و من خوابم برده بود میخواستم که صدای مردم رو از خیابون نشنوم ولی یکباره صدای جیغ و داد تو کوچمون اومد و من به یه حالت خیلی بدی از خواب پریدم که همونجا از ترس معده ام اسپاسم شد… خلاصه میخوام بگم که کنترل ذهن این روزا واقعا کار سختیه و فقط به اینکه امید صب پا میشم که اینترنت وصل بشه بیام تو سایت ویدئو جدید شما رو ببینم و امروز این ویدئو حالممم خوب کرددد… عاشقتمممم استادددد مرسیییی که تکرار میکنین برامون، این مطالب اینقدر باید تکرار بشه تا بشه ملکه ذهنمون… خدای عزیز و توانا مو هزاران مرتبه برای فرستادن فرشته ایی مثل شما شاکرم🙏🙏🙏
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیز
سلام خدمت خانم شایسته عزیز
سلام خدمت دوستان وخانواده خوبم
بله استاد عزیز درسته من از روزی که قانون را شناختم به لطف واراده الله ووجود نازنین شما استادان عزیز ودوست داشتنی خیلی مواظب هستم که آگاهانه به چی فکر میکنم همون روزهای دور که این اتفاقات تو کشور عزیز وخوبمون می افتاد من همیشه سعی میکردم کاری به این اتفاقات نداشته باشم وباورتون نمیشه با اینکه این قانون رو نمیشناختم اصلا وابدا من درگیر این اتفاقات نمیشدم با اینکه شب تا صبح وصبح تا شب همه حرفشون این قضایا بود من به راحتی با ماشین میرفتم تو شلوغی ها وکارمو به نحو احسن انجام میدادم وبر میگشتم خونه من اون زمان قانون اصلا درک نمیکردم ولی همیشه نجواهای تو ذهنم بود که میگفت احمد کارتو انجام بده کاری به این کارا نداشته باش من حالا استاد که با کمک الله مهربان ودستانی که برای من فرستاده واین قانون رو درک کردم صد در صد پیشرفتم در تمام جنبه های زندگیم بهتر شده وبهتر هم میشه خداروشکر بابت تمام دوستان تمام دستانی که پروردگار برای من فرستاده خدارو سپاسگزارم بابت وجود نازنین شما دو استاد عزیز
وانشاالله به زودی باشما درجریان میزارم از پیشرفتهای زندگیم
میسپارمتون به دستان گرم پروردگار مهربان
خدا یار ونگهداری همه شما عزیزان
انشاالله شاد سعادتمند خوشبخت ثروتمند در پناه الله مهربان باشید
بل نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم سلام به همه دوستان
به لطف الله بعد چند مدت روز شمار فصل پنجم شروع کردم و چه به موقع خدایا چطور ازت سپاسگزاری کنم استاد قشنگم اگه کامنت منو میخونید لایک کنید تا بفهمم استادم داشتم کامنت بچه ها رو میخوندم یهو گفتم برم کامنت بزارم هیچ ایده و نظری نداشتم میدونید من الان یک ماه و نیم تو جلسه اول عزت نفسم که گفتین اگه ایده ندارین قدم بزارید تو راهی کا قلب قشنگت میگه حس زیبای درونت میگه منم بدون ایده اومدم تا به نام خدا گفتم اشکم اومد ایده رسید .من چندروزی دارم برنامه زندگی پس از زندگی میبینم بخصوص روز 19 ماه رمضان خیلی حالم گرفته شد اون حق ناسی که گفتن برام جالب نبود کلی اشک ریختم حسم بد شد همون شب با خواهر عزیزم صحبت کردم گفت چیزی که حست بد میکنه حتی اگه از گفته بهترین فیلسوف باش باور نکن منم گوش دادم نشستم کلی کامنت خوندم فرداش حالم عالی بود نمیتونم احساسم بیان کنم .من این روزا تو آغوش خدا میبینم خودم.استادم من بالا و پایین زیاد داشتم هنوزم گهگداری دارم ولی دارم بهتر یاد میگیرم کنترل کنم .
یادم من از سن کم 17 سالگی که ازدواج کردم همش دنبال همسرم بودم خیلی رفیق باز بود و دائم تو قهوه خونه .اون روزا من خودم به در و تخته میزدم بیشتر میشد اینا به کنار بهش مشکوک شدم شب و روز نداشتم و این توجه ام اتفاق های بدتری رقم میزد بی پولی کم خوردن و پوشیدن آدمای نامناسب غیبت پشت غیبت حسادت به زمین و زمان .با 5 دقیقه دیر کردن شکاک بودن .ولی همش خدا رو داشتم من از بچگی روی پای خودم بودم همه جا از خودم دفاع کردم تو دل بزرگترین ترس ها رفتم چون همیشه خدا کنارم میدیدم یه نیروی همش احساس میکردم تا جایی که کمرم خم شد دیگه ناامید و درمونده همون سالی که کرونا اومده بود گفتم خدا من برای چی تو این دنیا هستم برای زجر کشیدن یا منو به راه راست هدایت کن یا منو ببر پیش خودت .اون روزا با استاد عرشیانفر آشنا شدم کم کم روزنه امید باز شد با دیدن فایل ها و خریدن دوره هاشون آدمای منفی اخبار تلویزیون کلا حذف کردم حالم بهتر شدا بود که دوباره به یک تضاد رسیدم که اونم منو بزرگ تر کرد رشد داد تا با شما آشنا بشم آخ که چی بگم تق و لق گوش میدادم ولی الان شاید 6الی7 ماه قشنگ تر کلر میکنم 7 ماه اینستا رو کامل حذف کردم ورودی مجازیم فقط سایت شما هست استاد من بیخیال شدم من از مشروب خوردن رفیق بازی همسرم خسته بودم ولی از وقتی که بیخیال شدم حتی به خودش گفتم دیگه هرجور راحتی زندگی کن من تا الانش هم فکر میکردم دارم در حق تو خوبی میکنم ولی از جایی متوجه شدم من کی باشم استاد من الان همسرم فقط تو خونه و سرکار .شاید سالی 2الی3 بار با دوستاش بیرون میره نسبت به کاراش خونسرد و آروم و اینکه الان همسر عاشقانه دوستم داره بهم احترام میزاره حتی خودش میگه من وقتی با زن و بچه ام میرم بیرون هرچی دلشون بخواد تا ته مونده کارتم براشون هزینه میکنم ولی برای خودش نه .همه جا دوست داره کنارم باش بهم محبت کنه .استادم حالم این روزا خیلی خوبه چنان به خواسته هام نزدیکم که حس میکنم به همه اش رسیدم.
یک موضوع دیگه بابت فایل اینکه میبینم خانواده ها چقدر روی بچه هاشون حساس اند تا مریض میشن یه آبریزش میگیرن دم در مطب هستن البته حقم میدم دست خودشون نیست ولی من سالهاست که برای جفت بچه هام این حساسیت کنار گذاشتم از روز اول عید هم خودم هم جفت بچه هام یه آبریزش و سرفه داشتیم اصلا به روم نیاوردم محبت اضافه نکردم نه به خودم نه بچه هام خدای من شاهد که الان همه مون خوبیم .
خیلی خیلی مثال دارم
مثلا چندین سال پیش که من تمرکزم روی غیبت کردن و افراد نامناسب بود چون تو حیاط مشترک با برادرشوهر و مادرشوهرم هستیم باورتون نمیشه هر هفته قهر دعوا بحث بود اصلا بر سر مسائل بیخود از وقتی که خودم تو خونه حبس کرده بودم آدمای منفی گذاشتم کنار خود به خود کم شد تا الان که من شاید تو یک حیاط ماهی 2الی3 ببینمشون و احترام نگه میدارن مادرشوهرم خیلی باهام خوب برخورد میکنه .
اصلا دیگه در خودم نمیبینم برای هرچیزی بحث کنم که روح عزیز و نازم ناراحت بشه .
میدونید از برنامه زندگی پس از زندگی یک چیز عالی دریافت کردم این بود که هر کاری که بهم حس خوبی میدانند انجام میدم همون لحظه تو دلم میگم بفرما روح عزیزم لذت ببر اینم جایزه ورودی مناسب اینم جایزه توجه به زیبایی ها .
استادم من بخاطر ورودی نامناسب خیلی سال پیش تو منطقه ای با آدمهای هستم که اصلا دوست ندارم تمرکز کنم در موردشون حتی صحبت کنم ولی فقط قسمت حیاط خودم تبدیل به بهشت کردم پر از گل و درخت همیشه سعی میکنم تمیز نگه دارم هر روز بابت حیاط سپاسگزاری میکنم بابت جوجه های نازم .
یک جای خیلی کوچیک دارم ولی تو همون هم جوجه و مرغ و اردک دارم قبلا از جای کوچیکش ناراحت بودم ولی الان میگم این حیوانات از خدا سپاسگزاری میکنن که پیش بنده ای مثل من هستن اینا جاشون همین جاست .
استاد منم مثل شما اگه بخوام حرف بزنم روزا طول میکنه چون خیلی از اتفاقا برام رخ داده.
تنها چیزی که از خدا میخوام تو همین مسیر باقی بمونم این مسیر آسفالت جنگلی که توش سوت زنان به مقصد والام برسم میدونید مقصد کجاست زندگی در کنار خدا .به نظرم مقصدی وجود نداره هر چی هست همین لحظه هست خیلی ها به امید مقصد زندگی حالشون خراب میکن میدون ولی میبینید هنوز به اون مقصد نرسیده عمرشون تموم میشه .
استاد جانم من دارم لذت میبرم از شما و خودم و خدای خودم سپاسگزارم که به درخواست های من جواب داده.
اول کامنت نوشتم که حتی نمیدونستم چی بگم ولی ببینید چی شد .
شما رو به خدای پاک و توانا و خالق زیبایی ها میسپارم.
سلام خدمت استاد عزیزم
باز هم مثل همیشه اصل قانون از تمام زوایا و با ذکر مثال و با دقت کامل توی این فایل بینظیر به ما آموزش دادین و آدرس جاده ای که ما رو مستقیم و بدون حاشیه به سمت خوشبختی هدایت میکنه رو نشونمون دادید وفقط کافیه درکش کنیم و بهش عمل کنیم
صحبتهای شما استاد منو خیلی تو فکر فرو برد که آیا منی که میگم قانون میدونم بهش عمل میکنم
قضاوت در مورد رفتار دیگران انجام میدم یا نه
چند وقت که من توی محیط کارم با یکی از آشناهای بسیار نزدیک خودم که همکارم هست بحثهای رو داشتم در مورد همین اعتراضات و بگیر و ببندا
من یاد گرفتم از شما که اعراض کنم و انصافا در 80٪ مواقع خیلی خوب بهش عمل کردم
اما توی بحثهای تکراری که با خمکار خودم داشتم و از زاویهای دیگه در موردش صحبت میکرد و من نظر خودمو میگفتم و میدیدم که این همکار عزیز ما بشدت موضع میگیره و میخواد جوری برخورد کنه که حرف اون درسته …اولش یکم مقاومت میکردم حتی ناراحت میشدم ولی میگفتم باید اعراض کنم دیگه ادامه ندم
ولی الان میفهمم که توی ناخودآگاه من همش در حال خورده گرفتن از این دوست عزیزم هستم و همین موضوع باعث میشه در مقابلم جبهه بگیره و بخواد بحث کنه ،چون من جوری باهاش حرف میزدم که حرف من درسته و اونم میخواد حرف خودشو به کرسی بشونه
در حالی اون طبق مدار خودش و با نگرش خودش درست میگه و منم باید احترام بزارش بهش
و طبق قانون هر کسی با توجه به مدار خودش نتایج خودشو میگیره پس چه لزومی داره خودمو درگیر بحث اونا بکنم من نباسد قضاوت کنم کسی رو چون خود منم قبلنا همچین دیدگاهی داشتم ولی الان قانون میدونم و باید به خودم بگم قانون مدار و فرکانس میگه هر کس در هر جایگاهی که هست و هر نیتیجه ای که میگیره در لایقترین جای خودش …
پس وظیفه من روی خودم کار کردن و روی باورهای که بهم قدرت میده ..
فرکانسی بفرستم که از جنس همون توی زندگیم تجلی پیدا کنه
و به خودم بگم اگه میخوام کسی قضاوت کنم اولین سوال از خودم این باشه که منم بودم در گذشته آیا این عکسالعمل داشتم یا نه ؟
و چیزی که برای خودم میخوام آیا برای دیگران هم میخوام ..
اگه دوسدارم به عقیده من احترام بزارن باید برای عقاید دیگران هم احترام قائل بشم
سلام استاد عزیزم
استاد عزیز من از اسفند ماه مهمان برنامه شماهستم
این مبحث رو قبلا گوش داده بودم ولی الان ازطریق قدم 28 خانه تکانی ذهن مجدد به این
فایل هدایت شدم
خدای من انگار اولین باره دارم گوش میکنم
حتی اون لایو شما با استاد عرشیانفررو هم گوش داده بودم
باید اعتراف کنم اون زمان فقط گوش کردم ولی درکی نداشتم
میخوام بگم یه پله رفتم بالا از اسفند تا الان
الان که تمرکز کردم رو کارام دیدم یه وقتایی ناخواسته از مسیر خارج میشم دوباره مجدد برمیگردم
استاد چهل ویک سال ذهن من یه مسیر دیگه ای رو رفته والان چند ماهه آوردمش تو مسیر شما
ممنونم که مجدد یادآوری میکنید
درست گفتید باید به اصل چسبید وفهمید وبه اون عمل کرد
زمانی میتونی عمل کنی که باورش کنی
زندگی ما آدما نتیجه باورهایمان
نتیجه توجهتون
اعتراض گله وشکایت هم نوعی توجه محسوب میشن
یا سکوت کن یا وجهه خواسته خودتو نگاه کن ببین چی دوس داری
استاد خواستم قلبا ازتون تشکر کنم
شبا باصحبتهای شما میخوابم وصبحها باخودم درمورد قوانین صحبت میکنم
تغییرات جزئی وبه گفته شما با قدم های کوچک رو به جلو حرکت میکنم
خداروشکر میکنم بابت بودن شما
بهترین هدیه زندگی من هستید