این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2017-12-19 19:53:352024-06-27 06:31:41کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
تحسینت میکنم بخاطر این همه تغییرات و تکاملی که داری طی میکنی و آفرین که مینویسی
منم میخوام مثل شما روز شمارو بشنوم و بنویسم
از پدر تون گفتین
یاد پدر خودم افتادم دقیقا پدرمنم خیلی زحمت میکشن کار میکننن با اینکه الان 80رو هم گذروندن و امیدوارم خدا به همه پدرهای در قید حیات عمر با عزت بده ولی ایشون به ما بچه هاش از بچگی خیلی محبت میکرد ولی خودش سخت کار میکنه و با علاقه هم کار میکنه باورهای غلط زیادی داره که قابل تغییر نیست
به دستور سعیده شهریاری عزیز قصدم تحسین شما عزیز بود هرچند که اکثر کامنتاتون امتیاز 5رو دادم
ممنون از شما واز نوشته هاتون
امیدوارم همراه هدایت های خدای مهربان موفق وثروتمند باشید
یه تله ای که نود و نه درصد مردم توش گیر کردن، اینه که میخوان بگن ما با سختی به موفقیت رسیدیم؛ اما چرا!؟ تمایل به مظلوم نمایی و لذت بردن از قربانی بودن! میخوان همه بگن آخی؛ چقدر سختی کشیدی؛ وای تو چقدر گناه داری. چقدر این موضوع به دوره از اون منبع و احساس خوب واقعی! کسی که برای خودش ارزش قائله، اتفاقا میخواد آسون ترین راه رو انتخاب کنه. چون میدونه لایق بهترین چیزها در جهانه. آخ که من چقدر دوست دارم این مسیر صاف و هموار رو. به کنکور فکر میکنم؛ ولی مثل همهی هم کلاسی هام تن و بدنم نمیلرزه. چون میدونم احساس خوب = اتفاقات خوب. میدونم اگه اجازه بدم ذهنم از کنکور یه غول بسازه، اونوقت این رو هم باور میکنم که انسان از پس غول برنمیاد. من حالم با درسام خوبه. چون میدونم میخوام و ایمان دارم که قبول میشم؛ از راه درست و تکاملی! به نویسندگی فکر میکنم. ولی هیچوقت به خودم نگفتم آخه تو کی هستی که بخوای بنویسی!؟ آخه مگه نویسنده بودن درآمدی هم داره!؟ آخه کی میاد نوشته های تو رو بخونه. اینا چیزایی ان که آدما باورش کردن؛ ولی من نمیخوام جزو اون نود و نه درصد باشم. من مینویسم و ادامه میدم و حالم خوبه. حالم خوبه و همینه که نشون میده تو مسیر درستم. به موفقیت فکر میکنم ولی این رو قبول ندارم که فقط مال یه عدهی خاصیه. میدونم که هرکس بخواهد، میتواند. من میخوام. هر خدا رو، هم خرما رو… من هم راه آسون رو میخوام، هم بالاترین موفقیت ها رو. میدونم که همه چیز باوره. باور میکنم که میتونم. چون من، جزوی از خداوندم. خدا مگه نشد داره!؟ نه! و تمام :)
چه نکته ای گفتی خانوم ،و چقدر سلول به سلول بدنم بهتر درک کرد این موضوع رو که منی که خودمو لایق نعمات خداوند میدونم و میدونم که این دنیا رو خداوند برای من آفریده کخ جانشینشم و مهتر از همه میدونم که خداوند در وجود منه و همیشه بهش وصلم چون جزئی از اونم و لایق دریافت الهامت و هدایت خداوندم ،پس باید آسون به همه چیزای خوب برسم
ما خود خدایم مگه خداوند سخت به چیزاش میرسه مگه نگران میشه ،منی که از خداوندم باید آسون به همه چی برسم
همیشه یه راه سخت یه راه اشتباه ،مسیری درسته که آسون باشه مسیری درسته که الهامت آسون دریافت کنه و آسون به همه چی برسه
سپاسگزارم ازت دوست عزیزم و نویسنده نامبروان این سایت
همین الانشم تو یه نویسنده بزرگی عزیزم با همین فرمون پیش برو مطئنم به همه چیزا خوب میرسی
(( یه تله ای که نود و نه درصد مردم توش گیر کردن، اینه که میخوان بگن ما با سختی به موفقیت رسیدیم؛ اما چرا!؟ تمایل به مظلوم نمایی و لذت بردن از قربانی بودن! میخوان همه بگن آخی؛ چقدر سختی کشیدی؛ وای تو چقدر گناه داری ))
چقدر زیبا نوشتی
چقدر زیبا نوشتی
دقیقا همینه
این احساس قربونی بودن یکی از باورهای جالبی هست که تموم جنبه های زندگیت رو باهم تبدیل به جهنم میکنه
روابط سلامتی رابطه با خدا و پول
هر 4 بخش رو نابود میکنه
و جالبه این آدم ها لذت میبرن واقعا
تو ظاهر قضیه اینکه دارن زجر میکشن اما در باطن از اینکه توجه بقیه رو دارن میگیرن دارن کیف میکنن
از اینکه بقیه یه نگاهی بهشون انداختن لذت میبرن
و چقدر مشکل دارم به شخصه با این افراد
یعنی نشد کسی رو که میگه بخاطر مادر پدرم کشورم و و و و هردلیلی دیگه ای که میگه من بدبخت موندم یا بدبخت شدم رو درجا حذف نکنم
اصلا یه باور عجیبیه
تو همه هست
تو همه یه جورش هست
با هرکی حرف میزنی تهش میرسی به این باور
دمت گرم بابت درکت از قانون و نوشتن نظرت که چقدر بهم کمک کرد
امیدوارم که هرجایی که هستی آسون بشی برای آسونی ها حدیث عزیز
تنها استاد ایرانی که در زمینه موفقیت ،حرفاشون به دل من میشینه ،استاد عباس منش هستن و از خارجیها جول اوستین هستش .
خیلی ممنون که این اگاهی ها رو در اختیار ما قرار میدن و باعث میش باورهای قدرتمند کننده در ما تقویت بشه .
دقیقا همونطوری هست که استاد در این فایل گفتین.
من و همسرم چند ماه پیش بعد از آشنایی با شما وتغییر باورهامون ،ایده های خوبی به ذهنمون خطور کرد و ما روی اون ایده ها کار کردیم و الان داره به نتیجه میرسه .این ایده سرمایه زیادی نمی خواد وما وقتی که روی ایده کار می کردیم اصلا زجر وسختی نمی کشیدم وبا علاقه کار رو دنبال می کردیم .
در صورتی که چند سال پیش با سرمایه بسیار ی همسرم یه کاری رو شروع کرد و ما تو این چند سال علاوه بر اینکه خیلی زحمت کشیدیم و خیلی تلاش داشتیم هیچ نتیجه ای هم نگرفتیم .و همش خودمونو توجیح می کردیم که یه روزی این تلاش های ما و این زجری که کشیدیم نتیجه خواهد داد در صورتی که چنین اتفاقی نیافتاد و چند سال عمر ما هدر رفت .و این بخاطر راهی بود که اشتباه می رفتیم وبعد از عوض کردن باورها مون، نعمت وآرامش وتا کید می کنم آرامش وسلامتی و ایده های خوب وارد زندگی ما شد .
و این تنها با فایلهای رایگان و یک جلسه فایل قانون آفرینش هست و ما تازه اول راه هستیم و مطمئن هستیم که در صراط مستقیم قرار داریم وبه یاری پروردگار وهدایتهایش به تک تک خواسته هامون می رسیم .
خوشحالم در جمع دوستانی هستم که می خوان در جهت مثبت تغییر کنن و زندگی راحتر و شادتری داشته باشن .
سلام به استاد عزیزم وهمه اعضای این خانواده گرم و صمیمی، مدتیه خودم رو عادت دادم نشانه روز خودم رو ازسایت دنبال میکنم،وامروز چه درس قشنگی گرفتم از این فایل پرمحتوا،البته شایدسری سوم یاچهارمه که این فایل رو گوش میکنم اما درسی که امروز گرفتم رو هیچوقت متوجه نشده بودم اشکم دراومد خدای من چرا تاحالا من این جور به این قضیه نگاه نکرده بودم،میدونید همیشه اعتقادم این بود که زندگی به هر حال سختیهای خودشو داره اصلا زیبائی زندگی به همینه که بالا وپائین داره چون خودم تو شهر کویری زندگی میکنم همیشه میگفتم ببین رانندگی تو جاده صاف وکویری چقدر کسل کننده و خواب آوره ولی مسیرای پر پیچ و خم نمیزاره بخوابی ،زندگی هم همینجوره وامروز که برای چندمین بار این فایل رو گوش دادم گفتم الله اکبر چرا من تاحالا متوجه نشدم این همه استاد گفت خیلی ازدوره ها روخریدم ولی مثل امروز چیزی تو ذهنم جرقه نزد که آره علیرضا خودشه یه ترمز بزرگ توی ذهن تو ،چون همیشه فکر میکنی باید پستی وبلندی باشه باید پیچ وخم باشه، واصلا جاده صاف معنی نداره چون خسته کننده است،خدایا ازتو مممونم که مرا به این مسیر زیبا وپر ازعشق هدایت کردی ،مممونم که بهترین استاد رو سر راهم قراردادی،ممنونم که منو با خانواده صمیمی عباس منش آشنا کردی و مممونم که امروز یکی از بزرگترین ترمزهای ذهنی منو بهم نشون دادی،خدایا متشکرم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم و همه ی همسفرهای عزیزم
روز پنجاه و سوم سفرنامه
چقدر این جمله رو دوست دارم و چقدر خالص و ناب هست این آگاهی که:
حقیقت این است که خداوند به اندازه ی زجرهایت به تو نعمت نمیبخشد بلکه به اندازه ی باورها و ایمانت دستانش را فرو می فرستد ، هدایتت میکند و برکاتش را بر تو جاری می سازد.
این یعنی تا وقتی باورهای قدرتمندی نداری هر چقدر زور بزنی هیچ اتفاق دلخواهی نخواهد افتاد اما وقتی باورهای قدرتمندی داشته باشی به راحتی هدایت میشی و سریع و آسان و البته با لذت به خواسته ات میرسی.
نمود بارز این باور پدر منه ! همیشه برای انجام هرکاری بهم میگفت : سخت بگیر تا آسون در بری!!!! یعنی تقلا کن ، زور بزن تا آخرش آسون بشه برات تا آخرش نتیجه بگیری ! و این از همون بچگی رفت تو مغز من که تا تقلا نکنی تا سختی نکشی هیچی نمیشی!! برای همین باور بود که شب ها تا چهار صبح بیدار میموندم و درس میخوندم ولی آخرش هیچ نتیجه ایی نمیگرفتم و نمره ام کم هم میشد!!
در مورد الگو برداری از افراد موفق یادم میاد زندگینامه دوتا از نویسندگان ایرانی رو خونده بودم و اینا هرچی بدبختی تو دنیا بود رو کشیده بودن از مرگ پدر و مادر و فقر و گرسنگی و آوارگی گرفته تا تهمت و مرگ عزیز و …. یعنی چون این باور رو داشتم به این زندگینامه ها هدایت شدم ! و این باور محدود کننده ام تایید شد از طرف جهان که اگه میخوای موفق بشی بلا سرت میاد!
یاد فیلم ”a beautiful mind” افتادم که تمام فیلم زجر و بدبختی و بیماری و مشکلات شخصیت اول فیلم بود و فقط سی ثانیه آخر صحنه ی جایزه گرفتنش و تشویق و تحسین ملت بود همین!
اما یه آدم مثل راجر فدرر خیلی راحت مقام میاره مدال میاره و تقریبا تو هر مسابقه ایی شرکت کرده نفر اول بوده به راحتی ، به راحتی! باور های متفاوت دنیاهای متفاوتی میسازن و جهان همواره در حال اثبات باورهای ما به خودمونه .
به امید روزی که خواسته هامو به راحتی خلق کنم و از زندگیم لذت بیشتری ببرم
نابرده رنج گنج مسیر ”میشود”
مزد آن گرفت که جان برادر باورهای خوبی برای خودش ساخت
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم که متعهدانه پنجاه و سومین ردپای سفرنامم رو می نویسم
این جمله واقعا خیلی تاثیرگذاره که خداوند به اندازه ی زجرهات به تو نعمت نمی بخشه…بلکه به اندازه باورها و ایمانته دستهاش رو برات فرود می فرسته و هدایتت می کنه…
واقعا واژه هدایت خیلی زیباست…الان به این نتیجه رسیدم که هر چقدر در وجودت با خدا بیشتر حرف بزنی و رها کنی و ازش بخوای و ارتباط بگیری بیشتر هدایت میشی…
وقتی باورهای درست بسازی به مسیرهای درست هم هدایت میشی…
خداوند برای اینکه به تو نعمت بده نیاز نداره که به تو زجر بده…فقط کافیه باورهات رو بسازی و تکرار و تکرار کنی تا جهان اون باورها رو تو زندگیت بازتاب بده
به هر چیز و دست یابی به هر چیز به دیدگاه راحتی و آسونی نگاه کن و باورهات رو بر پایه ی راحتی قرار بده تا همون رو دریافت کنی…
این مهم نیس که آدما چه موقعیتی دارن و یا چقدر موفق بودند تو باید اون قسمت از باورهاشون رو قبول کنی ک باعث رشدت میشه…پس الگوهای مناسب انتخاب کن
خدایا به خاطر این آگاهی ها سپاسگزارم
از امروز می خوام خیلی بیشتر بات حرف بزنم و خیلی بیشتر باورهامو تکرار بکنم و ورودی هامو کنترل بکنم چون مطمئنم نتیجه اش رو می بینم
خدایا هدایتم کن…خدایا هدایتت رو شامل حالم کن…خدایا به سمت باورهای درست هدایتم کن
خدایا به خاطر تمام موهبت هات و روابط عالیم سپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم آقای عباسمنش دوستداشتنی و دوستانِ عزیزم در این سایت پر از آگاهی و برکت
ماریااومدبا ردپای ۵۳😊👣👍
چه اسم زیبایی داشت این فایل وحرفهای استادچقدرآرامش بخش بود
من هم هروقت مصاحبه های افرادموفق رومیخوندم این سوال دروجودم بیدارمیشد که آخه این چه قانونیه چرا هیشکی مثل آدم واز راهای راحت موفق نمیشه
بعدهااز استادشنیدم چون یا خود اون آدمهای موفق نمیدونن چگونه رسیدن ویا قدرت بیان ندارن ودلیل محکم دیگه اینکه مردم خودشون طالب این نوع نگاه هستن واینجوری بازجرموفق شدن رو بیشترمیپسنددو مخاطب ها هم گرایش بیشتری به شنیدن این دست داستان ها دارن
ودریک فایلشونم از سوت زدن درجاده ای هموار ورقصیدن وخوندن ولذت بردن تا رسیدن به موفقیت حرف زدن که با این آگاهی هایی که خوداستاددارن بهمون میدن
میشه درهمچین جاده ی زیبا وسرسبز وهمواری با شادی وسرور به کامیابی رسید
این دقیقا همون چیزی بود که قلب و سلول به سلول بدنم دنبالش میگشت
به همین خاطر من باقلبی باز پذیرفتمش
یه عالمه باورمتضادبااین آگاهی هادارم واین موضوع یکی از پاشنه های آشیل من هست ودرتاروپود زندگیم میتونم ببینمش
برای همین باخرید بسته روانشناسی ثروت وهمینطور مطالب فوق العاده سایت دارم هرروز ورودی های معرکه ای رو به خورد ضمیر اگاه وناخودگاه وجودم میدم وبااینکار به قول استاد دارم هرروز رنگ سفیدی رو روی کاشی های سیاه ذهنم وباورهای محدود کنندم میزنم وازاین بابت خیلیییییی شادم
باور هایت تعیین کننده ی مسیری هستند که برای رسیدن به خواسته ها طی میکنی
باور های قدرتمند کننده مسیر صاف ، هموار و آسان و باور های محدود کننده مسیری پر از سختی و مشکل را برایت رقم می زنند.
اگر باور های محدود کننده داشته باشیم دو راه دارد یا از رسیدن به خواسته دست میکشیم یا اینکه وارد مسیری می شویم که برای رسیدن به خواسته باید کلی سختی بکشیم نه به این دلیل که قانونش این است به این دلیل که با باور هایت این مسیر را انتخاب کرده ای.
هر چه که باور هایت قدرتمند تر باشد مسیری که طی می شود راحت تر و برکت ها و نعمت هایش بیشتر است.
تنها کار تو کنترل ورودی های ذهنت است یعنی اجازه ی ورود به نگاه ها، حرف ها و تجاربی که نگرانی هایت را کمتر و ایمان و آرامشت را بیشتر می کند بدهی و برعکس
جهان آیینه باور های ماست
جهان باور های ما رو برایمان ثابت میکند
چیزهایی رو باور کنیم که به ما آرامش می دهد
برای موفق شدن نیاز نیست که شکست بخوریم
افرادی را الگو قرار دهیم که راحت به موفقیت رسیده اند
خدایا ما را به راه راست هدایت کن
خدایا ما را از شکرگزاران قرار بده
خدایا شکرت که توانستم یک اثر دیگر را بر جای بگذارم
یکی از دلایلی که من خیلی آموزه های شمارو دوست دارم و مدت هاست که فقط شما دنبال میکنم اینه که همیشه اصل رو میگید و مارو دچار حاشیه نمیکنید من سال ها، خیلی زیاد کتاب میخوندم و مطالب افراد مختلفی رو دنبال میکردم چه ایرانی و خارجی اما هیچ کدوم اینقدر قشنگ اصل رو نمیگفتند و من درگیر تکنیک و حاشیه شده بودم و نمیتونستم اینقدر راحت و با آرامش و یقین از قانون استفاده کنم….
و مطلبی که میخاستم در مورد این فایل بگم من سال ها این باور مخرب رو داشتم توی خودم و پدر من هم همیشه از بچگی میگفت که باید خیلی سختی بکشی باید زجر بکشی تا موفق بشی و جمله مورد علاقه اش این بود اگر بخای پولدار بشی باید چشمت کاسه خون بشه و خلاصه راحت و با آسونی نمیشه موفق شد…. و من تا سال ها بعدش هر زمانی که میخاستم هر کاری رو شروع بکنم نمیتونم و به دلایلی جا میزدم و اون کارو ول میکردم و همش هم خودمو سرزنش میکردم تا اینکه فهمیدم من از سختی کشیدن میترسم و همین موضوع توی ناخودآگاهم منو از شروع کردن دور میکنه و الان که مدت هاست این باور شناختم و روش کار میکنم، بیزنس خودمو استارت زدم اتفاقا همون جاهایی که ذهنم مقاومت نداره و آرامش بیشتری دارم کارهام جوری برام حل میشه که تصورش قبلا نمیتونستم بکنم بدون هیچ تلاشی از طرف من خداوند افرادی میفرسته که اون کارو برای من راحترشمیکنند… و هر چی که بیشتر میگذره و روی خودم کار میکنم این باور که تمام زندگی باور ها و افکار ماست توی گوشت و استخونم میره و درک جدیدی ازش پیدا میکنم انگار همین امروز این موضوع فهمیدم..
بِه نامِ خُداوَندِ بی نَهایَتُ لامَکانُ لازَمان
بهِ نامِ خُداوَندی کِه هَمه چیز می شَود هَمه کَس را…
سلام و درود خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
برگ پنجاه و سوم از سفرنامه من
جمعه 1403/4/22
ساعت 23:41
در اکثر فایل ها وقتی میخام مثالی را بزنم
یا ن واقعیت زندگیمو بگم از پدرم شروع میشه
نمیدونم چرا شاید پدرم در زندگیم بت شده قدرت دادم بهش
و الگوی من شده تو تمام موضاعات زندگی پدرم.
از روزی ک یادم میاد پدرم سخت مشغول کار بوده و هست
تابستون ها از 4 صبح بیدار میشه میره برای سمپاشی درختان و باغ ها
تاااااا غروب
بعد اون شالیزار و برنج بعدش مرکبات
بعد تمام اینکارها گاو گوسفند و مرغ و اردک
جوری بخودش عادت داد و بما یاد داد
ک نباید یک لحظه در خونه در استراحت باشیم
استراحت چیه
آدم نباید بشینه تا سخت کار نکنی پول در کار نیست
مثل چی دارم میدوئم باز محتاج پولم
کار نکنم پول از کجا بیارم چی بخورم
من میدونم کار خوبه هر چیزی ب اندازه اش خوبه
اما پدرم قانع نمیشه
فکر میکنه هرچقدر بیشتر کار کنه بیشتر پول در میاره
متأسفانه پدرم همیشه همیشه در حال دوییدن
همیشه تنش خسته ست
همیشه مشغول کار
و قدیم قدیما از ترس پدرم نمیتونستم پای تلویزیون بشینم وقتی صدای تیلر از بیرون میومد متوجه میشدم پدرم داره میاد خونه تلویزیون خاموش میکردم
چرا ؟
چون باید مشغول کار باشم
چون نباید خوش بگذرونم و تفریح کنم پای تلویزیون ، بچه بودماااااا
این قضیه مال دوران بچگیمه
و الانم همچنان ادامه داره
ک از ترس پدرم ظهرها هم میخام استراحت کنم با ترسه
خودش خیلی استراحت کنه نیم ساعت
بلند میشه من از ترسش با استرس هستم ک باید بلند شم
تمام اعضای خانواده م اینجورین
همه باید کار کنن همه باید سخت مشغول کار باشن
اگه صحبت تفریح بشه میگه تفریح میخاینچیکار ولش کن بابا
مخالف تفریح و گردش و خوش گذرونیه
مخالف اینه برای خونه هزینه بشه
یا تغییر دکوراسیون بدیم
ای خدا نمیدونم چی بگم
سخت اعتقادش اینه ک انسان باید سخت کار کنه پول دربیاره
وگرنه پول نیست
این روش پدرم روی من اثر گذاشته
تو خونه ی خودم اگر در حال استراحت باشم استرس میگیرم
اگر اوضاع بروفق مرادم باشه استرس میگیرم
عادت کردم باید دائم مشغول کار باشم
نمیدونم چ باوری تو مغزمون داد ک خودم آرامش را از خودم دور میکنم
این آگاهی امروز ب لطف خداوند ب من زسید
ک چرا در مواقعی ک اوضاع بر وفق مرادم هست همه چیز اوکی هست من استرس و دلشوره دارم
من بیقرارم
باید باور درست جایگزینش کنم
خداروشکر میکنم ک تو این مسیر قرار گرفتم ک هر روز با آگاهی های جدید
پیشرفت میکنم و رشد میکنم
ک برای ثروتمند شدن نیاز نیست سخت کار کنیم
نیاز نیست صبح تا شب بیرون باشم مشغول کار باشم
نیاز نیست استرس و دلشوره داشته باشم حتی در تفریح و در مواقع استراحت ،
خداروشکر برای آموزش های استاد
خدایا سپاسگزارم برای این مسیری ک من را هدایت کردی
استاد عزیزم سپاسگزارم
روز شمار تحول زندگی من
روز پنجاه و سوم
سلام فاطمه عزیزم
من دنبال کننده کامنتاتم جنس نوشتنتو دوست دارم
تحسینت میکنم بخاطر این همه تغییرات و تکاملی که داری طی میکنی و آفرین که مینویسی
منم میخوام مثل شما روز شمارو بشنوم و بنویسم
از پدر تون گفتین
یاد پدر خودم افتادم دقیقا پدرمنم خیلی زحمت میکشن کار میکننن با اینکه الان 80رو هم گذروندن و امیدوارم خدا به همه پدرهای در قید حیات عمر با عزت بده ولی ایشون به ما بچه هاش از بچگی خیلی محبت میکرد ولی خودش سخت کار میکنه و با علاقه هم کار میکنه باورهای غلط زیادی داره که قابل تغییر نیست
به دستور سعیده شهریاری عزیز قصدم تحسین شما عزیز بود هرچند که اکثر کامنتاتون امتیاز 5رو دادم
ممنون از شما واز نوشته هاتون
امیدوارم همراه هدایت های خدای مهربان موفق وثروتمند باشید
به نام خدای آسانی ها
ردپای من از روز پنجاه و سوم سفرنامه
یه تله ای که نود و نه درصد مردم توش گیر کردن، اینه که میخوان بگن ما با سختی به موفقیت رسیدیم؛ اما چرا!؟ تمایل به مظلوم نمایی و لذت بردن از قربانی بودن! میخوان همه بگن آخی؛ چقدر سختی کشیدی؛ وای تو چقدر گناه داری. چقدر این موضوع به دوره از اون منبع و احساس خوب واقعی! کسی که برای خودش ارزش قائله، اتفاقا میخواد آسون ترین راه رو انتخاب کنه. چون میدونه لایق بهترین چیزها در جهانه. آخ که من چقدر دوست دارم این مسیر صاف و هموار رو. به کنکور فکر میکنم؛ ولی مثل همهی هم کلاسی هام تن و بدنم نمیلرزه. چون میدونم احساس خوب = اتفاقات خوب. میدونم اگه اجازه بدم ذهنم از کنکور یه غول بسازه، اونوقت این رو هم باور میکنم که انسان از پس غول برنمیاد. من حالم با درسام خوبه. چون میدونم میخوام و ایمان دارم که قبول میشم؛ از راه درست و تکاملی! به نویسندگی فکر میکنم. ولی هیچوقت به خودم نگفتم آخه تو کی هستی که بخوای بنویسی!؟ آخه مگه نویسنده بودن درآمدی هم داره!؟ آخه کی میاد نوشته های تو رو بخونه. اینا چیزایی ان که آدما باورش کردن؛ ولی من نمیخوام جزو اون نود و نه درصد باشم. من مینویسم و ادامه میدم و حالم خوبه. حالم خوبه و همینه که نشون میده تو مسیر درستم. به موفقیت فکر میکنم ولی این رو قبول ندارم که فقط مال یه عدهی خاصیه. میدونم که هرکس بخواهد، میتواند. من میخوام. هر خدا رو، هم خرما رو… من هم راه آسون رو میخوام، هم بالاترین موفقیت ها رو. میدونم که همه چیز باوره. باور میکنم که میتونم. چون من، جزوی از خداوندم. خدا مگه نشد داره!؟ نه! و تمام :)
خدا جونم، خدای ممکن ها، دوست دارم!
سلام حدیث عزیز و زیبا
چه نکته ای گفتی خانوم ،و چقدر سلول به سلول بدنم بهتر درک کرد این موضوع رو که منی که خودمو لایق نعمات خداوند میدونم و میدونم که این دنیا رو خداوند برای من آفریده کخ جانشینشم و مهتر از همه میدونم که خداوند در وجود منه و همیشه بهش وصلم چون جزئی از اونم و لایق دریافت الهامت و هدایت خداوندم ،پس باید آسون به همه چیزای خوب برسم
ما خود خدایم مگه خداوند سخت به چیزاش میرسه مگه نگران میشه ،منی که از خداوندم باید آسون به همه چی برسم
همیشه یه راه سخت یه راه اشتباه ،مسیری درسته که آسون باشه مسیری درسته که الهامت آسون دریافت کنه و آسون به همه چی برسه
سپاسگزارم ازت دوست عزیزم و نویسنده نامبروان این سایت
همین الانشم تو یه نویسنده بزرگی عزیزم با همین فرمون پیش برو مطئنم به همه چیزا خوب میرسی
سلام محمد جان
امیدوارم که عالی باشی رفیق
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم
و دوباره برام یاد آوری شد که اگه تو مسیر سختی هستی ، تو داری مسیر سخت رو میری نه اینکه راه آسونی نباشه
هرمسیر سختی یک مسیر اشتباه هست
چقدر چقدر این آگاهی ها خوبن
چقدر کامنتت خوب بود محمد جان
ما باید آسون بشیم برای آسونی ها
باید آسون بشیم برای ساده ترین ایده های پولساز
باید آسون بشیم برای مدار لذت بردن بیشتر
امیدوارم که همیشه حالت عالی باشه محمد عزیز
موفق باشی
سلام حدیث عزیز
امیدوارم که حالت عالی باشه
(( یه تله ای که نود و نه درصد مردم توش گیر کردن، اینه که میخوان بگن ما با سختی به موفقیت رسیدیم؛ اما چرا!؟ تمایل به مظلوم نمایی و لذت بردن از قربانی بودن! میخوان همه بگن آخی؛ چقدر سختی کشیدی؛ وای تو چقدر گناه داری ))
چقدر زیبا نوشتی
چقدر زیبا نوشتی
دقیقا همینه
این احساس قربونی بودن یکی از باورهای جالبی هست که تموم جنبه های زندگیت رو باهم تبدیل به جهنم میکنه
روابط سلامتی رابطه با خدا و پول
هر 4 بخش رو نابود میکنه
و جالبه این آدم ها لذت میبرن واقعا
تو ظاهر قضیه اینکه دارن زجر میکشن اما در باطن از اینکه توجه بقیه رو دارن میگیرن دارن کیف میکنن
از اینکه بقیه یه نگاهی بهشون انداختن لذت میبرن
و چقدر مشکل دارم به شخصه با این افراد
یعنی نشد کسی رو که میگه بخاطر مادر پدرم کشورم و و و و هردلیلی دیگه ای که میگه من بدبخت موندم یا بدبخت شدم رو درجا حذف نکنم
اصلا یه باور عجیبیه
تو همه هست
تو همه یه جورش هست
با هرکی حرف میزنی تهش میرسی به این باور
دمت گرم بابت درکت از قانون و نوشتن نظرت که چقدر بهم کمک کرد
امیدوارم که هرجایی که هستی آسون بشی برای آسونی ها حدیث عزیز
موفق باشی
سلام استاد جانان
چقد حرفاتون ب ادم انرژی میده….چقد صداتون ب ادم انرژی میده..چقد دیدن تصویرتون ب ادم انرژی میده
استاد چقد ک دوستون داااااااااااارم… نمیدونید چ تاثیری تو زندیگ ادما میذارید
عاشقتونم استاد:)
فکر کنم برای اولین بار اولین نفری باشم ک کامنت میزارم:)))
خدایا شکرت از داشتن همچین استادی تو زندگیمون…شکر شکر شکر
سلام به استاد عباس منش
تنها استاد ایرانی که در زمینه موفقیت ،حرفاشون به دل من میشینه ،استاد عباس منش هستن و از خارجیها جول اوستین هستش .
خیلی ممنون که این اگاهی ها رو در اختیار ما قرار میدن و باعث میش باورهای قدرتمند کننده در ما تقویت بشه .
دقیقا همونطوری هست که استاد در این فایل گفتین.
من و همسرم چند ماه پیش بعد از آشنایی با شما وتغییر باورهامون ،ایده های خوبی به ذهنمون خطور کرد و ما روی اون ایده ها کار کردیم و الان داره به نتیجه میرسه .این ایده سرمایه زیادی نمی خواد وما وقتی که روی ایده کار می کردیم اصلا زجر وسختی نمی کشیدم وبا علاقه کار رو دنبال می کردیم .
در صورتی که چند سال پیش با سرمایه بسیار ی همسرم یه کاری رو شروع کرد و ما تو این چند سال علاوه بر اینکه خیلی زحمت کشیدیم و خیلی تلاش داشتیم هیچ نتیجه ای هم نگرفتیم .و همش خودمونو توجیح می کردیم که یه روزی این تلاش های ما و این زجری که کشیدیم نتیجه خواهد داد در صورتی که چنین اتفاقی نیافتاد و چند سال عمر ما هدر رفت .و این بخاطر راهی بود که اشتباه می رفتیم وبعد از عوض کردن باورها مون، نعمت وآرامش وتا کید می کنم آرامش وسلامتی و ایده های خوب وارد زندگی ما شد .
و این تنها با فایلهای رایگان و یک جلسه فایل قانون آفرینش هست و ما تازه اول راه هستیم و مطمئن هستیم که در صراط مستقیم قرار داریم وبه یاری پروردگار وهدایتهایش به تک تک خواسته هامون می رسیم .
خوشحالم در جمع دوستانی هستم که می خوان در جهت مثبت تغییر کنن و زندگی راحتر و شادتری داشته باشن .
خدا رو شکر خداروشکر خداروشکر .
به نام خدائی که هدایتگر است
سلام به استاد عزیزم وهمه اعضای این خانواده گرم و صمیمی، مدتیه خودم رو عادت دادم نشانه روز خودم رو ازسایت دنبال میکنم،وامروز چه درس قشنگی گرفتم از این فایل پرمحتوا،البته شایدسری سوم یاچهارمه که این فایل رو گوش میکنم اما درسی که امروز گرفتم رو هیچوقت متوجه نشده بودم اشکم دراومد خدای من چرا تاحالا من این جور به این قضیه نگاه نکرده بودم،میدونید همیشه اعتقادم این بود که زندگی به هر حال سختیهای خودشو داره اصلا زیبائی زندگی به همینه که بالا وپائین داره چون خودم تو شهر کویری زندگی میکنم همیشه میگفتم ببین رانندگی تو جاده صاف وکویری چقدر کسل کننده و خواب آوره ولی مسیرای پر پیچ و خم نمیزاره بخوابی ،زندگی هم همینجوره وامروز که برای چندمین بار این فایل رو گوش دادم گفتم الله اکبر چرا من تاحالا متوجه نشدم این همه استاد گفت خیلی ازدوره ها روخریدم ولی مثل امروز چیزی تو ذهنم جرقه نزد که آره علیرضا خودشه یه ترمز بزرگ توی ذهن تو ،چون همیشه فکر میکنی باید پستی وبلندی باشه باید پیچ وخم باشه، واصلا جاده صاف معنی نداره چون خسته کننده است،خدایا ازتو مممونم که مرا به این مسیر زیبا وپر ازعشق هدایت کردی ،مممونم که بهترین استاد رو سر راهم قراردادی،ممنونم که منو با خانواده صمیمی عباس منش آشنا کردی و مممونم که امروز یکی از بزرگترین ترمزهای ذهنی منو بهم نشون دادی،خدایا متشکرم
به نام خداوند دانا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم و همه ی همسفرهای عزیزم
روز پنجاه و سوم سفرنامه
چقدر این جمله رو دوست دارم و چقدر خالص و ناب هست این آگاهی که:
حقیقت این است که خداوند به اندازه ی زجرهایت به تو نعمت نمیبخشد بلکه به اندازه ی باورها و ایمانت دستانش را فرو می فرستد ، هدایتت میکند و برکاتش را بر تو جاری می سازد.
این یعنی تا وقتی باورهای قدرتمندی نداری هر چقدر زور بزنی هیچ اتفاق دلخواهی نخواهد افتاد اما وقتی باورهای قدرتمندی داشته باشی به راحتی هدایت میشی و سریع و آسان و البته با لذت به خواسته ات میرسی.
نمود بارز این باور پدر منه ! همیشه برای انجام هرکاری بهم میگفت : سخت بگیر تا آسون در بری!!!! یعنی تقلا کن ، زور بزن تا آخرش آسون بشه برات تا آخرش نتیجه بگیری ! و این از همون بچگی رفت تو مغز من که تا تقلا نکنی تا سختی نکشی هیچی نمیشی!! برای همین باور بود که شب ها تا چهار صبح بیدار میموندم و درس میخوندم ولی آخرش هیچ نتیجه ایی نمیگرفتم و نمره ام کم هم میشد!!
در مورد الگو برداری از افراد موفق یادم میاد زندگینامه دوتا از نویسندگان ایرانی رو خونده بودم و اینا هرچی بدبختی تو دنیا بود رو کشیده بودن از مرگ پدر و مادر و فقر و گرسنگی و آوارگی گرفته تا تهمت و مرگ عزیز و …. یعنی چون این باور رو داشتم به این زندگینامه ها هدایت شدم ! و این باور محدود کننده ام تایید شد از طرف جهان که اگه میخوای موفق بشی بلا سرت میاد!
یاد فیلم ”a beautiful mind” افتادم که تمام فیلم زجر و بدبختی و بیماری و مشکلات شخصیت اول فیلم بود و فقط سی ثانیه آخر صحنه ی جایزه گرفتنش و تشویق و تحسین ملت بود همین!
اما یه آدم مثل راجر فدرر خیلی راحت مقام میاره مدال میاره و تقریبا تو هر مسابقه ایی شرکت کرده نفر اول بوده به راحتی ، به راحتی! باور های متفاوت دنیاهای متفاوتی میسازن و جهان همواره در حال اثبات باورهای ما به خودمونه .
به امید روزی که خواسته هامو به راحتی خلق کنم و از زندگیم لذت بیشتری ببرم
نابرده رنج گنج مسیر ”میشود”
مزد آن گرفت که جان برادر باورهای خوبی برای خودش ساخت
خدایا شکرت
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم که متعهدانه پنجاه و سومین ردپای سفرنامم رو می نویسم
این جمله واقعا خیلی تاثیرگذاره که خداوند به اندازه ی زجرهات به تو نعمت نمی بخشه…بلکه به اندازه باورها و ایمانته دستهاش رو برات فرود می فرسته و هدایتت می کنه…
واقعا واژه هدایت خیلی زیباست…الان به این نتیجه رسیدم که هر چقدر در وجودت با خدا بیشتر حرف بزنی و رها کنی و ازش بخوای و ارتباط بگیری بیشتر هدایت میشی…
وقتی باورهای درست بسازی به مسیرهای درست هم هدایت میشی…
خداوند برای اینکه به تو نعمت بده نیاز نداره که به تو زجر بده…فقط کافیه باورهات رو بسازی و تکرار و تکرار کنی تا جهان اون باورها رو تو زندگیت بازتاب بده
به هر چیز و دست یابی به هر چیز به دیدگاه راحتی و آسونی نگاه کن و باورهات رو بر پایه ی راحتی قرار بده تا همون رو دریافت کنی…
این مهم نیس که آدما چه موقعیتی دارن و یا چقدر موفق بودند تو باید اون قسمت از باورهاشون رو قبول کنی ک باعث رشدت میشه…پس الگوهای مناسب انتخاب کن
خدایا به خاطر این آگاهی ها سپاسگزارم
از امروز می خوام خیلی بیشتر بات حرف بزنم و خیلی بیشتر باورهامو تکرار بکنم و ورودی هامو کنترل بکنم چون مطمئنم نتیجه اش رو می بینم
خدایا هدایتم کن…خدایا هدایتت رو شامل حالم کن…خدایا به سمت باورهای درست هدایتم کن
خدایا به خاطر تمام موهبت هات و روابط عالیم سپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم آقای عباسمنش دوستداشتنی و دوستانِ عزیزم در این سایت پر از آگاهی و برکت
ماریااومدبا ردپای ۵۳😊👣👍
چه اسم زیبایی داشت این فایل وحرفهای استادچقدرآرامش بخش بود
من هم هروقت مصاحبه های افرادموفق رومیخوندم این سوال دروجودم بیدارمیشد که آخه این چه قانونیه چرا هیشکی مثل آدم واز راهای راحت موفق نمیشه
بعدهااز استادشنیدم چون یا خود اون آدمهای موفق نمیدونن چگونه رسیدن ویا قدرت بیان ندارن ودلیل محکم دیگه اینکه مردم خودشون طالب این نوع نگاه هستن واینجوری بازجرموفق شدن رو بیشترمیپسنددو مخاطب ها هم گرایش بیشتری به شنیدن این دست داستان ها دارن
ودریک فایلشونم از سوت زدن درجاده ای هموار ورقصیدن وخوندن ولذت بردن تا رسیدن به موفقیت حرف زدن که با این آگاهی هایی که خوداستاددارن بهمون میدن
میشه درهمچین جاده ی زیبا وسرسبز وهمواری با شادی وسرور به کامیابی رسید
این دقیقا همون چیزی بود که قلب و سلول به سلول بدنم دنبالش میگشت
به همین خاطر من باقلبی باز پذیرفتمش
یه عالمه باورمتضادبااین آگاهی هادارم واین موضوع یکی از پاشنه های آشیل من هست ودرتاروپود زندگیم میتونم ببینمش
برای همین باخرید بسته روانشناسی ثروت وهمینطور مطالب فوق العاده سایت دارم هرروز ورودی های معرکه ای رو به خورد ضمیر اگاه وناخودگاه وجودم میدم وبااینکار به قول استاد دارم هرروز رنگ سفیدی رو روی کاشی های سیاه ذهنم وباورهای محدود کنندم میزنم وازاین بابت خیلیییییی شادم
دوستتون دارم ،به عشق وهدایت الهی میسپارومتون💚🤲❤
بسم الله الرحمن الرحیم
برگ 53 از سفرنامه تحول زندگی من
باور هایت تعیین کننده ی مسیری هستند که برای رسیدن به خواسته ها طی میکنی
باور های قدرتمند کننده مسیر صاف ، هموار و آسان و باور های محدود کننده مسیری پر از سختی و مشکل را برایت رقم می زنند.
اگر باور های محدود کننده داشته باشیم دو راه دارد یا از رسیدن به خواسته دست میکشیم یا اینکه وارد مسیری می شویم که برای رسیدن به خواسته باید کلی سختی بکشیم نه به این دلیل که قانونش این است به این دلیل که با باور هایت این مسیر را انتخاب کرده ای.
هر چه که باور هایت قدرتمند تر باشد مسیری که طی می شود راحت تر و برکت ها و نعمت هایش بیشتر است.
تنها کار تو کنترل ورودی های ذهنت است یعنی اجازه ی ورود به نگاه ها، حرف ها و تجاربی که نگرانی هایت را کمتر و ایمان و آرامشت را بیشتر می کند بدهی و برعکس
جهان آیینه باور های ماست
جهان باور های ما رو برایمان ثابت میکند
چیزهایی رو باور کنیم که به ما آرامش می دهد
برای موفق شدن نیاز نیست که شکست بخوریم
افرادی را الگو قرار دهیم که راحت به موفقیت رسیده اند
خدایا ما را به راه راست هدایت کن
خدایا ما را از شکرگزاران قرار بده
خدایا شکرت که توانستم یک اثر دیگر را بر جای بگذارم
یا حق
ورعی
سلام به شما استاد عزیزم
یکی از دلایلی که من خیلی آموزه های شمارو دوست دارم و مدت هاست که فقط شما دنبال میکنم اینه که همیشه اصل رو میگید و مارو دچار حاشیه نمیکنید من سال ها، خیلی زیاد کتاب میخوندم و مطالب افراد مختلفی رو دنبال میکردم چه ایرانی و خارجی اما هیچ کدوم اینقدر قشنگ اصل رو نمیگفتند و من درگیر تکنیک و حاشیه شده بودم و نمیتونستم اینقدر راحت و با آرامش و یقین از قانون استفاده کنم….
و مطلبی که میخاستم در مورد این فایل بگم من سال ها این باور مخرب رو داشتم توی خودم و پدر من هم همیشه از بچگی میگفت که باید خیلی سختی بکشی باید زجر بکشی تا موفق بشی و جمله مورد علاقه اش این بود اگر بخای پولدار بشی باید چشمت کاسه خون بشه و خلاصه راحت و با آسونی نمیشه موفق شد…. و من تا سال ها بعدش هر زمانی که میخاستم هر کاری رو شروع بکنم نمیتونم و به دلایلی جا میزدم و اون کارو ول میکردم و همش هم خودمو سرزنش میکردم تا اینکه فهمیدم من از سختی کشیدن میترسم و همین موضوع توی ناخودآگاهم منو از شروع کردن دور میکنه و الان که مدت هاست این باور شناختم و روش کار میکنم، بیزنس خودمو استارت زدم اتفاقا همون جاهایی که ذهنم مقاومت نداره و آرامش بیشتری دارم کارهام جوری برام حل میشه که تصورش قبلا نمیتونستم بکنم بدون هیچ تلاشی از طرف من خداوند افرادی میفرسته که اون کارو برای من راحترشمیکنند… و هر چی که بیشتر میگذره و روی خودم کار میکنم این باور که تمام زندگی باور ها و افکار ماست توی گوشت و استخونم میره و درک جدیدی ازش پیدا میکنم انگار همین امروز این موضوع فهمیدم..