سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 18 - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آبتین گفته:
    مدت عضویت: 3473 روز

    سلام خیلی عالیه بود خانم شایسته . موقع دیدن این فایل تصویری حس میکردم خودم بجای شما دارم فیلم میکیرم و میگردم . لذت بردم و 38 دقیقه ارتعاش خوب فرستادم ممنونم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    بنیامین عرفانی گفته:
    مدت عضویت: 2296 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته سپاس فراواوان بابت این فایل زیبا که توی سایت قرار دادین دیدن این فایل خیلی حال واحساس من رو زیبا کرد امیدوارم یه روزی بتونم با آمریکا سفر داشته باشم و این کشور زیبا رو بببنم ممنون از زحمات شما 🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهرداد رزمجوی گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    پاینده باشید استاد

    روز روزگار خوش باد

    این سایت بینظیره حقیقت محضه در کل اگر واقعیت دنیا رو ادم بخواد ببینه باید از رسانها دوره کنه و سفر بره یا افرادی مثل شما رو فالو کنه که همیشه تمرکز روی مثبتها دارن واقعیت دنیا زیبائی هستش بقیش زاده ذهن بیمار گونه انسانهای سودجوهه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    حدیثه گفته:
    مدت عضویت: 2264 روز

    سلام مریم جون و استاد عزیز

    واقعا واقعا ممنون از وقتی که میزارید و عشقی که این فایلارو برا ما آماده میکنین.کلی به شخصه تو این دوران که تو خونه ایم لذت بردم 😚😚😙😙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سارا رحیم زاده گفته:
    مدت عضویت: 2018 روز

    سلام به دوستان عزیزم،سلام به استاد وخانم شایسته عزیز……سلام که سلامتی میاره……خداروشکر که این فایل زیبا رو دیدم،ممنونم از شما.

    یه حس درونی میگفت بیام واینجا داستان هدایتم رو بنویسم.البته بی ربط به داستان هدایت شمابه واشنگتن نیست.

    با توجه به شرایط پیش آمده در ایران عزیز،من وهمسرم تصمیم داشتیم برای دیدن پدر ومادرم از شیراز به یکی از شهرستانها سفر کنیم،واز آن جایی که پلاک ماشین ما بومی شیراز نبود،مساله در سفر کردن وممنوعیت رفت وآمد داشتیم.

    من به این جمله بارها وبا رها معتقدم که در زمان مناسب در مکان مناسب هستم،مدام تکرار میکردم،واز خداوند هدایت میطلبیدم.

    تا اینکه برنامه این بود که ما تصمیم داشتیم برای ۸شب بعد از اینکه کارهامون انجام شد سفر کنیم.

    من مدام از خداوند هدایت میطلبیدم…

    تا اینکه گوشی من زنگ خورد،خواهرم بود،گفت که راه بسته است،ومن این رو نشانه ای از طرف خداوند دیدم.البته ظهر بود.

    باز هم در دل تکرار میکردم که من در زمان مناسب در مکان مناسب هستم.

    من مشغول کارهام شدم وناهار خوردم واستراحت …….

    تقریبا طرفای ساعت ۶دوباره گوشیم ز خورد،ودوباره خواهرم بود وگفت که راهها بازه#گویا کسی رفته بوده وسوال کرده#

    وانگار کع ممنوعیتی نیست.

    واز آن جایی که من همیشه در زمان درست ،دردر مکان درست هستم را باور دارم،این نشانه را دنبال کردم.وبع همراه همسرم به راه افتادیم.

    به اولین پلیس راه که رسیدیم،صفی بود که اکثر ماشین ها رو برمیگردوندند،نوبت ما که شد،اون مامور عزیز که دستان خداوند بود،از قضا متولدشهری بود که با پلاک ماشین مایکی بود،وخیلی خوش برخورد،راه رو برای ما باز کرد،واستدلالش این بود که ما همشهری هم هستیم.واین قضیه من رو متوجه این کرد که حتی قوانین هم نمیتونه جلو خاسته هامون رو بگیره،وقتی توکلت به خدا،واعتماد به نیرویی که هر لحظه در حال هدایته ماست.

    ممنونم استاد عزیز که ما رو با قوانین آشنا کردین.حس درونی من رو مصمم کرد تا این صحبت ها رو نوشتاری کنم.سپاسگزار پرودگارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    العبد گفته:
    مدت عضویت: 2666 روز

    سلام بر سکان داران کشتی عباسمنش

    واقعا ممنونم ازتون بابت اینکه به اشتراک میذارید این همه زیبایی رو که همه سواران این کشتی هم ازش لذت ببرن ، ممنونم ازتون

    و بازم ممنون از خانم شایسته عزیز که چقدر حرفه ایی شدن در کلیپ و فیلم سازی کلا همه چیزش از خیلی از فیلمهایی که فیلم سازا میسازن خفن تر بود ، بازم ممنون از همه چی اقای عباسمنش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه زینلی حسین آبادی گفته:
    مدت عضویت: 3075 روز

    سلام به استاد عزیز

    امروز میخام بر خلاف میلم حرکت کنم وارتباطم رو با سایت شما دوباره استارت بزنم

    وقتی با این سایت بودم چقد حالم خوب بود انرژی داشتم در حال رشد وپیشرفت بودم ولی نمیدونن چی شد که بین منو شما فاصله افتاد شاید دوباره باورهای غلط گذشته باعث همه ی اینا شد اما میخام دوباره شروع کنم وهر روز یه کامنت بذارم تا دوباره به شما وصل بشم وازتون انرژی بگیرم ودوباره شاداب بشم وجون بگیرم

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    وحید بابایی گفته:
    مدت عضویت: 2007 روز

    با سلام خدمت استاد

    بنده اسم شمارو گذاشتم حضرت خدا😊و با عزیز دلم هر وقت بخوام اسم شمارو بگم میگم حضرت خدا.خیلی عالی بود این فایل و باز از این زیباتر ما میخوایم یعنی زیبایی هایی ک به چشم عوام اصلا نمیاد مثل اون داستان عیسی و اسبی ک مرده بود و به زیبایی دندوناش اشاره میکرد مثل لبخند اون آقای پرکاااشن خیابونی که خیلی بهشون کیف داد از توجه شما لذت برد و واقعا اون حسش زیبا بود.

    دوستون دارم خیلی زیاد.بیشتر از اونکه دلت بخواد🥰🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: