اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر نکته های جدیدتری ازتون یاد گرفتم دیشب وقتی فصل ششم کتاب رویاهایی که رویا نیستند را تمام کردم که درمورد کسب زندگی شخصی صحبت کرده بودید. دقیقا به این موضوع بیشتر رسیده بودم که واقعا بیشتر اتفاقات و ناخواسته زندگی ها برای همین پیش میاد که افراد سبک زندگی خودشون را نمیدونند چیه
و به مدل حرف مردم دارند زندگی میکنند
حتی صبح داشتم به همسرم میگفتم
گفتم دقیقا خیلی ها در این اتفاقات اخیر شاید حالشون هم خراب نباشه ها ولی چون بقیه گفتند اونم احساس میکنه که باید نشون بده حالش خرابه
مثل بگه پاییز امسال با غم شروع شد😢😅
همه ناراحتیم و… 😅😅😅
و
و
و
و به قول شما اگه کسی هم اینجوری نباشه میاند بد و بیراه میگند و چه گل گفتید که اونایی که خودشون دم از آزادی میزنند میخواند آزادی را از بقیه بگیرند
و همه این اتفاقات درس داشت
درس اینکه ما هنوز در شرک به سر میبریم
و چون شرک ورزیده ایم دنبال یک نیروی بیرونی برای حل مشکلات خودمون داریم
و باز چه زیبا فرمودید که همه در این موقعیت دنبال منافع خودشون هستند.
و دقیقا نکته همین جاست ما به هرچیز توجه کنیم از اون مدل اتفاقات برامون پیش میاد
من خودم دقیقا همیشه نگاهم این بود که افرادی که بهشون محبت میکنم در آخر از پشت بهم ضربه میزنند و دقیقا بارها و بار ها به مدل های مختلف در زندگیم و بیزنس ایجاد شد
خب خودم ساختمش با افکار با توجهم
استاد جانم خیلی خوشحالم که با توجه به آموزه های شما در این مدت اتفاقات حالم عالی بود و درگیر حاشیه نمیشدم که البته راضی از خودم نیستم
چون به قول شما وقتی خبر ها زیاد میشود نا خواسته تاثیر میگذار
و درکتاب رویاهایی که رویا نیستند گفتید برلی مدتی همه ارتباطات مجازی و تلویزیون و.. بزارید کنار و در مورد سبک زندگی خود فکر کنید و من دقیقا این را بهترین تمرین برای خودم میبینم چون توکل به الله دوره ۱۲قدم را فصل اول را همبن امروز خریدم و ایمان دارم ریشه هایی در زمین رشد میکند یا کرده است که یکباره خود را نشان میدهد
خدایا سپاسگزارم بابت آشنا بااستاد خودم
نکته که یادم رفت بگم این بود که در یکی از فایل ها دانلودی میگفتید افرادی که هی میگند مردم… من برای مردم… مردم همه زندگی…. و یار جمع میکنند یه جور شرکه و دارند یار جمع میکنند و چقدر من تو این مدت از یک سری افراد سر شناس و فوتبالیست ها دیدم و برام کد بود برای آگاهی بیشتر🤩🤩🤩🤩🤩
استاد میگم شما فوقالعاده ای ب خدا مثل شما توی این دنیا وجود نداره ب خدا شما یه دونه اید انقدر منطقی و واضح قشنگ میگید ک اصلا من ب شخصه میگم الله اکبر چقدر شما انسان توحیدی هستید ب خدا من نمیدونم چقدر و چه جوری شکر گزار خدا باشم ک من و با شما همدار کرد مرسی استاد جونم مرسی برای اینکه ما فراموش نکنیم بازم وقت میزارید و فایل درست میکنید این از لطف و بزرگی و منش شما ست الهی من قربونتون برم ک شما انقدر ماهی ماه
استاد من گفتم تو ی کامنت قبلی م اصلا توجه نمیکردم بخاطر اینکه استاد ماهی مثل شما دارم و استادم گفته اصلا ب ناخواسته نباید توجه کنی ولی ی جایی بازم این شیطان و فراموش کاری اومد تو ذهنم دقیقا همین حرف شما فکر کردم ک همه رفتن دنبال این موضوع حتما درست ولی ای دل قافل یادم رفت ک استادم گفته اتفاقا وقتی اکثر مردم دنبال ی چیزی میرن اون اشتباه و من فراموش کردم دو روز فقط در حد شاید یک رب نگاه کردم ب اتفاقات ایران قشنگ درک کردم ک یک سریع ناراحتی هایی تو زندگی م اتفاق افتاد مثلا بچه هام بیقرار شد ن بحث و این چیزها و فهمیدم ک نباید ب ناخواسته توجه کرد ک قشنگ خدا تو خواب ی هشدار حسابی بهم داد ک اصلا یک درصد هم نباید توجه کنی چون سم ی سم خفی هم هست ک دیگه توجه نکردم و چقدر جالب استاد جونم این فایل ی ک شما قبلا گزاشته بودید روی سایت ک با هر چی بجنگی اون زیاد میشه ب یادم اومد و با اینکه من قبلا دیده بودم ولی این چند روز با خودم تکرار میکردم ک با هر چی بجنگی بیشتر میشه و العان باز هم استاد نازنینم میاد از این قانون انقدر منطقی انقدر قشنگ میگه ک دیگه هر چی باور اشتباه هم اون زیر میرای ذهن باشه نابود میشه
استاد عزیزم من تمرکز م روی باورهای ثروت و ب این جا رسیدم ک چطوری دلت میاد تو داشته باشی دیگران نداشته باشند انقدر این باور ریشه ای هست تو درون من ک فقط احساس گناه ک تو نداشته باش تو نخور تو شیک نباش تو نگرد چون بقیه ندارن گشنه سر میزارن رو بالشت پس تو هم باید مثل همون ها باشی واقعا ک انگار دست ما هست ک زندگی دیگران و تغییر بدیم عاشقتم استاد اتفاقا با همین حرف های شما توی این فایل بیشتر واسه خودم منطقی کردم ک بابا از قانون استفاده کن ببین قانون چی میگه زندگی هر کس ب خودش مربوط تو هر شرایط چرا من خودم و از نعمت و ثروت و آزادی دور کنم بخاطر دیگران بخاطر نظر دیگران ک پشتت حرف نزنند تمام این ها شرک و بی ایمانی تمام این ها یعنی خدا بلد نیست این دنیا رو الکی ساخته هر کسی بیاد دست کس دیگه ای رو بگیره یا اینکه بخواد رابین هود بازی دربیار زندگی دیگران و تغییر بده من کلی از این فایل درس گرفتم و کلی بیشتر قانون و درک کردم
سپاسگزار خداوندی هستم ک استادی آفریده ک با تمام وجود قانون و درک کرده و اون چیزی ک اصل رو درس میده و اصلا کاری ب اینکه مردم چی دوست دارند نداره و این توحیدی ترین چیزی هست ک من با وجودم دارم از شما درک میکنم و اصلا ب ثروت و هیچ عامل بیرونی هم ربط نداره بخاطر اینکه حتی آدم های موفق و ثروتمند هم میان واکنش نشون میدن و میخوان نظر مردم و جلب کنند و استاد شما واقعا توحیدی هستید و واقعا خودتون ب اون چیزی ک میگید ایمان دارید و عمل میکنید بخاطر این ک میگم شما یکی یدونه اید هیچ کس تو دنیا مثل شما نیست ک حرف و عمل ش یکی باشه و من انقدر روی خودم کار میکنم تا مثل شما توحیدی باشم این اون چیزی هست ک شما رو ابراهیم زمانه کرده و من با تمام وجودم ب شما ایمان دارم از خدا میخوام تا آخر عمرم من با شما همدار باشم و جا پای شما با شما بیام تا ب سعادت این دنیا و اون دنیا برسم استاد جونم عاشقتم و با تمام وجودم ازتون سپاسگزارم
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ما را ب راه راست هدایت کن راه کسانی ک نعمت دادی و ن گمراهان و ن غضب شدگان
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم ، خیلی سپاسگزارم بخاطر فایلهای بی نظیرتون عاشقتونم ، من میخوام درمورد پاشنه آشیل خودم در روابط صحبت کنم همونجوری که توی دوره دوازده قدم گفتین هرکسی برای یه موردی سخت میتونه ذهنشو کنترل کنه یا رابطه با فرزند ،یا رابطه با همسر و هرچیزی ، درمورد من رابطه با پارتنر هست و قشنگ میفهمم چیزی که من بهش توجه میکنم شاید یه مدت درست بشه با حرف زدن اما خودم قشنگ میفهمم که مسیرم اشتباهیه ودوباره همون رفتار برا من تکرار میشه رفتاری که خیلی سخت میتونم درموردش کنترل ذهن داشته باشم ، استاد من وقتی با پارتنرم دوست نیستم اصلا برام مهم نیست و اصلا پیگیرش نیستم اما وقتی باهم صحبت میکنیم ازش انتظار دارم همیشه به من ابراز احساسات کنه و همیشه عالی باشه اگه یه بار رفتار سردی داشته باشه میگم حتمااا دوس نداره یا هزارتا فکر دیگه که بیشتر بخاطر کمبود عزت نفس هم هست و من بارها شنیدم کسی که دوست داره برات وقت میزاره و هررروز بهت توجه میکنه اگه یه روز ایشون به من توجه نکنه من سریع حسم بد میشه بخاطر این باور غلط درصورتیکه میدونم طرف دوسم داره و من همیشه بخاطر این موضوع تکرار شونده حسم بد میشه اماااا خیلی دارم سعی میکنم روی عزت نفسم کار کنم و اینکه محتاج توجه دیگران نباشم .
شما از موسی مثال میزنید که نجنگید، ولی از ابراهیم مثال نمیزنید که مقابل پدرش وایساد و حتی بت هاشون رو شکوند و کاملا در مقابل عقایدشون مبارزه کرد. از موسی مثال میزنید ولی از حسین و علی مثال نمیزنید. از قرآن یا احادیث صرفا تفکری که الان بدردتون بخوره رو مثال میزنید در حالی که مثال نقضش هم وجود داره. از موسی مثال میزنید ولی از انقلاب سیاه پوستان آمریکا که در مقابل برده داری ایستادن(و هزاران نفر هم کشته شد) و نتیجش هم شد ریاست جمهوری کسی مثل اوباما و آزادی الان سیاه پوستان مثال نمیزنید. احتمالا شما اگه تو زمان سیاه پوستان آمریکا بودید بهشون میگفتید از آمریکا برید یه کشور دیگه نمیخواد مبارزه کنید!! خداروشکر شما رهبر هیچ گروهی نیستید.
از نظرمه حالا من کاری ندار که دولت چی میگه مردم چی میگع یا استاد چی میگه اینو میدونم از وقتی که شما به داد زدن کردیم کشور بدتر شده خوب تر نشد همچی گرونی ترشده از موقع که همه ریختیم تو خیابان همش الکی ریختم تو خیابان ها از نظرمن این کار درستی نیست
خدایا شکر که فصل دیگری برای مرور بر این اگاهی های ناب و طلایی و فوق العاده شد
تصمیم گرفتم از تمام مطالبش هر روز تو دفترم در ادامه روزشمارهای قبلی نت برداری کنم راجع بهشون فکر کنم برای خودم مثال بیارم و کامنت بزارم
روی این فایل بینظیییییر قبلا هم کامنت گذاشتم و چقدر عاللی که اولین قدم این فصل برای سفرنامه شده
برداشت های تازه خودم و جواب سوال رو میدم
تو نت برداری هام نوشتم
«با هرچیز بجنگی با هرچیز مبارزه کنی از همان جنس اتفاقات بیشتر وارد زندگیت میکنی بخاطر توجه بیشتر بهش »
نشستم با خودم گفتم بشین فکر کن تو با چیا تو کل این چند سال جنگیدی و مقاومت کردی و بیشتر شد خب خیلی قبل ترها رو هرچی فکر کردم یادم نیومد قطعا کمبود توش بوده چون من همیشه با این موضوع در جنگ بودم منم دختر سیاسی بودم یعنی موارد سیاسی رو خیلی دنبال میکردم و هرجا بحث این موضوعات بود زود خودمو مینداختم وسط و از همون جنس هم وارد زندگیم میکردم یه مثال همین الان اومدم تو ذهنم حدود هشت نه سال پیش شایدم بیشتر یادم نیس زمانی که گشت ارشاد تازه اومده بود اینقدر دیس کردم و اینقدر مخالفش بودم و هرجا راجبش حرف میزدم و مخالفتم و اعلام میکردم که یکبار نزدیک بود ببرنم تازه من اصلااا بد نمیگشتم یعنی هیچ وقت پوششم طوری نبود که توجه کسی رو جلب کنم یا کسی بخواد بهم تذکر بده حالا یا بخاطر محل زندگی یا تاثیرات خانواده هرچی کلن اینجوری بود اما عجیب سر لج افتاده بودم خب چون دوستای خیلی بد پوششی داشتم و این موضوع هم برام خوشایند بود یعنی خودم از پوشش به اصطلاح جلف خوشم میومد اما جسارت انجامش و نداشتم حالا تعریفی که اون زمان میتونستم براش بکار ببرم در صورتی که با ذهن و منطق الانم برگردم ب اون زمان اولا که اصلا همچین جذبی ندارم اگه حتی یک درصدم ازاد باشه اون پوشش ها رو انتخاب نمیکردم بعد اون دیگه رفته رفته طرز فکرم فرکانسم تغییر کرد که کلن گاردم از موضوع گشت اومد پایین اونا کمتر شدن یا بودن وای من نمیدیدم و نمیدونم اما ازون زمان تا ب الان حتی جاهایی که ماشین گشت هم بوده یکبار بمن تذکر ندادن با اینکه یوقتا پیش اومده حتی شالم افتاده یا مانتوم کوتاه بوده یا حالا هرچی فقط یادمه یبار سر همین داستانای اخیر از بیرون مرکز خرید برمیگشتم شالم افتاده بود خانم گشت اومد با ادب و احترام گفت که عزیزم لطفا شالتو سرت کن ممنونم در همین حد و همین جمله با اینکه قبلا فکر میکردم اونا جلادن یا بی ادب و گستاخن یا خیلی وحشی ان ببخشین اما اینطور نبود و اونا هم دارن وظیفشون رو انجام میدن
دومین مورد که باهاش در جنگ بودم خساست بود هرچی ادمای خسیس دورمو نقص کردم (و اگه تونستم عوضشون کردم یعنی اگه خانوادم نبودن مثلا دوست یا حالا کسایی که باهاشون وارد رابطه بودم ) بیشتر اونا رو وارد زندگیم کردم یعنی اون شخص رفته با اسم قیافه جایگاه جدید برگشته اینقدر رو مخم بود که دیگه حتی همکارام رییسم کم کم خانواده هم که اصلا این خصوصیات نداشتن من توشون میدیدم چون توجه م روش بود بمرور با کار کردن روی قسمتهای الگوهای تکراری حذف شد اما هنوز این مورد در افکار من هست و کم و بیش نمونه ش و میبینم ریشه کن نشده و خیلی خیلی احتیاج به کنترل ذهن زیادی داره
«نتیجه افکار با احساس خودش و نشون میده که هرکدوم از ما ازین طریق اتفاقات و رقم میزنیم »
این مورد و الان دیگه تقریبا تپش موفق شدم اصلا نمیگم دیگه عالی شدم اما خیلی خیلی بهتر از قبلم حداقل میتونم تشخیص بدم الان چه احساسی دارم و جهت بدم بهش که بمونه رو این احساس یا بره سمت زیبایی یا وقتی احساسم سر موضوعی خوب نیست میگردم دنبال ریشش یا اتفاقی که افتاده خوب باشه میگم ببین بخاطر این این این بود اگه احساسم بد باشه میگم خب بدترش نکن بیا درستش کنیم تو فایل های این مدلی که استاد خیلی از منطق حرف میزنه هم زیاد گوش دادم تا این موضوع که بنظرم اصل هست و بتونم تا حد زیادی پایدارش کنم چون خیلی جاها کنترل از دستم خارج میشه حتی با اینکه میدونم و میفهمم این موضوع رو
«مسیر درست و خودت تشخیص بده از احساسات نه مسیری که اکثر جامعه میرن»
احساس احساس مهمترین موضوع کل قوانین اللهی چقدر باید روش کار کنم و چقدر کارکردن رو این بخش لذت بخشه چون احساس خوب خیلی خیلی فراتر از بیانش با کلمه ست
«ما تو جهان دو قطبی زندگی میکنیم و خودمون تعیین میکنیم که توجه مون کدوم سمت باشه »
من این مبحث و وقتی بهش فکر میکنم خیلی ارامش بخشه برام اینکه من خالق زندگی خودمم قبلا فکر میکردم سرنوشت یسری ها اندوه و ناراحتی و.. هست و هرچقدر تلاش کنن اوضاعشون تغییر نمیکنه اما این که جهان ما دو قطبیه یعنی هم فقر هست هم ثروت هم زشت هم زیبا هم جنگل هم بیابون هم خوبی هم بدی تو با فکرت و کانون توجه ت مسیر این قطب و مشخص میکنی این خیلی خیلی موضوع منطقی و مهنی برای طرز فکرم بود که تو یکی از جلسات ثروت یک هم بخوبی راجع بهش صحبت کردین
و اخرین نکته ای که برداشت کردم
«اگه قرار بود با جنگ و قیام کردن اوضاع تغییر کنه و مشکلات حل بشه الان تو کل تاریخ و کیهان همه مشکلاتشون حل شده بود و کسی مشکلی نداشت »
استاد عزیزم تک به تک واو به واو جملاتتون دنیایی درس توشه من شاگرد ترجیح میدم تا اخر عمرم همین جملات و بارها تکرار کنم تا اویزه گوشم بشه و بتونم تو زندگیم اجراشون کنم و از برکات و نعمتهایی که بعنوان پاداش و جایزه بهم میرسه لذت ببرم و سپاسگزار باشم
از دسته بندی فایل های روز شمار تحول زندگی من رو در این لحظه شروع کردم ، فصل 1 تا 4 برای من یکسال زمان برد که بشنوم دانلودشون کنم کامنت بنویسم و تمریناتش رو انجام بدهم اما دستاوردهایش
بی نظیر بود :
یکی از دستاوردهای بزرگ این چهار فصل برای من آرامش و سلامتی ام بود .
یکی دیگر چند ماهی کار کردم و مدار درآمدم از یک میلیون به ماهی 7 میلیون رسید.
تونستم از دوره 12 قدم ، قدم 1 تا 5 رو خریداری کنم.
و کلی اتفاقات ریز و درشت دیگه …
مثل سفر و دریافت هدیه
راستش رو بخواهید من توی روابط پاشنه آشیل زیاد داشتم وقتی روی رفتارهای نامناسب پارتنرم مثل دروغ گفتن هاش ، بی توجهی هاش تمرکز میکردم از همین جنس رفتارها رو توی پارتنرهای بعدی هم می دیدم
تا اینکه حدود یکم اردیبهشت 03 گفتم بسه و باید من منشا عشق و انرژی خودم باشم باید جلوی این نشتی ها رو بگیرم و تصمیم گرفتم
تمام انرژی و تمرکز خودم رو بزارم روی خودم عشق به خودم روی تغییر باورهای کهنه ام و حسابی شخصیتم رو ارتقا بدم از کارم تو خط مونتاژ شرکت… استعفا دادم چون اون کار کلی زمانم رو گرفته بود خسته میشدم و در اون محیط احساسم خوب نبود!
روابطی که نصف و نیمه بود رو حذف کردم ارتباطهای چتی و لانگ دیستنس ها رو حذف کردم و با خودم عهد بستم که به خودم عشق بدم و جلوگیری کنم از نشتی های انرژی ام و امروز بصورت ناخودآگاه هدایت شدم به این فصل خیلی خوشحالم که اینجا هستم ( امروز دیدم فصل 6 شروع شده بود )
و در کنار استاد عزیزم دوستان هم فرکانس ام در سایت عباسمنش دارم آگاهی های زیبا رو زندگی کنم و به تک تک این آگاهی ها عمل کنم؛( توحید در عمل)
در اون زمانی که این اتفاقات در ایران افتاد من واقعا به این مسائل و پیگیری اخبار و فیلترینگ شبکه های اجتماعی توجه میکردم و نتیجه اش شده بود استرس ،بیماری ،بدهی و اتفاقاتی که منشاش از ترس و اضطراب بود برام رخ میداد تا اینکه عمیقا فهمیدم و درک کردم
باید کانون توجهم ( چشمام گوشهام افکارم صحبت هاو در واقع ورودی های ذهنم) رو آگاهانه کنترل کنم تا حالم بهتر بشه و این اتفاقات تاثیری روی من و زندگی ام نداشته باشه.
گفتم خدا رو شکر که میتونم بدون فیلترشکن وارد سایت عباسمنش بشم و شروع کردم به دیدن و گوش دادن فایلهای دانلودی و حالم بهتر و بهتر شد خوابم راحتتر شد و کم کم شرایطم برگشت به حالت نرمال و حتی بهتر از قبل.
خدایا شکرت که الان میدونم تمرین ستاره قطبی اصل
حال خوب = اتفاقات خوب اصل
کنترل ذهن اصل و باید همیشه حواسمون باشه به ذهنمون
خدایا شکرت که میدونم به چیزهایی که دوست دارم وارد تجربه زندگیم بشه باید توجه کنم و از چیزهایی که نمیخوام به جای مقاومت ، اعتراض و مبارزه ازشون اعراض کنم.
سلام ودرود خدمت استاد بزرگوار وخانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان
میخوام در مورد تجربه ای بگم که هردو عکس العمل(1.جنگ با ناخواسته و2.کنترل آگاهانه ذهن)رو داشتم ونتیجه زمین تا آسمون فرق داشته؛اینو بگم که ارادت خیلی زیادی به پیامبر وائمه علیهم السلام دارم ولی هیچوقت نتونستم خودم رو قانع کنم تو مراسمات مذهبی وروضه خوانی چه ایام محرم وچه ایام شهادت بزرگواران شرکت داشته باشم،مخصوصاً از زمانیکه با قوانین آشنا شدم برای کنترل ذهنم و اینکه احساسم رو کنترل کرده باشم ازینگونه مراسم اعراض کردم(کاری به درست و غلط مراسم ندارم)چندسال اخیر برخی اقوام(خواهروبرادرهای شوهرم) روضه های خونگی برگزار میکردن و ما ناچار بودیم که شرکت کنیم و من هم علی رغم میلم وبا اصرار شدید همسرم مجبور بودم حداقل یک روزش رو قبول کنم،محرم سال پیش هم طبق روال گذشته روضه برگزار شد ومن تصمیم گرفتم(اونموقع با سایت آشنا نشده بودم و اصل قانون رو نمیدونستم)پافشاری کرده ومجلس رو شرکت نکنم چون به شدت ذهنم رومشغول میکرد که با مخالفت و ناراحتی شدید همسرم مواجه شده ونه تنها بااجبار در مجلس حضور داشتم بلکه چندین روز رابطه ام با همسرم شکرآب بود و به شدت ذهنم رو درگیر کرده بود؛تا اینکه به لطف خدای مهربان دوسه ماه قبل محرم امسال با سایت استاد عباسمنش آشناشدم وشروع کردم به مطالعه وگوش دادن فایلهای استاد؛باشروع محرم مطمئن بودم که امسال هم روضه خانگی خواهد بودومثل سالهای قبل از ماخواسته میشود که شرکت کنیم،تفاوتی که بود این بود که من به این آگاهی رسیده بودم که نباید با ناخواسته هام بجنگم و تنها کاری که باید انجام میدادم این بود که آگاهانه ذهنم رو متمرکز نکات مثبت کنم!(وای خدای من خداروهزاران بار شکر بخاطر این قوانین)
چهار نفر جلسات3تا5روزه ی جلسه ی روضه درفواصل زمانی مختلف برگزار کردن و من تصمیم گرفتم بهیچ عنوان خودم رادرگیر مسئله نکنم وآگاهانه ذهنم رو متمرکز به نکات مثبت کرده وبه شدت احساسم رو خوب نگهداشتم،کارهایی که علاقه داشتم رو انجام میدادم،شکرگزاریام رو عمیقاً با تمرکز انجام میدادم،با بچه هام بازی میکردم ومیرفتم بیرون،کوچکترین توجهی به موضوع روضه نداشتم،تا نجوایی میومد (باورکنید)آگاهانه میگفتم قول داده درستش کنه وذهنم رو منحرف میکردم،شاید باورتون نشه از15جلسه رو حتی یک جلسش رو شرکت نکردم(یعنی اتفاقاتی میفتاد که نشد شرکت کنم)بدون هیچ زحمت وتقلایی!!!حتی یک روز برادر شوهرم با ایشون تماس گرفت وروضه رو یادآوری کردن ولی بازم نرفتیم و جالبتر اینکه همون ساعت هایی که روضه برگزار میشد شوهرم میگفتن که با بچه ها آماده بشین بریم دوربزنیم،واینه خدایی که خلف وعده نمیکنه و با اینکه اول راهم ولی با ایمان میگم:IN God We Trust “ما به خدا ایمان داریم”
بارها و بارها این اتفاق رو برای خودم تکرار کردم و از شوق اشک توی چشمام جمع شده،بیشتر متعهد میشم که ادامه بدم چون مطمئنم مسیرم درسته
سلام وصد سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی عزیز وهمه ی دوستانم در این سایت😍😍
استاد جانم من همونطور که شهادت میدم خدایی جزء خدای یکتا که آفریینده جهان وهرچه در آن هست وجود نداره وتنها رب جهانیان تنها خداست ومحمد فرستاده خدا و قرآن کتاب آسمانی و حرف خداست🤩🤩🤩
در اینجا واین لحظه ودراین کامنت شهادت میدم که هرآنچه که شما تا به امروز گفتید خصوصا خصوصا این فایل که در مورداتفاقات اخیر در ایرانه حرف حق ودرستی هست!!!
اگه بخوام از سالهای قبل بگم از زمانهایی که مثل ۹۸ درصد ادمهای اطرافم دنبال تغییر دنیا و آدمهاش وشرایط اطراف وزندگیم بودم و با خدایی کردن برای خودم ودیگران وحتی کل قوانین وجوامع چه بلاهایی سر عواطف واحساسات وباورها و روح وروان وقلبم وحتی جسمم آوردم می تونم یه کتاب بنویسم…
من در طی شبانه روز هر وقت بتونم وشیطان از یادم نبره انقدر شاکرانه وسپاسگزارانه به درگاه خداوند تشکر وقدر دانی میکنم که رحمتش رو شامل حال من کرد تا بفهمم قوانین جهان هستی چیه، وچطور می تونم خوشبختی رو حس کنم زندگی درآرامش رو حس کنم پول داشتن رو وخرج کردن درست پول رو حس کنم داشتن روابط خوب با خودم ودیگران رو حس کنم داشتن روابط معنوی خوب و روابط عالی با خداوند رو حس کنم وباهاشون زندگی کنم😍😍😍
واینها همه از لطف آشنایی باشما برام اتفاق افتاد خدارو هزاران بارشکر، که شمارو مامور کرد برای اینکه هزاران هزار نفر با خداوند وقوانین جهان هستیش آشنا کنید و به مسیری هدایتشون کنید که توش فقط خیر هست وبرکت و شادی وآرامش وسلامتی وثروت وسعادت💜💚💛🧡💙❤💗
الهی هزاران بارشکر که حداقل بعد نصف عمری که از خدا گرفتم این فرصت به من داده شد تا بادرک جهان هستی با درک اینکه من قدرتی برای تغییر دیگران یا شرایط ندارم مگر اینکه چنان خودم رو در مدار درست وپراز حس خوب وامید ورحمت وهدایت قرار بدم که جهان در برابر خواسته های من متواضع بشه وسر تسلیم فرود بیاره تا من در نهایت صلح وصفا وآرامش وشادی و احساسات خوب شاهد اتفاقات خوب و روابط عالی و موقعییت های مالی وپولی عالی وسلامتی و حس خوبه خوشبختی باشم….
من همه ی اینهارو باشما یاد گرفتم، که جنگ از آن من نیست، من آفریده شدم تا درآرامش وصلح زندگی کنم حتی اگه به ظاهر همه چیز بدهست من با امید وتکیه به قدرتمندترین رب جهان بتونم همه چیز رو به نفع خودم کنم…
خب منم ادمم احساس دارم قلب دارم دارم تواین کشور زندگی میکنم واز دیدن کسانیکه دست خالی و مثل گذشته های من بدون تفکر و به زور خواستند وهنوزم میخواند شرایط رو به نفع خودشون ویا بازور تغییربدن چطور جون خودشون رو از دست دادن وپرپر شدن غمگین وناراحت میشم 😔
ایکاش وایکاش صدای شما به گوش همه میرسید وهمه خدایی که شما شناختید وبه ما شناسوندید وقوانین جهان رو میفهمیدند ودرک میکردند وسعی میکردن با همین قوانین زندگی کنن، قوانینی به این واضحی که خیلی راحت در دسترس همه هست، کنترل ذهن، باور اینکه من قدرت تغییر کسی رو ندارم ، من مسئول تمام اتفاقاتی هستم که توزندگیم هست ، من هستم که تعیین میکنم شرایطم چطوری باشه( فقط وفقط با درک وباور قوانین هستی که احساس خوب= اتفاقات خوب)
وقتی من امیدم به الله مهربان هست وقتی من سهم ونقشم رو درست انجام میدم واز خداوند هدایت میخوام همیشه، وقتی من میدونم تمام افکار واحساساتم روی شرایطم تاثیر میذاره واقعا چرا باید برای خودم بد بخوام؟!!!
من یه اصول شخصی دارم که باتجربه های دردناکی بدست آوردم،که بهم کمک میکنه تا حرفهاتون رو وحی منزل بدونم وتواین دوسال از تجربه ها وآموزه های شما استفاده کنم تا بتونم در آرامش باشم وبرای خودم شرایط واتفاقات خوب رو رقم بزنم به لطف الله مهربان😊😊
قبلا تو کامتهام چندبار گفتم من پدرم هم اعتیاد داشت هم الکل مصرف میکرد وهم به شددت دیکتاتور بود ومادرم رو کتک میزد وبددهنی میکرد😔
من انقدر برام پذیرش این موضوع سخت بود وانقدر میجنگیدم حتی روزها وشبها توی ذهن وقلبم با پدرم، چون جرات اینو نداشتم که بهش چیزی بگم چون خیلی سنم کم بود وازش میترسیدم…
تو ازدواج اولم همسرم اعتیاد شدید داشت که بابتش به رحمت خدا رفت، وتو ازدواج دومم که فک میکردم دیگه پاکسازی شده روح وروان واحساساتم بعد ۷سال، کسی وارد زندگیم شد که شاید اعتیاد به مواد والکل نداشت اما فوق العاده بد دهنی میکرد وکتکم میزد..
دیگه اونجا بود که دوسال پیش با اعلام عجز وناتوانیم به درگاه خداوند با شما استاد عزیزم آشناشدم وباقوانین جهان هستی…
خب معلوم بود وقتی من شبانه روز توی ذهنم با پدرم وبعد همسر اولم میجنگیدم وازشون خشم وکینه داشتم ومیخواستم یا اونها طبق خواسته من تغییر کنند یا من از دستشون راحت بشم ، جای دیگه با ادمی که دست کمی از پدرم وهمسر اولم نداشت روبرو شدم، با اینکه همسر دومم از نظر مالی وظاهر وخانوادگی وتحصیلی واجتماعی از جایگاه خوبی برخوردار بود، ولی در پشت پرده وتو زندگی خصوصیمون بی نهایت آسیب دیده وآسیب زننده رفتار میکرد ، وبه قول شما من با باورهای مخربم وبا احساسات بدم همه ی این شرایط رو برای خودم به وجود آورده بودم…
شکر خدا تا قانون رو درک کردم، شروع کردم روی خودم کار کردن وصلح رو به درونم آوردم وباورهامو تغییر دادم کم کم وتمرین کردم که تسلیم باشم در برابر خواست خداوند وتنها از خودش هدایت بخوام ونجنگم باشرایط نجنگم با افراد، بازهم به قول گفته شما که حقیقت محض بوده وهست جهان خیلی راحت مسیر من وهمسرم رو ازهم جدا کرد…
طوریکه یه روز فهمیدم دارم خودم وپسرم رو نابود میکنم وذره ذره آب میشیم به خاطر ترس از قضاوت خانواده ودیگران ترس از بی پولی ترس از تنها شدن دوباره ترس اینکه اگه طلاقم نده اگه بلایی سرم بیاره چی!!!!
اما وقتی تمرکزم رو گذاشتم روی خودم و اول احساساتم رو تونستم کنترل کنم وبه خدا پناه بردم وتمام وجودم وتارپودم رو با فایلهای شما پر کردم وبهشون تاجایی که تونستم عمل کردم وتوکل کردم وهدایت خواستم وکم کم ترسهام به امید تبدیل شد، شرط بخشیدن مهریه وحق وحقوقم رو بپذیرفتم واونهارو بخشیدم وخدا شاهده بدون حتی یکبار دادگاه رفتن ایشون منو یکطرفه طلاق داد، ومن فقط برای ثبت طلاق به دفترخونه رفتم….واینها همه از لطف خدا بود، چون ایشون منو تهدید میکرد که طلاقم نمیده،بعدها از اقوام ودوستان ایشون شنیدم که باهمسر اولش هم همین رفتار رو کرده و خیلی بد وبا دعوا وکتک کاری و دوسال دگیر دادگاه وکلانتری بودن و ……وآزار واذییت کردن همسرش طلاقش داده….
خب همه ی این اتفاقات رو خودم جذب کرده بودم من چی کاشته بودم ۳۵ سال؟ ومیخواستم چی برداشت کنم؟!
ترس از اعتیاد، ترس از الکل، ترس از فوش وکتک مرد، ترس از بی پولی، ترس از تنهایی، ترس از قضاوت مردم و….
خب همونها سالها درشکلهای مختلف نصیبم شده بود..
همون چندماهی که رو خودم کار کردم ومعجزه وار همسرم از زندگیم خارج شد وبرخلاف تهدیدهاش و… من وپسرم تحت مراقبت خداوند زندگی عادیمون رو داشتیم وداریم بهم ثابت شد، بله قوانین درست عمل میکنه استاد عزیزم هرچی میگن درسته وحقه…
واین دستاوردی شد تا اعتمادبه نفسم بالاتر بره و امیدم وتوکلم بیشتر بشه ، ایمانم به خداوند بیشتر وبیشتر شد…
اتفاقا بعد جدایی انقدر اتفاقات عالی برای من وپسرم افتاده که فقط خدای عالم میدونه که نتیجه صبر وایمان وخودمراقبتی، واحساس خوب داشتن، وعمل به قوانین ودر صلح بودن وانجام سهم ونقش درست در زمان ومکان درست چه نتیجه های نابی رو به ارمغان میاره🤩🤩
خیلی حس خوبیه که آدم هروز به این امیدبیدار میشه که خداوند بهش روزی رو عطاء میکنه که میتونه زندگیشوفقط برای یک روز انطور که میخواد رقم بزنه ، این فقط برای یک روز زندگی کردنها وقتی کنار هم قرار میگیره ،بعد چندماه و حتی سال میشه دید که زندگی شاکرانه و سپاسگزارانه وخود مراقبتی وکنترل ذهن وداشتن احساسات خوب وعملکرد درست و هدایت خواستن از خدواند وتوجه به نشانه ها وپیامهای خداوند چطور تونسته حس خوب خوشبختی رو برای آدم رقم بزنه…💗💗
منم آدمم منم گاهی میترسم گاهی حسم بد میشه گاهی حس میکنم سختمه….اما سریع میرم سراغ خوندن ایات وسخن خداوند، پناه میبرم بهش، سریع شروع میکنم سپاسگزاری کردن و دیدن داشته و میام سایت وساعتها کامنت دوستان رو میخونم هروقت بتونم کامنت میذارم، فایلهای شما استاد عزیزم رو ساعتها می بینم ومی شنوم، جوری شکرالله زندگیم رو استریل کردم با مثبت ها وچیزهایی که حس خوب بهم میده، تایم دقایقی که منفی بشم یا حالم بد بشه کمتر از ساعت شده، واینها رو فقط باتمرین کردن بدست آوردم…
کنترل خودم برام خیلی سختر از کنترل دیگران وشرایط بود خیلی سخت ولی باتمرین یادگرفتم که کنترل خودم وذهنم و ورودیهام برام انقدر راحت ودلچسب بشه که بشه عادت، وشکر الله مهربان این عادت خوبو دوست دارم چون دستاوردهایی داشته برام، همچون داشتن سلامتی و روابط خوب، درآمد خوب وعالی، احساسات خوب وعالی ، رابطه عالی باخدواند ،داشتن آرامش وحس خوشبختی😍💜💚
استاد جانم خیلی دوستتون دارم وامیدوارم همیشه سلامت وسربلند وشاد و ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید در کنار مریم عزیز😘😘😘😘
من اولین بار به دارم کامنت میزارم و طبق گفته استاد میخوام ردپای خودمو جای بزارم
خدارو هزاران مرتبه سپاسگزارم که با شما آشنا شدم 🥰🥰🥰
من فاطمه ۲۸سالمه در تمام طول زندگیم بشدت انسان منفی بودم و همیشه شرایطم بدتر میشد حدود دو سال پیش خسته شدم گفتم خدایا کمکم کن من به بن بست رسیدم حدود یکسال با کتاب های مختلف در زمینه قوانین هدایت شدم ولی نقطه شروع هدایت من سال ۱۴۰۰بودم که بطور خیلی ناگهانی اسم شمارو از زبان دوستانم شنیدم و خیلی عجیب هر کانالی یا گروهی باز میکردم فایلهای یک دقیقه ای از شما میدیدم و زمانی که برای اولین بار حرفاتون گوش دادم با خودم گفتم چقدر این حرفا قشنگن چقدر به دل من میشینه اگر استاد عزیز این حجم از تغییرات توی زندگیمون ایجاد کردن پس منم میتونم
ولی یکسال تمام تو درو دیوار بودم تو مدار فایل های شما نبودم و حتی با اینکه میومدم داخل سایت نمیتونستم فایلهای رایگان پیدا کنم و فقط از اینستاگرام پیگیری میکردم تا زمانی که فیلم حامد عزیز در اینستا دیدم و بعد از اونم اتفاقات اخیر رخ داد و من به خودم تعهد دادم ورودی منفی ببندم و برای همین نرم افزار اینستاگرام پاک کردم از روی گوشیم و هدایت شدم به سمت سایت و بالاخره تونستم قسمت دانلود هارو پیدا کنم یعنی من در حدی در مدار نبودم که این قسمت و نمیدیدم ولی خدارو صد هزار مرتبه شکر هدایت شدم و الان با فایلهای رایگان دارم مسیر درست ادامه میدم و با خوندن کامنت ها بسیار لذت میبرم از روند پیشرفت دوستان عزیزم و این ایمان منو تقویت میکنه خداروشاکرم از دو سال پیش تا الان با اینکه از جاهای مختلف آگاهی های کم و بیش دریافت میکردم ولی تغییرات بسیار عالی در زندگیم داشتم و بقول دخترخالم راهی که توی ده سال شاید میرفتم توی یکسال رفتم ولی الان با خودم میگم حالا که فایلهای رایگان پیدا کردم به خودم تعهد میدم که با جون و دل گوششون بدم و زمانی که مدارم بالاتر رفت فایلهای استاد عزیزم را خریداری کنم و زندگی خودمو بهشت کنم
استاد و خانم شایسته عزیزم خیلی دوستتون دارم ♥️♥️♥️♥️♥️
سلام
سلام
سلام
به امن ترین جای دنیای مجازی
استاد جانم خداقوت
متل همیشه عالی
چقدر نکته های جدیدتری ازتون یاد گرفتم دیشب وقتی فصل ششم کتاب رویاهایی که رویا نیستند را تمام کردم که درمورد کسب زندگی شخصی صحبت کرده بودید. دقیقا به این موضوع بیشتر رسیده بودم که واقعا بیشتر اتفاقات و ناخواسته زندگی ها برای همین پیش میاد که افراد سبک زندگی خودشون را نمیدونند چیه
و به مدل حرف مردم دارند زندگی میکنند
حتی صبح داشتم به همسرم میگفتم
گفتم دقیقا خیلی ها در این اتفاقات اخیر شاید حالشون هم خراب نباشه ها ولی چون بقیه گفتند اونم احساس میکنه که باید نشون بده حالش خرابه
مثل بگه پاییز امسال با غم شروع شد😢😅
همه ناراحتیم و… 😅😅😅
و
و
و
و به قول شما اگه کسی هم اینجوری نباشه میاند بد و بیراه میگند و چه گل گفتید که اونایی که خودشون دم از آزادی میزنند میخواند آزادی را از بقیه بگیرند
و همه این اتفاقات درس داشت
درس اینکه ما هنوز در شرک به سر میبریم
و چون شرک ورزیده ایم دنبال یک نیروی بیرونی برای حل مشکلات خودمون داریم
و باز چه زیبا فرمودید که همه در این موقعیت دنبال منافع خودشون هستند.
و دقیقا نکته همین جاست ما به هرچیز توجه کنیم از اون مدل اتفاقات برامون پیش میاد
من خودم دقیقا همیشه نگاهم این بود که افرادی که بهشون محبت میکنم در آخر از پشت بهم ضربه میزنند و دقیقا بارها و بار ها به مدل های مختلف در زندگیم و بیزنس ایجاد شد
خب خودم ساختمش با افکار با توجهم
استاد جانم خیلی خوشحالم که با توجه به آموزه های شما در این مدت اتفاقات حالم عالی بود و درگیر حاشیه نمیشدم که البته راضی از خودم نیستم
چون به قول شما وقتی خبر ها زیاد میشود نا خواسته تاثیر میگذار
و درکتاب رویاهایی که رویا نیستند گفتید برلی مدتی همه ارتباطات مجازی و تلویزیون و.. بزارید کنار و در مورد سبک زندگی خود فکر کنید و من دقیقا این را بهترین تمرین برای خودم میبینم چون توکل به الله دوره ۱۲قدم را فصل اول را همبن امروز خریدم و ایمان دارم ریشه هایی در زمین رشد میکند یا کرده است که یکباره خود را نشان میدهد
خدایا سپاسگزارم بابت آشنا بااستاد خودم
نکته که یادم رفت بگم این بود که در یکی از فایل ها دانلودی میگفتید افرادی که هی میگند مردم… من برای مردم… مردم همه زندگی…. و یار جمع میکنند یه جور شرکه و دارند یار جمع میکنند و چقدر من تو این مدت از یک سری افراد سر شناس و فوتبالیست ها دیدم و برام کد بود برای آگاهی بیشتر🤩🤩🤩🤩🤩
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام ب استاد عزیزم و مریم جونم
استاد میگم شما فوقالعاده ای ب خدا مثل شما توی این دنیا وجود نداره ب خدا شما یه دونه اید انقدر منطقی و واضح قشنگ میگید ک اصلا من ب شخصه میگم الله اکبر چقدر شما انسان توحیدی هستید ب خدا من نمیدونم چقدر و چه جوری شکر گزار خدا باشم ک من و با شما همدار کرد مرسی استاد جونم مرسی برای اینکه ما فراموش نکنیم بازم وقت میزارید و فایل درست میکنید این از لطف و بزرگی و منش شما ست الهی من قربونتون برم ک شما انقدر ماهی ماه
استاد من گفتم تو ی کامنت قبلی م اصلا توجه نمیکردم بخاطر اینکه استاد ماهی مثل شما دارم و استادم گفته اصلا ب ناخواسته نباید توجه کنی ولی ی جایی بازم این شیطان و فراموش کاری اومد تو ذهنم دقیقا همین حرف شما فکر کردم ک همه رفتن دنبال این موضوع حتما درست ولی ای دل قافل یادم رفت ک استادم گفته اتفاقا وقتی اکثر مردم دنبال ی چیزی میرن اون اشتباه و من فراموش کردم دو روز فقط در حد شاید یک رب نگاه کردم ب اتفاقات ایران قشنگ درک کردم ک یک سریع ناراحتی هایی تو زندگی م اتفاق افتاد مثلا بچه هام بیقرار شد ن بحث و این چیزها و فهمیدم ک نباید ب ناخواسته توجه کرد ک قشنگ خدا تو خواب ی هشدار حسابی بهم داد ک اصلا یک درصد هم نباید توجه کنی چون سم ی سم خفی هم هست ک دیگه توجه نکردم و چقدر جالب استاد جونم این فایل ی ک شما قبلا گزاشته بودید روی سایت ک با هر چی بجنگی اون زیاد میشه ب یادم اومد و با اینکه من قبلا دیده بودم ولی این چند روز با خودم تکرار میکردم ک با هر چی بجنگی بیشتر میشه و العان باز هم استاد نازنینم میاد از این قانون انقدر منطقی انقدر قشنگ میگه ک دیگه هر چی باور اشتباه هم اون زیر میرای ذهن باشه نابود میشه
استاد عزیزم من تمرکز م روی باورهای ثروت و ب این جا رسیدم ک چطوری دلت میاد تو داشته باشی دیگران نداشته باشند انقدر این باور ریشه ای هست تو درون من ک فقط احساس گناه ک تو نداشته باش تو نخور تو شیک نباش تو نگرد چون بقیه ندارن گشنه سر میزارن رو بالشت پس تو هم باید مثل همون ها باشی واقعا ک انگار دست ما هست ک زندگی دیگران و تغییر بدیم عاشقتم استاد اتفاقا با همین حرف های شما توی این فایل بیشتر واسه خودم منطقی کردم ک بابا از قانون استفاده کن ببین قانون چی میگه زندگی هر کس ب خودش مربوط تو هر شرایط چرا من خودم و از نعمت و ثروت و آزادی دور کنم بخاطر دیگران بخاطر نظر دیگران ک پشتت حرف نزنند تمام این ها شرک و بی ایمانی تمام این ها یعنی خدا بلد نیست این دنیا رو الکی ساخته هر کسی بیاد دست کس دیگه ای رو بگیره یا اینکه بخواد رابین هود بازی دربیار زندگی دیگران و تغییر بده من کلی از این فایل درس گرفتم و کلی بیشتر قانون و درک کردم
سپاسگزار خداوندی هستم ک استادی آفریده ک با تمام وجود قانون و درک کرده و اون چیزی ک اصل رو درس میده و اصلا کاری ب اینکه مردم چی دوست دارند نداره و این توحیدی ترین چیزی هست ک من با وجودم دارم از شما درک میکنم و اصلا ب ثروت و هیچ عامل بیرونی هم ربط نداره بخاطر اینکه حتی آدم های موفق و ثروتمند هم میان واکنش نشون میدن و میخوان نظر مردم و جلب کنند و استاد شما واقعا توحیدی هستید و واقعا خودتون ب اون چیزی ک میگید ایمان دارید و عمل میکنید بخاطر این ک میگم شما یکی یدونه اید هیچ کس تو دنیا مثل شما نیست ک حرف و عمل ش یکی باشه و من انقدر روی خودم کار میکنم تا مثل شما توحیدی باشم این اون چیزی هست ک شما رو ابراهیم زمانه کرده و من با تمام وجودم ب شما ایمان دارم از خدا میخوام تا آخر عمرم من با شما همدار باشم و جا پای شما با شما بیام تا ب سعادت این دنیا و اون دنیا برسم استاد جونم عاشقتم و با تمام وجودم ازتون سپاسگزارم
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ما را ب راه راست هدایت کن راه کسانی ک نعمت دادی و ن گمراهان و ن غضب شدگان
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم ، خیلی سپاسگزارم بخاطر فایلهای بی نظیرتون عاشقتونم ، من میخوام درمورد پاشنه آشیل خودم در روابط صحبت کنم همونجوری که توی دوره دوازده قدم گفتین هرکسی برای یه موردی سخت میتونه ذهنشو کنترل کنه یا رابطه با فرزند ،یا رابطه با همسر و هرچیزی ، درمورد من رابطه با پارتنر هست و قشنگ میفهمم چیزی که من بهش توجه میکنم شاید یه مدت درست بشه با حرف زدن اما خودم قشنگ میفهمم که مسیرم اشتباهیه ودوباره همون رفتار برا من تکرار میشه رفتاری که خیلی سخت میتونم درموردش کنترل ذهن داشته باشم ، استاد من وقتی با پارتنرم دوست نیستم اصلا برام مهم نیست و اصلا پیگیرش نیستم اما وقتی باهم صحبت میکنیم ازش انتظار دارم همیشه به من ابراز احساسات کنه و همیشه عالی باشه اگه یه بار رفتار سردی داشته باشه میگم حتمااا دوس نداره یا هزارتا فکر دیگه که بیشتر بخاطر کمبود عزت نفس هم هست و من بارها شنیدم کسی که دوست داره برات وقت میزاره و هررروز بهت توجه میکنه اگه یه روز ایشون به من توجه نکنه من سریع حسم بد میشه بخاطر این باور غلط درصورتیکه میدونم طرف دوسم داره و من همیشه بخاطر این موضوع تکرار شونده حسم بد میشه اماااا خیلی دارم سعی میکنم روی عزت نفسم کار کنم و اینکه محتاج توجه دیگران نباشم .
شما از موسی مثال میزنید که نجنگید، ولی از ابراهیم مثال نمیزنید که مقابل پدرش وایساد و حتی بت هاشون رو شکوند و کاملا در مقابل عقایدشون مبارزه کرد. از موسی مثال میزنید ولی از حسین و علی مثال نمیزنید. از قرآن یا احادیث صرفا تفکری که الان بدردتون بخوره رو مثال میزنید در حالی که مثال نقضش هم وجود داره. از موسی مثال میزنید ولی از انقلاب سیاه پوستان آمریکا که در مقابل برده داری ایستادن(و هزاران نفر هم کشته شد) و نتیجش هم شد ریاست جمهوری کسی مثل اوباما و آزادی الان سیاه پوستان مثال نمیزنید. احتمالا شما اگه تو زمان سیاه پوستان آمریکا بودید بهشون میگفتید از آمریکا برید یه کشور دیگه نمیخواد مبارزه کنید!! خداروشکر شما رهبر هیچ گروهی نیستید.
از نظرمه حالا من کاری ندار که دولت چی میگه مردم چی میگع یا استاد چی میگه اینو میدونم از وقتی که شما به داد زدن کردیم کشور بدتر شده خوب تر نشد همچی گرونی ترشده از موقع که همه ریختیم تو خیابان همش الکی ریختم تو خیابان ها از نظرمن این کار درستی نیست
سلام بر همه عزیزان
روزشمار 121 روز اول فصل 5
خدایا شکر که فصل دیگری برای مرور بر این اگاهی های ناب و طلایی و فوق العاده شد
تصمیم گرفتم از تمام مطالبش هر روز تو دفترم در ادامه روزشمارهای قبلی نت برداری کنم راجع بهشون فکر کنم برای خودم مثال بیارم و کامنت بزارم
روی این فایل بینظیییییر قبلا هم کامنت گذاشتم و چقدر عاللی که اولین قدم این فصل برای سفرنامه شده
برداشت های تازه خودم و جواب سوال رو میدم
تو نت برداری هام نوشتم
«با هرچیز بجنگی با هرچیز مبارزه کنی از همان جنس اتفاقات بیشتر وارد زندگیت میکنی بخاطر توجه بیشتر بهش »
نشستم با خودم گفتم بشین فکر کن تو با چیا تو کل این چند سال جنگیدی و مقاومت کردی و بیشتر شد خب خیلی قبل ترها رو هرچی فکر کردم یادم نیومد قطعا کمبود توش بوده چون من همیشه با این موضوع در جنگ بودم منم دختر سیاسی بودم یعنی موارد سیاسی رو خیلی دنبال میکردم و هرجا بحث این موضوعات بود زود خودمو مینداختم وسط و از همون جنس هم وارد زندگیم میکردم یه مثال همین الان اومدم تو ذهنم حدود هشت نه سال پیش شایدم بیشتر یادم نیس زمانی که گشت ارشاد تازه اومده بود اینقدر دیس کردم و اینقدر مخالفش بودم و هرجا راجبش حرف میزدم و مخالفتم و اعلام میکردم که یکبار نزدیک بود ببرنم تازه من اصلااا بد نمیگشتم یعنی هیچ وقت پوششم طوری نبود که توجه کسی رو جلب کنم یا کسی بخواد بهم تذکر بده حالا یا بخاطر محل زندگی یا تاثیرات خانواده هرچی کلن اینجوری بود اما عجیب سر لج افتاده بودم خب چون دوستای خیلی بد پوششی داشتم و این موضوع هم برام خوشایند بود یعنی خودم از پوشش به اصطلاح جلف خوشم میومد اما جسارت انجامش و نداشتم حالا تعریفی که اون زمان میتونستم براش بکار ببرم در صورتی که با ذهن و منطق الانم برگردم ب اون زمان اولا که اصلا همچین جذبی ندارم اگه حتی یک درصدم ازاد باشه اون پوشش ها رو انتخاب نمیکردم بعد اون دیگه رفته رفته طرز فکرم فرکانسم تغییر کرد که کلن گاردم از موضوع گشت اومد پایین اونا کمتر شدن یا بودن وای من نمیدیدم و نمیدونم اما ازون زمان تا ب الان حتی جاهایی که ماشین گشت هم بوده یکبار بمن تذکر ندادن با اینکه یوقتا پیش اومده حتی شالم افتاده یا مانتوم کوتاه بوده یا حالا هرچی فقط یادمه یبار سر همین داستانای اخیر از بیرون مرکز خرید برمیگشتم شالم افتاده بود خانم گشت اومد با ادب و احترام گفت که عزیزم لطفا شالتو سرت کن ممنونم در همین حد و همین جمله با اینکه قبلا فکر میکردم اونا جلادن یا بی ادب و گستاخن یا خیلی وحشی ان ببخشین اما اینطور نبود و اونا هم دارن وظیفشون رو انجام میدن
دومین مورد که باهاش در جنگ بودم خساست بود هرچی ادمای خسیس دورمو نقص کردم (و اگه تونستم عوضشون کردم یعنی اگه خانوادم نبودن مثلا دوست یا حالا کسایی که باهاشون وارد رابطه بودم ) بیشتر اونا رو وارد زندگیم کردم یعنی اون شخص رفته با اسم قیافه جایگاه جدید برگشته اینقدر رو مخم بود که دیگه حتی همکارام رییسم کم کم خانواده هم که اصلا این خصوصیات نداشتن من توشون میدیدم چون توجه م روش بود بمرور با کار کردن روی قسمتهای الگوهای تکراری حذف شد اما هنوز این مورد در افکار من هست و کم و بیش نمونه ش و میبینم ریشه کن نشده و خیلی خیلی احتیاج به کنترل ذهن زیادی داره
«نتیجه افکار با احساس خودش و نشون میده که هرکدوم از ما ازین طریق اتفاقات و رقم میزنیم »
این مورد و الان دیگه تقریبا تپش موفق شدم اصلا نمیگم دیگه عالی شدم اما خیلی خیلی بهتر از قبلم حداقل میتونم تشخیص بدم الان چه احساسی دارم و جهت بدم بهش که بمونه رو این احساس یا بره سمت زیبایی یا وقتی احساسم سر موضوعی خوب نیست میگردم دنبال ریشش یا اتفاقی که افتاده خوب باشه میگم ببین بخاطر این این این بود اگه احساسم بد باشه میگم خب بدترش نکن بیا درستش کنیم تو فایل های این مدلی که استاد خیلی از منطق حرف میزنه هم زیاد گوش دادم تا این موضوع که بنظرم اصل هست و بتونم تا حد زیادی پایدارش کنم چون خیلی جاها کنترل از دستم خارج میشه حتی با اینکه میدونم و میفهمم این موضوع رو
«مسیر درست و خودت تشخیص بده از احساسات نه مسیری که اکثر جامعه میرن»
احساس احساس مهمترین موضوع کل قوانین اللهی چقدر باید روش کار کنم و چقدر کارکردن رو این بخش لذت بخشه چون احساس خوب خیلی خیلی فراتر از بیانش با کلمه ست
«ما تو جهان دو قطبی زندگی میکنیم و خودمون تعیین میکنیم که توجه مون کدوم سمت باشه »
من این مبحث و وقتی بهش فکر میکنم خیلی ارامش بخشه برام اینکه من خالق زندگی خودمم قبلا فکر میکردم سرنوشت یسری ها اندوه و ناراحتی و.. هست و هرچقدر تلاش کنن اوضاعشون تغییر نمیکنه اما این که جهان ما دو قطبیه یعنی هم فقر هست هم ثروت هم زشت هم زیبا هم جنگل هم بیابون هم خوبی هم بدی تو با فکرت و کانون توجه ت مسیر این قطب و مشخص میکنی این خیلی خیلی موضوع منطقی و مهنی برای طرز فکرم بود که تو یکی از جلسات ثروت یک هم بخوبی راجع بهش صحبت کردین
و اخرین نکته ای که برداشت کردم
«اگه قرار بود با جنگ و قیام کردن اوضاع تغییر کنه و مشکلات حل بشه الان تو کل تاریخ و کیهان همه مشکلاتشون حل شده بود و کسی مشکلی نداشت »
استاد عزیزم تک به تک واو به واو جملاتتون دنیایی درس توشه من شاگرد ترجیح میدم تا اخر عمرم همین جملات و بارها تکرار کنم تا اویزه گوشم بشه و بتونم تو زندگیم اجراشون کنم و از برکات و نعمتهایی که بعنوان پاداش و جایزه بهم میرسه لذت ببرم و سپاسگزار باشم
ممنونم ازتون ️
به نام خدای مهربان خدایی که عاشق من است
و مرا زیبا آفرید.
روز شمار تحول زندگی من :فصل پنجم روز 121
خدارو هزاران بار شکر میکنم که فصل جدیدی
از دسته بندی فایل های روز شمار تحول زندگی من رو در این لحظه شروع کردم ، فصل 1 تا 4 برای من یکسال زمان برد که بشنوم دانلودشون کنم کامنت بنویسم و تمریناتش رو انجام بدهم اما دستاوردهایش
بی نظیر بود :
یکی از دستاوردهای بزرگ این چهار فصل برای من آرامش و سلامتی ام بود .
یکی دیگر چند ماهی کار کردم و مدار درآمدم از یک میلیون به ماهی 7 میلیون رسید.
تونستم از دوره 12 قدم ، قدم 1 تا 5 رو خریداری کنم.
و کلی اتفاقات ریز و درشت دیگه …
مثل سفر و دریافت هدیه
راستش رو بخواهید من توی روابط پاشنه آشیل زیاد داشتم وقتی روی رفتارهای نامناسب پارتنرم مثل دروغ گفتن هاش ، بی توجهی هاش تمرکز میکردم از همین جنس رفتارها رو توی پارتنرهای بعدی هم می دیدم
تا اینکه حدود یکم اردیبهشت 03 گفتم بسه و باید من منشا عشق و انرژی خودم باشم باید جلوی این نشتی ها رو بگیرم و تصمیم گرفتم
تمام انرژی و تمرکز خودم رو بزارم روی خودم عشق به خودم روی تغییر باورهای کهنه ام و حسابی شخصیتم رو ارتقا بدم از کارم تو خط مونتاژ شرکت… استعفا دادم چون اون کار کلی زمانم رو گرفته بود خسته میشدم و در اون محیط احساسم خوب نبود!
روابطی که نصف و نیمه بود رو حذف کردم ارتباطهای چتی و لانگ دیستنس ها رو حذف کردم و با خودم عهد بستم که به خودم عشق بدم و جلوگیری کنم از نشتی های انرژی ام و امروز بصورت ناخودآگاه هدایت شدم به این فصل خیلی خوشحالم که اینجا هستم ( امروز دیدم فصل 6 شروع شده بود )
و در کنار استاد عزیزم دوستان هم فرکانس ام در سایت عباسمنش دارم آگاهی های زیبا رو زندگی کنم و به تک تک این آگاهی ها عمل کنم؛( توحید در عمل)
در اون زمانی که این اتفاقات در ایران افتاد من واقعا به این مسائل و پیگیری اخبار و فیلترینگ شبکه های اجتماعی توجه میکردم و نتیجه اش شده بود استرس ،بیماری ،بدهی و اتفاقاتی که منشاش از ترس و اضطراب بود برام رخ میداد تا اینکه عمیقا فهمیدم و درک کردم
باید کانون توجهم ( چشمام گوشهام افکارم صحبت هاو در واقع ورودی های ذهنم) رو آگاهانه کنترل کنم تا حالم بهتر بشه و این اتفاقات تاثیری روی من و زندگی ام نداشته باشه.
گفتم خدا رو شکر که میتونم بدون فیلترشکن وارد سایت عباسمنش بشم و شروع کردم به دیدن و گوش دادن فایلهای دانلودی و حالم بهتر و بهتر شد خوابم راحتتر شد و کم کم شرایطم برگشت به حالت نرمال و حتی بهتر از قبل.
خدایا شکرت که الان میدونم تمرین ستاره قطبی اصل
حال خوب = اتفاقات خوب اصل
کنترل ذهن اصل و باید همیشه حواسمون باشه به ذهنمون
خدایا شکرت که میدونم به چیزهایی که دوست دارم وارد تجربه زندگیم بشه باید توجه کنم و از چیزهایی که نمیخوام به جای مقاومت ، اعتراض و مبارزه ازشون اعراض کنم.
اعراض !
واو
چه کلمه ی زیبا و جادویی؛
خدایا این آرامش و آگاهی رو سپاسمندم….
به نام خدای رحمن ورحیم
سلام ودرود خدمت استاد بزرگوار وخانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان
میخوام در مورد تجربه ای بگم که هردو عکس العمل(1.جنگ با ناخواسته و2.کنترل آگاهانه ذهن)رو داشتم ونتیجه زمین تا آسمون فرق داشته؛اینو بگم که ارادت خیلی زیادی به پیامبر وائمه علیهم السلام دارم ولی هیچوقت نتونستم خودم رو قانع کنم تو مراسمات مذهبی وروضه خوانی چه ایام محرم وچه ایام شهادت بزرگواران شرکت داشته باشم،مخصوصاً از زمانیکه با قوانین آشنا شدم برای کنترل ذهنم و اینکه احساسم رو کنترل کرده باشم ازینگونه مراسم اعراض کردم(کاری به درست و غلط مراسم ندارم)چندسال اخیر برخی اقوام(خواهروبرادرهای شوهرم) روضه های خونگی برگزار میکردن و ما ناچار بودیم که شرکت کنیم و من هم علی رغم میلم وبا اصرار شدید همسرم مجبور بودم حداقل یک روزش رو قبول کنم،محرم سال پیش هم طبق روال گذشته روضه برگزار شد ومن تصمیم گرفتم(اونموقع با سایت آشنا نشده بودم و اصل قانون رو نمیدونستم)پافشاری کرده ومجلس رو شرکت نکنم چون به شدت ذهنم رومشغول میکرد که با مخالفت و ناراحتی شدید همسرم مواجه شده ونه تنها بااجبار در مجلس حضور داشتم بلکه چندین روز رابطه ام با همسرم شکرآب بود و به شدت ذهنم رو درگیر کرده بود؛تا اینکه به لطف خدای مهربان دوسه ماه قبل محرم امسال با سایت استاد عباسمنش آشناشدم وشروع کردم به مطالعه وگوش دادن فایلهای استاد؛باشروع محرم مطمئن بودم که امسال هم روضه خانگی خواهد بودومثل سالهای قبل از ماخواسته میشود که شرکت کنیم،تفاوتی که بود این بود که من به این آگاهی رسیده بودم که نباید با ناخواسته هام بجنگم و تنها کاری که باید انجام میدادم این بود که آگاهانه ذهنم رو متمرکز نکات مثبت کنم!(وای خدای من خداروهزاران بار شکر بخاطر این قوانین)
چهار نفر جلسات3تا5روزه ی جلسه ی روضه درفواصل زمانی مختلف برگزار کردن و من تصمیم گرفتم بهیچ عنوان خودم رادرگیر مسئله نکنم وآگاهانه ذهنم رو متمرکز به نکات مثبت کرده وبه شدت احساسم رو خوب نگهداشتم،کارهایی که علاقه داشتم رو انجام میدادم،شکرگزاریام رو عمیقاً با تمرکز انجام میدادم،با بچه هام بازی میکردم ومیرفتم بیرون،کوچکترین توجهی به موضوع روضه نداشتم،تا نجوایی میومد (باورکنید)آگاهانه میگفتم قول داده درستش کنه وذهنم رو منحرف میکردم،شاید باورتون نشه از15جلسه رو حتی یک جلسش رو شرکت نکردم(یعنی اتفاقاتی میفتاد که نشد شرکت کنم)بدون هیچ زحمت وتقلایی!!!حتی یک روز برادر شوهرم با ایشون تماس گرفت وروضه رو یادآوری کردن ولی بازم نرفتیم و جالبتر اینکه همون ساعت هایی که روضه برگزار میشد شوهرم میگفتن که با بچه ها آماده بشین بریم دوربزنیم،واینه خدایی که خلف وعده نمیکنه و با اینکه اول راهم ولی با ایمان میگم:IN God We Trust “ما به خدا ایمان داریم”
بارها و بارها این اتفاق رو برای خودم تکرار کردم و از شوق اشک توی چشمام جمع شده،بیشتر متعهد میشم که ادامه بدم چون مطمئنم مسیرم درسته
رَبَّنا لاتُزِع قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَیتَنا
شاد،شادِشاد
سالم،سالمِ سالم
ثروتمند وسعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام اقای عباس منش
خیلی حرفاتون به دلم میشینه
و عمیقا احساس میکنم
که درسته
میشه
توضیح بدین پس چطور امامان و ائمه ما جلوی ظلم می ایستادن
و حتی در جنگها شرکت میکردن؟
ایا روش انها هم اشتباه بود
من هم خیلی از پیجهارو انفالو کردم
از گروه های فامیلی بیرون اومدم
از بس که پیامهای سیاسی ناراحت کننده میفرستادن
وواقعا حسو حالم بد میشد
وقتی در معرضش قرار میگرفتم
سلام وصد سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی عزیز وهمه ی دوستانم در این سایت😍😍
استاد جانم من همونطور که شهادت میدم خدایی جزء خدای یکتا که آفریینده جهان وهرچه در آن هست وجود نداره وتنها رب جهانیان تنها خداست ومحمد فرستاده خدا و قرآن کتاب آسمانی و حرف خداست🤩🤩🤩
در اینجا واین لحظه ودراین کامنت شهادت میدم که هرآنچه که شما تا به امروز گفتید خصوصا خصوصا این فایل که در مورداتفاقات اخیر در ایرانه حرف حق ودرستی هست!!!
اگه بخوام از سالهای قبل بگم از زمانهایی که مثل ۹۸ درصد ادمهای اطرافم دنبال تغییر دنیا و آدمهاش وشرایط اطراف وزندگیم بودم و با خدایی کردن برای خودم ودیگران وحتی کل قوانین وجوامع چه بلاهایی سر عواطف واحساسات وباورها و روح وروان وقلبم وحتی جسمم آوردم می تونم یه کتاب بنویسم…
من در طی شبانه روز هر وقت بتونم وشیطان از یادم نبره انقدر شاکرانه وسپاسگزارانه به درگاه خداوند تشکر وقدر دانی میکنم که رحمتش رو شامل حال من کرد تا بفهمم قوانین جهان هستی چیه، وچطور می تونم خوشبختی رو حس کنم زندگی درآرامش رو حس کنم پول داشتن رو وخرج کردن درست پول رو حس کنم داشتن روابط خوب با خودم ودیگران رو حس کنم داشتن روابط معنوی خوب و روابط عالی با خداوند رو حس کنم وباهاشون زندگی کنم😍😍😍
واینها همه از لطف آشنایی باشما برام اتفاق افتاد خدارو هزاران بارشکر، که شمارو مامور کرد برای اینکه هزاران هزار نفر با خداوند وقوانین جهان هستیش آشنا کنید و به مسیری هدایتشون کنید که توش فقط خیر هست وبرکت و شادی وآرامش وسلامتی وثروت وسعادت💜💚💛🧡💙❤💗
الهی هزاران بارشکر که حداقل بعد نصف عمری که از خدا گرفتم این فرصت به من داده شد تا بادرک جهان هستی با درک اینکه من قدرتی برای تغییر دیگران یا شرایط ندارم مگر اینکه چنان خودم رو در مدار درست وپراز حس خوب وامید ورحمت وهدایت قرار بدم که جهان در برابر خواسته های من متواضع بشه وسر تسلیم فرود بیاره تا من در نهایت صلح وصفا وآرامش وشادی و احساسات خوب شاهد اتفاقات خوب و روابط عالی و موقعییت های مالی وپولی عالی وسلامتی و حس خوبه خوشبختی باشم….
من همه ی اینهارو باشما یاد گرفتم، که جنگ از آن من نیست، من آفریده شدم تا درآرامش وصلح زندگی کنم حتی اگه به ظاهر همه چیز بدهست من با امید وتکیه به قدرتمندترین رب جهان بتونم همه چیز رو به نفع خودم کنم…
خب منم ادمم احساس دارم قلب دارم دارم تواین کشور زندگی میکنم واز دیدن کسانیکه دست خالی و مثل گذشته های من بدون تفکر و به زور خواستند وهنوزم میخواند شرایط رو به نفع خودشون ویا بازور تغییربدن چطور جون خودشون رو از دست دادن وپرپر شدن غمگین وناراحت میشم 😔
ایکاش وایکاش صدای شما به گوش همه میرسید وهمه خدایی که شما شناختید وبه ما شناسوندید وقوانین جهان رو میفهمیدند ودرک میکردند وسعی میکردن با همین قوانین زندگی کنن، قوانینی به این واضحی که خیلی راحت در دسترس همه هست، کنترل ذهن، باور اینکه من قدرت تغییر کسی رو ندارم ، من مسئول تمام اتفاقاتی هستم که توزندگیم هست ، من هستم که تعیین میکنم شرایطم چطوری باشه( فقط وفقط با درک وباور قوانین هستی که احساس خوب= اتفاقات خوب)
وقتی من امیدم به الله مهربان هست وقتی من سهم ونقشم رو درست انجام میدم واز خداوند هدایت میخوام همیشه، وقتی من میدونم تمام افکار واحساساتم روی شرایطم تاثیر میذاره واقعا چرا باید برای خودم بد بخوام؟!!!
من یه اصول شخصی دارم که باتجربه های دردناکی بدست آوردم،که بهم کمک میکنه تا حرفهاتون رو وحی منزل بدونم وتواین دوسال از تجربه ها وآموزه های شما استفاده کنم تا بتونم در آرامش باشم وبرای خودم شرایط واتفاقات خوب رو رقم بزنم به لطف الله مهربان😊😊
قبلا تو کامتهام چندبار گفتم من پدرم هم اعتیاد داشت هم الکل مصرف میکرد وهم به شددت دیکتاتور بود ومادرم رو کتک میزد وبددهنی میکرد😔
من انقدر برام پذیرش این موضوع سخت بود وانقدر میجنگیدم حتی روزها وشبها توی ذهن وقلبم با پدرم، چون جرات اینو نداشتم که بهش چیزی بگم چون خیلی سنم کم بود وازش میترسیدم…
تو ازدواج اولم همسرم اعتیاد شدید داشت که بابتش به رحمت خدا رفت، وتو ازدواج دومم که فک میکردم دیگه پاکسازی شده روح وروان واحساساتم بعد ۷سال، کسی وارد زندگیم شد که شاید اعتیاد به مواد والکل نداشت اما فوق العاده بد دهنی میکرد وکتکم میزد..
دیگه اونجا بود که دوسال پیش با اعلام عجز وناتوانیم به درگاه خداوند با شما استاد عزیزم آشناشدم وباقوانین جهان هستی…
خب معلوم بود وقتی من شبانه روز توی ذهنم با پدرم وبعد همسر اولم میجنگیدم وازشون خشم وکینه داشتم ومیخواستم یا اونها طبق خواسته من تغییر کنند یا من از دستشون راحت بشم ، جای دیگه با ادمی که دست کمی از پدرم وهمسر اولم نداشت روبرو شدم، با اینکه همسر دومم از نظر مالی وظاهر وخانوادگی وتحصیلی واجتماعی از جایگاه خوبی برخوردار بود، ولی در پشت پرده وتو زندگی خصوصیمون بی نهایت آسیب دیده وآسیب زننده رفتار میکرد ، وبه قول شما من با باورهای مخربم وبا احساسات بدم همه ی این شرایط رو برای خودم به وجود آورده بودم…
شکر خدا تا قانون رو درک کردم، شروع کردم روی خودم کار کردن وصلح رو به درونم آوردم وباورهامو تغییر دادم کم کم وتمرین کردم که تسلیم باشم در برابر خواست خداوند وتنها از خودش هدایت بخوام ونجنگم باشرایط نجنگم با افراد، بازهم به قول گفته شما که حقیقت محض بوده وهست جهان خیلی راحت مسیر من وهمسرم رو ازهم جدا کرد…
طوریکه یه روز فهمیدم دارم خودم وپسرم رو نابود میکنم وذره ذره آب میشیم به خاطر ترس از قضاوت خانواده ودیگران ترس از بی پولی ترس از تنها شدن دوباره ترس اینکه اگه طلاقم نده اگه بلایی سرم بیاره چی!!!!
اما وقتی تمرکزم رو گذاشتم روی خودم و اول احساساتم رو تونستم کنترل کنم وبه خدا پناه بردم وتمام وجودم وتارپودم رو با فایلهای شما پر کردم وبهشون تاجایی که تونستم عمل کردم وتوکل کردم وهدایت خواستم وکم کم ترسهام به امید تبدیل شد، شرط بخشیدن مهریه وحق وحقوقم رو بپذیرفتم واونهارو بخشیدم وخدا شاهده بدون حتی یکبار دادگاه رفتن ایشون منو یکطرفه طلاق داد، ومن فقط برای ثبت طلاق به دفترخونه رفتم….واینها همه از لطف خدا بود، چون ایشون منو تهدید میکرد که طلاقم نمیده،بعدها از اقوام ودوستان ایشون شنیدم که باهمسر اولش هم همین رفتار رو کرده و خیلی بد وبا دعوا وکتک کاری و دوسال دگیر دادگاه وکلانتری بودن و ……وآزار واذییت کردن همسرش طلاقش داده….
خب همه ی این اتفاقات رو خودم جذب کرده بودم من چی کاشته بودم ۳۵ سال؟ ومیخواستم چی برداشت کنم؟!
ترس از اعتیاد، ترس از الکل، ترس از فوش وکتک مرد، ترس از بی پولی، ترس از تنهایی، ترس از قضاوت مردم و….
خب همونها سالها درشکلهای مختلف نصیبم شده بود..
همون چندماهی که رو خودم کار کردم ومعجزه وار همسرم از زندگیم خارج شد وبرخلاف تهدیدهاش و… من وپسرم تحت مراقبت خداوند زندگی عادیمون رو داشتیم وداریم بهم ثابت شد، بله قوانین درست عمل میکنه استاد عزیزم هرچی میگن درسته وحقه…
واین دستاوردی شد تا اعتمادبه نفسم بالاتر بره و امیدم وتوکلم بیشتر بشه ، ایمانم به خداوند بیشتر وبیشتر شد…
اتفاقا بعد جدایی انقدر اتفاقات عالی برای من وپسرم افتاده که فقط خدای عالم میدونه که نتیجه صبر وایمان وخودمراقبتی، واحساس خوب داشتن، وعمل به قوانین ودر صلح بودن وانجام سهم ونقش درست در زمان ومکان درست چه نتیجه های نابی رو به ارمغان میاره🤩🤩
خیلی حس خوبیه که آدم هروز به این امیدبیدار میشه که خداوند بهش روزی رو عطاء میکنه که میتونه زندگیشوفقط برای یک روز انطور که میخواد رقم بزنه ، این فقط برای یک روز زندگی کردنها وقتی کنار هم قرار میگیره ،بعد چندماه و حتی سال میشه دید که زندگی شاکرانه و سپاسگزارانه وخود مراقبتی وکنترل ذهن وداشتن احساسات خوب وعملکرد درست و هدایت خواستن از خدواند وتوجه به نشانه ها وپیامهای خداوند چطور تونسته حس خوب خوشبختی رو برای آدم رقم بزنه…💗💗
منم آدمم منم گاهی میترسم گاهی حسم بد میشه گاهی حس میکنم سختمه….اما سریع میرم سراغ خوندن ایات وسخن خداوند، پناه میبرم بهش، سریع شروع میکنم سپاسگزاری کردن و دیدن داشته و میام سایت وساعتها کامنت دوستان رو میخونم هروقت بتونم کامنت میذارم، فایلهای شما استاد عزیزم رو ساعتها می بینم ومی شنوم، جوری شکرالله زندگیم رو استریل کردم با مثبت ها وچیزهایی که حس خوب بهم میده، تایم دقایقی که منفی بشم یا حالم بد بشه کمتر از ساعت شده، واینها رو فقط باتمرین کردن بدست آوردم…
کنترل خودم برام خیلی سختر از کنترل دیگران وشرایط بود خیلی سخت ولی باتمرین یادگرفتم که کنترل خودم وذهنم و ورودیهام برام انقدر راحت ودلچسب بشه که بشه عادت، وشکر الله مهربان این عادت خوبو دوست دارم چون دستاوردهایی داشته برام، همچون داشتن سلامتی و روابط خوب، درآمد خوب وعالی، احساسات خوب وعالی ، رابطه عالی باخدواند ،داشتن آرامش وحس خوشبختی😍💜💚
استاد جانم خیلی دوستتون دارم وامیدوارم همیشه سلامت وسربلند وشاد و ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید در کنار مریم عزیز😘😘😘😘
در پناه امن خدا باشید
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
من اولین بار به دارم کامنت میزارم و طبق گفته استاد میخوام ردپای خودمو جای بزارم
خدارو هزاران مرتبه سپاسگزارم که با شما آشنا شدم 🥰🥰🥰
من فاطمه ۲۸سالمه در تمام طول زندگیم بشدت انسان منفی بودم و همیشه شرایطم بدتر میشد حدود دو سال پیش خسته شدم گفتم خدایا کمکم کن من به بن بست رسیدم حدود یکسال با کتاب های مختلف در زمینه قوانین هدایت شدم ولی نقطه شروع هدایت من سال ۱۴۰۰بودم که بطور خیلی ناگهانی اسم شمارو از زبان دوستانم شنیدم و خیلی عجیب هر کانالی یا گروهی باز میکردم فایلهای یک دقیقه ای از شما میدیدم و زمانی که برای اولین بار حرفاتون گوش دادم با خودم گفتم چقدر این حرفا قشنگن چقدر به دل من میشینه اگر استاد عزیز این حجم از تغییرات توی زندگیمون ایجاد کردن پس منم میتونم
ولی یکسال تمام تو درو دیوار بودم تو مدار فایل های شما نبودم و حتی با اینکه میومدم داخل سایت نمیتونستم فایلهای رایگان پیدا کنم و فقط از اینستاگرام پیگیری میکردم تا زمانی که فیلم حامد عزیز در اینستا دیدم و بعد از اونم اتفاقات اخیر رخ داد و من به خودم تعهد دادم ورودی منفی ببندم و برای همین نرم افزار اینستاگرام پاک کردم از روی گوشیم و هدایت شدم به سمت سایت و بالاخره تونستم قسمت دانلود هارو پیدا کنم یعنی من در حدی در مدار نبودم که این قسمت و نمیدیدم ولی خدارو صد هزار مرتبه شکر هدایت شدم و الان با فایلهای رایگان دارم مسیر درست ادامه میدم و با خوندن کامنت ها بسیار لذت میبرم از روند پیشرفت دوستان عزیزم و این ایمان منو تقویت میکنه خداروشاکرم از دو سال پیش تا الان با اینکه از جاهای مختلف آگاهی های کم و بیش دریافت میکردم ولی تغییرات بسیار عالی در زندگیم داشتم و بقول دخترخالم راهی که توی ده سال شاید میرفتم توی یکسال رفتم ولی الان با خودم میگم حالا که فایلهای رایگان پیدا کردم به خودم تعهد میدم که با جون و دل گوششون بدم و زمانی که مدارم بالاتر رفت فایلهای استاد عزیزم را خریداری کنم و زندگی خودمو بهشت کنم
استاد و خانم شایسته عزیزم خیلی دوستتون دارم ♥️♥️♥️♥️♥️