داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1 - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

564 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1092 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم ،به نام خدای مهربان ،سلام استاد عزیزم ،به همه دوستان گلم،هدایت الله درتمام مسائل زندگی مهمه ومن هرروز شاهدش هستم،مسائل ساده که وقتی باهدایت الهی همراهه میشه الهام بخش و باعث وسعت دید ما توی زندگی میشه این یه هنره که بتونی یه تطابق ایجاد کنی بین اتفاقات وهدایت الله،وبااین کار شهود ما بیشتر میشه هرچقدر بیشتر روی مسئله زندگی وهدایت الله تمرکز کنیم میتونیم نقش الله رو توی زندگیمون ببینیم ،فقط باید با کنترل ذهن وبودن توفرکانس مثبت اونارو دریافت کنی،اینکه وقتی بارون میاد نشونه س،اینکه هرقدمی که برمیداری رو یه الهام برای هدایت میبینی ,هرلحظه ما فراموش میکنیم که خدا توی تک تک لحظه ها با ماهست ،شهود ،الهام،هدایت الله،همه اینها نعمتهای بزرگیه که استاد میتونه اونو درک کنه وراجبش حرف بزنه ولی من دنبال یه معجزه واتفاق خیلی خاص هستم که فراموش میکنم من وقتی به عنوان جز با کل همراه بشم میتونم معجزه خلق کنم ،استاد توی مسیر انتخاب کرده اگاهانه راجب هدایت الله واتفاق های مثبت حرف بزنه ،چون توی مدار درسته ،من امروز به این پیام هدایت شدم ،ازامروز سعی میکنم بیشتر هدایت الله رو ببینم وازش بخام کمکم کنه تا بتونم تمرکزمو روی نکات مثبت زندگیم بزارم که این کار سختیه فقط کافیه بخای اینکارو کنی ولی عوامل بیرونی زیادی میاد ومانع میشه ،از خدا برای هدایتش توی همه مراحل زندگیم که حتی متوجه ش نبودم ممنونم خدایا مارا به راه راست هدایت کن ،راه کسانی که به انها نعمت دادی ونه گمراهان،آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    یاسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 1694 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز 123 سفرنامه : سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته و همه بچه های سایت امیدوارم حالتون خوب باشه ، خداوند همیشه و در هر لحظه داره مارو هدایت میکنه حالا بستگی داره ما چقدر آمادش باشیم یا چقدر باور کردیم که خداوند مارو هدایت میکنه ، بعضی وقتا بعضی افراد اینقدر احساس بی ارزشی میکنن که میگن بابا خداوند فقط با پیامبرا حرف میزده ما که هیچی نیستیم خب همین باور اشتباه باعث میشه هر روز بدتر بشن ، خداوند همه رو هدایت می‌کنه چه اونایی که میخوان پیشرفت کنن چه اونایی که میخوان هر روز زندگیشون بد تر شه ، من خودم به میزانی که باور داشتم این موضوع رو هدایت میشدم ، مثلن میگفتم خدایا من تو فوتبال الان این سوت رپ چطور بزنم که گل بشه همه اینا تو چند ثانیه رخ میداد و خداوند هم میگفت که آن توپ رو محکم بزن یا با بغل پا بزن سمت راست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    راضیه خدامی گفته:
    مدت عضویت: 642 روز

    سلام استاد عباسمنش مهربان وخانم شایسته مهربان وتمامی دوستان عزیز سایت .خوشحالم که هدایت شدم امروز به این فایل آخه چون دیشب یه هدایت ویژه از طرف خداوند شدم که خودم واقعا شوکه شدم وتا الان تو فکرشم . ماجرا ازاین قراره که من چندتا از کارهام که روشون جواهردوزی کرده بودم میخاستم ببرم برای مشتری اما مشتریم دیر کرده بود ومن با خودم گفتم که برم مزون دیگه هم کارام رو نشون بدم . تا رفتم درمزون و داخلش رو نگاه کردم یه چیزی تو دلم گفت نرو . اولش من نرفتم رفتم دور زدم ذهنم هی میگفت توباید چندتا جا بری کاراتو نشون بدی تا ببینن مشتری بشن .اینجا حرف ذهنم رو گوش کردم ورفتم داخل همون مزون که نباید میرفتم وخیلی بی ادبانه با من رفتار کردن اما من مودبانه رفتار کردم اومدم بیرون وهمونجا گفتم خدایا منو ببخش به حرفت گوش نکردم .خدارو شکر کارا رو نشون مشتری خودم دادم وپسندیدن و قراره باهم همکاری کنیم .این ماجرا رو تعریف کردم که بگم همیشه ما در حال هدایت شدن هستیم وباید خیلی مواظب باشیم که به هدایت خداوند گوش بدیم . واقعا خداروشکر میکنم من خیلی حالم خوب شده از وقتی که دارم فایل های استاد رو گوش می‌کنم. ازته قلبم برای ایشون و همسرشون عمر باعزت وخوشبخت بودن درکنار هم رو آرزومندم ️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 710 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    سلام به همه عزیزان

    قدم 123

    حتا دیدن این فایل برای من یه هدایت و نشانه بود . چون در مورد مهاجرت کردن فکر میکردم و ایده هایی رو به من داد که باعث شده بیشتر فکر کنم.

    در مورد هدایت شدن بگم همینقدر که تمام کارهای زندگی منو داره خدا انجام میده و من کار خاصی نمیکنم . پریشب به خدا گفتم نمیدونم چکار کنم و تئو کارها رو درست کن و دیشب کلی گوشت و کله پاچه و خوراکی به دستم رسید و من فقط تصور کردم و خداوند یهو همه رو اورد برام.

    چقدر این فایل پر از هدایت ها و نکته هست از توکل . از تمرکز. از کنترل ذهن و توجه کردن از اینکه هر اتفاقی پیش بیاد خیره . از حرکت کردن و ادامه دادن . از درک نشانه ها … از خراب کردن پل ها و ..

    وقتی ما یه خواسته ای از خداوند داریم خداوند پاسخ میده و هدایت میکنه به شرطی که ما به اون چیزهایی که داریم نچسبیم ورها کنیم و حرکت کنیم.

    منم همینطور هستم که خداوند خیلی هدایت کرد و نتایج گرفتم اما مرور نکردم و الان که فکر میکردم یادم میومد و خیلی از اتفاقات انگار طبیعی شده در صورتی که خداوند داره کارها رو میکنه . یا خیلی به چیزهایی چسبیدم که باعث شده رشد نکنم و نادیده بگیرم و این ترمزها منو از حرکت نگه داشته

    اینکه مثل استاد تمام پل های پشت سرت را خراب کنی و کنترل ذهن با این اتفاقات بکنی خیلی عمل بزرگیه که تو یه لحظه میبینی هیچ میشی

    و خداوند میتونه همونجور که بردت بالا و الان بیاردت پایین ولی انقدر رحمان هست که اتش رو گلستان میکنه و بدون اذن خدا برگی نمیوفته و خداوند میخواد که من ثروتمند و زیبا زندگی کنم. من چقدر تسلیم هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 831 روز

    1403/8/13روز 120

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد ومریم عزیز و دوستان گل

    خدایا شکرت بخاطر یک روز فوق العاده خدایا شکرت بخاطر یک فایل زیبا و تاثیرگذار دیگه

    با دیدن این فایل یاد یکی از هدایت های که چندروز پیش برام اتفاق افتاد ،افتادم

    همینطور یهو بهم الهام شد پاشو برو نمایشگاه و درعرض یک ساعت تصمیم گرفتم و رفتم به هدایت گوش کردم وقتی رسیدم اون جا دوتا آدم که قبلا توی زندگی شغلی من بودن و بینمون کدورت پیش اومده بود دیدم ‌خداروشکر اون کدورت قدیمی با این دیدار تموم شد و اتفاقا راهی باز شد برای همکاری دراینده

    وچقدر احساس من عالی شد ویه نکته بگم خود نمایشگاه اصلا برای من مفید نبود اما همین دیدارها خیلی مفید بود و گفتم ببین وقت به الهام قلبی گوش کردی و‌دیدی که چه خیری توش بود.

    این روزا سعی می‌کنم بیشتر به صدای هدایت گوش بدم

    سعی می‌کنم خودمو باهاش همراه کنم

    میگم خدایا من نمی‌دونم تو میدونی تو بهم بگو

    خودش کمکم میکنه خودش یه آرامشی بهم میده

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    سلام بر همه عزیزان

    بهترین و کیوت ترین و قانونی ترین فایل سایت و البته اصل موضوع هدایت شما که هربار میشنوم دیوانه میشم اصلا

    وقتی داشتم برای بار چندم داستان شیرین و اللهی شما رو گوش میدادم چنتا تجربه های مختلف یادم اومد

    اولیش با همون داستان شوینده معروف شما اومد تو ذهنم

    نمیدونم قبلا تو کامنتهای دیگم گفتمش یا نه اما بیربط به موضوع این فایل نیست بازم میگم

    حدود 1ماه و نیم نزدیک دو ماه پیش من مریض شدم و وقتی رفتم دکتر بهم گفت چیزهای شور بیشتر بخور مثل ترد دقیقا ترد و به زبون اورد و چنتا ماده غذایی دیگه

    خواهرم سرکار بود و تلفنی جویای احوالم از مادرم شد و مادرم بهش گفته بود سرم وصل کرده خوابیده بعد همزمان با بیدار شدن من و یکم سرحال تر شدنم خواهرمم اومد خونه و دیدم چنتا ماده غذایی برام خریده و تو اونا ترد هم بود بیسکوییت ترد منظورمه

    چشمای من از حدقه زد بیرون و براش تعریف کردم دیدم چشمای اونم داشت از حدقه میزد بیرون :)))

    تعریف کرد گفت داشتم از سوپر مارکت از بخش های مختلفش رد میشدم و همینجوری این ترد و برداشتم بعد که تو سبد خریدم نگاه کردم با خودم گفتم من کی اینو برداشتم؟ اصلا چرا برداشتم بعد با خودش گفت حالا عیبی نداره دیگه خوشمزست بعد که م اینو براش تعریف کردم باهم داشتیم تایید نشانه ها میکردیم حتی اونجا هم یاد این فایل شما افتادیم و مثال زدیم

    در ادامه شما راجع به اون آقایی که اومده بودن خونه رو رنگ بزنن گفتین و از قانون باهم صحبت کردین من یاد مثال خودتون افتادیم تو فایل جدید که برامون گفتین از اون اقایی که اومدن پرادایس برای کارهای خونه کمک کنن و این و برای خودم تکرار کردم ببین خدا چیجوری افراد و هدایت میکنه به سمت سوال هاشون و باورپذیری براشون حتی کسانی که بعنوان خدماتی میان براش کار میکنن با هر زبونی و هر نژادی اونا هم دنبال اصل هستن و خیلی قشنگ هدایت شدن سمت اصل جنس :)))

    خیلی اینروزها نشانه های زیادی میبینم و نتایج خیلی عالی و گاهی باور نکردنی و برای خودم گاهی با خواهرم راجع بهش حرف میزنیم تکرار میکنیم و تاییدشون میکنیم و خدا رو ازین بابت شاکرم که دارم تغییرات بیشتری از خودم میبینم مثلا

    نمونش همین چند ساعت پیش از سوپر مارکت وسیله ای سفارش دادم برام بیارن از یه اپ معروف یه مارکتی بود که فاصله ای زیادتری نسبت به سوپری های اطرافمون داشت ولی اومده بود رو و هزینه ارسالشم یه کوچولو از بقیه کمتر بود منم چون عجله ای نداشتم از همونجا سفارش دادم و وقتی اومد هم برخورد پیک عالی بود و لبخند و انرژی مثبتش ازش میبارید اصلا هم اینکه تو بسته بندی ش دیدم یه عالمه اقلام دیگه هست اول فکر کردم اشتباه فرستادن ولی دیدم اسم و ادرس منه و حتی وسایلمم همونه مابقی رو برای تبلیغات یا حالا اشانتیون یا هرچیزی که خیلی من و ذوق زده کرد فرستاده بودن در کل اولین باری بود همچین اتفاقی میفتاد اونم این چند سال اخیر حدود 4تا وسیله مثل شامپوی کوچولو، قرص ماشین لباس شویی، یدونه هات چاکلت و مایع لباسشویی تو بسته بندی های بانمک و کوچولو فرستاده بودن که یکی دوتاش حتی معروف هم بود و نیازی به تبلیغ نداشت بنظرم ولی خیلی ذوق زده شدم و همش و نشانه ای دیدم از طرف کار کردن اینروزها از سمت خدای مهربونم و انرژی مثبت و حال خوبی که اینروزها دارم

    ادامه فایل :

    وقتی راجع به جمع کردن شرکتتون گفتین و اون پروژه هایی که نزدیک 30/40 میلیارد اون زمان ایران براتون سود داشت با خودم گفتم ببین دختر اینم یه مورد دیگه ازینکه تو با خدا باش ثروت هم خودش میاد استاد اینقدر توحیدی عمل کرده اونقدر تکاملش و طی کرده و مطمئن بوده ثروت چیزی دور از خودش نیست و اگه میتونسته اون مبلغ ها رو بسازه بازم میتونه بیشترش و بسازه و ازش گذشته همه و همه درس بزرگی رو دوباره بهم یادآوری کردن درس بزرگ توحید و سپردن کارها به خودش فقط و فقط

    و در ادامه از سفارت اول که جواب نگرفتن

    من امیید دیدم شاید اگه من بودم با همون اولین جواب نه شنیدن با خودم میگفتم لابد نباید مهاجرت کنم و الان وقتش نیست اما استاد جنس هدایت و جنس صحبت های درونش و شناخته بود و فهمیده بود قدم ها رو باید برداره و به عقب برنگرده و هدایت شدن به سفارت فرانسه و باز هم تکامل و تکامل که ما راهی که استاد رفتن و میتونم برای خودمون ساده ترش کنیم و تجربه هاشون و چراغ مسیر های کوتاه تر و ساده تر برای خودمون انجام بدیم به شرط ایمان به شرط توکل و عمل و عمل و قدم برداشتن و ناامید نشدن

    خدایا شکرت شکرت ممنونم استاد ازتون که برامون میگین از زندگی تون از روزمرگی هاتون از قانون از داستان اللهی هدایتتون دوستتون دارم مرسی از شما و مریم دوست داشتنی

    خدایا بار دیگر شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2130 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    همین الان ‌که اومدم کامنت بنویسم، آیه مبارک 186 بقره از گوشیم رسید، خدایا شکرت بخاطر این همزمانی‌هاااااا

    آیه‌ای که میگه بخونید من رو تا اجابت کنم شما رو….. و میگه باشه تا رشد کنید.

    ساعاتی پیش که از یه خواب رویایی بلند شدم، نشستم پای داستان هدایت الهی قسمت 1…

    خیلی جادویی و البته طبیعی خداوند کارها رو انجام میده که چطور با یه مایع ظرفشویی ما رو هدایت میکنه…

    امیدوارم از کافرین نباشیم که میگن منظور خدا از این‌ها چیه؟

    سپاسگذارم استاد که اون روز این فایل ارزشمند رو ضبط کردین تا یادآور و متذکر بشم که چطور خداوند کارها رو به سادگی انجام میده.

    بعد از نشستن پای صحبت‌ها و نکته برداری، گفتم برم یه سری پرینت داشتم بگیرم و بعد یه سری کارهای دیگه انجام بدم، پرینت رو گرفتم و بعدش گفتم بشینم کامنت بنویسم، چون خیلی اتفاقات جالبی تو همون مسیر افتاد که میگم.

    تو مسیر از خدا خواستم هدایتم کنه تا پرینت رو جای مناسبی بگیرم. تو راه که همینطور تو افکار خودم بودم، دیدم یکی از بچه‌های همسایه که خیلی باهاش رفیقم و اتفاقا چند ماه بود ندیده بودمش و خیلی دلم میخواست ببینمش، بدو بدو اومد سمتم، یعنی اون منو شناخت و اصلا شبم رو ساخت…

    چند روز پیش سوره بقره رو دانلود کردم تا بزارم گوش بدم، تو کافی‌نت یهو دلم خواست گوشش بدم ولی حوصله نداشتم پیداش کنم، یهو یه ندایی گفت تو پلیر گوشیت هست فقط play کن! بخدااا نمیدونم اصلا کی رفته بود رو این فایل، بین اینهمه فایل… من گوشیم پر فایل و موزیک و …. هم زبان، هم استاد، هم سفر نامه و فقط یدونه قرآن هست که چند روز پیش دانلودش کردم، ولی خدا اینطور قدرتش رو نشون میده! الانم داره پخش میشه و من با چشمانی خیس دارم کامنت مینویسم.

    خب امیدوارم همیشه بتونم و تلاش می‌کنم تا هدایت‌های خداوند رو ببینم، چون همین دیدن‌ها و اهمیت‌دادن هاست که ما رو رشد میده.

    من موضوعات هدایتی که استاد گفت رو مینویسم تا باورهام بیشتر رشد کنه.

    دوست دارم که بگم هدایت‌هایی که میشیم درجه داره، داستان مایع شستشو برای هر کس دیگه‌ای رخ بده، خیلی ساده از کنارش رد میشه، چی میشه که بگیم این هدایته؟

    بنظرم زمانی شما متوجهش میشی که به درجه بالاتری از هدایت رسیده باشی و رسیدن به این درجه، از همین هدایت‌هایی میاد که برای همه ماها بلا استثنا رخ میده، و ما متذکر می‌شویم.

    این خدای رحمن رحیم…. لطفش به همه میرسه ولی رحیم بودنش مختص افرادی هست که او را اجابت می‌کنند.

    * هدایت به جاده I 10

    زمانی که شما هدایت رو قبول داری، میدونی که بهت میگه، حتی اگر حواست نباشه! اون بهت میگه حواست باشه، چون وظیفش اینه که تو رو ساده کنه، مسیر رو راحت کنه، مسیر رو بهتر و زیباتر و قشنگ‌تر کنه.

    * معرفی سفارت فرانسه از طریق یه دوست

    هدایت زمانی که به ظاهر راهی نیست هم، میتونه دستت رو بگیره، چون کارش اینه، وظیفهش اینه که هدایت کنه.

    * فروش و تحویل ماشین تو فرودگاه ایران

    هدایت بهترین و راحت‌ترین راه رو میزاره جلو شما، چون این خصوصیت هدایته!

    * دیدن رویایی از مسافرتی طولانی

    هدایت از طریق هر کسی و به راحتی به شما گفته میشه، بشرطی که بپذیریش و اما و اگر نیاری! هدایت برای همه هست و ما تسلیم هستیم.

    * صحبت با ابراهیم و ضبط برنامه

    خداوند همواره در حال هدایت گیتی است، این کار رو برای همه انجام می‌دهد.

    * در دسترس نبودن وبسایت

    حتی اگر ظاهر اتفاقاتی هم جالب نیست، اگر شما ایمان و توکل‌ات رو حفظ کنی، درها باز می‌شود.

    بریم سراغ یه سری نکاتی که آموختیم:

    خداوند همواره در حال هدایت کل هستی هست.

    هدایت همیشه در حال رخ دادنه، فقط مسئله اینه که آدم‌ها بای دیفالت، خیلی زود فراموش میکنن و ازش می‌گذرند. میگم، این مایع شوینده برای هر کسی ممکنه رخ بده ولی اینکه ازش نگذری، اینه که باعث میشه بازم هدایت بشی.

    اگر کسی باشه که از کوچکترین‌ها هم نگذره و عنوانش کنه، بگه، در موردش بنویسه، صحبت کنه… اونوقت اون هم میشه کسی که همیشه در بهترین زمان و مکان حضور داره.

    اینکه اتفاقات برای استاد بشکل جادویی پیش میره، بخاطر اینه که به کوچکترین‌ها هم اهمیت میده و باور داره که هدایت هست.

    قلب ما همواره درمورد کارهایی که باید انجام بشن، با ما صحبت میکنه، ولی ممکنه ما با منطق و استدلال نزاریم هدایت کارش رو انجام بده.

    استاد میگه من کار خاصی نکردم و فقط اجازه دادم هدایت کارش رو انجام بده.

    هدایت همینجوری نمیاد، بلکه شما باید بهش اجازه بدی، یعنی تا به خدا اجازه ندی، خدا کاری برات نمیکنه.

    اجازه شما، ایمان شماست، توکل شماست، باورهای شماست.

    باور اینکه خداوند همه ماها رو در هر لحظه داره هدایت میکنه.

    ما هیچ علمی به آینده نداریم که، ذهن ما با چهارتا ورودی که بهش دادیم، میگه ممکنه فلان اتفاق بیافته، و با همون منطق خیلی از خواسته‌هامون رو هم غیرممکن میدونه.

    کاری که شما باید انجام بدی اینه که به خودت بگی خداوند عالم‌مطلقه. اون راه‌ها رو بهم میگه، پس من امیدم رو حفظ میکنم و به مسیرم ادامه میدم.

    البته ما همیشه بر طبق مداری که هستیم از هدایت برخوردار میشیم.

    مثلا راحتی درجه 1 داریم و راحتی درجه 5.

    کسی که اول کاره، هدایت میشه به درجه 1 و بعد هی میره بالاتر.

    یه نکته خیلی اساسی و مهم تو زندگی استاد هست که خیلی نگرشم رو تغییر میده و اونم بحث جمع کردن کار و زندگی قبل از مهاجرت هست. کاری که بقول خود استاد کمتر کسی جرأت پیدا میکنه که انجامش بده.

    منطق این حرکت هم اینه که شما وقتی میخوای طلوع خورشید رو ببینی، باید به سمت شرق حرکت کنی دیگه، نمیشه که بری به غرب و بگی من میخوام طلوع رو ببینم.

    اگر کارهایی که داری انجام میدی، همجهت با اولویت‌هات نیست، باید رهاشدن کنی…

    بشین اولویت‌هات رو مشخص کن و براشون حرکت کن‌.

    ولی خیلی از ماها گول میخوریم که بابا من کلی زحمت کشیدم و رسیدم به اینجا. الان واقعا همه رو جمع کنم؟

    جواب آره هست.

    مسیر جدید به مراتب پر برکت‌تر هست ولی ممکنه ما قبولش نکنیم. اونم بخاطر دودوتا چهار تای ذهن

    * خیلی مهمه شما باور کنی که خداوند هدایتت میکنه یا نه!

    چون هدایت سراغ همه ماها میاد، ولی ما خیلی سریع ردش میکنیم که نه…

    اونم بخاطر باور گناه و تردید و شکی هست که از بچگی بما داده شده.

    * وقتی یه اتفاق به ظاهر ناجالب براتون رخ داد، ذهن‌تون رو کنترل کنید و باز برگردین به مسیر درست، چون اگر موفق بشید ذهن‌تون رو کنترل کنید و ادامه بدین، همون اتفاق به ظاهر ناجالب، براتون میشه خیر! میشه برکت.

    الخیر فی ما وقع! نتیجه به نفع شما میشه!

    و در آخر بیاید برای کنترل ذهن یه باور قوی رو باهم مرور کنیم:

    همین خدایی که تا به اینجا من رو رسونده، همین خدایی که اینقدر زندگی من رو متحول کرده، همین خدا بازم می‌تواند هدایت‌کنه و من وظیفه‌ام اینه حواسم رو از ناخواسته پرت کنم و برسم به آرامش.

    در پناه الله ثروتمند، در تمام ابعاد زندگی‌تون ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    آیدا داودپور گفته:
    مدت عضویت: 3189 روز

    من در تجربه داشتن درآمدو ساختن پول تو زندگیم.

    از روزی که یادم میاد کار کردم دنبال انجام کار به بهترین شکل بودم و یادم میاد اون اوایل میگفتم تحسین میکنم آدمهایی رو که پول زیاد درمیارن.مادرم میگفت: فلانی رو که داری تحسین میکنی با کلاهبرداری داره پول درمیاره اینکار درسته به نظرت؟

    میگفتم کلاهبردار شدن هم جرات میخواد که اون داره.من جراتش رو تحسین میکنم.

    ولی هچوقت نتونستم کار خلاف بکنم تو کارهایی که از شروع درآمد داشتم انجام دادم.

    وقتی وارد شغل مغازه داری شدم با وام و نزول آشنا شدم.

    و هر دو رو هم تجربه کردم.

    الان وام تسویه نشده هنوز دارم تو کارم.

    ولی هیچوقت تو کارم نتونستم و نخواستم کم فروشی یا به زور فروختن یا با کلک فروختن بکنم شکرخدا.

    همیشه از خدا تو دلم میپرسیدم که: خدایا یعنی با کار درست نمیشه پولدار شد؟

    اگه نمیشه پول کثیفه و نمیخوامش.

    تو این فایل که استاد گفتن من میتونستم 40-30 میلیارد بسازم اون سالها ولی من خواستم رشد ظرف وجودم بود منو یاد این داستانهام انداخت.

    اولیل هم گفتن دونگاه میشه داشت به قرآن

    یک نگاه اینکه قران کتابیه که خداوند بر محمد نازل کرد.

    یک نگاه اینکه قران شنیده های محمد از خداست.

    الان شنیده من از این حرفهای استاد جواب خداوند به سوال اون سالهام بود.

    خداوند جواب رو داده بود همیشه ولی من نمیفهمیدم.

    الان گرفتم جوابم رو که پول تمیز و شیرین و عزیزه و بهترین مسیر خلقش از مسیر رشد ظرف وجود آدمه.

    تصمیم استاد در مورد تعطیل کردن دفترشون و توقف پروژه هایی که قصد انجامشون رو داشتن منو یاد صحبتهای استاد در جلسه دوم حل مسائل انداخت.

    اینکه نمیشه کویر رو حفظ کرد و منتظر راه حلها بود.

    اصلاح و کار کردن روی اهرم رنج و لذت ثروت در درون و توجهه به خواسته ها در دنیای بیرون گوشه منو شنواتر و دقت منو بیشتر میکنه در زمینه واضح تر شنیدن هدایتهای خداوند که هر روز همراه منه.

    اگه من الان خیلی از هدایتها رو نمیتونم به درستی متوجه شم بخاطر اون دوتا مورده

    کم کاری روی اهرم رنج و لذت ثروت درونم و کنترل ضعیف توجهات روزانه ام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سید مصطفی بخشایش گفته:
      مدت عضویت: 1575 روز

      به نام خداوند بخشنده ی مهربان

      سپاس گزار خداوندی هستم که منو هدایت کرد به کامنت شما و بهم گفت تا با بیان نتایج مالی و باور هایی که توی زندگیم ساختم الگو و باوری برای خلق نتایج مالی توی زندگیتون باشم که البته توسط خداوند داره براتون رقم میخوره

      دوست عزیز پول نه تنها شیرین و معنوی هست بلکه به قول استاد تنها راه نزدیک شدن به خداوند و تبدیل به انسانی پاک تر ، درست تر و عالی تر ثروتمند شدنه همین الآن که دارم این حرفا رو به شما میزنم مغزم پس میزنه ولی این باور بسیار خالص رو به نسبتی که بتونیم بیشتر بپذیریم نتایجشو میبینیم به شرطی که پایه های منطقی براش پیدا کنیم ما میتونیم الگوهایی رو پیدا کنیم که با ثروتمند شدن ؛ انسان های درست تری شدن ، دستشون به خیر بیشتر میره و باعث خوشبختی حتی اطرافیانشون شدن.

      من زمانی که دوره ی 12قدم رو شروع کردم تقریبا توی بهمن 1401بود و با کوهی از مسائل مالی این دور رو شروع کردم ولی به قول استاد ساختن و کار کردن روی باورها داشت نتایجشو نشون میداد یک روز که حسم بد بود میدیدم سخت پیش رفتن کارها رو ، اتفاقات و مسائلی که زندگی رو سخت تر میکرد و این ها به من این درک رو داده بود که همه چیز فرکانسه من تازه دوره ی عشق و مودت رو تموم کرده بودم و به لطف خدا از یک کش مکش رابطه عاطفی آزاد شده بودم که توسط خود اون فرد اتفاق افتاده بود و پا توی یک رابطه ی خارق العاه گذاشته بودم که توی رویاهام فقط جسارت دیدنشو داشتم و توی دنیای فیزیکی اثری ازش نبود.

      دیگه توی محل کارم زندگی نمیکردم و شرایط روتین زندگیم خیلی بهبود پیدا کرده بود این نتایج خیلی خیلی برام بلد بود که میشود خواسته های مالیم رو هم تیک بزنم اما موضوع تکامله حتی من توی این مسیر به این درک رسیدم که تکامل فقط پله پله رشد کردن نیست بلکه توی کار کردن روی خودت هم هرچی بیشتر پیش میری تکاملی تر روی خودت کار میکنی و بیشتر و تاثیر گذارتر باورهاتو تغیر میدی اگر بخوام از شرایط و بهبودی های زندگیم رو تعریف کنم که توی این دو سال چه اتفاقاتی افتاده خیلی میشه ولی فقط یک مقایسه با اون زمان میخوام براتون بکنم.

      من اون موقع توی یک شهر بازی کار میکردم عالی بود اما مسائل مالی داشتم و به شدت وابسته به ساعت زدن و وقت گذاشتن برای کارم؛

      ورزش رزمیم یکم توی چلنج بود و خواسته های شغلیم هم دقیقا اون چیزی نبود که میخواستم.

      اما الان توی یک مجموعه ی ورزشی به شدت لوکس کار میکنم (درواقع لوکس ترین مجموعه ورزشی استان یزد)که درواقعا فضای شغلی خودمو دارم و کسی خیلی توی کارم دخالت نمیکنه اما ایده های عالی بهم میدن یک همکاری شیرین و صلح طلبانه بین من و همکاران و دوستانم برقراره و…

      بعضی از شبا من نهایتا به اندازه ی یک شب اون شهر بازی وقتی میزارم ولی درامدم به اندازه ی تقریبا 80درصد درآمد کل ماه کاریم توی اون سالها هست.

      کارم داره تخصصی تر میشه در حدی که مثلا یک برنامه ی بازی و ورزش برگزار میکنم بدون نیاز به وسیله و مکان گرفتن یعنی همه چیز رو طرف محیا میکنه و من ساعتی 750 تومن میگیرم با عزت و احترام دعوت میشم کل جمع رو با عزت نفس بالا میچرخونم لذت میبرم و این لذت رو منتقل میکنم و حدودا به اندازه ی دو روز کاری من توی اون شهر بازی ورودی دارم.

      ورزشم توی یک شرایط بسیار ایده آل هست زمانی که برای استراحت تغزیه و ریکاوری بعد و قبل تمرین دارم به شکل ماورایی قابل قیاس با گذشته نیست.

      نوع تغزیم وهزینه ای که برای لباس باشگاه خورد و خوراک و کلا لهبودی بدنم و مهارت های ورزشی و رزمیم میکنم همه تصپیر سازی هایی بود که یه زمانی میکردم

      وابستگیم به زندگی کنار خانواده تموم شده و الان حدود یک هفته هست که زندگی مستقلم رو توی یک خونه ی حیاط دار قدیمی خفن(خونه های حیاط مرکزی سبک قاجاری) همون طور که دوست داشتم شروع کردم

      فیریزرم جا نداره از مرغ و گوشت حتی خونه رو مبله اجارهکردم و تقریبا 70درصد از دغدغه های هزینه هام برداشته شده و دارم چیزایی رو تهیه میکنم و برای خدماتی هزینه میکنم که رویاشو داشتم.

      بله زندگیم به لطف خدای مهربان به شکل بی نظیری رشد کرده و همه ی اینا رو مدیون اون خداوندی هستم که به هدایت هاش لبیک گفتم و بعد از کار کردن روی خودم الهاماتی که بهم میشد رو انجام میدادم و قائده ی ایمان و عمل در کنار هم رو تونستم به نسبتی که نتایجم خلق شده انجام بدم

      خداروهزاران بار شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فرزاد گفته:
        مدت عضویت: 1903 روز

        درود داداش مصطفی

        دمت گرم که اومدی نوشتی اینهمه تغییر رو گرفتن نتایج مالی و روابط

        نوش جونت باشه

        امیدوارم روز به روز نتایجت بیشتر و بیشتر و هزاران برابر پله ی قبلت باشه

        و همیشه و هرلحظه وجودت پر از نور و قدرت خدا باشه

        چقدر به من و خیلی از دوستان کمک کردی با نوشتن این کامنت

        امیدوار هرروز زندگیت پر از معجزه بشه و بنویسی منم ببینم و انرژی بگیرم

        اخه نمیدونی چقدر نتیجه های دوستان کمک میکنه به باورسازی و خاموش کردن نجواهای ذهن که همش دم از ناامیدی و نشدن ها میزنه

        در اغوش امن خدا باشی داشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    Mohamad گفته:
    مدت عضویت: 1287 روز

    سلام و درود ب شما استاد عزیز و همه دوستان

    خیلی عالی بود واقعا لذت بردم درست زمانی ک فکرم درگیر اینجور مسائل بود و فکر میکردم‌که چجوری خدا ی نفر رو هدایت میکنه هدایت شدم ب سایت جوری ک یه لحظه انگار ی نفر گفت ک برو تو سایت و همینجور ک میچرخیدم دیدم ک ساعت یازده و پنجاه و نه دقیقس بعد ی حسی گفت نشانه امروزت رو ببین شاید فردا نشانت متفاوت باشه ۱ دقیقه فرصت داری و جالبه ک توی همون ۱ دقیقه زدم و نشانمو دانلود کردم ک بازم راجب هدایت بود و جالب تر اینکه اگه ۱ دقیقه دیگه گذشته بود شاید نشانم فرق داشت و چیزی متوجه نمیشدم میخام بگم ک توی ۱دقیقه هدایت شدم و ب اون چیزی ک میخاستم رسیدم و الان درک میکنم چجوری هدایت میشیم خیلی الان خوشحالم و خیلی ذوق دارم

    خدایا شکرت سپاسگزارم🌹🌹🌹

    استاد عزیز از شما هم ممنونم بابت اگاهی های مفیدتون🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    ماکان الیکایی گفته:
    مدت عضویت: 585 روز

    123مین تحول زندگی من

    موضوع فایل:داستانی درباره هدایت الهی قسمت1

    عرض سلام ادب واحترام محضر استاد گرانقدر و حاضران موجود در سایت مردمی استادعباسمنش

    زمانیکه به خدا اعتماد می‌کنی مورد هدایتش قرار میگیری و تمام اتفاقات زندگی و زنجیره های بهم پیوسته ایده ها و شرایط های مهم زندگی هدایت نامحدود خداوند رو در برداره،وقتی شما باور و ایمان داری با ایمانت به خدا اجازه میدید که خداوند تورو هدایت کنه،

    ما که هیچ علمی از خوب و بد بودن اتفاقات و تحولات قبل از وقوع نداریم فقط حرکت میکنیم و ایمان داریم ایده ها مونو پیاده سازی کنیم،و متمرکز بشیم روی خواسته هایی که داریم،و الهاماتی دریافت میکنیم که در مدارش هستیم نه بیشتر از آن، بنابراین خداوند این الهامات را به همه میگه همانند وارد شدن قرآن بر قلب پیامبر، اما نگاه و دیدگاه پیامبر از برداشت گنجینه های الهی کتاب آسمانی قرآن و الهامات به چه صورت بوده؟؟این مهمه که ما چه برداشتی از الهامات پروردگار داشته باشیم و اجازه دهیم خداوند مارو هدایت کنه.

    موضوع هدایت استاد که تمام دفتر و دستک و پروژه هایی که در دفترکار و افراد و کارمندهای باشخصیتهای مختلف با هم مشغول بودن با تمرکز و قدرت به هدایت الهی همه رو جمع کرد دفترو تعطیل کرد، دل سپرد به خدا و در نتیجه هدایت شد به مهاجرت از ایران به اروپا،در حقیقت خدا همه رو هدایت می‌کنه،و کافیه به ندای قلبمون گوش کنیم و مسیر رو پیدا کنیم فقط باید اجازه هدایت از طرف خدا به ما از طرف خودمون با ایمان و باورمون صادر شود،

    خدا برایمان کافی ست اگر بکسی باج ندهیم و شرک ورزی نداشته باشیم فقط خدا،خودتو بسپار به خدا،پروردگار خودش مسیرو نشان میده و بهترین هارو برامون رقم میزنه،داستان مهاجرت استاد میشه باهاش کتاب نوشت،مهاجرت از ایران به اروپا پرتقال اسپانیا فرانسه و ماجرای تغییر سایت داخلی به خارج از کشور، و رفتن به سفارت های مختلف برای مهاجرت به اون کشورها،همه و همه نشان هدایت داره اگر خودمون طالب هدایت باشیم و مجوزشو صادر کنیم،خداوند مارو راهنمایی میکنه،خدایاشکرت

    خداوند بزرگ رو شاکرم بابت این فایل زیبا و پر از انرژی و محرک که منو آماده می‌کنه برای قدم های بعدی و جسارت تغییر رو در ما بیدار می‌کنه و ممنونم از استاد و بانو برای اشتراک گذاشتن دانش استفاده از قوانین حاکم در جهان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: