اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت (به ترتیب امتیاز)


می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:

  • موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
  • کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
  • چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
  • برنامه‌ی شخصی‌ِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل»‌ چیست؟

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها 

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

626 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا عریانی گفته:
    مدت عضویت: 1198 روز

    سلام خدمت استاد عزیز

    من قبلا اگه به تضاد میخوردم میگفتم عه من که دارم رو ذهنم کارمیکنم چرا اینطور شد نکنه اشتباهه و صدفکر اشتباه دیگه میمد الان که تضاد میاد میگم ایول خدا دمت گرم داری منو بالا میکشونی

    چندروزه من دوره عزت نفس گوش دادم و مونده بودم چه خلاهایی درونمه که درستش کنم دقیقا تو همین فکرا دیدم چقدررفتار همسرم بامن بدو عوض شده تا خواستم غصه بخورم ی جرقه خورد تو ذهنم که عه این تضاده و اومده تو خودتو بالا بکشی سریع خوشحال شدم و نشستم تمام ناراحتیا نوشتم و تمام ایرادات خودمو ازتو دل اون پیدا کردم خداروشکر کردم و شروع کردم عزت نفسم کارکردم خداروشاهد میگیرم که دوساعت بعدش رفتار همسر من بشدت تغییر کرد و عالیشد که شوکه بودم من هرروز بیشتر اینو درک میکنم که تضاد باعث پیشرفت منه من بشدت ترس هایی داشتم هرسری شرایطی پیش میمد من خیلی وحشت داشتم تا گوشزد میکردم زهرا تضاده درسشو بگیر خیرشو بردا یک قدم رفتم جلوتر دم خداگرم الهی شکرش بخاطر اگاهانه زندگی کردن ازشما استاد عزیرممم خیلی ممنونم 🫶

    واقعا من تو زمینه چاقی تا همیشه مریض نمیشدم نفهمیدم باید تغذیمو تغییر بدم و به اندام دلخواهم نرسیدم

    هروقت بیمارشدم دنبال عامل درونیش گشتم و این برامن پیشرفت عالی ای بود 🫶️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    راحله گفته:
    مدت عضویت: 748 روز

    به نام خداوند مهربان

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم ممنون از وقت و زمانی که برای ما می‌گذارید من تجربه مشابهی دارم ،سال 94 فرزند خودم را از دست دادم

    قبل از این ماجرا من داروی اعصاب مصرف می‌کردم و حال بسیار بدی داشتم و تمام تمرکزم روی نکات منفی زندگیم بود اگر این جریان برای من پیش نیامده بود نمی‌دانم الان در چه حالی بودم ،حتماً مادری بیماری با زندگی نابسامان با فرزندانی بیمار بودم.

    این جریان شد نقطه عطف زندگی من بسیار بسیار توانستم ذهن خودم را کنترل کنم ، روی این مسئله تمرکز نمی‌کردم وهمش به این فکر میکردم که اندیشیدن به این ماجرا من را بیمارتر از نظر اعصاب و روان و سلامت جسم خواهد کرد،و به همین منوال بقیه ی زندگی ام با همسر و فرزند دیگرم را ویران خواهم کرد.

    و سعی می‌کردم حال خودم و اطرافیانم را خوب نگه دارم

    تا اینکه مادرم به سرطان دچار شد و من به تنهایی و با قدرت فراوان ،8 ماه تمام از او نگهداری کردم و به علت اشتیاق خودم و چرا چرا کردن‌هام با مسیر عرفان و خودسازی آشنا شدم

    از سال 97 تاکنون بسیار زیاد رشد کردم دریافت‌های عالی داشتم و از همان زمان فوت فرزندم دیگر دارویی مصرف نکردم و بیشتر بیماریهایم با تغییر بینش‌هایم درمان شده اند

    از خداوند سپاسگزارم که این توانایی و درک را به من داد که بتوانم مصائب زندگیم را نردبانی برای رشد خود قرار دهم

    استاد جانم از شما بسیار بسیار سپاسگزارم

    که اینطور دلسوزانه مسائل را برای ما باز میکنید .

    من قدم هشتم هستم و بسیار بسیار لذت میبرم و استفاده میکنم،به زودی نتایج بسیار بزرگی را برای شما بازگو خواهم کرد

    خداوندا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 910 روز

    به نام خدای مهربانم خدایی که قدرتش به من ایمان و قدرت می‌دهد درکش به من باور و افکار درست می‌دهد خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم تو خودت امروز بهترینها رو به سمت من هدایت کن که تو بهترینی

    سلام به استاد عزیزم و سلام به مریم مهربانم سلام به دوستان همفرکانسیم

    ان شالله هر روز رشد و پیشرفت در کنار این استاد و این دوستان توحیدی داشته باشیم خدایا شکرت سپاسگزارتم

    دو روز پیش مسئله ای برام پیش اومد گفتم بیام با شما هم به اشتراک بذارم از ایمان و هدایت الهی ام که وقتی به خداوند میسپاری و هدایت میخواهی به بهترین نحو هدایتت می‌کند

    من شغل آزاد دارم( مغازه پوشاک زنانه) روز پنچ شنبه

    آخر هفته ها مردم بیشتر وقت آزاد دارن و خانمها هم عشق خرید دارن کلا من دوست ندارم مغازهرد به هیچ عنوان ببندم مگر چطور بسه کار واجب باشه میبندن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    وحید حیدری گفته:
    مدت عضویت: 442 روز

    سلام خدما همه دوستان عزیز و استاد گرامی

    اخر هر سال باید کارت بیمه کارگری رو

    تمدید کنم یه بنده خدا ی بود که

    همیشه برام‌ دست خدا بود جهت

    تمدید این کارت که واقعا هم حیاتی

    بود برام .

    تا امسال برج 12 زمانی که رفتم فرم رو

    پر کردم اون شخصی که قبلا کارم رو انجام میداد از اونجا رفته بود برا اولین بار گفتم خدایا

    خودت امضا کن برام ورفتم خونه بعد از

    20 روز جهت جواب نامه

    کارمند تامیین اجتماعع گفت نامه ات

    امضا شد برو بیمه ات بریز حساب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    افروز موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2049 روز

    سلام و درود

    من حدود چند ماهی بود که درگیر موضوعاتی بودم که از نظر ظاهری خوب نبودند مسائلی مثل طلاق برای یکی از عزیزانم و مشکلات و تضادهای دیگه که این موضوعات هم من و هم خانواده ام رو به شدت درگیر کرده بود و به دلیل اینکه نمی تونستم ذهنم رو کنترل کنم هر روز غم و ناراحتی این اتفاقات بیشتر و تضادهای بیشتری اتفاق می افتاد دیروز که وارد سایت شدم و از قسمت مرا به سوی نشانه ام هدایت کن این فایل رو گوش دادم تازه فهمیدم من میتونم به تمام مسائل با نگاه دیگه و متفاوتی نگاه کنم و طلاق برعکس چیزی که به ما آموزش دادند همیشه موضوع بد و تلخی نیست و میشه به عنوان شروع جدید بهش نگاه کرد و از دیروز که نگاهم رو عوض کردم هم حال خودم و هم حال خانواده ام بهتر شده و مسائل دارند یکی یکی حل میشن از خداوند سپاسگزارم که من رو هدایت میکنه و از شما هم سپاسگزارم که موجبات آگاهی هستید و زندگی رو با دید متفاوت تری به همه نشون میدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حسام رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 544 روز

    بنام خداوند پرازعشق برکت

    سلام به استادعزیزوخانم شایسته عزیز

    سلام به دوستان عزیزم امیدوارم حالتون عالی باشه

    چقدر خدارا شکر می کنم بابت اینکه تواین مسیر هستم وا زندگیم لذت می برم

    استادعزیز این نشانه امروز من بود و خیلی لذت بردم چون من خودم وقتی دقیقا سال 99که همه جاقرنطنیه بود

    یه مسئله توزندگیم افتاده خیلی جالب بود همه منتظر این بود که من خودکشی کنم چون ظاهرش خیلی بدبود نمی خوام زیادبازش کنم ولی. خدا شاهده همون اتفاق شدمنبع خیربرکت چقدرمن پیشرفت کردم بعد12قدموتهیه کردم بعدچندروزازکا راخراج شدم تو10ماه اندازه تمام عمرم من بیش رفت کردم

    وخدا راشکرکردم که از شرکت اخراج شدم

    واقعا من هرجاخودموسپردم به خداالخیرفی موقعه راگفتم همه چیززیبابیش فت کرده

    خدایا شکرت

    استاد عزیز ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 779 روز

    امروز666مین مداربهشت سایت روتجربه کردم.خدایاشکرت.

    155مین گام طلایی را ،رویِ مدارطلایی روزشمارزندگی قدمهای تکاملی طی کرده ام.الهی شکرت.

    به نام خدا وسلام به خدا.

    سلام به استادومریم جون خوش تیپ و به دانشجویان، بهترهِ بگم نجات یافتگان الهی درصراط مستقیم.

    الهی سپاسگذارم بابت سلامتی واحساس عالی که باخانواده ام داریم که( اِ شانتیونش شده زندگی آرام بانی نیِ به حال. ایموجی چشمک ولبخندبه خدا)

    استاداین اتفاق به ظاهر بد!نعمت پندمیک رومن اسمشو میذارم نعمت الهی که این معجزه باعث شد.

    به اندازه ی خودم،باچشم خودم ببینم،وباگوشم بشنوم که من باپیغمبر برای خداهیچ فرقی ندارم !!!!!!!!

    مریضی پول هرچی که هست براهمه میتونه باشه انتخاب باماست.

    وتواین بگیروببندما خیلی خوب وخداروشکرسالم موندیم وبا قانون جذب ازسمت خدادعوت شدیم الهی شکرت که به بهشت ماروهدایت کردی متشکرم.تاابدها.همه درگیرمریضیهاوکشت وکشتاربودندماروخودمون توبهشت کارمیکردیم.اینم نتیجه ی اعمالمون عالی.

    چون ماکه زمان پیغمبرهانبودیم همش توی مدرسه وکتابهامیخوندیم درزمان پیغمبرکفاراین جوری کردندمشرکان اونجوری کردند!!!!!!!!

    عده ای ازمسلمانان ،یاسروعماروسمیه، را روی شنهای داغ والی آخرکه هممون خوندیم.

    حالاباز،نوبت به اولادپیغمبرشد.

    عمروعثمان وابوبکرویزیدوالی……..آخر

    به اولادپیغمبرظلم کردند.

    حضرت زهراوحضرت علی و 11 تا امام واطرافیانشان رابه خاک و خون کشیدند!!!!!!!!

    وای استادگریه هامیکردم !!!!

    گله هامیکردم!!!!!!!!شکایت‌ها میکردم !!!!!!!!!

    قضاوتهامیکردم!!!!!!!!!!!!!

    بپرس ازکی!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟ چرا!!!!!!!؟؟؟وبرای چی!!!!!!؟؟؟

    ازخداکه ظالم بودوالان هست وتاآخرظالم هم هست!!!!!

    خوب خداجون چرامنوبه دنیاآوردی !!!!!!؟؟؟؟؟؟

    که آخرش من برم جهنم!!!!!!!!!!!

    چراظلم کنی به من!!!!؟؟؟؟چون خداآدمه وتوآسمونهانشسته حتمادیگه نوچه هاش دور،وبرشن!!!تازه دوتاشونم روسرشونه های ماگذاشته وماحملشون میکنم انگارتوپایانه ی باربری استخدام بودم!!!!!دوتاازفرشته هاش مسولیت جابجایی شون بامنه!!!!!

    خب حالاماگنهکاربودیم به دنیاآمدیم کارهای خوب بکنیم بریم بهشت!!!!!خدایابگم غلط کردم دست ازسرمابرمیداری!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟

    این که حساب وکتاب مابودلحظه ی جان دادن با آقاازرائیل. ونکیرومنکرباگرزهای آهنین وآتشین روبه روشدیم وای برماکاشکی به دنیانمیومدیم واین همه بدبختی وعذاب روبه جان نمیخریدیم!!!!

    خب ماگنهکاریم لامسب چرابه پیغمبر بدبخت بی سروزبان وصبور واولادش اینکاروکردی!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟ همش خدایاتقصیرتوبود

    که این کشت وکشتار ، رو راه انداختی دلت خنک شد!!!!!!

    خب اینکارهاروکردی اوناطاقت داشتندومزدشونم بهشته لذتشومیبرن!!!!!وای برماکه نه اولدپیغمبریم!!! نه امامیم!!! نه سیّدیم !؟ حالاچیکارکنیم!!!؟؟؟؟؟

    ازگفته های بزرگترها و تو روضه ها که شنیده بودم. بازمیگفتم: ازبس که پیغمبرمیگن مظلوم بودنتونست ازحق خودش دفاع کنه!!!!!!بچه ها شوبه کشتن دادمقصراصلی پیغمبرِ نتونست جواب خداروپس بده!!!!!

    نردبام همینجورپله به پله بالامیرفت ومقصرهاروشناسایی میکردم!!!!!!جیگرم میسوخت!!!!!

    حالاتوروضه هاهرچی بیشتردلت بسوزه وزجه بزنی به خواسته های دنیوی واخروی زودتردست پیدامیکنی!!!!

    وخوشابحال کسانی که توی راه و مسیر این بزرگان به شهادت نائل شدند!!!!!!!!

    خوب!!پس چی شد!!!؟؟؟؟؟کلاه بزرگی سرِ ماشدچون زمان پیغمبرهاوامامان نبودیم!!!!!

    حالابازمیگفتم: کاش منم پسربودم الان که جنگ ایران باعراق است میرفتم شهیدمیشدم جام توبهشت آماده بود.آره!!!!!اینم که نشد!!!

    ولشکن یکم توجهنم میسوزیم بعدم حتماًولمون می‌کنند!!!!چون همه چیزهای خوب زمان پیغمبربودتمام شد!!!!!!!

    علی مونده باحوضش لیلامونده بااین همه بارگناه!!!!!!!

    بازسوادقرآن خواندن پیداکردیم که تمام تلاش مادرخدابیامرزم این بود آرزوداشت بچه‌هاش سواد داربشن!!!!چرا؟؟؟؟چون خودش بیسوادبود!!!!!!!بلدنبوقرآن بخونه باخودش نیت کرده من بایدکارکنم بچه‌هام درس بخونن سوادقرآن خواندن ویک آدرس خوندن رو بلدباشن!!!!!!!!

    خب توی قرآن همش ازم

    همنشینی شیطان جهنم آبجوش واوووووووو……..

    خوب حالاهمه ی درهابه روی مابسته شده اینم از دیربه دنیاآمدن مابقیه چقدرخوش شانس بودن زمانهای قدیم به دنیاآمدن!!!!!!!!

    ولی خب خدالعنتشون کنه که خیلیهاشون بدآدمهایی بودن جای کافرهاومشرکهاجهنمه ایموجی زبون درازی براشون گذاشتم!!!!!

    خب حالانوبه حُبِ حضرت علی وزهراوالی آخرباشیم ازقتل وقارونی که زمان ظهورِ آقازمان بشه ماکه مثل علفهای هرزهستیم کناریم چون گریه کن امام حسینیم!!!!!!

    ولی اولادعمروعثمان ویزیدوبقیه روخوب قتل وقارون میکنه دلِ ماهم خنک میشه!!!!!!!!!

    وبعدباامام زمان زندگی خوبی داریم بعدکارهای خوب انجام میدیم خب مسلماًبه بهشت میریم!!!!!!!!

    چون ماتوی ایران وجمهوری اسلامی مسلمانه ماهم نه کافرنه مشرک آدمهای خوب وبهشتی هستیم!!.

    خدایا این آگاهی های ناب ازکجاتوکله ی من جاگرفت ازبی سوادی مادرم ازناآگاهی جامعه !!!!!؟؟?؟

    چرااون دانایی وآگاهی که ازبدو تولد همراهم کردی همه ازحافظه پاک شد؟آیا مقصرمن بودم!!!؟؟؟؟؟

    اومدم برای هدایت من اون کودکی هستم که تازه لب وزبان به سخن گشوده واین سن کودکی شیرین ترین لحظه ی زندگی برای والدینه!توهم خالق والبشری مهربانترازپدرومادری.

    ازاول هم میگم هیچ زرنگی نداشتم که ازت درخواست استادعالی کنم!!!

    راستش استادچی!!!!؟؟؟؟؟ کشک چی!!!!؟؟? ماست چی !!!!!!!؟؟؟؟؟مربی خداچی یعنی چی!!!؟؟؟

    یک خدایی بودماروخلق کردمنتظرگناه کردن مابودونشسته مچ ماروبگیره ومستقیم به جهنم بدوبرو!

    خب خدایاننه ت خوب بابات خوب چراشیطان روهمراه ماکردی این یعنی جنگ بین تو،وشیطان وماهم شدیم بازیچه ی دست هردوی شما، زورهرکدام بیشترباشه برنده اونه!!

    ماهم ابزاربردوباخت شما شدیم!!!!

    اینم ازحضورآقاشیطان.!!!

    واز زمانی که دهن خداوپدرومادرخداوکل فامیلای خداروبه همه چی گرفتم وازسرتاپای خداگرفتم شادویادکردن!!!!!

    بعدخدامنورودستاش گرفت انداخت توی اقیانوس استادعرشیانفربرای شستشو.

    وبعداز2سال گفتم من بایدپیشرفت کنم اگه فقط رومحصول کارکنم میگندم من بایدمثل آب رون جاری باشم وهروز ازروقبلم متفاوت ترباشه که دوباره خدابغلش کردوپرت کردتواقیانوس استادومریم جون.

    حالااستادبه بیشترفایلهانگاه میکنم میگم خدایاعقب ماندم حسابی!!!!!

    مثلا شماازراکت میگین باخودم گفتم حالایک راکت که برای توب بازیه چقدرکارداره که نتونه درستش کنه خخخخخخ!!!!

    بعدیک آن شنیدم صدای موشک میادخوابم بردصبح که نگاه کردم متوجه شدم ازچی صحبت میکنین باخودم گفتم لیلاببین آدماچکارکردن واقعابراچی به دنیااومدی!!!!!!؟؟؟؟

    بعدگفتم ببین استادمیگه همین که این راکت فقط روشن شدواز زمین حرکت کردیعنی تمام موفق شدن.

    ولیلاجون همینکه 2تااستادناب خدابرات رسونده وازسکوی زیرصفروناآگاهی به سمت خداپرتاب شدی فکرکن موشک هواکردی همین که درتوانت بوده انجام دادی بقیه شوخدابرات درست میکنه چون این وعده راهم توی قرآن گفته ازهربنده ای به توانش عمل می‌خواهیم مرسی خداجون ولی من بهترینهارومیخوام مادی ومعنوی وهیچ کاری هم بلدنیستم هیچ حرکتی،هیچ ایده ای،هیچ انگیزه ای ندارم هرآنچه نعمت دردستان توهست من وخانواده ام تسلیمیم ونیازمنددستان توهستیم به تواعتمادکردم.

    عاشقتونم استاد.

    واینجابودکه خدادرقرآن گفت دردوره ی هرپیامبری بلایی ازآسمان نازل کردیم همه گرفتاربلاشدند!!!!!!!!!

    به غیرازمومنان که ماقبل ازنزول بلاآنهارانجات دادیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    محمد شادی گفته:
    مدت عضویت: 816 روز

    بادورود به استاد عزیز وخانوم شایسته .

    این فایل نشانه امروزم بود .تمام جهان وتمام مخلوقات .به نوعی تضادرو تجربه کردن تا به این موقعیت که الان هستن رسیدن .تمام خواسته ها و موفقیتها که در زندگی است همه به نوعی با تضاد برخورد کردن .چون اگر تضادها نباشد موفقیت ها پیش نمی آید چون باید تضادی باشد که پشت سرش پیشرفتی باشد اگر به زندگی بزرگان دقت بکنیم میبینیم که همه از دل تضادها جلو رفتن . همین ماهواره که خواستن به فضا بفرستن ماهواره در ای به اون بزرگی که تا الان سفینه ای به اون بزرگی رو درست نکردن ولی ایلان ماکس با ساختن چنین ماهواره‌ای ثابت کردن که میشود هر خواسته ای میشود اگر با باورهای درست جلو بریم .باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مجتبی زمانی گفته:
    مدت عضویت: 864 روز

    به نام تنها قدرت جهان

    خداوندا من هرچی دارم از آن توست

    استاد جان من انتخابی تیم ملی کوراش برای بازیهای آسیایی به دلایلی انتخاب نشدم و بعد از اون اومدم در رشته دیگه کشتی چوخه قهرمان شدم و جایزش کربلا بود که مبلغی برای قهرمان کمتر میگرفتن که به لطف خدا اعزام شدم به کربلا خیلی احساس خوبی داشتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: