عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2 - صفحه 37 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2
    549MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2
    50MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

876 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد خدیوپور گفته:
    مدت عضویت: 1491 روز

    سلام استاد عزیز وخانم شایسته مهربان

    من واقعا در مورد کنترل ذهن وتوجه کردن به زیبایی ها تنها راهی که واسه من جواب داد سپاسگزاری هرلحظه واول صبح وشب قبل خواب بود

    انصافا خداشاهده من خیلی تلاش میکردم که ذهنم کنترل کنیم ولی اصلا نمیتونستم وتوجه من میرفت روز نازیبایی هاولی از وقتی شروع کردم به سپاسگزاری عمیق

    ودر طول روز به خاطر هرچیزی سپاسگزاری کردم وسعی کردم یادم بمونه واگر بعضی مواقع هم یادم میرفت فورا به یاد میاوردم وسپاسگزاری میکردم انصافا العان دیگه شده جز ناخدا گاهم وواقعا بی دلیل نیست که خداوند بار ها وبارها گفته سپاسگزار باشید(فکر کنم 53بار در قرآن درمورد سپاسگزاری اومده ) واسه من که معجزه کرد

    واینم بگم این کار واین شخصیت سپاسگزار بودن وتحسین کردن هم از استاو خانم شایسته در سریال های بی نظیر دوره زندگی در بهشت ودوره بینظیر سفر به دور آمریکه یاد گرفتم وواسه این میگم دوره که واقعا نمیشه روشون ارزش وقیمت گذاشت

    اصلا بینظیره سپاسگزاری اوایل نمیشه یادت میره ولی وقتی یه 2یا 3ماه انجام میدی معجزات شروع میشه وتبدیل میشه به ناخدا گاه آدم مثل استاد عباس منش

    استاد جان وخانم شایسته واقعا ازتون سپاسگزارم واسه همه فایل های بینظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    SMZQ گفته:
    مدت عضویت: 2237 روز

    استاد عزیز و هم فرکانسی های عزیز

    من از دیروز به دقت خاطراتم رو مرور کردم و اصلا یادم نمیاد که توجه به نکات مثبت دقیقا چه اتفاقات خوبی رو واسم رقم زده…

    اما به قدرت ردپای کنترل کانون توجه رو در مسیر زندگیم دیدم و میبینم…، بالاخص از زمانی که تعمدا ضمن مطالعه و تمرین مسیر رو طی می کنم!

    میبینم که کیفیت زندگی من در جنبه های مختلف بهتر شده

    مثلا با بچه هام که طبعا شیطونی های سن خودشون رو دارن و همسر مهربانم که به سفر می ریم میزان هماهنگی خانوادگی و میزان آرامش ذهنی من به نوبه خودم بیشتر شده و خیلی لذت بیشتری میبرم…

    یا کیفیت بیزنسم بهتر شده و به آزادی مالی، مکانی و زمانی و آزادی اختیار عمل بیشتری رسیدم…

    یا تونستم رابطه و افراد دور و برم رو کنترل کنم که کیا با من در ارتباط باشن و آرامش ذهنی بیشتری داشته باشم…

    اما یادم نمیاد که فلان اتفاق خوب پاداش توحید عملی من در توجه به فلان نکات مثبت بوده…

    یعنی خیلی دقیق و مشخص نیست…

    میتونم به طور کلی نسبت بدم اما نه به طور دقیق…

    مثلا کامنت یکی از دوستان رو می خوندم که نوشته بود من با تمرکز بر روی سریال سفر به دور آمریکا به یک سفر مدت دار در بی نظیرترین اماکن ایران هدایت شدم که از حیث طبیعت و زیبایی و یونیک بودن؛ مشابه سفرهای استاد بوده…

    خوب این هینت رو به من میده که میتونه اتفاقات خوب به معنی پاداش های مشخص منتظره باشه از توجه به نکات مثبت…

    یا آقای عطار روشن خوب بحث مقایسه نکردن شعور خدا رو با شعور انسانی که اون نمی فهمه ما چیکار می کنیم اون فقط احساس ما رو دریافت و پاسخ میده… این دوباره ضرورت توجه عمدی به نکات مثبت رو نشونم داد…

    ولی نوشتن من در خصوص آرزوهام و اهدافم و خواسته هام و سپاسگزاری اتفاقاتی که رخ داده یا اتفاقاتی که میخاد رخ بده و… اینها رو که مرور می کنم میبینم هر آنچه به قول استاد نوشتم واسم مقرر و محقق و متجلی شده…

    همین مقدار باور واسم کافیه که وارد فاز توجه عمدی به نکات مثبت به عنوان مهمترین قسمت بیزنسم توجه کنم… من موکدا و شدیدا دنبال این هستم که رقبای کاریمو که الان با آرزوهای کاری من زندگی می کنن رو ببینم و تحسین کنم و ازشون الگو بگیرم… دیوانه وار عاشق دیدن موفقتیت هاشون هستم که تحسین کنم و اینطوری با توجه به نکات مثبتشون، بیزنسم رو توسعه بدم…

    خدا جون عشق من، من ضعیف و ناتوانم و تو قوی و توانمندی…

    نمیگم تو واسم محقق کن؛ میگم ایمان دارم تو هدایت و محقق می کنی…

    خدا جون دوست دارم عاشقتم

    مرسی استاد و دوستان عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1098 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    خدا قوت استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان بابت شیر این فایل های زیبا با ما و این تصاویر رویایی با صدای استاد دیگه آخرت کنترل ذهنه ،این تصاویر رویایی و آگاهی های غیرقابل قیمت گذاری که هر لحظه داشت از زبان استاد به همراه تماشای تصاویر جاری می‌شد قشنگ داشت هم مدارم میکرد با زیبایی ها و قشنگ داشت زیبا بین ترم میکرد و منو به پله میبرد بالا ،الله اکبر از تمیزی و رنگ آب اینور خلیج اونور دریا وسط شهر دریاچه ، خونه های منظم ،خیابون های تمیز و جاده های قشنگ و بی نظیر ماسه های سفیدتر از گچ و نرم تر از آرد ،خانومای خوش اندام و زیبا ،استاد عزیزم شما و مریم جان عزیز چقدر بی نظیرید ،چقدر من تحسین میکنم اندام رویایی شمارو و مریم جان عزیز که خوش اندام بودن و بعد عمل به دوره قانون سلامتی خوش اندام تر شدن ، چقدر لذت می‌بردم از آفتاب گرفتن مردم و اون دختره که داشت می‌رقصید و شاد بود و اون بچه که داشت با ماسه اثر هنری میساخت و با بیلش گودال کنده بود و داشت لذت میبرد ، چقدر از اون بالا تصاویر رویایی بود از ساحل طویل گرفته تا خونه های ویلایی و همه جا تمیزه تمیز از هر نظر ، چقدر حال میده تو این ساحل ساعت ها بشینی و خلوت کنی ویا با عشقت بری و آفتاب بگیری و اونجا بنویسی و صحبت کنی و لذت ببری و ریلکس کنی ،الله اکبر از این غروب رویایی ،ابرهایی که قرمز شدن و اینور اونور ابر بود و زیرشون آب های روان تا چشم کار می‌کنه و مردمی که شادن و اومدن که لذت ببرن و صحنه های رویایی بعدی متعلق به پرادایس خودمونه که استاد منتظر بود و مریم جان سوار موتور شد و من داشتم لذت می‌بردم از دیدن پرادایس و موتور سواری استاد ،واو خدای من پرادایس چقدر بزرگه با موتور باید چقدر مسیر بری تا درب خروج ،خدای من استاد وقتی وارد جاده شدین من مدهوش شدم از این همه زیبایی و این جاده که تا چشم میدید تو تصویر صافه صاف بود و یه جاده هم بغلش مثل همین و درختای سبز ترتمیز که هرروز مهمون بارونن رحمت الهین یه ساعتی و داشتم همش این کشور زیبا و پهناور رو تحسین میکردم که آنقدر نعمت و ثروت داره و انقد آب داره همه جا و انقد فراوانی و برکت در تمام ابعاد داره و از همه لحاظ آزادی ودر عین حال یک کشور با قوانین سفت و سخت و منظم با فرهنگی بسیار بالا و احترامات بسیار عالی به حقوق دیگران و عقاید متفاوت و مردمی که عادت دارن تحسین کنن زیبایی رو ،مردمی که لذت میبرن از تحسین زیبایی و ویژگی های مثبت افراد و هم به اون فرد احساس خوب میدن و هم خودشون رو باتحسین زیبایی ها و توجه به اونها در مدار زیبایی های بیشتر قرار میدن ،

    منم دوست دارم بعده دیدن این همه زیبایی به نکات مثبت امروزمو اینجا بنویسم :

    خدایا شکرت امروز با تنی سالم و آرامش خاطر از خواب بیدار شدم از جای گرم و نرمم و خونمون همیشه به لطف تو غرق در آرامشیه که دوسش دارم ،خدایا سپاس گزارم بابت آغوش گرم مادرم که بغلش کردم و عاشق بوی تنشم و بوی لباساش خدایا شکرت بابت سلامتی پدرم ،خدایا شکرت وسپاس گزارم بابت لباس های زیبایی که پوشیدم ، خدایا سپاس گزارتم بابت گل های ازهمه رنگ بلوار های شهر که من بینهایت لذت میبرم از این شهر زیبا ،درختای رنگ زرد و نارنجی و قرمز تو بلوارها کاشته شده که دورو برسون گل های رنگارنگ سفید و قرمز و زرد که آفتابم داشت میزد بهشون دیونه شدم از این حجم زیبایی و صحنه ی رویایی بود ، خدایا سپاس گزارم بابت دوست عزیزم که به من لطف داشت و تا مسیری منو با ماشینش رسوند با اینکه کار داشت اما محبت کرد ،خدایا سپاس گزارتم بابت اینکه رفتم خونه مادر بزرگم تو‌دهات و پسر عموم وای فای خونه رو روبه راه کرده بود و تمدید کرده بود و من کلی از اینترنتش استفاده کردم و تو سایت فایل دیدم و پسرعمومو دوتا بوسش کردم و گفتی مرسی که وای فای و تمدید کردی و اونم گفت آره من تمدید کنم تو تموم کن و کلی خندیدیم ،خدایا شکرت وسپاس گزارم بابت کامنتهایی که امروز تو سایت گذاشتم و کلی روی خودم کار کردم ،خدایا شکرت وسپاس گزارم که امروز دخترعموهای مهربونمو دیدم و اومدن بغلم کردن و من چقدر دوسشون دارم ، خدایا شکرت وسپاس گزارم بابت پسر عمه عزیزم که امروز منو خندوند ،خدایا شکرت وسپاس گزارم بابت طبیعت زیبای دهاتمون که یک جاده‌ی زیبا داره وازخروجی دهات یعنی جایی که آخرین خونه ها و آخرین کوچه ها هستن تا اتوبان اصلی 5کیلومتر فاصله داره و در این فصل بهار همه جا سرسبزه و اینور اونورش پر باغ و زمین زراعی سرسبز بس که بارون باریده و تو هوای بهاری امروزش قدم زدمو از آسمون آب زیبا از تمیزی هوا که باتمام وجودم حس کردم از زیبایی های طبیعت کلی لذت بردم و نصف راهم دوستم تا اتوبان سوارم کرد و کلیم تو ماشین خندوند منو آخه یه بطری آب یک و نیم لیتری پرکرده بود از چشمه که دست بهش زدم آب خنکیم بود خیلی و گفتم اینو چرا گذاشتی اینجا ؟؟گف رضا داشتم امروز نهال میکاشتم و بدجوری تشنمه منتظرم فقط اذان بگه آآ هههههههه منظورش الله اکبر اول اذان بود آخه بنده خدا روزه بود و این با یه لحنی گف که صدای خندم فک کنم یه کیلومتر دورترم میرف از ماشین و کلی باز خندیدیم و بعدش خدافظی کردیم و رفت و منتظر ماشین شدم که یه مرد نازنین سوارم کرد و منو رسوند و کرایه هم نگرفت ،خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت وجود این دوستام و این انسان های نازنین که به من لطف دارن ، بعدش اومدم خونه و پدر و مادر عزیزم سره سفره افطار بودن و بوی بربری تازه ویه سوپ جو خوشمزه و پرملات که چقدر حال داد و خوشمزه بود ،خدایا شکرت بابت تن سالم مادرم و پدرم و این شادی که تو خونه هست و بعدش عمم اینا که از کرج اومده بودن اومدن خونه ما و دختر عمم تازه عقد کرده و چقدر پسر نازنینیه نامزدش و انقد به دلم نشست که اصن انگار صدساله می‌شناسمش و باهم فامیلیم و کلی گفتیم و خندیدیم و بعدشم فیلم های قدیمی و خاطره انگیز از تو کامپیوتر گذاشتیم و کلی باهم همگی خندیدیم و یه شب خوب بود و آها راستی تو راهرو که داشتم میومدم بالا همسایه پایینیمون دوتا گل گذاشته بود بغل درب خونه و انقد بوی خوبی داشت و تو فضا پیچیده بود که رفتم بوش کردم و لذت بردم و البته نمیدونم اسمش چیه و فردا احتمالا یا بپرسم و اگه نبودن عکس بگیرم و ببینم چه گلیه ؟؟ آخه همسایه پایینیمون هم تازه چند ماه از عروسیشون میگذره که ماهم دعوت بودیم و کلا یک ساله که ما این خونه رو خریدیم و اونا هم همینطور و دوتاشونم هم خانوم و هم آقا دکترن و شاغلن ، و بعده اینکه مهمونامون رفتن اومدم سریع تو سایت و کلی روی خودم کار کردم و آها راستی یادم اومد تو راه که داشتم میومدم یه لحظه برگشتم و ماشین بغلی و نگا کردم که یه پسر بچه ناز صندلی جلو پیش مامانش وایساده بود نزدیک شیشه ،همینکه نگاش کردم زبونشو درآورده بود و یه کلاهم سرش بود و چقدر بهش خندیدم یعنی اگه تو خیابون نبود حتما میرفتم و لپشو می‌کشیدم پسره ی پررو رو ، هی خدایا شکرت چقدر امروزم پر از زیبایی بود و الانم مادرم برام یه لیوان چایی ریخت آورد و بازهم صدهزار مرتبه شکرت بابت وجود مادرم که تکرار نشدنیه ،

    الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت این همه نعمتی که در زندگیم جاریه .

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم ‌.

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    فاطمه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1699 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم و مریم زیبایم

    سلام به دوستان عزیزم در سایت

    من این را خوب متوجه شدم که زمانی که توجه می کنم به زیبایی ها و سپاسگزاری می کنم دنیای من رنگ و بویی دیگر پیدا می کند می فهمم که ارزش لحظه ها را بیشتر درک می کنم می فهمم که یک ذوق و شوقی مرا بیشتر به سمت لبخند زدن می کشاند همین چند ماه پیش بود که فکر کنم سه ماه پیش من به مدت دو ماه داشتم هر روز سپاسگزاری ها را می نوشتم و در یک فایلی نعمت ها و موهبت هایم را می نوشتم و این شماره خورده بود در مدت دوماه من هر روز حدود 10 تا یا بیشتر از نعمت های خود را می شمردم و وقتی به آن فایل نگاه کردم بیش از هزار مورد بود که من سپاسگزاری می کردم و می دیدم که چقدر نکته بین شده بودم و نعمت ها را از کوچک ها تا بزرگ تر ها همه را می دیدم .

    اما این عادت زیبا را نزدیک به یک ماه یا بیشتر است که ترک کردم. یعنی نوشتن سپاسگزاری ها را! روز قبل زمانی که همسرم خبر از دریافت یک کارت هدیه داد من خیلی عادی لبخند زدم و چند دقیقه بعد یا نمی دانم ساعتی بعد یک لحظه یادم افتاد که خدای من قبلا که سپاسگزاری ها را می نوشتم برای خرید یک نان سپاسگزاری می کردم برای یک پاکت میوه شکرگزاربودم اما اکنون دریافت یک کارت هدیه چقدر برای من عادی شده است گویی هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. این به من یادآوری کرد که دقیقا مثل دوچرخه ای می ماند که زمانی که از آن استفاده می کنی بسیار روان و مطلوب می چرخد و تو را می برد اما زمانی که استفاده نمی شود زنگ می زند و احتیاج به روغن کاری دارد.

    من فراموش کرده بودم برای آن کارت هدیه سپاسگزار باشم و از خودم تعجب کردم و اکنون با این صحبت های استاد فهمیدم گاهی ما می اندیشیم که قانون را می دانیم، حالا اگر این تمرین را انجام ندهم اتفاقی نمی افتد یا به اندازه کافی تمرین ها را انجام دادم.

    ولی می فهمم که اینها باید عادت زندگی من باشد تا این چرخ زندگی زنگ نزند تا نیاز نداشته باشد برای دوباره راه انداختنش نیاز به زورزدن باشد تا بدانم که نعمت های خداوند مانند باران رحمت همیشگی است و من باید ببینم باید که شکرگزار باشم اگر فراموش می کنم باید برای خودم تکرار کنم و تکرار کنم تا عادتم بشود.

    حتی کامنت گذاشتن و در سایت نوشتن هم همینطور هر چقدر بیشتر می نویسی این قلم روان تر می شود و راحت تر کلمات را نقش می زند اما اگر مدتی ننویسی دوباره که بر می گردی باید مدام زور بزنی تا بتوانی کلامی بنویسی.

    یکی از ترمزهایی که در خودم یافتم این است که گاهی که یک مساله ای یا ناخواسته ای پیش می آید، فکر می کنم که خیلی قانون را می دانم و می نشینم به واکاوی مساله که چی شد و چرا این مساله بوجود آمد تا با قانون حلش کنم اما ناخوداگاه متوجه نمی شوم که ساعت ها در آن مشکل فرو رفتم و فکر می کنم دنبال حل مساله هستم برعکس ساعت ها دارم به آن مساله توجه می کنم. دوباره معنی توجه برایم مهم شد که این موقع ها تو به جای این کار برعکس باید بری سراغ زیبایی ها مثلا همین فایل ها یا کارهای دیگر که توجه از آن مشکل یا مساله برداشته بشود.

    بارها استاد این را در فایل های مختلف گفته اند اما باز هم فراموش می کنم.

    خدا رو شکر که استاد هم این را می دانند که ما انسانیم و فراموشکار و برای همین با یادآوری درست و به جا به صورت دائمی ما را به سمت زیبایی ها سوق می دهند تا به خودمون بیاییم و بتوانیم کانون توجه خود را به سمت درست سوق دهیم.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مسعود رفيعي گفته:
    مدت عضویت: 3286 روز

    سلام و هزاااران سپاس و تشکر به استاد عزیز و همه عزیزانی که داریم باعث همفکری و رشد همدیگه میشم!!!

    انقدر این صحبت ها با ارزش و دقیق هستند و انقدر نمود های قانون تو زندگیمون زیادن که با وجود اینکه من همین دیشب روی این پست یک کامنت گذاشته بودم امروز چندین بار چند اتفاق مختلف دیگه به ذهنم اومد و گفتم ای کاش اینارو هم نوشته بودمم…

    یکی از مهمترین چیزهایی که من تو این مدت سعی کردم روش کار کنم و خیلی بهتر شدم موضوع احساس قربانی شدن توی روابط و تو زندگی بوده..

    چون وقتی خیلی خوب به این موضوع فکر کردم متوجه شدم که یه جورایی به خاطر اینکه من توی بچگیم چند بار به دلایل مختلف یا پام شکسته بود و یا تحت چند عمل جراحی قرار گرفته بودم و یک جورایی اون توجهی که به خاطر این مسائل به من میشد، دوستان و فامیل هایی که پیش من میومدن با هدیه هاشون، کمپوت هایی که توی بیمارستان برام می آوردن و… یکجورایی اون مظلوم واقع شدن توی ذهن من یک چیز خوبی بود که خیلی روش کار کردم و توش بهتر هم شدم

    اما موضوعی که جدیدا متوجه شدم اینه که به خاطر اینکه چندین و چند بار من از بچگی دام شکسته بود و گچ گرفته بودم، این یک موضوع شده بود که هر وقت درباره ورزش و مصدومیت بحثی باز میشد، من این رو خیلی راحت به همه میگفتم و با وجود اینکه با حس بدی هم نمیگفتمش چون شوق اون فوتبال یا والیبال بازی کردنه خیلی بیشتر از درد پا شکستن بود، اما همین توجهی که من روی این موضوع داشتم و اینکه به همه میگفتم “من تا سالی یک بار تا پام نشکنه و به گچ نگیرمش سالم سر نمیشه” باعث شده بود که واقعاً هر سال حداقل یک بار یک مصدومیت بد رو داشته باشم

    یه بار توی فوتبال، یبار والیبال، یبار از وقتی خیلی ساده از پله ها پایین میرفتمم و…

    بجای اینکه توجهم به توانایی انجام اون ورزش ها باشه بیشتر توی این بود که این مصدومیت ها یک بخشی از زندگی منه و من همیشه این مصدومیت را با خودم دارم و تازه دارم متوجه میشم منی که این همه ورزش می کنم و بدن سالمی دارم چه جوری خودم با افکار خودم همیشه خودم رو توی مصدومیت قرار میدم که هنوز هم درد اون مصدومیت ها باهامه تا حدی! اما الآن را درمانشون رو هم میدونم!!!

    یک موضوع خیلی واضح دیگه در مورد دانشگاه منه

    توی هر دپارتمان، به طور طبیعی پروفسور های مختلفی با رفتار های مختلفی وجود دارند و مسئله ای که هست تقریبا توی 99.99 هر وقت دانش‌آموزا میخوان درباره درس صحبت بکنن، درباره بدی اون پروفسور ها

    ، سخت گیری هاشون و اینکه چطوری اونا مورد ظلم واقع شدن و به ناحق یک درسی رو مردود شدند حرف میزنند در صورتی که من به مرور زمان به این موضوع پی بردم که خود من چند تا از بهترین تجربه‌های امتحان هام رو با همون افرادی داشتم که از نظر بقیه بدترین رفتارها را دارند و متوجه شدم که اون آدم ها با افکار خودشون اصلاً قبل از اینکه وارد امتحان بشن ترس و

    و ناراحتی همه وجودشان را فرا می‌گیرد و حتی

    وقتی با بهترین استاد ها هم امتحان دارند، به شکل عجیبی اون استاد مهربونی که همه رو پاس میکنه، با این دانش آموز خیلی بدرفتار میشه و بدترین وجهش برانگیخته میشه

    یعنی همون کسایی که از اون معلم های بد گله دارند از معلمان خوب هم باز گله دارند و تهش به یه جایی میرسند که از دانشگاه و آدم ها و این کشور و کلاً زندگی زده میشند و نمیشه باهاشون 2دیقه حرف زد بدون اینکه از همه چی ناامیدت کنن!!

    نمود های قانون خیلیی زیاده توی زندگیمون، اما مهمترین چیزی که به من کمک میکنه توی این مدت، هوشیاری هر لحطه برای شکار خوبی‌های اطرافم و برنامه عملی داشتن برای کار روی باورها و اهدافم از لحظه ای که بیدار میشم تا لحظه خوابمه

    اینطوری هیچ مجالی رو به ذهنم برای چپ و چوپ رفتن نمیدم و سعی میکنم دائم از خودم بپرسم

    تمرکزت روی چیه؟

    الآن داری برنامه های تقویت باورها و اهدافت رو عملی میکنی یا نه؟؟

    و به یاد میارم که اگر جوابم منه هستش، یعنی خودم دارم بدی هارو جذب میکنم ذهنم رو شلاااااق میزنم که رام بشه به مسیری که به سمت حال خوبه

    خیلی خوشحال هستم وقتی که براتون مینویسم و این توی فرکانس رشد و حال خوب قرار میگیریم!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    نگین فلامرزی گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    عاشقتونم که اینقدر هر دوتایی شما بینظیریند

    وای من دوباره تجربه زیبا را داشتم که بیام دریای زیبا را با این رنگهای زیبا را ببینم و لذت ببرم ،رنگ بنفش ورنگ فیروزه ای خوشرنگ که عاشق این رنگم و ساحل زیبای و با ماسه های سفید و نرم مثل آرد

    چقدر لذت داره کنار استاد عزیزم و مریم جان بودن و لذت بردن از حرف زدنشون و از اندام زیباشون از عشقی که بهم میدند و از آگاهی های که ازشون دریافت میکنم واز درس‌هایی که ازشون یاد میگیرم واقعا شما لیاقت بهترینها را داریند

    چقدر تو این ماسه ها دویدم و بالا پایین پریدم آزاد آزاد ،رهای رها پر از انرژی چقدر خودم و انداختم روی موج های زیبا ،شنا کردم وای عالی بود حسش

    موقعی که اومدم روی ماسه ها نشستم و دفترم و باز کردم و شروع کردم به شکر گزاری کردن از این همه نعمت،از این همه فراوانی،از این آزادی که مردم داشتند ،از این صلحی درونی که با خودشون داشته ،از این نظمی که داشت ، از تمیز بودن اونجا ،از رنگهای زیبای …

    وقتی که سوار پاراگلایدر شدم رفتم بالا، بالای بالا تو ابرها که داشتم بیهوش میشدم از این همه زیبایی و عظمت خدا ،خدای من تو بی نظیری

    تنها تو را میپرستم و تنها از تو هدایت می‌خوام ،چقدر تو بزرگی

    وقتی که رفتم تو این بهشت زیبا و با این دریاچه زیباش با این درخت‌های زیبا و هوای دلپذیر وای همش لذت لذت لذت بی نظیره ،بینظیره

    استاد جان واقعا بینظیری که اینقدر ماهرانه با درون بچه فیلم میگیری که آدم فکر می‌کنه اونجاست ، ما به این زیبایی حس می‌کنیم اونجاییم کنار شما و با شما داریم لذت می‌بریم عجب حسیه عالی عالی

    خوب سوال

    مهمترین کار که باید در زندگیم انجام بدهم کنترل کانون توجه ام است

    کاری که من انجام میدم صبح ها اول از همه شروع میکنم به شکر گزاری کردن از داشته های که دارم

    بعد میرم تو سایت استاد نشانه امروز و میزنم کامنت ها را میخونم فیلم و میبینم و نت برداری میکنم و تحسین میکنم ،چند روز هم هست کامنت مینویسم

    میرم تو تراس گل‌های زیبا را میبینم و لذت میبرم ازشون و تحسین میکنم عکس میگیرم آسمون زیبا را میبینم و عکس میگیرم و تحسین میکنم

    هر موقع بیرون میرم یا کلاس میرم سعی میکنم زیباییها را ببینم و تحسین کنم

    اگه کسی خواست صحبت کنه در مورد چیزی صحبت کنه که جالب نیست آگاهانه حرف و عوض میکنم و شروع میکنم به گفتن زیباییها باهاش و یا تحسین کردن خود اون اگه ببینم میخواد ادامه بده بهش میگم ببین من اهل درد و دل نیستم با من از زیباییها و از خوبی ها حرف بزن

    تو نت گوشیم هر موقع و در هر مکان چیزی زیبایی ببینم همون جا استپ میکنم و در مورد زیباییها تو نت گوشیم می‌نویسم و شکر گزاری میکنم از هر آنچه که دارم سپاس گزاری میکنم از گوشی که دستمه بگیر تا…

    بعد با دخترم تماس تصویری میگیرم در مورد آموزشهای که از فایلهای استاد دیدم و گوش دادم صحبت میکنم و قانون و یاد آوری میکنم ،شبها هم دوباره تو دفتر اتفاقاتی خوبی که برام افتاده می‌نویسم و سپاس گزاری میکنم

    نتیجه چی شده آرامشی که به دست آوردم ،شادابی که به دست آوردم ،نگران نبودن از آینده‌ی بچه هام، در صلح بودن با خودم،خودم و دوست داشته باشم و مرتب به خودم یاد آوری کنم من فقط فقط مسولیت زندگی خودم را به عهده دارم ومشرک نباشم و فقط و فقط از خالق خودم بخواهم هر آنچه که می‌خوام ،واینکه همه چیز تکاملی است من باید تکامل خودم و طی کنم اون موقع به خواسته هام میرسم

    خدا می‌دونه چه زیبای هایی منتظرم است

    سپاس گزاری میکنم از دوستای عزیزم که اگاهیهاشون و شر میکنند

    سپاس گزاری از استاد عزیز و مریم جان

    سپاس گزاری از خدای رحمان و بخشند که شماها دستی از دستهای مهربانش هستند که من و هدایت کرد که بیام تو سایت و از قانون جهان هستی که تشنه ی درکش هستم را آموزش ببینم و عمل کنم دوستون دارم بینهایت،،️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    متین گفته:
    مدت عضویت: 1705 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم جان و دوستان همراه

    بینهایت زیبا بود بینهااایت . و واقعا باید فایل صوتی رو جدا گوش داد . چون من محو زیباییها بود . زیبایی دریا که خودش چند رنگ بود . زیبایی آسمان ، ابرها ، شنهای نرم و سفید و زیبا و چقدر تمیززز و انقدر لذت میبرم از دیدن اینهمه تمیزی که همیشه از خدا خواستم منو به جاهایی که هدایت میکنه تمیز بودنش جزو اولویتها هست . چقدر این مردم رها و آرام هستن ،و همه چی رنگی هست نگاه میکردم شاد میشدم . و چقدر رنگها کنار هم زیبا بود اینکه اون چترها اکثرا آبی بود و چقدر همه چی منظم ، یکدست و این انظباط خاص که میدیدم لذت میبردم . سقف خونه ها رنگهایی بود که همشون کنار هم بهم میومدن و همه اندازه ها یکدست بود نتنها از پایین همه چی زیبا و مناسب و مرتب نیست بلکه از همون بالا این نظم و بیشتر میشه احساس کرد .

    چه غروب زیبایی و مثل بهش بود تمام تصاویر . لذت بردم و خداروشاکرم بجای اینکه وقتمو مثل گذشته حروم حرفها و تصاویر زشت و بیخود بکنم الان حتی روی تختم هم دراز بکشم و فقط این فایلهارو گوش بدم و ببینم به مفیدترین شکل ممکن استفاده کردم .

    استاد شما از نزدیک لذت میبرید و من از دور ولی این دور بودن مطمانم که زیاد طول نمیکشه و من هربار با توجه کردن به تمام زیباییها به مدار بالا و بالاتر میرم و بجایی میرسم که از نزدیک تمام این زیباییهارو لمس میکنم .

    یه سوال تو فایل قبل پرسیدین که اینهمه ادم که اینجا هستن آیا مثل شما هم انقدر به زیباییها توجه میکنن و قدردان هستند ؟

    بنظر من اگر توجه نمیکردن و قدردان نبودن الان در اون ساحل رها و آزاد استراحت نمیکردن و لذت نمیبردن صد درصد که قدردان هستند و اینکه گفتین اگر لباس خوبی بپوشید ، ماشین یا موتور زیبایی داشته باشید حتما بهتون میگن و چه اخلاق زیبا و فوق العاده ای این مردم دارند . و تمرین میکنم هروقت رفتم بیرون زیباییهای افراد رو بهشون بگم .

    و اما در مورداینکه من خودم چیجوری توجه میکنم به زیباییها

    برای من همین دیدن فایلهای شما و یا اینستاگرام مناظر زیبا بهمراه موزیک زیبا که میزارن نگاه میکنم و لذت میبرم ‌ .

    منم عکسهای خوب رو تو گالریم سیو میکنم و کلیپهارو و هرچندوقت نگاه میکنم .

    نوشتن برای من فوق العادس من حتی با نوشتن مسائلم رو حل میکنم و روزایی که مودم پایینه مینویسم تا کشف کنم درونم چی میگذره .

    من خیلی با خودم صحبت نمیکنم چون تنها نیستم و بیشتر مینویسم و چون درونگرا هستم با نوشتن خیلی بیشتر ارتباط برقرار میکنم .

    من صحبت میکنم از زیباییها با آدمها ولی خیلی فیدبک خوب نمیگیرم . چون افراد در فرکانس دیگه هستن و هروقت از زیباییها گفتم مثلا آسمون چه قشنگه یا چه ماشین قشنگی بعدش یچیزی گفتن که من سکوت کردم و افکار منفیشونو القا میکنن تا اینکه بخوان تایید کنند .

    و چه نکته طلایی رو شما گفتید که اگر نمیتونیم تمرکز کنیم به زیباییها و یا صحبت منیم .

    راه دیگه ش اینه که حداقل در مورد نازیباییها حرف نزنیم و توجه نکنیم و اعراض کنیم . و چقدر خوب چون من چندروزی بود یه چیزی اذیتم میکرد و اصلا نمیتونستم همون لحظه ذهنم رو کنترل کنم و همش دوست داشتم غر بزنم و با خواهرم صحبت کنم .

    ولی از این به بعد سکوت میکنم و تمام تلاشم رو میکنم که اصلا با هیچکس صحبت نکنم در مورد نازیباییها .

    ممنونم ازتون

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    فهیمه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1211 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    سلام به استاد عزیز و نازنین و مریم دوست داشتنی

    وتمام دوستان خوبم

    اولین زیبایی که من تو این فایل عالی دیدم دوتا عزیز دوست داشتنی و نازنین که بسیار بسیار هم خوش هیکل و خوش اندام و خوش لباس بودن که منم عاشق جفتشون هستم… خدارو صد هزار مرتبه شکر بابت وجود نازنین هایی مثل شما استاد

    خداروشکر که شمارو دارم و خداروشکر که منم در این سرزمین پر از آگاهی و زیبایی حضور دارم. واقعا چقدر من خوشبختم

    چقدر این فایل زیباست… تمام فایل های شما زیباست ولی من برای بار اول لیاقت پیدا کردم که روی این فایل قشنگ کامنت بزارم استاد جونم خدایا شکرت.

    الله واکبر به این همه زیبایی ، خدای من چقدر اینجا قشنگ و تمیزه ، خدای من چقدر مردم راحت و در ارامشن و دارن نهایت استفاده رو از این همه زیبایی که خداوند سخاوتمندانه در اختیارشون قرار داده استفاده میکنن و لذتش رو میبرن نوووش جونتون این همه زیبایی.

    یه رودخانه خیلی بزرگ پر از آب شیرین اینطرف و یه دریای شور و بسیار زیبا اونطرف، خدای من چقدر تو بزرگی و چه اندازه زیبا آفریده ای الهی شکرت خدا جونم عاشقتم و عاشق این همه زیبایی هستم.

    خیییلی دوستتون دارم در پناه حق️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فاطمه کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1006 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام ب استاد دلها و مریم جان

    استاد چقدر زیبایی ،چقدر نعمت ،چقدر فروانی ،

    خدایا شکرت

    استاد واقعا تک تک حرفها ی شما را در زندگی هر روزم دارم تجربه میکنم ،به این فایل های زیبا توجه میکنم و میبینم ب شبیه این زیبایی ها هدایت شدم و میشم

    استاد من دقیقا وقتی زیبایی میبینم ،دقیقا این کار رو میکنم ک مینوسم و سپاسگزاری میکنم ک ب چ جای زیبایی هدایت شدم ،و دیگه اینکه از اون محیط زیبا عکس میگیرم و بعد دوباره اونها رو میبینم و لذت میبرم این کار خیلی برام لذت بخشه و برای من جاهای زیباتری رو نوید داده ،

    استاد ازتون سپاسگزارم ک شایسته و برازنده معلمی هستین ،معلم عزیزم روزتون مبارک

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 879 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    ردپای7

    سلام امیدوارم حال دلتون عالی باشه

    قانونی که امروز برای من پررنگ تر بود ارزش تضاد بود ،به دلایلی روز برای من شبیه روزهای قبل از تغییر کردنم بود ساعت خوابم بهم ریخته بود کلافه و خسته و بدخلق بودم،بعد از چند ساعت به وضوح رسید برام که این دقیقا چیزیه که من نمیخوام

    این همون تضادیه که بهم یادآور شد چقدر عاشق زندگی سالم و بیدار شدن صبح زود و تلاش برای اهدافمم

    این همون ناخواسته ای بود که برام واضح کرد چقدر زندگی من با سبک جدید ،باب میلمه

    درسته که ما ربات نیستیم و ممکنه شرایطی پیش بیاد ،اما تو دل همون شرایط کلی درس قابل تامل هست

    درس دیگه روز برام اهمیت استمرار و تعهد بود ،باورها عادت های اشتباه گذشته ،درست مثل پیچک ها و علف های هرز هستن ،که اوایل کار ،مقاومت زیادتری دارن و باید حواسمون باشه تا جلو پاهامون نگیرن و مارو در باتلاق گذشته نگه دارن

    هرچی تعهد استمرار صبر و ایمان بیشتر باشه مقابله راحت تر و خلاصی ازشون سریع تر

    از اینکه باعث شدید آگاهانه زندگی مدنظرم خلق کنم سپاسگزارم

    شادباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: