اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی فوق العاده بود این فایل، استادانقدرباقدرت وجدی ،باابهت صحبت میکردین که موبه تنم سیخ شده بود وواقعاته دلم این درخواست داشتم ازخداکه منم میخوام جزاین افرادباشم هرچندکه خیلی هم دورنیستم ازاین ویژگی ورزشکارم، طبق برنامه عمل میکنم البته نه همیشه ،بااراده ام و.ازهمه مهم تربرای کسی دلم نمی سوزه ودنبال اینم نیستم که کسی دلش برای من بسوزه
چندسال پیش کتابی خوندم که اسمش خودباوری زنان ازناتانیل براندن بود که دقیقا ویژگی شخصیتی آدم های قوی وخودساخته رونوشته بودکه این افراد خودشون روفدای کسی نمیکنن نه بچه، پدر،مادر،مردم ..هیچ کدوم
اهدافشون مهم ترازهرچیز دیگه ای براشون ،برای خودشون وتوانمندی هاشون ارزش قائلن و…برام خیلی جالب وباحال بودومدت هابهش فکر میکردم بااین که تواین مسیرنبودم ولی خیلی برام خاص بودن این افرادو خیلی دوس داشتم بیشتر بدونم ازشون وواقعاجوابش روخداخیلی کامل ترو عمیق تربهم دادمنوبه مسیری هدایت کردکه خیلی واضح تر،دقیق تر،قشنگ تر واقعاخدایاشکرت
طبق این اصل قویتر ها زنده میمونن و ضعیف تر کشته میشن و هیچ وقت یه ادم ضعیف و بی دست و پا و بی اراده موفق نمیشه..
حالا اینکه بیای با یه مسابقه مقایسش کنی احمقانس…
هر جنسیت و مذهب و قیافه و هر کجایی که هستی باید قوی باشی و محکم باشی و شخصیت محکمی داشته باشی..
ادم بی ارداه ای که مدام برای حل مسائلش از بقیه مشاوره میگیره و درد و دل میکنه واعتماد به نفس نذاره یا باید قوی بشه یا کشته میشه.. شخصیت اجتماعیش رو باید قوی کنه ..
یکی از مشکلاتی که من دارم اینه که
دیگران رو خیلی توی ذهنم گنده کردم و درواقع احساس حقارت میکنم..
کنترل ذهن ندارم اصلا..
و به نظرم در دنیای بچگی خودم هستم.. همش در یک وادی فکری بچگانه هستم به نظزم !!
من همش یادم میره..
من خیلی منتظر هستم انگار..
در ذهن خودم در یک توهمی هستم که دیگران باید حلال مسائلم باشند..
ترس های زیادی دارم..
اها :
اینم هست که من همش منتظر اینم هستم که نظر بقیه در مورد تصمیمات من مثبت بشه و خیلی به رای و نظر اون ها بها میدم .. که از ضعف شخصیته ..
یعنی اگر یه راهی رو میخوام برم توی ذهنم اینه باید اون ها اول نظر مثبت داشته باشند بعد منم بگم چشم حق با شماست !!
درودوعرض ادب وتقدیردارم خدمت شمااستادعباسمنش عزیز.باتمام وجودم فایلهاتون رو گوش میکنم وبادل وجان میشنوم.مگرغیرازتاییدوقدردانی از به اشتراک گذاری این همه نکات آموزنده ،میتوان صحبتی دیگری هم داشت؟تابحال چنین تفسیرتمامامنطقی وحکیمانه ای از “قدرتمندی”نشنیده ونخوانده بودم ومیتوانم بگویم دیدگاه من درموردقدرت،قدرتمندی و افرادقدرتمنددرهرزمینه ای تغییرکرد،چراکه همواره باخودم مثلا افرادخیلی ثروتمندرادرذهنم موردبازخواست قرارمیدادم که اوقوی شده امابه قیمت ضعیف شدنِ منِ نوعی.،ولی الان معتقدم کسی اگرنتواندبقیه ی صحبتهای شماراگوش کند،همین یک فایل اورابس…من قصدتعریف وتمجیدندارم استاد،واقعااصل مطلب را ادا کردید ومن باتمام ذرات وجودی ام مطلب رادریافتم. شماباهمین فایل اصولی رو استادانه بیان کردیدکه درکمترکتابی یافت میشود. من حقیقتابه وجدآمدم وبه آگاهی،اراده،پشتکار،توانمندی ،علم وظرفیت وجودی تان تمام قدعرض ادب واحترام دارم،ممنونم که به این زیبایی قوی شدن را توضیح دادید.تمام جدوجهدخودم برای بازکردنِ بسته ی یک به یکِ خواسته هایم رابکارخواهم بست و تاقدرتمندشدن درتمام حوزه های موردنظرم باباوری محکم،پیش میروم…سپاس فراوان دارم ازخدای خودواز شمابخاطرچنین تفسیرهای راهگشایی که به ماارائه میدهید. درپناه ایزدیکتاباشید.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان موحد و ثروتمندم
خداروشکر میکنم که در جمع شما هستم
و برای این فرصت تفکر و تعمق خدارو شکرگزارم
استاد
سوالات زیادی در مورد این فایل برای من بوجود اومد
یکی از اونها اینکه شما قوانین طبیعت رو توضیح دادید
چیزی که از بچگی برای ما مساوی با قانون جنگله
اونجا که ابدا رحمی وجود نداره و قوی قطعا پیروزه و ضعیف محکوم به فنا
قبول دارم که حل کردن تضاد دیگران براشون اونا رو ضعیف بار میاره
پول دادن به گدا باعث زیادشدنشون میشه
پوشوندن لباس به بچه باعث میشه حتی تا مدرسه اصلا یادنگیره چجوری لباس بپوشه
یا هر مثال دیگه ای که بشه در این باره زد
من خودم طرفدار قدرتم
و انتخابم اینه فرد قدرتمند و اثرگزاری باشم
قدرت برای من یه ارزشه
و سوال من اینه این مطالبو چجوری با تکرار بسیار زیاد انفاق و بخشش و خمس و زکات در قران جمع کنم
از یه طرف قبول دارم که هرکسی یا باید حرکت کنه یا انقدر تحت فشار قرار بگیره که مجبور به حرکت بشه و ما با کمک نکردن به یه آدم ضعیف میتونیم به بلند شدن و استقلالش کمک کنیم
از تو مىپرسند: «چه چیزى انفاق کنند [و به چه کسى بدهند]؟» بگو: «هر مالى انفاق کنید، به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و به در راهمانده تعلّق دارد، و هر گونه نیکى کنید البته خدا به آن داناست.»
سوال اینجاست
اگر اون والدین و اقربین و یتیمان خودشون ثروتمند باشن که نیازی به انفاق ما ندارند . پس اگر فقیر باشن این انفاق معنا پیدا میکنه
این میشه کمک
تکلیف مسکین و در راه مانده هم که روشنه
خب عایا خدا میاد به ضد قوانین خودش توصیه میکنه؟
این تعارض برای من حل نمیشه
(به عقل کل هم دسترسی ندارم. هر چی میزنم ارور میده)
یا اینکه انسان هم باید طبق قانون جنگل عمل کنه؟
اگه ما انسانیم یعنی با حیوان و گیاه و طبیعت در تکامل متفاوتیم
این مرز رحم کردن درست و نه ضعیف پروری کجا قرار میگیره؟
خب سوالاتمو در کائنات پرتاب کردم و انشاءالله جوابها رو دریافت میکنم
قبل ار اینکه کامنت شما رو بخونم داشتم به همین فکر میکردم که من اصلا دوست ندارم به بچه های کار پول بدم و غذا هم مطمانن بهشون میرسه و چیکار کنم که حداقل مفید باشه یه قدم بهتری برای خوبی باشه .
چون من همینجوری جدیدا خوراکی خریدم و به باغبانهای پارک خوراکی دادم و لذتبخش بود این کار برام . چون انرژی که دریافت میشه بسیار عالیه .
ولی بچه های کار باعث پرورش گداپروی میشه و یا به کسانی که عادت کردند دستشونو جلوی بقیه دراز کنن و پول دریافت کنند و حتی جوری شده که زنگ میزنند و کمک میخوان .
پس من چه کمکی میتونم بکنم برای افراد طبقه پایین؟؟؟
ایده ای که به ذهنم رسید برای بچه های کار بجای پول و غذا میتونم کتاب خوب بخرم و بهشون بدم . کتابی که در حد سنین پایین باشه و خودم بخونم متن کتاب در چه مورد هست میشه جرقه ای در ذهن اون بچه شکل داد .
میشه به فکر وادارش کرد میشه خواسته بهتری در اون شکل داد . با کتاب میتونیم کمک کنیم به نشر آگاهی افراد و کودکان راحتتر پذیرا هستند .
سلام استاد عزیزم من خیلی با این حرفهاتون موافقم .. من زمانی که بچه بودم خانوادم اینقدر منو دکتر نمیبردن تا خوب بشم و بعدها باورم این شد که هر مریضیی خودش خوب میشه و خدارو شکر در دوران کرونا هم هر کسی کرونا میگرفت من اصلا نمیترسیدم ولی یکی از نزدیکام سالی یک بار بستری میشد از کرونا میترسید و فکر میکرد کرونا میتونه آدمها رو از پا دربیاره و همون هم شد در نهایت به خاطر یه بیماری رحمت خدا رفت. هر وقت این فایل رو گوش میکنم این اتفاقات میاد تو ذهنم.
همیشه از فایلهاتون انرژی میگرفتم ولی اینبار ناراحت شدم.
در جواب سوالتون باید بگم شما توانایی این رو ندارید که به کسی ضربه بزنید یعنی قانون جهان این اجازه رو نمیده.شاید یه کاری که شما میخواید انجام بدید ظاهرش این باشه که به کسی ضربه میزنید.ولی هر فردی خودش مسئول زندگیشه.چه همسر، چه فرزند، چه خونواده چه هرکس دیگه.
استاد تو فایل مصاحبه با استاد شماره ی 11 دقیقا این موضوع رو باز کردن.اگر ببینید فکر میکنم که که جواب سوالتون رو بگیرید.
استاد عزیزم سلام.بسیار لذت بردم از صحبت هاتون و چقدر آگاه تر شدم به لطف الله و شما.چقدر قدرتمند بودن انسان رو از هر لحاظ تواناتر و موفق تر خواهد کرد در طول مسیر دستیابی به اهداف و خواسته هایش.
سپاسگزار الله مهربانم برای هدایت کردن من به سمت شما
توی این دو روز به یه تضاد خیلی بزرگی برخورده بودم که از خداوند خواستم کمکم کنه و اونم دلسوزی برای خونواده ام بود.البته نسبت به قبل خیلی خیلی بهتر شدم چون رو خودم کار کردم ولی یه اتفاقاتی دست به دست هم داد تا متوجه بشم که این باور ریشه اش تو وجود من خیلی قوی تر از این حرفاست که با یکی دوبار اعراض کردن از دلسوزی بتونم خلاص بشم از دستش.امروز اتفاقایی برام افتاد که کاملا مصمم شدم که برنامه بچینم برای تغییر این باور اشتباه.هر چند خیلی سخت بود و هست و در طول روز از فکر کردن بهش قلبم به درد می اومد و پذیرفتنش خیلی سخت بود ولی از خدا کمک خواستم واین فایل معجزه گر نشونه ایه از طرف خداوند برای من که تصمیم درستی گرفتم که تغییر کنم.امروز که با خواهرم به عنوان مدل براش رفته بودم سر یه کلاس آموزشی اتفاقایی دست به دست هم دادن که شدیدا برای وضعیت خواهرم دلسوزی میکردم.و اینقدر حالم بد شد که قانون کلا یادم رفت و میگفتم هر جوری شده باید بهش کمک کنم با اینکه خودمم تو اون جنبه اصلا وضعیت مناسبی ندارم ولی داشتم به این فکر میکردم که از یه سری خواسته های خودم بگذرم تا بتونم به خواهرم کمک کنم.بازم داشتم بقیه رو توذهنم مقصر میدونستم تو وضعیت الان خواهرم خودمو، برادرمو، همسرشو، خونواده ی همسرشو.ولی شکر خدای مهربان که هر از گاهی میتونستم قانون رو به یاد بیارم که این راهش نیست.اگه بخوای با دلسوزی از این وضعیت خلاص بشی مدام جهان تورو در شرایط و موقعیتی قرار میده که مواردی رو ببینی و بیشتر دلسوزیت تحریک بشه و زجر بکشی.اگه میخوای این موقعیت هارو دیگه نبینی باید از ریشه باورهاتو تغییر بدی.خلاصه که وقتی اومدیم خونه هم من سر درد داشتم هم خواهرم.اون میگفت که به خاطر خستگی سرش درد میکنه ولی من تو دلم میدونستم سردرد های ما به خاطر افکاریه که تو سرمون داره میچرخه و به خاطر فرکانس منفی ای که درش قرار گرفتیم.ولی واقعا به خداوند بزرگ ایمان داشتم که منو نجات خواهد داد. من این فایل رو صبح دانلود کرده بودم و عنوانش رو دیده بودم ولی نگاه نکرده بودم.تا الان. خواستم بگم قبل از اینکه من اراده کنم به تغییر خداوند شرایط رو برای من فراهم کرده بود و به فایل هدایت شدم.الان که دارم مینویسم خیلی خیلی حالم بهتره و دارم فکر میکنم چه اقدامات عملی رو میتونم برای تغییر این باور انجام بدم و تغییر کنم قبل از اینکه جهان با پتک بیاد سراغم.اینجاست که ارزش تضاد رو خیلی خوب دارم میفهمم اینکه تا تضادی نباشه من به به وثوح نمیرسم که چیو میخوام.من الان فهمیدم که یه شخصیت با ثبات و با اراده و با انظبات و بدون احساساتی و قدرتمند میخوام که نه برای کسی دلسوزی کنه نه اجازه بده کسی براش دلسوزی کنه.
قبلا بارها وقتی مستند حیوانات رو نگاه میکردم خیلی تو دلم غمگین میشدم از اینکه چرا اینقدر طبیعت بی رحمه.و با اینکه مستند خیلی دوست دارم فقط به این خاطر که طاقت نمیاوردم حیونی توسط یه حیوون دیگه شکار شه ترجیه میدادم نگاه نکنم. و همیشه برام سوال بود.در صورتی که اگر قوانین رو درک کنم تو همین مستندها هم نشانه هایی است از پروردگار که میخواد قانونش رو بهم بگه و هدایتم کنه.
تو هر چیزی که تو دنیای اطرافت نگاه کنی نشونه هست برای درک قوانین جهان هستی ولی مشکل ما اینجاست که دوست نداریم قوانین رو درک کنیم و بر طبق اون فکر و عمل کنیم دوست نداریم باورهامونو تغییر بدیم و دوست داریم قوانین رو جوری تغییر بدیم که شبیه باورامون بشه.و از اونجا که قوانین خداوند تابدیه و تغییر نمیکنه و شبیه باورای ما نمیشه به عدالت خدا شک میکنیم و فکر میکنیم که جهان هرج و مرجه.در صورتی که اگر از دریچه ی قوانین دنیارو میبینم میبینیم چقدر همه چی دقیق و در جای درسته خودشه.و خداوند ذره ی به کسی ظلم نمیکنه.
میدونم نسبت به این جلسه مقاومت دارم چون چندین سال فک میکردم که من میتونم با کمک کردن به ضعیف ها کاری براشون کنم
ولس تصمیم گرفتم عاقلانه فکر کنم
این جهان یه قوانینی. داره که تغییر نمیکنه
اگر من میخام بمونم باید قوی باشم
یه آقایی با وضعیت مالی بد تو ی محله ما میاومد که هر کسی مبلغ خیلی کمی بهش میداد بعد من همیشه میگفتم که چی میشد همه محل این پول رو بهش میدادن کارش راه میافتاد به مرور زمان پول بیشتری از مردم میگرفت اما کم کم توقعش بالا رفته بود و پول بیشتری میخاست وقتی با قانون آشنا شدم دلسوزی رو گذاشتم کنار ،میدونم که هر کی هر جایی که هست الان جای درسته
عدالت خدا اشتباه نمیکنه
جهان کار نداره ما کی هستیم اگه ضعیف باشیم از بین میریم
پس کاری که ما میتونیم بکنیم اینه رو خودمون تمرکز کنیم و خودمون رو قوی کنیم.
اینکه ما تمرکز کنیم رو خودمون حاصل ساختن چند تا باور تقویت کننده است که من شرایط خودمو خلق میکنم
من توانایی تغییر زندگی هیچ کسی رو ندارم
من به ضعیف ها نمیتونم کمک کنم
با دلسوزی به حال ضعیف ها دارم بیشتر به بدبختی شوند دامن میزنم
به نام خدا
خداروشکربرای روز۷۹ ازسفر
سلام استاد عزیزم
خیلی فوق العاده بود این فایل، استادانقدرباقدرت وجدی ،باابهت صحبت میکردین که موبه تنم سیخ شده بود وواقعاته دلم این درخواست داشتم ازخداکه منم میخوام جزاین افرادباشم هرچندکه خیلی هم دورنیستم ازاین ویژگی ورزشکارم، طبق برنامه عمل میکنم البته نه همیشه ،بااراده ام و.ازهمه مهم تربرای کسی دلم نمی سوزه ودنبال اینم نیستم که کسی دلش برای من بسوزه
چندسال پیش کتابی خوندم که اسمش خودباوری زنان ازناتانیل براندن بود که دقیقا ویژگی شخصیتی آدم های قوی وخودساخته رونوشته بودکه این افراد خودشون روفدای کسی نمیکنن نه بچه، پدر،مادر،مردم ..هیچ کدوم
اهدافشون مهم ترازهرچیز دیگه ای براشون ،برای خودشون وتوانمندی هاشون ارزش قائلن و…برام خیلی جالب وباحال بودومدت هابهش فکر میکردم بااین که تواین مسیرنبودم ولی خیلی برام خاص بودن این افرادو خیلی دوس داشتم بیشتر بدونم ازشون وواقعاجوابش روخداخیلی کامل ترو عمیق تربهم دادمنوبه مسیری هدایت کردکه خیلی واضح تر،دقیق تر،قشنگ تر واقعاخدایاشکرت
سلام
فایل ۹۱
اصل بقای اصلح
طبق این اصل قویتر ها زنده میمونن و ضعیف تر کشته میشن و هیچ وقت یه ادم ضعیف و بی دست و پا و بی اراده موفق نمیشه..
حالا اینکه بیای با یه مسابقه مقایسش کنی احمقانس…
هر جنسیت و مذهب و قیافه و هر کجایی که هستی باید قوی باشی و محکم باشی و شخصیت محکمی داشته باشی..
ادم بی ارداه ای که مدام برای حل مسائلش از بقیه مشاوره میگیره و درد و دل میکنه واعتماد به نفس نذاره یا باید قوی بشه یا کشته میشه.. شخصیت اجتماعیش رو باید قوی کنه ..
یکی از مشکلاتی که من دارم اینه که
دیگران رو خیلی توی ذهنم گنده کردم و درواقع احساس حقارت میکنم..
کنترل ذهن ندارم اصلا..
و به نظرم در دنیای بچگی خودم هستم.. همش در یک وادی فکری بچگانه هستم به نظزم !!
من همش یادم میره..
من خیلی منتظر هستم انگار..
در ذهن خودم در یک توهمی هستم که دیگران باید حلال مسائلم باشند..
ترس های زیادی دارم..
اها :
اینم هست که من همش منتظر اینم هستم که نظر بقیه در مورد تصمیمات من مثبت بشه و خیلی به رای و نظر اون ها بها میدم .. که از ضعف شخصیته ..
یعنی اگر یه راهی رو میخوام برم توی ذهنم اینه باید اون ها اول نظر مثبت داشته باشند بعد منم بگم چشم حق با شماست !!
وای خدا استاد به قران کلافه شدم ذهنم خیلی بستس نمیتونم حریفش بشم..
قوی باشم و مسیر خودم را بروم..
مخالفت های اطرافیان را چگونه حل کنم؟؟
با خودم در صلح نیستم..
خیلی به همه چیز و به تمام جهان شک دارم..
از ارتباط با ادم ها میترسم..
از بروز مهارت هایم در جامعه میترسم ..
قوانین زندگی را اصلا بلد نیستم و باری به هر جهتم..
در اوضاع سخت ذهنم را نمیتوانم کنترل کنم و دست و پایم را گم میکنم ..
با ادم ها ضعیف صحبت میکنم ..
خلاصه :
یا خودم را قوی میکنم و به دنبال این نیستم که هی درد و دل کنم و مشاوره بگیرم و هی عقده هایم را با بقیه مطرح کنم یا کشته میشم..
به نام خدای خالق فراوانی
💚هفتاد و نهمین روز از روز شمار تحول زندگی من💚
قدرت! قدرت! قدرت!!
ی ویژگی نااب الهی که منعکس کننده لیاقت، شایستگی، عزت نفس و میزان در صلح بودن با خود متعالیست.
یکی از ویژگی هایی که باعث میشه مجذوب ادم ها بشم قدرت اونهاست.
شاید بخاطر همین هست که دوست دارم اولین محصولی که خریداری میکنم، دوره عزت نفس باشه.
خداوند قدرت مطلقه و من هم به عنوان تکهای از خدا میخوام این ویژگی رو در وجودم به بالاترین حد برسونم. در واقع میخوام وجودم ایینهی این صفت الهی باشه.
خدایا شکرت که همیشه همراه و همدم منی و در هر لحظه هدایتم کردی و میکنی💚🌱
درودوعرض ادب وتقدیردارم خدمت شمااستادعباسمنش عزیز.باتمام وجودم فایلهاتون رو گوش میکنم وبادل وجان میشنوم.مگرغیرازتاییدوقدردانی از به اشتراک گذاری این همه نکات آموزنده ،میتوان صحبتی دیگری هم داشت؟تابحال چنین تفسیرتمامامنطقی وحکیمانه ای از “قدرتمندی”نشنیده ونخوانده بودم ومیتوانم بگویم دیدگاه من درموردقدرت،قدرتمندی و افرادقدرتمنددرهرزمینه ای تغییرکرد،چراکه همواره باخودم مثلا افرادخیلی ثروتمندرادرذهنم موردبازخواست قرارمیدادم که اوقوی شده امابه قیمت ضعیف شدنِ منِ نوعی.،ولی الان معتقدم کسی اگرنتواندبقیه ی صحبتهای شماراگوش کند،همین یک فایل اورابس…من قصدتعریف وتمجیدندارم استاد،واقعااصل مطلب را ادا کردید ومن باتمام ذرات وجودی ام مطلب رادریافتم. شماباهمین فایل اصولی رو استادانه بیان کردیدکه درکمترکتابی یافت میشود. من حقیقتابه وجدآمدم وبه آگاهی،اراده،پشتکار،توانمندی ،علم وظرفیت وجودی تان تمام قدعرض ادب واحترام دارم،ممنونم که به این زیبایی قوی شدن را توضیح دادید.تمام جدوجهدخودم برای بازکردنِ بسته ی یک به یکِ خواسته هایم رابکارخواهم بست و تاقدرتمندشدن درتمام حوزه های موردنظرم باباوری محکم،پیش میروم…سپاس فراوان دارم ازخدای خودواز شمابخاطرچنین تفسیرهای راهگشایی که به ماارائه میدهید. درپناه ایزدیکتاباشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان موحد و ثروتمندم
خداروشکر میکنم که در جمع شما هستم
و برای این فرصت تفکر و تعمق خدارو شکرگزارم
استاد
سوالات زیادی در مورد این فایل برای من بوجود اومد
یکی از اونها اینکه شما قوانین طبیعت رو توضیح دادید
چیزی که از بچگی برای ما مساوی با قانون جنگله
اونجا که ابدا رحمی وجود نداره و قوی قطعا پیروزه و ضعیف محکوم به فنا
قبول دارم که حل کردن تضاد دیگران براشون اونا رو ضعیف بار میاره
پول دادن به گدا باعث زیادشدنشون میشه
پوشوندن لباس به بچه باعث میشه حتی تا مدرسه اصلا یادنگیره چجوری لباس بپوشه
یا هر مثال دیگه ای که بشه در این باره زد
من خودم طرفدار قدرتم
و انتخابم اینه فرد قدرتمند و اثرگزاری باشم
قدرت برای من یه ارزشه
و سوال من اینه این مطالبو چجوری با تکرار بسیار زیاد انفاق و بخشش و خمس و زکات در قران جمع کنم
از یه طرف قبول دارم که هرکسی یا باید حرکت کنه یا انقدر تحت فشار قرار بگیره که مجبور به حرکت بشه و ما با کمک نکردن به یه آدم ضعیف میتونیم به بلند شدن و استقلالش کمک کنیم
ولی از اونطرف اینهمه آیه درباره انفاق هست
و این ایه بنظرم میرسه:
یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ ۖ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ
از تو مىپرسند: «چه چیزى انفاق کنند [و به چه کسى بدهند]؟» بگو: «هر مالى انفاق کنید، به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و به در راهمانده تعلّق دارد، و هر گونه نیکى کنید البته خدا به آن داناست.»
سوال اینجاست
اگر اون والدین و اقربین و یتیمان خودشون ثروتمند باشن که نیازی به انفاق ما ندارند . پس اگر فقیر باشن این انفاق معنا پیدا میکنه
این میشه کمک
تکلیف مسکین و در راه مانده هم که روشنه
خب عایا خدا میاد به ضد قوانین خودش توصیه میکنه؟
این تعارض برای من حل نمیشه
(به عقل کل هم دسترسی ندارم. هر چی میزنم ارور میده)
یا اینکه انسان هم باید طبق قانون جنگل عمل کنه؟
اگه ما انسانیم یعنی با حیوان و گیاه و طبیعت در تکامل متفاوتیم
این مرز رحم کردن درست و نه ضعیف پروری کجا قرار میگیره؟
خب سوالاتمو در کائنات پرتاب کردم و انشاءالله جوابها رو دریافت میکنم
در پناه خدا باشید
اهدافم در ۱۴۰۱
عاشق الله بشم
بلطفش بیزنس خودمو ران کنم
بلطفش فهم و حفظ و تثبیت قرانم عالی بشه
سلام دوست عزیز
قبل ار اینکه کامنت شما رو بخونم داشتم به همین فکر میکردم که من اصلا دوست ندارم به بچه های کار پول بدم و غذا هم مطمانن بهشون میرسه و چیکار کنم که حداقل مفید باشه یه قدم بهتری برای خوبی باشه .
چون من همینجوری جدیدا خوراکی خریدم و به باغبانهای پارک خوراکی دادم و لذتبخش بود این کار برام . چون انرژی که دریافت میشه بسیار عالیه .
ولی بچه های کار باعث پرورش گداپروی میشه و یا به کسانی که عادت کردند دستشونو جلوی بقیه دراز کنن و پول دریافت کنند و حتی جوری شده که زنگ میزنند و کمک میخوان .
پس من چه کمکی میتونم بکنم برای افراد طبقه پایین؟؟؟
ایده ای که به ذهنم رسید برای بچه های کار بجای پول و غذا میتونم کتاب خوب بخرم و بهشون بدم . کتابی که در حد سنین پایین باشه و خودم بخونم متن کتاب در چه مورد هست میشه جرقه ای در ذهن اون بچه شکل داد .
میشه به فکر وادارش کرد میشه خواسته بهتری در اون شکل داد . با کتاب میتونیم کمک کنیم به نشر آگاهی افراد و کودکان راحتتر پذیرا هستند .
موفق باشید و در پناه خدای هدایتگر
سلام استاد عزیزم من خیلی با این حرفهاتون موافقم .. من زمانی که بچه بودم خانوادم اینقدر منو دکتر نمیبردن تا خوب بشم و بعدها باورم این شد که هر مریضیی خودش خوب میشه و خدارو شکر در دوران کرونا هم هر کسی کرونا میگرفت من اصلا نمیترسیدم ولی یکی از نزدیکام سالی یک بار بستری میشد از کرونا میترسید و فکر میکرد کرونا میتونه آدمها رو از پا دربیاره و همون هم شد در نهایت به خاطر یه بیماری رحمت خدا رفت. هر وقت این فایل رو گوش میکنم این اتفاقات میاد تو ذهنم.
همیشه از فایلهاتون انرژی میگرفتم ولی اینبار ناراحت شدم.
ممنون از شما
سلام خدمت استاد عزیز و بقیه دوستان
من یک سوال اساسی در ذهنم پیش اومده
ممنون میشم راهنمایی بشم.
من دوست دارم یکاریو انجام بدم ،اما اون کار ممکنه ب اون فرد یا افراد ضربه بزنه ،
حالا استاد گفتن واسه کسی دلسوزی نکنید و بی رحم باشید ،
ینی من الان باید کاری ب اون ها نداشته باشم و خواسته خودمو عملی کنم؟بدون عذاب وجدان!؟
سلام امیر حسین عزیز
در جواب سوالتون باید بگم شما توانایی این رو ندارید که به کسی ضربه بزنید یعنی قانون جهان این اجازه رو نمیده.شاید یه کاری که شما میخواید انجام بدید ظاهرش این باشه که به کسی ضربه میزنید.ولی هر فردی خودش مسئول زندگیشه.چه همسر، چه فرزند، چه خونواده چه هرکس دیگه.
استاد تو فایل مصاحبه با استاد شماره ی 11 دقیقا این موضوع رو باز کردن.اگر ببینید فکر میکنم که که جواب سوالتون رو بگیرید.
در پناه الله یکتا شاد و خوشبخت و ثروتمند باشید
بنام فرمانروای جهان
استاد عزیزم سلام.بسیار لذت بردم از صحبت هاتون و چقدر آگاه تر شدم به لطف الله و شما.چقدر قدرتمند بودن انسان رو از هر لحاظ تواناتر و موفق تر خواهد کرد در طول مسیر دستیابی به اهداف و خواسته هایش.
سپاسگزار الله مهربانم برای هدایت کردن من به سمت شما
بنام یکتای هستی بخش
روز79 سفرنامه
اصل بقای اصلح.
توی این دو روز به یه تضاد خیلی بزرگی برخورده بودم که از خداوند خواستم کمکم کنه و اونم دلسوزی برای خونواده ام بود.البته نسبت به قبل خیلی خیلی بهتر شدم چون رو خودم کار کردم ولی یه اتفاقاتی دست به دست هم داد تا متوجه بشم که این باور ریشه اش تو وجود من خیلی قوی تر از این حرفاست که با یکی دوبار اعراض کردن از دلسوزی بتونم خلاص بشم از دستش.امروز اتفاقایی برام افتاد که کاملا مصمم شدم که برنامه بچینم برای تغییر این باور اشتباه.هر چند خیلی سخت بود و هست و در طول روز از فکر کردن بهش قلبم به درد می اومد و پذیرفتنش خیلی سخت بود ولی از خدا کمک خواستم واین فایل معجزه گر نشونه ایه از طرف خداوند برای من که تصمیم درستی گرفتم که تغییر کنم.امروز که با خواهرم به عنوان مدل براش رفته بودم سر یه کلاس آموزشی اتفاقایی دست به دست هم دادن که شدیدا برای وضعیت خواهرم دلسوزی میکردم.و اینقدر حالم بد شد که قانون کلا یادم رفت و میگفتم هر جوری شده باید بهش کمک کنم با اینکه خودمم تو اون جنبه اصلا وضعیت مناسبی ندارم ولی داشتم به این فکر میکردم که از یه سری خواسته های خودم بگذرم تا بتونم به خواهرم کمک کنم.بازم داشتم بقیه رو توذهنم مقصر میدونستم تو وضعیت الان خواهرم خودمو، برادرمو، همسرشو، خونواده ی همسرشو.ولی شکر خدای مهربان که هر از گاهی میتونستم قانون رو به یاد بیارم که این راهش نیست.اگه بخوای با دلسوزی از این وضعیت خلاص بشی مدام جهان تورو در شرایط و موقعیتی قرار میده که مواردی رو ببینی و بیشتر دلسوزیت تحریک بشه و زجر بکشی.اگه میخوای این موقعیت هارو دیگه نبینی باید از ریشه باورهاتو تغییر بدی.خلاصه که وقتی اومدیم خونه هم من سر درد داشتم هم خواهرم.اون میگفت که به خاطر خستگی سرش درد میکنه ولی من تو دلم میدونستم سردرد های ما به خاطر افکاریه که تو سرمون داره میچرخه و به خاطر فرکانس منفی ای که درش قرار گرفتیم.ولی واقعا به خداوند بزرگ ایمان داشتم که منو نجات خواهد داد. من این فایل رو صبح دانلود کرده بودم و عنوانش رو دیده بودم ولی نگاه نکرده بودم.تا الان. خواستم بگم قبل از اینکه من اراده کنم به تغییر خداوند شرایط رو برای من فراهم کرده بود و به فایل هدایت شدم.الان که دارم مینویسم خیلی خیلی حالم بهتره و دارم فکر میکنم چه اقدامات عملی رو میتونم برای تغییر این باور انجام بدم و تغییر کنم قبل از اینکه جهان با پتک بیاد سراغم.اینجاست که ارزش تضاد رو خیلی خوب دارم میفهمم اینکه تا تضادی نباشه من به به وثوح نمیرسم که چیو میخوام.من الان فهمیدم که یه شخصیت با ثبات و با اراده و با انظبات و بدون احساساتی و قدرتمند میخوام که نه برای کسی دلسوزی کنه نه اجازه بده کسی براش دلسوزی کنه.
قبلا بارها وقتی مستند حیوانات رو نگاه میکردم خیلی تو دلم غمگین میشدم از اینکه چرا اینقدر طبیعت بی رحمه.و با اینکه مستند خیلی دوست دارم فقط به این خاطر که طاقت نمیاوردم حیونی توسط یه حیوون دیگه شکار شه ترجیه میدادم نگاه نکنم. و همیشه برام سوال بود.در صورتی که اگر قوانین رو درک کنم تو همین مستندها هم نشانه هایی است از پروردگار که میخواد قانونش رو بهم بگه و هدایتم کنه.
تو هر چیزی که تو دنیای اطرافت نگاه کنی نشونه هست برای درک قوانین جهان هستی ولی مشکل ما اینجاست که دوست نداریم قوانین رو درک کنیم و بر طبق اون فکر و عمل کنیم دوست نداریم باورهامونو تغییر بدیم و دوست داریم قوانین رو جوری تغییر بدیم که شبیه باورامون بشه.و از اونجا که قوانین خداوند تابدیه و تغییر نمیکنه و شبیه باورای ما نمیشه به عدالت خدا شک میکنیم و فکر میکنیم که جهان هرج و مرجه.در صورتی که اگر از دریچه ی قوانین دنیارو میبینم میبینیم چقدر همه چی دقیق و در جای درسته خودشه.و خداوند ذره ی به کسی ظلم نمیکنه.
در پناه الله یکتا
تک تکتون لایق بهترینها هستید دوستانم
به نام خداوند قادر
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان نازنین ودوستان گلم
روز 79
قانون بقای اصلح
کسی که ضعیف باشه زیر چرخ های این دنیا به میشه
قانون اینه که ضعیف ها از بین میرن
میدونم نسبت به این جلسه مقاومت دارم چون چندین سال فک میکردم که من میتونم با کمک کردن به ضعیف ها کاری براشون کنم
ولس تصمیم گرفتم عاقلانه فکر کنم
این جهان یه قوانینی. داره که تغییر نمیکنه
اگر من میخام بمونم باید قوی باشم
یه آقایی با وضعیت مالی بد تو ی محله ما میاومد که هر کسی مبلغ خیلی کمی بهش میداد بعد من همیشه میگفتم که چی میشد همه محل این پول رو بهش میدادن کارش راه میافتاد به مرور زمان پول بیشتری از مردم میگرفت اما کم کم توقعش بالا رفته بود و پول بیشتری میخاست وقتی با قانون آشنا شدم دلسوزی رو گذاشتم کنار ،میدونم که هر کی هر جایی که هست الان جای درسته
عدالت خدا اشتباه نمیکنه
جهان کار نداره ما کی هستیم اگه ضعیف باشیم از بین میریم
پس کاری که ما میتونیم بکنیم اینه رو خودمون تمرکز کنیم و خودمون رو قوی کنیم.
اینکه ما تمرکز کنیم رو خودمون حاصل ساختن چند تا باور تقویت کننده است که من شرایط خودمو خلق میکنم
من توانایی تغییر زندگی هیچ کسی رو ندارم
من به ضعیف ها نمیتونم کمک کنم
با دلسوزی به حال ضعیف ها دارم بیشتر به بدبختی شوند دامن میزنم
قوی باشیم قوی باشیم
فقط خودمونیم که میتونیم به خودمون کمک کنیم