کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟! - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!
    304MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!
    26MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

729 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نازنین بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 3292 روز

    خدایا شکرت که فقط از تو خواستم وفقط تو اجابت مبکنی و داشتن تو بس برای همه چی

    نظر اقای عباسعلی ملک و خوندم ,این موارد به ذهنم رسید گفتم بنویسم

    تو دوره روانشناسی ثروت در جلسه 9 که در حال بررسی مباحث مربوط به عدم تاثیر عوامل بیرونی ,استاد موضوع شهر یا کشوری و که زندگی میکنید مورد بررسی قرار دادند و باور درستش این میشه

    موقعیت ثروتمند شدن در همه جای جهان وجود دارد ,در تمام نقاط جهان موقعیت ثروتمند شدن وجود دارد

    داستان علیرضا تو دوره هدف گذاری این بود که میخوره به داستان برج های 11 سپتامبر و ثروت و موقعیت فوق العاده ای که داشته,رو از دست میده ,و روزبه روز اینقدر افکار منفی به سمتش میان که تمام توانایی و موفقیت هایی که داشته رو از یاد میبره و روز به روز از موفقیت دورتر میشه ,و مبحث اونجا مربوط به این موضوع ,اینکه هر روز و همیشه توانایی های خودتون و به خودتون یاداوری کنید تا اگر با یک بحران روبرو شدید,مثل علیرضا همه چی از دست ندید

    و موضوعی که در دوره ارزوها مطرح میشه در مورد اینکه شما وقتی تو کشورخودتون به قله های موفقیت نرسید نمی تونید تو یه کشور دیگه به موفقیت برسید ,فرض کنیم یک نفر که تو ایران زندگی میکنه , باورش اینه که فقط تو امریکا یا فلان کشور موقعیت پیشرفت هست,خوب کسی که این باور و داره تا اخر عمرش ,با اینکه توانایی های فوق العاده هم داره ,خودش و نا خود اگاه محدود کرده به مکان ,و وقتی تو باور کنی که تو هر موقعیت مکان و زمانی هستی ,موفق می شی ,شروع به اقدام میکنی و جهان تو رو اگر ,تو اون مکانی که هستید ,و موقعیت پیشرفت تو رو نداشته باشه , جهان خودش شرایط مناسب و برای مهاجرت برای تو فراهم میکنه .

    و نکته مهم تر و فرض کن که تو مثلا میخوای به امریکا مهاجرت کنی خودت و به در ودیوار میزنی و هر کاری که می کنی نمیشه بری(همون موضوع نچسبیدن به خواسته ها) , و بعد دیگه ,هیچی ,همش با خودت میگی دیگه موندم تو ایران بدبختم شدم ,اینجاست که تا ثیر باورها رو میفهمی (ولی اگر تو باور داشته باشی هر جایی که هستی مو قعیت ثروتمند شدن و موفق شدن داری ,تلاشت و برای پیشرفت میکنی و اقدام میکنی به حرکت در مسیر اهدافت , و اگر خواسته ای مبنا بر مهاجرت داشته باشی و اون فرکانس و به جهان بفرستی و به این خواسته نچسبیده باشی با این باور که من هر مکانی باشم موقعیت ثروتمند شدن و موفقیت دارم ,جهان به راحتی اینکار و انجام میده ,حتی تو قران هم به موضوع مهاجرت اشاره شده ,واگر تو باور درست داشته باشی جهان اینکار و برات انجام میده ,اگر خواستت مهاجرت باشه و تو در مسیر اقدام برای اهدافت باشی و نیاز به پیشرفت بیشتر وگسترش بیشتر باشه جهان نیاز به مهاجرت تو رو برات فراهم میکنه)

    *از شبکه مستند ایران برید مستند های ادم های موفق تو ایران و ببینید ,من وقتی دیدم خودم هم باورم نمی شد,که این همه موفقیت تو ایران بدست اوردن

    استاد دقیقا در دوره ثروت 1 گفتن موقعیت ثروتمند شدن در همه جای جهان وجود دارد ,در تمام نقاط جهان موقعیت ثروتمند شدن وجود دارد ,و اگر تو این باور و داشته باشی هر جای کره زمین باشی ,با هر توانای که داری به موفقیت و ثروت می رسی و میسازیش

    نتیجه:

    1-به قول استاد باورها نه درستند و نه غلط ,ولی میتونیم بگیم این باور من و به موفقیت میرسونه یا نه

    -و اینکه تمام ذهنیات درست و غلط ما خودمون برای خودمون درست می کنیم ,وبارها دیدیم که چیزی که تو ذهن ما درست یا غلط تو ذهن بقیه برعکس ,دقیقا مثل بهشت و جهنمی که خودمون داریم با افکارمون درستش می کنیم

    2-از داستان علیرضا و بحث این موضوع در دوره ارزوها و ثروت 1 ,میخواد این و بگه ,تو اگر باور کنی توی هر موقعیتی که و مکانی که هستی ,می تونی ثروتمند و موفق باشی ,چون باورش داری ,تجربش می کنی ,حتی اگر در افریقا یا افغانستان باشید,و وقتی تو به مسیر موفقیت وارد می شی و شروع به حرکت میکنی ,جهان تو رو به موقعیت مکانی میبره که باعث پیشرفت بیشترت و گسترش جهان هستی بشه .(زندگی نامه ایلان ماسک و بخونید ,فوق العاده است و ببینید چطور از افریقا هدایت میشه به دره سیلیکون ,و ببینیند که باور های درست چه می کنند,و ببینید که قدم برداشتن و حرکت و ایمان و باور چه می کند و هزاران باور فوق العاده ای که می تونید از زندگیش دربیارید)

    -و اینکه ما ادمه ها هیچ وقت کامل نمیشیم ولی سعی داریم که در مسیر تکامل پیش بریم ,و حتی خود استاد عباس منش هم بارها این و گفتن, ( خیلی زیبا برای من , )تو دروه های مختلف استاد مثلا داره در مورد یک باوری صحبت میکنه و میگه بعدش منی که خودم داریم این مباحث و اموزش میدم باز هم روی باورهام دارم کار میکنم یا اینکه تو فلان باور هنوز کار دارم,و استاد میدونه قانون و,همینطور که در دوره هدف گذاری گفتند ,ادعا کردن برابر با کشیدن تو , توسط جهان به چالش عظیمی است .

    ارادتمندیم استاد

    و موضوع اخر خوب دوره هایی که تا حالا تهیه کردم ,همش با خودم میگفتم چرا استاد فلان موضوع و توی فلان دوره نگفته رفته توی یک دوره دیگه گفته و یا یه مبحثی که توی یک دوره هست ,یه اشاره ای کرده بهش ,ولی تو یک دوره دیگه میبینم چقدر بیشترو کاملتر توضیح داده

    بچه ها وقتی این به ذهنم اومد ,یه حسی گفت نازی :تو می تونی یک کتاب کامل پیدا کنی که در مورد ثروت یا روابط یا هدفگذاری یا هر زمینه دیگه ای در جهان تمام مباحث و یک جا گفته باشه و تو با خودن اون کامل بشی

    من گفتم نه ,اصلا مگه میشه ,من تو رشته تخصصی خودم ایییییین همه کتاب و اموزش است و خوب من سعی دارم میکنم که تکاملم تو رشتم طی کنم و از تو میخواهم که من وهدایت کنی به سمت بهترین کتاب ها و اساتید و اسان ترین و کم هزینه ترین راه

    بعدش گفت :خوب محصولات عباس منش هم همینه ,تو به مرور تکاملت و طی میکنی با این محصولات و کتابهایی که بهت میگم می خونی ,و تو یه محصول عباس منش یا یه کتاب کامل هیچ وقت نمیتونی پیدا کنی ولی کسی که اون محصول و ایجاد میکنه ,تمام سعیش و کرده که از تمام تواناییش استفاده کنه برای ارائه بهتر و تو میتونی این و حس کنی .

    بعد دیدم حسم درست میگه ,دیگه سعی کردم به جای اینکه دنبال یه چیز کامل و بی نقص در زمینه های مختلف باشم , که فقط در وجودم احساس نگرانی و بدبینی ایجاد می کرد و باعث ارسال فرکانس نامناسب میشد و عواقبی به وجود می اومد ,با ارامش کامل و اقدام و حرکت و باورهای درست تکاملم به لطف خدا در تمام زمینه های زندگیم ارام ارام طی کنم ,,و بسیاز زیبا و لذت بخش این طی کردن تکامل که تا اخرین لحظه عمر هم به لطف و هدایت خداوند ادامه داره .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      عباسعلی ملک گفته:
      مدت عضویت: 3920 روز

      سلام دوست عزیز

      از اینکه نظر من رو خوندید و تحلیل کردید ممنونم

      من و شما محصولات استاد عباس منش رو داریم و تیکه های پازل رو به هم میچسبونیم و یه چیز کامل ازش برداشت میکنم.

      فرض کنید کسی که دوره رویاها رو داره ولی دوره روانشانسی ثرووت رو نداره چطور میتونه برداشت صحیحی طبق این چیزهایی که شما نوشتید داشته باشه!

      خود استاد عباس منش هم در فایل های رایگان خدا رو بهتر بشناسیم میگه به حرف های منم شک کنید و به راحتی قبول نکنید تا وقتی که به یقین نرسیدید.

      در داستان علیرضا هم قرار نیست صرفا همون برداشتی که استاد میگه رو داشته باشیم و میشه از یک داستان هزاران نتیجه گرفت کما اینکا داستان پیامبران بارها و بارها برای درک موضوعات مختلف در قرآن تکرار شده. اول داستان استاد میگه علیرضا اول ایران بوده و زبان بلد نبوده و میره امارات کار میکنه بعد میره آمریکا و اون داستان های بعدی به وجود میاد.

      هدف من از نوشتن اون نظر صرفا تایید حرفهای استاد عباس منش بود نه چیز دیگری! و مثالی رو نوشتم که حتی کسانی که هیچ یک از محصولات رو ندارند درک بهتری پیدا کنند.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4005 روز

    سلام به عزیرانم

    ۵۳ امین روز سفرم.

    استاد جان من تا چن وقت پیش تو در ودیوار بودم و میگفتم من که پول وسرمایه ندارم.

    من که توانایی سخت کار کردن رو ندارم.

    من که‌نمیتونم دوشیفت کار کنم.

    من که مزرعه وباغ ندارم مثل پدرم که درامد داشته باشم.

    من که نمیتونم‌ شبها بیدار بمونم وکارکنم تا پول در بیارم و……

    و یه مدته که باورای درست رو از شما یاد گرفتم به خدا امسال بیشترین درامد رو نسبت به همه سالهای قبل که سخت کار میکردم داشتم.

    کلی برای خودم کادو گرفتم.

    کلی وسایل خونه ام عوص کردم.

    پسرم شعلی راه انداخت.

    برای عزیزانم چقدر کادو گرانقیمت وزیبا گرفتم.

    چقدر زندگیم زیباتر شده در حالیکه

    امسال راحت تر بودم.

    بیشتر لذت بردم.

    بیشتر خابیدم.

    بیشتر سفر رفتم.

    بیشتر مراسم جشن وتولد رفتم

    بیشتر پول خرج کردم و هر چه نیاز داشتم خریدم.

    واقعا که نیاز نیس مسیر سخت رو برم من اگه همین مسیری که شما معرفی کردین رو با جون ودل برم حله.

    خدایا شکرت به خاطر قوانین زیبات.

    هر روز بهتر از دیروز…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1586 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان.

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز پنجاه وسوم، روز شمار تحول زندگی من!

    راه هموار یا سنگلاخی؟

    خب معلومه که راه هموار رو همه میخوان که انتخاب کنند یا بهتره بگم انتخاب میکنند اماااا، خیلی ها فکر میکنند که راه هموار رو پیدا ویا انتخاب کردند در صورتیکه اون راه اولش شاید هموار به نظر بیاد اما یه کم که بگذره سنگلاخی و یا گاهی تبدیل به یه پرتگاه مرگ میشه…

    مثل کساییکه میخوان یه شبه پولدار بشن، میخوان از طریق قاچاق ودزدی وفروش موادواسلحه و اختلاس وکلاهبردای و رشوه گرفتنو…به اصطلاح تیغ زدن کسی و …خیلی از این کارهای بد، پولدار بشن…

    باخودشون فکر میکنن راه وروش آسون وپولسازی هست اما 99 درصدشون خیلی زود متوجه میشن،که بدمسیری رو انتخاب کردند و سرمایه عمرو جوونی وآبرو وشرف و ایمان واعتقادشون رو بدجور برباد فنا دادن واون یک درصدی هم که هیچوقت اینو درک نکنن تواون مسیر به ظاهر هموار اما سنگلاخی که به جهنم متصل هست همینطور میرن…

    توی کسب وکار هم این موضوع صدق میکنه ، اینکه خیلی ها اعتقاد دارن ساعات کاری بیشتر باعث درآمد بیشتری هست، یا شغلهای متفاوت از شغل خودشون،یا محل کسب وکار ویا کارفرما ورئیس!! بنابراین میان روشهای مختلفی رو امتحان میکنن و در اکثر مواقع براشون هیچ نتیجه مثبتی هم بهمراه نداره چون توی باورشون چیزی هست که واقعی نیست، حقیقت نداره واصل نیست…

    توی روابط هم همینطوره، خیلی ها قدوهیکل و زیبایی و پولداری و …..رو ملاک میدونن، یا سعی میکنن به اون چیزهایی که براش ملاک هست تبدیل بشن هرچند اگه تو این مسیر آسیبهای مادی و روحی و جسمی ببینن،

    ویا اینکه انقدر خودشون رو نالایق بدونند که همیشه توحسرت داشتن یه رابطه ی عالی بمونن…

    اما کسیکه اینجا توی این سایت باشه حداقل 6 ماه تا یکسال به طور مستمر فایلهای سیدحسین عباسمنش عزیز رو ببینه وگوش بده، مهمترین وکاربردی ترین وساده وراحترین و دردسترس ترین وبهترین راه وروشها برای رسیدن به سعادت وخوشبختی رو می آموزه،واگه فقط 50 درصد هم عملکرد داشته باشه به آموزه ها، شک ندارم که به جاده ای همواره وخوش آب وهوا هدایت میشه در مسیر رسیدن به خواسته هاش..

    چرا؟؟؟؟

    چون سیدحسین عباسمنش، اون مسیر رو رفته وحالا با اطمینان میگه بیاین من فانوس راه شمام، پا بذارید جا پای من، بدنبال من بیاین تا شماهم به این حد از راحتی ورضایت برسید…

    خدارو صدهزار مرتبه شکر استاد جانم، که از شما یاد گرفتم قانون فرکانس ها وتشخیص دادن فرکانس خوب وبد رو، از شما یاد گرفتم که قدردان داشته هام باشم و شاکر خداوندی باشم که جهان رو مسخر من کرده تا در این مسیر همه چیز در اختیارم باشه ودر دسترس من اونم براحتی…

    فقط کافی بود تکیه برافراد رو بذارم کنار وتکیه ام رو به خداوند بزنم، به خدایی که شمابهم شناسوندید ووقتی درکش کردم انقدر حس خوشبختی بهم دست داد که اشک شوق هنوزم از عظمت وبزرگی ومهربانیش هر روز وشب از چشمام جاری هست و روز وشبی نیست که با اشک شوق وقلبی آکنده از عشق ازش سپاسگزاری نکنم به خاطر اینکه منو از جهل ونادانی به لطف شما به این درک ودرایت رسوند…

    اینکه قرار نیست کار خاصی انجام بدم، همه چیز از قبل برای من فراهم شده فقط کافیه بخوام و برش دارم، اونم یه شرط داره..

    اینکه فقط وفقط از خودش بخوام وبابتش سپاسگزار باشم…

    چطوری؟ کجا؟ کی؟ نمیدونم نمیخوامم که بدونم، چون داریم دوتایی( منو خدا باهم) این مسیر زیبا ولذت بخش رو طی می کنیم، اندازه توانم هرکاری از دستم بربیاد انجام میدم وسعی میکنم نقشم وسهمم رو به کمک خودش شناسایی کنم وانجام بدم وباقیشم بسپارم به خودش…

    به خودش که خیر مطلق هست…

    وبهم میگه فقط برای امروز واین ساعت واین لحظه باهرچیزیکه در اختیارت گذاشتم شاد باش و بافراغ بال زندگی کن،نگران فردا نباش که دوتایی باهم میسازیمش…

    اصلا کسیکه به یه درک نسبی از اینکه هدفش از خلق شدنش چی بوده پی ببره، به اینکه خداوند ازش چه خواسته ای داره!

    خیلی راحت بدون دردسر تو جاده هموار هست بدون هیچ زحمتی، چون مسیر از قبل پاکسازی شده، مهیا وآماده شده دراختیارش هست…

    به شرط اینکه هر لحظه متوکل باشه نه اینکه باکوچیکترین ناخواسته بهم بریزه و ترس بیاد سراغش، بلکه باید بدونه حتی تو دل اون تضاد خیری هست که بزودی براش قراره مشخص بشه…

    کسیکه به این درک برسه که فقط وفقط مهمترین رابطه ی زندگیش رابطه ی بین خودش وخداش هست وسعی کنه این رابطه برپایه عشق استوار باشه، وهرلحظه تمرکزش روی این رابطه باشه سوت زنان درحالیکه داره لذت میبره از مسیر خیلی شیرین وراحت به تک تک خواسته هاش میرسه..

    تازه اونکه خیلی از مصاحبت با معشوقش(خدا) لذت میبره که دیگه زیاد حواسش به مسیرو مقصدش نیست،فقط همینکه بامعشوقش داره این مسیر رو طی میکنه شاده وسرخوشه…

    الان من این حال دارم، مدتهاست این حالو دارم، انقدر خوشحالم از اینکه منو خدا باهم دوستیم، دستمو گرفته منو باخودش میبره هرجا که دلم خواست،منم راضی ام به رضایش، وهمیشه میگم داده ونداده وگرفته ات رو شکر که صاحب اختیار من تویی فقط…

    مسیر موقعه ای برات هموار میشه که حرص نمیزنی، طمع نداری، چشم ودلت جای چیزهای مادی وحسرت داشتنش، دنبال رضای خداهست، اینکه چطور رفتار کنی چطور نگاه کنی، چطور حرف بزنی که خداخوشش بیاد و مورد پسندش باشه، انوقته که بهت عزت میده خیلی راحت، شهرت ونام نیک میده خیلی راحت، پیش مردم عزیزت میکنه خیلی راحت، بهت پول وثروت میده خیلی راحت، بهت روح ارام ودلخوش وتن سالم میده خیلی راحت…

    چون میدونه که تو تسلیم درگاهشی و تنها وتنها از خودش میخوای اونم نه به زور بلکه در حالت تسلیم ورضا…

    انشالله که خداوند خیر دنیا وآخرت رو برای ما قرار بده در حالیکه هرلحظه مارو در پناه امنش حفظ کرده… آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 3012 روز

    به نام خالق زیبایی

    تقریبا دوماه از کامنت قلبی میگذره که باز این نشونه امروزم اومد ۲۸اسفند ۹۹روز آخرسال داشتم کامنت های فایل رو می‌خوندم که رسیدن به کامنت خودم وقتی خوندم گفتم زهرا اون موقع که حالی داشتی ؟چه حس خوبی توی کامنت هست اما اینبار میخام از نتیجه برداشتن این ترمز بگم ترمزی که خودمو فک نمی‌کرد م ترمز باشه از کامنت خودم به بعد یعنی دوماه پیش وقتی شروع کردم به کار کردن روی ذهنم فکر میکنم سه یا چهار بار رفتم تهران و جنس آوردم و تقریبا فروش رفت اما بار آخر که همین یکی دوهفته پیش بود الان باخودم میگم واقعا این برداشتن ترمزه کار کرد وقتی جنس آوردم روز دوم فروش شروع شد از همون جنس و کلی هم خودم ازجنس ها خوشم اومد اما بعد چند روز از آوردن جنس مجبور شدم خونه بمونم و قرنطینه باشم که این هم بزرگترین لطف خدا بود که شامل حالم شد چون کلی اتفاق خوب افتاد اما همین که خونه موندم از همون جنس های که تازه آورده بودم توی خونه فروختم و از پیج اینستا هم یه فروش داشتم واقعا خدارو شکر وقتی استاد میگن ازیه جایی به بعد نتیاح شروع میشه بمب بمب بمب برای من این چند روز واقعا دیدن نتایج بود به ثمر نشستن باورهای که اولش فقط یه عبارت تاکیدی و تکرار اون بود که بعد خدا با هدایت کردنم به یه فایل یه مقاله هی کمکم میکرد که باور قویتری بسازم هی با کنترل ذهن سعی میکردم تایم بیشتری رو توی احساس خوب بمونم و حالا نوش جانم این میوه 😁💪😌

    میوه تلاش های آگاهانه خدایا شکرت

    یه میوه خوشمزه دیگه هم این بود که یه فروشگاه اینترنتی به آسونی وزیبایی خودم ساختم منی که تا سوم راهنمایی فقط درس خوندم 😉پس تحصیلات ربطی به موفقیت نداره من تو خونه فروش داشتم پس پول ساختن ربطی به مکان مغازه و کسب و کار نداره اوه خدای من اینکه یه ترمزه برای من چون هنوز هم باورم اینه باید یه جای پر رفت و آمد مغازه. رشته باشم بفرما زهرا خانم اینک ترمزی که امروز باید پیدا میکردی و روش کار کنی باوری که مدت هاست میخام بسازم که من در هرمکان وزمانی به راحتی ثروت خلق میکنم پول همه جا دنبال منه من همیشه در بهترین مکان و بهترین زمان برای فروش اجناسم هستم

    خلاصه که تو خونه بودم اما هم فروش داشتم و هم یه سایت راه اندازی کردم تازه اونم از تو رختخواب 😁😂

    وتصمیم گرفتم پولی که میاد تو حسابمو سرمایه گذاری کنم روی خودم 😊و به خودم یه جایزه خیلی قشنگ بدم واسه این ذهن خلاق و پول سازم 😌بسته عزت نفس از الان نوش جونم یه مقداریشو خدا رسونده بقیش هم حتما میرسه اصلا به قول استاد هست فقط من باید اجازه وردش رو بدم به زندگیم پامو ازروز ترمز که بردارم حله

    و خداروشکر که تو مسیر هدایت هستم و خدا داره کمکم می‌کنه که مقاومت هامو کم کنم تا جریان نعمت و ثروت به زندگیم جاری بشه

    خدایا شکرت

    استاد جان عاشقتم میدونم که از شنیدن نتایج شاگردات خوشحال میشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
      مدت عضویت: 2258 روز

      زهرای عزیزم سلام😊

      هردو کامنتت رو خوندم و بعد از کامنت اولت چقدر مشتاق بودم بدونم نتیجه ی مسیری که رفتی و تصمیمی که گرفتی چی بود، و ازت متشکرم که نتیجه رو دوباره برامون نوشتی…🤗

      از خداوند برات ثروت بی نهایت از مسیر خیلی راحت و لذت بخش خواستارم دوست خوبم.😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Maryam گفته:
      مدت عضویت: 2107 روز

      سلام رفیق، خوشحالم از نتایجی که گرفتی، باورت به هدایت قشنگه. اینکه نوشتی پامو از رو ترمز بردارم و حله، یه لحظه تجسمش کردم، که پا رو از ترمز برمیدارمو ماشین مثل جت میره😂

      حس خوبی بهم داد حرفات، خدارو شکر، همیشه موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محمد حصاری گفته:
    مدت عضویت: 2044 روز

    🌼به نام خداوندی که منو هدایت میکنه به مسیر های درست و راحت🌼

    چه فایل نابیه خداوکیلی.

    یادمه یه زمانی با یه نفر شراکتی کار میکردم ، تو یه کاری من یه ایده ای دادم همون اول با مخالفت و حتی تمسخر این دوستم روبه شدم ، بعدش چون من با ایشون شریک بودم ، نمیشد حرفشو نادیده بگیرم.

    (حالا بماند که خود همین شراکت هم از باور های اشتباه شروع شده بود و الان مدت هاست دیگه از شریک و شراکت و … فراری ام اصلا)

    اتفاقی که افتاد این بود که ۴ روز لقمه رو دور سرمون چرخوندیم و کارو برای خودمون سخت کردیم ، روز پنجم این شریک من یهو اومد و گفت یه ایده ی خفن دارم که خیلی کار راحت میشه ؛ منم گفتم بگو ببینم چیه ؟

    شاید باورتون نشه ولی دقیقا همون چیزی که من روز اول گفتم رو گفت 😐

    خیلی هم خوشحال بود که ایده ی خفنی داده و …🤦🏻‍♂️

    بعد اون دیگه من تصمیم گرفتم به هیچ وجه با اینطور آدمی اصلا همکاری هم نکنم ، چه برسه به شراکت.

    یه باور های داغونی داشت که اصلا بهش فکر میکنم با خودم میگم واقعا حقشه وضعیتش این باشه.

    البته من خیلی مدت طولانیه ازش خبری ندارم ولی پارسال آخرین بار که یکی از دوستان ازش تعریف میکرد میگفت اوضاعش خیلی خرابه و هر جا کار کرده پولشو ندادن و …

    واقعا هر کسی طبق باور هاش نتیجه میگیره ، باور های داغونی هم داشت.

    یکی از باور هایی که داشت و من از تو حرفاش فهمیدم این بود که اگه یه پروژه ای که کارش راحت باشه و پولش خوب باشه ، اون پول براش بی برکته و باید کارو برای خودش سخت کنه تا حلال وارانه کار کنه 😂

    به شدت باور داشت که پول سخت بدست میاد و باید برای پول سگدو بزنی و به هر کسی رو بزنی و در واقع همین جوری هم زندگی میکرد.

    بعد از اون جایی هم که من با ایشون خیلی فاصله ی فرکانسی داشتم خیلی سریع شراکتمو قطع کردم و تنها به مسیرم ادامه دادم .

    گاهی اوقات ما آدما گول تجربه و مهارت افراد دیگه رو میخوریم و میخوایم ازشون الگو بگیریم ولی غافلیم از اینکه بابا این آدم اگه داره یه کاریو میکنه ، شاید باور های درستی درباره اون نداره و راه سخت رو میره.

    همین چند روز پیش من یه پیشنهادی دادم توی اجرای کار که هم اصولی و طبق استاندارد جهانی این حوضه ی کاری بود ، هم به نظر من سریع تر و راحت تر انجام میشد .

    من تا همچین پیشنهادی دادم با مخالفت چند نفر رو به رو شدم و بهم گفتن آقای فلانی که ۱۶ سال سابقه ی این کارو داره و مسئول فلانه و … گفته که باید با روش خودش انجام بشه و …

    خلاصه که با مخالفت همه رو به رو شدم ، تا اینکه من یه روز به همون روشی که به نظرم راحت تره و اصولی تره کارو‌ انجام دادم ، و اتفاقی که افتاد خود مسئول اون آیتم ، اومد دید و رضایتشو اعلام کرد.

    (کاری که فک میکنی درسته رو انجام بده ، جهان باهات هماهنگ میشه)

    بعضیا هم واقعا دوس دارن همه چیو برای خودشون سخت کنن که مثلا خفن تر به نظر بیان ، به خدا واقعا هر چی راحته لذتبخشه ، هر کی گفته باید سختی بکشی تا به جایی برسی واقعا داره از مسیر دور میشه حواسش نیس ؛ منطقش هم اینه که این همه آدم که این حرفو میزنن ، هیچکدوم به هیچ جایی نرسیدن ، اگه هم یه جا یه موفقیتی کسب کردن ، یا پایدار نبوده یا هم همون موفقیت باعث دردسرشون شده.

    من که اگه یه وقتی احساس کنم اوضاع سخته همه چیو ول میکنم میخوابم ، و این به معنای فرار از حل مسائل نیست .

    من اصلا نمیتونم و نمیخوام احساس زجر رو داشته باشم ، چون تا وقتی همچین احساسی هست یعنی مسیر اشتباهه.

    ممنونم ازت استاد جان بابت این اگاهی فوق العاده ❤️

    ☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️

    از خدا میخوام هممونو به بهترین مسیر ها هدایت کنه.

    از خدا میخوام کمکمون کنه تا بهترین و راحت ترین ایده ها رو دریافت کنیم.

    از خدا میخوام کمکمون کنه تا عمل کنیم به آنچه که بهمون گفته میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1734 روز

    بنام الله روزی رسان بی حسابم

    سلاااام سلااام سلااام

    روز53

    خدایا ازت هدایت میخوام ک بتونم بنویسم

    کدام مسیر؟؟ و انتخاب کردی؟؟

    راحت وصاف و هموار یا سنگلاخ

    منم خیلی شنیدم ،نابرده رنج گنج مسیر نمیشود

    و همیشه دوسداشتم رنج و سختی بکشم تا گنج بدست بیارم

    من یادمه برای کنکور هم فک میکردم باید خودمو حبس کنم توخونه، قطع ارتباط کنم باهمه چی

    با شادی وتفریح و..

    فقط مینشستم تو اتاق و جسمم تواتاق بود

    و فکرم همه جا بود الا درس خوندن و بعد میدیدم 2ساعت کتاب دستم بوده و ی خط هم نخوندم و آخرم رشته ای ک میخواستم قبول نشدم

    انگار دوسداشتم بقیه بگن آفرین خیلی خوب درس میخونی و اگه اینجور ادامه بدی ب خودت سختی بدی قبول میشی

    چقد خوبه ک میتونم این آگاهی ها رو بشنوم الهی شکرت

    کلا تلاش فیزیکی زیاد یعنی هیچ امیدی ب خدا نداری و فقط خودتو میبینی ک هر کاری انجام میدی تا ب هدفت برسی

    ولی خب هیچ فایده ای نداره

    چون تو داری فرکانس زجر و سختی و میفرستی و بیشتر اونها رو ب زندگیت دعوت میکنی

    واقعا همه چی باوره

    زندگی ما نتیجه باورهای ماست

    زندگی ما حاصل ورودی ها و افکار و خاطرات گذشته ماست

    هرچی جلوتر میرم انگار هی داره مفهوم و تاثیرات باور تووزندگیم گسترده تر میشه

    باور چیه ک همه چی بهش برمیگرده

    فکری ک مدام تو سرم میچرخه

    خاطره ای ک مدام جلو چشمم رد میشه

    تایید اون فکر تو سرم توسط بقیه

    و هیییی قوی تر و غالب تر میشه

    تاییدش توسط اخبار

    معلم

    دوستان

    خانواده

    اون فکر میشه ملکه ی ذهن

    و ارسال میشه ب جهان و بازتاب همون ب صورت شرایط موقعیت ها

    افراد وارد زندگیم میشه

    حالا درمورد حرفه ای ک دوسدارم

    ی سری باور های مخرب دارم

    ک با خیاطی باید زجر و سختی بکشی اینقددد کار کنی

    چک و چونه بزنی

    واینکه تو فیلم ها همیشه خانم های فقیر و بی سرپرست از طریق خیاطی زندگیشونو ب سختی میگذروندن

    و حتی خواهر خودم ک خیاطی یادم داد ی روز گفت زکیه اشتباه کردی از لاین آرایشگری دراومدی

    اومدی سمت خیاطی

    خیاطی زحمت داره اذیت میشی

    آرایشگری پول توشه

    ن تنها خواهرم حتی داداشام هم همینو گفتن بهم

    من با وجود اینکه تو کار قبلی م هم موفق بودم ی جورایی هدایت شدم ب خیاطی

    واقعا خیلی حس خالق بودن بهم میده و کلی انرژی میگیرم وقتی با دستای خودم ی ک لباسی و خلق میکنم و ب ی پارچه ی شکل زیبا میدم انرژی میدم زندگی میدم

    تا بتونه خدمت کنه ب انسان

    ازش محافظت کنه

    کل جمعیت جهان 6شایدم8میلیارده

    ک پوشاک لازم و ضروریه براشون

    هرلحظه وهر ثانیه نیاز ب لباس جدیدی دارن ک من باعشق وباحوصله دوختم و لذت میبرم از دیدن کارم تو تن تک تکشون

    چون تونستم ارزش خلق کنم و با خدماتم باعث گسترش جهان بشم

    و اینکه من هیچ سختی نمیکشم برای دوخت کارهام

    چون من عاشق خیاطی ام و عاشق خلق اثر از خودم چون ب خودم افتخار میکنم و میبالم

    مطمئنم خدایی ک تا اینجا هدایتم کرده ازاین ب بعدم هدایتم میکنه

    استاد دیروز فایل قبلی 52و خیییلی گوش دادم و متوجه ی سری افکارم شدم درمورد کارم

    اینکه من فک میکردم باید تاهمیشه ب این روند تو خونه کار کردن ادامه بدم و مسیر و تعیین کرده بودم برای خدا

    حرف های شما منو خییلی درگیر کرد

    اینکه گفتید کسی ک بخواد کار براش زیاده اگه خودش بخواد

    من درمورط خودم فک کردم من چون دوسندارم برای کسی کار کنم

    همین جور راکت موندم تو اول راه

    ن ورودی مالی دارم و نه هیجان اول مسیر ک شروع کردم بکار

    این شد ک فک کردم باید از ی جایی شروع کنم تا ی مجرایی برای ورود پول ب زندگیم باز کنم

    اول گفتم هرکاری باشه انجام میدم تا حرکت کنم و برم مرحله بعد

    ولی گفتم چرا نرم تو ی تولیدی پوشاک کار نکنم ک هم آموزش میبینم هم پول دریافت میکنم

    هم تجربه م بیشتر میشه و چم وخم کار دستم میاد

    ک پوشاک مجید ک شعبه اصلیش اندیمشکه یادم اومد

    حسم گفت سرچ کن

    اسمشو سرچ کردم و اومد بالا

    چقدددد ذوق کردم خدااای من

    العی صدهزاررر بارشکرت

    هرروز داره باقدرت پیش میره

    و تو4استان نمایندگی داره

    تو تهرانم ب زودی میزنه و چن جا دیگه

    تو جام جهانی 14یا15کشور از برند مجید استفاده کردن پوشبدن لباسشو چ حس فوق العاده ای بهم دست داد

    الهی صدهزار بارشکرت

    تو مصاحبه ای ک سعید ساعدی با ایرنا داشت گفته ک سال89پزشک تیم ملی بوده و ی روز ک با بازیکتان تیم ملی رفتن خرید لباس ورزشی دیده با چه ذوقی لباس کفش گرم کن ورزشی و..

    میخرن گفت اونجا این جرقه تو ذهنم خورد ک من میتونم ی برند پوشاک ورزشی داشته باشم ک کل ورزشکاران جهان بپوشن

    و بعد دیدم شماره تماس گذاشتن برای ارتباط ازش شات گرفتم

    واومدم سایت هدایت شدم ب یکی از کامنت های عقل کل

    ک نوشته بود

    ..من میام خواسته م رو میگم چون خدا خواسته ک انداخته بدلم

    پس خواسته ی من خواسته ی خداست..

    این تو ذهنم بلد شد و تمام گرفتم اولش گفت کلا خط اشتباهه بعد دیدم ی شماره رو جابه جا نوشتم

    دوباره تماس گرفتم ی خانمی جواب داد:

    گفتم من شماره شما رو از اینترنت گرفتم دوسدارم باهاتون همکاری کنم اگه امکانش باشه

    همین وگفتم فقط

    گفت کدوم بخش میخوایین کار کنید

    گفتم بخش خیاطی

    ی شماره تماس بهم داد گفت خانم فلانی مسئوله استخدامه با ایشون تماس بگیرین

    تماس گرفتم دو بوق خورد قط شد

    دیگه تماس نگرفتم آخرای تایم کاری شون بود

    گفتم خیره ان شاالله

    هراتفاقی بیفته ب نفع منه اگه قرار باشه زنگ بزنم هدایت میشم باز

    سپاسگزارم استاد بابت این آگاهی های نابتون

    خدا ب زندگی و عشقتون برکت بده ان شالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1864 روز

    سلامم به رفقای عزیزم

    جاتون خالی. امروز یه آهنگ جذاب از پلی لیست محبوب قدیمیم رو پیدا کردم و برای رفقای مرتبط به اون فضا، ارسال کردم. حس خیلی خوبی داد.

    من موزیک دوست دارم. دلیل اصلیش اینه که موزیک ، ذهن رو ارجاع میده به یک لحظه دیگر از زندگی. با موزیک میشه پل ذهنی زد.

    استاد هم با موزیک تجسمی، از این قابلیت تداعی، استفاده میکنه.

    اما چیزی که خیلی در استفاده از موزیک شایع هست، استفاده برای تداعی نوستالژی هست، یعنی لحظات مقدسی که ممکنه دیگه تو زندگی تکرار نشن.

    این البته به خاطر واکنشی بودن فرد هست. ذهن ما باور نداره که خودش میتونه حال خوب رو خلق کنه، بنابراین به عالیجناب نوستالژی پناه میاره تا اون، حال خوب قدیمی رو براش تداعی کنه.

    همین هم بد نیست. اگه آگاهانه استفاده بشه، ما رو به حال خوب نزدیک میکنه…به هر حال کمک میکنه و این در لحظات سخت اتفاق خوبی یه.

    به سختی و فلاکت روحی عادت کردن، چیزیه که در زندگی چهل و شش ساله من خیلی ریشه داره. سالهای زیادی، در جاهایی بودم که نمی‌توانستم سلکتش کنم…تحمل میکردم.

    بعضی دوستان، بعضی رفقا و بعضی فضاها بودند که از قضا با بعضی موزیکها برام تداعی میشن. این صرفا اتفاقی بوده، ولی یک شانس بزرگ در زندگی من بوده و هست.

    آهنگ when I need you از Leo sayer رو به شماها هم تقدیم میکنم.

    خودتون برید دانلودش کنید و حالش رو ببرید. تو آپارات هم هست.

    خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مرجان گفته:
      مدت عضویت: 2196 روز

      سلام دوست عزیز،

      منم داشتم اون تیکه دنبال راه آسون برا رفتن به قله می گشتم که یه دفعه دیدم استاد با هلیکوپتر بصورت وی آی پی رد شد و رسید بالا 😁😁😁

      دیدم هنوز خیلی جای کار دارم 😁

      موفق و پیروز باشید در پناه الله یکتا 🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    اسامه پروین گفته:
    مدت عضویت: 3834 روز

    به نام خدایی که هر لحظه مارو هدایت می کند. وما قادر به هدایت شدن نبودیم اگر او خواهان هدایت ما نبود.

    خدارو شکر خدارو صدهزار مرتبه شکر

    دارم به شخصه لمس می کنم و می فهمم که دارم رشد می کنم که مدارم داره می ره بالاتر

    که دارم با استاد هماهنگ می شم

    و واقعا قانون حقیقی و تنها قانون موجود در جهان باوره

    همین الان داشتم به کسب و کار و ایده ی جدیدی که تنها بعد از یه روز متمرکز کار رو باور فراوانی بهم الهام شده فکر می کردم که این فایل بهم ارسال شد هنوزنگاش نکردم ولی از تو متن فهمیدم که

    خدای من داره بهم الهام می کنه که پیش نیاز و آذوقه سفرم، باورهای هماهنگ و قدرتمند کننده رو بردارم و با باور قوی و ثروت آفرین شروع به کار کنم

    خدارو شکر

    خدایا شکرت???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    حمید جاوید گفته:
    مدت عضویت: 3273 روز

    با سلام خدمت همه شما دوستان گلم و همچنین استاد عزیزم

    الان که دارم این مطلب رو می نویسم واقعا احساسم فوق العادس. نمیدونم چطور این رو بنویسم. فقط دارم تند و تند حروف رو روی کیبورد تایپ می کنم. وکلی حرف هست که میخوام بهتون بگم . این احساس فوق العادم رو باهاتون به اشتراک بذارم. ممکنه توش غلط تایپی یا هرچیم پیدا بشه ولی انقدر ذوق دارم که سریع تر این مطلب رو سند کنم که نمیخوام مرور کنم تا ببینم کلمه ای رو اشتباه تایپ کردم یا ن.

    این چندمین با دارم این فایل فوق العاده رو می بینم. اما این بار خیلی فرق می کنه. الان یجورایی دارم قانون رو بیشتر و بهتر از قبل درک می کنم. الان میتونم بفهم و درک کنم که اشرف مخلوقات بودن یعنی چی. آزادی یعنی چی، سبک زندگی شخصی یعنی چی. یعنی چی که ما به هر آنچه که می خوایم میرسیم، به شرط اینکه باورش داشته باشیم. به شرط اینکه بتونیم واضح تجسمش کنیم و ای حس رو واقعا داشته باشیم که الان داریمش و به خاطرش شکر گزار خداوند باشیم. اینکه بدونی مسیری که توش اریم قدم میزنیم و از نمای فوق العاده زیباش لذت می بریم. بی نهایت هموار. بی نهایت زیباست. بی نهایت پر از فرآوانی و نعمت پروردگار. مثل همین بارونی که الان داه اینجا میباره و من از شنیدم صداش دارم لذت میرم بی نهایت ثروت وجود داره. اینکه قلبا درک می کنی و از همین لحظت لذت میبری. فارغ از اینکه بقیه چ فکری در موردت، در مورد باورهات، سبک زندگیت دارند. اینکه به وضوح میرسی که آره، داره اتفاقاتی روقم میخوره که تو دوست داری. تو عاشقشی. اینکه داری با جون دل پله پله در این مسیر رشد می کنی. اینکه با هر تجسمی، با هر گفتگویی با خودت، خدای خودت، با هر باری که مینویسی از آنچه که داریش. همین الان داریش. از آرامش، از آزادی و از خوشبختی. روحت متعالی تر میشه. محدودیت هایی ک قبلا درشون غرق شده بودی از بین میرن. انقدر آزادی داری که تو هوای بارونی لذت ببری. تو هر شرایطی لذت ببری. وقتی تجسم میکنی که الان داری به خودت، به دیگران کمک می کنی تا به سبک شخصی خودشون زندگی کنند و این ایمان و یقین رو داری که هر لحظه و هر ثانیه داری به بهترین ها هدایت میشی و بوی خوشبختی رو حس می کنی. بوی ثروت، آزادی،آرامش و استقلال مالی، خوشبختی، خانواده دلخواهت، همسر و فرزندان فوق العاده رو عمیقا حس می کنی. وقتی انقدر حالت خوبه که میای مسافرت هایی که هنوز نرفتی ولی رفتی برای خودت مینویس. جوری که هر روزشون پر از رخدادهای عالیه. جوری جزئیاتش رو تو ذهنت داری که انگار همین الان اونجایی. وقتی حس میکنی روی سکو وایستادی و داری از قانوی صحبت می کنی که تمام زندگیت رو در بر گرفته و بهش رنگ وبوی خداگونه داده. وقتی حس میکنی که حس درونت داره تورو به سمت خواسته هات هر روز و هر لحظه هدایت می کنه. مسیری که توش عشق، آرامش، لذت، خوشبختی و نعمات بی نهایت خداوند قرار داره. وقتی حست به زندگی مثل بودن در ی ی مهمونیه بزرگه که توش بی نهیات غذا و تفریح و موسیقی و شاید و رقص و همه چیزای خوبه. وقتی به این یقین میرسی که باورهات دارن جواب میدن. وقتی می خوای یکاریو انجام بدی دیگه نگران نیستی آیا بشه یا ن، یا بقیه چی میگن. و برات مهمه که تو خودت چی می خوای ن دیگران. وقتی قلبا میفهمی که اره داره جواب میده. وقتی داری جملات تاکیدیت رو میخونی قلبا حس میکنی که داره تو درونت ی اتفاقات عالی ر خ میده و ذهنت هم داره تایید میکنه اونچیزی رو که روحت بهش احاطه داره. اینه تو میتونی، تو فوق العاده ای. تو بی نهایت توانایی داریو میتونی هر کاری رو انجام بدی. وبذت بخش ترین بخشش اینه که میگم مئاقمت ذهنت داره کمتر و کمتر میشه. و اونم داره بالاخره تسلیم قدرت و خودت که همون قدرت خداوند میشه . بالخره میگه. باشه من تسلیمم. هر چی تو بگی همون میشه.

    خدایا چقدر این لحظه برام ارزشمنده. بی نهایت ازت سپاسگزارم به خاطر اون لحظاتی که ازت بریدم و تو بهم اجازه دادی مسیرم رو برم تا بدونم که هیچ برگی بدون اراده تو نمیافته. تا انقدر بگردم تا به اون شب برسم. که تو سکوت و تاریکی که هیچکسی بیدار نبود ازت بخوام به حق الله الصمد بودنت بهم کمک کنی تا بفهم حقیقت چیه. بفهم چرا هر کاری میکنم حتی زمانیکه ب ی موفقتی می رسم که از نگاه بقیه خیلی عالیه، بازم هیچ حسی ندارم. بخوام که بهم کمک کنی تا بدونم حقیقت چیه. قانون چیه. و باز تو بودی که من رو هدایت کردی وباعث شدی الان اینجا باشم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: