عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    406MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1
    25MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1473 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا حسنی گفته:
    مدت عضویت: 1408 روز

    بنام خداوند وهاب ک بی دلیل میبخشه

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام ب همه ی دوستان شکارچی ام

    نمی‌دونم از کجا شروع بکنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    از رنگ زیبای آب دریا شروع بکنم ؟

    یا

    از رنگ زیبای رفلکس عینک استاد ک همرنگ آب دریا بود ؟

    یا

    از شن های سفید بسیار زیبا و روان ک دوس دارم روشون قلت بخورم

    یا

    از در صلح بودن مردمان اونجا ک بی نهایت باخودشون در صلح هستند و خیلی راحت از زندگیشون در هر لحظه لذت میبرن

    و بدون در نظر گرفتن حرف مردم و مقایسه کردن خودشون با کسی ، با هر استایلی ک هستند ( چاق یا لاغر ) با هر رنگ پوستی ک هستند ( سفید ، سبزه یا بور ) فرقی براشون نداره و از لب دریا ب خوبی لذت میبرن و حال میکنن و هیچ مزاحمتی برای هم دیگه ندارن

    خدایاشکرت بابت این همه زیبایی ک در جهان خلق کردی

    خدایاشکرت بابت آزادی زمانی ، مکانی و مالی ک مردم در جهان دارن

    خدایاشکرت بابت چشمانم ک میتونم این همه زیبایی رو ببینم و حسشون بکنم و لذت ببرم

    خدایاشکرت بابت وجود استاد عباسمنش ک نحوه ی شکار کردن زیبایی هارو ب ما می آموزن

    وقتی صبح داشتم جلسه 3 روانشناسی ثروت 1 رو برای چندین بار گوش میکردم بازم ب خودم برای چندمین بار تعهد دادم و ب یاد اوردم ک آقااااااا من با افکارم با ورودی هام ( کانون توجهم ) خالق اتفاقات زندگیم هستم

    و مسئولیت کل زندگیم با خودمه …… بعد دیدم استاد فایل جدید گذاشتن و با اشتیاق پلی کردم و دیدم به به واقعا به به چ همزمانی ای شد با جلسه 3 روانشناسی ثروت 1 ، و خداوند مهر تایید بر تعهدم زد

    خدایاشکرررررت ک این قدرتو بهم دادی ک خودم خالق زندگیم هستم

    ب چ وسیله ای ؟ به وسیله باورها

    خب باورها به چ وسیله ای شکل میگیرن؟

    ب وسیله ی کانون توجهمون ( ورودی ها)

    حالا از کجا بفهمیم الان ب چی توجه می‌کنیم ؟

    از احساسمون( هرلحظه چ احساسی داری)

    از وقتی ک این اصل رو ( کانون توجه ) تا حدودی درک کردم ، شاهد اتفاقات خوب در زندگیم شدم

    و پارسال بود ک این اصل رو خیلی خیلی بیشتر درک کردم

    چون پارسال ک همه اعتراض میکردن و همه مردم صب تا شب توجه‌شون بر نکات منفی رژیم جمهوری اسلامی بود و کلی هم اتفاقات بد جذب میکردن ، من داشتم آگاهانه روی نکات مثبت دولت و این رژیم و زیبایی های کشورم توجه میکردم و خیلی هم حالم عالی بود و کلی هم اتفاقات عالی جذب کردم

    یادمه پارسال یکی از پسرعمو هام ک خیلی مخالف بود و صب تا شب کانون توجهش روی نا زیبایی ها بود و همش درباره ی نکات منفی این دولت صحبت می‌کرد و اعتراض می‌کرد یک روز در حد مرگ از نیروهای امنیتی کتک سیر خورد چون ک تمام ورودی هاش شده بود نکات منفی ، اعتراض ، زشتی ها و….

    حالا تو همون شرایط ب ظاهر بد و ناجالب (از اونجایی ک آگاهی های قبل تولدمو ب یاد آورده بودم) باور کردم ک خودم خالق زندگیم هستم و با افکارم و کانون توجهم اتفاقات زندگیمو خلق میکنم و هیچ عامل بیرونی در خلق زندگی من دخیل نیس ، تو همون شرایطی ک برای همه یکی بود اما نتایج برای همه متفاوت بود

    مثلا اطرافیانم ک توجه‌شون بر نکات منفی مامورین بود ، یادمه همشون بلا استثنا از مامورین کتک خوردن ولی من ک توجهم بر نکات مثبت مامورین بود ، جز احترام چیزی از مامورین خوب کشورم ندیدم و این نتیجه برای کسی ک کانون توجهش بر خوبی‌ها و زیبایی هاست ،،،متفاوته

    ( توصیه میکنم فایل دانلودی اتفاقات مشابه ،اما نتایج متفاوت رو چندین بار ببینید بینظیره)

    و بلطف خدا نتایج متفاوتی برای من داشت چون با کنترل ذهن و با کنترل کانون توجهم و با نگاه متفاوت ب هر اتفاقی ،کلی اتفاقات عالی و نتایج خوب جذب کردم

    و وقتی همه توجه‌شون بر اعتراضات بود ، من آگاهانه 2 روز ب شمال رفتم و توجهم بر زیبایی ها ، جنگل سر سبز ، درختان سرب فلک کشیده و صدای امواج دریا و غذاهای محلی خوشمزه بود و کلی لحظات خوب رو تجربه کردم و بسیار خوشحال و سپاسگزار بودم

    خداروشکر میکنم بابت سایت عباس منش دات کام ک ورودی های بسیار خوبی ب من میده چون بیشتر ساعات در روز تو سایت هستم و آگاهانه توجهم بر روی قانون بدون تغییر جهان هستی و زیبایی ها هستش و چون ب این درک رسیدم خودم خالق زندگیم هستم

    و بلطف خدا و آموزه های بینظیر استاد هرروز مهارتم در شکار کردن نکات مثبت بیشتر و بیشتر میشه و هرروزم اتفافات عالی در کارم ، روابطتم و زندگیم جذب میکنم

    و الانم احساس فوق العاده ای دارم

    خدایاشکرت

    استاد ممنونم ازت ک تو هر لحظه ب یاد ما شاگردا هستین و بااینکه پایه دوربین نبرده بودین ولی باز برای ما فیلم گرفتین

    و یک تشکر ویژه و پر از مهر از صمیم قلبم از خانم شایسته ی عزیزم دارم ک انقدر مهربان و دوست داشتنی هستن ک وقتی استاد گفتن مطمینی اذیت نمیشی و ایشون با عشق گفتن کاملاااااا

    همین کلمه ی خانم شایسته عزیز ( کاملا ) کلی برای من درس داشت

    تا کامنتی دیگر بدرود

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فاطمه الله یاری گفته:
      مدت عضویت: 1185 روز

      سلام به رضای عزیز

      وای پسر من چقدر لذت میبرم ک ی پسر انقدر با حوصلس میشینه فیلم هارو نگاه میکنه و انقدر خوشگل نکات ریز و درشتش و و مینویسه ….

      خیلی برام جالب بود ک تجربه ی مشابهی داشتیم از اعتراضات . منم موقعی ک میخواستم بلاگری و شروع کنم و درگیر این بودم ک اسم پیجم و بزارم چی ک با مشورت اساتیدم چون عضو آکادمی ناخن شده بودم تایید شد ک fatima.naiiilll.academy باشه ک اسم بیو هم بلاگر ناخنکار باشه و با یه تیمی شروع به کار کنم و هزینه کنم تا پیجم و برام بالا ببرن یهو ب تضاد اعتراضات خوردیم. و ن تنها من ناراحت نشدم بلکه سعی کردم حس خودم و خوب نگه دارم و کلی برام اتفاقات خدب بیوفته . از جمله اینکه کلاسایی ک کلی گرون بودن تخفیف پنجاه درصدی گذاشتن و من تونستم خودم و آپدیت کنم. شب تلوزیون میگفت صادقیه شلوغه و مامانم میومد بهم میگفت فردا کلاست و کنسل کن و من میگفتم نه مامان هیچی نمیشه و فرداش ک کلاس میرفتم وااااقعا بجز زیبایی چیزی نمیدیدم. مثلا میدیدم کنار خیابون دارن لباس میفروشن و من با ذوق نگاه لباسا میکردم . یا کتاب هارو نگاه میکردم ک چجوری دارن دلبری میکنن برام ک منو بخر منو بخر. بعد جالبه وقتی میرفتم سر کلاس نفر بعدی ک میومد میگفت دیدی فلان کوچه شلوغ بود ؟؟؟ من میگفتم ن والا من چیزی ندیدم..!نگو بعد اینکه من رد شدم شلوغ شده …. قبلا ک کم تر رو خودم کار میکردم فکر میکردم خوش شانسم ک اتفاقات قشنگ برام میوفته اما الان فهمیدم خدای من خیلی بهم لطف داره . چون اوایل ک اعتراضات شد ما با تراکت شروع ب تبلیغات کردیم اما از اون حتی یک نفرم نیومد . اما مشتری هام برام کلی مشتری آوردن و من متوجه شدم ک فقط خدای من میتونه ب من کمک کنه ن تبلیغات … بابت صبرت .و اخلاق خوبت و هیکل خفنت تحسینت میکنم بازم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        رضا حسنی گفته:
        مدت عضویت: 1408 روز

        فاطمه جان سلام

        از شما بسیار سپاسگزارم ک وقت گذاشتین و کامنت منو خوندین

        خوشحالم ک شما هم قوانین کیهان رو درک کردین و وارد مسیر الهی شدین و چقدر خوبه ک مهارت دارین و دارین ارزش خلق میکنید

        مطمینم با درک بیشتر قوانین و کنترل کانون توجه میتونید ب مراحل خیلی بالاتر و بهتر در تمام مراحل زندگیتون برسید

        بازم از شما بانوی مهربان سپاسگزارم

        در پناه خداوند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    جابر عثمانی حسن آبادی گفته:
    مدت عضویت: 1217 روز

    بنام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته که این روزا فقط داره با دوربین گوشی زیبایی هایی رو برای من شکار میکنه که واقعا آدم لذت میبره و فقط میتونم بگم خدایا شکرت خدایا شکرت از این همه زیبایی و نعمت و قشنگی

    سلام به دوستان عزیزم

    این زیبایی ساحل سفید رنگ و دریایی که رنگش بسیار بسیار رویایی و شگفت انگیز هست واقعا ارزش این رو داره که آدم حتی برای یک لحظه هم شده از همه چی صرف نظر کنه و مثل یک شکارچی برای گرفتن زیبایی ها آماده باشه

    در هر صورت خدایا شکرت واقعا خوشحال هستم که چنین تجربه ای داشتم و از این فاصله بمدت 25 دقیقه من توی این ساحل بودم و حتی یجاهایی گوشی رو نگه داشتم و چشمامو بستم رفتم توی دریا و قشنگ یجاهایی شنا میکردم

    یجاهایی با دوستم جت اسکی سوار بودم

    یجاهایی ریلکس کرده بودم و داشتم به آسمون خوش رنگ و فوق العاده تماشا میکردم و پرندگان زیبایی که داشتن‌ پرواز میکردن و رها و آزاد بودن رو میدیدم و ذوق میکردم و واقعا لذت بخش بودش

    اون هوای فوق العاده و آدم های در صلح و فوق العاده هم از نکاتی بود که داشتم حس میکردم

    خب کنترل ذهن کنترل ذهن

    کاری که من بشدت دارم خوب انجام میدم و بشدت مهارت کسب کردم حقیقتا البته که اینجوری نبودم و اینو کسب کردم

    راهکارهای زیادی هست که هرکسی بر اساس شرایط خودش میتونه انجامش بده و به زیبایی ها توجه کنه یا حداقل به نازیبایی ها توجه نکنه

    من کاری که در حال حاضر انجام میدم حالا در برخورد با یک ناخواسته و یک چیزی که دوست ندارم یا فضایی که اصلا میدونم جالب نیست و موجب میشه تا من فرکانس خوبی به جهان نفرستم اینه که من توی ذهنم بخودم یاد آوری میکنم که

    من برای خودم بازی قرار دادم

    قبلش اینو بگم که این بازی رو جوری شرطی کردم توی ذهنم که اولا ذهنم خالق بودن خودم رو پذیرفته دوما یقین صد درصد داره به قوانین خداوند

    یه موقع هایی میرم توی جای خلوت و با خدا و خودم صحبت میکنم

    یه موقع هایی موزیک میزارم و با حس خوب قدم میزنم بمدت طولانی

    یه موقع هایی اصلا سکوت میکنم و لبخند میزنم

    یه موقع هایی واقعا باخودم صحبت میکنم حتی گاهی از خوشحالی فریاد میزنم

    یه موقع هایی اعراض میکنم و دوری میکنم

    یه موقع هایی اگه زیبایی های بیشتری پیدا کنم خودم رو دعوت میکنم و جایزه میدم

    یه موقع هایی موتور سواری میکنم و میرم جاهای زیبا

    یه موقع هایی میرم خرید

    یه موقع هایی من میزنم میرقصم و شادی میکنم شاید اصلا اتفاق خاصی نیفتاده باشه ولی میرقصم حسش خوبه

    یه موقع هایی دوچرخه سواری میکنم

    یه موقع هایی میرم اصلا رها میکنم خودم رو و مثل بچه ها فقط حالت رقص کنان حرکت میکنم

    بعضی وقتا میرم توی دل طبیعت و به شگفتی های خداوند خیره میشم

    بعضی وقتا نمیدونم که باید چیکار کنم فقط یه کاری رو شروع میکنم دوش میگیرم و فایل استاد رو میزارم بعد ایده میاد

    بعضی وقتا میرم جاهای شلوغ هدفون میزنم و حرکت میکنم و هرچیزی زیبایی که میبینم لبخند میزنم و توی ذهنم تحسین میکنم

    گاهی اوقات خلاصه بازی فوتبال میبینم

    من کامنت دوستانم رومیخونم لذت میبرم

    یه موقع هایی کوله رو بر میدارم بطری آب رو بر میدارم میبرم باشگاه و وزنه میزنم

    یه موقع هایی میام هر اتفاق کوچکی که همون لحظه افتاد توی چک لیستم مینویسم شب نگاه می کنم و قبل خواب خداروشکر میکنم و حس میکنمش

    یه موقع هایی فقط میخندم میخندم و میخندم بلند ها

    یه موقع هایی سوال حافظه ای میپرسم حرف رو عوض میکنم

    من خیلی کارها رو میکنم که این شخصیت زیبابین در من ساخته شده

    اما اینو خوب میدونم که قبلا اینطور نبودم

    اما خوب میدونم که ناخودآگاه هم دوست دارم تغییر در جهت درست رو

    من دوست دارم تمرکز بر زیبایی ها رو چون همون لحظه حال من بهتر میشه

    من دوست دارم زندگی به شیوه ای که خودم دارم حس میکنم

    من قدرت رو در این شیوه حس میکنم

    من خداوند رو بیشتر پیدا میکنم وقتی در چنین حالتی زندگی میکنم

    اصلا من دوست دارم زندگی ای که سراسر عشق شادی و لذت باشه

    چقدر خوبه بخدا

    چقدر حالم خوبه

    الله شکرت

    زیبابین باشید احساس خوب داشته باشید

    اینم بگم که از وقتی اینجوری دارم زندگی میکنم اصلا نگران هیچ چیز و هیچ کس نیستم و نه ترسی از آینده دارم و نه نگران گذشته هستم چون من خلق میکنم

    در یک صبح زیبای بهاری در حالی که خورشید تازه برای من طلوع کرده من در خونه ی زیبای خودم که روی آب هست از خواب دارم بیدار میشم

    خدایا شکرت این جا چقدر زیباست

    دیشب وقتی میخواستم بخوابم کلی ذوق داشتم که فردا قراره چه زیبایی هایی رو ببینم

    برای همین من به محض اینکه سرم روی بالشت گذاشتم سریع پا شدم و پرده رو کنار زدم تا صبح بتونم طلوع خورشید رو ببینم و لذت ببرم

    حالا میتونم پنجره رو باز کنم و این نسیم خنک و فوق العاده رو حس کنم

    خدایا شکرت چقدر زیباست

    پرندگانی که با صدای زیبا و فوق العاده دارند همه جا رو رویایی میکنن

    واووووو

    گاهی اوقات من سناریو می‌نویسم…

    دوستتون دارم

    هرکجا که هستید عاشق باشید و خوش بگذرونید….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    شیدا آرمان گفته:
    مدت عضویت: 882 روز

    بنام خدای هدایتگرم

    سلااااام استاد جان عزیز،مریم جان

    وای که شما هر زمانیکه به سمت این ساحل و دریای زیبا میرید و فایل برای ما درست میکنید من دیوانه میشم از این همه زیبایی و زلالی آب از این طیف زیبای رنگ ها،از اون شن های پاک از آسمونی که مثل یه نقاشی میمونه، استاد عزیزم من بدجور اعتیاد به شما و مریم جون پیدا کردم و روزهام رو با ورود به سایت تون آغاز میکنم و خوندن کامنت ها،من توسط همسرم با شما و مریم جون سایت تون آشنا شدم و از سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت که از تک تک قسمت هاش لذت بردم و از دل و جون نگاه میکردیم آغاز کردیم،یادم یه قسمتی از اون فایل ها شما به فروشگاه ایکیا رفتید و من که عاشق خرید و وسایل خونه و چرخیدن در فروشگاه ها هستم از دل و جون اون قسمت رو دیدیم و هر لحظه ش شگفت زده تر میشدم از این همه فراوانی،از این همه زیبایی،نظم از وسایلی که برای جاهای کم فضا طراحی شده بود انقدر ما ذوق داشتیم انقدر راجبش صحبت کردیم با همسرم رؤیا برای خونه ی ایده آل مون بافتیم،که آخر سر یه شرایطی پیش اومد برامون و ما برای مدتی مهاجرتی کردیم به ترکیه و دقیقا همون تجربه ی فروشگاه رفتن شما و چرخیدن و خرید کردن در اونجا و تجربه کردیم همش یاد شما میکردیم و قدم برمیداشتم حتی زمانیکه برای غذا خوردن به رستورانی که برای خود ایکیا بود رفتیم هم داشتیم راجب اینکه چقدر ایده و خلاقیت برای کارآفرینی هست و چقدر راه برای جذب مشتری و پول در آوردن صحبت میکردیم یاد کلمه به کلمه ی حرف های شما میکردیم،ساحل و آب تنی ها ی بسیار لذت انگیز رو تجربه کردیم به چه جاهای زیبایی که هدایت نشدیم،ومن واقعا به تمام صحبت هاتون ایمان دارم که کانون توجه مون بسیار نقش به سزایی داره،خیلی سخت خیلی کنترل ذهن برام مشکل اما تمام تلاش مون رو با همسرم میکنیم که از این مسیر خارج نشیم،این اولین کامنتی که براتون میذارم و با دوره هایی که ازتون خریداری کردیم امیدوارم بتونم بیام کامنت های لذت بخش تر از تجربیات جدیدمون براتون بذاریم،من هر لحظه از اینکه خیلی هدایتی باشما و مریم جون و سایت تون آشنا شدیم سپاس گزار پروردگارم هستم و دلم میخواد حالا که قانون رو میدونم بتونم دستاوردهای خوبی داشته باشم،استاد پسر 6ساله ی ما هم مرتب حرف های شمارو تکرار میکنه،دفتر سپاس گزاری داره و با کشیدن نقاشی سپاس گزاری هاش رو میکنهو همیشه تو حرف هاش میگه عباسمنش میگه حالتو باید خوب نگهداری،ما خانوادگی عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    ندا عادلی گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    بسیار هوشیاری و تمرکز بالایی میخاد که فقط روی نکات مثبت توجه کنی به خصوص وقتی در ارتباط با دیگران قرار میگیری.استاد من خودم واقعا از وقتی که در دوره 12 قدم شرکت کردم و فهمیدم که چقدر این موضوع اهمیت داره و شروع کردم آگاهانه با سپاسگذاری و توجه نکردن به صحبت های منفی این روند و ادامه دادن و با هر قدم بیشتر متوجه میشدم که واقعا ناسپاسی و ناشکری میتونه دلیل اصلی تمام ناخواسته های زندگیمون باشه‌.چون وقتی از اون به بعد دقت میکردم میدیدم واقعا کسی رو پیدا نمیکنی که عمیقا برای زندگیش شکر گذار باشه.حالا چه پولدار چه بی پول چه مجرد چه متاهل در هر صورت هر کسی فقط تمرکز داره روی اینکه چی نداره و دلیل ناسپاسیش باشه.استاد خود من واقعا واقعا دارم تلاش میکنم که در عمل سپاسگذار باشم.سپاس برای همه چیز از ریزترین جزئیات زندگی تا بزرگترینش. به خدا احساس میکنم وقتی کنار حتی خانواده خودم هستم و سپاس رو فقط به زبان میارم مسخره میشم؟ !!!! انگار واقعا دارن به زبان بدنشون میگن برای چی شکر؟؟؟ و واقعا این موضوع بیشتر و بیشتر حواس منو جمع میکنه که بیشتر شکر گذار زندگیم باشم.بابا این زندگی موهبته چرا نمیفهمیم؟ چرا مدیون زمین و زمان نیستیم؟ توی شکر گذاری راندا برن بسیار زیبا میگه که تو باید باید خودتو مدیون این جهان بدونی.از صبح که چشم باز میکنی سپاس برای نفسی که داری میکشی بجا بیار سپاس برای زمینی که روش خوابیدی سپاس برای خورشیدی که به خاطر تو طلوع کرده سپاس برای هوا اکسیژن برای رختخوابت برای بچه هات که خوابن برای همسرت که چای دم کرده برای خواب راحت برای اتاق راحت برای راندا برن برای عباسمنش برای فایلاهاش برای ستاره قطبی برای دست و پات که تکون میخوره برای قلبت که بی وقفه میزنه برای بوی چای تازه دم ووووو…….

    هزاران هزار دلیلی که داریم برای شکر گذاری کردن و تمام تمرکزمون روی نداشته هامون هست.بارها شده فقط سر درد گرفتم و به خدا گفتم خدایا فقط این سر من خوب بشع دیگ هیچی نمیخام. متاسفانه یادمون میره که چه فرصتی خداوند برای استفاده کردن در اختیارمون گذاشته و داریم از بین میبریم.

    راه و مسیر پیشنهادی من فقط شکر گذاری برای کوچکترین داشتته که برات عادی شده.طبق قانون جذب و همان قانون بدون تغییر خداوند سپاسگذاری توجه به نعمت هاست که جوابش دادن نعمت بیشتره.دیگ چی میخایم ازین دنیا واقعا.دنبال چی میگردیم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2474 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم نازنین و هم خانواده ای های دوست داشتنی!

    خدا رو شکر که یک بار دیگه روی ماهِ شما استاد عزیزم رو دیدم و حرف های بهشتی تون رو شنیدم. کاشکی مریم جان هم میومد جلوی دوربین خیلی دلم براش تنگ شده!

    استادجان وقتی میگین mind blowing واقعاً درک میکنم…واقعاً بعضی مناظر در طبیعت انقدر زیباست که آدم یه لحظه احساس میکنه از ظرفیتش خارجه! عاشقتون هستم که دلتون نمیاد این زیبایی ها و این حرف ها رو با ما شریک نشین! خدایا شکرت که من در مدار دیدن این صحنه ها و شنیدن این صحبت ها هستم.

    مهم ترین قانونی که باید درک کنیم توی زندگیمون: کانون توجه ما اتفاقات ما رو خلق می کنه. کل بازی اینه که بتونیم ذهنمون رو شرطی کنیم برای دیدن زیبایی ها. به نظر من راهکار همینه که تو همیشه یادت باشه که هر چی بیشتر به زیبایی ها توجه کنی با حس خوب، به زیبایی های بیشتری هدایت میشی. وقتی آدم اینو همیشه به یاد خودش بیاره، راحت تره میتونه آگاهانه در هر شرایطی به زیبایی ها توجه کنه. من هم مثل خیلی از دوستان دفتری دارم که هر شب زیبایی ها و اتفاقات خوب روزم رو توش می نویسم و این خیلی راهکار تاثیرگذاری هست برای توجه به زیبایی ها. تمرین و تکرار این صحبت ها هم باعث شده که توی ذهنم یه صدای زنگ خطر بیاد وقتی حرفای نازیبا بشنوم یا بزنم یا تصاویر نازیبا ببینم. خدا رو شکر که من سعادت دارم عضوی از این خانواده باشم تا بهتر بتونم به زیبایی ها توجه کنم و قانون رو به یاد خودم بیارم. خدایا شکرت!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سهراب سهرابی گفته:
    مدت عضویت: 1633 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته

    استاد حین صحبت کردن درمورد دریا و رنگها ش خیلی مشخص بود آبی سبز بعد شن ها سفید یجوری خیره کننده بود برای من کلی از توصیفات شما لذت بردم ساعت هشت نیم صبح بود نشسته بودم رو نیمکت حیاطمون داشتم(یه باغ سرسبز مشرف به حیاط مدرسه ابتدایی داشتم ) قهومو می‌خوردم و این فایل رو می‌دیدم و جلو دید من او بچه ها مدرسه تو زمین بازی داشتن بازی میکردند و شاد و خوشحال لذت میبرند از باهم بازی کردن خیلی عالی بود و به خودم گفتم آره همینه توجه به زیبایی‌های زیبایی بیشتر میاره برات…

    من تو توجه به زیبایی ها عالی عمل میکنم

    برای من خیلی ساده شده توجه به زیبایی ها و اعراض از نازیبایی ها تنها جایی که یکم برام سخت میشه وقتی مهمونی میرم و داره در مورد مشکلات یا غیبت میکنند یکم سخت میشه که اونم راهشو پیدا کردم

    سوال انحرافی میپرسم که بحث عوض شه یا میرم کلا گوش نمی‌دم میرم

    دیگه اینقدر اینو تکرار کردم خودشون میدونید اگه سهراب اینجاست غیبت کنند درباره مشکلات بگن سهراب با یه بهانه ای می‌زاره می‌ره پس رعایت میکنند .

    من بیرون میرم مترو سوار میشم فقط زیبایی هارو میبینم چجوری مثلا همینکه به ورودی مترو میرسم میگم چقدر عالی پله برقی گذاشتن چقدر راحت میتونم برم بالا یا پایین چقدر راحت کردن کارها رو تو مسیر راهرو غرفه های مترو میبینم تحسین میکنم میگم چقدر خوبه هرچی بخوام اینجا پیدا بشه قهوه ساندویچ که راحت میتونم تهیه کنم برم تو مترو با لذت بخورم بعد آدمها های تو مترو رو خیلی شیک لباس پوشیدن رو تو دلم تحسین میکنم چه کفش و لباس قشنگی خیلی خوشتبپش کرده تکرار میکنم

    تو مترو دست فروش زیاده تحسین میکنم میگم این هم یه جور فراوانیه

    گدا هم زیاده ازش اعراض میکنم

    الان میتونم بگم برای من اصلا سخت نیست توجه به زیباییها یه جایی استاد تویکی از فایل ها میگه برای من سخت اینه که توجهمو ببرم رو نازیبایی و ناشکر باشم اصلا نمیتونم نمیشه

    واقعاً نتایج عالی گرفتم از همین توجه به زیباییها حالت همیشه خوبه

    اینستاگرام تلگرام دارم ولی میلی دیدنشون ندارم فقط فایلهای خودمو میزارم تمام

    فیلم و سریال که کلا تعطیلش کردم خیلی خوب تونستم اینکار رو بکنم چون من روزی دو تا سه تا فیلم می‌دیدم با این ترفند که من همونجور که به بدنم غذای سالم میدم باید به روح و ذهنم هم غذای عالی بدم اینجوری یوش یواش حذف کردم دیدن فیلم سریال کلیپ

    استاد با شنیدن حرفای این فایلتو به خودم اومدم یه تلنگر ی بهم زدی که داری یواش یواش میری سمت همون فیلم دیدن و توجه به نازیبایی ها

    یه چند روزی هست گوگل خبر های جدید برام می‌فرسته ومن بازشون میکنم میبینم یه زده فلان هنرپیشه این کارو کرد یا طلا اینجوری شد

    میرفتم نگاه میکردم بعد همینجوری بدون اینکه آگاهانه باشه پایینترش میرفتم یه کلیپ می‌دیدم یهو می‌دیدم نیم ساعته من تو این چیزهای هستم و دارم توجه میکنم

    امروز فهمیدم و می‌خوام جلو اینمارمو بگیرم

    که من باید غذای خوب بدم تو ی فایل قانون سلامتی بجا استاد میگه اگه شما یه ماشین آخرین مدل داشته باشین باکشو با چجور بنزینی پر میکنین با بهتترین یا بدترین

    ورودی ذهنم هم باید با بهترینها پر بشه

    و غیر از این داری سم وارد ذهنت می‌کنی

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  7. -
    شکوفه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 820 روز

    سلام به استاد عزیزم با آگاهی های قشنگ این فایل و مریم عزیز که انقدر تحسین بر‌انگیز و بدون تکون خوردن همیچین فایل زیبایی رو ثبت کردن

    خدارو شکر

    چه راهکاری دارید برای اینکه ذهن خود را شکارچی دیدن زیبایی ها کنید؟

    تنها راهکار من و بهترین راهکار من شکرگزاری کردن هستش، درواقع من وقتی شروع می‌کنم به انجام کارهایی که ذهنم به سکوت میره(مث تمرکز رو کارن،نقاشی کشیدن،ظرف شستن…) ذهنم یواش یواش شروع می‌کنه به اتفاقات ناجالبی که اتفاق نیافتاده‌ فکر کردن و از اینجور چیزها

    و خب تا چند وقت پیش با گوش مردن به فایل از استاد تا زمانی که فایل تموم بشه مهارش می‌کردم چون تمرکز ذهنم رفته بود سمت چیز دیگه اما به محض تموم شدن فایل باز همون قضیه تکرار می‌شد

    اما دیشب که خواستم ظرف بشورم( من و مامان و خواهرم ظرف شستن رو دوره‌ انداختیم که کسی خسته نشه و یک نفر از افراد خانواده بیشتر کار نکنه که بقیه فقط تایم آزاد داشته باشن و اون خودش رو فدا کنه) شب ساعت نزدیکای 12 شب بود من خسته بودم و دلم می‌خواست غر بزنم اما یک قانون اساسی که از استاد یاد گرفتم این بود که زیپ دهنتو وقتی باز کن که بخوای به یک زیبایی توجه کنی تا ذهنتو کنترل کنی

    پس منم زیپ دهنمو کشیدم

    شروع کردم به ظرف شستن و دیدم نه مثل اینکه این نجواها قرار نیست خاموش بشه و داره کار به جاهای باریک کشیده میشه که الکی عصبانی بشم

    یکدفعه به طرز جادویی دلم گفت شروع کن به شکر گزاری اینطوری تمرکزت میره رو زیبایی ها( و خب چند وقته که هرروز وقتی از خواب پا میشم حدود یک ساعت زمان میزارم برای شکر گزاری و توجه به خواسته ها)

    خلاصه تو شلوغی اون ظرفا و آشغالا شروع کردن به توجه کردن چیز های خوب و شکرگزاری، اول شروع کردم بخاطر چشمام، آب و چیز های بزرگ و واضح

    بعد دیدم دارم کم میارم و نباید جلوی نجواها باخت بدم، تمام زورمو میزدم که به زیبایی ها توجه کنم

    تا جایی که رسید که بخاطر اون اسکاج، بخاطر قاشقی که باهاش غذا خوردیم، بخاطر مُشمایی که بود که آشغالارو بریزم توجه کردم و شکرگزار تمامشون‌ شدم

    و خداشاهده اصلا حال من از این رو به اون رو شد

    شکوفه که خوابش میومد داشت عصبانی می‌شد

    با یک راه حل ساده شکرگزاری و توجه به زیبایی ها اون نجواهارو کنترل کرد

    خدارو شکر

    چه راهکاری بیشتر به شما کمک می کند؟

    نوشتن و حرف زدن دربارش خیلی بهم کمک می‌کنه

    من و خواهرم چند وقت پیش داشتیم سوالات مصاحبه یه دانشگاهی رو میدیدم و من باید براشون جواب آماده میکردم

    و سوالات کمی جنبه منفی داشت درباره این چند وقته اتفاقات اخیر ایران

    و خداشاهده انقد که من و خواهرم همیشه فقط درباره زیبایی ها و آموزه های استاد با هم صحبت می‌کنیم، وقتی خواستم با همفکری خواهرم به سوالات جواب بدم آخر جواب تمامی سوالات خطم می‌شد به زیبایی ، به خدا

    و خودمون شک شدیم که ما چقدر به سوالات جواب های متفاوت دادیم و این تا اولش آگاهانه بود و ادامش کاملا بصورت ناخودآگاه اومد

    خدایا شکر

    و البته هرزیبایی که می‌بینم عکس میگیرم

    درواقع وقتی دلم می‌خواد عکس بگیرم به زیبایی ها توجه می‌کنم

    اگر در شرایطی قرار بگیرید، که زیبایی های کمی باشد، چطور می توانید همان زیبایی های کم را ببینید و به نازیبایی ها توجه نکنید؟شروع می‌کنم به شکر گزاری درباره سلامتی که خدا بهم داده و شکرگزاری بابت زیبایی همه‌جانبه‌ ای که بهم داده

    امروز که داشتم شکرگزاری میکردم و فقط یک صفحه و نیم از شکرگزاری بابت سلامتی و زیبایی هایی که بهم داده نوشتم و خودم شوک شدم که تو چقدر منو دوست داری که تمام زیبایی هایی که یک دختر می‌خواد رو بهم دادی!

    موهای بلند و رنگ جادویی که موهام داره( خرمایی که رنگ های طلایی و گاها قرمز قهوه ای توش دیده میشه)

    رنگ پوست سفید-صورتی

    اندام قشنگ

    دست و انگشتای کشیده و قشنگ

    چشما ، ابروها، لب و بینی قشنگ

    خدایا شکرت

    چه پیشنهاداتی در این باره برای بقیه دوستان خود دارید؟ یا چه ایده هایی بهتری برای استفاده ی دقیق تر از این قانون، می توانید داشته باشید؟

    من اینو یاد گرفتم که بخاطر موفقیت ها و سلامتی خانواده‌ام و افرادی که میشناسم شکرگزار باشم

    1-هم اینکه به زیبایی و فراوانی توجه کردم

    2-همین حال من خوب میشه و فقط نکات مثبت خانواده‌ام و افراد رو میبینم

    3- از همون جنس زیبایی ها وارد زندگیم میشه

    من خدارو بخاطر اینکه برادرم هیکل زیبا داره، اینکه تعهد داره و رو کارش جدیه و صبح ها به موقع پا میشم و شب ها به موقع می‌خوابه تحسین و شکرگزاری می‌کنم

    خواهرم که انقدر تو هر رشته ای موفقه،ارتباطاتش خوبه، بره چیزی که می‌خواد میجنگه، دوستای بسیار عالی و مهربون داره تحسین و شکرگزاری می‌کنم

    و…

    خدارو شکر

    و در آخر بخاطر توجه به زیبایی ها و تحسن کردنش و دیدن سریال سفر به دور امریکا و خرجای قشنگ من به سفر های عالی و مکان های عالی هدایت شدم

    و تو بعضی از کامنتام‌ دربارش هم واضح صحبت کردم

    خدارو شکر

    خدایا شکرت بابت این آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سعید گفته:
      مدت عضویت: 1257 روز

      سلام شکوفه جان . امیدوارم مثل همیشه عالی باشی و رو به پیشرفت. من خیلی تورو تحسینت میکردم بابت طرز فکرت خوبت که میتونی راحت به دید و طرز فکر بهترت برسی . و خدارو شکر میکنم و تحسینت میکنم برای این همه زیبایی و جلوه های بسیار خوبی که مطرح میکنی از خودت . بسیار عالی و پایدار باشی. همیشه بخندی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    هادی خالق پور گفته:
    مدت عضویت: 1792 روز

    سلام به استاد خوبم وخانم شایسته

    امیدوارم خدا هر دوی شما رو حفظ کنه

    ممنون بابت فایلهای خوبی که میزارین روی سایت

    من هر موقع که حالم خوب نیست میرم تو سایت

    ویه فایل نگاه میکنم وحالم خوب میشه

    وتوجهم روی زیباییها میره

    امروز این فایل خیلی بهم حس خوبی داد

    وخیلی برام درس داشت

    من قانون رو فراموش کرده بودم

    ولی با این فایل به یاد آوردم

    و به خودم تعهد دادم که سعی کنم در هر شرایطی

    به نکات مثبت توجه کنم

    من 2ساله باشما آشنا شدم

    و با همسرم همیشه هر موقع که صحبت میکنیم

    از شما و خانم شایسته صحبت میکنیم

    شما از هر کسی به ما نزدیکتری

    خدارو شکر که باشما آشنا شدم

    من قبل از اینکه باشما آشنا بشم شرایط زندگیم خیلی سخت بود ولی الان خدارو شکر هر روز داره بهتر وبهتر میشه از هر لحاظ

    و وقتی شما از این همه زیبایی فیلم‌های قشنگی

    میگیرین من خیلی لذت میبرم

    هنوز نمیتونم اونطور که دوستان دیگه

    تجسم میکنن تجسم کنم و خودمو اونجا ببینم ولی وقتی یه فایل از شما میاد حالم خوب میشه

    ولذت میبرم

    خیلی ممنون بابت این فایل

    انشاالله در پناه خدا همیشه شاد موفق سلامت وثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    نوید الهیاری گفته:
    مدت عضویت: 2457 روز

    من اگه تو را نداشتم شبام و با کی صبح میکردم روزهام و چطور میگذروندم و‌ با چه امیدی روزم را شروع میکردم بقول آقا رضا تو این چند وقتی که میشناسمتون بیشترین صدایی که تا حالا شنیدم صدای شما بیشترین تصویر تصویر شما و بیشترین توجه ، توجه به حرف های شما بوده که زندگی دوباره به من بخشیده ، درسته که زندگی را دیر شروع کردم ولی ارزشش را دارد و راضی ام استاد جان قبلا فکر میکردم بهشت یه جایی پر از دخترهای زیبا مشروبات و مواد و بزن برقص و … ولی الان با تمام سلول هام احساس میکنم که بهشت توی فکر و ذهن و قلب و احساسه منه و میتونم توی گرمای بوشهر باشم و زیبایی هاش و ببینم و ننالم ، قبلا نا تابستون ها سعی میکردم از خونه بیرون نرم ولی الان اصلا صبح و ظهر و شب برام فرقی نداره استاد این چه شوری است که در دل دارم من از این شور چه حاصل دارم ؟ یک عمر سرم و به دیوار میکوبیدم و میگفتم خدایا اگر هستی خودت و به من نشون بده و نشون نمیداد و من هم حرف های صادق هدایت و تایید میکردم ولی الان به هر چیز و هر جا نگاه میکنم تا خودشه و بهم لبخند میزنه ، میگه این منم . دنبالش نمیکردم و احساس میکنم اون دنبالم میگرده و همش حواسش بهم هست کجا میرم با کی میرم چرا میرم و مثل فرشته نگهبان باهامه . من تو را آسان نیاوردم بدست . بعضی وقت ها که از مسیر خارج میشم و ارتباطم قطع میشه یهو متوجه میشم که به جایی وصل نیستم و مثل قایق بی لنگر روی امواج افکار سوارم و به هر سو من و میبرن و بیشتر قدردان و سپاسگزارتر میشوم و سعی میکنم شاگرد و بنده خوبی باشم

    قصدم از کامنت فقط سپاسگزاری بود و قدردانی خدایا هزار مرتبه شکر بابت استاد جان و همه بچه ها و زندگی و مسیر امروزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    آرش گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان و هدایتگر وهاب.

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته‌ی مهربان که با عشق دوربین را برای ما نگه داشته تا ماهم از این زیبایی‌ها لذت ببریم و سخنان استاد را گوش دهیم. من خیلی سپاسگزار پروردگار مهربانم هستم که مرا به این مسیر آگاهی بخش و درک قوانین هدایت کرد. الآن که بیشتر گذشته‌ام را مرور میکنم میبینم که من این مسیر آگاهی رو میخواستم(خیلی مواقع نا آگاهانه از قوانین استفاده میکردم و تازه اول راه بودم) فقط خیلی آگاه نبودم که این مسیر را بصورت دائمی تجربه کنم و از زندگی‌ام بیشتر لذت ببرم و همیشه به سمت خواسته‌هایم و زیبایی بیشتر هدایت شوم. یادمه ما به اتفاق خانواده رفتیم سفر(شمال) وکولر ماشینها خراب بود خیلی هوا گرم و شرجی بود(مرداد ماه اوج گرما) ولی خب دوست داشتیم بریم سفر. وقتی رسیدیم شمال به شدت با هوای گرم و شرجی روبرو بودیم همه غر میزدن هر کسی ناراحتی شو سر یکی دیگه میریخت باید همیشه تو ویلا میبودیم ووو. یادمه اونجا من با خودم گفتم حالا ک اومدیم بیاین لذت ببریم تا آخر ک نمیشه همش ناراحت بود حتما جاهایی هم هست ک هوای مناسب تری داشته باشه و حتی با ماشین بتونیم بریم گردش. گفتم خدایا خودت مارو به سمت یه مکان عالی هدایت کن. شاید باورتون نشه چن ساعتی داخل ویلا بودیم بعد یکی از فامیل گغت بریم به سمت یکی از دوستانم یه شهر دیگس ی روز هم اونجا ویلا بگیریم خلاصه برسیم به هدایت خدای مهربانم ک مارو به جایی هدایت کرد بهشتی الله اکبر. از هوای فوق العاده‌ی اونجا بگم براتون. ما یه ویلا گرفتیم جاتون خالی داشتیم دنبال کولر میگشتیم ک چرا اینجا کولر نداره ، کسی ک اونجارو به ما اجاره داد گفت بخاری رو شمعکه اینجا شبا اینقد سرد میشه ک بخاری روشن میکنن از کنار ویلامون ی رودخونه رد میشد واااای چقدر زیبا و بهشتی و رویایی بود هم اب و هوا هم ادما همه چی عالی. اینقد عالی ک ما دو روز بیشتر از کل زمانمون هم اونجا موندیم دلمون نمیومد بیایم. خدایا سپاسگزارم برای این آگاهی و قوانینی که منو به سمتشون هدایت کردی. استاد از شما خیلی سپاسگزارم. از همه ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: