اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من مدتها بود کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو خریده بودم فصل ۴ و نخونده بودم و کارهای دیگه ای انجام میدادم. اما امروز که این فایل بی نظیر “گفت آسان گیر کارها” رو چند بار گوش دادم و بعد از کارم کمی هم خوابیدم، بعد از بیدار شدن یه حسی یه الهامی یه گفتگوی درونی یه پیغامی نمیدونم چی بود به من داده شد که برو همین الان فصل ۴ رو بخون برو برو. منم که جدیدا الهامات برام خیلیییییی واضح شده و قشنگ خدای درونم رو حس میکنم که باهام حرف میزنه و من بهش گوش میدم، رفتم و لپ تاپ رو روشن کردم و اول فایل بی نظیر زندگی در بهشت قسمت ۲۵۷ که تازه روی سایت اومده بود اولین بار با لپ تاپ دانلود کردم و همزمان شروع کردم به خوندن فصل ۴
وای دقیقااااااا استاد در این فصل هم به آسان گیر کردن کارها و شعر حافظ اشاره میکنه و خیلی قشنگگگگ بازش میکنه
این دو هماهنگی فایل و کتاب حتما نشونه ای برای من بوده، زیرا من در خانواده ای بزرگ شدم که مخصوصا پدرم خیلللییییی زیااااد طبق اصول و چهارچوب رفتار میکردن و به تغییرات هم خیلی زیاد حسسساسس!!! خیلی حساس باورتون نمیشه. که مثلا ۳۰ سال لباست رو فقط یه جای خاص بذاری و اگه مامانم میخواست جابجاش کنه دعواها داشتیم. خیلی کم لباس میخریدن و عاشق ثبات بودن و البته بقیه اقوام پدریم هم همینطور هستن….
به همین خاطر خب تا حدودی هم روی من اثر گذاشته بود و من فکر میکردم این ثابت بودن خوبه! تا اینکه ازدواج کردم و دیدم اصلا همسرم اهل ثابت بودن نیست😂😂😂 و همش اهل تنوع و تغییره، و اگه یه تغییری رخ بده مثل من حالش بد نمیشه!
اوایل مشکل رو از همسرم میدیدم اما بعدش که بیشتر روی خودم کار کردم گفتم عزیزم شاید مشکل از توعه و تو باید تغییر کنی! و همینطورم شد. و من حالا کوچولو کوچولو حتی در جابجایی وسایل ساده ی خونه سعی میکنم تغییر رو ایجاد کنم و همین تغییرات خیییلی کوچیک در فضا و تغییراتی که در خودم ایجاد کردم( مثلا قبلا خیلی نق میزدم😅همسرم با دوستاش میرفت بیرون ناراحت میشدم😅از کارای خونه گلایه میکردم😅از سرکار رفتن گلایه میکردم😅و…و…) باورتون نمیشه کلا از خودم و از همسرم یه شخصیت دیگه ای ساخته شد، با اینکه همسرم اصلا توی این فضا نیست اما من جوری تغییر کردم و فرکانس هام تغییر کرد که جهان به فرکانس هام جواب داد و شکل پاسخ دادن جهان به من تغییر کرد!!!
و من حالم عالیه و من حالم عالللللیه خداروهزاران مرتبه شکرررررررررر
حضرت حافظ چقد قشنگ قوانین بدون تغییر الهی رو درک کرده بود خداوند باهاش صحبت کرده چقد وصل بود چه حسه زیبایی داشت چه لحظات شگفت انگیزی رو تجربه میکرد واقعیت جهان هستی افراد کمی به آن پی میبرند خدا میدونم تو بالاتر هر چیزی که میشناسم هستی توی این روزها من معجزه زندگیم شدم خالق بودنم رو با تمام وجودم درک کردم منو مرحله ای هوشیاری رسوندی من قدرتمندترین دستگاه فرکانسی رو داریم ذهن با کنترل اون و دوری از رسانه ها ،اخبار منفی ،خروجی اون ارتباط عجیبی ام با منبع هستی یا ابدیت متصل شده اسم این مرحله رو گذاشتم بیداری حقیقی از بند باورهای سمی،خطرناک، سالها بود در ذهنم فرو کرده بودند
من همفرکانس مدارهای بی نهایت شدم با رشد خودم با تغییر مداومت در مسیر الهیم روبرو میشیم با شکوفای درونی استعدادهای درخشانی که در وجودمون از بدو تولد بودند وقتی بیدار بشیم اونها رو کشف میکنیم من با تفکر و تعقل در حال رسیدند به حقایق این جهان هستم چیزی که همیشه مورد تاکید استاد بود ما باید بهش برسیم
وقتی من روی خودم کار میکنم و از حاشیه ها دوری میکنم
چیزهای جدیدی میبینیم
چیزهای جدیدی میشنویم
چیزهای جدیدی حس میکنم
چیزهای جدیدی از واقعیت متوجه میشویم
چیزهای جدیدی چیزهای جدیدی و خیلی چیزها و حقایق برویمو آشکار میشوند
جریان ها طبیعی وارد زندگیت میشود
ثروت بی نهایت
سلامتی همیشگی
احساس خوب مساوی هست با اتفاقات خوب
ارتباطات فوقالعاده
آرامش شگفت انگیز
و صدای که همیشه همراهت بوده رو که از دورنت میشوی به تو تبریک میگه بخاطر دیدن واقعیت جهان حس رسیدند به معشوق و ادامه مسیر پرافتخار توحید
شکر خدای که منو در مسیر هدایت قرار داد آشنایی من با قوانین زندگی ساز چقد خوشحالم که من با انتخاب خودم و حمایت های پروردگار عالم قدم های بزرگی در راستی رسالتم برداشتم
خدایا من زندگی رو آسان گرفتم هر روز کارهایم به سادگی حل میشه
درسته استاد این فایل یکی از پیام های خداوند برام بود تسلیم شدم خدایا
به خاطر دنیا دگه غم نمیخوام
به خاطر گذشتم قصه نمیخوام
به خاطر رفتار های که داشتم قصه نمیخوام
چقد به خودم سخت میگرفتم زندگیم شده بود بی اعتماد به خودم به توانمندی هام شک کرده بودم هر روز سختهای بیشتری تجربه میکردم دگه هیچ چیز در جهان مادی ارزش قصه نداره …….
الان من یک میلاد قدرتمند ثروتمند در حال ساختن هست…
سلام و عرض ادب خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی و دوستان همفرنکانسی گلم
ابتدا از خداوند و دوستان با محبت و بخشنده اش استاد عزیز بینهایت سپاسگذارم که قوانین بدون تغییر این کیهان را به ما آموزش و العام می کنند .
دیروز من یه درگیری فکری و خانوادگی داشتم که به خاطر وصلت دخترم با یک خانواده (حدود یکسالی که البته در نامزدی هستند ) و برای برگذاری جشن عروسی این دو زوج چند بار ما برنامه ها رو باهم فیکس کردیم و بخاطرش کارای اولیه رو با تالار و… هماهنگ میکردم و این عزیران خبر میدادن برنامه عوض شده ( کلا مثل 1+5 می زدن زیر میز خخخخخ) و این بد قولی و بی برنامگی خیلی اذیتم میکرد و دیروز اداره روز پرکار و شلوغی داشتیم بعد چند جلسه کاری و ….. ساعت 6 غروب همسر عزیزم خبر داد که دوباره برنامه تغییر کرده و این عزیزان برای مذاکره نهایی و هماهنگی برنامه ها امشب میان خونه ما . همون موقع اومدم اتاق و از خداوند کمک خواستم که امشب را بهترین تقدیر برامون رقم بزنه و کمک کنه که آروم باشم .
اومدم سایت را بازکردم بهترین مکانی که آرامش بینظیر میده به من ( وقتی میام تو سایت و مطالب را استفاده می کنم و یا کامنت ها را میخونم ( هر چند در کامنت نوشتن تنبل هستم متاسفانه ) مثل اینکه رفتم تو یه باغ خوشکل و سبز و آرام با صدای پرندگان زیبا قدم میزنم .
از خدا خواستم راهنمایی ام کنه و کلک کردم روی مرا به نشانه ام هدایتم کن و این فایل بینظیر “گفت آسان گیر کار ها کز روی طبع …. ”
استاد این فایل تقریبا 9 دقیقه ای آنچنان آرامشی به من داد که هیچ چیز دیگه نمیتونم مقایسه و وصفش کنم و همونجا از خداوند وهاب و استاد عزیزم بینهایت سپاسگذاری کردم . از خداوند به خاطر خلق این قوانین بیتغییر و از استاد عزیزم بخاطر انتقال مطالب و هدایت انسانها به درک این قوانین ، خلاصه اذیتتون نکنم تا برسم خونه چند بار این فایل را گوش کردم و خداشکر همسرم هم در این مسیر با همن همراه و همسفر هست و فایل برای ایشون هم پخش کردم و با دلی آرام و روی باز به استقبال مهمانان رفتیم و خدا رو شکر برنامه بهتر از هر چیزی که تصورش را میکردیم بسته شده و خداشکر یک شب عالی را تجربه کردیم . آرزو میکنم همه دوستان همفرکانسی مون و جوانهای عزیز این سایت همیشه بهترین ها را تجربه کنند و اصلا به به خودشون تردیدی در مورد قوانینی که استاد آموزش می دهند نداشته باشند .
و هزاران درود به استاد عباسمنش،عزیز که اینقدر راحت و ساده به همه ما مسیر زندگی رو آموزش میدن
هزاران بار خدارو شکر میکنم که در این مسیر زیبا قرار گرفتم
من امروز از خدا خواستم که هدایتم کنه و چقدر زیبا هدایت شدم
آقا مهدی عزیز من امروز از طریق پیام زیبای شما در کانال تلگرام هدایت شدم و این فایل 9 دقیقه گوش کردم اشک ریختم و همزمان در این بخش کامنت میزاشتم و اشک میریختم
ای خدای مهربان ، ای خدایی که براحتی خواسته ها رو برآورده میکنی
خوشحال و سپاسگذارم بخاطر: اول وجود و دسترسی ما به استاد عزیز و ارایه مطالب و قوانین ارزشمند و بدون تغییر این جهان هستی
دوم بخاطر اینکه هر بار تونستم بهتر قوانین رو درک و عمل کنم خیلی راحت و آسانتر نتیجه گرفتم
سوم بخاطر اشتراک این تجربه خوشحالم چرا که کمکی باشه برای دوستانم بیشتر به قوانین ایمان بیارند. امیدوارم هرچه زودتر تجربه عالی از شما دراین فایل ببینیم .
امروز وقتی از سر کار میآمدم، در مسیر با خدای دورنم صحبت میکردم:
وقتی خداوند همه چیزاست.
وقتی خداوند خود ثروت است.
وقتی من ذرهای از خداوند هستم.
وقتی خداوند ارتباطات خوب هست.
وقتی همه این زیبایی جهان خداوند هست.
وقتی این صدای که میشنوم از طرف خداوند است.
وقتی این حس شنوای ام از خداوند است.
وقتی با پاهایم که راه میروم از خداوند است.
وقتی احساسی که دارم از راه رفتن از خداوند است.
وقتی در مترو خیلی راحت و آرام مینشینم ومسیر راهم طی میشود و من به مقصد میرسم با خداوند است.
وقتی ارزش گذاری کارم با خداوند است.
وقتی هر صحبتی دارم با هدایت خداوند است.
وقتی در ذهنم به هر جایی که میخواهم میروم با خداوند است.
وقتی مالک تمام گنجینه ها زمین خداوند است.
وقتی خداوند تمام نعمت های زمین را برای من آفریده است و در اختیار من نهاده است.
وقتی خداوند قوه تشخیص نعمت وثروت وپول و آرامش وآسایش خداوند داده است.
وقتی خداوند همه خواستههای مرا در جهان قرار داده است و جهان را مسخر من کرده است.
من باید چکار کنم.
در این افکارم غرق شده بودم.
از کوچه ها و خیابانها میگذشتم.
مثل بچههای ابدی و بازی گوش به اطرافم نگاه میکردم و به سمت خانه میآمدم.
ولی خیلی آرام بودم.
خستگی کار روی دوشم نبود.
امروز دختر بود.
در دلم منتظر بودم وقتی آیفون را میزنم و در باز میشود دخترم مثل همیشه با چهره خندان تا جلو در به استقبالم بیاید.
به خانه که رسیدم همسرم با دختر چنان عشق می ورزیدند فکر میکردم وارد بهشت کوچک و شخصی خودم شدم.
خداراشکر.
چه بهشت جمع و جوری.
چه صحبتهای عاشقانهای.
یاد استادم افتاد و گفتم من عاشقتم .
خداراشکر که خدای من با چنین عاشقانه صحبت میکند.
باهم چایی خوردیم.
این کار هر روز ماست.
بعد تنها شدم و مثل هر روز نشستم پای سفر نامهام.
وارد سایت شدم.
به به
استادم هم عاشق شده و برای من حافظ می خواند.
استاد!
چه حالی کردم.
چه احساسی دارم.
چه خدای نکته دان و تیز هوشی.
فایل را دانلود کردم.
فایل را تا آخر گوش دادم .نگو که فایل روی تکرار بوده و چندین بار گوش دادم. هر بار که گوش میدادم فکر میکردم اولین بار است. آرامش دارم ولی چیزی متوجه نمی شوم. پس دوباره از اول…
انگار یک موزیک خیلی پخش میشود و من در حال رقصم.
آه خدای من!
چه سری در می بود که به من دادی.
چه راحتی و آسایشی میدهد.
خدایا!
تو که از قدیم من با آشنایی ولی من به تازگی با آوای چنگت آشنا شدم.
خدایا !
تو در چه آرامش وسکوتی آواز سر میدهی. انگار یک آهنگ دلنواز شخصی مینوازی. تو که مالک تمام جهان هستی و چنین با من که ذرهای از وجود تو هستم یکی شدهای.
من مثل آن چوپان
می خواهم بشیم در برت.
شانه برگیرم ،کنم شانه سرت.
استاد!
حال،
فهمیدم که احساس خوب چه اتفاقهای خوبی به همرا دارد.
همه احساس خوب را از خداوندی دارم در تمام مسیر راه با من صحبتهای خوبی کرد.
همانند مرغ عشق نکته های را در گوشم زمزمه میکرد.
استاد!
چقدر حالم را خوب کردی. چقدر دلم خواست از سر میفروش. خداوند در تمام احساس های خوب من است. خدای من، مرا به سوی خودش دعوت کرده و من هم با تمام وجود پذیرفتم. این فکر که طبیعی ترین کار جهان است که با او ارتباط درونی و آرامش داشته باشم.
این آرامش سر میفروش است.
با من حرف میزند مرا محرم خود کرده .
آرامشم نشان رفتنم به مدار دیگری ست که به خداوند نزدیکتر است. این هم قطعاً نتیجه خواهشم بوده است و عنایت خداوند به من.
خداراشکر که گوشم شنوای پیغام سروش شد.
خدایا!
من بینهایت از تو سپاسگزارم.
این ردپای من در 42مین روز از تحول زندگی من است.
خدارا شکر به خاطر استادم.
خداراشکر به خاطر هدایتت.
خداراشکربه خاطر هم صحب که خداوند دارد.
در پناه خداوند می فروش و شادی بخش ثروتمند وآرام باشید
من بعد دیدن آخرین فایل ها که بنام هدایت الهی بود و دو قسمتش رودیدم. یهو اومدم اینجا… یعنی خواستم یک چرخ دیگه ایی قبل خواب بزنم. واقعا سایت عالی و رفرش شده. عالی بودعالی تر شده.
سایت هم در جریان هدایت و تکامل قرار داره و این عالیهو این بخاطر وجود تک تک عزیزانی هست که روی سایت کار میکنن از اقا ابراهیم مدیر فنی گرفته تا مریم جان عزیز که نظم بخشیدم و سرو سامان دادن و برقراری ارتباط با تعضا رو با نوشته هاش و فیلم هاش حفظ میکنه و از استاد عزیز که ناخدای این کشتی هست با برون ریزی ها و هر بار با یک داستان و یک فایل جدید ما رو شگفت زده میکنه.
واقعا از همگی ممنونم. به ویژه اینجا از مریم عزیز تشکر میکنم واقعا عالی شده عالی مرتب و باخال شده و شاید دسترسی به یک سری فایل ها راحت تر. راستش از زمانی که من گزینه نشانه ی من رو میزنم و رندمی برام فایل میاد خودم یک دسته بندی در هاردم ایجاد کردم. اما این دسته بندی شما رو واقعا دوست دارم و الخق عالی شده چون شما مشرف تر هستی به کل فایل ها… شاید منم دسته بندی هام رو کمی تغییر بدم. البته جالبه بعضی دسته بندی های منم شبیه هست….
این فایل که خودم گذاشتم جریان هدایت و آگاهی هایی که از فایل هدایت الهی گرفتم پیش ببره و رسیدم به این.
و اینکه آسان بشویم برای آسانی ها تا هدایت شویم تا در جریان هدایت الهی قرار بگیریم. چون….
چون طبعیت جهان اینگونه است.
واقعا شعر عالی بود. قبلت شنیده بودم اما الان بعد دیدن اون فایل ها و آگاهی ها برام هک شد که آسان بگیرم……..چون طبع جهان اینگونه بنا شده است. چون برای قرار گرفتن در مسیر هدایت باید رها و آزاد و آسان باشی تا جریان هدایت الهی ما رو هدایت کنه. یک جور روغن کاری…..
به نام الله مهربان که سخاوتمندانه هدایتم کرد به سمت این آگاهی ها تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه
وسپاسگزارم از استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی های توحیدی رو دراختیارمون قرارمیدن.
آسان گرفتن یعنی اصل رو از فرعیات زندگیم تشخیص بدم و از جزئیات روی برگردونم و تمرکزمو بزارم روی اصل و به صورت پیوسته و مداوم و بدون عجله درجهت هماهنگ کردن خودم با خواسته هام با قوانین جهان هستی ،قدم بردارم، همچنان که احساسم عالیه
آسان گرفتن یعنی پشت گوش ننداختن و وارد ترس ها شدن و به الهامات عمل کردن که اگر به این روند ادامه بدم همواره احساسم عالیه
آسان گرفتن یعنی بیگ پیکچر رو دیدن یعنی بزرگ شدن ظرف ذهنیم به وسیله ی کار کردن روی خودم یعنی بالابردن ظرفیت وجودیم
آسان گرفتن» یعنی برداشتن تمرکزم از مشکل و گذاشتن تمرکزم بر راه حلّ و نتیجه همواره احساس خوب است
چقدر من این ، {ونتیجه همواره احساس خوب است }رو دوست دارم ،این یعنی اگر جایی ،فکر کردم که آسان گرفتم اما احساسم خوب نبود ،بفهمم که آسان نگرفتم فقط اداشو درآوردم .
سپاسگزارم از شما استاد خیلی این مطالب رو دوست دارم و کیف میکنم باهاشون….
«آسان گرفتن» یعنی منعطف بودن؛ یعنی خودت را به اضطرار نینداختن برای رسیدن به نتیجهی از پیش تعیین شدهات آنهم به شیوه منطقِ پیچیدهی ذهنت, این کاری بود که من قبل از آشنایی با آگاهی های شما انجام میدادم ،تسلیم نبودم منعطف نبودم و خودمو به اضطرار میانداختم برای رسیدن به نتیجه ای که به وسیله ی ذهنم بهش رسیده بودم ، خدایا چقدر کارمو سخت میکردم به وسیله ی این شیوه و چقدر ،چرخ زندگیم سخت میچرخید بخاطراینکه میخواستم با هر ضربوزوری به نتیجه ای برسم که ذهنم برام از پیش تعیینش کرده بود،خدایا چطور ازت سپاسگزاری کنم بابت این آگاهی ها که باعث شد به غیب به هدایت اعتماد کنم تا رها تر و منطعف تر باشم تا چرخ زندگیم راحت تر بچرخه، چطور توصیف کنم براتون که حتی به طور فیزیکی شونه هام زیر فشار این سخت گیری ها بود ،
خدایا سپاسگزارم هزاران بار سپاسگزارم که هدایتم کردی به سمت این آگاهی ها.
آسان گرفتن» یعنی منعطف بودن؛ یعنی دستان خداوند را درباره «چگونگی» باز گذاشتن. یعنی بینا شدن دربارهی همهی گزینههای ممکن و تشخیص نشانههای هدایتگرِ طولِ مسیر؛
چقدر این جمله ها برام با معنان، وچقدر تجربه دارم از صحت و درستیشون خدایا سپاسگزارم.
آسان گرفتن یعنی حساب کردن روی مهمترین رابطه ی زندگیت که نزدیک ترین رابطه س، یعنی ایمان به غیب و هدایت هاش، خدایا من به هر خیری از جانب تو فقیرم ،منو هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که غضب ورزیدی ونه گمراهان.
واین جمله که خیالمو همیشه راحت میکنه «آسان گرفتن» یعنی، نگاه گذرا داشتن دربارهی کلیّتی به نام زندگی با تمام وجوه دلخواه و نادلخواهش. یعنی هیچ چیز را دائمی نپنداشتن؛
چقدر این جمله این یادآوری برام آرامش بخشه که ماریا به کجا چنین شتابان،دنیا قد چشم بر هم زدنی فرصت برات کنار گذاشته که در بهترین حالتش بازم چشم بر هم زدنی تموم میشه پس به خودت بیا و سخت نگیر چون دره صورت تموم میشه ،پس بهتره سخت نگیری تا خوب تموم شده.
و در یک کلام آسان گرفتن یعنی ذهن و پیچیدگی و خسته هاش و نجواهای شیطانیش رو آرام کردن و به خداوند وبه العامتی که به قلبت میکنه ،گوش دادن و از طریق ایمان به غیب و یقین به کمک های و حمایت هاش ، دست به عمل زدن و توحید عملی داشتن .
خدایا خودت میدونی که حرفایی که زدمو به قد توانم دارم زندگیشون میکنم پس ازت میخوام توانمو بیشتر کنی تا بیشتر زندگیشون کنم تا آرامتر باشم تا از طریق این آگاهی ها مدت زمان بیشتری
دراحساس خوب باشم که تمام ماجرا ماندن دراحساس خوب و تجربه اتفاق خوبه.
سلام به استاد عزیزم واین صدای الهام بخشش که تلنگری است برای من که میشنوم سلامم به خانم شایسته عزیز ودوست داشتنی که با کارهاش انقلاب عظیمی توی سایت ایجاد کرده که تونسته این حجم از فایلها رو بروزرسانی کنه .
چقدر هدایتی من اومدم سمت این فایل .فایلی کوتاه اما پر محتوا که حافظ کل قوانین این جهان را در چند بیت شعر بیان کرده .
هرگز این شعر را به این پر محتوایی قبلا درک نکرده بودم می دانم دلیلش فرکانس بوده چون من در مدار درک این مفاهیم نبودم .
این فایل چند باور مهم داره که اگر در وجودم بتوانم آنها را هر چه بیشتر باور کنم وکار کنم جودم گستردتر میشود .
اول از همه اینه که باور کنی که خدا با تو حرف میزنه این اساسی ترین باوری هست که ما باید در وجودمون ایجادش کن همون خدا وربی که تو با چشم اونو نمی بینی ولی حسش می دانی همونی که آفریدگار ورب جهانیان است .
بعد اینکه بنده ی من هیچ چیزی را از تو پنهان نکردم ونمیخوام از تو پنهان کنم وهیچ چیزی پشت پرده نیست هیچ رازی را از تو نهان نکردم راز خوشبختی شادی هست واین را همیشه به یاد داشته باشم برای رسیدن به همه چیز باید شاد باشم چون شادی مدارش بالاست .وراز رسیدن به شادی واین فرکانس بالا اینه که آسان گیر بر خود کارها را، چرا کارها وجهان را بر خود سخت می گیری اینجا را برای آرامش وسکونت آفریدم نه برای رنج وسختی بنده هام .چرا ما نباید مانند کودکی مون زندگی کنیم کودکانی شاد وفارغ از هر فکر وخیالی، کودکی که با کوچکترین حرکتی چنان میخندد که صدای قهقه وشادی اش تمام جهان اطرافش را شاد می کند.وهر چه را طلب کند از راههای مختلفی به آن میرسد .شادی وآرامش وآسان گرفتن راز رسیدن به تمام خواسته هاست.وقتی در این فرکانس باشم انسان سپاسگزار تری میشم وسپاسگزاری نزدیکترین فرکانس به خداست .این زندگی به اون سختی نیست که تو اون رو بر خود سخت می گیری ،نکته ی بعدی اینکه اگر جهان را بر خودت سخت بگیری طبیعت این جهان اینه که بر تو هم سخت میگیره ،جهان داره مثل آینه تمام کارهای خودمون رو به خودمون منعکس می کنه هر فرکانسی پاسخی داره طبیعت
وجهان با کسی دشمنی نداره هر آنچه را دریافت می کنی پاسخ اعمال وافکار وفرکانسهای خودت هست .
احساس خوب = اتفاقات خوب
احساس بد = اتفاقات بد
پنجم. وقتی تو این قانون را درک کنی وکانون توجه خودت را بر خواسته های خودت بگذاری وشادی کنی وبی خیال باشی تمام جهان برای تو به رقص وشادی درمیاد تو باید خودت رو هماهنگ کنی ودر این مدار قرار بدی تا این آگاهی ها رو دریافت کنی .برای دریافت الهامات باید همفرکانس باشی با اونها تا دریافت شون کنی . این حرفها برای همه آشنا نیست چون هرکسی این حرفها نمی شنوه وهرکسی صدای خداوند رو درک نمی کنه بخصوص اون کسی که نامحرم هست بخصوص اون کسی که گوش دلش با این صداها غریبه است .من باید روی خودم کار کنم تا وارد مدار بالاتر بشم ودر مدار بالاتر اتفاقات وآگاهی های بالاتر هست واین آگاهی های بالاتر رو وقتی درک کنی وعمل کنی آگاهی بالاتری به تو داده می شود وقتی که این پندهارا گوش کنی ودرک شون کنی واین قانون رو بفهمی وغم این دنیا رو نخوری و میخوای غصه چی رو بخوری
را از خودت دور کنی وشاد باشی در این جهان گوش تو با الهامات الهی آشنا میشه وبه خداوند نزدیکتر میشی .
یک آگاهی جدیدی رو که من جدیدا اونو درک کردم اینه که تضادهایی که بهش بر میخوری بزرگ تر میشی واین مسیری هست که تو در جهان قبل از ورود به این دنیا انتخاب کردی وتضادها مسیر لذت بخش وپر از هیجان برای من بوده این من بودم که فراموش کردم .
والان که خودم رو اینجا می بینم به خاطر فرکانسهای ارسالی من بوده که اینجا حضور پیدا کردم واین فایلها واین آگاهی ها رو دریافت می کنم .
این اشعار واین حرفها واین فایل برای من یک نشانه است یک تلنگر هست .من بی دلیل نیست که اینها می شنوم هر کسی این حرفها نمی شنوه من امروز همفرکانس بودم که اینها رو شنیدم واین یک پند گرانبهایی هست برای من که اینجا هستم پندی که ارزشش از مروارید گرانبها تر هست اگر میخوای به خوشبختی برسی غم دنیا رو نخور ونگران نباش برای این دنیا وغصه نخور اگر میخوای به جهان کمک کنی پس احساس خودت را خوب نگه دار تا اتفات عالی وارد زندگی تو شود .
سپاسگزارم از بابت این آگاهی هایی که امروز دریافت کردم .
استاد جان امشب یهویی با خواندن یک کامنتی از بروبچه های اینجا به این قسمت ارزشمند هدایت شدم..
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیز هوش
وزشما پنهان نه شاید کرد سِر مِی فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها
کز روی طبع جهان سخت میگیرد بر مردمان سختکوش
انگار برای من نوشته شده بود .. یعنی یک جورایی کلمه به کلمه مخاطب این شعر من بودم..
گاهی وقتا آدمها اون نعمت ها و اون زیبایی ها و اون نکات مثبت زندگی شونو نمی بینند و فقط تضادها و نجواها رو می بینند و می شنوند و همش غر میزنند و خشم و کینه و حسد و غیبت و غیره می ورزند
…
امشب از اون شبهایی بود که از مسیر گل و بلبلم خارج شده بودم و زده بودم جاده خاکی … انگار نشسته بودم فقط به ناخواسته ها و نداشته ها و احساس خود کم بینی ها و دلتنگی ها و غیره ….. فکر می کردم … همش توی کله ام نجواهای شیطانی بود .. هر چند میدونستم اینی که داره توی کله ام حرف میزنه من نیستم همش میگفتم این من نیستم .. خلاصه با وراجی هاش داشت منو از راه بدر می کرد هی توی کله ام سوال پیچم می کرد …..می گفت این چند سالی که با استاد آشنا شدی چرا به اون هدف اصلی ات نرسیدی و هی داشتم با ذهنم کلنجار می شدم بخاطر تضادهایی که در روابط خانوادگی بعد از فوت شوهر با دختر و پسرم بخاطر ورشکستگی هام بوجود اومده بود .. داشتم به خودم سخت می گرفتم … البته اون نجواه ها ولم نمی کرد و هی غر میزد و صداشو برام بلند می کرد ….. بهش گفتم هزاران هزار مسیرهای زندگیم سر و سامان گرفت.. هزاران هزار بار توانایی کنترل ذهن رو یاد گرفتم ... الان هم دارم همین کار رو می کنم… هزاران هزار بار خداوند منو بسمت بهترین ها هدایت کرد و دستمو گرفت..
هزاران هزار نعمت و خیر و خوشی و برکت و رحمت هاشو نثارم کرد و هزاران هزار نعمت و وفور و فراوانی موهبت هامو به یاد آوردم ……
و اینجا بود که نشونه ها رو دریافت کردم و خداوند خیلی آروم توی گوشم ی چیزایی رو درِ گوشم گفت و خداوند دستمو به گرمی گرفت و آورد اینجا و بهم پیغام سروش رو توی گوشم خوند.. یک لحظه بعد از خوندن کامنت برو بچه ها و شنیدن صدای گرم و صمیمی و دلسوزانه ی استادم .. چشم هامو بستم و گفتم خدایا کمکم کن که نعمت هامو بشمارم .. خدایااا کمکم کن فقط تو رو ببینم ..
خدایااا میدونم که این تضادها دوست و رفیق و شفیق ام هستند پس چرا … این تضادهای در روابط با نزدیکترین عزیزانمو نمی پذیرم و مقاومت می کنم .. منی که با تضادهای ورشکستگی های پولی و مالی و مادی و معنوی و سلامتی و تندرستی و.غیره تونستم خودمو بکوبم و دوباره بسازم و راحت تر بر مقاومت هام غالب شدم .. ولی انگار توی زمینه ی روابط هنوز مقاومت دارم و میخوام به شیوه ی قدیمی برم جلووووو … ولی دیگه وقتشع که روی این موضوع هم شروع کنم به باز سازی کردن خودم … خدایا شکرت که محرم راز شدم و پیغام سروش رو دارم می شنوم و به این فایل ارزشمند و به سمت پیغام سروش هدایت شدم .. یعنی بخاطر همین تضادهاااااا رفیق شفیقم به سمت استاد عزیزم هدایت شدم .. بخاطر همین تضادهایم اینقدر تغییر و تحول بنیادی و اساسی در زندگیم بوجود آمد .. البته با تعلیمات استاد عزیزم و پشتکار و مداومت و کار کردن روی افکار و باورهام در همه ی زمینه های زندگیم از اون دره های تاریکی با ریسمان نورانی استادم بیرون اومدم …. وووواااای خدای من ممنونم ..
چقدر خوبع که باید جهان رو آسون بگیرم ..
نه اینکه بیخیال بشم بلکه از لحظاتم لذت ببرم و شاد باشم و برای رسیدن به هداف و خواسته هام مسیر رو لذت بخش کنم .. چطوری؟؟؟
آخه چه طوری مسیرمو لذت بخش کنم که به خودم سخت نگیرم و از سختی های زندگی غر نزنم و زیاد بهش بها ندم
که به یادم اومد که استاد عزیزم این ( پیر طریقت) منظور چراغ هدایت مسیرم گفته بود تمرکز روی زیبایی ها و تمرکز روی داشتن نعمت ها به احساس خوب میرسم و وقتی به احساس خوب رسیدم باید پله ی مداومت و ماندن در زمان طولانی تر احساس خوبم رو حفظ کنم….. و
اینها تکامل می خواست .. صبر و بردباری می خواست… جنم می خواست… وقت و زمان رو طلب می کرد .. آخه یک شبه که نمیشه… اگر می خواستم یک آبگوشت هم درست کنم باید زمان پخت و پز رو بگذرونم تا پخته بشه و لعاب بده و جا بیوفته..
اتفاق های خوب و فرصت های جدید و موقعیت های خوب و عالی هم یواش یواش از راه میرسند فقط باید حواسم به نشونه ها باشه .. باید چشم چشم کنم و بر در و دیوار این شهر همه از تو نشانه است
خوب حالا چطوری نشونه ها رو ببینم و بشنوم ؟؟؟؟ بازم استادم گفت با تمرین..
و گفتم آخه چقدر باید تمرین کنم؟؟؟؟؟؟ …..
و تازه شروع کردم به تمرین کردن… و استادم هر روز به یک شیوه ای جدیدی میاد و ازم حساب پس میگیره .. و امروز با این شعر زیبا و هوشمندانه اومد و در گوش من پیغام سروش رو خواند ..
وانگهی در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بر بت زنان می گفت نوش
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
باید اینقدر به زیبایی ها توجه کنم و اینقدر نکات مثبت رو ببینم و بشنوم که دیگه هیچ نا زیبایی رو نبینم و دیگه هیچ حرف و صدای نا زیبایی رو نشنوم ..
گوش کن پند ای پسر
و از بهر دنیا غم مخور
گفتم نباید اینقدر به مسایل حساس باشم و غصه بخورم و باید خیلی مسایل و منفی ها رو نگاه نکنم و بهشون توجه نکنم .. وقتی به چیزهای خوب توجه کنم خُب احساس ام هم خوب میشه قانون جهان همینه دیگه.. به هر چیزی توجه کنی از همون جنس توجه ها رو بخودم جلب میکنم..
گفتمت چون در حدیثی گر توانی دار گوش
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنود
زانکه آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
گفتم خدایا منو به راحتی ها هدایت کن
خدایااا آسان کن آسانی های نعمت هایت رو بر من
خدایاااا کمکم کن که صدای بلند الهام و شهودم رو بشنوم
خدایااا کمکم کن که نشانه های پُر رنگ و بشارت های خوب و شادمانی رو ببینم.. و
چشمامو بستم و به درونم توجه کردم و باخودم شروع به صحبت کردم و گفتم .(.البته ایندفع کله ام ساکت شده بود )و داشتم با قلبم صحبت می کردم .. آخه قلبم خونه ی خداست..
بر بساط نکته دانان خود فروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل یا خموشششششش
و چشمای بیرونی ام رو بستم و چشمای درونی ام رو باز کردم و احساس کردم که باید نعمت هامو بشمارم….
گفتم خدایاااا شکرت که الان توی رختخوابم خوابیدم ..
خدایا شکرت توی این هوای سرد آخرین روز از بهمن ماه 1401 توی خونه ی گرم و نرمم توی رختخواب گرم و نرمم دارم این کامنت ارزشمندم رو می نویسم
خدایاااا شکرت از اتاق خوابم بدلیل داشتن پنجره ی قدی رو به بالکن می تونم آسمان پُر ستاره تو رو ببینم و لذت ببرم..
البته الان دیگه داره صبح میشه و یواش یواش سپیده دم و بعدش هم خورشید طلایی رو ببینم خدایا شکرت
خدایاااا شکرت که یک حقوق بازنشستگی همسر خدابیارمزم رو دارم که می تونم اجاره خونه و شارژ و هزینه های آب و برق و گاز و اینترنت و تلفن و گرمایشی اولیه ی زندگی مو پرداخت کنم خدایااا شکرت
خدایااااا شکرت بخاطر نعمت سلامتی و تندرستی میتونم تمام کارها و امورات زندگی مو انجام بدم خدایااا شکرت و با انگشتانم کلمه ها رو کلیک کنم خدایااا شکرت
خدایاااا شکرت که نعمت اینترنت رو دارم و می تونم از این سر دنیا تا اون سر دنیا آموزه های استادم رو دریافت کنم و رد جا پای استادم رو پیدا کنم
خدایااا شکرت که هر روز در مدار آگاهی بیشتر و بیشتری هستم
خدایااا شکرت که صبح تا شب هم اگر توی این سایت بچرخم حوصله ام سر نمیره و دوستان واقعی من اینجا هستند و به همه چیز نظارت می کنند و جواب کامنت ها تو میدن و در نبود استاد حواسشون به همدیگه هست..
هر چند استاد از اون بالا داره روی همه نظارت می کنه و حواسش به همه چی هست .. خدایااا شکرت که در دانشگاه علم و تربیت خوشناسی و خدا شناسی و جهان شناسی که پایانی نداره حضور دارم
خدایاااا وقتی داشتم به نعمت هام توجه می کردم و داشتم می شمردم دیدم هزاران هزار نعمت هایی در زندگیم دارم که قادر به شمارش آنها نیستم و باید این نهیب رو بخودم بزنم که من خوشبخترین آدم روی زمین هستم که نعمت هام اینقدر زیاده که یادم رفت غر بزنم نق بزنم و سخت بگیرم و غصه بخورم …. یهو چشمانم هم به پیغام های سروش باز شد
خدا رو شکرت
ساقیا می ده که رندی های حافظ فهم کرد
اسف صاحب قرآن جُرم بخش و عیب پوش
خدایاااا شکرت که حرف های کله ام رو بخشیدی و خطا هامو نادیده گرفتی و عیب هامو پوشاندی و هر چقدر توبه شکستم بهم گفتی باز آی
خدایااا شکرت که بهم یادآوری کردی که دنیا رو جدی نگیرم
خدایاااا شکرت بهم گفتی که اگر هر کسی حرف نامناسبی گفت و یا کاری کرد بهش توجه نکنم و دلگیر نشم حتی نزدیکترین افراد خانواده ام
خدایاااا شکرت که من قلبمو بسمت هدایت های الهی تو باز کرده ام
خدایاااا شکرت که سپاسگذاری صبحگاهی مو اینجا توی سایت عزیزم انجام دادم و خدا رو شکرت که هر روز من یک طلوع و یک روز شگفت انگیزی به این جهان هستی است خدایااا شکرت
خدایاااا شکرت که در زمان درست و مناسب و در مکان درست و مناسب هدایت شده ام تا بهترین همزمانی رو برای بهترینع بهترین هدایت ها و آموزه ها رو از استاد عزیزم در این سایت گوهر نشان داشته باشم خدایاااا شکرت
روز 42 سفرنامه سلام خدای من سلام خدای مهربونم خدایی که همیشه همیشه با هدایت زیباش زیبایی ها رو نشونم داده
سلام استاد عزیزم و دوستان همسفرم که از نوشتههاتون نکات زیبایی رو دریافت میکنم به خودم سلام میکنم برای روزهایی که برمیگردم و دارم همه نوشتههامو مرور میکنم تا بدونم تو هر زمان کجا بودم و به چی فکر میکردم.
چه زیبا میشه توی این شعر قوانین رو مرور کرد طبیعت جهان اینه که اگر سخت بگیری سخت میگیره اگر احساس بد و ناراحت کننده رو به این دنیا ارسال کنی و فرکانسشو داشته باشی نتیجه ناراحتی بیشتر و سختی بیشتره و این قانونیه که همیشه داریم با استاد مرور میکنیم .
می فروش چقدر زیباست که میگه وقتی راز خوشبختی و احساس خوب و به دست آوردن حال بهتر اینه که تو دور باشی از هر چیزی که بهت احساس خوبی نمیده با سخت گرفتن یعنی اینکه همیشه خودمون دنبال راه حل هستیم خودمون میخوایم مشکلاتو حل کنیم و ابن یعنی تقلا کردن و دست و پا زدن و کنترل عوامل بیرونی که کنترلی روش نداری،آدمها،دولت،شرایط و…که این برامون حال بد و حرص و اذیت رو به هنراه داره .
و در این وقته که نتیجه درست نمیبریم. ولی وقتی که ما میسپاریم به خدا و توکل داریم به خدا یعنی منتظر هدایت اون هستیم وقتی که شهودی زندگی میکنیم و با هدایت خدا پیش میریم راه حلها را از خدا میخوایم و او هدایتمون میکنه به مسیرهای راحت و آدمها و شرایط که به صورت بدیهی و از ساده ترین راه به خواستههامون میرسیم همه کسایی که تو سایت هستند افرادی هستند که زمان درخواست هدایت داشتن. به نقطه ای رسیدن میخواستند از دست و پنجه نرم کردن با مشکلات رها بشن .از اینکه دنبال راه حل باشن و بخوان همه ی چیزهایی که کنترلی روش ندارن رو برآب خودمون اوکی کنن ولی به سختی .حالا میخوایم بسپاریم به خدا که اون راه حلها رو بهمون بده . همیشه حرص خوردیم اذیت شدیم و سخت گرفتیم به خودمون و زمانی که هدایت شدیم به این سایت متناسب با ظرفیت هر کدوممون آگاهیها به ما داده شد و به درک اون رسیدیم و هر کدوم از ما به اندازه ظرفیتمون درک درستی از قوانین آگاهیها پیدا کردیم که این درک و این تکامل مرحله به مرحله تغییر میکنه. و تکامل خودش رو طی میکنه.
مسلما هر موقع که ایمانمون قوی تر میشه و ظرف وجودمون گسترش پیدا میکنه آگاهیهای جدیدتری به ما داده میشه و این زمانیه که ما داریم با حال خوب آرامش ،توکل و راحتی مسیر رشد رو طی میکنیم.
خدایا متشکرم برای آگاهیهایی که تو این مرحله از زندگی به من دادی مسلماً هرچی بیشتر و جدی تر قدم بردارم آگاهیهای بیشتر به من داده میشه و خواستههای من اجابت میشه.
سپاس به خاطر استاد عزیزم که وسیلهای شد که این آگاهیها را دریافت کنم به قول استاد خدا هزاران راه داره برای اینکه بخواد به من هدایت کنه یکی از اون هزاران راه،این سایته و سپاس به خاطر حضورت در زندگیم استاد عزیزم.
روز چهل و دوم🌱
خدایا شکررررررت اشک توی چشمامه
من مدتها بود کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو خریده بودم فصل ۴ و نخونده بودم و کارهای دیگه ای انجام میدادم. اما امروز که این فایل بی نظیر “گفت آسان گیر کارها” رو چند بار گوش دادم و بعد از کارم کمی هم خوابیدم، بعد از بیدار شدن یه حسی یه الهامی یه گفتگوی درونی یه پیغامی نمیدونم چی بود به من داده شد که برو همین الان فصل ۴ رو بخون برو برو. منم که جدیدا الهامات برام خیلیییییی واضح شده و قشنگ خدای درونم رو حس میکنم که باهام حرف میزنه و من بهش گوش میدم، رفتم و لپ تاپ رو روشن کردم و اول فایل بی نظیر زندگی در بهشت قسمت ۲۵۷ که تازه روی سایت اومده بود اولین بار با لپ تاپ دانلود کردم و همزمان شروع کردم به خوندن فصل ۴
وای دقیقااااااا استاد در این فصل هم به آسان گیر کردن کارها و شعر حافظ اشاره میکنه و خیلی قشنگگگگ بازش میکنه
این دو هماهنگی فایل و کتاب حتما نشونه ای برای من بوده، زیرا من در خانواده ای بزرگ شدم که مخصوصا پدرم خیلللییییی زیااااد طبق اصول و چهارچوب رفتار میکردن و به تغییرات هم خیلی زیاد حسسساسس!!! خیلی حساس باورتون نمیشه. که مثلا ۳۰ سال لباست رو فقط یه جای خاص بذاری و اگه مامانم میخواست جابجاش کنه دعواها داشتیم. خیلی کم لباس میخریدن و عاشق ثبات بودن و البته بقیه اقوام پدریم هم همینطور هستن….
به همین خاطر خب تا حدودی هم روی من اثر گذاشته بود و من فکر میکردم این ثابت بودن خوبه! تا اینکه ازدواج کردم و دیدم اصلا همسرم اهل ثابت بودن نیست😂😂😂 و همش اهل تنوع و تغییره، و اگه یه تغییری رخ بده مثل من حالش بد نمیشه!
اوایل مشکل رو از همسرم میدیدم اما بعدش که بیشتر روی خودم کار کردم گفتم عزیزم شاید مشکل از توعه و تو باید تغییر کنی! و همینطورم شد. و من حالا کوچولو کوچولو حتی در جابجایی وسایل ساده ی خونه سعی میکنم تغییر رو ایجاد کنم و همین تغییرات خیییلی کوچیک در فضا و تغییراتی که در خودم ایجاد کردم( مثلا قبلا خیلی نق میزدم😅همسرم با دوستاش میرفت بیرون ناراحت میشدم😅از کارای خونه گلایه میکردم😅از سرکار رفتن گلایه میکردم😅و…و…) باورتون نمیشه کلا از خودم و از همسرم یه شخصیت دیگه ای ساخته شد، با اینکه همسرم اصلا توی این فضا نیست اما من جوری تغییر کردم و فرکانس هام تغییر کرد که جهان به فرکانس هام جواب داد و شکل پاسخ دادن جهان به من تغییر کرد!!!
و من حالم عالیه و من حالم عالللللیه خداروهزاران مرتبه شکرررررررررر
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم🙏🙏🙏🙏🌱❣
به نام خدای زمان …..
سلام استاد بزرگوارم
سلام بانو مریم
روز چهل و دوم تحول زندگیم
…………………………….
حضرت حافظ چقد قشنگ قوانین بدون تغییر الهی رو درک کرده بود خداوند باهاش صحبت کرده چقد وصل بود چه حسه زیبایی داشت چه لحظات شگفت انگیزی رو تجربه میکرد واقعیت جهان هستی افراد کمی به آن پی میبرند خدا میدونم تو بالاتر هر چیزی که میشناسم هستی توی این روزها من معجزه زندگیم شدم خالق بودنم رو با تمام وجودم درک کردم منو مرحله ای هوشیاری رسوندی من قدرتمندترین دستگاه فرکانسی رو داریم ذهن با کنترل اون و دوری از رسانه ها ،اخبار منفی ،خروجی اون ارتباط عجیبی ام با منبع هستی یا ابدیت متصل شده اسم این مرحله رو گذاشتم بیداری حقیقی از بند باورهای سمی،خطرناک، سالها بود در ذهنم فرو کرده بودند
من همفرکانس مدارهای بی نهایت شدم با رشد خودم با تغییر مداومت در مسیر الهیم روبرو میشیم با شکوفای درونی استعدادهای درخشانی که در وجودمون از بدو تولد بودند وقتی بیدار بشیم اونها رو کشف میکنیم من با تفکر و تعقل در حال رسیدند به حقایق این جهان هستم چیزی که همیشه مورد تاکید استاد بود ما باید بهش برسیم
وقتی من روی خودم کار میکنم و از حاشیه ها دوری میکنم
چیزهای جدیدی میبینیم
چیزهای جدیدی میشنویم
چیزهای جدیدی حس میکنم
چیزهای جدیدی از واقعیت متوجه میشویم
چیزهای جدیدی چیزهای جدیدی و خیلی چیزها و حقایق برویمو آشکار میشوند
جریان ها طبیعی وارد زندگیت میشود
ثروت بی نهایت
سلامتی همیشگی
احساس خوب مساوی هست با اتفاقات خوب
ارتباطات فوقالعاده
آرامش شگفت انگیز
و صدای که همیشه همراهت بوده رو که از دورنت میشوی به تو تبریک میگه بخاطر دیدن واقعیت جهان حس رسیدند به معشوق و ادامه مسیر پرافتخار توحید
شکر خدای که منو در مسیر هدایت قرار داد آشنایی من با قوانین زندگی ساز چقد خوشحالم که من با انتخاب خودم و حمایت های پروردگار عالم قدم های بزرگی در راستی رسالتم برداشتم
خدایا من زندگی رو آسان گرفتم هر روز کارهایم به سادگی حل میشه
درسته استاد این فایل یکی از پیام های خداوند برام بود تسلیم شدم خدایا
به خاطر دنیا دگه غم نمیخوام
به خاطر گذشتم قصه نمیخوام
به خاطر رفتار های که داشتم قصه نمیخوام
چقد به خودم سخت میگرفتم زندگیم شده بود بی اعتماد به خودم به توانمندی هام شک کرده بودم هر روز سختهای بیشتری تجربه میکردم دگه هیچ چیز در جهان مادی ارزش قصه نداره …….
الان من یک میلاد قدرتمند ثروتمند در حال ساختن هست…
میلاد پسری از نور
سلام و عرض ادب خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی و دوستان همفرنکانسی گلم
ابتدا از خداوند و دوستان با محبت و بخشنده اش استاد عزیز بینهایت سپاسگذارم که قوانین بدون تغییر این کیهان را به ما آموزش و العام می کنند .
دیروز من یه درگیری فکری و خانوادگی داشتم که به خاطر وصلت دخترم با یک خانواده (حدود یکسالی که البته در نامزدی هستند ) و برای برگذاری جشن عروسی این دو زوج چند بار ما برنامه ها رو باهم فیکس کردیم و بخاطرش کارای اولیه رو با تالار و… هماهنگ میکردم و این عزیران خبر میدادن برنامه عوض شده ( کلا مثل 1+5 می زدن زیر میز خخخخخ) و این بد قولی و بی برنامگی خیلی اذیتم میکرد و دیروز اداره روز پرکار و شلوغی داشتیم بعد چند جلسه کاری و ….. ساعت 6 غروب همسر عزیزم خبر داد که دوباره برنامه تغییر کرده و این عزیزان برای مذاکره نهایی و هماهنگی برنامه ها امشب میان خونه ما . همون موقع اومدم اتاق و از خداوند کمک خواستم که امشب را بهترین تقدیر برامون رقم بزنه و کمک کنه که آروم باشم .
اومدم سایت را بازکردم بهترین مکانی که آرامش بینظیر میده به من ( وقتی میام تو سایت و مطالب را استفاده می کنم و یا کامنت ها را میخونم ( هر چند در کامنت نوشتن تنبل هستم متاسفانه ) مثل اینکه رفتم تو یه باغ خوشکل و سبز و آرام با صدای پرندگان زیبا قدم میزنم .
از خدا خواستم راهنمایی ام کنه و کلک کردم روی مرا به نشانه ام هدایتم کن و این فایل بینظیر “گفت آسان گیر کار ها کز روی طبع …. ”
استاد این فایل تقریبا 9 دقیقه ای آنچنان آرامشی به من داد که هیچ چیز دیگه نمیتونم مقایسه و وصفش کنم و همونجا از خداوند وهاب و استاد عزیزم بینهایت سپاسگذاری کردم . از خداوند به خاطر خلق این قوانین بیتغییر و از استاد عزیزم بخاطر انتقال مطالب و هدایت انسانها به درک این قوانین ، خلاصه اذیتتون نکنم تا برسم خونه چند بار این فایل را گوش کردم و خداشکر همسرم هم در این مسیر با همن همراه و همسفر هست و فایل برای ایشون هم پخش کردم و با دلی آرام و روی باز به استقبال مهمانان رفتیم و خدا رو شکر برنامه بهتر از هر چیزی که تصورش را میکردیم بسته شده و خداشکر یک شب عالی را تجربه کردیم . آرزو میکنم همه دوستان همفرکانسی مون و جوانهای عزیز این سایت همیشه بهترین ها را تجربه کنند و اصلا به به خودشون تردیدی در مورد قوانینی که استاد آموزش می دهند نداشته باشند .
پروز باشید . دوستون دارم
درود بر دوست هم فرکانسم آقای مهدی عزیز
تبریک ویژه به شما بابت نتایج خوبی که گرفتین
و هزاران درود به استاد عباسمنش،عزیز که اینقدر راحت و ساده به همه ما مسیر زندگی رو آموزش میدن
هزاران بار خدارو شکر میکنم که در این مسیر زیبا قرار گرفتم
من امروز از خدا خواستم که هدایتم کنه و چقدر زیبا هدایت شدم
آقا مهدی عزیز من امروز از طریق پیام زیبای شما در کانال تلگرام هدایت شدم و این فایل 9 دقیقه گوش کردم اشک ریختم و همزمان در این بخش کامنت میزاشتم و اشک میریختم
ای خدای مهربان ، ای خدایی که براحتی خواسته ها رو برآورده میکنی
ازت ممنون و سپاسگزارم
سلام امیر رضای عزیز دوست و هم خانواده ای خوبم
خوشحال و سپاسگذارم بخاطر: اول وجود و دسترسی ما به استاد عزیز و ارایه مطالب و قوانین ارزشمند و بدون تغییر این جهان هستی
دوم بخاطر اینکه هر بار تونستم بهتر قوانین رو درک و عمل کنم خیلی راحت و آسانتر نتیجه گرفتم
سوم بخاطر اشتراک این تجربه خوشحالم چرا که کمکی باشه برای دوستانم بیشتر به قوانین ایمان بیارند. امیدوارم هرچه زودتر تجربه عالی از شما دراین فایل ببینیم .
بنام کاردان تیزهوش
سلام خدمت استادگلم
سید مهربانم
خدمت گل مریم زیبای شایسته
خدمت دوستان عنبرافشان عزیز
استاد من!
امروز وقتی از سر کار میآمدم، در مسیر با خدای دورنم صحبت میکردم:
وقتی خداوند همه چیزاست.
وقتی خداوند خود ثروت است.
وقتی من ذرهای از خداوند هستم.
وقتی خداوند ارتباطات خوب هست.
وقتی همه این زیبایی جهان خداوند هست.
وقتی این صدای که میشنوم از طرف خداوند است.
وقتی این حس شنوای ام از خداوند است.
وقتی با پاهایم که راه میروم از خداوند است.
وقتی احساسی که دارم از راه رفتن از خداوند است.
وقتی در مترو خیلی راحت و آرام مینشینم ومسیر راهم طی میشود و من به مقصد میرسم با خداوند است.
وقتی ارزش گذاری کارم با خداوند است.
وقتی هر صحبتی دارم با هدایت خداوند است.
وقتی در ذهنم به هر جایی که میخواهم میروم با خداوند است.
وقتی مالک تمام گنجینه ها زمین خداوند است.
وقتی خداوند تمام نعمت های زمین را برای من آفریده است و در اختیار من نهاده است.
وقتی خداوند قوه تشخیص نعمت وثروت وپول و آرامش وآسایش خداوند داده است.
وقتی خداوند همه خواستههای مرا در جهان قرار داده است و جهان را مسخر من کرده است.
من باید چکار کنم.
در این افکارم غرق شده بودم.
از کوچه ها و خیابانها میگذشتم.
مثل بچههای ابدی و بازی گوش به اطرافم نگاه میکردم و به سمت خانه میآمدم.
ولی خیلی آرام بودم.
خستگی کار روی دوشم نبود.
امروز دختر بود.
در دلم منتظر بودم وقتی آیفون را میزنم و در باز میشود دخترم مثل همیشه با چهره خندان تا جلو در به استقبالم بیاید.
به خانه که رسیدم همسرم با دختر چنان عشق می ورزیدند فکر میکردم وارد بهشت کوچک و شخصی خودم شدم.
خداراشکر.
چه بهشت جمع و جوری.
چه صحبتهای عاشقانهای.
یاد استادم افتاد و گفتم من عاشقتم .
خداراشکر که خدای من با چنین عاشقانه صحبت میکند.
باهم چایی خوردیم.
این کار هر روز ماست.
بعد تنها شدم و مثل هر روز نشستم پای سفر نامهام.
وارد سایت شدم.
به به
استادم هم عاشق شده و برای من حافظ می خواند.
استاد!
چه حالی کردم.
چه احساسی دارم.
چه خدای نکته دان و تیز هوشی.
فایل را دانلود کردم.
فایل را تا آخر گوش دادم .نگو که فایل روی تکرار بوده و چندین بار گوش دادم. هر بار که گوش میدادم فکر میکردم اولین بار است. آرامش دارم ولی چیزی متوجه نمی شوم. پس دوباره از اول…
انگار یک موزیک خیلی پخش میشود و من در حال رقصم.
آه خدای من!
چه سری در می بود که به من دادی.
چه راحتی و آسایشی میدهد.
خدایا!
تو که از قدیم من با آشنایی ولی من به تازگی با آوای چنگت آشنا شدم.
خدایا !
تو در چه آرامش وسکوتی آواز سر میدهی. انگار یک آهنگ دلنواز شخصی مینوازی. تو که مالک تمام جهان هستی و چنین با من که ذرهای از وجود تو هستم یکی شدهای.
من مثل آن چوپان
می خواهم بشیم در برت.
شانه برگیرم ،کنم شانه سرت.
استاد!
حال،
فهمیدم که احساس خوب چه اتفاقهای خوبی به همرا دارد.
همه احساس خوب را از خداوندی دارم در تمام مسیر راه با من صحبتهای خوبی کرد.
همانند مرغ عشق نکته های را در گوشم زمزمه میکرد.
استاد!
چقدر حالم را خوب کردی. چقدر دلم خواست از سر میفروش. خداوند در تمام احساس های خوب من است. خدای من، مرا به سوی خودش دعوت کرده و من هم با تمام وجود پذیرفتم. این فکر که طبیعی ترین کار جهان است که با او ارتباط درونی و آرامش داشته باشم.
این آرامش سر میفروش است.
با من حرف میزند مرا محرم خود کرده .
آرامشم نشان رفتنم به مدار دیگری ست که به خداوند نزدیکتر است. این هم قطعاً نتیجه خواهشم بوده است و عنایت خداوند به من.
خداراشکر که گوشم شنوای پیغام سروش شد.
خدایا!
من بینهایت از تو سپاسگزارم.
این ردپای من در 42مین روز از تحول زندگی من است.
خدارا شکر به خاطر استادم.
خداراشکر به خاطر هدایتت.
خداراشکربه خاطر هم صحب که خداوند دارد.
در پناه خداوند می فروش و شادی بخش ثروتمند وآرام باشید
سلام به استاد مهربان
درود بر دوستان خوب خودم
این فایل دقیقا برای من ساخته شده است
من که بسیار شور می زنم
من که خیلی خودم را درگیر افکار می کنم
من که خیلی خودم را درگیر چیزهایی می کردم که هنوز نیامده است
همه اینها برای من این را داشت که بتوانم اکنون به این فایل هدایت بشوم
سخت نگیرم کارها را
کارها را به دست خدای خودم بسپارم
از او کمک بگیرم
از او هدایت و راهنمایی بخواهم
خدای من هم بی شک در بهترین موقعیت و بالاترین کارها من را به موفقیت و آسانی هدایت می کند
منی که همیشه غم و غصه می خوردم
منی که همیشه افکار داغون و نگران کننده داشتم
همه و همه اینها را اکنون می دانم که نباید در زندگی من باشد آخر چرا باشد من که می توانم به راحتی و آسانی بهترین ها را داشته باشم
وقتی که من افکار منفی و غلط داشته باشم بی شک جهان هم بیشتر به من فشار می آورد
وقتی که نگران باشم این نگرانی در زندگی من جاری می شود
وقتی که من مدام خودم را در گیر چیزهایی کنم که می تواند وجود نداشته باشد
وقتی که من همش نگران فردا باشم
خوب جهان هستی هم این نگرانی ها را در زندگی من جاری می کند
همه چیز باز می گردد به افکار درونی خودم
از این به بعد به خودم قول می دهم که بیشتر و بیشتر بتوانم به نکات مثبت و زیبایی های زندگی خودم توجه کنم
بیشتر حس آرامش درونی خودم را تقویت کنم
در همه وقت و همه حال از خدای خودم کمک و هدایت بخواهم
ممنونم استاد عزیز
سپاس از خدای توانگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خالق هدایتگر لامکان و لازمان
من بعد دیدن آخرین فایل ها که بنام هدایت الهی بود و دو قسمتش رودیدم. یهو اومدم اینجا… یعنی خواستم یک چرخ دیگه ایی قبل خواب بزنم. واقعا سایت عالی و رفرش شده. عالی بودعالی تر شده.
سایت هم در جریان هدایت و تکامل قرار داره و این عالیهو این بخاطر وجود تک تک عزیزانی هست که روی سایت کار میکنن از اقا ابراهیم مدیر فنی گرفته تا مریم جان عزیز که نظم بخشیدم و سرو سامان دادن و برقراری ارتباط با تعضا رو با نوشته هاش و فیلم هاش حفظ میکنه و از استاد عزیز که ناخدای این کشتی هست با برون ریزی ها و هر بار با یک داستان و یک فایل جدید ما رو شگفت زده میکنه.
واقعا از همگی ممنونم. به ویژه اینجا از مریم عزیز تشکر میکنم واقعا عالی شده عالی مرتب و باخال شده و شاید دسترسی به یک سری فایل ها راحت تر. راستش از زمانی که من گزینه نشانه ی من رو میزنم و رندمی برام فایل میاد خودم یک دسته بندی در هاردم ایجاد کردم. اما این دسته بندی شما رو واقعا دوست دارم و الخق عالی شده چون شما مشرف تر هستی به کل فایل ها… شاید منم دسته بندی هام رو کمی تغییر بدم. البته جالبه بعضی دسته بندی های منم شبیه هست….
این فایل که خودم گذاشتم جریان هدایت و آگاهی هایی که از فایل هدایت الهی گرفتم پیش ببره و رسیدم به این.
و اینکه آسان بشویم برای آسانی ها تا هدایت شویم تا در جریان هدایت الهی قرار بگیریم. چون….
چون طبعیت جهان اینگونه است.
واقعا شعر عالی بود. قبلت شنیده بودم اما الان بعد دیدن اون فایل ها و آگاهی ها برام هک شد که آسان بگیرم……..چون طبع جهان اینگونه بنا شده است. چون برای قرار گرفتن در مسیر هدایت باید رها و آزاد و آسان باشی تا جریان هدایت الهی ما رو هدایت کنه. یک جور روغن کاری…..
پس پیش بسوی آسان شدن……
فهیمه چند روز ار این کامنتت گذشته، قدری آسان شدی ببین امروز چه معجزه ایی رخ داد….
واقعا چقدر زیبا همه چی در جریان هدایت الله یکتا ست.
به نام الله مهربان که سخاوتمندانه هدایتم کرد به سمت این آگاهی ها تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه
وسپاسگزارم از استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی های توحیدی رو دراختیارمون قرارمیدن.
آسان گرفتن یعنی اصل رو از فرعیات زندگیم تشخیص بدم و از جزئیات روی برگردونم و تمرکزمو بزارم روی اصل و به صورت پیوسته و مداوم و بدون عجله درجهت هماهنگ کردن خودم با خواسته هام با قوانین جهان هستی ،قدم بردارم، همچنان که احساسم عالیه
آسان گرفتن یعنی پشت گوش ننداختن و وارد ترس ها شدن و به الهامات عمل کردن که اگر به این روند ادامه بدم همواره احساسم عالیه
آسان گرفتن یعنی بیگ پیکچر رو دیدن یعنی بزرگ شدن ظرف ذهنیم به وسیله ی کار کردن روی خودم یعنی بالابردن ظرفیت وجودیم
آسان گرفتن» یعنی برداشتن تمرکزم از مشکل و گذاشتن تمرکزم بر راه حلّ و نتیجه همواره احساس خوب است
چقدر من این ، {ونتیجه همواره احساس خوب است }رو دوست دارم ،این یعنی اگر جایی ،فکر کردم که آسان گرفتم اما احساسم خوب نبود ،بفهمم که آسان نگرفتم فقط اداشو درآوردم .
سپاسگزارم از شما استاد خیلی این مطالب رو دوست دارم و کیف میکنم باهاشون….
«آسان گرفتن» یعنی منعطف بودن؛ یعنی خودت را به اضطرار نینداختن برای رسیدن به نتیجهی از پیش تعیین شدهات آنهم به شیوه منطقِ پیچیدهی ذهنت, این کاری بود که من قبل از آشنایی با آگاهی های شما انجام میدادم ،تسلیم نبودم منعطف نبودم و خودمو به اضطرار میانداختم برای رسیدن به نتیجه ای که به وسیله ی ذهنم بهش رسیده بودم ، خدایا چقدر کارمو سخت میکردم به وسیله ی این شیوه و چقدر ،چرخ زندگیم سخت میچرخید بخاطراینکه میخواستم با هر ضربوزوری به نتیجه ای برسم که ذهنم برام از پیش تعیینش کرده بود،خدایا چطور ازت سپاسگزاری کنم بابت این آگاهی ها که باعث شد به غیب به هدایت اعتماد کنم تا رها تر و منطعف تر باشم تا چرخ زندگیم راحت تر بچرخه، چطور توصیف کنم براتون که حتی به طور فیزیکی شونه هام زیر فشار این سخت گیری ها بود ،
خدایا سپاسگزارم هزاران بار سپاسگزارم که هدایتم کردی به سمت این آگاهی ها.
آسان گرفتن» یعنی منعطف بودن؛ یعنی دستان خداوند را درباره «چگونگی» باز گذاشتن. یعنی بینا شدن دربارهی همهی گزینههای ممکن و تشخیص نشانههای هدایتگرِ طولِ مسیر؛
چقدر این جمله ها برام با معنان، وچقدر تجربه دارم از صحت و درستیشون خدایا سپاسگزارم.
آسان گرفتن یعنی حساب کردن روی مهمترین رابطه ی زندگیت که نزدیک ترین رابطه س، یعنی ایمان به غیب و هدایت هاش، خدایا من به هر خیری از جانب تو فقیرم ،منو هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که غضب ورزیدی ونه گمراهان.
واین جمله که خیالمو همیشه راحت میکنه «آسان گرفتن» یعنی، نگاه گذرا داشتن دربارهی کلیّتی به نام زندگی با تمام وجوه دلخواه و نادلخواهش. یعنی هیچ چیز را دائمی نپنداشتن؛
چقدر این جمله این یادآوری برام آرامش بخشه که ماریا به کجا چنین شتابان،دنیا قد چشم بر هم زدنی فرصت برات کنار گذاشته که در بهترین حالتش بازم چشم بر هم زدنی تموم میشه پس به خودت بیا و سخت نگیر چون دره صورت تموم میشه ،پس بهتره سخت نگیری تا خوب تموم شده.
و در یک کلام آسان گرفتن یعنی ذهن و پیچیدگی و خسته هاش و نجواهای شیطانیش رو آرام کردن و به خداوند وبه العامتی که به قلبت میکنه ،گوش دادن و از طریق ایمان به غیب و یقین به کمک های و حمایت هاش ، دست به عمل زدن و توحید عملی داشتن .
خدایا خودت میدونی که حرفایی که زدمو به قد توانم دارم زندگیشون میکنم پس ازت میخوام توانمو بیشتر کنی تا بیشتر زندگیشون کنم تا آرامتر باشم تا از طریق این آگاهی ها مدت زمان بیشتری
دراحساس خوب باشم که تمام ماجرا ماندن دراحساس خوب و تجربه اتفاق خوبه.
سلام به استاد عزیزم واین صدای الهام بخشش که تلنگری است برای من که میشنوم سلامم به خانم شایسته عزیز ودوست داشتنی که با کارهاش انقلاب عظیمی توی سایت ایجاد کرده که تونسته این حجم از فایلها رو بروزرسانی کنه .
چقدر هدایتی من اومدم سمت این فایل .فایلی کوتاه اما پر محتوا که حافظ کل قوانین این جهان را در چند بیت شعر بیان کرده .
هرگز این شعر را به این پر محتوایی قبلا درک نکرده بودم می دانم دلیلش فرکانس بوده چون من در مدار درک این مفاهیم نبودم .
این فایل چند باور مهم داره که اگر در وجودم بتوانم آنها را هر چه بیشتر باور کنم وکار کنم جودم گستردتر میشود .
اول از همه اینه که باور کنی که خدا با تو حرف میزنه این اساسی ترین باوری هست که ما باید در وجودمون ایجادش کن همون خدا وربی که تو با چشم اونو نمی بینی ولی حسش می دانی همونی که آفریدگار ورب جهانیان است .
بعد اینکه بنده ی من هیچ چیزی را از تو پنهان نکردم ونمیخوام از تو پنهان کنم وهیچ چیزی پشت پرده نیست هیچ رازی را از تو نهان نکردم راز خوشبختی شادی هست واین را همیشه به یاد داشته باشم برای رسیدن به همه چیز باید شاد باشم چون شادی مدارش بالاست .وراز رسیدن به شادی واین فرکانس بالا اینه که آسان گیر بر خود کارها را، چرا کارها وجهان را بر خود سخت می گیری اینجا را برای آرامش وسکونت آفریدم نه برای رنج وسختی بنده هام .چرا ما نباید مانند کودکی مون زندگی کنیم کودکانی شاد وفارغ از هر فکر وخیالی، کودکی که با کوچکترین حرکتی چنان میخندد که صدای قهقه وشادی اش تمام جهان اطرافش را شاد می کند.وهر چه را طلب کند از راههای مختلفی به آن میرسد .شادی وآرامش وآسان گرفتن راز رسیدن به تمام خواسته هاست.وقتی در این فرکانس باشم انسان سپاسگزار تری میشم وسپاسگزاری نزدیکترین فرکانس به خداست .این زندگی به اون سختی نیست که تو اون رو بر خود سخت می گیری ،نکته ی بعدی اینکه اگر جهان را بر خودت سخت بگیری طبیعت این جهان اینه که بر تو هم سخت میگیره ،جهان داره مثل آینه تمام کارهای خودمون رو به خودمون منعکس می کنه هر فرکانسی پاسخی داره طبیعت
وجهان با کسی دشمنی نداره هر آنچه را دریافت می کنی پاسخ اعمال وافکار وفرکانسهای خودت هست .
احساس خوب = اتفاقات خوب
احساس بد = اتفاقات بد
پنجم. وقتی تو این قانون را درک کنی وکانون توجه خودت را بر خواسته های خودت بگذاری وشادی کنی وبی خیال باشی تمام جهان برای تو به رقص وشادی درمیاد تو باید خودت رو هماهنگ کنی ودر این مدار قرار بدی تا این آگاهی ها رو دریافت کنی .برای دریافت الهامات باید همفرکانس باشی با اونها تا دریافت شون کنی . این حرفها برای همه آشنا نیست چون هرکسی این حرفها نمی شنوه وهرکسی صدای خداوند رو درک نمی کنه بخصوص اون کسی که نامحرم هست بخصوص اون کسی که گوش دلش با این صداها غریبه است .من باید روی خودم کار کنم تا وارد مدار بالاتر بشم ودر مدار بالاتر اتفاقات وآگاهی های بالاتر هست واین آگاهی های بالاتر رو وقتی درک کنی وعمل کنی آگاهی بالاتری به تو داده می شود وقتی که این پندهارا گوش کنی ودرک شون کنی واین قانون رو بفهمی وغم این دنیا رو نخوری و میخوای غصه چی رو بخوری
را از خودت دور کنی وشاد باشی در این جهان گوش تو با الهامات الهی آشنا میشه وبه خداوند نزدیکتر میشی .
یک آگاهی جدیدی رو که من جدیدا اونو درک کردم اینه که تضادهایی که بهش بر میخوری بزرگ تر میشی واین مسیری هست که تو در جهان قبل از ورود به این دنیا انتخاب کردی وتضادها مسیر لذت بخش وپر از هیجان برای من بوده این من بودم که فراموش کردم .
والان که خودم رو اینجا می بینم به خاطر فرکانسهای ارسالی من بوده که اینجا حضور پیدا کردم واین فایلها واین آگاهی ها رو دریافت می کنم .
این اشعار واین حرفها واین فایل برای من یک نشانه است یک تلنگر هست .من بی دلیل نیست که اینها می شنوم هر کسی این حرفها نمی شنوه من امروز همفرکانس بودم که اینها رو شنیدم واین یک پند گرانبهایی هست برای من که اینجا هستم پندی که ارزشش از مروارید گرانبها تر هست اگر میخوای به خوشبختی برسی غم دنیا رو نخور ونگران نباش برای این دنیا وغصه نخور اگر میخوای به جهان کمک کنی پس احساس خودت را خوب نگه دار تا اتفات عالی وارد زندگی تو شود .
سپاسگزارم از بابت این آگاهی هایی که امروز دریافت کردم .
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
گفت آسان گیر بر خود کارها
کز روی طبع سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
درود و سلام به استاد عباسمنش عزیز جانم..
استاد جان امشب یهویی با خواندن یک کامنتی از بروبچه های اینجا به این قسمت ارزشمند هدایت شدم..
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیز هوش
وزشما پنهان نه شاید کرد سِر مِی فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها
کز روی طبع جهان سخت میگیرد بر مردمان سختکوش
انگار برای من نوشته شده بود .. یعنی یک جورایی کلمه به کلمه مخاطب این شعر من بودم..
گاهی وقتا آدمها اون نعمت ها و اون زیبایی ها و اون نکات مثبت زندگی شونو نمی بینند و فقط تضادها و نجواها رو می بینند و می شنوند و همش غر میزنند و خشم و کینه و حسد و غیبت و غیره می ورزند
…
امشب از اون شبهایی بود که از مسیر گل و بلبلم خارج شده بودم و زده بودم جاده خاکی … انگار نشسته بودم فقط به ناخواسته ها و نداشته ها و احساس خود کم بینی ها و دلتنگی ها و غیره ….. فکر می کردم … همش توی کله ام نجواهای شیطانی بود .. هر چند میدونستم اینی که داره توی کله ام حرف میزنه من نیستم همش میگفتم این من نیستم .. خلاصه با وراجی هاش داشت منو از راه بدر می کرد هی توی کله ام سوال پیچم می کرد …..می گفت این چند سالی که با استاد آشنا شدی چرا به اون هدف اصلی ات نرسیدی و هی داشتم با ذهنم کلنجار می شدم بخاطر تضادهایی که در روابط خانوادگی بعد از فوت شوهر با دختر و پسرم بخاطر ورشکستگی هام بوجود اومده بود .. داشتم به خودم سخت می گرفتم … البته اون نجواه ها ولم نمی کرد و هی غر میزد و صداشو برام بلند می کرد ….. بهش گفتم هزاران هزار مسیرهای زندگیم سر و سامان گرفت.. هزاران هزار بار توانایی کنترل ذهن رو یاد گرفتم ... الان هم دارم همین کار رو می کنم… هزاران هزار بار خداوند منو بسمت بهترین ها هدایت کرد و دستمو گرفت..
هزاران هزار نعمت و خیر و خوشی و برکت و رحمت هاشو نثارم کرد و هزاران هزار نعمت و وفور و فراوانی موهبت هامو به یاد آوردم ……
و اینجا بود که نشونه ها رو دریافت کردم و خداوند خیلی آروم توی گوشم ی چیزایی رو درِ گوشم گفت و خداوند دستمو به گرمی گرفت و آورد اینجا و بهم پیغام سروش رو توی گوشم خوند.. یک لحظه بعد از خوندن کامنت برو بچه ها و شنیدن صدای گرم و صمیمی و دلسوزانه ی استادم .. چشم هامو بستم و گفتم خدایا کمکم کن که نعمت هامو بشمارم .. خدایااا کمکم کن فقط تو رو ببینم ..
خدایااا میدونم که این تضادها دوست و رفیق و شفیق ام هستند پس چرا … این تضادهای در روابط با نزدیکترین عزیزانمو نمی پذیرم و مقاومت می کنم .. منی که با تضادهای ورشکستگی های پولی و مالی و مادی و معنوی و سلامتی و تندرستی و.غیره تونستم خودمو بکوبم و دوباره بسازم و راحت تر بر مقاومت هام غالب شدم .. ولی انگار توی زمینه ی روابط هنوز مقاومت دارم و میخوام به شیوه ی قدیمی برم جلووووو … ولی دیگه وقتشع که روی این موضوع هم شروع کنم به باز سازی کردن خودم … خدایا شکرت که محرم راز شدم و پیغام سروش رو دارم می شنوم و به این فایل ارزشمند و به سمت پیغام سروش هدایت شدم .. یعنی بخاطر همین تضادهاااااا رفیق شفیقم به سمت استاد عزیزم هدایت شدم .. بخاطر همین تضادهایم اینقدر تغییر و تحول بنیادی و اساسی در زندگیم بوجود آمد .. البته با تعلیمات استاد عزیزم و پشتکار و مداومت و کار کردن روی افکار و باورهام در همه ی زمینه های زندگیم از اون دره های تاریکی با ریسمان نورانی استادم بیرون اومدم …. وووواااای خدای من ممنونم ..
چقدر خوبع که باید جهان رو آسون بگیرم ..
نه اینکه بیخیال بشم بلکه از لحظاتم لذت ببرم و شاد باشم و برای رسیدن به هداف و خواسته هام مسیر رو لذت بخش کنم .. چطوری؟؟؟
آخه چه طوری مسیرمو لذت بخش کنم که به خودم سخت نگیرم و از سختی های زندگی غر نزنم و زیاد بهش بها ندم
که به یادم اومد که استاد عزیزم این ( پیر طریقت) منظور چراغ هدایت مسیرم گفته بود تمرکز روی زیبایی ها و تمرکز روی داشتن نعمت ها به احساس خوب میرسم و وقتی به احساس خوب رسیدم باید پله ی مداومت و ماندن در زمان طولانی تر احساس خوبم رو حفظ کنم….. و
اینها تکامل می خواست .. صبر و بردباری می خواست… جنم می خواست… وقت و زمان رو طلب می کرد .. آخه یک شبه که نمیشه… اگر می خواستم یک آبگوشت هم درست کنم باید زمان پخت و پز رو بگذرونم تا پخته بشه و لعاب بده و جا بیوفته..
اتفاق های خوب و فرصت های جدید و موقعیت های خوب و عالی هم یواش یواش از راه میرسند فقط باید حواسم به نشونه ها باشه .. باید چشم چشم کنم و بر در و دیوار این شهر همه از تو نشانه است
خوب حالا چطوری نشونه ها رو ببینم و بشنوم ؟؟؟؟ بازم استادم گفت با تمرین..
و گفتم آخه چقدر باید تمرین کنم؟؟؟؟؟؟ …..
و تازه شروع کردم به تمرین کردن… و استادم هر روز به یک شیوه ای جدیدی میاد و ازم حساب پس میگیره .. و امروز با این شعر زیبا و هوشمندانه اومد و در گوش من پیغام سروش رو خواند ..
وانگهی در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بر بت زنان می گفت نوش
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
باید اینقدر به زیبایی ها توجه کنم و اینقدر نکات مثبت رو ببینم و بشنوم که دیگه هیچ نا زیبایی رو نبینم و دیگه هیچ حرف و صدای نا زیبایی رو نشنوم ..
گوش کن پند ای پسر
و از بهر دنیا غم مخور
گفتم نباید اینقدر به مسایل حساس باشم و غصه بخورم و باید خیلی مسایل و منفی ها رو نگاه نکنم و بهشون توجه نکنم .. وقتی به چیزهای خوب توجه کنم خُب احساس ام هم خوب میشه قانون جهان همینه دیگه.. به هر چیزی توجه کنی از همون جنس توجه ها رو بخودم جلب میکنم..
گفتمت چون در حدیثی گر توانی دار گوش
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنود
زانکه آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
گفتم خدایا منو به راحتی ها هدایت کن
خدایااا آسان کن آسانی های نعمت هایت رو بر من
خدایاااا کمکم کن که صدای بلند الهام و شهودم رو بشنوم
خدایااا کمکم کن که نشانه های پُر رنگ و بشارت های خوب و شادمانی رو ببینم.. و
چشمامو بستم و به درونم توجه کردم و باخودم شروع به صحبت کردم و گفتم .(.البته ایندفع کله ام ساکت شده بود )و داشتم با قلبم صحبت می کردم .. آخه قلبم خونه ی خداست..
بر بساط نکته دانان خود فروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل یا خموشششششش
و چشمای بیرونی ام رو بستم و چشمای درونی ام رو باز کردم و احساس کردم که باید نعمت هامو بشمارم….
گفتم خدایاااا شکرت که الان توی رختخوابم خوابیدم ..
خدایا شکرت توی این هوای سرد آخرین روز از بهمن ماه 1401 توی خونه ی گرم و نرمم توی رختخواب گرم و نرمم دارم این کامنت ارزشمندم رو می نویسم
خدایاااا شکرت از اتاق خوابم بدلیل داشتن پنجره ی قدی رو به بالکن می تونم آسمان پُر ستاره تو رو ببینم و لذت ببرم..
البته الان دیگه داره صبح میشه و یواش یواش سپیده دم و بعدش هم خورشید طلایی رو ببینم خدایا شکرت
خدایاااا شکرت که یک حقوق بازنشستگی همسر خدابیارمزم رو دارم که می تونم اجاره خونه و شارژ و هزینه های آب و برق و گاز و اینترنت و تلفن و گرمایشی اولیه ی زندگی مو پرداخت کنم خدایااا شکرت
خدایااااا شکرت بخاطر نعمت سلامتی و تندرستی میتونم تمام کارها و امورات زندگی مو انجام بدم خدایااا شکرت و با انگشتانم کلمه ها رو کلیک کنم خدایااا شکرت
خدایاااا شکرت که نعمت اینترنت رو دارم و می تونم از این سر دنیا تا اون سر دنیا آموزه های استادم رو دریافت کنم و رد جا پای استادم رو پیدا کنم
خدایااا شکرت که هر روز در مدار آگاهی بیشتر و بیشتری هستم
خدایااا شکرت که صبح تا شب هم اگر توی این سایت بچرخم حوصله ام سر نمیره و دوستان واقعی من اینجا هستند و به همه چیز نظارت می کنند و جواب کامنت ها تو میدن و در نبود استاد حواسشون به همدیگه هست..
هر چند استاد از اون بالا داره روی همه نظارت می کنه و حواسش به همه چی هست .. خدایااا شکرت که در دانشگاه علم و تربیت خوشناسی و خدا شناسی و جهان شناسی که پایانی نداره حضور دارم
خدایاااا وقتی داشتم به نعمت هام توجه می کردم و داشتم می شمردم دیدم هزاران هزار نعمت هایی در زندگیم دارم که قادر به شمارش آنها نیستم و باید این نهیب رو بخودم بزنم که من خوشبخترین آدم روی زمین هستم که نعمت هام اینقدر زیاده که یادم رفت غر بزنم نق بزنم و سخت بگیرم و غصه بخورم …. یهو چشمانم هم به پیغام های سروش باز شد
خدا رو شکرت
ساقیا می ده که رندی های حافظ فهم کرد
اسف صاحب قرآن جُرم بخش و عیب پوش
خدایاااا شکرت که حرف های کله ام رو بخشیدی و خطا هامو نادیده گرفتی و عیب هامو پوشاندی و هر چقدر توبه شکستم بهم گفتی باز آی
خدایااا شکرت که بهم یادآوری کردی که دنیا رو جدی نگیرم
خدایاااا شکرت بهم گفتی که اگر هر کسی حرف نامناسبی گفت و یا کاری کرد بهش توجه نکنم و دلگیر نشم حتی نزدیکترین افراد خانواده ام
خدایاااا شکرت که من قلبمو بسمت هدایت های الهی تو باز کرده ام
خدایاااا شکرت که سپاسگذاری صبحگاهی مو اینجا توی سایت عزیزم انجام دادم و خدا رو شکرت که هر روز من یک طلوع و یک روز شگفت انگیزی به این جهان هستی است خدایااا شکرت
خدایاااا شکرت که در زمان درست و مناسب و در مکان درست و مناسب هدایت شده ام تا بهترین همزمانی رو برای بهترینع بهترین هدایت ها و آموزه ها رو از استاد عزیزم در این سایت گوهر نشان داشته باشم خدایاااا شکرت
روز 42 سفرنامه سلام خدای من سلام خدای مهربونم خدایی که همیشه همیشه با هدایت زیباش زیبایی ها رو نشونم داده
سلام استاد عزیزم و دوستان همسفرم که از نوشتههاتون نکات زیبایی رو دریافت میکنم به خودم سلام میکنم برای روزهایی که برمیگردم و دارم همه نوشتههامو مرور میکنم تا بدونم تو هر زمان کجا بودم و به چی فکر میکردم.
چه زیبا میشه توی این شعر قوانین رو مرور کرد طبیعت جهان اینه که اگر سخت بگیری سخت میگیره اگر احساس بد و ناراحت کننده رو به این دنیا ارسال کنی و فرکانسشو داشته باشی نتیجه ناراحتی بیشتر و سختی بیشتره و این قانونیه که همیشه داریم با استاد مرور میکنیم .
می فروش چقدر زیباست که میگه وقتی راز خوشبختی و احساس خوب و به دست آوردن حال بهتر اینه که تو دور باشی از هر چیزی که بهت احساس خوبی نمیده با سخت گرفتن یعنی اینکه همیشه خودمون دنبال راه حل هستیم خودمون میخوایم مشکلاتو حل کنیم و ابن یعنی تقلا کردن و دست و پا زدن و کنترل عوامل بیرونی که کنترلی روش نداری،آدمها،دولت،شرایط و…که این برامون حال بد و حرص و اذیت رو به هنراه داره .
و در این وقته که نتیجه درست نمیبریم. ولی وقتی که ما میسپاریم به خدا و توکل داریم به خدا یعنی منتظر هدایت اون هستیم وقتی که شهودی زندگی میکنیم و با هدایت خدا پیش میریم راه حلها را از خدا میخوایم و او هدایتمون میکنه به مسیرهای راحت و آدمها و شرایط که به صورت بدیهی و از ساده ترین راه به خواستههامون میرسیم همه کسایی که تو سایت هستند افرادی هستند که زمان درخواست هدایت داشتن. به نقطه ای رسیدن میخواستند از دست و پنجه نرم کردن با مشکلات رها بشن .از اینکه دنبال راه حل باشن و بخوان همه ی چیزهایی که کنترلی روش ندارن رو برآب خودمون اوکی کنن ولی به سختی .حالا میخوایم بسپاریم به خدا که اون راه حلها رو بهمون بده . همیشه حرص خوردیم اذیت شدیم و سخت گرفتیم به خودمون و زمانی که هدایت شدیم به این سایت متناسب با ظرفیت هر کدوممون آگاهیها به ما داده شد و به درک اون رسیدیم و هر کدوم از ما به اندازه ظرفیتمون درک درستی از قوانین آگاهیها پیدا کردیم که این درک و این تکامل مرحله به مرحله تغییر میکنه. و تکامل خودش رو طی میکنه.
مسلما هر موقع که ایمانمون قوی تر میشه و ظرف وجودمون گسترش پیدا میکنه آگاهیهای جدیدتری به ما داده میشه و این زمانیه که ما داریم با حال خوب آرامش ،توکل و راحتی مسیر رشد رو طی میکنیم.
خدایا متشکرم برای آگاهیهایی که تو این مرحله از زندگی به من دادی مسلماً هرچی بیشتر و جدی تر قدم بردارم آگاهیهای بیشتر به من داده میشه و خواستههای من اجابت میشه.
سپاس به خاطر استاد عزیزم که وسیلهای شد که این آگاهیها را دریافت کنم به قول استاد خدا هزاران راه داره برای اینکه بخواد به من هدایت کنه یکی از اون هزاران راه،این سایته و سپاس به خاطر حضورت در زندگیم استاد عزیزم.
سپاس دوستان ارزشمندم.مریم عزیزم.