قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    389MB
    50 دقیقه
  • فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها
    49MB
    50 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

708 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیرا دشتی گفته:
    مدت عضویت: 1085 روز

    با سلام

    چقدر این صحبت به من میخورد

    ممنون که این دیدیو را گذاشتید من بخاطر اتفاقهای توی ایران حسابی ناراحت بودم و تا وارد اینستا میشدم فقط گریه میکردم و دیگه وارد نشدم چند روز دوستانم بهم زنگ زدن گفتن ایرانی نیستی و از ایران رفتی و مارو فراموش کردی و وطن فروشی و …..که من خلاف میلم وارد اینستا شدم و با چشمانی همیشه پر از گریه پست میذاشتم و الان به خودم اومدم و میگم چرا انقدر خودمو اذیت کنم و روزهامو همش برای خودم تلخ کنم و بدتر از همه اینکه باز هم اجازه دادم دیگران برای من تصمیم بگیرن و باز هم من اسیب دیدم ممنون که این ویدیو دوباره به من اعتماد به نفس داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1936 روز

      سلام دوست عزیز🌹

      چقدر عالی که وارد جمع رفقای عزیز عباسمنشی شده اید، خیر مقدم!

      امیدوارم هر جا که هستید، در پناه الله یکتا، سلامت و ثروتمند و خوشحال باشید🌺 اینجا دوستان خوبی داریم که همدیگر را خوب درک میکنند و این کمترین حسن این جمع دوست داشتنی است! بیشتر برایمان بنویسید🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1936 روز

    سلاااام، عاشقتونم❤️

    ✔️توی محل کار سابقم، با همکاران درگیر شده بودم. حق ، کاملاً با من بود. داشتند در حقم نامردی میکردند. بهم اضافه کاری نمی‌دادند. همه را ، حساب شده هاپولی میکردند و بین خودشان تقسیم می‌کردند. از رفتارشان متنفر شده بودم. هی پیش خودم آن رفتار زشت آنها را نشخوار میکردم و محکوم میکردم. بعد هم درگیر شدم. نتیجه اش گرفتن اضافه کاری بیشتر نبود! همانی هم که گیرم میامد، زهر مارم شد! روزهای سختی گذشت . دعواهای فرسایشی زیاد، اعصابی برایم نگذاشت، آنها هم درست نشدند که نشدند….

    ✔️ از خانمم و بچه هام بدل می‌گرفتم. توی قدم سوم دوره ۱۲ قدم، یک تمرین راجع به اعراض از نا خواسته ها بود، روی این قضیه تعمیمش دادم. فقط به خوبی‌های همسر و فرزندانم توجه کردم. چند ماه توی این روال استمرار ورزیدم. کم کم ایراداتشان را خودشان برطرف کردند. حالا همه چیز، عین بهشت شده. رابطه مان در همه ی جوانب دارد. وز به روز بهتر می‌شود. از شما متشکرم❤️

    ✔️اتفاقات اخیر مملکت، یک تضاد بزرگ ایجاد کرد. به خاطر ریختن خون بیگناه و آدمهای عادی و دوست داشتنی، سخت است و سخت بود اعراض کردن! وقتی به اعراض، تظاهر کنیم، آشغالها زیر قالی تپانده میشوند!! من ، الکی تظاهر نکردم. اشک ریختم و داد زدم تا کمی آرامتر شوم. هنوز هم تبعات منفی این داستان اذیتم میکند، ولی وجود یک تضاد، نوید یک پیشرفت بزرگ است…نوید یک گذار ، یک اتفاق خوب که در آینده میآید و مستلزم آنست که بتوانیم خوبی‌های تضاد و کمبود را بر بدیهایش بچربانیم. دیشب خانم زیبایی را توی پیاده رو دیدم که با موهای کاهی رنگ زیبایش ،بدون حجاب مقابل یک مغازه ایستاده بود و با آرامش با صاحب مغازه گفتگو میکرد. صاحب مغازه هم با متانت جوابش را میداد. روی سر من و هیچ کدام از رهگذران هم شاخ در نیامده بود!! همه به دنبال زندگیمان بودیم…به دنبال روزهای بهتر❤️

    عاشق تک تکتونم❤️🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مبینا مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1538 روز

    سلام استاد عزیز

    ممنون که شما هم نظر خودتون رو گفتین..

    با اینکه در این فایل نکته ای نبود که قبلاً نگفته باشین و دونه به دونه نکات رو در فایلها یا آموزشهای مختلف،قبلا گفته بودین،از جمله در فایل( ما از طریق دیگران ناتوانیم)که مربوط به تغییر دولت افغانستان بودکه در نتیجه اش،مثلا مردم اون کشور،به آرامش و موفقیت برسند..

    اما…

    شنیدن حقیقت ،و گوشزد کردنش،نه تنها همیشه لذت بخش و آرامش بخشه،بلکه تکرارش هم برای آدم لازمه…مرورش آدم روآروم و آرومتر میکنه،،

    ومثل غذا،مثل خواب،مثل ورزش،مثل استراحت همیشه و هر روز باید برامون تکرار باشه تا آخرعمر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سعیده معصومی نیک گفته:
    مدت عضویت: 1119 روز

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته من یک ماه با سایت شما آشنا شدم وخداوند را سپاس گذارم که از طریق دوست عزیزم با شما آشنا شدم …من سه ساله با یه مشکل با شوهرم جنگیدم ..صبحت کردم ..به همه گفتم آبروی خودم وهمسرم بردم عذاب پشت عذاب ..گریه های شبانه که قطع نمیشد دعوا افسردگی دخترم ..هرچی بگم تو این سه سال کشیدم …مشاوره هایی که تا یک ماه پیش میرفتم …با شنیدن این فایل واقعا به اشتباه خودم با تمرکز به اون مشکل ..با جنگیدن و ماندگار کردن این مشکل پی بردم.. آرامشی که الان دارم رو واقعا توی این سه سال نداشتم با گوش دادن فایل های استاد که رایگان توی سایت گذاشتن …خدارو سپاس گذارم .امید وارم بتونم فایل های استاد رو بخرم وزندگیم رو متحول کنم …مرسی استاد عباس منش وخانم شایسته عزیز …واقعا صدای خانم شایسته یه آرامشی به من میده …عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مهدی دریس گفته:
    مدت عضویت: 1476 روز

    سلام به استاد عزیز و گرانقدر استادی که با اختلاف از بقیه بالاتره

    استاد من از وقتی وارد سایتتون شدم و آموزشهای رایگان رو دنبال میکنم که حداقل روزی یک فایل میشه به لطف خدا و آموزه های شما اصلا مسیر زندگیم به کل تغییر کرده و همینجور داره به سمت زیباییها حرکت میکنم استاد دقیقا هروقت به تضادی یا مشکلی برمیخورم و وارد سایت میشم میبینم یه فایل گذاشتید که دقیقا جواب همه افکارم رو میده وانگاری خدا داره باهام حرف میزنه و چقدر این خدا به قول شما قشنگ و دقیق به سمت باورهامون هدایتمون میکنه و چقدر مشتاقه حال خوب مارو ببینه

    استاد عزیز من مدت‌های زیادی با همه چیز جنگیدم تو محل کار تو جامعه تو خانواده و کلا” هرچیزی که خلاف افکارم بود و فکر میکردم باید جواب همه رو بدم و هرجوری شده به بقیه اثبات کنم در اشتباه هستن و تو همین مسیر هروز هم طبق قانون توجه هدایت میشدم به جاهایی و تجربه هایی که از این اتفاقها به شکل‌های مختلف برام اتفاق می‌افتاد جالب اینجا بود با اینکه تو خیلی از این جنگیدن ها پیروز میشدم ولی دوباره به شکل دیگه و با افراد دیگه تکرار میشد تا اینکه بعد دنبال کردن آموزه های شما و درک قانون به طور آگاهانه تصمیم به نجنگیدن با هر چیزی که حتی ممکن بود حق با من باشه گرفتم تلاش کردم توجه خودمو از ناخواسته ها بردارم و هر اتفاقی که می افتاد و ظاهر خوبی نداشت و یا حتی به ضررم بود رو هم با افکار مثبت و صحبت با خودم به گونه ای که حالمو خوب کنه و احساسم رو عالی نگه داره ادامه دادم به لطف خدای بزرگ و آموزشهای خوب شما الان به نتایجی رسیدم که باورش سخته و برای اطرافیان این آرامش من و کنترل ذهنم حتی مواقعی که همه چیز بر علیه منه باورنکردنیه و تعجب میکنن که چرا من اصلا بحث نمیکنم و من فقط این نتایج رو لطف خداوند میدونم که من رو هدایت کردم به استادی به این پرباری و ارزشمند که نمیشه با هیچ چیزی زحماتشو جبران کرد

    استاد عاشقتم ❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    Raha گفته:
    مدت عضویت: 2014 روز

    سلام به استاد عباسمنش بزرگوار و مریم جان امیدوارم همیشه سلامت و عالی باشین اول خدا رو شکر میکنم بابت اینکه همیشه منو هدایت حمایت و حفاظت میکنه و منو در مسیر رشد و آگاهی قرار داده و بعد از شما استاد عزیز و مریم جان تشکر میکنم که دست خداوند هستید برای من که مسیر رشد و کمال رو طی کنم.

    امروز تصمیم گرفتم بعد از مدتها غرق شدن در اخبار این روزها دوباره به مسیر برگردم و کانون تمرکز و توجهمو روی زیباییها بگذارم و چه جایی بهتر از سایت استاد عباسمنش که هر وقت واردش میشم انگار در یک دنیای دیگه دارم زندگی میکنم و الحق که دنیای قشنگیه و خیلی دوستش دارم.

    با خودم گفتم میرم از اخرین فایل شروع میکنم به گوش کردن و خوندن همه کامنتها تا زمانیکه بتونم همه فایلهای روی سایت که رایگان هستند رو گوش بدم…. اینطوری میتونم کانون توجهم رو بهتر کنترل کنم چون انقدر این روزها ورودیهای منفی زیاده که کنترل ذهن کار واقعا سختی هست

    وارد سایت شدم اما چون فایلهای اخر مربوط به سفر به دور امریکا بود و من هنوز این دسته فایلها رو نگاه نکردم یکی یکی رد شدم ازشون تا به این فایل رسیدم که قبلا نصفه گوشش کرده بودم بعد از گوش کردن شروع کردم به خوندن کامنت دوستان و خداییش چقدر خوبه فکر کنم یکی دو ساعتی هست که دارم میخونم از همه دوستانی که زحمت میکشن تجاربشون رو با ما به اشتراک میزارن قدردانی میکنم🌹🌺

    وسط این کامنت خوندنا یه حسی بهم گفت اگر میخوای بهتر نتیجه بگیری و قوانین رو بهتر درک کنی کامنت بزار تا تمرکزت بیشتر و بیشتر روی سایت و قوانین باشه و خدا رو شکر میکنم که توی این مسیر دستمو گرفته و کمکم میکنه و از خودمم ممنونم که به ندای درونی قلبم گوش کردم و تصمیم گرفتم برای اولین بار منم در این مسیر زیبا هم پای دوستان ردپایی از خودم به جا بزارم الهی شکرت.

    اوایل که این اتفاقات افتاد من سعی میکردم توجهم رو معطوف به این مسائل نکنم ولی هر چی که گذشت متاسفانه من هم غرق در این اخبار شدم و یکی دو هفته ایی بود که مدام اینستا رو چک میکردم و بارها و بارها حسم بد شد و قشنگ حس کردم که حتی توی این اتفاق به صورت تکاملی روز به روز دارم خشمگینتر و غمگینتر میشم مثلا روزهای اول که زیاد توجهی نداشتم وقتی خواهرام با خشم از این موضوع حرف میزدن من زیاد باهاشون موافق نبودم و میگفتم نمیشه قضاوت کرد ولی کم کم به جایی رسیدم که توی این دو سه روز اخیر هم همراه با جریان اعتصاب کردم و هم از پنجره خونه شعار دادم هر چند حسم به شعارهای مرگ بر فلان و اینها بد بود ولی باز توجیه میکردم خودمو که من شعار ازادی میدم خلاصه این فایل تلنگری شد برام که من نه دیگه شعار دادم امشب و نه داخل اینستا رفتم و خدا رو شکر میکنم که کمکم کرد دوباره وارد مسیر زیبای قوانین بشم.

    در مورد جنگیدن با مسائل که استاد خواستن تجربه هامون رو بنویسیم من الی ماشالله از این مدل تجربه دارم من ذاتا ادمیم که مغزم کمی کلید میکنه رو مسائل حتی الان که با قوانین آشنا هستم هم برام سخته راحت از مسائل بگذرم برای همین وقتی اتفاقی میفته ذهنم خیلی درگیرش میشه و احساسم رو بد میکنه البته الان نسبت به گذشته کمی بهتر شدم و زودتر از قبل احساسمو خوب میکنم ولی هنوز این مشکل در من هست و باید روش کار کنم.

    مسائلی که من براش جنگیدم و نه تنها نتیجه ایی نگرفتم حتی بدتر شد رو‌مینویسم شاید کمکی به دوستان بکنه

    ۱. همسر من شغلش جوریه که صبح تا شب ساعت ۸و ۹ سرکاره این موضوع خیلی برام آزاردهنده بود و همش احساس میکردم که براش مهم نیستم که هر چی بهش میگم زودتر بیا اقدامی نمیکنه و این موضوع خیلی واسم سخت شده بود کمی روی عزت نفسم کار کردم روی دوست داشتن خودم و عشق دادن به خودم تمرکز کردم خدا رو شکر احساس بدم نسبت به این موضوع خیلی خیلی کم شد و دیگه برام آزاردهنده نیست هر چند هنوزم یه وقتایی دیر میاد ولی خیلی موقع ها هم میشه زود میاد و حتی اگه دیر هم بیاد حداقلش اینه که آرامش گرفتم و دیگه برام اذیت کننده نیست خدا رو شکر

    ۲. برای از شیر گرفتن دخترم اقدام کردم ولی چون خیلی بهم وابسته بود پروسه خیلی برام سخت پیش رفت هر چی بیشتر جنگیدم وابستگی دخترم بیشتر و بیشتر میشد و دوباره برمی گشتم سر خونه اولم الان مدتیه رها کردم و سپردم به خدا و الهی شکر خیلی کم شده و کم کم داره تموم میشه خدایا شکرت

    ۳.با پسرم سر بسیاری از مسائل دعوا داشتم بهتر که نشد هیچ بدتر هم میشد و حتی ویژگیهای خوبشم کمرنگ میشد اما هر وقت تمرکزمو گذاشتم رو خوبیهاش اونم رفتارش و کارهاش بیشتر مطابق میلم میشد

    ۵. وقتی دوره قانون سلامتی رو خریدم خیلی دوست داشتم همسرم هم رعایت کنه این سبکی که استاد توی دوره گفتن… ولی ایشون زیر بار نمیرفتن و قبول نمیکرد من هی توضیح میدادم براش از فوایدش که شاید قبول کنه ولی فایده ایی نداشت تا اینکه یه روز تصمیم گرفتم بیخیال شم و دیگه کاری با همسرم نداشته باشم و تمرکزم روی خودم باشه و دقیقا فردای اون روز همسرم خودش پیشنهاد داد که اونم انجام بده این دوره رو و من واقعا شگفت زده شدم.

    ۴. من دانش آموز زرنگی بودم سال کنکورم چون توقعات از من بالا بود برام خیلی مهم بود که جای خوب قبول شم و یه جورایی می جنگیدم با شرایطم که نه تنها رتبم افتضاح شد هیچ جا هم قبول نشدم اما برای کارشناسی ارشد گفتم مهم نیست قبول شم یا نشم من فقط تلاشمو میکنم و می سپارم به خدا و در کمال ناباوری خیلی بیشتر از تلاشم نتیجه گرفتم و رتبم عالی شد با اینکه بچه یکساله داشتم و تایم درس خوندم خیلی کم بود.

    و خیلی مسائل دیگه هم بوده که چون من مدتهاست غر زدن و شکایت کردن از گذشته رو کنار گذاشتم یادم نمیاد و اینایی که گفتم مسائلی بوده که جدیدا درگیرشون بودم.

    در اخر همینجا به خودم تعهد میدم که هر چه بیشتر توجه و تمرکزم رو روی زیباییها بگذارم و مصمم تر و بااراده تر از قبل در مسیر زیبای قوانین حرکت کنم از خداوند میخوام که کمکم کنه و لطف و رحمتش رو در زندگی من و همه دوستانی که در این مسیر زیبا هستن جاری کنه.

    از همه عزیزانی که وقت با ارزششون رو صرف خوندن کامنتم کردن سپاسگزارم 🌸و برای همه شما از خداوند سلامتی و سعادت و آرامش و شادی میخوام.☘️🌺

    خدایا شکرت 🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    نرگس لطفی گفته:
    مدت عضویت: 753 روز

    سلام استاد فقط خودتون بخونید و منتشر نکنید چون خجالت میکشم تو رو خدا

    من بخدا الان پولی ندارم وزندگی پر از مشکلات دارم بیماری هم دارم و میگم تا مدیون شما نباشم اگر اجازه میدین کنارتون باشم اگر تونستم تغییر در خودم و زندگیم ایجاد کنم در حد توانم هزینه خواهم داد اگر نمیخایین منو اخراج کنید از گروهتون رضایت شما برام مهم هست متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سمانه گفته:
      مدت عضویت: 1996 روز

      سلام نرگس جان

      این چه حرفیه

      چرا خجالت

      همین الان که اینجا حضور دارین یعنی شروع تغییر و با شناختی که از استادمون دارم با آغوش باز پذیرای هممون هستن به شرط تعهد و وفای به عهد اینجا ما یه خانواده ایم و تا جایی که بتونیم به هم کمک میکنیم و از تجربه های همدیگه استفاده میکنیم

      فقط بمون و متعهدانه ادامه بده به مو به موی حرفای استاد توی هر فایلی توجه کن بارها و بارها گوش بده و هر چیزی که درک کردی عمل کن اولین تاثیرش حس خوب و آرامشه بعدش ببین چقدر نتایج روز به روز برات بهتر میشه و میای همینجا دوباره از تجربیاتت میگی و رد پا میزاری

      به خدای مهربون میسپارمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    حسن گفته:
    مدت عضویت: 987 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به شما استاد عزیزم و خانوم شایسته سلام به همه دوستان هم فرکانسی

    روز 121از فصل پنجم سفرنامه

    خدایا شکرت که در این فرکانس هستم واین فایل ومیشنوم

    خدایا شکرت که من وبه این سایت الهی و توحیدی هدایت کردی

    خدایا شکرت که فرصت دادی تا فصل پنجم از سفرنامه رو شروع کنم

    خدایا شکرت که هستی و برایمان خدایی می‌کنی

    خدایا شکرت بابت همه چیز

    با هر چیزی بجنگی آن را ماندگار تر می‌کنی

    خداوند همیشه در حال هدایت ما هست واگه من روی نازیبایی ها توجه وتمرکز کنم به سمت نازیبایی های بیشتر هدایت میشم واگه روی زیبایی ها توجه وتمرکز کنم به سمت زیبایی های بیشتر هدایت میشم اگه من روی مشکلات کشور توجه وتمرکز کنم به یه کشور دیگه هم مهاجرت کنم باز همون جا مشکلات اون کشور ومی بینم چونکه توجه من روی نازیبایی ها و مشکلات هست وما بایدخودمون وعادت بدیم به دیدن زیبایی ها ودر هر شرایطی به دنبال زیبایی ها باشیم

    خدایا کمکم کن تا همیشه روی زیبایی ها توجه وتمرکز کنم

    خدایا من و به سمت زیبایی ها هدایت کن

    خدایا کمکم کن تا همرنگ جماعت نباشیم

    خدایا کمکم کن تا بجای اینکه بخوام دیگران و تغییر بدم خودم و تغییر بدم که من از تغییر دیگران ناتوانم

    خدایا کمکم کن تا خوب زندگی کنم ودنیا را جایی زیباتر و بهتر برای زندگی کنم

    خدایا من نمیدانم من و هدایت کن

    خدایا تنها تورا می‌پرستم و تنها از تویاری می‌جویم مارا به راه راست هدایت کن راه آن‌هایی که به آنها نعمت داده ای ونه راه آن‌هایی که به آنها غضب کرده ای و نه گمراهان

    استاد عزیزم بابت فایل های ارزشمندتون بی نهایت سپاسگزارم

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فاطمه ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 486 روز

    به نام خدای مهربان

    قانون تغییر ناخواسته ها

    قانون جهان چیست؟ اینکه به هرچیزی توجه کنی, از جنس همان وارد زندگی ات می شود.

    پس اهمیتی ندارد به خواسته ات توجه می کنی یا ناخواسته ات, از جنس همان وارد زندگی ات می شود.(بدون دخل و هیچگونه رحم و دلسوزی ای)

    پس بهتر نیست که به خواسته ها توجه کنیم؟

    بهتر نیست تمرکز مان روی خواسته ها باشد؟

    گاهی وقت ها ممکنه به یک تضاد و یا ناخواسته ای در زندگی بر بخوریم.

    اغلب مردم با تضاد ها و ناخواسته ها می جنگند.

    اما شیوه درست رفتار با تضاد ها و ناخواسته ها چیست؟ بی توجهی به آنها و کنترل ذهن.

    زمانی که با آنها می جنگیم, درحال توجه به آنها هستیم و طبق قانون از جنس همان بیشتر و بیشتر وارد زندگی مان می شود.

    اما زمانی که به آنها بی توجهی می کنیم و ذهن مان را کنترل می کنیم, آن تضاد ها و ناخواسته ها کمتر می شوند و یا حتی از بین می روند و شرایط و اتفاقات دلخواه می شوند.

    قطعا توجه و تمرکز و جنگیدن با تضاد ها و ناخواسته ها آسان تر است.

    هرکسی توانایی کنترل ذهن و احساسات را ندارد.

    برای همین است که فقط تعداد کمی از افراد نتایج فوق العاده می گیرند و نتایج برایشان دلخواه است.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    پارسا طهرانی گفته:
    مدت عضویت: 617 روز

    سلام و درود خداوند بر همه دوستان و استاد عزیزم

    مستقیم برم سر اصل مطلب

    خداروشکر من سالهاست از طریق مادرم با استاد عباسمنش اشنا شدم الان 22 سالمه و از 14 سالگی همراه استاد بودم

    شکرخدای مهربانم قوانین رو در حد خودم خیلی درک کردم و دوست دارم این تجربه چند ساله رو که بار ها برام پیش اومده رو براتون به اشتراک بذارم

    کنترل ذهن برای توجه به زیبایی ها مهم ترین و تاثیرگذار ترین کاری بوده که من در تموم سال ها انجام دادم و با وجود اینکه سن من از همه اعضای خانواده م خیلی کمتره زندگی فوق العاده بهتری از همه اونها دارم

    و اوایل خیلی بهشون اصرار داشتم که چرا غر میزنید چرا میجنگید چرا بجای آروم کردن درونی خودتون از قرص ارامبخش استفاده میکنید

    و اونا به بدترین نحو ممکن منو پس میزدن و استاد رو دروغگو و دزد خطاب میکردن

    من از وقتی اونها رو به شیوه ای که هستن پذیرفتم

    مسیر زندگی من جوری از اونها جدا شد که حتی بخوام هم نمیتونم بیشتر از 1 هفته به تهران برم و باهاشون وقت بگذرونم

    من رشته مورد علاقمو روزانه قبول شدم در شهر مورد علاقه ام با آب و هوای مورد علاقه ام و فهمیدم اینجا شهریه که همه برای شغل من بسیار بسیار حاضرن پول بدن . خداوند منو هدایت کرد و به من فهموند هرآنچه که برایم اتفاق میفتد بهترین اتفاق است

    بعد از مدتی یه خونه خیلی بزرگ گرفتم که به لطف خدا بسیار بسیار با قیمت مناسبی سر راهم قرار گرفت

    با هزینه های بسیار کم یخچال فریز و لباسشویی و تمام وسایل معیشتی یه خانواده کامل رو فقط برای خودم گرفتم

    به کمک آموزش های استاد و قوانین جهان زیبا با همه استاد های دانشگاه مثل دوست هستم و در کارم که جدای از رشته م هست و عاشقشم بسیااااار موفقم

    بسیار بسیار روز های زیبایی در زندگیم دارم چه از طبیعت گردی و دریا رفتن

    و خواهشم از همه شما دوستان اینه

    شبکه های اخبار رو کلا ببندید

    دوستانی که راجب هرچیزی شکایت میکنن رو حذف کنید

    جاهایی که میدونید راجب ناخواسته ها حرف میزنن قدم نذارید

    و اگر شرایطتون خوب نیست بپذیریدش و از چیزهای زیبا لذت ببرید با تمام وجود

    جهان خودش میدونه شما رو کجا ببره

    من عاشق آمریکا ام به خاطر طبیعت پیشرفت و خیلی چیزا ولی نکته مهم اینه مطمئنم اگر نقطه ای در ایران باشه تمام چیزهایی که بهش توجه میکنم داشته باشه

    چه آمریکا باشم چه ایران برام تفاوتی نخواهد

    خداوند وهاب و رزاقم رو سپاسگزارم که من رو لایق زندگی کردن دونسته

    دوستون دارم استاد ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: