راهکار برای مسائل شما - صفحه 55

سلام خدمت استاد شجاع و مریم جان مهربون

من حدود پنج سالی هست که با سایت بی نظیر شما آشنا شدم و خدا می دونه که اگر به این مسیر هدایت نشده بودم تا حالا هزار بار به هلاکت رسیده بودم و الحمدلله با تلاش های خیلی زیادی که داشتم از قعر چاه و هزاران هزار مشکلاتی که داشتم شاید نسبت به بقیه، پیشرفت های بزرگی برام رخ نداده باشه ولی به نسبت خودم که مقایسه می کنم خودم فقط متوجه میشم که چقققققققدر شرایط زندگی و روحی من عوض شده و روزی هزاران بار خدا را شاکرم که در این مسیر رویایی قرار گرفتم.

دید من نسبت به زندگی خیلی عوض شده و الهی شکر از زمانی که خوب روی خودم کار می کنم در مواجهه با تضادها خیلی راحت تر و بهتر رفتار می کنم.

در این پنج سال به طور میانگین می تونم بگم که حداقل روزی 3-4 ساعت مطالعه مطالب سایت و مابقی ساعات هم مشغول گوش کردن فایل ها بودم و احساس فوق العاده ای دارم.

ولی یک سوال برام پیش اومده، چند وقتی هست که خیلی خوب دارم روی خودم کار می کنم و حتی روزی هشت ساعت مشغول هستم اما تضادهای غیر مترقبه برام زیاد پیش میاد اما نا گفته نماند که برخورد من با این ناخواسته ها خیلی خوب بود و از خودم راضی بودم و تونستم ایمانم را حفظ کنم و حتی در موقع رخداد چند تا تضاد بزرگ، به هم نریختم و حتی با وجود اینکه دچار ضررهای مالی بزرگی شدیم در چند مورد، ولی احساس ناراحتی و نگرانی خاصی نداشتم و به جاش فقط به موارد خوبش هزاران هزار بار شاکر و قدردان خدا بودم و فقط گریه می کردم که همه فکر می کردند گریه ناراحتی هست ولی واقعا گریه خوشحالی و شکر گزاری بود.

1- این جور اتفاقات و ناخواسته هایی که پیش میاد طبیعیه؟

2- به خاطر احساس بد و خارج شدن از مدار نیست؟

3- چطور میشه از سرعت وقوع اتفاقات بد جلوگیری کرد؟

مورد دیگری که خیلی ذهنم درگیر اون هست و مهم ترین چالش زندگیم هست اینه که من خیلی اعتماد به نفسم پایین بود و تا حدی بود که حتی در برخورد با یک ارتباط خیلی ساده سرخ می شدم و صدام می لرزید و با وجود اینکه من کارمند هستم در محیط کارم خیلی دچار مشکل بودم و در این چند ساله، فایل های عزت نفس، عشق و مودت، روانشناسی ثروت1 و 2، احساس لیاقت و یک مقداری از دوازده قدم را خریداری کردم و به واسطه گوش کردن این فایل ها فقط تونستم حالم را خوب کنم و اگر در شرایطی قرار بگیرم که نتونم چند روز فایل گوش کنم خیلی از مدار بیرون پرت میشم و احساس می کنم که این ورودی ها برام مانند یک داروی مسکن شده که فقط مقطعی حالم را خوب می کند و از نظر عزت نفس و اعتماد به نفس پاشنه آشیل من هست که همونجور که خود استاد هم میگن این ریشه و پایه همه خوش بختی ها هست و تا زمانی که این درست نشه به موفقیت و خوشبختی نمی رسم من در برخورد با افراد خیلی مشکل دارم یک کمی بهتر شدم ولی این رشد من میلی متری بوده و هنوز خلی جای کار داره.

این کمک را از شما دوستان میخوام که من را راهنمایی کنید که برای رها شدن از ترس ورود به جمع افراد غریبه و آشنایان اصلا توان و قدرت و شهامتش را ندارم که برم باهاشون ارتباط برقرار کنم و واقعا افراد برام بت بزرگی هستن که اندازه یک هیولا هستند و برای شکستن این بت واقعا توان و قدرت بینهایت میخواد.

چندین بار تمرین اگهی بازرگان را در پارک و مترو انجام دادم که تا چند روزی فقط انرژی به من می داد و دوباره انرژی و حال خوبم تحلیل می رفت.

تمام تمریناتی که در کامنت ها و فایل ها بوده را بارها و بارها انجام دادم و فقط خیلی کوتاه روی من تاثیر داشته واقعا ازتون درخواست دارم کمکم کنید چون ایده های پول سازی زیادی دارم ولی به خاطر خجالت و کمرویی نتونستم اجراییش کنم و تمام تمرکزم را روی بهبود شخصیتم و نکات مثبت زندگیم گذاشتم ولی تا اعتماد به نفسم بالا نره توی هیچ زمینه زندگی نمی تونم موفق باشم.

ولی اصلا خسته و نا امید نیستم، توکلم به خدا زیاده ولی چون چهل سال از آدم ها ترسیدم به این راحتی نمی تونم به این ترس ها غلبه کنم.

و با جرات می تونم بگم هر مشکلی قابل تحمله ولی زندگی بدون اعتماد به نفس سخت ترین کار دنیا هست چون برای زندگی کردن باید بتونی با مردم، از شوهر و بچه و خانواده تا دوستان و همکاران ارتباط برقرار کنی و اگر کمرویی و ضعف درون داشته باشی سخت ترین کار دنیا هست و فقط احساس می کنم که فقط باید یکی باشه که من را در روابط اجتماعی هل بده تا یواش یواش ترس ها بریزه ولی خودم می دونم که هر چی هست از درون من هست و هیچ کس و هیچ عامل بیرونی نمی تونه کمکم کنه ولی فقط یک روزنه امید و یک راهنمایی به من کنید خیلی سپاسگزار تون میشم. و چندین سال هم کلاس های فن بیان شرکت کردم ولی نتیجه ای نداشت.

به نظرتون روان پزشک یا کلاس های کوچ هم می تونه کمکم کند؟